به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۵۶۴۱۱ عنوان مطلب
|
  • آزاد محمدی *، سید صدرالدین شجاع الدین، امیر لطافت، ملیحه حدادنژاد
    مقدمه و اهداف
    مفصل مچ پا به عنوان یکی از آسیب پذیرترین مفاصل بدن شناخته شده است. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی مقایسه تاثیر و ماندگاری یک دوره تمرینات NASM و ترکیبی (عصبی-عضلانی و ثبات مرکزی) بر ویژگی های عملکردی و تعادل افراد مبتلا به آسیب مزمن یک طرفه مچ پا بود.
    مواد و روش ها
    36 دانشجوی تربیت بدنی ورزشکار پسر مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا در مطالعه حاضر شرکت داشتند و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره تمرینات NASM، تمرینات ترکیبی و گروه کنترل قرار گرفتند. قبل، بعد و چهار هفته پس از اتمام تمرینات از همۀ آزمودنی ها جهت بررسی ویژگی های عملکردی و تعادل پویا آزمون به عمل آمد. جهت بررسی ویژگی های عملکردی از آزمون های جهش جانبی، آزمون جهش هشت لاتین، آزمون جهش سه گانه تک پا و پرسش نامه سنجش توانایی پا و مچ پا در فعالیت های روزانه و ورزشی و جهت ارزیابی تعادل پویا، از آزمون تعادلی اصلاح شده ستاره استفاده شد. سپس گروه های تمرین NASM و ترکیبی به مدت هشت هفته تمرینات خود را انجام دادند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات NASM و ترکیبی، سبب بهبود ویژگی های متغیرهای وابسته شد و همچنین بعد از گذشت چهار هفته پس از اتمام برنامه تمرینی، در گروه تمرینات NASM، در شاخص های جهش هشت لاتین و مقیاس توانایی مچ پا و پا، اثر تمرینات در این افراد بر شاخص های مذکور ماندگاری داشت و همچنین در گروه تمرینات ترکیبی در شاخص های جهش جانبی، جهش هشت لاتین و مقیاس توانایی مچ پا، اثر تمرینات بر شاخص های مذکور ماندگاری دارد. همچنین نتایج نشان داد تمرینات ترکیبی اثر بیشتری بر شاخص توانایی مچ پا و پا، نسبت به تمرینات NASM دارد.
    نتیجه گیری
    انجام هشت هفته تمرینات ترکیبی (عصبی-عضلانی و ثبات مرکزی) سبب بهبود بیشتری نسبت به تمرینات NASM در عملکرد و کنترل پاسچر افراد مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا دارد
    کلید واژگان: تمرینات NASM, تمرینات عصبی-عضلانی, تمرینات ثبات مرکزی, بی ثباتی مزمن مچ پا, دانشجویان تربیت بدنی
    Azad Mohammadi *, Seyed Sadradin Shojaedin, Amir Letafatkar, Maliheh Hadadnejad
    Background and Aims
    Ankle joint is known as one of the most vulnerable joints of the body. The aim of the present study was to compare the impacts and sustainabilities of NASM and combined excersices (neuromuscular and core stability) on the functional charactristics and balance of individuals with unilateral chronic ankle injury.
    Materials and Methods
    A total of 36 male athlete students suffering from chronic ankle instability voluntarily participated in the present study and were randomly divided into three groups of 12: NASM excersices, combined training, and the control group. All the participants’ performance characteristics and dynamic balance were evaluated prior to, after, and four weeks after the exercises. To evaluate the functional characteristics, we used Side-to-Side Hop Test, Figure-eight Hop Test, Triple Hop Test, and questionnaires measuring the ability of the foot and ankle in sports and daily activities and to evaluate the dynamic balance, the balance test Y was used. Then, the NASM and combined groups performed the relevant exercises.
    Results
    The results showed that both NASM and compound exercises caused improvement in the dependent variables. Also, NASM exercises had lasting impacts four weeks after the exercise protocol in indicators of figure-eight hop test and the ability of ankle and foot test. Also, combination exercise had lasting effects observed in side-to-side hop test, figure-eight hop test, and the ability of ankle and foot scale. The results also showed that compound exercises, as compared with NASM exercises, were more effective as observed in the ability of the ankle and foot test.
    Conclusion
    Doing eight weeks of combined training (neuromuscular and core stability) was observed to be significantly more effective, compared with NASM training, in the performance and postural control in patients with chronic ankle instability.
    Keywords: Training NASM, Neuromuscular training, Core stability exercises, Chronic ankle instability, Physical education students
  • سجاد روشنی، رضا مهدوی نژاد *، نرمین غنی زاده حصار
    مقدمه
    عدم تعادل عضلانی یک چهارم فوقانی بدن یکی از مشکلات افراد آسیب نخاعی پاراپلژی استفاده کننده از ویلچر می باشد. این مسئله خطر ریسک ابتلاء به ناهنجاری ها را بالا برده و فرد را در معرض سندرم متقاطع فوقانی قرار می دهد. استفاده از تمرینات اصلاحی مبتنی براصول NASM یکی از روش های جدید برای برگرداندن تعادل عضلانی و پیشگیری و اصلاح ناهنجاری ها می باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک پروتکل تمرینی مبتنی بر اصول NASM بر سندرم متقاطع فوقانی آسیب دیدگان نخاعی پاراپلژی بود.
    مواد و روش ها
    22 مرد آسیب نخاعی پاراپلژی دارای ناهنجاری سر به جلو، شانه گرد و کیفوز به صورت هدف دار انتخاب و به دو گروه کنترل10 نفر(33/7±40/40=سن) و تجربی 12 نفر(81/9±58/38=سن) تقسیم شدند. تمرینات مبتنی بر اصول NASM به مدت 12 هفته برای گروه تجربی انجام شد. از ابزارهای گونیامتر، دابل اسکوار و خط کش منعطف به ترتیب برای اندازه گیری سر به جلو، شانه گرد و کیفوز استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، روش آماری تحلیل واریانس برای داده های تکراری در سطح معنی داری(P<0.05) مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته های پژوهش
    ناهنجاری های اندازه گیری شده در مطالعه شامل سر به جلو، شانه گرد و کیفوز از پیش آزمون تا پس آزمون در گروه تجربی بهبود معنی داری نسبت به گروه کنترل داشتند(P<0.05)
    بحث و نتیجه گیری
    افراد آسیب نخاعی که ساعات زیادی را روی ویلچر می نشینند، جهت پیشگیری از عدم تعادل عضلانی و مبتلا شدن به ناهنجاری های یک چهارم فوقانی بدن بهتر است ضمن اصلاح وضعیت نشستن، تمرینات مبتنی بر اصول NASM پیشنهادی در این پژوهش را به طور منظم اجرا نمایند.
    کلید واژگان: آسیب نخاعی, پاراپلژی, تمرینات NASM, پاسچر, سندرم متقاطع فوقانی
    Sajad Roshani, Reza Mahdavinejad *, Narmin Ghanizadehesar
    Introduction
    Muscle imbalance of the upper quadrant of the body is one of the problems in paraplegia spinal cord injury (SCI) patients using wheelchair. This increases the risk of developing deformities and exposes the person to upper cross syndrome (UCS). The use of NASM-based corrective exercises is one of the new ways of restoring muscle balance for preventing and correcting deformities. The aim of this study was investigating the effect of NASM-based training protocol on UCS in paraplegia SCI patients.
    Materials & Methods
    22 male paraplegic spinal cord injury patients with forward head, round shoulder, and kyphosis deformities were selected and divided into two groups of training(n:12, age:38.68±9.81) and control(n:10, age:40.40±7.33). Training group performed NASM-based exercises for 12 weeks. Goniometer, double square, and flexible ruler were used to measure forward head, round shoulder, and kyphosis, respectively. The statistical analysis of variance for repeated data at the significance level of (P <0.05) was used to analyze the data.
    Findings
    Forward head, round shoulder, and kyphosis deformities had significant improvements in training group in comparison to control group from pre to post test(P <0.05).
    Discussion & Conclusions
    It is suggested that people with SCI who spend a lot of hours on the wheelchair should modify the position of the nose using the proposed NASM-based training exercises in this study on a regular basis in order to prevent muscle imbalance and developing the deformities in the upper quadrant of the body.
    Keywords: Spinal cord injury, Paraplegia, NASM training, Posture, Upper cross syndrome
  • فاروق رستمی ذلانی*، محمد جواد اشرف، غلامعلی قاسمی
    هدف
    افزایش زاویه سر به جلو موجب گردن درد می شود. هدف این تحقیق مقایسه اثر تمرینات سنتی و تمرینات اصلاحی آکادمی ملی آمریکا (National Academy of Sport Medicine; NASM) بر درد گردن و زاویه سر به جلو در دانشجویان مرد دانشگاهی بود.
    روش بررسی
    بین دانشجوی مرد مبتلا به سر به جلو، 20 نفر انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه (هر گروه 10 نفر) تقسیم شدند. گروه اول تمرینات سنتی و گروه دوم تمرینات اصلاحی آکادمی ملی آمریکا را به مدت هشت هفته انجام دادند. قبل و بعد از مداخله درد گردن با استفاده از مقیاس دیداری درد (VAS ،Visual Analog Scale) و زاویه سر به جلو با استفاده از گونیامتر اندازهگیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای تی مستقل و وابسته در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد.
    یافته ها
    هر دو گروه تفاوت معنی داری را در قبل و بعد از مداخله در مورد مقیاس درد (05/0>p) و میزان زاویه سر به جلو (05/0>p) نشان دادند. مقایسه داده های بین دو گروه در مورد مقیاس درد و زاویه سر به جلو تفاوت معنی داری را در قبل و بعد از دوره تمرین نشان داد، به طوری که میزان بهبودی در گروه تمرینات اصلاحی آکادمی آمریکا بیشتر از گروه تمرینات سنتی بود.
    نتیجه گیری
    تمرینات اصلاحی آکادمی ملی آمریکا اثر بیشتری بر درد و زاویه سر به جلو دارد، لذا کاردرمانها میتوانند از این تمرینات به عنوان یک روش تمرینی نوین در اصلاح زاویه سر به جلو استفاده کنند.
    کلید واژگان: سر به جلو, تمرینات سنتی, تمرینات اصلاحی, آکادمی ملی پزشکی ورزشی, درد
    Rostami Zalani F.*, Ashraf M.J., Ghasemi Gh.A
    Purpose
    Increased forward head angle causes neck pain. The aim of this study was to compare the effect of traditional and National Academic of Sport Medicine (NASM) corrective exercises on the neck pain and forward head angle in college male students.
    Methods
    Twenty male with forward head were selected within male students, and randomly divided into 2 groups (n=10 rats per group): Both groups performed traditional and NASM corrective exercises. First group performed traditional exercises and the second group performed NASM corrective exercises for 8 weeks that related to the forward head practices. Angle of head pain and head pain were measured by pain Visual Analogue Scale (VAS) and goniometer before and after the training period. Data were analyzed by paired t-test and independent t-test in P
    Results
    The result of this study showed significant differences between pre and post-intervention conditions regarding the VAS, and head angle values in both groups (P
    Conclusion
    NASM corrective exercises was more effective in improvement of the pain scale and head angle and it is recommended to the occupational therapist to the benefits of these exercises as a modern training methods in correction of the forward head angle.
    Keywords: Forward head, Traditional exercises, Corrective exercises, National Academic of Sport Medicine (NASM), Pain
  • مریم کمالی، بهنام قاسمی، محمدرضا مرادی، سجاد باقریان دهکردی
    مقدمه
    زاویه لوردوز کمری بالا یکی از ناهنجاری های شایع در بین دانشجویان دختر می باشد و دستیابی به یک برنامه اصلاحی مناسب با هدف کاهش زاویه لوردوز کمری همواره مورد توجه بوده است، لذا هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دو روش تمرینات اصلاحی سنتی و تمرینات اصلاحی آکادمی ملی طب ورزش آمریکا (NASM) بر اصلاح عارضه لوردوز کمری دانشجویان دختر بود.
    روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 400 نفر از دانشجویان دختر 18 تا 22 ساله دانشگاه شهرکرد به عنوان نمونه اولیه با استفاد از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و توسط صفحه شطرنجی و خط کش منعطف غربالگری شدند. در پایان تعداد 45 نفر از آن ها که دارای زاویه انحنایی بیش از 30 درجه بودند و به صورت تصادفی در سه گروه تمرینات سنتی، تمرینات NASMو کنترل قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه در تمرینات شرکت کردند و گروه کنترل نیز فعالیت های عادی زندگی خود را ادامه دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (05/ 0>P).
    نتایج
    نتایج تفاوت معنی داری را در پس آزمون گروه ها نشان داد (05/ 0>P). به طوری که در مقایسه پیش آزمون و پس آزمون، کاهش معنی داری در زاویه لوردوز کمری گروه تمرینات سنتی (قبل 48/ 53، بعد 08 /49) و گروه تمرینات NASM (قبل 40/ 53، بعد 12 /42) مشاهده شد (05/ 0>p). اما میزان کاهش زاویه لوردوز کمری در گروه تمرینات NASM حدود 13درصد بیشتر از گروه تمرینات سنتی بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این تحقیق، به درمانگران و متخصصین حرکات اصلاحی توصیه می شود با توجه به این که تمرینات اصلاحی NASM تاثیر بیشتری در کاهش زاویه لوردوز کمری دانشجویان داشتند، این تمرینات را در اولویت تمرینات اصلاحی به منظور کاهش لوردوز کمری قرار دهند.
    کلید واژگان: لوردوز کمری, تمرینات اصلاحی سنتی, تمرینات اصلاحی NASM
    Mariam Kamali, Behnam Ghasemi, Mohammad Reza Moradi, Sajad Bagheriandehkordi
    Introduction
    The hyperlordosis is one of the most common disorders among girls and it has been cosidered to achieve an appropriate program to reduce the amount of deformity. The aim of this study was to compare the effect of two kinds of traditional and NASM corrcetive exercises training protocols on the correction of hyperlordosis in female students.
    Materials And Methods
    In this quasi-experimental study, four hundred students aged 18 to 22 years were randomly selected and screened. Fourty five students that had more than 30 degree lumbar lurdosis angle curve were recruited to be analyzed. Then they were randomly divided into three groups: the traditional exercises, the NASM exercises and control group. The Experimental groups attended in exercise session three times a week for 8-week. Each session last 60 minutes. Data were analyzed by repeated measure analysis of variance (ANOVA) (P<0.05).
    Results
    Significant interactions were observed within 3 groups and tests (F(2, 42) = 43.3, P<0.01). Contrasts revealed that ratings of lumbar lordisis decrease in NASM group (F(2, 42) = 95.2, P<0.0, ES=.9) and traditional group (F(2, 42) = 17.2, P<0.01, ES=.7) and were significantly higher than control group.
    Conclusion
    It can be conclouded that the NASM corrcetive exercises training protocol was more effective in reducing lumbar lordosis and it is recommended to clinicians, coaches, athletic trainers and other health related specialists to put this protocol for correcting the lumbar hyperlordosis.
    Keywords: lumbar lordosis, traditional corrective exercise, NASM corrective exercise
  • رضا مهدوی نژاد*، مرضیه بدیحی
    زمینه و هدف

    براساس یکپارچگی سیستم اسکلتی-عضلانی-عصبی و عکس العمل های زنجیره ای، مطالعه حاضر با هدف تاثیر تمرینات اصلاحی آکادمی ملی طب ورزش امریکا (NASM) بر اصلاح لوردوز کمری و بهبود وضعیت تعادل ورزشکاران دختر کاراته کای انجام گردید.

    روش کار

    در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون تعداد 40 ورزشکار کاراته کای دختر شهر اصفهان با دامنه سنی 25-18 سال شرکت نمودند. آزمودنی ها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه تمرینات NASM به مدت 8 هفته (سه جلسه، هر جلسه 60-45 دقیقه) شرکت کردند. ارزیابی زاویه لوردوز کمری، تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها قبل و بعد از دوره، به ترتیب با استفاده از خط کش منعطف، تست تعادل لک لک با چشمان بسته و تست تعادل Y انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس اندازه های تکراری و در سطح معناداری 05/0≤  pانجام گردید.

    یافته ها

    در بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی زاویه لوردوز کمری، تفاوت معناداری در نتایج گروه تجربی مشاهده گردید (05/0< p). افزون بر این تفاوت معناداری در زمان تست تعادل ایستا و فاصله دستیابی تعادل پویا گزارش شد (05/0< p).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج کسب شده مبنی بر کاهش معنادار زاویه لوردوز کمری و بهبود زمان تعادل ایستا و فاصله دستیابی در تعادل پویا، احتمالا تمرینات NASM به عنوان یک روش اثرگذار در بهبود عملکرد منسجم عضلات و در نتیجه کاهش زاویه لوردوز کمری، می تواند باعث بهبود وضعیت تعادل آزمودنی ها گشته و مورد استفاده ورزشکاران قرار گیرد.

    کلید واژگان: لوردوز کمری, تعادل ایستا و پویا, تمرینات اصلاحی NASM, دختران کاراته کار
    Reza Mahdavinejad*, Marziyeh Badihi
    Background & Aims

    Considering the integrity of the skeletal-muscular-neurological system and chain reactions, the optimal neuromuscular efficiency to maintain dynamic stability is established by the proper combination of proper alignment (static/dynamic) and stability strength, any defect in the body, and the useful function can alter the lumbopelvic-hip complex. The mechanical and coupling force of all muscles causes changes in different parts or even the performance of special components, devices, and organs related to the movement system (1,2). The excessive increase of the lumbar arch called the back of the pelvis or lordosis following a change in the position of the pelvis will affect the balance of the human locomotor system and cause numerous disorders in the lumbopelvic-hip complex. The aim of this study was to the effect of corrective exercises of America’s National Academy of Sports Medicine (NASM) on the correction of lumbar lordosis and improving the balance in female karate athletes (3,4).

    Methods

    In this pre-test and post-test semi-experimental study, 40 female karate athletes of Isfahan (age: 18-25 years) participated. Inclusion criteria were consisted of: Female gender, aged between 18-25 years old, BMI between 18-25 kg/m2, affected by Hyperlordosis ≥58° (5), complete the consent form of the subjects for voluntary participation, have not participated in any rehabilitation program in the past six months, absence of pathological complications including a history of fractures, surgery, diseases, and joint disorders in the lumbar-pelvic-thigh area, no lower extremity abnormalities in different views and no mental illness, having at least five years of experience in training and competition In the provincial karate league. Subjects were randomly divided into two groups of experimental and control. All participants signed an informed consent form before starting the study. Ethics approval was taken from the Ethics Committee of the Isfahan University, Isfahan, Iran IR.UI.REC.1397.097, and was carried out according to the Helsinki Protocol. The intervention group received corrective exercises for eight weeks (3 sessions per week/ 45-60 minutes). All subjects were assessed at baseline, and after eight weeks, for lumbar curvature angle and static and dynamic balance performance by a flexible ruler (6,7), stork (8) and Y test (9), respectively. Qualified and trained examiner that assessed hyperlordosis, static, and dynamic balance was blind to the diagnosis and severity of hyperlordosis in a standing posture. Moreover, participants were examined in the habitual, relaxed posture that is usually adopted (10). Individuals were excluded from the study process if they participated in other physical activity and sports that may influence the study results, unwillingness to continue participating in the study, absence of more than three sessions in training, and non-participation in tests. The statistical analysis was performed with statistical software, namely SPSS version 16.0 (SPSS, Chicago, Illinois). All parameter outcomes were evaluated for each participant, and the mean and standard deviation (Mean ± SD) were computed by descriptive statistics test in pre and post-session. The normality of the data and the homogeneity of the groupschr('39') variance were evaluated using Kolmogorov-Smirnov and Leven tests, respectively. Also, data analysis was performed using repeated-measures analysis by SPSS software version 21. The significance level was established at p<0.05.

    Results

    In the results of within and between group in lumbar lordosis angle, a significant difference was observed in the results of the experimental group (P <0.05). In addition, a significant difference was reported in static and dynamic balance test (p<0.05).

    Conclusion

    This study aimed to correct lumbar lordosis and improve the static and dynamic balance of female karate athletes with NASM exercises. The results showed a significant improvement in the effect of 8 weeks of NASM training on lumbar lordosis angle (from 63.20 to 43.70 degrees), static balance (from 18.60 to 38.90 second) and dynamic balance (from 1.04 to 1.26 Meter). Overactivity and stiffness of the Psoas muscle, which may be caused by repetitive movements in karate athletes, cause inhibition of the antagonistchr('39')s muscles, including the Glutes Maximus, as well as the stabilizer muscles of the pelvic girdle, including the Multifidus, Deep erector spine, Internal Oblique, and Transversus abdominis, thereby disrupting the extensor mechanism during functional patterns. Because in athletes, due to inhibition of the Glutes Maximus, the Latissimus dorsi muscle may be created as a compensatory mechanism to maintain the upright position of the torso and provide core stabilization and pelvis and throughout the motor chain, to be dominant (hyperactive) (1). The use of myofascial release techniques and static stretching leads to an inhibitory response in the muscle spindle and release the muscles tighten and shorten(1). On the other hand, despite the optimal length-tension relationships, subsequent use of corrective exercises for activation and integration exercises in underactive muscles, increases inter and intramuscular coordination, endurance in strength and optimal force couple relations, and can be desirable arthrokinematics (1,11). To improve the process of neuromuscular efficiency of the human movement system, which is one of the principles of NASM to create and use these techniques as a complete correctional planning system. Furthermore, optimal alignment and functioning of all components (and segments of each component) result in optimum length-tension relationships, force-couple relationships, precise arthrokinematics, and neuromuscular control (1,11,12). Therefore, NASM exercises used in the current study as an effective way to improve lumbar-pelvic-hip complex muscle function and therefore reducing the lumbar lordosis angle can improve the balance of subjects and be used by athletes.

    Keywords: lumbar lordosis, static, dynamic balance, America’s National Academy of Sports Medicine (NASM), female karate athletes
  • مریم کمالی، بهنام قاسمی، سجاد باقریان دهکردی
    پیامدهای ناشی از وضعیت بدنی غیر صحیح به حدی گسترده است که در ابعاد جسمی، روحی، اقتصادی، اجتماعی قابل تعمق و بررسی می باشد و درمان آن در سنین جوانی از هزینه های هنگفت درمان این ناهنجاری در آینده جلوگیری می کند. لذا هدف از این مطالعه تاثیر 8 هفته ای تمرینات (NASM) بر لوردوز کمری و برخی مهارت های زیستی-حرکتی دانشجویان دختر بود. در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 400 نفر از دانشجویان دختر 18 تا 22 ساله دانشگاه شهرکرد به عنوان نمونه اولیه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد غربالگری قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز از طریق خط کش منعطف تست دراز ونشست، تست بشین و برس، تست Yاندازه گیری شد. در پایان تعداد 30 نفر از دانشجویانی که دارای زاویه انحنای بیش از 30 درجه بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تمرینات NASMو کنترل قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه در تمرینات شرکت کردند. اطلاعات جمع آوری شده توسط روش آماری t مستقل و t وابسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج در کلیه متغیر ها تفاوت معنی داری را در پس آزمون گروه ها نشان داد (05/0>P). با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر، تمرینات NASM باعث کاهش در انحنای قوس کمری و بهبود مهارت های زیستی- حرکتی شدند. بنابراین درمانگران و متخصصان حرکات اصلاحی می توانند از این تمرینات به عنوان یک روش تمرینی نوین جهت اصلاح ناهنجاری های لوردوز کمری و بهبود مهارت های زیستی- حرکتی استفاده کنند.
    کلید واژگان: تمریناتNASM, مهارت های زیستی, حرکتی, لوردوز کمری, دانشجویان دختر
    Mariam Kamali, Behnam Ghasemi, Sajad Bagheriandehkordi
    Introduction
    Consequence of incorrect body posture are investigable in physical، psychical، economical، and social aspects. So the purpose of this study was to determine the effect of 8-week NASM’s corrective exercise continuum on correction of lumbar lordosis and some biomotor skills in female students with hyperlordosis.
    Methods
    In this quasi-experimental study، 400 students of 18 to 22 years old were selected randomly and were screened by using flexible ruler، sit-up test (strength and endurance of abdominal muscle)، sit and reach test (flexibility)، Y balance test (dynamic balance) were measured. At the end، 30 students that had more than a 30 degree lumbar lordosis angle curve were selected. Then they were randomly divided into two groups: the NASM corrective exercises and control group. The Experimental groups attended for 8 weeks، 3 times a week and 60 minutes in each session. Collected data was analyzed statiscally by using t-test for independent and for matched data.
    Results
    Results showed significant difference in post-tests (P<0. 05). In comparison pre and posttest NASM group had significant decrease in lumbar lordosis (P<0. 05) and significant increase in strength and endurance of stomach muscles، back flexibility and balance (P<0. 05).
    Conclusion
    It can be conclouded that the NASM corrcetive exercises training protocol was effective in reducing the lumbar lordosis and increasing strength and endurance of stomach muscles، back flexibility، and balance. It is recommended to clinicians، coaches، athletic trainers and other health related specialists to do this protocol for correcting the lumbar hyperlordosis and increasing biomotor skills.
    Keywords: biomotor skills, lumbar lordosis, NASM exercises, female students
  • Hadiseh Okhli, Hamid Hojjati, Golbahar Akhoundzadeh *
    Background
    Lordosis is a curvature in the posterior of vertebral column. Loss of normal lordotic alignment may induce pathologic changes in the spine from load bearing and accelerate degeneration of the functional motion units. The purpose of this study was to compare the effect of the corrective exercises of the National Academy of Sports Medicine (NASM) and Pilates on the correction of lumbar lordosis among female high school students.
    Methods
    In this experimental study, conducted in 2018, 45 female high school students suffering from lumbar lordosis were randomly selected from Golestan Province and divided into three groups of NASM corrective exercises, Pilates exercises and control. The two intervention groups received corrective exercises for eight weeks, the angle of lordosis was measured prior to and following the intervention, and the analysis of variance was used at a significant level of P<0.05.
    Results
    The results showed that both 8-week corrective NASM (P=0.03) and 8-week Pilates exercises (P=0.01) had a significant effect on the angle of lumbar lordosis. However, no significant differences were observed in the control group in this regard (P=0.7). Moreover, according to ANOVA test, there were no significant differences among the three groups regarding lordosis angle prior to the intervention (P=0.13 and F=2.14).
    Conclusion
    Based on the results of the present study, the lumbar lordosis angle decreased in both NASM and Pilates exercises groups following the intervention, with NASM exercises resulting in more reduction in the lumbar curvature compared with Pilates exercises. Therefore, therapists and experts of corrective movements can make use of these exercises as novel approachesto correcting lordosis.
    Keywords: Lumbar lordosis, Corrective exercises of the National Academy of Sports Medicine (NASM), Pilates exercises
  • علی یلفانی*، مهرداد گیوکی، حسین عاشوری
    مقدمه
    زانوی پرانتزی یکی از شایع ترین ناهنجاری ها در بین نوجوانان است؛ و دستیابی به یک برنامه اصلاحی مناسب جهت کاهش این عارضه همواره مورد توجه می باشد. هدف از این مطالعه اثرگذاری روش تمرینات اصلاحی رایج؛ و تمرینات اصلاحی NASM؛ بر تغییرات ناهنجاری زانوی پرانتزی و تعادل نوجوانان فوتبالیست بود.
    روش : پژوهش حاضر از نوع تلفیقی کیفی - کمی با رویکرد نیمه تجربی بود. در این مطالعه برای جمع آوری دادها از مصاحبه ها و آزمون های آزمایشگاهی استفاده شد. در مطالعه حاضر 42 نوجوان با دامنه سنی 14 تا 18 سال که دارای ناهنجاری زانوی پرانتزی بودند؛ به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه 14 نفری شامل گروه تمرینات اصلاحی NASM، گروه تمرینات رایج و گروه کنترل تقسیم شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل چارچوبی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته منجر به استخراج دو طبقه اصلی عوامل نگرشی (درد و ناتوانی، تغذیه، ژنتیک، شاخص توده بدنی و میزان اعتماد به نفس) و عوامل انگیزشی (عملکرد روزانه، فعالیت ورزشی، تناسب ظاهری، تداوم شغل و موقعیت های اجتماعی و عدم تعادل عضلانی) شد. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد؛ که دو روش تمرینات اصلاحی رایج و NASM باعث اصلاح ناهنجاری زانوی پرانتزی می شود؛ که در این میان پروتکل تمرینات اصلاحی NASM تاثیر بیشتری در اصلاح عارضه زانوی پرانتزی داشت.
    نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه و نتایج آزمایشگاهی که هر دو نتایج تحکیم کننده اثربخشی این تمرینات بر روی افراد دارای زانوی پرانتزی بود؛ استفاده از پروتکل NASM به درمانگران، متخصصین حرکات اصلاحی و مربیان به منظور اصلاح عارضه زانوی پرانتزی توصیه می شود.
    Ali Yalfani *, Mehrdad Givaki, Hossein Ashoury
    Introduction
    Genu varum is one of the most common deformities in adolescents, and it has always been considered to achieve an appropriate corrective program to reduce genu varum. The aim of this study was to compare the effects of two kinds of common and the National Academy sports Medicine (NASM) corrective exercises on the correction of genu varum deformity in adolescent soccer players.
    Method
    This is a qualitative-quantitative study with quasi experimental approach. In this study, data were collected using interviews and laboratory tests. A total of 42 adolescents aged 14 to 18 years with genu varum were selected using purposive sampling and randomly divided into 3 groups (14 in each group), including the group of corrective exercises of the NASM, the common Exercise group, and control group. Data were analyzed using the framework analysis method.
    Results
    After data analysis, 2 main categories including attitudinal factors (pain and disability, nutrition, genetic, body mass index, and self-esteem) and motivational factors (daily activity, physical activity, apparent fitness, occupational continuity and social status, and muscle imbalance) were extracted. It was revealed that two methods of common corrective exercises and NASM corrective exercises were effective in correcting genu varum deformity, while the NASM corrective exercises was more effective in the correction of this deformity.
    Conclusion
    According to the results of the interview and laboratory tests confirming the effectiveness of these exercises on people with genu varum deformity, therapists, Correctional Physicians, and trainers are recommended to use the NASM protocol in order to correct genu varum deformity.
    Keywords: Genu varum, Balance, Common corrective exercises, NASM corrective exercises
  • تینا علی پناه، عبدالرسول دانشجو*، سید کاظم موسوی ساداتی
    مقدمه و هدف

    زانوی پرانتزی عارضهی شایع در میان دختران سنین 12-16 سال میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات اصلاحی NASM و تراباند بر تعادل و متغیرهای کینماتیکی زانو در دختران 12-16 سال مبتلا به درد  ناشی از عارضه زانوی پرانتزی انجام شد.

    روش شناسی: 

    نمونه تحقیق شامل 30 نفر از این افراد می باشد که به صورت غیراحتمالی در دسترس انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 10 نفره کنترل (سن: 31/1 ± 20/14 سال، قد: 059/0 ± 59/1 متر، وزن: 61/7 ± 80/54 کیلوگرم، BMI: 19/2 ± 26/21 کیلوگرم/ مترمربع)، گروه تراباند (سن: 94/0 ± 70/14 سال، قد: 06/0 ± 61/1 متر، وزن: 37/4 ± 40/54 کیلوگرم، BMI: 23/1 ± 51/21 کیلوگرم/ مترمربع) و گروه NASM (سن: 16/1 ± 71/14 سال، قد: 053/0 ± 66/1 متر، وزن: 47/4 ± 70/56 کیلوگرم، BMI: 87/0 ± 52/20 کیلوگرم/ مترمربع) قرار گرفتند. در این مطالعه تعادل با استفاده از آزمون راه رفتن روی چوپ موازانه ارزیابی شد. همچنین میزان فاصله بین کندیل داخلی ران و زاویهQ  به ترتیب با استفاده از کولیس و گونیامتر انجام گردید. پس از ارزیابی متغیرها آزمودنیها در سه گروه کنترل و تمرینی قرار گرفتند و هر گروه تمرینی برنامه تمرینی را به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هر هفته انجام دادند. گروه کنترل نیز در این دوره به فعالیت روزانه خود و فیزیوتراپی خود کلنیک آرمان پرداختند. در این مطالعه بررسی نرمال بودن توزیع ها با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک بررسی شد. به منظور آزمون فرضیات تحقیق در شرایط نرمال از تحلیل کوواریانس (بین گروهی) و تی همبسته (درون گروهی) استفاده شد. از نرم افزار SPSS نسخه 26 در این پژوهش استفاده شد. 

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد اعمال 8 هفته برنامه تمرینی NASM و تراباند علاوه بر افزایش میزان تعادل در بهبود میزان فاصله بین کندیلی و زاویه Q موثر بودند (0/001= P). در زمینه مقایسه بین دو گروه تمرینی نیز به غیر از متغیر زاویه Q  (0/001= P) در متغیر تعادل و میزان فاصله بین کندیلی یافت نشد (0/05≤ P).

    نتیجه گیری

    به صورت کلی نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده اثر هر دو برنامه تمرینی NASM  و تراباند بر تعادل و بهبود متغیرهای کینماتیکی زانو؛ 1- میزان فاصله بین کندیل داخلی ران، 2- زاویه Q تاثیر گذار بوده است. بر این اساس به نظر میرسد استفاده از این دو برنامه تمرینی در این جامعه بتواند نتایج مطلوبی را در پی داشته باشد و نشان دهنده اهمیت استفاده از این تمرینات (به ویژه NASM) در دختران مبتلا به عارضه زانوی پرانتزی باشد.

    کلید واژگان: زانوی پرانتزی, کینماتیک زانو, زاویه Q, دختران
    Tina Alipanah, Abdolrasoul Daneshjoo*, Seyed Kazem Mousavi Sadati
    Background and Aim

    Genuvarum is a common complication among girls aged 12-16 years. This study aimed to investigate the effect of eight weeks of NASM and Theraband correction exercises on balance and kinematic variables of the knee in girls aged 16-12 years suffering pain due to genuvarum.

    Methods

    The research sample includes 30 of these individuals who were randomly selected and then randomly divided into three groups of 10 controls (age: 14.20 ± 1.31 years, height: 1.59 ± 0.059). M, weight: 54.80 ± 7.61, BMI: 21.26 ± 2.19 kg / m2), Theraband group (age: 14.70 ± 0.94 years, height: 1.61 ± 0.06 M, weight: 54.40 ± 4.37 kg, BMI: 21.51 ± 1.23 kg / m2) and NASM group (age: 14.71 ± 1.16 years, height: 1.66 ± 0.053 M, weight: 56.70 ± 4.47 kg, BMI: 20.52 ± 0.87 kg / m2). In this study, a balance was assessed using the Walking on the balance wood test. Also, the distance between the inner condyle of the femur and the Q angle was measured using a caliper and a goniometer, respectively. After evaluating the variables, the subjects were divided into three groups of control and training, and each training group performed the training program for 8 weeks and 3 sessions per week. The control group also performed their daily activities and physiotherapy at Arman Clinic during this period. In this study, the normality of the distributions was investigated using the Shapiro-Wilk test. To test the research hypotheses under normal conditions, ANCOVA analysis of covariance (between groups) and correlated T (within groups) were used. SPSS software version 26 was used in this study.

    Results

    The results of this study showed that applying 8 weeks of NASM and Theraband training program in addition to increasing the balance was effective in improving the distance between the condylar and the Q angle (P = 0.001). In the field of comparison between the two training groups, except for the Q angle (P = 0.001), the balance variable and the distance between the condyles were not found (P ≥ 0.05).

    Conclusion

    In general, the results of the present study show the effect of both NASM and Theraband training programs on balance and improvement of knee kinematic variables; 1- The distance between the inner condyle of the femur, 2- Q angle has been effective. Based on this, it seems that the use of these two training programs in this community can lead to desirable results and shows the importance of using these exercises (especially NASM) in girls suffering genuvarum

    Keywords: Genuvarum, knee kinematics, Q angle, girls
  • حسین شاهرخی*، حسین مهرابیان، نرجس عبدالهی نطنزی
    زمینه و هدف

    ژنووالگوم، منجر به ایجاد تغییراتی در ساختار و عملکرد عضلات اطراف زانو، حس عمقی، عملکرد عصبی - عضلانی و کنترل اندام تحتانی می شود. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات اصلاحی رایج و NASM بر زاویه Q داینامیک و حس وضعیت دانش آموزان دختر دارای ژنووالگوم بود.

    روش بررسی

    45 نفر دانش آموز دختر 16-12 سال دارای ژنووالگوم، به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و با همگن سازی به گروه تجربی یک (رایج) و گروه تجربی دو (NASM) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های تجربی هشت هفته تحت تمرینات اصلاحی رایج و NASM قرار گرفتند. در پیش آزمون و پس آزمون، زاویه Q داینامیک و حس وضعیت مفصل زانو مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی، آزمون t همبسته، تحلیل واریانس و تست تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرینات اصلاحی رایج و NASM در پس آزمون منجربه کاهش زاویه Q داینامیک شد ولی تفاوت معناداری بین سه گروه جود نداشت اما با مقایسه میانگین ها، در گروه NASM نسبت به رایج کاهش بیشتری مشاهده شد. همچنین، تاثیر هر دو نوع تمرین در پس آزمون بر حس وضعیت معنادار بود و بین سه گروه تفاوت معناداری وجود داشت که از نظر میانگین، فقط بین گروه NASM و کنترل تفاوت معنادار مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده، هر دو نوع تمرین منجربه بهبود زاویه Q داینامیک و حس وضعیت شدند ولی تاثیر تمرینات اصلاحی NASM بیشتر بود. از این رو، توصیه می گردد در بهبود ژنووالگوم از هر دو نوع تمرین به ویژه تمرینات اصلاحی NASM استفاده شود

    کلید واژگان: تمرینات اصلاحی, NASM, حس وضعیت, زاویه Q, ژنووالگوم
    Hossein Shahrokhi *, Hossein Mehrabian, Narjes Abdollahi Natanzi
    Background

    Genu Valgum Leading to changes in the structure and function of the muscles around the knee, proprioception, neuromuscular function and control of lower limbs. the aims of this study were investigation of the current and NASM corrective exercise on dynamic Q angle and the positional sense of the knee joint in girl students with Genu Valgum.

    Materials and methods

    Forty-five girl students with Genu Valgum with aged 12-16, were voluntarily included in the study and divided into two experimental groups (current and NASM), and one control group. The experimental groups received current and NASM corrective exercises for eight weeks. In the pre- and post-tests, the dynamic Q angle and the positional sense of the knee joint were examined. , paired t-test, ANOVA test were used to analyze the data. (p≤0.05)

    Results

    The results of this study showed that current corrective exercises and NASM reduced the dynamic Q angle and there were no significant difference among the three groups in the post test. However, mean comparisons showed that the NASM group had more reduction compared to the current group. Also, both exercises had a significant effect on the positional sense and there was a significant difference among the three groups, which was only significant between NASM and control groups.

    Conclusion

    According to the results both types of exercise improved the dynamic Q angle and the positional sense, the effect of NASM corrective exercises was higher. Therefore, both exercises, especially NASM corrective exercises are recommended to improve the Genu Valgum.

    Keywords: corrective exercises, NASM, position sense, Q angle, Genu Valgum
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال