به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

احمد فیاض بخش

  • فاروق نعمانی، مراد اسماعیل زالی، احمد فیاض بخش *
    زمینه

    به دلیل ساختار کنونی جمعیت در کشور، مشکلات مربوط به مراقبت و درمان سالمندان، هنوز بهطور حاد خود را نشان نداده است، اما در آینده نزدیک، چالشهای وابسته به سالمند شدن جمعیت، نظام سلامت کشور را به طور جدی تهدید خواهد کرد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی وضعیت سلامتی و نوع بیماری سالمندان گیرنده خدمت از مراکز درمان و مراقبت در منزل طراحی و انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و به صورت مقطعی اجرا شد. جامعه پژوهش سالمندان دریافت کننده خدمات درمانی در منزل با میانگین سنی و انحراف معیار 5/2±81 سال بودند (حجم نمونه 278 نفر). ابزار جمع آوری داده ها چکلیست نظاممند پژوهشگر ساخته بود و اطلاعات مطالعه، از پرونده های پزشکی استخراج شد. داده ها در نرم افزار SPSS.19 و به کمک آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    در مطالعه حاضر 4/59 % زن و 2/65 % متاهل بودند. نتایج نشان داد که شایع ترین بیماری (بر اساس طبقه بندی ICD-10)، در بین سالمندان شرکت کننده، بیماریهای ادراری-تناسلی (22%) و سیستم عصبی (21%) و نادرترین بیماریها مربوط به بیماری خونی-ایمنی(1%) و سپس عفونی- انگلی(3%) بود. بین برخی از بیماریها با سن، جنسیت و وضعیت تاهل رابطه معنادار مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های مطالعه حاضر بیماریهای ادراری-تناسلی و سیستم عصبی شایعترین بیماری در بین سالمندان بودند. لذا در تدوین برنامه های ارتقاء سلامتی، درمانی و مراقبتی سالمندان توجه به بیماریهای مذکور از اهمیت خاصی برخوردار است تا در حد امکان تدابیر لازم جهت پیشگیری و درمان سالمندان در موارد مرتبط با این بیماریها اتخاذ گردد.

    کلید واژگان: سالمندان, بیماری های شایع سالمندان, درمان در منزل
    Faroogh Na’Emani*, Morad Esmaiil Zali, Ahmad Fayaz-Bakhsh
    Background

    Due to the current structure of the population in the country, the problems related to the care and treatment of the elderly have not yet manifested themselves acutely, but in the near future, the challenges related to the aging of the population will seriously threaten the country’s health system. The aim of this study was evaluate the health status and type of diseases among the Iranian elderly receiving home healthcare.

    Methods

    The present study was descriptive-analytic and cross-sectional. The research population includes the elderly (Ave. & and sta. deviation age: 81±2.5) receiving home health care services(sample size=278 people). Data was collected by checklist and analyzed using descriptive and inferential statistics by SPSS v.19.

    Results

    In this study, 59.4% of the participants were female and 65.2% were marrie. The results showed that the most common diseases (based on ICD10 classification), among the elderly, was Genital (22%) and the Nervous System (21%). The least common diseases were related to Blood and Immunity (1%) and Infectious and Parasitic (3%). There was a significant relationship between some diseases with age, gender and marital status.

    Conclusion

    According to the findings of the present study, Genital and Nervous System was the most common diseases among the elderly. Therefore, it is important to address these diseases in formulating programs for promoting health, treatment and care of elderly people in order to take the necessary measures to prevent, treat and monitor the health status of the elderly in the fields related to these diseases.

    Keywords: Elderly, Elderly diseases
  • اعظم کمالی، خلیل علی محمدزاده*، سید شهاب الدین صدر، احمد فیاض بخش، شهرام توفیقی، علیرضا اولیایی منش، ابوالقاسم پوررضا، نرگس تبریزچی
    زمینه و هدف

    یکی از اهداف مهم در سیاست گذاری حوزه سلامت تامین عدالت در سلامت است. عدالت در سلامت به مفهوم پرهیز از تفاوت های سیستماتیک و بالقوه قابل برطرف کردن در یک یا چند جنبه از سلامت در یک جمعیت و زیرگروه های اقتصادی، اجتماعی، دموگرافی و جغرافیایی است.

    روش

    این مطالعه از طریق مرور ادبیات و متون علمی موجود و با بررسی مقاله ها، پایان نامه ها، گزارش ها و منابع موجود در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی و کنفرانس برگزار شده توسط فرهنگستان علوم پزشکی با استفاده از کلید واژه های مرتبط، در محدوده زمانی 10 سال گذشته انجام شده است.

    یافته ها: 

    روند حرکت شاخص سیاست های بخش سلامت نتوانسته تغییر معنی داری در جهت بهبود عدالت ایجاد کند. تبعیض در پوشش خدمات، تبعیض در جنسیت، دسترسی به خدمات در مردم مناطق دور افتاده و عدم برخورداری از خدمات سلامت در اقشار کم درآمد باوجود دستاروردهای 40 ساله انقلاب و تاکید در برنامه های توسعه اول تا پنجم همچنان وجود دارد. با وجودی که طرح تحول توانست هزینه های خدمات بستری را کاهش دهد؛ اما هزینه های عدالت در مشارکت مالی و شاخص هزینه های سلامت فقرزا همچنان بالا است.

    نتیجه گیری: 

    کسری بودجه تکرارشونده در بخش سلامت نشان از عدم پایداری منابع مالی این بخش دارد. ناهماهنگی های بین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت اقتصاد و رفاه به عنوان یکی از عواملی است که می تواند در عدم دستیابی به تامین عدالت در سلامت موثر باشد. یکی از راهکارهای بهبود شاخص ها و کنترل هزینه ها در همه جوامع مدیریت منابع محدود سلامت می باشد. براساس قانون برنامه پنجم توسعه اجرای کامل برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع و گسترش پوشش بیمه ها می تواند به ارتقای عدالت در سلامت و کاهش هزینه ها از جیب مردم منجر شود.

    کلید واژگان: استانداردهای عدالت در سلامت, عدالت در سلامت, نظام سلامت ایران
    Azam Kamali, Khalil Ali Mohammad Zadeh*, Seyed Shahabedin Sadr, Ahmad Fayaz Bakhsh, Shahram Tofighi, Alireza Olyaee Manesh, Abolghasem Pourreza, Narges Tabrizchi
    Background

    One of the important goals in health policy is to ensure equity in health. Equity in health means absence of systematic and potentially remediable differences in one or more aspects of health in a population and economic, social, demographic and geographic subgroups.

    Methods

    This study was conducted by reviewing available scientific literature and texts and examining articles, theses, reports and resources available in internal and external databases and the conference held by the Academy of Medical Sciences by using relevant

    Results

      Analysis of the studies showed that the progress of the index of the policies of the health sector has not been able to create a significant change in the direction of improving equity. Discrimination in service coverage, gender discrimination, access to services in remote areas and lack of health services in low-income groups still exist despite the 40-year achievements of the revolution and emphasis on this issue in the first to fifth development programs. Although the transformation plan was able to reduce costs of inpatient services, the costs of justice in financial participation and the index of health costs of the poor is high.

    Conclusion

    Recurring budget deficit in the health sector shows the instability of the financial resources of this sector. The inconsistencies between the Ministry of Health and Medical Education and the Ministry of Economy and Welfare are effective in not achieving justice in health.One of the approaches to improve indicators and control costs in all societies, whether rich or poor, is management of limited health resources. According to the law of the fifth development plan, full implementation of the family physician program, the referral system, and expansion of insurance coverage can help improve equity in health and reduce costs for the public.

    Keywords: Health Equity, Health Equity Standards, Iran Health System
  • عبدالواحد خدامرادی، احمد فیاض بخش*، کمال قلی پور
    زمینه و هدف

    برنامه پزشکی خانواده، نیازمند درک درست و دقیق است. این مطالعه در راستای بهره گیری از تجربیات جهانی درزمینه نظام ارجاع و پزشک خانواده و سیر تکاملی آن در کشورهای منتخب انجام شده است.

    روش

    در این مطالعه مروری از نوع تطبیقی، نظام های ارجاع و پزشک خانواده کشورهای پیشرو در این حوزه مانند: انگلستان، فرانسه و ایتالیا و همچنین کشورهایی با وضعیت مشابه ایران مانند ترکیه که اصلاحات مشابهی در نظام سلامت خود هم زمان با ایران آغاز کرده بودند انتخاب شدند.

    یافته ها

    یافته های این مطالعه در قالب 4 بخش شامل وضعیت ارجاع در کشورهای منتخب؛ تامین مالی و نحوه پرداخت؛ دستاوردهای نظام ارجاع و پزشک خانواده برای سیستم سلامت؛ نقاط قوت، ضعف، فرصت و چالش های اجرای نظام ارجاع و پزشک خانواده به تفکیک 5 کشور منتخب ارایه شد.

    نتیجه گیری

    درصد بالایی از نیازهای بهداشتی افراد می تواند در قالب خدمات بهداشتی اولیه و توسط ارایه کنندگان خط اول مراقبت های سلامت پوشش داده شود و تنها بخش محدودی از بیماران نیازمند دریافت خدمات تخصصی می باشند. راهکار دستیابی به این هدف در بسیاری از کشورها محدودسازی دسترسی آزادانه به خدمات تخصصی در قالب نظام ارجاع و پزشک خانواده بوده است. آگاه کردن و حساس کردن پزشکان خانواده نسبت به توابع مالی تصمیماتشان و امکان مشارکت آنان در امور صندوقداری و همچنین توانمندکردن آنها در سطح اول نظام ارجاع نسبت به ارایه مراقبت های اولیه و اصلاح خطاهای خودشان و دیگر پزشکان در سطوح اول و بالاتر نظام ارجاع بیشتر از هر چیزی در اجرای موثر و اثربخش این برنامه نقش خواهد داشت.

    کلید واژگان: ارجاع و مشاوره, پزشکان خانواده, مدیریت مالی
    Abdolvahed Khodamoradi, Ahmad Fayaz-Bakhsh*, Kamal Gholipour
    Background

    Improving the family medicine program requires a deep understanding of the matter. This study has been conducted to integrate global experiences in the field of referral system and family medicine in selected countries.

    Methods

    In this comparative study, leading countries in the field of referral systems and family physicians such as the United Kingdom, France and Italy, as well as countries with a similar situation to Iran such as Turkey, which have begun similar reforms in their health system at the same time as Iran were selected to be reviewed.

    Results

    Presented in four parts, the results of this study consist of the referral condition in the selected countries, financing and methods of the payment, advantages of the referral and family physician systems, and also strengths, weaknesses, opportunities and challenges of implementation system and family physician in the five selected countries.

    Conclusion

    A high percentage of public health needs can be covered in the form of primary health services and by first-line health care providers. The way to achieve this goal in many countries has been to restrict free access to specialized services in the form of a family physician and referral system . Informing and sensitizing family physicians about the financial consequences of their decisions and involving them in cashier affairs, as well as empowering them at the first level of the referral system to provide primary care and dealing with mistakes of their own and their peers at the first level of primary care comprise the most effective and efficient ways in effective implementation of this program.

    Keywords: Family Physicians, Financial Management, Referral, Consultation
  • علی محمد مصدق راد، احمد فیاض بخش، فتانه امینی*
    زمینه و اهداف

    برنامه‌ریزی استراتژیک نقش بسزایی در موفقیت سازمان‌های غیرانتفاعی و خدماتی دارد. این پژوهش با هدف شناسایی چالش‌های اجرای برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور انجام شد.

    مواد و روش‌ها: 

    این پژوهش موردی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی و کارشناسان سازمان بهزیستی کشور و اداره بهزیستی استان تهران انجام شد. از روش تحلیل چارچوبی برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. ملاحظات اخلاقی نظیر رضایت آگاهانه، استقلال شرکت کنندگان در پژوهش، حفظ محرمانگی اطلاعات و بی‌طرفی پژوهشگران در کلیه مراحل پژوهش رعایت شد.

    یافته‌ها: 

    تعداد 27 چالش‌ اجرای برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور شناسایی و در هفت گروه مدیریت و رهبری، برنامه‌ریزی، فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، مدیریت کارکنان، مدیریت منابع و عوامل خارجی دسته‌بندی شد. عدم توجیه برنامه‌ریزی استراتژیک، تعهد و حمایت کم مدیران ارشد، مقاومت مدیران میانی نسبت به تغییر، دانش ناکافی در زمینه مدیریت استراتژیک، نبود تفکر سیستمی، جابجایی زیاد مدیران، نبود الزام به اجرای برنامه، انعطاف‌ناپذیری برنامه استراتژیک، عدم تدوین برنامه عملیاتی واقع‌گرایانه، عادت به روزمرگی، آموزش ناکافی، تعداد کم کارکنان و کار زیاد، مشارکت و تعهد کم کارکنان، منابع ناکافی، بودجه کم و تورم بالا از جمله چالش‌های مهم بر سر راه اجرای برنامه استراتژیک بودند.

    نتیجه‌گیری: 

    اجرای برنامه استراتژیک با چالش‌های متعددی در سازمان بهزیستی کشور همراه بوده است. تقویت سیستم مدیریت و رهبری، برنامه‌ریزی دقیق، آموزش مدیران و کارکنان، توسعه یک فرهنگ مشارکتی، خلاق، مسئولیت‌پذیر و پاسخگو و مدیریت صحیح کارکنان، منابع و فرایندها برای اجرای درست برنامه استراتژیک ضروری است.

    کلید واژگان: سازمان بهزیستی, برنامه ریزی استراتژیک, اجرای برنامه, چالش ها
    Ali Mohammad Mosadegh rad, Ahmad Fayaz Bakhsh, Fattaneh Amini*
    Background and Aims

    Strategic planning has a critical role in achieving competitive advantage for non-for-profit social organizations. However, some strategic plans are failing. This study aimed to identify and to explore the challenges regarding implementing strategic plans in the state welfare (Behzisti) organization, Iran.

    Materials and Methods

    The present case study was conducted using the qualitative approach. Semi-structured interviews were carried out with 30 managers and employees of state welfare organization and its Tehran branch. Framework analysis method was used for data analysis. Ethical issues such as university ethics committee approval, informed consent, voluntary participation, participants’ anonymity, information confidentiality and researchers’ objectivity in data collection, as well as analysis and reporting were all considered.

    Results

    Overall, 27 strategic plan implementation challenges were identified. These challenges were grouped into seven themes, including leadership and management, planning, organizational culture, organizational learning, employees’ management, resources management and external factors. Lack of justification for strategic planning, insufficient senior managers’ commitment and support, lack of systems thinking, high managers’ turnover, inflexibility of strategic plan, unrealistic operational plans, insufficient education and training, staffs shortage and their heavy workloads, low employees’ involvement in strategic plan implementation, resource shortage, insufficient budget and high inflation rate were among those important strategic plan implementation challenges.

    Conclusion

    Managers at welfare organization are facing challenges in implementing the strategic plan. A strong leadership and management, proper planning, sufficient education and training, a culture of teamwork, creativity, responsiveness and accountability and effective management of employees, resources and processes are required to implement the strategic plan effectively.

    Keywords: State welfare (Behzisti) organization, Strategic planning, Plan implementation, Challenges
  • فاروق نعمانی، احمد فیاض بخش، زهرا سهرابی، مراد اسماعیل زالی*
    مقدمه

    بخش عظیمی از خدمات درمانی در منزل توسط سالمندان دریافت می شوند؛ لذا چگونگی سازماندهی ارائه خدمات درمانی در منزل و شناسایی خدمات مورد نیاز به منظور مدیریت و کنترل منابع، دارای اهمیت ویژه ای است. مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل چگونگی توزیع خدمات درمان در منزل طراحی و اجرا شد

    مواد و روش کار

    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی (مقطعی)، جامعه پژوهش شامل سالمندان دریافت کننده خدمات درمانی در منزل از مرکز "دم" در 6 ماهه اول سال 1396 بودند. حجم نمونه براساس مشخص بودن حجم جامعه پژوهش (1000n=) با استفاده از فرمول کوکران 278 نفر تعیین گردید. ابزار جمع آوری داده ها در این مطالعه، کاربرگ نظام مند خودساخته توسط پژوهشگر بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.19 انجام شد.

    یافته ها

    شرکت کنندگان در مطالعه حاضر با میانگین سنی 81±2/5، 59/4 % زن و 65/2 % متاهل بودند. از نظر تحصیلات افراد غیردانشگاهی با 0/65% بیشترین فراوانی را داشتند. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین خدمت مورد نیاز سالمندان به ترتیب خدمت پرستاری(4/55%) و خدمات تصویربرداری(1/0%) بود. خدمات پزشکی فقط با سن و وضعیت تاهل و خدمات غیرپزشکی (فیزیوتراپی، پرستاری، آزمایشگاه) با جنسیت، سن، وضعیت تاهل و تحصیلات ارتباط آماری معنادار داشت (0/5p≤).

    بحث و نتیجه گیری

    این سوال که چه خدمات درمانی می تواند برای سالمندان در منزل ارائه شود یک چالش مهم برای سیاست گذاران است. نتایج ما نشان داد که سالمندان اغلب خدمات درمانی را دریافت می کنند. همچنین در استفاده از خدمات درمانی در منزل سن، جنسیت و سایر عوامل دموگرافیکی تاثیرگذار می باشند. مطالعات بیشتر می تواند عوامل موثر در استفاده از خدمات درمانی در منزل را توضیح دهد. علاوه براین لازم است متولیان امر سلامت با درک رشد جمعیت سالمندان در کشور و نیازمندی های آنان در سال های آتی، برنامه ریزی و اقدامات مقتضی شرایط مذکور را فراهم نمایند.

    کلید واژگان: سالمندان, خدمات درمانی, درمان در منزل
    Faroogh Na'emani, Ahmad Fayaz Bakhsh, Zahra Sohrabi, Morad Esmaiil Zali*
    Objective (s)

    The elderly people consume much of the home health care. Therefore how to organize home care services and identify the services needed is important in order to manage and control resources. The purpose of this study was to describe home health services status in Tehran, Iran.

    Methods

    A sample of elderly people receiving home health care during April 2017 to September 2017 was studied. The data was collected using a checklist. Data was entered into SPSS V.19 and analyzed by descriptive statistics.

    Results

    In all 278 elderly people were studied. Of these 59.4% were female and 65.2% were married and their mean age was 81 ± 2.5 years. The results showed that the most frequent services that needed were nursing service (55.4%), physician visit (17.0%) physiotherapy (15.0%). Medical services had a significant statistical relationship with the age and marital status of the elderly but non-medical services (physiotherapy, nursing and laboratory) had a significant relationship with gender, age, marital status and education (p≤0.05).

    Conclusion

    The findings showed that elderly people needed a variety of services. Also there were differences in the use of home health care among the elderly by age, gender, and other demographic factors. Overall, it is necessary for health care providers to understand the growth of the elderly population in the country and their needs in the coming years in order to plan appropriate programs and actions.

    Keywords: Elderly, health Service, Home treatment
  • نرگس تبریزچی*، علی اکبر فضائلی، سارا امامقلی پور، ابوالقاسم پوررضا، منال اعتمادی، سیدجعفر حسینی، محمد شاهدی، احمد فیاض بخش، محمدجواد کیان، محمدعلی محققی
    زمینه و هدف

    افزایش هزینه های نظام سلامت در سراسر دنیا به یکی از چالش های بزرگ تبدیل شده است. به منظور اطمینان از امنیت درمان برای تمام آحاد مردم لازم است اقتصاد سلامت کشور مقاومتی شود و این رویکرد در جامعه ترویج یابد. هدف از تنظیم این مقاله معرفی محورهای کلان و موضوعات اختصاصی هر محور است.

    روش

    در این مطالعه روش ترکیبی همزمان - لانه کرده استفاده شده است. با تشکیل جلسات گروهی و تحلیل محتوای کیفی، محورهای کلان اولویت دار اقتصاد مقاومتی و موضوعات اختصاصی استخراج شد. مطالعات حوزه سلامت و اقتصاد مقاومتی با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی
    sid, magiran و Google scholar و با کلید واژه های سلامت، اقتصاد مقاومتی، نظام سلامت و ایران شناسایی و به عنوان نقش مکمل مورد تحلیل و استنتاج قرارگرفت و فهرست نهایی به دست آمد.

    یافته ها

    دوازده محور کلان و موضوع های اختصاصی هرمحور شناسایی شد. محورهای کلان عبارتند از: «مفهوم شناسی»، «مبانی، اصول، ارزش ها، اهداف»، «سیاست ها و راهبردها»، «آسیب ها و چالش های اقتصاد سلامت»، «شاخص ها»، «ابعاد بین بخشی اقتصاد سلامت و اقتصاد مقاومتی»، «الزامات»، «مصادیق/ نمونه های عینی در تاریخ معاصر»، «فرهنگ و فرهنگ سازی»، «ابعاد مدیریتی اقتصاد سلامت»، و «راهکارهای تحقق»، در ذیل هر محور کلان تعدادی موضوع اختصاصی شناسایی و معرفی شد.

    نتیجه گیری

    مقاوم سازی نظام سلامت کشور در شرایط عادی، بحران و بلایا، جنگ و بیوتروریسم، و تحریم اقتصادی دشمنان، مستلزم نهادینه سازی اقتصاد مقاومتی سلامت است. برخورداری از نظام سلامت متعالی، کارآمد، پاسخگو با اجرای همه جانبه سیاست های کلی سلامت، بندهای مرتبط سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و سایر اسناد بالادستی حوزه سلامت میسر است. آسیب شناسی علاج جویانه، پایش، ارزشیابی و رصد کلان سلامت، نیز لازمه پویایی و شکوفایی اقتصاد سلامت و دستیابی به توان آفندی و پدافندی است.

    کلید واژگان: اقتصاد, اقتصاد پزشکی, اقتصاد مقاومتی, سیاست بهداشت
    Narges Tabrizchi*, Sara Emamgholipoor, Abolghasem Pourreza, Manal Etemadi, SeyedJafar Hosseini, Mohammad Shahedi, AliAkbar Fazaeli, Ahmad FAYAZ-BAKHS, Mohammad Javad Kian, MohammadAli Mohaghehghi
    Background

    Increase of healthcare costs has become a major challenge worldwide. In order to ensure the security of treatment for all people, resiliency is necessary for the country’s health economy and must promote in the country. The aim of this article is to introduce the macro-axes and specific issues of each axis.

    Methods

    In this study, concurrent-nested mixed method was used. After discussing in focus group meeting and qualitative content analysis, the macro- axes priority of the resistance economy and specific issues were extracted. Studies in the field of health and resistance economics were identified as the complementary role by searching the databases of sid, magiran and Google scholar and with the keywords health, resistance economy, health system and Iran and the final list was obtained.

    Results

    Twelve macro-priority areas and specific issues of each axis were identified. The macro-axes are: "Conceptualism", "Basis, Principles, Values, Goals", "Policies and Strategies”, “Pathologic barriers and Challenges of the Health Economics", "Indices", " Intersectoral dimensions of the Health Economics and the Resistance Economics", "Requirements", Examples/Objective Examples in Contemporary History”, “Culture and Culture-Building”, “Dimensions of Health Economics Management”,  and “Implementation Strategies" in each macro-axis, a number of specific issues were introduced.

    Conclusion

    Strengthening the countrychr('39')s health system in normal conditions, crisis and disaster, war and bioterrorism, and economic sanctions, requires the implementation of health resistance economy. An excellent, efficient and responsive health system is possible with comprehensive implementation of the general health policies, related clauses of the resistance economy general policies, and other upstream documents in the field of health. Monitoring, evaluating and macro observation of health are also necessary for dynamism and prosperity of health economy and the achievement of affect and defense capabilities.

    Keywords: Economics, Medical, Health Policy, Resistive Economy
  • احمد فیاض بخش*
    زمینه و هدف

    هدف این مطالعه تحلیل و راهیابی بند 7 و سایر بندهای مرتبط با سلامت از سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است.

    روش

    این مطالعه بررسی مروری و مقایسه ای است که در مراحل جمع آوری داده ها و تحلیل از روش های کیفی استفاده شده است.

    یافته ها

    یافته های مطالعه در مورد بند 7 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در نظام سلامت به طور خاص و سایر بندهای مرتبط به طور عام مرور شده است. امنیت غذا و درمان در شرایط عادی، پدافندی، آفندی، بحران و بلایا تحلیل شده است و جایگاه شایسته و بایسته نظام آرمانی اقتصاد مقاومتی سلامت در نظام مقدس انقلاب اسلامی، زمینه سازی برای تحقق جایگاه مرجعیتی و تمدن سازی نوین اسلامی ترسیم شده است.

    نتیجه گیری

    اکثر بندهای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی با بخش های مختلف سلامت نیز مرتبط است. اتخاذ سیاست اقتصاد مقاومتی و اهتمام برای تحقق آن در حوزه سلامت، یک تاکتیک مقطعی برای مقابله با تحریم ها و فشارهای مقطعی اقتصادی نبوده، به عنوان یک راهبرد طولانی مدت و در تمامی شرایط (عادی - بحرانی و بلایا، آفندی و پدافندی) باید تسری داشته باشد و جایگاه آرمانی و شایسته آن زمینه سازی برای احراز مرجعیت علمی و تمدن سازی نوین اسلامی است.

    کلید واژگان: ارائه مراقبت های بهداشنی, اقتصاد پزشکی, سیاست بهداشت, اقتصاد مقاومتی, تحریم اقتصادی
    Ahmad FAYAZ-BAKHSH*
    Background

    The purpose of this study is to analyze clause 7 and other health related clauses of the general policies of resistance economy.

    Methods

    In this review and comparative study, qualitative methods were used for data collection and analysis.

    Results

    In this study, clause 7 of general policies of resistance economy especially in health system and other related general clauses were reviewed. Food security and treatment in normal condition, defensive, crisis and disaster have been analyzed and the worthy position of health resistance economy in Islamic Revolution, background for the realization of authority and modern Islamic civilization has been designed.

    Conclusion

    Most of general policies of resistance economy clauses are related to different parts of health. Policy of resistance economics and achieve it in health is not a cross-sectional tactic for confronting sanctions and economic pressures. It is a long-term strategy and should be extended to all of the conditions (normal-critical and disaster, and defensive). It’s ideal and worthy position is a basis for achieving scientific authority and new Islamic civilization.

    Keywords: Delivary of Health Care, Economic Sanction, Health Policy, Medical Economics, Resistive Economics
  • سید جعفر حسینی*، احمد فیاض بخش
    زمینه و هدف

    هرچند براساس مفروضات کلاسیک دانش اقتصاد، ورود تکنولوژی در تمامی بخش ها از جمله بخش سلامت می تواند به واسطه کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری سبب انتقال منحنی امکانات تولید یک کشور شود؛ اما به نظر می رسد از نقطه ای به بعد توسعه استفاده از فناوری در حوزه سلامت، با وجود افزایش سهم سلامت در تولید ناخالص داخلی، اما به جهت ظهور انواع پیامدهای منفی خارجی و بروز تقاضای القایی، تاثیر مشخصی در ارتقای رفاه اجتماعی و دسترسی ارزان و راحت عموم مردم به خدمات درمانی نخواهد داشت. بر همین اساس، همواره این پرسش مطرح است که مرز و حد بهینه ورود فناوری در بخش سلامت که منجر به بهبود شاخص های کل خواهد شد چیست؟ پاسخ به این پرسش، موضوعی به نام ارزیابی فناوری سلامت را به موضوعی کلیدی در سیاست گذاری سلامت تبدیل نموده است که نقش بی بدیلی در شناخت ارتقای تاب آوری و سطح مقاومت نظام سلامت یک کشور خواهد داشت. از آنجا که همواره موضوع ارزیابی فناوری سلامت در ایران نسبت مستقیمی با سیاست های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داشته است؛ لذا بررسی و آسیب شناسی نوع مواجهه ساختار سیاست گذاری کشور در بخش سلامت با موضوع فناوری نیازمند ارزیابی و آسیب شناسی رویکردها و عملکردهای این وزارتخانه است.

    روش

    پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است.

    یافته ها

    براساس بررسی های انجام شده، آسیب شناسی ارزیابی فناوری سلامت در ایران در 5 محور تعریف فناوری، معیارهای ارزیابی فناوری، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، نقش نظام بیمه در ارزیابی فناوری و در نهایت نقش فناوری های نوین انجام پذیرفت.

    نتیجه گیری

    آنچه از نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد، ضرورت بازنگری اساسی در الگوی ارزیابی فناوری کشور و ساختار تصمیم گیری درخصوص ورود فناوری به عرصه سلامت به ویژه با توجه به در پیش بودن امواج جدید فناوری در بخش سلامت را مطرح می کند که تا کمتر از 10 ساله آینده الگوی کنونی سیاست گذاری و ارزیابی فناوری را برای کشوری نظیر ایران به شدت با چالش مواجه می سازد.

    کلید واژگان: آسیب شناسی, ارزیابی تکنولوژی زیست پزشکی, فناوری های نوین, سلامت
    Seyed Jafar Hosseini*, Ahmad FAYAZ-BAKHSH
    Background

    According to economics classic assumptions, entrance of technology in health, can transit curve of a countrychr('39')s production facilities by reducing costs and increasing productivity, but from one time, development of technology which is used in the field of health, despite its increase share of health in GDP, will not have a significant effect on promoting social welfare and cheap and easy access to health services. So, the permanent question is where is the limit and border for technology entrance in the health sector for improving indicators? The answer of this question has made an issue named health technology assessment as a main point in health policy, which has an important role for promoting of countrychr('39')s health systemchr('39')s resilience and its level. Health technology assessment in Iran always related to policies of Ministry of Health and Medical Education. Evaluation the approach of countrychr('39')s health policy structure for technology issue needs to assess performance of this ministry.

    Methods

    This study performed by using scientific published references and semi-structured interviews.

    Results

    Evaluation of health technology in Iran was performed in 5 areas including definition of technology, criteria for evaluating of technology, training of human resources, role of insurances in technology assessment and the role of new technologies.

    Conclusion

    Revising of the countrychr('39')s technology assessment model and decision-making structure regarding the entry of technology in the health sector is needed, especially considering the new types of technology in the health sector.

    Keywords: Biomedical, Health System, Reproductive Techniques, Technology Assessment
  • فاروق نعمانی، مراد اسماعیل زالی، زهرا سهرابی، احمد فیاض بخش*
    اهداف
    سالمندان در معرض بیشترین خطر سقوط و زمین خوردن قرار دارند. به منظور طراحی و اجرای مداخله های موثر و کاهش صدمات ناشی از زمین خوردن در سالمندان، لازم است اهمیت نسبی هریک از عوامل خطرزا معلوم شود. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی اثرگذاری هریک از عوامل خطر سقوط در میان سالمندان دریافت کننده خدمت از یکی از مراکز ارائه خدمات درمانی در منزل در شهر تهران انجام شد.
    مواد و روش ها
     این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و به صورت مقطعی انجام شد. در این مطالعه 400 نفر از سالمندان، از طریق نمونه گیری طبقه بندی شده و به صورت تصادفی از 22 منطقه کلانشهر تهران انتخاب شدند. از طریق پرسش نامه محقق ساخته، اطلاعات مرتبط با خطر سقوط در جمعیت هدف، جمع آوری شد. پرسش نامه دو بخش سوالات جمعیت شناختی و سوالات مربوط به متغیر های پژوهش در هفت بعد (شامل 60 سوال) داشت. داده ها با نسخه 19 نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری توصیفی و استنباطی مناسب آنالیز و تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
     از مجموع شرکت کنندگان در این مطالعه (004n=)، 5/52 درصد زن بودند و میانگین و انحراف معیار سنی سالمندان مورد مطالعه 8±78 بود. فراوانی سقوط در سالمندان نمونه گیری شده 28 درصد (112 مورد از 400 مورد) بود. از بین سالمندانی که زمین خورده بودند (112 n=) 64 نفر(1/57 درصد) زن و میانگین و انحراف معیار سنی آن ها 5/7±80 بود. از این بین 82 درصد در داخل منزل با سقوط مواجه شده بودند و محل هایی از منزل که بیشترین فراوانی های سقوط در آن ها رخ داده بود، شامل حمام (6/19 درصد)، سرویس بهداشتی (18 درصد)، اتاق خواب (18 درصد) و پذیرایی (16 درصد) بود. از نظر ناحیه بدن، در ناحیه لگن (8/26 درصد)، دست (3/22 درصد) و پا (6/19 درصد) بیشترین آسیب دیدگی ملاحظه شد. درمجموع 8/43 درصد از زمین خوردن در سالمندان به بستری شدن در بیمارستان با طول دوره های مختلف و درصدهای متفاوت منجر شد؛ به این صورت که 9/44 درصد بین 1 تا 5 روز، 7/36 درصد بین 6 تا 10 روز و 4/18 درصد بین 11 تا 15 روز در بیمارستان بستری شده بودند. رابطه معنادار آماری بین سقوط و هیچ یک از عوامل خطر پزشکی، سبک زندگی و محیطی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
     درصد زیادی از سالمندان که دچار سقوط شده بودند در بیمارستان بستری شده بودند و درصد زیادی از آن ها مدت زیادی را بستری بوده اند که باعث تحمیل هزینه های زیادی بر نظام سلامت شده است. علاوه بر این عوامل، خطر حسی حرکتی موثرترین عامل زمین خوردن سالمندان بود که انجام اقدامات بازتوانی و توان بخشی برای سالمندان می تواند باعث کاهش این خطرات شود. این مطالعه نشان داد افرادی که ترس از زمین خوردن دارند بیشتر سقوط کرده اند. بنابراین، در میان عوامل خطر روان شناختی باید به این مورد توجه ویژه ای شود.
    کلید واژگان: زمین خوردن, عوامل خطر, سالمندان, درمان در منزل, ایران
    Faroogh Na'emani, Morad Esmaiil Zali, Zahra Sohrabi, Ahmad FayazBakhsh*
    Objectives
     Elderly people are at the highest risk for falling. In order to design and implement effective interventions and reduce the incidence of falling and its resulting injuries, the relative importance of each risk factor should be determined. This study aimed to determine how frequently different factors contribute to falls among the elderly served by one home health agency in Tehran. 
    Methods & Materials
     This study was a descriptive-analytic and cross-sectional study. A total of 400 elderly were selected through random cluster sampling method from all 22 districts of Tehran City, Iran. The study data were collected through a researcher-made questionnaire of falling risk factors. The questionnaire consisted of two parts: first, demographic questions and second, questions related to falling in 7 dimensions (including 60 questions).  The obtained data were analyzed in SPSS (V. 19) through descriptive and inferential statistics.
    Results
     In this study, female samples were 52.5% of the participants (n=400) and the elderly mean±SD age was 78±8 years. The total frequency of falling among the elderly was 28% (112 out of 400). Among the elderly who had fallen (n= 112), 64 (57.1%) of them were female and their Mean±SD age was 80±7.5 years. About 82% of them fell down inside their homes, with these separate frequencies:  bathroom (19.6%), toilet (18%), bedroom (18%), and hall (16%). Parts of the body which were more frequently affected by falls in forms of injuries, bone fractures, dislocations, etc., were the pelvis (26.8%), arms (22.3%) and legs (19.6%). Around 43.8% of the falling among the elderly had led to hospitalization, 44.9%, between 1 and 5 days, 36.7% between 6 and 10 days, and 18.4% between 11 and 15 days. The relationship between falls and the medical, lifestyle, or environmental risk factors was non-significant.
    Conclusion
     A high percentage of affected elderly were hospitalized after the incident, and among them a high percentage stayed in the hospital for a long time imposing considerable costs to the health system. Moreover, sensory and neuromuscular risk factors were the most frequent causes of falls which could be prevented by rehabilitation measures. Results showed that people who are afraid of falling have a higher risk of falling which requires adequate and special attention to this psychological risk factor.
    Keywords: Falling, Risk factors, Elderly, Homecare, Iran
  • علی محمد مصدق راد، احمد فیاض بخش، فتانه امینی *
    زمینه و هدف
    برنامه ریزی استراتژیک نقش بسزایی در دستیابی به مزیت برتری برای سازمان های غیرانتفاعی و خدماتی دارد. با این وجود، بسیاری از برنامه ها با شکست مواجه می شوند. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های تدوین برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه ی موردی به صورت کیفی و با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 12 نفر از مدیران ارشد و میانی عضو تیم برنامه ریزی استراتژیک سازمان بهزیستی کشور انجام شد. کلیه مصاحبه ها پیاده سازی و اطلاعات کدگذاری شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوایی استفاده شد. تعداد 7 موضوع اصلی و 16 موضوع فرعی از مصاحبه ها استخراج شد.
    یافته ها
    چالش های تدوین برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور شامل عدم توجیه تدوین برنامه استراتژیک، مدل مورد استفاده برای برنامه ریزی استراتژیک، ترکیب نامناسب تیم برنامه ریزی استراتژیک، تغییر ساختار و مدیریت سازمان بهزیستی کشور، محدودیت زمانی تدوین برنامه استراتژیک، آموزش ناکافی و نامشخص بودن بودجه برنامه بود.
    نتیجه گیری
    چالش های تدوین برنامه استراتژیک در صورتی که به خوبی مدیریت نشوند، مشکلات زیادی بر سر راه اجرای برنامه استراتژیک ایجاد خواهند کرد. تعهد مدیران ارشد سازمان، مدیریت و رهبری قوی، ایجاد فرهنگ مشارکتی، آموزش و توانمندسازی کارکنان و تامین منابع مورد نیاز در اجرای موفقیت آمیز برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور نقش بسزایی خواهد داشت.
    کلید واژگان: برنامه ریزی استراتژیک, چالش ها, سازمان بهزیستی ایران, مطالعه موردی
    Ali Mohammad Mosadeghrad, Ahmad Fayaz-Bakhsh, Fataneh Amini *
    Background And Aim
    Strategic planning has an important role in achieving competitive advantage for nonprofit organizations. However, some strategic plans fail. The present study aimed to investigate challenges of strategic planning in Welfare Organization.
    Materials And Methods
    A qualitative approach was used for this case study. In-depth semi-structured interviews were conducted with 12 senior and middle managers who were members of the strategic planning committee. Content analysis method was used for data analysis, and 7 themes and 16 sub-themes were identified from the data.
    Results
    Lack of justification of the strategic planning, the strategic planning model, inappropriate composition of the strategic planning team, the structural and managerial changes of the Welfare Organization, time limitation, insufficient training, and budget constraints were the main challenges of strategic planning in the Welfare Organization.
    Conclusion
    If the strategic planning challenges are not managed well, more problems are expected to occure during the implementation of the strategic plan. Senior managers’ commitment, strong management and leadership, participative corporate culture, education and training, staff empowerment, and provision of required resources will facilitate strategic planning implementation in organizations.
    Keywords: Strategic Planning, Challenges, Welfare Organization of Iran, Case study
  • ابوالفضل درست، احمد فیاض بخش *، مصطفی حسینی، حمزه محمدی
    زمینه و هدف
    فرسودگی شغلی یکی از جنبه های مخاطرات روانی کار است. از مهم ترین عواملی که می تواند آن را پیش بینی کند، عامل هوش هیجانی است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی مدیران بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی در سال 1393 انجام گردید. جامعه ی پژوهش، مدیران ارشد، میانی و اجرایی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. در این پژوهش از سرشماری استفاده شد، مطابق حجم جامعه تعداد 90 پرسش نامه توزیع گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی فرسودگی شغلی مازلاک(پایایی و ضریب بازازمایی به ترتیب 0/71 تا 0/9 و 0/6 تا 0/8) پرسش نامه ی هوش هیجانی برادبری و گریوز(پایایی و روایی به ترتیب 0/83 و 0/67) و پرسش نامه ی مشخصات دموگرافیک استفاده گردید. تجزیه و تحلیلهای آماری با استفاده از نرم افزار Spss انجام گرفت.
    یافته ها
    فرسودگی شغلی با متغیرهای سن، سابقه کار، سابقه مدیریت، تحصیلات، جنسیت، وضیت تاهل و موقعیت شغلی ارتباط معناداری نداشت. هوش هیجانی کلی مدیران و زیر مقیاس های آن در سطح بالایی قرار داشتند. بالاترین و پایین ترین نمره هوش هیجانی به ترتیب به مدیریت رابطه و آگاهی اجتماعی اختصاص داشت. هوش هیجانی و فرسودگی شغلی در سطح خطای 5 درصد با 0/63 = P-value ارتباط معناداری با یکدیگر نداشتند.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که آگاهی اجتماعی مدیران در سطح پایینی قرار داشت، می توان با بهبود آن به افزایش هوش هیجانی مدیران و هم چنین با شناسایی عوامل تاثیر گذار بر فرسودگی شغلی مدیران بیمارستان به کاهش فرسودگی کمک کرد.
    کلید واژگان: هوش هیجانی, فرسودگی شغلی, مدیران بیمارستان
    Abolfazl Dorost, Ahmad Fayaz-Bakhsh *, Mostafa Hosseini, Hamzeh Mohammadi
    Background And Aim
    Occupational burnout is one of the aspects of psychological hazards. One of the most important factors that can predict it is emotional intelligence. The aim of this study was to investigate the effect of emotional intelligence on occupational burnout among the managers of Tehran University of Medical Sciences (TUMS) selected hospitals.
    Materials And Methods
    This was a cross-sectional descriptive and analytical study in 2014. The subjects were senior, middle and executive managers of TUMS affiliated hospitals. Census was used in this study. Ninety questionnaires were distributed in accordance with the population size. For data collection, Maslach Burnout Inventory (with reliability and retest coefficients of 0.71-0.9 and 0.6-0.8, respectively), Intelligence Questionnaire by Bradberry and Greaves (with reliability and validity of 0.83 and 0.67, respectively) and demographicprofile questionnaire were used. All statistical analyses were performed by SPSS software.
    Results
    There was no significant relationship between job burnout and demographic variables (e.g. work experience, management experience, education, gender, marital status and occupational position). Emotional intelligence of managers and its subscales were high. The highest and lowest scores of emotional intelligence component belonged to relationship management and social awareness, respectively. There was no meaningful relationship between job burnout and emotional intelligence at the error level of 5% and P-value=0.63.
    Conclusion
    Since managers’ social awareness was at a low level, by improving it, we can help their emotional intelligence increase; also by identifying the factors affecting hospital managers’ occupational burnout, we can help it decrease.
    Keywords: Emotional Intelligence, Occupational Burnout, Hospital Managers
  • احمد فیاض بخش، محمدرضا توکلی، سهیلا حسین زاده، محمدعلی عباسی مقدم*
    زمینه و هدف
    فرسودگی شغلی سندرمی مشتمل بر خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی بوده و پرسنل سیستم بهداشتی درمانی به دلیل مواجهه با استرس های فیزیکی، روانی و هیجانی به شدت در معرض فرسودگی شغلی اند. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین فرسودگی شغلی و سلامت عمومی کارکنان اداری مالی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه ی توصیفی تحلیلی، حجم نمونه پژوهش شامل 150 نفر از پرسنل اداری مالی شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسش نامه ی فرسودگی شغلی مازلاک بود که روایی و پایایی آن قبلا تعیین و تایید شده بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که ارتباط معنا داری(0/001>p) بین فرسودگی شغلی و سلامت عمومی وجود دارد؛ به این ترتیب که با افزایش فرسودگی شغلی سلامت عمومی کاهش پیدا می کند. همچنین فرسودگی شغلی با متغیرهای میزان رضایت از کار و میزان رضایت از ارتباط با همکاران رابطه ی معناداری(0/05>p) داشت ولی با متغیرهای سن، جنس، سابقه کار، کار هفتگی، وضعیت تاهل و درآمد ارتباط معنا داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به ارتباط معنی دار فرسودگی شغلی و سلامت عمومی در این پژوهش، به کارگیری روش های اصلاح شرایط محیط کار و ارتقای بهداشت روانی کارکنان دانشگاه توصیه می گردد.
    کلید واژگان: فرسودگی شغلی, کارکنان اداری مالی, بیمارستان, پرسش نامه مازلاک, سلامت عمومی
    Ahmad Fayazbakhsh, Mohammad Reza Tavakoli, Soheila Hosseinzadeh, Mohammad Ali Abbasi Moghadam *
    Background And Aim
    Job Burnout syndrome consists of emotional exhaustion, depersonalization, and reduced personal accomplishment. The health system personnel to deal with stress because of physical, mental, and emotional intensity are at risk of burnout.
    The aim of this study was to determine the relationship between burnout and general health of the financial staff hospitals of Tehran.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, the sample size consisted of 150 financial administrative personnel employed by university hospitals of Tehran University of Medical Sciences which were selected by random sampling.
    The instrument was included demographic information, general health questionnaire and the Maslach Burnout questionnaire, which was already confirmed for its validity and reliability.
    Results
    The results showed a significant correlation (p
    Conclusion
    Regarding the significant relationship between burnout and public health in this study, the use of improved working conditions and the promotion of mental health personnel is recommended.
    Keywords: Job Burnout, Finance Staff, Maslach Questionnaire, Public Health, Hospital
  • علی اصغر شاکری، علی کاظمی کریانی، علی اکبری ساری *، قاسم فخرایی، احمد فیاض بخش، علیرضا یوسفی
    مقدمه
    بیماری گلوکوم هزینه های مستقیم و غیرمستقیم بالایی را بر جوامع تحمیل می کند. هدف از این مطالعه برآورد بار اقتصادی بیماری گلوکوم در ایران و در سال 1391 بود.
    روش کار
    این پژوهش از نوع مطالعه ارزشیابی اقتصادی جزیی می باشد و بر اساس رویکرد مبتنی بر شیوع و روش از پایین به بالا انجام شد. هزینه های غیرمستقیم بر اساس رویکرد سرمایه انسانی محاسبه شد. داده های مورد نیاز از مصاحبه با 10 نفر از متخصصان بیماری های چشم، 100 نفر از بیماران، بررسی متون و بررسی 100 پرونده از پرونده های بیماران در بیمارستان فارابی تهران به دست آمد.
    یافته
    هزینه کل بیماری 69856494100 ریال بود که 09/77% از آن مربوط به هزینه های مستقیم و 91/22% آن مربوط به هزینه های غیرمستقیم بود. هزینه کل بستری بیش ترین سهم از هزینه های مستقیم پزشکی را شامل می شد (4/74%).
    متوسط هزینه درمان سرپایی برای گروه های جراحی و غیرجراحی به ترتیب 595000 و 564640 ریال بود. متوسط هزینه بستری نیز 7221830 ریال بود.
    نتیجه گیری
    گلوکوم بار اقتصادی بالایی را بر کشور ایران تحمیل می کند. با برنامه ریزی مناسب برای پیشگیری و درمان زودرس می توان عوارض بیماری و هزینه های ناشی درمان و از کارافتادگی را کاهش داد.
    کلید واژگان: گلوکوم, بار اقتصادی, هزینه بیماری, ایران
    Ali Asghar Shakeri, Ali Kazemi Karyani, Ali Akbari Sari *, Ghasem Fakhraei, Ahmad Fayazbakhsh, Alireza Yoosefi
    Introduction
    Glaucoma imposes direct and indirect costs on societies. The current study aimed at estimating the economic burden of glaucoma in Iran in 2012.
    Methods
    The study was performed based on the partial economic evaluation method. The prevalence-based approach and bottom-up method were used. The human capital approach was used to calculate indirect costs. Required data were obtained from interview with 10 eye specialists and 100 patients, literature review, and review of 100 medical records of patients at Farabi Hospital in Tehran.
    Results
    The total cost of the disease was $US 1,746,412.35, which 77.09% of the costs were related to direct cost; indirect costs accounted for 22.91% of the total costs. The total cost of hospitalization included the highest share of direct medical costs (74.4%). Average cost of outpatient for surgical and nonsurgical groups were $US 14.87 and $US 14.11, respectively. The average cost of hospitalization was $US 180.54.
    Conclusions
    Glaucoma imposed high economic burden on Iran. Proper planning for the early treatment of the disease and prevention of its complications could reduce costs of treatment and disability.
    Keywords: Glaucoma, Economic Burden, Cost of Illness, Iran
  • Ahmad Fayazbakhsh
    The main aim of health reform has been justice in availability of health services and lightening the burden of people s share in health expenditures. These objectives are based on three broad assumptions. First, it is assumed that human knowledge in therapeutics is complete, which means he has acquired enough knowledge for each and every diseases. Second, medical specialist and physicians have been fully equipped with these knowledge and third, providers of clinical services all have the same objective of giving the best services to the patients. However, there are enough scientific evidence opposing these arguments. On the other hand, quota system, for health services, though undesirable is unavoidable reality. This is more so in the countries, where health budget is provided by general or public budget. This problem is exacerbated by the fact that the resources are limited but the needs are unlimited. In addition new technology and technical knowledge of therapeutics are very costly. When resources including budget resources, housings, professionals and specialists are limited, the only option for policy makers is resorting to quota system. This policy is also adopted by developed countries time and again. Now under such conditions and keeping in mind logical, moral and legal considerations, the following questions arises as to:-1which measures are to be used?
    -2What authorities are permitted to interfere?
    -3 What mechanism is to be used for quota system?
    Harrison and Hunter tried to find answer for these questions in their writings irrespective of time and places. They then have classified their answers. In this paper we try to illustrate the problems and show how answering these questions is not easy and is highly complicated.
    Keywords: Measures of justice in Health, Health Quota, Health Services, Justice in availability of Health
  • بهمن خسروی، مسلم شریفی، احمد فیاض بخش*، مصطفی حسینی
    زمینه و هدف
    یادگیری در محیط های بهداشتی درمانی، که در آن دانش و مهارت به دلیل پیشرفت های مداوم در علم و پزشکی می تواند به سرعت از رده خارج شود، ضروری است. یادگیری سازمانی، فرایندی است پویا که سازمان را قادر می سازد تا به سرعت با تغییر سازگاری یابد. هدف از این مطالعه، تعیین وضعیت یادگیری سازمانی در یک سازمان بهداشتی و درمانی بود.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مقطعی و توصیفی در بین 200 نفر از پرستاران یک سازمان بهداشتی و درمانی دولتی در شهر تهران انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه ابعاد یادگیری سازمانی جمع آوری شد، و سپس با استفاده از روش های آماری توصیفی، شامل فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف معیار، ارائه شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره کلی یادگیری سازمانی در سازمان مورد بررسی 0/69±3/36 بود که وضعیت نسبتا خوبی را نشان داد. بین ابعاد مختلف سازمان یادگیرنده، بالاترین مقدار مربوط به یادگیری مداوم با میانگین(0/39±3/44)، و پایین ترین مقدار مربوط به توانمندسازی کارکنان با میانگین(0/06±2/72) بود.
    نتیجه گیری
    میزان استقرار سازمان یادگیرنده و مولفه های آن در سازمان مذکور وضعیت مناسبی دارد. یافته های این مطالعه، اطلاعات مفیدی در مورد حیطه هایی از یادگیری که نیاز به بهبود دارند، برای مدیران این سازمان فراهم می کند.
    کلید واژگان: سازمان یادگیرنده, پرستاران, سازمان های ارائه دهنده خدمات بهداشتی درمانی
    Bahaman Khosravi, Moslem Sharifi, Ahmad Fayaz, Bakhsh *, Mostafa Hosseini
    Background And Aim
    Learning is essential in healthcare environments, where knowledge and skills are quickly outdated due to continuous advances in medical science. Organizational learning is a dynamic process that enables learning organizations to be campatible with change in good time. The aim of this study was to determine the status of organizational learning in an Iranian healthcare organization in Tehran, and to assess the extent to which this organization could be considered as a learning organization.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional and descriptive study, 200 nurses were selected in an Iranian healthcare organization. Dimension Learning Organizational Questionnaire (DLOQ) was used to collect data to be analyzed using descriptive statistics methods by frequency, percentage, mean, and standard deviation.
    Results
    The mean overall score for organizational learning was 3.36±0.69. Among the various dimension of organizational learning, continuous learning had the highest average (3.44±0.39), and the empowerment had lowest amount (2.72±0.06).
    Conclusion
    The findings from this study provide useful information for these organization's managers regarding the areas where there is a need for improvement in OL and to make it a more LO.
    Keywords: Learning Organization, Nurses, Healthcare Organizations
  • ابوالقاسم پوررضا، مسلم شریفی *، محمود محمودی، ابوعلی ودادهیر، احمد فیاض بخش
    مقدمه
    در ایران، از ابتدای برنامه چهارم توسعه، سیاست کاهش سهم مردم از هزینه های سلامت با هدف گذاری کاهش پرداخت های مستقیم از جیب به کمتر از 30%، به صورت رسمی مصوب شد و پس از آن در برنامه پنجم توسعه نیز تکرار شد. با این وجود در سال های اجرای این دو برنامه (1384 تا 1392)، سهم مردم از هزینه ها نه تنها کاهش نیافت بلکه به مراتب افزایش نیز داشته است. این مطالعه به دنبال بررسی دلایل ناکامی این سیاست است.
    روش کار
    رویکرد این مطالعه، کیفی است و داده های لازم برای تحلیل از دو روش بررسی اسناد و مصاحبه با 39 نفر از خبرگان حوزه سلامت (دانشگاهی و سازمانی) به روش هدفمند و شبکه ای جمع آوری شده است داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی و مدل مثلث تحلیل والت و گیلسون برای دسته بندی داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    داده ها در چهار مقوله بازیگران (شامل تضاد منافع و چیدمان قدرت)، محتوا (شامل منطق درونی و انسجام اهداف)، زمینه (شامل امکان پذیری سیاسی، عوامل محیطی، منابع و ساختار) و فرایند (شامل پایش و ارزیابی، مشارکت ذی نفعان و تولیت و رهبری) دسته بندی شد.
    نتیجه گیری
    در طول سال های مطالعه، رفتار بازیگران اصلی سیاست، تحت تاثیر محرک های فردی و گروهی از جمله تضاد منافع و گفتمان قدرت بوده و این موضوع در بستری از عدم تعهد سیاسی دولت، تکانه های اقتصادی، ضعف حمایت اجتماعی و انفعال نهادهای نظارتی باعث گردید تا سیاست، علی رغم محتوای مناسب، در اجرا ناکام بماند.
    کلید واژگان: سیاست, اجرا, سهم مردم از هزینه های سلامت, ایران
    Pourreza A., Sharifi M. *, Mahmoudi M., Vedadhir A., Fayaz, Bakhsh A
    Introduction
    From beginning of the Fourth Development Plan in Iran, the policy of reducing public share of health spending was formally adopted by targeting the reduction of out of pocket payments to less than thirty percent. The policy was also considered in the Fifth Development Plan. However, during implementation of the program (2005 to 2013), out of pocket payments not only did not decrease but increased so far. This study aimed to investigate the reasons for failure of this policy.
    Methods
    In this qualitative study, 39 key informants were interviewed using purposive sampling method. Data were also gathered from related documents. Data were analyzed using the Walt and Gilson triangle model analysis.
    Results
    The data were classified within four categories: 1) actors (including conflicts of interest and power installation; 2) content (including internal logic and cohesion objectives); 3) context (including political feasibility, environmental impact, resource and structure); and 4) process (including monitoring and evaluation, stakeholder involvement and stewardship and leadership).
    Conclusion
    The behavior of the main political actors, were influenced by individual and group factors such as conflicts of interest and power of discourse. This policy failed within the context of the government's lack of political commitment, economic shocks, and lack of social support from interaction of regulatory bodies.
    Keywords: policy, implementation, public share of health spending, Iran
  • سید عبدالصالح جعفری کرمانشاه، بهین آرامی نیا، احمد فیاض بخش*
    از فرازهایی که در جستار کرامت انسانی باید پرداخته شود، ملاک یا سنجه ی آن است. سخن آن است که چه چیز انسان را سزاوار چنین گرامیداشتی کرده است؟ مردم چه ویژگی دارد که دیگر جانوران ندارند و از این رو گرامی تر از آنان است؟ اگرچه دانش زیست شناسی نیز بر جدایی گونه ها تلاش می کند و از این نگاه در پژوهش های انسانی نیز شایان نگریستن است، در پژوهش های کرامت در جست وجوی آن دسته از جدایی ها هستیم که دگرگونی چیستاری با دیگر جانداران بسازد و بتواند پایه ای برای پیوند کرامت شود. در این راه، دگری های ریخت شناسی، توده ای و ساختار ژنتیکی نمی تواند دارای چنین ویژگی باشد و رفتارها نیز بازگشت به اندیشه ی مردم دارد. این جست وجو دانشمندان را به شناسه ی انسان بر پایه ی خرد رسانید. نگاه نویسندگان بر آن است که خرد نیز نمی تواند پایه ی کرامت باشد. اندازه ای از هوش و خرد در دیگر جانداران و دستگاه ها هست و نمی تواند سازنده ی جدایی چیستاری شود. هم چنین، خرد می تواند در جایگاه ابزاری برای بهتر زیستن، همانند دیگر توانایی ها شمرده شود. در نگاه نویسندگان، توان گزینش یا اختیار، ویژگی جداگر مردم از دیگر جانوران است که رفتارهای آن ها تنها بر پایه ی ساختار آفرینشی یا نیاز برپا می شود. این گزینش چون به برگزیدن آزادانه ی چیزهایی می انجامد که خوب و بد، زشت و زیبا و مفاهیم ارزشی از آن ها بر می آید، می توانند به مردم نسبت ارزشی هماهنگ با خود را بپیوندند. از این رو، گزینش، زمینه ی کرامت را آفریده و گونه ی گزینش، ارزش هماهنگ با خود را به گزیننده خواهد بخشید.
    کلید واژگان: کرامت انسانی, سنجه ی کرامت, ملاک کرامت, حق ذیری, اختیار
    Seyed Abdolsaleh Jafarey, Behin Araminia, Ahmad Fayaz-Bakhsh *
    The criteria for human dignity are among the most important topics associated with the concept. Some related questions are what makes man worthy of dignity، and what properties make him more dignified than other creatures? Although biological classifications of species should be considered in humanities، research on dignity must focus on differences that are fundamental and separate humans from all other species. Morphological، genetic and communal differences cannot be the criteria for dignity، and behaviors are subject to individual outlooks. This manner of reasoning guided scholars to categorize humans on the basis of wisdom، but the author of the present article believes that wisdom cannot be the criterion for dignity. There is a degree of intelligence and wisdom in other creatures that is not sufficient to make a fundamental differentiating factor. Like other faculties، wisdom may be regarded as an instrument for a better life. The authors believes that the “authority” to choose (that is، free will) is the essential difference between humans and other creatures because the latter are driven only by their structures or needs. This authority enables people to choose between good and bad or desirable and undesirable، and shapes most human values. Consequently، this authority creates the basis for dignity and any given type of choice passes its value on to the chooser.
    Keywords: human dignity, criterion, wisdom, authority
  • سید عبدالصالح جعفری کرمانشاه، بهین آرامی نیا، احمد فیاض بخش*
    بسیاری از دانشمندانی که درباره ی کرامت انسانی کار می کنند، کرامت انسانی را ذاتی و برآمده از نهاد مردم می دانند. هم چنین، همگان بر این باورند که کرامت انسانی دارای هستی بیرونی، جدا از هستی مردم نیست. بر این پایه، ناگزیریم کرامت را اعتباری و پیمانی یا انتزاعی و برگرفته بدانیم. دریافت شهودی و پایدار کرامت، هرچند که از سوی همه پذیرفته نیست، دست کم نگاه باورداران را از اعتباری بودن کرامت دور کرده است. بیش تر گمان می شود که کرامت پیمانی، نپذیرفتن کرامت ذاتی است؛ در حالی که این برداشت، نادرست و برآمده از لغزش اندیشه و نبود ریزبینی در شناخت است. نگارنده در تلاش است تا نخست اعتبار یا انتزاع بودن کرامت را بررسی کند و با نگاه به ارزشی بودن مفهوم کرامت و دلالت آن بر باید و نبایدهای اخلاقی و استناد بر نشدنی بودن انتزاع چنین موضوعات از اعیان خارجی، رای بر اعتباری بودن مفهوم کرامت بدهد. نویسنده با نگاه به ضرورت بودن اعتبارگری برای هر اعتبار، به جست وجوی پیمان گزار یا منشا اعتبار کرامت می پردازد. آن گاه اعتبارات ارزشی درون زاد را بی ارزش و نامعتبر دانسته، هستومندان بیرونی نااندیش یا کهترینه را نیز بی صلاحیت و ناتوان از پیمان گزاری کرامت و مهتری می شمارد. در پاسخ به چگونگی پایداری و دریافت ذاتی کرامت اعتباری نیز، نیاز به پایداری پیمانگزار را به میان می کشد. در پایان نیز آن هستی پایدار اندیشمند مهتر از مردم و به مردم مهتری بخش را خداوند دانسته، دریافت شهودی کرامت اعتباری را نیز برآمده از پیوند آفرینشی و همسویی و هم پیمانی نهاد مردم با او می داند.
    کلید واژگان: کرامت انسانی, انتزاعی, اعتباری, شهودی, ذاتی
    Seyed Abdolsaleh Jafarey, Behin Araminia, Ahmad Fayaz, Bakhsh *
    The nature of human dignity is among the most basic queries about the essence of humanity، and research in this area can produce results that may be applied to various health related topics. There is a need for defining comprehensive criteria for the bio-human in order to protect human rights and other values that are attributable to human biology. The present paper first attempts to determine whether abstraction is the base of human dignity، as opposed to contraction. The authors argue that the former may not be the case، as dignity is value-based and therefore implicates moral orders. Such issues cannot be abstracted from external existence، so one can assume contraction to be the base of human dignity. In that case، contraction requires a contractor or an origin for contraction. Self-contracted values are invalid and worthless، and by the same token، external existences are incapable of dignity. Therefore، a stable contractor is required to justify stability and the native essence of contracted dignity، and only God can be that stable، conscious، senior contractor. Among the criteria for dignity، the authors focus on those essential characteristics that differentiate humans from other organisms، and argue that these could be considered as the basis for dignity.
    Keywords: human dignity, abstractive, contractive, intuitive
  • مینا عزیززاده، شهرام توفیقی، احمد فیاض بخش*
    زمینه و هدف
    با توجه به این که پرستاران، کاربران نهایی نظام اطلاعات بیمارستان هستند، بنابراین بررسی دیدگاه آنها در این خصوص می تواند در شناسایی نقاط قوت و ضعف، و در ارتقا و بهبود عملکرد بیمارستان مفید باشد. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه پرستاران در خصوص تاثیر نظام اطلاعات بیمارستان بر روی فرآیندهای پرستاری در بیمارستان فارابی انجام شد.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بود که در آن تاثیر نظام رایانه ای اطلاعات بیمارستان بر تغییر دقت، صحت و سرعت فرآیندهای پرستاری، و همچنین بر رضایت و نگرش پرستاران مطالعه شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ای بود که روایی آن از طریق بررسی متون علمی و مشورت با افراد متخصص و پایایی آن از راه محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ تایید شد.
    یافته ها
    در مجموع، 61 درصد پرستاران از عملکرد سیستم اطلاعات بیمارستان تاحدی راضی و 5/30 درصد کاملا راضی بودند. همچنین از نظر اکثریت پاسخ دهندگان، سیستم اطلاعات بیمارستان بر فرآیندهای پرستاری مورد استفاده در بیمارستان فارابی تاثیر مثبت داشت.
    نتیجه گیری
    به عقیده ی پرستاران، نظام اطلاعات بیمارستان در بیمارستان فارابی باعث بهبود سرعت، دقت و صحت فرآیندها می شود. با وجود این، به مشکلاتی از جمله کم بودن سرعت نرم افزار و نقص آن در بعضی فرآیندهای پرستاری از جمله عدم تمهیدات لازم برای گزارش نویسی نیز اشاره گردید. بنابراین، لازم است در جهت تکمیل و پیشرفت هر چه بیشتر این نظام و رفع نواقص موجود تلاش نمود.
    کلید واژگان: نظام اطلاعات بیمارستان, فرآیندهای پرستاری, بیمارستان فارابی
    Mina Azizzadeh, Shahram Tofighi, Ahmad Fayaz Bakhsh *
    Background And Aim
    Nurses are major end-users of hospital information systems (HIS). Therefore their views about strengths and weaknesses of the system are important, and, if addressed, could improve the software system and, in turn, the hospital performance. The purpose of this study was to assess the nurse's perspective about the impact of HIS in Farabi Hospital on nursing process in terms of precision, accuracy and speed.
    Materials And Methods
    This was a cross-sectional study. Validity of the adopted questionnaire was approved by a panel of experts in the field. Its reliability was confirmed by Cronbakh-α coefficient test.
    Results
    Sixty one percent of responding nurses were somehow satisfied with the implemented HIS, while a remaining 30.5 percent had a complete satisfaction. Also, nurses comments on HIS showed, in general, it enhanced the effectiveness of their related processes.
    Conclusion
    According to the nurses, HIS has improved the speed, precision and accuracy of the processes. However, at the same time references was made to some shortcomings in the system, such as; low-speed and lack of envision for some important processes, such as appropriate forms for documentation.
    Keywords: Hospital Information System, The Nursing Process
  • مهدی مهدوی، محمد عرب، محمود محمودی، احمد فیاض بخش، فیض الله اکبری حقیقی
    زمینه و هدف
    هدف این مطالعه بررسی و مقایسه تعهد سازمانی و تمایل به ترک خدمت نیروی انسانی در بیمارستان های شهر تهران است.
    مواد و روش ها
    در طی این مطالعه سه بیمارستان با وضعیت مالکیت متفاوت مورد مطالعه قرار گرفته اند. این بیمارستان ها عبارتند از بیمارستان عمومی دولتی، تامین اجتماعی و خصوصی. جهت جمع آوری داده ها 450 پرسشنامه در بین کارکنان بیمارستان های ذکر شده بر اساس روش نمونه گیری تصادفی توزیع شد.
    نتایج
    کارکنان با تعهد سازمانی بالا درصد اندکی ازکارکنان تحت مطالعه را تشکیل می دهند، این میزان به طور متوسط تقریبا 20 درصد است. میزان کارکنان متعهد به مراتب در بیمارستان تامین اجتماعی در مقایسه با انواع دیگر پایین تر است. مقایسه تمایل به ترک خدمت نیز نشان می دهد که در بیمارستان دولتی کارکنان به مراتب تمایل کمتری به ترک محل خدمت دارند. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که بین تمایل به ترک خدمت و اجزاء تعهد سازمانی همبستگی اماری معنادار وجود دارد.
    نتیجه گیری
    به طور کلی اکثر کارکنان سه بیمارستان دارای تعهد سازمانی متوسط و پایین هستند. با وجود اینکه کارکنان با تعهد زیاد درصد ناچیزی را تشکیل می دهند کارکنان با تمایل به ترک خدمت زیاد نیز درصد ناچیزی را تشکیل می دهند. بعلاوه با توجه به وضیعیت تعهد و تمایل به ترک خدمت در بیمارستان تامین اجتماعی این بیمارستان جهت بررسی و بهبود در اولویت بالاتری قرار دارد.
    کلید واژگان: تعهد سازمانی, تعهد عاطفی, تعهد مستمر, تعهد تکلیفی, تمایل به ترک خدمت, کارکنان بیمارستان
    M. Mahdavi, M. Arab, M. Mahmoudi, A. Fayazbakhsh, F. Akbari
    Background
    This study is aimed to compare organizational commitment and intention to leave among employees in Teheran`s hospitals.
    Materials And Methods
    In this survey 3 hospitals with different ownership`s type were examined included: A public hospital، a hospital owned by Social Security Organization، and a private hospital. The data were collected by distributing 450، questionnaires among 450 employees، which were randomly chosen.
    Results
    Among all studied subjects few employees allocated high score of organizational commitment to themselves. This average rate is nearly 20%. Committed employees were impressively low in the Social Security hospitals compared to others. Comparing intention to leave indicate revealed the Public hospital`s employees have lowest scores among all subjects. There is a statistical significant correlation between commitment`s components and intention to leave.
    Conclusion
    Generally the majority of employees have average and low organizational commitment. Employees with high level of commitment and high level of intention to leave make a small proportion of all hospital employees. Social security hospitals must be taken into consideration due to the levels of commitment and intention to leave.
    Keywords: Organizational Commitment, Affective Commitment, Continuance Commitment, Normative Commitment, Intention to Leave, Hospital's Employee
  • Ahmad Fayaz-Bakhsh*, Seyed Mostafa Rabiian
    In this study، at first a review is made of developments in theories of human behavioral change، and then views are presented on causes of humans changing their health related lifestyle. Also reference is made to the minimum and desirable time durations that are said to be important for changes in humans to actually take place and to be sustained. Then descriptions are made of the characteristics of Hajj pilgrimage. As an obligatory for every capable Muslim once in a lifetime، this ritual is said to have the specifications of timeperiod previously mentioned to be required for a successful behavior change، in terms of both its duration of almost 40 days and its creation of a very different lifestyle environment for the pilgrim who is far from normal family and friend surrounding. 24-hours a day and close interactions with completely new people and strangers in small hotel rooms، restaurants، buses and inside the holy mosques enable the pilgrims to overcome the usual barriers to change in knowledge، attitude and practices. It is then concluded that due to the large population of pilgrims that annually do the Hajj، this ritual has the potential not only to change directly the people and professional who observe this obligation، but also to transform indirectly many other relatives who interact with them. Therefore، policy makers in Iran can exploit this opportunity and make the necessary changes، at national level، in medical education and practices as well as in health-related lifestyle and education. This in turn will lead to more appropriate، effective and efficient delivery of disease preventive، health promotional، diagnostic، curative، surgical، palliative and rehabilitative services during Hajj and beyond
  • سبک زندگی مرتبط با اینترنت در دانشجویان کاربر اینترنت دانشگاه های شهر گرگان
    مرضیه سلیمانی نژاد، محسن شمس، عبدالرحمان چرکزی، فاطمه رحیمی، احمد فیاضبخش، فاطمه گودرزی
    مقدمه
    اینترنت در سالیان اخیر گسترش چشمگیری در ایران داشته است. دانشجویان از کاربران اصلی اینترنت محسوب می شوند. در این شرایط این پرسش به وجود می آید که اینترنت چه تاثیری بر سبک زندگی این گروه از کاربران دارد و باعث کدام تغییرات رفتاری در این حیطه می شود. این مطالعه با هدف بررسی سبک زندگی و ارتباط آن با استفاده از اینترنت در دانشجویان کاربر آن انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه در سال 1388 به صورت مقطعی در بین 600 دانشجوی دانشگاه های شهر گرگان انجام شد. نمونه ها با روش نمونه گیری مرحله ای چند طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسش نامه ای جمع آوری گردید که با تعیین پایایی و روایی تنظیم شده بود. توصیف داده ها با نرم افزار آماری 5/11SPPS انجام شد.
    یافته ها
    اکثریت شرکت کنندگان رفتار تغذیه ای مناسبی داشتند. بیش از 50 درصد اعلام کردند که اینترنت تغییری در وضعیت تغذیه آن ها نمی دهد. 4/44 درصد بیان کردند که در یک ماه گذشته اصلا ورزش نکردند. 4/68 درصد گفتند که اینترنت تغییری در وضعیت فعالیت بدنی آن ها ندارد. 9/18 درصد احساس خستگی و 8/32 درصد احساس آرامش و رضایتمندی بعد از کار با اینترنت را گزارش نمودند. تقریبا 90 درصد افراد به این سوال که اینترنت چه تاثیری بر وضعیت مصرف سیگار، مواد مخدر و رابطه جنسی غیر ایمن در آن ها داشته است، پاسخ ندادند.
    نتیجه گیری
    به نظر نمی رسد اینترنت بر سبک زندگی دانشجویان مورد بررسی موثر بوده باشد. با توجه به افزایش روزافزون استفاده از اینترنت در این گروه از کاربران ایرانی، نیاز به مطالعه های بیشتر در زمینه تاثیر اینترنت بر سبک زندگی احساس می شود.
    کلید واژگان: اینترنت, سبک زندگی, دانشجویان
    Effects of Internet Use on Lifestyle of University Students in Gorgan, Iran
    Marziyeh Soleymani Nejad, Mohsen Shams, Abdurrahman Charkazi, Fatemeh Rahimi, Ahmad Fayazbakhsh, Fatemeh Goudarzi
    Background
    Internet use has grown largely in recent years in Iran. Students are one of the major users of the Internet. This study evaluated the effects of student Internet users’ lifestyle and behaviors.
    Methods
    This cross-sectional study used stratified multistage sampling to select 600 students from universities in Gorgan (Iran) during 2009. Data was collected through a valid and reliable questionnaire and analyzed in SPSS.
    Findings
    Most participants had healthy nutrition and 51. 8% did not find the Internet to affect their nutrition status. While 44. 4% of the subjects had not exercised during the month prior to the study، 68. 4% suggested the Internet to be ineffective on their physical activity status. Moreover، 18. 9% reported tiredness and 32. 8% reported satisfaction and calmness after using the Internet. About 90% of the students did not respond to questions about the effects of the Internet on their smoking، drug abuse، and unsafe sex status.
    Conclusion
    Intarnet use did not seem to influence the lifestyle of our participants. However، since Iranian students are increasingly using the Internet، more studies in this field are required.
    Keywords: Internet, Lifestyle, Students
  • سمانه صفارانی، محمد عرب، عباس رحیمی، علی آهنگر، احمد فیاض بخش
    زمینه و هدف
    روش های متفاوتی برای ارزیابی درونی یا همان بررسی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمانها در برنامه ریزی های استراتژیک وجود دارد. در مدل شش بعدی وایزبورد شش عامل درونی شامل ساختار سازمانی، رهبری، هماهنگی، مکانیسم پاداش و ارتباطات بعنوان عوامل اثرگذار داخلی درنظر گرفته شده اند. در این مطالعه وضعیت سه از شش متغیر مدل وایزبورد بعنوان عوامل اصلی محیط داخلی سازمان در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار می گیرند.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی و در مقطع زمانی سال 1389تا 1390 انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه پرسنل بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. نمونه گیری به روش تصادفی بوده و 580 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه دارای ضریب پایایی 91% است جمع آوری شدند و در نهایت تحلیل آنها با نرم افزار SPSS انجام شد.
    یافته ها
    3% شرکت کنندگان زیردیپلم،13% دیپلم، 8/7% فوق دیپلم، 4/66% لیسانس، 6/2% فوق لیسانس و 4/5% آنها دکترا به بالا هستند، 6/72% در گروه درمانی و 8/19% در گروه غیردرمانی قرار دارند. میانگین امتیاز متغیرهای هدف گذاری، ساختار سازمانی و رهبری به ترتیب 47/24، 37/20 و 06/22 بدست آمد.
    نتیجه گیری
    . براساس یافته های پژوهش وضعیت بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران با اولویت زیر دچار ضعف هستند و به این ترتیب احتیاج به بازنگری دارند: ابتدا ساختار سازمانی، سپس رهبری و در نهایت هدف گذاری در سازمان که وضعیت بهتری از سایر متغیرها در بیمارستانهای مورد مطالعه دارد.
    کلید واژگان: تحلیل, محیط درونی, مدل وایزبرد, بیمارستان
    Samaneh Safarani, Mohammad Arab, Abbas Rahimi, Ali Ahangar, Ahmad Fayazbakhsh
    Background And Aim
    In strategic planning, there are several procedures to perform internal assessment or strength and weakness of organizations. Among other methods created for this purpose, Wiseboard model is the one in which the following six internal dimensions are considered: Organizational Structure, Leadership, Coordination, Reward System and Communication. This study measures three of these variables in hospitals of Tehran University of Medical Sciences (TUMS).
    Materials And Methods
    This survey is a descriptive, analytical and cross-sectional study conducted during 2010 and 2011. The research population comprised all those working at TUMS hospitals from which a random sample of about 580 people was selected. The questionnaire's reliability was estimated to be 91% and the data were analyzed by the SPSS software.
    Results
    Of the subjects, 75.4% were below diploma level, 13% above diploma, 7.8% higher diploma, 66.4 bachelor holders, 2.6% master holders, and 5.4% had a doctoral degree or higher. Some 72.6% of the subjects were in Clinical and 19.8% in Nonclinical fields. The mean values of Goal Setting, Organizational Structure, and Leadership came out to be 24.47, 20.37, and 22.06, respectively.
    Conclusion
    Based on the findings of this research study, TUMS hospitals have weaknesses in some aspects and they need improvement in some areas in the following order: Organizational Structure, Leadership, and Goal Setting.
    Keywords: Analysis, Internal Environment, Wiseboard Model, Hospital
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال