فهرست مطالب
نشریه سراج منیر
سال سوم شماره 11 (پاییز 1392)
- تاریخ انتشار: 1392/10/01
- تعداد عناوین: 10
- سرمقاله
- گفت و گو
-
افترائات وھابیت علیه شیعه / در مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین توحیدیصفحه 11
- مقالات
-
صفحه 39
امام حسن مجتبی7 یکی از مصادیق آیه تطهیر و اهل بیت پیامبر اکرم نزد تمام مسلمانان بشمار می آید. آن حضرت در طول زندگی با مشکلاتی روبرو شدند که یکی از آنها معاویه بود که در برابر حضرت قرار داشت. پس از شهادت حضرت علی7 معاویه که امام حسن7 را مانعی عمده بر سر راه نقشه های خود می دید، برای هموار کردن خلافت فرزندش، در صدد از بین بردن حضرت برآمد تا این که ایشان را به شهادت رساند.
جریان شهادت امام مجتبی7 با سمی که معاویه آماده کرده بود، از قضایایی است که اندیشمندان اهل سنت به طور فراوان به آن پرداخته و این ماجرا را نقل کرده اند، اما برخی برای تبرئه معاویه از این جنایت، آن را انکار و شبهاتی در این باره مطرح کرده اند که در این نوشتار به بررسی آنها پرداخته می شود.کلیدواژگان: سلفیان، معاویه، امام حسن7، جعده -
صفحه 63
ابن عبدالوهاب برای تکفیر مسلمین ادله ای را اقامه کرده است که در این مقاله بعد از بیان ادله ابن عبدالوهاب، تناقضات موجود در آنها بیان شده و در نهایت اثبات گردیده است که این ادله با وجود هزینه های جانی و مالی برای اسلام، دچار فاحش ترین اشکال یعنی تناقض است. این تناقضات با سه عنوان مختلف (1. مقلد یا مجتهد؛ 2. جواز استغاثه به مخلوق فیما یقدر علیه؛ 3. تکفیر اجماعی یا اجتهادی) به اثبات رسیده است. مراد از تناقض این است که محمد بن عبدالوهاب در اصل معتقدات خود گرفتار تناقض شده است.
کلیدواژگان: ابن عبدالوهاب، توحید الوهی، عبادت، استغاثه، شرک، تکفیر -
صفحه 93
محمد بن عبدالوهاب با کمک محمد بن سعود جنبش وهابیت را در منطقه نجد عربستان بنا نهاد. او با تکفیر مسلمین راه را برای قتل و غارت ها و جنگ های ابن سعود علیه مسلمانان نجد باز کرد. موافقان محمد بن عبدالوهاب به پیروی از او و برای توجیه اقدامات جنگ جویانش، قائل به مشرک و جاهل بودن مرم نجد در دوران او می باشند. در مقابل، مخالفان ابن عبدالوهاب این فکر را زیربنای مشروعیت بخشیدن به قتل و غارت های وهابیون می دانند و با شواهدی که ذکر می کنند، فهمیده می شود که حکم به کفر و جهل مردم نجد وسیله ای برای دستیابی به قدرت سیاسی و اجتماعی و دستاویزی برای انتقام از مردمی بود که زیر بار سخنان او نرفتند.
در این مقاله به بررسی وضع علمی دوران محمد بن عبدالوهاب از منظر موافقان و مخالفانش می پردازیم.کلیدواژگان: محمد بن عبدالوهاب، نجد، شرک -
صفحه 121
این نوشته به بیان و نقد آرای ابن تیمیه در شان نزول آیه مباهله میپردازد. وی در کتاب منهاج السنه آیه مباهله را به عنوان یکی از خصائص حضرت امیرالمومنین7 موری نقد قرار داده است. او با اعتراف به نزول آیه مباهله در شان اهلبیت و شمول اهلبیت به حضرت علی و فاطمه زهرا و امام حسن و حسین:، حضور ایشان را در جریان مباهله فضیلتی برمیشمارد، با این حال معتقد است پیامبر نیازی به دعای اهلبیت: برای مباهله نداشت و این حضور از خصایص حضرت علی7 به شمار نمی آید؛ چون عنوان «نفس» در آیه مباهله دلالت بر مساوات ندارد و عنوان (ابناءنا ونساءنا وانفسنا) در آیه مباهله عام است که شامل غیر اهل بیت: هم میشود؛ زیرا کسی به غیر ایشان در آن زمان برای مباهله نبود. این نوشتار با نقل روایات و کلمات علمای اهل سنت، ادعاهای ابن تیمیه را بی اساس و باطل می داند، و آیه مباهله را دلیلی محکم بر فضیلت حضرت امیرالمومین علی7 می شمرد.
کلیدواژگان: مباهله، خلافت امیرالمومنین7، فضایل اهل بیت:، ابنتیمیه، منهاج السنه -
صفحه 143
این نوشتار درباره روش های جدلی ابن تیمیه حرانی درکتاب منهاج السنه است؛ کتابی که به زعم بسیاری از علمای اهل سنت یکی از بهترین کتاب ها، در رد عقاید شیعه امامیه به شمار می رود. برای بررسی بهتر این کلام، ضروری است در ابتدا روش ابن تیمیه را در مقام جدل بررسی کنیم که آیا روش جدال ابن تیمیه با علامه حلی; بر طبق جدال احسن است که مورد تایید خدا و سنت پیامبر6 و تمام علمای اسلام باشد یا بر طبق روش باطل یعنی بر جدال باطل بحث کرده که نه مورد تایید خداوند است و نه سنت پیامبر6. ما برای آشنایی با جدل، ابتدا مباحث کوتاهی درباره آن مطرح می کنیم و سپس به بررسی کلمات و ترفندهایی که ابن تیمیه در این کتاب برای پاسخ به علامه حلی; به کار برده، می پردازیم و به این نتیجه می رسیم که وی در مقام جدال احسن نبوده است تا بتواند به حقیقت یا نتیجه مطلوبی دست یابد، بلکه در پی ردیه ای، هرچند به نحو جدال باطل، بر کتاب علامه; بوده است. وی بسیاری از شئون مناظره و جدال احسن را در بعد اخلاقی و در بعد علمی، رعایت نکرده است و نمی توان به آن بهعنوان کتاب مهم علمی و یا حتی اخلاقی توجه کرد.
کلیدواژگان: ابن تیمیه، منهاج السنه، منهج، سلفیت، مغالطه، جدل -
صفحه 171
دردهه 90 میلادی مقارن با سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مولوی حق نواز جهنگوی گروهی تکفیری از مدارس مذهبی متعلق به فرقه دیوبندیه در پاکستان به نام سپاه صحابه را توسط تاسیس کرد و هدف خود را مقابله با شیعیان و عزاداری حضرت سیدالشهداء7 و تاثیرات انقلاب اسلامی اعلام کرد و به جنگ روانی، ترور، ارهاب، حذف فیزیکی شیعیان و تخریب اماکن دینی متعلق به آنان دست زد. این گروه تندرو با تاسیس شاخه نظامی به نام لشکر جهنگوی، تشکیلات خود را برای طی مسیر تعیین شده تکمیل کرد. عملکرد این دو گروه افراطی که در امتداد یکدیگرند، موجب واگرایی در جامعه مسلمانان پاکستان و تشدید فرقه گرایی و ناامنی و کشتار وسیع و توجیه ناپذیر آنان شده است. در مقاله حاضر ضمن بررسی تبار و ریشه های شکل گیری، به بخشی ازجلوه های خشونت آنان به روایت اخبار و آمار پرداخته شده است.
کلیدواژگان: سلفی گری، افراط گرایی، سپاه صحابه، لشکر جهنگوی، دیوبندی، پاکستان - گزارش ها
-
سلسله گزارش ھایی از آثار اھ لسنت در نقد افکار وھابیت (8) / گزارش کتاب «الصارم المسلول علی من انکر التسمیه بعبد النبی و عبدالرسول»صفحه 203
شیخ محمد عابد سندی مدنی از نسل ابوایوب انصاری، صحابی بزرگ پیامبر، در ایالت سند پاکستان به سال 1190ق در خانواده ای از اهل علم متولد شد و نزد پدر و پدر بزرگ خویش که از بزرگان حنفی منطقه بودند تلمذ کرد و از بزرگان نقشبندی شبه قاره هند گردید. آن گاه وی به مدینه رفت و مدنی نام گرفت. آوازه ایشان به حدی است که بسیاری از علمای عراق و سوریه به ستایش ایشان پرداخته اند. شیخ محمود آلوسی، صاحب تفسیر روح المعانی، درباره ایشان می نویسد: «و منهم (از علمای هند) البحر الرائق و کنزالدقائق و من کلامه تنویر الابصار، ذوالتالیفات الشریفه و قره عین الإمام الاعظم ابی حنیفه، العالم الزاهد الشیخ محمد عابد غمده الله بمزید العوائد...» و شیخ شوکانی (م1250ق) درباره ایشان می گوید: «له ید فی علم الطب و معرفه متقنه بالنحو و الصرف و فقه الحنفیه و اصوله و فهم صحیح سریع...».
جالب توجه است که جناب آلوسی و شوکانی هر دو از سلفیان و تحت تاثیر افکار ابن تیمیه هستند و در عین حال به تعریف و تمجید شیخ محمد عابد سندی مدنی پرداخته اند.
شیخ محمد عابد مدنی آثار فراوانی از خود به جای نهاده که اکثر آنها در باب حدیث، فقه و نقد وهابیت است که از جمله می توان به منحه الباری فی جمع روایات صحیح البخاری، طوالع الانوار شرح الدر المختار، رساله فی جواز الاستغاثه و التوسل و انواعه و احکامه، رساله فی کرامات الاولیاء و التصدیق بها، و رساله فی تقبیل الصحابه ید رسول اللهr و راسه الشریف و حکم التقبیل عامه نام برد.
-
Page 39
Among all Muslims, Imam Hassan Mujtaba (pbuh) is regarded as the examples of the Verse of Purity (Ayat Al- Tathir) and the Members of the House of the Prophet. During his life, he faced many difficulties that one of these problems was Muawiyah who was against him. After martyrdom of Imam Ali (pbuh), Muawiyah considered Imam Hassan (pbuh) as a major obstacle in the way of his plans, and sought to eliminate him, in order to smooth the succession of his son until he murdered Imam Hassan (pbuh). The martyrdom of Imam Hassan (pbuh) by Muawiyah’s prepared poison is one of the much discussed cases of Sunni scholars and they have frequently quoted this story. But some of them denied this true story and raised doubts, in order to acquit the Muawiyah of the crime. In this article we review them.
Keywords: Salafis, Muawiyah, Imam Hassan (Pbuh), Jadah -
Page 63
Ibn 'Abd Al-Wahhab adduced a reasons for Muslims excommunication (Takfir), in this article we first list his reasons and then we express the contradictions in themand finally we prove that these reasons, despite the human and financial costs for Islam has serious problems namely contradiction. These contradictions will be proved with 3 titles: 1. Follower (Muqallid) or religious authority (Mujtahid) 2. Religious permit to implore to a creature in what it has ability in (jawaz istighatha bi-makhlugh fima yaghder alaih) 3. Consensus Takfir (Excommunication) or Ijtehadi. The contradiction does not mean that he said a word in one place and said the opposite of that word in another place, but these contradictions are mainly in Ibn 'Abd Al-Wahhab’s opinions.
Keywords: Ibn Abd Al Wahhab, Divine Unity (Tawhid Oluhi), Worship, Implore (Istighatha), Polytheism (Shirk), Excommunication (Takfir) -
Page 93
By the help of Muhammad bin Saud, Muhammad ibn 'Abd Al-Wahhab founded the Wahhabi movement in Najd Arabia. Making takfir upon Muslim he prepared the ground for bin Saud to murder, plunder and war against Muslims in Najd. Following and justifying the belligerent actions Muhammad ibn 'Abd Al-Wahhab, his advocates believed that the people of Najd at that period of time are Pagan (mushrik) and ignorant. On the other side, the opponents of ibn 'Abd Al-Wahhab places this idea a basis to legitimize murder and plunders happened by the hand of Wahhabis, and with their evidence we understand that verdict of disbelief and ignorance was a means to achieve to the political and social power and a pretext for taking revenge of the people whom did not accept his innovations (Bid’a).In this article, we review the scientific conditions of Muhammad ibn abd al-wahhab from the perspective of advocates and opponents.
Keywords: Muhammad Ibn Abd Al Wahhab, Najd, Polytheism (Shirk) -
Page 121
This article expresses and criticizes the opinions of Ibn Taymiyyah about revelation of the verse of Mubahila. Ibn taymiyyah in his minhaj al-sunna has criticized the Mubahila verse as one of the characteristics of Imam Ali (pbuh). He admits that this verse reveals the dignity of ahl al-bayt and that ahl al-bayt confined to Ali, Fatima, Hassan and Husain and so he considered their presence in Mubahila as a virtue for them, However, he believes that the Prophet has no need to ahl al-bayt’s prays for Mubahila and presence of Imam Ali is not regarded as characteristics for him; because the word “nafs (myself)” in the verse does not imply equality and term “abna’na wa nisa’na wa anfosana” in this verse is a general term that could also include the others (non-Household), since there was no nobody other than them for Mubahila at that time. This article considers the claims of Ibn Taymiyya as baseless and wrong by quoting traditions and the words of some Sunni scholars, and considers this verse as a potent reason for the virtue of Imam Ali (pbuh).
Keywords: Mubahila, Imam Ali's Caliphate, Virtues Of Ahl Al Bayt, Ibn Taymiyyah, Minhaj Al Sunna -
Page 143
This article is about the polemical methods of Ibn Taymiyyah Harrani in Minhaj- us- Sunnah. From the perspective of many Sunni scholars, this book is one of the best texts in rejecting the beliefs of Shia Imami. For the better evolution of these remakes, it is essential to review the methods of Ibn Taymiyyah on argumentation first, So we can find out whether his methods in debate with Allameh Helli is according to the best controversy (jidal ahsan), which is approved by God, the sunnah of the Prophet (pbuh) and all Muslim scholars, or it was in invalidate method which is not approved by God nor the sunnah of the Prophet (pbuh). In order to learn more about the debate (jadal), at first a brief discussion will be made and then we review the words and tricks applied by ibn taymiyyah in response to Allameh Helli in this book and finally we conclude that he has not been seeking the best controversy (jidal ahsan) to achieve the truth or ideal result but only he has been looking for a rejection on the Allame’s book even in an invalidate manner. He did not adhere many aspects of the debate on the ethical and scientific dimensions and we couldn’t consider this book even as a scientific or ethical book.
Keywords: Ibn Taymiyyah, Minhaj, Us, Sunnah, Manhaj, Salafiya, False Reasoning (Mughalita), Debate (Jadal) -
Page 171
In the 1990s concurrent to the primary years of Islamic Revolution in Iran, maulavi hagh-navaz Jhangvi founded the excommunication (Takfiri) group named Sipah-e- Sahaba from the religious schools in Pakistan which was belonging to Deobandi sect. Its purpose was to confront Shiites, mourning for Imam Hussain (pbuh), and influences of Islamic revolution and action to be psychological warfare, terror, Shiites physical removal and destruction of their religious places. With establishing a military wing named Lashkar-e-Jhangvi, this extremist group completed its organization for the specified path. Performance of these two extremist groups, which is along with each other, lead to divergence in the Muslim community of Pakistan, to intensify sectarianism, insecurity and their broad and unjustified killings. In the present article, along with studying the pedigree and the roots formation of this group, some part of their violent features has been discussed according to the facts and news.
Keywords: Salafism, Extremism, Sipah, Sahaba, Lashkare, Jhangvi, Deobandi, Pakistan