-
بار پردازشی زیاد، نیاز متناوب به به روزرسانی، پیچیدگی و خطای زیاد در تشخیص، برخی از مشکلات و ضعفهای موجود در طراحی سیستمهای تشخیص ناهنجاری و تشخیص سوءاستفاده است. هدف این تحقیق، طراحی نوعی سیستم تشخیص نفوذ مبتنی بر شبکه است که این ضعفها را تا حد امکان کم کند. برای رسیدن به این هدف، سیستمهای تشخیص سوءاستفاده و تشخیص ناهنجاری را ادغام کرده ایم. این رویکرد تاکنون در طراحی سیستمهای تشخیص نفوذ به کار برده نشده است. برای ادغام سیستمهای تشخیص ناهنجاری و تشخیص سوءاستفاده در سیستم ترکیبی تشخیص نفوذ، از ساختار ترکیبی جدیدی از شبکه های پس انتشار خطا و کوهونن که برای کاربردهای بازشناسی الگو و دسته بندی پیشنهاد شده - استفاده کرده ایم. نتایج به دست آمده نشانگر اثر بسیار مثبت این ادغام سیستمهای تشخیص ناهنجاری و سوءاستفاده و همچنین توانایی ساختار شبکه عصبی پیشنهادی در بهبود عملکرد سیستم ترکیبی تشخیص نفوذ است.
کلید واژگان: امنیت شبکه, تشخیص ناهنجاری, تشخیص سوء استفاده, تشخیص نفوذ, شبکه عصبی -
بررسی تطابق تشخیص کلینیکی با هیستوپاتولوژیک ضایعات دهانی در بیماران مراجعه کننده به بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی اصفهان از 79-70سابقه و هدفبررسی تطابق تشخیص کلینیکی با هیستوپاتولوژیک ضایعات دهانی به منظور ارزیابی میزان آگاهی دندانپزشکان و دانشجویان دندانپزشکی از خصوصیات کلینیکی ضایعات و بر آن اساس، برقراری تشخیص افتراقی کلینیکی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا این تحقیق با هدف بررسی تطابق تشخیص کلینیکی با هیستوپاتولوژیک ضایعات دهانی در بیماران مراجعه کننده به بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی اصفهان از سال 1370 الی 1379 انجام گرفت.مواد و روش هاجهت بررسی این موضوع، یک مطالعه گذشته نگر توصیفی روی 745 پرونده مربوط به بیماران بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی اصفهان جهت تعیین میزان فراوانی تطابق تشخیص کلینیکی با تشخیص هستوپاتولوژیک ضایعات دهانی از سال 79-70 انجام شد.یافته هانتایج بررسی به شرح ذیل بود: تشخیص صحیح کلینیکی برحسب اولویت اول 57% و برحسب اولویت دوم 4/10% بود. البته 2/85% موارد بدون تشخیص کلینیکی دوم بودند و 5/4% بدون هیچگونه تشخیص بوده اند، که از تحقیق حذف شده اند. بنابراین، موارد بررسی 711 مورد بوده است. بیشترین تشخیص صحیح کلینیکی در دهه هفتم عمر (6/81%) و کمترین آن در دهه دوم (5/52%) بدست آمد. تشخیص صحیح کلینیکی در جنس مذکر، 6/65% و در جنس مونث، 9/67% مشاهده شد. بیشترین تشخیص صحیح در ضایعات ناحیه لب (4/85%) و کمترین تشخیص صحیح در ناحیه کام (53%) بدست آمد. تشخیص صحیح کلینیکی در ضایعات خوش خیم 67% و در ضایعات بدخیم 5/58% بوده است. تشخیص صحیح کلینیکی در ضایعات برجسته 5/72%، در ضایعات زخمی 5/69%، در ضایعات سفت 7/76%، در ضایعات نرم 8/64% و در ضایعات داخل استخوان 63% بود. تشخیص صحیح کلینیکی ضایعات همرنگ مخاط 70%، سفید 6/66%، قرمز و قرمز آبی 68%، قهوه ای سیاه آبی 3/72%، سفید و قرمز 6/63% و زرد 50% مشاهده شد.نتیجه گیریبراساس یافته های بالا، چنین به نظر می رسد که با بالا رفتن سن، تشخیص صحیح کلینیکی بیشتر بوده است که احتمالا با از دست دادن دندانها مرتبط است. همچنین، ضایعات برجسته بیشتر از ضایعات هم سطح، تشخیص صحیح داده شده بودند که احتمالا به دلیل تشخیص زودتر و ساده تر این ضایعات می باشد و مواردی نیز که ضایعات در نواحی قابل مشاهده مانند لب ظاهر شده بودند، تشخیص صحیح کلینیکی بیشتر داده شده بود.
کلید واژگان: تشخیص کلینیک, تشخیص هیستوپاتولوژیک -
فصلنامه فقه، پیاپی 99 (پاییز 1398)، صص 151 -172یکی از ارکان شناخت موضوعات احکام فقهی ، متصدی تشخیص آنهاست. معروف است که تشخیص موضوع، کار فقیه نیست. این مقاله ضمن رد این ادعای کلی و اجمالی ، در زمینه شناخت موضوعات احکام فقهی به بررسی و کشف جایگاه و مسئولیت های «فقیه» ، «مکلف» و «کارشناس» و تقسیم کار آنها پرداخته و مسئولیت هرکدام از آنان را تعیین کرده است. با بررسی این سه جایگاه تشخیص موضوعات احکام فقهی ، روشن شد که قلمرو مسئولیت فقیه در شناخت موضوعات شرعی عبارت است از: تعریف موضوعات شرعی؛ تشخیص الفاظ موضوعات شرعی؛ تشخیص موقعیت فقهی موضوعات شرعی؛ شناخت مفهوم مخترعات شرعی؛ شناخت مقومات مخترعات شرعی. همچنین ، مسئولیت فقیه در موضوعات عرفی عبارت است از: تشخیص نوع موضوعات؛ تشخیص موقعیت فقهی موضوعات؛ تشخیص عنوانیت موضوعات. قلمرو مسئولیت مکلف در شناخت موضوعات عبارت است از: تشخیص مصادیق مخترعات شرعی؛ تشخیص موضوعات عرفی در مراحل مفهوم شناسی؛ تشخیص ملاکات مفهومی و مصداق یابی آنها در صورت توانایی. در نهایت ، قلمرو مسئولیت کارشناس در شناخت موضوعات عبارت است از: شناخت مفاهیم و مصادیق موضوعات عرفی منصوص دشوار؛ شناخت مفاهیم و مصادیق موضوعات تخصصی و مستحدثه.کلید واژگان: متصدی, شناخت, متصدی شناخت فقیه, مکلف, کارشناس, موضوعات احکام فقهیJournal of fiqh, Volume:26 Issue: 99, 2019, PP 151 -172One of the pillars of knowing the issues of jurisprudential ruling subjects is their agent for identification. It is well known that identification of the issue is not the job of a jurist. While rejecting this general and concise claim, this paper examines and explores the status and responsibilities of the "jurists," the Mokalaf (the one charged with a duty), and the "expert" in the field of identifying the subjects of jurisprudential rulings and divides their labors, and assigns the responsibilities of each of them. Through examining these three statuses of identifying the subjects of jurisprudential rulings, it became clear that the jurisprudents' areas of responsibility in identifying religious subjects include defining religious subjects, identifying the alfaz (principles of Islamic Fiqh) of religious subjects, identifying the jurisprudential position of religious subjects, identifying the concept of religious inventions, and identifying the elements of religious inventions. In addition, the jurist's responsibility in conventional issues are, identifying the type of subjects, identifying the jurisprudential position of subjects, and identifying the title of subjects. The areas of responsibility of the mokalaf are, identifying the subjects of religious inventions, identifying the conventional subjects in the stages of conceptualization, identifying the conceptual criteria and finding their examples in case of their ability. Finally, the areas of responsibility of the expert in identifying subjects consist of identifying the concepts and examples of difficult conventional subjects in hadiths, and identifying the concepts and examples of specialized and novel subjects. KeywordsKeywords: Agent, identification, agents for identifying the jurist, Mokalaf, expert, jurispru-dential rulings subjects
-
مقایسه تشخیص قبل و بعد از جراحی در لاپاراتومی های اورژانس انجام شده روی خانم های حامله در بیمارستان امام حسین (ع) از سال 1376 تا 1381مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 86، تابستان 1383)، صص 85 -90دوران حاملگی از مقاطع حساس زندگی هر زن محسوب می شود. حوادث این دوران از جمله لاپاراتومی می تواند به دنبال شکم حاد به دلایل آپاندیسیت، حاملگی خارج از رحم و پارگی یا پیچش کیست تخمدان رخ دهد. این وقایع ممکن است منجر به سقط، زایمان زودرس و احتمالا ناهنجاری جنینی به دنبال بیهوشی شود.مقایسه تشخیص قبل از جراحی و بعد از آن و بررسی تشخیص پاتولوژی در بیماران حامله که تحت عمل جراحی لاپاراتومی قرار گرفته اند، می تواند فراوانی آپاندیسیت، حاملگی خارج از رحم و... را نشان دهد. در تشخیص این موارد، بهره گیری از پاراکلینیک می تواند به تشخیص بیماری و جلوگیری از عوارض تاخیری جراحی در بیمار کمک کند. در این بررسی نوع مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی می باشد. طی فروردین سال 1376 لغایت آبان 1381 در بیمارستان امام حسین (ع) 5480 زایمان انجام شد. 103 بیمار حامله تحت عمل جراحی شکم قرار گرفتند. شکایت اصلی، تشخیص قبل از عمل جراحی و بعد از آن و تشخیص پاتولوژی از پرونده های بیماران استخراج و بررسی شد. نتایج نشان داد حاملگی خارج از رحم در 90 مورد، آپاندیسیت در 6 مورد، پارگی یا پیچش کیست تخمدان 6 مورد و در یک مورد تروما وجود داشت. در تمام موارد، شکایت اصلی بیماران درد شکم بود. تشخیص پاتولوژی در همه موارد آپاندیسیت (جز یک مورد) با تشخیص قبل از جراحی و در موارد حاملگی خارج از رحم تشخیص بعد از جراحی با تشخیص پاتولوژی در 97.5 درصد هماهنگی داشت. در مورد کیست تخمدان تشخیص قبل از جراحی با تشخیص بعد از جراحی در 50 درصد مغایرت داشت. تشخیص بعد از جراحی در یک مورد یعنی 20 درصد با تشخیص پاتولوژی هم خوانی نداشت.تشخیص آپاندیسیت بر مبنای علایم بالینی بیمار صورت می گیرد و پاراکلینیک کمک کمی می کند. در تشخیص حاملگی خارج از رحم پاراکلینیک به ویژه سونوگرافی کمک بیشتری می کند.
-
پیش زمینه و هدفتشخیص افتراقی صحیح مهم ترین گام در درمان ضایعات دهانی می باشد. هر ضایعه ای دارای نمای بالینی و نمای رادیوگرافی اختصاصی می باشد که به تشخیص کلینیکی آن کمک می کند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان تطابق تشخیص های کلینیکال، رادیولوژیک و هیستوپاتولوژیک ضایعات داخل استخوانی فکین می باشد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی است که در ابتدا کلیه پرونده هایی را که برای بررسی میکروسکوپی نمونه های بیوپسی شده از ضایعات دهانی به بخش آسیب شناسی بیمارستان امام خمینی (ره) ارومیه در طی سال های 1389 تا 1395 فرستاده شده بودند، موردبررسی قرار گرفت. داده های به دست آمده در این مطالعه توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون کروسکال والیس مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هااز تعداد 100 بیماری که در این مطالعه موردبررسی قرار گرفته اند تعداد 49 نفر مرد و تعداد 51 نفر زن بودند که به ترتیب برابر با 49 و 51 درصد کل افراد جامعه می شود. در 16 درصد موارد تشخیص در روش رادیولوژی با تشخیص هیستوپاتولوژیک تطابق نداشته است درحالی که در 50 درصد موارد تشخیص اول با تشخیص هیستوپاتولوژیک منطبق بوده است. تطابق تشخیص اول کلینیکی با تشخیص هیستوپاتولوژیک 47.3درصد، تشخیص دوم 22.97درصد، تشخیص سوم 6.76 درصد و عدم تطابق به میزان 22.97درصد بوده است. تطابق تشخیص اول رادیوگرافی با تشخیص هیستوپاتولوژیک به میزان 50درصد، تشخیص دوم 29درصد، تشخیص سوم 5درصد و عدم تطابق به میزان 16درصد می باشد.
بحث ونتیجهبا توجه به اینکه تشخیص های بالینی، رادیوگرافیک و گزارش های آسیب شناسی مکمل یکدیگر می باشد، بنابراین همکاری بین جراح، رادیولوژیست و پاتولوژیست موردنیاز می باشد.کلید واژگان: تشخیص, حفره دهان, رادیوگرافی, هیستوپاتولوژی, ضایعات داخل استخوانیBackground and AimsA correct diagnosis is the most important step in the treatment of oral lesions. Each lesion has specific clinical and radioghraphy features that help the clinician to reach the correct diagnosis. The aim of this study was to evaluate the consistency rate of the clinical and radiological diagnoses with histopathological reports of intraosseous lesions in the maxillofacial region in patients who referred to Imam Khomeini hospital.Materials and MethodsIndividual data and records of all patients whose biopsy specimen was submitted to the departments of oral pathology, Imam Khomeini hospital of Urmia from 2010 to 2016 were evaluated. The data were analyzed by SPSS software version 20 and Kruskal-Wallis test.ResultsOf the 100 cases studied, there were 49% men and 51% women. In 16% of the cases, the diagnosis did not confirm to the histopathologic diagnosis in the radiological method, while in the first 50% of cases the first diagnosis was consistent with the histopathologic diagnosis. And 47.3% of the first clinical diagnoses, 22.97% of the second clinical diagnoses and 6.76% of the third clinical diagnoses were confirmed by the pathologic reports while in 22.97% of the cases, none of the clinical diagnoses were consistent with the pathological diagnoses. Also, 22.5% of the first radiological diagnoses, 22.9% of the second radiological diagnoses and 5% of the third radiological diagnoses were confirmed with the histopathological diagnosis while in 16% of the cases, none of the clinical diagnoses were consistent with the pathological diagnoses. Wilcoxon test showed that the radiological diagnosis confirmed with the pathological diagnosis more than the clinical diagnosis.ConclusionSince there must be an overlap of clinical pathological and radiological diagnoses, there must be effective cooperation among surgeons, radiologists, and pathologists.Keywords: diagnosis, radiographic, histopathologic, intraosseous lesions -
زمینه و هدفتشخیص پوسیدگی های شیارهای اکلوزال در مراحل ابتدایی بسیار دشوارتر از سایر پوسیدگی ها بوده و نیاز به مهارت و دقت دندانپزشکان و کاربرد ابزارهای پیشرفته و روش های جدید دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی میزان تنوع تشخیص پوسیدگی های اکلوزال به وسیله دندانپزشکان عمومی بود.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی-مقطعی در سال 1385 با معاینه دندان های کودکان 10-8 ساله مراجعه کننده به بخش کودکان تعداد 6 دندان مولر اول دایمی با پوسیدگی شیارهای اکلوزال در درجات 1 و 2 و 3 (طبق روش Espelid) که به تائید پنج دندانپزشک متخصص رسیده بود انتخاب شد. فتوگرافی رنگی سطح اکلوزال و رادیوگرافی بایت وینگ این دندان ها از طریق رایانه بر روی مانیتور به نمایش درآمد و از 157 دندانپزشک عمومی که به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شده بودند خواسته شد پس از مشاهده تصاویر مربوطه با تکمیل پرسشنامه تشخیص خود را مبنی بر وجود یا عدم پوسیدگی و میزان پیشرفت آن در مینا و عاج اعلام نمایند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری chi-square تجزیه و تحلیل شد. 05/0>p به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته هاتشخیص دندانپزشکان در مورد پوسیدگی های اکلوزال به ترتیب زیر بود: در پوسیدگی های درجه 1، 3/94% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی ای تشخیص ندادند و 8/3% پوسیدگی در مینا (تشخیص صحیح) و 9/1% پوسیدگی در حد عاج تشخیص دادند. پوسیدگی های درجه 2، 7/15% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی ای تشخیص ندادند و 7/60% پوسیدگی در حد مینا (تشخیص صحیح)، 31/22% در حد عاج و 3/1% نیز درگیری پالپ را گزارش نمودند. در پوسیدگی های درجه 3، 7% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی تشخیص ندادند. در حالیکه 2/27% پوسیدگی در حد مینا و 9/58% پوسیدگی در حد عاج (تشخیص صحیح) و 1/6% درگیری پالپ را گزارش نمودند و 3/0% پاسخی ندادند. موارد تشخیص صحیح به وسیله دندانپزشکان زن در مقایسه با مردان به صورت معنی داری بیشتر بود (013/0=p)نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر اگرچه تشخیص صحیح پوسیدگی اکلوزال به وسیله دندانپزشکان در حد قابل قبولی است ولی پراکندگی زیادی که در تشخیص این پوسیدگی ها بین دندانپزشکان وجود دارد نشان دهنده نیاز آنها به آموزش روش های جدید تشخیص و کاربرد ابزارهای پیشرفته در این زمینه می باشد.
کلید واژگان: تشخیص پوسیدگی, شیارهای اکلوزال, دقت, دندانپزشکان, روش EspelidBackground And AimDiagnosis of occlusal caries in early stages is more difficult than other types, and needs practical proficiency and accuracy as well as application of advanced and modern equipments. The aim of this study was to evaluate the variations among dentists in diagnosis of occlusal caries.Materials And MethodsIn this descriptive cross-sectional study, 6 permanent first molar teeth of 8-10 years old children with occlusal caries of 1, 2 and 3 degrees were selected (Espelid method). Color photographs and bitewing radiographs of teeth were displayed on computer monitor and 157 general dentists were asked to determine the existence and depth of caries. Data were analyzed using SPSS software and chi-square test. P<0.05 was considered as the level of significance.Results94% of dentists did not diagnose any lesion in grade I caries.3.8% reported enamel caries (correct diagnosis) and 1.9% reported dentin caries. In grade II caries, 15.7% of dentists could not diagnose any caries, 60.7% recognized the caries at the level of enamel (correct diagnosis), and 22.31% reported the dentin level, and 1.3% reported pulp exposures.7% of dentists could not diagnose any caries in grade III, while 27.2% recognized lesions at enamel and 58.9% at dentin level (correct diagnosis), 6.1% of dentists reported pulp exposures and 0.3% did not respond. Female dentists showed significantly higher correct diagnosis compared to males (p=0.013).ConclusionBased on the results of this study, despite considerable variations among general dentists in diagnosis of occlusal caries, the total accuracy was acceptable. -
بررسی علائم بالینی و تشخیص پاتولوژی 150 بیمار با تشخیص بالینی آپاندیسیت حاد در بیمارستان شهید مباشر کاشانی همدان در سال 1375
این پژوهش با هدف تعیین دقت تشخیص بالینی در مقایسه با تشخیص آسیب شناسی آپاندیسیت حاد در بیمارستان شهید مباشر کاشانی همدان مورد بررسی قرار گرفت. در سال 1375 و در طول مدت یکسال پرونده 150 مورد بیماری با تشخیص بالینی آپاندیسیت حاد که از این تعداد، تشخیص 104 بیمار توسط آزمایش آسیب شناسی تایید شده بود بررسی گردید. 84 نفر (56%) از کل بیماران مذکر و 66 نفر (44%) مونث بودند. بیشترین مورد بیماری در گروه سنی 24 -15سالگی بود و دقت در تشخیص بیماران مذکر (81%) و در افراد مونث (5/54%) بود. بیشترین تشخیص صحیح در گروه سنی 34-25 سالگی و کمترین آن در سنین 54-35 سالگی بوده است. از 5 نفر متخصص جراح که در زمان مطالعه در این بیمارستان مشغول به کار بوده اند دو نفر بیشترین دقت تشخیص یعنی (79%) را داشته و یک نفر با اختلاف زیاد یعنی (47%) در ردیف آخر بوده است. نتیجه نهایی اینکه میزان اختلاف آماری بین تشخیص بالینی و تشخیص پاتولوژی 6/26% از موارد بوده است.
کلید واژگان: التهاب آپاندیس تشخیص, التهاب آپاندیس آسیب شناسیThe Study of Symptoms , Signs and Pathological Diagnosis in 150 Cases with Clinical Diagnosis of Acute Appendicitis in Hamadan During 1996-1997The purpose of this study is to show the disagreement between the clinical and pathological diagnosis. The hospital records of 150 patients with clinical diagnosis of acute appendicitis have been studied to find out the histopathological criterion , and 104 cases confirmed by histopathology study. Eighty four patients (56%) were male and 66 were female (44%). The majority of them were in 15-24 ages group. The most accurate diagnosis was in male group (81%) and in female it was 54.5%. The most acuurate diagnosis was in 25 - 34 years ages group and the lowest was in 35-54 years ages group. Highly competent, 2 surgeons make positive diagnosis of acute appendicitis and removed appendix with acute inflammation, that the accuracy of diagnosis was about 79% . The lowest accuracy of diagnosis was about 47%. I conclude that disagreement between surgeons and pathologists was happend in 26.6% of cases.
Keywords: Appendicitis - diagnosis, Appendicitis - pathology -
به طور سنتی، تشخیص عوامل بیماری های عفونی بر اساس روش های معمول یا فنوتیپی است. با توجه به فقدان رشد برخی از عوامل عفونی، این روش ها برای تشخیص تعدادی از باکتری ها بسیار دشوار یا غیرممکن است. با ظهور فنون مولکولی، تشخیص عفونت های میکروبی تحت تاثیر قرارگرفته است. این مقاله به مزایا و معایب روش های تشخیصی مولکولی و سنتی در تشخیص میکروارگانیسم های بیماری زا می پردازد. روش های تشخیصی سنتی مانند روش های فنوتیپیک، شیمیایی و ویژگی های سرولوژیکی هنوز برای تشخیص بسیاری از بیماری های عفونی استفاده می شود. علاوه بر تشخیص عوامل باکتریایی، روش های مختلف مولکولی می توانند عوامل بیماری زایی و ژن مقاومت ضد میکروبی را در میزان، حساسیت و دقت بالاتر مورد تشخیص قرار دهند. به نظر می رسد که روش های پیشرفته مولکولی می توانند سبب کاهش زمان تشخیص، میزان مرگ و میر و هزینه های تشخیص آزمایشگاهی شوند و طول مدت بستری را کوتاه نمایند.
کلید واژگان: تشخیص, بیماری های عفونی, سنتی, مولکولی, روشBackground and ObjectivesTraditionally, diagnosis of the agents of infectious diseases is based on conventional or phenotypic methods. Due to the lack of growth of some infectious agents, these methods are very difficult or impossible for diagnosis of some bacteria. The advent of molecular techniques has more or less influences on the detection of microbial infections. This article addresses the advantages and disadvantages of diagnostic molecular and conventional methods in detecting pathogenic microorganisms. Traditional diagnostic methods such as phenotypic, chemical and serologic characteristics are still used for detection of infectious diseases. In addition to diagnosing the bacterial agents, varient molecular methods may also detect virulence factors and antimicrobial resistance genes at a higher rate, sensitivity and accuracy. It seems that the advanced molecular methods can reduce diagnosis time, mortality rate and costs of laboratory diagnosis, and shorten the duration of hospitalization.Keywords: Diagnosis, Infectious diseases, Traditional, Molecular, Method -
مقدمه و هدفتریکومونیازیس یک بیماری تک یاخته ای است که به وسیله انگل تریکوموناس واژینالیس ایجاد می شود و شایعترین علت بیماری های منتقل شده از راه جنسی غیرویروسی و سومین علت شایع واژینیت است که سالانه حدود میلیون ها نفر از مراجعین به درمانگاه زنان را تشکیل می دهد. مساله مهمی که در مورد این تک یاخته وجود دارد، تشخیص موارد علامت دار و درمان آنها و شریک جنسی شان برای جلوگیری از انتشار و مزمن شدن آن است. ساده ترین روش تشخیص آلودگی به این انگل مطالعه میکروسکوپی نمونه واژینال می باشد. با توجه به تشخیص موارد علامت دار تنها بر اساس مشاهدات بالینی، در این مطالعه تشخیص بالینی و تشخیص میکروسکوپی بیماری تریکومونیازیس در زنان مراجعه کننده به درمانگاه زنان شهر یاسوج مقایسه شده است.مواد و روش کاردر این مطالعه توصیفی - تحلیلی از بین زنان مراجعه کننده به درمانگاه زنان شهر یاسوج در سال 1383 که دارای علایم بالینی واژینیت بودند (63 مورد) با استفاده از سواپ، نمونه واژینال گرفته شد و پس از قرار دادن در محلول قندی نمکی به آزمایشگاه منتقل گردید. سپس گسترش مرطوب تهیه شد و نتایج حاصل از تشخیص بالینی و تشخیص میکروسکوپی با مشخصات فردی شامل سن، روش جلوگیری، علایم بالینی، نوع و رنگ ترشحات به وسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته هااز 63 بیماری که ترشحات واژن آنها بررسی شد 12 مورد (04/19درصد) در معاینه بالینی و 27 مورد (9/42درصد) با استفاده از مشاهده مستقیم میکروسکوپی از لحاظ عفونت تریکوموناس مثبت بودند. از 27 مورد اخیر، 10 مورد آن به وسیله مشاهده بالینی نیز تریکومونیازیس بودند و 17 مورد دیگر به عنوان سایر عفونت های واژن تشخیص داده شدند.نتیجه گیریبین تشخیص بالینی و تشخیص میکروسکوپی تریکومونیازیس از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود داشت(05/0 p<). بین علایم بالینی و تشخیص تریکومونیازیس تفاوت معنی داری دیده نشد، بنابراین از علایم بالینی به تنهایی نمی توان در تشخیص واژینیت تریکوموناسی استفاده نمود و در صورت تکیه بر علایم بالینی در تشخیص تریکومونیازیس بیش از 60درصد موارد مثبت تشخیص داده نمی شوند که در نتیجه مورد درمان غیر ضروری یا غیر کافی قرار می گیرند.
کلید واژگان: تریکومونیازیس, تشخیص میکروسکوپی, تشخیص بالینی -
با گسترش روز افزون حملات به شبکه های کامپیوتری، استفاده از سیستم های تشخیص نفوذ امری اجتناب ناپذیر است. هدف از یک سامانه تشخیص نفوذ نظارت بر فعالیت های غیرعادی و افتراق بین رفتارهای طبیعی و غیرطبیعی (نفوذ) در یک سامانه میزبان و یا در یک شبکه است. یکی ازمشکلات اساسی سیستم های تشخیص نفوذ، حجم بالای هشدار می باشد که عملا امکان رسیدگی به آن ها را از بین می برد. سیستم تشخیص نفوذی اثربخش تر است که بتواند دامنه ی گسترده تری از حملات را تشخیص داده و درعین حال، میزان هشدارهای غلط را نیز، کاهش دهد. در این مقاله یک رویکرد جدید و مبتنی بر انتخاب ویژگی برای تشخیص نفوذ پیشنهاد شده که در آن الگوریتم AdaBoost با الگوریتم بهینه سازی شاهین هریس و پارامترهای بهینه سازی شده ترکیب می شود. بررسی ها نشان می دهد روش پیشنهادی توانسته با میانگین دقت 99.86% در مجموعه داده CICIDS2017 و میانگین دقت 99.88% در مجموعه داده NSL_KDD نمونه های مخرب/ مهاجم را در شبکه های کامپیوتری تشخیص دهد؛ مقایسه یافته ها با کارهای مشابه نیز بیانگر آنست که روش پیشنهادی نسبت به آن ها از دقت بالاتری در تشخیص نمونه های مهاجم از نرمال برخوردار است.
کلید واژگان: سیستم تشخیص نفوذ, شاهین هریس, الگوریتم AdaBoost, انتخاب ویژگیWith the increasing spread of attacks on computer networks, the use of intrusion detection systems is inevitable. The purpose of an intrusion detection system is to monitor abnormal activities and to distinguish between normal and abnormal behaviors (intrusion) in a host system or in a network. One of the main problems of intrusion detection systems is the high volume of alarms, which practically eliminates the possibility of dealing with them. An intrusion detection system is effective that can detect a wide range of attacks while reducing the amount of false alarms. In this paper, a new feature-based intrusion detection approach is proposed in which the AdaBoost algorithm combines with the Harris Hawks optimization algorithm and optimized parameters. Studies show that the proposed method detects malicious samples in computer networks with an average accuracy in the CICIDS2017 dataset is 99.86% and for the NSL_KDD dataset is 99.88%; comparing the findings with similar works also indicates that the proposed method is more accurate than them in distinguishing invasive samples from normal.
Keywords: Intrusion Detection System, Harris Hawk Optimization, AdaBoost Algorithm, Feature Selection
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر