فهرست مطالب
نشریه دانش پیشگیری و مدیریت بحران
سال سیزدهم شماره 4 (پیاپی 50، زمستان 1402)
- تاریخ انتشار: 1402/11/12
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحات 408-433
زمینه و هدف :
پژوهش حاضر به تحلیل شبکه همکاری بازتوانی روانی اجتماعی بلایا به منظور ارزیابی توزیع قدرت قانونی کنشگران با استفاده از روش شناسی تحلیل شبکه های اجتماعی پرداخته و توصیه های سیاستی بهبود شبکه همکاری بازتوانی روانی اجتماعی بلایا را مبتنی بر قوانین برنامه ملی بازسازی و بازتوانی مدیریت بحران کشور ارائه می دهد.
روش پژوهش:
حاضر در چارچوب پارادایم انتقادی، کاربردی از تحلیل شبکه های اجتماعی در تحلیل سیستم همکاری به منظور ایجاد ابزار ارزیابی شبکه های ارتباطی پیچیده برای تسهیل همکاری های آینده بین کنشگران و رویکردی نوآورانه برای تحلیل سیستم همکاری است. به این منظور اقدامات پیش و پس از وقوع سانحه شامل 228 موضوع و 27 کنشگر مسئول و همکار بخش بازتوانی روانی اجتماعی ذیل فصل بازیابی بلند مدت برنامه ملی بازسازی و بازتوانی (بند ج ماده 4 قانون مدیریت بحران کشور) استخراج شد. ماتریس شبکه همکاری کنشگران مبتنی بر همکاری های قانونی برنامه تشکیل و بر مبنای شاخص میزان مرکزیت درجه، مرکزیت بینابینی، فاصله ژئودزیک و تراکم و انسجام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها :
یافته ها حاکی از نگرش برنامه ریزان بر اقدامات بازتوانی روانی اجتماعی پس از وقوع سانحه است و چالش هایی در سند برنامه ملی بازسازی و بازتوانی در زمینه های اصول مداخله سریع بازتوانی جسمانی، روان شناختی و اجتماعی، فرایندهای دسترسی پذیری اسکان موقت و بازیابی مسکن، توجه به بازتوانی اقتصادی معیشتی، خدمات گروه های جمعیتی آسیب پذیر شناسایی شد. همچنین نتایج تحلیل شبکه حاکی از عدم توازن توزیع قدرت در شبکه و تمرکز قدرت در سازمان بهزیستی کشور و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ساختار شبکه همکاری کنونی است. بر این مبنا، گسترش همکاری شبکه با کنشگرانی نظیر رسانه ها، بانک ها و صندوق های سرمایه گذاری، نهادهای عمومی حاکمیتی و سایر کنشگران کلیدی و نیز تقویت جایگاه قدرت قانونی در مدار تصمیم گیری سازمان های مردم نهاد، برنامه و بودجه، شهرداری ، مراکز دانشگاهی و پژوهشی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تامین اجتماعی، مراکز خدمات اجتماعی و وزارت صنعت، معدن و تجارت از دیگر نقاط قابل توسعه شبکه همکاری است.
نتیجه گیری:
با توجه به انسجام ناکافی شبکه همکاری کنشگران بازتوانی روانی اجتماعی و توزیع نامتوازن قدرت قانونی کنشگران در ساختار کنونی، نمی توان از پیاده سازی مطلوب خدمات حمایتی روانی اجتماعی در سوانح و بلایا اطمینان حاصل کرد. پژوهش حاضر کاربردی از تحلیل شبکه های ارتباطی پیچیده است و کارایی آن با تحلیل شبکه همکاری کنشگران بازتوانی روانی اجتماعی در سوانح و بلایا نشان داده شده است.
کلیدواژگان: مدیریت بلایا، تحلیل شبکه همکاری، بازسازی و بازتوانی، بازیابی روانی اجتماعی -
صفحات 434-449زمینه و هدف
شهرها، به ویژه مناطق فرسوده در معرض اثرات طیف گسترده ای از بلایای طبیعی و فاجعه های حاد مانند زمین لرزه قرار دارند که می تواند مرزهای شهرها را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو، پرداختن به ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای بافت های فرسوده در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی امری ضروری است تا بافت فرسوده شهرها در برابر بلایای طبیعی مقاومت بیشتری داشته باشند و برای مقابله با فاجعه ها و فشارها آماده باشند. مسئله پژوهش حاضر، آسیب پذیری لرزه ای بافت فرسوده حصیرآباد اهواز در برابر زلزله است.
روشروش پژوهش توسعه ای کاربردی و مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانی سازه ای است؛ بنابراین شاخص های 7 گانه، استخراج و در محیط نرم افزار Geoda و Arc GIS تحلیل شد.
یافته هانتایج موضوعی تحقیق نشان می دهد از میان شاخص های تاثیرگذار در آسیب پذیری لرزه ای بافت فرسوده، اسکلت ساختمان و قدمت ساختمان با ضریب 1/94 و 1/03 بیشترین اثربخشی را داشته اند. همچنین نتایج مکانی نشان می دهد 290665 متر مربع؛ یعنی 26 درصد از کل مساحت بافت با سطوح آسیب پذیری 0/01 در وضعیت کاملا آسیب پذیر قرار دارد.
نتیجه گیرینتایج بررسی میزان آسیب پذیری در بافت فرسوده نشان می دهد در کوی شماره 1 سطوح با وضعیت کاملا آسیب پذیر 39/4 درصد از بافت را دربرمی گیرد، در کوی شماره 2، 40 درصد ساختمان ها آسیب پذیری متوسط دارند و نسبتا آسیب پذیر هستند و در کوی شماره 3 نیز 29/9 درصد ساختمان ها آسیب پذیری متوسط دارند.
کلیدواژگان: مدیریت بحران، آسیب پذیری، بافت فرسوده، حصیرآباد، کلان شهر اهواز -
صفحات 450-473زمینه و هدف
پژوهش حاضر با هدف تبیین وضعیت و بررسی و ارزیابی مدیریت بحران در مراکز فرهنگی فلات مرکزی ایران، شرایط بنا و آثارشان انجام شده است.
روشبرای این کار از روش تحقیق پیمایشی توصیفی، ابزار پرسش نامه نیمه ساختاریافته و مصاحبه با پرسش نامه و تجزیه و تحلیل توصیفی بر اساس استاندارد استفاده شده است.
یافته هانتایج حاکی از آن است که 100 درصد مراکز مورد پژوهش در منطقه ای واقع شده اند که 95 درصد آن ها هم در معرض بحران های طبیعی و هم غیرطبیعی و فجایع صنعتی هستند. از نظر نوع سوانح احتمالی بیشتر سوانح عبارت اند از: خشکسالی (فرونشست، فروچاله و گرد و غبار)، زلزله با 100 درصد احتمال، آتش سوزی با 95 درصد، سرقت با 92/5 درصد، وندالیسم با 55 درصد، آفات با 48/5 درصد و آلودگی هوا با 47/5 درصد. مشکلات فراوانی درباره اجرای مدیریت بحران وجود دارد و بیشتر مسئولان از شرایط نامطلوب مدیریت بحران، نبود آموزش های لازم و مستمر درباره مدیریت بحران برای مدیران و کارکنان موزه ها، نبود پوشش بیمه ساختمان و مجموعه، عدم برنامه کنترل بحران و ارتباط موثر و مستمر با افراد و سازمان های متخصص و خدمات تخصصی آن ها در حوزه مدیریت بحران، عدم پیش بینی بودجه لازم در این باره و نداشتن دانش و مهارت کافی در این حوزه، از جمله مشکلات و موانعی بود که پس از تجزیه و تحلیل این سوال به دست آمد.
نتیجه گیرییکی از مشکلات اساسی علاوه بر منابع مالی، انسانی، اداری و ساختاری، نبود الگوی مناسب، به ویژه بر اساس اقلیم کشور است. الگوی مدیریت بحران به عنوان نقشه راه و مشخص کردن مسیر راه برای برنامه ریزی مناسب در 3 حوزه پیشگیری، وضعیت بحران و بعد از بحران بسیار ضروری است. در پژوهش حاضر، پس از بررسی وضعیت مشخص شد نشانی از الگوی مناسب بر اساس اقلیم منطقه در 3 حوزه پیشگیری، هنگام و بعد از بحران وجود ندارد.
کلیدواژگان: مدیریت بحران، مراکز فرهنگی، حفاظت، آثار تاریخی، فلات مرکزی ایران -
صفحات 474-489زمینه و هدف
از آن جا که زمین های پیرامون شهری، به ویژه در شهرهای ایران به عنوان محیط پشتیبان شهر مورد توجه هستند و در عین حال، بخش زیادی از شهرهای ایران در پس کرانه زمین های کشاورزی و عوارض و پدیده های طبیعی و انسانی ایجاد شده اند؛ بنابراین توجه به تعیین جهتی مناسب برای رشد و توسعه آتی شهر اهمیت بسیاری دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، مکان یابی بهینه گسترش کالبدی شهر سردشت با استفاده از روش های ترکیبی و فرایند انتقال شبکه فازی سامانه اطلاعات مکانی است.
روشروش پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. برای رسیدن به هدف پژوهش لایه های اطلاعاتی مختلف، از جمله ارتفاع، درصد شیب، جهت دامنه، فاصله از معابر اصلی، فاصله از مرکز شهر، فاصله از مناطق حفاظت شده جنگلی، فاصله از منابع آب، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه و فاصله از گسل به محیط نرم افزار ARC GIS وارد شده و ضمن تجزیه و تحلیل آن ها در پایگاه اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از فرایند تحلیلی شبکه ای فازی، اراضی مناسب توسعه فیزیکی آتی شهر سردشت مشخص شد.
یافته هابا توجه به یافته های تحقیق طبقه کاملا مناسب و نسبتا مناسب در قسمت های جنوب، جنوب غربی، شمال شرقی و غرب قرارگرفته است. طبقه نامناسب در قسمت های انتهایی جنوب شهر و قسمت های کوچکی به صورت پراکنده در محدوده مورد مطالعه قرار دارند. طبقه کاملا نامناسب قسمت های شمال، شمال غربی، شرق و قسمت هایی از مناطق غربی شهر را نیز در بر می گیرد.
نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد بر مبنای نقشه هم پوشانی به دست آمده که حاصل مدل های فازی و ANP است، بهترین اراضی جهت توسعه آتی شهر سردشت با توجه به موقعیت مکانی شهر به صورت پراکنده در قسمت های جنوب ، جنوب غربی، شمال شرقی و غرب قرار گرفته است. همچنین نامناسب ترین قسمت ها در این زمینه در محدوده شرق، شمال غرب و قسمت هایی از غرب شهر به صورت پراکنده قرار دارند.
کلیدواژگان: توسعه فیزیکی، مدیریت بحران، سیستم اطلاعات جغرافیایی، ANP، شهر سردشت -
صفحات 490-507زمینه و هدف
امروزه، وقوع مخاطرات با منشا طبیعی یا انسانی به موضوعی نگران کننده در سراسر جهان تبدیل شده است. مخاطرات عمدتا بدون هشدار رخ می دهند و با توجه به شدت، فراوانی و پیچیدگی ممکن است خسارات زیادی برای انسان و دستاوردهای آن به همراه داشته باشند. مقاله حاضر، مروری بر چگونگی استفاده از فناوری های سنجش از دور در مدیریت مخاطرات طبیعی ارائه می دهد و بر روش هایی برای بهبود درک انسان از محیط ساخته شده و آسیب پذیری آن در برابر مخاطرات طبیعی و همچنین روش هایی برای ارزیابی بهتر تاثیر مخاطرات طبیعی بر مناطق شهری متمرکز شده است.
روشبه منظور بررسی کارایی فناوری سنجش از دور در مدیریت مخاطرات، تعدادی از مطالعات موردی مانند زلزله مرمره ترکیه در سال 1999، زلزله بم در سال 2003 و زلزله و سونامی اقیانوس هند در سال 2004 مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل نتایج ارائه شده است. در نهایت، این مقاله بحث مختصری درباره جهت گیری های احتمالی آینده سنجش از دور را در مدیریت مخاطرات ارائه می دهد تا پیشرفت ها و چالش های این فناوری در تحقق کاربرد گسترده تر آن در مخاطرات آینده بررسی شود.
یافته هاتجزیه و تحلیل منابع نشان دادند فناوری سنجش از دور، کارایی قابل توجهی را در تعیین مقدار خسارت پس از فاجعه، نظارت بر پیشرفت بازیابی و بازسازی پس از فاجعه و توسعه اطلاعات در خصوص زیرساخت های شهری آشکار می کند. گردآوری یک پایگاه داده جامع و دقیق از زیرساخت های حیاتی موجود در مدیریت مخاطرات اضطراری است؛ زیرا یک خط پایه برای برآورد میزان واقعی خسارت و تلفات مربوطه پس از وقوع یک رویداد تعیین می کند. برآورد خسارت آنی پس از وقوع یک مخاطره طبیعی یا انسانی، فرایند واکنش را آغاز می کند و اطلاعاتی در خصوص اولویت بندی تلاش های امدادی و خسارت اولیه فراهم می کند. فناوری های مبتنی بر سامانه موقعیت یابی جهانی یکی از دلایلی بود که باعث شد تلاش های تشخیص میدانی پس از مخاطرات بزرگ به طور قابل توجهی بهبود یابد. این قابلیت، زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که با سیستم های اطلاعات جغرافیایی ادغام شود.
نتیجه گیریدر دهه های گذشته، فناوری سنجش از دور به طور گسترده ای برای توضیح میزان تاثیرات ناشی از زلزله، سونامی، طوفان، سیل، آتش سوزی جنگلی و حملات تروریستی استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، نمایان است که به دلیل وجود تصاویر ماهواره ای با وضوح مکانی بالا و همچنین در دسترس بودن آن ها، فناوری سنجش از دور می تواند در تمام جنبه های مدیریت بحران موثر باشد.
کلیدواژگان: سنجش از دور، پاسخ به مخاطرات، برآورد خسارت، سیستم اطلاعات جغرافیایی، مدیریت بحران -
صفحات 508-527زمینه و هدف
تصادفات جاده ای یکی از مهمترین عوامل مصدومیت، معلولیت و مرگ و میر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و مخصوصا ایران می باشد. وقوع تصادفات جاده ای در محور هراز به عنوان یکی از مهمترین محورهای توریستی کشور، دغدغه بسیاری از مسافران و گردشگران می باشد. هدف اصلی این مقاله، مطالعه توزیع و پراکنش تراکم تصادفات جاده ای و شناسایی خوشه های مکانی تصادفات در جاده هراز به عنوان یکی از مهمترین محورهای مواصلاتی استراتژیک و توریستی کشور می باشد.
روشاطلاعات مرتبط با تصادفات جاده ای در محور هراز توسط سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر ایران جمع آوری شده است که در آن تراکم تصادفات و خوشه های مکانی تصادفات با استفاده از تابع تخمین کرنل و شاخص آمار مکانیGetis-Ord Gi* در روش تحلیل نقاط حاد حادثه خیز در بازه زمانی 5 ساله 1395-1399 مورد ارزیابی و شناسایی قرار گرفته است.
یافته هانتایج بدست آمده از اعمال تابع تخمین تراکم کرنل نشان دهنده تعییر پذیری مکانی-زمانی تراکم تصادفات جاده ای در امتداد محور هراز در بازه زمانی 1395-1399 بوده که در آن منطقه کهرود پایین بیشترین میزان تراکم تصادفات را به خود اختصاص داده است. تحلیل نقاط حاد حادثه خیز نیز مشخص کرده است که در قسمتهای پنجاب، کهرود پایین، گرنک و پلور خوشه های مکانی تصادفات با مقدار میانگین Z-score 4.49 شکل گرفته است که در طول زمان و در بازه زمانی 5 ساله، تعداد خوشه های تصادفات، درصد تصادفات رخ داده در خوشه ها و همچنین طول محور در خوشه های تصادفات شناسایی شده کاهش پیدا کرده است.
نتیجه گیریتابع تخمین تراکم کرنل و روش تحلیل نقاط حاد حادثه خیز در بررسی و تحلیل مکانی-زمانی توزیع پراکنش و تراکم تصادفات و همچنین شناسایی خوشه های مکانی تصادفات در محور هراز موثر بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در جهت انجام اقدامات اصلاحی فنی و ساختاری، امداد رسانی و همچنین آگاهی بخشی مسافران از وجود قسمتهای خطرناک مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: تصادفات جاده ای، محور هراز، تراکم کرنل، نقاط حاد، تحلیل مکانی-زمانی -
صفحات 528-545زمینه و هدف
صرف نظر از این که خط مشی گذاری در مرحله تدوین چقدر موثر باشد، باید خط مشی به صورت اثربخش در رویه ها و اعمال واقعی محل و مقصد اجرا ادغام و متبلور شود تا بتواند مزایای مورد نظر خود را ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی موانع و فرصت های اجرای اثربخش خط مشی های بحران کووید-19 در سطح محلی (مورد مطالعه: دستگاه های اجرایی استان کردستان) بوده است.
روشاین پژوهش کیفی به روش مطالعه موردی انجام شد. برای گردآوری داده با 32 نفر از کارکنان در 5 سازمان فرمانداری، شبکه بهداشت، آموزش و پرورش، شبکه بانکی و پلیس راهنمایی و رانندگی مصاحبه شد.
یافته هاداده ها بر اساس یک مدل مفهومی متشکل از 14 عامل شناسایی، کدگذاری و تحلیل شده اند. در پژوهش حاضر، موانع و عوامل بازدارنده، مقولات «کمبود امکانات»، «عدم همکاری مردم»، «عدم حمایت مالی دولت از مردم»، «اطلاع رسانی نادرست سازمان ها» و «نبود تعامل بین مردم و سازمان ها» و فرصت های مهم و پیش برنده، مقولات «حل مشکلات از طریق تمرد از دستورات»، «ازخودگذشتگی نیروها»، «سطح بالای همکاری بین سازمانی»، «حل مشکلات از طریق مشورت با مقامات بالاتر» و «تعامل بین مردم و سازمان ها» را شامل می شود.
نتیجه گیریموفقیت در زمینه مهار بحران، نیازمند مشارکت اجتماعی و توجه به نقش رسانه ها چه در سطح سازمان ها و چه در سطح شهروندان است. خط مشی گذاران و مجریان سازمان های دولتی باید در مقام تدوین و اجرای خط مشی های بحران، از ظرفیت مشارکت مردمی و رسانه ها بهره بگیرند تا ضعف احتمالی در تدوین خط مشی ها توسط همکاری و همدلی همگانی در حوزه اجرا رفع شود.
کلیدواژگان: اجرای خط مشی، کووید-19، سطح محلی، مدیریت بحران، مطالعه موردی
-
Pages 408-433Background and objective
This study aimed to analyze the cooperation network for psycho-social Recovery of disasters to evaluate the distribution of legal power among activists. The methodology utilized social network analysis to provide policy recommendations for enhancing the cooperation network for psycho-social recovery of disasters based on the laws governing the country’s reconstruction program and national crisis management rehabilitation provisions.
MethodThe research employed social network analysis to examine the cooperation system, creating a tool for evaluating complex communication networks to facilitate future cooperation among actors. An innovative approach was adopted for analyzing the cooperation system. Data included measures taken before and after the disaster, involving a total of 228 subjects and 27 actors responsible for and collaborators in the psycho-social Recovery program. A cooperation network matrix of actors was extracted based on the legal framework governing the program. Measures such as the degree centrality index, betweenness centrality, geodesic distance, density, and coherence were analyzed.
ResultsOverall, the findings reveal the attitudes of planners towards psycho-social Recovery measures post-accident and highlight challenges within the document of the national reconstruction and rehabilitation program. These challenges pertain to the principles of rapid intervention for physical and psychological rehabilitation, accessibility processes for temporary accommodation and housing recovery, attention to economic rehabilitation, and services for vulnerable population groups. Additionally, network analysis results indicate an imbalance in power distribution within the network, with power concentrated in the country›s welfare organization and the Ministry of Health, Treatment, and Medical Education. Consequently, expanding cooperation within the network to include actors such as the media, banks, investment funds, public governance institutions, and other key entities, as well as enhancing the role of legal power in decision-making processes among non-governmental organizations, programs, and budget allocation, municipalities, universities, research centers, the Ministry of Education, the Social Security Organization, social service centers, and the Ministry of Industry, Mining, and Trade, are areas for potential development within the cooperation network
ConclusionConsidering the insufficient cohesion within the cooperation network of psycho-social recovery activists and the imbalanced distribution of the legal power among activists in the current structure, the optimal implementation of psycho-social support services in accidents and disasters remains challenging. The current research represents an application of the analysis of complex communication networks, demonstrating its efficiency in analyzing the cooperation network of psycho-social recovery activists in accidents and disasters.
Keywords: Disaster Management, Network Analysis, Cooperation, Reconstruction, Rehabilitation, Recovery -
Pages 434-449Background and objective
Cities, especially urban areas, are exposed to the effects of many natural disasters and acute disasters, such as earthquakes, which can affect city boundaries. Therefore, it is necessary to assess the seismic vulnerability of worn-out structures in the face of possible accidents and hazards, so that the worn-out structures of cities are more resistant to natural disasters and ready to deal with disasters and pressures. This study assesses the seismic vulnerability of the worn fabric of Hasirabad in Ahvaz against earthquakes.
MethodThis research adopted a development-applied research method based on the approach of structural spatial studies. Therefore, the seven indicators were extracted and analyzed using Geoda and ArcGIS software.
ResultsThematic results showed that among the indicators affecting the seismic vulnerability of the worn-out fabric, the building skeleton and the age of the building are the most effective with coefficients of 1.94 and 1.03. Also, the location results showed that 290,665 square meters, that is, 26% of the total worn texture area with vulnerability levels of 0.01, are in a completely vulnerable state.
ConclusionThe results of the investigation of the level of vulnerability in worn texture show that in area No. 1, 39.4% of the surfaces are completely vulnerable, in area No. 2, 40% of the buildings have medium vulnerability and relatively are susceptible to damage, and in area No. 3, 29.9% of buildings have moderate vulnerability.
Keywords: Crisis Management, Vulnerability, Worn Texture, Hasirabad, Ahvaz Metropolis -
Pages 450-473Background and objective
The current research was conducted to assess the situation and investigate and evaluate the crisis management in the libraries, museums, and cultural heritage documentation centers of the central plateau of Iran, in terms of the conditions of buildings and works.
MethodSurvey-descriptive research method, semi-structured questionnaire, and interview using questionnaire and descriptive analysis based on standard were used.
ResultsFindings indicated that 100% of the evaluated centers are located in areas that are threatened by various risks, and 95% of them are exposed to both natural and unnatural risk factors and industrial disasters. In terms of the types of possible accidents, more accidents were drought (subsidence, sinkhole, and dust) and earthquake (100%), fire (95%), theft (92.5%), vandalism (55%), pests (48.5%) and air pollution (47.5%). There are many problems and obstacles regarding the implementation of crisis management. Most curators were dissatisfied with the unfavorable conditions of crisis management. Lack of necessary and continuous training regarding crisis management for curators and employees of museums, lack of insurance coverage of buildings and museums, lack of crisis control plan, lack of effective and continuous communication with specialists and organizations with special services in the field of crisis management, lack of budget forecast, and lack of sufficient knowledge and skills in this area were among the problems and obstacles that were identified after the analysis.
ConclusionOne of the basic problems, in addition to financial, human, administrative, and structural resources, is the lack of a suitable model, especially based on the country’s climate. The model of crisis management as a road map and specifying the path for proper planning in the three areas of prevention, in the crisis situation and after the crisis is very necessary. In the current research, after examining the situation, it was found that there is no indication of a suitable model based on the region’s climate in the three areas of prevention, during and after the crisis.
Keywords: Crisis Management, Museum, Library, Documentation Center, Cultural Heritage, Conservation, Preservation, Historical Works, Historical Monuments, Central Plateau Of Iran -
Pages 474-489Background and objective
Since the land surrounding the city, especially in Iranian cities, is considered as a supporting environment for the city, and at the same time, a large part of Iranian cities are created behind the banks of agricultural lands and natural and human phenomena. Paying attention to determining a suitable direction for the future growth and development of the city is very important. Therefore, the aim of the current research is to find the optimal location of the physical expansion of Sardasht City using the combined Hasse method and the fuzzy network analytical process (FANP) of the spatial information system.
MethodThe method of the current research is practical and analytical in terms of its descriptive nature, in order to achieve the goal of the research, different layers of information, including height, percentage of slope, slope direction, distance from main roads, distance from the city center, distance from areas Forest protection, distance from water sources, land use, distance from waterways and distance from watersheds are included in ARC GIS software and while analyzing them in geographic information system database using FANP, lands It was found suitable for the future physical development of Sardasht City.
ResultsThe results of the research showed that based on the overlap map obtained, which is the result of fuzzy models and analytic network process (ANP), the best lands for the future development of Sardasht City are scattered in the south, southwest, northeast and west parts of the city. Also, the most unsuitable parts in this field are scattered in the east, northwest and parts of the west of the city
ConclusionAccording to the findings of the research, the completely suitable and relatively suitable floor is located in the south, southwest, northeast and west parts. Unsuitable floors are located in the south end of the city and small parts are scattered in the study area. The completely inappropriate class includes the north, northwest, east and parts of the western areas of the city.
Keywords: Physical Development, Crisis Management, Geographic Information System, ANP, Sardasht City -
Pages 490-507Background and objective
The increasing occurrence of natural or human-caused hazards is a significant global concern. These hazards often strike unexpectedly and, due to their intensity, frequency, and complexity, can inflict considerable damage on humans and their accomplishments. This article offers an overview of utilizing remote sensing technologies for managing natural hazards. It focuses on enhancing our understanding of the built environment’s vulnerability to such hazards and on developing methods to more accurately assess their impact on urban areas.
MethodTo evaluate the effectiveness of remote sensing technology in risk management, this paper presents several case studies, including the 1999 Marmara earthquake in Turkey, the 2003 Bam earthquake in Iran, and the 2004 Indian Ocean earthquake and tsunami. These studies are based on library research and analysis of results. The paper concludes with a discussion on potential future directions of remote sensing in hazard management, exploring the technological advances and challenges that could broaden its application in addressing future hazards.
ResultsAnalysis of sources indicates that remote sensing technology is highly effective in assessing damage post-disaster, monitoring recovery and reconstruction progress, and enhancing knowledge about urban infrastructure. Establishing a comprehensive and accurate database of critical infrastructure is essential for emergency risk management, as it provides a baseline for estimating actual damage and related losses following an event. Immediate damage assessment after a natural or man-made hazard is crucial for initiating the response process and informing the prioritization of relief efforts and initial damage evaluations. The integration of GPS-based technologies with GIS systems has notably improved field detection efforts after major disasters, underscoring the importance of these technologies in disaster response.
ConclusionOver the past decades, remote sensing technology has seen widespread use in assessing the impact of earthquakes, tsunamis, storms, floods, forest fires, and terrorist attacks. The research findings clearly indicate that remote sensing technology, leveraging satellite imagery with high spatial resolution and widespread availability, can effectively contribute to all facets of crisis management.
Keywords: Remote Sensing, Hazard Response, Damage Estimation, Geographic Information System (GIS), Crisis Management -
Pages 508-527Background and Objective
Road accidents are one of the main causes of injury, disability and causalities in developing countries. In Iran, this is also a societal challenge that affects the physical and mental health of people. This is the main concern of tourists and passengers using the strategic and touristic mountainous Haraz road which connects the capital, Tehran to the north of Iran. To address this concern, we aim to study the spatial density distribution of road accidents and identify spatial clusters of accidents along Haraz road in a time period of 1395-1399.
MethodThe location and time of Haraz road’s accidents were collected at the time of accidents occurrence using global position system (GPS) by relief and rescue organization of Red Crescent Society of Iran. We used kernel density estimation’s function in order to assess the spatial density of accidents. In this context, spatial density of accidents were estimated for yearly accidents from 1395 to 1399 and also sum of accidents in this five years period. Also, to detect spatial accidents clusters, we used the spatial statistics of Getis-Ord Gi* in Hot spot analysis. The spatial accidents clusters were also identified both for yearly accidents from 1395 to a1399 and sum of accidents in five years temporal scale. Both approaches were implemented using geographical information system (GIS).
FindingsResults from implementing the kernel density estimation indicate that the density of accidents varies spatially long the raod and temporarily from 1395 to 1399. The Kahroud Paeen region in Haraz road found to have the most density of accidents in the five years period. Hot spot analysis identified four spatial accidents clusters in the regions of Panjab, Kahroud Paeen, Gaznak and Polour along the Haraz road which are statistically significant with average Z-score of 4.49. The number of accident clusters, percentage of accidents in the clusters and also the length of road clusters varies spatio-temporaly with a decreasing trend.
ConclusionWe conclude that application of kernel density estimation and hot spot analysis are useful in order to investigate and analyze the spatio-temporal density distribution of road accidents and also identification of spatial clusters of road accidents along Haraz road. The results can be used to implement infrastructural and technical actions, preparation for relief quick actions and also increasing awareness of passengers from dangerous section of Haraz road.
Keywords: Road Accidents, Haraz Road, Kernel Density, Hot Spot, Spatio-Temporal Analysis -
Pages 528-545Background and objective
Regardless of the effectiveness of the policy during the formulation stage, it is crucial for the policy to be seamlessly integrated and solidified within the actual procedures and practices of the local destination of implementation. This integration is essential for realizing the intended benefits of the policy. This study aims to identify and categorize obstacles and opportunities for effective implementation of Covid-19 crisis policies in the executive bodies of Kurdistan Province.
MethodUsing a qualitative case study approach, data was collected through interviews with 32 employees from five government organizations: The health network, education network, banking network, traffic police, and governorate organizations.
ResultsData were analyzed based on a conceptual model consisting of fourteen factors. The study identified several obstacles and inhibiting factors, including a lack of facilities, non-cooperation of the people, insufficient financial support from the government, incorrect information from organizations, and limited interaction between people and organizations. Opportunities and drivers of implementation included problem-solving through disobeying orders, the sacrifice of employees, high levels of inter-organizational cooperation, problem-solving through consultation with higher authorities, and increased interaction between people and organizations. The findings provide insights for policymakers and practitioners on effective implementation of crisis policies at the local level.
ConclusionEffective crisis management necessitates social participation and recognition of the influential role of media, within both organizational and citizen levels. Policymakers and government executives should utilize the potential of public participation and the media to formulate and implement crisis policies, thereby addressing any potential weaknesses in policy formulation through collaboration and empathy.
Keywords: Policy Implementation, COVID-19 Policy, Local Level, Crisis Management, Case Study