-
این مقاله جایگاه روایات تفسیری را با روش توصیفی تحلیلی در جدیدترین تفسیر معاصر اهل سنت یعنی«التفسیر الوسیط للقرآن الکریم»از محمد سید طنطاوی عهده دار است.با این که روش تفسیری وی«اجتهادی»است ولی این روش مانع استفاده وی از روایات در فهم بهتر آیات نشد.در این نوشتار مباحث در سه محور سامان یافت محور اول:منابع روایات تفسیری؛که بررسی ها بیانگر آن است که مفسر،تعصب خاصی به استفاده از منابع اهل سنت دارد. از روایات اهل بیت(ع)کمترین بهره را برده است.بیشتر مصادر وی بعد از صحاح، تفاسیر مهم هستند یعنی روایات را غیر مستقیم گزارش می کند.محور دوم:گونه های روایات تفسیری؛که در ده محور تبیین شد.محور سوم: نقد روایات تفسیری؛که مشخص شد،نقد هم سندی و هم متنی بوده که غالب نقد متنی است.و نقد سندی بر مبنای اطلاعات رجال شناسی مفسر نیست بلکه دیدگاه دیگران را بیان می کند.و روایات، بدون سند و غالبا به ذکر آخرین راوی اکتفاء شده است.
کلید واژگان: محمد سید طنطاوی, التفسیر الوسیط للقرآن الکریم, روایات تفسیریThe current paper examines the position of interpretative narratives by descriptive-analytic method in the newest contemporary interpretation of Sunni tradition, i.e., " Al-tafser al-waset " by Muhammad Sayyid Tantawy. Although his interpretation method is "ijtihadi", this method had not prevented his use of narratives in better understanding of verses. The current paper is organized in three sections. The first section addresses the interpretative narratives source in which the reviews indicate that the interpreter has a particular tendency to use Sunni sources with the least reference to Ahl al-Bayt (PBUH). He has used main commentaries in addition to “The Kutub al-Sittah”, that is, the narrations are indirectly reported. The second section reviews the types of interpretive narratives which are explained in ten categories. The third section includes the critique of interpretive narratives that indicates the presence of both documentary and textual critiques. The documentary critique is not based on the Biographical evaluation information of the commentator, but expresses the view of others and the narratives are without citing the source and often mention the last narratorhere.
Keywords: Muhammad Sayyid Tantawy, Al-tafser al-waset, Interpretative Narratives -
نشریه سفینه، پیاپی 79 (تابستان 1402)، صص 43 -60
بخشی از میراث حدیثی به روایات تفسیری اختصاص دارد و از نگارش متون اولیه تفسیری تا به امروز به عنوان یکی از منابع مفسران به شمار می رود. در طول زمان میزان بهره گیری مفسران از روایات با توجه به روش مفسر و نگاه او نسبت به حجیت روایات تفسیری یکسان نبوده است. از تفاسیر اجتهادی بنامی که موثر بر تفاسیر پس از خود نیز هست، التبیان فی تفسیر القرآن اثر شیخ طوسی است، او به کثرت از روایات تفسیری در تبیین آیات بهره جسته است و این بهره گیری همراه با ارزیابی سندی و متنی روایات است. او در بررسی سندی غیر از تقسیم بندی رایج احادیث توسط قدما، دسته بندی های دیگری را نیز عرضه می کند و در بررسی سندی به نقد راوی هم می پردازد. وی در بررسی متنی از عرضه روایات به قرآن کریم و سنت، بررسی عقلی و اجماع مفسران استفاده کرده است. توجه به اسراییلیات و نقد و بررسی آنها نیز از نکات قابل توجه در بازکاوی روایات تفسیری در التبیان است. او همچون کتب فقهی اش به روایات متعارض توجه داشته و تعارض بین آنها را با استفاده از ترجیح، جمع و تخییر رفع کرده است.
کلید واژگان: شیخ طوسی, التبیان فی تفسیر القرآن, روایات تفسیری, ارزیابی سندی و متنی, اسرائیلیاتA part of the hadith heritage is dedicated to interpretive narrations, and it is considered as one of the sources of commentators from the writing of early interpretive texts until today. Over time, the extent to which commentators have used narrations has not been the same according to the commentator’s method and his view of the authenticity of interpretive narrations. One of the so-called ijtihadi interpretations, which is also effective on subsequent interpretations, is al-Tabayan fi Tafsir al-Qur’an by Sheikh Tusi, he has used a large number of explanatory traditions in explaining the verses, and this use is accompanied by a documentary and textual evaluation of the traditions. In the document review, he presents other categories besides the common division of hadiths by the ancients, and in the document review, he also criticizes the narrator. In his textual analysis, he has used the submission of hadiths to the Holy Qur’an and Sunnah, intellectual analysis and the consensus of commentators. Paying attention to the Israelits and their criticism is also one of the significant points in the re-examination of the commentary narratives in al-Tabayan. Like his jurisprudence books, he has paid attention to conflicting hadiths and resolved the conflict between them by using preference, combination and kheer.
Keywords: Sheikh Tusi, al-Tabyan fi Tafsir al-Qur’an, interpretive traditions, documentary, textual evaluation, Israelite -
روایات تفسیری در مصادر حدیثی شیعه بیش از پانزده هزار حدیث اند. این روایات را از نظر سبک و گونه شناسی به ده گروه می توان تقسیم کرد که هر گروه، کارکرد ویژه ای دارد؛ از قبیل: ایضاح لفظی، ایضاح مفهومی، بیان مصداق، بیان لایه های معنایی، تعلیم تفسیر، بیان اختلاف قرائات و... در بخش نخست این مقاله، این اقسام دهگانه معرفی شده اند و برای هر کدام، نمونه هایی از روایات، ذکر شده است. دومین بخش این مقاله، بیان دیدگاه های سه گانه عالمان شیعه درباره حجیت احادیث تفسیری و ادله آن است. این دیدگاه ها عبارت اند از: حجیت روایات تفسیری، عدم حجیت روایات تفسیری و تفصیل قایل شدن میان روایات تفسیری حاوی حکم فقهی و غیر آن.
کلید واژگان: روایات تفسیری, تفسیر ماثور, گونه شناسی, روایات, حجیت روایات -
در مقاله حاضر، روش استفاده اصحاب جریان تفسیری روایت گرا از روایات نقد و بررسی می شود. از نگاه نگارنده، آسیب های اساسی رویکرد تفسیری این جریان از بعد روشی، به دو امر باز می گردد: یکی، پرهیز از بررسی سندی روایات و دیگری پرهیز از تحلیل دلالی آن ها. مهم ترین موارد ضعف در موضوع دوم نیز تطبیق غیر دقیق روایات بر آیات، خلط حوزه های مختلف زبانی قرآن و سطحی نگری در گزینش احادیث تفسیری در حد رابطه لفظی است. ساختار تازه بحث، نوع تحلیل ها و نمونه های تطبیقی از ویژگی های این نوشتار است.
کلید واژگان: آسیب شناسی روشی, جریان روایت گرا, تفسیر, روایات تفسیریThe present article attempts to discuss the method the followers of the narration-oriented exegesis follow in their use of the narrations. From the viewpoint of the researcher the main defects of the interpretive approach of this movement insofar as method is concerned are two: avoiding the assessment of the sources of the narrations and refraining from analyzing their significance. The most important weakness of the latter is the improper application of the narrations to the verses, mixing the different domains of the language of the Quran and lack of depth in selecting the interpretive hadiths to the extent that it is reduced to mere verbal relationship. The new structure of the discussion, the kinds of analysis and the comparative specimens are some of the distinctive features of this article. -
یکی از اساسی ترین ایرادات وارد بر روایات تفسیری امامیه، مخالفت مضمون این روایات با ضوابط و معیارهای حاکم بر حوزه ی تفسیر است. اشکالی که خواننده را یا به انکار روایات مزبور می کشاند و یا تعبدا به قبول تفسیری غیر ضابطه مند سوق می دهد. حال آنکه تفکیک دقیق میان حوزه های مختلف زبانی آیات از قبیل تفسیری یا تاویلی و ظاهری یا باطنی و نیز توجه به جایگاه اهل بیت (ع) به مثابه ی تعلیم دهندگان روش تفسیر و تاویل، امکان تحصیل معیارهای ضابطه مندی این روایات را ممکن می سازد. بر همین اساس، این جستار با روش توصیفی- تحلیلی و با تمرکز بر روایات دارای مضامین بطنی و تاویلی روایات تفسیری اهل بیت (ع) ذیل آیات جزء اول قرآن، و با هدف دستیابی به مدل های به کار رفته در خوانش تاویلی اهل بیت (ع) به ارایه مدل هایی در خصوص ضابطه مندی چند معنایی این روایات پرداخته است و به شش معیار و مدل دست یافته است. این مدل ها عبارت اند از: تحلیل لوازم معنا، تبیین مصادیق، تشکیکی دانستن مفاهیم قرآنی، اصل وساطت و مظهریت، الغای خصوصیت و تنقیح مناط عقلی و تطابق میان سه کتاب تکوین، تدوین و نفس.کلید واژگان: روایات تفسیری, خوانش هرمنوتیکی, تفسیر امامیه, بطن, تاویل, جری و تطبیقOne of the most fundamental objections to Imamieh interpretive narrations is the opposition of the content of these narrations to the rules and criteria governing the field of interpretation. Forms that either lead the reader to deny these narrations or to lead him to accept an unregulated interpretation. However, the exact distinction between different linguistic areas of verses such as Interpretive or ventricular and outward or inward, as well as paying attention to the position of the Imams (as) as instructors of the method of Interpretive and ventricular, the possibility of studying the criteria of these narrations Makes possible. Based on this, this research with a descriptive-analytical method and focusing on narratives with internal and interpretative themes of Ahl al-Bayt interpretive narratives under the verses of the first part of the Qur'an, and with the aim of achieving the models used in the interpretive reading of Ahl al-Bayt has presented models regarding the multi-meaning regularity of these narrations and has achieved six criteria and models. These models include: analysis of the essentials of meaning, explanation of examples, skepticism of Qur'anic concepts, the principle of mediation and manifestation, elimination of specificity and revision of intellectual terms, and compatibility between the three books of creation, compilation and self.Keywords: interpretive narrations, Hermeneutic reading, Imamiyyah interpretation, Batn, Interpretation, Jary, adaptation
-
تعبیر «نزلت» که در روایات تفسیری ذیل آیات مهدویت آمده گاهی به معنای تطبیق آیه بر مورد غیر شان نزول، گاهی به معنای تاویل و بطن آیه و گاهی نیز به معنای تفسیر آیه است.
روایات تفسیری مهدویت در ذیل سیصد و بیست و چهار آیه آمده است. این آیات را می توان چهار دسته کرد: آیاتی که تفسیر آن در مورد مهدویت است، مثل: آیات اظهار دین (توبه / 33) و آیه رفع فتنه از جهان (انفال / 39)؛ آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، بر مهدویت تطبیق شده است، مثل: ایام الله (ابراهیم / 5) و بقیه الله (هود / 86)؛ آیاتی که تاویل و بطن آن در مورد مهدویت است، مثل: حروف مقطعه حم، عسق (شوری / 1 و 2)؛ آیاتی که بر اساس احادیث تفسیری، مرتبط با مهدویت است، مثل: تشبیه جریان مهدویت به جریان طالوت و جالوت. (بقره / 249)از بررسی آیات و روایات این نتیجه به دست می آید که آیات و روایات تفسیری مهدویت دلالت و اعتبار یکسانی ندارند و گاه به موضوع های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و تاریخی مهدویت اشاره دارند.
کلید واژگان: آیات مهدویت, روایات مهدویت, بطن, تاویل, جری و تطبیقThe term nuzilat "revealed", as used in the case of the tafsir hadiths concerned with the Quranic verses related to Mahdism, is subject to one of the following cases: application of the verse to a case other than its original case of revelation, interpretation and thesignificance of the verse, and yet used in the sense of the meaning of the verse. There are 324 verses in the Holy Quran that have received interpretations related to Mahdism. These verses can be categorized in one of the following four categories: Those related to Mahdism, e.g., proclamation of religion (9: 33), and the removal of VWULIH ILWQDK RII WKH ZRUOG WKH YHUVHV DSSOLHG WR 0DKGLVP on the basis of exegetical hadiths, e.g. the Divine days (14: 5), and WKH 'LYLQH YLFHJHUHQW WKH YHUVHV whose significance concern Mahdism, e.g., the mysterious letters Hä Mim, and `Ayn Sin Qaf (42: 1- DQG WKH YHUVHV UHODWHG WR 0DKGLVP RQ WKH EDVLV RI interpretations, e.g., Saul and Goliath (2:249). It is understood that the Mahdism oriented verses and hadiths do not have the same validity and significance, hence they may have references to political, military, economic, and historical aspects of Mahdism. -
وجود برخی ویژگی های مشترک تفسیری فریقین در التبیان نشان از انگیزه مولف در نگارش یک تفسیر تقریبی دارد. این امر در روش نقل روایات تفسیری به ویژه روایات اهل بیت (ع) اثرگذار بوده است. در سده های بعد روش تفسیری التبیان در برخی تفاسیر شیعه به ویژه مجمع البیان استفاده شده است. از سویی برخی پژوهشگران اهل سنت، روش اعتدال گرای طبرسی در مجمع البیان را ستوده و در نتیجه؛ این تفسیر تقریبی شناخته می شود، اما با توجه به قدمت التبیان و استفاده طبرسی از روش تفسیری طوسی؛ این رویکرد را ابتدا باید در التبیان جستجوکرد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و تحلیل متن به بررسی ویژگی های تقریبی روایی در این دو تفسیر پرداخته است. توجه به منابع غیر شیعی، نقل بسیاری از روایات پیامبر و حضرت علی (ع) از منابع اهل سنت، خودداری از نقل روایات فضایل اهل بیت (ع) و مذمت خلفاء و عدم نقل معارف شیعی به صورت صریح از جمله ویژگی های تقریبی این دو تفسیر می باشد استفاده ازمنابع بیشتر، نام بردن مصادر فریقین به ویژه شیعه، فراوانی روایات شیعی ذیل آیات به ویژه روایات فضایل، از جمله تفاوتهای مجمع البیان با التبیان است.
کلید واژگان: التبیان فی تفسیر القرآن, شیخ طوسی, مجمع البیان, طبرسی, تفسیر تقریبیThe existence of some common features of the interpretation of the Shia and Sunni in Al-Tibbyan shows author's motivation to write an approximate interpretation.This has been influential in the way of the quoting Interpretative traditions,especially the traditions of ahlul-Bait.In the following centuries, interpretive method of Al-Tibbyan wasused insome Shiite interpretations, especially the MajmaaAl-Bayan.On the other hand, some Sunni scholars praise the moderate method of Tabarsi and as a result, MajmaaAl-Bayan is known an approximate interpretation, According to the age Al-Tibbyan and use of the Tusi interpretive method by Tabarsi,this approach must be searched in al-Tibbyan.This study, by using the library method and text analysis, explores the approximate features of Quoting in these interpretations.Attention to non-Shi'a sources, the quoting of many traditions of Prophet and Imam Ali from Sunni sources, the restraint to the quoting of the primacy traditions of Ahlul-Bayt and the blaming Caliphs, and the Lack of quotation of the Shi'i teachings explicitly are among the approximate attributes of two interpretations. use of more resources, mentioning of the Shia and Sunni resources, especially the Shia, abundance of the Shiite traditions Below the verses, especially the traditions of superiority , including the differences of Majmaa Al-Bayan with al-Tibbyan.
Keywords: Al-Tebayan fi Tafsir al-Quran, Sheikh Tusi, Majmaa Al-Bayan, Tabrasi, Approximate interpretation -
از مهمترین مبانی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم باور به استقلال قرآن در حجیت، دلالت و تفسیر است. آنها معتقدند قرآن کریم که خود را روشنگر همه چیز معرفی می نماید، هم در حجیت و هم در بیان مدلول و مقصود آیات، مستقل است و به غیر خود وابسته نیست. البته هر دو مفسر از دیگر منابع تفسیری مانند روایات و شواهد تاریخی در تفسیر استفاده نموده اند که به نظر می رسد با مبنای استقلال قرآن، تعارض دارد. اما تعارض یاد شده با تبیین آیت الله جوادی آملی مبنی بر عدم انحصار قرآن در حجیت و دلالت، در روش تفسیری خود و استادش علامه طباطبایی، رفع می گردد. از جمله موارد موید این تبیین، کاربرد و تاثیر روایات اسباب نزول و روایات تطبیقی در فهم و تفسیر این دو مفسر است. در مقاله سعی شده، ضمن تبیین نوع و کارکرد روایات در فرایند تفسیری دو مفسر، به بررسی انتقادی مبنای «استقلال قرآن» و تاثیر روایات در فهم تفسیری علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی پرداخته شود.کلید واژگان: استقلال قرآن, تفسیر قرآن به قرآن, روایات تفسیری, علامه طباطبایی, آیت الله جوادی آملیOne of the most fundamental ideas of Allameh Tabataba’i in Tafsir al-Mizan and that of Ayatollah Javadi Amoli in Tafsir-e Tasnim is belief in the independence of the Quran in authority, indication, and interpretation. They believe that the holy Quran, which claims to be enlightener of everything, is independent in both authority and in stating the signification and connotation of the verses. Of course, both interpreters have employed other interpretational sources such as narrations and historical evidence in their interpretation, which seems to be in conflict with the belief in the independence of the Quran. However, this conflict is resolved by Ayatollah Javadi Amoli’s explanation referring to the non-monopoly of the Quran in authority and indication in his interpretive method and in that of his master, Allameh Tabataba’i. One of the instances confirming this explanation is the use and impact of the narrations related to the occasions of revelation and comparative narrations contributing to the understanding and interpretation of these two commentators. Making an attempt to explain the types and function of narrations in the interpretation process of these two commentators, this article deals with a critical examination of the basis of the independence of the Quran and the impact of narrations on the understanding and the interpretation of Allameh Tabataba’i and Ayatollah Javadi Amoli.Keywords: the independence of the Quran, the Quran through the Quran interpretation, interpretational narrations, Allameh Tabataba’i, Ayatollah Javadi Amoli
-
اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، نوشته آیت الله سیدعبدالحسین طیب، متوفی تیرماه1370(هشتم محرم 1411ق) تفسیری شیعی و به زبان فارسی است. هر چند از نظر مولف، برخی اخبار تفسیری، مفید یقین نمی باشد و... حجیت اخبار آحاد در غیر احکام نیز از نظر وی معلوم نیست؛ با این حال در جای جای این تفسیر روایات وارده از ائمه معصومان علیهم السلام به گونه ای گسترده به چشم می خورد و مفسر، ذیل بعضی آیات، شان نزول و قصه های مربوط به آن را ذکر و از بیان روایات نامعتبر پرهیز می کند. وی در تفسیر آیات ظاهرالدلاله که شامل نصوص و ظواهرند، به همان ظاهر اکتفا می کند و در بیان آیات غیرظاهر الدلاله و برای دستیابی به باطن آیات قرآن از بیانات خاندان نبوت و عصمت و طهارت بهره می برد و چنانچه در ابتدای کتاب تفسیری خود ذکر می کند، روایات وارده از معصومان را منبعی معتبر برای تفسیرخود قرارداده و از روایاتی که موافق با ظاهرآیه هستند در بیان معنای واژگان یا بیان مراد آیه و نیز در تفسیر و بخصوص طرح مباحث کلامی استناد می کند. روایات تفسیری ظاهرا متعارض با آیه از نظر ایشان شامل مصادیقی از مفهوم آیه، حمل بر معنای باطنی تاویل)، تقیید، تخصیص و تبیین آیه هستند. با این همه معتقد است که در بیشتر موارد روایات تفسیری ناظر به مصادیقی از مفهوم آیه است و به روایات تفسیری به عنوان رافع ابهام و مبین متشابهات استناد می نماید و در مجموع آنچه از بررسی کتاب اطیب البیان به دست می آید این است که مرحوم طیب را نمی توان در زمره مفسران روایی محض محسوب نمود. برخورد مفسر با روایات و رویکردهای خاص وی نسبت به روایات تفسیری و روایات کلامی موضوع مورد بحث و بررسی در این مقاله است.
کلید واژگان: اطی, ب البیان, روای, ات تفسیری, حجی, ت اخبار در غی, ر احکام, معص, ومAtyab-ol-Bayan in interpretation of Quran is a Shiite interpretation of the holy Quran in Persian which was written by Ayat-ol-Allah Seyed Abdolhossein Tayeb who passed away in June, 1991. Although the author maintains that some of the interpretational narrations are not authoritative, and he even casts doubt on the validity of the narrations for issues other than religious orders; yet, he abundantly refers to narrations of the infallible Imams (PBUT) and sometimes mentions the reason behind revelation of some of the verses and the related stories, while ignoring the ones deemed invalid. In his interpretation of the straightforward and easy-tounderstand verses, which include appearances and clear provisions, he is satisfied with the appearance, while in interpreting more complicated verses he takes advantage of narrations of the Ahl-ol-bayt and the Holy Prophet's progeny to achieve the essence of meaning of verses of the Holy Quran. As he mentions at the beginning of his interpretational work, narrations from the infallible Imams are used as valid sources for his interpretation and he refers to narrations which are compatible with the appearance of verses to describe the meaning of words or intended purpose of verses and also to raise theological discussions in interpretation. He maintains that the interpretational narrations that are apparently in contradiction to verses, include indicators of concept of verses, hermeneutics, restrictions, particularizations and delineation of verses; however, he believes that in most cases interpretational narrations represent indicators of concept of verses and refers to them as resolver of ambiguity and delineator of similar verses. It is concluded that the late Tayeb could not be considered as a merely narration-oriented interpreter. The way he deals with narrations and his specific approach towards interpretational and theological narrations are the subject of discussion in the present paper.
Keywords: Atyab-ol-Bayan, interpretational narrations, validity of the narrations for issues other than religious orders, infallible, indicators, essence of meaning, theology -
از آغازین روزهای نگارش تفسیر،روایات تفسیری همواره مورد توجه مفسرین بوده است و میزان این توجه به مذهب مفسر و مشرب فکری وی ارتباط مستقیم داشته است. زمخشری یکی از علمای اهل سنت بوده ودر زمره معتزلیان به حساب می آید، لذا اهل بیت (ع) را معصوم نمی داند و دیدگاهش با تشیع تفاوت زیادی دارد. با توجه به رویکرد عقلانی معتزله انتظار می رود که در تفسیر وی کمتر به نقل روایات؛ آن هم روایات ایمه شیعه توجه شده باشد . پژوهش حاضر به بررسی جایگاه روایات اهل بیت (ع) به مفهوم شیعی آن در تفسیر الکشاف پرداخته است. زمخشری در تفسیر خود در موارد متعددی از اهل بیت (ع) نام برده و از ایشان نقل قول کرده است. پس از بررسی مستندات این پژوهش نشان می دهد که می توان این روایات را به چند بخش از جمله ذکر روایتهای تفسیری و غیر تفسیری از ایمه (ع) و ذکر نوع قرایت اهل بیت (ع) ؛ تقسیم کرد . علاوه بر این زمخشری در موارد بسیاری به ذکر فضیلت یا فضایلی از اهل بیت (ع) پرداخته است.
کلید واژگان: الکشاف, اهل بیت, زمخشری, روایات تفسیری, معتزله, رویکرد تفسیری معتزله
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر