به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۷۷ عنوان مطلب
|
  • فرهاد فاضل، سیدعلی اکبر مرتضوی، محمدرضا اخلاقی، سمیه عینی
    مقدمه
    زخم فعال قرنیه از اورژانس های جدی و از علل مهم موربیدیتی چشم است که عدم تشخیص و درمان به موقع آن می تواند موجب کاهش یا فقدان دایم بینایی شود؛ در صورت عدم پاسخ به درمان های دارویی، استفاده از اعمال جراحی برای درمان بیماران مبتلا ضرورت می یابد. با توجه نظرات متفاوت صاحب نظران در مورد اندیکاسیون عمل فلپ ملتحمه در زخم فعال قرنیه، در این مطالعه نتایج آن را بررسی کردیم.
    روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی گذشته نگر، به بررسی 83 بیمار با زخم قرنیه که طی سال های 1385-1383 در بیمارستان فیض اصفهان به روش فلپ ملتحمه درمان شده بودند، پرداخت. جمع آوری اطلاعات از پرونده ی بیماران انجام شد و سپس نتایج عمل شامل بهبودی، عمل مجدد، پیوند قرنیه بررسی شد. ارتباط سن و نتایج عمل جراحی با t-test و ارتباط جنس و نتایج با 2χ بررسی شد.
    یافته ها
    بیماران شامل 57 مرد (7/68 درصد) و 26 زن (3/31 درصد) بودند. میانگین سن آنان 3/19 ± 1/62 سال بود. 67 نفر (7/80 درصد) پس از عمل فلپ ملتحمه، بهبودی کامل پیدا کردند، 12 نفر (5/14 درصد) عمل مجدد شدند و در 4 نفر (8/4 درصد) پیوند قرنیه انجام شد. میانگین سن بیماران در 3 گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت و توزیع فراوانی نتایج عمل جراحی در دو جنس نیز از نظر آماری تفوت معنی دار نشان نداد. در این بیماران فقط در 12 نفر کشت مثبت در پرونده ی بیماران به چشم می خورد که از این 12 نفر، 4 نفر (33 درصد) بعد از عمل بهبودی داشتند، 6 نفر (50 درصد) عمل مجدد شده بودند و در 2 نفر (16 درصد) پیوند قرنیه انجام شده بود؛ یعنی در 66 درصد موارد اولسر فعال قرنیه، فلپ ملتحمه موفقیت آمیز نبوده است.
    نتیجه گیری
    انجام عمل فلپ ملتحمه در زخم فعال باکتریال قرنیه، مادامی که استریل نشده، توصیه نمی شود.
    کلید واژگان: فلپ ملتحمه, اولسر فعال قرنیه, پیوند قرنیه
  • محمدرضا سعیدی فر، شهرام زارع
    مقدمه
    ناخنک یکی از بیماری های دژنراتیو و نسبتا شایع چشمی است که در مناطق استوایی و نزدیک به آن از شیوع بیشتری برخوردار است. هدف این مطالعه مقایسه میزان عود و عوارض ناشی از عمل ناخنک در 4 روش پیوند اتوگرافت ملتحمه، پیوند فلپ چرخشی ملتحمه، پیوند اتوگرافت ملتحمه همراه با میتومایسین و روش اسکلرای لخت همراه با میتومایسین می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی، در مدت 32 ماه، 80 چشم از 68 بیمار با ناخنک توسط یک جراح با چهار روش مختلف جراحی بطور تصادفی مورد عمل جراحی قرار گرفتند. اندازه افقی ناخنک ها بیش از 2 میلی متر بود. 21 چشم به روش پیوند اتوگرافت ملتحمه، 18 چشم به روش پیوند فلپ چرخشی ملتحمه، 18 چشم به روش اتوگرافت ملتحمه همراه با میتومایسین و 23 چشم به روش اسکلرای لخت همراه با میتومایسین تحت عمل جراحی قرار گرفتند. مدت پیگیری پس از عمل جراحی از 3 تا 24 ماه بود. نتایج حاصله با استفاده از آنالیز واریانس و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.، ، t روش های توصیفی آماری و آزمونهای 16 %، در گروه پیوند اتوگرافت / 4%، در گروه پیوند فلپ چرخشی ملتحمه 67 /
    نتایج
    میزان عود در گروه پیوند اتوگرافت 76 8% بود. تمامی موارد عود / 5% و در گروه اسکلرای لخت همراه با جراحی میتومایسین 70 / ملتحمه همراه با میتومایسین 55 قبل از 2 ماه اتفاق افتاد. هیچ عارضه مهمی در هنگام جراحی و پس از عمل دیده نشد. ارتباط میان عود در ناخنک نوع عود. (P<0/ کرده با میزان عود در ناخنک نوع اولیه پس از عمل جراحی از لحاظ آماری معنی دار می باشد (05
    نتیجه گیری
    جراحی ناخنک با روش پیوند اتوگرافت ملتحمه، ساده و نسبت به روش های فلپ چرخشی و اسکلرای لخت دارای عود کمتری می باشد و استفاده همزمان با میتومایسین در پیوند اتوگرافت ملتحمه تاثیری در میزان عود نداشت. استفاده از میتومایسین موضعی در حین عمل در صورتی که بیمار مناسب انتخاب شود، معمولا با عارضه زیادی همراه نمی باشد و به روش استفاده از فلپ چرخشی ملتحمه ارجحیت دارد.
    کلید واژگان: ناخنک, پیوند, ملتحمه
  • حمید خاکشور، محمد اعتضاد رضوی، رامین دانشور کاخکی، محمدتقی شاکری، مجید فرخ قاطع، هاله قوشخانه ئی، امیرحسین وجدانی*، علی خاکشر
    هدف
    ارزیابی و مقایسه میزان عود و عوارض ناشی از عمل جراحی ناخنک اولیه به دو روش «تزریق میتومایسین C زیر ناخنک یک ماه قبل از برداشت جراح به روش صلبیه برهنه» با روش «فلپ چرخشی از ملتحمه سالم همراه با میتومایسین C حین عمل جراحی».
    روش پژوهش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 82 چشم از 82 بیمار با تشخیص ناخنک اولیه به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. بیماران گروه اول، یک ماه قبل از جراحی به روش صلبیه برهنه مورد تزریق زیر ملتحمه با میتومایسین C (MMC) قرار گرفتند و گروه دوم، به روش فلپ چرخشی ملتحمه و استفاده از میتومایسین C حین عمل به مدت 2 دقیقه، درمان شدند. بارداری و شیردهی، سابقه جراحی چشمی، گلوکوم، کراتیت هرپسی، تراخم و هرگونه بیماری خودایمنی معیارهای خروج از مطالعه بودند. پیامدهای اصلی شامل عود و عوارض در هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 13.67±48.48 سال بود و 51.1 درصد زن بودند. پی گیری در فواصل 1، 3، 6، 9 و 12 ماه انجام شد. دو مورد عود در گروه دوم دیده شد (3/4 درصد) ولی اختلاف آماری معنی دار از نظر عود و عوارض بین دو گروه حاصل نشد (0.31=P).
    نتیجه گیری
    تزریق ملتحمه میتومایسین C یک ماه قبل از عمل صلبیه برهنه روشی ساده و ایمن می باشد و به همان میزان استفاده از فلپ چرخشی ملتحمه و میتومایسین C حین جراحی در کاهش عود و عوارض درمان ناخنک اولیه موثر است.
    Khakshoor H., Etezad Razavi M., Daneshvar Kakhki R., Shakeri Mt, Farrokh Ghate M., Ghooshkhanei H., Vejdani Ah*, Khakshoor A
    Purpose
    To compare recurrence rates and complications of 2 surgical methods for primary pterygium excision: subconjunctival injection of mitomycin C (MMC) 1 month before bare scleral excision and conjunctival rotational flap with intraoperative MMC application.
    Methods
    Eighty-two eyes of 82 patients participated in the study and were allocated randomly into two groups. Group A received subconjunctival injection of MMC 1 month before bare scleral excision, and group B underwent conjunctival rotational flap with intraoperative MMC application for 2 minutes. Exclusion criteria consisted of pregnancy and lactation, history of ocular surgery,glaucoma, herpetic keratitis, trachoma and any autoimmune disease. The main outcome measure was recurrence and complications rate in each group.
    Results
    Mean age of the patients was 48.48± 13.67 years and 51.1% of cases were female. Follow up visits were performed at 1,3,6,9 and 12 months after the operation. Two cases of clinical recurrence occurred in group B (4.3%). However there was no statistically significant difference between groups in terms of recurrence rate (P=0.31).
    Conclusion
    Subconjunctival injection of MMC 1 month before bare scleral excision is a quick, easy, and safe surgical procedure for pterygium excision and is at least as effective as conjunctival rotational flap with intraoperative MMC application.
    Keywords: Mitomycin C, Pterygium, Recurrence
  • موحدان، شبنم نام آوری
    سابقه و هدف
    نقص اپی تلیالی مقاوم قرنیه یکی از معضلات چشم پزشکی است که می تواند منجر به زخم شدن و حتی سوراخ شدن قرنیه گردد و درمان های متفاوتی برای آن وجود دارند که چندان رضایت بخش نیستند. این مطالعه به منظور تعیین نتایج پیوند پرده آمنیون در نقص اپی تلیالی مقاوم قرنیه در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خلیلی شیراز طی سال های 1376-78 انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد بر روی 10 بیمار مبتلا به نقص اپی تلیالی مقاوم قرنیه انجام شد. ویژگی های اپیدمیولوژیک و بیماری افراد مبتلا در یک برگه اطلاعاتی ثبت شدند. نقص اپی تلیالی مقاوم قرنیه بر اساس عدم التیام نقص مزبور بعد از 3 هفته درمان تشخیص داده شد. پرده آمنیون طی جراحی انتخابی سزارین تحت شرایط استریل از یک خانم بارداری که از نظر هپاتیت B و C و سیفیلیس منفی بود، تهیه شد. پیوند پرده آمنیون تحت بی حسی موضعی و بعد از دبرید لبه های نقص اپی تلیالی قرنیه، انجام شد. بعد از 24-48 ساعت پس از عمل که پانسمان چشم برداشته شد تا زمان بهبود کامل اپی تلیوم، برای بیماران قطره چشمی بتامتازون و کلرامفیکل تجویز شد. بیماران در روزهای 1، 3، 5 و 7 بعد از عمل و سپس هر هفته به مدت حداقل 8 هفته پی گیری شدند.
    یافته ها
    بیماران شامل 5 مرد و 5 زن با سن 53.2±18.7 و طول دوره بیماری 39±16.6 روز بودند. شایع ترین عامل نقص اپی تلیالی قرنیه عفونت قرنیه 50) درصد(بود. طول دوره پی گیری بعد از عمل پیوند پرده آمنیون 3-8 هفته بود. در 7 مورد نقص اپی تلیالی قرنیه ظرف 11-21 روز بعد از عمل به طور کامل بهبود یافت (P<0.05) و در طول دوره پی گیری موردی از عود مشاهده نگردید. در دو مورد نقص اپی تلیالی قرنیه بهبود نیافت و یک مورد نیز جهت ادامه پی گیری مراجعه نکرد. حدت بینایی نیز در 6 بیمار 60) درصد(افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    پیوند پرده آمنیون در موارد نقص اپی تلیالی مقاوم قرنیه و زخم استریل قرنیه که به درمان های معمول پاسخ نمی دهند روشی آسان، موثر و بی عارضه است و قبل از اقدام به عمل فلپ ملتحمه ای، توصیه می گردد.
  • علیرضا فروتن، منصور میرصمدی، حمید قرایی
    هدف از این مطالعه ارزیابی نقش نمونه گیری، کشت و تست حساسیت آنتی بیوتیکی در درمان زخمهای عفونی قرنیه است. این مطالعه به صورت آینده نگر روی 100 بیمار مبتلا به زخم قرنیه که به درمانگاه چشم بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) مراجعه کرده بودند انجام شد. پس از معاینات معمول با اسلیت لامپ و تعیین میزان ضایعه اپی تلیوم، انفیلتراسیون و ادم قرنیه، میزان واکنش اتاق قدامی و هیپوپیون از زخم قرنیه بیماران نمونه گیری انجام شد و نمونه برای رنگ آمیزی و کشت آماده گردید. سپس قطره سفازولین و جنتامایسین تغلیظ شده برای بیمار تجویز شد. در این بررسی 50 بیمار (50 %) تنها با دریافت دارو بطور قابل قبولی بهبود یافتند که از این تعداد فقط 4 بیمار (4 %) نیاز به تعویض دارو براساس یافته های آزمایشگاهی حاصل از کشت و تست حساسیت آنتی بیوتیکی پیدا کردند. 43 بیمار (43 %) با وجود دریافت داروهای تجویز شده یا تغییر آنها براساس یافته های آزمایشگاهی، به علت عدم بهبودی قابل قبول یا پیشرفت ضایعه، نیاز به جراحی قرنیه پیدا کردند (36 مورد فلپ ملتحمه و 7 مورد پیوند قرنیه). در7 بیمار (7 %) به علت سوراخ بودن قرنیه در بدو مراجعه و دید NLP، گلوب تخلیه شد. با توجه به نتایج فوق می توان گفت که اغلب زخمهای باکتریال قرنیه با تجویز بموقع آنتی بیوتیکهای وسیع الطیف بهبودی می یابند و انجام کشت و تست حساسیت آنتی بیوتیکی لااقل در مراکزی که دسترسی به آزمایشگاه و متخصص تشخیص آزمایشگاهی آسان نیست، چندان ضروری به نظر نمی رسد. تهیه کشت و تست حساسیت آنتی بیوتیکی را می توان برای بیمارانی در نظر گرفت که زخم شدید و پیشرفته قرنیه دارند یا عامل غیر باکتریایی برای زخم قرنیه آنها مطرح است یا تغییر نوع درمان مد نظر می باشد.
    کلید واژگان: زخم قرنیه, کشت و تست حساسیت آنتی بیوتیکی, نمونه گیری
    A.R. Frootan *, M. Mirsamadi, H. Gharaee
    This study is done to examin the role of smears, cultures, and sntibiotic sensitivity testing in the treatment of infectious keratitis. A prospective study was performed for 100 patients in Rasool Akram hospital ophthalmology department. After routine examination by slit lamp, evaluation of corneal epithlium, stromal edema and infiltration, AC reaction or hypopyon, all underwent corneal scrapings for staining and cultures. Patients were treated with fortified cefazolin and fortified gentamicin. 50 patients (50%) improved without requiring a modification, but in 4 patients (4%) required a chang in treatment base on cultures and antibiotic sensitivity testing. In 43 patients (43%) corneal surgery was perform due to poor response to medication (conj flap in 36 patients and corneal graft in 7 patients). 7 patients (7%) underwent eviseration due to perforated glob and NLP vision at the time of admition. Based on result of this study most bacterial corneal ulcers resolved with broad spectrum emperical antibiotics and sensitivity testing that might be considerd includemore sever or suspected non-bacterial ulcers.
    Keywords: Infectious keratitis, Culture, Antibiotic sensitivity test, Smear
  • فرید کریمیان، علیرضا برادران رفیعی، شاهین یزدانی، محمد پاک روان، جمیل اسلامی پو، ر محمدرضا محبی، زهرا ربانی خواه
    هدف
    ارزیابی و مقایسه نتایج روش های مختلف جراحی بازسازی بلب با استفاده از ملتحمه، پس از عمل ترابکولکتومی و میزان موفقیت آن ها در مراجعه کنندگان به بیمارستان شهید لبافی نژاد طی سال های 1378 تا 1382.
    روش پژوهش: این مطالعه به صورت بررسی داده های موجود در پرونده بیماران انجام شد. همه بیمارانی که به دنبال عمل ترابکولکتومی، دچار هایپوتونی یعنی فشار داخل چشمی (IOP) کم تر از 6 میلی متر جیوه و یا نشت از بلب شده تحت عمل جراحی بازسازی بلب با استفاده از ملتحمه قرار گرفته بودند؛ وارد مطالعه شدند.موارد نشت از بلب، در صورت وجود سوراخ بزرگ تر از 1mm در بلب یا عدم بند آمدن آن به رغم دو هفته درمان نگه دارنده، تحت بازسازی بلب قرار گرفتند. در موارد هایپوتونی نیز در صورت ایجاد یا پیش رفت آب مروارید، وجود ماکولوپاتی ناشی از هایپوتونی یا ایجاد چسبندگی بین عنبیه و قرنیه، بازسازی بلب انجام شد. روش های جراحی بازسازی بلب عبارت بودند از جلو کشیدن ملتحمه (conjunctval advancement)، فلپ چرخشی ملتحمه (rotational conjunctival flap) و گرافت آزاد ملتحمه (free conjunctival graft). توقف نشت از بلب و عدم نیاز به جراحی مجدد، در حضور IOP بین 6-21 میلی متر جیوه با استفاده از حداکثر 2 داروی موضعی ضد گلوکوم (تیمولول و دورزولامید)، موفقیت در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    طی مدت مزبور، 27 چشم از 27 بیمار (17 مرد و 10 زن) در محدوده سنی 9 تا 73 سال (37.8±15.2 سال) تحت عمل جراحی بازسازی بلب قرار گرفتند. علت جراحی در 22 مورد، نشت از بلب و در 5 مورد، پیدایش عوارض ناشی از هایپوتونی بود. متوسط IOP قبل و بعد از عمل، به ترتیب 4.4±1.04 و 13.0±1.29 میلی متر جیوه بود (P<0.001). متوسط حدت بینایی قبل و بعد از عمل، به ترتیب 0.9 لوگمار (20.160) و 0.6 لوگمار (20.80) بود (P<0.002).
    متوسط نسبت کاپ به دیسک (cup/disc) قبل از عمل 0.7 بود که تا پایان پی گیری 6 ماهه ثابت مانده بود. میزان موفقیت در روش جلو کشیدن ملتحمه 72.2 درصد، در روش فلپ چرخشی ملتحمه 66.7 درصد و با گرافت آزاد ملتحمه 66.7 درصد بود (P=0.73). در 2 مورد به علت تداوم نشت، بازسازی مجدد بلب لازم شد. در 62 درصد بیماران، میتومایسین C- و در 7.6 درصد موارد، فلورواوراسیل به هنگام ترابکولکتومی اولیه مورد استفاده قرار گرفته بود و در 19.4 درصد موارد از آنتی متابولیت استفاده نشده بود. در 11 درصد موارد نیز استفاده از آنتی متابولیت نامشخص بود. متوسط زمان بین ترابکولکتومی اولیه تا تشخیص نشت یا هایپوتونی، در موارد مصرف میتومایسین C-، کوتاه تر از همه (17 ماه) و در موارد عدم مصرف آنتی متابولیت، طولانی تر از همه (52 ماه) بود (P=0.05).
    نتیجه گیری
    بازسازی بلب با استفاده از ملتحمه بعد از ترابکولکتومی، روش موفقیت آمیزی در توقف نشت، رفع هایپوتونی و در نتیجه افزایش دید بیماران می باشد.
    Karimian F., Baradaran, Rafii Ar, Yazdani S., Pakravan M., Eslamipour J., Mohebbi Mr, Rabbanikhah Z
    Purpose
    To evaluate and compare the results of different surgical methods for post-trabeculectomy bleb revision at Labbafinejad Medical Center, Tehran-Iran, from 1999 to 2003.
    Methods
    This study was conducted on all patients who underwent post-trabeculectomy bleb revision due to hypotony [intraocular pressure (IOP) less than 6 mmHg] or bleb leakage. Surgical methods were: conjunctival advancement, rotational conjunctival flap and free conjunctival graft. Bleb revision was performed in the cases of bleb leakage if the bleb hole was greater than 1 mm or leakage could not be controlled within 1 to 2 weeks of conservative treatment. Bleb revision was performed in eyes with hypotony in cases with cataract development or progression or hypotony maculopathy or iridocorneal adhesion. Surgical success was defined as IOP between 6-21 mmHg with a maximum of 2 topical antiglaucoma medications and discontinuation of leakage.
    Results
    Twenty-seven eyes of 27 patients (17 male, 10 female) with mean age of 37.8±15.2 years (9-37 years) were studied. Indication for surgery was bleb leakage in 22 cases (81.5%) and hypotonous maculopathy in 5 cases (18.5%). Mean IOP was 4.4±1.04 mmHg preoperatively and 13.00±1.29 mmHg postoperatively. (P< 0.001) Mean visual acuity was 0.9 LogMAR (20/160) before surgery and reached 0.6 LogMAR (20/80) after bleb revision. (P<0.002) Mean cup/disc ratio was 0.7 preoperatively which remained unchanged postoperatively. Conjunctival advancement was performed in 18 cases (success rate = 72.2%), rotational conjunctival flap in 6 cases (success rate= 66.7%) and free conjunctival graft in 3 cases (success rate= 66.7%). (P=0.73) Bleb revision was repeated in 2 cases due to continuous leakage. Mitomycin-C (MMC) and 5-fluorouracil had been used during primary trabeculectomy in 62% and 7.6% of cases, respectively. In 19.6% of cases surgery was done without using antimetabolites and usage of antimetabolites was unknown in 11%. The average time between primary trabeculectomy and bleb leakage or hypotonia was 17 months in cases with prior use of MMC and 52 months in the cases with no antimetabolite usage. (P<0.05)
    Conclusion
    Post-trabeculectomy bleb revision using conjunctiva seems to be a successful method for control of leakage and prevention of complications of hypotony.
    Keywords: bleb revision, conjunctival advancement, rotational conjunctival flap, free conjunctival graft
  • اسماعیل حسن پور، صدرالله معتمد
    فلپ سورال یکی از انواع فلپ های پوستی عصبی است که اولین بار توسط آقای Masquelet در سال 1992 شرح داده شد. امروزه فلپ جزیره ای سورال با پایه عروقی دیستال و جریان خون معکوس در ترمیم نقایص نسج نرم ثلث انتهایی و میانی ساق پا و پاشنه در بسیار از موارد نیاز به انجام فلپ آزاد با اعمال جراحی میکروسکوپی را از بین برده است. این فلپ بر پایه شبکه عروقی ظریفی است که در زیر پوست در اطراف عصب سورال قرار دارد. ما این فلپ را در موارد متعدد برای ترمیم دفکت های نسج نرم در ساق و پاشنه بکار برده ایم. این سوال مطرح است که آیا میتوان با توجه به عروق ظریف تغذیه کننده آن در بیمار با سابقه سرمازدگی اندام تحتانی این فلپ را بکار برد؟ ما در این مقاله کاربرد موفقیت آمیز این فلپ را در بیماری که سابقه سرمازدگی در اندامها داشته که منجر به آمپوتاسیون در ناحیه انگشتان شده بود و در زمینه جوشگاه سرمازدگی در ناحیه پاشنه دچار سرطان اسکوآموس بود را نشان می دهیم. در بررسی مقالات کاربرد این فلپ در موارد مشابهی مشاهده نگردید.
    کلید واژگان: دفکت پاشنه, بازسازی پاشنه, فلپ سورال, سرمازدگی
  • حسین موحدان، جعفر خوش قدم، همایون صفویان، اسدالله کتباب، حمید خوش نیت، حمیدرضا جهادی حسینی، رامین صلواتی، محمود نجابت
    مقدمه
    میزان موفقیت عمل جراحی ترابکولکتومی با استفاده از پیوند پرده آمنیون به عنوان یک عامل ضد التهاب جهت جلوگیری از چسبندگی در محل ملتحمه، تنون و صلبیه.
    روش پژوهش: مطالعه به روش کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد بر روی 25 چشم از 25 بیمار مبتلا به گلوکوم پیش رفته انجام شد که کاندید عمل جراحی گلوکوم بودند. پرده آمنیون طی جراحی انتخابی سزارین و تحت شرایط استریل از مادرانی تهیه شد که از نظر HCV، HBs Ag و HIV Ab منفی بودند. هنگام جراحی پس از پریتومی fornix based و تهیه فلپ صلبیه، پرده آمنیون به صورت یک قطعه 4x7 میلی متری بریده شد و طوری قرار داده شد که نصف آن زیر فلپ صلبیه و نیمه دیگر آن روی صلبیه قرار بگیرد و با استفاده از 6 عدد بخیه با نایلون 10-0 به صلبیه فیکس گردید. نتیجه درمان براساس میزان کاهش فشار چشم بعد از 6 ماه، به سه گروه موفقیت کامل (فشار چشم کم تر از 21 میلی متر جیوه بدون مصرف دارو) موفقیت نسبی (فشار چشم کم تر از 21 با مصرف دارو) و عدم موفقیت (عدم کنترل فشار چشم به رغم مصرف دارو) تقسیم گردید.
    یافته ها
    بیماران شامل 13 مرد (52 درصد) و 12 زن (48 درصد) با میانگین سنی 61±9.5 سال (30 تا 75 سال) بودند. گلوکوم در 20 بیمار از نوع اولیه با زاویه باز و در 5 بیمار از نوع اولیه مزمن با زوایه بسته بود. میانگین فشار چشم قبل از عمل، با مصرف سه دارو، 33.5±5 میلی متر جیوه بود که بعد از عمل به 12.4±1.8 میلی متر جیوه با مصرف یک دارو کاهش یافت (P=0.0001) حداقل مدت پی گیری بیماران 6 ماه بود. در پایان مطالعه، 22 چشم (92 درصد) به موفقیت کامل و 2 چشم (8 درصد) به موفقیت نسبی دست یافتند و هیچ موردی از عدم موفقیت مشاهده نشد. در دو مورد (8 درصد) کاهش دید به میزان یک خط مشاهده شد و یک مورد افیوژن کورویید وجود داشت که خود به خود بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    پیونده پرده آمنیون در عمل جراحی ترابکولکتومی، روشی آسان، موثر و بی خطر است و می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای داروهای آنتی متابولیت، به ویژه در کسانی که خطر استفاده از این داروها زیاد می باشد، در نظر گرفته شود.
    Movahedan H., Khoshghadam J., Safavian H., Katbab A., Khoshneyat H., Jahadi Hosseini Hr, Salouti R., Nejabat M
    Purpose
    To evaluate the effect of amniotic membrane transplantation in trabeculectomy.
    Methods
    The study was conducted on 25 eyes of 25 patients with advanced and medically uncontrolled glaucoma. All patients underwent trabeculectomy with a fornix based conjunctival flap, amniotic membrane was then placed under the scleral flap and fixed using 10-0 nylon suture. Amniotic membrane was retrieved from healthy pregnant women during elective cesarian section.
    Results
    Preoperative intraocular pressure was 33.5±5.0 mmHg (26-50 mmHg) with full medication, which decreased to 12.4±1.8 mmHg (9-15 mmHg) post-operatively (P= 0.0001). Intraocular pressure was less than 21 mmHg after surgery in all eyes, with (8%) or without (92%) use of antiglaucoma medications after six months.
    Conclusion
    The use of amniotic membrane in trabeculectomy can increase the chance of success in terms of maintenance of a functional bleb and prevention of failure. This method may be superior to antimetabolites due to lack of complications.
    Keywords: trabeculectomy, amniotic membrane transplantation
  • محمودرضا اصحاب یمین *، مریم قره گزلی
    زمینه و هدف
    فلپ شریان سورال یک فلپ فاشیو کوتانئوس بر اساس جریان خون معکوس و حاصل آناستوموز شریان سورال سطحی و پرفوراتورهای شریان پرونئال است. از این فلپ جهت ترمیم ضایعات بافت نرم دیستال ساق، مچ و پاشنه و همچنین عروق، تاندون ها و استخوان ها استفاده می شود. به شکل کلاسیک تا دیفکت های به سایز 12×10 سانتیمتر را با آن می توان پوشاند. همچنین طراحی فلپ با اشکال محدودی مثل T-shaped و L-shaped نیز انجام می شود. هدف از این مقاله معرفی طراحی جدیدی از این فلپ برای ایجاد حداکثر همخوانی با شکل دیفکت است.
    روش کار
    بیمار دختر 12 ساله ای بود که حدود 3 هفته قبل از مراجعه به دنبال سانحه موتور سیکلت دچار دیفکت وسیع و کنده شدگی بافت نرم پاشنه و مچ پای راست شده بود بطوری که قوزک داخلی و تاندون اشیل اکسپوز شده بودند. پس از ترمیم اولیه ی ضایعه در سرویس ارتوپدی دچار نکروز شدید بافتی و اکسپوز شدن استخوان پاشنه و تاندون آشیل شد. اختلال حسی واضحی در انگشتان وجود نداشت و حرکات مچ پا و انگشتان نیز درحد نرمال بود. طی اولین عمل جراحی دبریدمان نسوج نکروزه و آماده سازی بستر جهت فلپ پدیکوله سپس پانسمان و آتل گیری ساق انجام شد. عمل جراحی دوم به منظور طراحی فلپ سورال انجام و طی آن بدلیل عدم امکان پوشاندن کامل دیفکت با اشکال معمول فلپ و نیاز به پدیکل بلندتر، فلپ سورال بشکل چکمه ای طراحی شد. در نهایت طی عمل جراحی سوم پایه فلپ قطع و ترمیم نهایی زخم انجام گردید. سپس دیفکت بافت نرم ناحیه دهنده فلپ توسط گرافت پوستی از سطح مدیال ران همان پا ترمیم گردید. وضعیت بیمار به مدت 3 ماه تحت پیگیری بود.
    یافته ها
    نتیجه طراحی فلپ سورال بشکل چکمه ای برای این منطقه از اندام تحتانی قابل قبول بود. هیچگونه عارضه ای مانند احتقان وریدی، نکروز سطحی و پارشیل و خونریزی از لبه فلپ دیده نشد و بیمار قادر به راه رفتن بود. عوارض ناشی از برداشتن فلپ در محل دهنده بافت و اختلال حسی ناشی از برداشتن فلپ نیز جزئی و قابل اغماض بود و بیمار در فاصله ی کوتاهی به زندگی روزمره خود بازگشت.
    نتیجه گیری
    فلپ سورال یک انتخاب مناسب برای پوشاندن دیفکت های بافت نرم مچ و پاشنه می باشد که از اطمینان بالایی برخوردار است. در حالت کلاسیک معمولا بشکل مستطیل یا بیضی طراحی می شود لیکن این فلپ یک فلپ انعطاف پذیربوده و می تواند برحسب شکل و سایز دیفکت و برای به حداکثر رساندن کارایی فلپ و به حداقل رساندن عوارض به اشکال دیگری هم طراحی شود.
    کلید واژگان: ترومای مچ و پاشنه پا, ضایعات بافت نرم مچ و پاشنه, فلپ سورال چکمه ای شکل
    Mahmood Reza Ashab Yamin *, Maryam Gharehgozli
    Background
    A sural artery flap is a fasciocutaneous one based on the reverse blood flow and the anastomosis between the superficial sural artery and the perforators of peroneal artery. This flap is used in order to reconstruct the soft tissue defects of the distal leg, ankle and heel and also to cover the vessels, tendons and bones. It is possible to cover the defects in size 10*12 cm with this flap, classically; as well, the design of the flap is being done by the limited shapes such as L and T-shaped. The purpose of this article is to introduce the new design of this flap to creating the most level of consistency with the shape of the defect.
    Method
    The patient was a twelve year old girl who faced a large defect and the separation of the soft tissue of the heel and ankle of the right foot by an accident with a motorcycle about three weeks prior to her referral as her medial malleolus and Achilles tendon were exposed. Then, after the first reconstruction in the orthopedically services, she faced severe necrosis of tissue and exposition of the heel's bone and Achilles tendon. There was not a clear sensory disorder in her fingers and the movement of her ankle and toes were intact. During the first surgical operation, debridement of the necrotic tissue was occurred and preparation of the fields for the pediculate flap was done. Then bandage, dressing and splint–making were completed. The second operational surgery was done for designing a flap and during this operation, the sural flap was designed in a boot – shaped way due to the impossibility of covering the defect using the classic method and the obvious need for longer pedicle. In the end, the basis of flap was cut during the third operational surgery and the final reconstruction of the damage was done. Moreover, the soft tissue defect of the donor flap was reconstructed by the cutaneous graft from the medial surface of the thigh of the same foot. Then, the patient was followed for three months.
    Findings: The final result of designing the sural flap in a boot – shaped way for this area of lower limbs was remarkable because there were no side effects such as venous congestion, superficial necrosis and the bleeding from the flap's edge and finally, the patient could properly walk. The effects of removing the flap in the donor site and the sensory disorder resulted from removing the flap were trivial and negligible and also, the patient returned to her daily life in almost no time.
    Conclusion
    A boot-shaped sural flap is one of the best choices for covering the defects of soft tissue of the heel and ankle. In the classic term, it is formed in a rectangular or oval shape but this flap was a versatile flap and can be designed in other shapes for increasing the efficiency of the flap and decreasing the side effects in terms of the shape and size of the defects.
    Keywords: Heel, ankle trauma, Heel, ankle soft tissue defects, Boot –Shaped Sural Flap
  • طیب قدیمی، سیدکمال فروتن
    زمینه و هدف
    در آسیب های حاد و وسیع نسج نرم دست که عناصر حیاتی آن بدون پوشش شده اند، پوشش با فلپ موضعی منطقه ای یا دوردست لازم است. هدف مطالعه حاضر معرفی مزایای یک فلپ جدید برای پوشش نقص نسج نرم دست با حفظ ساختمان شریان رادیال در تمام مسیرش می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی شاهدار تصادفی شده است که بر روی 20 بیمار بیمارستان حضرت فاطمه که بطور تصادفی بلوکی به دو گروه 10 نفره تقسیم شدند انجام گرفت. در گروه مداخله از فلپ ساعد بر پایه پرفوراتورهای دیستال شریان رادیال استفاده شد در حالیکه در گروه مقایسه از فلپ های معمول مثل فلپ کشاله ران و فلپ رادیال فورآرم برای جایگزینی نسج نرم استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری T-test و تست دقیق فیشر استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در گروه مداخله فلپ کاملا take شده و فقط دو مورد نکروز نسبی فلپ رخ داد و پس از 6 ماه فلپ انعطاف پذیرو نرم بود. در گروه مداخله در 100 درصد موارد نیاز به گرافت پوستی در محل دهنده وجود داشته اما در گروه مقایسه 60 درصد آنها در یک مرحله، 20 درصد در 2 مرحله و در 20 درصد بقیه 3 مرحله عمل انجام شد. همچنین در گروه مقایسه یک مورد نکروز کامل فلپ رخ داد و پس از 6 ماه، 60 درصد موارد فلپ انعطاف پذیرو نرم بوده و در 40 درصد فلپ حجیم بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه فلپ ساعد بر پایه پرفوراتورهای دیستال شریان رادیال یک جایگزین مطمئن و یک عمل یک مرحله ای با حفظ شریان رادیال دست محل دهنده، با حداقل هزینه و کیفیت مطلوب فلپ در محل گیرنده برای پوشش نقص وسیع نسج نرم دست است.
    کلید واژگان: فلپ, پرفوراتور, خونریزی, هماتوم
    T. Ghadimi, S.K. Forutan
    Backgroun and
    Aim
    In acute extensive injuries of soft tissues of hand leading to exposure of vital elements such as nerves, vessels, tendons, bones and joints; locoregional or distant flaps are required to cover the injured areas. The aim of the study is to introduce a new flap with better cosmetic and functional quality for the coverage of defects of the soft tissues of hand.
    Materials And Methods
    This is a randomized clinical trial. In Hazrat Fatemeh Hospital, 20 patients with extensive soft tissue injury of hands due to various crushing trauma leading to avulsion of soft tissues were entered into this study. The subjects were divided randomly into two groups, each group consisted of 10 patients. In the case group, coverage of the defects of hands were performed with distally based radial artery perforators flaps. In the control group, other routine and known flaps such as Chinese flap (6 cases) and groin flap (4 cases) were used to cover the defects.
    Results
    The flap repair in the case group was nearly successful in all of the cases. Only 2 cases developed partial necrosis of the flaps, one of them managed conservatively and the other one was repaired by minor surgical procedures. After 6 months the flaps were soft and pliable. Grafts were required for the repair of all of the donor sites. In the control group 60% of the cases were operated in one stage, 20% in two stages and 20% in three stages. Total necrosis of flap occurred only in one case. After 6 months 60% of flaps were pliable and 40% were bulky requiring another additional debulking procedure in 50% of the bulky flaps. Skin grafts were required in 40% of the cases to repair the donor sites.
    Conclusion
    According to this study distal radial perforators based pedicle forearm flap is a safe one-stage operation in which radial artery is preserved and offers good results in the treatment of extensive soft tissue injury of hands and can be substituted for other routine flaps.
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
نوع نشریه
  • علمی
    477
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال