بررسی نسبت مفاهیم صنایع خلاق، صنایع فرهنگی، صنایع خلاق فرهنگی و صنایع فرهنگی خلاق با مفهوم رسانه: به سوی سامان دهی نظری
در محافل علمی به هنگام بحث درباره رسانه ها، تصمیم گیری درباره خلاق یا فرهنگی بودن آنها همواره مورد تردید بوده است؛ تا جایی که برخی آنها را صنایع خلاق نامیده و برخی عنوان صنایع فرهنگی را مناسب دانسته اند؛ گاهی نیز آنها را صنایع خلاق فرهنگی یا صنایع فرهنگی خلاق نامیده اند؛ بی آنکه درباره نقاط اشتراک و افتراق این مفایم جستاری داشته و دلایل خود را برای استفاده یا عدم استفاده از اصطلاحی خاص بیان دارند. مطالعه حاضر با تکیه بر روش مقایسه تطبیقی به بررسی مهم ترین رویکردها و مدل های صنایع خلاق و فرهنگی – مشتمل بر 19 مدل- که با جستجو در منابع معتبر علمی (مقالات، کتاب ها و گزارش های بین المللی) گردآوری شده اند، پرداخته است تا قابلیت هر یک از مفاهیم «صنایع خلاق»، «صنایع فرهنگی»، «صنایع خلاق فرهنگی» و«صنایع فرهنگی خلاق» را در توصیف مفهوم «رسانه ها» مورد ارزیابی قرار دهد و امکان یا عدم امکان استفاده از این عناوین را به جای یکدیگر و در رابطه با رسانه ها مشخص سازد. مطابق نتایج، صنایع فرهنگی همواره خلاق اند اما صنایع خلاق گاهی به سختی فرهنگی و گاهی کاملا فرهنگی به شمار می آیند. لذا استفاده از عنوان صنایع فرهنگی برای تمام صنایع خلاق و یکی پنداشتن صنایع فرهنگی و صنایع خلاق درست نیست. با این همه می توان رسانه ها را که بخش لاینفک صنایع فرهنگی هستند «صنایع خلاق» و «صنایع فرهنگی و خلاق» نامید و این عناوین را به جای یکدیگر در رابطه با رسانه ها به کار برد. از طرفی عناوین «صنایع خلاق فرهنگی» و «صنایع فرهنگی خلاق» یکسان نبوده و استفاده از هر یک بار معنایی خاصی ایجاد خواهد کرد.