به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۵۵۱۱ عنوان مطلب
|
  • سمیه محبی، امید شکری*، علی خدایی
    سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا یک ابزار شناخته شده جهانی برای اندازه گیری روش های مقابله با استرس قلمداد می شود. با این وجود، پژوهش درباره کاربردپذیری نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا هنوز در ابتدای راه است. پژوهش حاضر با هدف آزمون روان سنجی نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا (CISS-SF؛ اندلر و پارکر، 1994) در بین گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر 300 دانشجوی کارشناسی (150 پسر و 150 دختر) به نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا، مقیاس عزت نفس (SES، روزنبرگ، 1965) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS، واتسون، کلارک و تلگن، 1988) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا از روش آماری تحلیل عامل تاییدی و به منظور بررسی همسانی درونی سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا، ضرایب همبستگی بین سبک های مقابله با عزت نفس و عاطفه مثبت و منفی در دانشجویان گزارش شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه دانشجویان ایرانی ساختار سه عاملی CISS-SF شامل مقابله مسئله محور، مقابله هیجان-محور و مقابله اجتنابی با داده ها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین سبکهای مقابله با عزت نفس و عاطفه مثبت و منفی به طور تجربی از روایی سازه نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا برای زیرمقیاس های مقابله مسئله محور، مقابله هیجان محور و مقابله اجتنابی به ترتیب برابر با 78/0، 79/0 و 79/0 به دست آمد. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقابله مسئله محور، مقابله هیجان محور و مقابله اجتنابی برای سنجش شیوه-های مقابله ای در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است.
    کلید واژگان: تحلیل عاملی تاییدی, نسخه کوتاه سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زا, دانشجویان
    Somayeh Mohebi, Omid Shokri *, Ali Khodaei
    The Coping Inventory for Stressful Situations (CISS) is a globally recognized measure of stress coping methods. However, research into the applicability of the CISS-SF in an Iranian context is still in its infancy. The main purpose of the present study was to investigate psychometric properties of the Coping Inventory for Stressful Situations-Short Form (CISS-SF, Endler & Parker, 1994) among Iranian university students. Three-hundred university students (150 male and 150 female) completed the Coping Inventory for Stressful Situations-Short Form (CISS-SF), the Self-Esteem Scale (SES, Rosenberg, 1965) and the Positive and Negative Affect Schedule (PANAS, Watson, Clark & Tellegen, 1988). The confirmatory factor analysis method and internal consistency were used to compute the CISS-SF's factorial validity and reliability, respectively. Also, in order to examine the construct validity of the CISS-SF, we computed correlations between different dimensions of CISS-SF with self-esteem and positive and negative affect. The results of the confirmatory factor analysis, based AMOS software, showed that three-factor structure of the task-oriented coping, emotion-oriented coping and avoidance-oriented coping in the Iranian sample had good fit with data. Correlational analyses between task-oriented coping and emotion-oriented coping as well as avoidance-oriented coping with self-esteem and positive and negative affect provided initial evidence for the ACS convergent validity. Internal consistency coefficients for the task-oriented coping, emotion-oriented coping and avoidance-oriented coping subscales were .78, .79 and .79, respectively. In sum, these findings provide evidence for the validity and reliability of the CISS-SF as an instrument to measure coping styles among Iranian university students.
    Keywords: Confirmatory Factor Analysis, Coping Inventory for Stressful Situations-Short Form (CISS-SF), University Students
  • سید ابوالقاسم مهری نژاد، سیده منور یزدی*، مریم کشاورز سرقین

    هدف این پژوهش، بررسی رابطه سپاسگزاری و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه های سراسری شهر تهران بود. 299 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. سپس دانشجویان پرسش نامه سپاسگزاری و سبک های مقابله با استرس را تکمیل کردند. نتایج پژوهش بین سپاسگزاری با کلیه زیرمقیاس های سبک مقابله ای مساله مدار و همچنین با برخی از زیرمقیاس های سبک مقابله ای هیجان مدار رابطه مثبت نشان داد. همچنین سپاسگزاری با مقابله از طریق مصرف دارو و مقابله از طریق عدم درگیری رفتاری، رابطه منفی و با مقابله از طریق تفکر آرزومندانه رابطه مثبت نشان داد. نتایج نشان داد که افراد سپاسگزار بیشتر از سبک های مقابله ای کارامد در مقایسه با سبک مقابله ای ناکارامد بهره جستند. بیشترین قدرت پیش بینی سپاسگزاری را در میان سبک های مقابله با استرس به ترتیب سبک مقابله ای هیجان مدار، مساله مدار و ناکارامد دارد. همچنین بین نمره کل سپاسگزاری با سبک های مقابله ای کارامد و ناکارامد رابطه متقابل وجود دارد. این احتمال وجود دارد که افرادی که از میزان سپاسگزاری بالایی برخوردارند، گرایش به استفاده از سبک های مقابله ای کارامد دارند.

    کلید واژگان: سپاسگزاری, سبک های مقابله ای, مساله مدار, هیجان مدار, ناکارامد, دانشجویان
    A. Mehrinejad, M. Yazdi, M. Keshavarz Sarghin

    The present descriptive correlational study aimed to discover the relationship between appreciation and coping styles among university students in Tehran، Iran. Multi-stage cluster sampling method was used to select 299 students. The subjects completed the appreciation questionnaire (AS) and coping with stress-revised (CS-R) questionnaire. The research results showed significant positive relationships between appreciation and all components of problem-focused coping style and components of emotion-focused coping styles. Moreover، while appreciation was negatively associated with using drugs and behavioral disengagement، it had a positive relationship with wishful thinking. The regression analysis showed that appreciative people used useful coping styles more than inefficient styles. Emotion-focused، problem-focused and inefficient coping styles could best predict appreciation. In fact، it was concluded that there existed a mutual relationship between total appreciation grade and useful coping styles. Therefore، individuals with high grades of appreciation would probably tend to use efficient coping styles.

    Keywords: Appreciation, Coping styles, Problem, focused coping, Emotion, Inefficient coping, Students
  • یاسمین عابدینی
    با هدف بررسی رابطه بین کیفیت دوستی و راه های مقابله با تنیدگی تعداد 328 دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از مناطق جغرافیایی جنوب مرکز و شمال شهر تهران انتخاب شدنحد تحلیل یافته ها با استفاده از روش تحلیل عاملی و ضریب همبستگی چنحد متغیری پیرسون انجام گرفت نتایج نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنا داری میان مجاورت فیزیکی با مقابله اجتنابی خود فاش سازی با مقابله هیجان مدار رضایتمندی با مقابله مسئله مدار و صمیمت با مقابله اجتنابی بود همچنین در آزمودنی هایی که دارای جایگاه اجتماعی اقتصادی پایین و متوسط بودند رابطه معنا داری بین مجاورت فیزیکی و مقابله اجتنابی خود فاش سازی و مقابله هیجان مدار رضایتمندی و صمیمیت با مقابله مسئله مدار مشاهده شد درحالیکه در آزمودنی هایی که دارای جایگاه اجتماعی اقتصادی بالا بودند هیچگونه رابطه معنا داری میان عامل های کیفیت دوستی و راه های مقابله با تنیدگی مشاهده نگردید عامل اعتماد در دوستی در هیچ یک از سه گروه فوق رابطه معنما داری با راه های مقابله با تنیدگی نداشته است.
    کلید واژگان: نوجوان, کیفیت دوستی, جایگاه اجتماعی, اقتصادی, مقابله با تنیدگی, تنیدگی
  • زهرا بناءطهرانی، محترم نعمت طاوسی*
    هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه‎ای حرمت خود در رابطه بین سرسختی و سبک‎های مقابله بود. بر مبنای یک طرح همبستگی، 200 نفر از معلمان چهار منطقه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند و به زمینه‎یاب دیدگاه‎های شخصی (موسسه سرسختی، 1985)، سیاهه مقابله با موقعیت تنیدگی‎زا (اندلر و پارکر، 1994) و سیاهه چندبعدی حرمت خود (اوبراین، 1988) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که حرمت خود با سرسختی و سبک مقابله مسیله‎محور همبستگی مثبت و با سبک مقابله هیجان‎محور همبستگی منفی دارد اما با سبک مقابله اجتنابی همبستگی معنادار ندارد. همچنین سرسختی با هر سه سبک مقابله همبستگی منفی داشت. نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد حرمت خود در رابطه بین سرسختی با مقابله مسیله‎محور و اجتنابی نقش واسطه‎ای دارد اما در رابطه بین سرسختی و مقابله هیجان‎محور نقش واسطه‎ای ندارد. بر اساس یافته‎های این پژوهش می‎توان نتیجه گرفت اگرچه سرسختی به‎طور مستقیم با نوع مقابله رابطه ندارد، اما از طریق تاثیر بر حرمت خود، انگیزش لازم برای متوسل شدن به سبک مقابله مسئله محور را فراهم می سازد.
    کلید واژگان: تنیدگی, سرسختی, حرمت خود, سبک‎های مقابله
    Zahra Banatehrani, Mohtaram Nemattavousi *
    The aim of this study was to examine the mediating role of self-esteem in the relationship between hardiness and coping styles. Based on a correlation design, a sample of 200 teachers in Tehran from 4 education areas completed Personal Views Survey (Hardiness Institute, 1985) which evaluates three hardy attitudes in terms of a trait, Coping Inventory for Stressful Situations (Endler & Parker, 1994) and Multidimensional Self-Esteem Inventory (O’brien, 1988). Findings showed that self-esteem correlated with hardiness and problem-focused coping style positively and with emotion-focused coping style negatively, but it did not correlate with avoidant coping style. In addition, hardiness correlated with all the three coping styles negatively. Path analysis showed that self-esteem has a mediating role in the relationship between hardiness and problem-focused and avoidant coping styles but it does not have a mediating role in the relationship between hardiness and emotion-focused coping style. According to the result of this study, although hardiness does not correlate with coping styles positively but, by influencing self-esteem, it provides the needed motivation for applying problem-focused coping style.
    Keywords: Stress, hardiness, self-esteem, coping styles
  • منصور صالحی، عزیزه افخم ابراهیمی، محمد ربیعی
    هدف
    پژوهش حاضر جهت مقایسه راهکارهای مقابله ای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی I انجام شده است.
    روش
    در این پژوهش مقطعی تحلیلی 99 بیمار زن و مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی I که در وضعیت بهبود نسبی بودند، به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند و پرسشنامه راهکارهای مقابله ای شامل پنج راهکار مقابله ای انکار ، درونی کردن، بیرونی کردن، تخلیه هیجانی و خشم در مورد آنها اجرا شد.
    یافته ها
    مقایسه میانگین راهکارهای مقابله ای نشان داد که دو گروه بیمار در کمیت و نوع راهکارهای مقابله ای تفاوت معنی داری ندارند، اما دو جنس صرف نظر از تشخیص محور I در آنها، در راهکارهای مقابله ای تفاوت معنی داری نشان دادند و در زنان گرایشی معنی دار به طرف استفاده بیشتر از راهکارهای مقابله ای دیده شد.
    نتیجه گیری
    این پژوهش، ضرورت پرداختن به روش های مقابله ای خاص در گروه های تشخیصی مختلف و نیز اهمیت در نظر گرفتن راهکارهای مقابله ای را در فرمول بندی های بالینی مطرح می کند.
  • احمد غضنفری
    مقدمه
    بررسی اعتبار و پایایی مقیاس مقابله نوجوانان(ACS) هدف این پژوهش است.
    مواد و روش کار
    1832دانش آموز دختر و پسر کلاس های اول تا سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی که به تصادف انتخاب شده بودند به کمک مقیاس مقابله نوجوانان و پرسش نامه سلامت عمومی بررسی شدند. با بهره گیری از روش تحلیل عاملی، همسانی درونی (ضریب آلفا) و اعتبار همزمان داده ها تحلیل و پایایی و اعتبار این مقیاس محاسبه گردید.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که از مقیاس مقابله نوجوانان 18 عامل قوی و معنی دار می توان استخراج نمود. هم چنین این 18 راهبرد در سه عنصر اساسی دسته بندی شدند. پایایی پرسش نامه 87/0 و پایایی سبک های مقابله بارور، مراجعه به دیگران و نابارور به ترتیب 82/0، 82/0 و 81/0 به دست آمد. نتایج اعتباریابی نیز نشان داد که سبک های مقابله بارور و مراجعه به دیگران با سلامت روانی رابطه مثبت معنی دار و سبک مقابله نابارور با سلامت روانی رابطه منفی معنی دار دارند.
    نتیجه گیری
    پرسش نامه مقابله نوجوانان از اعتبار و پایایی خوبی برخوردار است و برای ارزیابی راهبردهای مقابله ای و سبک های مقابله ای معتبر می باشد.
    کلید واژگان: راهبرد مقابله ای, سبک مقابله, نوجوان, فشار روانی, سلامت روانی, مقایسه مقابله نوجوانان
    A. Ghazanfari
    Introduction
    Assessing reliability and validity of Adolescents Coping Scale (ACS) was in-vestigated.
    Method
    1832 male and female high school students were selected randomly and assessed by the 80-items Adolescents Coping Scale and General Health Questionnaire (GHQ- 28). Factor analysis was used for internal consistency (α) and data concurrent validity, and reliability and validity of the scale was determined.
    Results
    There were 18 main strategies extracted from the ACS. The 18 strategies were cate-gorized as 3 main styles. The overall reliability of ACS was 0.87 and the reliability of produc-tive coping, referring to others, and non productive styles were respectively 0.82, 0.82 and 0.81. Validation results showed that productive coping and referring to others had a significant posi- tive association with mental health, while the non-productive coping style had a significant negative association with mental health.
    Conclusion
    The Adolescents Coping Scale (ACS) is valid and reliable for assessing coping strategies and coping style.
  • محمدعلی بشارت، بهزاد شالچی
    هدف پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دو سوگرا با راهبردهای مقابله با تنیدگی در قالب سه سبک مقابله مسئله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی بود. 223 دانشجو (120 دختر، 103 پسر) با تکمیل فهرست دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1384؛ هازن و شیور، 1987) و مقیاس سبک های مقابله تهران (بشارت، 1385؛ کارور، شییر و وینتراب، 1989) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج وجود رابطه معنادار بین سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله با تنیدگی را نشان دادند. همبستگی بین سبک دلبستگی ایمن با سبک های مقابله هیجان محور مثبت و مسئله محور، مثبت بود، در حالی که با سبک منفی هیجان محور، همبستگی منفی به دست داد. سبک دلبستگی اجتنابی با سبک مقابله مسئله محور و سبک مقابله هیجان محور منفی و سبک دلبستگی دو سوگرا با سبک مقابله هیجان محور مثبت، همبستگی مثبت داشت. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله ای تحت تاثیر سبک های دلبستگی قرار می گیرند.
    کلید واژگان: نظریه دلبستگی, سبک های دلبستگی, سبک های مقابله, تنیدگی
    M. Ali Besharat, Behzad Shalchi
    we examined the relationship between attachment styles (secure, avoidant, and ambivalent) and three strategies of coping with stress (problem-focused, positive emotion-focused, and negative emotion-focused). The Adult Attachment Inventory (Besharat, 2005; Hazan & Shaver, 1987) and the Tehran Coping Styles Scale (Besharat 2005; Carver, Shearer, & Winthrop, 1989) were completed by 120 female and 103 male Iranian students. The results revealed a statistically reliable relationship between attachment styles and coping strategies. Secure attachment style was positively correlated with problem-focused and positive emotion-focused coping styles, and negatively associated with negative emotion-focused co- ping style. Avoidant attachment style was positively cor- related with problem-focused and negative emotion-foc- used coping styles. Ambivalent attachment style was posi- tively correlated with positive emotion-focused coping style. We concluded that coping strategies are influenced by attachment styles.
  • محمدعلی بشارت، حسین نادعلی، کورش عزیزی
    هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ی هوش هیجانی و سبک های مقابله با استرس شامل سبک مقابله مساله محور، سبک مقابله ی هیجان محور مثبت و سبک مقابله هیجان محور منفی بود. چهار صد و سیزده دانشجوی دانشگاه تهران (140 پسر و 273 دختر) در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس هوش هیجانی و مقیاس سبک های مقابله ی تهران را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با سبک های مقابله مساله محور و هیجان محور مثبت همبستگی مثبت و با سبک مقابله هیجان محور منفی همبستگی منفی دارد. هوش هیجانی از راه مولفه های تنظیم و مدیریت هیجان ها، بهره وری یا تسهیل هیجانی و ارزیابی و ادراک هیجانی، استفاده از سبک های مقابله ی مساله محور و هیجان محور مثبت را افزایش و استفاده از سبک مقابله هیجان محور منفی را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: هوش هیجانی, استرس, مقابله
    Dr. M. A. Besharat, H. Nadali K. Azizi, M.A
    IntroductionCoping strategies (styles) play a major role in an individual´s physical and mental health when confronting with stressful situations. “The construct of coping has been defined as the cognitive and behavioral efforts of an individual to manage the external and/or internal demands encountered during specific stressful situation” (Lazarus & Folkman, 1984). Coping responses have been categorized into three broad higher order functions including problem-focused (task-oriented) coping, emotion-focused coping, and avoidance-focused coping (Billings & Moos, 1981; Zeidner & Endler, 1996). Problem-focused coping refers to actions that are employed in order to reduce demands or increase skills to manage demands. Emotion-focused coping represents the actions that are employed in order to change the meaning of a stressful situation as well as to regulate the resulting negative emotions. Finally, avoidance-focused coping refers to actions that are employed in order to disengage oneself from a stressful situation. One factor that impacts on people´s ability to cope with stress is their level of emotional intelligence “(Salovey, Mayer & Caruso, 2002). According to Mayer and Salovey (1997), emotional intelligence is a multi-dimensional construct which can be divided into (a) the perception of emotion, (b) the emotional facilitation of thinking, (c) the emotional understanding, and (d) the emotional management (p. 1091). Research evidence suggests that higher emotional intelligence is related to positive interpersonal qualities (e.g., Petrides & Furnham, 2000; Sakofske, Austin, & Minski, 2003; Salovey et al., 2002; Schutte, Malouff, Hall, Haggerty, Cooper et al., 1998). Empirical studies have also found that low emotional inteeligence is associated with more maladaptive coping strategies and high emotional inteeigence is associated with more adaptive coping strategies (Furnham, Petrides, & Spencer-Bowdage, 2002; Salovey, Strod, Woolery, & Epel, 2002). The aim this study was to examine the relationship between emotional inteeligence and coping styles with stress in a sample of students. On the basis of existing evidence, our hypotheses were twofold: First, it was expected that emotional intelligence would correlate positively with problem-focused and positive emotional focused coping styles. Second, it was predicted that emotional intelligence would correlate negatively with negative emotional focused coping style. Mehod Participants and Procedure A total of 413 undergraduate students (140 boys and 273 girls) from the University of Tehran tood part as volunteers in the present study (mean age= 20. 77 years, age range= 19 to 28, SD- 2. 70). Participants were asked to take part in a "study on personality and behavior" via announcements made by relevant lectures in classrooms. Questionnaires were completed in caasses consisting of 20-30 students in the presence of the researchers who gave a brief description of the materials and answered questions. All participants were asked to complete the Emotional Intelligence Scale (EIS; Austin, Saklofske, Huang, & McKenney, 2004; Schutte et al., 1998) and the Tehran Coping Styles Scale (TCSS; Carver, Scheier, & Weintrub, 1989; Besharat, 1387/2008). MeasuresEmotional Intelligence Scale-41- The EIS-41 is a revised version of the 33-item emotional intelligence scale of Schutte et al. (1998), devised by Austin et al. (2004). Adequate psychometric properties of the scale and a three-factor structure including Optimism/Mood Regulation, Utilization of Emotions and Appraisal of Emotions have been reported 9Austin et al., 2004; Besharat, 2007; Schutte et al., 1998). Tehran Coping Styles Scale (TCSS)- The TCSS is a 60- item scale devised by Carver et al. 91989) and validated by Besharat (1387/2008) for Iranian populations. Adequate psychometric properties of the scale and a three-facor structure including problem-focused coping, positive emotional-focused coping and negative emotional-focused coping styles have been reported (Besharat, 1387/2008; Carver et al., 1989). ResultsA correlational analysis was performed to assess the kind of association existing among components of emotional intelligence with coping styles including problem-focused, positive emotional focused, and negative emotional focused. Analysis of the data involved both descriptive and inferential statistics including means, standard deviations, analysis of variance, Pearson´s correlation coefficient, and regression analyses. The results revealed that emotional intelligence was positively associated with problem-focused and positive emotional focused coping styles, and negatively associated with negative emotional focused coping style.DiscussionThe present study found that emotional intelligence, as measured by EIS-41 in a student sample, was positively associated with the use of problem-focused and positive emotional focused coping styles and negatively with the use of negative emotional focused coping style. These findings are consistent with those of previous studies in which higher emotional intelligence was found to be associated with more adaptive coping styles and low emotional intelligence was found to be associated with more maladaptive coping styles (Furnham et al., 2002; Petrides & Furnham, 2000; Saklofske et al., 2003; Salovey et al., 2002). Emotional intelligence is supposed to influence coping strategies through management and regulation of emotions, utilization and facilitation of emotions, and appraisal of emotions.
  • سید محمد جواد سیادتی *
    اقتضای قاعده «مقابله به مثل» بر مماثلت و همانندی در مقابله با متجاوز است؛ ولی این اقتضا با موانعی روبه روست که صاحب حق را دچار محدودیت هایی می کند. یکی از این موانع، مقابله به مثل از طریق حرام است. محرماتی که خارج از فضای مقابله به مثل، فی نفسه و به عنوان اولی حرام اند (مانند قذف و لواط) و همچنین، محرماتی که براثر عروض عناوین ثانویه حرام شده اند (مانند سب جایزی که به موجب وهن دین، غیرجایز می شود) در مقام مقابله به مثل نیز حاکم بر این قاعده اند. این محرمات به تجاوزدیده حق نمی دهند که برای استیفای حق خود، مثل آن حرام ها را مرتکب شود. باوجود این، محرماتی که براثر عروض عناوین ثانویه حلیت می یابند، در مقام مقابله به مثل جایزند، مانند قتل نفس محترمه در جنگ درصورت ضرورت.
    البته، در این میان حرام هایی مانند زنا، ناسزاگویی به منسوبان طرف مقابل و شکستن استخوان، موضوعا از مقابله به مثل خارج اند؛ زیرا در اولی و دومی تقابل بالمثل رخ نمی دهد، و در سومی حفظ المثل ممکن نیست.
    در مواردی که مقابله به مثل حرام است، راه هایی جایگزین برای استیفای حق قرار داده شده است، مانند مقابله ازطریق حلال و استفاده از حد، تعزیر، دیه و ارش.
    کلید واژگان: مقابله به مثل, تقابل بالمثل, قصاص, سب درمقابل سب, مقابله به مثل حرام, تقاص
    Seyed Mohammad Gavad Siadati *
    The nature of "reciprocity" rule is based on a similarity to counteracting aggressor, but this is faced by obstacles placing restrictions on a rightful person. One of the barriers is reciprocity from the prohibited act. The prohibitions which beyond their reciprocity sphere, by themselves and as the first title are forbidden acts (such as false accusation of sexual intercourse and sodomy), and as well as those which, as the secondary titles, are the prohibited actions (like permissible insult that is considered as impermissible because of humiliation of religion), shall govern this rule in the face of taking counteraction. These prohibitions don not give to the victims to commit the same prohibited acts in order to receive their rights. Nevertheless, the prohibitions which became lawful for the secondary titles, in the state of taking counteraction, are permitted such as murdering a respected person during a war because of necessity. Of course, in the meanwhile, some prohibitions such as fornication, insulting the relatives of the opponent and the breaking the bone are subjectively out of the counteraction, for in the first and second prohibitions, reciprocal action does not occur, and in the third one, protecting the equivalence is not possible. Where reciprocity is forbidden in cases, there are some alternative ways for receiving the right such as reciprocal lawful act, and applying had (determined penalty), ta`zir (discretionary punishment), diya (blood money) and arsh (indemnity for defect).
    Keywords: reciprocity, qisas (retaliation), reciprocal insult, reciprocal forbidden act, retribution
  • مریم تولایی، محمدحسین فلاح *، روناک عشقی نوگورانی، سید علیرضا افشانی
    این پژوهش با هدف مطالعه کیفی سبک های مقابله ای زنان آسیب دیده از عهدشکنی همسر بود. پژوهش با روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. نمونه مورد مطالعه 20 زن آسیب دیده از عهدشکنی همسر در بازه سنی 57-22 ساکن شهر اصفهان که در سه ماهه سوم سال 1396 و چهارماهه اول 1397 به دلیل عهدشکنی همسر به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کردند، به شیوه هدفمند انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. تحلیل داده ها منجر به ایجاد سه مضمون اصلی سبک های مقابله ای نامنعطف، سبک های مقابله ای فعل پذیر و سبک های مقابله ای فعال و برای هرکدام مضمون های فرعی شامل سبک های مقابله ای نامنعطف (نگرانی، نشخواری و رقابتی) ، سبک های مقابله ای فعل پذیر (اجتنابی، تسلیمی و انحراف توجه) و سبک های مقابله ای فعال (حمایت طلبی، مشارکتی و توافقی) شد و نشان داد که زنان آسیب دیده از عهدشکنی همسر از سبک های مقابله ای یکسانی استفاده نمی کنند، برخی عوامل همانند چگونگی افشای عهدشکنی، کیفیت روابط زناشویی، باورها و اعتقادات مذهبی، حمایت اجتماعی و خانوادگی و وجود فرزند بر چگونگی سبک های مقابله ای آنان نقش مهمی داشت.
    کلید واژگان: سبک های مقابله ای, زنان آسیب دیده از عهدشکنی, مطالعه کیفی
    maryam tavallaei, Mohammad Hossein fallah*, Ronak Ashghi nogorani, Seyed Alireza Afshani
    The purpose of this research was to study the coping styles of betrayed women in a qualitative way. This study employed a qualitative approach along with the phenomenology method. The sample consisted of 20 women between 22-57 years old who confered on Isfahan counseling centers in late third quarter of 1396 and early four months of 1397 and selected through purposive sampling and were investigated by a semi-structured interview. To analyze the data, open, axial and selective coding was used. analysis resulted in 3 main themes of coping styles: inflexible, inactive, active. For each of themes, three subthemes were created including inflexible(anxiety, ruminative and comparative), inactive(avoiding, submitting and distracting) and active(supporting, participatory and agreementory). The results showed that the coping styles do not experience similarly by all betrayed women. Some factors such as how revealing infidelity, the quality of marital relationships, religious beliefs, social and family supports and existence of children had an important effect on coping styles. Given the fact that the findings have been elicited out of a native study, they may play a vital role in developing the intervention packages.
    Keywords: coping styles, betrayed women, qualitative study
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال