اناهیتا روزی طلب
-
نابرابری به صورت تک بعدی، در موارد بسیاری برآورد شده، ولی رفاه فردی یک مفهوم چند بعدی است که نه تنها به درآمد؛ بلکه به سایر منافع مانند، آموزش، بهداشت، مسکن نیز بستگی دارد. هدف اساسی در این مقاله برآورد نابرابری در گروه های کالایی موجود در سبد خانوار و مقایسه بین روند تغییرات نابرابری چند بعدی با نابرابری تک بعدی (هزینه کل) در مناطق شهری، روستایی و کل کشور در ایران بوده؛ بنابراین، نابرابری چندبعدی با استفاده از ضریب جینی چند بعدی کومار بنرجی (2010)، در دوره زمانی 1363-1400 برآورد شده است. برای این منظور از ریز داده های طرح هزینه - درآمد خانوار مرکز آمار ایران در گروه های 9 گانه ی کالایی خوراک، پوشاک، مسکن، خدمات، بهداشت، تفریحات و سرگرمی، آموزش، حمل ونقل و ارتباطات و سایر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که نابرابری چند بعدی در مناطق شهری و روستایی دارای روند افزایشی بوده، درحالی که نابرابری هزینه ای (تک بعدی) تا حدودی روند کاهشی را نشان داده و شکاف بین آن ها نیز افزایشی بوده است. شاخص نابرابری چند بعدی در طول دوره مورد مطالعه همواره بسیار بالاتر از سطح نابرابری تک بعدی قرار داشته است که با شواهد واقعی در ایران تطابق بیشتری دارد.
کلید واژگان: ایران, ضریب جینی چندبعدی, نابرابری تک بعدی, نابرابری چند بعدیUnidimensional inequality has been estimated many times; but individual well-being is a multi-dimensional concept that depends not only on income but also on other benefits such as education, health, and housing. The main aim in this research has been to evaluate the inequality concerning commodity groups in the household basket and compare the multi-dimensional inequality with that of one-dimensional (total expenditure) inequality for urban, and rural areas as well as the country as a whole. Therefore, the multidimensional Gini coefficient is estimated according Kumar Banerjee (2010) during the period 1984-2021. Doing so, we have used the household income-expenditure microdata collected in the 9 commodity groups of food, clothing, housing, services, health, recreation and entertainment, education, transportation and communication, and others by Statistical Center of Iran. The results indicate that the multi-dimensional inequality trend have been increasing for urban and rural so the country as a whole, while the one-dimensional expenditure(unidimensional) inequality shows a decreasing trend and the gap between trends were also increasing. The multidimensional inequality headways been more than that of unidimensional inequality level as has been expected, which more corresponds with real evidence in Iran.
Keywords: Iran, Multidimensional Gini coefficient, Multidimensional inequality, One-dimensional inequality -
اغلب سیاست های مالیاتی مبتنی بر نحوه تصمیم گیری مالیات دهندگان براساس مدل های اقتصادی کلاسیک بنا نهاده شده است. اما بررسی ها نشان می دهد مدل های تصمیم گیری متعارف که فارغ از بنیان های روان شناسی_اجتماعی و تنها براساس مولفه های اقتصادی طراحی شده اند نمی توانند، تحولات و نحوه دقیق عملکرد تصمیم گیران را تبیین کنند. تمایل مالیاتی یکی از رویکرد های حایز اهمیت جهت ارتقای کارایی سازمان های مالیاتی است. اهداف این رویکرد زمانی محقق میشود که بتواند عوامل اثرگذار بر آن را به درستی شناسایی نموده و تحت کنترل خود درآورد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تمایل به پرداخت مالیات با استفاده از ابزارهای اقتصاد رفتاری است. برای رسیدن به این منظور با توزیع پرسشنامه در میان واحدهای تولیدی دارای 50 نفر شاغل و بیشتر شهرک صنعتی سمنان رفتار تمایل به پرداخت مالیات را مورد بررسی قرار میدهد. یافته ها نشان می دهد که جز دو مفهوم اقتصاد رفتاری سایر معیارهای اقتصاد رفتاری همچون اثر مالکیت، حسابداری ذهنی، اثر لنگر و حساسیت به انصاف و... به نحو مطلوبی میزان تمایل افراد را به پرداخت مالیات توضیح می دهد و لذا چنان چه دولت در وصول مالیات توجه ویژه ای به معیار های اقتصاد رفتاری داشته باشد می تواند شاهد استقبال بیشتر مودیان هم در میزان مالیات پرداختی و هم در به موقع پرداخت نمودن آن باشد.
کلید واژگان: اقتصاد رفتاری, تمایل به پرداخت مالیات, حس مالکیت, سوی گیری به حال, هزینه هدر رفتهMost tax policies are based on how taxpayers make decisions based on classical economic models. However, the studies show that the conventional decision-making models that are independent of the foundations of social psychology and they are designed only based on economic components, cannot explain the changes and the precise way of decision makers. The tax tendency is one of the most important approaches to improve the efficiency of tax organizations. The goals of this approach are achieved when it can properly identify and control the factors affecting it. The aim of this study is to investigate the willingness to pay taxes using behavioral economics tools. Therefore, the questionnaires were distributed among the production units located in Semnan industrial town with 50 workers or more to examine the taxpayers tendency to pay taxes. The findings show that there are two implications of behavioral economics, other measures of behavioral economics such as ownership effect, subjective accounting, anchor effect, fairness and etc, explain the willingness of individuals to pay taxes. Therefore, if the government pays special attention to the criteria of behavioral economics in collecting taxes, the most taxpayers are willing to pay the right amount of tax timely.
Keywords: : Behavioral Economics, Willingness to Pay Taxes, Sense of Ownership, Wasted Money -
در این مطالعه با توجه به اهمیت موضوع جرم و اثرهای زیان بار اجتماعی_اقتصادی آن، پس از تصریح مدل به بررسی عوامل اقتصادی موثر (نرخ بیکاری، نرخ تورم و نرخ ارز حقیقی) بر جرم و جنایت با استفاده از مدل مارکوف_سوییچینگ و داده های سری زمانی (1360-1394) در ایران پرداخته شده است. محور اصلی مقاله دو متغیر جرم و بیکاری است و دیگر متغیرهای اثرگذار در قالب بردار متغیرهای کنترل وارد مدل شده اند. نتایج نشان می دهد که رابطه بین بیکاری در سطوح بالای جرم مثبت و مستقیم بوده و در سطوح پایین جرم رابطه منفی وجود دارد، و دیگر متغیرهای اقتصادی نیز مانند نرخ ارز حقیقی، نرخ تورم اثر مثبت بر ارتکاب جرایم دارند. جرم به عنوان یک پدیده اجتماعی همانند دیگر پدیده های اجتماعی، دارای ابعاد مختلفی است و عوامل متعددی می تواند در پیدایش آن نقش داشته باشد و به همین دلیل تغییر و تحول پدیده های اجتماعی به کندی صورت می گیرد. بنابراین اگر محیط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در میزان جرم تاثیر مستقیم دارد، به صرف تشدید مجازات برای مجرمان یا برخورد شدید نیروهای انتظامی با آنان یا ایجاد رفاه اقتصادی و بالا بردن سطح معیشت زندگی، نمی توان از بروز جرایم در یک کشور جلوگیری نمود، بلکه پیشگیری از ارتکاب جرایم افراد، تلاش همه جانبه ای را در تمامی ابعاد طلب می کند تا بتوان در این زمینه به موفقیت هایی دست یافت.
کلید واژگان: : نرخ بیکاری, نرخ تورم, نرخ ارز حقیقی, مارکوف-سوئیچینگ, جرمSociological Review, Volume:27 Issue: 57, 2021, PP 299 -323In this study, considering the importance of crime and its harmful socio-economic effects, after specifying the model to investigate the economic factors affecting crime (unemployment rate, inflation rate and real exchange rate) on crime using the Markov-swtiching model and time series data (1984-2013) has been studied in Iran.The main focus of the paper is on crime and unemployment variables and other influential variables have been included in the model of control variables vector.. The results show that the relationship between unemployment at high levels of crime is positive and direct and at low levels of crime there is a negative relationship, and other economic variables such as real exchange rate, inflation rate have a positive effect on crime. Crime as a phenomenon Social, like other social phenomena, has different dimensions, and various factors can play a role in its occurrence, and as a result, social phenomena change slowly. Thus, if the social and economic environment of politics has a direct impact on crime rates, crime cannot be prevented in a country by increasing the punishment for criminals or forcing the police to deal with them or creating economic well-being and raising their standard of living. Preventing the crime of persons requires a comprehensive effort in all its dimensions so as to achieve success in this regard.
Keywords: Unemployment rate, Inflation rate, Real Exchange Rate, Markov Switching, crime -
هدف این مقاله بررسی رابطه علی بین انتشار سرانه دی اکسید کربن، سرانه مصرف انرژی، سرانه تولید ناخالص داخلی، آزاد سازی تجاری، توسعه مالی و جمعیت شهری در ایران برای دوره (1355-1394) است. از این رو با استفاده از آزمون هم انباشگی کرانه ها به بررسی رابطه بلندمدت بین متغیرهای فوق پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که کشش انتشار سرانه دی اکسید کربن نسبت به سرانه تولید خالص داخلی، آزاد سازی تجاری، سرانه مصرف انرژی و جمعیت شهری مثبت و نسبت به شاخص توسعه مالی منفی است. به علاوه، در این مقاله رابطه علی بین متغیرها مدل را با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری بر اساس آزمون علیت گرنجر بررسی شده است. نتایج آزمون علی نشان می دهد که یک رابطه علی دو طرفه از سرانه تولید ناخالص داخلی و توسعه مالی و رابطه علی یک طرفه از آزاد سازی تجاری، سرانه مصرف انرژی، شهر نشینی به انتشار سرانه دی اکسیدکربن وجود دارد.کلید واژگان: آزادسازی تجاری, انرژی مصرفی, توسعه مالی, علیت, انتشار کربنThe aim of this paper is to examine the causal relationship between carbon dioxide emissions per capita, energy consumption per capita, gross domestic production per capita, trade openness, financial development and urban population in Iran for the 1977-2015 periods. Hence, the bounds F-test of co-integration was used to explore the relationship between above variables. The results show that elasticity of carbon dioxide emissions per capita relative to gross domestic production per capita, trade openness, energy consumption per capita and urban population is positive and to the financial development index is negative. In addition, this paper explores the causal relationship between the study variables using the error-correction model based on Grangers causality tests. The causality test results showed that there is two-way causality between financial development and gross domestic production per capita while there is one-way causality between carbon dioxide emissions per capita and trade openness, energy consumption per capita and urban population.Keywords: Trade Openness, energy consumption, financial development, Causality, carbon emissions
-
بیشتر فعالیت های اقتصادی ناگریز به استفاده از منابع طبیعی بوده و در عین حال با انتشار پسماندهای ناشی از تولید در محیط زیست سبب به وجود آمدن فشار بر اکوسیستم طبیعی می شوند. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی رابطه بین انتشار دی اکسیدکربن و متغیرهای درآمد ملی، آزادسازی تجاری، تولید برق، مصرف کل فرآورده های نفتی، مصرف گاز طبیعی و سرمایه گذاری داخلی در قالب فرضیه زیست محیطی کوزنتس با استفاده از اطلاعات سری زمانی سالانه اقتصاد ایران برای دوره زمانی (1358-1391) و با بهره گیری از روش الگوی خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی گسترده (ARDL)پرداخته شود. این امر نشان می دهد که فرضیه زیست محیطی و وجود منحنی کوزنتس در ایران تا اندازه ای مورد تایید قرار می گیرد، و برای تحقق کامل آن باید رشد استاندار و تکنولوژی کامل تولید صورت گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش درآمد ملی، آزادسازی تجاری، تولید برق، مصرف کل فرآورده های نفتی ، مصرف گاز طبیعی و سرمایه گذاری داخلی اثر مثبت و معناداری بر انتشار دی اکسیدکربن دارند. همچنین مجذور درآمد اثر منفی، اما ضعیف تری نسبت به درآمد بر آلودگی محیط زیست دارد.
کلید واژگان: آزادسازی تجاری, تولید برق, سرمایه گذاری داخلی, منحنی زیست محیطی کوزنتس, مدل ARDLMost economic activities inevitably use natural resources and at the same time by releasing waste material which is a result of production activities, imposes pressures on the natural ecosystem. In this study it has been attempted to investigate the relations between carbon dioxide emissions and national income variables, trade liberalization, electricity generation, total consumption of petroleum products, natural gas consumption and domestic investment in the form of Environmental Kuznets Curve (EKC) hypothesis by applying time series data of Iran’s economy during the time period of (1979-2010) and by adopting Auto Regressive Distributed Lag (ARDL) method. This shows that environmental hypothesis and Kuznets Curve are partly approved in Iran. In order to accomplish this issue thoroughly, standard growth and perfect technology in production is required. The results of this study indicate that increase in national income, trade liberalization, electricity generation, total consumption of petroleum products, natural gas consumption and domestic investment have a positive and significant effect on carbon dioxide emission. Moreover, it has been found that chi-income has a negative, however, more insignificant, compared to income, on environmental pollution
Keywords: Trade Liberalization, Electricity Generation, Domestic Investment, Environmental Kuznets Curve, ARDL Model
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.