به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۵۲۰۷۳ عنوان مطلب
|
  • حسین علی پور

    جهانی شدن یکی از وجوه قدرتمند نظم جدید جهانی و بازگوکننده یکی از قوی‌ترین نیروهای موثر در تعیین مسیر آینده سیاره زمین می‌باشد. این پدیده دارای وجوه متعددی است که شامل ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... می‌باشند. آنچه دراین مقاله مدنظر ماست، مفهوم جهانی شدن به آن شکلی است که در اقتصاد جهانی به کار رفته است. این مفهوم از جمله مفاهیمی است که نزد افراد مختلف برداشت‌های متفاوتی دارد و به دلیل همین تعدد برداشت‌ها، واکنش‌های مختلفی نیز به آن صورت می‌گیرد به طوری که برخی آن را تهدیدی جدی برای سیستم اقتصاد جهانی تلقی کرده و برخی نیز آن را پیش‌برنده اقتصاد جهانی می‌دانند. ; از نگارش این مقاله سه هدف دنبال می‌شود: اول تعریف مفهوم «جهانی شدن» آن‌گونه که در اقتصاد جهانی به کار رفته است. دوم برآورد همزمان منافع و مضار ناشی از جهانی شدن و سوم بررسی این موضوع که چگونه هزینه‌ها و خطرات ناشی از جهانی شدن را می‌توان تبدیل به همکاری وسیع‌تر بین‌المللی و توسعه نهادهای جدید جهانی نمود;

  • احمد گوگردچیان، سیدکمیل طیبی، مرضیه گوگردچیان
    اقتصاد جهانی تاکنون شاهد چند دور از جهانی شدن در ابعاد مختلف بوده است. طی دور اخیر جهانی شدن مالی که از دهه های اخیر آغاز شده، برخی مناسبات اقتصادی را می توان یافت که به تدریج به مراحل تکامل خود نزدیک می شوند. از جمله روابط مالی بین کشورها که در امتداد سایر جریان های جهانی قرار گرفته و با سرعت بالایی رو به گسترش بوده است، که این روابط از طریق انواع جریان های مالی بین المللی و سرمایه ای جهانی می شوند.
    بر این اساس، این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا در فرآیند جهانی شدن مالی رشد اقتصاد جهانی نیز متاثر خواهد شد و واکنش نسبت به این تحول تا چه میزانی است؟ در عمل برای پاسخ به سوال فوق در این مطالعه از رهیافت ارزیابی برنامه به عنوان یک سبک نوین در ادبیات اقتصادسنجی استفاده می شود تا چگونگی این تاثیر مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج تخمین مدل رشد اقتصاد جهانی که براساس این رهیافت مبتنی بر مچ های چندگانه برای همه کشورهای جهان به دست آمده است، نشان می دهد که در سال 2004 (که به صورت تصادفی و البته قبل از شروع بحران مالی 2007 انتخاب شده است) رشد اقتصاد جهانی نسبت به مشارکت در یک برنامه ی توسعه روابط مالی مثل عضویت در اتحادیه ی پولی اروپا واکنش نشان داده و اثرات مثبتی را دریافت نموده است.
    کلید واژگان: جهانی شدن مالی, رشد اقتصادی, ارزیابی برنامه و مچینگ
    Ahmad Googerdchian, Seyed Komail Tayebi, Marziyeh Googerdchian
    The world economy has witnesses several rounds of globalization within recent decades. Very recently، various global economic relationships can be found that have been deeply in progress. Financial relations among countries، for example، have gone up in a high rate of growth. This development which is financial globalization is a process that increases world communications through international financial and capital flows. Basically، this paper addressed the question: how has financial globalization affected the world economic growth? To this end، we use a new quantitative approach، so-called “program evaluation”، to explore and evaluate such effect. Accordingly، we have used the multiple matching to evaluate the responsiveness of the world economic growth to the developments of financial globalization (e. g. currency union). The empirical results for 2004، which has been selected randomly، show a significant and positive treatment effect of the currency union implementation on growth of the countries worldwide.
    Keywords: Financial Globalization, Economic Growth, Program Evaluation, Matching
  • اعتماد باقری*، مقصود رنجبر، مهدی جاودانی مقدم
    انرژی به عنوان پاشنه آشیل بسیاری از روندهای جهانی بوده و نفت نقش خون تمدن و صنعت در قلب اقتصاد جهانی را دارد. برای سیاست گذاری بر این ماده استراتژیک، اوپک به عنوان یک سازمان بین المللی تخصصی فرامنطقه ای، توسط پنج عضو موسس ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت و ونزوئلا در کنفرانس 10 تا 14سپتامبر سال 1960 در بغداد تشکیل شد. این سازمان تنها با داشتن کمتر از 5 درصد جمعیت جهان و دارا بودن 89/81 درصد از ذخایر اثبات شده نفت خام و حدود 40 درصد از سهم تولید نفت خام جهانی در تضمین امنیت عرضه پایدار انرژی در اقتصاد جهانی نقش آفرین بوده است. عملکرد اوپک از زمان تاسیس تاکنون از فراز و نشیب هایی برخوردار بوده است. حال سوال اصلی این است که اوپک چه جایگاهی در اقتصاد جهانی در دهه کنونی دارد. فرض بر این است که این سازمان با عبوراز دوره های فراز و نشیب ، در سن 58 ساله خود  دچار نزول جایگاه در اقتصاد جهانی شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل شکل گیری ، تحول اوپک و شناخت بیشتر جایگاه این سازمان در اقتصاد جهانی در دهه کنونی است . طرح الگوی تعامل سازنده هوشمند برای ارتقائ انسجام درون سازمانی و جایگاه آن در اقتصاد جهانی یکی از ابتکارات این پژوهش است. برای گردآوری داده ها از روش اسنادی- کتابخانه ای و برای تحلیل موضوع از نظریه رئالیسم در اقتصاد سیاسی بین الملل رابرت گیلپین بهره برده،روش تحقیق ما در این مقاله توصیفی - تحلیلی است.
    کلید واژگان: اوپک, اقتصاد جهانی, جمهوری اسلامی ایران, تحول اوپک, خلیج فارس
    Etemad Baghesri *, Maghsod Ranjbar, Mehdi Javedani Moghadam
    Energy is the Achilles heel of many global trends, and oil is the role of the blood of civilization and industry at the heart of the global economy.To policy on this strategic matter, OPEC, as a transnational specialized international organization, was founded by five founding members: Iran, Iraq, Saudi Arabia, Kuwait and Venezuela at the 10th-14th September 1960 conference in Baghdad. This organization only having less than 5% of the world's population owns 81.89% of proven crude oil reserves and a share of about 40%   global crude oil production has contributed to ensuring the security of energy supply in the global economy. OPEC's performance has been on the ups and downs since its inception. OPEC performance has been up and down since its inception. The main question now is: What is the position of OPEC in the global economy in the current decade? Now assumption It's over That's it This  organization, having passed its ups and downs, has fallen in the global economy at its 58th birthday. The purpose of this study was to investigate the formation, transformation and recognition of OPEC's position in the world economy in the current decade. Pattern interaction manufacturer  smart to enhance inter-organizational coherence  goodness  Its position in the global economy is one of the initiatives of this research. We have use the document-library method to collect data and  the theory of realism in international political economy, Robert Gilpin, to analyze the subject. , Our research method in this article is descriptive-analytic.
    Keywords: OPEC, Global Economy, Islamic Republic of Iran, Saudi Arabia, Persian Gulf
  • جلیل دارا، الهه صادقی*

    از اوایل دهه 1970م بنیادگرایی دینی بسیار گسترده شده است. در این دوره انسان های بیشتری به گرایشات بنیادگرایی دینی پیوسته اند؛ اما صرفا نمی توان بنیادگرایی دینی را نوعی خاص گرایی فرهنگی برشمرد و تنها آن را درون مناسبات دولت-ملت ها تحلیل کرد؛ زیرا بنیادگرایی دینی می تواند روایتی مبتنی بر شبکه تعاملات اقتصاد جهانی باشد. پس مسیله از حدود دولت ها فراتر رفته و به شبکه تعاملات جهانی ارتباط پیدا می کند. بنابراین می توان بنیادگرایی دینی را پدیده ای برخاسته از نوع عملکرد مبتنی بر اقتصاد جهانی در کنار علل و عوامل داخلی برخی کشورهای ضعیف در امر توسعه اقتصادی نظیر مصر دانست. به همین منظور، هدف این مقاله بررسی تاثیرات اقتصاد جهانی بر بنیادگرایی دینی در مصر در بین سال های (1974-1985) است. برای بررسی این موضوع از روش توصیفی- تحلیلی و از منابع کتابخانه ای استفاده گردید و یافته ها نشان داد که عملکردهای اقتصاد جهانی نسبت به کشور مصر در امر توسعه اقتصادی جنبه تخریبی داشته و بسترساز شکل گیری بنیادگرایی دینی شده است. در واقع کشور مصر که تا دهه 1970 دارای دولت ملی مشروع و توسعه خواه نبوده و درگیر منازعات داخلی، بی ثباتی اقتصادی و شکاف طبقاتی بوده و با ورود نامناسب به اقتصاد جهانی نتوانسته از فرصت های حاصله توسط اقتصاد جهانی بهره ببرد و به جای آن با تضعیف و گسیختگی بیشتر روبرو شده و بستر لازم را برای شکل گیری بنیادگرایی دینی فراهم کرده است.

    کلید واژگان: اقتصاد جهانی, دولت ملی, بنیادگرایی دینی, مصر
    Jalil Ddara, Elaheh Sadeghi*
    Introduction

    Since the early 1970s, religious fundamentalism has become very widespread. From this time, different researchers have applied a single approach, namely the "cultural" approach to religious fundamentalism. But this approach with a one-dimensional view, in addition to hiding many angles of religious fundamentalism, has resulted in an intangible and domineering downward view. But on the other hand, the economic approach, as the approach of this article, away from issues such as identity, ideology, has focused on a more objective level, which is the economic level, and has replaced a global view with a limited and regional view.Therefore, in this research, the flow of religious fundamentalism is investigated and studied with an economic approach, focused on the performance and role of the global economy in relation to countries. Of course, two broad views have been proposed regarding the performance of the global economy. The first point of view is called the convergence point of view, which believes that the global economy will definitely bring relative prosperity and development to the world, and the supporters of this point of view have a completely positive view of the performance of the global economy. The second point of view is known as the divergence point of view. The supporters of this point of view emphasize the inequality that the global economy creates deep economic gaps between the two parts of the world, the poor and the rich, and consequently provides the basis for religious fundamentalism. Of course, in addition to these two views, the global economy can be examined from anotherperspective. That is, the performance and role of the global economy are not absolutely positive or negative; rather, the performance of the world economy in different countries has different effects and results, and the indicators of the world economy, according to the typeof economic and development structure of the countries, have different effects. In fact, the effects of the global economy in economically underdeveloped countries can provide the necessary platform for the formation of religious fundamentalism.With these premises, this research seeks to show that due to the mutual dependence of economies on each other and the necessity of the convergence of the national economy in the global economic system, governments, especially weak governments in terms of economic development, have entered international markets to advance their development strategies and engaged in participation and competition, and they are forced to join other national governments and establish a new order of transnational government in order to restore power in the world; But the inappropriate entry of these governments into the global economy has led to their inability to control some of the negative results and effects in their national economy; Because in the new conditions, power is no longer concentrated in the institution of the nation state, but has been spread and transformed in the global networks of wealth and information. This new power is placed in the codes of information and in representational images, but it has moved in the direction of conflict with the dominant logic of the networked world and has been involved in defensive and offensive conflicts of resistance at individual, national and transnational levels, leading to the formation of religious fundamentalism. In other words, the process of the global economy has gained extraordinary momentum and a current with such a huge scope has had many effects in various societies, especially underdeveloped societies, and has provided many reactions, such as the growth of religious fundamentalist currents. For this purpose, this research seeks to investigate religious fundamentalism in Egypt by focusing on the economic approach because, so far, previous research and sources have used the cultural approach to investigate religious fundamentalism in Egypt and by focusing on issues such as identity, nationality, etc. have investigated this issue. But with a global view, this thesis deals with the more objective level of life, which is the economic level. What effect has the global economy had on the establishment of religious fundamentalism in Egypt between the years (1974-1985)?

    Methodology

    This research has used the descriptive-analytical method and library sources to investigate this issue.

    Results

    The findings showed that the performance of the world economy in relation to Egypt's economic development had a destructive aspect and became a platform for the formation of religious fundamentalism. In fact, Egypt, which did not have a legitimate and developmental national government until the 1970s, was involved in internal conflicts, economic instability, and class divisions. In such a situation, the national government of Egypt enters the world economy under the title of opening policy to improve its status, but it becomes weaker than in the past because the indicators of the global economy, on the one hand, lead to the decline of the legitimacy and authority of the government and, on the other hand, lead to the disillusionment and dissatisfaction of the people with the economic situation of their country, which consequently provides a suitable platform for the presence and expansion of religious fundamentalism.

    Keywords: World Economy, National Government, Religious Fundamentalism, Egypt
  • سید موسی پورموسوی، مرتضی قورچی*، قهرمان رستمی

    شهرهای جهانی پدیدهای نوظهوری هستند که در متن اقتصاد جهانی به عنوان مکان های پیوند دهنده شبکه اقتصاد جهانی عمل می کنند و سبب شکل گیری فضای جریان ها و به وجود آمدن کانون های قدرت نوظهور در نقشه جغرافیای سیاسی جهان شده اند. تاکنون، 54 شهر جهانی توسط پژوهشگران گروه تحقیقاتی پیتر تیلور شناسایی شده و بر اساس برخی شاخص های انتخابی که عمدتا در چهار حوزه اقتصاد، فرهنگ، امکانات زیربنایی و ارتباطات است، در سه رده شهرهای جهانی آلفا (10 شهر)، بتا (10 شهر) و گاما (34 شهر) طبقه بندی شده اند. پیرو همین طبقه بندی به نظر می رسد شهر اول با شهر پنجاه و چهارم تفاوت هایی عمیق دارد. لذا «شهر جهانی» یا «ورلد سیتی» با «جهان شهر» یا «گلوبال سیتی» تفاوت بنیادی دارد. به طور کلی هنگامی که یک کلان شهر در چارچوب اقتصاد جهانی جایگاهی را کسب نماید و به عنوان یکی از گره های شبکه اقتصاد جهانی در فضای جریان ها به رقابت با سایر شهرها بپردازد از وضعیت کلان شهری به وضعیت «شهر جهانی» ارتقاء یافته است و از هر چندین ده «شهر جهانی» یک مورد تبدیل به «جهان شهر» می شود. مقاله حاضر ضمن تبیین مفهوم «شهر جهانی» و «جهان شهر»، سعی دارد با ترسیم تفاوت های این دو، ابهام مفهومی آنهارا برطرف کند. هدف مقاله اثبات تفاوت میان «شهر جهانی» و «جهان شهر» و حوزه های نفوذ ژئوپلیتیکی آنها به صورت مجزا است. شاخص های مورد استفاده منبعث از مطالعات پیشین از جمله فرضیه های ورلد سیتی فریدمن و گلوبال سیتی ساسن و به ویژه شاخص های12 گانه پژوهشگران گروه پیتر تیلور در حوزه شهرهای جهانی است. براساس نتایج تحقیقاتی گروه تیلور، ده شهر جهانی برتر؛ به عنوان شهرهای جهانی آلفا شناسایی شده اند که شش مورد آنها؛ یعنی نیویورک، لندن، پاریس، توکیو، هنگ کنگ و سنگاپور «جهان شهر» محسوب می شوند. شش شهر دیگر این گروه، در صورت ادامه روند پیشرفت، در آینده به جایگاه جهان شهری دست می یابند. همچنین «شهرهای جهانی» گروه های بتا و گاما، صرفا به عنوان شهرهای جهانی، با درجه اهمیت متفاوت، تابع چهار «جهان شهر» فوق هستند. لذا مفهوم «شهر جهانی» صراحتا متفاوت از «جهان شهر» است. جهان شهرها کانون های اصلی فرماندهی اقتصاد جهانی محسوب می شوند که در راس سلسله مراتب شبکه شهرهای جهانی قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: اقتصاد جهانی, شهرهای جهانی, جهان شهرها, کلان شهر, نفوذ ژئوپلیتیکی
    Mousa Pourmousavi, Morteza Ghourchi, Ghahraman Rostami

    The world cities are new-fangled phenomenon in the world economic system as the nodes where the world economy network connected and are the cause to shape the spaces of flows and makes the new power centers in the world's geopolitics. Meanwhile, the scholars of Peter Taylor's research group identified 54 cities as world cities and classified them on the bases of some deliberative indicators mainly in four field, namely, economics, culture, infrastructures, and communication facilities and categorized them into three ranks: world cities α (10 city), β (10 city), and γ (34 city).On the bases of these researches it seems there is a deep gap between the first and the fifty-fourth cities. Thus we can conclude that there is a basic difference between the "world cities" and the "global cities". Generally speaking, when a metropolis finds her place in the global economy framework and begins to compete with the other cities as a node in the global economy network and in the spaces of flows, it will promote to a "world city" and it occurs only for one among a dozen. This paper attempts to explain the meaning and clarify the concept of these two different terms and explain the differences between the two and at the same time try to eliminate their conceptual ambiguity. The main purpose of the paper is to prove separately the differences between the "world city" and the "global city" and their geopolitical infiltration zone. The indices which have been used here are mainly inspired by Freedman's world city and Sassen's global city hypothesis, with an especial consideration to the Taylor's group 12 indicators. According to Taylor's group researches there are 10 first rank cities which identified as α cities, which six cities of these (New York, London, Paris, Tokyo, Hong Kong, and Singapore) considered as "global city". The other six cities in this group would be considered as global if they could continue the development process they are moving toward. The "world cities" which is considered as β and γ groupings considered as world cities with different rank of importance are subordinate to the four "global cities" mentioned above. Therefore we can see an explicit difference between the concepts of "world city" and "global city". Global cities are the headquarters of global economy and stand at the top of world cities.

  • نسا زاهدی، الهام رسولی
    در دهه ی 1980، مصر، تحت تاثیر جریان نولیبرالیسم (به عنوان رهیافت غالب در عرصه ی سیاست و اقتصاد جهانی)، اصلاح ساختار اقتصادی داخلی و تلاش برای ارتقای جایگاه در عرصه ی داخل و بین الملل را در پیش گرفت. سوال این است که عملکرد دولت مصر در فرآیند اصلاحات، ذیل آموزه های نولیبرالیسم و جهانی شدن اقتصاد، چگونه بوده است؟ فرضیه ی مقاله، عملکرد دولت را در اجرای سیاست های نولیبرال و ادغام در اقتصاد جهانی، عامل بازتولید اقتدارگرایی، پیدایش بخش خصوصی ضعیف، اقتصاد بازار محور فاسد، مناسبات اقتصادی شبه مافیایی و در نهایت شکست اصلاحات و فروپاشی حکومت مبارک می داند.
    کلید واژگان: نو لیبرالیسم, اصلاحات اقتصادی در مصر, آزادسازی سیاسی در مصر
    In 1980s، under the influence of neo-liberalism movement as a dominant approach in politics and global economy، Egypt started reforming its domestic economic structure and tried to improve its position domestically and internationally. The question is how the performance of Egyptian government in reforming process has been، following the teachings of neo-liberalism. The hypothesis of this paper regards the performance of the Egyptian government in implementing neo-liberal policies and merging in global economy as factors in reproduction of authoritarianism، emergence of weak private sector، corrupt market oriented economy، quasi-mafia economic relations، and finally failure of reforms and collapse of Mubarak’s government.
    Keywords: Neo, liberalism, Economic reforms in Egypt, Political liberalization in Egypt
  • شهرام غلامی *
    پنبه یکی از محصولات مهم کشاورزی است که نقش به سزایی در اقتصاد کشاورزی و صنایع نساجی دارد. در نیمه دوم قرن نوزدهم به علت گسترش تجارت خارجی و ورود ایران به بازارهای اقتصاد جهانی اهمیت پنبه در اقتصاد کشور افزایش یافت و صادرات آن تحت تاثیر افت و خیز صنایع نساجی سنتی و نوین قرارگرفت. در این پژوهش با رویکرد به نظریه ی نظام اقتصاد جهانی والرشتاین، نقش پنبه در اقتصاد ایران از نیمه دوم قرن نوزدهم تا جنگ دوم جهانی و نیز واکنش های دولت به ویژه در دوره ی پهلوی اول، در برابر این مسئله مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین افزایش صادرات پنبه ایران و افزایش واردات منسوجات رابطه معکوسی وجود داشته که متاثر از نظام سرمایه داری بین المللی بوده است. به همین ترتیب، واکنش برخی از تجار در اواخر دوره ی قرن نوزدهم به این مسئله و تلاش دولت ایران در دوره ی رضاشاه برای ایجاد صنایع مدرن، نتیجه ی بازتاب تحولات بیرونی نظام اقتصاد جهانی بود که صنایع نساجی را پیشتاز برنامه ی صنعتی سازی ایران در دوره ی رضا شاه قرار می داد.
    کلید واژگان: پنبه, اقتصاد جهانی, صنایع نساجی, صنعتی سازی, اقتصاد ایران
    Shahram Gholami *
    Cotton is one of the most important agricultural products that have a major role in agricultural economy and textile industry. Cotton cultivation, if had been taken place in Iran in so many years ego, but in the second half of the nineteenth century, due to the expansion of the external trade and incorporation of Iran’s economy with the world economy markets, its importance was high up, and its exports was affected by fall and rise of traditional and moderntextile industries. In this article, with approach to the Wallerstein’s hypothesis in his “modern world system”, the role of cotton in Iran economy have been studied from the second half of nineteenth century to the Second World War. The result of this study shows that has been a inversed relation between the rise of cotton export and rise of textile import, or in other words, between the de-industrialization and the sale of raw materials. finally, the reaction of some Iranian merchants to this subject, and Iran government effort for the establishment of modern industry, was the reflection of the world economy system external changes that the textile industries was made up the pioneer of the other industries in this period.
    Keywords: Cotton, the Global Economy, Textile Industry, industrialization, Iran Economy
  • نسا زاهدی*، ابراهیم سرپرست سادات
    در دهه 1980، ترکیه اصلاح ساختار اقتصادی داخلی خود را تحت تاثیر جریان نولیبرالیسم به عنوان رهیافت غالب در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی درپیش گرفت و ارتقای جایگاه خود را در عرصه داخلی و بین المللی از این طریق تعقیب کرد. پرسش مقاله حاضر، این بود که «نوسازی و اصلاحات نولیبرال چه تاثیرها و پیامدهایی در ساختار اقتصادی ترکیه داشته و جایگاه دولت در این روند چگونه قابل تحلیل است؟» ؛ یافته های پژوهش براساس روش توصیفی و تحلیلی و برپایه مطالعه اسنادی عبارت شدند از اینکه نقش دولت توسعه خواه ترکیه به ویژه از دوران اوزال به عنوان صحنه گردان اصلی اصلاحات، برمبنای سیاست های نولیبرال و ادغام ترکیه در اقتصاد جهانی بوده است و «خروج اقتصاد از رانت خواری و هدایت به سمت ساختارهای سالم، ایجاد تغییرهای کیفی در قانون اساسی به نفع تحولات اقتصادی، پیشروی به سمت یک پارچگی با اقتصاد جهانی، تعامل با غرب و بهره جویی از فرصت های جهانی شدن» ، خط مشی های اصلی آن بوده که تحولات اقتصادی برآمده از آنها با روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه، ترکیه را به جایگاهی والا رساند.
    کلید واژگان: نولیبرالیسم, اصلاحات اقتصادی, آزادسازی سیاسی در ترکیه, اوزال
    Nesa zahede *, abrahim sarparast sadat
    In the 1980s, Turkey succeeded in reforming its internal economic structure under the influence of neoliberalism as a dominant approach in the world of politics and the world economy, and pursuing its promotion of domestic and international status in this way. The question of the present article was how the effects and consequences of neoliberal reforms and reforms on the economic structure of Turkey can be analyzed and how is the state's position in this process possible? The research findings were based on a descriptive and analytical method based on the documentary study that the role of the developmental government of Turkey, especially from the era of the Ozal period as the main battalion of reforms, was based on neoliberal policies and the integration of Turkey into the world economy, and the withdrawal of the economy From renditions and guidance to healthy structures, the creation of qualitative changes in the constitution in favor of economic change, the pursuit of integration with the global economy, the interaction with the West and the exploitation of globalization opportunities, its main policies were the emerging economic developments Taking advantage of the work of the Justice and Development Party, they can make Turkey a credible position Defense means the three-digit inflation in 1998 was one-digit in 2006. they can make Turkey a credible position Defense means the three-digit inflation in 1998 was one-digit in 2006.
    Keywords: Neoliberalism, economic reforms, political liberalization in Turkey, Ozal
  • رضا شیرزادی*
    توسعه و توسعه اقتصادی، یکی از مسائل و دغدغه های اصلی کشورهای امروز دنیا است، به ویژه آنکه از سال 1990 با فروپاشی بلوک کمونیستی و شکست تجربه برنامه ریزی متمرکز و الگوی راه رشد غیرسرمایه داری (سوسیالیستی)، این پرسش بیش از پیش مطرح است که کشورهای کمونیستی و در راس آن ها روسیه، چه مسیری را در روند توسعه ملی انتخاب کرده اند و دولت چه نقشی را در این راستا ایفا کرده است؟ اقتصاد روسیه در دوره پس از فروپاشی (دهه 1990) شاهد آشفتگی، کاهش تولیدات داخلی و افزایش قیمت کالاهای مصرفی بود. هم اکنون روسیه بیستمین اقتصاد جهان است و صادرات این کشور که در سال 1995، 78 میلیارد دلار بود، در سال 2011 به بیش از 302 میلیارد دلار رسیده است. این نوشتار تلاش می کند تا این تجربه را با توجه به نقش دولت در فرآیند توسعه و نیز ادغام در اقتصاد جهانی بررسی و تحلیل کند. از این رو، پرسش اساسی آن است که دولت چه نقشی در فرآیند توسعه این کشور و ادغام در اقتصاد جهانی در سال های پس از فروپاشی به عهده داشته است؟ بررسی ها نشان می دهد که دولت روسیه برخلاف گذشته (تمرکزگرایی)، در سال های 2010-1990 در راستای آزادسازی اقتصادی و ادغام در اقتصاد جهانی گام برداشته است.
    کلید واژگان: آزادسازی اقتصادی, ادغام در اقتصاد جهانی, برنامه ریزی, توسعه اقتصادی, روسیه
    Reza Shirzadi *
    Development and Economic development is one of the essential problems for all of counties in the world. Since 1990s, with the failure of the communist bloc development and central planning experience, this question has been brought to fore more than before: Those countries and states should select which road for development? Russia as a superpower must be studied in this regard. Today, Russia is planning to move to economic liberalization and integration into the economic world. The paper discusses the foreign trade, capital movement, migration, and, somewhat more extensively, the institutional dimensions of Russia’s integration into the world economy. Possible implications of the sheer size of the Russian nation are outlined. It is argued that the desire to avoid a break-up of the nation may necessitate excessive centralization. At the same time, this paper concludes with a basically positive assessment of the future prospects for Russia’s integration into the global economy. The article will begin with some remarks from a historical perspective and will then address the various aspects of Russia’s integration into the global market. The main topics to be discussed here are foreign trade, interaction with international organizations, economic liberalization, privatization and economic opening to the world. This report tries to explain this process and the role of the State (1990-2010) in this direction.
    Keywords: Economic Development, Economic Liberalization, Integration to Global Economy, Planning, Russia
  • شهرام غلامی
    در دوره رضاشاه برنامه صنعتی سازی ایران عمدتا در صنایع مصرفی کشاورزی متمرکز گردید. تاکنون برخی پژوهش ها درباره برنامه های اقتصادی این دوره با نگاهی محدود و بدون مبنای نظری انجام گرفته است. در این پژوهش با نگاهی متفاوت و با رویکرد به نظریه اقتصاد جهانی، تاثیر تحولات سیاسی- اقتصادی هسته نظام سرمایه داری در صنعتی سازی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه، ابتدا اولویت توسعه صنعتی یا کشاورزی مورد بحث قرار گرفته و در ادامه بازتاب نظام اقتصاد جهانی در برنامه های صنعتی این دوره تشریح شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تغییرات هسته نظام اقتصاد جهانی به ویژه پس از بحران اقتصادی 1930م/1309ش در جهت دهی برنامه های صنعتی ایران همانند سایر کشورهای پیرامونی نظام جهانی تاثیر داشت. به همین دلیل، اصطلاح «صنعتی سازی جایگزین واردات»، به منظور نشان دادن واکنش آگاهانه دولت برای مقابله با چالش های نظام جهانی به کار رفته است.
    کلید واژگان: اقتصاد جهانی, صنعتی سازی, بحران اقتصاد جهانی, رضا شاه
    Shahram Gholami
    The Iran's industrialization program in the Reza Shah period was concentrated mainly in the agricultural consumption industry. Some researches about the economic programs of this period, So far, have been done with limited view and without the theoretical basic. In this study, with a different view, and with the approach to the global economy theory, the impact of economic and political changes in the industrial core of the capitalist system has been investigated. Consequently, priority for industrial or agricultural development is discussed, first, and then, the reflection of global economic system on the industrial programs of this period is described. The findings of this research suggest that changes in the core of the global economy, especially after the economic crisis of the 1930s, had impacted on the Iran’s direction of industrial programs as well as other marginal countries of the economic world system. For this reason, the term of "import substituting industrialization", in aim at to showing of the government aware reaction against to the challenges of the world economy system is used.
    Keywords: the world economy system, import substituting industrialization, the world economic crisis, Reza Sha
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال