-
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین جو گروه های آموزشی باز و بسته با تعهدسازمانی اعضایهیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل 120 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی با مرتبه علمی مربی، استادیار و استاد بوده است که نمونه ای با حجم 70 نفر با استفاده از جدول تاکمن و به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد و برای «تعهدسازمانی» هالپین و کرافت و OCDQ «جوسازمانی» گردآوری داده ها از دو پرسشنامه توصیف مستقل t آلن ومی یر استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون OCQ تجزیهوتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین جو گروه های آموزشی بازو بسته با تعهد مستمر رابطه معناداری وجود دارد، اما بین جو گروه های آموزشی باز با تعهدسازمانی و هنجاری و عاطفی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین جو گروه های آموزشی بسته با تعهد سازمانی و هنجاری و عاطفی رابطه معناداری وجود ندارد.کلید واژگان: جوسازمانی, تعهدسازمانی تعهد مستمر, تعهد هنجاری, تعهد عاطفیThe present research titled as a study of the relationship between educational departments climate and organizational commitment. It aims to study the relationship between the climate of open and close educational departments and organizational commit men by student affairs professors of the faculty of psychology and social sciences in Islamic Azad university- Tehran central Branch has been studied. Statistic community of 120 candidates with block sample of 70 people under takman table and randomly plain sample selected while the research data collected through twodes criptive & climate questionnaire forms (OCDQ) complied by Halpin & Craft including organizational commitment (OCQ) by Mayor & Allen, meanwhile the theories tested by coefficient relationship of Pearson including independent tests and the conclusions made according to below list: There is no significant relationship between climate of open educational departments and organization commitment and Affective commitment and Normative commitment. There is no significant relationship between climate of open educational departments and organization commitment and Affective commitment and Normative commitment. There is no significant relationship between climate of close educational departments with organization commitment and Affective commitment and Normative commitment. There is a significant relationship between climate of open educational departments with continuance commitment. There is a significant relationship between climate of close educational departments with continuance commitment.Keywords: organization climate, organization commitment, continuance commitment, normal commitment, affective commitment
-
ارتقای کیفیت عملکرد دانشگاه ها در گرو گروه های آموزشی توانمند و شایسته است. از این رو، ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی یکی از مسئولیتهای مهم مدیران و مسئولان دانشگاهی برای توسعه حرفه ای و حفظ و ارتقای آموزش عالی است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر عملکرد آموزشی گروه های آموزشی دانشگاهی بود. روش پژوهش کیفی از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی 15 دانشکده دانشگاه تهران و 75 گروه آموزشی بود. به منظور انتخاب نمونه مطلوب، با استفاده از روش نمونه گیری کرانه ای، 20 گروه آموزشی که به میزان دو انحراف استاندارد در بالاترین و پایین ترین میزان عملکرد آموزشی قرار داشتند، به عنوان کرانهای بالا و پایین انتخاب شدند. سپس، به منظور شناسایی و تحلیل علل ناهمسانی در عملکرد آموزشی گروه های آموزشی با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته، داده های لازم جمع آوری و از طریق تحلیل محتوا و فرایند کدگذاری تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عواملی که در کران بالا و پایین بر عملکرد آموزشی گروه های آموزشی تاثیرگذارند متناظر نیستند و متفاوت اند، علاوه بر این، مشخص شد عواملی نظیر مشارکت ذینفعان در تامین منابع مالی، کارآفرینی، کارآمدی جمعی، مدیریت مشارکتی و محیط رقابتی فعال از عوامل موثر بر عملکرد آموزشی بالا و عواملی نظیر وابستگی به منابع مالی دولتی، شرایط کاری نامطلوب، روحیه پایین و مدیریت لجام گسیخته بر عملکرد آموزشی پایین تاثیر داشته است.
کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, عملکرد آموزشی, گروه های آموزشی, دانشگاه تهرانQuality promotion of universities performance depends on competent and powerful educational departments. Hence, evaluation of performance concerning educational departments is one of the most important responsibilities of academic directors and managers in order of professional development and to maintain and promote higher education. So purpose of present research is to explain impact factors on educational performance of educational departments by use of qualitative method. Statistical society of the research consists 15 members of the faculty of Tehran University faculties and other 75 educational departments including more than 1186 the faculty members. To select proper sample, 20 educational departments that were on highest and lowers level of educational performance as two standard deviations, were selected as high and low limits by use of limited sampling method. Then in order to recognize and analyze dissimilarity in educational performance of educational departments, required data were gathered by semi-structured interview and they were analyzed by contents analysis and coding process.Obtained results show that the factors which are influential on educational performance of educational departments are not the same and they are different. Moreover, it was specified that factors such as stakeholder's participation to provide financial sources, entrepreneurship, collective efficacy, participation management and active competitive environment are considered as effective factors on high educational performance and factors such as dependency to governmental financial sources, improper work conditions, low spirits and Laissez-Faire Style management are considered as impact factors on low educational performance.Keywords: Evaluation of Performance, Educational Performance, Education Departments, Tehran University -
هدف پژوهش حاضر، بررسی شایستگی های حرفه ای مدیران گروه های آموزشی از دیدگاه اساتید و مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است. در این پژوهش، ابتدا بر پایه مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری و پیشینه پژوهش بررسی گردیده و سپس با توجه به نتایج حاصل، مجموعه ای از مولفه ها و زیرمولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای مدیران گروه های آموزشی، در قالب هفت مولفه شایستگی و پنجاه و دو زیرمولفه بیان شده است. جامعه آماری پژوهش، همه اساتید (2200 نفر) و مدیران گروه های آموزشی (50 نفر) دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی را شامل می شود که بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، تعداد 327 نفر از اساتید و 50 نفر از مدیران گروه های آموزشی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای در قالب هفت مولفه شایستگی و 52 رفتار بیانگر شایستگی، تنظیم شده است که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 08/99 محاسبه گردید. داده های حاصل با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است: در بخش آمار توصیفی، میانگین، انحراف معیار میانگین، واریانس و انحراف استاندارد نمرات، محاسبه شده است و در بخش آمار استنباطی، برای بررسی تفاوت میان نگرش اساتید و مدیران گروه های آموزشی در مورد مولفه ها و زیرمولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای، از آزمون t گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که به لحاظ میزان اهمیتی که اساتید و مدیران گروه های آموزشی برای مولفه ها و زیرمولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای قائل هستند، بالاترین میانگین پاسخ از نظر مدیران گروه های آموزشی، به مولفه شایستگی های مدیریتی و پایین ترین میانگین به مولفه شایستگی های سیاسی مربوط است. همچنین در آرای اساتید، بالاترین میانگین، به مولفه شایستگی های شخصیتی و پایین ترین میانگین، به مولفه شایستگی های سیاسی مربوط است. در ضمن، با توجه به نتایج حاصل از اجرای آزمون t مستقل، می توان گفت که بین دیدگاه اساتید و مدیران گروه های آموزشی درباره هر یک از مولفه ها و زیر مولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای مدیران، تفاوت معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: شایستگی, شایستگی های حرفه ای, استانداردسازی عملکرد, نظام آموزش عالی, مدیران گروه های آموزشیThis article tries to study the professional competencies among the directors of educational departments from the viewpoints of the professors and directors of educational departments in Islamic Azad University – Central Tehran Branch. To this end، the theoretical fundamentals and the related literature are reviewed through library studies. Later، considering the findings، a collection of factors and sub-factors pertaining to the professional competencies of the directors of educational departments are extracted and enumerated in the framework of 7 factors and 52 sub-factors of competency. The statistical population of the research includes all 2200 professors and 50 directors of educational departments in Islamic Azad University – Central Tehran Branch. A sample of 327 professors and all 50 educational directors were selected according to Morgan sample size determination table. However، a questionnaire consisting 7 factors of competency in addition to 52 behaviors indicating competency was devised to gather the information، whose reliability was calculated to be 99. 08 via Cronbach alpha coefficient. The resulted data were analyzed through descriptive and inferential statistical methods. As far as the descriptive part was concerned، the average، average standard deviation، variance and standardized deviate of scores were calculated; and as for the inferential statistics، T-test for independent groups were used so as to study and compare the differences between the points of view belonging to the professors and the directors of educational departments concerning the factors and sub-factors of professional competency. The results of the data analysis demonstrated that the directors of educational departments in average believed the managerial competencies to be the highest while they deemed the political ones as the lowest. Meanwhile، the average highest and lowest competencies in the mind of the professors respectively went for the character-related competencies and political competencies. Moreover، having reviewed the results of the independent T-test، it could be claimed that there was a significant difference between the opinions of both groups، i. e. professors and educational directors، on the factors and sub-factors of professional competencies.Keywords: Competency, Professional Competencies, Performance Standardization, Higher Education System, Directors of Educational Departments -
ارزیابی کارآیی گروه های آموزشی دانشگاه ها سهم بسزایی در ارتقای عملکرد آموزشی و پژوهشی آنان دارد. یکی از روش هایی که می توان به کمک آن رتبه بندی واحدهای مورد ارزیابی را انجام داد، تحلیل پوششی داده ها می باشد. از جمله مشکلات پیش رو در استفاده از این روش، تمایز ناکافی واحدهای قرار گرفته روی مرز کارآیی است. این مقاله به منظور رفع این مشکل در رتبه بندی گروه های آموزشی دانشگاه از ترکیب تحلیل مولفه های اصلی و تحلیل پوششی داده ها استفاده کرده است. بدین منظور ابتدا با انجام تحلیل مولفه های اصلی، روابط مکنون موجود در متغیرهای مشاهده شده ارزیابی گروه ها مشخص و سپس با انجام تحلیل پوششی بر روی متغیرهای مکنون رتبه بندی گروه ها انجام می گیرد. برای بررسی کارآیی این روش از تعداد واحدهایی که بر روی مرز کارآیی در این روش قرار می گیرند استفاده شده است، نتایج نشان داد تعداد این واحدها نسبت به روش معمول تحلیل پوششی داده ها کاهش یافته است. بنابراین مزایای استفاده از این رویکرد را می توان به این شکل برشمرد: اول این که می توان متغیرهای مکنونی که در خروجی های گروه های آموزشی مستتر است را مشخص نموده و در تحلیل های بعدی مورد استفاده قرار داد و دوم آن که با ارائه رتبه بندی با درجه تمیز بالاتر کارآیی استفاده محض از تحلیل پوششی برطرف می گردد.کلید واژگان: تحلیل پوششی داده ها, تحلیل مولفه های اصلی, رتبه بندی, ارزیابی عملکرد, گروه های آموزشیPerformance evaluation of educational departments in universities has an important role in promoting educational and research performance. It also improves the capabilities of faculty members and students. DEA as one of the methods which is used for ranking the units must be evaluated. This is done by units that have inputs and outputs such that DEA evaluated capability of them in converting input to output. In this study, we use the combined method CCR-O and PCA to evaluate the educational groups. First, by PCA, we extracted the variables that are latent in observed variable and second, by using DEA, the evaluation of the educational departments was done. There are two advantages in terms of using this method; first, latent structures of observed variables in educational departments are discovered and second, the discrepancy of the evaluation was improved.Keywords: DEA, PCA, Ranking, Performance evaluation, Educational departments
-
نشریه نامه آموزش عالی، پیاپی 34 (تابستان 1395)، صص 148 -169پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران انجام شد. این تحقیق برحسب هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، کمی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل همه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 167 نفر بودند. نمونه به صورت سرشمار انتخاب شد و درنهایت 93 پرسشنامه تکمیل شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برای به دست آوردن روایی این پرسشنامه علاوه بر روایی محتوایی، روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول به دست آمد. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل برازش شده پژوهش شامل 12 مولفه (برنامه ریزی، سازمان دهی، مدیریت منابع انسانی، ارتباطات، رهبری، تصمیم گیری، کار گروهی، نظارت، فناوری اطلاعات و ارتباطات، اخلاق حرفه ای، علمی و روان شناختی) است. همچنین بیشترین اولویت به ترتیب مربوط به شایستگی های تصمیم گیری، ارتباطات و رهبری و کمترین اولویت مربوط به مولفه شایستگی روان شناختی است.کلید واژگان: شایستگی های حرفه ای, مدیران گروه های آموزشی, دانشگاه تهرانAbstract: The aim of this study is to provide a model of an educational departments heads professional competence at Tehran University. Research methods are practical and in terms of data gathering, they are quantitative. The study sample included all educational departments heads of Tehran University, which consists of 167 departments heads who responded to 93 questionnaires. For data gathering, (self-made) questionnaires were used. Reliability was evaluated using Cronbach's alpha coefficient standing at 93%. For data analysis, descriptive statistics and inferential statistics and Friedman test was used confirmatory factor analysis first. The results indicate that the model consisted of 12 components (planning, organization, human resource management, communication, leadership, decision making, teamwork, monitoring, information and communication technology, and professional ethics, scientific and psychological). Results also showed that the greatest competence of educational departments heads is related to decision-making, communication and leadership, and the least competence is related to some aspect such as psychological competence.Keywords: Model, Professional competence, department's heads, Tehran University
-
آموزش عالی همواره ارتباط نزدیکی با پیشرفت جوامع داشته و در اغلب کشورها توجه به اقتصاد مبتنی بر دانش در اولویت خاصی قرار گرفته است. چگونگی ارتقای سطح اثربخشی دانشگاه ها برای تحقق اقتصاد دانایی محور به عنوان یکی از چالش های اساسی پیش روی مدیران و برنامه ریزان قرار داشته و در این خصوص، سیاستهای مختلفی به کار گرفته شده است که تغییر در سازکارهای تامین و تخصیص منابع مالی یکی از مهم ترین آنان به شمار می رود، چرا که از طریق سازکارهای تخصیص منابع مالی می توان بر رفتار گروه های آموزشی که رکن اصلی نظام آموزش دانشگاهی محسوب می شوند، تاثیر گذاشت. البته، شناخت اندکی درباره آثار واقعی و تجربی این تغییرات وجود دارد؛ از این رو، ارزیابی تاثیر سازکارهای تخصیص منابع مالی بر عملکرد آموزشی حایز اهمیت بسیار است که به عنوان هدف اصلی این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. در این خصوص، 75 گروه آموزشی دانشگاه تهران [با توجه به ویژگی های برجسته آن] به عنوان جامعه آماری انتخاب و عملکرد آموزشی [به همراه عوامل مرتبط با آن] طی سالهای 85-1380 با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به کارگیری روش نوین الگوسازی چندسطحی ارزیابی شده است. نتایج تحلیلهای تجربی نشان می دهند که: 1. عملکرد آموزشی بین گروه های آموزشی از نظر آماری به طور معنا داری متفاوت است که حکایت از داده های با ساختار پیچیده (سلسله مراتبی) دارد و ضرورت به کارگیری روش الگوسازی متناسب؛ یعنی الگوسازی چندسطحی را آشکار می سازد؛ 2. میزان عملکرد آموزشی طی دوره مورد مطالعه افزایش چشمگیری داشته است؛ 3. هر یک از گروه ها روند افزایش عملکرد متفاوتی را تجربه کرده اند؛ 4. با بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد گروه ها مشخص شد که سازکارهای تخصیص منابع مالی، عملکرد آموزشی گروه های آموزشی را به طور مثبت و معنا دار تحت تاثیر قرار داده اند. بنابراین، یافته های کلیدی تحقیق نشان می دهند که تغییر سازکارهای مالی [به ویژه اخذ شهریه از متقاضیان آموزش عالی در قالب افزایش پذیرش دانشجویان کارشناسی ارشد نوبت دوم و اخذ شهریه از دانشجویان مشروط]، در شرایطی که گروه های آموزشی برای تحقق اهداف خود با محدودیتهای مالی مواجه اند، تاثیر چشمگیری بر عملکرد آموزشی دارند و شواهدی تجربی در زمینه این واقعیت فراهم می کنند که گرو ه های آموزشی به انگیزه های مالی عکس العمل نشان می دهند. در نتیجه، سیاستگذاران و مدیران می توانند ضمن بهره گیری از مدل پیشنهادی این مطالعه، سازکارهای تخصیص منابع مالی را به عنوان یک ابزار تکمیلی مهم سیاستگذاری و راهبری واحدهای آموزش عالی برای ارتقای اثربخشی آنها مورد استفاده قرار دهند.
کلید واژگان: عملکرد آموزشی, گروه های آموزشی, سازکارهای تخصیص منابع مالی, الگوسازی چندسطحی, برنامه ریزی و سیاستگذاری آموزشیHigher education has increasingly been in line with the progress of societies, and many countries have recently given priority to knowledge-based economy. “How to improve the effectiveness of the universities to achieve the knowledge-based economy” has been as a major challenge for managers and planners who have applied various policies and programs among which the changes in the mechanisms of financing and financial resources allocation are considered to be crucial, in that the mechanisms affect the performance of educational departments which are the main pillars of the universities and higher education system. Nevertheless, we empirically know little about the impacts of the changes. Thus it is important to evaluate the impact of the mechanisms on educational performance of the departments, which is the main objective of this article. Taking into account the advantages of university of Tehran as a case study, we selected 75 educational departments located in Tehran city as the units of analysis. Data on the characteristics of the educational groups for 2001-2005 period were collected through conducting a field work (questionnaire) and using the faculty members’ profiles. Due to the complexity of data structure and to achieve correct hypothesis testing, we apply multilevel modeling through which the heterogeneities across the groups are taken into statistical models. The results of empirical analyses show that (1) educational performance among the departments has significantly been heterogonous; this heterogeneity indicates that the structure of data used is complex and dominated by a hierarchical structure which makes the application of multi-level modeling method imperative, (2) the educational performance has had a constant and considerable increase during the period, (3) each group has experienced different trend in their educational performance during the period, and (4) among the explanatory variables studied, we found that financial resources allocation mechanisms positively and significantly affect the educational performance of the departments. Our main findings indicate that changes in funding and financial allocation mechanisms (especially in terms of collecting tuition fees) affect educational performance of the educational groups which provide evidence on the fact that the groups do respond to the financial mechanisms and incentives, considering their current financial constraints to meet their educational goals. Therefore, policy-makers and managers can consider the financial mechanisms as an effective and indeed a complementary tool for achieving good governance and perfect steering to improve the effectiveness of the educational departments. -
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی نیازهای مهارتی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی بر اساس نظریه وتن ، کامرون و وودز بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را همه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1397-1396 جمعا 113 نفر تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 87 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. گردآوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه نظر سنجی استاندارد مهارت های مدیران وتن ، کامرون و وودز (2000) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن به میزان 87/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد . تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده ازآزمون های t تک گروهی و فریدمن استفاده انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد:مهم ترین نیازهای آموزشی شناسایی شده ی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی که پیشنهاد می گردد برای ارتقای آن برنامه ریزی لازم انجام گردد ، به ترتیب اولویت عبارت اند از مهارت انگیزش اثر بخش ، مهارت مدیریت تضاد ، مهارت ارتباط سازنده و مهارت مدیریت حل مساله .کلید واژگان: شناسایی, نیاز های مهارتی, مدیران, گروه های آموزشیThe purpose of this study was to identify the skill needs of the educational department managers of the departments of Shahid Beheshti University based on the theory of Wetten Cameron and Woods theory. The research method is descriptive and survey and it is considered as an applied research regarding the purpose. The statistical population of the study included all 113 managers of the educational departments of Shahid Beheshti University in 2017-2018. Morgan table was used to determine the sample size, and 87 people were selected as sample through simple random sampling method. The data were collected using the standard questionnaire for the managers' questionnaires, Wetten Cameron and Woods 2000 questionnaire The Cronbach's alpha coefficient was obtained as 0.87, and the content and content validity was confirmed by experts. The data were analyzed using SPSS software and T-test and Friedman tests. The results of the study revealed that the most important educational needs identified for these managers were significant effective motivation, conflict management, constructive communication and problem solving management skills. Finally, it is suggested to design the improvement programs for this group of managers based on the mentioned skills.Keywords: educational needs, managers, educational departments, Wetten Cameron, Woods theory
-
ماموریت اصلی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی آموزش و پژوهش می باشد که تاثیر عمده ای بر رشد و توسعه کشور ایفا می کنند. دانشگاه ها و مراکزآموزش عالی به طور فزاینده ای علاقه مند به ارزیابی عملکرد واحد های آموزشی خود، از نظر عملکرد آموزشی و عملکرد پژوهشی هستند، چرا که ارزیابی عملکرد علاوه بر پیچیدگی، نقش بسزایی در ارتقا کیفی دانشگاه دارد. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی عملکردآموزشی، پژوهشی و کارآفرینی گروه های آموزشی دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه مازندران طی سال های 94-97 می باشد که ورودی ها و خروجی های موثر از طریق بررسی ادبیات و نظر خبرگان تعین شده و از روش بهترین- بدترین جهت تعیین اوزان ورودی و خروجی ها استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد مهمترین بعد در عملکرد دانشگاهی، بعد آموزشی بوده و بعد پژوهشی و کارآفرینی تقریبا اهمیت یکسانی برای عملکرد گروه های آموزشی دارند. همچنین با توجه به ماهیت عملکردی دانشگاه در توسعه، نیاز است تمرکز گروه های آموزشی در حداکثر کردن خروجی ها باشد. متغیر های خروجی تعداد پذیرفته شدگان در مقاطع تحصیلات تکمیلی، طرح های پژوهشی مورد تصویب دانشگاه و درآمد حاصل از پروژه های صنعتی به ترتیب در ابعاد آموزشی، پژوهشی و کارآفرینی دارای بشترین اهمیت می باشند. نتیجه حاصل از آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که رتبه های عملکردی هر یک از گروه های آموزشی در ابعاد عملکردی مستقل از هم نیست و ارتباط این ابعاد را تاکید می کند. استفاده از روش پیشنهادی در این تحقیق می تواند برای ارزیابی عملکردی گروه های آموزشی در دانشگاه ها برای تعیین ضعف ها و نقاط بهبود موثر باشد.کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, کارآیی, روش بهترین بدترین, گروه های آموزشی, دانشگاه مازندرانThe main mission of universities and higher education centers is education and research that have a major impact on the growth and development of the country. Universities and higher education institutions are increasingly interested in evaluating the performance of their educational units in terms of educational performance and research performance, because performance evaluation, in addition to complexity, plays a major role in improving the quality of the university. The purpose of this study was to evaluate the educational, research and entrepreneurship performance of educational departments of Faculty of Economics and Administrative Sciences in University of Mazandaran during 1394-1397. Best-Worst Method Used to determine the input and output weights. The results show that the most important dimension of academic performance is the educational dimension, and the research and entrepreneurship dimension are almost equally important for the performance of educational departments. Also, given the functional nature of the university in development, there is a need for focus departments to maximize output. The results of the Wilcoxon test show that the performance ratings of each of the training departments are not independent in performance dimensions and emphasize the relevance of these dimensions. Using the proposed method in this study can be effective for evaluating the performance of educational departments in universities to identify weaknesses and improvement points.Keywords: Performance evaluation, Efficiency, University departments, Best-Worst Method, University of Mazandaran
-
یکی از راه های بهبود کیفیت آموزش روابط بین الملل و علوم سیاسی در دانشگاه های کشور آگاهی دقیق و جامع از نقاط قوت و ضعف گروه های آموزشی دانشگاه ها و برنامه ریزی برای رفع کاستی ها و ارتقای نقاط قوت آنهاست؛ ازاین رو ارزیابی درونی گروه های آموزشی یکی از راه های تحقق این مهم است. ارزیابی درونی گروه ها یکی از شیوه هایی است که استفاده از نتایج حاصل از آن می تواند به ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش رشته کمک کند. بررسی این مهم مستلزم استفاده از نقطه نظرات دانشجویان، استادان و کاربرانی است که در ارتباط مستقیم با این الگو قرار خواهند گرفت. در این مقاله نویسندگان با استفاده از کار پیمایشی به ارزیابی درونی روش آموزش سنتی روابط بین الملل در دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان دوره دکتری این دانشگاه و شناسایی نقاط قوت و ضعف این شیوه آموزش پرداخته اند.
کلید واژگان: برنامه ریزی آموزشی, ارزیابی درونی, کیفیت آموزش و پژوهشIn order to promote research and teaching in the field of International Relations and Political Science, making internal assessment of educational departments will be helpful. Such a assessment provides scholars and academics a clear view about weakness and strong aspects of educational department. Internal assessment requires participation of students, professors, and users that are in direct connection with traditional method of teaching that we are familiar with. In this article authors are about to make internal assessment of IR Department of Tehran University through conducting a survey, the results will provide us evaluation on weakness and strong aspects of traditional method of teaching IR in one of leading Iranian universities.Keywords: Education planning, internal assessment, the quality of education, research -
تحقیق حاضر به بررسی تاثیرات فرهنگ سازمانی گروه های آموزشی بر پیروی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از اخلاق علم می پردازد. ابتدا با استفاده از نظریه شناختی- اجتماعی مدلی برای تشخیص مکانیزم های اساسی تاثیرگذار بر فرایند رعایت اخلاق علم در گروهای آموزشی ارائه شد. سپس با روش پیمایش و با استفاده از نمونه گیری خوشه ایو نمونه گیری متناسب با حجم (PPS)، داده ها جمع آوری شدند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که اولا وضعیت فرهنگ سازمانی در ابعاد مختلف در دانشگاه های مورد مطالعه چندان مطلوب نیست، دوما فرهنگ سازمانی تاثیراتی مستقیم بر روی رعایت اخلاق علم دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارد، یعنی با افزایش سطح مطلوبیت فرهنگ سازمانی گروهای آموزشی میزان رعایت اخلاق علم بیشتر می شود. معادله ی رگرسیونی نیز با متغیرهای در نظر گرفته شده توانستند 28 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
کلید واژگان: نظریه اجتماعی شناختی, اخلاق علم, خود, تنظیمی اخلاقیThis research deals with the impacts of the organizational culture of educational departments on postgraduate students’ conformity with scientific ethics. At first having applied socio-cognitive theory, a model was constructed to explain the basic mechanisms influential on the process of conformity with scientific ethics in educational departments and then using survey method and probability of proportional sampling (PPS) data was collected. The findings indicate that firstly, all studied universities are to some extent suffering from low organizational culture. Secondly, organizational culture has direct impact on postgraduate students’ conformity with scientific ethics, i.e. the rate of conformity with scientific ethics heightens with an increase in desirability level of the departments’ organizational culture. Also the Regression equation with regard to considered variables succeeded in explaining 28 percent of dependent variable variance.Keywords: socio, cognitive theory, scientific ethic, self, regulation
نکته:
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافتشده، آمار تفکیکی نمایش داده نمیشود. بهتراست برای بهینهکردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
متن مطلب
اعتبار نشریه
-
معتبرحذف فیلتر