-
مقدمهفشار داخل مغزی (Intracranial pressure یا ICP) بالا باعث کاهش فشار پرفیوژن مغزی (Cerebral perfusion pressure یا CPP) می شود. به علاوه ICP بالا در حین جراحی منجر به هرنیاسیون مغز از محل کرانیوتومی می گردد و نیز از دسترسی مناسب جراح در فیلد جراحی ممانعت می کند. در این مطالعه اثر سالین هایپرتونیک در کاهش ICP حین جراحی تومورهای مغزی بررسی شد.روش هااین مطالعه، یک کارآزمایی بالینی آینده نگر بود که بر روی بیمارانی که برای جراحی الکتیو تومور مغزی مراجعه کردند، انجام شد. بیماران در دو گروه مانیتول 20 درصد به مقدار 1 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن (19 نفر) و سالین هایپرتونیک 2/3 درصد هم حجم مانیتول (20 نفر) قرار گرفتند. ICP توسط کاتتر کار گذاشته شده در بطن جانبی در زمان پایه (برش اسکالپ) و دقایق 20، 30 و 40 اندازه گیری شد. همین طور میزان Relaxation مغز توسط جراح با مشاهده و لمس دورا ارزیابی شد. اطلاعات در نرم افزار SPSS نسخه ی 16 و با آزمون 2χ تجزیه و تحلیل گردید.یافته هامیانگین سن دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (67/0 = P). دو گروه در سطح ASA (American Society of Anesthesiologists) نیز تفاوت معنی داری نداشتند (43/0 = P). گروه تحت درمان با سالین هایپرتونیک به طور معنی داری Relaxation مغزی بیشتری نسبت به گروه مانیتول داشت (043/0 = P). 20 دقیقه بعد از تزریق در گروه تحت درمان با سالین هایپرتونیک میزان ICP کمتر از گروه تحت درمان با مانیتول بود (001/0 > P). در زمان های 30 و 40 دقیقه بعد از تزریق میزان ICP در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.نتیجه گیریبه نظر می رسد سالین هایپرتونیک در Relaxation مغزی در دقایق ابتدای عمل جراحی موثرتر از مانیتول باشد. به علاوه سالین هایپرتونیک از نظر هزینه ارزان تر است و نسبت به مانیتول باعث احیای سریع تر با حجم کمتر، کاهش مقاومت محیطی، افزایش برون ده قلب، کاهش التهاب نیز می شود.
کلید واژگان: سالین هایپرتونیک, Relaxation مغزی, مانیتول, تومورهای مغزیBackgroundIn this study، we compared the effects of hypertonic saline (HTS) 3. 2% and mannitol 20% on brain relaxation during brain tumor surgery.MethodsThis prospective، randomized study included patients who were selected for elective craniotomy for brain tumors. Patients received either 1 g/kg of HTS 3. 2% (HTS group; n = 20) or 1 g/kg of mannitol 20% infusion (M group، n = 20) for 10 minutes at the start of scalp incision. Carbon dioxide partial pressure (PCO2) in arterial blood was maintained at 30-35 mmHg. Brain relaxation was rated as 0-3 by a surgeon. Surgeons assessed the condition of the brain as tight، appropriate، or soft immediately after opening the dura. Data was collected using a checklist and then analyzed by chi-square test with SPSS16.FindingsThe mean age of the HTS and M groups was 48. 9 ± 10. 8 and 47. 4 ± 12. 1، respectively (P = 0. 670). There was not a significant difference between the American Society of Anesthesiologists (ASA) scores of the two groups (P = 0. 430). In the HTS group، 60. 0% of patients were in class II of brain relaxation conditions and 40. 0% were in class III. In the M group، 42. 1%، 52. 6%، and 5. 3% were in class I-III of brain relaxation conditions، respectively (P = 0. 043). Intracranial pressure (ICP) 20 minutes after the operation was lower in the HTS group compared to the M group (P = 0. 001). However، ICP at the 30th and 40th minutes was not significantly different between the two groups.ConclusionOur results suggest that HTS provided better brain relaxation than did mannitol during elective brain tumor surgery. HTS is also cheaper than mannitol. HTS can increase cardiac output، accelerate resuscitation، and decrease inflammation and ICP.Keywords: Hypertonic saline, Mannitol, Brain relaxation, Tumor surgery -
مقدمهافزایش فشار درون جمجمه، یک وضعیت تهدید کننده ی حیات حین اعمال جراحی کرانیوتومی است و سبب افزایش بروز عوارض و مرگ و میر در بیماران می شود. از این رو، یافتن راه درمان این عارضه، امری ضروری است. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر افزودن فوروزماید به سالین هایپرتونیک 5 درصد بر تغییرات فشار داخل جمجمه در بیماران کاندیدای کرانیوتومی جهت رزکسیون تومورهای مغزی فوق چادرینه ای بود.روش هااین مطالعه، بر روی 65 بیمار کاندیدای کرانیوتومی شامل 33 نفر در گروه مورد و 32 نفر در گروه شاهد انجام گرفت. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و در گروه مورد، 5 میلی لیتر/کیلوگرم سالین هایپرتونیک 5 درصد به اضافه ی 05/0 میلی لیتر/کیلوگرم فوروزماید و در گروه شاهد، سالین هایپرتونیک به اضافه ی 05/0 میلی لیتر/کیلوگرم آب مقطر تجویز شد و علایم حیاتی و فشار جمجمه در بیماران ثبت گردید.یافته هاحالت آرامش (Relaxation) بعد از باز کردن جمجمه در گروه مورد (66/1) به صورت معنی داری کمتر از گروه شاهد (37/2) بود (001/0 = P) و همچنین، حالت آرامش قبل از باز کردن دورا نیز در گروه مورد (33/1) به صورت معنی داری کمتر از گروه شاهد (81/1) بود (009/0 = P)، اما در خصوص پارامترهای همودینامیک و مدت اقامت در بیمارستان تفاوتی بین دو گروه دیده نشد (050/0 < P).نتیجه گیریافزودن فوروزماید به سالین هایپرتونیک 5 درصد، سبب بهبود و کاهش فشار داخل جمجمه در بیماران کاندیدای کرانیوتومی جهت رزکسیون تومورهای مغزی فوق چادرینه ای می شود.کلید واژگان: سالین هایپرتونیک, فوروزماید, فشار داخل جمجمهBackgroundIncreasing in intracranial pressure is a life-threatening condition during craniotomy surgery, which increases the incidence of complications and mortality in patients. Therefore, it is necessary to find a way to cure this complication. The purpose of this study was to evaluate the effect of adding furosemide to hypertonic saline 5% on intracranial pressure changes in patients with craniotomy surgery for resection of supratentorial tumors.MethodsThis study was performed on 65 candidate for craniotomy surgery (33 patients in the intervention group and 32 in the control group). Patients were randomly divided into two groups; the intervention group received 5 ml/kg saline hypertonic 5% plus 0.05 cc/kg furosemide, and the control group received 5 ml/kg saline hypertonic 5% plus 0.05 cc/kg distilled water. Vital signs and intracranial pressure were recorded in patients.
Findings: The relaxation after cranial openings in the intervention group was significantly lower (1.66 versus 2.37) (P = 0.001), and also relaxation before the opening of the dura (1.33 versus 1.81) (P = 0.009). However, there was no difference in the hemodynamic parameters and the length of stay in the hospital (P > 0.050 for all).ConclusionAdding furosemide to hypertonic saline 5% improves and decreases intracranial pressure in patients with craniotomy surgery for resection of supratentorial tumors.Keywords: Hypertonic saline solution, Furosemide, Intracranial pressure -
مقدمهافزایش فشار مغزی (ICP یا Intracranial pressure)، با تهدید حیات و پیش آگهی بد همراه است و از طرفی، کاهش فشار در بیماران مبتلا، امری ضروری است که سبب کاهش مرگ و میر و افزایش امید به زندگی می شود؛ یافتن راهی مناسب جهت کاهش فشار مغز، بدون تغییرات مشخص در الکترولیت های خونی و فشار خون، امری ضروری به نظر می رسد. از این رو، هدف از انجام مطالعه ی حاضر، بررسی اثر مایع درمانی حین عمل با سالین هایپرتونیک 5 درصد بر عوارض و پیش آگهی در بیماران مبتلا به فشار مغزی بالا بود.روش هامطالعه ی حاضر بر روی 90 بیمار مبتلا به فشار مغزی بالا که تحت جراحی قرار گرفته بودند، انجام شد. بعد از برش پوست، سالین هایپرتونیک 5 درصد از طریق داخل وریدی تزریق شد. الکترولیت ها و علایم حیاتی بیماران در زمان های پایه و 24 و 48 ساعت پس از جراحی با یکدیگر مقایسه شد. جهت واکاوی داده ها، از آزمون Repeated measures ANOVA استفاده شد.یافته ها54 نفر (60 درصد) مرد و 36 نفر (40 درصد) زن با میانگین سنی 8/9 ± 1/48 سال در مطالعه حاضر بودند. تجویز سالین هایپرتونیک، سبب افزایش معنی دار در سطح سدیم (5/137 به 9/144 میلی مول در لیتر)، پتاسیم (8/3 به 69/4 میلی مول در لیتر)، افزایش مقدار مایعات خروجی (43/1 به 94/3 لیتر)، فشار خون سیستول (6/104 به 32/127 میلی متر جیوه)، فشار خون دیاستول (58/61 به 13/85 میلی متر جیوه) و آنیون گپ (34/9 به 08/18) نسبت به زمان پایه شد (001/0 > P برای همه ی موارد).نتیجه گیریاستفاده از سرم هایپرتونیک 5 درصد در بیماران مبتلا به فشار مغزی بالا بعد از عمل، سبب بهبود شرایط الکترولیتی و علایم حیاتی به ویژه فشار خون می شود که این امر، سبب افزایش بهبود کیفیت درمان و به دنبال آن کاهش مرگ و میر بیماران می گردد.کلید واژگان: فشار مغز, سالین هایپرتونیک, پیش آگهیBackgroundIncreased intracranial pressure (ICP) can be life-threatening and is associated with poor prognosis. In these patients, mortality rate and life expectancy would increase by reducing the intracranial pressure. Finding appropriate way to reduce pressure without specific changes in blood electrolytes and blood pressure is essential. This study aimed to evaluate the effect of rehydration with hypertonic saline 5% on intraoperative complications and prognosis in patients with high intracranial pressure.MethodsThis study was performed on 90 patients with high intracranial pressure undergone surgery. After skin incision, hypertonic saline 5% was injected intravenously. Electrolytes and vital signs of patients at baseline and at 24 and 48 hours after the surgery were compared. The data were analyzed using ANOVA with repeated measures test.
Findings: 54 patients (60%) were men and 36 (40%) were women, with the mean age of 48.1 ± 9.8 years. Administration of hypertonic saline significantly increased sodium level (137.5 to 144.9 mmol/l), potassium level (3.8 to 4.96 mmol/l), the amount of output (1.43 to 3.94 l), systolic blood pressure (104.6 to 127.32 mmHg), diastolic blood pressure (61.58 to 85.13 mmHg) and anion gap (9.34 to 18.8) (PConclusionThis study showed that the use of hypertonic saline 5% serum in patients with high intracranial pressure who need surgery, improve the electrolyte and vital signs, especially blood pressure, which increases the quality of treatment and consequently reduces mortality rate of the patients.Keywords: Intracranial pressure, Hypertonic saline, Prognosis -
زمینهشایع ترین شکل عفونت های تنفسی در کودکان زیر 2 سال برونشیولیت ویروسی است. تاکنون برای برونشیولیت هیچ درمان کوتاه مدت یا طولانی مدت موثری تایید نشده است و درمان هنوز هم حمایتی با تجویز اکسیژن، مایع و در صورت لزوم تهویه مکانیکی است. گزارشات متعددی نشان داده اند که سالین هیپرتونیک 3 درصد می تواند پاک سازی فوری و طولانی مدت راه های هوایی کوچک در این بیماران را بهبود ببخشد. این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر سالین هیپرتونیک 3 درصد با نرمال سالین 9/ 0 درصد در کودکان 24-2 ماهه با تشخیص برونشیولیت ویروسی انجام شده است.مواد و روش هادر یک کارآزمائی بالینی شاهددار غیر تصادفی، تعداد 60 کودک 24- 2 ماهه با تشخیص برونشیولیت حاد ویروسی وارد مطالعه شدند. 30 کودک به عنوان گروه درمان تحت درمان با سالین هیپرتونیک 3 درصد و 30 کودک به عنوان گروه کنترل تحت درمان با سالین نرمال 9/ 0 درصد قرار گرفتند. در هر بیمار در زمان رسیدن به اورژانس، میزان اشباع اکسیژن (با پالس اکسی متری)، تعداد تنفس و تعداد نبض اندازه گیری شد و شدت بیماری بر اساس ترکیبی تغییر یافته از (YALE Observation Scale)Clinical Score و (Respiratory Distress Assessment Index)RDAI سنجیده شد. پیامدهای اولیه مورد نظر شامل میزان بستری، تغییر در نمره ترکیبی بالینی و پیامدهای ثانویه شامل طول مدت بستری بیمارستانی، نیاز به اکسیژن و زمان بهبودی از خس خس سینه و سرفه بر اساس روز در دو گروه ثبت و مقایسه شد.یافته هادو گروه از نظر متغیرهای پایه، به جز سن (9/ 4±9/ 8 ماه در گروه سالین هایپرتونیک و 6/ 4±4/ 6 ماه در گروه سالین نرمال؛ 046/ 0=P)، در بدو ورود به مطالعه تفاوتی نداشتند. پس از مداخله، تفاوتی در شدت علائم بالینی بین گروه سالین هایپرتونیک (6/ 5±9/1 0) و سالین نرمال (7/ 5±4/ 10) دیده نشد. پس از کنترل سن نیز بین دو گروه تفاوت معنا داری از نظر نمره ترکیبی بالینی دیده نشد (77/ 0=P). همچنین میزان بستری بیمارستانی در دو گروه تفاوت معنا داری نداشت (60 درصد در مقابل 3/ 63 درصد). بیماران بستری شده، از نظر نیاز به اکسیژن درمانی و تعداد روزهای نیاز به مایع داخل وریدی، مدت زمان بهبودی از سرفه و خس خس سینه و طول مدت بستری تفاوت معنا داری نداشتند.نتیجه گیریبه نظر می رسد، سالین هیپرتونیک 3 درصد، در مقایسه با سالین نرمال، تاثیر قابل توجهی در کاهش شدت علائم بالینی، میزان بستری و طول مدت بستری کودکان 24- 2 ماهه مبتلا به برونشیولیت ویروسی ندارد.
کلید واژگان: برونشیولیت حاد ویروسی, سالین هیپرتونیک 3 درصد, سالین نرمال 9, 0 درصد, استنشاقی, بستری بیمارستانیBackgroundBronchiolitis is the most common viral respiratory infections in children under 2 years. No effective Short-term or long-term treatment for bronchiolitis has been approved yet. Treatment is still supportive with oxygen, fluid and mechanical ventilation as necessary. Several studies have shown that 3% hypertonic saline improve immediate and longterm cleaning of small airways in these patients. This study aimed to compare the effects of 3% hypertonic saline with 0.9% saline in 2-24 month children with bronchiolitis.Materials And MethodsIn a non-randomized clinical trial, 60 children aged 2 to 24 months with diagnosis of acute viral bronchiolitis were enrolled. Thirty children recieved 3% hypertonic saline with nebulizer as the treatment group and 30 children treated with nebulized normal saline 0.9% as the control group. In entrance, oxygen saturation (by pulse oximetry), respiratory rate, pulse rate and severity of disease were measured using a combination score (sum of Clinical Score (YALE Observation Scale) and RDAI (Respiratory Distress Assessment Index)). The primary outcomes change in clinical score and hospitalization rate, and secondary outcomes were duration of hospitalization, need to oxygen therapy and recovery time from wheezing and cough.ResultsTwo groups were not different in terms of baseline variables, except age (8.9±4.9 months in the hypertonic saline group and 6.4 ± 4.6 months in normal saline group; P=0.046). After the intervention, the difference in clinical severity between the hypertonic saline group (10.9±5.6) and normal saline (10.4±5.7) was not significant (adjusted for age P=0.77). The hospitalization rate was not significantly different in the two groups (60% vs 63.3%). Length of hospital stay, the need for oxygen therapy, number of days requiring intravenous fluid therapy and recovery time from cough and wheezing were not significantly different between two groups.ConclusionIt seems, 3% hypertonic saline does not have significant effect in reducing the severity of symptoms, rate of hospitalization and duration of hospitalization in 2-24 months children with viral bronchiolitis compared with normal saline 0.9%.Keywords: Acute viral bronchiolitis, nebulizer, hypertonic saline, normal saline 0.9%, hospitalization -
مقدمهدر طول انجام عمل کرانیوتومی، فشار داخل جمجمه ای کافی یک عامل کلیدی جهت تسهیل جراحی برداشتن تومور است. از این رو، یافتن راه درمانی در جهت فشار جمجمه ای متناسب، امری ضروری است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر تیوپنتال سدیم و سالین هایپرتونیک 5 درصد به تنهایی و ترکیب این دو دارو بر تغییرات فشار داخل جمجمه ای در اعمال جراحی کرانیوتومی بود.روش هااین مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور بود که بر روی 67 بیمار کاندیدای کرانیوتومی انجام شد. به روش تصادفی سازی ساده، 22 نفر در گروه سالین هیپرتونیک، 22 نفر در گروه سالین هیپرتونیک و تیوپنتال سدیم و 23 نفر در گروه تیوپنتال سدیم قرار گرفتند. داروهای مورد نظر بعد از بیهوشی تجویز شد و علایم حیاتی و فشار داخل جمجمه در بیماران ثبت گردید. از آزمون های 2χ و ANOVA جهت مقایسه ی داده ها استفاده شد.یافته هامیزان ریلکسیشن (35/0 ± 86/3) در گروه دریافت کننده ی سالین هایپرتونیک به همراه تیوپنتال سدیم دارای شرایط بهتری بود (001/0 > P) و میزان رضایت بیشتر جراح (35/0 ± 86/3) را نیز در بر داشت (005/0 = P). همچنین، در این گروه ثبات علایم همودینامیک نیز دیده شد (050/0 > P).نتیجه گیریبا توجه به شیوع بالای افزایش فشار مغزی به دنبال اعمال جراحی کرانیوتومی جهت خارج کردن تومورهای سوپراتنتوریال مغز، پیشنهاد می شود برای تمام بیماران سالین هایپرتونیک به همراه تیوپنتال سدیم تجویز شود تا سبب کاهش عوارض و بهبود نتیجه ی درمانی و افزایش رضایت بیمار و جراح شود.کلید واژگان: ریلکسیشن مغزی, سالین هایپرتونیک, تیوپنتال سدیمBackgroundDuring craniotomy surgery, adequate intracranial pressure is a key factor in facilitating tumor removal surgery. So, it is essential to find a therapeutic approach to have proportional cranial pressure. Therefore, the purpose of this study was to compare the effect of thiopental sodium supplementation and hypertonic saline 5% alone or their combination on intracranial pressure changes and brain relaxation during craniotomy surgeries.MethodsThis was a randomized, double-blind clinical trial study performed on 67 patients under craniotomy (22 patients in hypertonic saline, 23 in thiopental sodium, and 22 in hypertonic saline and thiopental sodium group). Patients were randomly assigned into three groups and the drugs were prescribed after anesthesia. Vital signs and intracranial pressure were recorded in patients. Chi-square and ANOVA tests were used to compare the data.FindingsIn the group receiving hypertonic saline plus thiopental sodium, the rate of relaxation was the best with highest score of 3.86 ± 0.35 (P < 0.001), and surgeon satisfactory was more with the highest score of 3.86 ± 0.35) (P = 0.005). Moreover, in this group, the stability of hemodynamic symptoms was also observed (P < 0.050).ConclusionConsidering the high prevalence of cerebrospinal hypertension following craniotomy surgery to remove supratentorial brain tumor, hypertonic saline plus thiopental sodium is recommended to be prescribed for all patients to reduce the complications, improve therapeutic outcomes, and increase the satisfaction of the patient and the surgeon.Keywords: Brain, Relaxation, Hypertonic saline solution, Thiopental sodium
-
به منظور بررسی اثرات محلولهای هایپرتونیک سالین و ژلاتین بر میزان غلظت پلاسمایی لاکتات و غلظت سرمی الکترولیتهای سرم متعاقب درمان اندوتوکسمی تجربی، 20 راس گوسفند در 4 گروه کنترل منفی، کنترل مثبت، هایپرتونیک سالین و ژلاتین تقسیم شدند. اندازهگیری لاکتات پلاسما نشان داد بلافاصله بعد از القای اندوتوکسمی، میزان آن افزایش یافته است و در گروه کنترل مثبت تا 240 دقیقه پس از القای اندوتوکسمی همچنان بالا بوده است، اما در گروه هایپرتونیک سالین 90 دقیقه پس از تزریق و در گروه ژلاتین از 60 دقیقه پس از تزریق کاهش معنیداری مشاهده شده است (05/0p<). غلظت سرمی پتاسیم بعد از القای اندوتوکسمی به طور معنیداری نسبت به گروه کنترل منفی کاهش یافته و بعد از تزریق محلولها نیز تا 90 دقیقه بعد از تزریق کاهش معنیداری داشته است (05/0p<). غلظت سرمی سدیم بعد از القای اندوتوکسمی کاهش یافته و بعد از درمان با محلول هایپرتونیک سالین افزایش و در گروه ژلاتین نیز تا 180 دقیقه پس از تزریق به طور معنی-داری افزایش مییابد (05/0p<). غلظت سرمی کلسیم بعد از القای اندوتوکسمی کاهش یافته اما پس از تزریق محلولها در 150 دقیقه بعد از تزریق افزایش معنیداری یافته است (05/0p<). غلظت فسفر سرم با القای اندوتوکسمی افزایش یافته و پس از تزریق محلولها کاهش یافته است. در این مطالعه مشخص شد محلولهای هایپرتونیک سالین و ژلاتین میتوانند میزان لاکتات و الکترولیتهای خون را بعد از اندوتوکسمی تجربی به وضعیت طبیعی نزدیک کنند.
کلید واژگان: اندوتوکسمی, هیپرتونیک نمکی, ژلاتین, لاکتات, الکترولیت, گوسفندTo evaluate the effects of hypertonic saline and gelatin solutions on plasma lactate concentration and serum electrolytes following experimental endotoxemia, twenty sheep were randomly divided into 4 groups: the negative control, positive control, hypertonic saline and gelatin. Endotoxaemia was induced in the gelatin, hypertonic and positive control groups by intravenous administration of lipopolysaccharide (LPS) from E. coli serotype O55:B5 at 0.1 µg/kg. Serum lactate and electrolytes were measured 30 min before and 30 min after LPS injection, as well as on mins 90 after LPS injection, 30, 60, 90, 120, 150, 180 and 240 min after injection of the solutions. The results showed that plasma lactate significantly increased immediately after endotoxemia induction but a significant decrease was observed in the hypertonic saline group on 90 minutes after injection and in the gelatin group 60 minutes after injection. Serum potassium concentration after endotoxemia induction was significantly decreased compared to the negative control group and also decreased significantly after 90 min. Serum sodium and calcium concentrations decreased after induction of endotoxemia and increased after treatment with solutions. Serum phosphorus concentration increased with induction of endotoxemia and decreased after injection of solutions. In this study, it was found that hypertonic saline and gelatin solutions make blood lactate and electrolytes close to normal after induce of experimental endotoxemia in sheep model.
Keywords: Endotoxemia, Hypertonic Saline, Gelatin, Lactate, Electrolytes, Sheep -
مقدمهدر موارد متعددی از جمله مرگ داخل رحمی جنین، پارگی زودرس کیسه آب، کوریوآمنیونیت و پره اکلامپسی، متخصصین زنان جهت حفظ سلامت مادر ناگزیر به ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری می باشند. روش های ختم بارداری در رحم بزرگتر از 14 هفته شامل شروع خود به خودی انقباضات، شیاف های واژینال پروستاگلاندین E1 و E2، اکسی توسین وریدی، تزریق داخل مایع آمنیوتیک موادی مانند پروستاگلاندین F2α، اتاکرینیک اسید و سالین هایپرتونیک است. میزوپروستول یک 16 متیل آنالوگ پروستاگلاندین E1 می باشد که جهت پیشگیری از زخم معده استفاده می شود و درحال حاضر به دلیل اثرات انقباضی بر روی رحم (یوتروتونیک) و نرم کنندگی سرویکس در ختم حاملگی نیز استفاده می شود. تاکنون در ایران تاثیر این دارو در ختم حاملگی طی سه ماهه دوم بارداری بررسی نشده است؛ لذا هدف از انجام این کارآزمایی بالینی مقایسه تاثیر دو دوز 400 μg و 600 μg میزوپروستول در ختم بارداری، عوارض مادری، مدت بستری و میزان نیاز به کورتاژ می باشد تا بتوان روش موثر، ایمن و مقرون به صرفه ای را یافت که در زمان کمتری باعث ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری شود.مواد و روش هادر یک کارآزمایی بالینی 100 بیمار با اندیکاسیون ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری، طی 2 سال در بیمارستان میرزا کوچک خان بستری و به طور تصادفی به دو گروه 50 نفری A و B تقسیم شدند. در گروه A میزوپروستول واژینال 400 μg و در گروه B 600 μg هر 12 ساعت و حداکثر 4 دوز در فورنیکس خلفی قرار داده شد و تاثیر این دو دوز در ختم حاملگی، عوارض مادری، مدت بستری و میزان نیاز به کورتاژ بررسی شد. برای مقایسه آماری نتایج از آزمون X2 و تست t استفاده شد.نتایجنتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 84% در گروه A و80% در گروه B دفع کامل جنین و جفت داشتند. 14% در گروه A و 20% در گروه B تحت کورتاژ تخلیه ای قرار گرفتند. میزان موفقیت درمان (خروج جفت و جنین به طور کامل) بعد از 48 ساعت در گروه A، 98% و در گروه B و 100% بود. زمان شروع القا تا خروج جنین در گروه B 9.2±6.7) ساعت) کوتاه تر از گروه A 12.2±7.7)ساعت) بود. (p=0.003) همچنین این زمان در افرادیکه به علت مرگ داخل رحمی 7.4±2.8) ساعت) حاملگی ختم شد کوتاه تر از افرادی بود که به علت پارگی کیسه آب 11.9±9.6) ساعت) ختم حاملگی داشتند. (p=0.005) زمان خروج جفت بعد از خروج جنین در گروه A کمتر بود. (p=0.02) طول مدت بستری، عوارض مادری از جمله میزان تهوع و استفراغ، اسهال، تب، درد شکمی غیرقابل تحمل و کاهش هموگلوبین در دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشت.نتیجه گیریمیزوپروستول واژینال، رژیمی کاملا موثر، ایمن و مقرون به صرفه در ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری می باشد و در صورت نیاز به دفع سریع محصولات حاملگی مثل کوریوآمنیونیت و پره اکلامپسی می توان از دوز 600 μg میزوپروستول استفاده کرد. در غیر این صورت جهت کاهش هزینه از دوز 400 μg استفاده شود.
کلید واژگان: میزوپروستول, سه ماهه دوم بارداری, پارگی زودرس کیسه آب, ختم بارداری, مرگ داخل رحمی جنین -
زمینه و هدفمورفین و ترامادول بر تشنج موثرند اما تاکنون چگونگی عملکرد تشنجی این دو دارو با افزایش سن مقایسه نشده است. هدف این مطالعه مقایسه اثر برخورد با این دو دارو در دوره شیرخواری بر تشنج ناشی از پنتیلن تترازول در دوره قبل از بلوغ موش صحرایی می باشد.روش بررسی46 نوزاد نر موش صحرایی به طور تصادفی انتخاب و به گروه های سالین (21n=)، مورفین (12n=) و ترامادول (13n=) تقسیم شدند. در سن 14-8 روزه به ترتیب سالین، مورفین یا ترامادول تزریق شد. در سن 22 روز بعد از تولد گروه سالین در سه زیر گروه مجددا سالین (8n=)، مورفین (8n=) یا ترامادول (5n=) دریافت کرد. گروه مورفین در دو زیر گروه برابر مجددا مورفین یا سالین (6n=) و گروه ترامادول سالین (6n=) یا ترامادول (6n=) دریافت کردند. در روز 29 با تزریق پنتیلن تترازول موش ها از نظر تشنج مطالعه شدند.یافته هاتعداد تشنج تونیک- کلونیک در تمامی گروه ها نسبت به گروه کنترل و گروه ترامادول+ سالین افزایش داشت (05/0P<). دوره تشنج تونیک- کلونیک در گروه ترامادول+ سالین نسبت به سایر گروه های ترامادول کاهش داشت (05/0P<). زمان تاخیری تشنج تونیک- کلونیک در گروه سالین+ ترامادول نسبت به گروه کنترل کاهش داشت (05/0P<)، اما در گروه ترامادول+ سالین نسبت به تمامی گروه ها به جز گروه سالینی افزایش داشت (05/0P<). زمان تاخیری انقباضات میوکلونیک در گروه های سالین+ مورفین و سالین+ ترامادول نسبت به کنترل کاهش داشت (05/0P<).نتیجه گیریاحتمالا تغییرات وابسته به سن مشابهی در اثر تماس مزمن با مورفین و ترامادول در دوره نوزادی موش های صحرایی ایجاد می شود که در روزهای 28-22 بعد از تولد بر شدت تشنج اثر افزایشی می گذارد. اثر مورفین و ترامادول در این مورد باهم تفاوت معنی داری ندارند.
کلید واژگان: مورفین, تشنج, ترامادول, پنتیلن تترازولBackgroundIt is demonstrated that morphine and tramadol affects seizure but the mode of action of these drugs on seizure has not been compared yet with increasing of age. The aim of this study was to compare the impact of exposure to these drugs on Pentylenetetrazol-induced seizure in immature rat.MethodsMale neonate rats were randomly chosen and divided into three groups namely Saline (n=21)، Morphine (n=12) and Tramadol (n=13). On postnatal days 8-14، Saline group received normal saline and two other groups received morphine and tramadol with additive doses، respectively. On postnatal days 22-28، the saline treated rats divided into three subgroups and received saline (n=8)، morphine (n=8) or tramadol (n=5). Morphine treated rats received saline or morphine (each n=6)، and tramadol treated rats received saline (n=7) or tramadol (n=6). At postnatal day 29، they were evaluated for PTZ-induced seizure.ResultsNumber of tonic-clonic seizure was increased in all groups compared with control and tramadol+saline groups (P<0. 05). Duration of tonic-clonic seizure was decreased in tramadol+saline group compared with other tramadol groups (P<0. 05). Latency of tonic-clonic seizurewas decreased in tramadol+saline group compared with control rats (P<0. 05)، But it was increased in saline+tramadol group compared with other groups except to saline group (P<0. 05). Latency of myoclonic contractions in saline+morphine and saline+tramadol groups was lower than in control rats (P<0. 05).ConclusionSimilar age-related changes may occur inchronic exposure to morphine and tramadol in the neonatal period which leads to an increase in severity of seizures in rats on postnatal days 22-28. The effect of morphine and tramadol does not show any significant difference.Keywords: morphine, tramadol, pentylenetetrazol, seizure -
سابقه و هدفبا توجه به این که خونریزی های ناشی از طولانی شدن مرحله سوم زایمان، شایع ترین علت مرگ و میر زنان در کشورهای در حال توسعه می باشد، این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه تاثیر تزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد بر کوتاه شدن مرحله سوم زایمان در زنان مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان امام خمینی ساری انجام گرفته است.مواد و روش هاتحقیق به روش تجربی بر روی 120 مورد زایمان طبیعی یک قلو انجام پذیرفت. نمونه ها براساس جدول اعداد تصادفی در سه گروه تزریق 20cc نرمال سالین (40 نفر)، تزریق 30cc نرمال سالین (40 نفر) و شاهد (40 نفر) قرار گرفتند. در دو گروه مورد، تزریق نرمال سالین 5 دقیقه پس از زایمان جنین، داخل ورید بندناف انجام شد و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نپذیرفت. جهت تفسیر یافته ها از آزمون آماری آنالیز واریانس، کای دو فیشر و آزمون t استفاده شد.یافته هانتایج پژوهش حاکی از آن است که روش تزریق 20و30 میلی لیتر نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد، طول مرحله سوم زایمان را کاهش می دهد. همچنین آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان می دهد که بین میانگین طول مرحله سوم زایمان درگروه تزریق30 میلی لیتر نرمال سالین باگروه 20 میلی لیتر نرمال سالین تفاوتی وجودندارد. گرچه این زمان در گروه تزریق 30 میلی لیتر نرمال سالین اندکی کوتاه تر از گروه تزریق 20 میلی لیتر نرمال سالین می باشد.استنتاجتزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بند ناف برای کوتاه کردن مرحله سوم زایمان تفاوتی با یکدیگر نداشته ولیکن در مقایسه با گروه شاهد به کوتاه کردن مرحله سوم زایمان کمک می کند.
کلید واژگان: اداره فعال مرحله سوم زایمان, نرمال سالین, ورید بند نافBackground andPurposeSince bleeding due to prolongation of the third stage of labor is one of the most common causes of mortality in the developing countries, we decided to conduct a comparative study on the effects of normal saline injection into umbilical vein on the shortening of the third stage of labor.Materials And MethodsThis study was an experimental scientific research in order to compare the effects of different dosages of intraumblical venous injection of normal saline on the third stage of labor in women who admitted to lmam hospital in Sari. A total of 120 matched pregnant women who had normal delivery without any complications were divided into three equal groups of 40 subjects in each. Twenty and 30 ml normal saline was administered to groups 1 and 2, and the third group was considered as control. In control group the third stage of labor was accomplished without any intervention.ResultsThis research showed that the injection of 20 or 30 ml normal saline intravenously into the umbilical cord shortened the duration of labor. Also the length of the third stage of labor with the injection of 30 ml normal saline was shorter than that in 20 ml normal saline group but this difference was not statistically significant.ConclusionThe results of our study suggest a clinically important beneficial effect of intraumblical normal saline injection in the treatment of retained placenta.Keywords: Umbilical vein, normal saline, third stage of labor -
زمینه و هدفخونگیری مکرر برای بررسی آزمایش های انعقادی در بیمارانی که تحت درمان با هپارین هستند، لازم است. استفاده از سالین لاک می تواند راهکار مفیدی برای کاهش ناراحتی خونگیری مکرر در بیماران باشد. این مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر خونگیری از سالین لاک، بر اعتبار نتیجه آزمایشات انعقادی انجام شد. روش تحقیق: در این مطالعه مورد- شاهدی، 63 بیمار بستری در بخش قلب به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه گرفته شده از سالین لاک در گروه مورد و نمونه خون از ورید دست مقابل در گروه شاهد بررسی شد. به منظور خونگیری از سالین لاک، یک تورنیکت در بالای سالین لاک بسته می شد و پس از دور ریختن نیم میلی لیتر از خون موجود در فضای مرده سالین لاک، مقدار 5 میلی لیتر خون جهت آزمایشات انعقادی گرفته می شد. همزمان از ورید دست مقابل به همان مقدار، خون به روش معمول به عنوان شاهد گرفته می شد. داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS (ویرایش 5/11) و آزمون تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هااز میان افراد مورد مطالعه، 96/53% مذکر بودند که شایعترین علت بستری، آنژین ناپایدار (03/46%) بود. نتایج آزمایشات، تفاوت آماری معنی داری بین مقادیر انعقادی خون گرفته شده از سالین لاک و خونگیری وریدی نشان نداد (05/0نتیجه گیریبر اساس نتایج پژوهش حاضر، نمونه گیری از کاتتر وریدی سالین لاک، روش مناسب و قابل اعتمادی جهت انجام آزمایشات انعقادی است و می تواند جایگزین مناسبی برای روش خونگیری معمولی در افرادی که نیازمند خونگیری مکرر هستند، باشد.
این مقاله، بخشی از نتایج یک طرح تحقیقاتی است که سایر نتایج آن در مقالات زیر منتشر شده است:1- رضایی ک، زند س، کوهستانی ح ر، باغچقی ن. مقایسه نتایج آزمایشات بیوشیمیایی خون گرفته شده از سالین لاک و خون گیری وریدی به دنبال تزریق متناوب دارو و مایعات وریدی. فصلنامه ره آورد دانش، مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک. 1388؛ 12(1): 49-56.
2- کوهستانی ح ر، رضایی ک، زند س، باغچقی ن. مقایسه پارامترهای هماتولوژیک در خون گیری با شیوه معمول و خون گیری از سالین لاک. فیض، فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان. 1388؛ 13(1): 25-30.
کلید واژگان: آزمایشات انعقادی, بیماران قلبی, کاتتر وریدی, سالین لاک
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 2430
- 77
-
علمی2507
-
معتبرحذف فیلتر
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.