به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

جواد بهنامیان

  • نعیمه باقری راد، جواد بهنامیان*
    در این مقاله مساله زمان بندی زمان آنی شبکه تولید چندعاملی در محیط کارخانه های هوشمند با سیستم تولیدی کارگاهی مورد مطالعه قرار می گیرد. در این سیستم تولیدی هوشمند، تعدادی کارخانه با مالکیت مستقل برای تشکیل یک شبکه تولید چندعاملی که شبکه تولید مجازی نیز نامیده می شود به یکدیگر ملحق می شوند. در چنین شبکه ای، هر کارخانه روی منافع خود تمرکز دارد و با یکدیگر از طریق به اشتراک گذاری اطلاعاتی چون خرابی ماشین ها و جابه جایی کارها در ارتباط هستند. بنابراین می توان بیان کرد که مطالعه مساله زمان بندی توزیع شده در محیط کارخانه های هوشمند امری مهم است و تاثیر به سزایی در کسب نتایج مطلوب و ایده آل خواهد داشت. در ابتدا، یک مدل دوهدفه برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط ارائه می شود؛ سپس یک رویکرد جهت حل مساله پویای زمان بندی زمان آنی پیشنهاد می گردد. با توجه به کاربردهای موفق الگوریتم آزادسازی لاگرانژ در حل مسائل مختلف، در این تحقیق جهت حل مساله از الگوریتم آزادسازی لاگرانژ بهبودیافته استفاده می شود. برای بررسی عملکرد الگوریتم آزادسازی لاگرانژ پیشنهادی، نتایج حاصل از آن با حل مدل اصلی توسط روش اپسیلون محدودیت تقویت شده مقایسه گردید. نتایج حاصل شده نشان داد الگوریتم آزادسازی لاگرانژ پیشنهادی عملکرد بهتری نسبت به روش اپسیلون محدودیت تقویت یافته را دارد.
    کلید واژگان: زمان بندی زمان آنی, کارخانه های نسل 0, 4, تولید چندکارخانه ای, سیستم چندعاملی, آزادسازی لاگرانژ
    Naeimeh Bagherirad, Javad Behnamian *
    In this paper, the problem of real-time scheduling of multi-factury production network in the smart manufacturing system with job shop environment is studied. In this smart manufacturing system, a number of independently owned factories are joined together to form a multi-agent production network, which is also called a virtual production network. In such a network, each factory focuses on its interests and communicates with each other by sharing information such as machine breakdowns and job transfers. Therefore, it can be stated that studying the problem of distributed scheduling in the environment of smart factories is important and will have a significant effect on obtaining desirable and ideal results. At first, a bi-objective mixed integer linear programming model is presented; then an approach to solve the dynamic real-time scheduling problem is proposed. Considering the successful applications of the Lagrangian relaxation algorithm in solving scheduling problems, in this research, the improved Lagrangian relaxation algorithm is used to solve the problem. To examine the performance of the proposed algorithm, its results were compared with solving the original model that was solved by the augmented epsilon constraint method. The obtained results showed that the proposed Lagrangian relaxation algorithm has a better performance than the augmented epsilon constraint method
    Keywords: Real-Time Scheduling, Industry 4.0, Multi-Factories Production, Multi-Agent System, Lagrangian Relaxation Algorithm
  • مهرداد نیازی شش نرمی، جواد بهنامیان*

    در هنگام وقوع یک بحران، جمع آوری و به اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به فاجعه در مورد مناطق آسیب دیده یکی از مهم ترین فعالیت ها برای تصمیم گیری بهینه و مناسب در فرایندهای امدادرسانی است. همچنین ازآنجایی که پس از وقوع یک فاجعه زیرساخت ها از بین رفته و یا مختل می شوند، برای دریافت داده های آنلاین از مناطق آسیب دیده می توان از شبکه های حسگر بی سیم (WSN) و وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین (UAV2) استفاده کرد. این کار باعث می شود که داده های بسیاری و با نرخ تولید بالایی از طریق شبکه های اجتماعی و همچنین تلفن همراه افراد آسیب دیده در مناطق آسیب دیده و همچنین WSNها و UAVها تولید شود که نیاز به موضوع داده های عظیم و تجزیه وتحلیل آن ها را بسیار ضروری می کند. از سوی دیگر رایانش ابری سرویسی مستقل از دستگاه و مکان است که می توان با کمک آن محاسبات را با سرعت بالایی انجام داد که نیاز به رایانش ابری در هنگام وقوع بحران نیز نمایان می شود. به عبارت دیگر این دو فناوری با یکدیگر قابلیت تجزیه و تحلیل داده ها در زمان واقعی را نه تنها برای شناسایی شرایط اضطراری در مناطق آسیب دیده بلکه برای نجات افراد آسیب دیده فراهم می کنند. از این رو در این مقاله با بررسی مقالات سعی کردیم که تحلیل جامعی را در به کارگیری رایانش ابری، داده های عظیم، شبکه های حسگر بی سیم و وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین در مسیله ی امدادرسانی داشته باشیم.

    کلید واژگان: امدادرسانی, رایانش ابری, داده های عظیم, شبکه های حسگر بی سیم, وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین
    Mehrdad Niyazi, Javad Behnamian *

    When a disaster occurs, collecting and sharing disaster information about affected areas is one of the most important activities in order to optimal decision making for relief operations. Also because the infrastructures are destroyed or damaged after a disaster, WSNs and UAVs can be used to receive online data from the affected areas. This results in making a lot of data with high rates of production through social networks as well as mobile phones of affected people in affected areas as well as WSNs and UAVs which indicates the necessity of Big Data. On the other hand cloud computing is a service, independent of device and location where computing can be performed at high speed and this shows the need for cloud computing as well. In other words these two technologies provide real-time data analysis not just for emergency situation identification in the affected areas but also to rescue the affected people. In this paper we try to provide a comprehensive analysis of application of Big Data, Cloud Computing, Wireless Sensor Networks (WSN) and Unmanned Aerial Vehicles (UAV) in relief problems.

    Keywords: Relief, cloud computing, Big Data, Wireless Sensor Networks (WSN), Unmanned Aerial Vehicles (UAV)
  • مرتضی صالحی سربیژن، جواد بهنامیان*
    دریافت خدمات تحویل سریع، انعطاف پذیر، قابل اعتماد و کم هزینه توسط مشتریان یکی از چالش های مهم برای توزیع کالا به خصوص در مناطق شهری می باشد. به دنبال آن با افزایش تقاضا و به تبع آن افزایش وسایل نقلیه به منظور جابجایی کالاها موجب تراکم و ازدحام در شبکه های حمل ونقل شهری می گردد. ازاین رو در این مطالعه مساله مسیریابی وسیله نقلیه تغذیه کننده چندناوگانی درحالتی که چندین کامیون و موتورسیکلت با یکدیگر جهت ارضا تقاضا به صورت همزمان همکاری می کنند، بررسی می گردد. مساله مسیریابی وسیله نقلیه تغذیه کننده از ناوگان ناهمگون وسایل نقلیه شامل کامیون و موتورسیکلت تشکیل شده است و امکان عبور موتورسیکلت ها در مناطق پررفت وآمد و توزیع ترافیک شهری به راحتی امکان پذیر می کند. رویکرد تغذیه کننده در این مساله تعداد دفعات بازگشت به انبار اصلی برای بارگیری را کاهش و به دنبال صرفه جویی در زمان و هزینه های سفرها است. در اینجا در ابتدا یک مدل ریاضی ارایه شده سپس به دلیل پیچیدگی بالای مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط و در راستای کاهش زمان حل مدل در ابعاد بزرگ، از الگوریتم آزادسازی لاگرانژ با رویکرد بهینه سازی زیر گرادیان استفاده شده است. نتایج نشان داد که با افزایش ابعاد مساله، زمان اجرای الگوریتم آزادسازی لاگرانژ نسبت به خروجی های مدل اصلی کمتر است. همچنین صرفه جویی زمانی حاصل از حل مدل با الگوریتم آزادسازی لاگرانژ قابل توجه بوده و درنتیجه الگوریتم آزادسازی لاگرانژ برای حل مدل کارا است.
    کلید واژگان: مسیریابی وسیله نقلیه تغذیه کننده, چندناوگانی, آزادسازی لاگرانژ, بهینه سازی زیرگرادیان
    Morteza Salehi Sarbijan, Javad Behnamian *
    Receiving fast, flexible, reliable and low-cost delivery services by customers is one of the important challenges for the distribution of goods, especially in urban areas. After that, with the increase in demand and as a result, the increase in vehicles for the purpose of goods' transportation, it causes congestion in urban transportation networks. Therefore, in this study, the multi-fleet feeder vehicle routing problem is investigated in a situation where several trucks and motorcycles cooperate with each other to satisfy the demand at the same time. The feeding vehicle routing problem consists of a heterogeneous fleet of vehicles, including trucks and it makes it possible for motorcycles to pass in high-traffic areas and distribute urban traffic easily.  In fact, the feeder approach in the VRP is to reduce the number of times of returning to the main depot for loading and to save the cost and time of tours. Here, at first, a mathematical model is presented, then, due to the high complexity of the mixed integer programming model and in order to reduce the runtime of solving the model in large dimensions, the Lagrangian relaxation algorithm with the sub-gradient optimization approach is proposed. The results showed that with the increase in the dimensions of the problem, the runtime of the proposed algorithm is less compared to the outputs of GAMS. Also, the runtime saving resulting from solving the model with the Lagrangian relaxation algorithm is significant, and as a result, this algorithm is effective for solving the model.
    Keywords: Feeder Vehicle Routing Problem, Multi-Fleet Vrp, Lagrangian Relaxation, Subgradient Optimization
  • سارا کامران، جواد بهنامیان*
    امروزه به دلیل برخی چالش ها، تولید متمرکز سنتی به اندازه کافی انعطاف پذیر نیست تا بتواند به تغییرات سریع بازار پاسخ دهد. در چنین محیطی، کارخانه ها تصمیم می گیرند ادغام شوند و یک شبکه تولید چند کارخانه ای را برای همکاری نزدیک تر با یکدیگر تشکیل دهند. در این راستا، در پژوهش حاضر به زمان بندی تولید چند کارخانه ای پرداخته می شود که در آن چند کارخانه متعلق به یک شرکت در قالب یک شبکه تولید چندکارخانه ای مشارکتی با یکدیگر فعالیت می کنند تا تابع هدف کلی سیستم بهبود یابد. در اینجا فرض شده است که ماشین ها در هر کارخانه به صورت موازی غیرمرتبط با  زمان های آماده سازی وابسته به توالی، کارها را پردازش کرده بطوری که در روند حل، در یک فرآیند دو تخصیصی، ابتدا کار به کارخانه مناسب و سپس به ماشین مناسب در آن کارخانه تخصیص می باید. پس از پیشنهاد یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط جدید بر پایه ترکیب دو نوع مدل سازی بر پایه توالی و تخصیص، در اینجا الگوریتم رقابت استعماری برای حداقل کردن حداکثر زمان تکمیل کارها پیشنهاد شده است. درنهایت نیز کارایی الگوریتم با انجام آزمایش ها با الگوریتم ژنتیک مقایسه و نتایج گزارش شده است. نتایج عددی و تحلیل های آماری انجام شده نشان می دهد که الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم ژنتیک از کارایی بهتری برخوردار است.
    کلید واژگان: زمان بندی چندکارخانه ای, ماشین های موازی غیرمرتبط, زمان های آماده سازی وابسته به توالی, مدلسازی ریاضی, الگوریتم رقابت استعماری
    Sara Kamran, Javad Behnamian *
    Today, due to some challenges and competition, such as external pressures, factories are forced to reduce production time, traditional centralized production scheduling is not flexible enough to respond to rapid market changes. In such an environment, factories decide to merge and form a multi-factory production network to work more closely together.  In this research, the multi-factory scheduling problem is considered, which factories belong to a company. The problem is assigning the jobs to appropriate factory and scheduling jobs on machines in each factory. In this paper, it is assumed machines in each factory are unrelated parallel machines. For scheduling jobs on machines sequence-dependent setup times are considered. After proposing a novel mixed integer linear programming model for the problem which is a combination of two types of modeling based on sequence and assignment, we developed an evolutionary metaheuristic namely imperialist competitive algorithm (ICA) to minimize the maximum completion time or makespan among the factories. We compare the obtained solutions using the proposed ICA with those using an adopted genetic algorithm to show the efficiency of the proposed algorithm. Finally, the results are reported. Numerical results show that the proposed algorithm has good performance.
    Keywords: Multi-factory production scheduling, Unrelated parallel machines, Sequence-dependent setup times, Mathematical Modeling, Imperialist Competitive Algorithm
  • مرتضی صالحی سربیژن، جواد بهنامیان*
    برنامه ریزی تولید ادغامی همواره یکی از ارکان غیرقابل تفکیک در امر تولید بوده است. امروزه، با پیچیده تر شدن شرایط تولید، برنامه ریزی تولید ادغامی تولید نقش بسزایی در موفقیت شرکت های بزرگ تولیدی ایفا می نماید. در این رابطه، پیش بینی تقاضا یکی از عوامل اثرگذار در کاهش هزینه های مسیله ی برنامه ریزی تولید ادغامی هست بطوریکه اشتباه در پیش بینی تقاضا می تواند منجر به کسری یا مازاد تولید می شود. از طرف دیگر پیش بینی صحیح کاهش ریسک و بهبود عملکرد تجاری یک شرکت را به دنبال خواهد داشت. به دلیل روند پر نوسان و غیرخطی تقاضا و متغیرهای موثر بر آن در دوره های مختلف مدل های خطی توانایی کمی در پیش بینی تقاضا دارند. ازاین رو در این مطالعه، برای اولین بار از مدل غیرخطی مارکف سوییچینگ برای پیش بینی تقاضا در مسیله برنامه ریزی تولید ادغامی استفاده می شود. به این منظور و پس از پیش بینی تقاضا، متغیرهای تصمیم و هزینه های کل پیش بینی محاسبه و نتایج آن با هزینه های واقعی کل مقایسه می شوند. نتایج نشان داد که مدل مارکف سوییچینگ با توجه به معیارهای قدرمطلق خطای پیش بینی تجمعی و هزینه های برنامه ریزی تولید ادغامی کارایی بهتری نسبت به مدل های خطی اتورگرسیو میانگین متحرک و خود رگرسیون برداری داشته است.
    کلید واژگان: برنامه ریزی تولید ادغامی, روش پیش بینی, رویکرد مارکف سوئیچینگ, اتورگرسیو میانگین متحرک
    Morteza Salehi Sarbijan, Javad Behnamian *
    The aggregate production planning has been constantly among the inseparable elements of the production. Regarding the complexity of production conditions, this planning plays a critical role in the success of large manufacturing companies. Demand forecasting is among the effective factors that lead to cost reduction in aggregate production planning. Since the forecast does not exactly match reality, it is necessary to minimize the prediction error as much as possible. A wrong forecast of demand leads to a production stock-out or backlog. On the other hand, the correct forecasting in the production planning leads to risk reduction and performance improvement in the company's business. Due to the fluctuating and nonlinear trend of demand and the variables affecting it in the different periods, the linear models have low efficiency in achieving asymmetric changes. Therefore, in this study, for the first time, the Markov switching model is applied to predict demand in the problem of aggregate production planning. In this regard, after demand predicting, the decision variables and total costs are estimated, and the results are compared with the actual total costs. The obtained results showed that the Markov switching model has better performance compared to the autoregressive moving average (ARMA) and vector autoregressive (VAR) models based on the cumulative absolute forecast error (CAFE) criteria and the aggregate production planning costs.
    Keywords: Aggregate production planning, Forecasting method, Markov switching approach, Autoregressive Moving Average (ARMA)
  • آرش پژوهنده، جواد بهنامیان*

    مسیریابی سبز از موضوعات نسبتا جدید درزمینه بهینه سازی است که می تواند علاوه بر کاهش هزینه های ثابت و متغییر ناشی از بخش های مختلف یک سیستم مسیریابی و حمل ونقل، هزینه های واردبر محیط زیست را نیز کاهش دهد. این پژوهش مساله مسیریابی وسایل حمل ونقل سبز با پنجره زمانی در شرایط قطعی را مورد بررسی قرار داده که در آن محدودیت های ظرفیت حمل ونقل، سرعت و زمان تحویل و تخصیص راننده های مجاز به وسایل حمل ونقل درنظر گرفته شده است. درحقیقت این مقاله به دنبال استفاده هم زمان از محدودیت های پیچیده ای است که به رخداد های واقعی نزدیک تر است و می تواند به شرایط واقعی نزدیک تر نماید. برای حداقل کردن کوتاه ترین مسیر انتقال کالا با کمترین هزینه های ناشی از آلودگی ها، جریمه های دیرکرد و هزینه های نگهداری، در ابتدا یک مدل ریاضی عدد صحیح مختلط طراحی شده، سپس از تکنیک آزادسازی لاگرانژ برای ساده سازی و حل مساله استفاده شده است. در روش پیشنهادی، ضرایب لاگرانژ بااستفاده از روشی که از مزایای روش های زیرگرادیان و همچنین روش بسته ای را داراست، تعیین شده است. پس از حل مدل در ابعاد مختلف در قالب مطالعه مورد، مشخص شد استفاده از این تکنیک باعث حل سریع تر مدل شده که کاهش چشم گیری در زمان در مقایسه با خروجی سالور بارون در حل مدل اصلی نشان می دهد

    کلید واژگان: مسیریابی وسائل حمل ونقل سبز, آزادسازی لاگرانژ, پنجره زمانی, محدودیت سرعت, محدودیت ظرفیت
    Arash Pazhouhandeh, Javad Behnamian *

    As a relatively emerging topic in optimization, green routing could reduce the fixed and variable costs induced by different parts of a routing and transportation system and the costs imposed by pollution. This study proposes green transportation routing with a time window under confirmed stable conditions that consider transportation capacity restrictions, speed and time of delivery, and allocation of authorized drivers. This being the case, the goals of selecting the shortest route to goods transfer with the lowest costs caused by pollution, overdue fines, and maintenance of costs could be attained. Accordingly, the Lagrangian relaxation algorithm was employed, and the mathematical model of mixed-integer was developed to address the problem. Lagrange coefficient takes advantage of subgradient methods and closed methods. Lagrangian relaxation is applied separately to address two restrictions. The algorithm saves time by immediate problem solving than the Baron approach. These papers seek to simultaneously use complex restrictions close to actual incidents and could be more similar to natural conditions than other developed models.

    Keywords: Green Vehicle routing, Lagrangian Relaxation, Time Window, Speed Constraint, Capacity Constraint
  • مریم حاجی بابایی، جواد بهنامیان*
    در این پژوهش مسیله زمان بندی کار کارگاهی منعطف با ماشین های موازی با درنظرگرفتن معیار تولید پاک تر، منابع دوگانه انسان-ماشین، زمان دسترسی کارها و زمان پردازش وابسته به سرعت ماشین ها بررسی می شود. اهداف مسیله شامل حداقل کردن مجموع جریمه های دیرکرد و زودکرد و مجموع افزایش سرعت است. سرعت ماشین ها افزایش داده می شود تا زمان تکمیل کارها کاهش یابد. درحالی که افزایش سرعت به افزایش آلودگی صوتی در محیط تولیدی منجر می شود و با توجه به رویکرد تولید پاک تر که نگرشی پیشگیرانه است، در اینجا سعی شده است با حداقل کردن افزایش سرعت، میزان آلودگی صوتی کاهش داده شود. به این منظور در اینجا ابتدا یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط توسعه داده شد. همچنین با توجه به دوهدفه بودن و NP-hard بودن مساله، برای حل آن از الگوریتم  NRGA استفاده و نتایج حاصله با نیز الگوریتم NSGAII با توجه به برخی از معیارهای کارایی چندهدفه مقایسه شد. نتایج حاصل از مقایسه الگوریتم ها نشان داد که الگوریتم پیشنهادی با توجه به معیار MID در نمونه های با 10 و 25 کار و در معیار RAS در نمونه های با 25 و 100 کار کارایی بهتری نسبت به الگوریتم NSGAII دارد. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل دقیق تر از روش تاپسیس استفاده شد که نتایج کارایی الگوریتم پیشنهادی را نشان داد.
    کلید واژگان: زمان بندی کار کارگاهی منعطف, آلودگی صوتی, منابع دوگانه انسان ماشین, الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب, روش تاپسیس
    Maryam Hajibabaie, Javad Behnamian *
    This paper studies the flexible job shop scheduling problem with parallel machines by considering cleaner production criteria, dual human-machine resources, job release date, and machine speed-dependent processing time. The objective functions of this problem include minimizing the sum of earliness and tardiness and the speed increasing. Here it is assumed that the speed of the machines can be increased to reduce the completion time while the increasing the speed leads to increasing the noise pollution in the production environment, and due to the cleaner production approach which is a preventive approach, an attempt has been made to reduce the amount of noise pollution by minimizing the speed increasing. In this regard, first, a mixed integer-programming model was developed, and since the model is bi-objective and NP-hard, a NRGA is proposed and the obtained results are compared with the NSGAII considering some multi-objectives criteria. The results show that the proposed algorithm considering the MID criterion in instances with 10 and 25 jobs and considering the RAS criterion in instances with 25 and 100 jobs have better performance compare to the NSGAII. Furthermore, the TOPSIS method is also used for analysis and the results show the efficiency of the proposed algorithm.
    Keywords: Flexible job shop scheduling, Noise pollution, Dual human-machine resources, Non-dominated Ranked Genetic Algorithm, TOPSIS
  • الهه کلوندی، جواد بهنامیان *

    در این مقاله به زمان‌بندی کارگاه جریان کارگاهی منعطف در شرایط چندکارخانه‌یی پرداخته‌ایم که در آن کارخانه‌ها با ایجاد یک شبکه‌ی تولیدی سعی بر ارضای تقاضای بازار دارند. در این تحقیق علی‌رغم آن که فرض شده است کارخانه‌ها به‌صورت مجزا فعالیت می‌کنند، در برخی مواقع نیز به دلیل وجود صف‌هایی طولانی در یک کارخانه، برخی از کارها به کارخانه‌های دیگر ارسال می‌شوند تا زمان تکمیل کارها کاهش یابد. به عبارت دیگر، در این سیستم فرض شده است هر کارخانه پس از ارضای تقاضای منطقه‌ی خود، می‌تواند در جهت حصول تابع هدف بهتر برای شبکه‌ی تولیدی با سایر کارخانه‌ها همکاری کند. در این پژوهش با در نظر گرفتن فرض ناهمسانی کارخانه‌های موجود در شبکه‌ی تولیدی و هزینه‌های نگهداری، ابتدا مدل برنامه‌ریزی عدد صحیح برای مسئله ارایه شده است. در ادامه و پس از حل مدل پیشنهادی با استفاده از نرم‌افزار گمز و به دلیل پیچیدگی آن، الگوریتمی بر پایه‌ی آزادسازی لاگرانژ به منظور حل مسئله در ابعاد بزرگ‌تر توسعه داده شده است. خروجی مقایسات حاصل از نتایج گمز و الگوریتم آزادسازی لاگرانژ، نشان می‌دهد که الگوریتم پیشنهادی کارایی مناسبی دارد.

    کلید واژگان: زمان بندی توزیع شده, جریان کارگاهی منعطف, شبکه ی چندکارخانه یی, الگوریتم آزادسازی لاگرانژ
    E. Kalvandi, J. Bahamian*

    This paper deals with production scheduling in a flexible flowshop with several factories trying to satisfy market demand by creating a network through a distributed network. Although these factories have their own flowshop system consisting of stages with a number of parallel machines, each job must pass through these stages to be completed; in some cases, due to the long queues in one factory, some jobs are sent to other factories to reduce the overall completion time. In other words, in this system, it is assumed that each factory, after satisfying the demand of its region, can cooperate with other factories in order to provide economic benefits and increase sales as a result of greater profitability of the production network, which means that if for any reason in the process, the production of products is disrupted or the amount of load of factories is too much, in order to improve the overall objective function, it is possible that some jobs be sent to other factories for processing. Multi-factory production takes place in several factories, which may be geographically distributed in different locations, in order to comply with and to take advantage from the trend of globalization. This allows them to be closer to their customers, to employ professionals, to comply with local laws, to focus on a few product types, to produce and market their products more effectively, and respond to market changes more quickly. Here, after introducing a flexible flowshop in the distributed network structure, a model is proposed for the problem considering the holding costs in the buffers and heterogeneity of factories in the production network. Finally, after solving the model using GAMS software, the Lagrange relaxationalgorithm has been developed for it. By comparing the GAMS and output results of the Lagrange relaxation algorithm, it is concluded that the proposed algorithm is of very high efficiency.

    Keywords: Distributed scheduling, flexible flowshop, multi-factory network, lagrange relaxation
  • محمد مشرفی، جواد بهنامیان*

    این پژوهش با در نظر گرفتن دانش مدیریت مالی و سرمایه گذاری جهت ارزیابی ریسک و بازده با توجه به محدودیت هایی از قبیل دارایی فرد خریدار برای خرید هر سهم، به تجزیه و تحلیل مدل مبنایی بهینه سازی سبد سهام پرداخته است. بر این اساس، مدلی جدید را در قالب برنامه ریزی خطی جهت بهینه سازی سبد سرمایه گذاری و با در نظر گرفتن نرخ بازده مورد انتظار و حداقل ریسک و دارایی فرد، طراحی شده است. بعد از مطرح کردن مدل مورد نظر در قالب برنامه ریزی خطی و بیان محدودیت های مربوط به آن، انواع مختلف سرمایه گذاری را بررسی کرده که یک سرمایه گذار می تواند جهت تشکیل سبد سرمایه گذاری خود، آنها را مورد بررسی قرار دهد. در نهایت، برای حل این مدل یک روش با استفاده از الگوریتم ژنتیک ارایه و در ارتباط با نمونه ای واقعی اجرا و تحلیل می شود. بر اساس نتایج این تحقیق، مدل جدید ریسک نامطلوب را به میزان بسیار زیادی در مقایسه با مدل های ارایه شده ی قبلی کاهش داده است به گونه ای که این روند با افزایش تعداد سهام مورد مطالعه به صورت پله ای و نزولی ادامه می یابد.

    کلید واژگان: بهینه سازی سبد سرمایه گذاری, تحلیل سلسله مراتبی, الگوریتم ژنتیک
    Mohammad Moshrefi, Javad Behnamian *

    This study analyzes the portfolio optimization model, by considering the financial management and investment science in order to evaluate risks and return in regard with restrictions such as buyers’ assets for purchasing per share. Accordingly, a novel model is designed as linear programming in order to optimize the investment portfolio, considering the expected rate of return, the minimum risk, and the buyer’s assets. After the introduction of the model as linear programming and expressing the related limitations, different types of investments which an investor can consider in order to form an investment portfolio were studied. Finally, an approach is proposed to solve the model by using the genetic algorithm, and is implemented and analyzed in regard with a real example. According to the results of this study, the new model reduced downside risk in comparison with previously proposed models, in a manner that its stair descent continues as the number of shares under study increases.

    Keywords: Analytic Hierarchy Process (AHP), Genetic algorithm, Portfolio optimization
  • مریم حاجی بابایی، جواد بهنامیان*
    دارو محصولی حیاتی است که سلامت جامعه را رقم می زند و تحویل به موقع آن به مصرف کنندگان از اهمیت بالایی برخوردار بوده و در نتیجه نیازمند به برنامه ریزی مناسبی برای تولید/توزیع آن هستیم. در این پژوهش یک مسئله زنجیره تامین دارویی دوسطحی چند دوره ای ارایه شد که تقاضا در سطح دوم غیرقطعی است. برای مدل سازی مسئله یادشده از رویکرد برنامه ریزی تصادفی دومرحله ای استفاده شد. هدف مدل ارایه شده شامل حداقل کردن هزینه های تولید، موجودی، انتقال، هزینه های زمان ارسال، زودکرد و دیرکرد است. با توجه به اینکه مدل با تابع هدف زودکرد و دیرکرد با موعد تحویل متفاوت یک مسئله NP-hard است و هرچه ابعاد مسئله افزایش یابد، روش دقیق توانایی حل مسئله را در زمان معقول ندارد؛ بنابراین برای این مسئله یک الگوریتم ژنتیک به همراه یک الگوریتم ترکیبی ژنتیک و جست وجوی همسایگی متغیر ارایه شد. در حل این مدل با استفاده از برنامه ریزی تصادفی، پنج سناریو مطالعه و شاخص «ارزش مورد انتظار اطلاعات کامل» محاسبه و درنهایت نتایج آن با جواب مدل برنامه ریزی تصادفی دومرحله ای مقایسه شد. همچنین روش برنامه ریزی تصادفی، الگوریتم ترکیبی و الگوریتم ژنتیک در نظر گرفتن سناریوهای مختلف با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که از لحاظ تابع هدف الگوریتم ترکیبی کارایی بسیار خوبی در مقایسه با الگوریتم ژنتیک دارد.
    کلید واژگان: زنجیره تامین دارویی, برنامه ریزی تصادفی, الگوریتم ترکیبی, برنامه ریزی بهنگام, الگوریتم ژنتیک
    Maryam Hajibabaie, Javad Behnamian *
    In the pharmaceutical supply chain, pharmaceutical products must be distributed among consumers with good quality at the right time and in the right place. Medicineis a product which affects the health of society and its timely delivery to consumers is of great importance. Therefore, it requires proper planning for its production and distribution. In this paper, we developed a model that minimize the cost of production, inventory, delivery, earliness and tardiness. We also assumed the uncertainty of demand and solved the linear mathematical model using stochastic programming and we solved the problem with stochastic programming. Also, due to the fact that the model with the objective function of earliness and tardiness with different delivery times of NP-hard problem for this problem, a hybrid genetic and variable neighborhood search algorithm were presented. Here, five scenarios were considered, the expected value of perfect information (EVPI) was measured and the obtained results were compared with the two-stage random-scheduling model. The computational results showed the efficiency of the developed model. Also, the results of the proposed hybrid algorithm were compared with the genetic algorithm, and the results showed that in terms of objective function, the hybrid algorithm has a much better performance compared to the genetic algorithm.
    Keywords: Pharmaceutical Supply Chain, Stochastic Programming, Hybrid algorithm, Just-In-Time, Genetic Algorithm
  • مهدی علی محمدی، جواد بهنامیان*

    امروزه در سازمان های دولتی کشور موضوع بهره وری و ارتقای سطح آن چندان مورد توجه قرار ندارد و کارکنان اغلب در پی انجام وظایف روزمره خود می باشند که از طرف مدیران به آنها الزام می گردد. با توجه به اینکه ارزیابی عملکرد و پرداخت پاداش/ تنبیه کارکنان صرفا بر مبنای روش های سنتی تاثیر بسزایی در ارتقای کارایی و بهره وری ندارد، در این پژوهش با هدف ارتقای سطح بهره وری، در ابتدا از فناوری بلاکچین خصوصی و تحلیل پوششی داده ها جهت تفکیک واحدهای کارا و غیرکارا در یک سازمان دولتی استفاده شده است و در ادامه با کاربرد مباحث و قضایای تیوری بازی، انواع استراتژی ها و عملکردهای مدیریت سازمان و کارکنان در نقش دو بازیگر اصلی پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بکارگیری راهکارهای ارایه شده بر مبنای نقطه تعادل و بهینه تعیین شده می تواند در راستای ارتقای سطح بهره وری مورد توجه مدیران سازمان های دولتی قرار گیرد.

    کلید واژگان: استراتژی عملیات, سازمان های دولتی, بهره وری, تئوری بازی, بلاکچین
    Mehdi Alimohammadi, Javad Behnamian *
    Aim and introduction

    The low productivity of Iranian government organizations is one of the issues that has been repeatedly emphasized by internal and sometimes external evaluation institutions. Given the vital importance of productivity and its major impact on the achievement of organizations to the desired goals, as well as its important role in the development of the country, it seems necessary to examine the various dimensions and, in other words, to find the reasons of this issue. Despite the efforts made so far, a comprehensive model that can be used to consider all matters related to employees and to act 100% fairly and only on the basis of the final and real results of performance to determine their salaries is not provided. In government organizations, due to the many problems and obstacles, the accurate implementation of academic methods is not possible and, in fact, requires a strong will to rebuild the inflexible structure of seemingly private organizations (originally governmental). The issue of conflict of interest of an organization and its employees, especially in government organizations, is always raised. What an organization wants from each of its employees is to perform all the assigned tasks with the highest level of productivity and with the lowest expectations regarding issues such as salaries, benefits and bonuses, leave, incentives and etc. On the other hand, employees try to perform their tasks in the shortest time and receive the highest level of salary and benefits (and of course, regardless of productivity). This contradiction depicts the environment of the organization as a playground with the senior management of the organization on one side and the employees on the other side, each side trying to get the most profit and points from the other side. In other words, this campaign consists of continuously playing n two-player games between senior management and n employees, and the final profit of the organization is optimized when each of the parties is at least satisfied with the results of the game. The aim of this study is to provide a mathematical model using a combination of data envelopment analysis (DEA) and game theory that can be helpful in improving the productivity of the organization while meeting the demands of employees and managers. In this study, using data envelopment analysis as one of the non-parametric methods of evaluating the performance of decision-making units (DMU), we have tried to simulate the organization environment as a game environment. Also, using game theory strategies and proposing a platform based on blockchain technology, while evaluating existing strategies, we tried to provide solutions to improve productivity and ensure the interests of players.

    Methodology

    The subject of the present study is first to calculate the efficiency of DMUs and determine the efficient and inefficient DMUs by the senior management of the organization and using DEA, and then according to the objective observations and accurate rooting done by the authors of the research and based on the reward/punishment payment system of a state-owned company in the field of electricity (structurally similar to other government organizations), using the principles Game theory and determining new equilibrium points a practical model to improve the productivity of government organizations is proposed. The data used in this study have been prepared from the review of the annual rulings of official personnel and with the cooperation of experts working in the financial fields and job classification of the electricity distribution company. Also, the statistical population of this research is the official employees of the company.

    Findings

    Determining a strategy solely for the purpose of gaining more financial resources can't put organizations on the path to excellence, and therefore it seems that determining new strategies and establishing new equilibrium points between senior managers and employees in new places can be effective. It is recommended that organizations stop overtime for employees, and employees perform their duties solely in the form of office time. On the other hand, considering that the main emphasis of this research is on government organizations that are funded by the government budget and therefore their performance is usually evaluated annually by higher institutions, obtaining high scores and obtaining top rankings in the results evaluations are key importance, and therefore one of the main strategies of organizations should be to save money while providing appropriate incentives to employees who seek to improve their efficiency to level one and keep the level of efficiency in this They are level and support the organization in achieving high scores.

    Discussion and Conclusion

    Based on the results of this study, it was found that the main reason for the low productivity of Iranian government organizations is the lack of mutual understanding of senior managers and employees of each other's demands and, in fact, the lack of a model to simultaneously ensure the satisfaction of the interests of both parties when promoting productivity is the organization. In this study, it is suggested that the current equilibrium point of organizations is changed and in a new environment by adding a strategy to improve efficiency to level 1 instead of the strategy of doing overtime for employees and the strategy of increasing special encouragement instead of reducing The input for the new equilibrium point organization is determined by simultaneously selecting these two strategies. On the other hand, senior managers of organizations should avoid the view that generally views employees as a tool that has no claims and is completely obedient to the policies of managers and instead of exerting destructive discrimination in the organization, provide conditions for worthy employees to others set them as a valuable role model for themselves.

    Keywords: Operation strategy, Government Organizations, Productivity, DEA, game theory, Blockchain
  • ملیحه معصومی، جواد بهنامیان*

    حمل و نقل کالا از نقاط عرضه به مشتریان مختلف، یک وظیفه مهم در زنجیره تامین است. در این حوزه، مسئله مسیریابی وسایل نقلیه از اهمیت ویژه ای برخودار است. در این مقاله مسئله مسیریابی وسایل نقلیه با در نظر گرفتن پنجره های زمانی با استفاده از مفهوم ناهمگونی ارایه شده است. در اینجا مفهوم ناهمگنی وسایل نقلیه مربوط به مالکیت ناوگان است و زمانی رخ می دهد که ناوگان خصوصی کافی در دسترس نبوده و شرکت مجبور به اجاره برخی وسایل نقلیه از سایر شرکت های باربری باشد. علاوه براین، برخلاف تلاش های قبلی، مدل پیشنهادی به دنبال حداقل سازی انرژی مصرفی است. در اینجا دو سناریو مورد بررسی قرار گرفته است و برای هریک یک مدل ریاضی چندهدفه پیشنهاد شده است. در سناریو اول، مسئله با در نظر گرفتن پنجره های زمانی بدون در نظر گرفتن مفهوم ناهمگنی و در سناریو دوم وجود وسایل نقلیه به صورت اجاره ای مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین در سناریو دوم استراتژی تغییر ظرفیت ناوگان اجاره ای بر اساس مدل پیشنهادی مشخص خواهد شد. برای حل این مسیله، یک الگوریتم فراابتکاری ترکیبی بر مبنای الگوریتم های سیستم ایمنی مصنوعی بدن و ازدحام ماهی های مصنوعی پیشنهاد شده است. در نهایت نیز نتایج آن با نتایج حاصل از الگوریتم NSGAII روی مسایل با ابعاد مختلف مقایسه شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که با در نظر گرفتن ناوگان اجاره ای در بخش عظیمی از هزینه ها و انرژی مصرفی صرفه جویی شده است. همچنین رویکرد پیشنهادی توانسته به عنوان یک سیستم تصمیم گیری پشتیبان برای بررسی استراتژی های ظرفیت شرکت های باربری مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: مسئله مسیریابی وسایل نقلیه, پنجره زمانی, مصرف انرژی, ناوگان اجارهای, استراتژی ظرفیت
    Malihe Masoumi, Javad Behnamian *

    Carrying goods from points of supply to different customers is an important task in the supply chain. In this regard, the problem of vehicle routing is of particular importance. In this paper, the Vehicle Routing Problem with Time Windows (VRPTW) is presented using the concept of heterogeneities. The concept of heterogeneities is concerned with the ownership of fleet. Ownership heterogeneities occur when the private fleet is not sufficient and the company has to rent some vehicles from freight companies. Moreover, unlike prior attempts to minimize cost by minimizing overall traveling distance, the proposed model incorporates energy minimizing. In this paper, two different scenarios have been analyzed and for each of them a mathematical multi-objective model is proposed. The first scenario investigates VRPTW regardless of the concept of heterogeneity and in the second scenario, there are some rental vehicles provided by freight companies. In senario II, the number of these vehicles, the time of contract and generally their capacity must be specified. Therefore, the strategy of changing the capacity of the rental fleet is determined based on the proposed model. The proposed solution method of this paper is based on a hybrid artificial immune system, artificial fish swarm, and NSGAII. Metaheuristics finally, small and large-scale test problems are randomly generated, solved and compared by those algorithms. The computational results show that using rental fleet significantly saves costs and energy. Also, the proposed model can be used as a decision support system for carriers to investigate capacity strategies.

    Keywords: Vehicle Routing Problem, Time Window, Energy Consumption, Rental Fleet, Capacity Strategy
  • محمد مشرفی، جواد بهنامیان*
    این پژوهش با در نظر گرفتن دانش مدیریت مالی و سرمایه گذاری جهت ارزیابی ریسک و بازده با توجه به محدودیت هایی از قبیل دارایی فرد خریدار برای خرید هر سهم، به تجزیه و تحلیل مدل مبنایی بهینه سازی سبد سهام پرداخته است. بر این اساس، مدلی جدید را در قالب برنامه ریزی خطی جهت بهینه سازی سبد سرمایه گذاری و با در نظر گرفتن نرخ بازده مورد انتظار و حداقل ریسک و دارایی فرد، طراحی شده است. بعد از مطرح کردن مدل مورد نظر در قالب برنامه ریزی خطی و بیان محدودیت های مربوط به آن، انواع مختلف سرمایه گذاری را بررسی کرده که یک سرمایه گذار می تواند جهت تشکیل سبد سرمایه گذاری خود، آنها را مورد بررسی قرار دهد. در نهایت، برای حل این مدل یک روش با استفاده از الگوریتم ژنتیک ارایه و در ارتباط با نمونه ای واقعی اجرا و تحلیل می شود. بر اساس نتایج این تحقیق، مدل جدید ریسک نامطلوب را به میزان بسیار زیادی در مقایسه با مدل های ارایه شده ی قبلی کاهش داده است به گونه ای که این روند با افزایش تعداد سهام مورد مطالعه به صورت پله ای و نزولی ادامه می یابد.
    کلید واژگان: بهینه سازی سبد سرمایه گذاری, تحلیل سلسله مراتبی, الگوریتم ژنتیک
    Mohammad Moshrefi, Javad Behnamian *
    This study analyzes the portfolio optimization model, by considering the financial management and investment science in order to evaluate risks and return in regard with restrictions such as buyers’ assets for purchasing per share. Accordingly, a novel model is designed as linear programming in order to optimize the investment portfolio, considering the expected rate of return, the minimum risk, and the buyer’s assets. After the introduction of the model as linear programming and expressing the related limitations, different types of investments which an investor can consider in order to form an investment portfolio were studied. Finally, an approach is proposed to solve the model by using the genetic algorithm, and is implemented and analyzed in regard with a real example. According to the results of this study, the new model reduced downside risk in comparison with previously proposed models, in a manner that its stair descent continues as the number of shares under study increases.
    Keywords: Analytic Hierarchy Process (AHP), Genetic algorithm, Portfolio optimization
  • محمد رضا حسنی، جواد بهنامیان*
    مساله زمان بندی کارکنان به دنبال یافتن یک برنامه کاری بهینه برای برنامه ریزی کارکنان با توجه به میزان تقاضا (حجم کار)، میزان در دسترس بودن کارکنان، قانون کار، قراردادهای کاری و... می باشند. اهمیت این مساله در بهبود کیفیت خدمت دهی، سلامت و رضایت کارکنان و کاهش هزینه ها از جمله در بیمارستان ها، مراکز نظامی، خدماتی یا امدادی، پژوهشگران را ترغیب به بررسی هر چه بیشتر آن نموده است. در این بین مساله ی زمان بندی شیفت های کاری پرستاران، به دنبال یافتن یک برنامه ی زمان بندی است که مشخص کننده ی تعداد پرستار مورد نیاز با مهارت های مختلف و زمان ارایه خدمت آن ها در افق برنامه ریزی است. در این تحقیق با افزودن محدودیت های ترجیحات شیفتی پرستاران و محدودیت تعداد روز کاری متوالی سعی شده مساله نسبت به تحقیقات گذشته شرایط واقعی تر به خود گیرد. تابع هدف مساله مورد بررسی شامل حداقل سازی مجموع هزینه های تخصیص شیفت های کاری به پرستاران، هزینه ی تعداد پرستاران ذخیره لازم، هزینه ی اضافه کاری از یک نوع شیفت خاص، هزینه ی کم کاری از یک نوع شیفت خاص، هزینه ی اضافه کاری در افق برنامه ریزی، هزینه ی کم کاری در افق برنامه ریزی و هزینه ی عدم اعمال شیفت-روزهای کاری و غیرکاری ترجیحی پرستاران است. برای حل مساله، پس از مدلسازی مساله در قالب برنامه عددی صحیح مختلط و به دلیل پچیدگی ذاتی مساله از الگوریتم تفاضل تکاملی با ابتکار در عملگر تقاطع استفاده شده است. به منظور اعتبارسنجی کیفیت الگوریتم پیشنهادی، خروجی آن با خروجی الگوریتم ژنتیک مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریتم تفاضل تکاملی دارای کارایی مناسبی در حل مساله است.
    کلید واژگان: زمان بندی شیفت های کاری پرستاران, سیستمهای سلامت, الگوریتم تفاضل تکاملی
    M. R. Hassani, Javad Behnamian *
    The employee scheduling seeks to find an optimal schedule for employees according to the amount of demand (workload), employee availability, labor law, employment contracts, etc. The importance of this problem in improving the quality of service, health and satisfaction of employees and reducing costs, including in hospitals, military or service centers, has encouraged researchers to study. In this regard, nurse rostering problem is a scheduling that determines the number of nurses required with different skills and the time of their services on the planning horizon. In this research, by adding the nurses' shift preferences and number of consecutive working days constraints, an attempt has been made to make the problem more realistic. The objective function of the problem is to minimize the total cost of allocating work shifts to nurses, the cost of the number of nurses required to reserve, the cost of overtime from a particular shift, the cost of underemployment from a particular shift, the cost of overtime on the planning horizon, the cost of underemployment on the planning horizon and the cost of absence shift-working and non-working days preferred by nurses. To solve problem, after modeling the problem as a mixed-nteger program and due to the complexity of the problem, the differential evolutionary algorithm is used with innovation in its crossover operator. To validate the proposed algorithm, its output was compared with the genetic algorithm. The results show that the differential evolutionary algorithm has good performance in problem-solving. Keywords: Nurse Rostering Problem, Deferential Evolution Algorithm
    Keywords: Nurse Rostering Problem, Healthcare, Deferential Evolution Algorithm
  • سعید رضایی، جواد بهنامیان*

    با توجه به رقابت موجود در دستیابی به اهداف عملکردی و نیز تصویب و اعمال قوانین مرتبط با پایداری - که از آگاهی اجتماعی نشات می‏گیرند، انتخاب تامین‏کنندگان مناسب که اجابت‏کننده هر دو هدف در یک بعد استراتژیک باشند، بسیار حیاتی است. در واقع، هم ترازسازی معیارهای عملکرد با اهداف پایداری - که نشان‏دهنده مسئولیت اجتماعی شرکت‏ها هستند - شالوده عملیات در محیط امروز محسوب می‏شود. در این راستا، این مقاله یک رویکرد استراتژیک سه‏ دوره‏ای مبتنی بر مراحل معرفی، رشد و بلوغ محصول قابل‏ عرضه به بازار را معرفی می‏کند که متفاوت از مطالعات قبلی است. بدین منظور، یک سیاست مخروط شنی تغییریافته که بیانگر درجه اهمیت‏ های متمایز و تجمعی معیارها در دوره‏ های مختلف است، به‏ کارگرفته می‏شود. در همین حال، حداقل سطوح دست‏یابی برای هر دو هدف پایداری و عملکرد به ترتیب توسط یک سازمان دولتی و یک تولیدکننده تعیین می‏شوند. به علاوه، با هدف نیل به بهبود تجمعی، همترازی پایدار و شناسایی دسته‏ های تامین‏ کنندگان، یک الگوریتم جدید مبتی بر امتیازدهی چندمرحله‏ ای در هر دوره مورد استفاده قرار می‏گیرد. این متدولوژی مکانیسمی را فراهم می‏کند که به واسطه آن، تامین‏ کنندگان هم بر اساس وضعیت فعلی و هم بر اساس سوابق عملکردیشان مورد ارزیابی قرار می‏گیرند. نتایج مطالعه عددی انجام شده نشان می‏دهد که استفاده از الگوریتم مورد بحث می‏تواند در توسعه روابط بلندمدت با تامین‏ کنندگان شایسته و باثبات بسیار مثمرثمر باشد.

    کلید واژگان: انتخاب استراتژیک تامین‏ کننده, معیارهای عملکرد, پایداری, نظریه مخروط شنی تغییریافته, همترازی
    Saeid Rezaei, Javad Behnamian *

    Aiming at achieving performance goals and due to the need for satisfying sustainability regulations, appropriate supplier selection is put ahead of strategic and significant decisions. The functional relative-balance indices with the sustainability targets are dealt as the operations foundation in today's enterprises. Different from previous studies, this paper introduces a three-stage strategic approach based on the introduction, growth, and maturity of a product supposed to be delivered to the market. To this end, a sandcone methodology is developed in a way that the distinct and aggregate significances of the measures are taken into account. The least thresholds of reaching to both sustainability and functional goals are set, respectively, by a governmental entity and a manufacturer. In addition, in order to approach the aggregational improvement, sustainable balance and identification of suppliers' categories, a new multi-stage heuristic algorithm is utilized at each period. This methodology provides a mechanism whereby suppliers are evaluated according to their current status and the performance records as well. The results of the numerical study indicate that adopting the discussed algorithm can be very useful in developing long-term relationships with deserving and stable suppliers.

    Keywords: Strategic supplier selection, Performance criteria, Modified Sandcone Theory, alignment
  • حامد عسگری، جواد بهنامیان*
    در این تحقیق به ارایه مدلی با توجه به ماهیت داده های ورودی مسئله و همچنین ماهیت تصادفی رخدادهای آتی سهم ها پرداخته شده است. به منظور پویاسازی سبد سهام، مدل برنامه ریزی استفاده شده است که در آن هر یک از زمان های تصمیم گیری به عنوان یک مرحله در مدل برنامه ریزی تصادفی در نظر گرفته شده است. به دلیل وابستگی جواب های حاصل از مدل برنامه ریزی تصادفی با بازخورد به روش تولید سناریو، به ارایه روش مناسب تولید سناریو با توجه به ماهیت ورودی داده های مسئله پرداخته شده است. در نهایت اعتبار مدل ارایه شده پس از حل با نرم افزار گمز ارزیابی شده است. همان طور که نشان داده شده است استفاده از برنامه ریزی تصادفی با بازخورد و ترکیب آن با روش تولید سناریوی معرفی شده، این امکان را به سرمایه گذاران می دهد که بتوانند برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلندمدت برای خریدها و فروش های خود در بازارهای مالی را داشته و نتایج مدل تا حد خوبی نشان دهنده کارایی مدل حاضر در بازارهای مالی است.
    کلید واژگان: انتخاب سبدسهام, برنامه ریزی تصادفی چندمرحله ای, بهینه سازی چندهدفه
    Hamed Asgari, Javad Behnamian *
    In this paper, a multi objective multi stage stochastic model is proposed to portfolio selection. This model takes into account both the investment goal and risk control at each stage. A scenario generation method is proposed that acts as the basis of the portfolio management model. Scenarios for multistage portfolio management are proposed that use by consumption that rate of returns are not correlated during stages. One of the most important aspects of this model is using transaction cost in model and providing this ability that investors could add or withdrawal cash during time. In the end some numerical example are illustrated and model effectiveness proved. As is presented using stochastic programming with recourse and combination of this model with scenario generation model provides this possibility for investors to plan their medium and short term investing. As can be seen result of the model proved effectiveness of the model in financial markets. As result presented having such tool that investor could adjust his or her portfolio during time according to targets such as maximizing rate of return and minimizing risk of his or her decisions could bring powerful superiority in competitive financial markets.
    Keywords: Portfolio Selection, Multi-stochastic programming, Multi-Objective Optimization
  • محمد مشرفی، جواد بهنامیان*
    با توجه به آنکه مساله بهینه سازی سبد سهام در شرایط غیر خطی با توابع چند هدفه نمی تواند با استفاده از رویکردهای قدیمی و سنتی، موثر حل شود، در این پژوهش، یک رویکرد فراابتکاری به منظور بهینه سازی سبد سهام با استفاده از تکنیک بهینه سازی ازدحام ذرات ارایه شده است. این روش بر روی انواع سبد سرمایه گذاری دارای محدودیت و فاقد محدودیت مخاطره آمیز برای فرد سرمایه گذار صورت پذیرفته است.  با پیاده سازی الگوریتم و به منظور اعتبارسنجی آن، نتایج حاصل با الگوریتم بهینه سازی ژنتیک مقایسه شد. نتایج محاسباتی حاکی از آن است که بهینه سازی ازدحام ذرات دارای کارایی مناسبی بوده بطوریکه نتایج حاصل برای بکارگیری در شرایط واقعی بسیار امیدوار کننده و رضایت بخش به نظر می رسد.
    کلید واژگان: مدیریت سبد سهام, بهینه سازی ازدحام ذرات, محدودیت انتخاب, نسبت شارپ
    Mohammad Moshrefi, Javad Behnamian *
    Since the problem of optimizing the stock portfolio in nonlinear conditions with multi-objective functions cannot be effectively solved using traditional and traditional approaches, in this research, a metaheuristic approach is proposed to optimize the stock portfolio using the particle swarm optimization technique. This method has been implemented on a variety of investment portfolios with selection constraint and unconstraint conditions for the investor. By implementing the algorithm and in order to validate it, the results were compared with the genetic optimization algorithm. The computational results indicate that particle swarm optimization algorithm has a good performance, so that the results seem very promising and satisfactory for use in real conditions.
    Keywords: stock portfolio management, Particle swarm optimization, Selection constraint, Sharp Ratio
  • مصطفی حاجی خانی، جواد بهنامیان*
    هدف از حل مساله مسیریابی وسایل نقلیه، یافتن مسیری مناسب با در نظر گرفتن شرایط موجود در مساله حمل و نقل است. در این مساله، در نظر گرفتن شرایط مسیریابی با چند انبار به همراه اعمال محدودیت تردد برخی وسایل نقلیه در برخی مسیرها، شرایطی کاملا واقعی و پیچیده را بوجود خواهد آورد. از طرفی در مواردی نیز لازم است با چندین بار ملاقات، تقاضای مشتریان تحویل داده شود. به این منظور در این تحقیق سعی شده با در نظر گرفتن همزمان شرایط چند انباره بودن، امکان تحویل چندمرحله ای و محدودیت تردد، سعی گردیده است تا شرایط مساله مسیریابی تا حد زیادی به مسایل دنیای واقعی نزدیک گردد. در این مقاله، پس از ارایه یک مدل ریاضی، مساله در ابعاد کوچک با استفاده از حل کننده سیپلکس حل شده است. در ادامه و از آنجاییکه مساله مورد بررسی در دسته مسایل NP-Hard می باشد، برای حل آن در ابعاد بزرگتر، الگوریتم جستجوی همسایگی متغیر پیشنهاد گردیده است. در پایان نیز برای اعتبار سنجی و بررسی کیفیت الگوریتم پیشنهادی، از الگوریتم شبیه سازی تبرید استفاده شده است. نتایج محاسباتی حاصل نشان می دهد که الگوریتم پیشنهادی از نظر زمان و کیفیت حل دارای عملکرد مناسبی است.
    کلید واژگان: مسیریابی وسایل نقلیه چند انباره, محدودیت تردد, تحویل چندمرحله ای, جستجوی همسایگی متغیر
    Mostafa Hajikhani, Javad Behnamian *
    The purpose of solving the problem of vehicle routing is to find a suitable route taking into account the existing conditions in the transportation problem. In this case, considering the routing conditions with several depots along with imposing traffic restrictions on some vehicles on some routes, will create quite real and complex conditions. Furthermore, in some cases, it is necessary to deliver the customer demand by visiting several times. For this purpose, in this research, by simultaneous considering of multiple depots, split delivery and traffic restrictions, it has been tried to bring the conditions of the routing problem very close to real-world problems. In this paper, after presenting a mathematical model, the problem is solved in small-size instances using CPLEX solver. Then, due to NP-Hardness of considered problem, to solve it on a larger size instance, a variable neighborhood search algorithm is proposed. Finally, the simulated annealing algorithm is used to validate and evaluate the quality of the proposed algorithm. The computational results show that the proposed algorithm has good performance in terms of runtime and solution quality.
    Keywords: Vehicle routing problem, Multi-Depot, Split delivery, Traffic Restriction, Variable neighborhood search
  • جواد بهنامیان*، بهاره آقابابایی، آرش نوبری

    مساله زمانبندی کلاس‏های دانشگاهی از جمله مسایلی است که اخیرا به صورت قابل ملاحظه‏ای مورد توجه دانشگاه‏ها و گروه‏های آموزشی قرار گرفته است. در این مقاله، مدلی دو هدفه برای یک مساله زمانبندی کلاس‏های درسی ارایه شده است که از یک طرف به دنبال کمینه‏سازی هزینه تخصیص دروس به اساتید در کلاس‏های موجود و در دوره‏های زمانی از روزهای مختلف هفته است و از طرف دیگر سعی دارد با کیمنه‏سازی مجموع زمان بیکاری اساتید در محیط دانشگاه، رضایتمندی اساتید را که همواره مورد توجه بوده است، افزایش دهد. همچنین در این مقاله، به منظور در نظر گرفتن هزینه‏های تخصیص دروس برخلاف مطالعات گذشته که مقادیری از پیش تعیین شده برای این ضرایب در نظر می‏گرفتند از رویکرد تحلیل سلسله‏مراتبی استفاده شده است که گروه‏های آموزشی تصمیم‏گیرنده را قادر می‏سازد تا معیارهای مختلفی را برای اندازه‏گیری ضریب هزینه‏های تخصیص در نظر بگیرند. در نهایت به منظور بررسی کارایی مدل پیشنهادی یک مطالعه موردی بر روی دپارتمان مهندسی صنایع دانشگاه بوعلی سینا همدان مورد انجام شده است. رویکرد مذکور امکان ایجاد اولویت میان روزهای هفته، دوره‏های زمانی در طول روز، کلاس‏های درس و حتی اساتید ارایه دهنده را فراهم می‏آورد. بعلاوه با استفاده از این رویکرد می‏توان فاصله خالی بین ارایه کلاس‏های درس را کاهش داد و جابجایی دانشجویان میان کلاس‏ها را نیز به حداقل مقدار خود می‏رسد.

    کلید واژگان: مساله زمانبندی درس های دانشگاهی, مدل چند هدفه, رویکرد تحلیل سلسله مراتبی (AHP), رضایتمندی اساتید
    Javad Behnamian*, Bahareh Aghababaei, Arash Nobari

    Recently, university courses time tabling problem has been attended as a main issue by most universities and educational departments. In this paper, a bi-objective model is proposed to formulate a university courses time tabling problem which aims to minimize the cost of assigning courses to professors and classes during time horizon and maximize professorschr('39') satisfaction through minimizing their total idle time, simultaneously. Furthermore, despite of previous similar works in this area in which predefined values are considered as the assignmentchr('39') cost coefficients, in this paper, for the first time, an analytical hierarchy process (AHP) approach is used to calculate these coefficients which enables educational departments to attend various criteria in considering assignment cost coefficients. Finally, to evaluate the efficiency of the proposed model, a real case study in industrial engineering faculty of Bu-Ali Sina University is done.

    Keywords: University Course Time Tabling Problem, Multi-objective Model, Analytical Hierarchy Process (AHP), Professors Satisfaction
  • جواد بهنامیان*، امیر افسر
    در مطالعات مختلف مربوط به مسایل زمانبندی، معمولا تمرکز بر برنامه ریزی ماشین ها و تخصیص کارها به ماشین ها و تعیین توالی کارها، به منظور بهینه سازی زمان اتمام کارها، می باشد. با توجه به ارتباط بین اقتصاد، انرژی و نگرانی های زیست محیطی، مصرف انرژی یکی از موارد مهم در برنامه ریزی سیستم های مختلف می باشد. در این مقاله یک مساله زمانبندی ماشین های موازی ناهمگن که در آن سرعت پردازش هر کار روی هر یک از ماشین ها قابل تنظیم است، بررسی می شود و از آنجا که انرژی مصرفی ماشین ها با سرعت پردازش آن ها رابطه ای مستقیم دارد، هدف مساله کمینه سازی مجموع هزینه های انرژی مصرفی و جریمه دیرکرد در تحویل تقاضای مشتریان می باشد. به منظور بهینه سازی مساله، یک الگوریتم فراابتکاری ممتیک و یک الگوریتم فراابتکاری ژنتیک پیشنهاد شده است و در پایان نتایج بدست آمده از دو الگوریتم فراابتکاری پیشنهادی را با یکدیگر و با نتایج حاصل از خروجی نرم افزار بهینه سازی گمز، مقایسه و تحلیل می نماییم.
    کلید واژگان: زمانبندی ماشین های موازی ناهمگن, هزینه دیرکرد, هزینه انرژی, الگوریتم ممتیک
    Amir Afsar
    In general, numerous studies have paid a special attention to machine planning,job allocating andjob sequencing in scheduling problems to optimize makespan. Due to the relation among economy, energy and environmental concerns, energy use is one of the most important issues in different systems planning. In this paper, a scheduling of heterogeneous parallel machines is studied, in which the job process speed on every machine is settable. Since there is a direct link between used energy of machines and process speed, the purpose of the paper is to minimize total used energy and tardiness-related costs in delivering customers' demand. In order to optimizing the problem, two meta-heuristic algorithms, Memetic algorithm and Genetic algorithm, are developed, finally the results of both algorithms are analyzed and then compared to each other as well as to the results of the GAMS optimization software. Keyword: heterogeneous parallel machines scheduling, total lateness costs, Energy costs. Memetic algorithm
    Keywords: Heterogeneous parallel machines scheduling, Total lateness costs, Energy costs, Memetic algorithm
  • مرتضی صالحی سربیژن، جواد بهنامیان*

    سازمان هایی که برنامه یکپارچه تولید و مسیریابی دارند، هنگامی که برای توزیع از وسایل نقلیه استفاده می کنند، گاهی با ترافیک مواجه ا ند. بنابراین ریسک هایی مانند تصادف وجود دارد که منجر به خسارت، از دست دادن کیفیت محصول، تاخیر اجتناب ناپذیر در تحویل و یا حتی اثرات جبران ناپذیر شود که بر هزینه ها و زمان خدمت رسانی تاثیر دارد. لذا با در نظر گرفتن ریسک تصادف در مسئله مسیریابی تولید مدل به واقعیت نزدیکتر می شود. در این مطالعه یک مدل مسیریابی تولید با دو هدف کاهش هزینه ها و ریسک تصادف در حمل ونقل، با در نظر گرفتن برونسپاری، چند محصولی و چند دوره ای پیشنهاد شده است. از آنجایی که این مسئله NP-hard می باشد، به منظور حل مسئله از الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب 2 (NSGA II) استفاده شده است. برای اعتبارسنجی مدل جواب های به دست آمده از روش محدودیت اپسیلون در ابعاد کوچک با جواب های به دست آمده از الگوریتم مقایسه شده است. همچنین برای اعتبارسنجی الگوریتم پیشنهادی و بررسی کارایی آن در ابعاد بزرگ، نتایج حاصل از NSGA II روی مسایل نمونه در مقایسه با الگوریتم ژنتیک چندهدفه (MOGA) با استفاده از چندین شاخص مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که با وجود زمان اجرای کمتر در الگوریتم پیشنهادی، در شاخص پراکندگی الگوریتم NSGA II و در شاخص تعداد جواب های لایه پارتو الگوریتم MOGA دارای کارایی مناسب تری است.

    کلید واژگان: مسیریابی تولید, برونسپاری, ریسک تصادف, بهینه سازی چند هدفه, الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب 2
    M. Salehi Sarbijan, Javad Behnamian *

    Organizations with integrated production and routing programs sometimes encounter traffic when they use vehicles for distribution. So there are risks such as an accident that could result in damage, loss of product quality, unavoidable delivery delays, or even irreversible impacts on costs and service time. Therefore, by taking account the risk of accident into the production routing problem, the model becomes closer to reality. In this study, a production routing problem with the purpose of reducing costs and the risk of accident in the transportation with outsourcing, multi-product and multi-period, is considered in which the production routing problem combines with the lot sizing and vehicle routing problem according the supplier's inventory management system. Since this is an NP-hard problem, after modeling the problem, to solve it, a Non-dominated Sorting Genetic Algorithm II (NSGA II) has been used. To examine the efficiency of the algorithm, the solutions of ε-constraint method in GAMS obtained in small-size instances have been compared with NSGA II. Finally, to validate the proposed algorithm and evaluate its performance in large-size instances, the results of NSGA II have been compared with multi-objective genetic algorithm using several indices. The obtained results showed that the NSGA II algorithm had better performance.

    Keywords: Production routing, Outsourcing, Accident risk, Multi-objective optimization, NSGA II
  • مینا فرجی امیری، جواد بهنامیان*
    یک مسئله جریان کارگاهی با اهداف حداقل سازی زمان تکمیل و هزینه انرژی بررسی شده است. کاهش هزینه های تولید از اهدافی است که صنایع همواره در نظر دارند. بالا رفتن آگاهی عمومی نسبت به مسئله انرژی باعث ایجاد نگرشی جدید در راستای کاهش هزینه انرژی شده است. برای نزدیک ترشدن مسئله به دنیای واقعی، مسئله تحت عدم قطعیت بررسی شده است. شکاف پژوهشی موجود الهام بخش پژوهش بوده است. فرض شده که ماشین ها می توانند از سه سرعت آهسته، نرمال و سریع برای پردازش کارها استفاده کنند. در سرعت بالا میزان مصرف افزایش یافته و زمان تکمیل کاهش می یابد و برعکس. این تفاوت در سرعت به ایجاد مقادیر متفاوت و متضاد در تابع اهداف منجر می شود؛ بنابراین باید راهکاری پیشنهاد شود که علاوه بر ترتیب کار، سرعت دستگاه ها به عنوان متغیر تصمیم به صورت بهینه مشخص شوند. یک مدل ریاضی ارایه شده و سپس از الگوریتم ژنتیک مبتنی برشبیه سازی برای حل مسئله در ابعاد بزرگ استفاده شده است. به ازای هربار ارزیابی تابع هدف در الگوریتم از شبیه سازی استفاده شده است تا عدم قطعیت موجود در پارامتر زمان پردازش درنظر گرفته شود. با توجه به تصادفی بودن زمان پردازش، از مدل ارزش انتظاری برای مقابله با عدم قطعیت استفاده شده است. نتایج محاسباتی نشان می دهد که الگوریتم و رویکرد حل پیشنهادی، عملکرد خوبی دارند.
    کلید واژگان: زمان بندی سبز, زمان بندی احتمالی, جریان کارگاهی, الگوریتم ژنتیک شبیه سازی مبنا, عدم قطعیت
    Mina Faraji Amiri, Javad Behnamian *
    A flowshop problem with objective functions of minimizing makespan and energy cost has been investigated. Reducing production costs is one of the goals that industries always have in mind. Increasing public awareness about the energy issues creates a new attitude toward minimizing energy costs. In order to make the problem more compatible with the real-world conditions, the problem is considered under uncertainty. An existing research gap inspired this study. It is assumed that machines can use the three slow, normal and fast speeds to process jobs. At high speeds, consumption rate increases and completion time decreases, and vice versa. The difference in machine processing speeds yields different and contradictory values in the objective functions. Therefore, a method should be proposed in which, in addition to the order of jobs, the speed of machines could be determined. A mathematical model is presented, and then a simulation-based genetic algorithm is used to solve the problem on a large scale. Simulation is used for each evaluation of the objective function in the genetic algorithm to consider the uncertainty of processing times. Due to the stochastic processing time, the expected value model is used to deal with uncertainty. The computational results indicate that the algorithm and approach show a good performance.
    Keywords: Green Scheduling, Stochastic Scheduling, Flowshop Problem, Simulation Based Genetic Algorithm, Uncertainty
  • جواد بهنامیان*، محمد مهدی بشر

    یکی از مهم ترین بحث های امروزه در مدیریت زنجیره تامین ایجاد همکاری در زنجیره تامین با وجود تضاد در اهداف و خواسته ها است که در آن اعضای درون سطوح با یکدیگر توافق نموده و به عنوان یک کل در بازی زنجیره تامین مشارکت داشته باشند. به منظور دستیابی به حداکثر سود ممکن در کل زنجیره تامین در شرایط همکاری، در اینجا با استفاده از مفهوم تیوری بازی ها و بر اساس قرارداد جانبی مشارکت در سود و در نظر گرفتن هزینه بازاریابی بین تولیدکننده و خرده فروش، مدلی برای زنجیره تامین چند سطحی در شرایط همکاری طراحی شده است. در این تحقیق برای اولین بار مدلسازی ریاضی در محیط فازی با در نظر گرفتن تخفیف ارایه شده که در آن برای نزدیک تر شدن به شرایط واقعی، هزینه بازاریابی به صورت عدد فازی مثلثی در نظر گرفته شده است. در ادامه و با توجه به پیچیدگی مدل پیشنهادی ، برای چند مثال تصادفی با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک، انجماد تدریجی و ترکیبی ژنیک- انجماد تدریجی حل شده و کارایی الگوریتم های پیشنهادی با یکدیگر مقایسه شده است. در ضمن اعتبار سنجی مدل با استفاده از از نرم افزار گمز مورد بررسی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: زنجیره تامین, تئوری بازی, همکاری, الگوریتم فراابتکاری, هزینه بازاریابی

    Emphasizing the importance of competition and cooperation in supply chains promote the revitalization of game theory as a convenient tool for analyzing interactions, as well as how it affects the different levels of cooperation and coordination in a supply chain. Therefore, using the game theory concept, and based on a side-contract of partnership in profits and marketing costs, in which profit is shared between all the chain levels’ members and marketing expenses is shared between producer and retailer, a cooperation model has been designed with the aim of maximizing the supply chain profit.In this research for the first time in fuzzy enviormet and with considering discount costs, a mathematical modeling is proposed in which to get closer to real conditions, marketing cost is considered as a triangular fuzzy number. The proposed model has been solved using Genetic algorithm (GA), simulated annealing algorithm (SA) and a hybrid algorithm based on GA-SA, for some random examples, and the model has been validated using GAMS software.

    Keywords: Supply Chain, Game Theory, cooperation, Metaheuristic algorithm, Marketing cost
  • نعیمه باقری راد، جواد بهنامیان*
    یکی از مهم ترین مراحل در فرآیند خرید، انتخاب تامین کنندگان مناسب است. انتخاب تامین کنندگان مناسب می تواند به شکل قابل ملاحظه ای هزینه های خرید را کاهش و قابلیت رقابت پذیری سازمان را افزایش دهد. این مساله در واقع یک مساله تصمیم گیری چندمعیاره است که در آن عمل تصمیم گیری براساس یک سری معیارهای کیفی وکمی صورت می گیرد. هدف از این مقاله، ارایه یک روش تصمیم گیری جهت انتخاب تامین کننده مناسب در زنجیره تامین است. در این مقاله، یک مدل ترکیبی تصمیم گیری چندمعیاره فازی برای زمانی که تعداد معیارها زیاد و بین آن ها روابط یا وابستگی برقرار باشد ارایه شده است. در این مدل از روش DEMATEL به منظور تعیین ساختار روابط بین معیارها و از روش ANP جهت شناسایی وزن هر یک از معیارها و از روش بهینه سازی چندمعیاره حل سازشی VIKOR برای رتبه بندی بهترین تامین کننده استفاده شده است. در این تحقیق به منظور پوشش حالات مبهم تصمیم گیری، به جای استفاده از اعداد قطعی از متغیرهای کلامی استفاده شده است. مدل ترکیبی پیشنهادی می تواند به مدیران و کارشناسان سازمان ها در جهت بهبود انتخاب های خود بخصوص زمانی که تعداد معیارها زیاد و بین آن ها وابستگی وجود دارد تحت شرایط عدم اطمینان، کمک کند. همچنین روش پیشنهادی، تعداد ماتریس های مقایسه زوجی و حجم محاسبه ها را کاهش داده و سرعت محاسبه ها را نیز افزایش و از پیچیدگی مساله کاسته است.
    کلید واژگان: انتخاب تامین کننده, تئوری فازی, تصمیم گیری چند معیاره, ANP, DEMATEL, VIKOR
    Naeeme Bagher Rad, Javad Behnamian *
    In this paper, a hybrid model of fuzzy multi-criteria decision making is presented for the cases a large number of criteria, relationships or affiliation exists are between them. In this model, the DEMATEL method is used to determine the relationships between criteria and analytic network process (ANP) method to identify the weight of each criteria and the VIKOR method for optimizing the multi-criteria of ranking the best supplier. In this study, in order to cover the cases of decisions with ambiguous scenarios, rather than using absolute numbers, the linguistic variables are used. The proposed hybrid model can direct managers and experts organizations In order to improve their choices, especially when there are numerous criteria and there is dependence between them under conditions of uncertainty.The proposed method, reduces number of pairwise comparison matrix and volume of calculations and also increases calculation speed and the complexity of the problem is reduced. In order to showing the solving process a numerical example is presented. The computational results show that proposed hybrid method, in addition to ranking alternatives calculates the final weight of each criterion.
    Keywords: Supplier selection, Fuzzy theory, MADM, ANP, DEMATEL, VIKOR
  • الهه کلوندی، جواد بهنامیان*

    همواره شرایط حاکم بر محیط تجاری، واحدهای تولیدی و تعدد عوامل موثر بر عملکرد آن ها، لزوم پرداختن به برنامه ریزی به عنوان یکی از وظایف اصلی مدیریت را مورد تاکید قرار داده است. در این میان برنامه ریزی تولید در شرکت های تولیدی از مهم ترین ابزار موفقیت محسوب می شود. در این مقاله سعی بر آن است تا با استفاده از شیوه های مناسب بر پایه تحقیق در عملیات، مدلی جامع برای برنامه ریزی تولید در صنعت ارایه شود؛ به گونه ای که بتوان الگویی مناسب از ارتباطات منطقی بین عملیات را تدوین و به کمک آن ها تصمیم گیرندگان را در جهت برنامه ریزی های بهتر یاری کرده و درنتیجه بهره وری افزایش یابد. در این مقاله پس از آشنایی مختصر با نحوه تولید یکی از محصولات شرکت کنترل گاز اکباتان، برنامه ریزی تولید این شرکت باهدف کاهش هزینه، برآورد تقاضا و حداقل کردن موجودی اضافی با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی انجام خواهد شد. با توجه به روش تولید در شرکت کنترل گاز اکباتان که به صورت گسسته و کارگاهی بوده است، در این پژوهش قصد داریم تمامی پارامترها و متغیرهای تولیدی شرکت را در مدلی جامع بکار گرفته شود. در مدل برنامه ریزی آرمانی پیشنهادی به صورت همزمان اهداف مختلف و متناقض شرکت در نظر گرفته شده اند که باوجود انجام تحقیقات متعدد در آن برای اولین بار این مهم میسر شده است. رویکرد ارایه شده در این تحقیق سود خالص شرکت را (%3) افزایش می دهد. همچنین تولید محصول اول (%18) و محصول دوم را (%3) افزایش می دهد. ظرفیت تولید را نیز افزایش داده به طوری که موجب برآورده شدن (%100) تقاضا می شود. نتایج مدل نشان می دهد که کار در اضافه کاری کاهش چشم گیری داشته و تنها در دوره چهارم برای تولید محصول اول نیاز به اضافه کاری وجود دارد. همین موضوع نیاز به استخدام و اخراج را رفع کرده و هزینه آن ها را به صفر رسانده است. درواقع شرکت با همین تعداد نیروی انسانی افزایش چشم گیری در میزان تولید و سود خواهد داشت. انتظار می رود مدل پیشنهادی به عنوان مرجعی جهت برنامه ریزی های آینده شرکت و اهداف و سیاست های شرکت در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: برنامه ریزی سیستم های تولید گسسته, برنامه ریزی آرمانی, هزینه های تولید, موجودی مازاد

    The conditions of the business environment of the manufacturing units and the multitude of factors affecting their performance have always emphasized the need for planning as one of the main tasks of management. In this regard, production planning in manufacturing companies is one of the most important tools for success. This paper attempts to present a comprehensive model for production planning in the industry using appropriate operations research -based techniques so that a suitable model of rational communication between operations can be formulated and so that decision makers can better plan and increases productivity. In this paper, after a brief introduction about one of the products of Ekbatan Gas Control Company, the production planning of this company will be carried out with the objective of cost reduction, demand satisfy minimizing surplus inventory in discrete production systems. In this study we intend to apply all parameters and variables of production in a comprehensive model, considering the production method of Ekbatan Gas Control Company. In the proposed goal programming model, simultaneously different and contradictory objective functions of the company have been considered. The approach proposed in this study increases the company's profit 3%. Also production of first product increases18% and the second increase 3%. It has also increased production capacity, and it satisfies 100% of the demand. The results of the model show a significant reduction in overtime, and only in the fourth period need to overtime for produce the first product. As consequences it eliminates the need for hiring and layoffs, and reduces their cost to 0. In fact, the Company will have a significant increase in number of production and profit with the samee number of manpower. The proposed model is expected to serve as a reference for future planning of the firm's corporate policies.

    Keywords: Discrete Production Systems Planning, Goal Programming, Production Cost, Surplus inventory
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر جواد بهنامیان
    دکتر جواد بهنامیان
    دانشیار مهندسی صنایع، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال