به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

بابک ماسوری

  • سید مجتبی موسوی*، زینب مرادپور، محسن محمدی ساعی، بابک ماسوری

    جلبک ها با داشتن سطح بالایی از آنتی اکسیدان ها می توانند بر وضعیت آنتی اکسیدانی و درنتیجه سلامت پرندگان موثر باشند. لذا هدف از این پژوهش، بررسی اثر رنگ دانه آلگاسان بر فرآسنجه های بیوشیمیایی خون و وضعیت آنتی اکسیدانی بلدرچین ژاپنی بود. بدین منظور تعداد 204 قطعه جوجه بلدرچین سه روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار توزیع و تا سن 38 روزگی نگهداری شدند. تیمارها شامل جیره پایه بدون مکمل (شاهد) و جیره پایه به ترتیب با مقادیر یک، دو و سه گرم در کیلوگرم آلگاسان (تیمارهای A1، A2 و A3) مکمل شد. در سن 38 روزگی، از هر تکرار، نمونه خون دو قطعه بلدرچین (شش پرنده در هر تیمار) برای ارزیابی فرآسنجه های خونی و وضعیت آنتی اکسیدانی گرفته شد. داده ها با استفاده از رویه GLM نرم افزار SAS، آنالیز و میانگین ها با آزمون توکی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که تاثیر سطوح مختلف رنگ دانه در جیره بلدرچین بر غلظت سرمی گلوکز، کلسترول و HDL معنی دار بود (05/0 >P). به طوریکه تیمار حاوی سه گرم در کیلوگرم آلگاسان، پایین ترین سطح کلسترول و بالاترین سطوح گلوکز و HDL را به ترتیب 33/1513، 63/410 و 25/58 میلی گرم بر دسی لیتر داشت. سطوح آنزیم های سرم (AST، ALT و ALP) و آنزیم های آنتی اکسیدانی پلاسما (SOD وGP) و وضعیت تام آنتی اکسیدانی و مقدار مالون دی آلدئید با افزودن آلگاسان در جیره بلدرچین ها تحت تاثیر قرار نگرفتند. به طورکلی، نتایج نشان داد که در شرایط طبیعی پرورش بلدرچین ژاپنی مکمل کردن جیره با رنگ دانه آلگاسان در سطح 3/0 درصد، باعث بهبود برخی فراسنجه های خونی شد، ولی تغییری در وضعیت آنتی اکسیدانی پلاسمای بلدرچین ها ایجاد نکرد.

    کلید واژگان: پرنده, جلبک, گلوکز, ظرفیت کل آنتی اکسیدانی
    Seyyed Mojtaba Mousavi *, Zeinab Moradpour, Mohsen Mohammadi Saei, Babak Masouri

    Algae, having a high level of antioxidants, can affect the antioxidant status and the health of birds. Therefore, this study aimed to investigate the effect of Algasan® on blood biochemical parameters and antioxidant status of Japanese quail. For this purpose, A total of 204 three-day-old female quail chickens were randomly allocated in a completely randomized design with four treatments and three repetitions and kept until the age of 38 days. Treatments included a control diet or with 1, 2, and 3 g/kg (A1, A2, and A3) Algasan®, respectively. At the age of 38 days, blood samples were collected of two quails from each replicate to assess blood parameters and antioxidant status. Data were analyzed by the GLM procedure of SAS software and means were compared by Tukey's test. The results showed that serum glucose concentration in the A3 treatment (410.63 mg/dL), was significantly different from its concentration in control treatments (359.17 mg/dL) and A1 treatment (38 351.0 mg/dL) (P<0.05). The amount of cholesterol in the control treatment (201.63 mg/dL) was higher than the A3 treatment (151.33 mg/dL) (P<0.05), but the amount of HDL in the control treatment (40.00 mg/dL) was lower than A3 treatment (58.25 mg/dL) (P<0.05). The levels of serum enzymes and plasma antioxidant enzymes, total antioxidant status and malondialdehyde were not affected. In general, the results exhibited that in the natural conditions of Japanese quail breeding, dietary Algasan® supplementation at the level of 0.3% improved some blood parameters, but did not change the antioxidant status of the plasma.

    Keywords: Bird, Algae, Glucose, total antioxidant capacity
  • جمشید فضلی نژاد، بابک ماسوری*، بهمن پریزادیان کاوان، حشمت الله خسروی نیا، علی فروهرمهر
    کبد عضو اصلی است که مایکوتوکسین ها را پردازش می کند، آن ها را سم زدایی می کند و از بدن در برابر اثرات سمی آن ها محافظت می کند. AFB1 می تواند باعث متابولیسم نامتعادل چربی شود، با رسوب لیپید در کبد باعث بزرگ شدن آن شود و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و سایتوکین های ضد التهابی را سرکوب کند. کامبوچا به دلیل ترکیبات آنتی اکسیدانی، مخمرها و باکتری های تولید کننده اسید می تواند اثرات محافظت کبدی داشته باشد. تعداد 320 قطعه جوجه گوشتی نر راس 308 برای بررسی تاثیر چای کامبوجا در کاهش درجه سمیت آفلاتوکسین، در آرایش فاکتوریل 4×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از 8 تیمار، چهار تکرار و 10 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار استفاده گردید. فاکتور اول میزان آفلاتوکسین جیره غذایی در دو سطح صفر و 2/5 میلی گرم در کیلوگرم جیره و فاکتور دوم کامبوچا در چهارسطح صفر، 5، 10 و 15 میلی لیتر در هر 100 میلی لیتر آب آشامیدنی بود. آفلاتوکسین طی دوره های آغازین، رشد، پایانی و در کل دوره، افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک و شاخص کارایی تولید را به طور معنی داری کاهش داد (0/05˂P). طی دوره رشد و پایانی سطح 10 کامبوچا افزایش وزن روزانه بیش تری در مقایسه با سایر تیمارها داشت. استفاده از سطوح 5، 10 و 15 کامبوچا در مقایسه با سطح صفر کاهش معنی داری در مصرف خوراک نشان داد (0/05˂P). استفاده از کامبوچا، آفلاتوکسین و اثر متقابل آن ها تاثیر معنی داری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت (0/05˃P). کامبوچا تاثیر معنی داری بر شاخص کارایی تولید نداشت (0/05˃P). آفلاتوکسین باعث افزایش معنی دار وزن و درصد چربی کبد در جوجه های گوشتی شده است (0/05˂P). کامبوچا تاثیر معنی داری بر وزن و درصد چربی کبد نداشت (0/05˃P). آفلاتوکسین به طور معنی داری باعث افزایش سطح آسپارتات آمینوترانسفراز و کاهش آلکالین فسفاتاز سرم گردید (0/05˂P) اما تاثیری بر سطح آلانین آمینوترانسفراز نداشت. هرچند استفاده از 15 کامبوچا کم ترین سطح آلانین آمینوترانسفراز را داشت اما با سطح صفر اختلاف معنی دار نداشت. استفاده از آفلاتوکسین در جیره به طور معنی داری باعث افزایش سطح گلوتاتیون پراکسیداز و سطوح مختلف کامبوچا باعث کاهش معنی دار سطح گلوتاتیون پراکسیداز سرم شد (0/05˂P). با توجه به نتایج به دست آمده استفاده از کامبوجا در سطوح 5، 10 و میلی لیتر در هر 100 میلی لیتر آب آشامیدنی می تواند در کاهش اثرات منفی ناشی از استفاده از آفلاتوکسین در جیره موثر باشد.
    کلید واژگان: فلاتوکسین, جوجه گوشتی, کامبوچا, عملکرد, سلامت کبد
    Jamshid Fazlinejhad, Babak Masouri *, Bahman Parizadian Kavan, Heshmatollah Khosravinia, Ali Forouharmehr
    The liver is a major organ that processes mycotoxins, detoxifies them and protects the body against their toxic effects. AFB1 can cause unbalanced fat metabolism, increase lipid deposition in the liver, and suppress the activity of antioxidant enzymes and anti-inflammatory cytokines. Kambucha can have liver protective effects due to its antioxidant compounds, yeasts and acid-producing bacteria. 320 male Ross-308 broilers to evaluate the effect of Kambucha on reducing the degree of aflatoxin toxicity in 2 4 4 factorial arrangement in a completely randomized design using 8 treatments, four replications and 10 broilers Used in each replication. The first factor was the amount of aflatoxin in the diet at two levels of zero and 2.5 mg/kg of diet and the second factor was kambucha at four levels of zero, 5, 10 and 15 ml per 100 ml of drinking water. Aflatoxin significantly reduced daily weight gain, feed intake and production efficiency index during the initial, growth, final and overall periods (P˂0.05). During the growth and final period of level 10, kambucha had more daily weight gain compared to other treatments. The use of levels 5, 10 and 15 of kambucha compared to level zero showed a significant decrease in feed consumption (P˂0.05). The use of kombucha, aflatoxins and their interaction had no significant effect on feed conversion ratio (P˃0.05). Kambucha had no significant effect on production efficiency index (P˃0.05). Aflatoxin caused a significant increase in liver weight and fat percentage in broilers (P˂0.05). Kambucha had no significant effect on liver weight and fat percentage (P˃0.05). Aflatoxin significantly increased aspartate-aminotransferase levels and decreased serum alkaline phosphatase (P˂0.05) but had no effect on alanine-aminotransferase levels. Although the use of 15 kambucha had the lowest level of alanine-aminotransferase, it was not significantly different from the level of zero. The use of aflatoxin in the diet significantly increased the level of glutathione-peroxidase and different levels of kambucha significantly reduced the level of serum glutathione-peroxidase (P˂0.05). According to the results, the use of Kambucha at levels of 5, 10 and ml per 100 ml of drinking water can be effective in reducing the negative effects of aflatoxin in the diet.
    Keywords: Aflatoxin, broiler, Kambucha, Liver health, performance
  • زینب برومندنیا، حشمت الله خسروی نیا*، بابک ماسوری، بهمن پریزادیان
    مقدمه و هدف

    اسیدوز لاکتیک در نتیجه هیپوکسی و رشد سریع جوجه های گوشتی بروز می کند و می تواند به عنوان یک تنش فیزیولوژیکی مطرح شود. در دو آزمایش جداگانه تاثیر سطوح مازاد تغذیه ه ای ویتامین D3 و اسید گوانیدینواستیک بر عملکرد، وزن نسبی اندام ها، برخی شاخص های فیزیولوژیکی و رفتاری در جوجه های گوشتی تحت تنش اسیدوز لاکتیک بررسی شد.

    مواد و روش ها

    در هر دو آزمایش تعداد 144 قطعه جوجه گوشتی سویه راس- 308 به ترتیب، برای مطالعه تاثیر ویتامین D3 در سطوح صفر (کنترل منفی و کنترل مثبت)، 20000، 30000، 40000 و  IU50000 به صورت تزریق زیرجلدی در دوره رشد در سن 21 تا 29 روزگی و اسید گوانیدینواستیک در سطوح صفر، 0/6، 1/2، 1/8، 2/4 و g/kg 3 خوراک در دوره پایانی در سن 32 تا40 روزگی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و شش پرنده در هر تکرار استفاده شد.

    یافته ها

    در آزمایش اول، غلظت لیپیدهای کبدی در پرندگان دریافت کننده IU 50000 ویتامین D3 در مقایسه با پرندگان کنترل منفی و پرندگان دریافت کننده IU 30000 ویتامین D3، به ترتیب، 21/79 و 19/16 درصد کمتر بود (0/05>p). در آزمایش دوم، درصد زنده مانی پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 1/8 وg  3 اسید گوانیدینواستیک در مقایسه با پرندگان دریافت کننده 0/6 وg  1/2 اسید گوانیدینواستیک بالاتر بود (0/05>p). فراوانی فراسنجه های رفتاری تحت تاثیر تزریق ویتامین D3 و همچنین سطوح جیره ای اسید گوانیدینواستیک قرار گرفت (0/05>p).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهند تزریق زیرجلدی ویتامین D3 در سطح  IU 50000 و افزودن اسید گوانیدینواستیک به جیره غذایی در سطح g/kg 1/8 تاثیرات مثبتی بر تعدیل تنش فیزیولوژیکی ناشی از تزریق اسید لاکتیک در جوجه های گوشتی دارد.

    کلید واژگان: اسیدوز لاکتیک, اسید گوانیدینواستیک, تنش فیزیولوژیکی, جوجه گوشتی, فراسنجه های رفتاری, ویتامین D3
    Zeinab Broumandania, Heshmatollah Khosravinia*, Babak Masourei, Bahman Parizadian
    Introduction and objectives

    Lactic acidosis occurs as a result of hypoxia and rapid growth of broilers and can be considered as a physiological stress. In two experiments, the effect of extra nutritional levels of vitamin D3 and guanidinoacetic acid was investigated on performance, relative weight of organs, some physiological and behavioral parameters of broiler chicks under lactic acidosis stress.

    Material and Methods

    In both experiments, 144 chickens of Ross 308 strain were used to study the effect of subcutaneous injection of vitamin D3 at 0 (negative and positive controls), 20,000, 30,000, 40,000 and 50,000 international unit and dietary levels of GAA at 0, 0.6, 1.2, 1.8, 2.4 and 3 g/kg in a randomized complete block design with 6 treatments, 4 replications and 6 birds per replication.

    Results

    In the first experiment, liver fat concentrations in birds receiving 50,000 IU of vitamin D3 were 21.79% and 19.16% lower, respectively, compared to negative control and birds receiving 30,000 IU of vitamin D3 (p<0.05). In Experiment 2, the survival rate of birds receiving 1.8 and 3 g/kg GAA in the diet was greater than the birds receiving 0.6 and 1.2 g/kg GAA (p<0.05). Behavioral parameters of the birds were affected by vitamin D3 injection as well as GAA dietary levels (p<0.05).

    Conclusion

    The results show that subcutaneous injection of vitamin D3 at the level of 50,000 IU and adding GAA to diet at the level of 1.8 g/kg has positive effects on modulation of physiological stress caused by lactic acidosis in broilers.

    Keywords: Behavioral parameters, Broilers, Guanidinoacetic acid, Lactic acidosis, Physiological stress, Vitamin D3
  • علی فاطمی، بابک ماسوری *، بهمن پریزادیان

    هدف از آزمایش حاضر بررسی تاثیر ویتامین E و اسانس نعناع فلفلی بر وزن بدن، وزن کیسه زرده، ظرفیت آنتی ‎اکسیدانی سرم و فرآسنجه های بیوشیمیایی خون در جوجه های گوشتی تحت تنش حمل و نقل در زمان های یک، چهار و هشت ساعت بود. آزمایش به صورت آرایش فاکتوریل 3×4 در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از 12 تیمار، چهار تکرار و ده قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. فاکتور اول افزودنی (گروه اول: شاهد مثبت بدون افزودنی، گروه دوم: شاهد منفی با استفاده از روغن زیتون، گروه سوم: ویتامین E به مقدار 0/6 میلی ‎گرم برای هر جوجه و گروه چهارم تغذیه با اسانس نعناع فلفلی به مقدار 0/5 میلی ‎گرم برای هر جوجه) و فاکتور دوم مدت زمان انتقال در سه بازه زمانی یک، چهار و هشت ساعت بود. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از ویتامین E و اسانس نعناع فلفلی تاثیر معنی داری بر کاهش وزن بدن جوجه های تحت تنش حمل و نقل نداشت. اما استفاده از ویتامین E باعث کاهش وزن کیسه زرده در مقایسه با تیمار شاهد مثبت گردید (0/05>P). زمان‏ های انتقال 1، 4 و 8 ساعت تاثیر معنی‏ داری بر کاهش وزن بدن و کیسه زرده در جوجه‏ های گوشتی نداشت. تاثیر ویتامین E و اسانس نعناع فلفلی بر مقدار کلسترول، HDL و LDL معنی‏ دار نبود. سطح تری‏ گلیسرید خون تفاوت معنی‏ داری بین تیمارها نشان داد (0/05>P). کم ترین مقدار تری‏ گلیسرید سرم در جوجه‏ های گروه شاهد مثبت و نعناع فلفلی دیده شد. میزان تری‏ گلیسرید سرم تفاوت معنی داری بین زمان ‏های انتقال نشان داد (0/05>P). بیش ترین مقدار تری‏ گلیسرید در یک ساعت اول انتقال و کم ترین میزان تری گلیسرید هشت ساعت پس از زمان انتقال مشاهده گردید. سطح گلوکز سرم به طور معنی داری تحت تاثیر تیمار زمان انتقال قرار گرفت (0/05>P). بیش ترین سطح گلوکز خون یک ساعت پس از انتقال و کم ترین آن در ساعت چهار مشاهده شد. تاثیر نوع افزودنی بر مقدار پروتیین تام سرم، مقدار مالون دی ‏آلدیید و ظرفیت آنتی ‏اکسیدانی معنی‏ دار نبود. ویتامین E و اسانس نعناع فلفلی تاثیر معنی ‏داری بر فعالیت هورمون‏ های T3 و T4 نداشتند. با توجه به نتایج تحقیق حاضر استفاده از ویتامین E  و اسانس نعناع فلفلی تاثیر چندانی در بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی و کاهش تنش حمل و نقل جوجه ها نداشت.

    کلید واژگان: جوجه گوشتی, حمل و نقل, نعناع فلفلی و ویتامین E
    Ali Fatemi, Babak Masouri *, Bahman Parizadian Kavan

     The present experiment aimed to investigate the effect of vitamin E and peppermint essential oil on body weight, yolk sac weight, serum antioxidant capacity, and blood biochemical parameters in broilers under transport stress at times one, four, and eight hrs. The first factor of additive (first group: positive control without additive, second group: negative control using olive oil, third group: vitamin E in the amount of 0.6 mg per chicken and the fourth group of feeding with peppermint essential oil in the amount of 0.5 mg per chick) and the second factor was the transfer time in three-time intervals of one, four and eight hours. The results showed that the use of vitamin E and peppermint essential oil did not have a significant effect on weight loss in chickens under transport stress. However, the use of vitamin E reduced the weight of the yolk sac compared to the positive control treatment (P<0.05). Transfer times of 1, 4 and 8 hours had no significant effect on body weight and yolk sac in broilers. The effect of vitamin E and peppermint essential oil on cholesterol, HDL, and LDL was not significant. Blood triglyceride levels showed a significant difference between treatments (P<0.05). The lowest serum triglyceride was observed in positive control chickens and peppermint. Serum triglyceride levels showed a significant difference between transfer times (P<0.05). The highest amount of triglyceride was observed in the first hour of transfer and the lowest amount of triglyceride was observed eight hours after transfer time. Serum glucose level was significantly affected by transfer time treatment (P<0.05). The highest blood glucose level was observed one hour after transfusion and the lowest at four hr. The effect of additive type on total serum protein content, malondialdehyde content, and antioxidant capacity was not significant. Vitamin E and peppermint essential oil had no significant effect on the activity of T3 and T4 hormones. According to the results of the present study, the use of vitamin E and peppermint essential oil had little effect on improving the antioxidant status and reducing the transport stress of chickens.

    Keywords: Broiler chicks, Peppermint, Road transport, Vitamin E
  • فرشید رحمتی، حشمت الله خسروی نیا*، بابک ماسوری، مریم میردریکوندی
    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر باکتریوفاژهای ضد اشریشیا کلی بر عملکرد تولیدی، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجه های خونی در جوجه های گوشتی اجرا شد. این مطالعه با استفاده از 168 قطعه جوجه یک روزه سویه راس برای بررسی تاثیر هفت تیمار در شش تکرار و هر تکرار شامل چهار قطعه جوجه اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل تلقیح دهانی یک میلی لیتر از باکتریوفاژ TMU1، TMU2، مخلوط آن ها، تزریق عضلانی یک میلی لیتر از باکتریوفاژ TMU1، تزریق عضلانی 0/5 میلی لیتر باکتریوفاژ TMU2، تزریق عضلانی 0/5 میلی لیتر مخلوط باکتریوفاژها  TMU1 و TMU2 و گروه شاهد دریافت کننده گاواژ و تزریق محیط کشت بدون باکتریوفاژ بود. غلظت کلسیم سرم خون در جوجه های تزریق شده با باکتریوفاژ TMU1 و مخلوط باکتریوفاژها بیش تر از جوجه های گاواژ شده با مخلوط باکتریوفاژ بود. میانگین غلظت اسیدهای چرب آزاد در خون جوجه های گاواژ شده با باکتریوفاژ TMU1 بیش تر از جوجه های تزریق شده با باکتریوفاژ TMU2 بود. میانگین غلظت لیپوپروتیین های با دانسیته بالا، در جوجه های تزریق شده با مخلوط دو نوع باکتریوفاژ بیش تر از جوجه های تغذیه شده با گاواژ مخلوط باکتریوفاژها بود. فعالیت آنزیم کبدی آسپارتات آمینو ترانسفراز در جوجه های تزریق شده با باکتریوفاژ TMU2 23/90 درصد کم تر از پرندگان شاهد بود. نتیجه گیری شد که تلقیح دهانی و تزریق عضلانی باکتریوفاژهای ضد اشریشیا کلی بیماریزا به پرنده سالم تاثیری بر عملکرد رشد و وزن اجزای لاشه جوجه گوشتی نداشت ولی برخی فراسنجه های خون را احتمالا در راستای سلامت پرنده تغییر داد.
    کلید واژگان: جوجه گوشتی, باکتریوفاژ, اشریشیا کلی, عملکرد تولیدی, کبد, لاشه
    Farshid Rahmatei, Heshmatollah Khosravinia *, Babak Masourei, Maryam Mirderikvandei
    This study aimed to investigate the effect of anti-Escherichia coli bacteriophages on production performance, carcass characteristics and some blood parameters in broiler chickens. A total number of 168 one-day-old Ross 308 chicks were used to exmaine the effects of 7 experimental treatments in 4 replicates of 10 birds each.  Experimental treatments include oral inoculation of 1 ml of bacteriophage TMU1, TMU2, and their mixtures, intramuscular injection of 1 ml of bacteriophage TMU1, intramuscular injection of 0.5 ml of bacteriophage TMU2, intramuscular injection of 0.5 ml of a mixture of bacteriophages TMU1 and TMU1. The control group received oral gavageing and injection of culture medium without bacteriophage. Serum calcium concentration were higher in the birds injected with TMU1 bacteriophage and mixed bacteriophages. Serum concentration of free fatty acids was greater in the birds recieving TMU1 bacteriophage than those injected with TMU2 bacteriophage. The mean concentration of high-density lipoproteins was elevated in in the birds injected with the mixture of bacteriophages compared with those fed with the same treatment. Hepatic aspartate aminotransferase activity was 23.90% lower in the chickens injected with TMU2 bacteriophage than control birds. It was concluded that oral inoculation and intramuscular injection of pathogenic anti-Escherichia coli bacteriophages into healthy birds exhibited no effect on growth performance and carcass components percentage. However, it may provides certain benefits towards birds health indicated by reduced liver enzymes activity.
    Keywords: Broiler chicken, Escherichia coli, Bacteriophage, productive performance, Liver, carcass
  • فرهاد احمدی، سید مجتبی موسوی*، محسن محمدی ساعی، بابک ماسوری

    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر رنگ دانه آلگاسان بر عملکرد و کیفیت گوشت بلدرچین با چهار تیمار، سه تکرار و 17 جوجه در هر تکرار، در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. جیره های آزمایشی شامل 1- جیره پایه (شاهد)، 2- جیره پایه + 1/0 درصد پودر آلگاسان، 3- جیره پایه + 2/0 درصد پودر آلگاسان و 4- جیره پایه + 3/0 درصد پودر آلگاسان بودند. علاوه بر اندازه گیری میانگین افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک، وزن زنده، وزن لاشه، بازده لاشه، در 38 روزگی، برای بررسی کیفیت گوشت، دو قطعه بلدرچین نر به صورت تصادفی از هر تکرار (شش پرنده در هر تیمار) انتخاب و کشتار شدند. داده های حاصل با نرم افزار SAS آنالیز و میانگین ها با آزمون دانکن مقایسه شدند. اثر سطوح مختلف رنگ دانه در جیره بلدرچین ها، بر میانگین افزایش وزن بدن، مقدار خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و وزن زنده، معنی دار نبود. اما در مقایسه با سایر تیمارها، بیشترین وزن لاشه در تیمار 1/0 درصد (33/118 گرم)، بالاترین بازده لاشه در تیمار 3/0 درصد (36/73 درصد)، بیشترین تراکم نوری در تیمار 1/0 درصد (029/2، 268/1 و 249/2 درصد) و بیشترین ظرفیت نگهداری آب در تیمار 3/0 درصد (720/4) آلگاسان مشاهده شد (05/0≤p). کمترین مقدار pH گوشت، درصد افت خونابه و درصد افت وزنی پس از پخت را به ترتیب تیمارهای شاهد (342/6)، 2/0 درصد (055/13 درصد) و 3/0 درصد (985/19 درصد) آلگاسان نشان دادند (05/0≤p). در مجموع، این پژوهش نشان می دهد که رنگ دانه آلگاسان می تواند در بهبود احتمالی برخی فراسنجه های عملکردی و کیفیت گوشت بلدرچین، موثر باشد.

    کلید واژگان: افزایش وزن, بلدرچین ژاپنی, جلبک, لاشه, رنگ دانه آلگاسان‏
    Farhad Ahmadi, Seyyed Mojtaba Mousavi *, Mohsen Mohammadi Saei, Babak Masoori

    To investigate the effect of different levels of Algasan pigment on the performance and meat quality of Ja[amease quail, 204 bird at day three of age, were randomly divided into four groups in three replications. Treatments included control diet (without pigment) or with 0.1, 0.2, and 0.3% (A1, A2, and A3) Algasan, respectively. In addition to recording performance data, at day 38 of age, two male quail were randomly selected from each exprimental unit to evaluate meat quality. Data were analyzed by SAS software and means were compared by Duncan test. The effect of different levels of pigment in quail diets on mean body weight gain, feed intake, feed conversion ratio, and live weight were not significant. But the highest carcass weight was observed in A1 treatment (118.33 g), the highest carcass yield in A3 treatment (73.36%), the highest light density in A1 treatment (2.029, 1.268, and 2.249%), and the highest water holding capacity in A3 treatment (4.720) (P≤0.05). The lowest meat pH, drip loss, and cooking loss showed in control (6.342), A2 (13.055%), and A3 (19.985%) treatments, respectively (P≤0.05). In general, Algasan pigment might be effective in improving some parameters of the performance and quality of quail meat.

    Keywords: Algae, Algasan pigment, Carcass, Japanease quail, Weight gain‎
  • فرهاد احمدی، سید مجتبی موسوی*، محسن محمدی ساعی، بابک ماسوری

    غنی سازی ترکیب اسیدهای چرب گوشت طیور، یک مسیله مهم است. این آزمایش به منظور تاثیر رنگ دانه آلگاسان بر ترکیب اسیدهای چرب گوشت بلدرچین ژاپنی با چهار تیمار، سه تکرار و 17 جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. جیره های آزمایشی شامل: 1- جیره پایه (شاهد)، 2- جیره پایه + 1/0 % پودر آلگاسان (A1)، 3- جیره پایه + 2/0 % پودر آلگاسان (A2)، 4- جیره پایه + 3/0 % پودر آلگاسان (A3) بودند. در سن 38 روزگی، برای تعیین پروفیل اسیدهای چرب گوشت، دو قطعه بلدرچین نر به صورت تصادفی از هر تکرار انتخاب و کشتار شدند. داده های حاصل با نرم افزار SAS آنالیز و میانگین فرآسنجه ها با آزمون توکی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که تیمار شاهد، بیشترین میریستولییک (245/0 %)، اسید الاییدیک (260/0 %) و اسید لینولییک ترانس (150/0 %)، تیمار A1 بیشترین اسید هپتادکانوییک (160/0 %)، اسید اولییک (350/35 %) و مجموع اسیدهای چرب با یک پیوند غیراشباع (035/43 %) و کمترین اسیدهای چرب امگا 6 (060/30 %)، تیمار A2 بیشترین اسید ایکوزامنوییک (185/0 %)، اسید لینولییک سیس (185/30 %)، اسیدهای چرب امگا 6 (485/32 %) و مجموع اسیدهای چرب با چند پیوند دوگانه (100/33 %) و تیمار A3 بیشترین اسید لینولنیک ترانس (200/0 %) را داشتند (05/0≥P). در کل، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که رنگ دانه آلگاسان در سطح 1/0 % جیره می تواند در بهبود پروفایل اسیدهای چرب گوشت بلدرچین موثر باشد.

    کلید واژگان: اسیدهای چرب ضروری, کیفیت لاشه, میکروجلبک
    F. Ahmadi, S.M. Mousavi *, M. Mohamadi Saei, B. Masouri

    Enriching the fatty acid composition of poultry meat is an important issue. This study was conducted to investigate the effect of Algasan pigment on the fatty acids profile of Japanese quail meat with four treatments, three replicates, and 17 chickens per replicate in a completely randomized design. Experimental diets include: 1- Basic diet (control), 2- Basic diet + 0.1% Algasan (A1), 3- Basic diet + 0.2% Algasan (A2), 4- Basic diet + 0.3 % Algasan (A3). At 38 days of age, two male quails were randomly selected from each replicate to determine the fatty acid profiles of the meat. The data were analyzed by SAS software and the mean squares of the parameters were compared by Tukey test. The results showed that the control treatment had the highest percentage of myristoleic acid (0.245), oleic acid (0.260), and trans linoleic acid (0.150), A1 treatment had the highest percentage of heptadecanoic acid (0.160), oleic acid (35.350) and total fatty acids with an unsaturated bond (43.035) and the lowest percentage of omega-6 fatty acids (30.060), A2 treatment had the highest echosamenoic acid (0.185), cis linoleic acid (30.185), omega-6 fatty acids (32.485) and total polyunsaturated fatty acids (33.100) and A3 treatment had the most trans linolenic acid (0.200) (P≤0.05). In general, the results of the present study show that Algasan pigment at the level of 0.1% of the diet can be effective in improving the fatty acids profile of quail meat.

    Keywords: Carcass quality, Essential fatty acids, Microalgae
  • کیارش بیرانوند، بهمن پریزادیان کاوان*، بابک ماسوری، حشمت الله خسروی نیا، محسن محمدی ساعی
    جهت ارزیابی تاثیر عصاره کروموکلوریس زافینجنسیس و اسپیرولینا پلاتنسیس بر شاخص ‎های تولیدی، فرآسنجه ‏های خون و وضعیت آنتی‏ اکسیدانی در مرغ ‏های گوشتی، تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی نر، سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از پنج تیمار و چهار تکرار (حاوی 20 قطعه جوجه) مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف عصاره جلبک کروموکلوریس زافینجنسیس و اسپیرولینا پلاتنسیس (0/2 و 0/4 درصد) بود که با جیره غذایی مرغ‏ های گوشتی مخلوط و جهت تغذیه استفاده شد. تفاوت معنی‏ داری از نظر شاخص تولید در 1 تا 14 روزگی میان تیمارهای مختلف مشاهده شد (0/05>P)، به طوری که بیش ترین شاخص تولید در تیمار حاوی 0/4 درصد جلبک اسپیرولینا مشاهده شد. در بازه زمانی 29 تا 42 روزگی استفاده از جلبک کروموکلوریس به مقدار 0/2 درصد در جیره غذایی مرغ ‏های گوشتی سبب بهبود معنی ‏دار شاخص تولید شد (0/05>P). در بازه زمانی 1 تا 21 روزگی بیش ترین شاخص تولید در تیمار حاوی اسپیرولینا به مقدار 0/4 درصد به دست آمد (0/05>P). بیش ترین نسبت گوشت سینه در تیمار حاوی جلبک کروموکلوریس به مقدار 0/2 درصد مشاهده شد (0/05>P). کم ترین مقدار LDL در سرم مرغ ‏های دریافت کننده جلبک کروموکلوریس به دست آمد (0/05>P). تاثیر تیمارهای مختلف بر سطح مالون دی آلدیید سرم معنی‏ دار نبود. با توجه به یافته های تحقیق حاضر می ‏توان نتیجه ‏گیری کرد که استفاده از عصاره جلبک کروموکلوریس زافینجنسیس به مقدار 0/2 درصد و اسپیرولینا پلاتنسیس در سطح 0/4 درصد در جیره غذایی مرغ ‏های گوشتی سبب بهبود شاخص تولید و کیفیت لاشه می‏ شود.
    کلید واژگان: جوجه گوشتی, شاخص تولید, کیفیت لاشه, میکروجلبک
    Kiarash Beiranvand, Bahman Parizadian Kavan *, Babak Masouri, Heshmatollah Khosravinia, Mohsen Mohamadi Saei
    This study was conducted to evaluate the effects of Chromochloris zofingiensis and Spirulina platensis extract on productive performance, blood parameters and antioxidant status in broiler chicken. A total of 400 male broiler chickens (Ross 308 strain) were used in a completely randomized design with five treatments with four replicates and 20 chicks per each. The broilers were fed a standard diet supplemented with Chromochloris zofingiensis and Spirulina platensis extract (0, 0.2, and 0.4 percent) from 1 to 42 days. Results showed that adding of Spirulina platensis extract (0.4 percent) in broiler's diet significantly increased production index from 1 to 14 days old (P<0.05). Supplementing with Chromochloris zofingiensis extract (0.2 percent) resulted in significant increases in the production index from 29 to 42 days old (P<0.05). The highest content of production index was observed in group supplemented with Spirulina platensis (0.4 percent) from 1 to 21 days old (P<0.05). The highest content of breast meat was observed in group supplemented with Chromochloris zofingiensis extract (0.2 percent) (P<0.05). The serum concentration of glucose, triglycerides, cholesterol, creatinine, urea and HDL were not influenced by dietary levels of Chromochloris zofingiensis and Spirulina platensis extract. Supplementation of Chromochloris zofingiensis extract significantly decreased the serum concentrations of LDL (P<0.05). Dietary levels of Chromochloris zofingiensis and Spirulina platensis extract showed no effect on serum malondialdehyde level. In conclusion, diet supplementation with Chromochloris zofingiensis (0.2%) and Spirulina platensis (0.4%) extract improved production index and carcass quality in broilers.
    Keywords: broiler, carcass quality, Microalgae, production index
  • اشرف کرمعلی، بهمن پریزادیان کاوان*، مجید خالداری، بابک ماسوری
    هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر پودر بذر خارمریم و ویتامین E بر سلامت کبد، شاخص‎های تولید و فرآسنجه‎های سرم در مرغ‎های تخم گذار بود. برای این منظور 72 قطعه مرغ تخم گذار از سویه های لاین (W36) با استفاده از شش تیمار، چهار تکرار و سه قطعه مرغ در هر تکرار به صورت یک آزمایش فاکتوریل 3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی به مدت شش هفته استفاده شد. ویتامین E در دو سطح (5 و 80 واحد بین‏المللی در کیلوگرم به ترتیب برابر و بیشتر از احتیاجات NRC) و پودر بذر خارمریم در سه سطح (صفر، 100 و mg/kg 200) به جیره اضافه شد. در هفته ششم مرغ‎های تغذیه شده با جیره حاوی ویتامین E بیش از مقدار توصیه شده NRC ضریب تبدیل کمتری داشتند (05/0>P). در هفته پنجم افزودن پودر خارمریم به مقدار mg200 به هر کیلوگرم جیره سبب بهبود معنی‎دار ضریب تبدیل غذایی شد (05/0>P). تاثیر پودر بذر خارمریم و ویتامین E بر شاخص‏های تولید مرغ‎های تخم گذار در کل دوره آزمایش معنی‎دار نبود. تاثیر پودر بذر خارمریم و ویتامین E بر کیفیت تخم‏مرغ و فرآسنجه‎های سرم معنی‎دار نبود. افزودن پودر بذر خارمریم به مقدار mg 200 به هر کیلوگرم جیره سبب کاهش معنی‎دار فعالیت آنزیم کبدی آلانین آمینو ترانسفراز شد (05/0>P). بطور کلی می‏توان بیان کرد که افزودن پودر بذر خارمریم و ویتامین E در سطح بیشتر از مقدار توصیه شده NRC به جیره مرغ‏های تخمگذار تاثیری در جهت بهبود شاخص‏های تولید و کیفیت تخم‏مرغ ندارد.
    کلید واژگان: تخم‏مرغ, خار مریم, کبد, مرغ‎ تخم گذار, ویتامین E
    A. Karamali, B. Parizadian Kavan *, M. Khaldari, B. Masouri
    The objective of this experiment was to investigate the effects of different levels of milk thistle powder and vitamin E on liver healthy, serum parameters and production indices in laying hens. The 2×3 factorial experiment was managed in a randomized complete design with 72 Hy- Line (W36) laying hens in six treatments and four replicates of three birds each. The experimental period lasted for a total of six weeks. Treatments included different levels of milk thistle powder (0, 100 and 200 mg/kg) and vitamin E (recommended by NRC; 5 mg/kg and more than recommended by NRC; 80 mg/kg). The effect of different levels of milk thistle powder and vitamin E on production indices were not significant in the throughout the experimental period. The best feed conversion ratio was observed in hens fed with rations included 80 mg/kg of vitamin E in the sixth week of experiment (p < 0.05). Laying hens were fed with milk thistle powder (200 mg/kg) had the best feed conversion ratio compared with the control group in the fifth week of experiment (p < 0.05). The effect of different levels of milk thistle powder and vitamin E on egg quality and serum parameters were not significant. Dietary milk thistle powder (200 mg/kg), as compared with the control, decreased serum activity of alanine aminotransferase (p < 0.05). In conclusion, diet supplementation with milk thistle powder (100 and 200 mg/kg) and vitamin E (more than recommended by NRC) had no positive effects on production indices and egg quality in laying hens.
    Keywords: Egg, Laying hen, liver, Milk thistle, Vitamin E
  • صبا حاجی زاده، بهمن پریزادیان کاوان*، حشمت الله خسروی نیا، بابک ماسوری
    هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر پودر سیاه ‏دانه به عنوان یک افزودنی گیاهی بر شاخص‏های مرتبط با تولید، غلظت کلسترول زرده و پایداری اکسیداتیو تخم‎مرغ در مرغ‏ های تخم گذار بود. جهت انجام آزمایش تعداد 96 قطعه مرغ تخم گذار سویه ‏لاین 36W با سن تقریبی 25 هفته انتخاب و به مدت 6 هفته جهت بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر سیاه ‏دانه (صفر، 5، 10 و 15 گرم در کیلوگرم) مورد ارزیابی قرار گرفتند. این تحقیق با استفاده از 4 تیمار، 8 تکرار و 3 پرنده در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. پرندگان تغذیه شده با جیره‏ حاوی 15 گرم پودر سیاه‎دانه خوراک بیشتری در مقایسه با گروه شاهد مصرف کردند (05/0˂p). تاثیر پودر سیاه‏ دانه بر تولید توده‏ای تخم ‏مرغ و ضریب تبدیل غذایی معنی‏ دار نبود. کیفیت پوسته تحت تاثیر سطوح مختلف سیاه‏ دانه قرار نگرفت. افزودن پودر سیاه‏ دانه به مقدار 15 گرم در کیلوگرم جیره سبب افزایش وزن زرده تخم‏ مرغ شد (05/0˂p). افزودن سطوح مختلف پودر سیاه‏دانه به جیره تاثیر معنی‎داری بر غلظت کلسترول و مالون دی‎آلدئید زرده تخم‏ نداشت. بر اساس یافته ‏های پژوهش حاضر می‏ توان بیان کرد که افزودن پودر سیاه‏ دانه به جیره غذایی مرغ ‏های تخم گذار سبب افزایش مصرف خوراک و بهبود وزن زرده تخم می‏ شود.
    کلید واژگان: تخم مرغ, سیاه دانه, کلسترول, مرغ تخم گذار, مالون دی‎آلدئید
    Saba Hajizadeh, Bahman Parizadian Kavan *, Heshmatollah Khosravinia, Babak Masouri
    This study was conducted to investigate the effects of different levels of black cumin powder on performance, yolk cholesterol content and egg oxidative stability in laying hens. A total of 96 Leghorn laying hens (Hy-Line W-36) of 25 weeks old were randomly distributed among eight cage replicates of three birds each. Experimental diets consisted of different levels (0, 5, 10 and 15 g/kg of diet) of dietary black cumin powder. The experimental period lasted for a total of 6 weeks. The results showed that the highest feed intake observed in hens were fed with rations included 15 g/kg of black cumin (P<0.05). Supplementation of black cumin had no significant effects on egg mass and feed conversion ratio. The effect of black cumin on shell quality indices were not significant. The highest egg yolk weight obtained from hens were fed the black cumin supplemented diet (15 g/kg of diet) (P<0.05). There were no significant difference in yolk cholesterol and malondialdehyde content between hens fed black cumin supplemented diets and hens fed the control diet. Therefore, it can be concluded that adding of black cumin (15 g/kg) to laying hens diet had positive effects on feed intake and egg yolk weight.
    Keywords: Egg, Black cumin, Cholesterol, Laying hen, Malondialdehyde
  • بابک ماسوری *، سمیه سالاری، حشمت الله خسروی نیا، صالح طباطبایی وکیلی، طاهره محمدآبادی
    تاثیر اسانس مرزه خوزستانی (صفر و 400 میلی گرم بر کیلوگرم جیره) و منبع چربی (پنج درصد روغن ماهی، سه درصد روغن ماهی + دو درصد روغن کلزا، دو درصد روغن ماهی +سه درصد روغن کلزا و پنج درصد روغن کلزا) بر عملکرد تولیدی، کلسترول گوشت، پایداری لیپید و اجزای لیپیدی خون جوجه های گوشتی تحت شرایط تنش گرمایی در یک آزمایش فاکتوریل 2×2×4 با پنج تکرار انجام شد. استفاده از پنج درصد روغن کلزا باعث کاهش ضریب تبدیل خوراک، غلظت لیپوپروتئین های با دانسیته کم در سرم و میزان کلسترول عضلات ران و سینه در جوجه های گوشتی در سن 42 روزگی شد (05/0>P). استفاده از 400 میلی گرم در کیلوگرم اسانس مرزه باعث بهبود افزایش وزن روزانه، کاهش سطح کلسترول سرم و عضلات ران و سینه و کاهش سطح مالون دی آلدئید در عضلات ران و سینه شد (05/0>P). اعمال تنش گرمایی در بازه زمانی 22 تا 42 روزگی باعث کاهش معنی دار ضریب تبدیل خوراک، افزایش کلسترول سرم خون و کلسترول عضله سینه و افزایش سطح مالون دی آلدئید عضلات ران وسینه شد (05/0>P). بر اساس نتایج حاصل، استفاده از روغن کلزا یا400 میلی گرم در کیلوگرم اسانس مرزه خوزستانی تاثیر مثبت بر خصوصیات عملکرد و کاهش محتوای کلسترول عضلات و سرم خون در جوجه گوشتی دارد.
    کلید واژگان: جوجه گوشتی, روغن کلزا, روغن ماهی, کلسترول گوشت, لیپید خون, مرزه خوزستانی
    Babak Masouri *, Somayeh Sallary, Heshmatollah Khosravinia, Saleh Tabatabaei Vakili, Tahereh Mohammadabadi
    This study was carried out to examine the effect of supplementation of canola and fish oils (5% fish oil, 3% fish oil 2% canola oil, 2% fish oil 3% canola oil and 5% canola oil) and Satureja khuzistanica essential oils (SkEO) (0 and 400 mg/kg), into a basal diet on productive performance, meat cholesterol, lipid stability and certain blood lipid components in broiler chickens raised under normal and heat stress conditions during day 22 to 42 of age. The experiment was conducted in a 4×2×2 factorial expriment using 640 one-day-old Ross 308 chicks in a completely randomised blocks design with 5 replicates of 8 birds in each replication. Oil source significantly decreased FCR, serum LDL and cholesterol content in thigh and breast muscles at day 42 of age. Inclusion of 400 mg/kg SkEO in diet significantly increased daily weight gain and decreased cholesterol content and TBARS concentration in thigh and breast muscles in heat stressed chicks. Heat stress condition significantly decreased FCR and increased TBARS as well as cholesterol content in breast muscle and serum cholesterol concentration during day 22 to 42 of age. It was concluded that supplementation of 400 mg/kg SkEO and canola oil into diet could have a positive effect on productive performance and reduce the meat and serum cholesterol concentration in broiler chicken.
    Keywords: Broiler chicken, canola oil, Fish oil, meat cholesterol, Satureja Khuzistanica, serum lipid composition
  • حسن نایب زاده، مسعود رضا صیفی آباد شاپوری، ناصر حقوقی راد، مهندس بابک ماسوری
    ده راس بره 7 ماهه به دو گروه 5 راسی تقسیم و در شرایط پرورشی عاری از کرم قرار داده شدند. حیوانات گروه یک دو بار با روده هموژن شده (WGH) همونکوس کونتورتوس، مخلوط شده در ادجوانت فروند، ایمن شدند. درگروه دوم (شاهد) حیوانات با مخلوط بافر نمکی فسفاته و ادجوانت فروند تزریق شدند. در روز 33 بعد از اولین تزریق حیوانات با 10000 لارو مرحله سوم (L3) همونکوس کونتورتوس چالش و در روز 42 ذبح شدند. در طی مطالعه حیوانات از نظر آنتی بادی سرمی و EPG مورد بررسی قرار گرفتند و پس از کشتار نماتودهای موجود در شیردان آن ها نیز شمارش شد. نتایج نشان داد که حیوانات ایمن شده با WGH آنتی بادی سرمی بالاتری داشتند و اختلاف معنی داری در میانگین دانسیته نوری سرم ها در الایزا در بین دو گروه مشاهده شد (P<0.05) و در نکروپسی به طور متوسط یک کاهش 77 درصدی در EPG و کاهش 78 درصدی در شمارش نماتود داشتند که این اختلافات از نظر آماری معنی دار بودند (P<0.05).
    کلید واژگان: همونکوس کونتورتوس, واکسیناسیون, روده هموژن شده, گوسفند عربی
    Nayebzadehh., Seyfiabad Shapouri, M. R., Hoghooghi-Radn., Masouri, B
    Ten female lambs of 7-month-old were divided into two equal groups and raised under a helminth-free conditions. Animals in group 1 were immunized two times by whole gut homogenate (WGH) of Haemonchus contortus emulsified in Freund’s adjuvant. In group 2 (control), animals were injected by phosphate buffered saline emulsified in the same adjuvant. Animals were challenged by 10000 third-stage larvae (L3) of Haemonchus contortus on day 33 after the first immunization and then humanely killed on day 42. Animals were tested for serum antibody and eggs per gram of faeces (EPG) throughout the study and nematodes in their abomasom were counted after necropsy. The results indicated that animals immunized with WGH showed a higher level of serum antibodies. A significant difference was observed in mean optical density of sera in ELISA between the two groups (P<0.05) and a 77 and 78% reduction in EPG and nematode counts at necropsy, respectively (P<0.05).
    Keywords: Haemonchus contortus, Vaccination, Whole gut homogenate, Arabian sheep
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال