فهرست مطالب
مجله فرانما
پیاپی 7 (تابستان 1398)
- تاریخ انتشار: 1400/08/10
- تعداد عناوین: 7
-
صفحات 7-26
سفرنامهها از منابع مهم و ارزشمند بررسی تاریخی عقاید، آداب و رسوم و اخلاق اجتماعی مردم ایران محسوب میشوند. سیاحان خارجی با دیدگاههای متفاوت جامعه ایران را مورد مطالعه قرار داده و دریافتهای خویش را در سفرنامهها روایت نمودند. این مقاله کوشش دارد تا منش و رفتار ایرانیان را از دید سفرنامهنویسان خارجی دوره قاجار، مورد بررسی قرار دهد. مساله اصلی نوشتار حاضر این است که از نگاه سیاحان خارجی، خلقیات جامعه ایران عصر قاجار متاثر از چه عواملی شکل گرفتهاند؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، ارزشهای اخلاق مردم را در دو بعد مثبت و منفی از نگاه سفرنامهنویسان دوره قاجار مورد بررسی قرار داده است. نتایج پژوهش نشان داد که بر مبنای سفرنامههای خارجی، عوامل ایجاد و استمرار عناصر فرهنگی و اجتماعی در میان مردم ایران در عصر قاجار، متاثر از رفتارهای نظام حاکم بر کشور بوده است.
کلیدواژگان: اخلاق اجتماعی، مردم ایران، دوره قاجار، سفرنامه ها، سیاحان خارجی -
صفحات 27-41
موضوع جایگاه زنان در جامعه، همواره به عنوان مسالهای مهم و اثرگذار در مطالعات تاریخی به شمار میآمده که در منابع و متون تاریخی ایران، اشاره چندانی به آن نشده است. ازین رو سفرنامهها که حاوی مطالب مهمی در پیوند با جنبههای مختلف زندگی زنان ایرانی در دورههای گوناگون تاریخی هستند، اهمیت بسیاری پیدا میکنند. با مطالعه سفرنامههای عصر صفوی میتوان به اطلاعات مهمی در ارتباط با ابعاد متعدد زندگی زنان در جامعه، از جمله: آزادی اجتماعی، نوع پوشش، سواد آموزی، تفریحات، ازدواج و طلاق و حقوق زنان دست یافت. در این نوشتار به دنبال پاسخ به این مساله هستیم که پیرو متون سفرنامهنویسی دوره صفوی، جایگاه و شخصیت زنان ایرانی به چه صورتی روایت شده است؟ بر پایه گزارشهای سفرنامهنویسان خارجی میتوان گفت، زنان عصر صفوی از آزادی بسیار کمی برخوردار بودند و از این روی حضوری بسیار کمرنگ در جامعه ایران داشتند. در حقیقت، زندگی آنان بیشتر به خانهنشینی و سرگرمی با خرافات، تجملات و رقابت با زنان دیگر، خلاصه میشد. همچنین زنان این عصر در عرصه اشتغال و علمآموزی به ندرت به مدارج بالا دست پیدا میکردند.
کلیدواژگان: زنان ایرانی، وضعیت اجتماعی، دوره صفوی، خاورشناسان، سفرنامه -
صفحات 43-56
موضوع جایگاه زنان در جامعه، همواره به عنوان مسالهای مهم و اثرگذار در مطالعات تاریخی به شمار میآمده که در منابع و متون تاریخی ایران، اشاره چندانی به آن نشده است. ازین رو سفرنامهها که حاوی مطالب مهمی در پیوند با جنبههای مختلف زندگی زنان ایرانی در دورههای گوناگون تاریخی هستند، اهمیت بسیاری پیدا میکنند. با مطالعه سفرنامههای عصر صفوی میتوان به اطلاعات مهمی در ارتباط با ابعاد متعدد زندگی زنان در جامعه، از جمله: آزادی اجتماعی، نوع پوشش، سواد آموزی، تفریحات، ازدواج و طلاق و حقوق زنان دست یافت. در این نوشتار به دنبال پاسخ به این مساله هستیم که پیرو متون سفرنامهنویسی دوره صفوی، جایگاه و شخصیت زنان ایرانی به چه صورتی روایت شده است؟ بر پایه گزارشهای سفرنامهنویسان خارجی میتوان گفت، زنان عصر صفوی از آزادی بسیار کمی برخوردار بودند و از این روی حضوری بسیار کمرنگ در جامعه ایران داشتند. در حقیقت، زندگی آنان بیشتر به خانهنشینی و سرگرمی با خرافات، تجملات و رقابت با زنان دیگر، خلاصه میشد. همچنین زنان این عصر در عرصه اشتغال و علمآموزی به ندرت به مدارج بالا دست پیدا میکردند.
کلیدواژگان: زنان ایرانی، وضعیت اجتماعی، دوره صفوی، خاورشناسان، سفرنامه -
صفحات 57-73
هدف از این پژوهش، بررسی فعالیت سیاسی دانشجویی در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول است. پژوهش پیشرو درصدد پاسخ به این پرسشها است که، آیا فعالیتهای سیاسی دانشجویی در دوره قاجار و پهلوی اول شکل گرفته بود؟ روند تاسیس مدارس نوین در دوره قاجار چگونه بوده است و آیا در این مدارس، فعالیتهای سیاسی علیه وضع موجود صورت میگرفت؟ فعالیت سیاسی دانشجویی خارج از کشور در دوره پهلوی اول چگونه شکل گرفت؟ فرض اصلی این پژوهش بر این امر استوار است که با تاسیس مدارس نوین در ایران عصر قاجار، به تدریج، اعتراضات سیاسی به مدارس نوین نیز کشیده شد و این اعتراضات در مدارس نوین دوره قاجار را، میتوان اولین فعالیت سیاسی در نظام آموزشی مدرن در ایران دانست که این زمینهای برای تاسیس دانشگاه تهران و شکلگیری حلقههای سیاسی دانشجویی علیه حکومت پهلوی اول است. با تاسیس دانشگاه تهران، متاثر از جریان مارکسیسم، اعتراضات صنفی سیاسی دانشجویان شکل گرفت و در خارج از کشور نیز برخی دانشجویان ایرانی مارکسیست، علیه حکومت پهلوی به فعالیت پرداختند و مقدمات اعتراضهای سیاسی دانشجویی در دهههای بعد را فراهم کردند. پژوهش پیشرو با استفاده از روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی، انجام شده است.
کلیدواژگان: مدارس نوین، دانشجو، فعالیت سیاسی دانشجویی، قاجار، پهلوی اولبنیاد ایرانشناسی، ایرانشناسی -
صفحات 75-94
وسایل ارتباط جمعی، در دنیای امروز، یکی از اشاعه دهندههای اصلی فرهنگ عامه هستند و رادیو به عنوان یک رسانه عمومی، در معرفی، بازنمایی و اشاعه ادبیات شفاهی کشور میتواند نقش منحصر به فردی ایفا کند و به دلیل ویژگیهای خاصی که دارد از موضوعهای ادبیات شفاهی، کمال استفاده را در برنامهسازی ببرد. منظور از ادبیات شفاهی آن دسته از اشعار، قصهها، حکایتها، لطیفهها، کنایهها، ضربالمثلها و چیستانهایی است که به صورت شفاهی یا سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا میکنند. چیستانها از جمله عناصر این فرهنگ شفاهی است که از سالهای دور، جنبه سرگرمی داشته و در محفلهای شبانه خانوادگی روستاها و بخشهای مختلف کشورمان، بهویژه در شبهای بلند زمستان رواج داشته است. درحال حاضر، چیستانها کارکرد سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت در بین عامه مردم را از دست دادهاند، اما همچنان آن را میتوان به عنوان یک ژانر ادبی برشمرد. در این مقاله که با روش اسنادی و کتابخانهای نگاشته شده، ژانر «چیستان» بهعنوان یکی از ژانرهای ادبیات شفاهی و قابلیتهای محتوایی آن برای تهیه و تولید برنامه، در قالبهای مختلف رادیویی و برای گروههای مخاطب گوناگون، واکاوی شده است.
کلیدواژگان: فرهنگ عامیانه، ادبیات شفاهی، منابع ادبی، چیستان، رسانه، رادیوبنیاد ایرانشناسی، ایرانشناسی -
صفحات 129-141
رسانههای ارتباط اجتماعی، در جهان امروز، یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی و آگاهیبخشی جهت دسترسی به اطلاعات ضروری هستند. از این روی، همانطور که رسانههای ارتباط اجتماعی تبدیل به یک جریان اصلی میشوند، سازمانها نیز باید استراتژیها و تاکتیکهای خود را در برقراری ارتباطات، بهروزرسانی کنند (عقیلی و قاسمزاده عراقی، 1394: 21). با توجه به تاثیر شگرف رسانههای ارتباط اجتماعی در کمک به جریان اطلاعات و آگاهیهای علمی در جامعه و شکلگیری و تداوم ارتباطات؛ در این نوشتار، به بررسی رابطه ارتباطات علمی و رسانهها با تاکید بر فرصتها و تهدیدهایی که رسانههای ارتباط اجتماعی در تبادل و انتقال اطلاعات علمی فراهم میآورند و فرصتها و تهدیدهای پیشروی برای مطالعات ایرانشناسی در این بستر، پرداخته میشود. در ارتباطات علمی- همچون سایر زمینههای ارتباط- مولفههایی همچون: فرستنده پیام، گیرنده پیام، ویراستار، منتقد و سردبیر وجود دارند. این مولفهها با عناوین و کاربردهای دیگری نیز در رسانهها دیده میشوند و هر یک، عملکرد خاصی در ایجاد و تقویت ارتباطات علمی برعهده دارند. رسانههای ارتباط اجتماعی، قابلیتها و ظرفیتهای بسیاری دارند، از جمله: سرعت و سهولت دسترسی به اطلاعات و از میان بردن محدودیتهای زمانی و مکانی. این ویژگیها عاملی اثربخش و ضروری در تبادل یافتهها و شکلگیری روابط علمی قوی میان دانشمندان و پژوهشگران، به شمار خواهند رفت (شمسی و سلیمانی، 1394: 63). بر این اساس به مروری کوتاه بر تاثیرات رسانهای شدن علوم انسانی میپردازیم. رسانههای اجتماعی، تاثیرات متناقضی بر حوزه علوم انسانی دارند. یعنی رسانهای شدن، همزمان از جهاتی برای توسعه این علوم و کاربست آنها، مفید و سازنده بوده و در عین حال، از برخی جهات دارای تاثیرات منفی و مخرب در تمامی ابعاد تولید، توزیع و کارکرد علوم انسانی بوده است. در زمینه مطالعات رسانه و ارتباطات، تاکنون تحقیقات تجربی پرشمار و گستردهای در ایران انجام شده است، اما روابط بین حوزه علم با رسانهها (بویژه با رویکرد به مطالعات ایرانشناسی)، کمتر موضوع مطالعات تجربی و نظاممند مستقل قرار گرفته است. انجام تحقیقات در این زمینه، هم برای «مطالعات رسانه» و هم برای علوم انسانی در ایران، حایز اهمیت است؛ زیرا این علوم به شدت تحت تاثیر هژمونی (استیلای) گفتمان رسانهای قرار دارند و رسانهای شدن، ماهیت و سرنوشت این علوم را در دهههای اخیر متاثر نموده و در آینده نیز همچنان تحت سیطره هژمونی گفتمان رسانهای خواهند بود (تارنمای فرهنگشناسی: یادداشتهای یک مردمنگار، 1391). میتوان چنین بیان کرد که با ورود به عصر رسانه ها و شکل گیری جامعه اطلاعاتی، دوران جدیدی آغاز شده است. در این دوران، رسانههای اجتماعی، جزء جداییناپذیر زندگی ما شدهاند. آنچه که رسانهها بهعنوان اطلاعات منتقل میکنند، به اشکال مختلف در نحوه زندگی، اندیشه و احساسات ما، بروز و ظهور مییابند. در این میان، سیاستهای رسانهای، نقش تعیین کنندهای در توسعه فرهنگی کشورها خواهند داشت. امروزه جامعهای توسعه یافته تلقی خواهد شد که بتواند در کنار توسعه، بر شاخصهای اجتماعی و اقتصادی همچون: درآمد سرانه، توزیع ناخالص ملی، کاهش نرخ مرگ و میر و بر معیار آموزش و اطلاعات و در حقیقت، عنصر دانایی اجتماعی نیز تاکید ورزد (وبلاگ تبلیغات و اطلاعرسانی، 1399). هدف از این نوشته، بررسی نقش رسانهها در معرفی، تبیین و تشریح دستاوردهای اطلاعرسانی در زمینه علوم انسانی و نیز فرصتها و تهدیدهای موجود در این بستر - با قابلیت تعمیم به مطالعات ایرانشناسی - است.
کلیدواژگان: ارتباطات علمی، ارتباطات اجتماعی، جامعه اطلاعاتی، سواد اطلاعاتی، رسانه های اجتماعی، روزنامه نگاری کنشگر، فضای مجازی، مطالعات ایران شناسی بنیاد ایران شناسی، ایران شناسی