به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۳۱۷۰۲ عنوان مطلب
|
  • عابدین مومنی، مجید قربانعلی دولابی، میثم بهدادفر*
    تاریخی نگری یکی از روش های فهم متون دینی است. در این روش هر فهمی از این متون باید تحت تاثیر زمینه های متن در دوره صدور آن بررسی شود. آیت الله بروجردی در روش اجتهادی خود اهتمام ویژه ای به تاریخی نگری داشته و به نظر می رسد یکی از مواردی که برداشتهای روایی وی را استوار می کند، رویکرد تاریخی نگری به شرایط صدور روایات و ریشه یابی تاریخی مسایل خلافی باشد و از رهگذر این نگاه تاریخی، وی به توانمندی بی نظیر در تفسیر و توجیه روایات دست یافته بود، لذا می توان ایشان را صاحب «سبک خاص و مستقل در نحوه اجتهاد با رویکرد مقارنه ای» نامید. در این نوشتار بر آنیم تا با معرفی مختصر روش اجتهادی این فقیه برجسته به بیان جایگاه تاریخی نگری در فرایند اجتهاد ایشان و خصوصیات آن در سه حوزه اصولی، حدیثی و رجالی و همین طور فقهی بپردازیم و اثبات نماییم توجه به این مولفه مانع بحثهای انتزاعی در اجتهاد شده و به دلیل ارایه تفسیری واقع گرایانه از روایات، میزان وثوق به مراد معصوم را به نحو چشمگیری افزایش خواهد داد.
    کلید واژگان: اجتهاد, تاریخی نگری, روش اجتهادی, معرفت دینی, معرفت تاریخی
    Abedin Momeni, Majid Ghorbanali Doolabi, Meysam Behdadfar *
    Historical perspective is one of the methods of understanding religious texts. In this method, any understanding of these texts should be examined under the influence of the context during the period of its issuance. In his Ijtihad method, Ayatollah Boroujerdi has paid specific attention to the historical perspective and it seems that it is the historical perspective in the situation of traditions and historical roots of controversial issues that supports his interpretations of traditions. Through this historical perspective, he had achieved an unparalleled ability to interpret and justify traditions. Therefore, it can be said that he had a special and independent method in Ijtihad with a comparative method. In this article, we would like to briefly introduce the Ijtihad method of this prominent jurist and explain the place of historical perspective in his process of Ijtihad and its characteristics in three areas: 1- Principles 2- Hadith and Narrators 3- Jurisprudence and prove that paying attention to this component prevents abstract discussions in Ijtihad and it will significantly increase the certitude of the intention of the Infallible Imam.
    Keywords: Ijtihad, Historical Perspective, Ijtihad Method, religious knowledge, Historical Knowledge
  • محمد مولوی*، حمید ایماندار، حسن زرنوشه فراهانی
    دیدگاه ها متعدد و بعضا متناقض از مفهوم و گستره تاریخی نگری در تفسیر متن وحیانی در اندیشه دانشمندان معاصر دین پژوه، لزوم گونه شناسی، تحلیل و تنقیح دیدگاه ها برای ارائه رویکردی اعتدالی و ضابطه مند را منجر شده است. سه رویکرد «تاریخی نگری به معنای تکوین متن وحیانی در بستر تاریخ»، «شکل گیری قرآن کریم تحت سیطره فرهنگ عربی» و «تاریخ مندی برگرفته از مبانی هرمنوتیک فلسفی» از مهمترین رویکردهای چالش برانگیز در میان معاصران است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی نشان داده است که تاریخی نگری در صورتی مقبول است که صرفا به مثابه رویکرد معرفتی، مبین قرائن تاریخی مقارن عصر نزول باشد و به هویت عینی اصل متن وحیانی خدشه وارد نکند. همچنین نشان داده است که برخی گونه های فهم تاریخی متن همچون «تفسیر با ابزار هرمنوتیک فلسفی» و یا «تفسیر ادبی معاصر» در برخی تقاریر آن به خاطر وجود اشکالاتی باید تصحیح و تعدیل گردد. ازاین رو، قرآن کریم در عین ناظر بودن بر واقعیت های عینی زندگی مخاطبان عصر نزول، واجد هویتی ماورائی و معلول مشیت الهی است و نه معلول متغیرهای بشری تا با دگرگونی آنها تحول یابد.
    کلید واژگان: تحلیل انتقادی, تاریخی نگری, هرمنوتیک فلسفی, تفسیر ادبی قرآن, اندیشمندان معاصر
    Mohammad Molavi *, Hamid Imandar, Hasan Zarnooshe Farahani
    Existence of multiple viewpoints and sometime inconsistent regarding the concept and area of historical views in understanding of revealed context in contemporary scientist's thought has led to the necessity for typology and analysis of different views for achieving modest and regulated approaches. There are three different opinions among the contemporary scholars as follow: ''Historicity as a formation of revealed text in the context of the history''; "formation of revealed text under the control of Arabic culture: and "Historicity based on Philosophical hermeneutics principles". Current study via descriptive – analysis methods has shown that historicity is accepted when explains the historical evidence and event of the time of the revelation of the Qur'an and does not damage to the objective identity of revealed text of the Qur'an. Also, it has shown that some types of historical understanding like as "exegesis through philosophical hermeneutics" or "Contemporary literary commentary" because of some difficulties, must be correct and adjust. Therefore, the Noble Qur'an in addition to observing the realities of the life of the descending audience has a transcendental identity and does not change with changing environment Keywords: Critical Analysis, Historicity, Philosophical Hermeneutics, Contemporary Literary Commentary, Contemporary Scholars.
    Keywords: Critical Analysis, Historicity, Philosophical Hermeneutics, Contemporary Literary Commentary, Contemporary Scholars
  • محسن رفعت
    ابن ابی الحدید معتزلی، مشهورترین شارح نهج البلاغه و کتاب او از برجسته ترین شرح های نهج البلاغه است. ویژگی مهم این کتاب در فهم صحیح کلام امام است، فهم صحیح نیز در گرو تاریخی نگری هر مولفه است که وی توجه خود را بدان معطوف ساخته تا کلام امام علی(ع) صحیح تبیین و تفسیر شود. توجه به جغرافیا و فضای سخن، بیان سبب صدور و اهتمام به یافتن تاریخ ایراد کلام امیرمومنان(ع) از مهم ترین ابزارهایی است که وی بدان نظر داشته تا سخن امام در جایگاه خویش خوش نشیند. ضمن آنکه نقد بر اساس سیاق کلام، نسب اشخاص، منقولات دیگران، اخبار مشهور و روایات تاریخی از جمله ابزارهایی است که ابن ابی الحدید توانسته در تاریخی نگری به اخبار مختلف به کارگیرد. البته تاثیرپذیری کلامی و برخوردهای فرقه گرایانه را می توان مهم ترین نقد شرح او دانست که از تعصب اعتقادی و عناد با مذهب شیعه نشئت می گیرد، چرا که برخی اوقات وی به سبب تعصب اعتزالی، تاریخی نگری را به کنار نهاده و فهم فرقه ای خویش را بر فهم صحیح، مقدم دانسته است.
    کلید واژگان: امام علی علیه السلام, نهج البلاغه, ابن ابی الحدید, شرح نهج البلاغه, تاریخ نگاری, تاریخ نگری, نقد, تاریخ
    Muhsen Rafat
    Ibn Abi Al-Hadid Al- Mu‘tazili is considered as the most famous commentator of Nahjol Balaghāh and his book as one of the most outstanding commentaries. The important feature of his book is his proper understanding of Imam Ali's sayings. Proper understanding is also contingent upon the historicism of every component to which paid special attention to explain and interpret Imam Ali's sayings correctly. Among the best means which Ibn Abi-Al-Hadid used in order to interpret Imam Ali's sayings properly are: considering the geographical context of the sayings, stating the reason behind the sayings, and attempting to find the date the sayings. Furthermore, he was able to use context-based criticism (textual criticism), individual's genealogy, other's citations, famous narrations and historical traditions in historicism of the different narrations. No doubt, the most important criticism about his commentary is the influence of theology and his sectarian attitude resulting from his religious fanaticism and enmity towards Shiism, and so, due to his Mu‘tazilite bias he has sometimes neglects historicism and his sectarian understanding takes priority over proper understanding.
    Keywords: Imam Ali (peace be upon him, Nahjol Balāghah, Ibn Abi, Al, Hadid, commentary of Nahjol Balāghah, historiography, historicism, criticism, history
  • زهرا سلامی، سید محمدعلی ایازی*، مهرداد عباسی

    محمد عابد جابری شخصیت نومعتزلی معاصر است که تاکید بر فهم قرآن با ارایه تفسیری نو و مناسب حال زمانه از قرآن در عین استفاده از روش های درون سنتی دارد. وی با استفاده از دستاوردهای جدید و توجه به زمینه های اجتماعی به متن قرآن پرداخته و و می کوشد تا فهم معاصر از قرآن را با نگرشی تاریخی به فهم زمان نزول قرآن پیوند دهد. در این پژوهش، دیدگاه جابری از منظر تاریخی نگری به قرآن مورد بررسی قرار گرفته و به تناسب از بافت عصر نزول و ترتیب نزول قرآن سخن به میان رفته است. جابری با تمایز مسئله تاریخی نگری خود قرآن و نقش تاریخی نگری در فهم آیات، از طریق اعتماد به بررسی فضا و ترتیب نزول به دنبال شناخت مخاطب آیات و درک اهداف بیان قرآن است تا نوعی روش شناسی را برای عصری کردن تفسیر، به معنای فهم همزمان قرآن معاصر با خود، و قرآن معاصر با ما فراهم سازد.

    کلید واژگان: جابری, فهم قرآن, تفسیر, تاریخی نگری, بافت عصر نزول, ترتیب نزول
    Zahra Salami, Sayed MohammadAli Ayazi*, Mehrdad Abbasi

    Mohammad Abed Jaberi is a contemporary follower of neo- Mu'tazila who stresses understanding Qur'an by presenting a novel interpretation of the Qur'an consistent with the requiremnts of today’s world besides adopting traditional methods. Drawing on new achievements and considering social contexts, he analyzes the text of Qur'an and seeks to link contemporary understanding of the Qur'an to historical attitude for figuring out the date of the Qur'an's revelation. In this study, Jaberi's perspective is explored from the standpoint of historicism to Quran along with a discussion of the age of revelation and the order of Quran revelation. By distinguishing the issue of Qur'anic historicism and the role of historicism in understanding Quranic verses, Jaberi strives to elucidate verses and appreciate the purposes of Qur'anic expression through the study of conditions and the order of revelation in order to identify the audience of these verses and understand the objectives of Quranic expression with an attempt to develop a methodology for a novel interpretation of the Qur'an consistent with his age’s conditions as well as today’s requirements.

    Keywords: Jaberi, Understanding Qur'an, Interpretation, Historicalism, context of revelation age, order of revelation
  • نانسی ساکی*، زهره بابا احمدی میلانی، رضیه امیری منش

    در طول تاریخ اسلام حجیت سنت و روایات در فهم قرآن با اندک اختلافی در مصادیق، مورد اتفاق مفسران تمام فرقه ها بوده است؛ اما، در عصر کنونی رویکرد جدیدی توسط نواندیشان ظهور کرد و در مقابل قرآنیون که به طور کلی سنت را نفی کردند، به نقد و تنقیح جوامع حدیثی و تقلیل گستره ی حجیت سنت پرداخت. پژوهش پیش رو در صدد است با بررسی تطبیقی آرای 3تن از نواندیشان منتقد حدیث، دیدگاه آنان به حجیت سنت و میزان تفاوت و شباهت آرای آنان در این زمینه را بسنجد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد؛ علی رغم آن که، طیف معتدل نواندیشان منتقد حدیث همواره به عنوان جریانی ملتزم به حجیت سنت معرفی شده اند، که تنها سنت گفتاری را مورد نقد قرار می دهند؛ در دیدگاه های آنان تاریخی نگری که بر پایه ی آن سنت مساله ای تاریخی و حاصل فهم پیامبر(ص) دانسته شده است، دیده می شود. نفی تشریعی و وحیانی بودن سنت و عدم عصمت رسول خدا(ص) از خطا و سهو و نسیان نیز از دیگر دیدگاه های مطرح شده توسط متفکران این جریان است.کلید واژه ها: حدیث نبوی، حجیت سنت، منتقدان حدیث، تاریخی نگری.کلید واژه ها: حدیث نبوی، حجیت سنت، منتقدان حدیث، تاریخی نگری.

    کلید واژگان: حدیث نبوی, حجیت سنت, منتقدان حدیث, تاریخی نگری
    Nancy Saki *, Zohreh Babaahmadi Milani, Razieh Amirimanesh

    Throughout the history of Islam, the validity of the Sunnah and hadiths in understanding the Qur'an has been agreed upon by commentators of all sects, with a slight difference in the examples. However, in the present era, a new approach emerged by the new thinkers, and in contrast to the Qur'anists who rejected the Sunnah in general, they criticized and revised the Hadith societies and reduced the scope of the Sunnah's authority.The upcoming research aims to compare the opinions of 3 new thinkers of Hadith critics, to measure their views on the authenticity of the Sunnah and the degree of difference and similarity between their opinions in this field.The results of the research show; In spite of the fact that the moderate range of modern thinkers critical of hadith have always been introduced as a trend committed to the authenticity of the Sunnah, which only criticizes the oral Sunnah; In their views, the historicism based on which the Sunnah is considered a historical issue and the result of the understanding of the Prophet (PBUH) can be seen. Negation of the legality and revelation of the Sunnah and the infallibility of the Messenger of God (PBUH) from mistakes, mistakes and forgetfulness are also other views raised by the thinkers of this movement.Keywords: Prophetic hadith, Sunnah authority, critics of hadith, historicism.Keywords: Prophetic hadith, Sunnah authority, critics of hadith, historicism.

    Keywords: Prophetic Hadith, Sunnah Authority, Critics Of Hadith, Historicism
  • سید رضی موسوی، علی یحیایی
    مقایسه دو دیدگاه پدیدار شناسی و تاریخی نگری در بررسی هنر اسلامیتاریخ دریافت: 22/8/1389 تایید: 1/10/1389_____________________________________________سید رضی موسویعلی یحیاییچکیدهنیاز به روش شناسی در عرصه علوم اسلامی، از جمله هنر اسلامی، امری اجتناب ناپذیر است که داوری درباره ماهیت هنر اسلامی و پرسش های نظری درمورد آن را ممکن می سازد. اندیشمندان در این عرصه روش های متفاوتی را مورد توجه قرار داده اند و هریک براساس روشی خاص به این مقوله نگریسته اند؛ به طوری که استفاده از روش های متعدد، نتایج متفاوتی را به همراه داشته است و بعضی از تعارض ها و اختلافات در داوری درباره ماهیت و چیستی هنر اسلامی مبتنی بر این مسئله مهم بوده است. از جمله این روش ها در عرصه هنر اسلامی که توسط اندیشمندان مورد استفاده قرار گرفته است، دو روش پدیدارشناسی و تاریخی نگری است. پدیدارشناسی روش شناختی تحت تاثیر فلسفه هوسرل از جمله راهکارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است که در دهه های اخیر مورد استفاده هنرشناسان و دین پژوهان مستشرق قرار گرفته است. این روش در کنار تاریخی نگری به ترتیب بهره مند از دو جریان فلسفی، پدیدارشناسی هوسرل و فلسفه تاریخ هگل هستند. هریک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از ماهیت هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوتی برخوردارند. در این مقاله علاوه بر بررسی امکان شناخت هنر اسلامی از این دو منظر، به کاربرد، اهمیت و برتری شیوه پدیدارشناسی بر تاریخی نگری پرداخته شده است.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, تاریخی نگری, هنر اسلامی, هرمنوتیک, تحویل گرایی
    Seyyed, Razi Moosavi, Ali Yahyai
    Methodology is unavoidable in Islamic sciences including Islamic art; it is only after this methodology that judging about the essence of Islamic art and the theoretical questions in this regard becomes possible. Scholars have chosen different methods in this regard and each use their own specific method which results in different outcomes. Some of the conflicts and differences in the judgment about the essence of Islamic art are based on this important point. Phenomenology and historicism are two methods used by scholars in Islamic art. One of the noticeable methods used by the Orientalist researchers of religion and virtuosi in understanding Islamic art in the recent centuries is phenomenology which is a methodology affected by the philosophy of Husserl. This method and historicism are affected by two philosophical currents: phenomenology of Husserl and the philosophy of history of Hegel. Each method has noticed a specific dimension of the essence of Islamic art; they have weaknesses and strengths compared with each other. After investigating the possibility of understanding Islamic art from these two perspectives, the importance, application and primacy of phenomenology over historicism will be explained.
    Keywords: phenomenology, historicism, Islamic art, Hemeneutics, reductionism
  • نرگس بهشتی*، محمدکاظم رحمان ستایش
    ابوزید با نگرشی هرمنوتیک، با استفاده از دو اصل تمایز دین با معرفت دینی و تاریخی نگری به بررسی سنت پرداخت. او تعریف اصطلاحی سنت و حجیت بخشی گسترده به آن را، معرفت دینی و مساله ای ساخته دانشمندان، در دوره ای متاخر از پیامبر(ص) دانست بنابراین دلیلی بر پذیرش آن ندید و آن را به نقد کشید. ابوزید با تکیه بر تاریخی نگری، پیامبر(ص) را بشری محدود به شرایط زمان و مکان، دانست و سنت نبوی را مساله ای تاریخی، که نباید از آن تبعیت کرد. از دید او سنت پیامبر غیر وحیانی و همراه با خطاهای بشری بود و حتی در عصر نبوی نیز از آن تبعیت نمی شد و به همین دلیل تدوین و جمع آوری نگردید. دیدگاه ابوزید درباره سنت، به دلیل استفاده از مبانی ناکارآمد در این موضوع و استفاده سلیقه ای و غیر علمی از آنها، همچنین بی توجهی به شواهدی که ناقض دیدگاهش بود، با اشکالات جدی رو به روست؛ به همین دلیل نمیتوان دیدگاه ابوزید درباره سنت و حجیت آن را پذیرفت.
    کلید واژگان: حجیت سنت, تاریخی نگری, معرفت دینی, تدوین سنت, عصمت پیامبر(ص), وحی
    Narges Beheshti *, Mohammadkazem Rahmansetayesh
    Using two principles; distinction between religion and religious knowledge, and historical theory, Abu Zeyd considered sunnah by hermenutic approach (theory).
    He believed the expression of sunnah and giving it wide spreading authenticity, as religious knowledge which is made (up) by scholars after the Prophet (pbuh) period. Thus for him, there is no reason to accept it, so it was criticized by.
    Depending on historical theory, he expressed the Prophet (pbuh) as human who is limited in temporal and local circumstances in his life. So his sunnah was historical question which should not been followed. In his viewpoint, the sunnah of the Prophet was not inspirational but accompanied with human faults, and it even was not followed in Prophecy period. For the sake of this, it was not codified and gathered.
    Abu Zeyd viewpoint has serious problems because of using deficient basis in this subject and also applying by entering style and not scientific base, also neglecting documents which appose and reverse his theory. So his approach about sunnah and its validity is not acceptable.
    Keywords: Authenticity of sunnah, Historical approach, Religious knowledge, Codification of sunnah, Purity (virtuousness) of the Prophet(pbuh)
  • سامره کاظمی*، سید رضی موسوی گیلانی

    بی تردید، نقوش تزئینی، یکی از بارزترین وجوه هنر اسلامی بوده که در تمامی آثار آن دیده می شوند و شناخت عوامل موثر بر شکل گیری آنها ضروری می نماید. از طرفی، نیاز به روش شناسی در پژوهش و داوری درباره هنر اسلامی، اجتناب ناپذیر است. اندیشمندان این عرصه، روش ها و رویکردهای متفاوتی را مورد توجه قرار داده اند که نتایج متفاوتی را نیز به همراه داشته و تعارضات و اختلاف ها در این حوزه نیز مبتنی بر این مساله هستند؛ از جمله این رویکردها، سنت گرایی و تاریخی نگری است. تاریخی نگران با بهره گیری از فلسفه تاریخ هگل، می کوشند تا هنر مسلمانان را وابسته و محدود به شرایط تاریخی دانسته و آن را بر اساس مستندات تاریخی مورد تحلیل قرار دهند؛ در حالی که سنت گرایان، به حقایق و حکمت های جاویدان و مشترک در ادیان معتقد بوده و ماهیت و منشا هنر اسلامی را در درون سنت دینی که دارای عناصر بی زمان و خارج از عرصه تاریخی نگری است، جستجو می کنند. هر یک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از ماهیت هنر اسلامی اشاره دارند؛ اما بسیاری از محققین کم سابقه به علت عدم شناخت مبانی فکری و پژوهشی آنها، با تناقضات زیادی روبرو شده و سرگشته می شوند. بنابر این شایسته است انواع رویکردها در بررسی نقوش و هنر اسلامی تبیین شوند. از این رو، تحقیق حاضر عهده دار پاسخ گویی به این سوال است که مولفه ها و عناصر شکل دهنده نقوش هنر اسلامی از دیدگاه تاریخی نگری و سنت گرایی کدام هستند؟ و چه تفاوت هایی دارند؟ این مقاله با هدف دست یابی به شناختی کامل تر از نقوش و هنر دوره اسلامی و رویکردهای پژوهشی آن، چگونگی نگرش دو دیدگاه سنت گرا و تاریخی نگر را به روشی توصیفی- تطبیقی مورد مطالعه قرار داده است. از آنجا که میان سنت گرایان، کیت کریچلو و از میان تاریخی نگران، گل رو نجیب اوغلو به نحوی تخصصی به نقوش هنر اسلامی پرداخته اند، دو کتاب ایشان در این خصوص، مبنای تحقیق قرار گرفته و سعی شده است به شرح و تطبیق آرای آنان پرداخته شود.

    کلید واژگان: نقوش هنر اسلامی, سنت گرایی, تاریخی نگری, کیت کریچلو, گل رو نجیب اوغلو
    Samareh Kazemi*, Seyyed Razi Moosavi

    Ornaments are one of the primary characteristics of Islamic art. Therefore, it's imperative to explore the influential elements of the development of the ornament patterns. In order to have a fair judgment and a clearer picture of the issue, we need to have a proper methodology in studying Islamic art. Scholars have applied various methods and approaches that led to various results and consequently caused disagreement and conflicts among them.  Perennial philosophy and historian are the two known approaches for studying Islamic art. The historians aim is studying Islamic art within its chronological scheme and analyzing the artworks in limited historical documents in the light of the Hegelian philosophy of history. Perennial Philosophy, on the other hand, believes the eternal truth of religions and seeks to investigate the origin of Islamic art within a religious tradition beyond chronological and historical borders. In fact, these two approaches highlight different aspects of the nature of Islamic art. However, dealing with these approaches sometimes result in different findings and a lot of conflicts among researchers. So, exploring various methods of studying Islamic art is a matter of importance. Thus, the present inquiry aims to answer what are the factors and features of shaping Islamic patterns based on Perennial Philosophy and historians? And in what ways are they different? Applying a descriptive-analytic study, we aim to provide a more complete understanding of Islamic patterns as well as different approaches for studying them. Also, this paper attempts to articulate how these approaches studied art. To address the issue, we selected two books of leading researchers of the field Keith Critchlow, a follower of traditional values and Perennial philosophy, and Gulru Necipoglu, a historian of Islamic art, then their ideas were explained and compared.

    Keywords: Islamic art patterns, Perennial philosophy, Historians, Keith Critchlow, Gulru Necipoglu
  • حامد علی اکبرزاده، حسن معلمی
    رویکرد تاریخی به سنت اسلامی و اندیشه دینی، یکی از رویکردهای جدید در جهان اسلام است که طی دهه های اخیر از سوی برخی اندیشمندان و جریان های فکری در جهان اسلام مورد توجه قرار گرفته است. دراین‏میان، جریان اعتزال نو و به ویژه محمد عابد الجابری و محمد ارکون، این رویکرد را به‏طورجدی به کاربسته و میراث فکری اسلامی را نقد کرده اند. هدف آنها از این رویکرد تاریخ‏مندانه، ارائه قرائتی جدید از اسلام و اندیشه اسلامی است؛ قرائتی که بسیاری از آموزه های فقهی و اعتقادی اسلامی را تاریخ‏مند می‏داند و منحصر به عصر نزول می کند. این رویکرد در پی آن است که با تسری دادن آموزه های اسلامی به همه زمان ها و مکان ها مقابله کند؛ چراکه در این دیدگاه این سریان یافتن، درنهایت به برداشت هایی ایدئولوژیک از اسلام می‏انجامد که عامل اصلی عقب‏ماندگی مسلمانان شمرده می شود. این دو در رویکرد تاریخی خود، از نگرش تاریخی کلاسیک عبور کرده و از رویکردهای جدید در حوزه تاریخی‏نگری یا همان تاریخی‏نگری نوین (نوتاریخ‏گرایی) بهره برده اند که از آن جمله می توان به روش مکتب آنال در فرانسه اشاره کرد. البته، هم جابری و هم ارکون در این رویکرد تاریخی متاثر از اندیشمندان پست‏مدرن غربی و به ویژه فرانسوی هستند و کوشیده‏اند الگوی آنان را عینا در فضای فکری اسلامی پیاده سازند. این در حالی است که برخی معتقدند حوزه معرفتی اسلام و غرب، تفاوت های بنیادینی با یکدیگر دارند و نمی توان برای هردو آنها نسخه واحدی ارائه کرد. در این مقاله نحوه به‏کارگیری رویکرد تاریخی‏نگری نوین از سوی جابری و ارکون درباره اندیشه اسلامی تبیین و بررسی، و سپس با جریان های مخالف این رویکرد مقایسه شده است تا خواننده فراتر از نتایج این مقاله بتواند خود به قضاوت بنشیند.
    کلید واژگان: تاریخی نگری, سنت اسلامی, عقل عربی, عقل اسلامی, محمدعابد جابری, محمد ارکون
    Hamed Aliakbarzadeh, Hassan Muallimi
    Historicist approach towards Islamic tradition is a fresh approach in the Islamic world that has been focused on in recent centuries by some thinkers and intellectual trends. Among others, the Neo-Muatazilites especially Muhammad Abid al-Jabiri and Muhammad Arkoun have strongly stuck to this approach applying it to assessing Islamic heritage. Using this approach, they aim at presenting a new version of Islam, a version that considers many of the juristic and ideological issues of Islam as historical issues confined thus to the time of revelation. They do not accept that Islamic doctrines are universal including all times and places. This is because they believe that the belief in the universality of Islamic teachings leads eventually to an ideological understanding of Islam which is in turn deemed as the main factor behind the decline of Muslims. Putting aside the classic approach, they followed neo-historicism supported among others by Annal school in France. It has to be however admitted that both Jabiri and Arkoun were under the influence of Western post-modern thinkers, especially French philosophers. They have tried to apply their theory in a literal way to Islamic intellectual climate. This is while some believe that Islamic and Western epistemic domains are fundamentally different from each other. Thus one cannot subscribe the same prescription for both. This article studies how Jabiri and Arkoun apply neo-historicism to Islamic thoughts. It also compares it with its rivals so as to help readers reach a conclusion by themselves.
    Keywords: historicism, Islamic tradition, Arab reason, Islamic reason, Muhammad Adid al-Jabiri, Muhammad Arkoun
  • محمدسعید انصاری، منصور پهلوان، محمدرضا شاهرودی*

    هرمنوتیست های قصدگرا و تاویل گرایان مسلمان گرچه هردو به دنبال فهم مراد و قصد مولف از متن اند، ولی مبانی تفسیری مکاتب، امر تعیین کننده برای تفاوت های تفسیری اند. از این رو شناخت مبانی این دو مکتب، هدف این مقاله قرار گرفت و نسبت بین این دو مکتب تاویلی از نظر مبانی مورد بحث و تحلیل مقایسه ای قرار گرفت. در مقایسه پیش فرض های دو مکتب نشان داده شد که در برخی مبانی همچون فهم پذیری متون، مبنا بودن زبان در فهم و قصد، عینی بودن معنا، معنای نهایی متن، نسبی بودن فهم از متن، اشتراک دارند؛ ولی در برخی مبانی همچون تاریخی نگری، ابتناء کشف قصد بر حدس _ که هرمنوتیک قصدی بدان باور دارد _ و نه عقل، افتراق دارند. همچنین متن (قرآنی) به دلیل علیم بودن مولف آن اختلاف و تناقض ندارد که آن را از هر متن دیگر ممتاز می سازد. نیز در خصوص مبنای تاریخی نگری بین دو مکتب نشان داده شد این دو مبنا با هم اختلاف دارد. داده ها، آشکارا نشانگر این تفاوت ها و اشتراک ها بین مبانی دو مکتب اند که در پایان به شکل جدولی مقایسه ای ارایه شده است.

    کلید واژگان: قصدگرایی, مبانی و پیش فرض ها, معنای متن, هرمنوتیک
    Mohammad Saeed Ansari, Mansoor Pahlevan, Mohammad Reza Shahroodi*

    Objective hermeneutists and Muslim interpreters, although both are into understanding of author's intention, due to interpretive basis of paradigms being essential factor for interpretation differences, the goal of this essay is to understand basis of these two paradigms. Also, the relation of these two interpretive paradigms has been analysed comparatively, Comparing the defaults of these two paradigms, it is shown that for some basis like understandability of texts, language being basic in understanding and intention, meaning being objective, final meaning of texts, texts understanding being subjective, there are some similarities. However, in some other basis like: historisation, intention recognition being made on guessing- which is believed by intentional hermeneutics- and not wisdom, differs from each other. Also, text (Quran) has no contradiction and discrepancy due to its author being knowledgeable (Alim) and this, makes it distinguishable from all other texts. In the mean time, it has been shown that there are some differences between these two paradigmes as far as historisation point of view is concerned, Datum clearly show these similarities as well as differences between these two paradigms. To show these statistics as clearly as possible, the results of the discussions in this essay has been shown in a comparative table at the end of essay.

    Keywords: Intentionalism, Author's Intention, Basis, Defaults, Text Meaning, Hermeneutics
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال