فهرست مطالب
نشریه پلاسما و نشانگرهای زیستی
سال سیزدهم شماره 4 (پیاپی 52، پاییز 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/09/01
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحات 1-12زمینه و هدف
استفاده از سیر به عنوان یک داروی تقویت کننده جنسی در طب سنتی رایج است. سیر دارای ترکیبات آنتی اکسیدانی فراوانی است. لذا هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی سیر بر میزان هورمون های متابولیک و تستوسترون و نیز بافت شناسی بیضه در خروس می باشد.
روش کاردر این مطالعه تجربی از تعداد 108 خروس نژاد گلپایگانی استفاده شد. خروس ها به 4 گروه شامل کنترل و تحت درمان با دوزهای 500، 1000و 1500 میلی گرم در لیتر عصاره هیدروالکلی سیر تقسیم شدند. تجویز عصاره به مدت 14 روز و به شکل آشامیدنی انجام گرفت. در پایان آزمایش، میزان تستوسترون، T3 و T4 سرمی و نیز شاخص های ارزیابی کبد، پروفایل لیپیدی سنجیده و بافت بیضه از لحاظ تغییرات هیستولوژی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هاسطح سرمی تستوسترون، T3 و T4 در گروه تحت درمان با دوز 1500 میلی گرم در لیتر عصاره سیر افزایش معنی داری داشت (05/0≥p < /strong>). اگرچه میزان آنزیم های کبدی در گروه های مختلف، اختلاف معنی داری را نشان نداد اما میزان تری گلیسیرید و کلسترول در گروه های دریافت کننده غلظت های مختلف عصاره سیر کاهش نشان داد. در گروه های تحت درمان با دوز 1000 و 500 میلی گرم در لیتر عصاره سیر، تعداد لوله های اسپرم ساز و تعداد اسپرم نرمال نسبت به سایر گروه ها بیشتر بود.
نتیجه گیری:
ترکیبات بیولوژیک موجود در سیر با تغییرات فیزیولوژیک و هورمونی قادر به افزایش قدرت باروری از طریق افزایش تراکم مجاری اسپرم ساز و افزایش جمعیت اسپرم نرمال هستند.
کلیدواژگان: عصاره سیر، خروس، تستوسترون، بیضه -
صفحات 13-24
سولفات مس یکی از مهم ترین آلاینده های زیست محیطی است که دارای توان تولید رادیکال های آزاد و استرس اکسیداتیو می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات سولفات مس برروی کیفیت پارامترهای اسپرم، میزان قطعه قطعه شدن DNA و بافت بیضه موش های بالغ نژاد ویستار می باشد.
روش کاردر این مطالعه تجربی، 30 موش های نژاد ویستار بالغ با وزن 250-200 گرم استفاده شد. موش های بالغ تصادفی در 3 گروه کنترل، دریافت کننده سولفات مس با غلظت (mg/kg100) و غلظت (mg/kg200) به مدت زمان 56 روز مورد تیمار قرار گرفتند. در پایان دوره تیمار، وزن بیضه، ثبت و پارامترهای اسپرم بر اساس (WHO2010) بررسی شد.کیفیت کروماتین اسپرم، توسط رنگ آمیزی های هسته ای آکریدین اورانژ ارزیابی، سطح مالون دی آلدهید اندازه گیری و داده ها با روش آماریOne-Way ANOVA آنالیز شدند.
یافته هاکیفیت پارامترهای اسپرم در سولفات مس با غلظت mg/kg200 کاهش معنی داری داشت (05/0>p >). وزن بیضه در دوز mg/kg200 کاهش معنی داری داشت (05/0>p >). قطر لوله های منی ساز، سطح هورمون تستوسترون، تعداد سلول های جنسی و میزان تکه تکه شدن DNA اسپرم در دوز mg/kg200 کاهش یافت (05/0>p >). غلظت مالون دی آلدهید با دوز mg/kg 200 سولفا ت مس به طور معنی داری افزایش داشت (05/0>p >).
نتیجه گیریاین مطالعه نشان می دهد که سولفات مس در غلظت بالا باعث ایجاد اثرات مخرب بر روی کیفیت اسپرم و بافت بیضه می شود.
کلیدواژگان: سولفات مس، کیفیت اسپرم، بافت بیضه، قطعه قطعه شدن DNA -
صفحات 25-37زمینه و هدف
کلرید کادمیوم باعث ایجاد صدمه کبدی می گردد. در این مطالعه اثر حفاظتی عصاره هیدروالکلی گل ساعتی بر علیه سوء عملکرد کبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرارگرفت.
روش کار54 سر موش صحرایی نربالغ نژاد ویستار به6 گروه 9 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل،گروه شاهد1: 0.2ml/kg آب مقطر روزانه به صورت درون صفاقی به عنوان حلال دریافت کردند.گروه شاهد2: 2mg/kg کلرید کادمیوم روزانه به صورت درون صفاقی به مدت 21 روز دریافت کردند.گروه های تجربی3و2و1: 2mg/kg کلرید کادمیوم روزانه به صورت درون صفاقی به مدت 21 روز و سپس 150,300,450mg/kg عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی روزانه به صورت درون صفاقی به مدت30روز دریافت کردند. سطوح سرمی ALT,AST,ALP,GGT,LDH،آلبومین، بیلی روبین و پروتئین توتال اندازه گیری شدند. آزمایشات آسیب شناسی بافتی کبد بعد از رنگ آمیزی هماتوکسیلن وایوزین انجام شد.
یافته ها:
میانگین غلظت سرم ALT، ALp < /strong>،LDH ، GGT و بیلی روبین در تمام گروه های تجربی دریافت کننده کلرید کادمیوم و عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی و کلرید کادمیوم نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم کاهش معنی داری نشان داد. میانگین غلظت سرم AST در گروه های تجربی دریافت کننده 3و2 نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم کاهش معنی داری نشان داد. میانگین غلظت پروتئین توتال و آلبومین سرم در گروه های تجربی 3و2 نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم افزایش معنی داری نشان داد(05/0>p < /strong>).
نتیجه گیری:
نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی دارای اثر حفاظتی بر سوء عملکردکبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ می باشد.
کلیدواژگان: گل ساعتی، کلرید کادمیوم، سوء عملکرد کبدی، موشهای صحرایی نربالغ -
صفحات 39-48زمینه و هدف
کلرید کادمیوم باعث ایجاد صدمه کبدی می گردد. در این مطالعه اثر حفاظتی عصاره هیدروالکلی گل ساعتی بر علیه سوء عملکرد کبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرارگرفت.
روش کار54 سر موش صحرایی نربالغ نژاد ویستار به6 گروه 9 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل،گروه شاهد1: 0.2ml/kg آب مقطر روزانه به صورت درون صفاقی به عنوان حلال دریافت کردند.گروه شاهد2: 2mg/kg کلرید کادمیوم روزانه به صورت درون صفاقی به مدت 21 روز دریافت کردند.گروه های تجربی3و2و1: 2mg/kg کلرید کادمیوم روزانه به صورت درون صفاقی به مدت 21 روز و سپس 150,300,450mg/kg عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی روزانه به صورت درون صفاقی به مدت30روز دریافت کردند. سطوح سرمی ALT,AST,ALP,GGT,LDH،آلبومین، بیلی روبین و پروتئین توتال اندازه گیری شدند. آزمایشات آسیب شناسی بافتی کبد بعد از رنگ آمیزی هماتوکسیلن وایوزین انجام شد.
یافته ها:
میانگین غلظت سرم ALT، ALp < /strong>،LDH ، GGT و بیلی روبین در تمام گروه های تجربی دریافت کننده کلرید کادمیوم و عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی و کلرید کادمیوم نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم کاهش معنی داری نشان داد. میانگین غلظت سرم AST در گروه های تجربی دریافت کننده 3و2 نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم کاهش معنی داری نشان داد. میانگین غلظت پروتئین توتال و آلبومین سرم در گروه های تجربی 3و2 نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم افزایش معنی داری نشان داد (05/0>p < /strong>).
نتیجه گیری:
نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی دارای اثر حفاظتی بر سوء عملکردکبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ می باشد.
کلیدواژگان: آب-خزه، خاک پیت ماس، کوکون گذاری، تلفات، زالوی شرقی -
صفحات 49-60زمینه و هدف
هایپرگلیسمی مزمن با افزایش آسیب میوکارد ناشی از استرس اکسیداتیو همراه است. هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آنزیمهای آنتی اکسیدانی در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 بود.
روش کاردر این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش نر ویستار (میانگین وزن 7/22±2/185 گرم) بهطور تصادفی در چهار گروه کنترل، دیابت، تمرین هوازی و دیابت-تمرین هوازی قرار گرفتند. در این مطالعه موشها با استفاده از تزریق درون صفاقی نیکوتین آمید-استرپتوزوتوسین، دیابتی نوع 2 شدند. پروتکل تمرین هوازی با شدت 50-60 درصدVO2max ، 5 روز در هفته به مدت 8 هفته انجام شد. پس از بیهوشی، کالبد شکافی انجام و بافت قلب برداشته شد. میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانی کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در بافت قلب با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها به روش آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری05/0> p < /strong> تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانی(کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در بافت قلب رتهای کنترل دیابتی نوع 2 نسبت به گروه کنترل سالم کمتر بود (001/0= p < /strong>). هشت هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی دار آنزیمهای آنتی اکسیدانی(کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در بافت قلب رتهای دیابتی نوع 2 شد (001/0= p < /strong>).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق، احتمالا تمرین هوازی میتواند با افزایش آنزیمهای آنتی اکسیدانی بافت قلب موجب بهبود عملکرد قلبی آزمودنی های دیابتی شود. در نتیجه این تمرینات به عنوان درمان کمکی در این بیماران توصیه میشود.
کلیدواژگان: دیابت، تمرین هوازی، آنزیم های آنتی اکسیدانی، بافت قلب، رت های صحرائی -
صفحات 61-70زمینه و هدفگوسفند سنجابی یکی از نژادهای با ارزش گوسفند در غرب کشور است که از نظر تولید گوشت و پشم اهمیت زیادی دارد. با توجه به اهمیت نژادهای بومی گوسفند و اصلاح نژاد آن ها جهت دستیابی به تولید با کمیت و کیفیت بیشتر، شناسایی ساختار ژنتیکی و برآورد پارامترهای مربوطه(تعداد آلل های مشاهده شده و موثر، هتروزیگوسیتی، شاخص شانون و غیره) تحقیق حاضر انجام گرفت.روش کارجمعیت مورد مطالعه شامل تعداد 100 راس قوچ و میش نژاد سنجابی واقع در ایستگاه مهرگان استان کرمانشاه بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. استخراج DNA به روش نمکی انجام گرفت. واکنش PCR با استفاده از 10 نشانگر ریزماهواره انجام شد. قطعات تکثیر شده DNA روی ژل اکریل آمید واسرشته شد و توسط روش نیترات نقره آشکار شد. امتیازدهی آلل ها با توجه به اندازه آن ها و در مقایسه با شاخص استاندارد PUC8 شرکت فرمنتاز انجام گرفت.یافته هاهمه نشانگرهای مورد بررسی چندشکل بودند. میانگین تعداد آلل مشاهده شده و موثر برای تمام نشانگرها به ترتیب برابر با 5/4 و 9012/2 محاسبه شد. بیشترین و کمترین هتروزیگوسیتی مورد انتظار به ترتیب در نشانگرهای OarFCB11 و BMS2721 برابر با 7548/0 و 5619/0 به دست آمد. متوسط هتروزیگوسیتی مورد انتظار برای تمام نشانگرها(تنوع ژنتیکی) برابر با 6487/0 محاسبه شد.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که گوسفندان مورد بررسی از سطح تنوع مطلوبی برخوردار بوده و می توان با استفاده از اصلاح نژاد و انتخاب دام های برتر به پیشرفت ژنتیکی بالایی دست یافت. هم چنین نشانگرهای مورد استفاده توانایی بالایی برای بررسی ساختار ژنتیکی گوسفندان سنجابی داشته و استفاده از آن ها در مطالعات آینده توصیه می شود.کلیدواژگان: ساختار ژنتیکی، گوسفند سنجابی، نشانگرهای ریزماهواره
-
صفحات 71-85زمینه و هدف
سلول های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) به عنوان سلول های بنیادی بالغ برای اسپرماتوژنز ضروری هستند. میدان های الکترومغناطیسی (EMF) باعث اختلال در فعالیت زیستی این سلول ها و اسپرماتوژنز می شود. آنتی اکسیدان ها هم چون ویتامین C آسیب های ناشی از EMF را از طریق کاهش استرس اکسیداتیو بهبود می بخشند. هم چنین سیگنالینگ پاراکرین سلول های سرتولی در حفظ و تمایز SSCها نقشی اساسی دارد. در نتیجه به مقایسه اثر ویتامین C و اگزوزوم های مشتق از سلول های سرتولی بر آسیب های ناشی از EMF در SSCها پرداخته شد.
روش کارسلول های اسپرماتوگونی و سرتولی از بیضه موش های نر نابالغ جداسازی شد. فعالیت آلکالین فسفاتازی SSCها بررسی شد. SSCها در معرض میدان الکترومغناطیس 50 هرتز و شدت 5/2 میلی تسلا به مدت یک ساعت، پنج روز قرار گرفتند و توسط غلظت بهینه ویتامین C و غلظت های مختلف اگزوزوم تیمار شدند. سپس زیستایی، توانایی کلونی زایی و آپوپتوز این سلول ها بررسی گردید.
یافته هاEMF باعث کاهش زیستایی، کلونی زایی و تغییرات هسته SSCها شد. هم چنین نتایج به دست آمده با افزایش بیان ژن کاسپاز 9 و کاهش ژن SOD تایید گردید. افزودن ویتامین C و اگزوزوم ها باعث بهبود تغییرات القای شده توسط EMF در SSCها شد، با این وجود اگزوزوم ها دارای اثرات بهبود بخش بیشتری نسبت به ویتامین C بود
نتیجه گیرییافته ها اثربخشی اگزوزوم ها را به عنوان یک عامل درمانی جدید نشان داد که می تواند آسیب های ریز محیط SSCها را پس از قرار گرفتن در معرض EMF بازیابی کند.
کلیدواژگان: سلول های بنیادی اسپرماتوگونی، سرتولی، اگزوزوم، میدان های الکترومغناطیسی، آپوپتوز -
صفحات 87-98زمینه و هدف
استرپتوکوکوس پیوژن، استافیلوکوکوس اپیدرمایدیس، کلبسیلاپنومونیه و بروسلا ملی تنسیس مقاومت بالایی در درمان با آنتی بیوتیک ها دارند. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات عصاره های برگ گیاه به لیمو بر روی باکتری های مذکور است.
روش کاردر این مطالعه پس از تهیه عصاره های برگ به لیمو، MIC و MBC و قطر هاله های عدم رشد با روش انتشار چاهکی در آگار و رقت در براث تعیین شد. در مطالعه مدل حیوانی،CFU/ml 105× 5 باکتری ها (برابر با غلظت MBC عصاره ها) به صورت داخل صفاقی به موش های ماده BALB/c تزریق و تعداد کلونی های باکتری های طحالی طبق پروتکل استاندارد شمارش گردید.
یافته هاMIC عصاره اتانولی برگ به لیمو در محدوده ی رقت های 81/27 تا 25/111میلی گرم بر میلی لیتر و MBC آن در محدوده ی 62/55 تا 5/222میلی گرم بر میلی لیتر بود. MIC عصاره استونی در محدوده ی 18/48 تا 75/192 میلی گرم بر میلی لیتر و MBC 37/96 تا 75/192 میلی گرم بر میلی لیتر مشخص گردید، برای عصاره آبی میزان MIC در محدوده ی 75/103 تا 5/207 میلی گرم بر میلی لیتر و MBC این عصاره در تمامی باکتری های مورد مطالعه رقت 5/207 میلی گرم بر میلی لیتر بود. در شرایط in vivo حساس ترین باکتری و مقاوم ترین باکتری کاهش معنی داری را میان گروه های تیمار شده با عصاره ها نسبت به گروه کنترل نشان داد. عصاره های اتانولی و استونی به لیمو در مدل حیوانی اثر ضد میکروبی بیشتری نسبت به عصاره آبی به لیمو داشت.
نتیجه گیریعصاره های به لیمو اثر ضد میکروبی روی باکتری های مورد مطالعه دارند.
کلیدواژگان: اثر ضد میکروبی، عصاره های به لیمو، استرپتوکوکوس پیوژن، استافیلوکوکوس اپیدرمایدیس، کلبسیلاپنومونیه، بروسلا ملی تنسیس -
صفحات 99-115زمینه و هدف
پروتیوس، پاتوژن فرصت طلب عامل 10 درصد عفونت های دستگاه ادراری است. افزایش مقاومت چند دارویی وعوارض جانبی آنتی بیوتیک ها باعث شد یافتن تولید واکسن ضروری به نظرآید. هدف از این پژوهش بررسی ایمنی زایی کونژوگه PLGA و لیپوپلی ساکارید دتوکسیفای شده پروتیوس میرابیلیس برعلیه عفونت ادراری در مدل موشی است.
روش کاردر این پژوهش، پس از کشت انبوه پروتیوس میرابلیس، LPS آن استخراج، تخلیص و دتوکسیفه و نهایتا با نانوذره PLGA کونژوگه گردید.کونژوگاسیون بادستگاه های ZetaSizer، FT-IR و AFM تایید و واکسیناسیون، 3بار به فاصله دو هفته، به صورت عضلانی به 4 گروه3 تایی موش سوری تحت درمان با نرمال سالین(گروه کنترل)، LPS، PLGA وکونژوگه PLGA-LPS انجام شد. برای انجام تست چلنج، به مثانه موش ها CFU/ml 106×6 از باکتری تزریق و بعدازیک هفته سنجش باکتری ها صورت گرفت
یافته ها. نتایج حاصل از تست چلنج مبین موفقیت معنی دارکونژگه PLGA-LPS در مقایسه با دیگر گروه های آزمون بود. به عبارت دیگر، گروه های کنترل و PLGA خالص بیشترین میزان رشد را داشتند و میانگین تعداد کلنی های رشد کرده به طور قابل توجهی از همه گروه ها بیشتر بود. وتعداد کلنی های رشد کرده درگروه های PLGA ml)/cfu)10 × 2/6، ml) LPS/cfu)103×6/3،PLGA ml)/cfu)102×3/91 وNSml)/cfu)102×98 بود.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که نانو واکسن کونژوگه PLGA-LPS دارای ایمنی زایی مناسب بوده و با بررسی عدم سمیت آن درمطالعات پاتولوژیکی می تواندکاندید نانو واکسن مناسبی برای پیشگیری ازعفونت های ادراری ناشی پروتیوس میرابلیس باشد.
کلیدواژگان: پروتئوس میرابلیس، پلی لاکتیک کو گلیکو اسید، کونژوگاسیون لیپو پلی ساکارید، نانو واکسن
-
Pages 1-12Inroduction & Objective
The use of garlic as a sexual promotor is common in traditional medicine. Garlic has many antioxidant compounds. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effect of garlic hydroalcoholic extract on metabolic and testosterone level, and testicular histology in roosters.
Materials and MethodsIn this experimental study, 108 roosters of Golpayegani breed were used. Roosters were divided into 4 groups including control and treated with doses of 500, 1000 and 1500 mg hydroalcoholic garlic extract in litter of drinking water. The extract was administered orally for 14 days. At the end of the experiment, serum testosterone, T3 and T4 levels, as well as liver enzymes and lipid profiles were measured and testicular tissue was examined for histological changes.
ResultsSerum levels of testosterone, T3 and T4 were significantly increased in the group treated with 1500 mg garlic extract in litter of drinking water (P <0.05). Although the amount of liver enzymes in different groups did not show a significant difference, but the amount of triglycerides and cholesterol in the groups receiving different concentrations of garlic extract decreased. In the treated groups with 1000 and 500 mg of garlic extract, the number of seminiferous tubules and the number of normal sperm were higher than the other groups
ConclusionThe biological compounds in garlic with physiological and hormonal changes are able to increase fertility by increasing the density of seminiferous tubules and increasing the normal sperm population.
Keywords: garlic extract, rooster, Testosterone, Testis -
Pages 13-24Aim
Copper sulfate is one of the most important environmental pollutants that has the ability to produce free radicals and create oxidative stress. The aim of this study was to investigate the effects of copper sulfate on sperm quality parameters, DNA fragmentation rate and testicular tissue of adult Wistar rats.
Materials and MethodsIn this experimental study, 30 adult Wistar rats weighing 250-200 grams were used. Random adult mice were treated in 3 control groups, copper sulfate receptor with concentration (100 mg / kg) and concentration (200 mg / kg) for 56 days. At the end of the treatment period, testicular weight, sperm count and parameters were assessed based on (WHO2010). The quality of sperm chromatin was assessed by acridine uranium nuclear pigments. Malondialdehyde level was measured. Data were analyzed using the One-Way ANOVA statistical method.
ResultsThe quality of sperm parameters in copper sulfate with a concentration of 200 mg / kg decreased significantly (P <0.05). The testicular weight was significantly reduced at a dose of 200 mg / kg (P <0.05). The diameter of the seminiferous tubules, testosterone levels,, germ cell count, and sperm DNA fragmentation rate decreased at a dose of 200 mg / kg (P <0.05). The concentration of malondialdehyde at a dose of 200 mg / kg sulfate copper was significantly increased (P <0.05).
ConclusionThis study shows that high concentrations of copper sulfate cause destructive effects on sperm quality, testicular tissue.
Keywords: copper sulfate, Sperm quality, Testicular tissue, DNA Fragmentation -
Pages 25-37Background
Cadmium chloride causes liver injury. In this study, the protective effect of hydroalcoholic extract of Passifloracaerulea aerial parts against hepatic dysfunction induced by cadmium chloride in adult male rats was investigated.
Material and MethodsFifty-four adult male rats were divided into 6 groups of 9:control group; sham group1:received 0.2ml/kg distilled water daily intraperitoneally as solvent. Sham group2;received 2 mg/kg cadmium chloride daily intraperitoneally during 21 days; experimental groups 1, 2 and 3: received 2 mg/kg cadmium chloride daily intraperitoneally during 21 days and then the hydroalcoholic extract of Passifloracaerulea aerial parts at the doses of 150, 300, 450mg/kg intraperitoneally during 30 days . The serum levels of AST, ALT, ALP, GGT, LDH, albumin, bilirubin, and total protein were measured. The pathological examination of hepatic tissue samples were done after hematoxylin - eosin staining.
ResultsThe mean levels of ALT, ALP, GGT, LDH and bilirubin in the all experimental groups showed a significant decrease compared to the group receiving cadmium chloride. The mean levels of AST in the experimental groups 2 and 3 showed a significant decrease compared to the group receiving cadmium chloride. The mean serum albumin and total protein concentration in experimental groups 2and 3 increased significantly compared to the group receiving cadmium chloride. In all experimental groups the hepatic tissue changes induced by cadmium chloride improved which were dose dependent (P˂0.05).
ConclusionThe results of this study showed that the hydroalcoholic extract of Passifloracaerulea aerial parts had protective effects against the hepatic dysfunction induced by cadmium chloride in adult male rats.
Keywords: Passifloracaerulea, cadmium chloride, Hepatic dysfunction, Adult male rats -
Pages 39-48Background
In recent years, leeches have been used to treat some diseases, extract many enzymes and substances that are effective in treating diseases.This study aims to influence the two environments of water-moss and peat moss soil on the number of cocoons, the weight of the cocoons and the losses in the oriental leech.
MethodFor this purpose, 300 productive leeches for 45 days in 6 treatments and 3 repetitions per treatment: treatment (1) 10 leeches in water-moss, treatment (2) 15 leeches, treatment (3) 25 pieces Leeches, treatment (4) 10 pieces of leeches in Peat mosss, treatment (5) 15 pieces of leeches, treatment (6) 25 pieces of leeches. Reproductive leeches were kept in a water-moss environment in tanks containing 50 liters of chlorine-free water at 28-27°c. The mosses were controlled and sprayed twice a week, and the cocoons inside the mosses were collected and stored at 25°c. Productive leeches were kept in a 10-liter plastic container in the soil of Peat mosss. The peat moss soil was inspected 3 times a week and sprayed to retain moisture, and cocoons were collected inside the moss soil and stored at 25 °c in the peat moss soil.
ResultsThe results showed that the number of cocoons produced in water-moss and paet moss soil did not differ significantly (p <0.05). The weight of the cocoons produced in the two environments did not differ significantly (p <0.05). Also, the number of casualties of productive leeches in the two environments showed no significant cifference (p <0.05).
Keywords: Water-moss, peat moss soil, cocooning, casualties, oriental leeches -
Pages 49-60Introduction & Objective
Chronic hyperglycemia is associated with enhanced oxidative stress-induced myocardial injury. The aim of this study was to investigate the of eight weeks aerobic training on the levels of antioxidant enzymes in the heart tissue of type 2 diabetic rats.
Materials and MethodsTo implementation of this experimental research, 40 male Wistar rats (weight 185.2±22.7 gr) randomly were divided into 4 groups including control, diabetes, training and diabetes-training. In this study, the rats were type 2 diabetic using peritoneal injection nicotinamide-STZ. aerobic training performed with intensity of 50-60% VO2max, 5 days a week and for 8 weeks. The levels of the antioxidant catalase, superoxide dismutase and glutathione peroxidase in heart tissue were measured using kit and by ELISA method. Data were analyzed by One-way ANOVA and Tukey post hoc test at the p < 0.05.
ResultsThe results showed that the levels of antioxidant enzymes (catalase, superoxide dismutase and glutathione peroxidase) in the heart tissue of type 2 diabetic control rats was lower than the healthy control group (P=0.001). Eight weeks of aerobic training significantly increased the levels of antioxidant enzymes (catalase, superoxide dismutase and glutathione peroxidase) in the heart tissue of type 2 diabetic rats (P=0.001).
ConclusionAccording to the research results, aerobic exercise may improve the cardiac function of diabetic subjects by increasing the antioxidant enzymes in the heart tissue. As a result, these training are recommended as adjunctive therapy in these patients.
Keywords: Diabetes, Aerobic training, Antioxidant enzymes, Heart tissue, Rats -
Pages 61-70Sanjabi sheep is one of the valuable breeds of sheep in the west of the country, which is very important in terms of meat and wool production. Considering the importance of native sheep breeds and their breeding in order to achieve production with more quantity and quality, identification of genetic structure and estimation of relevant parameters (number of observed and effective alleles, heterozygosity, Shannon index, etc.) The present study was performed. . The study population consisted of 100 sanjabi rams and ewes located in Mehregan station of Kermanshah province that were randomly selected. DNA extraction was performed by salt method. PCR reaction was performed using 10 microsatellite markers. Amplified DNA fragments were stained on acrylamide gel and detected by silver nitrate method. Alleles were scored according to their size and compared to the standard index PUC8 of Fermentase Company. The results of this study showed that all markers were polymorphic. The mean number of observed and effective alleles for all markers was calculated to be 4.5 and 2.9012, respectively. The highest and lowest expected heterozygosity were obtained in OarFCB11 and BMS2721 markers equal to 0.7548 and 0.5619, respectively. The expected heterozygosity for all markers (genetic diversity) was 0.6487. According to the obtained results, it can be said that the studied sheep have a desirable level of diversity and can be achieved by high breeding by breeding and selection of superior livestock.Keywords: Genetic structure, sheep sanjabi, Microsatellite markers
-
Pages 71-85Introduction & Objective
Spermatogonial stem cells (SSCs) as adult stem cells are crucial for spermatogenesis. Electromagnetic fields (EMF) leads to biological activity disruption of these cells and spermatogenesis. Antioxidants like vitamin C can reduce the damage caused by EMF through oxidative stress reduction. Recent studies also reported the key role of Sertoli cell paracrine signaling in regulating the maintenance and differentiation of SSCs. Thus, we examined and compared the effect of vitamin C and exosomes derived from Sertoli cells on damage induced by EMF in SSCs.
Material and MethodsSSCs and Sertoli cells were isolated from the testes of immature male mice. The alkaline phosphatase activity of SSCs was investigated. SSCs were exposed to 50 Hz EMF intensity of 2.5 mT for one hour/five days and were treated with the optimal concentration of vitamin C and various concentrations of exosome. Then the rate of viability, colonization capacity, and apoptosis of these cells were examined.
ResultsOur results showed the destructive effect of EMF by reducing viability, colonization rate and alteration of SSCs nuclei. Also, these results were confirmed by increasing expression level of Caspase 9 as apoptotic gene and down-regulation of SOD as antioxidant gene. The addition of vitamin C and exosomes improved the alterations induced by EMF in SSCs; however exosomes had more ameliorative effect in comparison with vitamin C on these alterations.
ConclusionThese findings demonstrated the capacity and effectiveness of exosomes as a new therapeutic agent that can restore SSCs microenvironment damaged caused by EMF exposure.
Keywords: Spermatogonial Stem Cells, Sertoli cells, Exosomes, Electromagnetic field, Apoptosis -
Pages 87-98Inroduction & Objective
Streptococcus pyogenes and Staphylococcus epidermidis Klebsiella pnenmonia and Brucella melitensis have high resistance to antibiotics treatments. The aim of this study, was to investigate the antimicrobial effect of Lemon verbena leaves extracts on Streptococcus pyogenes, Staphylococcus epidermidis, Klebsiella pneumoniae and Brucella melitensis in vitro and animal model study.
Material and MethodIn this studies after prepagation, of extracts Lemon leaves MIC and MBC and diameter of inhibition zone was determined by well diffusion agar method, the extracts on bacteria determined by broth dilution method. In animal model study, 5×105 CFU/ml bacteria were injected intraperitioneally in to mice and the counts of bacterias colonies was countected according to the standard protocol.
ResultsThe results of macrodilution method showed that the MIC of ethanolic extract of the leaves of the lemon verbena in the range of 1:32 dilution (27.81 mg/ml) to 1:8 (111.25 mg/ml) and MBC ethanolic extract of the leaves of the lemon verbena in the range 1:16 (55.62 mg/ml) to 1:4 (222.5 mg/ml). MIC of acetonic extract of the leaves of the lemon verbena in the range of 1:32 dilution (27.81 mg/ml) to 1:8 (111.25 mg/ml) and MBC of acetonic extract of the leaves of the lemon verbena in the range 1:16 (48.18 mg/ml) to 1:4 (192.75 mg/ml). Also MIC of aqueous extract was in the range of 1:8 (103.75 mg/ml) to 1:4 (207.5 mg/ml) and MBC of this extract was in 1:4 dilutions (207.5 mg ml) in all studied bacteria. In animal model, were seen a significant reduction between the treated groups with control group. Ethanolic and acetonic extract Lemon verbena more effective in an animal model.
ConclusionThe results of this study showed that Lemon verbena extracts has antimicrobial effect on studied bacteria
Keywords: B. subtilis, growth, Hematological parameters, intestine tissue, Oncorhynchos mykiss -
Pages 99-115
Proteus is a gram negative and facultative anaerobic opportunistic pathogen. This bacterium is responsible for 10% of urinary tract infections. A cause of 90% of proteus-induced infection is the mirabilis. Increasing the multi-drug resistance and the side effects of antibiotics have led to a special concern for this purpose, finding preventive strategies like making a vaccine seems essential. In the present study, LPS from Proteus mirabilis, was extracted, detoxified and conjugated to PLGA nanoparticle. This conjugation was confirmed with ZetaSizer, FTIR and AFM. Vaccination was done intramuscularly, 3 times in two weeks intervals. Then, mices were anesthetized and operated with ethical rights and 6×107 CFU concentrations of P.mirabilis was injected into their bladder. After one week of injection, bladders were removed and suspended in a salt buffer.The results of the challenge test confirmed the success of the PLGA-LPS conjugate in comparison with other groups. In other words, the control and PLGA groups had the highest growth rates, and the average number of colonies was significantly higher than all of the groups. And the number of colonies grown in groups were LPS-PLGA(6.2 *10 cfu/ml) , LPS(3.6 ×103 cfu/ml), PLGA (91.3×102 cfu/ml) and NS(98 × 102 cfu/ml). According to one-way ANOVA, which was done by SPSS software, there was a significant difference between all groups (P <0.05).the PLGA immunogenicity was significantly different with the control group. Therefore, it can be concluded that the PLGA-LPS conjugate has an appropriate immunity and can be a candidate of nano-vaccine for urinary tract infection of P.migrailitis.
Keywords: Proteus mirabilis, Co-glycolic poly lactic acid, Lipopolysaccharide conjugation, Nano-vaccine