به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۳۲۴۶ عنوان مطلب
|
  • جهانگیر کرمی، مریم ضابط
    زمینه و هدف
    نشانگان اضطرابی در کودکان پیش دبستانی از شایع ترین اختلال های روان شناختی کودکان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رابطه درمانی والد –کودک بر کاهش نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی انجام گرفت.
    روش
    این پژوهش از نوع آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان پیش دبستانی شهر کرمانشاه بود. نمونه ای به حجم 24 نفر از مادرانی که بر اساس مقیاس اسپنس (نسخه والدین، 2001) دارای کودکانی با نشانگان اضطرابی بودند، از میان 3 مهدکودک واقع در کرمانشاه به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 10 جلسه رابطه درمانگری والد-کودک به صورت گروهی شرکت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که رابطه درمانی والد- کودک توانسته است نشانگان اضطرابی را به طورمعناداری کاهش دهد (05/0>P).
    نتیجه گیری
    می توان نتیجه گرفت رابطه درمانی کودک – والد می تواند برای کاهش نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: رابطه درمانی کودک, والد, نشانگان اضطرابی, کودکان پیش دبستانی
    Jahangir Karami, Maryam Zabet
    Background and
    Purpose
    Anxiety syndrome is among the most common psychological disorders in preschoolers. This study was conducted to investigate the efficacy of child-parent relationship therapy in reducing anxiety symptom of preschoolers.
    Method
    Present research was an experimental study with control group. Population consisted of the all the mothers of preschoolers in Kermanshah. Sample consisted of 24 mothers of children with anxiety syndrome (according to Spence Children’s Anxiety Scale) that were selected using random cluster sampling method from three kindergartens in Kermanshah، and randomly assigned to experimental or control groups. The experimental group received a 10-session child-parent relationship therapy، while the control group received no intervention.
    Finding
    The results of covariance analysis showed that child-parent relationship therapy could significantly reduce anxiety syndrome in preschoolers (p ≤ 0. 05).
    Conclusion
    According to our findings، child-parent relationship therapy can be used for reducing anxiety syndrome in preschool children.
    Keywords: Child, parent relationship therapy, anxiety syndrome, preschoolers
  • محمد کریم خداپناهی*، سعید قنبری، حسین نادعلی، پریشا سیدموسوی
    هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های روابط مادر کودک و نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی بود. 291 زن به روش نمونه برداری خوشه ایاز بین مادران کودکان 2 تا 6 سال شهر تهران، انتخاب شدند و به مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی (اسپنس و دیگران، 2001) و مقیاس روابط کودک- والد (پیانتا، 1992) پاسخ دادند. نتایج آزمون های همبستگی و تحلیل رگرسیون مشخص ساختند که روابط مثبت مادر- کودک، پیش بینی کننده منفی نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی، وسواس بی اختیاری و ترس از جراحت های جسمانی است. در حالی که تعارض مادر-کودک یک پیش بینی کننده مثبت نشانگان اضطرابی به ویژه اضطراب تعمیم یافته، اضطراب اجتماعی و ترس از جراحت های جسمانی در کودکان است. همچنین وابستگی مادر-کودک پیش بینی کننده مثبت نشانگان اضطرابی به خصوص در مورد اضطراب جدایی است. نتایج این پژوهش بر استلزام توجه به روابط مادر- کودک در ارزیابی وضعیت کودکان، به ویژه در موقعیتهای بالینی و ضرورت طراحی و استفاده از نیمرخ درمانی توسط متخصصان بالینی کودک تاکید داشتند.
    کلید واژگان: روابط مادر, کودک, اضطراب, کودک پیش دبستانی
    Mohammad Karim Khodapanahi*, Hossein Nadali, Saeed Ghanbari, Parisa Seyed Mousavi
    The relationship between the components of mother-child relationship with anxiety syndrome in preschool children was investigated. 291 females selected by cluster sampling method from a group of mothers with children aged 2-6 years old in Tehran completed the Preschool Anxiety Scale (Spence et al, 2001) and Child-Parent Relationship Scale (Pianta, 1992). The results obtained from regression analysis and correlation showed that positive relationship of mother-child was a negative predictor of the social anxiety disorder, obsessive-compulsive symptoms and the fear of physical injuries. Whereas conflict in mother-child relationship was a positive predictor of anxiety symptoms, especially generalized anxiety, social anxiety disorders and fear of physical injuries. Also, the dependence of mother-child positively predicted anxiety syndrome, in particular separation anxiety. The implications of mother-child relationship in the assessment of children's welfare, especially in clinical contexts and the need for formulation and implementation of treatment profiles by child clinicians were discussed.
    Keywords: child, mother relationships, anxiety, preschooler
  • منصوره نیکوگفتار*، سارا الیاسی بختیاری
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ادراک خود، حمایت اجتماعی ادراکشده و خطرپذیری در دانشجویان دارای نشانگان اضطراب اجتماعی و عادی بود.
    روش
    در چارچوب یک مطالعه علی- مقایسه ای 303 دانشجوی مقطع کارشناسی (147 دختر، 156 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و با آزمون های اضطراب اجتماعی (SPIN)، ادراک خود (BSCT)، حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) و خطرپذیری (IARS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو راهه صورت گرفت.
    یافته ها
    بر اساس یافته های این پژوهش میانگین ادراک خود، در گروه عادی بالاتر از گروه با نشانگان اضطرابی بود و تفاوتی برحسب جنس یافت نشد. میانگین حمایت اجتماعی ادراکشده در گروه عادی بالاتر از گروه با نشانگان اضطرابی و در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر بود. در میان خرده مقیاسه ای حمایت اجتماعی، میانگین هر سه خرده مقیاس خانواده، دوستان و افراد مهم در گروه عادی بالاتر از گروه با نشانگان اضطرابی بود ولی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری یافت نشد. میانگین خرده مقیاس دوستان در دانشجویان دختر بالاتر از دانشجویان پسر به دست آمد. در رابطه با خطرپذیری، میانگین گروه ها صرفا در زیرمقیاس خشم، گروه عادی پایین تر از گروه با نشانگان اضطرابی و در دختران میانگین نمرات مواد، الکل و رفتار جنسی پایینتر از پسران بود.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان داد که گروه با نشانگان اضطراب اجتماعی، ادراک خود و حمایت اجتماعی پایینتر و خطرپذیری بالاتری را نسبت به گروه بدون نشانگان گزارش کردند.
    کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, ادراک خود, حمایت اجتماعی ادراک شده, خطرپذیری, دانشجویان
    M. Nikoogoftar*, S. Elyasi Bakhtiari
    Introduction
    The purpose of this study is to comparing self-perception, perceived social support and risking in students by symptoms of social anxiety with normal group. The statistical society of the study include whole of B.A. students of Islamic Azad University at Karaj.
    Methods
    The samples include 303 (147 female, 156 male) which has selected randomly. The SPIN, BSCT, MSPSS, IARS tests has been evaluated. The present research is causal-comparative. The data analysis has done by two-way variance.
    Results
    The study findings showed that: The mean of self-perception in normal group is more than anxiety group and there is not any difference between subjects. The mean of perceived social support is more than anxiety group. The mean of perceived social support in female students is more than male students. Between subscales of social support, the mean of three subscales include family, friends and important persons in normal group is more than anxiety group. There isn’t any difference between mean of family and important person subscales in female and male students but friends’ subscales in female students was more than male students. In relationship between risking, the mean of groups of anger’ subscale, in normal group was lower than anxiety group and mean of drug, alcohol, sexual behavior is lower than male students.
    Conclusion
    According to the results the students by signs of social anxiety had lower levels of self-perception and perceived social-support and higher levels of risk-taking as compared by normal students.
    Keywords: Social anxiety, self, perception, perceived social support, risking
  • منصور صالحی، محمدحسین سالاری فر، مینا هادیان
    هدف
    در این پژوهش سلامت روانی مادران دارای کودکان دچار اختلال روانپزشکی با سلامت روانی مادران کودکان بدون شکایت روان شناختی مقایسه شده است.
    روش
    با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس 57 نفر از مادران کودکان دچار اختلال روانپزشکی و 56 نفر از مادران کودکان بدون شکایت روان شناختی انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها پرسش نامه ی 28 سوالی سلامت عمومی به کار برده شد و تحلیل داده ها به کمک تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین نمرات مادران کودکان دچار اختلال روانپزشکی در خرده آزمون های نشانگان جسمانی، نشانگان اضطرابی، کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی بیشتر از میانگین نمرات مادران کودکان بدون شکایت روان شناختی است و این تفاوت در نشانگان اضطرابی بیشتر می باشد.
    نتیجه گیری
    مادران کودکان دچار اختلال روانپزشکی در مقایسه با مادران کودکان بدون شکایت روان شناختی از افسردگی و اضطراب بیشتر و کارکرد اجتماعی و سلامت جسمانی پایین تری برخوردارند.
    کلید واژگان: سلامت روان, مادران, اختلال روانپزشکی, کودکان, GHQ, 28
    M. Salehi, M. H. Salarifar, M. Hadian
    Objectives
    In this project, the mental health status of mothers with children afflicted with psy-chiatric disorders was compared with that of the mothers of children without psychological comp- laints.
    Method
    57 mothers of children afflicted with psychiatric disorders and 56 mothers of children without psychological complaints were selected as the subjects of the study via available sampling. The subjects from the two groups were matched in terms of some demographic variables. To collect data the 28-question version of General Health Questionnaire was used. Data were analyzed via multivariate analysis of variance.
    Findings
    The mean scores of mothers of children with psychiatric disorders were higher than those of the mothers of children with no psychological complaints in the subscales of somatic synd- rome, anxiety syndrome, social functioning, and depressive syndrome the difference was more con- siderable in anxiety syndrome.
    Results
    The mothers of children afflicted with psychiatric disorders experience more depression and anxiety, lower social functioning and physical health than mothers of children with no psy-chological complaints.
    Keywords: mental health, mothers, psychiatric disorder, children, GHQ, 28
  • رضا فرجی*، علی اصغر کاکاجویباری، ایوب مرادی، مجتبی رنجبری، مهناز علی اکبری دهکردی، محمد یمینی
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه شایستگی اجتماعی و نشانگان اضطرابی در دانش آموزان یکزبانه و دوزبانه انجام گرفت.
    روش
    برای انجام این پژوهش 160 دانش آموز در سال تحصیلی 94-1393، شامل 80 دانش آموز یک زبانه و 80 دانش آموز دوزبانه، به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله-ای از بین دبستان های استان کرمانشاه، انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی و علی- مقایسه ای بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شایستگی اجتماعی فلنر و همکاران و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تجزیه وتحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) انجام گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات شایستگی اجتماعی و بعد مهارت های رفتاری در گروه دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه تفاوت معنی داری وجود ندارد (001/0=ἡ، 05/0˃P). اما دانش آموزان یک زبانه به طور معناداری از میانگین مهارت های شناختی بالاتر و میانگین انگیزش و انتظارات پایین تری نسبت به دانش آموزان دوزبانه برخوردارند (05/0˂P). همچنین بین میانگین همه نمرات نشانگان اضطرابی از جمله نشانگان اضطراب کلی، اضطراب عمومی، اضطراب وسواس، اضطراب اجتماعی، اضطراب آسیب فیزیکی، اضطراب جدایی و اضطراب هراس در گروه دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارتی دانش آموزان یک زبانه از میانگین نشانگان اضطرابی کمتری نسبت به دانش آموزان دوزبانه برخوردارند.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش، به نظر میرسد که دانش آموزان دوزبانه نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولین هستند. لذا در مناطقی که دانش آموزان دوزبانه وجود دارند، باید معلمین، مدیران و مسئولین امر آموزش وپرورش نسبت به زبان مادری این دانش آموزان اطلاعات و آموزش های کافی ببینند.
    کلید واژگان: شایستگی اجتماعی, نشانگان اضطرابی, یک زبانه, دوزبانه, کودکان دبستانی
    R.Faraji*, A. A.Kakajoybari, A. Moradi, M.Ranjbari, M. Ali Akbari Dehkordi, M.Yamini
    Introduction
    The purpose of the present research is to study and compare the social competence and anxiety symptoms among monolingual and bilingual students.
    Method
    The study method was descriptive & casual-comparative; and the study population was all students of primary schools in Kermanshah during academic year 2014-2015 that 160 students (80 monolingual and 80 bilingual were selected as study sample by using multi-stage cluster sampling. The instruments of study were social competence questionnaire (Flenz et al.) and Spans Child Anxiety Scale (SCAS). Data analyzed by using MANCOVA.
    Results
    Findings indicate that there is no significant difference between the social competence scores and behavioral skills among monolingual and bilingual students (p>0.05, ἡ=0.001). Also cognitive skills monolingual students significantly was more than bilingual students but motivation and expectation were lower in contrast with bilingual students (p
    Conclusion
    According to these results, bilingual students need to more attention and teachers and other responsible person should have enough information about their mother language.
    Keywords: social competence, anxiety syndromes, monolingual, bilingual, primary school students
  • منصور بیرامی، یزدان موحدی *، کلثوم کریمی نژاد
    مقدمه
    فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم دربرگیرنده ی دانش، فرآیندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت و یا کنترل می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط باورهای فراشناختی با نشانگان اضطرابی و علائم وسواسی در جمعیت غیر بالینی انجام شده است.
    روش
    تعداد 327 نفر (182 دختر و 145 پسر) از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان به صورت تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک به پرسش نامه های باورهای فراشناختی ولز و کارترایت، اضطراب بک و علائم وسواسی مادزلی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد.
    نتایج
    بین نمرات افراد در مولفه های های باورهای فراشناختی با نشانگان اضطرابی و علائم وسواسی همبستگی مثبت معناداری وجود داشت، به عبارتی با افزایش نمره ی فرد در مقیاس فراشناختی، نشانگان اضطرابی و علائم وسواسی فرد بیشتر می شود. هم چنین، رابطه ی نمره کلی با نمرات افراد در ابعاد کنترل ناپذیری و خطر، باورهای مثبت درباره نگرانی، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی معنی داری بود (P<0.001). همچنین بین دختران و پسران از نظر باورهای فراشناختی تفاوت معنی داری وجود نداشت.
    بحث و نتیجه گیری
    باورهای فراشناختی از عوامل موثر در سلامت روانی هستند و می توان با تغییر فراشناخت هایی که شیوه ناسازگارانه ی تفکرات منفی را زیاد می کنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد.
    کلید واژگان: باورهای فراشناختی, نشانگان اضطرابی, علائم وسواسی
    Mansour Beirami, Yazdan Movahedi *, Kolsoum Kariminejad
    Introduction
    Meta-cognitive is a multidimensional concept. The concept includes knowledge, processes, and strategies which monitor, evaluate and control the cognition. The current study has been done to investigate the relationship between metacognitive beliefs and anxiety and OCD symptoms in nonclinical population.
    Method
    327 students (182 female students and 145 male students) of Lorestan School of Medicine were selected by multistage cluster random sampling. They were asked to reply the demographic information and also complete the Wells and Cartwright Metacognitive Questionnaire, Beck Anxiety and Maudsely OCD Symptoms Questionnaire. Data were analyzed by Pearson Correlation Coefficients and Multivariate Regression Analysis.
    Results
    There was a significant positive correlation between metacognitive beliefs scores and anxiety and OCD symptoms. In other words, as the metacognitive scale score of the individual increases, OCD and anxiety symptoms will increase, too. There was also a significant relationship between total scores of both scales and scores on uncontrollability and risk, positive beliefs about anxiety, cognitive confidence and need to thought control and self-consciousness (pDiscussion and
    Conclusion
    Dialectical behavior therapy could help the patients with OCD, by training emotional regulation strategies, tolerance and acceptance of negative emotion, to learn how to work effectively on the obsession. Metacognitive beliefs are effective factors in mental health. It is possible to improve student's mental health by changing metacognitive beliefs which enhance maladaptive and negative thinking styles or general negative beliefs.
    Keywords: Metacognitive Beliefs, Anxiety Symptoms, OCD
  • لیلا ناصری، یسری عزیزپور، محمدرضا صیدی، ملوک رحمانی، کورش سایه میری
    مقدمه
    تغییرات سریع اجتماعی- فرهنگی، تغییر ساختار خانواده و تغییر سبک زندگی، انسان ها را با مسائل گوناگون روبه رو می کند. مقابله با این تغییرات نیازمند توانمندی های روانی- اجتماعی است و نیازهای زندگی امروزه، نقش تعیین کننده تامین سلامت روان افراد برای همگام شدن با این تغییرات را بیش از پیش مشخص می نماید. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایلام انجام شده است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون است. در این پژوهش 61 نفر از دانشجویان جدیدالورود سال1391 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند که از این تعداد 34 نفر در گروه آزمایش و 27 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرک مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS ویرایش20 و آزمون های کوواریانس تک متغیری (برای بررسی کلی سلامت روان)، چند متغیری (برای بررسی زیرمقیاس های سلامت روان) وt زوجی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که، براساس آنالیز کوواریانس تک متغیره، بین دو گروه آزمایش و کنترل در مقیاس های نشانگان جسمانی (P=.002)، نشانگان نارسا کنش وری اجتماعی (p=0.001) و نشانگان افسردگی (p = 0.048) ارتباط معنی دار بود، ولی در مقیاس نشانگان اضطرابی (p = 0.174) ارتباط معنی دار نبود. آنالیز کوواریانس چند متغیری نیز نشان داد، تفاوت بین زیر مقیاس های سلامت روان در گروه آزمایش و کنترل معنی دار بوده است (P=.002). با توجه به آنالیز t زوجی در گروه آزمایش، مهارت های زندگی باعث کاهش میانگین نمرات پس از آزمون در مقایسه با نمرات پیش از آزمون در مقیاس های نشانگان جسمانی (p=0.001)، نشانگان اضطرابی (006/0p=)، نارسا کنش وری اجتماعی (p = 0.017) و نشانگان افسردگی (p=0.001) شد.
    نتیجه گیری
    آموزش مهارت های زندگی بر کاهش نمره سلامت روان دانشجویان تاثیر داشته است و آموزش این گونه مهارت ها باعث ارتقای عملکرد در دانشجویان جدیدالورود می شود.
    کلید واژگان: آموزش, مهارت های زندگی, سلامت روان, دانشجویان
    Naseri L., Azizpour Y., Saiedy Mr, Rahmani M., Sayehmiri K.*
    Introduction
    The rapid socio-cultural changes، i. e. changing the structure of the family and human lifestyle can change the humans with various issues. The deals with these changes require psycho-social abilities. In the present paper it had been reviewed the effect of educating life skills on the mental health of students of Ilam University of medical sciences.
    Methods
    This is a quasi-experimental research using post and pre tests. In this study، 61 freshmen were selected through stratified random sampling method in 2013. From this population، 34 ones were in the experimental group and 27 in the control group. For data collection، the general health questionnaire of Goldberg was used. The data were analyzed using SPSS20 software. The univariate analysis of covariance and multivariate analysis of covariance and paired T-test were analyzed.
    Results
    The results showed that based on univariate analysis there was a significant correlation between the experimental and control groups in the scales of physical symptoms (p = 0. 002)، social dysfunction symptoms (p = 0. 001) and depression symptoms (p = 0. 048)، but there was not a significant relationship in the scale of anxiety symptoms (p = 0. 174). Multivariate analysis of covariance showed that there are significance deference between the subscales of mental health in experimental and control groups (P=. 002). According to the analysis of paired t-test in the experimental group، life skill decreased the mean of scores in posttest compared to the pretest in the scales of the physical (p=0. 001)، anxiety (p=0. 006)، social dysfunction (0. 017) and depression (p=0. 001).
    Conclusion
    Life skills training had an effect on reducing the impact of students'' mental health scores. Training of these kinds of skills causes the progress among the freshmen.
    Keywords: Education, Life skills, Mental Health, Student
  • محبوبه والا، محسن دهقانی، علیرضا کیامنش
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی پایایی، اعتبار و هنجاریابی فرم کوتاه پرسش نامه ترس از درد (FPQ-SF) در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان ایرانی انجام شد.
    روش
    600 دانشجو از دو دانشگاه شهید بهشتی و علوم و تحقیقات تهران پرسش نامه ترس از درد را تکمیل نمودند. سپس با روش تحلیل عاملی، مدل سه عاملی 30 آیتمی اولیه McNeil و Rainwater و مدل 4 عاملی 20 آیتمی Asmundson و همکاران، پرسش نامه ها ارزیابی شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که هیچ یک از این دو مدل برازندگی قابل قبولی در نمونه ایرانی ندارند. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، مدلی چهار عاملی با 24 آیتم برای نمونه مورد بررسی استخراج گردید. این چهار عامل با توجه به محتوایشان عبارت از درد شدید، درد خفیف، درد پزشکی و دندان پزشکی و درد تزریق بود. نتایج آلفای کرونباخ حاکی از آن بود که میزان پایایی نمره کل ترس از درد و هر یک از زیر مقیاس های درد شدید، درد خفیف، درد پزشکی و دندان پزشکی و درد تزریق به ترتیب 83/0، 80/0، 76/0 و 89/0 است. اعتبار همگرا نیز از طریق تعیین ضریب همبستگی با مقیاس نشانگان اضطرابی درد (PASS-20) و مقیاس حساسیت اضطراب (ASI) محاسبه و نشان داده شد که نمره کلی ترس از درد و همه زیرگروه هایش با نمره کلی نشانگان اضطرابی درد و خرده مقیاس هایش و نمره کلی حساسیت اضطراب همبستگی مثبت و معنی داری داشته و مقادیر آن بین 104/0 تا 392/0 بوده است.
    نتیجه گیری
    بر طبق نتایج این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل عاملی مدل جدید پرسش نامه ترس از درد با چهار عامل و 24 آیتم استخراج گردید و بررسی اعتبار و پایایی آن نشان داد که پرسش نامه به دست آمده واجد ویژگی های لازم برای سنجش ترس از درد در پژوهش های روان شناختی و مطالعات غیربالینی ترس از درد در جامعه ایرانی می باشد.
    کلید واژگان: درد, درد حاد, درد مزمن, پرسش نامه ترس از درد (FPQ), مقیاس نشانگان اضطرابی درد (PASS, 20), مقیاس حساسیت اضطراب (ASI), تحلیل عاملی تاییدی, تحلیل عاملی اکتشافی, اعتبار, پایایی
    Vala M., Dehghani M., Kiamanesh Ar
    Background and Aims
    In this research, we intended to normalize and examine the reliability and validity of the Fear of Pain Questionnaire-Short Form (FPQ-SF) among Iranian university students.
    Method
    A random sample of 600 students participated in this study. Using confirmatory factor analysis, a 3-factor model with 30 items and a 4-factor model with 20 items were evaluated. For reliability assessment, we used Chronbach’s alpha and for validity applied, convergent validity. Convergent validity was measured through correlation between pain anxiety symptoms scale (PASS-20) and anxiety sensitivity index (ASI).
    Results
    The confirmatory factor analysis (CFA) reassessment of McNeil and Rainwater's 3-factor 30-item model and Asmundson et al proposed 4-factor 20-item model indicated a poor fit to the data. As such, exploratory factor analysis using 4-factor model (severe pain, minor pain, medical and dental pain, and injection pain) with 24 items was developed. The results of Chronbach's Alpha for fear of pain and each of subscales of severe pain, minor pain, medical and dental pain, and injection pain were 0.83, 0.83, 0.80, 0.76 and 0.89, respectively for total sample.
    Conclusion
    Based on the results of this study, it was found that fear of pain questionnaire with four factors and 24 items shows acceptable psychometric properties in psychological research and clinical assessment of fear of pain in Iranian population.
  • سارا امان اله خانی قشقایی، حجت اله جاویدی*، حسین بقولی، مجید برزگر

    پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و شیوه والدگری در دو گروه مادران نوجوانان با نشانه های اضطرابی و عادی میباشد. نمونه گیری در دو مرحله و تصادفی خوشه ای بود.مرحله اول، شامل 363 نفر از دانش آموزان هفتم، هشتم و نهم مدارس4 ناحیه شیراز سال 97-98 بودند.مقیاس سنجش نشانگان اضطراب، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه داس 21 سوالی بود.با توجه به نمرات به دست آمده 100 نفر از نمونه انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند (50نفر مادران نوجوانان با نشانگان اضطرابی و 50نفر مادران عادی).مادران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج،پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه سبکهای فرزندپروی دیانا بامریندرا تکمیل کردند. تجزیه تحلیل باآزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تعقیبی توکی انجام شد. یافته ها نشان دادند که بین میانگین مادران اضطرابی و میانگین مادران عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛درتنظیم شناختی هیجان، تفاوت در راهبردهای سازش یافته و غیرسازش یافته وجود دارد. میانگین راهبردهای سازش یافته در مادران عادی بالاتر از اضطرابی بود و میانگین راهبردهای سازش نایافته در گروه اضطرابی بالاتر بود.درحساسیت اضطرابی کلیه زیر مقیاسها تفاوت معنادار بود،که میانگین تمام زیرمقیاس های حساسیت اضطرابی درگروه اضطرابی بالاتر از گروه عادی بود.در سبک های والدگری تفاوت معنادار دو گروه در شیوه والدگری سهل گیر و مستبد بدست آمد.گروه اضطرابی در هر دو زیرمقیاس میانگین بالاتری از گروه عادی داشت.نتایج پژوهش نشان داد که شیوه های فرزند پروری والدین، راهبردهای شناختی که برای تنظیم هیجاناتشان و نوع واکنششان به حساسیت نسبت به اضطراب از عوامل تاثیرگذار بر سلامت نوجوانان است.

    کلید واژگان: نشانگان اضطرابی, تنظیم شناختی هیجان, حساسیت اضطرابی, شیوه های والدگری
    Sara Aman Alah Khani Ghashghaee, Hojatalah Javidi *, Hossein Baghooli, Majid Barzegar

    Tthis study compare the cognitive emotional regulation strategies, anxiety sensitivity and parenting style in mother of adolescences with anxiety symptoms and normal adolescences.The sample was selected in two stages and in the form of cluster samplanig.it includes seven ,eight and nine grade which was studding in 4 district of shiraz city's high schools in 1397-1398.they completed the beck anxiety questionnaires and dass anxiety questionnaires then due the cutting point of these questionnaires 100 students was selected and divided to the group(50mothers of adolescences with anxiety symptoms and50 mother of normal adolescences)they filled Garnefski and Karaj questionnaire and also Taylor and Kaks questionnaire and Bamrind questionnaire.to analyze the data the on way analysis of variance and tukey's test were used.The results show Thad there are significant differences between the average of two groups.in terms of cognitive emotion regulation the difference was in adapted strategies and non-adapted strategies the average of adaptive strategies was higher in normal mother and the average of nonadaptive strategies was higher in mother of anxiety group.In anxiety sensitivity there are significant differences in all of sub scales in both group of mothers and the average of anxiety group in all sub scale was higher than normal group.in parenting style the significant differences is in authoritarian style and easy parenting style.in this way the anxiety group in both scales has higher average than normal group. The result showed that parenting styles ,cognitive emotion regulation strategies and their reaction to anxiety symptom is a factor in health of adolescents.

    Keywords: Anxiety Symptoms, cognitive emotional regulation, anxiety sensitivity, parenting styles
  • بیژن پیرنیا *، الهه نجفی، امیر لشکری، گلاره صابر مجیدی
    مقدمه
    اضطراب از رایج ترین اختلالات دوران کودکی به شمار می آید. پاره ای از رویکرد های درمانی، درمان نشانگان اضطراب را در بستری تعاملی تبیین می نمایند. در این راستا درمان تعاملی والد کودک در آمریکا و تعدادی از کشور ها با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است اما کاربرد آن در آسیا محدودتر بوده است.
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان اثر بخشی رویکرد درمان تعاملی مادر-کودک بر شاخص اضطراب کودک با توجه به مولفه اضطراب مادر صورت پذیرفت.
    روش
    در یک مطالعه تجربی در قالب کارآزمایی بالینی تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون، از میان والدین مراجعه کننده به دو کلینیک ترک اعتیاد در مناطق 7 و 9 شهر تهران جهت درمان با نگهدارنده متادون، نمونه ای به حجم 72 نفر (72=N) مادر و کودک (سنین 41-19 با میانگین سنی: 29.4) با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و پس از انجام غربالگری و اخذ بالاترین نمرات با توجه به نمره برش مفروض در شاخص اضطراب(میزان پاسخ دهی=94%)، در قالب دو گروه آزمایش و کنترل و سه سطح اضطراب خفیف، متوسط و شدید مادر(میزان پاسخ دهی=91%) در مجموع شش گروه(12=n) کاربندی شدند. پروتکل درمان تعاملی مادر کودک طی مدت 12 جلسه هفتگی به گروه های آزمایش ارائه شد. از شرکت کنندگان پیش تست و پست تست(پس از دوازده هفته آموزش) به عمل آمد.
    یافته ها
    تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی(آنوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد که درمان تعاملی مادر کودک در اثر گذاری بر کاهش اضطراب کودکان با والد مضطرب در سطح خفیف موثر بوده است(001/0>p). این در حالی است که درمان مذکور در کاهش نشانگان اضطراب در کودکان دارای والد مضطرب در سطح شدید و متوسط اثر بخش نبوده است(05/0
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر بار دیگر تایید کننده نقش اضطراب والدین در تسهیل فرایند بهبود نشانگان اضطرابی کودکان می باشد و می تواند در چشم انداز پیشگیری و درمان اختلالات اضطرابی در کودکان پیش دبستانی راه گشا باشد.
    کلید واژگان: درمان تعاملی والد کودک(PCIT), اضطراب کودکی, اضطراب والدین, اعتیاد, درمان نگهدارنده با متادون(MMT)
    Bijan Pirnia *, Elaheh Najafi, Amir Lashkari, Gelareh Saber Majidi
    Objective
    Anxiety is one of the most common disorders of childhood. The treatment Interaction therapy can be used for determining anxiety symptomsis . In line with this, the Parent-Child Interaction Therapy (PCIT) has been successful in America as well as in some other countries. However, the application of this approach was more limited in Asia. The present study aimed at evaluating the extent of the effect of PCIT approach on child’s anxiety level according to mother’s anxiety index.
    Methods
    This randomized controlled trial was conducted at Bijan Center for Substance Abuse Treatment in Tehran, Iran, from December 1, 2013 to November 1, 2014. It involved parents referred to two addiction clinics for methadone maintenance treatment in regions of 7 and 9 in Tehran. A sample of 72 mothers and children (aged between 19 and 41 years with an average age of 29.4 years) were selected by convenient sampling method. According to the assumed cutting point score in anxiety index (response rate=94%), the subjects were assigned to two groups, i.e., control and experimental. Based on the three levels of mother’s anxiety, i.e., low, medium, and high levels (response rate=91%), the subjects were sub-divided into six groups. PCIT protocol was presented to experimental groups during the six weekly sessions. A pretest and a posttest (after 12 weeks of training) were administered to the participants. The analysis of data was done by two-way factorial variance analysis test (ANOVA), Scheffe Post-hoc test, and Chi-square using IBM SPSS Statistics Version 20 (IBM Corp., Armonk, NY, USA).
    Results
    The results showed that PCIT has been effective in reducing the anxiety among children whose mothers had low anxiety level (P0.05). Confidence interval of scores of children’s anxiety in the group of mothers with low anxiety was 95%, which was estimated to be 6.94(3.68-10.19) in experimental group and 12.91 (9.59-16.22) in control group.
    Conclusion
    Implications of these protocols are discussed with regard to their unique potential to address the clinical needs of young children with internalizing problems. However, further research into the evaluation of PCIT using a randomized controlled trial is recommendable.
    Keywords: Parent-Child Interaction Therapy, Childhood anxiety, Addiction, Methadone maintenance treatment, Mother's anxiety
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال