به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۹۸۷۵ عنوان مطلب
|
  • مهدی درگاهی*، رضا میرزائی کلان
    مبانی حجیت خبر واحد توسط اصولیان معاصر به تفصیل در خلال بحث «قطع و ظن» در کتب اصولی مطرح گشته است و معیارهای مختلفی در اخذ به روایات آحاد همچون وجود قراین قطعی، ثقه بودن راویان سلسله سند و اطمینان به صدور ارایه شده است. در این میان، نظریه «موافقت با روح قرآن و سنت» از نظریات نوظهوری است که در صدد بیان معیاری برای حجیت خبر واحد و انتساب صدور و عدم صدور آن به معصومان ع است. شهید صدر و آیت الله سیستانی از قایلان به این نظریه هستند؛ البته شهید صدر حجیت خبر ثقه را قبول داشته و در کنار آن، احتمال تمامیت این نظریه را مطرح می کند ولی آیت الله سیستانی حجیت خبر ثقه را نپذیرفته و یگانه معیار خود در حجیت خبر واحد را توافق روحی آن با قرآن و سنت می داند. عمده دلیل ایشان در اثبات نظریه مذکور، روایات متواتری است که مفاد آن ها اخذ خبر در صورت موافقت با قرآن و سنت و طرح خبر در صورت مخالف با قرآن و سنت است. از آنجا که تبیین و تحلیل صحیح و جامعی نسبت به این نظریه و مبانی آن در کتب و مقالات حتی از صاحبان نظریه وجود ندارد، تحقیق حاضر با هدف تبیین مفاد نظریه و تحلیل حدودوثغور ادله آن کوشیده است در سایه توصیف و تحلیل گزاره های اصولی و روایی با گرد آوری داده های کتابخانه، همچنین دسته بندی روایات مد نظر طرفداران نظریه و بررسی نحوه دلالت آن ها و توضیح جهات مختلف آن، تبیین و تحلیل صحیحی از نظریه ارایه کند و به اشکالات احتمالی آن پاسخ دهد.
    کلید واژگان: حجیت خبر واحد, نظریه «موافقت با روح قرآن و سنت», ظن معتبر, انتساب صدور به امام
    Mahdi Dargahi *, Reza Mirzaee Kalan
    The basics of the validity of Khabar al-Wāḥid (tradition narrated by a single source) have been discussed by contemporary Uṣūlī scholars in detail during the discussion of the subject of Qaṭʻ and Ḍann (certitude and presumption) in Uṣūlī books, and various criteria have been presented for accepting the narrations of Āḥād, such as the existence of definite evidence, the reliability of the narrators of the chain transmission, and assurance of narration issuance. Meanwhile, the theory of "agreement with the spirit of the Qurʼān and the Sunnah" is one of the emerging theories that tries to express a criterion for the validity of Khabar al-Wāḥid and to attributes its issuance and non-issuance to the holy infallibles (ʻA). Āyatollāhs Martyr Sayyid al-Ṣadr and al-Sīstānī are among those who support this theory. Of course, Martyr Sayyid al-Ṣadr has accepted the validity of Khabar al-Thiqah, along with it, raised the possibility of the completeness of this theory, but Āyatollāh al-Sīstānī has not accepted the validity of Khabar al-Thiqah and considers his only criterion in the validity of Khabar al-Wāḥid to be its spiritual agreement with the Qurʼān and the Sunnah. His main reason for proving the mentioned theory is the Mutawātir narrations (narrations narrated by several sources), which the contents of them is to obtain the Khabar in case of agreement with the Qurʼān and the Sunnah, and to reject it if it is contrary to the Qurʼān and the Sunnah. Since there is no correct and comprehensive explanation and analysis of this theory and its foundations in books and articles, even from the theory's cofounders, the present study, with the aim of explaining the contents of the theory and analyzing the limits and gaps of the evidence and in the shadow of describing and analyzing the Uṣūlī and narrative propositions and by collecting library data and by categorizing the narratives considered by the theory's supporters and by examining the way of their implication and explaining its various aspects, has tried to provide a correct explanation and analysis of the theory and to answer possible problems with the theory.
    Keywords: Validity of Khabar al-Wāḥid, Agreement with the Spirit of the Qurʼān, Sunnah, Reliable Presumption, Attributing Issuance to the Imām (ʻA)
  • محمدامین نگهبان، ابوالفضل شکوری*، سید محسن آل سید غفور

    جامعه عراق از ابتدای انحطاط امپراتوری عثمانی، با مسئله ای بزرگ روبرو شد و آن تکوین «هویت و دولت ملی» بود. راهبردهای نیروهای متعدد سیاسی - عراقی، از ملی گرایان رومانتیک تا امت گرایان بعثی و اسلام گرایان سیاسی علی رغم تفاوت های بسیار، بر محوریت حفظ دولت ملی این کشور در مقابل دیگر غربی و ایرانی صورت بندی می شد اما نحوه این ملت -دولت سازی محل مجادله بسیار بود. این پژوهش به شیوه هرمنوتیک زمینه - مولف اسکینری، راهبردهای آیت الله سیستانی را در مواجهه با مسئله ملت - دولت سازی عراق جدید واکاوی می نماید. براین اساس، سوال محوری این است که راهبردهای آیت الله سیستانی برای تکوین هویت و دولت ملی در سرزمین عراق چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد آیت الله سیستانی ضمن تبیین مسئله نابودی فرهنگ دینی و ملی در عراق، اعلام می دارد که ایجاد هویت و دولت ملی در این کشور، از رهگذر سه مولفه «ظهور شهروند صالح» جهت علاج رنج فرقه گرایی قومی، «برقراری همزیست مسالمت آمیز» برای التیام الم طائفی گرایی سیاسی و «استقرار نهادهای سیاسی نوین» برای درمان درد استبداد قابل تحقق است.

    کلید واژگان: عراق, سید سیستانی, شهروندی صالحه, همزیستی مسالمت آمیز, ولایت در امور عامه, هویت و دولت ملی
    Mohammadamin Negahban, Abolfazl Shakoori *, Sayed Mohsen Al-Sayed Ghafoor

    Since the beginning of the decadence of the Ottoman Empire, Iraqi society faced a major problem: the development of "national identity and the nation-state." The strategies of various Iraqi-political forces, from romantic nationalists to Baathist nationalists and political Islamists, despite many differences, were formulated on the centrality of preserving the nation- state of this country against other Western and Iranian ones, but the way this nation-state building was the subject of many disputes. This research analyzes Ayatollah Sistani's strategies in facing the problem of the nation - state building of the new Iraq, using the hermeneutic method of the Skinner. Therefore, the central question is, what are Ayatollah Sistani's strategies for the development of national identity and nation- state in Iraq? The findings of the research show that Ayatollah Sistani, while explaining the problem of the destruction of religious and national culture in Iraq, declares that the creation of national identity and nation - state in this country, through the three components of "the emergence of a righteous citizen" in order to cure the suffering of ethnic sectarianism, "the establishment of peaceful coexistence "It can be done to heal the pain of political sectarianism and to "establish new political institutions" to cure the pain of tyranny.

    Keywords: Iraq, -Sayyid Al-Sistani, -Righteous Citizenship-, Peaceful Coexistence, - Velayat-E In Public Affairs, - National Identity, Nation - State
  • محسن رفعت*، فاطمه ژیان
    اللهوف سیدبن طاووس از جمله مقاتل حضرت سیدالشهداء7متعلق به قرن هفتم هجری است که بر روند مقتل نگاری و مقتل خوانی های پس از خود اثری شگرف گذاشته است. پژوهش پیش رو با رویکردی «تحلیلی انتقادی» به نقد و آسیب شناسی رویکردها، پیش فرض ها و انگاره های اثرگذار در گزارشگری سیدبن طاووس و تحریف ها و متفردات روایی موجود در این کتاب پرداخته است. بر اساس یافته ها، تسامح گرایی، باورمداری و تاویل گرایی سیدبن طاووس بر گزینش روایات اللهوف حاکم بوده و نیز علی رغم شخصیت علمی و معنوی سیدبن طاووس که مهم ترین عامل شهرت کتاب مزبور است، گزارش های نقل شده در آن، در مواردی با سنت، عقل، وقایع مسلم و یاروایات تاریخی دیگر ناسازگار و یا غیرمقبول است؛ زیرا برگرفته از آن چیزی بوده که در میان عوام شیوع داشته و بدین روی عملکرد او بسان محدثان و تاریخ نگاران نبوده است.
    کلید واژگان: لهوف, سیدبن طاووس, مقتل الحسین(ع), روایات عاشورایی, روایت انگاره
    Mohsen Rafaat *, Fatemeh Zhian
    Sayyid bin Tawous' al-Lohouf is among the historiographies of martyrs dedicated to Imam Hussein (Sayyid al-Shuhada) in the seventh century, and had a great impact on composing and reciting the historiographies of martyrs afterwards. The present study uses an analytical-critical approach to pathologically review the approaches, presuppositions and effective ideas in Sayyid bin Tawous' reports and the traditional deviations in that book. According to the findings of this study, Sayyid bin Tawous' toleration, belief and interpretations govern the selection of traditions in al-Lohouf and – despite Sayyid's scientific and spiritual character as the most important factor for the popularity of his book – the reports transmitted in it are inconsistent with Sunnah, reason, definite events or other historical accounts, hence unacceptable. This is because they are based upon what was common among ordinary people, and thus, Sayyid's performance was not like traditionists and historiographers.
    Keywords: al-Lohouf, Sayyid bin Tawous, Imam Hussein's history of martyrdom, accounts of Ashura, quasi-tradition
  • اسنادی از فقهای ارسباران (متعلق به مجموعه مرحوم سید رضا آل محمد)
    محمد الوانساز خویی
    Arasbaran Jurist's Documents (From Late Sayyid Reza Al-e Muhammad's Collection)
    Muhammad Alvansaz Khoyi
    Preface: Late Sayyid Reza Al-e Muhammad, son of Sayyid Aqa, was amongst the researchers and scholars who lived in anonymity and studied the history and culture of Arasbaran without letting anyone knowing about it. He was born into an old, established, and devout family in Ahar on 16 February 1934. He studied numerous books, including Sarf-e Mir, Nisab al-Sibyan, Gulistan, Ahsan al-Murselat, Abwab al-Jinan, and Kalila and Dimna and learned to read the Holy Quran under his father’s tution. Later, he expanded his knowledge of literature and sciences under Shaikh Ja’far Ijtihadi, Shaikh Hassan Barqi, and Sayyid Ja’far Bani Hashim and left for Tabriz in 1951 to join its seminary. There, he settled in Hassan Padeshah School and received tuition from Mirza Imran Alizadeh, Mirza Ali Asghar Baqmishe’i, Sayyid Mustafa Mowlana, Sayyid Ibrahim Darwaze’i, Mirza Ali Akbar Ahari – called Nahvi - and Mirza Abolfazl Sediq Sarabi….
  • ندا حیدرپور نجف آبادی *

    یکی از فرهنگ های کهن عربی به فارسی که در پژوهش های لغوی زبان فارسی اهمیت بسیاری دارد السامی فی الاسامی نوشته ابوالفضل احمد بن محمد المیدانی (وفات: 518 ه .ق.) است. از این متن نسخه های کهن بسیاری برجای مانده است که کهن ترین آن ها مورخ 537 هجری قمری است و در موزه آسیایی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی (سابق) نگهداری می شود. ویژگی مهم این نسخه حرکت داشتن واژه های فارسی آن است؛ بنابراین به یاری آن می توان از تلفظ های رایج آن زمان آگاه شد که البته برخی از آن ها ویژه محل تولد یا زندگی کاتب بوده است. اهمیت دیگر نسخه وجود برخی برابرهای سیستانی است که کاتب برای واژه های عربی برگزیده است. این واژه ها در نسخه های دیگر متن به کار نرفته اند و تنها در متون سیستانی به ویژه مهذب الاسماء یافت می شوند. همچنین به سیستانی بودن بعضی از آن ها در کتاب الصیدنه تصریح شده است. بنابراین می توان گفت برخی واژه های دیگر نسخه که در منابع دیگر یافته نشده است، به احتمال بسیار از منطقه سیستان است. این احتمال زمانی قوی تر گشت که تعدادی از این واژه ها در فرهنگ های سیستانی معاصر نیز به نظر رسید. با توجه به اینکه متون سیستانی نسبتا اندکی از گذشته برجای مانده است وجود چنین نسخه هایی و تحقیق در آن ها اهمیتی بسیار می یابد. همچنین این نسخه، به دلیل کهن، درست، کامل و مشکول بودن ضمن اینکه در تصحیح اثر، نسخه اساس واقع می شود، بهره مندی از آن نیازمند احتیاط است؛ به ویژه در مواردی که برابرهایی متفاوت با برابرهای دیگر نسخه ها دارد.

    کلید واژگان: السامی فی الاسامی, ابوالفضل احمد بن محمد المیدانی, نسخه مشکول مورخ 537 ه.ق, کاتب سیستانی, واژه های سیستانی
    N. Heidarpour Najafabadi *

    One of the classic Arabic-to-Persian dictionaries that is very important in Persian lexical research is al-Sami fi al-Asami written by Abul Fazl Ahmad b. Muhammad al-Midani (518 AH). There are many old manuscripts of this text, the oldest of which is dated back to 537 AH and is kept in the Asian Museum of the Academy of Sciences of the . The noticeable feature of this manuscript is that pronunciations of its Persian words have been determined some of which have been specific to the scribe's region of birth and living. Another crucial aspect of the manuscript is the existence of some of Sistani words. These words have not been used in other manuscripts of the text and have been found only in Sistani texts, especially in Mohdhab al-Asma. In The Book of Al-Saidnah, it has also been specified that some of them are Sistani. Consequently, it can be said that some other words which were not found in other sources may be from the Sistan region. This hypothesis became stronger when some of these words were also found in contemporary Sistani dictionaries. Considering that few of Sistani texts have been left from the past, the existence of such manuscripts and research into them is very critical. Also, due to the fact that this manuscript is old, correct, complete, and it has pronunciation, al-Sami fi al-Asami should be edited based on it, but with caution; especially in cases where different words have been used in other manuscripts.

    Keywords: Al-Sami Fi Al-Asami, Abul Fazl Ahmad Bin Muhammad Al-Midani, The Manuscript From 537 AH, Sistani Scribe, Sistani Words
  • حسینعلی یوسف زاده
    از ادعاهایی که افرادی مانند خیاط، اشعری، ابن تیمیه و... درباره شیعه امامیه مطرح کرده اند تاثیرپذیری عالمان این مکتب از جمله سیدمرتضی از اندیشه های کلامی معتزلیان عقل گراست. اصل این ادعا بزرگان امامیه همچون شیخ مفید و دیگران به طور کلی مردود دانسته اند. این مقاله به صورت جزئی به مصداق پرداخته و با برسی دیدگاه های دو شخصیت تاثیرگذار، یعنی «سید مرتضی» از امامیه و «قاضی عبدالجبار» از معتزله، کوشیده است به اثبات رساند که وی نه تنها تحت تاثیر معتزله و به طور خاص قاضی نبوده، بلکه در آرای خویش از خط اصیل شیعه امامیه متاثر بوده و از آن دفاع کرده است. با این تفاوت که تمام کوشش او بر اثبات آموزه های شیعی به شیوه متکلمان عصر خویش متمرکز بوده است. از آنجا که شاگردی سیدمرتضی نزد عبدالجبار از ادعاهای مطرح در زندگی وی است، اثبات عدم تاثیرپذیری وی از قاضی می تواند در رفع کلی این اتهام نسبت به شیعه نیز کمک کند. به همین دلیل، با نشان دادن موارد اختلاف او با قاضی عبدالجبار در مسائل عمده کلامی در رفع این اتهام کوشیده ایم.
    کلید واژگان: کلام شیعه, سید مرتضی, قاضی عبدالجبار, معتزله, امامیه و عقل
    Hossainali Yousefzadeh*
    Islamic Sciences and Culture Academy hosainyousefzadeh@yahoo.com Some people like Khayyāṭ, ʾAshʾari, and Ibn Taymiyya have claimed that some Shiite scholars, such as Sayyid Murtaḍā, have been influenced by the theological (kalāmī) views of rationalist Muʾtazila. Some great scholars of Imamiyya such as Shaykh Mufīd have rejected this claim. In this paper, I will compare the views of two figures, the Shiite scholar, Sayyid Murtaḍā, and the Muʾtazila theologian, Qāḍī ʾAbd al- Jabbār, in order to show that Sayyid was not influenced by Muʾtazila in general and Qāḍī ʾAbd al-Jabbār in particular. Moreover, he has defended the original thoughts of Imamiyya, though he defended Imamiyya with the common theological methods of his own time. Sayyid Murtaḍā is alleged to have been a pupil of Qāḍī ʾAbd al-Jabbār, but considerable differences between these two figures can undermine this claim as well.
    Keywords: Shiite Theology, Sayyid Murtaḍā Qāḍī Abd al Jabbār, Muʾ tazila, Imamiyya, Reason
  • سعیده سادات نبوی
    ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت از متکلم فیلسوفانی است که درباره تاریخ زندگانی او اختلاف نظر بسیار است. در این مقاله، با شواهد گوناگونی نشان داده می شود که نوبختی اندیشمند معاصر سید مرتضی و ابوالحسین بصری است. همچنین تلاش می شود با مقایسه آرای او با سید مرتضی از متکلمان متقدم و نیز علامه حلی از متکلمان متاخر، تاثیرگذاری های کلامی ایشان بر مباحث کلامی به ویژه مباحث متاخران و نیز اهمیت و جایگاه تاریخی علمی او با دقت بیشتری بررسی گردد.
    کلید واژگان: نوبختی, الیاقوت فی علم الکلام, سید مرتضی, علامه حلی
    Saideh Sadat Nabavi
    Abū Isḥāq Ibrāhīm b. Nawbakht was a philosopher and a scholar of Kalam whose life history is subject to much controversy. In this paper, I will draw upon various pieces of evidence to show that Nawbakhti was a scholar contemporary with Sayyid al-Murtaḍā and Abu al-Ḥusayn al-Baṣrī. Moreover, I seek to scrutinize his influences on issues of Kalam, especially among later scholars, as well as his importance and his scholarly and historical place, through a comparison of his views with those of Sayyid al-Murtaḍā (an early scholar of Kalam) and 'Allāma al-Ḥillī (a later scholar of Kalam).
    Keywords: Nawbakhti, Al, Yāqūt fī ilm al kalām, Sayyid al Murtaḍā Allama al Ḥillī
  • جعفر آقازاده*، غفار عبدالهی متنق
    «اتحاد اسلام» از جمله جریان های فکری مطرح در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بود. تحت این عنوان برای مدتی آرمان اتحاد کشورهای اسلامی در برنامه کاری اندیشمندان و حتی کنشگران سیاسی جهان اسلام قرار گرفت. در این میان ایران و عثمانی به عنوان دو کشور مستقل اسلامی نقش پررنگ تری ایفا کردند؛ به خصوص نقش سید جمال الدین اسدآبادی و سلطان عبدالحمید دوم در این زمینه در خور توجه است، چنان که اتحاد اسلام هم با نام سلطان عبدالحمید دوم عجین شده و هم تعریف و توصیفش بدون ذکر سید جمال الدین اسدآبادی ممکن نیست. در این مقاله در نظر داریم با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی اشتراکات و افتراقات اتحاد اسلام از دیدگاه سید جمال الدین اسدآبادی و سلطان عبدالحمید دوم را بررسی کنیم. یافته ها نشان می دهد، اتحاد اسلام اندیشه ای همگن و یک دست نبود و با توجه به موقعیت اجتماعی و جغرافیایی منادیانش تعریف های متفاوتی از آن مطرح می شد. این مسئله درباره درک منادیان شناخته شده و اصلی اش، یعنی سید جمال و سلطان عبدالحمید، نیز صادق است و بی شک اتحاد اسلام مد نظر سید جمال الدین، در ضمن تشابهات بسیار، تفاوت هایی نیز با اتحاد اسلام سلطان عبدالحمید داشت.
    کلید واژگان: اتحاد اسلام, سلطان عبدالحمید دوم, سید جمال الدین اسدآبادی, عثمانی, ایران
    Jafar Aghazadeh *, Ghaffar Abdollahi Matanagh
    "Islamic Unity" was one of the currents of thought in the late nineteenth and early twentieth centuries. Under this title, for a while, the ideal of unity of Islamic countries was included in the work plan of thinkers and even political activists of the Islamic world. In the meantime, Iran and the Ottoman Empire played a more prominent role as two independent Islamic countries. The role of Sayyid Jamal al-Din Asadabadi and Sultan Abd al-Hamid II in this regard is especially noteworthy, as the Islamic Unity is associated with the name of Sultan Abd al-Hamid II, and its definition and description is not possible without mentioning Sayyid Jamal al-Din Asadabadi. In this article, we intend to examine the similarities and differences of Islamic Unity from the perspective of Sayyid Jamal al-Din Asadabadi and Sultan Abd al-Hamid II, using library resources and descriptive-analytical method. The findings show that Islamic Unity was not a homogeneous idea and according to the social and geographical position of its preachers, different definitions have been proposed. This is also true of the understanding of the well-known and main preachers, namely Sayyid Jamal and Sultan Abd al-Hamid, and undoubtedly Islamic Unity considered by Sayyid Jamal al-Din, apart from many similarities, differed from Islamic Unity in the view of Sultan Abd al-Hamid.
    Keywords: Islamic Unity, Sultan Abd al-Hamid II, Sayyid Jamal al-Din Asadabadi, Ottoman, Iran
  • محمد غفوری نژاد *

    یکی از دعاهای مشهور در ماه رجب دعایی با مطلع «یا من ارجوه لکل خیر» است که شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، متن و دستور خواندن آن را از اقبال الاعمال سید بن طاووس نقل کرده است. حالات امام صادق7 به هنگام قرایت این دعا، طبق گزارش ابن طاووس، ابهاماتی دارد و شناخت حقیقت آن نیازمند فحص و بررسی است. جستجو در متون کهن حدیثی امامیه نشان می‏دهد که متونی شبیه این دعا در مصادری از جمله الکافی، رجال الکشی و مصباح المتهجد با اختلافاتی در متن، سند و نحوه قرایت وارد شده است. شواهدی وجود دارد که نشان می‏دهد در میان مصادر کهن، نزدیک‏ترین متن به اقبال ابن طاووس، نقل کشی است. علامه مجلسی در زاد المعاد، نقل اقبال و کشی را تلفیق کرده و ظاهرا با استفاده از روایاتی از کتاب الدعاء الکافی، به تفسیر فقرات مبهم نقل ابن طاووس پرداخته است. منشا کیفیت رایج در میان مومنان به هنگام قرایت این دعای شریف، تعلیم علامه مجلسی در زاد المعاد است. این پژوهش نشان می‏دهد که هر چند علامه مجلسی در تفسیر فقرات مبهم نقل ابن طاووس تا حدی صایب بوده است، ولی بخشی از تعلیم او با متن اقبال سازگار نمی‏نماید. بررسی اسناد این دعا نشان می‏دهد که هیچ یک از متون دعا، سند صحیحی نداشته، ولی مجموعه قراین و شواهد، از جمله نقل شخصیت‏هایی همچون کلینی، کشی، شیخ طوسی و ابن طاووس می‏تواند این اطمینان را در انسان ایجاد کند که اجمالا این مضامین از امام صادق7 صادر گردیده است؛ هرچند نسبت به جزییات و تفاصیل مربوط به آن (ازجمله ورود آن در زمان خاص یا قرایت آن به کیفیت مخصوص) چنین اطمینانی حاصل نمی‏شود.

    کلید واژگان: ادعیه ماه رجب, یا من ارجوه لکل خیر, اقبال الاعمال, سید بن طاووس, طرازی
    Muhammad Ghafouri-Nezhad *

    begins with “yā-man arjūhu li kulli khayr”(O He Whom alone I hope for all good things) cited along with its manner of recitation by Shaykh ‘Abbās al-Qummī in his Mafātīḥ al-Jinān (lit. keys to the gardens of Paradise) from Iqbāl al-A‘māl by Sayyid Ibn Ṭāwūs. The states of Imam Ja‘far al-Ṣādiq (‘a.s.) while reciting this du‘a, as Ibn Ṭāwūs has reported, suffers from ambiguities removal of which to discover the truth requires research and analysis. Making a search in the Imami old hadith texts indicates that such texts similar to this du‘a with differences in the text, isnad, and way of recitation have been transmitted in such sources as al-Kāfī, Rijal al-Kashshi, and Miṣbāḥ al-Mutahajjid. There exist evidences indicating that among the old sources the closest [i.e. the most similar] text to [that of the] Iqbāl al-A‘māl by Sayyid Ibn Ṭāwūs is the report of al-Kashshi. Allamah al-Majlisi in his Zād al-Ma‘ād has combined the report of Sayyid Ibn Ṭāwūs and that of al-Kashshī and seemingly by means of the traditions contained in the Kitāb al-Du‘ā’ of al-Kāfī, has commentated the ambiguous phrases in Sayyid Ibn Ṭāwūs’s report. The manner prevailing among the devotees while reciting this noble du‘a originates from what Allamah al-Majlisi has prescribed in his Zād al-Ma‘ād. This study indicates that although Allamah al-Majlisi has been somehow rightful in commentating the ambiguous phrases of Ibn Ṭāwūs’s report, his prescription seems partially incompatible with the text of [the du‘a in]  Iqbāl al-A‘māl. An investigation of the isnads of this du‘a shows that none of the versions of du‘a has an authentic isnad. However, the indications and evidences including the quotations of such personalities as al-Kulaynī, al-Kashshī, Shaykh al-Ṭūsī and Ibn Ṭāwūs can altogether bring about this certainty that such purports have been on the whole issued from Imam Ja‘far al-Sadiq (‘a.s.), although such a certainty is not gained with respect to the details related to it (including its recitation in a particular time or in a specific manner).

    Keywords: Du‘as of the month of Rajab, the du‘a: “yā-man arjūhu li kulli khayr”, Iqbāl al-A‘māl, Sayyid Ibn Ṭāwūs, al-Ṭirāzī
  • محمدحسین حسین پور، سید محمد مرتضوی*، محمدرضا جواهری

    اعتبارسنجی روایات تفسیری از دیرباز مورد بحث بوده است. سید مرتضی علم الهدی به عنوان چهره برجسته شیعی در قرن پنجم، از جمله قرآن پژوهانی است که دیدگاه او در این باره از اهمیت خاصی برخوردار است. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، با مراجعه به آثار سید مرتضی، رویکرد وی را در اعتبارسنجی روایات تفسیری بررسی کرده است. در نگاه آغازین به نظر می رسد از آنجا که روایات تفسیری جزء اخبار آحاد شمرده می شوند و سید مرتضی خبر واحد را بدان جهت که مفید ظن است، باعث علم و عمل نمی داند، ایشان نباید برای روایات تفسیری اعتباری قایل باشد. اما یافته های این جستار نشان از آن دارد که چنانچه خبر واحد همراه با قراینی باشد که آن را از ظنی الدلاله بودن خارج کند، از نظر سید مرتضی می تواند در تفسیر نیز مورد استناد قرار گیرد. قراینی همچون: وجود اخبار در مصنفات حدیثی و اصول شیعه، علم آور بودن مضمون خبر، مطابقت با ظاهر قرآن، مطابقت با حکم عقل، مطابقت با اصل عدل الهی، و اجماع امامیه می تواند روایت را از ظنی بودن خارج کند. در واقع سید مرتضی در مقابل رویکرد اعتبارسنجی راوی محور، به رویکرد اعتبارسنجی قرینه محور در ارزیابی احادیث باور دارد.

    کلید واژگان: اعتبارسنجی قرینه محور, روایات تفسیری, رویکردهای اعتبارسنجی روایات, سید مرتضی علم الهدی, قرائن علم آور
    MuhammadHossein Hosseinpour, Sayyid Muhammad Mortazavi *, MuhammadReza Javahery

    The validation of exegetical narrations has long been discussed. Sayyid al-Murtaḍā ‘Alam al Hudá, as a prominent Shiite scholar in the fifth century, is one of the Qur'anic scholars whose views on this issue are of particular importance. This article, which is organized in a descriptive-analytical method by referring to the works of Sayyid al-Murtaḍā, has examined his approach in validating exegetical narrations. It seems at first glance, that since exegetical narrations are considered as traditions with a single narrator (Arabic: اخبار آحاد, Romanized: Akhbār Aḥād) and Sayyid al-Murtaḍā does not consider tradition with a single narrator which causes conjecture for knowledge and action. He should not give credit for exegetical narrations, but the findings of this article indicate that Sayyid al-Murtaḍā’s view can also be cited in exegesis; if the tradition with a single narrator is accompanied by conjectures that excludes (removes) it from being suspicious. Conjectures such as: the existence of traditions in ḥadīth works and Shi'a (Shiite) principles, knowledge providing of the content of the tradition, conformity with the apparent of the Qur'an, conformity with the ruling (verdict) of reason, conformity with the principle of the Justice of God, and Imami consensus can remove the narration from being conjecture. In fact, Sayyid al-Murtaḍā believes in a symmetrical validation approach in evaluating ḥadīths in contrast to the narrator validation approach.

    Keywords: Symmetrical validation, Exegetical narrations, Validation approaches of narrations, Sayyid al-Murtaḍā ‘Alam al Hudá, Knowledge providing of conjectures (circumstantial evidence)
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال