-
کانت حکم زیباشناختی را بی علقه [1] و آن را رضایتی می داند که از تصور [2] وجود عین [3] حاصل می شود. وی در پانوشتی معروف (پانوشت §3) اعلام می کند که زیبایی نه مبتنی بر علقه است و نه علقه ای را بنیاد می گذارد. رویه کانت در تعریف امر زیبا، سلبی بوده و صرفا تفاوت آن را با امر مطبوع و خیر بیان می کند. کانت در نقد عقل محض، وجود را محمول واقعی نمی داند؛ لذا ضروری است برای یافتن معنای واضح رابطه علقه با وجود عین به آثار دیگر (آثار اخلاقی [i]) او مراجعه شود. با مراجعه به آثار اخلاقی متوجه می شویم که علقه تمایل براساس قاعده ای عقلانی یا ذهنی به چیزی است. در این نوشتار، تلاش شده است با عنایت به کلیت اندیشه زیباشناختی کانت، مفهوم روشنی از علقه فراهم شود تا با تکیه بر آن به مسئله ارتباط علقه با وجود پرداخته شود و به این پرسش پاسخ داده شود که علقه مندی چگونه با تصور وجود مرتبط می شود.
کلید واژگان: کانت, امر زیبا, بی علقگی, وجود, حکم زیباشناختی محضMetaphysic, Volume:16 Issue: 1, 2024, PP 79 -91Kant considers pure aesthetic judgment to be disinterested and in the minute of quality and interest is a pleasure (delight) that results from the representation of the existence. In a footnote (§3), Kant declares that beauty is neither based on an interest nor establishes an interest. In explaining the concept of interest, Kant acts negatively and only by distinguishing between the agreeable and the good, depicting the disinterestedness of an aesthetic experience. In the first critique, Kant does not consider existence to be a real predicate; therefore, it is necessary to refer to his other works to find the clear and correct meaning of interest. By referring to moral works, we realize that interest is a kind of inclination towards something based on a rational rule. In this article, an attempt has been made to provide a clear concept of interest by considering the whole of Kant's aesthetic thought, to deal with the connection of interest with existence, and to answer the question of how interest is connected with the representation of existence.
Keywords: Kant, The Beautiful, Disinterestedness, Existence, Pure Aesthetic Judgment -
فصلنامه فقه، پیاپی 110 (تابستان 1401)، صص 98 -126
فقیهان امامیه پیرامون تداوم علقه زوجیت پس از مرگ یکی از زوجین اختلاف نظر دارند. منشا اصلی اختلاف این است که از سویی، استمرار برخی از آثار مترتب بر علقه زوجیت تا پس از مرگ، همانند جواز نظر، تداوم این علقه را تداعی می کند و از دیگر سوی، عدم استمرار برخی دیگر از آثار، همانند تحریم نکاح اخت الزوجه، انقطاع آن را تقویت می نماید. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی-تحلیلی نشان داده است که جهت بررسی دقیق موضوع بایستی میان فرض مرگ زوج و فرض مرگ زوجه تفکیک قایل شد؛ بدین بیان که در فرض نخست، علقه زوجیت را تا پایان عده برقرار دانست و در فرض دوم این علقه را به محض مرگ منقطع اعلام نمود. در عین حال، در فرض اخیر نمی توان وجود هرگونه علقه و ارتباط را میان زوجین منکر شد؛ زیرا با تکیه بر نصوص شرعی می توان میان زوجین ارتباطی فراحقوقی برقرار دانست که دارای آثار خاص و محدودی در گستره احکام تکلیفی است. این نحوه ارتباط را می توان «علقه احترام» نام نهاد.
کلید واژگان: تداوم زوجیت, علقه زوجین, علقه زوجیت, مرگ زوجینJournal of fiqh, Volume:29 Issue: 110, 2022, PP 98 -126Imamiyah jurists have different viewpoints about the continuation of matrimonial bond after the death of one of the spouses. The main source of the difference is that, on the one hand, the continuation of some of the results on the matrimonial bond until after death, such as permissiveness, evokes the continuation of this bond, and on the other hand, the discontinuity of some other results, such as the prohibition of marriage to sister-in-law will be more likely to be interrupted. This study, through using library sources and with a descriptive-analytical approach, has shown that in order to examine the issue carefully, a distinction must be made between the assumption of the death of the husband and the assumption of the death of the wife. By stating that in the first assumption, the matrimonial bond continues until the end of the period, and in the second assumption, it is declared to be terminated at the time of death. At the same time, in the latter assumption, the existence of any relationship and bond between the couple cannot be denied because by relying on Sharia texts, it is possible to establish extra-legal relationship between spouses, which has specific and limited effects in the scope of mandatory rulings. This kind of relationship can be called as "respect bond".
Keywords: Continuity of marriage, bond of couples, matrimonial bond, death of couples -
ایمانویل کانت در نقد نیروی حکم عملکرد منطقی حکم ذوقی را بر حسب مولفه های کیفیت، کمیت، نسبت و جهت صورت بندی کرده است. وی در تبیین کیفیت حکم ذوقی، خرسندی و ناخرسندی بی علقه را متعلق قوه ذوق معرفی می کند و از این حیث امر زیبا و حکم مربوط به آن را از خوشایندی علقه مند حاصل از مطبوع و خیر متمایز می سازد. با وجود اینکه کانت معنای علقه را در حوزه نقد عملی تبیین کرده است، لیکن در نقد سوم، علقه را «خرسندی از وجود متعلق» تعریف می نماید. چنین تعریفی هرگونه امکان ارتباط خرسندی حاصل از امر زیبا با قوه میل را نفی می کند. با این حال، وی در بندهای 41 و 42 نقد سوم، امکان «علقه تجربی و ذهنی به امر زیبا» را مطرح می سازد. تمایل به تکرار مواجهه با امر هنری و نیز زیبایی طبیعت از سویی، و احساس خرسندی بی علقه نسبت به وجود متعلق از سوی دیگر، تناقضی ظاهری در نسبت علقه با امر زیبا پدید می آورد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با تشریح معنای علقه و توجه به فرآیند داوری حکم ذوقی، پیچیدگی احتمالی در قرایت تعریف کانت از «علقه» و امکان پیوند آن با امر زیبا در زیباشناسی وی را رفع کند یا دست کم روشن تر سازد.
کلید واژگان: کانت, زیباشناسی, امر زیبا, کیفیت, علقه, قوه میل, حکم ذوقیImmanuel Kant in Critique of the Power of Judgment has formulated logical function of the judgment of taste according to moments of quality, quantity, relation and modality. In explaining the quality of the judgment of taste, he introduces disinterested satisfaction and dissatisfaction as the object of the faculy of taste, and in this respect distinguishes the beautiful and its related judgment from the interested pleasure of the agreeable and the good. Despite the fact that Kant has explained the meaning of the interest in the field of practical criticism, he defines the interest as a satisfaction with “the existence of an object” in third critique. Such a definition denies any possibility of connection between satisfaction with the beautiful and faculty of desire. However, in §41 and §42 of third critique, he discusses the Possibility of “an empirical and intellectual interest in the beautiful”. The inclination to repeat the encounter with the artistic matter as well as the beauty of nature on the one hand and the feeling of disinterested satisfaction with the existence of the object on the other hand, creates an apparent contradiction in the relationship between interest and the beautiful. The present essay intends to eliminate or at least reveal the probable complexity of reading Kant's definition about interest and possibility of linking it with the beautiful in his aesthetics.
Keywords: Aesthetics, Kant, Beautiful, Quality, Interest, Faculty of Desire, Judgment of Taste -
پرسش از چندوچون دولت اسلامی در دامان تمدن اسلامی، مساله این نوشته است و در این راستا، هدف این مقاله مقایسه ی دولت اسلامی با دولت های سکولار و لیبرال یعنی دولت های مدرن غربی است، تا از قبل آن به مختصات دولت اسلامی در مقام مقایسه دست یازد. این مقایسه، مبتنی بر آن مفروضی است که دولت را یکی از خروجی های هر تمدنی می شناسد. روش پژوهش، اسنادی است و مطالب مرتبط جمع آوری شده، به مقایسه و تحلیل گذارده شده است. با مقایسه ی دولت اسلامی با وجهه ی امت- امامت با دولت مدرن غربی با وجهه ی سکولاریستی و لیبرالیستی، در این مقاله به دست آمد که دولت اسلامی را می توان با ویژگی هایی مانند «علقه مکتبی در برابر علقه مدرن»، «غایت سعادت دین، دنیا و آخرت در برابر غایت دنیوی»، «ابزار دانستن قدرت در برابر قدرت برای قدرت»، «حاکمیت و جریان و استیلابخشی به مکتب اسلام در برابر عدم تعهد به مکتب قدسی»، «ولایت امام و جانشین او در برابر عدم ولایت»، «حضور به عنوان امت و شهروند در برابر حضور به عنوان شهروند صرف»، «ابتنای بر عقلانیت دینی در برابر عقلانیت خوبنیاد بشری» بازشناخت. بررسی های این مقاله همچنین نشان داد که ظرفیت دولت در الگوی اسلامی، بیشتر از آن است که در تعریف الگوی نظریه ی دولت- ملت که پایه ی دولت های سکولار و لیبرال در تمدن غربی است، بگنجد. از نظر این نوشته، دولت اسلامی با وجهه ی امت- امامت آن، ظرفیت فراوانی برای حضور تمدنی اسلام در آینده ی سیاسی جهان تدارک دیده است که با مقاومت بر اصول و نقاط تمایز خود با دولت های سکولار و غربی و با کارآمدی، می تواند نقش خود را در این راستا ایفاد نماید.
کلید واژگان: دولت, تمدن, دولت اسلامی, امت- امامت, دولت- ملت, دولت سکولارThe question of how and why the Islamic States are in the lap of Islamic civilization is the subject of this study. The purpose is to compare the Islamic state with secular and liberal governments, i.e., modern Western governments, to determine the Islamic state's characteristics. This comparison is based on the assumption that the state is one of the outputs of any civilization. The research method is documentary, and the related materials have been collected, compared, and analyzed. Through comparing the Islamic state with the characteristic of the Ummah-Imamate with the modern Western state with the secularist and liberal face, it was found that the Islamic state can be characterized by features such as religious interest versus modern interest, happiness of religion ending, the world and the hereafter life against the material ending, the tool of knowing the power against power for power, Sovereignty and domination of the school of Islam against non-commitment to the holy school, guardianship of the Imam and his successor against lack of guardianship, presence as a nation and citizen against presence as a mere citizen, and religious rationality versus human self-founded rationality. The findings also show that the state's capacity in the Islamic model is so large that it cannot fall within the scope of the definition of the model of the nation-state theory, which is the basis of secular and liberal governments in Western civilization. It can be concluded that the Islamic state, with its ummah-Imamate feature, has provided a great potential for the presence of Islamic civilization in the political future of the world, which can play its role in this direction by resisting its principles and points of difference with secular and Western governments.
Keywords: state, civilization, Islamic State, ummah-Imamate, nation-state, secular state -
مقاله حاضر، خلاصه پژوهشی اجتماعی است که در زمینه علل ناهنجاری های رفتاری جوانان صورت گرفته است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته، جامعه آماری آن را جوانان شهرک رجایی شهر کرج تشکیل می دادند. چارچوب نظری پژوهش را نیز نظریه های آنومی، کنترل اجتماعی، علقه خانوادگی، ارتباطات نسبی، و برچسب زنی تشکیل می داد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ضعف کنترل اجتماعی و علقه خانوادگی ضعیف، ارتباط با دوستان ناهنجار و سابقه برچسب منفی خوردن در بروز ناهنجاری های رفتاری جوانان مؤثرند.
کلید واژگان: ناهنجاری رفتاری, کنترل اجتماعی, علقه خانوادگی, برچسب منفی, آنومی -
این مقاله به اثبات نظام طولی عقول ازمنظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدر ا می پردازد . وجه اشتراک فلاسفه مزبور، بیشتر تکیه بر برهان عقلی است. درجهت ثبوت این عالم، استناد به شواهد نقلی نیز از نظرگاه آنان دور نمانده است. آنان با امتزاج دو عنصر عقل و نقل، براهین عدیده ای در اثبات عقل مجرد ارائه کرده اند؛ زیرا عقل و نقل همت ای یکدیگرند. نقل، موید عقل و عقل، موید نقل است. دراین میان براهین عقلی و نقلی صدرالمتالهین در اثبات عقول طولیه، به مراتب بیشتر از دلایل حکیم سینوی و اشراقی است و آثار وی اعم از تفسیری و فلسفی، شاهد روشنی بر میزان علقه و بهره مندی وی از قرآن است. هر یک از این ادله بنا به ظرفیت خود، دریچه وجودی عقول طولیه را بازتر می سازد و درمجموع توان و ضر یب موجودیت آنها را بالا می برد.کلید واژگان: عقل مجرد, عالم عقل, عقول طولیه, صادر اول, عقل فعال
-
باور ظنی و غیریقینی در فلسفه اسلامی در حکم جهل است و ادله اعتبار «اطمینان» در علم اصول نیز تنها ارزش عملی آن را اثبات می کند. پرسش این است که آیا ادراکات غیریقینی ارزش معرفتی ندارند. در این مقاله با بازسازی نظریه اعتباریات و تقسیم «وجودهای ذهنی» به «وجود ذهنی حقیقی» و «وجود ذهنی اعتباری» نشان می دهیم که برخی از «معانی اعتباری» می توانند از واقعیت حکایت کنند. درصورتی ادراک اعتباری واقعیت را بازنمایی می کند که به ادراکی ذاتی تکیه داشته باشد و میان محکی واقعی و محکی ادعایی «علقه ای نفس الامری» وجود داشته باشد. در غیر این صورت این اعتبار دلبخواهی خواهد بود. این علقه منشا واقع نمایی معانی اعتباری و منشا صدق جزئی در شناخت ظنی است. بر خلاف ادراکات حقیقی، نمی توان این ملاک را به صورت مستقیم «احراز» نمود و در شناخت های ظنی «معیار» ارزیابی ادراکات غیرحقیقی مبتنی بر «ملاک» واقع نمایی آن ها نیست.کلید واژگان: واقع نمایی, ارزش معرفتی, شناخت ظنی, ادراکات اعتباری, اطمینانIn Islamic philosophy non-certain beliefs are not knowledge but Ignorance, and arguments for the validity of "confidence" in the Science of Usul al-Fiqh only prove its pragmatic value; The question is whether or not non-certain opinions have epistemic values? In this article, we reconstruct the theory of conventional perceptions and divide the "mental existence" to "inherent mental existence" and "conventional mental existence", and then we explain some conventional ideas can represent the facts. Conventional perception represents reality, if it relies on the inherent perception; otherwise, this convention is arbitrary. This link is the source of representation in conventional perceptions and the source of partial truth in non-certain knowledge; but we cannot determine directly this source, and in non-certain knowledge the criterion of evaluation does not rely on the criterion of representation.Keywords: Representation of Reality, Epistemic Value, Non, Certain Knowledge, Conventional Perceptions
-
مجله تحقیقات حقوقی، پیاپی 91 (پاییز 1399)، صص 109 -134
پژوهش پیرامون استقلال قضایی ناخودآگاه ما را به سمت این سوال سوق خواهد داد که قاضی به عنوان کارگزار نظام سیاسی چگونه می تواند نسبت به این نظام مستقل بماند. علقه ای که بین قاضی و نظام سیاسی وجود دارد تا چه حد قاضی را به تبعیت از تصمیمات نظام سیاسی ملزم می کند. در این نوشتار، ضمن بیان اقتدار قاضی و نیز رابطه استخدامی قاضی با دستگاه قضایی به عنوان یکی از ارکان سه گانه دولت ملی به مثابه علقه های وابستگی قاضی به نظام سیاسی از قانون و قواعد حقوقی به عنوان تیغی دو لبه یاد شده است که هم یادآور وابستگی قاضی است و هم ابزار اعلام استقلال او از نظام سیاسی. با بیان ماهیت خاص عمل قضایی و تمایز آن از سایر اعمال کارگزاران سیستم و نیز تفکیک رفتار کارگزاران نظام سیاسی با تمامیت آن، راه تعادل برای قضات در حفاظت از استقلال خود بیان شده است. نهایتا استفاده از صلاحیت تفسیری و نیز مناسبات حاکمیت قانون، بهترین راه ایجاد تعادل در ارتباط قاضی با نظام سیاسی اعلام شده است.
کلید واژگان: قاضی, نظام سیاسی, ایدئولوژی, استقلال قضایی, کارگزار نظام سیاسیResearch on judicial independence will subconsciously lead us to the question of how a judge, as the agent of the political system, can remain independent of this system. To what extent does the interest between the judge and the political system require the judge to follow the decisions of the political system? In this article, while expressing the authority of the judge and the judge's employment relationship with the judiciary as one of the three pillars of the nation-state as the reasons for the judge's dependence on the political system, the law and legal rules are mentioned as two-edged razor blades. It is reminiscent of the judge's dependence and the means of declaring her independence from the political system. By stating the specific nature of judicial action and distinguishing it from other actions of system agents, as well as distinguishing the behavior of agents of the political system with its whole, the way to balance for judges in protecting their independence is stated. Finally, the use of interpretive jurisdiction as well as the rule of law is the best way to balance the judge's relationship with the political system.
Keywords: Judge, Political System, Ideology, Judicial Independence, Political System Agent -
قطعنامه 1803 که چهارمین قطعنامه شورای امنیت (و سومین قطعنامه تحریم) علیه ایران است، در شرایطی به تصویب رسید که به دلیل اجرای موفقیت آمیز بخشهای مهم مدالیته ایران و آژانس و تایید رسمی این امر در گزرش اسفند سال 1386 البرادعی، گمان می رفت که شورا از رویه ای که دوسال در پیش گرفته، منصرف شود. اما شورا با تکیه بر اینکه قطعنامه مارس 2005 شورای حکام هنوز توسط ایران به صورت کامل اجرا نشده است (بویژه در خصوص لاینحل ماندن مساله مطالعات ادعایی از یک سو و عدم تصویب پروتکل الحاقی به پادمان هسته ای)، این رویه را استمرار بخشید و در این راستا حتی دستاوردهای همکاری مثبت ایران طی چندماه پیش را مبنایی برای تقلیل سختگیری و تحریم تشخیص نداد. در این نوشتار، به ارزیابی حقوقی این قطعنامه و علقه های تصویب آن در خارج از ابتکارات اعضای شورای امنیت بویژه در گزارش اسفند البرادعی پرداخته می شود؛ علقه هایی که در پرتو درک آنها، تصویب این قطعنامه چندان شگفت انگیز نمی نماید و متوقف سازی توجیه منطقی استمرار روند تصویب این قبیل قطعنامه ها نیز مستلزم توجه راهبردی به حل و فصل آنها است.کلید واژگان: ایران, حقوق بین الملل, حقوق هسته ای, شورای امنیت, قطعنامه 1803, منشور ملل متحدResolution 1803 (2008) of the Security Council (SC) which adopted in accordance with the Chapter VII of the Charter is the fourth resolutions (the third sanction one). Despite the successful achievements of modalities and recent co-operations between Iran-IAEA Secretariat, it precedes concerns of the Council on the nuclear development in Iran. This is seemingly is due to Iran's non-compliance with the previous resolutions of the Council and one outstanding or unresolved issue named “alleged studies”, as well as non-implementation and ratification of the Additional Protocol of the NPT Safeguard agreements. … The adoption and continuation of the SC resolutions, seems to reflect legal positivism a theory of which is well-established in contemporary era, where political and other non-legal elements have efficient role in development of international norms, in particular decision-making in international organizations. However, this resolution is non proportional with factual dimensions of “Iran Nuclear Record”. Therefore, the Council should refrain from recourse to additional sanctions against Iran.Keywords: International Law, Iran, Nuclear Rights, Res. 1803, The UN Charter
-
با گذر زمان و پیشرفت علم، در معانی بعضی از واژگان قرآن، سیر تحولی دیده میشود. از جملهء این واژگان، علقه است که در آیات مربوط به سیر رشد جنین به منزلهء دومین مرحلهء رشد از آن یاد شده است. در این گفتار با بررسی چند تفسیر و کتاب لغت و ترجمههای قرآن کریم، با تنوع معنایی بسیاری در این مورد روبهرو میشویم. با رشد علم جنینشناسی فرایند رشد جنین برای دانشمندان آشکارتر شده است. در بعضی از تفاسیر به شرح علمی این مراحل پرداختهاند. مفسران متقدم این واژه را معنا نکرده یا به همان معانی موجود در کتابهای لغت بسنده کردهاند. ما با بررسی اجمالی رشد رویان در مراحل اولیه، سعی در شناسایی مفهوم علمی این واژه داریم. مردم عصر نزول قرآن، از این علم اطلاعی نداشتند، در قرآن از تعابیری استفاده شد که قابل فهم برای مردم آن دوره باشد. علقه به معنای زالو یا شیء است که به جایی متصل میشود. با توجه به صفات و خصوصیات زالو، معنای آن به درک انسان نزدیک میشود. علقه به معنای آویزک و رویان ابتدایی مناسب به نظر میرسد. خون بسته،خون مرطوب، شیء سرخگون و زالو نیز توجیهپذیرند. این مرحله از نظر علمی با شروع چسبیدن بلاستوسیست به بافت رحم و تهاجم به آن مطابقت دارد. بلاستوسیست در این مرحله زالو صفتانه به آندومتر میچسبد و شروع به لانه گزینی هرچه عمیقتر در آن میکند. در بلاستوسیست، توده سلولهای درونی (آمبریوبلاست) تشکیل دو لایه هیپوبلاست و اپیبلاست را میدهد و در جهت تشکیل رویان و پردههای جنینی پیش میروند. جفت منبع تغذیه جنین و ترشح هورمونها را فراهم میکند تا پایان بارداری به دیواره رحم متصل میماند. رویان نیز توسط بند ناف به جفت آویزان میماند.
کلید واژگان: علقه, رویان, علم جنین شناسیWith the passage of time and developments of science, a change in the meaning of some words in Quran is seen. 'Alaqa' is one of these words which is mentioned in the verses related to embryo growth as the second phase of development. Surveying several exegesis, lexicons and translations of holy Quran, we come across a great variety of meanings in this regards. Developments in embryology have made embryo growth process clearer. Some exegetes have explained this process in scientific words. The pioneer interpreters have not given the meaning of this word or have limited themselves to the existing meanings in lexicons. Briefly studying the growth of the embryo in the preliminary stages, we are trying to recognize the scientific concept of this word. At the time Quran was revealed, people did not know about embryology and Quran used expressions that were intelligible for the common people of that era. 'Alaqa' means leech or something that attaches somewhere. Considering the characteristics of leech, the meaning becomes closer to human understanding. It seems that preliminary embryo can be appropriate meaning for 'Alaqa'. Blood clot, wet blood, red Object and leech also seem justifiable meanings. From the scientific point of view this phase corresponds to the beginning of blastocyst's sticking to uterine tissue and the rush towards it. In this stage blastocyst sticks to endometrium like a leech and starts to nest in it as deep as possible. The interior cell mass forms two layers; hypoblast and epiblast and continues to form the embryo and fetal membrane. The placenta the source of hormones secretion and embryo feeding remains attached to the wall of uterus until the end of pregnancy. The embryo remains overhanging of the placenta by umbilical cord.
Keywords: 'Alaqa', Embryo, embryology
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر