ارزیابی نظریه دو عاملی هرزبرگ در بین معلمان قم
نویسنده:
چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی تئوری دوعاملی (عوامل بهداشتی و عواملی انگیزشی) فردریک هرزبرگ در شهر قم است و محقق در پی آن است تا روشن سازد که نتایج حاصل از تحقیقات وی در شهر پنسیلوانیای امریکا، در شهر قم نیز تایید می شود یا خیر؟
برای این منظور، تئوری دوعاملی هرزبرگ به عنوان چارچوب نظری تحقیق برگزیده شد. به اقتضای توانایی محقق و محدودیت زمان و منابع مالی، شهر قم به عنوان زمینه تحقیق در نظر گرفته شد. معلمان مدارس راهنمایی شهر قم به عنوان جامعه آماری و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران از بین 2824 نفر جامعه آماری، تعداد 340 نفر تعیین گردید و به روش تصادفی چندمرحله ای متناسب، نمونه های مورد تحقیق انتخاب شدند.
این تحقیق به روش توصیفی از نوع پیمایشی صورت گرفت و از پرسشنامه به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده گردید. «روایی» این پرسشنامه با بهره گیری از روش محتوایی تایید گردید و با استفاده از روش آلفای کرانباخ «پایایی» آن نیز در سطح بالایی تایید شد)906/ (ra =. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS، داده ها در دو سطح تحلیلی و توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.
برای بررسی تاثیر هر یک از عوامل بهداشتی و انگیزشی از آزمون (T) یک متغیره و برای بررسی تفاوت دیدگاه معلمان مرد با زن در مورد این عوامل از آزمون (T) دومتغیره استفاده گردید. به منظور مقایسه دیدگاه های معلمان با «سنین، تحصیلات، مدرسه و سابقه خدمت» مختلف راجع به عوامل ایجاد انگیزش شغلی از آنالیز واریانس (F) استفاده شد.
نتایج بررسی ها نشان داد که از دیدگاه معلمان دوره راهنمایی قم، چهار عامل برانگیزاننده «موفقیت، قدردانی، نفس کار و ارتقا»، همگی در پویایی وایجاد انگیزش مؤثرند. اما به خلاف نظر هرزبرگ، عواملی مانند «حقوق و پاداش، روابط و سرپرستی» که از عوامل بهداشتی هستند در ایجاد انگیزش مؤثرند ولی متغیر «امنیت شغلی» تاثیری در ایجاد انگیزش ندارد. در حالی که طبق نظر هرزبرگ و فرضیه تحقیق، هیچ یک از عوامل بهداشتی، نبایست در ایجاد انگیزه مؤثر بودند.
پس از رتبه بندی عوامل انگیزشی بر اساس میانگین نظرات پاسخگویان در گروه های مختلف، معلوم شد که معلمان مرد عواملی مثل«موفقیت»، «رشد و پیشرفت» و «ماهیت شغل» را در ایجاد انگیزش مؤثرتر می دانند؛ ولی معلمان زن عوامل «قدردانی»، «ماهیت شغل» و «روابط غیررسمی» را به ترتیب در اولویت قرار داده اند.
برای این منظور، تئوری دوعاملی هرزبرگ به عنوان چارچوب نظری تحقیق برگزیده شد. به اقتضای توانایی محقق و محدودیت زمان و منابع مالی، شهر قم به عنوان زمینه تحقیق در نظر گرفته شد. معلمان مدارس راهنمایی شهر قم به عنوان جامعه آماری و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران از بین 2824 نفر جامعه آماری، تعداد 340 نفر تعیین گردید و به روش تصادفی چندمرحله ای متناسب، نمونه های مورد تحقیق انتخاب شدند.
این تحقیق به روش توصیفی از نوع پیمایشی صورت گرفت و از پرسشنامه به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده گردید. «روایی» این پرسشنامه با بهره گیری از روش محتوایی تایید گردید و با استفاده از روش آلفای کرانباخ «پایایی» آن نیز در سطح بالایی تایید شد)906/ (ra =. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS، داده ها در دو سطح تحلیلی و توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.
برای بررسی تاثیر هر یک از عوامل بهداشتی و انگیزشی از آزمون (T) یک متغیره و برای بررسی تفاوت دیدگاه معلمان مرد با زن در مورد این عوامل از آزمون (T) دومتغیره استفاده گردید. به منظور مقایسه دیدگاه های معلمان با «سنین، تحصیلات، مدرسه و سابقه خدمت» مختلف راجع به عوامل ایجاد انگیزش شغلی از آنالیز واریانس (F) استفاده شد.
نتایج بررسی ها نشان داد که از دیدگاه معلمان دوره راهنمایی قم، چهار عامل برانگیزاننده «موفقیت، قدردانی، نفس کار و ارتقا»، همگی در پویایی وایجاد انگیزش مؤثرند. اما به خلاف نظر هرزبرگ، عواملی مانند «حقوق و پاداش، روابط و سرپرستی» که از عوامل بهداشتی هستند در ایجاد انگیزش مؤثرند ولی متغیر «امنیت شغلی» تاثیری در ایجاد انگیزش ندارد. در حالی که طبق نظر هرزبرگ و فرضیه تحقیق، هیچ یک از عوامل بهداشتی، نبایست در ایجاد انگیزه مؤثر بودند.
پس از رتبه بندی عوامل انگیزشی بر اساس میانگین نظرات پاسخگویان در گروه های مختلف، معلوم شد که معلمان مرد عواملی مثل«موفقیت»، «رشد و پیشرفت» و «ماهیت شغل» را در ایجاد انگیزش مؤثرتر می دانند؛ ولی معلمان زن عوامل «قدردانی»، «ماهیت شغل» و «روابط غیررسمی» را به ترتیب در اولویت قرار داده اند.
کلیدواژگان:
عوامل برانگیزاننده ، عوامل نگهدارنده ، موفقیت ، قدردانی ، ارتقا ، ماهیت کار ، حقوق ، سرپرستی ، روابط ، امنیت شغلی
زبان:
فارسی
در صفحه:
113
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p720975