به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب جعفر فتحی

  • حسن سام دلیری، مقداد جورغلامی*، جعفر فتحی، حامد زال نژاد

    به منظور بررسی فاکتورهای موثر بر خسارت ناشی از برف زودرس در پارسل 10 بخش پاتم جنگل آموزشی خیرود، آماربرداری به روش تصادفی منظم با ابعاد شبکه (100 در 100 متر) با قطعات نمونه دایره ای 1000 متر مربعی به تعداد 46 قطعه نمونه انجام گرفت. در هر قطعه نمونه عواملی موثر شامل شیب عمومی قطعه نمونه، جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا و عمق خاک، قطر برابرسینه و ارتفاع همه گونه های درختی بیشتر از 5/7 سانتی متر برداشت شد. خسارات به درختان به چهار نوع دسته ریشه کن شدن، شکستگی تنه، شکستگی تاج و خم شدن طبقه بندی و ثبت شد. نتایج تحقیق نشان داد که 1/28 درصد درختان خسارت دیدند که درصد هر یک از انواع خسارت های ریشه کن شدن، شکستگی تنه، شکستگی تاج و خم شدن به ترتیب 3، 4، 10 و 11 درصد بود. نتایج نشان داد که بین نوع خسارت و عوامل جهات جغرافیایی، شیب، ارتفاع از سطح دریا و عمق خاک اختلاف معنی داری وجود دارد. بیشترین خسارت درختان در دامنه شمالی، شیب کمتر از 15 درصد، ارتفاع (380-330 متر) و خاک های کم عمق و کمترین آن در دامنه های جنوبی رخ داده است. خسارت در دامنه های شرقی و غربی تقریبا برابر بوده است. بیشترین و کمترین درصد خسارت به ترتیب مربوط به گونه های توسکا و افرا است. عملیات پرورشی با تاثیر بر ساختار افقی و عمودی توده ها جهت کاهش ضریب قطری درختان، نقش موثری در کاهش شدت و وسعت خسارت برف بر درختان خواهد داشت و پایداری توده و درخت را بهبود می بخشد.

    کلید واژگان: خسارات برف, خم شدگی, شکستگی تنه, صدمه به تاج, ضریب قدکشیدگی}
    Hassan Samdaliri, Meghdad Jourgholami *, Jafar Fathi, Hamed Zalnezhad

    In order to investigate the factors affecting damage caused by early snow in the compartment no. 10 in Patom district of Kheyrud forest research station, the sampling was conducted on a random grid (100 × 100 m) with 46 m 1000 circular sample plots. In each plot, effective factors including slope gradient of the plot, aspect, altitude (elevation), soil depth, diameter at breast height, and height of all tree species greater than 7.5 cm were recorded. Damages to trees were classified into four types including uprooting (tree throw), trunk fracture, crown fracture, and bending. The results showed that 28.1% of the trees were damaged, with damage of 3, 4, 10 and 11% for each type including uprooting (tree throw), trunk fracture, crown fracture, and bending, respectively. The results showed that there was a significant difference between the types of tree damage and some factors including aspect, slope, elevation, and soil depth. The highest percentage of tree damage occurred in the northern aspect, slope less than 15%, altitude of 330-380 m, and shallow soils depth, and the lowest occurred in the southern aspect. The damage on the eastern and western slopes was approximately similar. The highest and the lowest percentages of damage were related to alder and maple tree species, respectively. Thinning treatments affected the horizontal and vertical structure of the stands by reducing the slenderness coefficient of trees, which has a key role in reducing the severity of snow damage on trees, and improves tree and stand stability.

    Keywords: Snow Damage, Bending, Trunk Fracture, Crown Damage, H, D Index}
  • محمود بیات*، منوچهر نمیرانیان، محمود زبیری، جعفر فتحی
    به طورکلی برای اداره، بهره برداری بهینه و پایدار از جنگل یکی از اطلاعات اساسی و ضروری، دانستن میزان موجودی (حجمی و تعداد) جنگل و تولید آن می باشد، در واقع برنامه ریزی آینده بر اساس آمار و اطلاعاتی است که از جنگل بدست می آید. بنابراین در یک برنامه ریزی دقیق، دانستن حجم موجودی سرپا، رویش و منحنی پراکنش تعداد در طبقات قطری و ساختار گونه ای جامعه الزامیست. رویش حجمی توده های جنگلی اساس تعیین میزان برش سالانه در برنامه ریزی و مدیریت بهره-برداری چوب از جنگل به حساب می آید. در این تحقیق که در بخش گرازبن به وسعت 24/934 هکتار انجام شد، با استفاده از قطعات نمونه دائم، رویش حجمی و تعداد درختان توده جنگلی به روش مستقیم، اندازه گیری و محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین تعداد و حجم در هکتار درختان در بخش گرازبن به ترتیب برابر با 15/298 اصله در سال 1382، 4/290 اصله در سال 1391 و 8/335 سیلو در سال 1382 و 7/367 سیلو در سال 1391 می باشد. گونه راش با وجود آنکه 31 درصد تعداد درختان بخش گرازبن را تشکیل می دهد ولی به لحاظ حجم سرپا 57 درصد موجودی این بخش را تشکیل می دهد. رویش حجمی سالانه 4 سیلو در هکتار و رویش تعداد 8/5- اصله در هکتار و در سال می باشد که در این تحقیق بیشترین مقدار رویش برای گونه راش به دست آمد. البته نتایج این تحقیق با توجه به اینکه سطح مورد عمل و تجزیه و تحلیل داده ها برای اولین بار در جنگل خیرود صورت می گیرد، نشان داد که آماربرداری با قطعات نمونه دائم اطلاعات و آمار لازم و دقیق را برای تعیین رویش ارائه می دهد.
    کلید واژگان: راش, آماربرداری به روش مستقیم, خصوصیات کمی و کیفی, منحنی پراکنش, حجم سرپا}
    M. Bayat*, M. Namiranian, M. Zobeiri, J. Fathi
    One of the main and important knowledge for forest management and its optimal and sustainable utilization is to determine its trees volume and number and its production potential. Actually, future forest management is based on its inventory and information. Thus for a precise planning its required to have information about forest standing stock volume and increment, distribution of diameter classes curve and spices structure. Determination of annual allowable cutting is required for wood utilization planning and management, based on stands volume increment data. The research was conducted in Gorzbon district (934.24 ha) at Kheyroud Educational- Experimental Forest (Caspian region of Iran), using 258 permanent sample plots and applying the directed method of inventory to measure volume increment and trees number two times with nine year interval. Results showed that average trees number and stocking volume per hectare were 298.15 and 335.8 sylve in 2003 and 290.14 and 367.7 sylve in 2012, respectively. Although 31% of the forest tree number belonged to Fagus orientalis, but 57% of the standing stock volume belonged to this species. Volume increment was 4 sylve/ha/year and average trees number growth was 5.8 ha/year. Overall, the beech species had the greatest volume increment. In fact, such huge research area and data analysis was carried out for the first time in Khyroud forest and the results showed that applying permanent sample plots method provides essential and precise information and data for measuring forest increment
    Keywords: Beech, quantitative, qualitative characteristics, frequency curve, inventory by directed method, standing stock volume}
  • محسن محسنی ساروی، محبوبه میرزاحسینی، مریم داغستانی، هوشنگ سبحانی، جعفر فتحی، نصرت الله ضرغام
    قطع درختان می تواند اثرهای مختلفی در جنگل ها داشته باشد. در این تحقیق دو منطقه جنگلی به عنوان مناطق قطع و شاهد انتخاب شدند تا تغییراتی که در اثر قطع درختان بر روی عمق، جرم مخصوص و دمای برف در جنگل رخ می دهد، بررسی شود. برای اندازه گیری عمق برف متناسب با توپوگرافی، شیب و مساحت منطقه،10 پیکه در قطعه قطع و 10 پیکه در قطعه شاهد نصب شد و هر 5 روز، ارتفاع برف در محل پیکه ها اندازه گیری شد. به منظور تعیین جرم مخصوص، هر 5 روز یک بار چاله ای در برف حفر و با وسیله نمونه برداری با حجم 500 سانتی متر مکعب در عمق های مختلف به فاصله 10 سانتی متر از هم و از سطح برف تا سطح زمین از داخل برف نمونه برداری شد. به کمک دماسنج، دمای برف نیز در عمق های مختلف اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که میانگین جرم مخصوص برف در منطقه قطع 178/0 گرم بر سانتی متر مربع و در منطقه شاهد 151/0 گرم برسانتی متر مربع می باشد که از نظر آماری تفاوت معنی داری بین آنها مشاهده نمی شود. همچنین کاهش تاج پوشش ناشی از قطع درختان با عمق برف و افزایش آن ارتباط معنی دار دارد و سبب عمق برف بیشتر می شود، به طوری که میانگین ارتفاع برف در منطقه شاهد 88/13 سانتی متر است و با انجام قطع مقدار آن به 15/21 سانتی متر افزایش می یابد. افزایش دمای برف نیز رابطه معنی دار با کاهش تاج پوشش دارد. به طوری که میانگین دمای برف در قطعه شاهد 3/3- درجه سانتی گراد است که با قطع درختان به 3/10- درجه سانتی گراد می رسد.
    کلید واژگان: درختان پهن برگ, عمق برف, قطع گروهی, دمای برف, جرم مخصوص برف}
    M. Mohseni Saravi, M. Mirzahoseini, M. Daghestani, H. Sobhani, J. Fathi, N. Zargham
    Tree cutting can affect different aspects of forests. To investigate the changes on snow accumulation, density and temperature due to tree cutting in the forest, two forestry regions were selected, one control and the other the cutting region. For measuring snow accumulation, 10 pickets in cut area and 10 pickets in control area were installed and snow height was measured every 5 days. For determining the density, a snow profile was dug and sampling was done with 500 cm3 sampler from different depths every 5 days. Finally snow temperature was measured in different depths with thermometer. The results indicate that the average of snow density in cutting region and control region are 0.178gr/cm3 and 0.151gr/cm3, respectively and there isnt any significant difference between them. Also decreasing in canopy due to tree cutting has a significant relation with snow accumulation and its depth, which increases and they all together result more snow accumulation. So average of snow height in control region was 13.88cm and after cutting increased to 21.15cm. Snow temperature increasing is significantly related to the decreases in canopy. Therefore the average of snow temperature in control region is -3.3°C which decreases to -10.3°C by cutting the trees.
    Keywords: Hardwood, Snow accumulation, Group cutting, Snow temperate, Snow density, Kheyrud forest}
  • احسان عبدی، حمید صوفی مریو، جعفر فتحی
    جاده های جنگلی با وجود هزینه بر بودن، به عنوان عاملی ضروری برای دسترسی به منظور مدیریت منابع جنگلی مطرح هستند. کیفیت این جاده ها تا حدود زیادی به نوع مصالح به ویژه در روسازی بستگی دارد که گاهی تا 70 درصد هزینه کل را دربر می گیرد. هدف از این مطالعه بکار بردن ابزار نفوذ سنج دینامیک (DCP) به منظور کنترل و بررسی مقدار ظرفیت باربری کالیفرنیا (CBR) در جاده تازه تکمیل شده با استفاده از تثبیت کننده یونی در بخش نم خانه جنگل خیرود بود. به این منظور با استفاده از DCP اقدام به برآورد ظرفیت باربری در رابطه با عمق در 28 نمونه و با پنترومتر مقاومت به نفوذ سطح جاده در محور وسط و کناره ها گردید. سپس مقادیر ایندکس نفوذ حاصل از DCP تبدیل به مقادیر CBR گردید. نتایج نشان داد که با وجود استفاده از تثبیت کننده، مقاومت قسمت های با مصالح رس و مخلوط درشت دانه بیشتر از قسمت دارای خاک رس می باشد. همچنین بین مقادیر دو ابزار در لایه سطحی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. به طوری که مقادیر CBR جاده کمتر از حد انتظار و ناکافی برای عبور ترافیک و در کلاسه ضعیف از نظر ترافیک پذیری قرار داشت. با توجه به عدم انجام آزمایش CBR در پروژه جاده های جنگلی به دلیل زمان و هزینه بر بودن، استفاده از DCP به عنوان ابزاری ساده، کارا، کم هزینه و بدون تخریب برای برآورد CBR عرصه توصیه می گردد.
    کلید واژگان: جاده جنگلی, روسازی, CBR, DCP, تثبیت کننده یونی}
    E. Abdi *, H. Soofi Mariv, J. Fathi
    Despite the cost of forest roads, they are essential infrastructure to provide access for resource management. The quality of roads pavement depends largely on the material used, particularly type of pavement that sometimes includes up to 70% of total cost. The purpose of this study was to use the DCP for CBR assessment of a newly completed road segment. Therefore, a DCP and a penetrometer were used to assess penetration resistance. Then penetration index of DCP was converted to field CBR. The results showed that bearing ratio of sections with clay material (which treated with Ionic stabilizer) was significantly lower than sections with clay and gravel material. There is a significant positive correlation between values of DCP and penetrometer. CBR values of the investigated road were less than expected and improper for passing traffic, which road destruction and wheel rut caused by traffic pass at the end of summer, confirms the achieved result. Regarding the lack of CBR tests in forest road projects due to its cost-time consuming and road surface destruction, using DCP as a simple, efficient and non destructive tool is suggested for estimating field CBR
    Keywords: forest road, pavement, CBR, DCP, ionic stabilizer}
  • سید جلیل علوی، قوام الدین زاهدی امیری، رامین رحمانی، محمدرضا مروی مهاجر، بارت مویس، جعفر فتحی
    بخش های پاتم، نم خانه، گرازبن، چلیر و بهاربن جنگل خیرود نوشهر بستر مطالعه حاضر را تشکیل می دهند. با توجه به موجود بودن نقشه تیپولوژی جنگل برای تعدادی از بخش ها و به دلیل وسعت منطقه، بررسی حاضر در تیپ هایی که در آنها راش گونه غالب بوده، محدود شده است. در این مطالعه از روش نمونه برداری طبقه بندی شده بر اساس شکل زمین استفاده شد. بدین منظور پس از تهیه نقشه شکل زمین در هر یک از واحدهای شکل زمین قطعه نمونه ای به مساحت 10 آر پیاده شد. سپس در هر قطعه نمونه، تعداد پایه های راش با قطر بیشتر از 5‎/7 سانتی متر، ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب و جهت جغرافیایی اندازه گیری و ثبت شد. همچنین در مرکز هر قطعه نمونه، از افق A نمونه برداری خاک صورت گرفت. به منظور تعیین مقدار بهینه و دامنه اکولوژیک گونه راش از تابع گوسی استفاده شد. استفاده از این تابع با تبدیل آن به مدل خطی تعمیم یافته نشان داد که گونه راش در منطقه مورد مطالعه از نظر ارتفاع از سطح دریا دارای مقدار بهینه 1347 متر و دامنه اکولوژیک 2231-464 متر بوده و در جهت های شمالی دارای بهترین عملکرد است. از نظر شیب این گونه دارای اپتیمم 39 درصد و دامنه اکولوژیک 74-3 درصد است. گونه راش در رابطه با پارامتر بافت خاک دارای اپتیمم 25 درصد، 43 درصد و 35 درصد به ترتیب برای شن، رس و سیلت و دامنه اکولوژیک 46-4 درصد برای شن، 60-26 درصد برای رس و 56-15 درصد برای سیلت می باشد.
    کلید واژگان: دامنه اکولوژیک, مدل خطی تعمیم یافته, تابع عکس العمل گوسی, عوامل توپوگرافی, بافت خاک, مقدار بهینه, گونه راش}
    S. J. Alavi, G. Zahedi Amiri, R. Rahmani, M. R. Marvi Mohajer, B. Muys, J. Fathi
    The present research was performed in Patom, Namkhaneh, Gorazbon, Chelir and Baharbon districts in Kheyrud forest. Due to existence of forest typology map and extension of study area, this study was confined to beech dominated forests. A stratified sampling method based on landform is used to locate 1000 m2 circular sample plots. The number of Fagus orientalis Lipsky trees ≥ 7.5 cm in DBH within each plot is recorded along with elevation, aspect and slope of the ground. Furthermore, at the center of plot, soil samples from A horizon are taken for analyzing soil texture. Gaussian response function was used. Instead of direct estimation of Gaussian parameters, it is customary to fit an equivalent polynomial model. This can be easily fitted as a generalized linear model (GLM) with a logarithmic link function. This function showed beech has 1347 and 464-2231 m a.s.l for its optimum and ecological amplitude, respectively. North-facing slopes (optimum 43 degree) are the most suitable slope for Fagus occurrences. Beech tree can distribute from gentle to steep slopes in the study area, but this species in 39% slope has the best performance. Using generalized linear model showed Fagus can tolerate slopes from 3 to 74%. In light of sand, clay and silt, Beech tree has 25%, 43% and 35 % for optimum and 4-46 %, 25-60% for clay and 15-55 % for silt for ecological amplitude, respectively.
    Keywords: Physiographic factors, Ecological amplitude, Optimum, Soil texture, Gaussian response function, Generalized linear model, Beech tree}
  • جعفر فتحی، محمدرضا آذرنوش، نصرت الله رافت نیا، جواد میرعرب
    اره موتوری با توجه به شرایط خاص جنگلهای شمال ایران، در عملیات قطع و تبدیل به وسیله ای بی بدیل تبدیل شده است. با این حال، انجام تحقیقاتی در مورد ارزیابی عملکرد و کارایی این وسیله ضروریست. تحقیق حاضر به منظور مطالعه زمانی عملیات قطع درخت، برآورد و محاسبه میزان تولید و هزینه اره موتوری و ارائه مدل رگرسیونی پیش بینی زمان قطع درخت انجام شد. در این تحقیق میزان تولید ساعتی قطع درخت به وسیله اره موتوری با در نظر گرفتن زمانهای تاخیر و بدون آن، به ترتیب برابر 6/51 مترمکعب در ساعت (6/9 درخت در ساعت) و 2/86 مترمکعب در ساعت (16 درخت در ساعت) بدست آمد. میزان تولید ساعتی با احتساب زمانهای تاخیر حدود 9/59 درصد کمتر از تولید خالص قطع درخت با اره موتوری بود. بررسی میزان تولید (مترمکعب در ساعت) قطع با اره موتوری نشان داد که با افزایش قطر، میزان تولید بدون تاخیر قطع درخت به صورت رابطه توانی افزایش می یابد. از سوی دیگر، هزینه واحد تولید نیز به همین نسبت کاهش می یابد. متوسط زمان خالص یک دوره کار قطع برابر 74/3 دقیقه و متوسط زمان یک دوره قطع درخت با زمان تاخیر برابر 24/6 دقیقه بود.
    کلید واژگان: مطالعه زمانی, قطع درخت, مدل رگرسیونی, تولید, هزینه}
    J. Fathi, M.R. Azarnoosh, N. Rafatnia, J. Mirarab
    Regarding to special situation of northern forests in Iran, chainsaw is a unique cutoff. Nevertheless, study to evaluat operation efficiency is imperative. Present study was carried out with the aim of time study of cutting operation, estimating the productivity and costs of chainsaw, and developing a regression model. According to the results of this study, the hourly production of cutting by chainsaw with and without delay time were 51.6 m3/h (9.6 trees/h) and 86.2 m3/h (16 trees/h), respectively. Cutting productivity was increased related to DBH as power model and on the other hand the unit cost was decreased. Total cutting cycle time with and without delay time were averaged 6.24 and 3.74 minutes, respectively.
  • سیدمحمود حسینی قلعه بهمنی، پدرام عطارد، محمدرضا مروی مهاجر، وحید اعتماد، محمدتقی احمدی، جعفر فتحی
    این پژوهش با هدف تعیین سهم هر یک از اجزاء بارش (داربارش، ساقاب و باران ربایی) در جنگل بلند مازو و در پلاتی با جهت جنوبی، شیب 18 درصد و مساحت 1200 متر مربع، واقع در مجاورت مرز جنوبی جنگل آموزشی پژوهشی خیرود در ارتفاع 1550 متری از سطح دریا صورت پذیرفت. مقدار بارندگی کل با استفاده از سه عدد جمع آوری کننده که در نزدیک ترین فضای باز به محل مورد مطالعه قرار گرفته بود، اندازه گیری شد. برای اندازه گیری مقدار داربارش 35 عدد جمع آوری کننده به صورت تصادفی در سطح پلات مورد مطالعه قرار داده شد. برآورد ساقاب تولیدی با استفاده از جمع آوری کننده های مارپیچی ساقاب در ارتفاع برابر سینه که برای 9 اصله درخت بلند مازو با قطرهای مختلف نصب شده بود، صورت گرفت. در هر بارندگی، مقدار باران ربایی از تفاضل میان بارندگی کل و بارندگی خالص (مجموع داربارش و ساقاب) محاسبه گردید. در طول دوره مطالعه (تابستان سال 1388)10 مورد بارندگی ثبت شد که میزان بارندگی کل 257 میلی متر و سهم داربارش، ساقاب و باران ربایی به ترتیب 0/192، 7/0 و 3/64 میلی-متر بود. مقدار متوسط داربارش، ساقاب و باران ربایی در هر بارندگی به ترتیب 2/72، 2/0 و 6/27 درصد از بارندگی کل برآورد شد. نتایج نشان داد که با افزایش بارندگی کل، مقادیر باران ربایی و ساقاب افزایش می یابند. همچنین در این مطالعه، بین نسبت ساقاب به بارندگی کل و بارندگی کل، یک رابطه افزاینده و ضعیف (43/0 = r2) و بین نسبت باران ربایی به بارندگی کل و بارندگی کل، رابطه ای کاهنده و نسبتا قوی (65/0= r2) بدست آمد. این مطالعه زیاد بودن سهم باران ربایی در جنگل بلند مازو را نشان می دهد و لزوم اندازه گیری آن را در محاسبه تراز آبی آشکار می سازد.
    کلید واژگان: باران ربایی, بلند مازو, داربارش, ساقاب}
    S. M. Hosseini Ghale Bahmani, P. Attarod*, M. R. Marvi Mohadjer, V. Etemad, M. T. Ahmadi, J. Fathi
    Measurements of gross rainfall (GR)، throughfall (TF)، and stemflow (SF) were conducted during the summer 2009 beneath a natural pure stand of oak (Quercus castaneifolia C. A. M) forest canopy located near the southern border of Kheyrud Forest Station of Tehran University. Measurements were made inside a plot with an area of 0. 12 ha. GR was collected by means of three manual collectors placed in a neighboring open area away from the study plot. Thirty five TF manual collectors were randomly positioned underneath the tree canopies. SF was collected from nine oak trees with different diameters by the spiral-type SF collection collars installed at diameter at breast height. All the measurements were performed on a rainfall event basis using a graduated cylinder. Interception loss (I) was calculated indirectly as the differ rence between GR and the sum of TF and SF. During the study period، 10 events were recorded. The cumulative GR، TF، SF، and I depths were 257 mm، 192 mm، 0. 7 mm، and 64. 3 mm، respectively. At the event scale average ratios of TF: GR، SF: GR، and I: GR were 72. 2%، 0. 2%، and 27. 6%، respectively. A weak correlation was observed between SF: GR and GR (r2 = 0. 43) while a fairly strong positive correlation was observed between I: GR and GR (r2 = 0. 65). Interception loss contributes a remarkable amount of incident rainfall in the studied oak forest and its measurement is an essential element in assessing water balance on a catchment scale.
    Keywords: Interception loss, Oak forest, Stemflow, Throughfall}
  • محمدرضا آذرنوش، جعفر فتحی، نصرت الله رافت نیا
    ارزیابی اقتصادی و بهینه سازی جنبه های مختلف طرح جنگلداری ضامن استمرار یک طرح جنگلداری است. در این بین، عملیات بهره برداری به عنوان پر هزینه ترین بخش از یک طرح از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تولید و هزینه چوب کشی با اسکیدر تیمبرجک 450 سی در بخش نم خانه جنگل خیرودکنار می باشد. در این بررسی پس از تعیین اجزای یک نوبت چوب کشی از محل قطع تا محل انباشت کنار جاده تعداد 53 مورد چوب کشی زمان سنجی شد. علاوه بر این، متغیرهایی مانند فاصله چوب کشی، شیب طولی مسیر چوب کشی، تعداد گرده بینه در هر نوبت بار، حجم بار و گونه درخت ثبت گردید. با تجزیه و تحلیل داده ها، معادله ریاضی پیش بینی زمان چوب کشی تعیین شد. میزان تولید با به شمار آوردن زمان های تاخیر و بدون آن به ترتیب m3/h 92/7 و 1/12 و نرخ ماشین نیز 687693 ریال در ساعت برآورد گردید. هزینه چوب کشی بر اساس مدل هزینه یابی پیشنهادی دستور کار طرح بهره برداری سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری کشور هر متر مکعب با به شمار آوردن زمان های تاخیر و بدون آن، به ترتیب 117188 و 76640 ریال به دست آمد. جمع تاخیرها، زمان حرکت با بار و زمان حرکت بدون بار بیشترین زمان اجزای چوب کشی با تیمبرجک 450 سی را تشکیلمی دهند. بررسی اثر تغییرات هر یک از متغیرها روی زمان چوب کشی تیمبرجک 450 سی و در نتیجه تغییر هزینه چوب کشی نشان داد که افزایش هر یک از متغیرها، باعث افزایش هزینه به صورت تابع توانی می شود.
    کلید واژگان: اسکیدر تیمبرجک 450 سی, مطالعه زمانی, مدل ریاضی پیش بینی زمان چوب کشی, تولید, هزینه}
    M. Azarnoosh, J. Fathi, N. Raafatnia
    Abstract Economic evaluation and optimization of various aspects of forestry project will guarantee the continuation of forestry project. Meanwhile, an exploitation operation as the most expensive part of a project is specially important. The purpose of the present research is to study the production and cost of skidding by Timberjack 450C skidder in Namkhaneh district of Kheyroudkenar forest. In this study, after determining the components of a skidding turn from cutoff place to the place where timber is accumulated along the road, 53 samples were recorded. In addition, variables such as skidding distance, skid trail slope, the number of timber at every turn, load and tree species were recorded. Data analysis and mathematical equation to predict skidding time was determined. Production rate with and without delay were 7.92 and 12.1 m3/h, respectively, and the vehicle cost was estimated 66.13 dollars per hour. Skidding cost based on the cost of finding the proposed agenda of the operational plan of the watershed, range and forestry organization per cubic meter taking into account the number of delays and without it were 11.3 and 7.7 dollars respectively. Total delays, departure time with and without load component constitute the most of skidding time by Timberjack 450C. The effect of variation of each variable on skidding time by Timber Jack 450C indicated that the increase of each variable will increase the cost as a power subject.
  • باریس مجنونیان، مقداد جورغلامی، محمود زبیری، جهانگیر فقهی، جعفر فتحی
    قطع درخت یکی از مؤلفه های بسیار مهم سیستم بهره برداری است که شامل زیرمؤلفه های قطع و انداختن، سرشاخه زنی و بینه بری است. در جنگل های پهن برگ سرشاخه زنی به وسیله اره موتوری بسیار مهم و تاثیرگذار می باشد. برای ارزیابی زیرمؤلفه سرشاخه زنی این تحقیق در دو پارسل از بخش نمخانه جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود انجام شد. اهداف این پژوهش عبارتند از مطالعه زمانی عملیات سرشاخه زنی درخت، برآورد و محاسبه نرخ تولید و هزینه اره موتوری، ارائه مدل رگرسیونی پیش بینی زمان سرشاخه زنی. معادله رگرسیون چندمتغیره زمان سرشاخه زنی یک درخت، به صورت تابعی از متغیر قطر است. در این پژوهش میزان تولید ساعتی سرشاخه زنی درخت به وسیله اره موتوری با در نظر گرفتن زمان های تاخیر و بدون آن، به ترتیب برابر 1/11 مترمکعب در ساعت (4 درخت در ساعت) و 8/14 مترمکعب در ساعت (5 درخت در ساعت) است. با افزایش قطر، میزان تولید بدون تاخیر سرشاخه زنی درخت به صورت رابطه توانی افزایش می یابد. هزینه واحد تولید سرشاخه زنی به وسیله اره موتوری (ریال بر مترمکعب) با احتساب زمان های تاخیر و بدون احتساب آن، برای سرشاخه زنی درخت به ترتیب برابر 14710 و 11020 ریال بر مترمکعب به دست آمد. متوسط زمان خالص یک سیکل کار سرشاخه زنی بدون تاخیر برابر است با 37/12 دقیقه و متوسط زمان یک سیکل کار سرشاخه زنی با زمان تاخیر برابر با 51/16 دقیقه است و با کاهش تاخیرهای شخصی می توان بازده کار را افزایش داد.
    کلید واژگان: سرشاخه زنی, مطالعه زمانی, مدل رگرسیونی, تولید, هزینه}
    B. Majnounian, M. Jourgholami, M. Zobeiri J. Feghhi, J. Fathi
    Tree felling is one of the most important component among tree harvesting components which consists of cutting and felling, limbing and bucking sub-stages. Tree limbing using chainsaw in hardwood forest is much effective and important. This research was carried out in two compartments of Namkhaneh district, in Kheyrud Forest for assessment of limbing sub-stage. The objectives of this study were time study of tree limbing operation, estimating the productivity and costs of chainsaw and developing regression model. Factor affecting total limbing time regression model was dbh of harvested tree. The hourly production of chainsaw limbing with and without delay time were 11.1 m3/h (4 tree/h) and 14.8 m3/h (5 tree/h), respectively. Productivity of chainsaw tree limbing is increasing with dbh as power. The unit cost of chainsaw limbing with and without delay time were 14710 and 11020 Rials/m3, respectively. Total tree limbing cycle time without delay averaged 12.37 minutes and with delay time averaged 16.51 minutes and also with reducing personal delay, work efficiency can be increased.
  • محمدتقی احمدی، پدرام عطارد، محمدرضا مروی مهاجر، رامین رحمانی، جعفر فتحی
    باران ربایی تاج پوشش سهم زیادی از تراز آبی را در اکوسیستم های جنگلی به خود اختصاص می دهد. این تحقیق به منظور برآورد مقدار باران ربایی تابستانه در یک توده راش خالص به مساحت 5625 متر مربع در بخش میان بند جنگل خیرود نوشهر صورت پذیرفت. به این منظور، بارندگی کل با استفاده از سه جمع آوری کننده باران در منطقه ای باز در فاصله 160 متری توده مورد بررسی جمع آوری شد. به منظور جمع آوری تاج بارش، 36 جمع آوری کننده تاج بارش به صورت تصادفی در سطح توده نصب شد. همچنین ساقاب تولیدی شش اصله درخت راش از قطرهای مختلف با استفاده از جمع آوری کننده های مارپیچی ساقاب در ارتفاع برابر سینه، جمع آوری شد. مقدار بارندگی کل، ساقاب و تاج بارش بعد از هر بارندگی با استفاده از استوانه مدرج اندازه گیری شد. مقدار باران ربایی از تفاوت میان بارندگی کل و بارندگی خالص (مجموع تاج بارش و ساقاب) مورد محاسبه قرار گرفت. در طی فصل تابستان مجموع بارندگی کل 8/206 میلی متر بود که 5/135 و 2/4 میلی متر از این مقدار به ترتیب به تاج بارش و ساقاب اختصاص یافت و 1/67 میلی متر از آن، به صورت باران ربایی تبخیر شد. متوسط تاج بارش، ساقاب و باران ربایی به ترتیب 7/64، 6/1 و 7/33 درصد از بارندگی کل برآورد شد. همچنین با افزایش مقدار بارندگی کل، مقدار بارندگی خالص، باران ربایی و نسبت بارندگی خالص به بارندگی کل افزایش یافت، اما نسبت باران ربایی به بارندگی کل، روند کاهشی ضعیفی را نشان داد. به طور کلی، این بررسی نشان داد که سهم زیادی از بارندگی تابستانه در توده راش به صورت باران ربایی از دسترس توده جنگلی خارج می شود، بنابراین ضرورت دارد که در محاسبه تراز آبی مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: باران ربایی, تاج بارش, ساقاب, توده راش خالص}
    At forest ecosystems, gross rainfall (GR) is partitioned into throughfall (TF), stemflow (SF) and results in canopy interception loss (CIL). In the present research, CIL, which is considered a major component of the water balance, was measured at the midland of the central Caspian forests, Kheyrud forest research station of University of Tehran. Measurements were carried out in a sample plot of pure oriental beech (Fagus orientalis Lipsky) stand with an area of 5625 m2. GR was collected using three manual collectors in an open area approximately 160 m apart from the study plot. Thirty six TF manual gauges were randomly placed beneath the beech canopies and SF was collected from six beech trees with different diameters by means of the spiral type SF collection collars installed at diameter at breast height. GR, TF and SF were collected on an event basis using a graduated cylinder during the summer season of 2008. The amount of cumulative GR depth of 19 events was 206.8 mm allocated to TF, SF and CIL, 135.5, 4.2 and 67.1 mm, respectively. At the event scale, the mean values of TF, SF and CIL were accounted 64.7, 1.6 and 33.7% of GR, respectively. Regression analysis suggested a strong positive relationship between CIL and GR. There was also observed a fairly weak negative relationship between CIL/GR and GR. We concluded that CIL contributes a remarkable amount of incident rainfall in the pure oriental beech forest of the study site and therefore should be considered in assessment of water balance.
    Keywords: Interception loss, Throughfall, Stemflow, Oriental beech stand}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال