به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۱۲۳ عنوان مطلب
|
  • فرزانه جعفرنژاد، مهین کیانی مسک*، حسن رخشنده، محمد تقی شاکری
    مقدمه
    واژینوز باکتریال شایع ترین علت واژینیت است که به تنهایی مسئول 50% تمام موارد واژینیت می باشد. مترونیدازول خط اول درمان محسوب می شود، اما سرطان زایی و مقاومت به مترونیدازول گزارش شده است. با توجه به اثرات آنتی باکتریال گیاهان دارویی از جمله سیاه دانه بر علیه میکروب ها و قارچ ها، مطالعه حاضر با هدف مقایسه درصد موفقیت درمانی شیاف واژینال سیاه دانه (با نام تجاری فیتوواژکس) و قرص خوراکی مترونیدازول در زنان مبتلا به واژینوز باکتریال انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی سه سوکور در سال 95-1394 بر روی 57 بیمار مبتلا به واژینوز باکتریال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش مرکز بهداشت شماره 2 مشهد انجام شد. واحد های پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. به افراد گروه مداخله شیاف واژینال فیتوواژکس 1% یک بار در روز و قرص خوراکی پلاسبو دو بار در روز به مدت 7 روز و به افراد گروه کنترل قرص خوراکی مترونیدازول 250 میلی گرمی دو بار در روز و شیاف واژینال پلاسبو یک بار در روز به مدت 7 روز داده شد. 10-7 روز پس از اتمام درمان، موفقیت درمان در هر دو گروه با استفاده از معیارهای بالینی آمسل بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های تی مستقل، کای اسکوئر، دقیق فیشر و مک نمار انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه درصد موفقیت درمانی واژینوز باکتریال در زنان گروه شیاف واژینال فیتوواژکس 2/74% و گروه قرص خوراکی مترونیدازول 2/69% بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    شیاف واژینال فیتوواژکس به اندازه قرص خوراکی مترونیدازول در درمان علائم و نشانه های واژینوز باکتریال موثر است و می تواند گزینه مناسبی جهت درمان واژینوز باکتریال باشد.
    کلید واژگان: سیاه دانه, فیتوواژکس, مترونیدازول, موفقیت درمانی, واژینوز باکتریال
    Farzaneh Jafarnezhad, Mahin Kiyani Mask *, Hasan Rakhshandeh, Mohammad Taghi Shakeri
    Introduction
    Bacterial Vaginosis is the most common cause of vaginitis that itself is responsible for 50% of all cases of vaginitis. Metronidazole is considered the first line for treatment, but it is reported that there is carcinogen and resistance to metronidazole. With regard to anti-bacterial effects of medicinal herbs such as Nigella sativa (the trade name of Phytovagex) on microbic organism, this study was done with aim to compare the remedial success percentage of Phytovagex vaginal suppository with Metronidazole oral tablet in women with bacterial vaginosis.
    Methods
    This triple-blind randomized clinical trial was done on 57 women with bacterial vaginosis referred to health centers subclass of health center No 2 in Mashhad at 2015-2016. The research units were randomly divided into intervention and control groups. The intervention group received Phytovagex vaginal suppository 1% once a day and placebo tablet twice a day for seven days, and control group received metronidazole tablet 250 mg twice a day and placebo vaginal suppository once a day for seven days. 7-10 days after treatment, the success percentage of treatment was investigated at each group by clinical standards. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and independent t-test, Chi-square, Macnemar and Exact Fisher tests. P
    Results
    The success percentage of treatment of bacterial vaginosis was 74.2% in Phytovagex vaginal suppository group and 69.2% in Metronidazole tablet group that was not statistically significant (P>0.05).
    Conclusions
    Phytovagex vaginal suppository is as effective as Metronidazole tablet in treatment of bacterial vaginosis and can be an appropriate alternative to treat bacterial vaginosis.
    Keywords: Bacterial vaginosis, Phytovagex, metronidazole, Nigella sativa, Remedial success
  • مقایسه تاثیر شیاف واژینال و تزریق وریدی پروستاگلاندین F2 در سقط های فراموش شده در سه ماهه اول بارداری در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی اصفهان در سالهای 1382-1381
    زهرا علامه، الهام نقشینه
    هدف
    از روش های طبی و جراحی جهت انجام سقط استفاده می شود. پروستاگلاندین ها از روش های طبی مورد مصرف می باشند که به روش های مختلف مورد استفاده قرار می گیرند.
    این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی شیاف واژینال پروستاگلاندین E2 تزریق وریدی پروستا گلاندین E2 در ختم سقط های فراموش شده در سه ماهه اول حاملگی انجام گردیده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که روی تعداد 74 خانم باردار که با سقط فراموش شده جهت ختم بارداری به بیمارستان بهشتی اصفهان در سالهای 82-81 مراجعه کرده بودند، انجام شد. بیماران به ترتیب ورود و به طور تصادفی به دو گروه 37 نفری تقسیم شدند. برای یک گروه، از تزریق آمپول پروستاگلاندین E2 که 5 میلی گرم در 1000 میلی لیتر دکستروز 5 درصد رقیق شده بود، استفاده شد و با سرعت 0.5 میلی لیتر در دقیقه آغاز گردید و بر حسب میزان پاسخ دهی بیمار تا 1 میلی لیتر در دقیقه افزایش یافت و در گروه دوم از دو عدد شیاف مهبلی 3 میلی گرم پروستاگلاندین E2 استفاده شد.
    در هر دو گروه هم زمان با استفاده از پروستاگلاندین، تحریک زایمانی با 30 واحد سنتوسینون آغاز گردید، داده ها با استفاده از نرم افزار آماری - SPSS-10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    بیماران دو گروه از نظر سن مادر، سن بارداری و دفعات حاملگی مشابه بودند. در هر دو گروه فراوانی نسبی باز شدن دهانه رحم 100% بود.
    میزان تخلیه رحم به طور کامل در گروه دریافت کننده دارو به طریق تزریق وریدی 11 نفر (29%) و در گروه دریافت کننده دارو به طریقه شیاف واژینال 3 نفر (8%) بود که در بیماران گروه اول به طور معنی داری بیشتر بود(P<0.001). فاصله زمانی شروع اینداکشن تا دفع جنین در گروه پروستاگلاندین به طریقه تزریق وریدی، به طور معنی داری کمتر از گروه شیاف بود (به ترتیب 3±9.3 در برابر 5.8±13.2 (P<0.001). عوارض در گروه دریافت کننده شیاف دیده نشد و در گروه دریافت کننده تزریق وریدی، کل عوارض مجموعا در 5 نفر (13%) مشاهده گردید اما از نظر آماری این تفاوت معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    استفاده از تزریق وریدی پروستاگلاندین وریدی جهت ختم سقط های فراموش شده، ضمن اثربخشی بهتر نسبت به شیاف واژینال، عارضه مادری عمده ای ندارد.
    کلید واژگان: پروستاگلاندین E2, ختم بارداری, شیاف واژینال, تزریق وریدی
  • سارا ضیاغم، زهرا عباسپور، محمدرضا عباسپور
    زمینه و هدف
    آتروفی اروژنیتال از شایع‎ترین عوارض بعد از یائسگی بوده و کیفیت زندگی زنان یائسه توسط علائم مربوط به آتروفی واژن تحت تاثیر قرار می‎گیرد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر شیاف واژینال هیالورونیک اسید با ویتامین E در درمان آتروفی واژن در زنان یائسه می‎باشد.
    مواد و روش‎ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور در شهر اهواز و از شهریور تا دی ماه سال 1389 انجام شد. تعداد 40 زن یائسه با علائم آتروفی واژن به صورت تصادفی در دو گروه شیاف واژینال حاوی 5 میلی‎گرم نمک سدیمی هیالورونیک اسید (20 نفر) و 1 میلی‎گرم ویتامین E (20 نفر) برای مدت 8 هفته، قرار گرفتند. علائم آتروفی واژن به وسیله مقیاس 4 درجه‎ای نمره ترکیبی علائم واژینال (عدم وجود، خفیف، متوسط و شدید) تعیین و در 4 دوره ارزیابی شد. در انتها، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد.
    یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که علائم آتروفی واژن در مقایسه با ابتدای مطالعه به صورت معنی‎داری در دو گروه درمانی تسکین یافت (001/0>p) که تسکین علائم به طور معنی‎داری در گروه هیالورونیک اسید درمقایسه با ویتامین E بالاتر بود(05/0>p).
    نتیجه گیری: هیالورونیک اسید و ویتامین E سبب تسکین علائم واژن می‎شوند، اما بهبودی در گروه هیالورونیک اسید بهتر بوده است. لذا استفاده از شیاف واژینال هیالورونیک اسید در زنان دچار آتروفی واژن که نمی‎توانند استروژن درمانی موضعی را دریافت نمایند، پیشنهاد می‎گردد.
    کلید واژگان: هیالورونیک اسید, یائسگی, آتروفی واژن, ویتامین E
    Sara Ziagham, Zahra Abbaspour, Mohammad Reza Abbaspour
    Background
    Urogenital atrophy is a common problem after menopause and quality of life in post-menopauseis seriously affected by the symptoms associated with vaginal atrophy. The aim of this study was to compare the effectiveness of the vaginal suppository of hyaluronic acid and vitamin E in atrophic vaginitis treatment.
    Materials And Methods
    This randomized double-blind clinical trialwas carried out in Ahvaz (Iran) from August to December 2010. Forty postmenopausal women with symptoms of vaginal atrophy were randomly allocatedto two groups to take vaginal suppositories of either 5 mg hyaluronic acid sodium salt (n=20) or 1 mg vitamin E (n=20) for 8 weeks. The symptoms of vaginal atrophy were evaluated by a self-assessed 4-point scaleand the composite score was determined asnone، mild، moderate، and severe in four periods.
    Results
    The results showed that the symptoms were relieved significantly in both groups (P<0. 001). The relief of symptoms was significantly superior in the hyaluronic acid group compared with the vitamin E group (P<0. 05).
    Conclusion
    Although both hyaluronic acid and vitamin E relieved the vaginal symptoms، improvements were greater in the hyaluronic acid group. Therefore،hyaluronic acid vaginal suppository is suggested for women with vaginal atrophy who do not want to or cannot take local estrogen treatment.
    Keywords: Hyaluronic acid, Menopause, Vaginal atrophy, Vitamin E
  • سارا ضیاغم، زهرا عباسپور، محمدرضا عباسپور، محمدحسین حقیقی زاده، ایران رشیدی
    زمینه و هدف
    به دنبال گرگرفتگی، دومین، شایع ترین و پر دردسرترین عارضه یائسگی، آتروفی واژن است که سبب ایجاد علایمی مانند: خشکی ولو و واژن، درد هنگام مقاربت، و واژینیسموس یا خارش واژن می شود که می تواند به طور معناداری کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف این مطالعه، مقایسه تاثیر شیاف واژینال هیالورونیک اسید با ویتامین E در درمان آتروفی واژن در زنان یائسه است.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور در مرکز بهداشتی 17 شهریور اهواز از شهریور ماه تا دی ماه سال 1389 انجام شد. تعداد 40 زن یائسه با علایم آتروفی واژن به صورت تصادفی در دو گروه، جهت دریافت شیاف واژینال حاوی 5 میلی گرم هیالورونیک اسید (20 نفر) یا 1 میلی گرم ویتامین E (20 نفر) برای مدت 8 هفته، قرار گرفتند. ارزش رسیدگی سلول های واژن قبل و بعد از درمان اندازه گیری و در دو گروه مقایسه گردید. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تی زوجی و با استفاده از نسخه 16 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. سطح معناداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین ارزش رسیدگی سلول های واژن در دو گروه، به طور معناداری بهبود یافته بود (001/0>p) اما میانگین ارزش رسیدگی سلول های واژن در گروه هیالورونیک اسید در مقایسه با گروه ویتامین E بالاتر بود (001/0>P).
    نتیجه گیری
    هیالورونیک اسید و ویتامین E سبب افزایش بلوغ اپیتلیوم واژن می شوند، اما بهبودی در گروه هیالورونیک اسید بیشتر بوده است. لذا شیاف واژینال هیالورونیک اسید می تواند در زنان دچار آتروفی واژن که نمی خواهند یا نمی توانند استروژن درمانی موضعی را دریافت کنند، استفاده شود.
    کلید واژگان: یائسگی, آتروفی واژن, هیالورونیک اسید, ویتامین E
    Sara Ziagham, Zahra Abbaspoor, Mohammad Reza Abbaspour, Mohammad Hossein Haghighizadeh, Iran Rashidi
    Background And Objective
    Following hot flashes, the second, most common and bothersome menopausal complaint is vaginal atrophy. This symptoms causes vaginal or vulvar dryness, dyspareunia, vaginismus or itching that can significantly affect quality of life. The aim of this study was to compare the effectiveness of vaginal perssaried containing sodium hyaloronate or vitamin E for the treatment of atrophic vaginitis.Subjects and
    Methods
    This randomized, double-blind clinical trial study was carried out at 17 Shahrivar health center (an educational center in Ahvaz, Iran) from August to December 2010. Forty postmenopausal women with symptoms of vaginal atrophy were randomized in two groups to administer vaginal perssaries of 5 mg sodium hyaloronate (n=20) or 1mg vitamin E (n=20) for 8 weeks. Vaginal maturation was measured and compared in both groups. The data were analyzed using independent t-test and Paired t test, in SPSS version 16.0. P-values less than 0.05 were considered statistically significant.
    Results
    The results showed that the vaginal maturation values were significantly improved at both treatment groups (P<0.001). However, the mean maturation value in sodium hyaluronate group was significantly higher when compared with vitamin E group (P<0.001).
    Conclusion
    Sodium hyaluronate and vitamin E increased maturation of vaginal epithelium, but improvement was greater in sodium hyaluronate group. Therefore, sodium hyaluronate vaginal pessary is suggested as an ulternative in women who do not want to or cannot use estrogen treatment of vaginal atrophy.
    Keywords: Menopause, Vaginal Atrophy, Sodium hyaluronate, Vitamin E
  • لادن حقیقی، ماندانا همت
    روش های مورد استفاده برای سقط جنین شامل 2 گروه از روش های جراحی و طبی می باشد که در گروه طبی، دست یابی به داروهایی با حداقل عوارض جانبی و حداکثر اثربخشی، هدف بسیاری از تحقیقات بوده است. در سال های اخیر پروستاگلاندین ها یکی از درمان های انتخابی جهت القای سقط بوده اند اما با شناخت بهتر مکانیسم انقباضات رحمی و دیلاتاسیون سرویکس و شناسایی اکسید نیتریک به عنوان واسطه مهم این فرآیند، داروهای آزاد کننده اکسید نیتریک مورد توجه بسیار قرار گرفته اند. مطالعه حاضر به صورت یک کارآزمایی بالینی به صورت تصادفی و با هدف مقایسه اثر قرص واژینال ایزوسوربید دی نیترات(آزاد کننده اکسید نیتریک) و شیاف واژینال پروستاگلاندین بر دیلاتاسیون سرویکس انجام شد. در این مطالعه 148 خانم باردار که اندیکاسیون سقط درمانی در 3 ماهه اول را داشتند، در 2 گروه با تعداد مساوی که از نظر سن بارداری، پاریتی و دیلاتاسیون سرویکس در ابتدای مطالعه، مشابه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده، تغییر دیلاتاسیون سرویکس در هر یک از گروه ها طی درمان(گروه پروستاگلاندین از 68/0±26/2 سانتی متر به 62/1±57/4 سانتی متر و گروه ایزوسوربید دی نیترات از 63/0±18/2 سانتی متر به 11/1±63/3 سانتی متر) و نیز اختلاف دیلاتاسیون سرویکس در 2 گروه پس از درمان(11/1±63/3 سانتی متر در گروه ایزوسوربید در مقابل 62/1±57/4 سانتی متر در گروه پروستاگلاندین) از نظر آماری معنی دار بوده است(05/0P<). از نظر میزان بروز عوارض جانبی، در گروه پروستاگلاندین درد شکمی بیش از گروه ایزوسوربید دی نیترات بود(05/0P<). با توجه به نتایج این بررسی، شیاف واژینال پروستاگلاندین و قرص واژینال ایزوسوربید دی نیترات هر دو بر افزایش دیلاتاسیون سرویکس موثر هستند اما میزان اثربخشی شیاف پروستاگلاندین و نیز درد شکمی ناشی از آن بیش از ایزوسوربید دی نیترات است بنابراین توصیه می گردد جهت دیلاتاسیون سرویکس قبل از سقط درمانی، با توجه به عوارض و هزینه کم تر ایزوسوربید دی نیترات، ابتدا از این ترکیب و در صورت عدم ایجاد پاسخ مطلوب، از شیاف پروستاگلاندین استفاده شود.
    کلید واژگان: سقط, اکسید نیتریک, سرویکس, پروستاگلاندین
    L. Haghighi*, M. Hemmat
    Abortion techniques are divided into two groups: surgical and medical. Finding drugs with least side effect and more potency is the aim of many researches in the latter technique. In recent years, prostaglandins have been one of the methods of choice in the induction of abortion. However, with recent studies on the mechanism of uteric contraction and cervical dilatation and by recognizing Nitric Oxide as an important mediator of this process, NO donors are object of many studies. With regard to few studies in this field, this research was conducted to compare the effect of intravaginal isosorbide dinitrate(an NO donor) and vaginal suppository of prostaglandin on cervical dilatation. 148 pregnant women with indication of therapeutic abortion in the first trimester were studied in two groups. The two groups were similar in terms of gestational age, parity and cervical dilatation. Cervical dilatation changes in each group during treatment were statistically significant (from 2.26±0.68cm to 4.57±1.62cm in PG and from 2.18±0.63cm to 3.63±1.11cm in ISD group). Also, the cervical dilatation difference between the two groups after treatment was statistically significant (P<0.05)(3.63±1.11cm vs 4.57±1.6cm in ISD and PG group, respectively) Furthermore, abdominal pain was more common in PG group (P<0.05). In conclusion, these two types of treatment are found to produce cervical dilatation, but the efficacy and also incidence of abdominal pain with PG is more common than ISD.
    Keywords: Abortion, Nitric Oxide, Cervix, Prostaglandin
  • راضیه محمدجعفری*، معین نجفیان، مژگان براتی، نگار عسکری، افسانه آذرکیش
    زمینه و هدف

    سقط فراموش شده به دلیل عوارض جدی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و جهت درمان آن از روش های طبی و جراحی استفاده می شود. اخیرا به دلیل عوارض جراحی، درمان دارویی متداول تر شده است که در این میان داروی میزوپروستول (آنالوگ پروستاگلاندین E1) به علت مصرف خوراکی، قیمت ارزان، استفاده آسان و اثر سریع کاربرد وسیعی پیدا کرده است. این دارو به دو شکل واژینال و خوراکی استفاده می شود ولی تجویز واژینال آن بدلایل سطح سرمی معادل خوراکی، عوارض جانبی کمتر، تاثیر بیشتر و میانگین زمان درمان کوتاه تر ارجحیت دارد. هدف از این مطالعه مقایسه دو روش درمانی میزوپروستول واژینال با میزوپروستول واژینال و خوراکی در درمان طبی سقط فراموش شده سه ماهه اول بود.

    روش بررسی

    در این تحقیق که به روش کار آزمایی بالینی انجام شد، 98 بیماری که درسال 1386 با تشخیص سقط فراموش شده به درمانگاه بیمارستان های امام خمینی (ره) و رازی اهواز مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری غیر تصادفی ساده انتخاب شده و به دو گروه 49 نفری تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال قرار گرفته و سپس هر 12 تا 24 ساعت 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال دریافت داشتند. گروه دوم تحت درمان با 400 میکروگرم میزوپروستول خوراکی و400 میکروگرم میزوپروستول واژینال به طور همزمان قرار گرفته و سپس هر 8 ساعت 400 میکروگرم میزوپروستول واژینال دریافت کردند. از آزمونهای آنالیز واریانس وکای دو و همچنین نرم افزار SPSS 13 برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.

    یافته ها

    افرادی که با شیاف واژینال تحت درمان بودند زودتر از افرادی که با شیاف واژینال و قرص تحت درمان قرار گرفتند خونریزی پیدا کردند. افرادی که با 800 میکروگرم شیاف واژینال درمان شدند به طور متوسط 4 ساعت و 23 دقیقه بعد از مصرف اولین دوز دچار خونریزی شدند و گروه دیگر به طور متوسط بعد از 7 ساعت و 2 دقیقه که این میانگین ها با تست آماری ANOVA با یکدیگر مقایسه شدند و میزان P، 012/0 محاسبه گردید، که اختلاف آنها معنا دار بود(012/0P=). بیمارانی که با شیاف واژینال تحت درمان قرار گرفتند بیش از تعداد افرادی که تحت درمان با شیاف واژینال و قرص قرار گرفتند دچار دفع محصولات حاملگی شدند که از نظر آماری اختلاف آنها معنا دار بود(016/0 P=). عوارض در گروهی که با شیاف واژینال تحت درمان بودند کمتر از گروهی بود که با شیاف و قرص تحت درمان بودند که اختلاف آنها معنا دار بدست آمد(003/0 P=).

    نتیجه گیری

    افراد تحت درمان با شیاف واژینال نسبت به افراد تحت درمان با شیاف و قرص کمتر دچار عوارض شدند. پیشنهاد می شود برای درمان طبی سقط فراموش شده از این روش استفاده شود و با توجه به نتایج بدست آمده بنظر می رسد که مصرف میزوپروستول بصورت واژینال برای دفع محصولات حاملگی در سه ماهه اول بارداری بسیار مناسب است.

    کلید واژگان: سقط فراموش شده, سه ماهه اول بارداری, میزوپروستول, پروستاگلاندین E1
    Mohammadjafari R., Najafiyanm, Baratim, Askari M., Azarkish A
    Background And Objective

    Missed abortion, due to its severe complications, has both medical and surgical treatments. Because of surgical complications, medical treatment has recently more commonly used. As misoprostol (a prostaglandin E1 analogue) has oral route formulation, low expense, ease of administration and quick effect, has been widely prescribed. The aim of this study was to compare the effectiveness of misoprostol when given by vaginal with that given both vaginal plus oral misoprostol in the treatment of missed abortion in the first trimester. Subjects and

    Methods

    In this clinical trial, which was performed during 2007, 98 patients with missed abortion who were referred to Ahvaz Imam Khomeini and Razi hospitals were enrolled and divided into two groups with 49 patients in each. Group I was prescribed 800 g of vaginal misoprostol and every 12-24 hours, an additional 800 g was administered. Group II was prescribed 400 g of oral and 400 g of vaginal misoprostol simultaneously with additional 400 g of vaginal misoprostol every 8 hours. For analysis of the data ANOVA and Chi squared tests and SPSS 13 software were used.

    Results

    Vaginal bleeding started significantly sooner in group I than group II 4 hour and 23 minute in contrast to 7 hour and 2 minute (P< 0.05). Group I expelled gestational products more than group 39(76/5%) in contrast to12(23/5%) (P< 0.05). Patients in group I had less complications including nausea, vomiting, diarrhea, fever than the patients in group II (P<0.01).

    Discussion

    The overall results of this study confirms the previous studies that misoprostol is an effective drug in controlling complications of first trimesters missed abortions. Furthermore vaginal route of administration is preferable method to vaginal plus oral route for treatment of missed abortion.

  • پرستو راد، میترا تدین، محمدرضا عباسپور، محمود لطیفی، حمدالله دلاویز
    مقدمه
    پس از شروع یائسگی وکاهش استروژن، خشکی واژن یکی از مشکلات شایع زنان می باشد. تجویز دارو، به طور موقت علائم آن را کاهش می دهد، اما دریافت دراز مدت دارو برای بیشتر زنان امکان پذیر نخواهد بود. در این مطالعه تاثیر شیاف ویتامین D بر خشکی واژن در زنان یائسه مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 44 نفر زن یائسه به طور تصادفی به دو گروه مساوی درمان و کنترل تقسیم شدند. گروه درمان، شیاف واژینال ویتامین D و گروه کنترل، شیاف پلاسبو دریافت کردند. میزان خشکی و رنگ پریدگی در اولین ملاقات، در پایان هفته های 2، 4 و 8 معاینه و ثبت گردید. همچنین میانگین بلوغ سلول های پارابازال مخاط واژن در شروع مطالعه و در پایان هشتمین هفته با تهیه اسمیر بررسی گردید. داده ها با آزمون های آماری تی مستقل و من ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    میانگین شدت خشکی در گروه های درمان و کنترل در پایان هفته هشتم به ترتیب؛ 5/0±42/1 و 76/0±09/2 و میانگین رنگ پریدگی 62/0±9/1 و 67/0±8/2 بود (05/0p<). درپایان هفته هشتم میانگین سلول های پارابازال مخاط واژن در گروه درمان به طور قابل توجهی در قیاس با گروه کنترل کاهش یافته بود.
    نتیجه گیری
    شیاف واژینال ویتامین D در بهبود خشکی و رنگ پریدگی و در تکثیر سلول های سطحی مخاط واژن در زنان یائسه موثر است.
    کلید واژگان: ویتامین D, رنگ پریدگی واژن, خشکی مخاط واژن
    P. Rad, M. Tadayon, Mitra Abbaspour, M. Latifi, H. Delaviz
    Introduction
    Vaginal dryness is a common symptom after menopause and reduction of estrogen levels. Prescription of the drug can temporarily be effective but it will not be possible for most of the women to take them for a prolonged period of time. Therefore, as an alternative to estrogen replacement, this study was conducted to determine the effect of vitamin D on vaginal dryness in menopause women.
    Methods
    In the present double-blind clinical trial study, forty-four women were randomly divided into two groups. Treatment group received the vitamin D vaginal suppository, and the control group received placebo vaginal suppository in an 8-week period. The vaginal paleness and dryness were assessed in first, 2, 4 and 8 weeks of visit. The mean of maturation index of parabasal cells were measured in the beginning of the study as well as at the end of the eighth week. The Mann-whitney and independent T-test were utilized in order to analyze the data.
    Results
    The mean of vaginal dryness in treatment and control groups were (Mean ± SD), 1.42±0.5, 2.09±0.76, respectively, at the end of eighth week (P<0.05). Mann Whitney test determined a significant difference (P<0.05) of vaginal palenss in the treatment group (1.9±0.62) compared to the control group (2.8±o.67). The mean of parabasal cells in the treatment group decreased significantly compare to the control group.
    Conclusion
    Vitamin D vaginal suppository is effective on decrease of vaginal dryness and paleness in menopause women.
    Keywords: Vitamin D, Menopause, Vaginal dryness, pale
  • ناهید سهرابی، لادن حقیقی، اکرم میرزامرادی
    نامناسب بودن سرویکس یکی از مشکلات عمده در ختم بارداری های طول کشیده و از علل افزایش میزان سزارین در این گونه بارداری ها می باشد. پروستاگلاندینها از جمله مواردی هستند که با مکانیسمهای متفاوتی موجب Ripening دهانه رحم می شوند. این مطالعه با توجه به این مطلب و به صورت یک کارآزمایی بالینی و تصادفی روی 100 خانم بابارداری طول کشیده و دهانه رحم نامناسب انجام گردید و طی آن نتایج حاصل از اینداکشن با اکسی توسین در2 گروه 50 نفری که در یکی از آنها شیاف واژینال پروستاگلاندین E2، 8 ساعت قبل از اینداکشن به کار رفته بود، مقایسه شد. بر اساس نتایج به دست آمده در گروه مورد، Bishop score از 69/0±75/0 به 84/0±39/2 افزایش یافته بود(005/0P<) و میانگین زمان شروع اینداکشن تا زایمان به میزان قابل توجهی کوتاهتر از گروه شاهد بود(1/280±8/574 دقیقه در مقابل 8/412±04/843 دقیقه)(0005/0P<). میزان سزارین در 2 گروه تفاوتی نداشت. تنها عارضه استفاده از شیاف PGE2 تهوع بود(2 مورد) که با توجه به نتایج فوق می توان گفت تجویز شیاف واژینال PGE2 اگر چه تاثیری بر روش زایمان ندارد اما موجب افزایش Bishop score سرویکس و کاهش قابل توجهی در طول مدت اینداکشن می گردد در حالی که عوارض مهمی نیز ایجاد نمی کند.
    کلید واژگان: پروستاگلاندین, بارداری طول کشیده, سرویکس
    N. Sohrabi, L. Haghighi*, A. Mirza Moradi
    Unfavorable cervix is a major problem in termination of prolonged pregnancies. It is one cauese of increased cesarean section rate in these pregnancies. Prosta glandines are used for cevical ripening. In this randomized controlled trial, two groups with post term pregnancy and unfavorable cervix each included 50 patients underwent induction of labor with oxytocin. In the case group, prostaglandin suppository was used intravaginally 8 hours before induction. In this group Bishop score increased(0.75±0.69 vs 2.39±0.84)(P<0.005), and the time from beginning of induction to delivery was shorter than control group 574.8±280.1 vs 843.04±412.8 min)(P<0.005). C/S rate was the same intwo groups. The only side effect of PGE2 was nausea. It can be concluded that PGE2 vaginal suppoditory is useful for ripening of cervix and decreasing the duration of induction withoutserious side effects.
    Keywords: Prostaglandin, Prolonged pregnancy, Cervix
  • اشرف معینی*، فاطمه زعفرانی، بیتا اسلامی، ماریا صادقی، زهرا کامیابی، نادیا جهانگیری
    مقدمه
    به منظور ساپورت فاز لوتئال در سیکل های IVF، تجویز پروژسترون بطور روتین انجام میگیرد.
    هدف
    هدف از این مطالعه آینده نگر تصادفی، مقایسه تاثیر این سه نوع پروژسترون بر حاملگی بیوشیمیائی، کلینیکی و ادامه دار بود. متغیر های دیگر شامل میزان سقط و تولد زنده می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه آینده نگر تصادفی، در پژوهشگاه رویان در محدوده زمانی فروردین 1387 لغایت فروردین 1388 انجام گرفت. معیار-های ورود به مطالعه شامل سن کمتر از 40 سال و استفاده از پروتکل استاندارد و معمول سیکل های (IVF (GnRh analog بود. در مجموع 186 بیمار از نظر ساپورت فاز لوتئال بطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: 1- گروه دریافت کننده پروژسترون تزریقی (پروژسترون روغنی، روزانه 100 میلی گرم داخل عضلانی) 2- گروه دریافت کننده شیاف واژینال Cyclogest (400 میلی گرم دو بار در روز) 3- گروه دریافت کننده شیاف واژینال آلفا هیدروکسی پروژسترون کاپروات (375 میلی گرم هر سه روز یکبار). سپس بیماران از نظر متغیر های ذکر شده مورد مقایسه قرار گرفتند.
    نتایج
    تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین سنی، حجم توده بدنی، علت، مدت و نوع نازائی (اولیه و ثانویه)، الگوی سیکل های قاعدگی، ضخامت آندومتر در روز انتقال جنین و نوع سیکل درمانی بین گروه 1 (50 نفر)، گروه 2 (50 نفر) و گروه 3 (53 نفر) وجود ندارد. همچنین میزان حاملگی بیوشیمیائی، کلینیکی و ادامه دار در سه گروه مورد مطالعه تفاوت معنی داری را نشان نداد (p>0.05) با وجود این میزان سقط در گروه 1، 2 و 3 به ترتیب (35/5%، 5/9 % و 5/9 %) بود که در گروه 1 در مقایسه با سایر گروه ها افزایش معنی داری را نشان داد (0/025=p)
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه حاکی از تاثیر مشابه سه نوع پروژسترون بر میزان بارداری بود. ما پیشنهاد می کنیم که در بیماران تحت درمان در سیکل های IVF/ICSI بدلیل کاهش میزان سقط و در نتیجه افزایش میزان بارداری ادامه دار در طول فاز لوتئال پروژسترون داخل واژینال تجویز شود.
    کلید واژگان: لقاح داخل آزمایشگاهی, فاز لوتئال, پروژسترون, بارداری
    Ashraf Moini *, Fatemeh Zafarani, Bita Eslami, Maria Sadeghi, Zahra Kamyabi, Nadia Jahangiri
    Background
    Supplementation of luteal phase with progesterone is prescribed for women undergoing routine IVF treatment.
    Objective
    The objective of this study was to compare the efficacy of three types of progesterone on biochemical, clinical and ongoing pregnancy rates and abortion and live birth rates.
    Materials And Methods
    A prospective randomized study was performed at Royan Institute between March 2008 and March 2009 in women under 40 years old, who use GnRH analog down-regulation. One hundred eighty six patients in three groups were received progesterone in oil (100 mg, IM daily), intravaginal progesterone (400 mg, twice daily) and 17-? hydroxyprogestrone caproate (375mg, every three days), respectively.
    Results
    Final statistical analysis after withdrawal of some patients was performed in 50, 50 and 53 patients in group 1, 2 and 3 respectively. No differences between the groups were found in baseline characteristics. No statistical significance different was discovered for biochemical, clinical and ongoing pregnancies. Although the abortion rate was statistically higher in group 1 (p=0.025) the live birth rate was not statistically significant between the three groups.
    Conclusion
    The effects of three types of progesterone were similar on pregnancies rate. We suggest the use of intravaginal progesterone during the luteal phase in patients undergoing an IVF-ET program because of the low numbers of abortions, and high ongoing pregnancy rates.
  • زهره سالاری، سکینه میرزایی، علی راوری، طیبه میرزایی
    زمینه و هدف
    زایمان زودرس 8% تا 10% حاملگی ها را شامل می شود. داروهای مختلفی جهت مهار زایمان زودرس و درمان بعد از آن به کار گرفته شده اند. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر شیاف واژینال پروژسترون و قرص ایزوکسوپرین خوراکی در افزایش فاز نهفته پس از کنترل زایمان زودرس است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 100 زن باردار با علایم زایمان زودرس مراجعه کننده به بیمارستان افضلی پور کرمان، از تاریخ آذر ماه 1388 تا بهمن ماه 1389 انجام شد. زنان پس از کنترل انقباضات رحمی، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به یک گروه شیاف واژینال پروژسترون 400 میلی گرم روزانه و به گروه دیگر قرص ایزوکسوپرین خوراکی 10 میلی گرم سه بار در روز تجویز شد. دو گروه تا زمان زایمان پی گیری و از نظر اثر بخشی و عوارض دارویی مقایسه شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای و t مستقل تحلیل گردیدند.
    یافته ها
    دو گروه از لحاظ متوسط فاز نهفته تا زایمان، متوسط سن حاملگی زمان زایمان، عود زایمان زودرس، وزن زمان تولد نوزاد، بستری نوزادان در بخش مراقبت های ویژه نوزادان و زردی نوزادی یکسان بودند. در گروه پروژسترون هیچ عارضه دارویی مشاهده نشد اما در گروه ایزوکسوپرین 6/11% دچار عوارض دارویی شدند، که این اختلاف در دو گروه از لحاظ آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه، به نظر می رسد به علت عوارض مادری کمتر پروژسترون واژینال، این دارو بتواند گزینه مناسب تری در درمان نگهدارنده پس از توقف زایمان زودرس باشد.
    کلید واژگان: زایمان زودرس, شیاف واژینال پروژسترون, قرص ایزوکسوپرین, زمان نهفته
    Z. Salari, S. Mirzaei, A. Ravari, T. Mirzaei
    Background And Objectives
    Preterm labor affects 8 – 10% of pregnancies. Many drugs have been used to manage preterm labor. This study was done to compare the effect of ‘Progesterone vaginal suppository’ with ‘Isoxuperine oral tablet’ used to prolong latent period after controlling preterm labor.
    Materials And Methods
    In this clinical trial study، 100 pregnant women with preterm labor pain admited to Afzalipoor Hospital-kerman were assessed. After their contractions was controlled، patients were divided in two groups، randomly. First group was prescribed progesterone supp. 400 mg daily and the other isoxuperine tab 10 mg TDS. They were followed to compare the effectiveness and side effects of the drug. Statistical analyses were done by independent t-test and chi-square.
    Results
    The two groups were equal in average time between latent phase and labor، gestational age at the time of labor، preterm labor recurrence، birth weight، admission in NICU and neonatal jaundice. In the group which used progesterone، no side effects were observed، in isoxuperine group 11. 6% suffered side effects. But a significant difference was not found in the side effects (p= 0. 058).
    Conclusion
    Based on our results and because of lower maternal side effects of vaginal progesterone، it seems that vaginal progesterone could be a better choice for maintenance therapy after preterm labor arrest.
    Keywords: Preterm labor, Progesterone vaginal suppository, Isoxuperine tablet, Latent phase
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
نوع نشریه
  • علمی
    1123
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال