به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۷۷۰۴۲ عنوان مطلب
|
  • غلامرضا شعبانی بهار، محسن لقمانی*
    هدف
    هنرآفرینی شغل بر خلاف طراحی شغل، فرایندی کارمندمحور و مرتبط با ارزشمندشدن شغل است. با توجه به عدم وجود ابزار دقیق ارزیابی این پدیده در منابع انسانی، پژوهش حاضر با هدف بومی سازی پرسشنامه هنرآفرینی شغل (JCS) در کارمندان ورزشی طراحی شده است.
    روش شناسی: تعداد 191 کارمند ستادی وزارت ورزش و جوانان به طور تصادفی و بر اساس جدول کرجسی و همکاران (1970) انتخاب شدند و به پرسشنامه 21 گویه ای هنرآفرینی شغل تیمز و همکاران (2012) پاسخ دادند. همچنین روایی صوری و محتوایی اولیه پرسشنامه به وسیله 17 نفر از اساتید دانشگاه و بخشی از نمونه آماری مورد تایید قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که بر اساس 64 درصد واریانس کل و با حذف دو گویه 6 و 21، همان چهار عامل افزایش منابع ساختاری، کاهش به تاخیر انداختن تقاضاهای شغلی، افزایش منابع اجتماعی و افزایش چالش در تقاضاهای شغلی منعکس کننده هنرآفرینی شغل در نیروی انسانی ورزشی به شمار می روند. به طور ویژه، عامل افزایش منابع اجتماعی شغل بهترین منعکس کننده هنرآفرین کردن شغل برای منابع انسانی در ورزش بود (65/0 R2=).
    نتیجه گیری
    بر این اساس باید بیان کرد که محققان برای طراحی مطالعات خود در حوزه منابع انسانی در ورزش می توانند نسخه 19 گویه ای موجود در این پژوهش را با روایی و پایایی مناسبی استفاده نمایند.
    کلید واژگان: هنرآفرینی شغل, مدل تقاضا-منابع شغل, تحلیل عاملی اکتشافی, تحلیل عاملی تاییدی, وزارت ورزش و جوانان
    Gholam Reza Shabani Bahar, Mohsen Loghmani Loghmani *
    Objective
    In contrast to job design, job crafting is staff-based and it makes work meaningful. Regarding lack of exact questionnaire to evaluate this phenomenon, this research has been conducted with aim of localizing the job crafting scale (JCS) in sport.
    Methodology
    There were 191 staff in the ministry of youth affairs and sports randomly selected by Krejcie and Morgan table (1970) and they responded to 21 items questionnaire of job crafting scale by Tims et al (2012). Also, initial face validity and reliability of questionnaire were confirmed by 17 professors as well as some individuals of statistical sample.
    Results
    The exploratory factor analysis showed that the four components including rise of structural job resources, decline of hindering job demands, rise of social job resources, and rise of challenging job demands reflected job crafting of sport human resource (accounting for 64% of the total variance) excluding item 6 and item 21. In particular, rise of social job resources component was the strongest component of job crafting in the sport human resources (R2= 0.65).
    Conclusion
    The researchers can use the 19-items job crafting scale to do research in the scope of sport human resource.
    Keywords: Job crafting, Job demands-resources model, exploratory factor analysis, Confirmatory factor analysis, Ministry of sport, youth affairs
  • احمد عیسی خانی
    طی دهه گذشته مفهوم تعلق خاطر کاری، به دلیل تاثیرگذاری زیاد بر نتایج عملکردی سازمان، بسیار مورد توجه پژوهشگران و کارگزاران حوزه مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی قرار گرفته است. این پژوهش به تبیین نقش منابع شغلی (استقلال و آزادی عمل، حمایت اجتماعی، بازخورد، مربی گری سرپرستی، فرصت های رشد و یادگیری) و منابع شخصی (خودبسندگی، شخصیت پیش قدم و خصیصه وظیفه شناسی)، بر تعلق خاطر کاری کارکنان پرداخته است. مشارکت کنندگان این پژوهش، کارشناسان یک گروه صنعتی (مشتمل بر شرکت مادر و شش شرکت تابعه اصلی) بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه از بین اعضای جامعه آماری گردآوری شده است و مدل مفهومی پژوهش با استفاده از فن تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری، آزمون شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که منابع شغلی و منابع شخصی با تعلق خاطر کاری رابطه مثبت و معنا دار داشته و هر دو به طور مثبت بر تعلق خاطر کاری کارکنان تاثیرگذارند؛ اما میزان تاثیر منابع شغلی بیشتر از منابع شخصی است.
    کلید واژگان: تعلق خاطر کاری, سرزندگی, فدایی شدن, مجذوب شدن, منابع شغلی, منابع شخصی
    Ahmad Esakhani
    In a past decade concept of employee enagagement has attracted the attention of human resources and organizational behavior reserachers and practitioners. This research aims to study the role of job resources (autonomy, social support, feedback, supervisory coaching, and opportunities for development) and personal resources (self- efficacy, proactive personality, conscientious trait) on work engagement (vigor, dedication and absorption). Respondents were employee of an industrial group (main company and six affiliated companies). Research data collected via questionnaire. Research model was tested by using path analysis and structural equation modeling techniques. Results showed positive and significant relationship between variables and also job resources and personal resources had positive impact on work engagement. But impact of job resources on work engagement is greater than personal resources.
    Keywords: work engagement, job resources, personal resources, vigor, absorption
  • مژگان روشن نژاد، شاپور شرافت، آرین قلی پور
    اغلب، از پیوند کاری به‎عنوان عامل اساسی برای موفقیت و رقابت‎پذیری سازمان یاد شده است. برخی آن را چالش اساسی پیش روی سازمان‎های معاصر دانسته‎اند و معتقد هستند سازمان‎ها از طریق کارکنان پیوند یافته، می‎توانند مزیت رقابتی کسب کنند. پژوهش پیش رو به بررسی رابطه بین منابع شغلی (اهمیت شغل، کنترل شغل، معناداری، و پاداش درونی) با پیوند کاری می‎پردازد. پژوهش از نوع همبستگی و به‎صورت میدانی انجام شده است. نمونه‎ی آماری شامل 136 نفر از کارکنان دانشگاه تهران است. برای جمع آوری داده ها از پرسش‎نامه و به‎منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می‎دهد که منابع شغلی رابطه‎ی مثبت و معناداری با پیوند کاری داشته‎اند.
    کلید واژگان: پیوند کاری, منابع شغلی, ویژگی های شغل
    Mojgan Roshannejad, Shapoor Sherafat, Dr Aryan Gholipor
    Work engagement is often considered as a critical factor in the organization''s success and competitiveness. Some of researchers claim that engagement is an “essential” challenge for contemporary organizations and argue that organizations can gain a competitive advantage through employee engagement. This study investigates the correlation among job resources such as job significant، job control، meaningfulness، and internal reward، and work engagement. Findings indicate that there is significant correlation between job resources and work engagement. This is a survey on a sample of 136 employees who work in University of Tehran.
    Keywords: Job characteristics, job resources, work engagement
  • مهدی بریاجی، عبدالزهرا نعامی، سید اسماعیل هاشمی
    هدف از این پژوهش تعیین نقش رهبری تحولی و منابع شغلی در پیش بینی شیفتگی به شغل و نیز تعیین رابطه شیفتگی به شغل با بهزیستی روانشناختی وخلاقیت سازمانی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 221 نفر بودند که از میان کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های شیفتگی شغلی (باکر، 2008)، منابع شغلی (خانتاپولو، 2007)، رهبری تحولی کلی (کارلس، ویرینگ و مان، 2000)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و خلاقیت سازمانی (ژو و گئورگ، 2001) بودند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری تحولی و منابع شغلی به ترتیب نقش معنی داری در پیش بینی شیفتگی شغلی دارند. همچنین، شیفتگی به شغل و ابعاد آن نیز روابط معنی داری با بهزیستی روانشناختی و خلاقیت سازمانی دارند. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جذب به شغل و لذت از شغل نقش بیشتری در پیش بینی بهزیستی روانشناختی و خلاقیت سازمانی دارند.
    کلید واژگان: شیفتگی به شغل, رهبری تحولی, منابع شغلی, بهزیستی روانشناختی, خلاقیت سازمانی
    M. Bryaji, A. Nami
    The aim of this research was to determine the role of transformational leadership and job resources in predicting flow at work and the relationship of flow at work with psychological well-being and creativity. The statistical population comprised of all employees of Maroon oil and gas Production Company, that 221 of them have been selected by simple random sampling method. The instruments were Flow at Work (Bakker, 2008), Job Resources (Xanthopoulou, 2007), General Transformational Leadership (Carless, Wearing and Mann, 2000), Psychological Well-being (Ryff, 1989) and Organizational Creativity (Zhou and George, 2001). A correlation and multiple regression analysis were used to analyz data. The results showed that transformational leadership and job resources had positive and significant role in predicting the flow at work respectively. In addition flow at work and its components had positive and significant relationships with psychological well-being and organizational creativity. The results of regression analysis showed that absorption to job and work enjoyment predicted psychological well-being and organizational creativity more strongly.
    Keywords: Flow at work, transformational leadership, job resources, psychological well, being, organizational creativity
  • میرعلی سیدنقوی*، فروزان صفری
    تقریبا در تمام کشورها عمده ترین بخش نیروی انسانی نظام بهداشتی را پرستاران تشکیل می دهند. یکی از مسائل مطرح شده در مشاغل پرستاری، پایین بودن یا نبودن رضایت شغلی پرستاران است، این امر می تواند به کاهش کیفیت مراقبت، ترک خدمت پرستاران و غیبت از کار منجر شود. کمبود پرستار و خروج بالای پرستاران از این حرفه یک معضل جهانی است. بنابراین، در پژوهش حاضر رابطه بین خود مدیریتی روزمره با منابع   شغلی و درگیری شغلی پرستاران بیمارستان های ساسان و فیروز گر استان تهران بررسی شده است. این پژوهش روی نمونه‍ای 202 نفری از پرستاران این دو بیمارستان استان تهران صورت گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد هاتون و نک، به منظور بررسی خود مدیریتی روزمره، پرسشنامه جکسون و روتمن، برای بررسی منابع شغلی، هاکمن و اولدهام و پرسشنامه شاوفلی و بکر به منظور بررسی درگیری شغلی استفاده شده است. در این پژوهش برای بررسی روایی و تایید مدل و پایایی تحقیق از تحلیل عاملی تاییدی (CAF) و آلفای کرونباخ استفاده شده است و برای آزمون فرضیات تحقیق از معادلات ساختاری (SCM) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد بین ابعاد خود مدیریتی روزمره و درگیری شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. وجود رابطه مثبت و معنادار بین خود مدیریتی روزمره و منابع   شغلی نیز تایید می شود، همچنین، رابطه مثبت و معناداری بین منابع شغلی و درگیری کارکنان وجود دارد.
    کلید واژگان: خود مدیریتی روزمره, منابع شغلی, درگیری شغلی, بیمارستان ساسان, بیمارستان فیروزگر
    Mir Ali Seyyednagavi *, Forouzan Safari
    Nursing personnel comprise the largest proportion of medical system in almost every country. One of the main issues in nursing is low job satisfaction, which can lead to decreasing quality of care, turnover of nurses, and increase in absenteeism. Nursing staff shortage is a global problem. Thus, in this study the relationship between daily self-management, job resources and job engagement for nurses of Sasan hospital and Firoozgar in Tehran was investigated. This study was conducted for a sample of 202 people from these two hospitals. As for data collection, Hatton and Neck standard questionnaire was used to evaluate self-management, Jackson and Rothman questionnaire was used to study the job resources; Hackman and Oldham questionnaire and also Schaufeli and Bakker questionnaire were applied to investigate job engagement. In order to check for the validity and reliability of the research, confirmatory factor analysis (CAF) and Cronbach's alpha were used, also structural equation modeling (SEM) was employed for testing research hypotheses. Data analysis indicates a significant positive correlation between dimensions of daily self-management and job engagement; also a significant positive relationship is confirmed between daily self-management and job resources, and so is between job resources and employee engagement.
    Keywords: Daily Self-Management, Job Resources, Job Engagement, Sasan Hospital, Firouzgar Hospital
  • علی اصغر فانی، احمد عیسی خانی، حسن دانایی فرد
    در سالیان اخیر تعلق خاطر کاری یکی از موضوعات مورد علاقه مشاوران و پژوهشگران حوزه رفتار سازمانی و منابع انسانی بوده است. این علاقه مندی مرهون وجود یافته های علمی حاکی از تاثیرگذاری چشمگیر تعلق خاطر کاری بر نتایج عملکردی کسب و کار و در عین حال پایین بودن سطح تعلق خاطر کارکنان در سازمان ها بوده است که این امر خود هزینه های میلیارد دلاری در قالب بهره وری از دست رفته برای سازمان ها در برداشته است. عوامل مختلفی (از جمله الزامات شغلی، منابع شغلی، منابع شخصی) به عنوان پیش آیندهای تعلق خاطر کاری و همچینین عوامل مختلفی (از قبیل تعهد سازمانی، رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و...) به عنوان پیامدهای تعلق خاطر کاری بیان شده اند.
    در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف تبیین پیش آیندهای تعلق خاطر کاری و همچینن تاثیرگذاری تعلق خاطر کاری بر تعهد سازمانی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که منابع شغلی (استقلال وآزادی عمل، حمایت اجتماعی، بازخورد، مربی گری سرپرستی، فرصت های رشد و یادگیری) و منابع شخصی (خوداثربخشی، شخصیت پیش قدم، وظیفه شناسی) به عنوان پیش آیندهای تعلق خاطرکاری مطرح هستند و تعلق خاطر کاری به طور مثبت بر تعهد سازمانی (تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر) تاثیرگذار است.
    کلید واژگان: تعلق خاطر کاری, تعهد سازمانی, منابع شغلی, منابع شخصی, الزامات شغلی
    Ali Asghar Fani, Ahmad Esakhani, Hsssan Danaee Fard
    In a recent decade there has been a great deal of interest in work engagement. This interest stems from evidences that show the strong relationship between engagement and individual and organizational outcomes. It has been reported that the level of employee engagement in organization is low. The decline in level of employee engagement costs organization billions of dollar in term of lost productivity. Different factors (such as job demands, job resources, personal resources) has been identified as antecedents and also different factor (such as organizational commitment, job satisfaction, Organizational citizenship behavior etc.) as consequences of work engagement. In this line, aim of this research is to explain antecedents of work engagement and its effect on organizational commitment. Results show that job resources (autonomy, social support, feedback, supervisory coaching, opportunities for development) and personal resources (self efficacy, proactive personality, conscientious trait) are work engagement antecedents. And work engagement has positive effect on organizational commitment.
    Keywords: work engagement, organizational commitment, job demands, job resources, personal resources
  • ندا کاوند*، یوسف محمدی مقدم، یحیی محمدی مقدم
    قابت های جهانی نیازهای جدیدی برای عملکرد بالا و ایجاد مزیت رقابتی مطرح می نمایند. از این رو سازمان های امروز نیازمند حرکت به سوی یک پارادایم جدید می باشند؛ پارادایمی که مزیت رقابتی را در داشتن حق انحصاری،منابع کمیاب، کارکنانی با مهارت ها و روابط اجتماعی بالا نمی بیند. این مزیت رقابتی را می توان از طریق توسعه و مدیریت سرمایه روانشناختی همچون امیدواری سازمانی بدست آورد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد با رویکرد منابع و تقاضای شغلی می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های آمیخته می باشد، که با بگارگیری مصاحبه نیمه ساختار یافته با نخبگان و روش تحلیل مضمون مولفه های امیدواری سازمانی و منابع و تقاضای شغلی را احصا نموده، و 94 مضمون پایه و 14 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر حاصل شد.در فاز کمی با آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، رگرسیون و همبستگی به اعتبار سنجی مولفه ها و بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد پرداخته شده است. یافته ها پژوهش بیانگر آن است که امیدواری سازمانی دارای نقش تعدیل کنندگی بر تقاضای شغلی و منابع شغلی بوده و اثر مثبت و مستقیم بر ارتقاء عملکرد سازمانی دارد.
    کلید واژگان: عملکرد, مزیت رقابتی, امیدواری سازمانی, منابع شغلی, تقاضای شغلی
    Neda Kavand *, Youssef Mohammadi Moghadam, Yahya Mohammadi Moghadam
    Global competitions raise new needs for high performance and creating a competitive advantage. Therefore, today's organizations need to move towards a new paradigm; A paradigm that does not see a competitive advantage in having exclusive rights, scarce resources, employees with high skills and social relations. This competitive advantage can be obtained through the development and management of psychological capital such as organizational hope. Therefore, the purpose of this research is to investigate the effect of organizational hope on performance with the approach of resources and job demand. The current research is a type of mixed research. which has calculated the components of organizational hope and job resources and demand by adopting semi-structured interviews with elites and thematic analysis method,and 94 basic themes, 14 organizing themes and 5 comprehensive themes were obtained. In the quantitative phase, with the Kolmogorov Smirnov, regression and correlation tests, the validation of the components and the investigation of the effect of organizational hope on performance have been done. The research findings indicate that organizational hope has a moderating role on job demand and job resources and has a positive and direct effect on improving organizational performance.
    Keywords: performance, competitive advantage, organizational hope, job resources, job demand
  • مجتبی خسروی دانش، عادل مظلومی*، شقایق زهرایی، عباس رحیمی فروشانی
    مقدمه
    معلمی شغل پر استرسی می باشد اما علی رغم این ماهیت پرتنش اکثریت معلمان مضطرب و بی انگیزه نیستند و شغل خود را ارزش مند و رضایت بخش می دانند. مدل الزامات شغلی-منابع (JD-R) از جامع ترین مدل های مطالعات استرس شغلی می باشد که به بررسی هم زمان عوامل انگیزشی و استرس زا و اثرات آنها می پردازد. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های شغلی معلمان (شامل الزامات شغلی و منابع شغلی) و پیامدهای آنها با استفاده از مدل الزامات شغلی-منابع صورت گرفت.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مقطعی بین 247 نفر از معلمان دبیرستان های مناطق شهر تهران، با استفاده از نمونه گیری تصادفی و خوشه ایدومرحله ای در سال 1395، صورت گرفت. در این مطالعه تآثیر ویژگی های شغلی شامل مولفه های الزامات شغلی (شامل بدرفتاری دانش آموزان، تعارض بین کار-خانواده و نیاز عاطفی) و منابع شغلی ( شامل حمایت مدیریت و وضعیت شغلی) بر روی خستگی عاطفی، نیرومندی، علایم بیماری و تعهد سازمانی افراد با استفاده از مدل الزامات شغلی-منابع مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و برازش مدل به روش آنالیز مسیری و توسط نرم افزار AMOS نسخه 23صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که مدل مذکور از شاخص های برازش مطلوب برخوردار می باشد و ضرایب اثر تمامی متغیرها معنی دار می باشند(p<0.001). طبق مدل مطالعه، الزامات شغلی(β=0.3) به صورت قوی تری نسبت به منابع شغلی(β=-0.2)، خستگی عاطفی معلمان را پیش بینی می کرد، هم چنین رابطه این دو متغیر با نیرومندی برابر اما مخالف یک دیگر مشاهده شد(β=± 0.27). علاوه بر این نتایج نشان دادند که خستگی عاطفی، رابطه بین الزامات شغلی و سلامت، و نیرومندی رابطه بین منابع شغلی و تعهد سازمانی معلمان را به صورت جزیی میانجی گری می کنند.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه، اتخاذ برنامه هایی با اولویت تعدیل الزامات شغلی و سپس، بهبود منابع شغلی در دست رس معلمان می تواند از راه کارهای موثر بر کاهش فرسودگی شغلی و افزایش تعلق خاطر شغلی، سلامت و تعهد سازمانی این عزیزان باشد.
    کلید واژگان: مدل الزامات شغلی, منابع, خستگی عاطفی, نیرومندی, معلمان
    Mojtaba Khosravi Danesh, Adel Mazloumi *, Shaghayegh Zahraei, Abbas Rahimi Foroushani
    Introduction
    Teaching has been reported stressful. Although, the majority of teachers aren’t anxious or unmotivated and they even consider their job valuable and satisfying. Job demands-resources (JD-R) is a comprehensive model in occupational stress domain that simultaneously examines the stressful and motivational aspects of occupations and their related outcomes. Accordingly, the objective of this paper is to investigate job characteristics of teaching (job demands and job resources) and their subsequent outcomes by utilizing proposed model.
    Material and
    Method
    This study was a cross-sectional design among 247 high school teachers in Tehran city who were selected by two-stage cluster sampling in spring and summer of 1391. Three aspects of job demands (pupil misbehavior, work-family conflict, and cognitive demand), 2 aspects of job resources (supervisory support and job condition), emotional exhaustion, vigor, teacher’s illness symptoms, and organizational commitment were assessed using job demands-resources model. The data were analyzed by means of SPSS 21 program and path analysis by using AMOS 23 program.
    Result
    According to the results, model fit indices were in acceptable range and all the coefficient paths were significant (p
    Conclusion
    Based on the findings, fostering initiatives with priorities of firstly regulating job demands and secondly improving job resources can be effective strategies to reduce job related burnout and promoting job engagement, health and organizational commitment of teachers
    Keywords: Job Demands-Resources Model, Emotional Exhaustion, Vigor, Teachers
  • احمد شریفی، محمد علی بشارت*، شیما شکیبا

    فرسودگی شغلی، سندرم استرس مرتبط با شغل است که به یکی از مشکلات مهم شاغلین حوزه بهداشت و سلامت تبدیل شده است. فرسودگی شغلی با کاهش بهزیستی شغلی و افزایش غیبت و بیماری های جسمانی مرتبط است. پرستاران به ویژه، به دلیل ویژگی های شغلی از قبیل: پیش بینی ناپذیری، محیط کاری شلوغ و تماس پیوسته با بیماری ها، آسیب ها و اتفاقات تروماتیک مختلف، نسبت به فرسودگی شغلی آسیب پذیرند. هدف از این پژوهش، بررسی نقش تعدیل کننده اهمال کاری در رابطه بین مطالبات و منابع شغلی با فرسودگی شغلی است. بدین منظور، تعداد 152 نفر (65 مرد، 74 زن) از پرستاران شاغل در هفت بیمارستان مشهد، که به صورت در دسترس انتخاب شده بود، در این پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه محتوای شغلی (JCQ)، مقیاس فرسودگی شغلی ماسلاش (MBI-HSS)، و مقیاس اهمال کاری ناب (PPS) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین مطالبات شغلی با فرسودگی شغلی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. بین منابع شغلی با فرسودگی شغلی نیز همبستگی منفی معنادار یافت شد. این یافته ها حاکی از آن است که مطالبات شغلی در مزمن شدن استرس شغلی پرستاران نقش مثبت ایفا می کنند و منابع شغلی از آن ها در برابر فرسودگی شغلی محافظت می کند. همچنین نتایج نشان داد که اهمال کاری در رابطه بین بعضی از ابعاد منابع شغلی با احساس ناکارآمدی، نقش تعدیل کننده دارد. این یافته ها نشان می دهد که رابطه بین مطالبات و منابع شغلی با فرسودگی شغلی خطی نیست و مطالبات فردی مانند اهمال کاری در این رابطه نقش تعدیل کننده ایفا می کنند. درنظر گرفتن مطالبات فردی در مدل های فرسودگی شغلی می تواند به اصلاح و بهبود راهکارهای موجود برای پیشگیری از فرسودگی شغلی بیانجامد

    کلید واژگان: مطالبات و منابع شغلی, فرسودگی شغلی, اهمال کاری
    Ahmad Sharifi, Mohammad Ali Besharat*, Shima Shakiba

    Burnout is a work-related stress syndrome that has become a significant problem among health care providers. Burnout is associated with a decrease in occupational well-being and an increase in absenteeism and illness. In particular, nurses are vulnerable to exhaustion because of their job characteristics, such as unpredictability, overcrowding and continuous exposure to a broad range of diseases, injuries and traumatic events. This study aims to investigate the moderating role of procrastination on the relation between job demands and resources with burnout. In this regard, 152 nurses (65 male, 74 female) from seven hospitals, which were selected based on convenience, in Mashhad have participated in this study. They completed the Job Content Questionnaire (JCQ), Maslach Burnout Inventory-Human Service Survey (MBI-HSS) and Pure Procrastination Scale (PPS). The results indicate a statistically significant positive correlation between job demands and MBI scales. Also, a statistically significant negative correlation was obtained between job resources and MBI scales. These findings indicate that job demands promote chronic stress in nurses, while job resources protect them from burnout. Procrastination was also found to moderate the relation between some job resources and ineffectiveness. These findings show that a simple linear relationship between job demands-resources with exhaustion does not exist, and suggest personal demands, such as procrastination, as a moderator in this relationship. Incorporating own requests in burnout models is expected to enhance the current burnout prevention strategies.

    Keywords: Job demands-resources, Burnout, Procrastination
  • ابوالفضل دهقانی فیروزآبادی *، علیرضا اسدزاده فیروزآبادی، وجیهه عندلیب اردکانی، محمد رضا فتحی
    Abolfazl Dehghani Firoozabadi *, Alireza Asadzadeh Firoozabadi, Vajiheh AndalibArdakani, Mohammad Reza Fathi

    The purpose of this research is to investigate the effect of job resources and job attachment of rubber company employees on organizational commitment with the mediating role of organizational vitality. This research was conducted with a qualitative and quantitative approach. In the qualitative part, the data related to this research were selected and checked under the supervision of experts. After extracting the codes by thematic analysis, the quantitative part of the research was conducted by structural equations with partial least squares (PLS) approach. Thus, first, a questionnaire was designed by the results of the qualitative department and it was given to management experts, including managers and experts of rubber companies. Sampling in the quantitative part was obtained by non-random sampling method and available sampling type equal to 40 people. The results showed that job resources and job attachment of employees have a positive effect on organizational commitment with the mediating role of organizational vitality.

    Keywords: rubber companies, job resources, employee job attachment, organizational vitality, organizational commitment
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال