فهرست مطالب

پژوهش در هنر و علوم انسانی - پیاپی 64 (فروردین 1403)

نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی
پیاپی 64 (فروردین 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/03/13
  • تعداد عناوین: 5
|
  • محمدعلی اسپنانی صفحات 1-8

    نقش مایه سرمه دان از فراوان ترین و متنوع ترین نقش های بکارآمده در حوزه دستبافت های کاربردی است. فرم ساده، انعظاف پذیری و همنشینی آن با دیگر فرم های هندسی، سرمه دان را مناسب و مهیای بکارگیری درمتن،حاشیه و حتی بعنوان نقشی غالب در دستبافت های روستایی و عشایری نموده است. تحقیق حاضر به انگیزه شناسایی توان بصری نقشمایه سرمه دان در دستبافت های غیر زیراندازی که بنام دستبافت های کاربردی شناخته شده است می پردازد. نتایج تحقیق میتواند دربررسی نقوش سرمه دان ، ترکیبات ، مشتقات و مشابهات آن بکار رفته و منجر به اهمیت و جایگاه آن گردد . تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و در تدوین آن از منابع میدانی و اسناد کتابخانه ای بهره برده است.

    کلیدواژگان: سرمه، سرمه دان، نقشمایه سرمه دان، نقشپردازی، دستبافتهای کاربردی
  • مهسا نیکنام*، حامدباقری توستانی صفحات 9-16

    با پیشرفت روزافزون هوش مصنوعی و استفاده از الگوریتم های پیچیده، تولید هنر به شکل های جدید و نوین تبدیل شده است. از هنرمندان تا طراحان گرافیک و حتی فیلمسازان، هوش مصنوعی به آنها کمک بسیاری در ایجاد آثار خلاقانه و منحصر به فرد میکند. استفاده از هوش مصنوعی در هنر، بهبود قابل توجهی در فرآیند خلق آثار هنری و افزایش خلاقیت هنرمندان داشته است. این فناوری نه تنها به سرعت بخشیده، بلکه ابزار جدید و نوین برای افزایش کیفیت آثار هنری نیز محسوب میشود. برای این پژوهش، اطلاعات مربوط به تاثیر هوش مصنوعی بر هنر از منابع معتبر و پژوهش های جدید جمعآوری و تحلیل شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، مشخص است که هوش مصنوعی تاثیر چشم گیری بر هنر دارد و به عنوان یک فرصت بزرگ برای تولید آثار خلاقانه و جذاب در دست هنرمندان قرار دارد.

    کلیدواژگان: هوش مصنوعی، هنر، هنرمند، خلاقیت
  • مرضیه بهرآسمانی، سید محمود طباطبایی صفحات 17-26

    دوره قاجار در تاریخ نقاشی دورانی پراهمیت و قابل بررسی است؛ فصل نوینی از نقاشی در این دوره تاریخی آغاز می شود که با خود نگرشها و رویکردهای جدید و خاصی را به همراه دارد و به شدت متاثر از مضامین و شیوه های اروپایی با وجود شیوه ها و سبک های متنوع در نقاشی است. هدف اصلی این تحقیق، بررسی شیوه های مختلف نقاشی قاجار و همچنین مطالعه و مقایسه کلی نقاشی های پایه روغنی و پایهآبی این دوره بر پایه تطبیق آنها با یکدیگر به شیوه تحلیلی- تطبیقی می باشد. و پرداختن به این مسئله که: چه تفاوتها و شباهت های کلی و جزئی بین این دو گروه بزرگ تکنیکی وجود دارد. از اهم نتایج این تحقیق: در دوره قاجار، با توجه به گسترش شدید نقاشی رنگ روغنی، رقابتی نامحسوس بین دو گروه رنگهای پایه آبی و پایه روغنی صورت میگیرد و در نهایت رنگهای روغنی و روغنها قویتر عمل میکنند، و به طورکل بیشتر مورد توجه هنرمند، جامعه و به ویژه دربار قرار میگیرند. با این وجود هنرمندانی هستند که سعی در زنده نگاه داشتن شیوه های گذشته مانند گلومرغ و نقاشی زیر الکی را دارند. اما اغلب آنان نیز از مقوله فرنگی سازی و تاثیرات غرب بی نصیب نمانده و از این رهیافت روح حاکم بر نقاشی قاجار متفاوت از دوره های دیگر تاریخ نقاشی می شود، نهایتا نقاشی این دوره حال و هوایی نوظهور و غیر ایرانی پیدا میکند.

    کلیدواژگان: عصر قاجار، نقاشی قاجار، شیوه، رنگ روغن، آبرنگ
  • لیلا احمدپور، امین احمدی بیرگانی صفحات 27-38

    مطالعه و بررسی علمی پوشاک و دست یابی به آگاهی های دقیق درباره جامه های اقوام و گروه های گوناگون اجتماعی و روشن کردن چگونگی سیر تحول و دگرگونی پوشاک در دوره های تاریخی گذشته و تعیین رابطه میان پوشاک و محیط جغرافیایی زیست بومی و فرهنگ و پایگاه و منزلت اجتماعی، دینی و اقتصادی پوشندگان و نقش و کارکردهای مختلف هر تکه از تن پوشها در جامعه های کهن و امروزی از موضوع های بسیار مهم در پژوهش های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی دانش نوین مردم شناسی است. جنوب ایران، سرزمین رازها و رمزها از ویژگی های قومی و فرهنگی خاص خود برخوردار است. بستک در استان هرمزگان یکی از مناطقی است که لباس های خاص خود را دارد. در این پژوهش به این سوال پرداخته است که، پوشش زنان بستکی چه نوع پوششی است و چه عواملی باعث انتخاب آن گردیده است؟ در پژوهش حاضر اطلاعات لازم به منظور آشنایی با لباس و هنر بومی مردم بستک با توجه به تاثیرات اجتماعی اقتصادی، فرهنگی و نیز تاثیرات اقلیم و آب و هوایی بر آن، با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده، و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بررسی پوشاک سنتی زنان بستک حاکی از آن است که زنان بستک لباس کاملا پوشیده ای دارند که نشات گرفته از جغرافیایی زیست بومی و فرهنگ منطقه می باشد. لباس زنان بستک سرشار از نمادها و نشانه هایی است که درک و دریافت آن نیازمند درک و شناخت باورها عقاید و فرهنگ رفتار های عامیانه مردم این منطقه است.

    کلیدواژگان: زنان، پوشش سنتی، بستک، تزیینات، زیورآالت، لباس بندری
  • محمد دبدبه*، بابک خدابنده صفحات 39-48

    در هر زمان و مکان، انسان نمیتواند از زیبایی و هنر کناره گیری کند. تبیین هنر، همواره همراه و همزاد انسان بوده و از افراز اولین روزهای تاریخ، آثارهنری در تزئینات غارها، ساختمانها و حتی طراحی فضاهای داخلی شاهد آن بوده ایم. حکمت هنر به معنای ارتباط عمیقی استکه هنر با مفاهیم فلسفی، انسانی و زندگی دارد. هنر میتواند ارزش ها، ایده ها و تجربیات انسانی را به شکلها و اشکال مختلفی ارمغان بیاورد و ازطریق آثار خود، احساسات، تفکرات و درک انسانی را عمیق تر کند. اهمیت هنر، بدون نیازبه توضیحات زیاد، از زوایا و مناظر مختلف در هر جامعه با اندیشه های گوناگون افراد، روشن و مشهود است. به عبارت دگر، تاثیرگذاری هنر در افکار و زندگی اجتماعی، بخشهای مختلفی از جامعه را ازجمله؛ معماری، طراحیمحیط، و به طورخاص معماری داخلی و حتی فلسفه به سوی خود جلب کرده است. مسئله هنر و نقش آن در شکلگیری جوانب گوناگون زندگی انسانی، یکی از حوزه های اساسی و بیهمتا در تاریخ بشریت است. این ابعاد موضوعی به طورکامل موردواکاوی و ارزیابی ژرفنگرانه در پژوهش حاضر قرارگرفته و به طورخاص، به پرسش ها درباره هنر و وظیفه اش پاسخ داده است. روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انتخاب شده است. این رویکرد، در گردآوری اطالعات و تحلیل داده ها با واکاوی دقیق و بهره گیری از منابع کتابخانهای و مستندات مکتوب بهره جسته، برخوردار میباشد. درنتیجه، نقش هنر در معماریداخلی و ارتباط آن با هنرهای مرتبط، مسئله ای گسترده استکه پژوهش حاضر برآن است دیدگاهی جامعتر نسبتبه هنر ارائه دهد. هنر به عنوان ابزار منحصربه فرد برای درک بهتر دیگر آفرینش ها شناخته میشود. کمااینکه ارتباط مستقیم هنر با تفکرات انسان میتواند در هر دوره تاریخی جدای ناپذیر باشد.

    کلیدواژگان: انسان، هنر، تزئینات، حکمت هنر، معماری، معماری داخلی