-
در یک گاوداری با 1600 گاو دوشا، گوساله ای 5/3 ماهه دچار لنفومای تیموسی با علایم ورم سفت و برجسته بخش پایینی گردن و عوارض آن (نفخ شکمبه و سختی در نفس کشیدن) مورد توجه قرار گرفت. در کالبدگشایی این گوساله منهای بزرگ شدگی تعجب برانگیز تیموس خارج سینه ای و تا حدی داخل سینه، بزرگ شدگی حیرت آور تعداد زیادی از گره های لنفاوی و بزرگ شدن طحال نیز خودنمایی می کرد.
در مطالعه ی هیستوپاتولوژی جایگزین شدن پارانشیم تیموس، گره های لنفاوی و طحال به وسیله ی سلول های لنفوئیدی بدخیم جلب نظر نمود. به علاوه، بافت های عضلانی اسکلتی و بافت های چربی مجاور تیموس مبتلا، مورد تهاجم سلول ها توموری قرار گرفته بودند.
در C.B.C این دام لوکوسیتوز (بالای 45000) و لنفوسیتوز (بالای 93 درصد با 2 درصد لنفوسیت آتیپیک) کاملا برجسته بود.تست PCR نمونه ی خون این بیمار مثبت و در آزمایش به روش ELISA میزان آنتی بادی سرم آن 28 PP (منفی) بود.
آزمایش های الیزا (ELISA) و واکنش زنجیره ی پلی مراز (PCR) برای مادر این گوساله منفی در حالی که نمونه ی تانک شیر این گاوداری شدیدا برای PCR مثبت بود. با توجه به آخرین اطلاعات این اولین گزارش از این نوع لنفوسارکومای گوساله در جهان است.کلید واژگان: گوساله, لنفومای تیموس, لنفادنوپاتی فراگیر, لنفوسیتوزIn a dairy farm with 1600 milking cows، a 3. 5- month old Holstein female calf showed a prominent hard subcutaneous mass at the lower part of the neck resulted in rumen bloat and dyspnea. In postmortem examination of the calf، apart from huge mass of thymus، astonishing enlargement of innumerable lymph nodes and a large spleen were noticed as well. In histopathologic study، replacement of the thymus، lymph nodes and spleen tissues with immature malignant lymphocytes were found. The adjacent muscles and fats of the extra-thoracic thymus lymphoma were invaded by the neoplastic lymphoid cells. CBC of the patient showed leukocytosis (more than 45000) and lymphocytosis (higher than 93% with 2% atypical lymphocyte). PCR of blood sample of the calf was positive and in ELISA test، the serum antibody was negative (28pp). PCR and ELISA of the mother of this calf were negative while PCR of a sample from the dairy milk tank was strongly positive. It is suggested that due to lack of maternal passive immunity and immaturity of immune system، following ingestion of BLV- contaminated milk، the calf became infected، resulted in occurrence of atypical and widespread viral lymphoma.. By the best knowledge of the authors this is the first report of this kind of calf lymphomsarcoma world-wide.
Keywords: Calf, Thymus lymphoma, Generalized lymphadenopathy, Lymphocytosis -
هیستیوسیتوزسینوزال با لنفادنوپاتی ماسیو (بیماری روزائی- دورفمن)، یک بیماری نادر خوش خیم هیستیوسیتی با علت ناشناخته بوده، که به طور معمول با بزرگی غدد لنفاوی سطحی و عمقی همراه است. بیماری معمولا سیر بالینی طولانی داشته و با دوره های متناوب از تشدید و فروکش علائم، توام است.
در این مقاله یک مورد از بیماری روزائی- دورفمن در پسر 5 ساله، با لنفادنوپاتی حجیم ناحیه اینگوینال راست، لنفادنوپاتی گردنی، تب گاهگاهی و کم خونی گزارش گردیده است و نشانه های بالینی، ویژگی های هیستوپاتولوژیک و درمان آن، مورد بحث قرار گرفت.
کلید واژگان: هیستیوسیتوزسینوزال, بیماری روزائی, دورفمن, لنفادنوپاتی -
زمینه و هدفلنفادنوپاتی به معنای بیماری موجود در غده لنفاوی است. در اکثر مطالعات انجام شده سل به عنوان شایعترین علت لنفادنوپاتی گردنی ذکر شده است. مواجهه با یک لنفادنوپاتی گردنی بعنوان تنها شکایت یک بیمار یا تنها یافته بالینی، جزو موارد معمولی است که یک پزشک در دوره طبابت خود با آن مواجه می شود که تشخیص و مداوای آن بستگی به معلومات وی دارد و با توجه به اهمیت تشخیص زودرس بدخیمی ها و سل در غدد لنفاوی ناحیه گردن و تشخیص و درمان هر چه سریعتر آنها، مطالعه حاضر در زمینه بررسی شایعترین علل لنفادنوپاتی های گردنی با توجه به سن و جنس در این منطقه انجام گرفت.روش کاراین مطالعه به صورت توصیفی مقطعی و گذشته نگر بر اساس پرونده یکصد بیمار که با تشخیص لنفادنوپاتی گردنی اثبات شده از سال 1381 لغایت 1385 در بیمارستان فاطمی تحت عمل لنفادنکتومی قرار گرفته و در پاتولوژی تشخیص قطعی داده شده بود، انجام گرفته است. نتایج بررسی سیتولوژیک غدد لنفاوی با اسپیرشن سوزی ((FNA و بافتهای غیر لنفاوی از نمونه گیری آماری حذف شدند. اطلاعات دموگرافیک از قبیل سن و جنس بیماران و نتایج پاتولوژیک جمع آوری شده و با استفاده از روش های آمار توصیفی به وسیله نرم افزار آمار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه از 100 بیمار مورد بررسی، 52 نفر (52%) مرد و 48 نفر (48%) زن بودند، نتایج پاتولوژیک به ترتیب شیوع عبارت بودند از توبرکلوزیس 36 مورد (36%)، تغییرات راکتیو شامل هیپرپلازی فولیکولار، هیستیوسیتوز سینوسی و لنفادنیت ها 34 مورد (34%)، کارسینوم متاستاتیک 13 مورد (13%)، لنفوم هوچکین 9 مورد (9%)، لنفوم نان هوچکین 8 مورد (8%). در گروه سنی صفر تا 15 سال تغییرات راکتیو با فراوانی 11 مورد (57%)، در گروه سنی 16 تا 55 سال توبرکلوزیس با 31 مورد (2/44%) و در گروه سنی بالای 55 سال کارسینوم متاستاتیک با 5 مورد (4/45%) شایع ترین علل لنفادنوپاتی های گردنی را به خود اختصاص دادند.نتیجه گیریدر این مطالعه توبرکلوزیس شایع ترین علت لنفادنوپاتی های گردنی در هر دو جنس بود (مخصوصا «در زنان 55-15 ساله). همچنین با توجه به شیوع بالای متاستاز در غدد لنفاوی گردنی در سنین بالای 55 سال باید توجه بیشتری به بررسی پاتولوژیک عقده های لنفاوی گردنی در این گروه سنی صورت گیرد.
Background and ObjectivesLymphadenopathy refers to the disease of lymphatic nodes. Any immune response against foreign antigens is often associated with lymph node enlargement (lymphadenopathy) and lymphadenitis. Most pathologic studies of neck lymph nodes indicated TB as the most common cause of cervical lymphadenopathy. Approach to a neck lymphadenopathy as the main complaint of the patients or the only clinical finding is usual events which physicians encounters frequently during their practice. Management of these patients depends on the physician experience and knowledge. This study aimed to investigate etiology of cervical lymphadenopathies in admitted patients.MethodsIn this cross-sectional study, one hundred patients with cervical lymphadenopathy who referred to Fatemi hospital from 2002-2006 and underwent excisional biopsy with pathologic results were included. Demographic data ' age and sex', and pathologic findings were obtained using the patient's file. FNA results and non lymphoid samples were excluded. All findings were analyzed by SPSS.ResultsA total number of 100 subjects were studied of whom, 52 (52%) were male and 48 (48%) were female. On the basis of pathologic findings, tuberculosis was the most common cause of lymphadenopathy (36%). Reactive changes including follicular hyperplasia, sinus histiocytosis and other forms of lymphadenitis, metastatic carcinoma, Hodgkin and non Hodgkin lymphoma were found in 34%, 13%, 9% and 8% respectively. In patients aged under 15, reactive changes were seen in 11cases (57%), and in age group of 16- 55 years tuberculosis was found in 31 cases (44.2%), and metastatic carcinoma was diagnosed in subjects aged over 55 years with 5 cases (45.4%).ConclusionIn our study tuberculosis is the most common cause for cervical lymphadenopathies in both sexes (especially between 15 to 55 years). This findings emphasis about the TB prevalence in Ardabil. Under the 15 years old reactive change of lymph nodes and over the 55 years metastatic carcinoma were the most common causes. -
نحوه برخورد صحیح با لنفادنوپاتی کودکان به عنوان یک یافته شایع در معاینه روتین هر کودک ضروری می باشد. اینکه چه هنگام یک غده لنفاوی قابل لمس نیاز به بررسی و پیگیری دارد و چه زمانی تصمیم به نمونه برداری باید گرفت سؤالی است که در این مقاله مروری به آن پرداخته شده است.
با گرفتن تاریخچه و شرح حال و سپس معاینه دقیق کودک شامل خصوصیات غده لنفاوی قابل لمس، اینکه لنفادنوپاتی موضعی و یا جنرالیزه است و بررسی علائم و نشانه های همراه مانند ارگانومگالی، ضایعات پوستی مخاطی، وجود علائم خطر تب، کاهش وزن و تعریق می توان این مشکل را به طور مناسب ارزیابی نمود.
علت لنفادنوپاتی در یک کودک می تواند از یک یافته بدون اهمیت و شایع مانند لنفادنوپاتی به دنبال عفونت های تنفسی فوقانی تا یک تشخیص جدی بدخیمی متغیر باشد. بنابراین شناخت کافی از نحوه ارزیابی مناسب این یافته جهت جلوگیری از صرف هزینه های اضافی در موارد بدون اهمیت تا ارجاع به موقع کودک در موارد خطرناک، مورد نیاز پزشکان می باشد.
کلید واژگان: لنفادنوپاتی, لنفادنیت, کودکان -
هدفسل عفونتی است که انتشار وسیعی در جهان دارد. در حال حاضر تنها واکسن موثر بر علیه بیماری سل واکسن ب.ث.ژ می باشد. این واکسن در ایران در روز اول تولد با دوز cc 0.05 از نوع خشک و به روش اینترادرمال در بیمارستان تلقیح می گردد. عوارض این واکسن عبارتند از: زخم محل، تزریق، لنفادنوپاتی موضعی، لنفادنیت چرکی، آبسه و فیستولیزه شدن، استئیت یا استئومیلیت، عفونت منتشر، واکنش های آلرژیک و گرانولوماتوز. با توجه به این که مطالعات کمی بر روی عوارض واکسن ب.ث.ژ در ایران انجام شده است بر آن شدیم تا بروز عوارض مهم واکسن ب.ث.ژ (لنفادنوپاتی، لنفادنیت، آبسه و فیستولیزه شدن) را مورد بررسی قرار دهیم.روش مطالعهدر یک مطالعه آینده نگر 557 کودک که در بیمارستان های امیرالمومنین و شفای سمنان تحت تزریق واکسن ب.ث.ژ قرار گرفته بودند از طریق پرسشنامه و معاینه بالینی ماهیانه توسط پزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هامیزان بروز لنفادنوپاتی، لنفادنیت، آبسه و فیستولیزه شدن ناشی از واکسن ب.ث.ژ به ترتیب 2/2%، 54/0% و 18/0% بود. تفاوت معنی داری در میزان بروز لنفادنوپاتی (4/0=p) و لنفادنیت (8/0=p) ناشی از واکسن بین دو مرکز بدست نیامد. همچنین بین جنس و میزان بروز لنفادنوپاتی (9/0=p) و لنفادنیت (6/0=p) تفاوت معنی داری به دست نیامد.نتیجه گیریمطالعه انجام شده نشان دهنده میزان نسبتا بالای لنفادنوپاتی ناشی از واکسن ب.ث.ژ و همچنین بالاترین میزان بروز لنفادنیت ناشی از واکسن ب.ث.ژ در سمنان در مقایسه با سایر مناطق بررسی شده می باشد.
کلید واژگان: بیماری سل, ب, ث, ژ, لنفادنوپاتی, لنفادنیت, آبسه, فیستولیزه شدن -
زمینه و هدفلنفوما که هفتمین بدخیمی شایع در انسان می باشد یکی از نئوپلاسمهایی است که ممکن است در حفره دهان و یا به صورت درگیری غدد لنفاوی گردنی- صورتی مشاهده شود. با توجه به متفاوت بودن خصوصیات اپیدمیولوژیک این بیماری در مناطق جغرافیایی مختلف تحقیق حاضر با هدف مشخص نمودن شاخص های اپیدمیولوژیک و میزان درگیری بافتهای دهانی، صورتی گردنی در مبتلایان به انواع لنفوما مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شریعتی تهران و یک کلینیک خصوصی خون در سال 1381 انجام پذیرفت.مواد و روش هااین مطالعه به صورت توصیفی و مقطعی با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه با ثبت در پرسشنامه انجام شد. روش نمونه گیری از نوع غیر احتمالی آسان و متغیرهای تحقیق شامل سن، جنس، نوع لنفوما، طبقه بندی کلینیکی و هیستولوژیکی بیماری، محل و نوع ضایعات دهانی، درگیری عقده های لنفاوی صورتی- گردنی و نتایج بررسی های پاراکلینیکی بود.یافته هادر مجموع 425 بیمار شامل 182 بیمار هوچکین (HD) با متوسط سنی 31.2±14.5 و (نسبت 1.6 مرد به زن) و 243 بیمار نان هوچکین (NHL) با متوسط سنی 41.8±16.1 (نسبت 2.2 مرد به زن) مورد بررسی قرار گرفتند. شایعترین علامت هنگام مراجعه در HD لنفادنوپاتی مدیاستن و ریه و سپس لنفادنوپاتی گردنی و در NHL لنفادنوپاتی گردنی بود. در HD لنفادنوپاتی تحت فکی (3.8%) بدون درگیری دهان و در NHL به ترتیب لنفادنوپاتی تحت فکی (11%)، درگیری غدد بزاقی تحت فکی و زیر زبانی (2.1%) ضایعات زخمی دهانی (1.6%) و تورم لوزه (0.8%) نشان داده شد. نودولار اسکلروزیس شایعترین شکل هیستوپاتولوژیک در این بررسی بود.نتیجه گیریبا توجه به شیوع بالای لنفادنوپاتی گردنی در NHL و درگیری دهانی در 4.5% موارد این بیماری بر اهمیت معاینات دقیق تر دندانپزشکی و دهان تاکید می گردد.
کلید واژگان: لنفوما, تظاهرات دهانی, لنفادنوپاتی صورتی گردنی, درگیری غدد بزاقیBackground And AimLymphoma is the seventh malignancy in human which can be presented in oral cavity or as a cause of cevico-facial lymphadenopathy. Because of different epidemiologic characteristics of lymphoma in geographic area, this study designed to determine epidemiologic indices and frequency of oral and cervicofacial manifestations of lymphoma in patients referred to Dr. Shariati Hospital and a private clinic in Tehran in 1381. Methods & Materials: In this cross – sectional descriptive study with simple sampling the age, gender, type of lymphoma, clinical and histological category, site and type of oral and cervico-facial lymphnodes lesions, and paraclinical examination are determined.ResultsFour hundred twenty five patients were studied including 182 Hodjkin cases with mean age 31.2± 14.5 (male to female ratio = 1.6) and 243 non – Hodjkin (NHL) cases with mean age 41± 16.1 (male to female ratio = 2.2). The most common features were mediastinal and pulmonary lymphadenopathy and then cervical lymphadenopathy in HD cases and cervical lymphadenopathy in NHL patients. Submandibular lymphadenopathy (%3.8) without oral lesions in HD and submandibular lymphadenopathy (11%), submandibular and sublingual salivary glands lesions (%1.6) and tonsilar enlargement in NHL cases has been showed. Nodular sclerosis was the most common type of histopathologic finding.ConclusionHigh frequency of cervical lymphadenopathy in HD and NHL cases with oral lesions in %4.5 of NHL notify us the importance of complete dental and oral examinations. -
بیان مساله: بسیاری از مبتلایان به لنفادنوپاتی های منفرد سر و گردن، به دلیل همانندی برخی علایم و پیشینه هایشان، مورد ارزیابی های پاراکلینیکی اختصاصی گوناگون قرار می گیرند و حتی به گونه ای غیر ضروری بیوپسی می شوند.هدفهدف این پژوهش بررسی اثر تجویز آموکسی سیلین خوراکی با اندازه ی بالا برای مدتی محدود، بر روی لنفادنوپاتی های منفرد سر و گردن در مبتلایان به لنفادنوپاتی های مشکوک فراهم بود.
مواد وروشدر این پژوهش توصیفی مداخله ای که به روش سرشماری نمونه گیری شده بود، برای همه ی مبتلایان به لنفادنوپاتی منفرد سر و گردن با زمان ابتلای کمتر از دو ماه، که قطر غده ی لنفاوی آنها 5/1 سانتی متر یا بیشتر بود و بالای 27 کیلوگرم وزن داشتند، دو گرم آموکسی سیلین در هر شش ساعت و برای افراد زیر این وزن 100 میلی گرم/ کیلوگرم روزانه در چهار اندازه ی جداگانه، به مدت 24 ساعت تا حداکثر سه روز در پیگیری روزانه تجویز گردید و سپس تا پایان روز هفتم از زمان آغاز درمان، دارو با اندازه ی کاهش یافته (یک گرم در هر شش ساعت) ادامه یافت. برای واکاوی آماری از آزمون ناپارامتری من-ویتنی استفاده شد (05/0 p<).یافته هاهفده نفر به طور کامل بهبود یافتند و هشت بیمار پاسخ ندادند. دلیل بهبود نیافتن لنفادنوپاتی آنها در دو مورد، وجود بافت تومورال، در دو مورد دیگر عفونت های ویژه و یا مقاوم به درمان و در چهار مورد ترشح لنفوسیتر بی سبب شناسی اختصاصی بود.نتیجه گیریبا توجه به پژوهش انجام شده می توان گفت، تجویز آموکسی سیلین با اندازه ی بالا در مدتی محدود، برای همه ی بیماران مبتلا به لنفادنوپاتی منفرد و مشکوک در ناحیه ی سر و گردن با شرایطی که در پیش گفته شد، یک اقدام درمانی تشخیصی سودمند است.
کلید واژگان: بیماری های لنفاوی, اندازه, دهانی, آموکسی سیلینMost of solitary head and neck lymphadenopathic patients, due to similar symptoms and histories, are evaluated by special paraclinical tests and even unneccessary biopsies. The aim of this study was to investigate the effect of high does of oral amoxicilin on solitary head and neck lymphadenopathies during a limited period of time.This descriptive-interventional study was conducted in census form. The experimental populations were solitary head and neck lymphadenopathic patients suffering for a period of less than two months with the lymph node size of. 5 cm or more. Patients with weight of more than 7 kg, were treated by gr of amoxicilin every six hours for three days and received the drug daily as follow up. For individuals weighted less than 7 kg, the drug was prescribed as 00 mg / kg daily divided in four equal doses. At the end of the third day to the end of the seventh day from the treatment onset, amoxicilin offering was continued by a lower dose of one gram every six hours. Data obtained on the lymph node size were analyzed using Mann-Whitney test (p < 0/05).Seventeen patients developed complete improvement, but eight did not respond to this treatment regimen. The failure was found to be due to the existence of tumoral tissue, infection or treatment resistance, and lymphocytic infiltration without any particular etiology in two, two, and remaining four cases, respectively.According to the results of this study, it is concluded that prescribing high dose of amoxicillin, for a limited period of time, for all questionable solitary head and neck lymphadenopathic patients, considering the previous descriptive conditions, would be a useful diagnostic-treating approach. -
مقدمهبیماری کی کوچی فوجیماتو یک علت نادر ولی مهم لنفادنوپاتی گردنی در خانم های جوان می باشد. علایم همراه شامل تب، تعریق، کاهش اشتها و گاهی لوکوپنی می باشند. بیماری خود محدود بوده و در مدت 8-2 بهبودی روی می دهد. کلید تشخیصی بیماری، پاتولوژی غده لنفی می باشد. ارتباط بیماری با بعضی عوامل ویروسی و اتوایمون مطرح است اما اثبات نشده است. در این مقاله دو مورد بیماری کی کوچی فوجیماتو گزارش می شود.
موارد: مورد اول خانم 31 ساله با تب شدید و لنفادنوپاتی اگزیلاری راست به ابعاد 7×5 سانتی متر بود که 1 ماه بعد از بروز علایم، تشخیص وی با پاتولوژی مسجل شد. بعد از جراحی بیمار در چند نوبت ضایعات پوستی به صورت لکه های اریتماتوی گذرا در صورت و بینی داشت که خود به خود برطرف شدند. مورد دوم خانم 20 ساله با تب و لرز، سر درد، کاهش وزن و لنفادنوپاتی گردنی به ابعاد 1×2 سانتی متر بود که چندین نوبت آنتی بیوتیک مصرف نموده لکن بهبود نیافته بود. نهایتا 5 ماه بعد تحت عمل جراحی قرار گرفت و پاتولوژی لنف نود، بیماری کی کوچی فوجیماتو بود. بعد از جراحی 2 عدد لنف نود کوچک در اطراف محل جراحی پدیدار شد.نتیجه گیریدر تشخیص افتراقی لنفادنوپاتی خصوصا گردنی در خانم های جوان باید بیماری کی کوچی فوجیماتو را در نظر داشت و از مصرف آنتی بیوتیک در لنفادنوپاتی بدون داشتن دلیل واضح خودداری نمود. بعد از تشخیص نیز پی گیری بیمار از بابت بروز علایم بیماری های اتوایمون و عود الزامی است.
کلید واژگان: کی کوچی فوجیماتو, لنفادنیت نکروزان هیستیوسیتی, لنفادنوپاتیIntroductionKikuchi-Fujimoto disease or histiocytic necrotizing lymphadenitis is a rare but important etiology of cervical lymphadenopathy in young women. This disease is self limited and improves during 2-8 months. Diagnostic key is the pathology of involved lymphnode. Association of the disease with viral and autoimmune disease is not proved yet. In this article two cases of Kikuchi-Fujimoto disease are reported. Case: The first case was a 31 years old female patient with sever fever and right axillary lymphodenpathy (size: 57cm) in which one month after the disease, diagnosis was proved by pathology studies. This patient has erythematous patches in her face and nose in several times that were improved spontaneously. The second case was a 20 years old female patient with fever, chill, headache, weigh loss and cervical lymphadenopathy (size: 21cm). She received antibiotic at several times without any improvement. Finally after 5 months since the beginning of symptoms, the disease was diagnosed as Kikuchi-Fujimoto disease by surgical excision of lymhnode and pathology studies. After the surgery two small lymphnodes were appeared around the surgical site.ConclusionIn differential diagnosis of lymphadenpathy especially cervical in young women, Kikuchi-Fujimoto should be considered. Consumption of antibiotic in lymphadenopathy without clear diagnosis should be avoided. After diagnosis of Kikuchi-Fujimoto, long term work up for recurrence or the appearance of autoimmune disease symptoms is necessary. -
بررسی ارزش تشخیصی بیوپسی آسپیراسیون با سوزن ظریف (FNAB) در لنفادنوپاتی پایدار گردنی در بیمارستان دکتر شریعتی طی سال های 1379 و 1380مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 86، تابستان 1383)، صص 75 -79بیوپسی به وسیله آسپیراسیون با سوزن ظریف (FNAB) روشی ساده، بی خطر و مقرون به صرفه جهت ارزیابی لنفادنوپاتی پایدار (بیشتر از سه هفته) در مواضعی است که قابل لمس باشد (مثل گردن). تشخیص افتراقی لنفادنوپاتی پایدار گردنی وسیع و شامل اختلالات خوش خیم و بدخیم (اولیه شامل لنفون و ثانویه شامل متاستازها) می باشد.در قالب مطالعه ای از نوع ارزیابی پروسیجر به بررسی 61 مورد لنفادنوپاتی به مدت بیشتر از سه هفته در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شریعتی طی سال های 1379 و 1380 که علت قابل توجیهی برای لنفادنوپاتی آنها یافت نشده بود، پرداخته شد. روش اجرای طرح شامل FNAB و سپس بیوپسی باز از همان عقد ه های لنفاوی بود. نمونه های FNAB و بیوپسی باز به ترتیب جهت سیتولوژی و پاتولوژی توسط دو پاتولوژیست به صورت دو سویه کور بررسی شدند.تشخیص ها در سه دسته خوش خیم، لنفوم و کارسینوم متاستاتیک طبقه بندی شدند که در FNAB به ترتیب شامل 37.8% 31.1% و 31.1% و در بیوپسی باز به ترتیب 29.5%، 36.1% و 34.4% بودند. در 55 بیمار نتایج FNAB و بیوپسی باز یکسان بودند. از 6 مورد دیگر، در 4 بیمار تشخیص FNAB خوش خیم و در پاتولوژی لنفوم بود. دو مورد دیگر در پاتولوژی کارسینوم متاستاتیک و در FNAB یک خوش خیم و دیگری لنفوم گزارش شده بود. حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی و دقت FNAB در مقایسه با بیوپسی باز در تشخیص موارد خوش خیم به ترتیب 100%، 88.4%، 78.3%، 100% و 91.8% بود. این مقادیر برای لنفوم به ترتیب 81.8%، 97.4%، 94.7%، 90.5%، 91.8% بود. در مورد کارسینوم متاستاتیک مقادیر فوق به ترتیب عبارت بودند از: 90.5%، 100%، 100%، 95.2% و 96.7%. در هر سه گروه تشخیصی مذکور نتایج FNAB در مقایسه با بیوپسی باز قابل توجه می باشد و FNAB می تواند جایگزین مناسبی برای بیوپسی باز در بسیاری از موارد لنفادنوپاتی پایدار گردن باشد.
-
مقدمهتشخیص لنفادنوپاتی بدخیم برای طرح درمان، مرحله بندی قبل از درمان و تعیین پروگنوز بیماری اهمیتی ویژه دارد. امروزه از روش های تشخیصی گوناگونی که بسیار تهاجمی و پر هزینه هستند، جهت افتراق لنفادنوپاتی های خوش خیم از بدخیم استفاده می شود. استفاده از سونوگرافی به عنوان روشی غیر تهاجمی و کم هزینه و در دسترس پیشنهاد شده است. هدف مطالعه حاضر تعیین ارزش تشخیصی برخی از پارامترهای سونوگرافی در تمایز لنفادنوپاتی های سطحی خوش خیم و بدخیم می باشد.روش هااز غدد لنفاوی 100 بیمار واجد شرایط بررسی پاتولوژیک لنفادنوپاتی سطحی، سونوگرافی انجام شد. در دسترس ترین غده لنفی علامت گذاری و نمونه برداری شد. با مقایسه نتایج سونوگرافی و پاتولوژی، حساسیت و ویژگی تست و تقطه برش مناسب بر اساس منحنی ROC با نرم افزار SPSS نسخه 17 تعیین شد.
نتا یج: از 100 غده مورد بررسی، 55 مورد خوش خیم و 45 مورد بد خیم بودند. نسبت ضخامت کورتکس به مدولا در موارد خوش خیم و بد خیم تفاوت معنی داری نداشت. الگوی خون رسانی و میانگین شاخص های PI (007/0(P= و RI (001/0(P< در غدد بدخیم و خوش خیم تفاوت معنی داری داشتند. ضخامتmm 95/7 کورتکس با حساسیت 2/62%، ویژگی7/72% و دقت 70%، بهترین نقطه تمایز لنفادنوپاتی های بدخیم از موارد خوش خیم بود.بحث و نتیجه گیریمعیارهای کالر داپلر در ترکیب با سونوگرافی Gray scale می توانند در انتخاب بیماران برای انجام بیوپسی یا FNA بسیار کمک کننده باشند، اما نمی توانند به طور کامل جایگزین بررسی پاتولوژیک شوند.
کلید واژگان: کالرداپلر, پاتولوژی, لنفادنوپاتی سطحی, سونوگرافیBackgroundDiagnosis of malignant lymphadenopathy is particularly important for treatment planning، staging before treatment and also for determination of prognosis. Various diagnostic procedures which are expensive and invasive are now used for distinguishing malignant from benign lymphadenopathies. Ultrasound has been proposed as a non- invasive، cost effective and available procedure compared with other procedures. This study was conducted to evaluate some ultra sound parameters in distinction between malignant and benign superficial lymphadenopathies.MethodsLymph nodes of 100 patients who were candidates for pathological evaluation of their superficial lymphadenopathy were evaluated sonographically. The most accessible lymph nodes were marked and then biopsied and sonographic results were compared with pathologic ones، and the sensitivity and specificity of the test and the appropriate cut off point was determined based on the ROC curve and by SPSS 17.ResultsOf 100 evaluated nodes 55 nodes were benign and 45 nodes were malignant. The ratio of cortical thickness to medullary thickness was not significantly different between malignant and benign lymph nodes. There was a significant difference between blood supply pattern and average indices of PI (P=. 007) and RI (P<. 001) between benign and malignant lymph nodes. The best cutoff point of cortex thickness to differentiate malignant from benign lymphadenopathy with 62. 2٪ sensitivity and 72. 7٪ specificity and 70٪ accuracy was 7. 95 mm.ConclusionThe color Doppler criteria in combination with gray scale sonography can be very helpful in choosing patients for biopsy or FNA، but cannot fully replace pathological evaluation.Keywords: Color Doppler, Pathology, Superficial lymphadenopathy, Ultrasound
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 6706
- 186
-
علمی6892
- 6840
- 52
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.