به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فرزاد مجیدی شیل سر

  • فرزاد مجیدی شیل سر*، محمدرضا یزدانی، علی اکبر عبادی، مهرداد عمواقلی طبری

    کنترل کرم ساقه خوارنواری برنج در شالیزار نیازمند بهره گیری از تمام اجزای مدیریت تلفیقی آفات است. اجرای این شیوه ها در صورتی موثر است که مزرعه در شرایط طبیعی به لحاظ منابع آب قرار داشته باشد، اما در صورت بروز تنش خشکی، کدام یک از روش های مبارزه برای کنترل آفت موثرتر خواهند بود؟ برای پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر در موسسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) طی سال های 1398 و 1399 ا نجام شد. در این پژوهش روش های مختلف آبیاری به عنوان عامل اصلی شامل غرقاب دائم (هر روزه) و آبیاری با فواصل 5 ، 10 و 15 روز و عامل فرعی روش های مختلف کنترل شامل،گرانولپاشی با  دیازینون G10%، محلولپاشی با  مایع فیپرونیل SC5%، کنترل بیولوژیک (رهاسازی زنبور تریکو گراما + کاربرد فرمولاسیون تجارتی باکتری باسیل (Bacillus thuringiensis subsp. kurstaki) تلفیق روش ها (کنترل شیمیایی و کنترل بیولوژیک) و شاهد (فقط آب پاشی) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که کمترین خسارت آفت ساقه خوار نواری برنج در مرحله رویشی و زایشی گیاه برنج در تیمارهای آبیاری هر روزه و پنج روزه با استفاده تلفیقی از روش ها و همچنین روش گرانولپاشی در مزرعه آزمایشی بود. همچنین، نتایج بررسی ها طی دو سال آزمایش نشان داد که بیشترین عملکرد مربوط به آبیاری هر روزه و پنج روزه، مربوط به دو روش، تلفیقی از روش ها و بعد از آن روش گرانولپاشی بود. در آبیاری 10 و 15 روزه، بیشترین عملکرد در تیمارهای محلولپاشی و کنترل بیولوژیک مشاهده شد. بنا بر این براساس نتایج به دست آمده توصیه می شود در شرایط تنش آبی از کنترل بیولوژیک و محلولپاشی با یکی از حشره کش های مایع و مجاز برای کنترل آفت ساقه خوار استفاده شود.

    کلید واژگان: کنترل بیولوژیک, مدیریت آفات, تنش آبی, روش های آبیاری, تریکوگراما, بی تی}
    Farzad Majidi-Shilsar *, Mohamadreza Yazdani, Aliakbar Ebadi, Mehrdad Amooghli-Tabari

    The control of rice striped stem borer in paddy fields requires the use of all components of integrated pest management. The implementation of these methods is effective if the rice field is in natural conditions in terms of water resources, but in case of drought stress, which one of the methods will be more effective for pest control? In order to answer this question, the present research was carried out in the Rice Research Institute of Iran (Rasht) in 2019 and 2020. In this research, different irrigation methods as the main factor include permanent flooding (every day) and irrigation with intervals of 5, 10 and 15 days and the secondary factor is different control methods including granule application with G10% diazinon insecticide, spraying with fipronil SC5% insecticide, biological control (release of Trichogramma wasp + use of commercial formulation of Bacillus thuringiensis subsp. kurstaki), a combination of methods (chemical control and biological control) and control (only water spraying) were used. The results of this research showed that the least damage by the rice striped stem pest in the vegetative and reproductive stages of rice plants was in the daily and five-day irrigation treatments with the combined use of methods as well as the granule spraying method in the experimental field. Also, the results of the investigations during the two years of the experiment showed that the highest yield was related to irrigation every day and five days, related to two methods, a combination of methods and a granulation method. In 10- and 15-days’ irrigation, the highest yield was observed in foliar spraying and biological control treatments. Therefore, according to the obtained results, it is recommended to use biological control and foliar spraying with one of the confirmed liquid insecticides to control the rice striped stem borer pest in water stress conditions

    Keywords: pest management, Biocpntrol, Trichogramma, Bacillus thuringiensis, drought, Irrigation Methods}
  • رقیه جمائیلی، فرزاد مجیدی شیل سر*، حسن شکری واحد
    برنج در ایران دومین ماده غذایی در سبد غذایی خانوارهای ایرانی محسوب می شود. در برخی موارد کاهش عملکرد واقعی در بین شالیکاران به دلیل عدم رعایت توازن مواد مغذی اتفاق می افتد و این کار نه تنها تولید ناکافی برنج را به دنبال دارد، بلکه موجب کاهش پایداری امنیت غذایی خواهد شد. بنابراین با توجه به محدود بودن سطح زیرکشت و افزایش بهره وری اراضی شالیزاری کشور، کاربرد روش پیش تیمار بذر برای افزایش تولید برنج `پیشنهاد می شود. برای انجام کار، ابتدا شلتوک برنج به مدت 24 ساعت در آب نگهداری می شود. سپس چند بار با آب ولرم آب شویی شده و برای ضدعفونی بذر از قارچکش کاربوکسین تیرام استفاده می شود و در مرحله آخر، شلتوک مورد نظر در ظرف پلاستیکی بزرگ به منظور آغشته شدن با کود بذر مال انتقال داده خواهد شد. مراحل خشک شدن و پهن کردن بذر روی بستر کیسه ای انجام شده تا عمل جوانه زنی به خوبی انجام شود. پیش تیمار بذر روی صفاتی مانند ارتفاع بوته، طول خوشه، تعداد پنجه، تعداد دانه و عملکرد شلتوک تاثیر قابل قبولی دارد. در این ارتباط، عملکرد رقم شیرودی در بذرهای پیش تیمار شده 9168 و بدون پیش تیمار 8279 کیلوگرم در هکتار و عملکرد رقم هاشمی با استفاده از بذرهای پیش تیمار شده 4108 کیلوگرم در هکتار و رقم هاشمی بدون پیش تیمار 3805 کیلوگرم در هکتار است. بنابراین بر اساس مشاهدات در مزارع کشاورزان توصیه می شود که همراه با آماده سازی بذر به روش معمول، از روش پیش تیمار بذر جهت افزایش عملکرد برنج استفاده شود.
    کلید واژگان: بهبود رشد, برنج, پیش تیمار, بذر, عملکرد}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*
    باتوجه به اثرات سوء که آفتکش های شیمیایی روی انسان، جانوران، محیط زیست و دشمنان طبیعی در شالیزار برجای می گذارند، به کارگیری فرومون های جنسی به روش شکار انبوه برای کنترل کرم ساقه خوار نواری از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. مزایای استفاده از فرمون های جنسی حشرات، شکار مطلوب شب پره های ساقه خوار نواری برنج، حفظ سلامت محیط زیست و شالیزار و هزینه کم به کارگیری آن نسبت به حشره کش ها می باشد. غلظت دو میلی گرم از ماده موثر فرومون جنسی ساقه خوار نواری با پنج یا هفت تله در هکتار سبب کاهش جوانه های مرکزی مرده، خوشه های سفید شده و همچنین افزایش جلب و شکار شب پره های نر می شود. بنابراین، امکان کنترل آفت با فرومون جنسی دورنمای امیدوارکننده ای از کاربرد این ترکیبات در قالب برنامه مدیریت تلفیقی برای کنترل کرم ساقه خوار نواری برنج را نوید می دهد.
    کلید واژگان: کرم ساقه خوار نواری, دشمنان طبیعی, حشره کش}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، مهرداد عمواقلی طبری
    برنج (Oryza sativa L) به دلیل دارا بودن کالری بالا در هر هکتار در مقایسه با سایر محصولات غلات، یکی از مهم ترین غذاها برای بیش از نیمی از جمعیت جهان است. در این رابطه آفات حشره ای برنج یکی از تهدیدهای جدی برای محصول برنج محسوب می شوند و معمولا منجر به کاهش عملکرد و کیفیت محصول می شود. ساقه خوار نواری برنج یکی از مخرب ترین آفات برنج در بسیاری از کشورهای تولید کننده برنج در دنیا و ایران است. در حال حاضر برای کنترل این آفت از مدیریت تلفیقی استفاده می شود که شامل روش های زراعی، مکانیکی، فیزیکی، بیولوژیک و شیمیایی می باشد. امروزه این آفت بیشتر به وسیله حشره کش های شیمیایی به ویژه حشره کش های گرانول کنترل می شود. همچنین از دیگر روش های مبارزه با این آفت استفاده از فرمون، انهدام ساقه های آلوده در هنگام وجین، رهاسازی زنبور تریکوگراما و شخم بعد از برداشت برنج می باشد. بنابراین با انجام روش های غیرشیمیایی و استفاده صحیح از حشره کش های شیمیایی و توجه به توصیه های ترویجی در زیست بوم شالیزار، می توان آفت ساقه خوار برنج را کنترل و محصول سالم تولید نمود.
    کلید واژگان: آفت, حشره کش, مدیریت تلفیقی, غیرشیمیایی}
  • مهرداد عمواقلی طبری*، فرزاد مجیدی شیل سر
    شب ‏پره تک نقطه ‏ای برنج، Mythimna unipuncta، یکی از آفات مهم زراعی در اکثر نقاط جهان و ایران است. در چند سال اخیر به علت طغیان این آفت در مزارع برنج شاهد استفاده بی ‏رویه و غیر اصولی حشره‏‏ کش‏ ها توسط کشاورزان در زیست بوم شالیزار هستیم. نکته‏ ای که اهمیت خسارت این آفت را نسبت به گروه ساقه‏ خوارها متمایز می‏ سازد، برگ‏ خواری و حمله به سایر اندام ‏های گیاه برنج است. بررسی میدانی در مناطق آلوده نشان داد که استفاده از روش های ترکیبی شامل برقراری سیستم پیش آگاهی، شبکه مراقبت، نصب تله نوری و پایش مستمر مزرعه ‏ای در کنترل این آفت بسیار موثر بود. همچنین کنترل زراعی شامل شخم بعد از برداشت، انهدام علف ‏های هرز، عدم کاشت گیاهان غیر برنج، کنترل بیولوژیکی شامل رهاسازی جوجه اردک‏ در مرحله رویشی برنج، رهاسازی زنبور پارازیتویید تخم تریکوگراما و زنبور پارازیت لارو براکون در مزارع برنج نقش هم ‏افزایی در کاهش خسارت محصول و مدیریت انبوهی این آفت داشت. استفاده از روش مبارزه شیمیایی در آخرین مرحله مبارزه با این آفت با یکی از حشره ‏کش‏ های مایع مانند مالاتیون یا فنیتروتیون به ترتیب 1/5 ، 1/5 لیتر در هکتار قابل توصیه می ‏باشد.
    کلید واژگان: برنج, شب‏ پره تک نقطه ‏ای, مدیریت تلفیقی}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، مهرداد عمواقلی طبری
    بیش از 50 سال از ظهور ساقه خوار نواری برنج، Chilo supprassalis Walker در کشور می گذرد و طی این مدت به طور عمده تحت کنترل شیمایی به ویژه با سموم گرانوله بوده است. اخیرا کاربرد حشره کش های مایع برای کنترل این آفت در حال رواج است، اما، تاثیر آنها بر دشمنان طبیعی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش، اثر سه حشره کش شامل، فیپرونیل (SC5%)، دیازینون (EC60%)، فنیتروتیون (EC50%) در مقایسه با شاهد (آب‏پاشی) روی مهمترین دشمنان طبیعی مزارع برنج، آسیابک، Orthetrum sabina L. (Odonata: Libellulidae)، سن آندرالوس، Andrallus spinidens F. (Hemiptera: Pentatomidae)، سوسک دراکولا، Paederus fuscipes Curtis (Coleoptera: Staphylinidae)، عنکبوت آرجیوپه (Araneae: (Araneidae Doleschall Argiope catenulata، عنکبوت تتراگناتا،Tetragnatha sp. (Araneae: Tetragnathidae)  و زنبور تریکوگراما Trichogramma brassicae Bezdenko (Hymenoptera: Trichogrammatidae) طی 2، 7 و 14 روز بعد از سمپاشی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که حشره کش های فوق در 2 و 14 روز بعد از سمپاشی به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر سوء روی دشمنان طبیعی داشتند. در مجموع بر اساس نتایج حاضر و استاندارد قوانین سازمان بین‏المللی کنترل بیولوژیک، حشره کش فیپرونیل مایع Sc5% از میان سه حشره کش، با ایجاد 78/3 %کاهش جمعیت، کمترین تاثیر روی دشمنان طبیعی مزارع برنج داشت و در رتبه کم‏خطر تا خطر متوسط قرارگرفت. با گذشت زمان، تاثیر حشره کش ‏های مورد استفاده به ویژه فیپرونیل مایع روی دشمنان طبیعی شیب نزولی داشت. با توجه به سابقه مصرف طولانی مدت حشره کش های شیمیایی نظیر دیازینون گرانول علیه کرم ساقه خوار نواری برنج در زیست بوم شالیزار‏های شمال کشور (بالغ بر پنج دهه) و نیز به دلیل پرخطر بودن، سمیت بالا و تبعات منفی دیگر برای کشاورزان و زیست بوم شالیزار، معرفی حشره کش های جدید سهم به‏سزایی در کاهش خطرات فوق خواهند داشت. بنابراین، به نظر می رسد حشره کش فپیرونیل مایع به مقدار یک لیتر در هکتار مخاطرات کمتری نسبت به سایر حشره کش های آزمایش شده در این تحقیق برای حشرات مفید در اکوسیستم زراعی برنج داشته باشد.
    کلید واژگان: آفات, برنج, دشمنان طبیعی, شکارگر, شبه انگل, کنترل شیمیایی}
    Farzad Majidi-Shilsar *
    More than 50 years have passed since the appearance of the rice stem borer, Chilo supprassalis Walker in the country, and during this period it has been mainly under chemical control, especially with granular poisons. Recently, the use of liquid insecticides is used to control this pest, but their effect on natural enemies has been less investigated. In this research, the effect of three liquid insecticide, including fipronil (SC5%), diazinon (EC60%), fenitrothion (EC50%) and control (spraying) investigated on the most important natural enemies in rice fields, (Orthetrum sabina L. Odonata: Libellulidae), Andrallus spinidens F. Hemiptera: Pentatomidae, Dracula (Paederus fuscipes Curtis Coleoptera: Staphylinidae), Argiope spider (Argiope catenulata Doleschall Araneae: Araneidae( (Tetragnatha sp. Araneae: Tetragnathidae) and parasitoid wasps Trichogramma (Trichogramma brassicae Bezdenko Hymenoptera: Trichogrammatidae) were studied during 2, 7 and 14 days after spraying. The results showed that the above–mentioned insecticides had the highest and lowest adverse effects on natural enemies in 2 and 14 days after spraying, respectively. According to the present results and the standard rules of the International Organization for Biological Control, liquid fipronil SC5% insecticide among the three insecticides had the least effect on the natural enemies of rice fields by causing 3.78% mortality and ranked low risk to moderate risk. With the passage of time, the effect of the used insecticides, especially liquid fipronil, on natural enemies had a downward slope. Considering the history of long–term use of chemical insecticides such as diazinon granules against the rice striped stem borer in the paddy field of the north of the country (over five decades) and also because of its high toxicity, high toxicity and other negative consequences. For the farmers and the rice paddy ecosystem, the introduction of new insecticides will contribute significantly to reducing the above risks. Therefore, the use of liquid fepironil at a concentration of one liter per hectare, seems to have less adverse effects on beneficial insects in rice fields..
    Keywords: Pests, Rice, Field, Predator, Parasitoid, Chemical Method}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، سید علی طباطبایی، مهدی جلائیان، آتوسا فرحپورحقانی، علی اکبر عبادی، مریم خشکدامن
    کرم ساقه خوار نواری برنج ( Chilo suppressalis) یکی از آفات مخرب برنج در بسیاری از کشورهای تولید کننده برنج از جمله ایران است. باتوجه به اثرات نامطلوب کاربرد سموم شیمیایی در اکوسیستم زراعی برنج علیه آفت ساقه خوار، فرومون ها هم از ابزار گران قیمت مدیریت آفات محسوب می شوند. پژوهش حاضر در دو فصل زراعی در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام شد. در این پژوهش پنج تیمار شامل 1-فرومون جنسی با یک تله در هکتار، 2-فرومون جنسی با سه تله در هکتار 3-فرومون جنسی با پنج تله در هکتار 4-فرمون جنسی با هفت تله در هکتار و 5- شاهد (گرانول پاشی با سم دیازینون 10 درصد به مقدار 15 کیلوگرم در هکتار) در مزرعه تحقیقاتی انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که غلظت دو میلی گرم از ماده موثر فرومون جنسی ساقه خوار نواری با 5 تا 7 تله در هکتار، کمترین تعداد جوانه های مرکزی مرده، خوشه های سفید شده، لاروهای شمارش شده و نیز بیشترین عملکرد محصول را به خود اختصاص داد. همچنین در این پژوهش، بیشترین تعداد آلودگی جوانه های مرکزی مرده، خوشه های سفید شده، لاروهای شمارش شده و کمترین میزان عملکرد در تیمارهای یک و سه تله در هکتار مشاهده شد. با توجه به مطالعه حاضر به نظر می رسد کنترل آفت ساقه خوار با استفاده از فرومون جنسی، چشم انداز امیدوارکننده ای را در قالب برنامه مدیریت تلفیقی آفات ایجاد کند.
    کلید واژگان: ساقه خوار نواری برنج, تله فرومونی, مدیریت تلفیقی}
    Farzad Majidi-Shilsar *, Sayed Ali Tabatabaei, Mahdi Jalaeian, Atousa Fahrapour-Haghani, Aliakbar Ebadi, Maryam Khoshkdaman
    Chilo suppressalis, is one of the destructive pests of rice in many rice producing countries, including Iran. Considering the adverse effects of using chemical pesticides in the rice crop ecosystem against striped stem pest, pheromones are also considered as an expensive pest management tool. The present research was conducted in two cropping seasons at Rice Research Institute of Iran, (Rasht). In this research, 5 treatments including: 1- sex pheromone with 1 trap per hectare, 2 - sex pheromone with 3 traps per hectare, 3- sex pheromone with 5 traps per hectare, 4- sex pheromone with 7 traps per hectare and 5- control (spraying granules of 10% Diazinon 15 kg/ha) was applied in the research field. The results of the present study showed that the least dead hearts and infestation of white heads, the number of counted larvae and the highest yield obtained from  using  the concentration of 2 mg of the effective substance of the sex pheromone of striped stem borer with 5 to 7 traps per hectare. Also the highest contamination of dead hearts and white heads, the number larvae and the lowest yield were observed in the treatments of one and three traps per hectar. According the results of the present study, it seems that the control of striped stem borer pest using sex pheromone creates a promising in an integrated pest management program.
    Keywords: integrated management, pheromone trap, Rice Striped Stem Borer}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، مهرداد عمواقلی طبری
    با توجه به مصرف طولانی مدت برخی از حشره کش های شیمیایی برای کنترل ساقه خوارنواری برنج، Chilo suppressalis در شالیزارهای شمال کشور و به منظور جلوگیری از توسعه مقاومت کرم ساقه خوار به آن‏ ها، لزوم بکارگیری حشره کش های جدید نظیر تیوسیکلام هیدروژن اکسالات گرانول 4 درصد (ویبرانت®) در کنترل این آفت ضروری است. تیمارهای آزمایشی در این پژوهش شامل، 1-حشره کش (ویبرانت®) به میزان 10 کیلوگرم در هکتار 2-حشره کش (ویبرانت®) به میزان 5/12 کیلوگرم در هکتار 3-حشره کش (ویبرانت®) به میزان 15 کیلوگرم در هکتار 4-حشره کش دیازینون گرانول 10 درصد به مقدار 15 کیلوگرم در هکتار 5-حشره کش فیپرونیل گرانول 2/0 درصد به میزان 20 کیلوگرم در هکتار 6-تیمار شاهد (آب پاشی) بودند. پژوهش حاضر در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. صفات زیر شامل، درصد جوانه های مرکزی مرده در نسل اول، درصد خوشه های سفید شده در نسل دوم، درصد کارایی حشره کش ها، جمعیت لاروها و عملکرد محصول برنج مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که در بین حشره کش های مورد آزمایش، حشره کش (ویبرانت®) در مقادیر 5/12 و 15 کیلوگرم در هکتار، به طور معنی داری در کنترل ساقه خوار نواری برنج به ترتیب برای نسل های اول و دوم آفت موثر بودند. نتایج این بررسی نشان داد که کمترین آلودگی جوانه های مرکزی مرده (22/5 درصد) و کمترین آلودگی خوشه های سفید شده (33/2 درصد)، بیشترین مرگ و میر لارو (01/86 درصد) و بیشترین عملکرد محصول (83/4020 کیلوگرم در هکتار) در تیمار ویبرانت 4% به مقدار 15 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر بیانگر این است که حشره کش جدید تیوسیکلام هیدروژن اکسالات پتانسیل خوبی در کنترل کرم ساقه خوارنواری برنج دارد و می تواند برای مدیریت تلفیقی ساقه خوار در زیست‏ بوم شالیزار مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: تیوسایکلام هیدروژن اکسالات, گرانول, ساقه خوار نواری, کنترل شیمیایی}
    Farzad Majidi-Shilsar *, Mehrdad Amouoghli-Tabari
    Due to the long-term use of some chemical insecticides to control rice striped stem borer, Chilo suppressalis in rice fields in the north of Iran and in order to prevent the development of stem borer resistance to them, it is necessary to use new insecticides such as thiocyclam hydrogen oxalate granules 4% (Vibrant®) to control this pest. Experimental treatments in this research include, 1- (VibrantR) granule insecticide 4% at the rate of 10 kg/ha. 2- (VibrantR) granule insecticide at the rate of 12.5 kg/ha. 3- (VibrantR) granule insecticide 4% at the rate of 15 Kg/ha. 4- Diazinon granule insecticide 10% at the rate of 15 kg/ha. 5- Fipronil granule insecticide 0.2% at the rate of 20 kg/ha. 6- Control (only watering). The present study was conducted in the form of randomized complete block design with 3 replications. The following characteristics including: the percentage of dead hearts in the first generation, the percentage of white heads in the second generation, the percentage of insecticide efficiency, the population of larvae and the yield of rice were evaluated. The results of this research showed that among the tested insecticides, (Vibrant®) insecticide in amounts of 12.5 and 15 kg per hectare has significant advantage in controlling the rice stem bore for the first and second generations of the pest, respectively. Also, the results of this study showed that the least contamination of dead hearts (5.22%), white heads (2.33%), the highest larval mortality (86.01%) and the highest yield (4020.83 kg/ha.) was observed in the treatment Vibrant 4% in the amount of 15 kg/ha. Therefore, the findings of the present study indicate that the new thiocyclam hydrogen oxalate insecticide has a good potential in controlling rice striped stem borer and can be used for integrated management of stem borer in paddy field ecosystems.
    Keywords: Thiosyclam hydrogen oxalate, granules, strip stem eater, Chemical control}
  • مهدی جلائیان*، آتوسا فرحپور حقانی، فرزاد مجیدی شیل سر، بیژن یعقوبی، مهرداد عمواقلی طبری
    آزولا (Azolla spp.: Salviniaceae) نوعی سرخس آبزی است که با هدف افزایش حاصلخیزی اراضی شالیزاری وارد کشور شد، اما این علف هرز به دلیل شرایط اقلیمی مناسب و فقدان دشمنان طبیعی در زیستگاه جدید، طغیان نمود و به معضلی در زراعت برنج و عاملی مخرب در اکوسیستم های آبی تبدیل شد. در سال های اخیر عامل کنترل بیولوژیک این علف هرز به نام سرخرطومی آزولا (Stenopelmus rufinasus Gyllenhal (Curculionidae وارد شمال ایران شد. در این پژوهش پراکنش جغرافیایی و تراکم فصلی جمعیت سرخرطومی آزولا با نمونه برداری های منظم ماهیانه در شمال کشور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدت زمان لازم برای تکمیل یک نسل در شرایط نیمه صحرایی حدود دو هفته است. لاروها و حشرات کامل هر دو از آزولا تغذیه می کنند. سرخرطومی آزولا در شمال کشور به خوبی پراکنش یافته و مستقر شده است و با تغذیه از آزولا جمعیت آن را در تالاب ها، مانداب های دایمی و شالیزارها کاهش داده است. در مقایسه تراکم جمعیت سرخرطومی در سه منطقه غرب، شرق و مرکز استان گیلان مشخص شد که بیشترین تعداد کل (667 عدد حشره در یک کیلوگرم آزولا) و بیشترین تعداد حشرات بالغ (363 حشره ی بالغ در یک کیلوگرم آزولا) در منطقه مرکزی استان بود. در حالی که تراکم لاروها (397 عدد لارو در یک کیلوگرم آزولا) در منطقه شرقی استان بیشتر از مناطق دیگر بود. در بررسی تراکم جمعیت در شهرستان های مختلف گیلان، بالاترین تراکم کل (2690 لارو و حشره ی کامل در یک کیلوگرم آزولا) و حشرات بالغ (2022 حشره بالغ در یک کیلوگرم آزولا) در شهرستان شفت و بالاترین تراکم لارو (1920 لارو در یک کیلوگرم آزولا) در منطقه رودبنه لاهیجان مشاهده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، تراکم فصلی جمعیت سرخرطومی در بهار و زمستان بالاتر بود که با توجه به شرایط اقلیمی منطقه و حساسیت آزولا به گرما و رطوبت، بدیهی به نظر می رسد. بر اساس یافته های این پژوهش، سرخرطومی آزولا به خوبی در مناطق شمالی کشور گسترش یافته و مستقر شده است.
    کلید واژگان: سرخرطومی, کنترل بیولوژیک, شالیزار, گیلان, مازندران}
    Mahdi Jalaeian *, Atousa Farahpour-Haghani, Farzad Majidi-Shilsar, Bijan Yaghoubi, Mehrdad Amooghli-Tabari
    Azolla (Azolla spp.: Salviniaceae) is an aquatic fern that was introduced to the northern region of Iran with the aim of increasing the fertility of paddy fields, but due to suitable climatic conditions and the absence of natural enemies it became a problem in rice production and a destructive factor in aquatic ecosystems. In recent years, the biological control agent of this weed, Azolla weevil Stenopelmus rufinasus Gyllenhal (Curculionidae), was introduced in northern region of Iran. In this study, geographical distribution and seasonal population density of S. rufinasus in northern Iran were investigated through regular monthly sampling. The results showed that the time required to complete one generation in semi-field conditions is about two weeks. Both larvae and adults feed on Azolla. Azolla weevil is well distributed and established in the north regions of Iran and by feeding on Azolla, it has reduced its population in wetlands, permanent ponds and paddy fields. Comparing the population density of the weevil in three regions of Guilan province, indicated that the highest number of total density (667 insect in 1 kg Azolla) and adult (363 adults in 1 kg Azolla) belong to the central region of the province, while the density of larvae (397 larvae in 1 kg Azolla) in the eastern region of the province was higher than other regions. In the survey of the density in different cities, the highest density of total (2690 adults and larvae in 1 kg Azolla) and adult insects (2022 adults in 1 kg Azolla) was observed in Shaft city and the highest density of larvae (1920 larvae in 1 kg Azolla) was observed in the Rudbane of Lahijan. Based on the obtained results, the population density of the weevil is higher in spring and winter, which is not far from the mind considering the climatic conditions of the region and the sensitivity of Azolla to heat and low humidity. Based on the findings of this survey, the weevil has spread and settled well in the northern regions
    Keywords: weevil, biological control, Paddy Field, Guilan, Mazandaran}
  • کبری تجددی طلب*، مریم حسینی چالشتری، فرزاد مجیدی شیلسر
    هالوژناسیون، کاهش محتوای رطوبت بذر و بسته بندی مناسب از روش های کاربردی هستند که می توانند نقش موثری در حفظ حیات بذر طی دوره انبارمانی داشته باشند. این تحقیق بر اساس آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی به اجرا در آمد. فاکتورها شامل نوع بسته بندی در دو سطح (بسته بندی تک لایه و دو لایه)، هالوژناسیون بذر در چهار سطح (صفر، 3، 6 و 9 گرم به ازای هر کیلو گرم بذر)، محتوای رطوبت شلتوک (بر پایه تر) در سه سطح (7/17-17 درصد،12-11 درصد و 10-9 درصد) و مدت زمان انبارمانی در سه سطح (بدون انبارمانی، شش ماه و یک سال انبارمانی) بودند. نتایج نشان داد پس از یک سال انبارمانی، کمترین درصد جوانه زنی با مقدار 92/47 درصد متعلق به بذر با محتوای رطوبت 7/17-17 درصد بود و بذور با محتوای رطوبت 12-11 و 10-9 درصد، جوانه زنی بالای 97 درصد نشان دادند. شاخص بنیه بذر در بسته بندی دو لایه، پس از شش و یک سال انبارمانی، به ترتیب 82/13 و63/21 درصد و در بسته بندی تک لایه به ترتیب 97/17 و 81/39 درصد کاهش یافت. تیمار با محتوای رطوبت10-9 درصد، هالوژناسیون شده به مقدار 9 گرم به ازای هر کیلو گرم بذر دارای بیشترین درصد جوانه زنی، طول ساقه چه و بنیه بذر بود. علاوه بر آن در بذور غیر هالوژنه ذخیره شده در بسته بندی تک لایه، پس از یکسال انبارمانی، حشره بید غلات (Olivier Sitotroga cerealella) به عنوان آفت مهم شلتوک برنج مشاهده شد. به طور کلی کاهش محتوای رطوبت بذر برنج تا حد10-9 درصد به همراه هالوژناسیون و به کارگیری بسته بندی دو لایه توانست کیفیت بذر را بهتر از سایر تیمارها طی دوره انبارمانی حفظ نماید.
    کلید واژگان: آفات انباری, بسته بندی, حیات بذر, خشک کردن, هالوژناسیون}
    Kobra Tajaddodi Talab *, Maryam Hosseini Chaleshtori, Farzad Majidi Shilsar
    Halogenation, seed moisture content (MC) reduction and suitable packaging are the practical methods that could have positive effect on retaining the seed viability during storage. This study was carried out by the factorial experiment based on Randomized Complete Block Design. Factors included type of the packaging at two levels (single layer and double layer packaging), seed halogenations at four levels (0, 3, 6, and 9 gram per kilogram seed), paddy moisture content (wet basis) at three levels (17-17.7%, 11-12% and 9-10%) and storage durations at three levels (without storage, six months and one year storage). The results showed that after one year storage, the lowest germination percentage with 47.92% was belonging to seed with MC of 17-17.7% and the germination of seeds with MC of 11-12% and 9-10% was above 97%. Vigor index of seed in double layer packaging after 6 and 12 months decreased by 13.82 and 21.63 percent, and in single layer packaging, it decreased by 17.97 and 39.81 percent, respectively. Treatment with MC of 9-10%, halogenated with 9 gram per kilogram seed had the highest germination percentage, pedicle length and seed vigor. In addition, Sitotroga cerealella was observed as an important paddy insect in non-halogenated seeds, packed in the single layer packaging after one year storage. Generally, MC reduction of rice seed to 9-10% along with halogenation and the use of double layer packaging were able to maintain seed quality better than the other treatments during storage.
    Keywords: Storage pests, packaging, Seed longevity, Drying, halogenation}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، حسن شکری واحد
    استفاده از کود پتاسیمی به همراه کود نیترونی می تواند در بازیابی آسیب های گیاه برنج در هنگام حمله کرم ساقه خوار مفید باشد که در نهایت منجر به کاهش مصرف حشره کش های شیمیایی در شالیزار می شود. این پژوهش در مرحله رویشی گیاه و نسل اول آفت روی برنج رقم هاشمی انجام شد. برای انجام آزمایش از تیمارهایی به شرح زیر استفاده شد: T0= بدون استفاده از کود نیتروژنی و پتاسیمی (شاهد)،T1 =مصرف 100 کیلوگرم کود اوره+100 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم،T2 =مصرف 130 کیلوگرم کود اوره+150 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم،T3 =مصرف 163 کیلوگرم کود اوره+200 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم،T4 =مصرف 195 کیلوگرم کود اوره+250 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم. نتایج نشان داد که مناسب ترین مقدار کودی ترکیب کودهای نیتروژنی و پتاسیمی به ترتیب 130 و 150 کیلوگرم در هکتار به صورت تقسیط در دو مرحله می تواند خسارت کرم ساقه خوار نواری برنج را در نسل اول و در مرحله رویشی گیاه برنج جبران نموده و حتی منجر به افزایش عملکرد آن نسبت به تیمار شاهد شود. همچنین، رابطه رگرسیونی بین جوانه های مرکزی مرده و میزان عملکرد محصول برنج ناشی از تیمارهای کودی طی دو سال پژوهش نشان داد که با کاهش درصد آلودگی جوانه های مرکزی در نسل اول، میزان عملکرد محصول در تیمارهای مورد آزمایش روند افزایشی داشت. بنابراین، موفقیت در مدیریت ساقه خوار نیازمند توسعه روش های بهینه برای جبران خسارت و افزایش تولید برنج می باشد.
    کلید واژگان: برنج, جبران, جوانه مرکزی مرده, کنترل به زراعی, کود شیمیایی}
    F. Majidi-Shilsar *, H. Shokrivahed
    The use of potassium fertilizer along with nitrogen fertilizer can be useful in recovering the damages of the rice plant during the attack of the stem borer, which ultimately leads to the reduction of the use of chemical insecticides in the paddy field. This research was carried out in the vegetative phase of the plant and the first generation of the pest on Hashemi cultivar rice. The following treatments were used for the experiment: T0=without the use of nitrogen and potassium fertilizer (control), T1=consumption of 46 kg of pure nitrogen per hectare with 50 kg of pure potassium oxide per hectare (100 kg of urea fertilizer+100 kg of fertilizer Potassium sulfate), T2=Consumption of 60 kg of pure nitrogen per hectare with 75 kg of pure potassium oxide per hectare (130 kg of urea fertilizer+150 kg of potassium sulfate fertilizer), T3=Consumption of 75 kg of nitrogen per 100 kg of nitrogen per hectare pure per hectare (163 kg of urea fertilizer+200 kg of potassium sulfate fertilizer) and T4=consumption of 90 kg of pure nitrogen per hectare with 125 kg of pure potassium oxide per hectare (195 kg of urea fertilizer+25 kg of sulfate fertilizer). The results showed that the most appropriate amount of fertilizer to compensate for the damage caused by the rice stem borer is the combination of nitrogen and potassium fertilizers, respectively 130 and 150 kg per hectare in two stages in the form of division and during the growth stage of the rice plant and in addition to compensation, it leads to an increase in its yield compared to the control treatment. Also, the regression relationship between dead hearts and rice crop yield due to fertilizer treatments during two years of research showed that with decreasing the percentage of dead hearts contamination in the first generation, crop yield in the treated treatments had an increasing trend. Therefore, success in stem borer management requires the development of optimal methods to compensate the damage and increase rice production.
    Keywords: Agronomic control, Chemical fertilizer, Compensation, Dead hearts, rice}
  • مریم خشکدامن، وحید خسروی، علی اکبر عبادی*، حدیث شهبازی، فرزاد مجیدی شیل سر
    بیماری سوختگی غلاف برگ برنج ناشی از قارچ Rhizoctonia solani AG1- IA یکی از بیماری های مهم برنج از لحاظ اقتصادی در دنیا می باشد. این بیماری به کمک قارچ کش ها کنترل می شود و تا کنون هیچ رقم مقاوم برای این بیماری معرفی نشده است. به منظور جلوگیری از بروز مقاومت در سویه های بیمارگر قارچ نسبت به قارچ کش ها، معرفی قارچ کش های جدید با نقاط اثر متفاوت و متعلق به گروه های مختلف، از ضروریات مدیریت تلفیقی بیماری می باشد. بنابراین، در تحقیق حاضر کارایی قارچ کش تیفلوزامید (Thifluzamide 24% SC) در کنترل بیماری سوختگی غلاف برگ برنج در شمال ایران ارزیابی و با کارایی قارچ کش های ناتیوو و تیلت مقایسه شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزارع موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت و آمل در سال 1398 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل نوع قارچ کش در هفت سطح (تیفلوزامید در مقادیر 200، 250، 300 و 350 میلی لیتر در هکتار به همراه قارچ کش های ناتیوو و تیلت و بدون استفاده از قارچ کش به عنوان شاهد) و دفعات سم پاشی در دو سطح (یک بار 24 ساعت بعد از مایه زنی مصنوعی بوته ها با عامل بیماری و دو بار 24 ساعت و 15 روز پس از مایه زنی مصنوعی بوته ها با عامل بیماری) بودند. صفات اندازه گیری شده نیز شامل شدت و وقوع بیماری سوختگی غلاف برگ و عملکرد محصول بود. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که برای کنترل بیماری سوختگی غلاف برگ برنج در استان های گیلان و مازندران، یک بار سم پاشی مزرعه با قارچ کش تیفلوزامید با غلظت 300 میلی لیتر در هکتار ضروری است، اما در صورت فراهم بودن شرایط برای توسعه و تشدید بیماری، تکرار سم پاشی به فاصله 15 روز بعد از سم پاشی اول توصیه می شود. همچنین برای جلوگیری از بروز مقاومت در مقابل قارچ کش ها و نیز استفاده تناوبی از آن ها، می توان از قارچ کش های ناتیوو و یا تیلت در تناوب با قارچ کش تیفلوزامید استفاده کرد.
    کلید واژگان: بیمارگر, قارچ کش تیفلوزامید, مدیریت بیماری, Rhizoctonia solani}
    Maryam Khoshkdaman, Vahid Khosravi, Aliakbar Ebadi *, Hadis Shahbazi, Farzad Majidi-Shilsar
    Sheath blight disease of rice caused by Rhizoctonia solani AG-1 IA has been recognized as an economically significant disease. No resistant cultivar has been reported so far, and rice ShB management has been mainly leaning on chemical fungicide applications. To prevent resistance to fungicides in pathogenic fungal strains, introducing new fungicides with different effect points and belongs to other groups is essential for integrated disease management. Thus, in 2019, the efficacy of the fungicide Thiflozamide 24% SC was studied on control of rice sheath blight disease in the north of Iran. A research project were designed with a randomized complete block design in three replications and 14 treatments by Thifluzamide, Nativo and Tilt fungicides. Six spray treatments were performed in one step, 24 hours after plant infestation with the casual agent. Another six spray  treatments were performed in two steps, 24 hours and 15 days after plant infestation with the casual agent. Eventually, the efficacy of treatments on relative lesion height (RLH), incidence, and grain yield were surveyed. Data were subjected to the analysis of variance (SAS, 2003). Means among the treatments were compared based on Tukey’s test at the 0.05 probability level. The results showed that one spraying step with Thifluzamide 24% SC fungicide (300 ml/ha dosage) is recommended for Guilan and Mazandaran provinces. If the conditions are suitable for the disease development, it is necessary to repeat the spraying with Thifluzamide 24% SC fungicide (300 ml/ha dosage) 15 days after the first spraying. In order to prevent the possibility of resistance, Nativo and Tilt fungicides are suggested as an alternative or intermittent use of Thifluzamide fungicide.
    Keywords: Disease management, Pathogen, Rhizoctonia solani, Thifluzamide fungicide}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، حسن شکری واحد، مریم حسینی چالشتری، مریم خشکدامن
    در زراعت برنج عوامل زنده شامل حشرات و عوامل بیمارگر گیاهی، علف های هرز و گیاهان انگل و همچنین عوامل غیرزنده مانند کاهش یا افزایش دما و رطوبت، کمبود یا بیش بود عناصر غذایی، تغییرات pH خاک، افزایش گازهای گلخانه ای، مصرف آفتکش های شیمیایی و گرم شدن هوای کره زمین ناشی از تغییرات اقلیمی از مهم ترین تهدیدات تولید برنج هستند. علاوه بر عوامل زیست بومی که موجب خسارت های مستمر بر گیاه برنج می شوند، تعداد مهمی از عوامل زنده در مناطق مختلف برنج کاری وجود دارند که می توانند در کوتاه ترین زمان ممکن در محیط منتشر شده و با ایجاد اپیدمی، خسارات غیرقابل جبرانی را تحمیل نمایند. از این رو با رعایت دستورالعمل های فنی و توصیه های ترویجی و نیز با رعایت اصول صحیح تغذیه گیاهی می توان به تولید نشاهای قوی و رشد بهتر گیاه، افزایش استحکام ساقه، کاهش مصرف سموم شیمیایی، افزایش تحمل برنج در برابر آفات و بیماری ها، زودرسی برنج، کاهش آلودگی منابع آب، خاک، افزایش عملکرد در واحد سطح و بهبود کیفیت دانه برنج سفید و در نتیجه بهبود سلامت برنج تولیدی دست یافت.
    کلید واژگان: آفات, بیماری, علف های هرز, عوامل خسارت زا}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، علیرضا ترنگ، مریم حسینی، مهرزاد الله قلی پور، مریم خشک دامن

    کرم ساقه خوار نواری برنج Chilo suppressalis Walker (Lep.: Pyralidae) به عنوان مهم ترین آفت در شالیزارهای شمال کشور محسوب می شود و قادر است سالانه خسارت زیادی به گیاه برنج وارد نماید. در حال حاضر، استفاده از آفت کش های شیمیایی یکی از متداول ترین روش های کنترل این آفت می باشد؛ اما به دلیل مسایل و مشکلات زیست محیطی ناشی از آن ها در اکوسیستم زراعی برنج ناگزیر باید به دنبال روش های سالم تر از جمله استفاده از ارقام یا لاین های مقاوم یا متحمل به کرم ساقه خوار نواری برنج گام برداشت. پژوهش حاضر به منظور دستیابی به ارقام و لاین (های) مقاوم یا متحمل به خسارت کرم ساقه خوار نواری برنج  با بررسی بذرهای 20 لاین و رقم امید بخش برنج، انجام شد. بدین منظور آزمایشی در قالب طرح بلوک‏ کامل تصادفی با 20 تیمار و در سه تکرار در شرایط مزرعه در موسسه تحقیقات برنج کشور، رشت، در دو مرحله رویشی و زایشی گیاه برنج نسبت به کرم ساقه خوار مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که تمام 20 رقم و لاین های مورد آزمایش در نسل اول کرم ساقه خوار نواری برنج و بر اساس سیستم ارزیابی استاندارد برنج (ایری) با آلودگی جوانه های مرکزی مرده بین 29/15 تا 85/21 درصد و در گروه نسبتا مقاوم قرار گرفتند (درجه 5). همچنین، در نسل دوم آفت با تعیین آلودگی در خوشه های سفید شده، لاین 4 در گروه مقاوم و ارقام و لاین های ردیف های 2، 4، 5، 7، 13،11، 14، 15 و 18 با بیشترین آلودگی به کرم ساقه خوار، در گروه نسبتا مقاوم قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ارقام و لاین های در ردیف 1، 3، 6، 8، 9، 12، 16 و 19 نسبت به کرم ساقه خوار نواری در گروه نسبتا حساس گروه بندی شدند. همچنین، رقم گوهر با بیشترین آلودگی خوشه های سفید شده در مرحله زایشی گیاه برنج با 28/31 درصد، در گروه حساس قرار گرفت؛ بنابراین، در پژوهش حاضر لاین 5 ردیف 11، لاین 14 ردیف 10 و لاین 37 ردیف 17 برای انجام برنامه های اصلاحی و مدیریت تلفیقی کرم ساقه خوار نواری برنج معرفی شدند.

    کلید واژگان: آفت, خوشه های سفید شده, مدیریت تلفیقی, مرگ جوانه های مرکزی}
    F. Majidi Shilsar *, A. Tarang, M. Hosseinichaleshtari, M. Alagholipour, M. Khoshkdaman

    Rice striped stem borer, Chilo suppressalis Walker (Lep.: Pyralidae) is considered as the most important pest in paddy fields in north of Iran and causes severe damages to rice cultivation. Currently, the use of chemical insecticides is the most common practice in controlling this pest. However, considering environmental problems, it is advisable to look for alternative methods, including the use of resistant or tolerant cultivars to rice striped stem borer. Thus in the current study 20 lines and cultivars of rice were considered. The results indicated that all 20 cultivars and lines tested in the first generation of rice striped stem borer showed dead hearts ranging from 15.29 to 21. 85% based on the standard evaluation system of rice (IRRI) and relatively stood in resistant group (Scale 5). In the second generation of the pest the infection symptom of white heads clusters depicted that the line number 4 was in the resistant group, and lines 2, 4, 5, 7, 13, 11, 14, 15 and 18 in relatively resistant group. The results of this study showed that cultivars and lines of 1, 3, 6, 8, 9, 12, 16 and 19 are grouped in a relatively sensitive group to rice striped stem borer. Our study also showed that the Gohar cultivar with 31.28% white heads in reproductive stage was placed in the sensitive group. Therefore, in the present study, line 5 (row 11(, line 14 (row 10) and line 37 (row 17) are recommended for breeding and integrated management programs for rice striped stem borer.

    Keywords: Pest, White heads, Integrated management, Dead hearts}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، روح الله یوسفی، مریم حسینی چالشتری

    حلزون ها و لیسک ها می توانند همه ی محصولات زراعی و باغی را بخورند و بیشترین آسیب را در هنگام استقرار محصول و ابتدای رشد در بهار و پاییز وارد کنند. این آسیب در شرایط خنک و مرطوب شدیدتر است و باعث کندن شدن رشد محصول یا از بین رفتن آن می شوند. شکی نیست که حلزون و لیسک (راب) بدترین دشمن گیاهان در بسیاری از نقاط جهان و از جمله ایران هستند. آن ها به طور معمول در روز در بقایای گیاهی پوسیده یا خاک پنهان می شوند و شب هنگام زیر پوشش گیاهی، زیر سنگ، زیر گلدان های حاوی گیاه و هزار مخفی گاه دیگر ظاهر و در شب تغذیه می کنند. در مناطق شمال ایران همه ساله این جانوران به محصولات کشت دوم پس از برداشت برنج خسارت زیادی را به کشاورزان تحمیل می کنند، به طوری که در بعضی موارد کشاورزان به کشت مجدد محصولات خود اقدام می نمایند و از این لحاظ مجبور به پرداخت هزینه اضافی خواهند شد. از آنجایی که اکثر این جانوران وابستگی زیادی به رطوبت دارند، خسارت این آفات در مناطق و محیط های مرطوب بیشتر و مهم تر است. بهترین راهبرد برای مدیریت این آفات درکشت دوم بعد از برنج یا باغ، تلفیقی از روش های زراعی، مکانیکی، بیولوژیک و شیمیایی می باشد.

    کلید واژگان: جانور, حلزون, شالیزار, کلزا, لیسک}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*
    حلزون های آبزی جانورانی هستند که هرساله به محصولات زراعی از جمله به مزارع برنج خسارت زیادی را تحمیل می کنند. به طوری که در بعضی موارد شالی کاران اقدام به کشت مجدد محصول خود می نمایند و از این لحاظ مجبور به پرداخت هزینه اضافی می شوند. در همین راستا، تعدادی از نمونه های حلزون در سال های 1398و 1399 از مزارع برنج شهرستان های انزلی، لنگرود، لاهیجان، شفت و رشت جمع آوری و جهت شناسایی به موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور ارسال شد. در ادامه سه گونه حلزون با نام علمی Lymnaea palustris Müller، Lymnaea truncatula Müllerو Physa acuta Draparnaud شناسایی شدند. مدیریت حلزون بر اساس روش های پیشگیرانه و اصلاحی با تاکید بر اقدامات زراعی و مکانیکی می باشد. استفاده از حلزون کش ها برای آخرین اقدام برای کنترل آن ها است. زمان کاشت دوره حساسیت به آسیب حلزون را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد. نشاهای مسن تر (30 روزه) نسبت به نشاهای جوان (20 روزه) تحمل بیشتری داشته و آسیب کمتری به حلزون از خود نشان می دهند. کاهش ارتفاع آب و زه کشی مزارع برنج باعث فرار حلزون ها می شود. همچنین با استفاده از روش مکانیکی (جمع آوری با دست) می توان جمعیت حلزون را کاهش داد. در جمعیت های پایین آفت، اگر روش های زراعی و مکانیکی موثر مواقع نشد، حلزون ها را می توان با دوز پایین حلزون کش کنترل نمود. از طرف دیگر، در تراکم بالای جمعیت و پرخطر باید تلفیقی از روش های زراعی، مکانیکی، بیولوژیک و شیمیایی به کار گرفت. در صورت استفاده از حلزون کش، دوز 5/0 کیلوگرم در هکتار توصیه می شود.
    کلید واژگان: حلزون, خسارت, مزارع برنج, کنترل حلزون در شالیزار}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، مهرزاد الله قلی پور

    هدف از این مطالعه شناسایی لاین ها(ژنوتیپ های) برنج مقاوم به ساقه خوار نواری برنج و تعیین خصوصیات گیاهی مرتبط با مقاومت است. در این پژوهش از مجموع 63 لاین برنج در طول سال های1396-1395تحت شرایط آلودگی طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفت. این لاین ها دارای تغییرات قابل توجهی در ارتفاع گیاه (149-39/84 سانتی متر)، قطر ساقه (3/6-7/3 میلی متر)، طول خوشه (9/32-1/21سانتی متر)، تعداد لارو (50/69-83/3 عدد)، دوره رشد (138-108روز)، درصد خوشه های سفید شده (72/11-11/1 درصد) و عملکرد دانه (2/8-7/3 تن در هکتار) در ارتباط با آفت مذکور از خود نشان دادند. نتایج نشان داد که درصد آلودگی خوشه های سفیدشده به طور معنی داری با ارتفاع گیاه، قطر ساقه و طول خوشه رابطه دارد.همچنین کاهش عملکرد دانه با افزایش قطر ساقه، افزایش آلودگی و سفید شده خوشه ها ارتباط معنی داری وجود داشت. تجزیه خوشه ای بر اساس ویژگی های مورفولوژیکی مورد مطالعه نشان داد که تمام ژنوتیپ ها به سه گروه تقسیم شدند. به طوری که، ژنوتیپ های 8، 26 و 29 به ترتیب در کلاس هایA، B و C قرار گرفتند. در میان تمام ژنوتیپ ها، لاین گروه سوم (کلاس C) می تواند به عنوان ژنوتیپ هایی برای برنامه های اصلاحی برای دستیابی به ارقام برنج جدید متحمل به کرم ساقه خوار نواری استفاده شوند.

    کلید واژگان: مدیریت تلفیقی, برنج, ساقه خوارنواری, مقاومت}
    Farzad Majidi-Shilsar *, Meherzad Allagholipour

    The objective of this study was to identify rice lines (genotypes) resistant to striped stem borer and to determine plant characteristics associated with resistance. In this research, a total of 63 rice lines were evaluated in the field under natural infestation conditions during 2016- 2017. The lines exhibited considerable variation for plant height (84.30-149 cm), stem diameter (3.7-6.3 mm), panicle length (21.1-32.9 cm), number of larvae (3.83-69.50), growth period (108-138 days), white heads infestation (1.11-11.72 %) and grain yield (3.7-8.2t.ha-1)in relation to the mentioned pest. The results showed that the white heads infestation percent had significantly correlated with plant height stem diameter and panicle length. And also, there was a significantly correlated the decrease of grain yield by increasing the stem diameter, more infestation and white heads. The cluster analysis based on the studied morphological characteristics showed that all genotypes were classified into three groups. So that, 8, 26 and 29 genotypes was located in A, B and C classes, respectively. Among all the genotypes, the lines of the third group (Class C) can be used as a source for breeding programs to achieve the new rice cultivars which is to be tolerant to rice striped stem borer pest.

    Keywords: Integrated Management, Rice, Striped stem borer, resistant}
  • روح الله یوسفی*، مریم حسینی چالشتری، علی اکبر عبادی، کبری تجددی طلب، محمدرضا یزدانی، فرزاد مجیدی شیل سر، حسن شکری واحد، مهرزاد الله قلی پور، مهدی جلائیان، محمد ربیعی، فاطمه علیپور، فاطمه فرح دهر، آتوسا فرحپور حقانی، مریم خشکدامن، فرزین پورامیر

    با توجه به سطح زیرکشت زراعت برنج در استان های شمالی کشور (حدود 450 هزار هکتار) لزوم بهره برداری بهینه به منظور تولید محصولات کشاورزی و افزایش تولیدات ملی امری ضروری است. یکی از راهکارهای اساسی برای افزایش تولید و درآمد کشاورزان ضمن حفظ پایداری تولید برنج، توسعه کشت دوم بعد از برداشت برنج است. با وجود اهمیت حیاتی کشت دوم در اراضی شالیزاری، سطح وسیعی از این اراضی به دلایل متعدد زراعی، اقتصادی و اجتماعی به صورت نکاشت باقی می ماند. با توجه به اینکه در شرایط کنونی امکان تامین علوفه مورد نیاز دامداری ها به دلیل هزینه بالای حمل و نقل و واردات تا حد زیادی با مشکلات عدیده ای همراه است، توسعه کشت گیاهان علوفه-ای یک ساله در شالیزارهای برنج می تواند راهکاری مفید باشد. از جمله این محصولات علوفه ای تریتیکاله می باشد. تریتیکاله می تواند به عنوان جایگزینی مناسب جهت استفاده از پتانسیل ها و ظرفیت های موجود در کشور برای تامین کسری بخشی از علوفه مورد نیاز مورد توجه جدی قرار گیرد. ضمن آن که بازاریابی و سودآوری اقتصادی این محصول نیز دارای اهمیت فوق العاده ای در تداوم و گسترش سطح زیر کشت این محصول می باشد. کشت این گیاه علاوه بر تامین علوفه، با تقویم زراعی برنج کمترین تداخل را داشته و می تواند به عنوان کشت دوم در تناوب با برنج توصیه شود. به منظور هدایت و راهبری یکنواخت در جهت مدیریت مزرعه و استفاده اصولی و فنی از ابزارهای تولید، دستورالعمل تولید تریتیکاله به عنوان کشت دوم در اراضی شالیزاری بعد از برنج که حاوی نحوه اجرا در مراحل مختلف تولید می-باشد، تهیه شده است

    کلید واژگان: برنج, تریتیکاله, شالیزار, کشت دوم}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*

    یکی از مخرب-ترین آفات پروانه ای برنج، کرم ساقه خوار نواری برنج (Chilo suppressalis) (Lepidoptera: Pyralidae) است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر نسبی فرمولاسیون سازگار با محیط زیست قارچ بیمارگر بووریا باسیانا Beauveria bassianبا تراکم 108 کنیدیوم در میلی لیتر، گرانول دیازینون 15 کیلوگرم در هکتار و گرانول فیپرونیل 20 کیلوگرم در هکتار، برای مدیریت پایدار آفت ساقه خوار انجام شد. قارچBeauveria bassiana یکی از دشمنان طبیعی کرم ساقه خوار نواری در مزارع برنج است. در طی آزمایش، درصد مرگ و میر، آلودگی جوانه های مرکزی مرده و خوشه های سفید شده در مراحل رویشی و زایشی پس از اعمال سمپاشی در فواصل زمان های مختلف، 2 روز، 7 روز ، 14 روز و 21 روز اندازه گیری شدند. تمام تیمارها به طور معنی داری با توجه به شیوه عمل آنها باعث کاهش جمعیت لارو های ساقه خوار نواری برنج در مقایسه با شاهد شد. بدین منظور نتیجه گیری شد که حداکثر مرگ و میر آفت ساقه خوار با استفاده از بکارگیری توام قارچ بووریا باسیانا و حشره کش دیازینون گرانول پس از 21 روز به ترتیب (29/59 ٪) و (56/73 ٪) در نسل های اول و دوم آفت بدست آمد. در این مطالعه، پایین ترین میزان آلودگی جوانه مرکزی مرده و خوشه های سفیده 57/0 و 1 ٪ به ترتیب در تیمارهای قارچ بووریا باسیانا و حشره کش دیازینون گرانول بعد از روز 21 بود. در این تحقیق، بیشترین آلودگی جوانه های مرکزی مرده و خوشه های سفید شده ، ایجاد شده در تیمار شاهد با 10 و 67/11 درصد مشاهده شد. بنابراین، یافته های فوق نشان داد که ترکیب قارچ بووریا و حشره کش دیازینون می توانند به طور موفقیت آمیزی در برنامه مدیریت تلفیقی آفت ساقه خوار نواری برنج استفاده شود.

    کلید واژگان: بخش گیاهپزشکی موسسه تحقیقات برنج کشور- سازمان تحقیقات, آموزش و ترویج کشاورزی}
    F. Majidi, Shilsar*

    One of the most devastating pests of rice is the lepidopteran insect striped stem borer (SSB) (Chilo suppressalis</em>) (Lepidoptera: Pyralidae). Present investigation was carried out to evaluate the relative efficacy of ecofriendly formulation of Beauveria bassiana ( 1×108 conidia/ml, Diazinon granule 15 kg/ha. and Fipronil granule 20 kg/ha.) for sustainable management of Chilo suppressalis. The fungus Beauveria bassiana is one of natural enemies of the striped stem borer, Chilo suppressalis in the rice fields. During the treatments, precent mortality, infestation of Dead heart and White heads both in vegetative and reproductive stages was observed after spray application at different times intervals i.e., 2 DAT, 7 DAT, 14 DAT and 21 DAT. All the treatments significantly reduced population of Chilo suppressalis larvae compared to control due to their mode of action. It was concluded that maximum mortality (59.29%) and (74.56%) of Chilo suppressalis were achieved with combined application fo B. bassiana both Diazinon insecticide after 21th day of application both fisrt and second generation of insect pest, respectively. In this study, The lowest infestation Dead heart and White heads 0.57 and 1%  observed in treatments Beauveria bassian and Diazinon granular after 21th day, respectively. In this research, the highest infection is created dead hearts and white heads rice was observed in the control treatment 10 and 11.67%. Therfore, the above findings showed the these combinations can be successfully can be used in rice IPM programs for Chilo suppressalis.

    Keywords: Chilo suppressalis, Dead haerts, Fungus, Infection, Mortality, Rice, White heads}
  • فرزاد مجیدی شیل سر
    کرم ساقه خوار نواری برنج از آفات مهم برنج در استان ها ی شمالی کشور محسوب می شود، که در تمام مراحل رشد گیاه از خزانه تا مزرعه، روی گیاه برنج دیده می شود و خسارت هایی را از جنبه کیفی و کمی به محصول برنج وارد می کند. امروزه با گسترش مشکلات ناشی از اجرای کنترل شیمیایی، دیگر روش های مدیریت آفات به ویژه کنترل بیولوژیک از جایگاهی خاص در زراعت برنج برخوردار می باشند. بر همین اساس، تحقیق حاضر به منظور مطالعه نقش موثر یکی از عوامل کنترل بیولوژیک (زنبور تریکوگراما) در مقایسه با سایر روش های کنترل مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، تاثیر پنج تیمار مختلف شامل کنترل بیولوژیک سه، دو و یک ساله، کنترل شیمیایی وکنترل زراعی به منظور کاهش جمعیت کرم ساقه خوار نواری برنج در شالیزار های استان گیلان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که نوسان های جمعیت کرم ساقه خوار نواری در تیمار بیولوژیک سه ساله، روند کاهشی و جمعیت دشمنان طبیعی آن روند افزایشی داشته است. علاوه براین، نتایج این تحقیق بیانگر آن است که میانگین تعداد دشمنان طبیعی جمع آوری شده در طول فصل زراعی درکنترل بیولوژیک سه، دو و یک ساله، زراعی و شیمیایی به ترتیب 679،589،469، 447 و 396 عدد بود. این مطالعه همچنین نشان داد که همه ی تیمار ها به لحاظ سطح عملکردی با یکدیگر اختلاف معنی داری داشتند. بیشترین عملکرد در روش های کنترل بیوژیک سه ساله و شیمیایی به ترتیب 3677 و3650 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. براساس نتایج به دست آمده، رهاسازی دوبار زنبور تریکوگراما در هر نسل کرم ساقه خوار نواری برنج و طی سه سال متوالی، بیشترین تاثیر را نسبت به سایر روش های مورد استفاده در کنترل کرم ساقه خوار نواری برنج در شالیزار داشت.
    کلید واژگان: کرم ساقه خوارنواری برنج, کنترل بیولوژیک, کنترل زراعی, کنترل شیمیایی, دشمنان طبیعی}
    F. Majidi-Shilsar
    The striped stem borer is a serious pest of rice in the northern provinces of Iran, which is found in all stages of its growth from nursery to paddy field. It causes qualitative and quantitative damage on rice. Nowday, with the expansion the development of problems due to chemical control, other methods of pests management especially biological controlhas a special place in agriculture is rice. Accordingly, in order to study one factor affecting the role of biological control agents (Tricogramma) compared to other control methods. In this research,five different treatments, including biological control three, two and one-year-old, chemical control and cultural controlto reduce the population of rice striped stem borerin two city of Guilan province were evaluated in paddy fields. The results showed that rice striped stem borer population flactuations in three-year of biological control had a decreasing trend and its natural enemies population hadan increasing trend.Furthermore, results of this study indicated that the average number of natural enemies collected during the season in biological control of three, two and one year old, cultural and chemical controls, 679, 589, 469, 447 and 396 number was, respectively. This study also showedthat all treatments in terms of yield levels had significantly different from each other. The highest yield on three-year biological and chemical control methods was observed. 3677 and 3650 kg per hectare, respectively.Based on the results obtained, two time release of Trichogramma in each generation of rice striped stem borer and during three consecutive years,hadthe highest effective compared to other methods used in the control of rice striped stem borer in paddy field.
    Keywords: Chilo suppressalis, Biological control, Cultural control, Chemical control, Natural enemies}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*
    کرم ساقه خوار نواری برنج مهم ترین حشره ای است که به برنج خسارت می زند.کمی کردن خسارت و کاهش عملکرد ناشی از این آفت، مدیریت کنترل آن را آسان می کند. برای تعیین خسارت کرم ساقه خوار نواری برنج روی رقم بومی (رقم هاشمی) آزمایشی در سال 1390 در موسسه تحقیقات برنج کشور انجام شد. خسارت آفت مذکور در مزرعه با ایجاد علائم جوانه های مرکزی مرده و خوشه های سفیدشده مشخص شد و ارتباط بین تغذیه، خسارت و کاهش عملکرد برنج ارزیابی شد. این تحقیق درقالب طرح بلوک کامل تصادفی با 7 تیمار و 3 تکرار با آلوده سازی مصنوعی با استفاده از دسته های تخم آفت در قفس هایی با ابعاد 2×1×2 (ارتفاع ×عرض× طول) متر انجام شد. تیمار ها شامل آلوده سازی در مرحله ی رویشی گیاه برنج با نصب یک، سه و پنج دسته تخم (50 - 45عددی) روی پهنک برگ و در مرحله ی زایشی با همان تراکم روی غلاف برگ انجام شد. شاهد در کنار سایر تیمارها انتخاب شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در مرحله ی رویشی گیاه برنج، تیمار پنج دسته تخم، بیشترین آلودگی در مرحله ی رویشی با 9/44 درصد جوانه های مرکزی مرده و با سطح عملکرد 3828 کیلوگرم در هکتار و با کاهش عملکرد 6/17 درصد نسبت به شاهد بوده است. همچنین در مرحله ی زایشی گیاه برنج، تیمار پنج دسته تخم، پائین ترین سطح عملکرد با 3492/48 کیلوگرم درهکتار را نشان داد. در تیمار مذکور آلودگی خوشه های سفید شده با بیشترین مقدار (16/88درصد) و با بیشترین کاهش عملکردی برابر4/14 درصد نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد. در ضمن سطح عملکرد تیمار شاهد 4080 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد که به ازای یک درصد آلودگی جوانه های مرکزی مرده تا 30 کیلوگرم و همچنین به ازای یک درصد خوشه های سفید شده تا50 کیلوگرم عملکرد ناشی از تغذیه آفت ساقه خوار کاهش داشت.
    کلید واژگان: کرم ساقه خوار نواری برنج, خسارت, جوانه های مرکزی مرده, خوشه های سفید}
    F. Majidi, Shilsar*
    Rice striped stem borer (RSSB) is the most important insect damaging rice crops. The quantification of damages and yield loss caused by this pest is crucial in IPM. In order to determine rice striped stem borer damages on native varieties of Hashemi، experiments were conducted at the Rice Research Institute in 2011. The pest damages could be found in the form of dead hearts and white heads. The relationship between nutrition، damages and rice yield losses were also assessed. This study was carried out in a randomized complete block design with 7 treatments and 3 replications of artificially contaminated rice with eggs masses in cages with dimensions of 2×1×2 m (height × width× length). Treatments were performed at vegetative stage of rice by installing one، three and five egg masses (45-50 numbers) on the leaf blade and in the reproductive stage on leaf sheath with similar density. A control was considered alongside treatments. The results of this study showed that in the vegetative stage of rice plants، five eggs masses treatments caused infection with 9. 44 percent of dead hearts with 3828 kg per hectare and 6. 17 percent yield loss it compared to the control. Also in the reproductive stage، this treatment showed the lowest yield level with 3492. 48 kg per hectare. In the above mentioned treatments، the greatest amount of white heads with 16. 88 percent، and grain yield crop loss by 14. 4 percent was observed as compared to the control. The yield of the control was 4080 kg per hectare. The results showed that for one percentage of dead hearts contamination up to 30 kg and for one percentage of white heads up to 50 kg of yield loss was observed by stem borer infestation.
    Keywords: Rice striped stem borer, Damage, Dead hearts, White heads}
  • منصور افشار محمدیان*، سارا اسمعیلی، زهرا الماسی، فاطمه شکیب، فرزاد مجیدی شیل سر، حسن شکری واحد، علیرضا علی اکبر، محمد شکرزاده لموکی
    به منظور بررسی اثر آفتکش های مختلف بر محتوای پروتئین و برخی عناصر معدنی در ارقام محلی و اصلاح شده ی برنج، سه آفت کش دیازینون (حشره کش)، بوتاکلر (علف کش) و تری سیکلازول (قارچ کش) که به طور معمول در مزارع برنج ایران استفاده می شود، انتخاب و آزمایش در شرایط مزرعه در قالب طرح فاکتوریل با بلوک های کاملا تصادفی در کرت های کاملا مجزا در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که اثر آفتکش های مختلف بر محتوای پروتئین کل و میزان عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در دانه ی قهوه ای و سفید ارقام هاشمی و خزر اختلاف معنی داری نداشت، در حالی که در رقم اصلاح شده ی گوهر اختلاف معنی داری را در میزان نیتروژن برای علف کش بوتاکلر در دانه ی قهوه ای و سفید، و برای قارچ کش تری سیکلازول در دانه ی قهوه ای در سطح 1 درصد نشان داد. میزان فسفر نیز در دانه ی قهوه ای برای دو آفت کش بوتاکلر و تری سیکلازول در سطح 5 درصد و برای حشره کش دیازینون در سطح 1 درصد اختلاف معنی داری داشت. همچنین محتوای پروتئین کل دانه ی قهوه ای کاهش چشمگیری را تحت تاثیر هر سه آفتکش در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. نتایج فوق می-تواند ناشی از تاثیر آفت کش ها بر روی فتوسنتز برگ و انتقال مواد فتوسنتزی در ساختار گیاه باشد.
    کلید واژگان: آفتکش, برنج, پروتئین کل, عناصر معدنی}
    Mansour Afshar Mohammadian *, Sara Esmaeili, Zahra Almasi, Fatemeh Shakib, Farzad Majidi, Shilsar, Hassan Shokri Vahed, Alireza Aliakbar, Mohammad Shokrzadeh Lamuki
    In order to assess the effects of different pesticides on nutrient levels of rice، three pesticides (Diazinon، Tricyclazole and Butachlor) which are commonly used in paddy fields in Iran were selected in a randomized complete block with 3 replicates in field condition. The result indicated that the impact of different pesticides on total protein and nitrogen، phosphorus and potassium content in brown and white rice grain of varieties of Hashemi and Khazar did not show significant differences. Also، results indicated that nitrogen content was significantly reduced in Gohar variety using herbicide of Butachlor in white and brown grain of rice، and for fungicide Tricyclazole only in brown rice at 1% level compared with control. Phosphorus content increased significantly in brown grain Gohar variety of rice for two pesticides of Butachlor and Tricyclazole at 5% levels and for Diazinon at 1% level but، potassium content was not significantly different in brown and white grain of rice. Also total protein content of brown grain was significantly reduced using three pesticides compared with control. The above results were due to the impacts of pesticides on leaf photosynthesis and mineral assimilation and transportation in plants. Also different crop cultivars in response to the same or different pesticides differed in morphology، physiology، growth habit and phenology. Therefore، any selective pesticide on a specific crop cultivar might induce injury to other cultivars.
    Keywords: mineral elements, pesticide, rice, total protein}
  • فرزاد مجیدی شیل سر*
    باکتری var. kurstaki Bacillus thuringiensis (Berliner) از عوامل بیمارگر حشرات می باشد که امروزه برای کنترل حشرات زیان آور به دو صورت پاشش مخلوط اسپور با کریستال و انتقال ژن کریستال سمی دلتا آندوتوکسین به ژنوم گیاه میزبان کاربرد دارد. این بررسی به منظور ارزیابی تاثیر بی تورین روی کرم ساقه خوار نواری برنج Chilo suppressalis Walker (Lepidoptera: Pyralidae) در شرایط مزرعه ای در سال 1389 در شهرستان رشت انجام شد. در این پژوهش از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو فاکتور مقدار محلول پاشی (5/0، 1 و 5/1 لیتر در هکتار از باکتری باسیل و تیمار شاهد آب پاشی) و تعداد محلول پاشی (یک، دو و سه بار) استفاده شد. قبل از آلوده سازی مصنوعی مزرعه با کرم ساقه خوار برنج، محلول پاشی با مقادیر مختلف این باکتری انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در بین تیمارهای آزمایشی، دو و سه بار محلول-پاشی بی تورین به میزان 5/1 لیتر در هکتار با دو و سه بار کم ترین درصد آلودگی جوانه های مرکزی مرده را در مقایسه با تیمار شاهد داشت و نیز بیش ترین کارایی در تیمار با سه بار محلول پاشی مشاهده شد. همچنین مصرف سه بار محلول پاشی بی تورین با مقدار یک لیتر در هکتار در مرحله ی رویشی گیاه برنج آلودگی جوانه های مرکزی مرده را به 52/0 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش داد. در مرحله ی زایشی گیاه برنج در مزرعه، کم ترین درصد آلودگی خوشه های سفید شده در نسل دوم آفت در تیمار 5/1 لیتر در هکتار با دو و سه بار محلول پاشی به ترتیب 78/0 و 83/0 درصد به دست آمد. همچنین محلول پاشی بی تورین با 5/1 لیتر در هکتار با دو و سه بار مصرف در مرحله ی زایشی گیاه برنج از کارایی (93/42 و 48/48 درصد) بیش تری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بود. بنابراین در مناطقی که آلودگی بیش از یک دسته تخم و یا یک عدد پروانه ساقه خوار در مترمربع وجود داشته باشد، تا سه بار محلول پاشی قابل توصیه می باشد.
    Farzad.Majidi, Shilsar*
    Bacillus thuringiensis (Bt) is widely used in two forms, toxic crystal and a mix of spores and crystal for controlling of harmful insects. This research carried out in order to evaluate the effect of Bithurin on striped stem borer, Chilo suppresslis (SSB) under field conditions in Rasht during 2010. The experiment was conducted in a complete randomized design with two factors including: Dose and usage times with 3 replications. Results showed that 1.5 and 1 liter per hectare with two and three application times of Bithurin had the most effect on SSB and reduced the percentage of dead hearts to 0.42 and 0.47 %, respectively. Also, the highest efficacy in first generation of SSB was observed in the treatment of 1.5 liter per hectare with three times spraying (61.22%). In this study, spraying of one liter Bithurin with three times per hectare in the rice vegetative stage reduced the percentage of dead hearts to 0.52% in comparison with control. In reproductive stage of rice, percentage of the lowest infection white heads observed in 1.5 liter per hectare in plots with two and three times application, 0.78 and 0.83%, respectively. Also, the highest efficacy observed in plots with 1.5 liter per hectare with two and three times application in comparison with control (42.93 and 48.48%), respectively. Infection of white heads reduced by 3.84% in comparison with control in rice field. Therefore, if in a field infection is higher than the norm, 2-3 times of spraying can be recommended.
  • فرزاد مجیدی شیل سر، مهرداد عمواقلی طبری، محمدعلی امینی خلف بادام
    با توجه به مصرف طولانی مدت بعضی از حشره کش های شیمیایی روی کرم ساقه خوار نواری برنج و لزوم بکارگیری حشره کش جدید مایع (فیپرونیل 5 درصد) درکنترل این آفت، آزمایشی تحت شرایط مزرعه ای در موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت انجام شد. تیمارها شامل:1- گرانول فیپرونیل در نسل اول 2- گرانول فیپرونیل در نسل دوم 3- فیپرونیلsc نیم لیتر در هکتار در نسل اول 4- فیپرونیلsc نیم لیتردرهکتاردرنسل دوم 5- فیپرونیل sc یک لیتردرهکتاردر نسل اول 6- فیپرونیل sc یک لیتردرهکتاردر نسل دوم 7- تیمار شاهد در نظر گرفته شد. این تحقیق درقالب طرح بلوک های کامل تصادفی با7 تیمار و 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که کمترین میزان آلودگی جوانه های مرکزی خشک شده در نسل اول مربوط به تیمارهای نوبت اول محلول پاشی یک لیتردر هکتاربا 63/5 درصد و گرانول پاشی نوبت اول با 57/5 درصد و شاهد 22/12 درصد بود. همچنین کمترین میزان آلودگی خوشه های سفید شده در نسل دوم درتیمارهای گرانول پاشی نوبت دوم با 64/3درصد، سوسپانسیون نسل دوم 5/0و1 لیتردرهکتار به ترتیب 96/4 و 24/4 درصد مشاهده شد. بیشترین کارآیی حشره کشی درنسل اول آفت ساقه خوار مربوط به گرانول پاشی، سوسپانسیون یک و نیم لیتردرهکتار به ترتیب 84/53، 29/45 و75/44 درصد ودرنسل دوم درگرانول پاشی و سوسپانسیون یک لیتردرهکتار به ترتیب با 55/56 و 15/56 درصد می باشد، مشاهد شد. عملکرد تیمارها بجزشاهددرسطح احتمال1% اختلاف معنی دار نداشتند. لذا برای کنترل آفت مذکور به ویژه هنگامی که مزرعه با افزایش تراکم شب پره ها درنسل دوم مواجه می شود، از محلول فیپرونیل یک لیتردرهکتار قبل ازگرانول پاشی قابل استفاده می باشد.
    کلید واژگان: کرم ساقه خوار نواری برنج, حشره کش فیپرونیل, کنترل شیمیایی}
    F. Majidi Shilsar, M. Amouoghli Tabari, M.A. Amini-Khalafbadam
    Long –term use of some of insecticides on rice striped stem borer (Chilo suppressalis Walk.) and for the reason the urgency of use of new suspension insecticide an experiment carried out، in paddy fields under condition at Rice Research Institute in Rasht، Iran. Treatments were as follow; 1-FipronilG in first generation 2-Fipronil G. in second generation 3-Fipronil SC in first generation 0. 5 lit. 4-Fipronil SC in second generation 0. 5lit. 5-Fipronil SC in first generation 1lit. 6-Fipronil SC in second generation 1lit. and Control. This experiment was conducted with randomized complete block design (RCBD) in 3 replications. Indexes of measurement were included D. h%، W. h%، the alive larvae percentage before &after the first and the second of pest and yield. The results indicated that the lowest rate of D. h at first generation was with granular 20kg. and suspension one lit. per ha. with 5. 63، 5. 57 percent، respectively. Also، in the second generation، the lowest rate of W. h showed in Fipronil G with 3. 64% and SC 1and 0. 5 lit/ha with 4. 24، 4. 96%، respectively. The yield of treatments، control except had not significant in 1% level. The highest of insecticidal efficiency in first generation، related to in fipronil granular 53. 84 and SC (1 and 0. 5 lit/ha) with 45. 29 and 44. 75، and in second generation، observed with formulations of granular and SC 1lit/ha with 56. 55 and 56. 15 %، respectively. Therefore، when we confronted with population increasing SSB، we can use Fipronil SC (1lit/ha) in second generation.
    Keywords: Rice, Chilo suppressalis, Fipronil, Chemical Control}
  • آتوسا فرحپور حقانی، رضا حسینی، علی اکبر عبادی، علی اعلمی، فرزاد مجیدی شیل سر
    به منظور بررسی وجود تفاوت های ژنتیکی جمعیت های کرم ساقه خوار نواری برنج Chilo supperssalis در استان گیلان، 37 نمونه لارو (لارهای سن 4 تا 6) از 17 شهرستان انتخاب شدند. نمونه های جمع آوری شده در سه جمعیت شرق، مرکز و غرب دسته بندی شدند. DNA استخراج شده از نمونه ها با استفاده از 12 آغازگر تصادفی تکثیر شد. محصولات PCR روی ژل آگارز 5/1 درصد الکتروفورز شدند و از آنها عکس برداری گردید. پس از امتیاز دهی نوارها، تحلیل داده ها نشان داد که این 12 آغازگر در مجموع 112 نوار چند شکل تولید کرده اند. نتایج نشان داد که جمعیت فعال در غرب استان با دو جمعیت فعال در مرکز و شرق تفاوت دارد. دو جمعیت مستقر در شرق و مرکز گیلان دارای شباهت های بیشتری با یکدیگر هستند. می توان این طور پیشنهاد کرد که جریان های ژنی موجود بین این دو جمعیت می تواند عامل بروز این شباهت ها باشد. جمعیت مستقر در مرکز گیلان به دلیل منطقه وسیع تر فعالیت و تعداد بیشتر نمونه های بررسی شده، بیشترین تنوع ژنتیکی داخل جمعیتی را نشان داد. این نتایج مشخص کرد که جمعیت های فعال کرم ساقه خوار نواری برنج در استان از نظر ژنتیکی یکنواخت نیستند و احتمالا از دو بیوتیپ متفاوت تشکیل شده اند. به این ترتیب، این نتایج می توانند به عنوان توضیحی درباره تفاوت های مرفولوژیک و بیوشیمیایی یافت شده بین بیوتیپ های فعال آفت در مناطق بررسی شده، محسوب شوند.
    کلید واژگان: آغازگر, الکتروفورز, بیوتیپ, تنوع ژنتیکی, PCR, RAPD}
    Atusa Farahpor Haghanni, Reza Hoseini, Ali Akbar Ebadi, Ali Aelami, Farzad Majidi Shilsar
    To investigate the genetic diversity of Chilo suppressalis populations in Guilan province، a number of 37 of samples (4-6th larva stages) were collected from 17 different regions of the province. The collected samples were parted into three population groups coming from west، center and east parts of Guilan. Extracted DNAs were polymerized through 12 RAPD markers. RAPD-PCR products were electrophoresed on a 1. 5% agarose gel and photographed through GelDoc. Following bands scoring، analysis of data revealed that the 12 primers produced a total of 112 polymorphic bands. Results indicated that C. suppressalis population differs from the other two populations. Center and east Guilan populations demonstrated more similarities to each other. This could be due to an occurrence of gene-flow between the two populations causing the similarities. The population coming from the center of Guilan demonstrated a highest level of intrapopulation genetic variation due to a wider activity area and as well due to a higher number of the studied samples. These results finally indicated that population’s active in the province lack homogeny and are comprised of two different biotypes. In total، the results could be considered as an explanation for morphological and biochemical differences found among the active biotypes within the studied areas.
    Keywords: Biotype, Electrophoresis, Genetic variation, marker, RAPD, PCR}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال