بیژن ظهیری ناو
-
موضوعی که در برگردان فارسی واژه متکا در آیه 31 سوره یوسف در بیشتر ترجمه های فارسی قرآن کریم نادیده گرفته شده است. در بخشی از این آیه که روایتگر داستان رویارویی زنان مصر با حضرت یوسف (ع)، به دعوت همسر عزیز مصر است آمده:«واعتدت لهن متکا» یعنی زلیخا به زنان مصر، یک«متک» داد و بعد عنوان می کند «به هریک از آنان کارد داد». با اینکه در روایت این ماجرا در ادبیات منظوم و منثور فارسی-از زمان رودکی تا امروز- سخن از حضور نارنج یا ترنج در دست زنان مصر بوده است اما در بیشتر ترجمه های فارسی از نارنج یاد نشده است. بررسی 63 ترجمه فارسی این آیه نشان داد فقط 5 درصد از مترجم ها (3مترجم) این واژه را ترنج معنی کرده و 95 درصد (60 مترجم) آن را پشتی، محفل، میوه و نوعی غذا ترجمه کرده اند. برای این منظور معنی واژه متکا در 168 کتاب تفسیر، حدیث و لغت به زبان عربی، بررسی و مشخص شد 101 کتاب این واژه را واژه ای عبری دانسته و آن را ترنج یا نارنج معنی کرده اند. بنابراین بهترین معادل برای واژه متکا در این آیه، ترنج یا نارنج است و این امر، لزوم گسترش دایره معنایی واژگان چندمعنایی تا مرز شناسایی واژه های غیرعربی قرآن مجید را آشکار می کند و بر اهمیت تناسب برگردان فارسی واژه گان چندمعنایی با بافت متن و منطق آیه دلالت دارد. از سوی دیگر مطابقت تاریخی-گیاه شناسی ترنج نشان می دهد که این گیاه در زمان حضرت یوسف (ع) در مصر، میوه ای لوکس و وارداتی بوده و هنوز در مصر کشت نمی شده است و این حقیقت، بیانگر یکی دیگر از اعجازهای کلامی-تاریخی قرآن مجید است.
کلید واژگان: ترنج, قرآن کریم, سوره یوسف, متکا, ترجمهThe story of Yusuf, the messenger of God, has been narrated in Holy Quran completely. God has entitled this story as "احسن القصص" which means the best story of all. A part of this story is related to the event in which Yusuf and the Egyptian women faced with each other (completely narrated in the 31th verse of Yusuf sura). In this part which has been narrated in Persian literature for years, we have often talked about orange or Bergamot orange. However, by observing nearly 63 translations of Quran, we can clearly see that only 5percent of the translators have translated this word as Bergamot orange and 95 percent of them have translated it as a kind of cushion or food. in this field, we can regard the theories below. 1. Due to the logic and the techniques of Quran`s storytelling, the best equivalent for the Arabic word " متکا" which has been written in the 31 verse of Yusuf sura in Quran, is Bergamot orange. 2. By surveying this verse we can figure out another verbal miracle of the Holy Quran in which God mentions the simultaneity of Yusuf`s lifetime and the importation of the Bergamot orange to Egypt . 3. The fact that Zuleikha suggested the Egyptian women in the meeting to eat Bergamot orange signifies the costliness and novelty of this fruit and it also shows her deceitfulness. 4. In Yusuf`s lifetime there was no orange and they only ate Bergamot orange
Keywords: Holy Qur'an, Surah Yusuf, Translated, Reliable, Bergamot Orange -
شعر نیز مانند هر ساختار دیگر از اجزا و عناصری تشکیل شده که بالندگی آن در گروه چینش ماهرانه و پیوند آگاهانه اجزای آن است. آنچه ما را بر آن می دارد تا شعری را خوب بدانیم، نتیجه فهم دانشورانه ادبی خرد پنهان و آگاهی شاعری است که فن قرار دادن به جای واژگان در کنار هم را در خودآگاه خود پرورده و آنها را در قالب شعر با ناخودآگاه خود سروده است. در ادبیات فارسی، آنچه از دیرباز عامل برازندگی شعر شناخته و با عناوینی همچون «محورعمودی»، «وحدت ساختاری»، «انسجام و هماهنگی اجزا شعر» نام برده شده است، ناظر بر یکپارچگی هدفمند عناصر ساختاری شعر فارسی است. عناوینی کلی که روشی کاربردی برای رسیدن و رساندن شعر به یکپارچکی معرفی نکرده و به بیان این حقیقت -که برای برازندگی شعر، اجزای آن باید رابطه منسجمی با هم داشته باشند- بسنده کرده اند . این پژوهش، کوششی است برای ارائه شیوه نامه ای جدید با معرفی سنجه هایی برای شناسایی عواملی که عناصر شعر را به درستی در کنار هم قرار می دهند و پیوند شایسته ای بین این عناصر برقرار می کنند و در یک کلام موجب یکپارچگی عناصر شعر می شوند. در این شیوه نامه، هشت سنجه با عنوان های یکپارچگی: موسیقیایی، موضوعی، ضمیری، منطقی، واژگانی، زمانی، سبکی و روایی پیشنهاد داده شده و در پایان به این نتیجه رسیده است که رعایت یکپارچگی در شعر، موجب بالندگی و سزاواری این هنر می شود.
کلید واژگان: یکپارچگی, وحدت, محور عمودی, انسجام و شعرThis research has been conducted in a descriptive-analytical manner based on library studies.With an introduction regarding the role of the unity of poetic elements, referred to with terms such as unity, coherence, and vertical axis, we will gradually accompany the formation of a ghazal to propose a method for the unity of elements in Persian poetry.This approach will help us answer the question (hypothesis) of whether maintaining the unity of poetic elements contributes to the flourishing of poetry, using the eight criteria outlined in this study.
Keywords: Coherence, Unity, Vertical Axis, Poetry -
زمینه و هدف
عروض-یکی از قدیمی ترین و متداول ترین شیوه نامه های سنجش و طبقه بندی وزن شعر - از قرن دوم(ه.ق) تا به امروز، و میزان و معیار وزن سنجی شعر فارسی و عربی بوده است. شیوه نامه ای که بسیاری خاستگاه آن را زبان عربی و مبدع آن را دانشمندی عرب به نام خلیل ابن احمد فراهیدی میدانند. این پژوهش با بررسی سیر تاریخی شعر فارسی در پی یافتن خاستگاه زبانی و جغرافیایی عروض است.
روش مطالعهپژوهش پیش رو مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده و برای شناسایی خاستگاه عروض، مسیر تاریخی و ادبی شعر فارسی از پیش از میلاد مسیح(ع) که شعر هجایی فارسی در گونه وزنی کمی سروده میشده، دنبال شده و مسیر تکامل و تطور شیوه هجایی تا پیدایش شیوه عروضی طی شده است تا مشخص شود عروض چه خاستگاه جغرافیایی و زبانی دارد؟ در خصوص پیشینه پژوهش نیز تاکنون کار متمرکزی در این خصوص صورت نگرفته و پراکنده بدان اشاره شده است.
یافته هاسابقه چند هزارساله شعر فارسی گویای این حقیقت است که ایرانیان از قرنها پیش از اسلام، به شیوه هجایی با وزن کمی، شعر میسرودند، وزنهای مخصوص خود را داشتند و شیوه عروض، صورت تکامل یافته شعر هجایی فارسی است.
نتیجه گیریپس عروض نه یکباره که طی قرنها شکل گرفته و خلیل ابن احمد فقط آن را نظام مند کرده است. آگاهی از این حقیقت که عربها سابقه ای در هنر موسیقی نداشته و بعد از اسلام آن را از ایرانیان وام و فرا گرفته اند و همچنین تاثیرپذیری بالای عروض از موسیقی ایجاب میکند خلیل ابن احمد یا ایرانی باشد یا آن را از ایرانیان فراگرفته باشد. یاقوت الحموی در قرن ششم در کتاب معجم الادبا وقتی به روشنی به ایرانی و فارسی زبان بودن خلیل ابن احمد اشاره میکند، این ابهام را از میان برمیدارد. چون در قرن دوم(ه.ق)، زبان علم و حکومت در منطقه خاورمیانه، زبان عربی بوده است، خلیل ابن احمد این شیوه را به زبان عربی وضع و پیشنهاد کرده است. از این روی خاستگاه عروض را میتوان ایران و زبان فارسی دانست به مثابه فردی ایرانی که لباس عربی بر تن کرده است.
کلید واژگان: عروض, خلیل ابن احمد, وزن شعر, عروض فارسی, عروض عربیJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 100, 2024, PP 179 -198BACKGROUND AND OBJECTIVESArūz (prosody) is -one of the oldest and most common methods of measuring and classifying the weight of poetry - from the second century (A.H.) until today, has been the measure and standard of measuring the weight of Persian and Arabic poetry. A style book that many consider to be the origin of the Arabic language and its creator is an Arab scientist named Khalil Ibn Ahmad Farahidi. By examining the historical course of Persian poetry, this research seeks to find the linguistic and geographical origin of prosody.
METHODOLOGYThe present research is a theoretical study that was conducted in the style of a library research, and to identify the origin of Arūz, the historical and literary path of Persian poetry was followed from before the era of Christ (PBUH), when Persian syllabic poetry was written in a quantitatively weighted form. The path of evolution of syllabic style to the emergence of prosodic style has been followed in order to determine the geographical and linguistic origin of Arūz. Regarding the background of the research, no focused work has been done in this regard and it has been mentioned sporadically.
FINDINGSThe history of several thousand years of Persian poetry is indicative of the fact that Iranians used to sing poetry in a syllabic style with little weight, they had their own weights, and the prosody style is an evolved form of Persian syllabic poetry.
CONCLUSIONSo Arūz is not a one-time event that was formed over centuries and Khalil Ibn Ahmad only systematized it. Being aware of the fact that the Arabs had no history in the art of music and borrowed and learned it from the Iranians after Islam, as well as the high influence of Arūz on music, requires Khalil Ibn Ahmad to be Iranian or to have learned it from the Iranians. In the 6th century, Yaqut al-Hamwi removes this ambiguity when he clearly points out that Khalil ibn Ahmad is an Iranian and a Persian speaker in his book Mujam al-Adba. Because in the second century (A.H.), the language of science and government in the Middle East region was Arabic, Khalil Ibn Ahmad proposed this method in Arabic. Therefore, the origin of Prozod can be considered Iran and the Persian language, as an Iranian person wearing Arabic clothes.
Keywords: Arūz, Khelil Ibn Ahmad, Weight Ofpoetry, Persian Arūz, Arabic Arūz -
یکی از مهم ترین و جذاب ترین مباحث حوزه زیباشناسی در ادبیات، تصویرپردازی در آثار ادبی است. قرآن کریم از زیباترین عبارات و کلمات، در شیوه بیان و تصویرسازی صحنه ها بهره می جوید و جهان هستی را نیز پیوسته زنده و پویا ترسیم می کند؛ به همین دلیل می توان گفت یکی از وجوه سادگی و قابل فهم بودن کلام قرآن، همین تصویرسازی و ملموس بودن مفاهیم ذهنی آن است. بر این اساس این پژوهش در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی شیوه اثرپذیری تصویری بلاغی از قرآن کریم در گلستان را بررسی کند. آنچه از این پژوهش حاصل شد این است که سعدی برای بیان مفاهیم تربیتی و اخلاقی خود در گلستان، از تصاویر قرآنی به وفور بهره گرفته است و تصاویر قرآنی را با استفاده از صنایع بلاغی و ادبی مانند تشبیه، تمثیل، استعاره، کنایه و غیره ترسیم کرده است.
کلید واژگان: گلستان سعدی, قرآن کریم, اثرپذیری, عناصر تصویری بلاغیIntroductionOne of the most important topics in the field of aesthetics in literature is imagery in literary works using rhetorical techniques such as simile, metaphor, irony, visualization and recognition. The head of the Quran is full of images; On the other hand, Saadi owes a large part of his rhetoric to Arabic literature, especially the Holy Quran. The purpose of this research is to explain the position of Quranic verses and phrases in Golestan Saadi's stories. In this article, we are looking for answers to these questions: What are the characteristics of the language of Quranic images in Golestan stories and how are images based on Quranic expressions and combinations used in those stories?
Research MethodologyThe research method is library-based and descriptive and content analysis; In this way, the anecdotes of Golestan were carefully studied and the cases related to the Holy Quran were extracted and the rhetorical and visual effectiveness of the texts were analyzed Discuss Simile“It is an expression of similarity between two different things” (Shafi'i Kadkani, 1358: 53).Life is in the support of one breath and the world is existence between two absences. They should buy religion from world sellers, sell Yusuf, what will they buy?! It is an allusion to verse 60 of the blessed Surah "Yasin"; Selling religion to the world has been compared to selling the gold of Yusuf's existence to worthless gold coins and has created a beautiful image.Personification.Giving life to objects, including the phenomena of nature, so that they are able to perform human tasks (Seyed Ghotb, 1995: 61).The tyrant got angry at this and turned away and did not spare him. Until one night, the kitchen fire fell into his firewood storage and... (Saadi, 1363:208). It is taken from verse 206 of the blessed Surah "Baghare" where 'conceit' is used here to mean pride and is likened to a person who leads a person to sin. Imaging is a type of personification.Metaphor."It is a simile in which all its elements except moshabah and moshabaonbe have been removed, and a simile is added to it to make it clear that what is meant by it is a pseudonymous meaning and not a true meaning" (Yaghub, 1987: 35).Whoever does not take the right path to the discipline of the world, will be caught in the torment of the future. (Saadi, 1363: 665). It refers to verse 21 of the blessed Surah "Sajdeh" and the contrast between worldly and hereafter punishment and tasting the punishment is a metaphoric image creation.Irony."In the word, it means to speak in secret, and in the reformation of the science of expression, it consists of mentioning the required will and the required will, subject to the permission of the required will" (Taftazani, 1429: 396). Hit the snake's head on the enemy's hand. If this prevails, you will kill the snake (Saadi, 1363: 646).
ConclusionOne of the prominent features of the Holy Quran is the use of images to express various issues. Image creation means the use of various literary and rhetorical tools such as simile, metaphor, personification and irony which makes the understanding of abstract concepts more concrete and the understanding of divine verses easier. Most of Golestan's anecdotes, in which Quranic verses are referred to, are based on the image that the author used the language of the Quran to illustrate. Considering the predominance of imagination and imagery in the industries of simile, metaphor, and irony, it can be concluded that Saadi paid more attention to the Qur'anic style in his story-telling than the illustration aspect of Golestan's stories
Keywords: Golestan, Saadi, Quran, Picture, Story -
«زوال کلنل»، رمانی سیاسی از محمود دولت آبادی است که به روایت زندگی یک افسر سابق ارتش شاهنشاهی ملقب به «کلنل» می پردازد. هریک از فرزندان کلنل با گرایش های سیاسی متفاوت، در گذر از انقلاب 1357 به سرنوشت تلخی دچار می شوند. در این رمان، فضایی تیره وتار و خفقان آور حاکم است که سیطره امنیتی و ایدئولوژیکی دولت هایی تمامیت خواه را نشان می دهد. بر اساس نظریه پی یر بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، دولت در قامت یک ابرمیدان و فراسرمایه با بهره گیری از دو ابزار قدرت؛ خشونت فیزیکی (زور) و خشونت نمادین (درونی کردن روابط سلطه)، به حاکمیت خود مشروعیت می بخشد. بوردیو برخلاف همه صاحبنظران، خشونت نمادین را به عنوان نیمه پنهان دولت، مهم ترین عامل سلطه دولت می شمارد و ریشه آن را در باورها و ضمیر ناخودآگاه عاملان اجتماعی می داند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل این رمان بر اساس نظریات جامعه شناختی پی یر بوردیو است تا با رویکردی بینارشته ای (جامعه شناسی و ادبیات) و روشی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از مبانی نظریه پی یربوردیو به تاثیرات روابط سلطه به ویژه خشونت نمادین در این اثر بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، در این رمان با جلوه هایی از خشونت نمادین مواجه هستیم که حاصل درونی شدن قواعد سلطه و در نتیجه همدستی و سلطه پذیری شخصیت های رمان است. این فضا چنان عرصه را بر شخصیت های اصلی داستان تنگ می کند که آن ها را به مرز فروپاشی درونی می رساند.کلید واژگان: محمود دولتآبادی, زوال کلنل, نقد جامعهشناختی, پی یر بوردیو, خشونت نمادینThis study examined the novel The Decline of Colonel. The novel is characterized with a dark and mysterious atmosphere. The novel narrates the story of an army officer of the Pahlavi regime. Taking an interdisciplinary approach, this study explored the novel. To clarify some concepts, such key concepts of Bourdieu’s social theory were defined as capital, habitus, doxa, male dominance, and symbolic violence. The study showed that the suffocating and scary atmosphere dominating the novel indicates a controlling power behind all movements and behaviors of the characters. The controlling and dominant power manifests in some cases in the form of physical violence and reaches its peak in assassinating the colonel’s family members. In the novel, the author of uses a critical attitude towards the discourse of power and dominance to depict the the socio-political status of Iran about the Islamic Revolution. He depicts the challenges and contradictions of Iran in dealing with the drastic change.Keywords: Mahmoud Dowlatabadi, The Decline Of Colonel, Sociological Criticism, Piere Bourdieu, Symbolic Violence
-
نشریه مطالعات زبان فارسی، پیاپی 15 (پاییز 1402)، صص 113 -152
امروزه، ادبیات و شعر تعریفی جامع تر از بیان صرف ادبی با معانی و ابزارهای آکادمیک دارد. ادبیات، اجتماع همه توانایی های علمی زبان در حوزه ساختار و غنا است. خلاقیت هنری شاعر و استخدام ترکیب ها و مضامین عالی منجر به تولید یک اثر ادبی و هنری می شود که بازخورد لذت بخش آن را در هیجان و انبساط مخاطب می توان یافت؛ فرم و ترکیب های هنری که به عنوان «هنرسازه» مطرح می شود. هنرسازه (prime) یا (Artistic device) یک نگرش فرا آرایه ای به ابزارهای زیبایی شناختی زبان در شعر فارسی است. همان که فرمالیست ها آن را هنر بیگانه سازی زبان از ذهن مخاطب می دانند و بر آن تاکیددارند. اساس هنرسازه ها، موسیقی، آرایه های ادبی و دیگر ترکیبات در سایه است که موجب برجسته سازی واژگان، تصاویر و مضامین جمال شناسانه می شود. حسن این اتفاق در آن است که شاعر بداهتا به این هنر نایل آید و نوعی جوشش درونی در آن حاکم باشد. در این مقاله به مباحثی نو در انواع هنرسازه های آوایی، بلاغی، تصویری و سماعی پرداخته شده است و با ارائه شاهد مثال از ابیات مولوی، سعدی و حافظ از جمله درک مزه از تکرار واک، سرنگونی شکلی انسان از تصویر واژه و القای معانی از کلمات و الفاظ نامفهومی چون «قوقو بققو بق بققو» اثبات شده است که هنرسازه خود ابزاری فراتر از آرایه های صرف در حوزه ی زبان و معناست و بقا و اعتلای آثار شعری را باید در چنین مباحثی جست.
کلید واژگان: هنرسازه, صورت و معنا, نگرش فرمالیستی, آرایه ها و ابزارهای زبانی, شعر کلاسیکToday, literature and poetry have a more comprehensive definition than mere literary expression with academic meanings and tools. Literature is the collection of all the scientific abilities of the language in the field of structure and richness. The artistic creativity of the poet and the employment of excellent compositions and themes lead to the production of a literary and artistic work, which can be found in the excitement and expansion of the audience.
The aim of this research is to reach the communication network of all the factors related to the language and the appearance of the word, which not only carries the meaning, but also creates a different meaning and concept from the apparent meaning that results from the phonetic, lexical or visual mechanism.
A network that is referred to as "artwork". Artistic device (prime) is a meta-array approach to the aesthetic tools of language in poetry, which formalists consider to be the art of alienating language from the mind of the audience.IntroductionThe foundation of art is original elements, themes, hidden images and the music of words, which leads to poetic discovery in the form of meaning. Vocabulary highlights and defamiliarizations that remove the dust of habit from words and combinations and create a lasting artistic-literary work. Ghazals of Iraqi style, especially Diwan Shams, Saadi and Hafez, are precious works which by formalistic analysis and examination, convincing and solid evidences are found in them.
Statement of the problem and research questionsUsually, aesthetic issues in poetry are measured with literary arrays, but the formalist theory has opened a new way in literary criticism, which instead of separating word and meaning, emphasizes the union of the two in the form of shape. In this regard, the following questions are answered:
How can the works of art in Molavi's, Saadi's and Hafez's ghazals be interpreted?
What do the topics of "dominant aspect", "surprising", "defamiliarization" and "foregrounding" have to do with the art-making component?Research MethodologyBy studying a library of reliable sources and extracting comprehensive evidence from relevant poems based on formalistic criticism, the author has analyzed poetic examples and considered the prominent role of words and phrases in the association of meaning.
DiscussIn this research, the prominent role of language in terms of words and combinations, systematic images and the music of words has been investigated by presenting various art forms and norm deviations and the involvement of rhetorical sciences.
ConclusionLiterary and artistic creations depend on the highlighting of words, combinations and aesthetic themes with the organized confusion of ordinary speech, which elevates poetry to the level of "artwork". In this regard, the poet is not satisfied with mere arrays, he paints with words and plays music. With phonetic, rhetorical, visual and auditory works of art, it avoids habit, defamiliarizes and breaks norms. His arrays are no longer trivial and repetitive. By composing multifaceted verses, he makes a new innovation. For example, Molvi reaches his dominant form in music by using sounds, nationalities, repetition, self-made lines and incomprehensible words along with Etanin and Afa'il and Orad Khanghahi.
With his simple and noble language, Saadi weaves all kinds of arrays together in the form of a spider's web in the sonnet, and Hafez uses all the elements and tools of poetry in terms of language, meaning and music to be able to use arrays.Keywords: Art creation, form, meaning, formalist attitude, linguistic arrays, tools, classical poetry -
شناخت همه جانبه واژه -به عنوان سنگ بنای متن- در ترجمه قرآن مجید از اهمیتی خاص برخوردار است. به ویژه وقتی مترجم با «واژگان چندمعنایی» مواجه می شود که در این راستا برای رسیدن به ترجمه مطلوب، لازم است به همه این معانی آگاه باشد و به تناسب بافت متن، معنای بایسته را از میان معانی مختلف آن انتخاب کند. در عین حال باید احتمال«بیگانه و دخیل بودن» واژه را نیز در نظر داشته باشد، رویکردی که در برگردان فارسی واژه متکا در آیه 31 سوره یوسف در بیش تر ترجمه های فارسی قرآن کریم نادیده گرفته شده است. در بخشی از این آیه که روایتگر داستان رویارویی زنان مصر با حضرت یوسف7، به دعوت همسر عزیز مصر است، آمده:«واعتدت لهن متکا» یعنی زلیخا به زنان مصر، یک«متکا» داد سپس ادامه می دهد: «به هریک از آنان کارد داد». با این که در روایت این رخداد در ادبیات منظوم و منثور فارسی-از زمان رودکی تا امروز- سخن از حضور نارنج یا ترنج در دست زنان مصر بوده است، اما در بیش تر ترجمه های فارسی از نارنج یاد نشده است. بررسی63 ترجمه فارسی این آیه نشان داد تنها 5 درصد از مترجمان (3مترجم) این واژه را ترنج معنا کرده و 95 درصد(60 مترجم) آن را پشتی وتکیه گاه، محفل، میوه و نوعی غذا ترجمه کرده اند. در جست وجوی رویکرد، معنای واژه متکا در 168 کتاب تفسیر، حدیث و لغت به زبان عربی، بررسی و مشخص گردید 101 کتاب این واژه را واژه ای عبری دانسته و آن را ترنج یا نارنج معنا کرده اند. بنابراین بهترین معادل برای واژه متکا در این آیه، ترنج یا نارنج است و این امر، لزوم گسترش دایره معنایی واژگان چندمعنایی تا مرز شناسایی واژه های غیرعربی قرآن مجید را آشکار می سازدو بر اهمیت تناسب برگردان فارسی واژگان چندمعنایی با بافت متن و منطق آیه دلالت دارد.
کلید واژگان: قرآن کریم, سوره یوسف, ترجمه, متکا, ترنج و نارنجA comprehensive understanding of the multi-faceted aspect of the word - as the cornerstone of the text - holds particular significance in the translation of the Holy Quran. Especially when faced with "polysemous words," the translator must be aware of all these meanings to select the essential meaning based on the text's context. However, considering the possibility of the word being "foreign and alien" is crucial, an approach often overlooked in the Persian translation of the term "متکا" in Surah Yusuf, verse 31. In a part of this verse which narrates the confrontation of the Egyptian women with Yusuf which was an invitation by the Emir of Egypt’s wife, it is mentioned that "واعتدت لهن متکا" meaning Zulaykh gave them متکا meaning repast and then furthers that she gave them a knife. While the literature depicts the presence of oranges or citrus fruits in the hands of Egyptian women in the story of Yusuf in the Persian poetry and prose of Persian since the time of Rudaki until now, Persian translations commonly neglect this. A survey of 63 Persian translations of this verse revealed only 5% (3 translators) translated the term as "ترنج" (Citrus), while 95% (60 translators) translated it as a seat, gathering place, fruit, or a type of food. A review of 168 Arabic books on interpretation, hadith, and dictionaries showed that 101 considered "متکا" a Hebrew word, interpreting it as "ترنج" (Citrus) or orange. Therefore, the best equivalent for "متکا" in this verse is "ترنج" or orange, emphasizing the need to expand the semantic scope of polysemous words to identify non-Arabic words in the Holy Quran and highlighting the importance of aligning Persian translations with the text's context and logic.
Keywords: Holy Quran, Surah Yusuf, Translation, متکا, Citrus, Orange -
زمینه و هدف
یکی از عاشقانه های نیک بنیان شاهنامه فردوسی، داستان زال و رودابه است؛ اثری که حماسه و عشق را به زیبایی در هم آمیخته و به زبان شعر روایت کرده است. مشابه این داستان در ادبیات عامیانه اروپا، داستانی به نام راپونزل است که شباهتهای چشمگیری با داستان زال و رودابه دارد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی دو داستان و واکاوی این موضوع است که آیا داستان راپونزل از داستان زال و رودابه اقتباس شده است یا نه.
روش مطالعهاین پژوهش بر اساس نظریه روایت شناسی به مقایسه تطبیقی داستان راپونزل و داستان زال و رودابه میپردازد. پس از دیرینه شناسی داستانها مشخص شد که داستان راپونزل یک قرن پیش از معرفی و ورود شاهنامه به اروپا، در ایتالیا چاپ شده و در ادبیات عامیانه مردمان ساحل دانوب وجود داشته است؛ بنابراین فرضیه مقتبس بودن راپونزل از شاهنامه رد میشود.
یافته هادر همانندسنجی گفتمانی این داستانها، عناصر و نمادهای مشترکی همچون اصالت عشق، برج و بلندی و کوه، گیسو و گیسوافشاندن و فرزند یافت شد که بر کهن الگوها و دیدگاه های مشترک فرهنگی خاستگاه های هردو داستان اشاره دارد.
نتیجه گیریدر هر دو داستان، عشق راه رسیدن به تعالی معرفی شده و رونده ای است که راه خود را به سوی وصال باز میکند و در نهایت، پیروزی با عشق است. از سوی دیگر، خرد و عشق بالهای پریدن و تعالی معرفی میشوند که خرد بی عشق و عشق بی خرد معنا ندارد. «بلندی» نیز که در هر دو داستان در شمایل برج خودنمایی میکند، نشانگر میل درونی انسان به فرارفتن است و آنچه میتواند زمینه این تعالی را فراهم سازد، گیسوی فروهشته یار است و بالاخره اینکه فرزندآوری به تداوم منش عاشقانه و جاودانگی اشاره دارد که در داستان زال و سیمرغ به زاده شدن رستم و در داستان راپونزل به تولد دوقلوها میانجامد. در مجموع اگرچه این داستانها سیر روایی مشابهی ندارند، به لحاظ گفتمانی و پیام اثر، وجوه مشترک زیادی را میتوان در آنها برشمرد که نشان میدهد این همانندی اتفاقی نیست.
کلید واژگان: زال و رودابه, راپونزل, سیمرغ, فردوسی, شاهنامهJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:16 Issue: 92, 2023, PP 1 -22BACKGROUND AND OBJECTIVESOne of the well-founded romances of Ferdowsi's Shahnameh is the story of Zal and Rudabeh. A work that has beautifully mixed epic and love and narrated it in the language of poetry. Similar to this story in European folk literature, there is a story called Rapunzel, which has significant similarities with the story of Zal and Rudabeh. The purpose of this research is to compare the two stories and examine whether the story of Rapunzel is adapted from the story of Zal and Rudabeh or not.
METHODOLOGYBased on the theory of narratology, this research compares the story of Rapunzel and the story of Zal and Rudabeh. After the paleontology of the stories, it was found that the story of Rapunzel was printed in Italy a century before the introduction and arrival of the Shahnameh to Europe and existed in the folk literature of the people of the Danube coast; Therefore, the hypothesis that Rapunzel is adapted from the Shahnameh is rejected.
FINDINGSIn the discourse analysis of these stories, common elements and symbols were found such as the originality of love, tower and height, mountain, hair and hair, and child, which points to the archetypes and common cultural views of the origins of both stories.
CONCLUSIONIn both stories, love is introduced as the path to excellence and is a process that opens its way to union and finally, victory is with love. On the other hand, wisdom and love are introduced as the wings of flying and excellence, that wisdom without love and love without wisdom have no meaning. "Highness" which appears in the image of the tower in both stories, indicates the inner desire of man to move forward and what can provide the ground for this exaltation is the hair of Faroheshta Yar, and finally, having children refers to the continuation of romantic nature and immortality, which in The story of Zal and Simorgh leads to the birth of Rastam, and the story of Rapunzel leads to the birth of twins. In general, although these stories do not have the same narrative process, in terms of discourse and the message of the work, many common aspects can be counted in them, which shows that this similarity is not accidental.
Keywords: Zal, Rudabeh, Rapunzel, Simorgh, Ferdowsi, Shahnameh -
با گسترش رویکرد آموزش ادبیاتمحور زبان، بهرهگیری از ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبانها به گویشوران غیربومی جایگاه مطلوبی یافت و ویژگیهایی همچون برخورداری از واژهها و ساختارهای دستوری امروزی، بیان مفاهیم و رویدادهای ملموس زندگی، لذتبخشی، آشناسازی فراگیران با مسایل بلاغی زبان، و بهره داشتن از موضوعات عام و جهانی، برنامههای آموزشی زبان را به سمت استفاده از مصادیق این گونه سوق داد. با وجود این، سیاستگذاران حوزهی آموزش زبان، از گزینش متون ادبی این حوزه بینیاز نیستند؛ چراکه این گونه نیز از انواع و سطوحی متشکل است که بهرهگیری از آنها نیازمند بررسی و پژوهش است. در همین راستا پژوهش حاضر به شیوهای پیمایشی به تعیین اهمیت مصادیق حوزهی ادبیات کودک و نوجوان در آموزش فارسی به غیرفارسیزبانان پرداخته است. بدین منظور نخست پرسشنامهای محققساخته دربردارندهی هشت گویه از مصادیق ادبیات کودک و نوجوان در سه سطح زبانی تهیه شد و به روش غیرتصادفی دسترسپذیر و هدفدار در اختیار 94 تن از مدرسان ایرانی با سابقهی تدریس در حوزهی آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان که با مقولات ادبیات فارسی نیز آشنایی داشتند، قرار گرفت. دادههای به دست آمده، به منظور پاسخگویی به پرسشهای پژوهش از طریق نرمافزار اسپیاساس 22 و آزمونهای آماری کای- دو یکطرفه، فریدمن و من- ویتنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل دادهها حاکی از آن است که تمام شاخصهای تعیین شده در سطح مبتدی کماهمیت یا بیاهمیتاند، و در دو سطح میانی و پیشرفته بر اهمیت داستان نوجوان، قصهها و داستانهای کودکانه، و شعر نوجوان تاکید بیشتری شده است.
کلید واژگان: آموزش زبان فارسی, ادبیات کودک و نوجوان, مدرسان فارسی, فارسی آموزان غیرایرانیWith the development of the language-based learning approach, language pedagogy takes more advantage of Child and Adolescent literature in teaching to non-native speakers. Besides, language plans were driven to adopt certain expected features; such as modern grammatical and morphological structures, expressing tangible meanings and events of everyday life, being pleasant, equipping learners with eloquence methods, and applying general and universal language pedagogy issues. Since literary texts have various levels and types, language education policymakers need to consider them in designating language plans. With survey methods, this paper illustrates the significance role of Child and Adolescent literature in teaching Persian to non-Persian learners. To achieve this goal, the authors created a questionnaire with eight literary genres in Child and Adolescent literature at three levels of language proficiency. The questionnaire was sent non-randomly to 94 Iranian teachers, experts in teaching Persian to non-Persian speakers and acquaintance with Persian literature. The collected data was analyzed using SPSS 22, calculating one-way Chi-square, applying Friedman and Mann-Whitney statistical test. Data analysis reveals that the relevant indices for beginner levels are either minor or insignificant. However, in the intermediate and advanced levels children’s tales and stories, along with adolescent poetry, are more emphasized.
Keywords: Persian pedagogy, Children, Adolescent literature, Persian teachers, Non-Iranian Persian learners -
در این مقاله برخی از زیبایی های بلاغی معارف بهاءولد بررسی شده است و میزان ارتباط کلام وی با مخاطبان خاص و عام و نزدیکی زبان و سبک او به سبک رایج زمان نویسنده در سطح نظری و با روش مطالعه کتابخانه ای و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی تبیین شده است. سبک نویسنده با ویژگی های سبک ادبی دوره او مطابقت دارد. مقوله های بیان و بدیع از مطالب و یافته های مقاله حاضر است. بهاءولد با سبک خاص خویش و توسل بر رویدادهای شبانه روزی زمان خود، پیچ و تاب اندیشه های عرفانی را با زبانی ساده و روان و در لابه لای تمثیلاتی برای تعلیم مخاطبان خود بیان می کند که برگرفته از زبان گفتاری و شغل مردمان محل زیست اوست. اختلاف عمده سبک او با سبک رایج نویسندگان عصر او موزون و موسیقیایی بودن متن کتاب اوست. زبان عرفانی بهاءولد از لحاظ ادبی و بلاغت در بیان اصطلاحات و حقایق عرفانی حایز اهمیت است و زبان این اثر را در بین آثار منثور و عرفانی زبان فارسی بی بدیل ساخته است.
کلید واژگان: بهاءولد, زبان عرفانی, زیبایی شناسی معارف, آرایه های ادبیIntroductionWhat is known as mystical literature today is the literature that was formed based on the teachings of Islamic Sufism. The first representatives of Sufism were identified with the works of later periods. "Noya" considered the entry of Qur'anic interpretation into the world of Sufism, coinciding with the formation of mystical teachings and causing the emergence of Sufi technical terms (Noya, 1994: 132). Sufis wrote educational and propaganda books to propagate their religion. The penetration of mystical thought into existence and man and his behavior among the interested people, especially from the fifth century of Hijri, produced many works. The main issue of this research is the analysis and investigation of Maaref as one of the most indicative mystical works of the mentioned period from the literary aesthetics point of view. The main question of the research is how the beautiful aspects of the mystical language were manifested in the Maaref of Bahavalad.
Research MethodologyThis is a research at the theoretical level with the library study method and relying on the analytical method. The focus of the research is the rhetorical features in the text of Bahavalads Maaref.
Discuss:Prose writers, especially the Sufis of the era, have given great importance to the beauty of their prose, and the effects of beauty have appeared more in Sufi prose, and this has led to the emergence of technical prose (Gholamrazai, 2009: 381). The characteristics of aesthetics in the Maaref of Bahavalad are: the frequency of similes in the words of Bahavalads Maaref is more than symbols and metaphors. Metaphor is the basis of language, the creator of meaning and a necessity of style to enhance and decorate words. The metaphors of Maaref are in the field of plants and growth. The frequency of diagnosis has also been a place of attention and it is a means of expressing situations, understanding themes and understanding it by people.Bahavalad has sometimes used irony as required by the word; Reflecting on the entire text, we will find that metaphore is rarely used. And in addition to the use of popular words, Bahavalad has acted widely in the use of popular examples; Example: "Firstcoarse then soft" (2/78). By the method of quoting and describing the behavior and speech of religious figures, Bahavalad has used mystical themes as required; Example: "As Ezra and Wamiq are" (1/229), "Adam and Eve" (ibid., 1/229), "Jalinos" (1/303), "I said, is my ego like Abulahab that it burns me like this" (1/62). Diversity is seen in the use of opposite and mutual words in Maaref. Bahavalad symbolically used four ducks, roosters, peacocks and ravens in a cage to show the negative aspects of the ego (221/1). The elements of balance and music of speech are things like repetition, phonetic arrangement, punctuation, which have provided the means for the melodiousness of Maaref.
conclusionWith a romantic attitude and mystical language, Bahavalad expresses his ideas simply and fluently behind everyday events. Imaginations in his words replace scientific terms. The beauty of Maaref style is: conversational nature and the influence of linguistic factors of the environment and the age of the author and the oratory nature of the text - which is specific to educational language in assemblies. Bahavalad's Maaref style is similar to Khorasani style. The metaphorical nature of mystical language is evident in education, which is related to the field of agriculture and plants. The original spiritual arrays and the categories of the science of meanings and the subjects of the science of expression have made his speech melodious. Mystical concepts and themes are expressed indirectly with allegory and code. Folk proverbs and sometimes superstitions are reflected in the text.
-
کارکرد اجتماعی زبان باعث بازتاب ایدیولوژی در انحای مختلف رد، تایید یا سکوت نسبت به گفتمان مسلط بر جامعه در آثار زبانی و ادبی می شود. میخاییل باختین با نظریه گفت وگومندی خود بر نقش ایدیولوژیکی زبان در جوامع انسانی تاکید کرده است، گفت وگو را اساس زبان می داند. در تاریخ ادبیات فارسی مولفه ها و نشانه های این نظریه را می توان در دوره مشروطه بازیافت که شروع مطالبه گری و تزلزل در پایه های ایدیولوژی نظام مسلط و بستر مناسبی برای شکل گیری فرهنگ نقد و گفت وگوست. در میان نویسندگان پیشرو و منتقد این دوره، آثار طالبوف تبریزی- ازجمله کتاب احمد و مسالک المحسنین- از حیث ایجاد نخستین نشانه های گفت وگو و نقد حایز اهمیت است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. مبنای کتاب احمد بر گفت وگو نهاده شده و مسالک المحسنین نیز از اولین سفرنامه های خیالی دوره مشروطه است که ساختار مبتنی بر گفت وگوهای روایی طولانی دارد. این آثار به دلیل عینیت و رویکرد اجتماعی و انتقادی خود، ایدیولوژی مشروطه خواهی، قانون گرایی، وطن دوستی و ارزش های مدنی را در سطوح واژگانی، نحوی و بلاغی بازتاب می دهند؛ اسامی و صفات مهم ترین عناصر نشان دار زبان برای بیان ایدیولوژی هستند. تفکر مشروطه خواه نویسنده در سطح نحوی نسبت به دو سطح دیگر نمود بارزی ندارد و در سطح بلاغی، تمثیل، کنایه و نماد مهم ترین شگردهای ادبی طالبوف برای بیان اوضاع اجتماعی ایران هستند که باعث قرار گرفتن این نوشته ها در ژانر سیاسی می شوند.اهداف پژوهش:بررسی نظریه گفت وگومندی باختین و مشروطیت در آثار طالبوف و گرافیک معاصر.بررسی نخستین نشانه های گفت وگومندی به معنای نقد سیاسی موثر در پیشبرد گفتمان نوگرایی.سوالات پژوهش:نظریه گفت وگومندی باختین و ایدیولوژی مشروطیت در آثار طالبوف و گرافیک معاصر چه بازتابی یافته است؟نخستین نشانه های گفت وگومندی به معنای نقد سیاسی موثر در پیشبرد گفتمان نوگرایی چیست؟
کلید واژگان: طالبوف, کتاب احمد, مسالک المحسنین, ایدئولوژی, مشروطه -
بررسی کتاب های دستور زبان فارسی و بازنمایی شیوه های بیان و آموزش آن ها در تطبیق با نظریه های جدید آموزشی می تواند راه-گشای دستورنویسی و آموزش علمی آن باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کتاب های دستور زبان فارسی با معیارهای روش دستور آموزشی بوده است. در این پژوهش گردآوری داده ها به صورت کتاب خانه ای بود که با بررسی 9 کتاب دستور زبان فارسی انجام شد. بررسی داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی و با طراحی بازبینه هایی بر اساس رویکرد زبان شناسی کاربردی و دستور آموزشی صورت گرفت. با توجه به گسترده بودن حوزه دستور زبان فارسی، پیکره داده ها بر اساس سه پیش شرط: معتبر بودن، جامع بودن و معاصر بودن برگزیده شد. برای اجرا و تطبیق رویکردها و روش های بنیادین، بازبینه هایی طراحی شد تا همه کتاب ها در چارچوبی منظم سنجیده شوند. بر این اساس ویژگی های هر یک از نظریه های اساس استخراج شد و به صورت شاخص شماره گذاری شد تا یافته ها روبه روی آن ها درج شود. بنابر یافته های پژوهش حاضر: کتاب های دستور زبان فارسی مطابق با دستور توصیفی ساختگرا یا صورتگرا و به روش قیاسی نوشته شده اند. در هیچ یک از آن ها شاخص های دستورآموزشی مانند بافت- محوری، در نظر گرفتن فرم و معنا و کارکرد، مفهوم- محوری، تکلیف-محوری، تولید-محوری، توجه به گونه های گفتاری، معیار آموزش نبوده است. در این پیکره تاکید بر دانش زبانی است؛ نه توانش ارتباطی. طبق این بررسی، دستور زبان فارسی بر اساس پیکره ای از داده های زبانی نوشته نشده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای دستورنویسان، مدرسان و پژوهندگان دستور زبان فارسی و نیز حوزه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان مفید باشد.
کلید واژگان: آموزش زبان ارتباطی, توانش ارتباطی, دستور زبان فارسی, دستور آموزشی, زبان شناسی کاربردیResearch in Persian grammar books and representing their ways of expression and teaching following new educational theories can open the way for grammar writing and scientific education. The purpose of this research is evaluation the educational prose in Persian grammar books based on its communicative Competence. In this research, the data was collected in the form of a library, which was done by examining 9 Persian grammar books. Data analysis was carried out in a descriptive-analytical way and by designing reviews based on the approach of applied linguistics and teaching instruction. Based on this, the characteristics of each of the basic theories were extracted and numbered as an index so that the findings can be inserted in front of them. According to the findings of the present research: Persian grammar books are written according to the structuralist or formalist descriptive order and in an analogical way. In none of them teaching grammar indicators such as context-oriented, considering form and meaning and function, concept-oriented, task-oriented, production-oriented, and paying attention to speech types, have not been the teaching criteria. In this text, the emphasis is on linguistic knowledge; No communication skills. According to this study, Persian grammar is not written based on the corpus of linguistic data.
Keywords: Applied Linguistics, Communicative Competence, Communicative Language Teaching, Pedagogical Grammar, Persian Grammar -
مثنوی بزمی تاریخی دولرانی خضرخان روایتگر عشق شاهزاده خضرخان، پسر سلطان علاءالدین محمد خلجی، و دیولدی، دختر راجه گجرات، است. این منظومه از آثار دهه پایانی عمر امیرخسرو دهلوی است که بخش نخست آن را به درخواست شاهزاده خلجی در سال 715 ق. سرود؛ در فاصله میان سال های 720 و 721 ق. تکمله ای مشتمل بر 319 بیت بدان افزود و در آن به ماجرای قتل خضرخان و برادرانش پرداخت. این منظومه که از برجسته ترین آثار امیرخسرو است، بیش از هر اثر دیگری چهره واقعی او و اندیشه هایش را به ما نشان می دهد. شروع منظومه در زمان حیات علاءالدین خلجی و پایان آن در زمانه ای است که دیگر نه خضرخان زنده است و نه سلسله خلجیان وجود دارد. زبان شاعر در این مثنوی پخته، ساده و دلنشین و بدون محافظه کاری های مرسوم است. بسیاری ترکیبات بدیع و تصویرسازی های ساده و در عین حال ماهرانه، سرعنوان های خسروانه و پیروی از سنت ده نامه نویسی به شیوه ای تازه تامل برانگیز است. هیچ یک از مثنوی های تاریخی خسرو به اندازه منظومه دولرانی، نام های خاص ندارد؛ این اثر دربردارنده اطلاعات فراوان تاریخی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی، ازجمله تاریخ پادشاهان هند، روش حکمرانی خلجیان، مناسبات درباری، انتخاب ولیعهد، کیفیت جهیز عروس، اسامی افراد، اماکن، جایگاه ها و مقام های درباری و دیوانی، و مانند آن است و تنها اثر امیرخسرو است که نسخه ای متعلق به زمان حیات شاعر دارد که با شماره 178 در کتابخانه ارگ جمهوری افغانستان نگهداری می شود. از دیگر ویژگی های منظومه روشن کردن زوایای تازه ای از زندگی و اندیشه های شاعر، همچنین ذکر نام فرزندش، عین الدین مبارک و ماجرای رهایی شاعر از دست مغول است.
کلید واژگان: امیرخسرو دهلوی, مثنوی دولرانی خضرخان, خضرخان, دیولدی, خلجیان, اطلاعات ادبی, فرهنگی, اجتماعیDowalrānī Xezerkhān tells the love story of Xezer (xażer) Khān, Ala-edin khalji’s son, and the princess of Gogojrāt named Dīveldī. This Masnavi written in the poet’s late life comprises two parts. The first part was written at the request of Xezer Khaan in 715/1315 and the second part, including 319 extra verses about murders of Khalji's prince and his brothers, was appended between 720 & 721/1320 & 1321. The poetic language of this historical tragedy is mature, simple, pleasant, and free from conventional conservatism. Multiple literary compositions, simple but skillful illustrations, Amr Khusraw’s special subject headings, and new styles on writing Dah-Nameh are the most outstanding particularities of Dowalrānī Kheżerkhān. None of Amr Khusraw’s historical Masnavis have as much special names as Dowalrānī Kheżerkhān, including good historical, cultural, political, geographical, and social information about the history of the rulers of India, especially Khalji dynasty, their methods of government, political relations, prince's choice, royal wedding, names of people, places, and positions, and also government officials. Dowalrānī Kheżerkhān is the only work of Amr Khusraw, which has a version belonging to the poet's lifetime. This manuscript under the number 178 is preserved in Arg Library of the Republic of Afghanistan. Another feature of the book is illumination of the new aspects of Amr Khusraw’s life and thoughts, as well as mentioning of his son’s name, Ein-ud-dīn Mobārak, and the poet's story of desertion from Mongols.
Keywords: Amr Khusraw Dihlav, Dowalrānī Kheżerkhān’s Masnavi, Xezerkhān, Diveldi, Khalji dynasty, historical, literary, cultural, and social information -
یکی از مهمترین مولفههای ریالیسم جادویی، بسامد بالای عناصری همچون صدا، بو، نور و عناصری ازایندست است که درنهایت فضای اثر را مملو از وهم و خیال میکند و مرزهای میان واقعیت و خیال را به هم میریزد. مطالعه رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» اثر رضا قاسمی نشان میدهد که عنصر صدا بسامد زیادی در این رمان دارد. در همین راستا، در مقاله پیش رو، برجستگی عنصر صدا در فضاسازی رمان بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نویسنده از عنصر صدا برای فضاسازی رمان بهره فراوانی برده و با توجه به تجربهای که وی در هنرهای نمایشی ازجمله تیاتر و موسیقی داشته است، عنصر صدا در این رمان نقش محوری دارد و گاه کارکرد یک صدای معمولی در فضاسازی رمان، با چندین جمله و حتی صفحه برابری میکند. این صداها درمجموع، همنوایی ارکستری را مجسم کردهاند که در کنار هم نهایت ترس و وحشت را در ساختمان چوبی محل وقوع داستان القا میکنند. بیشترین صداهایی که در این رمان دستمایه فضاسازی قرارگرفتهاند، عبارتاند از صدای شخصیتهای انسانی و حیوانی، صدای منبعث از اشیاء و صدای آلات موسیقی. درمجموع، نویسنده از طریق این صداها که اغلب وهمناک و وحشتآفرین و مرموز هستند موضوعاتی همچون بحران هویت و مشکلات مهاجرت را به نحوی هنرمندانه و با نهایت اثرگذاری، به ذهن خواننده منتقل میکند.
One of the most important components of magical realism is the high frequency of elements such as sound, smell, light and such elements, which ultimately fills the space of the work with illusion and imagination and blurs the boundaries between reality and fantasy. The study of the novel "Night Harmony of the Wood Orchestra" by Reza Ghasemi shows that the sound element has a high frequency in this novel. In this regard, in the upcoming article, the prominence of the sound element in creating the atmosphere of the novel has been investigated. The results of the research show that the author has greatly benefited from the sound element to create the atmosphere of the novel, and considering his experience in performing arts such as theater and music, the sound element plays a central role in this novel and sometimes, the function of an ordinary voice in creating the atmosphere of the novel is equal to several sentences and even pages. In total, these sounds embody the harmony of an orchestra, which together induce the utmost fear and terror in the wooden building where the story takes place. Most of the sounds used in this novel are the sounds of human and animal characters, the sound of objects and the sound of musical instruments. In general, through these voices - which are often terrifying and mysterious - the author conveys issues such as identity crisis and immigration problems to the reader's mind in an artistic way and with maximum effect.
Keywords: Reza Ghasemi, the nocturnal harmony of the wood orchestra, magical realism, sound element, atmosphere creation -
از منظومه دولرانی خضرخان که از آثار مهم امیرخسرو دهلوی است، و 4200 بیت آن در سال 715ق و 319 بیت آن در خلال سال های 720-721ق سروده شده، دو نسخه مکتوب به سال های 903 و 917ق به خط کاتبی به نام درویش محمد بن علی در دست است که در زمان جنگ های ایران و عثمانی از ایران خارج شده و اکنون در کتابخانه های حکیم اوغلو پاشا و ایاصوفیه نگهداری می شوند. نسخه 903ق دارای وقف نامه شاه عباس صفوی و مهر وقف آستانه شیخ صفی الدین اردبیلی، و نسخه 917ق دارای مهر شاه طهماسب صفوی است. از منظومه دولرانی دو نسخه خطی ناقص متعلق به سال های 720ق و 894ق نیز وجود دارد، اما نسخه 903 قدیمی ترین نسخه کامل این اثر تاکنون محسوب می شود. ویژگی بارز نسخه 917ق وجود مقدمه ای ادیبانه از سفارش دهنده آن در برگ های آغازین کتاب است. این مقاله به بررسی جنبه های نسخه شناختی و شناساندن این دو دست نویس می پردازد.کلید واژگان: امیرخسرو دهلوی, دولرانی خضرخان, درویش محمد بن علی, جنگ های ایران و عثمانی, حکیم اوغلو پاشا, غارت نسخ خطی, بقعه شیخ صفیMirror of Heritage, Volume:20 Issue: 1, 2022, PP 157 -177Of Devalrāni Khīzr Khān’s Collection, one of Amir Khosrow Dehlavi’s significant works, 4200 couplets were composed in 715 H./ 1315 and 319 couplets during 720-721 H./ 1320-1321. There are two manuscripts of this collection that were transcribed by a scribe named Darvish Mohammad b. Ali and were taken out of Iran during the Iran-Ottoman war. They are now kept at the Hakim-Oghlu and Hagia Sophia Libraries. The MS number 903 has Safavid Shah Abbas’s donation note and stamp; and MS 917 bears Safavid Shah Tahmāsb’s stamp. Of the Devalrāni’s Collection there exist two unfinished copies belonging to the years 720 H./1320 and 894 H./1489. However, MS 917 is counted as the oldest complete copy of this work by now. The distinct feature of the manuscript 917 is it’s a scholarly introduction in the initial pages of the manuscript by the person who commissioned the transcription.
The present article attempts to examine and reveal the codicological aspects of these two manuscripts.Keywords: Amir Khosrow Dehlavi, Devalrāni Khīzr Khān, Darvish Mohammad b. Ali, Iran-Ottoman wars, Hakim Oghlu Pasha, looting MSS, Sheikh Safi’s shrine -
اسطوره یکی از مهم ترین موضوعات بشر است که در سراسر فضای زندگی او جریان دارد. اسطوره امری پویاست و بازتاب این پویایی در تمام کارهای بشر به ویژه ادبیات جلوه گر است. ادبیات کودکان و نوجوانان نیز از این تاثیر برکنار نیست. گستره ی این بازتاب به ویژه در گونه ی فانتزی آشکارتر است. در این پژوهش در ابتدا تعریفی مختصر از اسطوره ارایه داده شده است؛ آن گاه ویژگی های بینش اسطوره ای بررسی شده و سپس درباره ی ویژگی های عناصر اسطوره ای و شیوه ی به کارگیری آن در داستان های منتخب کودکان و نوجوانان بحث شده است. جنبه های بررسی شده در این مقاله عبارتند از: ویژگی های انسان گیاهی، شخصیت های اساطیری مانند غول و پری، جادو، پیکرگردانی و آنیمیسم. بررسی این پژوهش نشان داد استفاده از عناصر اسطوره ای برای نویسنده ی داستان فانتزی یک هدف نیست؛ بلکه یک وسیله ی بسیار کارآمد است. او می تواند با این عناصر، دنیایی نو و سرشار از شگفتی را برای مخاطب خلق کند. زیرا کودک اسطوره زی است و هنوز لایه های ناخودآگاه ذهن او با جهان اسطوره ای و پیوندهای آن در ارتباط است؛ پس بیشترین لذت را از داستان خواهد برد.
کلید واژگان: ادبیات کودکان, اسطوره, آنیمیسم, جادو, فانتزیIntroductionMyth is one of the original sources of children's stories. Every child's imagination contains all the experiences that human beings have had in their history. The scope of this reflection is especially evident in the fantasy genre. Fantasy also has an essential affinity with myth. The direction of both implies something beyond reality. Myth should be considered as a Minoan story, the origin of which is usually unknown, and is a description of a natural action, belief, institution, or phenomenon that is inextricably linked to religious mirrors and beliefs. In children's stories, elements of myth and fantasy are widely used.
MethodThe present study aims to investigate the connection between the fantasy stories of children and adolescents with myths in a descriptive-analytical way by studying the fantasy stories of the eighties. In our opinion, these aspects are the origin of fantasy stories. The aspects studied in this article are: plant-human characteristics, mythical characters such as giants and fairies, magic, the archetype of the hero's journey and sculpting, and animism. The stories studied in this research have been selected from the authors of the field of children and adolescent literature. DiscussionUsing mythical elements is not a goal for a fantasy writer, it is a very effective tool. With these elements, he can create a new world full of surprises for the audience. Because the child is a myth and the subconscious layers of his mind are still connected to the mythical world and its connections; So he will enjoy the story the most.The story of 6,000-year-old Green Man by Fariba Kalhor is based on the ideas of plant-human myths. This story is a description of a green human life that is six millennia old. He has been the companion of many people and scientists. Even the title of the eleventh chapter of the book is human-plant. The six-thousand-year-old green man, like the legend of Gil the Lost, seeks the mystery of immortality.Another story in which human-plant features are evident is the famous pea story of Qasemonia. This story is rooted in the Persian myth of the plant growing from tears. In chickpea stories, which have been rewritten based on ancient stories, we encounter the birth of a plant from human eyes.The story of the grove fairy by Hossein Fattahi uses mythical characters such as the fairy. In creating the unreal characters of the story, in addition to the capacities of those characters, the author has also paid attention to their mythological aspects, such as pigeons and crows. The important point is that the author pays attention to the ecology of the southern region. The author has chosen the characters of his story from the birds and plants of the same area. The grove fairy, who is one of the most important characters in the story, is originally a palm tree. Animals are often used in children's stories; As we saw in this story or in the story of autumn on the train, written by Mohammad Kazem Mazinani, part of the story is based on the relationship of the child's character with animals. The magic object expresses one of the most important human needs. Many fantasy stories are based on the pattern of the magical object, and we will confine ourselves to the story of the three magical whistles. In this story, too, the child character of the story takes refuge in a magical whistle in the face of danger and insecurity.The fantasy world is also a world of wonders. Some of these creations are in the form of animal-shaped sculptures in fantasy stories. The two stories of the boy who became a crow by Mohammad Kazem Mazinani and the wolves do not cry are written by Mohammad Reza Yousefi based on metamorphosis. Rebellion against oneself and against one's false traits can be the basis for writing a beautiful educational story. To do this, the author has resorted to symbolism, the wolf is a symbol of the ugly and predatory aspect of man.A large part of the texts produced for children and adolescents deal with the issue of animism in different forms, which, in addition to representing the mythical mentality of their creators and their audiences, in addition to poems, poems, anecdotes and poems. Are also important from an aesthetic point of view. The animation of objects is very evident in the story of autumn on the train.
ConclusionMythology is the source of inspiration for children's stories. Because every child in his imagination provides the seeds of all the experiences that human beings have gone through in their history. The child discovers fire like a primitive human. There is no way that the early man walked and the child did not walk in his childhood world and his games. The subconscious layers of the child's mind are still connected to the mythical world and its connections, and therefore the poet and writer of children and adolescents in the moment of composing poetry for them, especially poetry in which the dominance of consciousness is less, inevitably Myths take refuge in their mentality and communicate with that audience through that part of their mind. Many aspects of mythic insight are influential in children's stories, especially children's fantasy stories. But in the meantime, mythical characters, the re-creation of mythical stories, the archetype of the hero's journey, and animism have an undeniable effect. Applying myth to a fantasy writer is not a goal but a very effective tool. Using mythological elements, he can create a new world full of surprises for the audience. It can be said that any story that has benefited the most from the myth has been more welcomed by children and teenagers. The space that pervades fantasy stories is highly dependent on mythological elements, especially animism and discernment. Diagnosis in fantasy stories is not cross-sectional; It can be seen throughout the text of the story. As it turns the story into a whole. The use of these recognitions has helped a lot in instilling a special fantasy space that is an expression of wonder.
Keywords: Children's literature, fantasy, myth, magic, Archetype -
شگردهای مولوی برای اقناع مخاطب در داستان نخجیران و شیر
اقناع مخاطب به عنوان فرایندی که برای تغییر نگرش مخاطب و همراه کردن او با عقاید گوینده انجام می شود، یکی از اهداف اصلی متون عرفانی تعلیمی از جمله مثنوی است. مولوی با توسل به شیوه های مختلف تاثیرگذاری بر مخاطب، سعی در انتقال مفاهیم عرفانی به مخاطب دارد و از ابزارهای کلامی و غیرکلامی متعددی برای این منظور بهره می برد. یکی از شیوه های مولوی برای رسیدن به این مقصود، استفاده از شیوه داستان پردازی است. از جمله داستان های مثنوی که این موضوع را به وضوح نشان می دهد داستان نخجیران و شیر است. نتایج حاصل نشان می دهد که مولوی این داستان را به شیوه گفتگو محور پیش می برد و از زبان هر یک از طرفین مناظره کننده، با استفاده از شیوه های خاصی برای اقناع طرف مقابل، به بیان عقاید رایج در زمینه جهد و توکل می پردازد. در این مناظرات مولوی از شیوه های خاصی برای اقناع حریف بهره می برد که اهم آن ها عبارتنداز: احتجاج به آیات و روایات، ذکر دلایل حسی، عقلی و وجدانی، استفاده از زبان بدن، تمثیل و...
کلید واژگان: مثنوی, داستان پردازی, مناظره, زبان بدن, اقناعAdvice on audience persuasion in the story of lion and Hunting ground in the book of MasnaviAudience persuasion, as a process used to change the audience attitude and associate him with the speaker's beliefs, is one of the main objectives of the educational mystics texts including the spiritual Mathnawi (Masnavii Ma’navi) of Jalalu'ddin Rumi, Mawlana. Mawlawi all over the Mathnawi has tried to convey the mystical and religious concepts to the audience by resorting different ways of influencing the audience and has benefited from several verbal and nonverbal or mystical and non-mystical tools for this purpose. One of Mawlawi's ways of achieving this goal is to benefiting from the storytelling ways and expressing the under considering concepts in the form of conversation and debate among the characters of the story. Among the beautiful stories of Masnavi that clearly illustrates this theme is the story of Nakhjiran and Lion. Rumi promotes this story in a conversational way and from the language of each of the debate parties using specific methods to satisfy the opposite party, deals with the expression of common beliefs and faiths in the context of strive and trust. In this debate that takes place in two major parts: Debate between Nakhjiran and lion, debate between Rabbit and Nakhjiran; each of the debate parties uses specific ways to satisfy an opponent that most important of it includes: protest to verses and narratives, mentioning the intuitive, intellectual and conscientious reasons, use of body language, allegory and ...
Keywords: Masnavi, storytelling, debate, persuasion -
این پژوهش با تکیه بر نظریه رفتار زبانی و موقعیت اجتماعی آلفرد آدلر و نظریه مکتب چشم انداز کارل ساور از تعریف جغرافیا، جهان متن داستان های جمال زاده را از نظر زبان بدن و ارتباطات غیر کلامی بررسی می کند. طبق نظریه آدلر، رفتارهای زبان، انعکاسی از موقعیت های اجتماعی و محیطی است. در چشم انداز متن، با توجه به انسان و تغییرات رفتاری، جغرافیای فرهنگی شکل می گیرد. گاهی داستان از گونه های مختلف انسانی تشکیل می شود که جغرافیای فرهنگی خاص خود را بر اساس گونه شناسی انسان نمایان می کند. سنخ های انسانی، مبین فرهنگ و فضای ذهن و دوران نویسنده داستان هستند. در این مقاله، با بررسی ارتباطات غیر کلامی، از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. هدف از پژوهش، اشاره ای به نسبت کارکرد ارتباطات تن زبانی شخصیت ها و سنخ های انسانی در داستان های جمال زاده و تاثیر مفهومی آن بر روابط گونه های انسان، در داستان است. نتایج حاصل از این پژوهش این است که ارتباطات غیر کلامی در جمال زاده بسیار پررنگ است و جمال زاده برای بیان احساسات و مفاهیم نامحسوس، از تن زبانی و رفتار بدنی بهره می برد. یکی از دلایل این روش وی فقر واژگانی و نداشتن برابری های مناسب مفهومی است. از جمله خشم و شادی را می توان نام برد. از نظر فراوانی، بنا بر نمودار، بیشترین رفتار زبانی غیر کلامی در مولفه «چشم» دیده می شود و کمترین رفتار تن زبانی به مولفه عضو بدنی «زبان» تعلق دارد.کلید واژگان: چشم انداز, رفتار, زبان بدن, داستان, انسان, فرهنگPersian Literature, Volume:11 Issue: 2, 2022, PP 155 -175This study by relying on theory of linguistic behavior and social status of "Alfred Adler" and theory of Prospect's" Karl Sover "examines the world of the texts of Jamalzadeh's stories in terms of body language and non-verbal communication by definition of geography. According to Adler, language behaviors are a reflection of social and environmental situations. In the prospects of the text, cultural geography is formed given to human beings and behavioral changes. In this article, descriptive-analytical method and library studies have been used by examining non-verbal communication. The purpose of this study is to refer the function of linguistic relations in characters and human species in Jamalzadeh's stories and its conceptual effect on the relations of human species in the story. Sometimes. The story in formed of various human species (types). The results of this study showed that non-verbal communication is so significant in Jamalzadeh's works and Jamalzadeh uses linguistic and physical behavior to express intangible feelings and intangible concepts. The reasons for that are lexical poverty and conceptual suitable inadequacies. Lifestyle has an effect on dynamic structures. From the view of amplitude, according to the diagram, the most of non-verbal language behavior is observed in the eye component and the lowest linguistic behavior belongs to the organ component.Keywords: Prospects, Behavior, body language, story, Human, Culture
-
ریالیسم سوسیالیستی یکی از زیرشاخه های مکتب ریالیسم است که در آن بر واقعیت جامعه با نگاهی بر تظلمخواهی تاکید دارد و در تقابل مستقیم با تفکر قدرت محوری و انباشت قدرت و ثروت در میان طبقه ای خاص قد علم می کند. درواقع، احمد محمود یکی از نویسندگان ایرانی آن دوران با پذیرش این تفکر و بازتاب آن در رمان همسایه ها به دنبال نمایش جامعه زیردست و تقابل آن با جامعه قدرت و ثروت محور است و با معرفی مولفه های واقع گرایی اجتماعی، سعی در نمود هر چه بیشتر زشتی ها و پلیدی های نظام سرمایه داری دارد. این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته، درصدد پاسخ به این پرسش هاست که مولفه های ریالیسم سوسیالیستی در رمان همسایه ها کدامند؟و نویسنده در رمان همسایه ها چگونه به ارایه ی جامعه ی عصر خود تحت اندیشه ی ریالیسم سوسیالیستی پرداخته است؟ در این تحقیق، به تحلیل و تبیین مولفه های ریالیسم سوسیالیستی در رمان همسایه ها پرداخته شده تا از رهاورد آن، جامعه به تصویر کشیده توسط نویسنده با توجه به بازتاب اندیشه های ریالیسم سوسیالیستی در آن آشکار و تبیین شود. یافته های تحقیق، حکایت از وجود مولفه های برجسته ی ریالیسم سوسیالیستی در رمان همسایه ها دارد نویسنده با کمک این مولفه ها سعی داشته جامعه ی ایران را در عین واقع گرایی، تحت تاثیر ظلم و انباشت قدرت و ثروت نظام حاکمه بر شرایط حاد اقتصادی و بروز فقر و رنج در طبقه ی کارگری و ایجاد تضاد طبقاتی نشان دهد.
کلید واژگان: رئالیسم سوسیالیستی, همسایه ها, احمد محمود, ادبیات داستانیSocialist realism is a sub-branch of the school of realism in which it emphasizes the reality of society with a view to oppression and rises in direct opposition to power-oriented thinking and the accumulation of power and wealth among a particular class.In fact, Ahmad Mahmoud, one of the Iranian writers of that time, by accepting this idea and reflecting it in the novel Neighbors, seeks to show the subordinate society and its opposition to the society of power and wealth, and tried to introduce the components of social realism. It has more and more ugliness and filth of the capitalist system.This descriptive-analytical study seeks to answer the question: What are the components of socialist realism in the novel Neighbors?And how did the author in the novel Neighbors present the society of his time under the idea of socialist realism? In this research, the components of socialist realism in the neighbors' novel are analyzed and explained in order to reveal and explain the society portrayed by the author according to the reflection of the ideas of socialist realism in it. The findings of the study indicate the existence of prominent components of socialist realism in the novel Neighbors. With the help of these components, the author has tried to make Iranian society realistic, under the influence of oppression and the accumulation of power and wealth. The ruling system shows the acute economic conditions and the emergence of poverty and suffering in the working class and the creation of class conflict
Keywords: Socialist Realism, Neighbors, Ahmad Mahmoud, fiction -
پژوهش حاضر به شیوهای پیمایشی به تعیین میزان و درجهی اهمیت شاخصهای مجاز و استعارهی ادبی در آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان از طریق متون ادبی پرداخته است. بدین منظور نخست پرسشنامهای محققساخته دربردارندهی هشت گویه از مولفهی مجاز و شش گویه از مصادیق استعاره در سه سطح زبانی تهیه شد و به روش غیرتصادفی دسترسپذیر و هدفدار در اختیار 94 تن از مدرسان ایرانی با سابقهی تدریس در حوزهی آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان که با مقولات ادبیات فارسی نیز آشنایی داشتند، قرار گرفت. دادههای به دست آمده بهمنظور پاسخگویی به پرسشهای پژوهش از طریق نرمافزار اسپیاساس 22 و آزمونهای آماری کای- دو یکطرفه، فریدمن و من- ویتنی مورد بررسی قرار گرفت. بخشی از نتایج به دست آمده از تحلیل دادهها حاکی از آن است که جمعیت نمونه تمام شاخصهای تعیین شده در دو سطح مبتدی و میانی را در هر دو مولفهی مجاز و استعاره بیاهمیت قلمداد کردهاند که این نتیجه، این باور را که مجاز به علت بسامد وقوع بالا به گونهی هنجار متعلق است، حداقل در حوزهی آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان به چالش میکشد. علاوه بر این، شاخص استعارههای بعید نیز بهطورکلی توسط جمعیت نمونه بیاهمیت شمرده شده است، ولی مدرسان فاقد تجربهی آموزش ادبیات، بر اهمیت شاخص مذکور تاکید داشتهاند که این رویکرد از یک سو حاکی از کارآمدی تجربهی آموزش ادبیات در رویارویی با استعارههای ادبی، و از دیگر سو نشاندهندهی برداشته شدن مرز میان دو حوزهی آموزش زبان و آموزش ادبیات در مواجهه با استعاره بهعنوان یکی از شگردهای آفرینش ادبیت است.
کلید واژگان: آموزش زبان فارسی, فارسی آموزان غیرایرانی, مدرسان زبان فارسی, مجاز و استعاره ی ادبی, متون ادبیThis article aims to determine the importance of metaphor and metonymy as indices in teaching Persian to non-Persian speakers by applying a survey method through literary texts. A questionnaire containing eight items of metonymy and six items of metaphor in three levels of language proficiency was prepared to achieve this goal. Using a non-random available and judgmental method the questionnaire was sent to 94 Iranian instructors, experts in teaching Persian to non-Persian speakers, and also acquainted with Persian literature. The data were analyzed with SPSS, calculating one-way Chi-square, Friedman, and Mann-Whitney statistical methods. Part of the achieved results suggests that the sample population considers all the indices relevant to metonymy and metaphor as ‘insignificant’ for both beginner and intermediate levels. This result challenges the belief that metonymy, due to high frequency, is a type of ‘norm’ in teaching Persian to non-Persian speakers. The sample population also considers the index of ordinary metaphors as ‘insignificance’. However, those instructors lacking the experience of teaching literature emphasized the significance of these indices. On one hand, this approach reveals the effectiveness of experience in teaching literature when encountering literary metaphors; on the other hand, it indicates removing the border between language pedagogy and teaching literature in case of metaphor is a technique of creating literariness.
Keywords: teaching Persian, non-Persian speakers, Persian Instructors, Metaphor metonymy, literary texts -
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 83 (بهار 1399)، صص 101 -136موضوع مقاله حاضر بررسی تصویرهای مار، اژدها و متعلقات آنها در دیوان شمس است که مولانا بهوسیله آنها بسیاری از مفاهیم انتزاعی را برای مخاطبان میشناساند. برای این منظور، ابتدا مطالب مقدماتی با عنوانهای تجربه و تصویر، مفاهیم و تصاویر شعری و نیز تصاویر حیوانی در شعر تبیین شده است. در بخش اصلی پژوهش، رابطه 24 مشبه نظیر معشوق، عاشق، انسان، مانع، دوگانگی، جهان، نفسانیات، رنج و بلا، گرفتار بلا، هجران، زبان، امل، سیم و زر، شب، غذا، نومیدی، عنایت حق و... با مشبهبه محدود مار و اژدها همراه با 25 مورد وجهشبه نو از قبیل نابودگری، بیقراری، گزندگی، ممانعت، تعلق داشتن، دوگانگی، بیتعلقی، تواضع و تسلیم، زندگی و مرگ، نیرومندی، دونهمتی، پلیدی، هیجان و آبستنی، حرکت و تلاش و... مجسم و عینی شده است که از حفظ الگوهای عمیق اساطیری، مذهبی و عرفانی مولوی حکایت دارد. از آنجا که تصاویر اژدها و مار در دیوان شمس، حامل و متضمن معانی دوگانه مثبت و منفی، سرکشی و تسلیم، لطف و قهر، امید و نومیدی، رنج و خوشی و... است از تجارب والای روح و درون پردغدغه و هیجانزده مولانا و نیز کمالنگری، وسعت اندیشه، بهرهگیری از تناقضگویی و خوشبینی وی حکایت دارد. خواننده از راه مواجهه با دیدگاه مثبت مولانا نسبت به «مار» برخلاف تجربه پیش پاافتاده، متوجه نگرش حکیمانه این شاعر بزرگ مبنی بر سودمندی و لازم بودن همه موجودات در نظام احسن الهی میشود.کلید واژگان: مولوی, غزلیات شمس, بلاغت, تصویرسازی, مارThe subject of the present article is to study the images of the snake, dragon and their belongings in the Shams' Sonnets that Mowlavi introduces by these images and many complex concepts. For this purpose, first introductory material has been expressed with the titles of experience and image, the concepts and images of poetry and animal images. In the main part of the research, the relation of twenty four comparisons such as the beloved, lover, human, barrier, duality, world, sensuality, suffering and disaster, trapped, separation, language, wish, silver and gold, night, food, despair and God's attention are embodied with the limited component of the snake and dragon along with twenty five common similarities, such as destruction, fidget, sting, prevention, belongingness, duality, independency, humility and submission, life and death, strength, dignity, filth, excitement and pregnancy, movement and effort, and that it shows the maintaining deep mythological, religious and mystical patterns. Since the images of the dragon and the serpent in the Shams' sonnets, carries the dual meaning of positive and negative, rebellion and submission, grace and Fierce, hope and disappointment, suffering and happy, from the spirit and soulful experiences of excited and stressful of Mowlavi; This matter states the perfectionism, the breadth of thought, the exploitation of his contradictions and optimism. Unlike the banal experience, the reader based on Mowlana's positive view of the snake, understands the wise vision of this great poet, that all creatures are necessary in the best system of God.Keywords: Mowlavi, Shams' Sonnets, Rhetoric, illustration, snake
-
پژوهشنامه مکتب های ادبی، پیاپی 8 (زمستان 1398)، صص 111 -128
گرایش پسافمنیستی در جریان پست مدرن با هدف نفی تفاوت جنسیتی و اثبات حق آزادی و آگاهی زنان، اصول اخلاق سنتی را که نگاهی مطلق به رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی داشته و برخی از این رفتارها را بنابر جنسیت زنانه به آنان نسبت می دهد، رد کرده به نسبی بودن اصول اخلاقی اعتقاد دارد. همین اندیشه وارد حوزه ی شعر و ادبیات شده و در غزل پست مدرن با نگاهی نسبی به اخلاق و شکستن باورهای سنتی در مورد زن و اخلاق زنانه، موجب پیدایش ادبیات اروتیکی شده که تاکیدش بیشتر برجنبه ی جنسی و جسمانی عشق است. غزل پست مدرن زمینه را برای اعتراض شاعران بر ضد این نگاه سنتی مهیا کرد و به شاعران زن جرات داد با ذکر مسایل اوروتیکی از حصاری که عرف و سنت به نام اخلاق دورشان کشیده بود، خود را برهانند. این پژوهش که به روش کتابخانه ای و توصیف و تحلیل صورت گرفته، سعی بر این دارد، دیدگاه های پسافمینیستی را با رویکرد نسبی انگاری اخلاقی در غزل پست مدرن بررسی کند و نشان دهد چگونه نگاه ابزاری و جنسیتی به زنان می تواند اثرات سویی بر فکر و اندیشه جامعه داشته باشد
کلید واژگان: پسافمینیسم, نسبی انگاری اخلاقی, زن, غزل پست مدرن, اروتیکThe post-feminism tendency in postmodernism, with the aim of denying gender differences and proving women's right to liberty and awareness, has rejected the principles of traditional ethics, which have an absolute view of moral and immoral behaviors and attribute some of these behaviors to women according to gender. Instead, this tendency believes in relativism of moral principles.Having entered literature and consequently poetry and postmodern sonnets, the same idea, with a relative look at ethics and in an attempt to break away from traditional beliefs about women and feminine ethics, has led to the emergence of erotic literature, which emphasizes the sexual and physical aspects of love.Postmodern lyricism paved the way for poets to protest against the traditional view, and encouraged female poets to,by mentioning erotic issues,free themselves from the barriers that custom and tradition, in the name of morality, had extended around them.The present study, which has relied on library research through a descriptive method, tries to comparethe post-feminist perspectives with the approach of moral relativism in postmodern sonnets and shows how erotic and sexual-oriented views toward women can leave negative effects on the thoughts of society.
-
متناقض نمایی یکی از شگردهای ادبی پرکاربرد در شعر شاعران عصر صفوی است. حزین لاهیجی، همچون بسیاری از شاعران این دوره، در جست وجو و عرضه «معنی بیگانه» از این ترفند هنری بهره میبرد. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی و رویکردی فرمالیستی، متناقض نمایی را در دیوان حزین لاهیجی کاویده و نشان داده ایم شاعر به قصد آشناییزدایی و آفریدن مضامین تازه و نکته سنجیهای دقیق و باریک اندیشانه و نیز برای بیان مفاهیم عارفانه، عاشقانه، اندیشه های قلندرانه و مباحث اخلاقی اجتماعی، از این صنعت ادبی استفاده میکند. همین طور، مضامین متناقض نما و انواع متناقض نما را اعم از لفظی و معنوی، ترکیبات وصفی و اضافی، ویژگی های متناقض نما و کارکردهای آن را در دیوان کاویدیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که «حس آمیزی» به مثابه گونه ای متناقض نما در شعر حزین درخور توجه است.
کلید واژگان: شعر, حزین, متناقضنمایی, فرمالیسم, سبک هندیParadox is one of the literary techniques in the poetry of the Safavid poets. Hazin-e Lahiji, like so many other poets of that age, employed this technique in his pursuit and showed that "unfamiliar meaning". Paradox is used in the poetry of Hazin-e Lahiji for the purpose of defamiliarization and exoticism. The poet in order to create new implications and subtle and insightful points and also to express mystical notions, Love, free thoughts and ethical arguments has used this literary figure. This article is comprised of some parts. At the beginning and in the theoretical section and literature review, Paradox is defined and its difference from other literary terms, and the state of this literary trope in literature and literary glossaries in the past and present have been discussed. In the practical part, the different kinds of paradox, such as verbal and semantic paradoxes, descriptive and relational compounds have been explained and the features of paradoxes in Hazin’s poetry and synesthesia as a kind of paradox have been discussed.
Keywords: Poetry, Hazin, Paradox, Formalism, Indian School -
شاهنامه فردوسی، حماسه منظوم اساطیری ایران، بر مدار ستیز نیروهای عینیت یافته ناساز عالم، یعنی ایران و انیران و نبرد شخصیت ها و قهرمانان آن، می گردد؛ زیرا از دیدگاهی فلسفی، طرح هستی تاریخ اساطیری ایران هم اساسا بر مبنای هماویزی دوگانه های ناساز افکنده شده است. یکی از مهم ترین دیدگاه های فلسفی به تاریخ، نگرش فریدریش هگل، فیلسوف تاریخ گرای آلمانی، است. در این نگرش، ماهیت و هدف تاریخ، همان ماهیت انسان است و ماهیت انسان، رسیدن به خودآگاهی و آزادی است و این آزادی تنها به نحو تدریجی و دیالکتیکی تحقق پذیر است؛ از این رو، در فلسفه هگل، جنگ وسیله ای برای پیش برد دیالکتیک تاریخ به شمار می آید و ایجاد پیکار میان شخصیت های انسانی، به مثابه خدایگان و بنده، اساس رسیدن به خودآگاهی معرفی شده است. نبرد بین انسان ها در شاهنامه فردوسی هم گفتار «خدایگان و بنده» در فلسفه هگل را به ذهن متبادر می کند. در بخش اساطیری شاهنامه، دست یابی به خودآگاهی و تحقق آن در تاریخ اساطیری ایران، تنها از راه نبرد دو سوی مخالف، به مثابه خدایگان و بنده، در نبردهای بین جمشید و ضحاک، ضحاک و کاوه (و آن گاه فریدون)، فرزندان فریدون، شهادت ایرج و کین خواهی (دادباوری) او به وسیله منوچهر روی می دهد. این جستار، با رویکردی تحلیلی توصیفی به تحلیل فلسفه تاریخ شاهنامه فردوسی، با تاکید بر گفتار «خدایگان و بنده» پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در این حماسه اساطیری، همه ستیزگی ها هر بار به گونه ای آمیختگی وحدت بخش نائل می آیند که هم تراز لحظه های سنتز یا هم نهاد دیالکتیکی هگلی و در حقیقت، اسباب فراگرد تاریخی و راه رسیدن به خودآگاهی و آزادی از رهگذری دیالکتیکی است و این همان امکان خوانش فلسفه تاریخ اساطیری ایران در شاهنامه فردوسی برپایه فلسفه تاریخ هگلی است.
فکلید واژگان: لسفه تاریخ اساطیری ایران, شاهنامه فردوسی, فلسفه تاریخ هگل, خدایگان و بندهFirdowsi's Shahnameh, the poetic mythological epic of Iran, is created on the base of opposite forces of the world, namely Iran and Aniran and the battles of their people, because the design of the mythological history of Iran is also basically created on the intercourse of opposites .One of the most comprehensive philosophical views on history is Friedrich Hegel's attitude. In this view, the nature and purpose of history is the same as nature of the human, and the nature of the human is the attainment of consciousness and freedom. This freedom can only be realized gradually and dialectically; hence, in the Hegelian philosophy the war is a way to dialectical furtherance of history and the inception of the struggle between human beings, as gods and servants, has been introduced as the basis for achieving self-consciousness. The battle between human beings in Firdowsi's Shahnameh resembles the dialectical relation of "Gods and Servants" in Hegel's philosophy. In the mythological part of Shahnameh, the achievement of self-consciousness is only through the battle of the two sides of the opposition, as gods and servants in the battles between Jamshid and Zahak, Zahak and Kaveh (and then Fereydoun), the sons of Fereydoun, and the subsequent martyrdom of Iraj and his reprisal by Manuchehr. This essay, with an analytical-descriptive approach, will analyze the philosophy of the history of Firdowsi's Shahnameh, emphasizing the relation between "gods and servants", and concludes that in this work all conflicts will achieve a resolution that can be identified as the moments of Hegelian dialectic, and in fact, the path to self-awareness and freedom, and this is the same as the possibility of reading philosophy of mythical history of Iran in Firdowsi's Shahnameh based on Hegelian philosophy of history.
Keywords: Philosophy of mythological history of Iran, Firdowsi's Shahnameh, Hegelian philosophy of history, gods, servants
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.