به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۳۷۳۰ عنوان مطلب
|
  • هادی سرخی، فاطمه هدایتی، علی بیژنی
    سابقه و هدف
    تشخیص و درمان سنگ های سیستم ادراری بخصوص با توجه به عدم علائم اختصاصی و خطرات و عوارض احتمالی آن، در کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است. از آنجائیکه روش های تهاجمی در درمان این بیماران عوارض دارد، در این مطالعه نتایج خوراکی درمان با پلی سیترات پتاسیم، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی بر روی 150 کودک مبتلا به سنگ کلیه مراجعه کننده به بخش یا درمانگاه نفرولوژی کودکان (طی سال های88-80) که تحت درمان با محلول پلی سیترات پتاسیم قرار گرفته و فاقد انسداد ادراری بوده اند، انجام شده است. میزان دریافت دارو در ابتدا به میزان 1 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن روزانه بوده و سپس افزایش میزان دارو به حدی بود که PH ادرار به بالای 7-5/6 برسد. این بیماران هر 3 ماه یک بار با سونوگرافی تحت پیگیری قرار گرفتند و سپس پاسخ به درمان بر اساس اندازه سنگ، سن بیمار، طول مدت درمان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سن کودکان مورد مطالعه 4/37±7/36 ماه بود (بین 25 روز تا 15 سال). 85 نفر (6/56%) پسر و 65 نفر (4/43%) دختر بودند. میزان بهبودی (عدم وجود سنگ) تا 1 سال پس از آغاز درمان 7/78% و میزان عود (بروز مجدد سنگ) در متوسط مدت پیگیری 6/14±9/15 ماهه، 4/12% بوده است. ارتباط معنی داری بین اندازه سنگ، سن و جنس بیماران با پاسخ به درمان در بیماران ورد مطالعه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از پلی سیترات سدیم خوراکی در درمان سنگ کلیه موثر می باشد، بنابراین پیشنهاد می شود داروی فوق بعنوان داروی اصلی در کودکان با سنگ ادراری بدون اختلالات انسدادی استفاده شود.
    کلید واژگان: سنگ کلیه, کلیه, کودکان, پلی سیترات پتاسیم
    H. Sorkhi, F. Hedaiati, A. Bijani
    Background And Objective
    Diagnosis and treatment of renal stone are very important especially according to non-special symptoms and risk of complication in children. According to invasive surgical methods for treatment of these patients, this study was done to evaluate oral potassium citrate solution efficacy in children with urolithiasis.
    Methods
    This quasi experimental study was done on 150 children who referred to nephrology department or clinic with renal stone and without urinary obstruction (2002-2010). All children were treated with potassium citrate solution initially 1 ml/kg/day and then it was increased till urine PH reached to above 6.5-7. Urinary ultrasonography was done every 3 months and response to treatment was evaluated according to the stone size, age and duration of treatment.
    Findings
    The age of children was 25 days to 15 years (Mean 36.7±37.4 month). Eighty five cases (56.6%) were male and 65 (43.4%) were female. The rate of complete response to drug (absence of stone) was 78.7% during one year. Mean of follow up was 15.9± 14.6 months and the risk of relapse (recurrence of stone) was 12.4%. There weren’t significant difference between response to treatment and stone size, age and children sex.
    Conclusion
    Potassium citrate has been found to be significantly effective in treatment of renal stone, so we suggest using this drug for treatment of renal stone in all children without urinary obstruction.
  • هاشم محمود زاده، عزت الله عباسی*، احمدعلی نیکی بخش، سودا قادر، جواد رسولی
    پیش زمینه و هدف

    میکرولیتیازیس یک اختلال شایع در کودکان می باشد که به صورت رسوبات هیپراکودر نواحی لگنچه,حالب و کالیسها تعریف می شود که کمتر از 3 میلی متر قطر دارند. پتاسیم سیترات یکی از داروهای مورد استفاده در نفرولیتیازیس است. سیترات از تشکیل رسوبات کلسیم جلوگیری می کند. هم چنین، کریستال های کلسیم اگزالات را مهار می کند که می تواند هسته ای برای سنگ های کلیه باشد. این مطالعه تاثیرپلی سیترات پتاسیم در میکرولیتیازیس  با درمان غیردارویی را مقایسه نموده  است .

    مواد و روش کار

    به صورت توصیفی گذشته نگر 112 بیمار درمانگاهی بررسی شدند. کودکان زیر2 سالی که در سونوگرافی، میکرولیتیازیس در کلیه یا مجاری  ادراری داشتند، وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی در دو دسته قرار گرفتند: گروه اول محلول سیترات پتاسیم به میزان یک تا دو میلی اکی والان به ازای هرکیلوگرم وزن بدن روزانه به مدت دو ماه دریافت کردند و گروه دوم داروی خاصی دریافت نکردند. پیگیری در فاصله هر دو ماه به مدت شش ماه و با استفاده از سونوگرافی توسط یک نفر رادیولوژیست ماهر و با یک دستگاه سونوگرافی ثابت انجام شد.

    یافته ها:

     میانگین سن برابر با 27/2 ± 13/4 ماه بود. میانگین وزن برابر با 36/1 ± 62/6 کیلوگرم براساس نتایج مطالعه به طور معناداری کاهش سایز یا تعداد سنگ در یک یا هر دو کلیه در دریافت کنندگان محلول پلی سیترات بیشتر بوده و افزایش سایز یا تعداد سنگ در یک یا هر دو کلیه در بیماران غیردریافت کننده پلی سیترات بیشتر بوده است (001/0 > P).

    نتیجه گیری

    براساس نتایج مطالعه ما مشخص گردید فاکتورهایی نظیر سن، جنس، وزن فعلی، وزن بدو تولد و نوع تغذیه در بهبود و کاهش سایز و تعداد سنگ تاثیر ندارند. اما در گروه دریافت کننده محلول پلی سیترات پتاسیم به طور معناداری کاهش سایز و تعداد سنگ در مقایسه با گروه غیر دریافت کننده پلی سیترات وجود داشت.

    کلید واژگان: سنگ کلیه, پتاسیم سیترات, شیرخوار, میکرولیتیازیس
    Hashem Mahmoudzadeh, Ezzatollah Abbasi*, AhmadAli Nikibakhsh, Sevda Ghader, Javad Rasoli
    Background & Aims

    Microlithiasis is a common increasing disorder, especially in infants and young children, defined as sonographic detection of hyperechogenic deposits in the pelvic area of the ureter and calyces which are less than 3 mm in diameter. Potassium citrate is one of the drugs used in nephrolithiasis. Citrate prevents the formation of calcium deposits. It also inhibits calcium oxalate crystals, which can be the nidus for kidney stones. The aim of this study was to compare the effect of potassium polycitrate versus no treatment in the infants with microlithiasis.

    Materials & Methods

    In this descriptive-retrospective study, 112 patients referred to a pediatric nephrology clinic were enrolled. Children less than two years old with microlithiasis in kidneys or urinary tract confirmed by ultrasonography imaging were included in the study. Patients were randomly divided into two groups: the first group received potassium citrate solution of 1-2 mEq/kg of body weight daily for two months, and the second group did not receive any specific medication. Follow-up was performed every two months for six months using ultrasound by a skilled radiologist with a fixed ultrasound device. To minimize drug side effects and treatment response, the allergic responses were measured once every two months, and the physician decided drug will or will not continue. Data analysis was done by SPSS 19. The P values <0.05 were considered significant.

    Results

    The mean age of the study population was 4.13 ± 2.27 months. The mean weight in the total study population was 6.62±1.36 kg and the mean birth weight in the total study population was 3±0.41 kg. According to the results of the study, the decrease in the size or number of stones in one or both kidneys was more in the recipients of polycitrate solution and the increase in the size or number of stones in one or both kidneys was more in the infants not receiving polycitrate (P<0.001).

    Conclusions

    Factors such as age, sex, current weight, birth weight and type of nutrition have no effect on improving and/or reducing the size and number of renal stones. However, in the group receiving potassium polycitrate solution, there was a significant reduction in the size and number of stones compared to the non-receiving group.

    Keywords: Kidney Stone, Potassium Polycitrate, Infants, Microlithiasis
  • مصطفی شریفیان، بیژن حاتمیان، رضا دلیرانی، پریسا آقاصی، محسن اخوان سپهی

    سنگ های ادراری به طورفزاینده ای در کودکان تشخیص داده می شوند. عوامل فیزیکوشیمیایی خاصی در نقش عوامل مستعد کننده و عوامل مهارگر بر تشکیل این سنگها تاثیر می گذارند. امروزه روش های درمانی مختلفی شامل افزایش دریافت مایعات و اصلاح رژیم غذایی، درمان های دارویی مانند تجویز پلی سیترات پتاسیم (سیترات پتاسیم 220 گرم، سیتریک اسید 8/66 گرم و آب مقطر تا حجم یک لیتر)، استفاده از روش های سنگ شکنی و در نهایت جراحی، برای درمان سنگ کلیوی بکار می رود.

    هدف

    این مطالعه به منظور برآورد میزان پاسخ دهی سنگ های ادراری به درمان دارویی با پلی سیترات پتاسیم در کودکان انجام شده است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی که روی 134 کودک زیر 14 سال که طی 5 سال اخیر به دلیل سنگ های ادراری به بیمارستان های مفید و لبافی نژاد تهران مراجعه نموده بودند، بررسی شدند. متغیرهای مورد بررسی عبارت بودنداز سن و جنس، شکایت اولیه، بررسی های آزمایشگاهی و رادیولوژیک، موقعیت درگیری سیستم ادراری، اندازه سنگ، علل تشکیل، انالیز سنگ، روش های درمانی و میزان موفقعیت درمان با قلیا. از این تعداد 109 کودک که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند در برگه اطلاعاتی وارد شد. تمام بیماران در ابتدای ورود یک سونوگرافی اولیه مبنی بر تایید وجود سنگ داشتند. حذف کامل سنگ، دفع سنگ یا کاهش اندازه آن در سونوگرافی های بعدی به عنوان پاسخ مثبت به درمان با پلی سیترات پتاسیم تلقی شد.

    یافته ها

    از میان 109 بیمار مورد مطالعه، 91 مورد با پلی سیترا درمان شدند که در 51 بیمار(56%) پاسخ درمانی مثبت بود. 22 نفر در زمان جمع آوری اطلاعات هنوز تحت درمان بودند و 18 نفر هم درمان را نیمه کاره رها کردند. شایع ترین نوع سنگ اگزالات کلسیم با شیوع50 % بود و از نظر علت شناسی هیپرکلسیوری بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده و بعد از آن هیپریوریکوزوری قرار داشت. شایع ترین سن درگیری 1-3 سال بود و از نظر شیوع جنسی، میزان سنگ در پسرها بیش تر بود. شایع ترین شکایت اولیه ادرار خونی و پس از آن درد شکم بود. شایع ترین محل درگیری سیستم ادراری فوقانی و از نظر جهت، شیوع سنگ در سمت راست بیشتر بود. بیش ترین سنگ هایی که به درمان با پلی سیترات پتاسیم جواب دادند، سنگ های اگزالات کلسیمی بودند. میزان پاسخ به پلی سیترا در دختران برابر با پسران و میزان پاسخ به پلی سیترات پتاسیم در گروه های سنی مختلف تقریبا با هم برابر بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها به نظر می رسد درمان با پلی سیترات پتاسیم روش مناسبی جهت درمان اکثر سنگ های کوچک دستگاه ادراری(میکرولیتیازیس) در کودکان باشد.

    کلید واژگان: سنگ کلیه, درمان با قلیا, پلی سیترات پتاسیم, کودکان
    M. Sharifian, Bijan Hatamian, R. Dalirani, P. Aghasi, M. Akhavan Spahi

    Urolithiasis is increasingly recognized in pediatric patients in Iran. Development of stone depends on particulate physicochemical factors such as promoters and inhibitors of solute crystallization which are not fully investigated in our country. Several treatment methods including increased fluid intake and dietary modification, medical therapies such as potassium citrate and use of Extracorporeal Shock Wave Lithotripsy (ESWL) and finally surgery methods are used for treatment of urolithiasis.

    Objective

    The aim of this study was to evaluate the etiological and clinical characteristics and level of response to medical therapy with polycitra in children with urolithiasis.

    Methods

    Study population comprised all patients less than 14 years old with urolithiasis visited at Mofid children's hospital in last five years. One hundred thirty four patients had urolithiasis of whom 109 cases followed the treatment instructions and fulfilled the inclusion criteria for this study and Struvite stones were excluded. All other patients who had an initial ultrasonography showing stone in urinary tract were treated with polycitra-k (potassium citrate 220 grams, citric acid 66.8 grams in 1 liter of distilled water) irrespective of the cause of the stone. At the end, complete resolution or passage or a decrease in the size of stone in later sonography was defined as response to treatment.

    Findings

    From 109 patients 91 cases continued medical therapy with polycitra-k and 51 patients had response to it (56% of patients who used polycitra-k). Hypercalciuria and hyperuricosuria were found to be etiological factor in 25% and 19% of patients respectively. The stone analysis revealed that 50% were composed of ca-oxalate. Stone disease was more common between the ages of 1-3 years and most common complaint was hematuria (20%). ESWL was performed in 42% of patients who did not respond to polycitra and had surgically active stones. Calcium Oxalate stones were the most frequent stone which responded to polycitra. The response rate in girls and boys was equal and in different age groups the response rate was almost equal.

    Conclusion

    Based on the response rate of medical therapy with polycitra-k as a noninvasive method and its cost effectiveness in comparison with other methods Potassium citrate is recommended for treatment of urolithiasis in children.

  • حمید محمدجعفری، مهرنوش کوثریان، زهرا طاهرنسب
    سابقه و هدف
    سنگ کلیه اطفال، 7 درصد سنگ های کلیه در تمام سنین را تشکیل می دهد. این مطالعه به بررسی تاثیر سیترات پتاسیم در درمان سنگ های کلیه ی کودکان می پردازد که در بررسی متابولیک، اختلالی مشاهده نشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کار آزمایی بالینی که در مهر 1393 الی فروردین 1395 در بیمارستان بوعلی ساری انجام شد، بیماران کم تر از 16 سال که در سونوگرافی انجام شده، تشخیص سنگ کلیه یا مجاری ادراری برای آن ها داده شد و اندازه سنگ مساوی یا کم تر از 6 میلی، بدون عفونت ادراری و بررسی متابولیک آن ها طبیعی بود، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران در دو دسته دریافت کننده محلول سیترات پتاسیم (47 نفر) و بدون دریافت دارو (33 نفر) قرار گرفتند. نتایج در نرم افزار 22SPSS وارد و آنالیز شد.
    یافته ها
    تعداد 149 بیمار مبتلا به سنگ کلیه و مجاری ادرار که از این تعداد 80 نفر در مطالعه ما قرار گرفتند. از نظر تعداد سنگ، بهبودی در 76 درصد از گروه اول و 57 درصد از گروه دوم مشاهده گردید(429/0P).از نظر بزرگ ترین سایز سنگ، بهبودی در 79 درصد بیماران گروه اول و 73 درصد گروه دوم مشاهده شد(633/0(p=. از نظر مجموع سایز، بهبودی در 82 درصد بیماران گروه اول و 73 درصد بیماران گروه دوم دیده شد(449/=0P). در هیچ یک از این موارد، تفاوتی بین دو گروه مشاهده نگردید.
    استنتاج: درمان دارویی با سیترات پتاسیم در اکثر بیماران مبتلا به سنگ های کلیه کوچک تر از 7 میلی متر که ریسک فاکتور متابولیک ایجاد سنگ را ندارند، منجر به بهبودی می گردد، ولی میزان بهبودی در این بیماران تفاوت قابل ملاحظه ای با کسانی که تنها درمان های حمایتی دریافت می دارند، مشاهده نشد.
    کلید واژگان: سنگ کلیه, سیترات پتاسیم, پلی سیترات
    Hamid Mohammadjafari, Mehrnoush Kosaryan, Zahra Tahernassab
    Background and
    Purpose
    Nephrolithiasis in the pediatric population includes 7% of all kidney stone disorders in all age groups. Potassium citrate is one of medical agents used in treatment of these disorders. This study investigated the role of potassium citrate in treatment of patients with kidney stones without any metabolic or infectious risk factors.
    Materials And Methods
    A clinical trial was conducted in all patients less than 16 years of age in whom ultrasonography confirmed kidney or urinary tract stones
    Results
    A total of 149 patients with nephrolithiasis was assessed of whom 80 included in current study. Improvements in number of stones was seen in 29 (76%) patients in group I and 17 (57%) in group II (P=0.403). Improvements in maximum size of stones were found in 30 (79%) cases in group I and 22 (73%) patients in group II (P=0.791). Total burden of stones showed improvements in 82% of patients in group I and 73% of those in group II (P=0.887). There were no significant differences between the two groups in any of these items.
    Conclusion
    Potassium citrate can reduce the size and number of stones in most children with renal stones less than 7mm who have no underlying risk factor. But current study found non-pharmacological supportive treatments to yield similar results.
    Keywords: nephrolithiasis, potassium citrate, Polycitrate
  • غلام خیاطی*، مطهره فیروزی، میترا احمدی
    یکی از چالش های عمده در صنعت بیوتکنولوژی، تخلیص پروتئین مطلوب از مجموعه بیومولکول های موجود در سوسپانسیون تخمیری است. هدف از تحقیق حاضر جداسازی آنزیم پروتئاز تولید شده توسط سویه باسیلوس لیکنی فورمیس از سوسپانسیون تخمیری با استفاده از سیستم دوفازی آبی می باشد. سیستم دوفازی آبی روشی ارزشمند برای جداسازی و تخلیص مخلوط بیومولکول ها است. در این تحقیق سیستم های دوفازی آبی مختلف شامل پلی اتیلن گلایکول (وزن مولکولی 2000 و 8000) در غلظت های 40، 50 و 60 درصد وزنی و نمک های سیترات سدیم و سیترات پتاسیم در غلظت های 40 و 50 درصد برای استخراج آنزیم پروتئاز از سوسپانسیون تخمیریباسیلوس لیکنی فورمیس مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سیستم متشکل از پلی اتیلن گلایکول با وزن مولکولی 2000 و نمک سیترات سدیم برای استخراج پروتئاز از سوسپانسیون تخمیری مناسب و بهترین شرایط عملیاتی شامل 40 درصد وزنی به وزنی پلی اتیلن گلایکول 2000 و 40 درصد وزنی به وزنی سیترات سدیم بود که در شرایط فوق، فاکتور تخلیص و درصد بازیابی آنزیم به ترتیب 7/12 و 9/48 بدست آمد.
    کلید واژگان: پروتئاز, استخراج, سیستم دوفازی آبی, پلی اتیلن گلایکول, نمک های سیترات
    Gholam Khayati *, Motahareh Firoozi, Mitra Ahmadi
    Purification of the desired protein from the fermentation broth containing a wide variety of biomolecules is one of the major challenges in the biotechnology industry. The aim of this work was partitioning of protease from the fermentation broth using aqueous two-phase systems (ATPS). ATPS has proved to be a valuable tool for separating and purifying mixtures of biomolecules. In this study, the various aqueous two-phase systems containing polyethylene glycol (PEG 2000 and 8000) at a concentration of 40, 50, and 60% (w/w) with salts sodium citrate, potassium citrate at a concentration of 40 and 50% (w/w) were investigated for extraction of protease from fermentation broth. The results showed that the polyethylene glycol 2000/ sodium citrate system was suitable for the extraction of protease from fermentation broth of Bacillus licheniformis and the best operating system was contained the 40% (w/w) polyethylene glycol 2000, 40%(w/w) sodium citrate resulted in enzyme activity recovery of 48.9% and purification factor of 12.7.
    Keywords: Partitioning, Protease, aqueous two, phase system, poly ethylene glycol, sodium citrate, potassium citrate
  • مقایسه میزان اثربخشی تجویز توام متفورمین - لتروزول با متفورمین - کلومیفن سیترات در زنان نابارور مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مقاوم به کلومیفن
    فرناز سهراب ولد، شهرزاد انصاری، مریم باقری
    مقدمه و هدف
    هدف از انجام این مطالعه مقایسه اثربخشی تجویز توام متفورمین - لتروزول با متفورمین - کلومیفن سیترات در زنان نابارور مقاوم به کلومیفن سیترات مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه آینده نگر، 120 دوره در 60 بیمار مقاوم به کلومیفن سیترات مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مورد بررسی قرار گرفت. جهت کل بیماران متفورمین 6-8 هفته تجویز شد و سپس بیماران به صورت تصادفی در یکی از گروه های لتروزول 2.5 میلی گرم در روز، 29) بیمار، 53 دوره(یا کلومیفن سیترات 100 میلی گرم، 30) بیمار، 67 دوره(قرار گرفتند. تعداد فولیکول های بالغ، ضخامت اندومتر، میزان استرادیول، حاملگی و سقط مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    بین میانگین سن و عوامل شاخص توده بدنی (BMI=body mass index)، طول مدت نازایی، فراوانی تخمک گذاری و میانگین تعداد فولیکول های بالغ)با قطر بیشتر از 18 میلی متر(در گروه کلومیفن با لتروزول اختلاف معنی داری دیده نشد. میانگین استرادیول کل و استرادیول به ازا هر فولیکول بالغ در روز تزریق HCG در دوره های درمانی کلومیفن سیترات به میزان معنی داری از دوره های گروه لتروزول بیشتر بود 1664.63± 1349.88) در مقابل 981.35± 648.44 و 783.38± 251.50 در مقابل 447.60 ±133.36 پیکومول در لیتر(اما میانگین ضخامت اندومتر به میزان معنی داری کمتر بود)به ترتیب 0.55± 0.28 در مقابل 0.82±. 013 سانتیمتر(. بروز عوارض جانبی متفورمین در گروه کلومیفن با گروه لتروزول اختلاف معنی داری نداشت. بین فراوانی بیماران باردار شده بین دو گروه، اختلاف معنی داری یافت نشد)به ترتیب 10 بیمار یا %34.50 در مقابل 5 بیمار یا (%16.67. دو مورد سقط در گروه کلومیفن رخ داد و در گروه لتروزول هیچ مورد سقطی رخ نداد. بارداری های رسیده نیز در گروه لتروزول به میزان معنی داری از گروه کلومیفن بیشتر بود)به ترتیب 10 بیمار یا %34.50 در مقابل 3 بیمار یا (%10.00.
    نتیجه گیری
    در زنان مقاوم به کلومیفن سیترات مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک تجویز توام متفورمین - لتروزول با میزان حاملگی بیشتر و سقط کمتری نسبت به متفورمین - کلومیفن همراه است.
    کلید واژگان: کلومیفن سیترات, لتروزول, سندرم تخمدان پلی کیستیک, میزان حاملگی
  • ناهید لرزاده، سیروس کاظمی راد، زهره محمدی
    مقدمه
    این مطالعه با هدف مقایسه اثر لتروزول (5 میلی گرم) و کلومیفن سیترات (100 میلی گرم) در درمان نازایی در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک انجام گرفت.
    روش کار
    در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 100 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک با سابقه نازایی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان عسلی خرم آباد و بیماران مراجعه کننده به مطب خصوصی طی سال 87 بررسی شدند. بیماران به دو گروه 50 نفری به صورت تصادفی تقسیم شدند و تحت درمان با لتروزول (5 میلی گرم) و کلومیفن سیترات (100 میلی گرم) از روز 3 تا 7 سیکل قاعدگی قرار گرفتند. در روز 12-16دوره قاعدگی همه بیماران با سونوگرافی واژینال از نظر تعداد و اندازه متوسط فولیکول رسیده در هر تخمدان و ضخامت آندومتر بررسی شدند. تجزیه وتحلیل داده ها بوسیله آزمونهای تی مستقل و کای دو، توسط نرم افزار آماری spss (نسخه 15) و با سطح معنی داری≤05/0 انجام شد.
    یافته ها
    متوسط سن، شاخص توده بدنی و مدت نازایی در همه بیماران مشابه بود. میزان تخمک گذاری در هر دو گروه یکسان و 88 درصد بود و میانگین تعداد فولیکول در گروه دریافت کننده کلومیفن سیترات 58/1 32/2 و در گروه دریافت کننده لتروزول 50/0 30/1 بود. متوسط اندازه فولیکول در هر دو گروه تقریبا مشابه بود. ضخامت اندومتر در گروه دریافت کننده لتروزول 27/1 71/9 میلی متر بود و در گروه دریافت کننده کلومیفن سیترات 06/3 08/6 بود. میزان تخمک گذاری در هر دو گروه 44 نفر (88 درصد) بود که تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. میزان حاملگی در هر دو گروه تقریبا مشابه بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که لتروزول می تواند جایگزین مناسبی برای کلومیفن سیترات در زنان نازای مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک باشد.
    کلید واژگان: لتروزول, کلومیفن سیترات, نازایی, سندرم تخمدان پلی کیستیک
    Nahid Lorzadeh, Sirous Kazemirad, Zohreh Mohammadi
    Introduction
    This study was conducted to compare the effects of letrozole (5mg) and clomiphene citrate (100 mg) in treatment of infertility in patients with polycystic ovary syndrome.
    Methods
    This clinical trial carried out on total 100 infertile women with polycystic ovary syndrome refered to Asali hospital and private clinic in 2008 and were randomized into two group of 50 that treated with 5 mg letrozole or 100 mg clomliphen citrate from day 3 to 7 of menstrual cycle. Transvaginal ultrasound usually was performed on day 12-16 of the cycle, and more often as needed to monitor the number and mean size of developing follicles in each ovary, and the endometrial thickness. Data were analyzed by t-test and chi-square test using SPSS version 15. P-value less than 0.05 defined asstatistically significant.
    Results
    The means of ages, body mass index, and duration of infertility in both groups were similar. The total numbers of follicles were significantly higher in the clomiphene citrate group compared to letrozole group (2.32 1.58 vs. 1.30 0.50). Endometrial thickness was greater in the letrozole group compared to clomiphene citrate group (9.71 1.27 mm vs. 6.08 3.06 mm). The duration of stimulation was similar in two groups. Ovulation occurred in 44 (88%) of 50 patients in the letrozole group and clomiphene citrate group that was not significantly different. Letrozole and clomiphene citrate usage resulted in similar pregnancy rates.
    Conclusion
    The results of this study showed that Letrozole could be used as a good alternative for clomiphene citrate for treatment of infertile women with polycystic ovary syndrome.
  • مهناز اشرفی، نرگس صالحی، ماریا صادقی
    اختلالات تخمک گذاری و ناباروری با علل ناشناخته از شایع ترین علل ناباروری زنان می باشد. درمان خط اول در این موارد کلومیفن سیترات است. این مطالعه به منظور بررسی مدت زمان لازم جهت رشد فولیکول تا رسیدن قطر آن به 18 میلی متر، در افرادی انجام شد که تحت تحریک تخمک گذاری با کلومیفن سیترات قرار می گیرند. نوع مطالعه تجربی بوده و در آن 78 زن مبتلا به بیماری تخمدان پلی کیستیک و 92 زن با ناباروری با علل ناشناخته مراجعه کننده به پژوهشکده رویان تحت مطالعه قرار گرفته اند. این افراد با 100 mg کلومیفن سیترات از روز 9-5 سیکل ماهانه تحت تحریک تخمک گذاری قرار گرفته و بررسی روند رشد فولیکول توسط اولتراسونوگرافی واژینال انجام شده است. مدت زمان لازم جهت رشد فولیکول در افراد مبتلا به بیماری تخمدان پلی کیستیک و ناباروری با علل ناشناخته جداگانه تعیین شده و ارتباط آن با سن، طول مدت ناباروری، (BMI) و ابتلا به هیرسوتیسم در دو گروه بررسی شده است. در این مطالعه میانگین زمان لازم برای رسیدن به فولیکول بالغ در دو گروه فوق از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشته و در هر دو گروه، روز 14 سیکل بوده است و طول این زمان با سن، طول مدت ناباروری، ابتلا به هیرسوتیسم و BMI ارتباط معنی داری نداشته است. موارد عدم پاسخ فولیکول بصورت عدم رشد فولیکول و یا پروژسترون میدلوتئال کمتر از 5 ng/ml در افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک شایع تر بوده است. با توجه به اینکه در این مطالعه میانگین زمان رسیدن به فولیکول بالغ در بیماران با تخمدان پلی کیستیک و ناباروری با علل ناشناخته تحت تحریک تخمک گذاری با کلومیفن سیترات قرار گرفته اند روز 14 سیکل بوده است، پیشنهاد می شود در مواردی که امکان پیگیری روند رشد فولیکول با اولتراسونوگرافی واژینال یا بررسی پیک LH ادرار وجود ندارد بر این اساس که بیماران در روز 14 سیکل فولیکول بالغ خواهند داشت ادامه درمان را برنامه ریزی کرد.
    کلید واژگان: تخمدان پلی کیستیک, ناباروری با علل ناشناخته, رشد فولیکول و اولتراسند (سونوگرافی)
  • صدیقه عمویی*، محمد ابراهیم پارسانژاد، مریم روانبد شیرازی، سعید البرزی، عالمتاج صمصامی
    مقدمه
    پیکولینات کروم می تواند در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک مقاوم به درمان با کلومیفن سیترات موثر باشد.
    هدف
    هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثر پیکولینات کروم و متفورمین در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک مقاوم به درمان با کلومیفن سیترات بود.
    مواد و روش ها
    کارآزمایی بالینی- تصادفی حاضر بر روی 92 بیمار مبتلا به تخمدان پلی کیستیک مقاوم به کلومیفن سیترات مراجعه کننده به مرکز نازایی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: در یک گروه پیکولینات کروم 200 میکروگرم روزانه و گروه دیگر 1500 میلی گرم متفورمین روزانه برای سه ماه مصرف کردند. مشخصات هورمونی و انتروپومتریک هر دو گروه قبل و بعد از درمان اندازه گیری و مقایسه شد. میزان تخمک گذاری و بارداری در دو گروه نیز مطالعه شد.
    نتایج
    پیکولینات کروم به طور واضح باعث کاهش قند خون ناشتا بعد از سه ماه درمان شده بود (042/0=p). به همین ترتیب سطح سرمی انسولین کاهش و باعث افزایش حساسیت به انسولین اندازه گیری شده توسط اندکس QUICKI شد (0/014=p). سطح تستوسترون و تستوسترون آزاد بعد از سه ماه درمان در بیماران دریافت کننده متفورمین کاهش بیشتری به نسبت گروه کروم داشت (به ترتیب 0/001=p و 0/001=p). در هر دو گروه میزان تخمک گذاری و بارداری یکسان بود (به ترتیب 0/417=p و 0/5=p).
    نتیجه گیری
    پیکولینات کروم باعث کاهش قند خون ناشتا و سطح انسولین می شود. بنابراین در بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک مقاوم به کلومیفن سیترات باعث افزایش حساسیت به انسولین می شود. اثرات کروم با متفورمین قابل مقایسه است ولی اثرات کاهش تستوسترون در مصرف متفورمین واضح تر است. در کل کروم بهتر از متفورمین تحمل می شود ولی میزان تخمک گذاری و بارداری در هر دو گروه یکسان بود.
    کلید واژگان: پیکولینات کروم, متفورمین, سندرم تخمدان پلی کیستیک, مقاومت به کلومیفن
    Sedigheh Amooee*, Mohammad Ebrahim Parsanezhad, Maryam Ravanbod Shirazi, Saeed Alborzi, Alamtaj Samsami
    Background
    Chromium picolinate could be effective in clomiphen citrate resistant PCOS patients.
    Objective
    To compare the effects of chromium picolinate vs. metformin in clomiphen citrate resistant PCOS patients.
    Materials And Methods
    The present randomized clinical trial was performed on 92 women with clomiphen citrate-resistant PCOS at the clinics which were affiliated to Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran. The subjects were randomly assigned to two groups receiving either chromium picolinate (200μg daily) or metformin (1500mg daily) for 3 months. Anthropometric and hormonal profile were measured and compared both before and after the treatment. Ovulation and pregnancy rate was measured in the two study groups, as well.
    Results
    Chromium picolinate significantly decreased fasting blood sugar (FBS) after 3 months of treatment (p=0.042). In the same way, the serum levels of fasting insulin had significantly decreased leading to an increase in insulin sensitivity as measured by QUICKI index (p=0.014). In comparison to the patients who received chromium picolinate, those who received metformin had significantly lower levels of testosterone (p=0.001) and free testosterone (p=0.001) after 3 months of treatment. Nevertheless, no significant difference was found between the two study groups regarding ovulation (p=0.417) and pregnancy rates (p=0.500).
    Conclusion
    Chromium picolinate decreased FBS and insulin levels and, thus, increased insulin sensitivity in clomiphene citrate-resistance PCOS women. These effects were comparable with metformin; however, metformin treatment was associated with decreased hyperandrogenism. Overall, chromium picolinate was better tolerated compared to metformin; nonetheless, the two study groups were not significantly different regarding ovulation and pregnancy rates.
    Keywords: Chromium picolinate, Metformin, Polycystic ovary Syndrome (PCOS), Clomiphen resistant
  • محمد دیناری*، فاطمه بینا، تقی خیامیان
    در این پژوهش از نانوالیاف الکتروریسی شده پلیمر زیست تخریب پذیر/زیست سازگار پلی لاکتیک اسید (PLA) به عنوان سیستمی با رهایش پیوسته، برای کاهش عوارض جانبی داروی سلکوکسیب مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور نانوالیاف پلی لاکتیک اسید حاوی %8 و %16 دارو به روش الکتروریسی تهیه شد. پس از بررسی های انجام شده، برای تهیه محلول پلی لاکتیک اسید حاوی دارو از مخلوط حلال های کلروفرم/ متانول %20 استفاده شد. برای تعیین مورفولوژی و قطر نانوالیاف ها، تایید ساختار و تشخیص ریزساختار دارو و پلیمر، از میکروسکوپ الکترونی روبشی، طیف مادون قرمز و پراش پرتو ایکس استفاده شد. با استفاده از طیف سنجی UV-Vis رهایش سلکوکسیب از نانوالیاف تهیه شده در سه محیط HCl (5/1pH=) ، بافر سیترات (3pH =) و بافر کربنات (8pH =) به مدت 15 ساعت، به صورت جداگانه بررسی شد. همچنین رهایش دارو به طور متوالی 6 ساعت در محیط اسیدی (HCl و سیترات) و 6 ساعت در محیط قلیایی (کربنات) بررسی شد. نمای n در معادله کرسمیر- پپاس نشانگر مکانیسم رهایش دارو از نانوالیاف PLA حاوی دارو از نوع غیر فیکی بود.
    کلید واژگان: سلکوکسیب, رهایش پیوسته, نانوالیاف, پلی لاکتیک اسید
    Mohammad Dinari *, Fateme Bina, Taghi Khayamian
    In this study, biodegradable/biocompatible nanofiber electrospun mats of polylactic acid (PLA), with 8% and 16% of celecoxib (CX), was used for sustained release formulations of CX. After optimize condition, the best solvent for electrospinning of PLA system was chloroform/methanol 20% v/v. The morphology of the nanofiers, distribution of the drug inside the nanofiers and possible reactions between polymers and CX in nanofiers were studied by scanning electron microscopy, X-ray diffraction and fourier transform infrared spectroscopy technics. In vitro CX release from the nanofiber mats were evaluated in solution of HCl (pH = 1.5), citrate buffer (pH = 3) and carbonate buffer (pH = 8) by using UV-Vis spectroscopy technic. Drug release was dependent to polymer type, CX percent and release environment. CX release in nanofiber mats of PLA with 8% and 16% w/w of CX, was increased, respectively. Korsemeyer-Peppas release exponent (n) indicates that CX release mechanism was non-Fickian diffusion for formulations of PLA nanofiber mats.
    Keywords: Celecoxib, Sustained release, Nanofiber, poly(lactic acid)
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال