به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب جواد وروانی

  • طاها منصوری، جواد وروانی*، حمید ترنج زر، نورالله عبدی، عباس احمدی

    مراتع دارای ارزش های مختلفی هستند و از طرف دیگر دارای تغییرات بالای مکانی و زمانی هستند. بنابراین با توجه به تغییرات مداوم مراتع و همچنین جایگاه مراتع در اقتصاد و نقش آن در حفاظت آب و خاک، مطالعه و مدیریت مناسب مراتع اهمیت می یابد. به منظور ارزیابی قابلیت تصاویر چند طیفی ماهواره های Sentinel 2 و Spot 5 در تهیه نقشه تراکم مرتع، حوزه آبخیز کشکان میانی در استان لرستان انتخاب گردید. تصاویر با استفاده از نقاط کنترل زمینی و مدل رقومی ارتفاعی منطقه با دقت کمتر از 21/0 پیکسل تصحیح هندسی شدند. طبقه بندی نظارت شده با استفاده از الگوریتم های طبقه بندی به روش متوازی السطوح، حداقل فاصله، حداکثر احتمال و شبکه عصبی بر روی تصویر چند طیفی اصلی هر ماهواره و همچنین بر روی تصویر ادغام شده Spot 5 انجام شد و نقشه تراکم مرتع در سه طبقه تراکمی 25-5، 50-25 و 50 درصد به بالا تهیه شد. به منظور صحت طبقه بندی ، 117 نقطه کنترل زمینی بر روی نقشه توپوگرافی منطقه مشخص و مختصات تعیین شده به دستگاه موقعیت یاب جهانی (GPS) داده شد و مکان دقیق نقاط در منطقه مورد مطالعه تعیین و در نهایت نقشه واقعیت زمینی منطقه تهیه شد. بررسی صحت تصاویر طبقه بندی شده نشان داد که تصویر Spot 5 با ترکیب باندی PCA-3-1 و الگوریتم طبقه بندی شبکه عصبی با صحت کلی 53/70 درصد و ضریب کاپا 65/0 نسبت به تصویر Sentinel 2 با ترکیب باندی PCA-8-2 و الگوریتم طبقه بندی شبکه عصبی با صحت کلی 72/65 و ضریب کاپا 08/0 نتیجه بهتری ارایه داده است. این تحقیق نشان داد که تصاویر ماهواره Spot 5 برای تهیه نقشه پوشش مرتع در سه طبقه تراکمی از کارایی بیشتری نسبت به تصاویر ماهواره Sentinel 2 برخوردار می باشند. از آنجا که فواصل عکس برداری هوایی از مناطق مرتعی در ایران زیاد است، می توان از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی و طیفی مناسب برای تهیه نقش تراکم مرتع، کنترل و جلوگیری از تخریب مراتع در غرب کشور در سری های زمانی مشخص استفاده کرد.

    کلید واژگان: طبقه بندی نظارت شده, چند طیفی, ترکیب باندی, صحت کلی, ضریب کاپا}
    Taha Mansouri, Javad Varvani *, Hamid Toranjzar, Nourollah Abdi, Abbas Ahmadi

    The values of rangeland vary, and there are significant temporal and spatial changes. Since rangeland are constantly changing, they play a crucial role in the economy and in the protecting the land and water. So it is crucial to grasp them and manage them properly. The middle "Kashkan" watershed in the "Lorestan" province was chosen in order to assess the capability of multi-spectral pictures from Sentinel 2 and Spot 5 satellites in creating rangeland density maps. Using ground control points and the region's digital height model, the photos were geometrically adjusted with an accuracy of less than 0.21 pixels. On the primary multispectral image of each satellite as well as the integrated image of Spot 5 and the rangeland density map, supervised classification utilizing the parallelepiped, minimum distance, maximum likelihood, and neural network classification techniques was carried out. Three density classes—5–25, 25–50, and 50% and above—were prepared for it. 117 ground control points were located on the topographic map of the area in question in order to measure the classification's accuracy. The global positioning system (GPS) was then used to pinpoint the locations of the points in the study area, and the ground reality map of the region was created using the determined coordinates. The Spot 5 image with PCA-3-1 band composition and a neural network classification algorithm, which had an overall accuracy of 70.53% and a Kappa coefficient of 0.65 compared to the Sentinel 2 image with PCA-8-2 band composition and a neural network classification algorithm, which had an overall accuracy of 65.72 and a Kappa coefficient of 0.08, produced better results, according to a study that examined the accuracy of classified images. This study showed that Spot 5 satellite photos outperform Sentinel 2 satellite images when creating rangeland coverage maps with three different densities. It is possible to use satellite images with spatial and spectral resolution suitable for creating a map of rangeland density and regulating and trying to prevent the destruction of rangeland in the west of the country over a certain period of time because the distances for aerial photography of rangeland areas in Iran are great.

    Keywords: Supervised classification, multispectral, band composition, overall accuracy, kappa coefficient}
  • جواد وروانی*، رضا جعفری نیا
    فهم رفتار رسوب دهی معلق رودخانه ها، تغییرات مکانی و زمانی آن از جنبه های مختلف به خصوص در دوره های خشک سالی در فرآیند مدیریت حوزه های آبخیز اهمیت دارد. در این تحقیق به منظور بررسی وضعیت رسوب دهی چند رودخانه در دوره های خشک سالی اقلیمی، با انتخاب دو ایستگاه هیدرومتری و رسوب سنجی معرف رودخانه های گنجان چم و گاوی در مرز غربی کشور اصلی واقع شده اند در ابتدا نسبت به برآورد رسوب دهی معلق 30 ساله هر یک از ایستگاه ها به روش حد وسط دسته ها و تلفیق آمار آبدهی روزانه و ماهانه اقدام گردید. همچنین بر اساس معادله آنالیز ناحیه ای رسوب منطقه عوامل موثر بر رسوب دهی رودخانه های مذکور مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.. اساس تطبیق مقادیر رسوب دهی و بارندگی وضعیت نمودارهای میانگین متحرک سه ساله در هریک از ایستگاه ها بوده است. نتایج نشان می دهد که علی رغم وجود روند نزولی در میانگین بارش سالیانه رسوب دهی ویژه ایستگاه ها تغییر چندانی نداشته و حالت ایستایی دارند.
    کلید واژگان: رسوب معلق, خشک سالی, گنجان چم و گاوی, ضریب تغییرات رسوب دهی, حد وسط دسته ها}
  • سعادت حنیفیان، محمدرضا خالقی*، محسن نجارچی، رضا جعفرنیا، جواد وروانی

    در سال های اخیر، منابع آب زیرزمینی دشت اراک تحت تنش شدید قرار گرفته است، به طوری که در بعضی مناطق به علت خشک شدن چاه های بهره برداری، برای دسترسی به آب اقدام به افزایش عمق چاه کرده اند. در بعضی مناطق، سطح آب زیرزمینی بالاست که در آینده، زهدار شدن آن اراضی را در پی خواهد داشت. برای ساماندهی و سنجش واکنش منابع آب زیرزمینی دشت اراک در مقابل اعمال سناریوهای مختلف مدیریتی و اجرایی از مدل سازی منطقه ای استفاده شد. هدف این مطالعه، بررسی عوامل موثر در عمق سفره های آب زیرزمینی به منظور ارایه مدل منطقه ای با روش رگرسیون چند متغییره برای آبخوان دشت اراک بود. بدین منظور عمق متوسط سفره های آب زیر زمینی در دشت اراک، به عنوان متغییر وابسته و عوامل هدایت آبی تشکیلات آبخوان، ارتفاع، متوسط بارش منطقه، میزان تبخیر و فاصله از منابع آبی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد و در محیط نرم افزار SPSS تجزیه رگرسیونی به منظور ارایه یک مدل خطی انجام گرفت. در مرحله بعد مدل ارایه شده با بکارگیری در مکان هایی که از آمار و اطلاعات آن برای ارایه مدل استفاده نشده بود، مورد ارزیابی و کارایی آن مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با بکارگیری این مدل در محیط GIS نقشه عمق سفره آب زیرزمینی برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. همچنین از شبکه عصبی مصنوعی ANN برای شبیه سازی عمق آب زیرزمینی استفاده گردید. عملکرد شبکه عصبی از طریق پارامترهایی چون خطای جذر میانگین مربعات (RMSE) و ضریب همبستگی بین خروجی های حقیقی و دلخواه (R) سنجیده شد. نتایج حاصل از هر دو روش نشان داد که عوامل نوع قابلیت انتقال تشکیلات آبخوان، افت سفره، توپوگرافی (ارتفاع محل چاه در سطح حوضه آبخیز)، مقادیر بهره برداری در حداکثر شعاع عمل چاه و فاصله از منابع آب از عوامل اصلی افت آب زیرزمینی می باشند اما کارایی شبکه عصبی مصنوعی در برآورد افت آب زیرزمینی بیشتر از روش رگرسیون چند متغیره است.

    کلید واژگان: افت آب زیرزمینی, تشکیلات آبخوان, رگرسیون چند متغیره, شبکه عصبی مصنوعی}
    Saadat Hanifian, MohammadReza Khaleghi *, Mohsen Najarchi, Reza Jafarnia, Javad Varvani

    In recent years, the groundwater resources of Arak plain have been under severe stress, so in some areas, due to the drying up of wells, they have increased the depth of wells to access water. In some areas, the groundwater depth (GWD) is high, which will lead to the salinization of those lands in the future. Regional modeling was used to organize and measure the response of the groundwater resources of Arak plain against the implementation of different management and implementation scenarios. This study aims to investigate the effective factors in the GWD to provide a regional model with multiple linear regression (MLR) method for Arak plain aquifer. For this purpose, the average GWD in the Arak plain, as a dependent variable, and the transmissivity of the aquifer formations, groundwater exploitation values, altitude, average precipitation of the region, the amount of evaporation, and the distance from water resources  are considered independent variables and regression analysis is done in SPSS software media. It was done to present a linear model. In the next stage, the presented model was evaluated by applying it to places where its statistics and information were not used to present the model, and finally, by applying this model in the GIS environment, the GWD map for the region was created. The study was prepared. Also, an artificial neural network (ANN) was used to simulate the depth of underground water. The performance of the ANN was measured through parameters such as root mean square error (RMSE) and correlation coefficient between real and desired outputs (R). The results of both methods indicate that factors such as the transmissivity of aquifer formations, GWD drawdown, topography (the height of the well site on the level of the watershed), the groundwater exploitation values ​​at the maximum operating radius of the well, and the distance from water resources are the main factors of GWD drawdown. But the effectiveness of ANN in estimating GWD drawdown is higher than the MLR method.

    Keywords: Aquifer formation, Artificial Neural Network, GWD drawdown, Multiple Linear Regression}
  • جواد وروانی*، محمد حاج حیدری

    به علت محدودیت منابع آب شیرین، آلوده شدن تدریجی آنها و افزایش روزافزون جمعیت و تقاضای آب برای مصارف گوناگون، اعمال مدیریت صحیح و هوشمندانه منابع آب در مقیاس های محلی، منطقه ای و ملی در استفاده بهینه و حفاظت منطقی آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این تحقیق ضمن بررسی وضعیت موجود و توسعه فضای سبز، نیاز آبی و منابع تامین آب فضای سبز، ضوابط و مبانی طرح، گزینه های مختلف انتقال و توزیع آب به لحاظ فنی و اقتصادی بررسی و سناریو مناسب معرفی گردید. به طوریکه پس از تعیین موقعیت و مشخصات منابع آبی و پارک ها و فضای سبز حومه شهری کرهرود و همچنین حجم آب مصرفی قطعات در هر دور آبیاری، مسیر اتصال منابع آبی به قطعات فضای سبز طراحی شد. این کار ابتدا با تعیین نقاط ارتفاعی و طول مسیر شبکه (کوچه ها و خیابان ها) آغاز شد. بر این اساس بهترین مسیرهای شبکه بر اساس کوتاه ترین مسافت، شیب توپوگرافی و هیدرولیکی که درنهایت کمترین هزینه را نیز باید در بر داشته باشد در چندین مرحله بازبینی و کنترل ترسیم شد. مبنای محاسبات انتقال آب معادلات هیزن- ویلیامز جهت محاسبه افت فشار و دیگر معادلات هیدرولیکی موردنیاز که در پیوست ارایه شده، بوده است. پس ازاین مرحله، با در نظر گرفتن مبانی و ضوابط طراحی سه سناریو اتصال و انتقال آب فضای سبز بررسی شد و درنهایت بر اساس بررسی نحوه تطبیق منابع آبی با مصارف بخش فضای سبز، با توجه به بخش نوبت بندی آب، مقدار منابع آب قابل دسترس ازنقطه نظر کمبود آب در افق 20 ساله در هر سه سناریو بررسی شد و سناریو مناسب ارایه گردید

    کلید واژگان: فضای سبز, آب شرب, انتقال آب, کرهرود, کیفیت آب زیرزمینی}
  • نرجس نظری*، بهمن شمس اسفندآباد، جواد وروانی، عباس احمدی، حمید ترنج زر

    تالاب های بین المللی انزلی، آجی گل، آلماگل و آلاگل از اکوسیستم های مهم جهانی بوده که در این پژوهش سعی بر آن شد تا روند تغییرات اراضی این تالاب ها و تاثیر آن در پراکنش پرندگان آبزی و کنار آبزی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا عکس های ماهواره ای و اطلاعات میدانی تالاب ها و تغییرات اراضی آن ها بر اساس بانک های اطلاعاتی و پیمایش های صحرایی تهیه شد. سپس نقشه های کاربری اراضی در دوره های مختلف 20 ساله (2019-1998) بر اساس پردازش تصاویر ماهواره ای و طبقه بندی تصاویر از روش حداکثر احتمال تهیه شد. از نتایج هشت سال سرشماری و پیمایش های صحرایی، به منظور محاسبه شاخص های تنوع گونه ای شانون-وینر و عکس شاخص سیمسون، از شاخص های مارگالف و منهینک به منظور مشخص نمودن غنای گونه ای و از شاخص های پیلو و سیمسون برای تعیین یکنواختی گونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد مساحت آبی در منطقه تالاب های بین المللی آلاگل، آجی گل و آلماگل، در مجموع 1050/8 هکتار معادل 53/7 درصد کاهش و در تالاب انزلی 1541 هکتار معادل 18/9 درصد کاهش داشته است. طبق نتایج، در منطقه تالاب های بین المللی آلاگل، آجی گل و آلماگل بیش ترین تغییرات مربوط به پوشش گیاهی تراکم متوسط با 273 درصد افزایش است و در تالاب انزلی بیش ترین تغییرات مربوط به گیاهان علفی با 270/3 درصد افزایش است. بر اساس شاخص غنای گونه ای مارگالف بیشترین غنای گونه ای در تیره آبچلیکیان مشاهده شد. هم چنین بیش ترین تنوع گونه ای بر اساس شاخص شانون-وینر و عکس شاخص سیمسون در تیره مرغابیان و بیش ترین مقدار یکنواختی گونه ای بر اساس شاخص پیلو و شاخص سیمسون در تیره باکلانیان مشاهده گردید. یافته های پژوهش نشان دهنده کاهش چشمگیر اراضی بخش آبگیر تالاب های مورد مطالعه در طی 10 سال گذشته و تبدیل آن به زمین های بایر و انسان ساخت است که از جمله علل اصلی این تغییرات را باید در مسایلی مانند خشکسالی ، احداث سد، برداشت بی رویه آب تالاب ها برای مصارف کشاورزی، پرورش ماهی و احداث کانال و جاده در منطقه و بین تالاب ها دانست.

    کلید واژگان: تغییرات پوشش گیاهی, تنوع زیستی, شاخص اکوسیستمی, غنای گونه ای}
    Narjes Nazari *, Bahman Shams Esfandabad, Javad Varvani, Abbas Ahmadi, Hamid Toranjzar
    Introduction

    Anzali, Ajigol, Almagol and Alagol international wetlands are important global ecosystems. In this study, the trend of land use changes in these wetlands and its impacts on the distribution of waterfowl and shorebirds. One of the common methods in studying the ecosystem changes of wetlands is the diversity evaluation of waterfowl and shorebirds. Because of the ease of observing birds in nature, it is possible to find any possible changes in the wetlands by continuously studying the species diversity, population changes, and the habitat quality.

    Materials and Methods

    Satellite images and field information of wetlands and their land changes were prepared based on available data and field surveys. In order to prepare the vegetation map based on the wetland index, 6 bands of Landsat satellite TM sensor were used to calculate the NVIDA index. Also, using field survey and sampling of plants and wetland index, the predominance of plants in the region was determined. Then, land-use maps in different periods of 20 years (1998-2019) were prepared based on satellite image processing and image classification using the maximum likelihood method. The data obtained during 8 years census and field surveys, the Shannon-Wiener species diversity indices and inversely the Simpson index, Margalf and Manhink indices has been calculated and were used to determine the species richness and Pilo and Simson indices were used to determine the species evenness.

    Results and Discussion

    The results showed that the water area in Alagol, Ajigol and Almagol international wetlands has decreased by 1050.8 hectares (53.7%) and in Anzali wetland by 1541 hectares (18.9%). According to the results, in Alagol, Ajigol and Almagol international wetlands, the most changes are related to vegetation of medium density with 273% increase and in Anzali wetland, the most changes are related to increase in herbaceous plants with 270.3%. According to Margalf species richness index, the highest species richness was observed in Abchelikian. Also, the highest species diversity was observed in the genus Murghabian based on Shannon-Wiener index and the reverse of Simpson index. Also, the highest amount of species evennessbased on Pilo index and Simpson index was observed in the Baklanian genus.

    Conclusion

    The water extent of the wetlands has generally decreased and due to the increase of man-made land uses in the margins of the wetlands, adverse effects on the wetland ecosystem have been caused to vulnerability of wetlands to degradation. As a result of declining water levels in wetlands and the uncontrolled growth of non-native plants and the reduction of dissolved oxygen, the rate of habitat destruction of migratory aquatic animals and birds will increase. Due to the declining trend in biodiversity indicators in recent years as a result of declining water levels and land-use change, increasing the ecological protection of the wetland through management projects such as habitat protection, poaching control and pollution control, is recommended.

    Keywords: Biodiversity, ecosystem index, species richness, Vegetation change}
  • علی علی یاری، جواد وروانی*، حمید ترنج زر، رامین زارع، امیرحسین بقایی

    تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و پهنه بندی وضعیت آلودگی فلزات با استفاده از شاخص آلودگی نمرو (NIPI) در باغ های انگور شهرستان ملایر صورت گرفت. براساس روش سیستماتیک تصادفی، 286 نمونه خاک یک کیلوگرمی (همراه با ثبت محل دقیق هر یک از نمونه ها با دستگاه GPS) از عمق 20-0 سانتی متری و سطح 20×20 سانتی متری برداشت و در کیسه های پلی اتیلنی ذخیره شد و برای بررسی های بعدی به آزمایشگاه انتقال یافت. غلظت فلزات منگنز، روی، مس، نیکل، کروم، آرسنیک و جیوه با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. میانگین غلظت فلزات منگنز، روی، مس، نیکل، کروم، آرسنیک و جیوه به ترتیب 597، 109 ، 87/86، 84/32، 67/12، 47/1و 0/344 میلی گرم در کیلوگرم بود. این مقادیر کمتر از مقادیر شاخص NIPI برای این فلزات بود. این یافته وضعیت نسبی غیرآلوده منطقه پژوهش را نشان می دهد. ارزیابی نقشه منطقه بندی آلودگی مبتنی بر NIPI و مقادیر کم غلظت فلزات در خاک منطقه و نقشه کم و بیش همگن از توزیع غلظت فلزات موجود در آنها نشان می دهد که غلظت فلزات در منطقه توسط فرایندهای زمین شناسی کنترل می شود. توزیع ناهمگن غلظت فلزات در قسمت های کوچک منطقه، تاثیرات انسانی را نشان می دهد.

    کلید واژگان: ارزیابی وضعیت آلودگی, انگور, خطر زیست محیطی, شاخص آلودگی نمرو, ملایر, وزن دهی عکس فاصله}
    Ali Ali Yari, Javad Varvani *, Hamid Toranj Zar, Ramin Zare, AmirHossein Baghaei

    This study aimed to evaluate and zoning the status of metal contamination using the Nemro integrated pollution index (NIPI) in the vineyards of Malayer county. For the study, 286 geolocated soil samples were excerpted based on a random systematic method; each with a weight of 1 kg collected both from a depth of 0-20 cm and a surface of 20 × 20 cm, and then stored in the polyethylene bags to be transferred to the laboratory getting further analyzed. The concentrations of Mn, Zn, Cu, Ni, Cr, As, and Hg were measured using a spectrophotometer; the average concentrations of the sampled metals were respectively 597, 109, 87.86, 84.32, 67.12, 47.1, and 0.344 mg/kg. Based on the results, the measured values were below the NIPI index thresholds for each element remarking the relatively unpolluted condition of the study area. Having evaluated the NIPI-based map in line with low concentrations of the heavy metals in the soil of the study area and a semi-homogeneous distribution of the heavy metals concentration, unfold that the geological processes are the governing factors in controlling the concentration of measured metals. By contrast, human-made changes are mostly responsible for the heterogeneous distribution of metal concentrations in small parts of the region.

    Keywords: Pollution status assessment, grapes, environmental risk, the Nemro pollution index, Malayer, Inverse Distance Weighting}
  • علی سالاروند، جواد وروانی، امیرحسین بقائی*، نورالله عبدی، رضا چمن پیرا
    مقدمه

     با توجه به اینکه در دشت ازنا- الیگودرز، بخش عمده ای از مصارف شرب از آب های زیرزمینی تامین می شود، بررسی میزان غلظت نیترات و نیتریت و پتانسیل آسیب پذیری و ارزیابی خطر سلامت آب های زیرزمینی و شرب دشت ازنا- الیگودرز، به منظور شناخت عوامل آلاینده برای حفظ سلامت مصرف کنندگان ضروری است.

    مواد و روش ها

    پتانسیل آسیب پذیری دشت مورد مطالعه در مقابل عوامل آلاینده به روش درستیک بررسی شد. به منظور بررسی غلظت نیترات و نیتریت از 25 چاه آب منطقه طی سال آبی 1397-1398 نمونه برداری و به روش استاندارد آنالیز شدند. خطر سلامت انسان ها در استفاده شرب از آب های زیرزمینی دشت مورد مطالعه به روش شاخص  USEPA(آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده) ارزیابی شد.

    یافته ها

     نتایج روش درستیک نشان داد که 45 درصد از منطقه دارای پتانسیل آسیب پذیری زیاد (قسمت جنوبی دشت) و 65 درصد دارای پتانسیل آسیب پذیری متوسط (قسمت شمالی دشت) است. بر اساس نتایج آنالیز، نیترات در آب شرب روستاهای چقاطرم و اشرف آباد به ترتیب با دارا بودن 56 و 65 میلی گرم در لیتر و نیتریت در آب های زیرزمینی روستاهای چم زمان، علی آباد و دره باغ به ترتیب با دارا بودن 5/3 ، 3/3 و 4/3 میلی گرم در لیتر، بیش از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی است.  بر اساس نتایج ارزیابی خطر سلامت انسان ها، 83 درصد از کودکان و 8 درصد از زنان و 4 درصد از مردان به واسطه آلودگی نیترات آب های زیرزمینی دشت مورد مطالعه با تهدید سلامت مواجه هستند (HQ>1)، صحت نتایج آسیب پذیری با واسنجی نتایج ارزیابی خطر سلامت و نتایج نقشه هم نیترات تایید شد.

    بحث و نتیجه گیری

    استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی نیتراته و دفع غیر اصولی فاضلاب های انسانی (شهری و روستایی) عامل اصلی آلودگی نیترات و نیتریت در برخی نقاط است. بر اساس نتایج این پژوهش و برای حفظ سلامت مصرف کنندگان بخصوص کودکان، استفاده از چاه های شرب آلوده توصیه نمی شود و پایش مستمر چاه های شرب منطقه ضروری است.

    کلید واژگان: نیترات, نیتریت, آلاینده های زیست محیطی, آب زیرزمینی, ارزیابی خطر سلامت}
    Ali Salarvand, Javad Varvani, Amirhossein Baghaie*, Norollah Abdi, Reza Chamanpira
    Background

    In the Azna-Aligudarz plain, the drinking water is mainly supplied from groundwater.  Therefore, it is necessary to estimate the concentration of nitrate and nitrite and determine the groundwater vulnerability potential and related risks in the plain to guarantee the health of consumers.

    Materials and Methods

    The vulnerability potential of the studied plain to pollutants was investigated by the drastic method. To estimate the concentration of nitrate and nitrite, 25 water wells in the study area were sampled within 2018-2019 and analyzed by standard method. Human health risk related to groundwater in the study area was assessed using the USEPA (the United States Environmental Protection Agency) index.

    Results

    The results of the DRASTIC method demonstrated that 45% and 65% of the region has a high (southern part of the plain) and a medium vulnerability potential (northern part of the plain), respectively. According to the obtained results, nitrate in Chaqataram and Ashrafabad villages with 56 and 65 mg/liter, respectively, and nitrite in groundwater of Chamzaman, Aliabad, and Darreh Bagh villages with 3.5, 3.3, and 3.4 mg/liter, was higher than the standard of World Health Organization. According to the health risk assessment results, 83%, 8%, and 4% of children, women, and men are prone to health threats due to nitrate concentration (HQ>1). The accuracy of the vulnerability results was confirmed by calibrating the results of the health risk assessment and the results of the nitrate map.

    Conclusion

    As e evidenced by the obtained results, improper use of nitrate chemical fertilizers and unsafe disposal of human wastewater (urban and rural) is the main cause of increased nitrate and nitrite concentrations in agricultural lands. Based on the results of the present study, the use of contaminated drinking wells is not recommended and continuous monitoring of drinking wells in the study area is essential to protect the health of consumers, especially children.

    Keywords: Nitrate, Nitrite, Environmental pollutants, Groundwater, Health risk assessment}
  • فاطمه بهاروند، جواد وروانی*، حمید ترنج زر، علی اکبر هدایتی، عباس احمدی
    در این پژوهش آلودگی هیدروکربن های نفتی و فلزات سینگین (سرب ، کادمیوم) در پساب مخازن نفتی شرکت نفت استان گلستان بررسی شد. تعداد سه ایستگاه در محل خروجی پساب شرکت نفت احداث شد. برای هر ایستگاه تعداد 20 دوکفه ای دربسکت نت در نظر گرفته شد. برای سنجش میزان فلزات کادمیوم و سرب از دستگاه جذب اتمی و برای سنجش کل  هیدروکربن های نفتی از دستگاه GC- Mass استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که میانگین سالانه غلظت کل هیدروکربن نفتی به میزان 2/94 میلی گرم بر لیتر بوده و بیش ترین غلظت مواد نفتی در فصل بهار به میزان 20/1 میلی گرم بر لیتردر ایستگاه اول اندازه گیری شد که چند برابر بالاتر از استاندارد جهانی است و کم ترین غلظت مواد نفتی در فصل پاییز به میزان 0/01 میلی گرم بر لیتر اندازه گیری شده است. میانگین سالانه غلظت فلزات سنگین در ایستگاه اول برای کادمیوم در بهار، تابستان، پاییز و زمستان برابر با 0/750، 0/563، 0/365 و 0/279، در ایستگاه دوم غلظت کادمیوم در بهار، تابستان، پاییز و زمستان برابر با 0/534، 0/461، 0/332 و 0/215 و در ایستگاه سوم میزان کادمیوم 0/317، 0/284، 0/192 و 0/179 اندازه گیری شد. هم چنین میزان میانگین غلظت سرب در بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 0/860، 0/721، 0/383 و 0/217، در ایستگاه دوم غلظت سرب در بهار، تابستان، پاییز و زمستان برابر با 0/644، 0/677، 0/367 و 0/211 و در ایستگاه سوم میزان سرب 0/392، 0/436، 0/342 و 0/194 ثبت گردید.
    کلید واژگان: هیدروکربن های نفتی, سرب و کادمیوم}
    Fatemeh Baharvand, Javad Vervanii *, Hamid Torajzar, Ali Akkbar Hedayiti, Abbass Ahamadi
    Oil pollution is an inevitable consequence of rapid population growth. Increasingly, large scale use of petroleum resources is one of the major causes of pollution. This study investigates contamination of petroleum hydrocarbons and single metals (lead, cadmium) in wastewater of Golestan Oil Company. Three stations were constructed at the effluent outlet of Oil Company. For each station, 20 bivalves were assigned to the net section. Atomic absorption spectroscopy was used to measure cadmium and lead metals and GC-Mass was used to measure total petroleum hydrocarbons. The results show that the annual mean total hydrocarbon concentration was 2.94 mg/l and the highest oil content in spring was 20.1 mg/l below market saturation which was several times higher. The global standard for the highest concentration of petroleum in the autumn has been measured at 0.01 mg/liter. Average annual heavy metal concentrations in the first station for cadmium in spring, summer, fall and winter were equal to 0.750, 0.556, 0.265 and 0.279, respectively, in the second station for cadmium in spring, summer, autumn and winter. At the third station, the levels of cadmium were 0.317, 0.2284, 0.192 and 0.179 at the third station. Also, the mean concentration of lead in spring, summer, fall and winter were 0.860, 0.721, 0.383 and 0.221, respectively, at the second station of cadmium concentration in spring, summer, fall and winter, respectively. In the third station, the amount of cadmium was 0.392, 0.436, 0.342 and 0.194, respectively. The output effluent of oil depots in Golestan province Petroleum Products Distribution Company is higher than international standards in terms of total petroleum hydrocarbons and heavy metals distribution.
    Keywords: Petroleum Hydrocarbons, Lead, cadmium}
  • میر اسدالله حجازی، معصومه رجبی، جواد وروانی، آتنا عسگری *
    بخش هایی از پوسته زمین در عهد حاضر دارای حرکات زمین ساختی هستند و در آینده نیز مستعد بروز خطر خواهند بود. از این رو، اشکال ژئومورفولوژیکی در برابر فعالیت های زمین ساختی بسیار حساس بوده و در اثر این حرکات تغییر می کنند. حوضه آبریز میقان یکی از حوضه های مرکزی کشور در شمال شرقی استان مرکزی واقع شده است. وجود دو سیستم گسلی اصلی تبرته - تلخاب با روند جنوب شرقی ? شمال غربی و گسل های فرعی متعدد نشان دهنده ظهور پدیده های مهم زمین ساختی در این منطقه است. ارزیابی فعالیت های زمین ساختی با استفاده از برخی از شاخص های کمی، نقش مهمی را در شناخت این فعالیت ها داشته و به تفسیر وضعیت زمین ساختی مناطق کمک می نماید. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نو زمین ساخت با استفاده از داده های ژئومورفولوژیکی است. برای دستیابی به این هدف از هفت شاخص ژئومورفولوژیکی: شاخص های شیب طولی رودخانه (SL) ، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (VF) ، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) ، تقارن توپوگرافی عرضی (T) ، نسبت شکل حوضه (BS) ، منحنی هیپسومتری حوضه (HC) و پیچ و خم رودخانه (S) ،به عنوان ابزارهای اصلی این پژوهش بهره گرفته شده است. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه مورد مطالعه، تصویر ماهواره ای و سامانه اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزار ArcGIS 10 می باشد. همچنین، نتایج کمی بدست آمده طی چندین مرحله کار میدانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه براساس شاخص های شیب طولی رودخانه که مقدار آن برابر (4/353) ، عدم تقارن حوضه زهکشی (6/47) ، تقارن توپوگرافی عرضی (24/0) ،منحنی هیپسومتری حوضه ،و پیچ و خم رود که (21/1) می باشند از لحاظ زمین ساختی در وضعیت فعال و تنها بر اساس شاخص، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن که برابر (24/2) و نسبت شکل حوضه که (5/3) می باشد در حالت نیمه فعال قرار دارد. در نتیجه می توان گفت شاخص BS که بیانگر شکل حوضه است در حوضه های کشیده تر مقدار آن بالاتر است و از آنجا که بیشتر زیرحوضه های مطالعاتی نیز کشیده بودند بیانگر فعالیتهای تکتونیکی بالا می باشد.
    کلید واژگان: زمین ساخت, حوضه میقان, شاخص های ژئومورفیک, سیستم اطلاعات جغرافیایی}
    Atena Asgari *
    Parts of the earth's crust during the time of the present have land-based movements and will be susceptible to danger in the future. Therefore, geomorphologic forms are highly sensitive to tectonic activities and are subject to changes in these movements.Meghan is one of the central basins of the country in the northeast of Markazi province. The existence of two main tabarte-tealkhab systems with the southeast-northwest process and multiple sub-faults indicates the emergence of significant tectonic phenomena in the area. . The evaluation of tectonic activities, using some quantitative indicators, plays an important role in recognizing these activities and contributes to the interpretation of the tectonic condition of the areas. The purpose of this study is to investigate the state of the newly built land using geomorphological data. To achieve this goal, seven geomorphologic indices: Longitudinal slope indicators of the river, The width of the valley floor to its height, Asymmetry of drainage basin, Transverse topographic symmetry, Basin shape ratio, Basin Hypsometric Curve, River maze, As the main tools of this research has been used. The research method is based on the analytical method. he tools used in this research include topographic and geological maps of the study area, satellite image and geographic information system in the form of ARC GIS 10 software. Also, the quantitative results obtained during several stages of fieldwork were evaluated. The results of this study show that the study area based on the slope of the river, whose magnitude is (4/353), drainage basin asymmetry (6/47), transverse topographic symmetry (24/0), hypsometric curve basin, and the maze is that (21/1) are in tectonic active status and only based on the ratio of the width of the valley floor to a height equal to (24/2) and the shape of the basin (5/3) It is in semi-active state.. As a result, the BS index, which represents the shape of the basin, is higher in the taller basins, and since most of the study sub-basins are drawn, it indicates high tectonic activity.
    Keywords: Ground construction, Meghan basin, geomorphic indicators, Geographic information system}
  • علی افضلی*، جواد وروانی، رضا جعفرنیا

    در این پژوهش، به بررسی تغییرات مکانی بافت خاک در دشت فراهان استان مرکزی، با استفاده از روش زمین آمار کریجینگ پرداخته شد. ابتدا داده های 54 نمونه خاک از منطقه مطالعاتی تهیه شد. سپس آماره های توصیفی برای داده ها با استفاده از تحلیل گر زمین آمار نرم افزار ArcGIS 10.3 تعیین گردید. سپس به منظور نمایش تغییرات مکانی، از روش کریجینگ استفاده شد. با توجه به نتایج شاخص های ارزیابی، مدل کریجینگ از کارایی قابل قبولی در پهنه بندی تغییرات خصوصیات فیزیکی خاک برخوردار بود. بطوری که مقادیر شاخص های ارزیابی نزدیک به یک می باشند. از طرفی شدت همبستگی مکانی بالا بود و در همه مدل ها کمتر از 25/0 بدست آمد. طبق نتایج، ویژگی های ذاتی خاک، اقلیم و کاربری اراضی در تغییرات بافت خاک دشت فراهان موثر بودند که در این میان، توجه به نوع کاربری در مطالعات خاک و پی پروژه های عمرانی مهمتر است.

    کلید واژگان: تغییرات مکانی, بافت خاک, زمین آمار, شاخص های ارزیابی, دشت فراهان}
    Ali Afzali*

    In this study, spatial variation of soil texture was assessment in the Farahan plain, Markazi province, using Kriging geostatistical method. First, 52 samples from different points in the plain was prepared. Then descriptive statistics for data were determined using geostatistical analysis in ArcGIS 10.3 software. Then Kriging method was used for determination the spatial variations. Regarding the results of evaluation criteria, Kriging model had an acceptable efficiency in zoning for soil physical properties variations. So that values of evaluation criteria are close to one. On the other hand, spatial correlation was high and in all models it was less than 0.25. According to the results, soil intrinsic properties, climate and land use were effective in soil texture changes in Farahan plain. It is important to pay the attention land use in soil projects.

    Keywords: spatial variation, Soil Texture, geostatistical, evaluation criteria, Farahan Plain}
  • جواد وروانی*، نادرقلی ابراهیمی، مسعودیوسفی، علیرضاشادمانی، شمساله نیکچه فراهانی
    کاربرد روش های نروفازی ورگرسیون درختی در هیدرولوژی رسوب رودخانه ها و حوزه های آبخیز توسعه چندانی ندارد و بیشتر از آن منحنی های سنجه رسوب به عنوان متداول ترین روش برآورد رسوب شناخته شده اند. در این تحقیق به منظور مقایسه و اصلاح روش های برآورد بار رسوبی رودخانه ها، مقادیر برآوردی چند نوع منحنی سنجه رسوب تک متغیره و یک نوع منحنی سنجه رسوب چند متغیره با روش های نروفازی و رگرسیون درختی در 5 ایستگاه هیدرومتری منتخب از مناطق اقلیمی مختلف کشور با شاخص های مختلف دقت و صحت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد متوسط شاخص صحت روش های نروفازی و رگرسیون درختی در ایستگاه های منتخب به ترتیب در حدود 151 و 536 درصد بوده که در مقایسه با منحنی های سنجه رسوب کارایی پایینی را نشان می دهد. نتایج حاصل از کاربرد منحنی های سنجه رسوب چند متغیره در ایستگاه های مختلف نشان می دهد که مقدار شاخص صحت این روش در مناسب ترین حالت مربوط به ایستگاه گلینک با مقدار شاخص 1.12 بوده است. از طرفی مقدار متوسط شاخص صحت این روش در حدود 1.5 بوده که مقدار قابل قبولی نسبت به روش های مختلف دیگر به حساب می آید.
    کلید واژگان: نروفازی, رگرسیون درختی, منحنی سنجه رسوب, بار معلق}
    J. Varvani *, N. Ebrahimi, M. Yosefi, M.R. Shadmani, Sh. Nikche Farahani
    Application of Neuro-fuzzy and tree regression models is not too old in hydrology of river sediments and also in watersheds and in this regard, sediment rating curves have been identified as the most common method for estimating sediment. In this study for comparison and correction of estimation methods of river sediment load, estimated rates of several uni-variate types of sediment rating curves and a multivariate type of sediment rating curves were investigated with Neuro-fuzzy and tree regression models in five selective hydro-metric station of different climatic zones of Iran and with various indexes of the accuracy and the precision. The results show that the mean of the accuracy index of Neuro-fuzzy and tree regression models in selective stations are 151 and 536 percent respectively which shows low efficiency compared with sediment rating curves. The results of the application of multivariate sediment rating curve in various station shows that the rate of the accuracy index of multivariate sediment rating curve in the best case is belong to Glinak station with the rate of 1.12. Also the average value of the accuracy index of multivariate sediment rating curve is 1.15 which is an acceptable amount to the other considered various methods.
    Keywords: Tree regression, neuro-fuzzy, sediment rating curve, Suspended load}
  • مهدی مردیان*، جواد وروانی، شیخ واحد بردی، علی نجفی نژاد
    به دلیل کمبود امکانات، نظارت و بازبینی پیوسته دبی رسوب در بیش تر رودخانه ها ممکن نیست و به طور معمول از معادله سنجه برای برآورد رسوب دهی استفاده می شود. در این میان، افزودن متغیرهای وابسته به زمان برای افزایش صحت و دقت برآورد معادله سنجه ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از معادله 7 پارامتری کوهن و همکاران، انواع روابط دبی- رسوب چندمتغیره برای پنج ایستگاه هیدرومتری شامل قزاقلی، پونل، کشور، گلینک و بند شاه عباسی در محدوده سال های 1381-1347 تهیه شد و به کمک شاخص های صحت و دقت، معادله بهینه رسوب هر ایستگاه ارزیابی شد. هم چنین چگونگی ارتباط مقادیر شاخص های دقت و صحت با برخی از خصوصیات فیزیوگرافی حوضه بررسی شد. طبق نتایج، متوسط شاخص صحت و دقت ایستگاه های مطالعاتی به ترتیب برابر 1/958 و 3/488 است که نشان از کارایی خوب معادلات رسوب چندمتغیره دارد. هم چنین دبی متوسط سالانه بیش ترین همبستگی را با شاخص صحت و دقت نشان داد که این همبستگی را می توان به بالا بودن تعداد نمونه برداری ها ربط داد.
    کلید واژگان: مدل رگرسیونی, شاخص دقت, بار رسوب, شاخص صحت, چندمتغیره}
    M. Mardian*, J. Varvani, V. B. Sheykh, A. Najafinejad
    Due to shortage of facilities and tools, continuous monitoring of sediment load is not possible in most rivers and therefore the rating curve is usually used to estimate the sediment discharge. It has been proven that adding some other time related variables are necessary to improve the precision and accuracy of the rating curves. In this study, using a 7-parameter equation proposed by Cohen et al., multivariate sediment models for five hydrometric stations of Qazzaqli, Pounel, Keshvar, Gelinak and Bande Shah Abbasi, have been developed based on the recorded data during 1968– 2002. Then, these models have been evaluated using precision and accuracy indices. Furthermore, the effects of different watershed physiographic factors on the precision and accuracy of the rating curves has been investigated. Results showed that the average values of precision and accuracy indices across five stations were 1.958 and 3.488, respectively. This indicates the satisfactory performance of multivariate models in comparison with original single variable sediment rating curves. Also the mean annual flow discharge had the highest correlation with accuracy and precision indices which can be related to high frequency of its recorded data.
    Keywords: Accuracy index, Multivariate regression model, Precision index, Sediment load}
  • هادی وروانی*، محمد امین مرادی، جواد وروانی
    تبخیر و تعرق یکی از اجزای اصلی چرخه هیدرولوژی و تخمین نیاز آبیاری است. در سال های اخیر استفاده از سیستم های هوش مصنوعی برای برآورد پدیده های هیدرولوژی افزایش چشمگیری داشته است. از این رو این تحقیق با هدف امکان سنجی استفاده از مدل رگرسیون درختی در برآورد تبخیر و تعرق ماهانه گیاه مرجع(ETo) و مقایسه آن با روش پنمن مانتیث فائو در سه ناحیه اقلیمی ایران انجام شد. از مزایای مدل رگرسیون درختی نسبت به دیگر مدل های هوش مصنوعی از قبیل شبکه های عصبی، عدم نیاز به فرایند وقت گیر آزمون و خطا و نیز ارائه نتایج به صورت روابط ریاضی است. در مطالعه ی حاضر، متوسط ماهانه ی داده های حداقل و حداکثر دما، رطوبت نسبی، سرعت باد و تابش خورشیدی به عنوان داده های ورودی به مدل در نظر گرفته شده است. نتایج حاصله نشان داد که ضرایب تعیین مدل های تولید شده توسط مدل رگرسیون درختی در برآورد پارامتر تبخیر و تعرق مرجع برای نواحی گرمسیر، معتدل. و سردسیر به-ترتیب برابر است با 78/0، 80/0 و 89/0 که حاکی از توانایی بالای مدل مذکور است.
    کلید واژگان: هوش مصنوعی, پنمن مانتیث فائو}
  • مهدی مردیان*، واحد بردی شیخ، علی نجفی نژاد، جواد وروانی
    فعالیت های انسانی و تغییرات اقلیمی در نیم قرن اخیر به طور چشمگیر بر رژیم آبدهی و رسوبدهی رودخانه ها اثر گذاشته است. شفاف سازی این تغییرات در سری های زمانی معمولا با انجام آزمون روند صورت می گیرد. با توجه به اینکه در تحقیقات داخلی به موضوع بررسی روند رسوبدهی رودخانه های کشور کمتر پرداخته شده است، در این تحقیق روند رسوبدهی سرشاخه های اصلی رودخانه تیره لرستان و ارتباط احتمالی آن با روند مقادیر بارش و دبی جریان در سری زمانی سالانه در دوره آماری 1354 تا 1382مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام این تحقیق از آزمون پارامتریک رگرسیون خطی ساده و آزمون ناپارامتریک من- کندال در محیط نرم افزار آماری R 2.6.0 استفاده شد. نتایج هر دو آزمون، روند منفی را در سری های میانگین سالانه رواناب و رسوب ایستگاه های هیدرومتری رودخانه تیره نشان داد؛ اما این روند منفی فقط در خروجی حوضه معنی دار بود. از طرفی مقادیر میانگین بارش سالانه در طی دوره مطالعاتی روند منفی داشت که معنی دار نبود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که میانگین مقادیر آبدهی و رسوبدهی سالانه در خروجی حوضه رودخانه تیره در طول دوره مطالعاتی رو به کاهش بوده است؛ هر چند که مقادیر بارش سالانه روند نزولی معنی داری را نشان نمی دهد. به احتمال قوی عوامل درون حوضه ای همانند افزایش سطح زیر کشت، بالا رفتن جذب و ربایش متناسب با تغییرات کاربری اراضی، افت سفره های آب زیرزمینی و عملیات بیو- مکانیکی حفاظت آب و خاک در دامنه ها و آبراهه ها از جمله مواردی هستند که روند کاهش آبدهی و رسوبدهی رودخانه تیره را به دنبال داشته اند.
    کلید واژگان: آزمون رگرسیون خطی, آزمون من, کندال, رودخانه تیره لرستان, روند رسوبدهی, سری زمانی سالانه}
    M. Mardian*, V. B. Sheikh, A. Najafinejad, J. Varvani
    Human activities and climate change have dramatically affected discharge and sediment regime of the rivers in the past half century. Detection of these changes in time series is usually carried out using trend analysis tests. Literature review indicated that there is little information on the sediment discharge trends across the Iran. Therefore, in this research the sediment yield trend in the main tributaries of the Tireh River in the Lorestan province and its likely relationship with variation in annual time series of precipitation and discharge have been investigated during the period of 1975 through 2004. To this end, the parametric test of simple linear regression and the non-parametric test of Mann-Kendall have been applied on hydro-climatological timeseries of the study area using the R statistical package (Version 2.6.0.). The results of both tests indicated that despite no significant decreasing trend in the main tributaries of the Tireh River basin, a significant decreasing trend has been observed in the outlet of whole basin for both discharge and sediment yield. However, no significant decreasing trend for the annual precipitation of the basin has been observed and no major dam or reservoirs have been constructed within the basin. Therefore, other factors were considered which may have influenced the discharge and sediment yield regime of the basin. It appeared that expansions of the agricultural lands, decline in the water table which in turn increase the initial abstraction and recharge rate of hydrologic components, as well as the implementation of bio-mechanical soil and water conservation practices on hillslopes and check dams across the headwater courses are the main causes of decreasing trends of discharge and sediment yield in the Tireh River basin of the Lorestan province.
    Keywords: Sediment yield trend, Annual time series, Simple linear regression test, Mann, Kendall test, Lorestan Tireh River}
  • جواد وروانی، هادی وروانی، مهدی مردیان
    مدیریت جامع حوزه های آبخیز شهری و بهره وری موثر منابع آن به خصوص منابع آبی، نیازمند شناخت هیدرولوژی منطقه است. در این بین وقایع سیلابی آبخیزهای شهری و رواناب تولید شده در زمان سیلابها از نقطه نظر استحصال و مصارف مختلف حائز اهمیت زیادی است. در این تحقیق به منظور بررسی امکان استفاده از مناسب ترین سیستم استحصال رواناب در زمان وقایع سیلابی آبخیز شهری اراک، با جمع آوری اطلاعات پایه از حوزه های آبخیز مشرف به شهر در ابتدا با آنالیز خوشه ایمناطق همگن گروه بندی شد و در هر منطقه با استفاده از مدل بارش- رواناب SCS میزان رواناب در چند پایه زمانی و دوره بازگشت محاسبه گردید و با استفاده از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و استفاده از معیارها و ضوابط کمی و کیفی، سیستم های مختلف استحصال آب شهری برای هر منطقه همگن تعیین گردید.
    کلید واژگان: سیستم استحصال آب, سیلاب, آبخیز شهری, تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی}
    Javad Varvani, Hadi Varvani, Mehdi Mardiyan
    Integrated management of urban watersheds and effective productivity of its resources, especially water resources requires knowledge of its hydrology. In this among flood events and urban runoff produced at the time of floods from the point of harvesting and consumption is extremely important. In this study in order to evaluate the possibility of using the most appropriate water harvesting systems in Arak Watershed, collecting basic information was collected. At first surrounding watersheds were grouped by using cluster analysis into homogeneous areas. In each region using the rainfall - runoff SCS model runoff rate of some base time and return periods was calculated. Using a hierarchical analysis (AHP) and quantitative and qualitative criteria, different systems of urban water harvesting were determined for each homogeneous region of Arak watershed.
  • مهدی مردیان، علی نجفی نژاد، جواد وروانی، واحدبردی شیخ
    یکی از بخش های مهم مدیریتی اکوسیستم ها، بررسی وضعیت رسوبدهی آبخیزها و تغییرات مربوط به آن است. با توجه به این که میزان رسوبدهی وابسته به میزان رواناب می باشد و رواناب بهترین شاخص منفرد برای برآورد بار رسوب است در این تحقیق به ارزیابی دو حالت تغییر شکل یافته مدل MUSLE برای 9 رویداد سیلابی در دو زیرحوضه اصلی سد کمال صالح استان مرکزی پرداخته شد. برای انجام کار، پس از این که پارامترهای مدل مذکور شامل رواناب، ضریب فرسایش پذیری، توپوگرافی، مدیریت پوشش و عملیات حفاظت خاک با استفاده از روابط مربوطه محاسبه شد، توان عامل رواناب به دو روش اصلاح گردید. نتایج شاخص های ارزیابی نشان داد که در روش ضریب تصحیح نسبت m با ارائه یک رابطه به جای عدد 56/0 توان عامل رواناب، اختلاف مقادیر رسوب مشاهده ای و برآوردی وقایع سیلابی کوچک و بزرگ در مقایسه با روش ضریب تصحیح میانگین به طور قابل توجهی کاهش می یابد. به گونه ای که کاربرد این روش اصلاحی باعث افزایش صحت مدل MUSLE شده و درصد انحراف معیار را کاهش داده است. هم چنین آزمون اعتبارسنجی مدل در این روش اصلاحی انجام شد که بر این اساس ضریب کارایی برای ایستگاه حسن آباد (زیرحوضه رودخانه بزرگ) 997/0 و برای ایستگاه قلعه نو (زیرحوضه آشورآباد) 811/0 به دست آمد و کارایی مدل اصلاحی به روش ضریب تصحیح نسبت m را تایید کرد. با این حال پیشنهاد می شود با داشتن تعداد بیشتری هیدروگراف منفرد و رسوبگراف متناظرشان، کارایی این روش اصلاحی در سایر آبخیزها نیز ارزیابی شود.
    کلید واژگان: روش ضریب تصحیح نسبت m, سد کمال صالح, شاخص های ارزیابی, مدل MUSLE}
    M. Mardian, A. Najafinejad, J. Varvani, V. B. Sheikh
    Investigation in to the sediment delivery of watersheds and its variation is an important element of ecosystem management. Since sediment load depends on runoff quantity, and runoff is considered as a unique indicator of sediment load, in this research the two modified versions of the MUSLE model were evaluated for 9 torrential events in two subwatersheds of the Kamal Saleh watershed in the Markazi Province of Iran. To this end, first all factors of the model including runoff, erodibility, topographic, cover management, and support practice were estimated using routine equations of the model. Then, the power coefficient in the runoff factor was corrected, applying two
    Methods
    “m correction coefficient” and “average correction coefficient. The evaluation criteria showed that the “m correction coefficient method” (compared to the “average correction coefficient method”) reduces the difference of the observed and estimated sediment load of small and large torrential events remarkably. In fact, the application of this modified method increased the accuracy of the MUSLE by decreasing the standard deviation of prediction. Also, the validation analysis of the modified method showed that the coefficient of efficiency indexes for the Hasan-Abad station (Rudkhane Bozorg subwatershed) and Ghale-No station (Ashur-abad subwateshed) were 0.997 and 0.811, respectively. This result confirms the efficiency of application of “m correction coefficient method”. However, it is suggested that the performance of this method be evaluated using a sufficient number of individual hydrographs and their sedimentgraphs in other watersheds.
    Keywords: Evaluation Criteria, Kamal Saleh dam, m Correction coefficient method, MUSLE model}
  • علی نجفی نژاد، مهدی مردیان، جواد وروانی، شیخ واحدبردی
    با توجه به اهمیت مطالعات رسوب دهی آبخیزها، برای برآورد غلظت رسوب معلق جریان از منحنی سنجه استفاده می شود. اما این منحنی سنجه در بیش تر مواقع نتو انسته به خوبی بیانگر غلظت رسوب دبی های بالا باشد که این به دلیل اریب ناشی از تبدیل لگاریتمی و اریب ناشی از عمل برون یابی است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش با هدف بهینه سازی منحنی سنجه رسوب، بهترین ر ابطه دبی جریان - غلظت رسوب برای خروجی زیرحوضه های اصلی سد کمال صالح استان مرکزی ارایه گردید. برای انجام کار ابتدا با استفاده از دو منحنی سنجه یک خطی و حدوسط، و به انواع معادله های سنجه رسوب، β و MVUE، Smearing، QMLE، FAO کمک 5 فاکتور اصلاحی تهیه، و سپس کارایی آن ها ارزیابی شد. نتایج براساس مقادیر شاخص های ارزیابی نشان داد که معادله بهینه دبی - رسوب در ایستگاه حسن آباد، از منحنی سنجه یک خطی با میانگین ضر ایب اصلاحی پیروی MVUE و در ایستگاه قلعه نو، از منحنی سنجه حدوسط با میانگین ضرایب اصلاحی؛ MVUE در منحنی سنجه حدوسط دسته ها توانست به خوبی اختلاف بین β می کند. طبق نتایج، فاکتور اصلاحی خطی و -Smearing مقادیر برآوردی و مشاهده ای را در دبی های بالا کم کند، ولی معادله های به دلیل پراکنش زیاد داده های مشاهده ای و نیز ضعف در مورد برون یابی مقادیر، کم ترین QMLE در مقایسه FAO کارایی را داشتند. همچنین مشخص شد که منحنی سنجه حدوسط با فاکتور اصلاحی با سایر منحنی های سنجه عملکرد بهتری در برآوردی رسوب دبی های سیلابی داشته است.
    A. Najafinejad, M. Mardian, J. Varvani, V.B. Sheikh
    Because of importance of sediment delivery of watersheds, sediment rating curve is used for estimation of suspended sediment concentration. But most often sediment rating curve can not represent sediment concentration well in high flows, because of bias in log-transformation and extrapolation of data. For optimization of sediment rating curve, this research carried out with data of Q-SSC in outlet of two sub watershed of the Kamal Saleh dam watershed, Markazi province, Iran. Sediment data analysis was carried out using sediment rating curve of single-line and mean of classes with different correction factors such as FAO, QMLE, Smearing, MVUE and β. The results of various evaluation indices showed that the optimum sediment rating curve in the Hasan-Abad station follows single-line sediment rating curve and in the Ghaleh-No station mean of classes sediment rating curve, both with average of MVUE correction coefficients. According to the results, β correction factor for mean of classes’ sediment rating curve could reduce the difference between observation and estimation for high flows, but because of high scatter of observed data and undesirable extrapolation the Smearing-linear and QMLE had the lowest efficiency. However, for high flows in torrential events, the mean of classes’ sediment rating curve with FAO correction factor gave more accurate results than other methods.
  • علی نجفی نژاد، مهدی مردیان، جواد وروانی، واحدبردی شیخ
    در برنامه های مدیریتی و حفاظتی آبخیزها، شکل دامنه، طول و تندی شیب از عوامل مهم در شدت فرسایش هستند. در رابطه جهانی فرسایش خاک اثر طول و تندی شیب، به صورت عامل توپوگرافی (LS) معرفی شده است. با توجه به این که محاسبه عامل LS در مقایسه با سایر عوامل به نسبت دشوار می باشد، در این پژوهش ابتدا به تشریح و طبقه بندی تعدادی از رابطه های محاسبه عامل توپوگرافی پرداخته شد که بر این اساس این رابطه ها در دو روش دامنه معرف و رستری طبقه بندی شدند. در مرحله بعد عامل LS به دو روش یاد شده با استفاده از 4 رابطه و به 6 حالت در حوضه سد کمال صالح استان مرکزی محاسبه گردید. سپس با استفاده از شاخص صحت (نسبت مقدار محاسباتی به مقدار مشاهده ای، کارایی هر یک از رابطه ها ارزیابی شد. طبق نتایج در روش دامنه معرف، میانگین عدد شاخص صحت از 30 دامنه در نمودار USDA و معادله میشرا و همکاران به ترتیب معادل 883/0 و 860/0 است که این نشان دهنده برآورد پایین تر این رابطه ها نسبت به رابطه ویشمایر و اشمیت است. در روش دامنه رستری که از رابطه مور و ویلسون در سه حالت با قدرت تفکیک 30، 50 و 100 متر استفاده شده است، شاخص صحت به ترتیب برابر 031/1، 326/1 و 837/1 است که دلالت بر برآورد بالاتر عامل LS نسبت به معادله ویشمایر و اشمیت دارند. طبق نتایج، مقدار شاخص صحت از رابطه مور و ویلسون با اندازه سلول 30 متر، کم ترین اختلاف را با معادله ویشمایر و اشمیت دارد که می تواند به عنوان رابطه بهینه در حوضه مطالعاتی معرفی گردد.
    A. Najafinejad, M. Mardian, J. Varvani, V.B. Sheikh
    In watershed management and conservation programs, hill slope form (slope length and gradient) is the most important indicator of erosion intensity. In the Universal Soil Loss Equation (USLE), combined effects of slope length and gradient has been introduced as the topography factor (LS). Computation of this factor is difficult and ambiguous one among other factor of the USLE. Considering the importance of the LS factor, in the present study some of the equations for LS computation including representative hill slope and raster based hill slope methods has first been explained. Then LS factor was computed using four equations, six conditions of these methods in the Kamal Saleh dam watershed in the Markazi Province. Then performance of values using precision index has been evaluated. The results showed that precision index value in representative hill slope method for USDA diagram is 0.883 and for Mishra equation is 0.860. These results were under-estimation for two equations. In raster hill slope method with resolutions of 30, 50 and 100 meters; precision index values were 1.031, 1.326 and 1.837 respectively. These results showed over-estimation for theses three conditions. According to the results, LS factor value of Moore and Wilson equation with resolutions of 30 m showed the highest precision. Therefore this model can be introduced as optimal model in Kamal Saleh watershed.
  • جواد وروانی
    گراف رسوب واحد لحظه ای (IUSG) یکی از روش های موجود برای پیش بینی گراف رسوب وقایع سیلابی بوده که کاربرد آن مستلزم برآورد میزان تامین رسوب لحظه ای، پارامترهای ضریب ذخیره (Ks)، ضریب شکل بی بعد (ns)و زمان تا اوج می باشد. بررسی روابط بین پارامترهای مذکور و متغیرهای کمکی مثل ویژگی های جریان و بارش امکان کاربرد روش رسوب نمود واحد لحظه ای را درحوزه های آبخیز فاقد ایستگاه اندازه گیری میسر می سازد. بدین منظوربرای بررسی رابطه پارامترهای رسوب نمود واحد لحظه ای سیلاب ها با ویژگی های بارش وجریان، 5 واقعه سیلابی در محل ایستگاه هیدرومتری و رسوب سنجی پل دوآب(رودخانه قره چای - استان مرکزی) با فواصل زمانی یک ساعته از نظر میزان دبی جریان و غلظت رسوب معلق همزمان مورد پایش قرار گرفت. با توجه به گراف رسوب مشاهده ای و هیتوگراف بارش های مربوطه و استفاده از روش گشتاورها پارامترهای رسوب نمود واحد لحظه ای هر سیلاب استخراج گردید. سپس رابطه آن با مقدار بارش موثرو دبی اوج سیلاب ها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد رابطه نمایی بین ضریب ذخیره سیلاب ها و مقدار بارش موثر نسبت به مقادیر دبی اوج جریان از ضریب همبستگی بیشتری بر خوردار است (0/79 =r2 در مقابل 0/42 =r2). بررسی روابط رگرسیونی پارامتر ضریب شکل بی بعد با مقدار بارش موثر نشان می دهد که رابطه آنها از نظر آماری ضعیف بوده (با ضریب تبیین 14/0)و همبستگی کمی با مقدار دبی اوج نشان می دهد(0/01 =r2). اما نسبت ضریب شکل بی بعد به زمان تا اوج (ns/Tp) با مقدار بارش موثر و دبی اوج سیلاب ها همبستگی بیشتری دارد (0/42 =r2 و0/67 =r2 به ترتیب با مقدار بارش موثرو دبی اوج). نتایج مقایسه کارآیی معادلات بدست آمده این تحقیق در تخمین پارامترهای مدل رسوب نمود واحد لحظه ای وبرآورد گراف رسوب چند مورد دیگر از وقایع سیلابی با منحنی های سنجه نشان می دهد شاخه صعودی گراف رسوب نسبت به شاخه نزولی با ضریب اطمینان بیشتری برآورد می شود ولی در شاخه نزولی اختلاف زیادی بین برآوردهای مدل رسوب نمود واحد لحظه ای و منحنی های سنجه وجود دارد.
    کلید واژگان: رودخانه قره چای, رسوب معلق, گراف رسوب واحد لحظه ای, IUSG, هیدروگراف, سیلاب, هیتو گراف}
    J. Varvani
    Instantaneous unit sediment graph (IUSG) is one of the methods for predicting sediment graph of the flood events and its application needs to estimation of storage coefficient (Ks)، dimensionless shape factor (ns)، time to peak (tp) and instantaneous sediment supply. Investigation of relationships among the mentioned parameters and rainfall and water discharge characteristics could facilitates use of IUSG in ungaged drainage basins. In this research concurrent flow and sediment discharge of five flood events in Poledouab hydrometric station monitored hourly. IUSG parameters calculated using observed sediment graphs and rainfall hyetographs and their relationship investigated with excess rainfall and peak water discharge of flood events. The results show that correlation coefficient (r2) of power regression equation between Ks and rainfall excess is greater than peak flow (0. /79 and 0. /42). dimensionless shape factor of ns shows statistically weak relationship with rainfall excess and peak flow but its ratio to time to peak of sediment graph (ns/tp) resulted in statistically meaningful relationship with the rainfall excess and peak flow (respectively 0. /85 and 0. /67 of r2). application of the obtained equations in this research for predicting sediment graph of some flood hydrographs and comparing the results with the sediment rating curve methods show that rising limb of the sediment graph could be predicted more accurately than falling limb of sediment graph.
  • فاطمه داداش زاده اصل، محسن محسنی ساروی، حسن احمدی، جواد وروانی
    برآورد رسوب دهی وقایع سیلابی از چالش های مهم واساسی در زمینه مدیریت حوزه های آبخیز می باشد،از طرفی تحقیقات اندکی در زمینه فهم رفتار رسوب دهی سیلابی وکاربرد منحنی های سنجه رسوب در جهت برآوردبار رسوبی وقایع سیلابی انجام شده است. به منظور بررسی میزان خطای حاصله از کاربرد منحنی های سنجه رسوب در برآورد بار رسوبی وقایع سیلابی، مقادیر برآوردی 10 نوع منحنی سنجه رسوب یک متغیره و چندمتغیره با رسوب مشاهداتی در شاخه های صعودی و نزولی هیدروگراف چند واقعه سیلابی در ایستگاه هیدرومتری پل دوآب (رودخانه قره چای استان مرکزی) مورد مقایسه قرار گرفت. با درنظرگرفتن شاخص های مختلف صحت و دقت مشخص گردید، روش فائو نسبت به بقیه روش ها عملکرد بهتری داشته و برآورد نسبتا نزدیکتری به مقدار واقعی بدست می دهد، از آنجائیکه ضریب فائو ضریب افزاینده ای به حساب می آید از این رو برآوردهای زیر حد واقعی منحنی های سنجه یک خطی و حدواسط را افزایش می دهد و به مقدار واقعی نزدیکتر می سازد.علیرغم کارایی موثر روش چندمتغیره در برآورد بار رسوبی سالیانه بعلت پراکنش نامناسب داده های سیلابی این روش در برآورد بار رسوبی هیدروگراف سیل ناکار آمدی خود را نشان داد.
    کلید واژگان: رسوب دهی, منحنی سنجه رسوب, هیدروگراف سیل, روش چند متغیره, حوزه آبخیز قره چای}
    F.Dadashzadeh Asl, M.Mohseni Saravi, H.Ahmadi, J.Vervani
    Estimating flood events sediment yield is of the main and basic issues in watershed management strategies. On the other hand there are little investigations about sediment yield behavior of the flood events and applicability of the sediment rating curves to estimate sediment load of flood events. In this research in order to investigate bias and errors of the sediment rating curves in estimating sediment load of the flood events، the estimated values of 10 kind of rating curves (one- variable and Multi-variable) compared by the observed values of some hourly monitored flood events in the Gharachay River of Markazi provinces. By considering accuracy and precision indexes the results shows that in this case the FAO’s method has relatively closer estimates to the observed one because FAO coefficient is increaser coefficient، therefore increase one line and middle limit sediment rating curve under estimating in closed to actual value. and despite of suitable applicability of the Multi-variable sediment rating curve method in estimating annual sediment yield in reason of un suitable disperse of flood data، it could not prove to be applicable in the flood events cases.
  • اروند پور حاجی زاده، محسن محسنی ساروی، جواد وروانی، مهدی وفاخواه
    هیدروگراف واحد لحظه ای (IUH) ناش یکی ازروش های برآورد هیدروگراف وقایع سیلابی بوده که کاربرد آن در حوضه های فاقد ایستگاه اندازه گیری مستلزم داشتن مقادیر ضریب ذخیره (K) و تعداد مخازن (n) می باشد. در این تحقیق به منظور بررسی روابط بین پارامترهای مدل IUH و مشخصات سهل الوصول حوضه های آبخیز، در ابتدا آمار هیدروگراف و هیتوگراف بارش 5 تا 9 واقعه سیلابی از 6 حوضه آبخیز منتخب از مناطق مختلف اقلیمی کشور جمع آوری شد وسپس مقادیر پارامترهای مدل ناش برای هر واقعه با روش گشتاورها به دست آمد. تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره بین مقادیر پارامترهای مذکور مدل ناش، خصوصیات حوضه های آبخیز و برخی ازویژگی های جریان و بارش نشان داد که در سطح 95 درصد اعتماد بیش از همه خصوصیات فیزیوگرافی حوضه، اندازه مساحت، عمق بارش مازاد، طول آبراهه و شیب حوضه در مقدار پارامترهای n و k تاثیر دارند. روابط مذکور بیشتر از نوع رگرسیونی خطی بوده و قابل کاربرد در دیگر حوضه های آبخیز با شرایط یکسان می باشند.
    کلید واژگان: تعداد مخازن(n), ضریب ذخیره(k), ناش, واقعه سیلابی, هیدروگراف واحد لحظه ای}
    A.Poor Haji Zadeh, M.Mohseni Saravi, J.Varvand, M.Vafakhah
    Instantaneous unit hydrograph is one of the methods that could be used for estimation of flood event hydrograph. In ungaged basins، its application needs estimation of storage coefficient (k) and number of reservoirs (n). In this research، in order to investigate relationship between IUH’s parameters and basin characteristics، at first hydrograph and hyetograph of 5-9 flood events from 6 basins with different climate collected and then IUH’s parameters calculated for each event using moment methods. Multiple regression analysis between IUH’s parameters، basin characteristics and some of rainfall and flow characteristics showed that area and excess rainfall and ratio of mean stream length to basin slope are effective in n and k and are significant in 95%. The mentioned relationship is of linear regression and could be applied in other basin with similar characteristics.
  • جواد وروانی، علی نجفی نژاد، آمنه میرمعینی کرهرودی

    ماهیت متغیر و پیچیده بار رسوب رودخانه ها باعث شده است که برآورد میزان رسوب وارده به مخازن و تولید رسوب درازمدت برای تعیین عمر سازه ها با مشکل روبرو شود. کاربرد منحنی های سنجه رسوب یکی از معمولی ترین روش های برآورد بار رسوبی معلق رودخانه هاست. از آنجایی که معادلات رگرسیونی منحنی های سنجه با توجه به تبدیل لگاریتمی آمار دبی جریان و رسوب معلق به دست می آید دارای اریب زیاد هستند. در این تحقیق به منظور اصلاح روش های برآوردباررسوبی رودخانه ها مقادیر برآوردی 10 نوع منحنی سنجه رسوب با مقادیر واقعی دوره های مختلف آماری در 5 ایستگاه هیدرومتری منتخب از مناطق اقلیمی مختلف کشور با شاخص های مختلف دقت و صحت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که کاربرد ضریب حداقل واریانس نااریب باعث افزایش صحت و دقت منحنی های سنجه گردیده به طوری که نسبت بار رسوبی برآوردی به بار واقعی به طور متوسط در ایستگاه های مورد مطالعه در حدود 23/1 می باشد که در مقایسه با سایر روش ها مقدار قابل قبولی به حساب می آید.

    کلید واژگان: منحنی سنجه رسوب, MVUE, تبدیل لگاریتمی, بار معلق, ایستگاه هیدرومتری, رسوب سنجی}
  • جواد وروانی، سادات فیض نیا، حسن احمدی، محمد جعفری
    ماهیت نامنظم و پراکنده حمل رسوب توسط رودخانه ها و به طور کلی تغییرات زمانی و مکانی رسوبدهی حوزه های آبخیز بویژه در دوره های سیلابی در بیشتر موارد منجر به تصمیم گیری ها و قضاوت نادرست و غیرواقعی در مورد رفتار فرسایش و رسوب حوزه های آبخیز می شود. به منظور برآورد رسوبدهی در زمان رخدادهای سیلابی مدل های تجربی مختلفی ارائه شده است که در زمینه دقت و درستی برآورد این مدل ها اطلاعات اندکی وجوددارد. در این پژوهش به منظور ارزیابی کارایی مدل های مختلف تجربی برآورد رسوب سیلاب های منفرد، اقدام به نمونه برداری از بار رسوبی رخدادهای سیلابی(5رخداد) در ایستگاه هیدرومتری و رسوب سنجی پل دوآب (رودخانه قره چای استان مرکزی) شد. نمونه برداری همزمان غلظت و ثبت دبی جریان در رخدادهای سیلابی به گونه ای انجام شد که شاخه های نزولی و صعودی هیدروگراف سیلاب های یاد شده را شامل شود. با داشتن میزان مشاهده ای از رسوبدهی رخدادهای سیلابی میزان دقت و درستی مدل ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی با شاخص های مختلف نشان می دهد که به طور کلی مدل های تجربی ارائه شده دو نوع برآورد متفاوت از خود نشان می دهند، یکدسته از مدل ها برآورد بیش از اندازه واقعی داشته اند که شامل مدل MUSLE و تغییر شکلهای این مدل می باشد و دسته دوم مدل ها برآورد زیر اندازه واقعی داشته اند که مشتمل برمدل های روندیابی رسوب و منحنی های سنجه رسوب یک خطی و حد وسط با ضریب درستی MVUE می باشد. درخاتمه به منظور اصلاح برآورد مدل های مختلف میزان مشاهده ای به عنوان مبنای کار قرار گرفت و توان معادله های تجربی درستی شد.
    کلید واژگان: رسوبدهی, رخدادهای سیلابی, مدل MUSLE, رودخانه قره چای, هیدروگراف, غلظت رسوب}
  • جواد وروانی، شهرام خلیقی سیگارودی
    برآوردرسوب دهی وقایع سیلابی و توزیع زمانی آن از چالش های مهم و اساسی در زمینه مدیریت رودخانه ها درحوزه های آبخیزمی باشد از طرفی تحقیقات اندکی در زمینه درک رفتار رسوب دهی سیلابی و کاربرد منحنی های سنجه رسوب در جهت برآورد بار رسوبی وقایع سیلابی انجام شده است. به منظور بررسی میزان خطای حاصله از کاربرد منحنی های سنجه رسوب در برآورد بار رسوبی وقایع سیلابی، مقادیر برآوردی 10 نوع منحنی سنجه رسوب با رسوب مشاهداتی در شاخه های صعودی و نزولی هیدروگراف چند واقعه سیلابی در ایستگاه هیدرومتری پل دوآب روی رودخانه قره چای استان مرکزی در طول 49 درجه و 21 دقیقه وعرض 34 درجه و 3 دقیقه مورد مقایسه قرار گرفت. با در نظر گرفتن شاخص های مختلف صحت و دقت آن ها مشخص گردید. در تمامی موارد منحنی های سنجه رسوب باعث برآورد کمتر از میزان واقعی از حداقل 40 درصد تا حداکثر 80 درصد می شوند. در این بین روش سازمان خوار و بار و کشاورزی جهانی نسبت به سایر روش ها عملکرد بهتری داشته و برآورد به نسبت نزدیک تری به مقدار واقعی به دست می دهد. به رغم کارایی موثر روش های حد وسط دسته ها و MVUE در برآورد بار رسوبی سالیانه این روش ها در برآورد بار رسوبی هیدروگراف سیل، غیر کار آمدی خود را نشان دادند.
    کلید واژگان: رسوب دهی, منحنی سنجه رسوب, هیدروگراف سیل, MVUE, قره چای}
    J. Varvani, Sh. Khalighi
    Estimating flood events sediment yield and its temporal variation are of the main and basic issues in watershed management strategies. On the other and there are little investigations about sediment yield behavior of the flood events and applicability of the sediment rating curves to estimate sediment load of flood events. In this study in order to investigate bias and errors of the sediment rating curves in estimating sediment load of the flood events, the estimated values of 10 types of rating curves compared by the observed values of some hourly monitored flood events in the Gharachay River of Markazi provinces. By considering accuracy and precision indexes the results shows that in all of treated sediment rating curves underestimated (40-80%) flood hydrograph sediment yield in this case the FAO’s method has relatively closer estimates to the observed data and despite of suitable applicability of the MVUE method in estimating annual sediment yield it could not prove to be applicable in the flood events cases.
    Keywords: Sediment yield, sediment rating curve, flood hydrograph, Gharachay}
  • جواد وروانی، سادات فیض نیا، محمد مهدوی، محمود عرب خدری

    یکی از روش های برآورد فرسایش، استفاده از آمار رسوب ایستگاه های هیدرومتری و رسوب سنجی است. آنالیز رگرسیونی ارتباط بین آمار رسوب و خصوصیات حوزه آبخیز را بخوبی نشان می دهد. در این تحقیق، ابتدا با انتخاب یازده استگاه هیدرومتری و رسوب سنجی که از آمار و اطلاعات کافی برخوردار بودند و پراکنش مناسبی در منطقه داشتند، متغیرهای مختلف موثر بر رسوب دهی اندازه گیری شدند. همچنین میزان رسوب معلق 30 ساله ایستگاه ها به روش حد وسط دسته ها و تلفیق آمار آبدهی ماهانه و روزانه برآورد گردید. با تجزیه و تحلیل رگرسیون چندمتغیره، مناسب ترین رابطه آماری بین رسوب دهی معلق و مشخصات حوزه آبخیز استگاه ها به دست آمد. با توجه به این معادله، پارامترهای درصد اراضی جنگلی کم تراکم و نیمه تراکم و دبی متوسط سالیانه، رابطه مثبت و درصد سازندهای زمین شناسی مقاوم و نسبتا مقاوم به فرسایش ماقبل کواترنر رابطه منفی با میزان رسوب دهی معلق حوزه آبخیز گرگانرود دارند. این سه متغیر بر روی هم بیش از 96 درصد تغییرات رسوب دهی معلق را بیان کرده و اشتباه معیاری در حدود 19/0 در برآورد دارند.

    کلید واژگان: رسوب معلق, آنالیز رگرسیون, گرگانرود, سد وشمگیر, رابطه آماری, تراکم جنگل و ایران}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال