فهرست مطالب

نشریه دانش زیستی ایران
سال پنجم شماره 1 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/03/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهدی علیجانیان زاده*، آتنا یساری مازندرانی، سمانه متو صفحات 1-6
    اثر دیاکسان بر ساختار و فعالیت کرزولازی آنزیم تیروزیتاز قارچ خوراکی بررسی شد. در این مطالعه مشخص شد که این لیگاند میتواند آنزیم را به خوبی مهار کند و همچنین معلوم شد که این لیگاند مهار از نوع رقابتی دارد، یعنی در جایگاه فعال قرار میگیرد. در قسمت دیگری از مطالعه، اثر این لیگاند بر ساختار آنزیم به صورت آزمایشگاهی بررسی شد که با فلورسانس و دو رنگ نمایی حلقوی (CD) این آزمایش انجام گرفت و مشخص شد که این لیگاند بر ساختار دوم و سوم آنزیم تاثیر میگذارد، زیرا نشر فلورسانس را کاهش داد. این امر نشان دهنده خاموشی نشر تریپتوفان است که میتواند به خاطر تغییر در ساختار آنزیم باشد.
    کلیدواژگان: تیروزیناز قارچ خوراکی، دی اکسان، کرزولازی، کته کولازی
  • مهدی منصوری*، حسن عبدی صفحات 7-13
    کراتین احتمالا پرکاربردترین مکمل ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشکار است. با توجه به کاربرد روزافزون این مکمل توسط ورزشکاران و ضرورت مطالعه تاثیرات آن، هدف از انجام این پژوهش ، بررسی تاثیر مصرف مکمل کراتین بر برخی شاخص های عملکردی و ساختاری ورزشکاران پرورش اندام کار شهر تهران بود . بدین منظور 60 پرورش اندام کار با میانگین سن 3/54±23/43، وزن 7/62±77/91 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 2/64±25/21 به صورت تصادفی ساده به دو گروه کراتین (n30) و دارونما (n30) تقسیم شدند. گروه مکمل کراتین به مدت 5 روز، هر روز 20 گرم کراتین در 4 وعده (5×4 گرم) به صورت محلول مصرف کردند. در گروه دارونما به همین ترتیب و مقدار آب با مقدرای رنگ غذایی (برای کدر کردن آب) مصرف کردند. در پیش آزمون و پس آزمون شاخص های ساختاری وزن، شاخص توده بدنی، توده چربی و توده بدون چربی با دستگاه بادی کامپوزیشن (Tanita BC-418) و شاخص های عملکردی قدرت بیشینه ایزومتریک حرکت لیفت، اوج توان، میانگین توان و کل کار انجام شده با آزمون وینگیت دستی ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از طریق آزمون آماری T همبسته و مستقل در سطح معنی داری ( 0/05>p) با کمک نرم افزار SPSS 13 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مصرف مکمل، کراتین موجب افزایش معنی دار وزن بدن، شاخص توده بدن، میانگین توان، اوج توان، قدرت بیشینه و کل کار انجام شده گردید (0/05>p). این در حالی است که تغییر معنی داری در توده چربی و توده بدون چربی ورزشکاران مشاهده نشد. نتایج این تحقیق موید آن است مصرف مکمل کراتین، موجب بهبود شاخص های عملکردی و ساختاری ورزشکاران می شود.
    کلیدواژگان: کراتین، پرورش اندام کاران، شاخص های عملکردی، شاخص های ساختاری
  • معصومه هلالی زاده* صفحات 15-22
    هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی تلفیقی 12 هفته ای مشتمل بر تمرینات استقامتی و مقاومتی، حجم ضربه ای و شاخص حجم ضرب های قلب زنان مبتلا به انسداد شریان کرونر بود . جامعه آماری این تحقیق ، 512 زن 40 تا 60 ساله مبتلا به انسداد شریان کرونر بودند . همچنین نمونه آماری این تحقیق ، 40 بیمار بود که به صورت تصادفی از بین بیمارانی که تست آنژیوگرافی، انسداد شریان کرونر آنها را نشان داده بود، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند . برنامه تمرینی تلفیقی در این پژوهش شامل 12 هفته تمرینات قدرتی - استقامتی، با 3 جلسه تمرین در هفته و هر جلسه به مدت 60 الی 90 دقیقه فعالیت بود . گروه کنترل در تمام مدت مطالعه، بی تحرک بوده و تنها داروهای تجویز شده را مصرف می کردند، در حالیکه گروه تجربی ، علاوه بر مصرف دارو، در تمرینات تلفیقی نیز شرکت می نمودند. کلیه فعالیت های ورزشی بر روی تریدمیل مجهز به نمایشگر الکتروکاردیوگرام و زیر نظر متخصص قلب و عروق انجام شد . اندازه گیری حجم ضرب های و شاخص حجم ضرب های با استفاده از روش امپدانس کاردیوگرافی انجام شد . نتایج نشان داد که شاخص های عملکردی مورد مطالعه در گروه تجربی، شامل حجم ضربه ای و شاخص حجم ضربه ای، در سطح 0/05 = α، افزایش معنی داری داشته است (0/000 = p)، اما در گروه کنترل، هیچ تغییر معنی داری در این شاخص های قلبی رخ نداد. براساس نتایج به دست آمده از این مطالعه، تمرینات تلفیقی، با شدت و حجم کنترل شده با هدف بازتوانی قلبی، موجب بهبود و افزایش عملکرد قلبی عروقی بیماران مبتلا به انسداد شریان کرونر می گردد.
    کلیدواژگان: انسداد شریان کرونر، تمرینات تلفیقی، بازتوانی قلبی، زنان
  • محمدرضا قمی*، مهدی نیکو، بهزاد جوادیان، احمد باقری، زین العابدین بابایی، محمد قلی پور صفحات 23-29
    در طی زمان نگهداری ماهی، افت کیفیت به سرعت اتفاق میافتد که این امر عمر مفید آن را محدود میکند. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی کیفیت یکروبیولوژیکی فیله گوشت کپور علفخوار بستهبندی شده در خلاء با استفاده از مواد نگهدارنده استات سدیم (0، 1 و 3%) و نیسین (0، 0/1 و 0/2%) در قالب آزمایش فاکتوریل در طی نگهداری در یخچال به مدت 8 روز انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو ماده نیسین و استات سدیم از افزایش تعداد باکتری های مزوفیلیک و اسید لاکتیک جلوگیری مینماید و تیمارهای ترکیبی موثرتر بوده است. در فیله های با بستهبندی در خلاء، تعداد باکتری ها پایین تر از حدی بود که فیله ها بدون بسته بندی خلاء نگهداری شدند. از سوی دیگر، غلظت بالای استات سدیم (3%) در جلوگیری از رشد باکتری ها موثرتر بود. در پایان دوره نگهداری، تعداد باکتری های مزوفیلیک و اسید لاکتیک در نمونه های بسته بندی شده در خلاء، پایینتر از حد آستانه لگاریتم cfu/g 7 بود. در نتیجه، عمر مفید فیله ها با استفاده از بسته بندی در خلاء می تواند تا 4 روز افزایش یابد.
    کلیدواژگان: بسته بندی در خلاء مواد نگهدارنده، رشد باکتریایی، کپور علفخوار
  • ستاره نبی زاده اصل*، علی مازوجی، مهدیه جباری مقدم صفحات 31-38
    جنس Stachys L دارای بیش از 300 گونه در سراسر جهان است. در کشور ایران 34 گونه از این جنس پراکنش داشته که 13 گونه آن اندمیک است. بعضی از گونه های این جنس در طب سنتی به عنوان گیاه دارویی استفاده می شوند. در این پژوهش، اندام های هوایی دو جمعیت گونه سنبله ای ارغوانی (Stachys inflate) از دو رویشگاه مختلف با شرایط اکولوژیکی متفاوت (جاده دماوند - فیروزکوه و جاده تبریز – زنجان) جمع آوری و پس از خشک کردن در سایه به روش تقطیر با آب، اسانس گیری و توسط روش های GC و GC/MS اجزای آن شناسایی شد. بازده اسانس برای نمون ه های دماوند - فیروزکوه و تبریز - زنجان به ترتیب 0/11 و 0/14 درصد وزنی – وزنی به دست آمد و تعداد 47 ترکیب از کل ترکیبات برای جمعیت دماوند - فیروزکوه شناسایی شد که معادل 84/98 است و تعداد 37 ترکیب نیز از کل ترکیبات برای جمعیت تبریز - زنجان شناسایی شد که معادل 76/16 درصد است. ترکیبات عمده در اسانس جمعیت (جاده دماوند- به فیروزکوه)، hezadecabol (7/20%)، spathulenol (10/83%) و geramacrene D (7/15%) بودند و در جمعیت جمعآوری شده از جاده تبریز – زنجان β -pinene (6/31%)، sabinene (13/25%) و germacrene D (5/3%) بودند. نتایج نشان دادند که تفاو ت در ترکیب اسانس دو جمعیت که می تواند به عنوان فاکتورهای کموتاکسونومیک مد نظر قرار گیرد و ناشی از تفاوت ویژگی های اکولوژیک مناطق رویشی است.
    کلیدواژگان: اسانس، Stachys inflate، اکوتیپ، کموتیپ
  • شهرزاد خاکپور*، مریم خسروی، گلناز تجدد، فهیمه نوری صفحات 39-46
    بیماری پارکینسون یکی از بیماری های دژنراتیو سیستم عصبی است که به دلیل تخریب نورون های حاوی نوروملانین در ساقه مغز، به خصوص در بخش متراکم هسته جسم سیاه و لوکوس سرولئوس ایجاد می شود. در این بررسی، اثر عصاره بهار نارنج و نقش سیستم کولینرژیک نیکوتینی بر شدت کاتاتونی که یکی از علائم اصلی بیماری پارکینسون است، مورد مطالعه و آزمایش قرار گرفته است. در این تحقیق، از هفت گروه و در هر گروه، از هفت سر موش استفاده شد. گروه های تجربی به مدت دو هفته غلظت های 25، 50، 100 و 200 میلی گرم / کیلوگرم، عصاره بهار نارنج را به صورت خوراکی دریافت کردند. گروه کنترل نیز در این مدت با آب مقطر تحت تیمار قرار گرفت. در روز چهاردهم، هم زمان با دریافت آخرین غلظت عصاره بهار نارنج، گروه دیگری از حیوانات، انتخاب شدند و تحت تیمار برچسب (Patch) نیکوتین با دوز 0/15mg قرار گرفتند. پس از گذشت یک ساعت، داروی پرفنازین با غلظت 5 mg/kg به صورت داخل صفاقی، به همه حیوانات تزریق گردید و میزان کاتاتونی براساس روش Morpurgo مورد سنجش قرار گرفت. پس از انجام آزمایش های فوق، گروه9 دیگری از حیوانات، به مدت دو هفته، موثرترین غلظت عصاره بهار نارنج (100mg/kg) را به صورت خوراکی (گاواژ) دریافت کردند و به مدت یک ساعت، تحت تیمار نیکوتین با غلظت 0/15mg قرار گرفتند. در این گروه نیز پس از تزریق داخل صفاقی پرفنازین، کاتاتونی بر اساس روش Morpurgo مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که غلظت 0/15mg نیکوتین، به طور معنی داری باعث افزایش کاتاتونی در زمان های 60 و 90 دقیقه می شود. همچنین از میان مقادیر متفاوت عصاره بهار نارنج، غلظت 100mg/kg بهترین اثر را در جلوگیری از بروز علایم کاتاتونی داشت. نتایج حاصل از تیمار همزمان و توام عصاره بهار نارنج و نیکوتین نیز کاهش کاتاتونی در مقایسه با گروه درفت کننده نیکوتین به تنهایی را نشان می دهد. یافته های حاصل از این تحقیق نشان دهنده آن است که عصاره بهار نارنج، احتمالا بر کاهش کاتاتونی از طریق مسیرهای کولینرژیک نیکوتینی، موثر است. بر این اساس، شاید بتوان بهار نارنج را به عنوان دارویی موثرتر با عوارض کمتر نسبت به داروهای شیمیایی برای درمان کاتاتونی که از علایم اصلی بیماری پارکینسون است، مورد استفاده قرار داد.
    کلیدواژگان: سیستم کولینرژیک نیکوتینی، کاتاتونی، پرفنازین، بهار نارنج
  • بابک زالی* صفحات 47-53
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر جنسیت بر تغییرات سطوح کلسترول و تری گلیسرید پس از اجرای یک دوره تمرینات منتخب آمادگی جسمانی است. بدین منظور ، تعداد 50 نفر آزمودنی در دو گروه 25 نفری دختر (با میانگین و انحراف معیار 2/52 ± 20/2 سال، 5/27 ± 167 سانتی متر، 4/28 ± 62 کیلوگرم) و پسر (3/72 ± 21 سال، 4/72 ± 171 سانتی متر و 5/73 ± 66 کیلوگرم) به صورت تصادفی از دانشجویان غیر ورزشکار سال اول انتخاب شدند . برنامه تمرینات شامل تمرینات منتخب فاکس به صورت 3 جلسه در هفته (هر جلسه 1 ساعت ) و با تکیه بر تمرینات تناوبی در مدت 8 هفته اجرا شد . قبل و بعد از اجرای کامل برنامه تمرینات، از آزمودنی ها در شرایط تجربی خون گیری به عمل آمد . از آزمون t زوجی برای تعیین معنی داری آثار تمرینات از پیش آزمون تا پس آزمون و از t مستقل برای تعیین اختلاف بین متغیرها در مراحل پیش و پس آزمون استفاده شد. آنالیز داد ه ها حاکی از آن بود که سطح تریگلیسرید آزمودنی ها در پایان برنامه های تمرینی به ترتیب 14 درصد در دختران و 8 درصد در پسران کاهش معنیداری یافته است (0/05 >p). از سوی دیگر، کاهش سطح کلسترول ، تنها در گروه دختران معنی دار بود. اختلاف معنی داری بین تغییرات پیش تا پس آزمون تریگلیسرید در بین گروه ها وجود دارد، به طوری که کاهش آن در گروه دختران به طور معنی داری بیشتر از پسران است (0/05 >p). بین تغییرات سطح کلسترول سرم در بین گروه ها، تفاوت معنیداری وجود ندارد (0/05 <p) بنابراین، اجرای یک برنامه تمرینی مشابه، اگرچه تاثیر مفیدی را بر عوامل خطرزا در هر دو جنس خواهد داشت، اما ممکن است سازگاری های بیشتری را در سطوح لیپیدی زنان، به همراه داشته باشد.
    کلیدواژگان: تفاوت های جنسیت، کلسترول، تری گلیسرید، تمرینات آمادگی جسمانی
  • مهسا هادی پور جهرمی*، شهرزاد خاکپور، محسن فعال صفحات 55-61
    افسردگی، یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است و یافته های جدید موید افزایش شیوع این بیماری است. نظریه آمینی خلق در مورد افسردگی، بیان می کند که آمین های مغز به ویژه نوراپی نفرین (NE) و سروتونین (HT -5)، در مسیرهای عصبی که در بروز خلق دخالت دارند، به عنوان ناقل عصبی عمل می کنند. با توجه به این نظریه، کاهش عملکرد فعالیت این آمین ها منجر به افسردگی می شود. تاکنون اثرات ضدافسردگی گیاهان متعددی مورد بررسی قرار گرفته که برخی نیز در کلینیک پذیرفته شده اند. در مطالعه حاضر، اثرات ضدافسردگی غلظت های مختلف صمغ گیاه Commiphora mukul معروف به "گوگول" در آزمون افسردگی شنای اجباری در موش های آزمایشگاهی سفید کوچک نر، مورد بررسی قرار گرفته است. سپس پاسخ ها با اثرات ضدافسردگی داروی سیتالوپرام که یک مهارکننده اختصاصی بازجذب سروتونین در مغز است، مقایسه شده و جهت بررسی بیشتر مکانیسم آن، تداخل این اثرات با سیستم سروتونرژیک، با استفاده از یک داروی آنتاگونیست اختصاصی گیرنده سروتونین از نوع سوم، به نام اندانسترون، مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه، از 56 موش سوری نر بالغ در 8 گروه استفاده شد. صمغ گیاه C. mukul با غلظت های 2/5، 5، 10 و 15 میلی گرم / کیلوگرم، داروی اندانسترون با غلظت 0/01 میگروگرم / کیلوگرم، سیتالوپرام با غلظت 10mg/kg و ترکیب صمغ گیاه (2/5 میلی گرم بر کیلوگرم) و اندانسترون (0/01 میکروگرم و کیلوگرم) به صورت خوراکی برای دو هفته تجویز شدند. آزمون شنای اجباری، در روزهای 1، 7 و 14 از تمامی آنها به عمل آمد و زمان بیحرکتی، ثبت گردید. مصرف خوراکی رزین گیاه Commiphora mukul در غلظت های تجویز شده 2/5، 5، 10 و 15 mg/kg در روز اول و در غلظت های 15، 10، 5، 2/5 mg/kg و سیتالوپرام در مصرف مزمن، زمان بی حرکتی را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری (0/05 >p) کاهش داده است. این در حالی است که مصرف مزمن غلظت 15mg/kg از رزین، منجر به مرگ حیوانات بین روزهای پنجم تا هشتم گردید. تجویز خوراکی اندانسترون با مقدار 0/01μg/kg به تنهایی زمان بیحرکتی را پس از 7 و 14 روز، کاهش داده است. مصرف خوراکی داروی اندانسترون با مقدار 0/01μg/kg به همراه رزین گیاه Commiphora mukul با غلظت 2/5mg/kg تنها در روز 14، زمان بیحرکتی را کاهش داده است، اما در مقایسه با گروه کنترل، از نظر آماری معنی داری نمی باشد. از نتایج به دست آمده از آزمون های اولیه چنین استنباط میشود که تاثیر صمغ به عنوان ضدافسردگی، میتواند از طریق هر دو سیستم آدرنرژیک و سروتونرژیک باشد. لیکن با مشاهده آزمون های ترکیبی با اندانسترون و از بین رفتن اثرات به عنوان کاهنده زمان بی حرکتی، میتوان یا به اثرات آنتاگونیستی شیمیایی میان اندانسترون و گوگول پی برد و یا اثرات آگونیست نسبی را برای هر دو ماده بر روی گیرنده 5HT3 قائل گردید. به طوری که در تجویز مزمن هر دو دارو، کاهش نسبی زمان بی حرکتی پس از 14 روز مشاهده شد. لذا، مطالعات بیشتری جهت روشن شدن مکانیسم اثر دقیق صمغ گوگول به عنوان ضدافسردگی با تاکید بر دیگر گیرنده های سروتونینی و آدرنرژیکی و مصرف طولانی تر داروها با غلظت های ترکیبی متفاوت پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: افسردگی، رزین گوگول، اندانسترون، موش
|