به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

بلاش قوی پنجه

  • نعیمه محب*، بلاش قوی پنجه، خلیل اسماعیل پور، رضا عبدی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی -رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی بود.

    روش

    روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل بیماران مرد معتادی بودند که به مرکز ترک اعتیاد بشارت تبریز در سه ماهه زمستان 1397مراجعه کرده بودند. از بین آنها30 نفرکه معیارهای ورود به طرح درمانی را دارا بودند بصورت هدفمند بعنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. هر دو گروه ابتدا به پرسشنامه های سیستم بازداری و فعال سازی رفتار کارور و وایت (1994) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) پاسخ دادند و گروه آزمایشی در جلسات درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه های ذکر شده توسط هر دو گروه دوباره تکمیل گردید و داده های به دست آمده از گروه ها برای تحلیل آماده شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش نمرات بازداری رفتاری و کاهش نمرات فعال سازی رفتاری شده است. تنظیم هیجان (نمره کل) و مولفه های ارزیابی مجدد و فرونشانی در پس آزمون در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.

    کلید واژگان: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی, سیستم های مغزی رفتاری, تنظیم هیجانی, اعتیاد
    Naimeh Moheb *, Balash Ghavipanjeh, Khalil Esmaeilpour, Reza Abdi

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive therapy based mindfulness on brain-behavioral systems and emotional regulation of opiate addicts. The research method was a pretest-posttest with control group and the statistical population included male addicted patients who referred to the Besharat Tabriz addiction treatment center during the winter of 2018. Among them, 30 who had inclusion criteria for the treatment plan were purposefully selected as sample and randomly assigned to two groups of 15 controls and experimental. Both groups responded initially to the behavioral inhibition and activation system of Carver and White (1994) and the emotional regulation of Gross and John (2003) questionnaires. The experimental group then participated in cognitive therapy based mindfulness sessions. The control group did not receive any intervention.. Then the questionnaires were re-completed by both groups. Finally, the data from the groups were prepared for analysis. The results of covariance analysis showed that cognitive therapy based mindfulness therapy increased behavioral inhibition rates and decreased behavioral activation scores. The results of covariance analysis showed that the mean of emotional regulation in the post-test in the experimental group was significantly increased compared to the control group. Based on the findings of the study, it can be concluded that cognitive therapy based mindfulness therapy is effective on behavioral brain systems and emotional regulation of opiate addicts.

    Keywords: cognitive therapy based on mindfulness, behavioral brain systems, emotional regulation, Addiction
  • مریم مرندی، حسین واحدی*، بلاش قوی پنجه
    هدف

    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ایماگوتراپی در کیفیت زناشویی، دلزدگی زناشویی و تاب آوری انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه ی آماری زنان با همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر تبریز، نمونه ای شامل30 نفر از همسران مراجعین مرکز درمان سوءمصرف مواد بشارت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله ی آموزش گروهی را به مدت 7 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان در دو مرحله ی قبل و بعد از اجرای مداخله، مقیاس کیفیت زناشویی، مقیاس دلزدگی زناشویی و مقیاس تاب آوری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در کیفیت زناشویی، دلزدگی زناشویی و تاب آوری تفاوت معناداری وجود داشت. بنابراین، آموزش گروهی ایماگوتراپی به طور معناداری باعث افزایش کیفیت زناشویی و تاب آوری و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان با همسر وابسته به مواد در گروه آزمایش شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق اهمیت بکارگیری ایماگوتراپی برای بهبود مشکلات زوجین و روابط زناشویی در زنان با همسر وابسته به مواد را برجسته کرد.

    کلید واژگان: آموزش ایماگوتراپی, کیفیت زناشویی, دلزدگی زناشویی, تاب آوری, وابستگی به مواد
    Maryam Marandi, Hossein Vahedi*, Balash Ghavi Panjeh
    Objective

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of imago therapy training on marital quality, marital boredom, and resilience.

    Method

    The present study was quasi-experimental with pretest-posttest with a control group. From the statistical population of women with substance-dependent spouses referring to substance abuse treatment centers in the city of Tabriz, a sample of 30 spouses of clients of Besharat substance abuse treatment center was selected by convenience sampling and was randomly assigned into the experimental (n=15) and control (n=15) groups. The experimental group received the group training intervention for 7 sessions and the control group did not receive any interventions. Participants completed the marital quality scale, the marital boredom scale, and the resilience scale in two stages before and after the intervention. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance.

    Results

    The results showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in marital quality, marital boredom, and resilience. Therefore, imago therapy group training significantly increased marital quality and resilience and reduced marital boredom in women with substance-dependent spouses in the experimental group.

    Conclusion

    The results of this study highlighted the importance of using imago therapy to improve the problems of couples and marital relationships in women with substance-dependent spouses.

    Keywords: Imago therapy training, Marital quality, Marital boredom, Resilience, Substance dependence
  • نعیمه محب*، بلاش قوی پنجه، رضا عبدی، خلیل اسماعیل پور

    چکیده هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح نیمه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری متشکل ازتمامی بیماران مرد معتادی بود که به مراکز ترک اعتیاد تبریز مراجعه کردند. از بین آنها30 نفر (15 آزمایشی و 15 گواه) بصورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های تکانشگری بارت (1994) و عقاید وسوسه انگیز بک و رایت(1993) پاسخ دادند. تعداد جلسات برای گروه آزمایش ، 8 جلسه، به مدت 90 دقیقه، در طول هفته 1 جلسه بود.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه (معتادان به مواد افیونی) تفاوت معناداری درتکانشگری و وسوسه در پس آزمون وجود دارد و میانگین نمرات تکانشگری و وسوسه در پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش یافته است.بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.

    کلید واژگان: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی, وسوسه, تکانشگری
    Naimeh Moheb *, Balash Ghavipanjeh, Reza Abdi, Khalil Esmaeilpour
    Objectives

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive therapy based on mindfulness on temptation and impulsivity of opiate addicts.

    Method

    the research method was semi-experimental research with semi-experimental design (pre-test-post-test). The statistical population consisted of all addicted male patients who referred to addiction treatment centers in Tabriz. 30 individuals (15 experimental and 15 control) were randomly selected and responded to Bart's impulsive questionnaire (1994) and Temptation questionnaire developed by Beck and Wright's (1993).

    Results

    The results of covariance analysis showed that there was a significant difference between the scores of the groups (opioid addicts) and the mean scores of impulsivity and temptation in the post test in the experimental group were significantly higher than the control group.

    Conclusion

    Based on the findings of this research, it can be concluded that cognitive therapy based on mindfulness has an effect on the temptation and impulsiveness of opiate addicts.

    Keywords: cognitive therapy based on mindfulness, temptation, impulsivity
سامانه نویسندگان
  • دکتر بلاش قوی پنجه
    دکتر بلاش قوی پنجه
    دانش آموخته دکتری روانشناسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال