تکلیف به یاری رسانی به اشخاص آسیب دیده و محروم در فقه اسلامی و حقوق کامن لا
روزانه حوادث طبیعی چون سیل و زلزله و انسانی چون تصادف های وسایل نقلیه و اثرات ناگوار و ناگهانی بیماری های مختلف، رخ می دهد. دولت ها برای مقابله با آثار سوء اتفاق ها و بیماری ها تدابیر بسیاری اندیشیده اند؛ اما مسئله این است که همیشه نهادهای امدادرسانی و درمانی، نمی توانند به موقع، به مصدومان سوانح و یا بیماران یاری رسانند و حتی در مواردی تعداد امدادگران و کادر پزشکی کفاف رسیدگی را نمی دهد. در چنین شرایطی توجه به صحنه سانحه و بروز اثرات بیماری، خالی از فایده نیست، چرا که به طور مثال در صحنه ی تصادف ها، علاوه بر افرادی که مصدوم شده اند، افراد دیگری پیدا می شوند که در تصادف نبوده اند و یا اگر بوده اند، جان سالم به دربرده اند و قادرند به سرعت درصحنه سوانح به یاری هم نوعان مصدوم بشتابند. این یاری رسانی زودهنگام در بسیاری موارد موجب نجات جان افراد می شود، درحالی که اگر یاری رسان بالقوه، وقت را در انتظار رسیدن نیروهای پزشکی و امدادرسانی تلف می کرد، به هیچ وجه آن فرد جان سالم به درنمی برد. سیاست اتخاذی نظام حقوقی کامن لا درزمینه ی یاری رسانی، در قالب نهادی تحت عنوان یاری رسان نوع دوست قرار گرفته است و شباهت انکارناپذیری با سیاست اتخاذی فقه اسلامی در این خصوص دارد، آنجا که در فقه اسلامی دستاویز حمایت از چنین افراد هم نوع دوستی، قاعده ی احسان است که اتفاقا همانند قاعده ی کامن لایی یاری رسان نوع دوست، در جهت حمایت این افراد و نه اجبار، مورداستفاده قرار می گیرد.