حاجیه رجبی فرجاد
-
زمینه و هدف
کیفیت آموزش و برنامه ریزی آموزشی، طی سال های گذشته، به عنوان یک چالش و دغدغه نظر سیاستگذاران را به خود جلب کرده بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف آسیب شناسی آموزش های سازمانی با رویکرد توانمندسازی منابع انسانی در مجموعه شهرداری شهر قم انجام گرفته است.
روشروش تحقیق کیفی است که از طریق دلفی ابعاد، مولفه ها و شاخص ها بر اساس مدل Fpss[1]شناسایی شد جامعه در این بخش خبرگان مسلط به موضوع بامدرک دکترا از طریق نمونه گیری هدفمند بر اساس اشباع نظری 12 نفر انتخاب شدند. روش گرداوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است . ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن تایید شد در این تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شد .
یافته هابا توجه به فن دلفی چهار حوزه ساختاری، کارکردی، فرآیندی و سیستمی با ده آسیب در هر حوزه از آسیب های آموزش کارکنان دولت از آسیب های آموزش بودندکه از دیدگاه جامعه آماری منجر به بروز چالشهایی در حوزه توانمندسازی کارکنان مجموعه نیز شده است. یعنی با مشکلات آموزش سازمانی، میزان توانمندسازی کارکنان نیز متاثر گردیده است.همچنین ضعف تحقق پذیری اهداف و کاربرد ضعیف آموزش کارکنان در عرصه عمل در آموزش کارکنان به همراه کم توجهی به ارزشیابی دوره های آموزشی و استفاده حداقلی از نتایج ارزشیابی ها در اصلاح فرآیندهای آموزش در آموزش کارکنان در راس آسیب های الزامات کارکردی قرار گرفت.
نتایجدر چهار حوزه ساختاری، کارکردی، فرآیندی و سیستمی در حوزه آموزش کارکنان دولت آسیب های آموزشی بودند که هر کدام باعث شده در توانمندسازی کارکنان اثر گذار است.
کلید واژگان: آموزش سازمانی, آسیب شناسی آموزشی, توانمندسازی منابع انسانیBackground and purposeThe quality of education and educational planning, during the past years, has attracted the attention of policymakers as a challenge and concern, on this basis, the present research aims to find out the complications of organizational education with the approach of empowering resources. It has been carried out in Qom municipality complex.
MethodIt is a qualitative research method that was identified through Delphi, the dimensions, components and indicators based on the Fpss model. In this section, experts who are proficient in the subject with a doctorate degree were selected through targeted sampling based on theoretical saturation of 12 people. The method of collecting information is library and field. The tool of data collection was a questionnaire, the validity and reliability of which was confirmed. SPSS software was used in this research.
FindingsAccording to the Delphi technique, four structural, functional, process and system areas with ten injuries in each area were among the injuries of the education of government employees, which from the point of view of the statistical community has led to the emergence of challenges in the field of empowering the employees of the collection. That is, with the problems of organizational training, the level of employee empowerment has also been affected. Also, the weak realization of goals and the weak application of employee training in the field of training employees, along with little attention to the evaluation of training courses and the minimal use of the results of evaluations in the improvement of training processes. In the training of employees, it was placed at the top of the damage of functional requirements.
ResultsIn four structural, functional, process and system areas in the field of education of government employees, there were educational injuries, each of which has an effect on the empowerment of employees.
Keywords: Organizational Training, Educational Pathology, Human Resource -
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد بانک گردشگری با نقش میانجی قابلیت های هوش مصنوعی انجام شد. این تحقیق از نظر هدف کاربرد، از نوع کمی و به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه ی مورد مطالعه در این تحقیق کارکنان ستادی بانک گردشگری تهران به تعداد 150 نفر بود که تعداد 108 نفر از آنها بر اساس فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار اصلی جمع اوری اطلاعات پرسشنامه 19 سوالی شیوه های مدیریت منابع انسانی ساکس و همکاران (2006)، پرسشنامه 17 سوالی عملکرد سازمانی چانگ و همکاران 2015) و پرسشنامه 16 سوالی قابلیت های هوش مصنوعی مایکالیف و همکاران (2022) بود که روایی تمامی پرسشنامه ها به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن با روش الفای کرونباخ به نحوی که برای شیوه های مدیریت منابع انسانی (854/0)، عملکرد سازمانی (717/0) و قابلیت های هوش مصنوعی (732/0) محاسبه و تایید گردید. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS نشان داد شیوه های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد بانک گردشگری با نقش میانجی قابلیت های هوش مصنوعی تاثیری مثبت و معناداری دارند. ضمن این که، شیوه های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد بانک گردشگری و قابلیت های هوش مصنوعی تاثیری مثبت و معناداری دارند. از طرفی دیگر، قابلیت های هوش مصنوعی بر عملکرد بانک گردشگری تاثیری مثبت و معناداری دارند. بر این اساس، به منظور افزایش عملکرد بانک گردشگری، می توان نسبت به بکارگیری شیوه های مدیریت منابع انسانی در کنار قابلیت های هوش مصنوعی اقدام نمود.
کلید واژگان: شیوه های مدیریت منابع انسانی, عملکرد بانک گردشگری, قابلیتهای هوش مصنوعیThe present study was aimed st determining the impact of human resource management practices on the performance of the tourism bank with the mediating role of artificial intelligence capabilities. This research was carried out in a quantitative and descriptive-survey method in terms of the purpose of application. The population studied in this research was 150 employees of Tehran Tourism Bank, 108 of whom were selected based on Cochran's formula and by simple random method. The main tool for data collection was the 19-item questionnaire on human resource management practices by Saks et al. (2006), the 17-item questionnaire on organizational performance by Chang et al. And its content and reliability were calculated and confirmed by Cronbach's alpha method in a way that it was calculated and confirmed for human resource management practices (0.854), organizational performance (0.717) and artificial intelligence capabilities (0.732). The results of the structural equation model using Smart PLS software showed that human resource management practices have a positive and significant effect on the performance of the tourism bank with the mediating role of artificial intelligence capabilities. In addition, human resource management methods have a positive and significant effect on the performance of tourism bank and artificial intelligence capabilities. On the other hand, artificial intelligence capabilities have a positive and significant effect on the performance of the tourism bank. Hence, in order to increase the performance of the tourism bank, it is possible to apply human resource management methods along with artificial intelligence capabilities.
Keywords: Human Resource Management Practices, Tourism Bank Performance, Artificial Intelligence Capabilities -
زمینه و هدف
در دنیای امروز، فساد و ریسک های مرتبط با آن به چالش های جدی در نظام های اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده اند. با افزایش پیچیدگی و حجم داده ها، روش های سنتی بازرسی و کشف فساد به تنهایی نمی توانند پاسخگوی نیازهای موجود باشند. هدف این پژوهش، توسعه و ارزیابی یک مدل هوش مصنوعی پیشگوی بازرسی است که قادر به کشف فساد و ارزیابی ریسک های مرتبط با دقت و کارایی بالاست.
روش شناسی:
این پژوهش از یک روش ترکیبی بهره می برد که شامل تحلیل داده های بزرگ، یادگیری ماشین و مدل سازی پیش بینی است. ابتدا داده های مربوط به فعالیت های اقتصادی و گزارش های مالی از مجموعه دادگان علمی مختلف جمع آوری شده و پس از پیش پردازش، از الگوریتم های مختلف یادگیری ماشین برای شناسایی الگوهای فساد و پیش بینی ریسک استفاده شده است. به منظور افزایش دقت و کاهش خطا، مدل های مختلف با یکدیگر مقایسه و بهینه سازی شده اند.
یافته هانتایج اولیه نشان می دهند که مدل پیشنهادی یادگیری عمیق و شبکه عصبی مصنوعی با دقت بالایی قادر به شناسایی موارد فساد و پیش بینی ریسک های مرتبط است. مدل های بهینه سازی شده توانستند با استفاده از داده های تاریخی، نشانه های اولیه فساد را با دقت بیش از 93 درصد شناسایی کنند. علاوه بر این، مدل ها توانستند نواحی با ریسک بالا را شناسایی و اولویت بندی کنند، که این امر به طور قابل توجهی بهره وری و اثربخشی فرآیندهای بازرسی را افزایش داد.
نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان می دهد که استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در فرآیندهای بازرسی و کشف فساد، می تواند انقلابی در این حوزه ایجاد کند. مدل پیشنهادی نه تنها دقت بالایی در شناسایی فساد دارد، بلکه می تواند به عنوان یک ابزار پیشگوی ریسک، سازمان ها را در مدیریت بهتر منابع و کاهش ریسک ها یاری دهد. این پژوهش می تواند پایه گذار تحقیقات کاربردی بیشتر در زمینه های مختلف بازرسی و مدیریت ریسک باشد.
کلید واژگان: هوش مصنوعی, کشف فساد, بازرسی, کشف ریسکBackground and purposeIn today's world, corruption and its associated risks have become serious challenges in economic and social systems. With the increasing complexity and volume of data, traditional methods of inspection and corruption detection alone cannot meet the existing needs. The objective of this research is to develop and evaluate a predictive inspection artificial intelligence model that is capable of detecting corruption and assessing associated risks with high accuracy and efficiency.
MethodologyThis research employs a mixed method approach that includes big data analysis, machine learning, and predictive modeling. Data on economic activities and financial reports were first collected from various scientific datasets and preprocessed. Then, different machine learning algorithms were used to identify corruption patterns and predict risk. To improve accuracy and reduce errors, different models were compared and optimized.
FindingsPreliminary results show that the proposed deep learning and artificial neural network model is capable of identifying corruption cases and predicting associated risks with high accuracy. Optimized models were able to identify early signs of corruption with an accuracy of over 93% using historical data. In addition, the models were able to identify and prioritize high-risk areas, which significantly improved the efficiency and effectiveness of inspection processes.
ConclusionThis research demonstrates that the use of artificial intelligence and machine learning in inspection and corruption detection processes can revolutionize this field. The proposed model not only has high accuracy in detecting corruption but can also serve as a risk prediction tool to help organizations better manage resources and reduce risks. This research can lay the foundation for further research and applications in various fields of inspection and risk management.
Keywords: Artificial Intelligence, Corruption Detection, Inspection, Risk Detection -
پژوهش حاضر، با هدف تحلیل رابطه هوش فرهنگی با کارآفرینی کارکنان وظیفه همدان با نقش میانجی گری محیط سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان وظیفه مشغول به خدمت در فرماندهی انتظامی همدان به تعداد 460 نفر بود که براساس فرمول کوکران تعداد 210 نفر انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. ابزار اصلی جمع آوری داده ها سه پرسشنامه بود. در بخش آمار استنباطی، از آزمون مدل معادلات ساختاری و از نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Smart PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که هوش فرهنگی با کارآفرینی کارکنان وظیفه همدان و محیط سازمانی با کارآفرینی کارکنان وظیفه همدان رابطه مثبت و معنادار دارد.کلید واژگان: هوش فرهنگی, کارآفرینی, محیط سازمانی, کارکنان وظیفه همدانThe present study was conducted with the aim of analyzing the relationship between cultural intelligence and entrepreneurship of Hamadan's soldiers with the mediating role of the organizational environment. This research is applied in terms of purpose and descriptive in nature and method. The statistical population of the present study included all the soldiers working in Hamedan Police Command, numbering 460 people, of which 210 people were selected based on Cochran's formula. The sampling method in this research was stratified random. The main tools for data collection were three questionnaires. In the inferential statistics section, structural equation model test and SPSS version 23 and Smart PLS software were used. The results illustrated that cultural intelligence has a positive and significant relationship with the entrepreneurship of Hamedan's soldiers and the organizational environment has a positive and meaningful relationship with the entrepreneurship of Hamedan's soldiers.Keywords: Cultural Intelligence, Entrepreneurship, Organizational Environment, Soldiers
-
زمینه وهدف
دخالت شهروندان در اداره امور عمومی پاسخگوئی کارگزاران دولتی را افزایش می دهد و آنها را نسبت به انتظارات مردم پاسخگوتر و حساس تر می سازد. از سوی دیگر مشروعیت و پذیرش دولت نیز با مشارکت مردم تحکیم و تثبیت می شود. در نظریه های مدیریت دولتی نوین نقش دولت هدایت کردن به جای کنترل اقتدارگرایانه، مشارکت موثر مردم در اداره همه امور در جامعه است. هدف از این مقاله بررسی وضعیت موجود و مطلوب مشارکت شهروندان از دیدگاه مدیریت دولتی نوین بوده است.
روش پژوهش:
روش این تحقیق توصیفی- پیماشی بوده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای که از خبرگان پرسیده شده است میباشد. جامعه آماری نمایندگان مجلس بوده اند که 30 نفر از نمایندگان مجلس به روش گلوله برفی انتخاب شده اند که طی سه مرحله از آن ها نظر سنجی شده است.
یافته هاجهت تحلیل وضع موجود و وضع مطلوب شاخص از آزمون علامت یا نشانه استفاده شده است.
نتیجه گیریپژوهش نشان می دهد که بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب مشارکت شهروندان از دیدگاه مدیریت دولتی نوین تفاوت معنی داری وجود دارد و وجود شکاف تائید می شود.
کلید واژگان: مشارکت سیاسی- اجتماعی, مدیریت دولتی نوین, عوامل محیطی ویژگی ساختاری, جمعیت شناختی, ویژگی اجتماعی.Background and AimCitizens' involvement in the management of public affairs increases the accountability of government agents and makes them more responsive and sensitive to the expectations of the people. On the other hand, the legitimacy and acceptance of the government is strengthened and consolidated with the participation of the people. In modern government management theories, the role of government is to lead rather than authoritarian control, the effective participation of the people in the management of all affairs in society. The purpose of this article is to examine the current and favorable situation of citizen participation from the perspective of modern government management.
Research methodThe method of this research was descriptive-survey. Data collection tool is a questionnaire that was asked of experts. The statistical population was members of parliament, and 30 members of parliament were selected by the method of snowball, which was polled in three stages.
ResultsTo analyze the current situation and the optimal situation of the index, the sign test was used.
Conclusionthat there is a significant difference between the current situation and the desired situation of citizen participation from the perspective of modern government management and the existence of a gap is confirmed
Keywords: Sociology-Political Participation, Modern Government Management, Environmental Factors, Structural Characteristics, Demographics, Social Characteristics -
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی سرمایه های سازمانی در اداره کل ثبت اسناد و املاک استان خوزستان و ارزیابی آن در دوران کرونایی بوده است. رویکرد این پژوهش کیفی- کمی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان اداره کل ثبت اسناد و املاک استان خوزستان به روش غیرتصادفی هدفمند انتخاب شد. جامعه آماری تحقیق کارکنان در بخش کمی، 153 نفر ازکارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک استان خوزستان که براساس فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای نسبی طبق جدول انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه ودر بخش کمی، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن بررسی و تایید گردید. اطلاعات بدست آمده در بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون (تم) و در بخش کمی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با بکارگیری نرم افزارهای مکس کیودا و اسمارت. پی. ال. اس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، سیستم ها و فرایندهای مدیریت، ساختار سازمانی، مدیریت مالی، تحقیق و توسعه، تعاملات درون سازمانی، امنیت شغلی ادراک شده و سرمایه فیزیکی به عنوان سرمایه های سازمانی استخراج گردیدند. از سوی دیگر، نتایج آزمون تی نشان داد مقوله های امنیت شغلی، سرمایه فیزیکی، تعاملات درونی و فرایندهای مدیریت به شکل مناسبی مورد توجه قرار نگرفته است. هر چند میانگین سایر مولفه ها تا حدودی از وضعیت مناسب تری برخوردار هستند. لیکن وضعیتی در خور شایسته این اداره کل ثبت اسناد و املاک استان خوزستان نمی باشد.
کلید واژگان: سرمایه های سازمانی, امنیت شغلی, سرمایه فیزیکی, تعاملات درونی, فرایندهای مدیریت.The aim of the study was to identify organizational capital in the General Department of Documents and Property Registration in Khuzestan province and to evaluate it during the COVID-19 pandemic. The approach of this research is mixed (qualitative-quantitative) and applied. The statistical universe of the research in the qualitative part included 15 experts from the General Department of Documents and Property Registration in Khuzestan province, who were selected in a non-random and purposeful way. The statistical universe in the quantitative section consisted of 153 employees of this department, who were selected based on the Cochran formula and a relative stratified random method according to the table. The instrument for data collection in the qualitative part was interviews, and in the quantitative part, a questionnaire, whose validity and reliability were checked and confirmed. The information obtained in the qualitative section was analyzed using thematic analysis, and in the quantitative section using structural equation modeling with Max Kuda and Smart PLS software. The results showed that organizational culture, knowledge management, systems and processes of management, organizational structure, financial management, research and development, intra-organizational interactions, perceived job security, and physical capital were identified as organizational capitals. On the other hand, the results of the T-test showed that the categories of job security, physical capital, internal interactions, and management processes have not been properly considered. Although the averages of other components were somewhat better, the overall situation is not suitable for the General Department of Documents and Property Registration in Khuzestan province.
Keywords: Organizational Capital, Job Security, Physical Capital, Internal Interactions, Management Processes -
نشریه اندیشه آماد، پیاپی 88 (بهار 1403)، صص 23 -40زمینه و هدف
پژوهش حاضر باهدف شناسایی الزامات نهادینه سازی فرهنگ نگهداری و تعمیرات در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
روشپژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خبرگان نگهداری و تعمیرات فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) است. برای حفظ اعتبار پژوهش و با در نظر گرفتن ریزش پاسخ دهندگان در طول مطالعه و پس از پالایش و اعمال شاخص های موردنظر، فهرستی از 21 نفر اعلام شد. با توجه به داده های حاصل از انجام دورهای دلفی و بخش های مختلف پرسشنامه در هر دور، شاخص های آماری، کمینه بیشینه، میانگین، نما و انحراف معیار محاسبه شد. توزیع پرسشنامه بر طبق روش دلفی در سه مرحله انجام شده و در هر مرحله گویه هایی که شرط میانگین بالای چهار را داشتند، در دور بعدی آورده شده و نیز مولفه هایی با میانگین کمتر از چهار، حذف شده و در دورهای بعدی پرسشنامه لحاظ نشده اند. برای اجماع خبرگان از روش رسیدن به سطح معینی از توافق و نیز از معیار ضریب همبستگی کندال [1] جهت تصمیم گیری در خصوص متوقف نمودن مراحل دلفی استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد هفت مولفه ی فرهنگ ایمنی، ساختار سازمانی، کارکنان، ارزش ها، عوامل رفتاری، عوامل سازمانی، بهبود مستمر، همت و پشتکار و تعهد کاری بر مبنای نظرات خبرگان به عنوان الزامات نهادینه سازی فرهنگ نگهداری و تعمیرات در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران هستند.
نتیجه گیریمسئولان ذیربط در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به منظور نهادینه سازی فرهنگ نگهداری و تعمیرات، باید مولفه های احصاء شده را مدنظر قرار دهند تا فرهنگ نگهداری و تعمیرات را در مجموعه های تحت امر خود ارتقاء دهند. [1] Kendall
کلید واژگان: نگهداری و تعمیرات, نهادینه سازی فرهنگ, فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایرانBackground and purposeThe present research was conducted with the aim of identifying the requirements of institutionalizing the culture of maintenance and repair in the armed forces of the Islamic Republic of Iran.
MethodThe current research is applicable in terms of purpose and is descriptive in terms of method. This research includes two research methods, the first part is the review of research literature and the second part is Delphi. The statistical population of the research includes all maintenance and repair experts of the Police of the Islamic Republic of Iran (Faraja). To maintain the credibility of the research and considering the drop of respondents during the study and after refining and applying the desired indicators, a list of 21 people was announced. According to the data obtained from Delphi rounds and different sections of the questionnaire in each round, statistical indices, minimum and maximum, average, mean and standard deviation were calculated. The distribution of the questionnaire was done in three stages according to the Delphi method, and in each stage, the items that had an average of more than four were included in the next round, and components with an average of less than four were removed and not included in the next rounds of the questionnaire. For the consensus of the experts, it uses the method of reaching a certain level of agreement and also the Kendall correlation coefficient criterion to make a decision about stopping the Delphi steps.
FindingsThe results showed seven components of safety culture, organizational structure, employees, values, behavioral factors, organizational factors, continuous improvement, diligence, and work commitment based on experts' opinions as requirements for institutionalizing maintenance culture in the armed forces of the Islamic Republic of Iran.
ConclusionIn order to institutionalize the maintenance culture, the commanders of the police Forces should consider the listed components.
Keywords: Maintenance, Repair, Institutionalization Of Culture, Armed Forces Of The Islamic Republic Of Iran -
این پژوهش با شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر سرزندگی سازمان شرکت آب و فاضلاب ایران مرکز اهواز انجام شد. تحقیق حاضر از بعد هدف اکتشافی، از بعد مخاطب بنیادی وازبعد زمان مقطعی است .رویکرد پژوهش، آمیخته (کمی و کیفی از نوع تحلیل مضمون) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، شامل 15 نفرازکارکنان خبره در شرکت آبفای اهواز که بر اساس روش اشباع نظری با 12 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. در بخش کمی، کلیه کارکنان دارای مدرک کارشناسی به بالا و شاغل در شرکت آب و فاضلاب اهواز بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 187 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش برای اعتباربخشی، از ضریب پایایی کاپای کوهن استفاده شد. در بخش کمی برای بررسی روایی پرسشنامه، از روایی صوری و سازه ای استفاده گردید. داده های جمع اوری شده از طریق پرسشنامه، در دو بخش توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. در بخش استنباطی، پس از تحلیل مضمون، از تحلیل سلسله مراتبی برای اولویت بندی استفاده ‘vndn با توجه به اوزان مقادیر عوامل اصلی، عوامل درون سازمانی، ‘vndnبرون سازمانی و اجتماعی به ترتیب اولویت اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. به علاوه، با توجه به اوزان مقادیر عوامل روانشناختی، عوامل جمعیت شناختی، رفتاری و رشد حرفه ای کارکنان به ترتیب اولویت اول تا سوم را به خود اختصاص دادند.
کلید واژگان: سرزندگی سازمانی, عوامل درون سازمانی, عوامل برون سازمانی, عوامل اجتماعیThis study was conducted to identify and prioritize the factors affecting the vitality of Water and Sewerage Organization at the Ahvaz Province of Iran. The research approach was mixed (quantitative and qualitative). In the qualitative part, we selected 15 experts from the Ahwas Water Company employees and interviewed with 12 of them based on the theoretical saturation. In the quantitative part, we selected 187 Company’s employees by simple random method based on the Cochran’s formula who had a bachelor’s degree or higher. Through interviewing, the dimensions, components and indicators were identified. For validity of the study, Cohen's kappa coefficient was used. In the quantitative part, the face and construct validity were used to check the validity of the questionnaire. The analysis of collected data of questionnaire was done in two parts: descriptive and inferential. In the inferential part, after analyzing the theme, hierarchical analysis was used for prioritization. According to the weights of the main factors, intra-organizational, extra-organizational and social factors were assigned the first to third priority respectively. Also, according to the weights of psychological factors, demographic, behavioral and professional factors `s growth of employees were assigned the first to third priority respectively.
Keywords: Organizational Vitality, Intra-Organizational Factors, Extra-Organizational Factors, Social Factors -
مقدمه
بهزیستی به مفهوم کلان آن می تواند نتیجه تلاشهای ملی یک جامعه باشد که با سیاست گذاری و اجرای برنامه های اجتماعی و اقتصادی حاصل می شود. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل حکمرانی بهزیستی انجام شد.
روشپژوهش حاضر به صورت آمیخته (کیفی-کمی) و از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی، خبرگان وزارت رفاه و تامین اجتماعی و سازمان بهزیستی کشور بود. در بخش کمی، بر اساس فرمول کوکران از بین 600 نفر، تعداد 386 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه در بخش کیفی از تکنیک درگیری طولانی مدت استفاده شد. در بخش کمی پژوهش، روایی پرسشنامه به صورت صوری و سازه ای و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. اطلاعات به دست آمده در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد مدل حکمرانی از 109 کد باز، 20 کد محوری و 5 کد گزینشی تحت عنوان عوامل فرهنگی/ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی/ امنیتی، سلامت عمومی و عوامل حاکمیتی تشکیل شده است.
بحث:
اعمال حکمرانی بهزیستی در کشور تحت تاثیر عوامل فرهنگی/ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی/ امنیتی، سلامت عمومی و عوامل حاکمیتی هستند؛ بنابراین، به منظور ارائه حکمرانی بهزیستی کشور، متولیان رفاه عمومی کشور عوامل احصاشده را مدنظر قرار دهند.
کلید واژگان: حکمرانی بهزیستی, عوامل فرهنگی, اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, امنیتی, سلامت عمومی و عوامل حاکمیتیIntroductionWell-being in its macro sense can be the result of national efforts of a society, which is achieved by policy making and implementation of social and economic programs. The current research study was conducted with the aim of designing a welfare governance model.
MethodThe present research is a mixed method (qualitative-quantitative) study and exploratory type was employed. The statistical population of the research in the qualitative part was the experts of the Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare and the Social Security Organization of the country. In the quantitative part, based on Cochran’s formula, among 600 people, 386 people were selected by stratified random method. A semi-structured interview was used in the qualitative part, and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative part. Long-term engagement technique was also used to check the validity of the questionnaire in the qualitative part. In the quantitative part of the research, the face and construct validity of the questionnaire and its reliability were checked using Cronbach’s alpha coefficient. The obtained information was used in the qualitative part of the theme analysis method and MAXQDA software, and in the quantitative part, the structural equation model and Smart PLS 2 software were used.
FindingsThe results showed that the governance model consists of 109 open codes, 20 central codes and five selective codes under the headings of cultural/social, economic, political/security, public health, and governance factors.
DiscussionIt seems that by recognizing the effective factors on welfare governance and providing the necessary conditions for welfare governance, the level of well-being of citizens can be improved.
Keywords: Welfare Governance, Cultural, Social Factors, Economic, Political, Security, Public Health, Governance Factors -
هدف
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر خط مشی سازمانی و فرهنگ سازمانی بر دلبستگی سازمانی با نقش میانجی شادی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی امین انجام شد.
روشاین تحقیق از نظر روش، توصیفی- همبستگی با روش گردآوری پیمایشی و از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق، کلیه کارکنان دانشگاه علوم انتظامی امین بوده است که بر اساس فرمول کوکران، 248 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات در بخش مبانی نظری، از مطالعات کتابخانه و برای جمع آوری داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیه های تحقیق، از روش میدانی استفاده شده است. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه 11 سوالی خط مشی سازمانی لائو و همکاران(2018)، 38 سوالی فرهنگ سازمانی دنیسون(2001)، 9 سوالی شادی سازمانی زارعی متین و همکاران(1389) و 10 سوالی دلبستگی سازمانی کانگو(1982) بود که پایایی و روایی آن به صورت صوری، محتوایی و سازه ای تایید شد.
یافته هاداده های حاصل با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس نسخه 3 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد خط مشی سازمانی و فرهنگ سازمانی بر دلبستگی سازمانی با نقش میانجی شادی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی امین تاثیر داشته اند.
نتیجه گیرینتایج تحقیق نشان داد که خط مشی سازمانی بر شادی سازمانی، فرهنگ سازمانی و بر دلبستگی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی امین تاثیر داشته است. همچنین، شادی سازمانی بر دلبستگی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی امین تاثیر دارد. در نهایت، نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی بر شادی سازمانی و دلبستگی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی امین تاثیر دارد. بر این اساس، به منظور بهبود فرهنگ سازمانی، توجه به خط مشی های سازمانی در کنار ایجاد دلبستگی در کارکنان و فراهم کردن بسترهای لازم برای شادی کارکنان، امری ضروری است.
کلید واژگان: خط مشی سازمانی, فرهنگ سازمانی, دلبستگی سازمانی, شادی سازمانی, دانشگاه علوم انتظامی امینAimThe present research is conducted with the aim of determining the impact of organizational policy and organizational culture on organizational attachment with the mediating role of organizational happiness of employees of Amin University of Police Sciences.
MethodIn terms of method, this research is descriptive-correlational with survey collection method and in terms of purpose, it is an applied research. The statistical population of the research is all the employees of Amin University of Police Sciences, based on the Cochran formula, 248 people were selected by simple random sampling. The field method has been used to collect information in the theoretical foundations of library studies and to collect the data needed to test the research hypotheses. The main tool for data collection was the 11-question organizational policy questionnaire by Lao et al. (2018), 38 organizational culture questions by Denison (2001), 9 organizational happiness questions by Zarei Metin et al. (2019), and 10 organizational attachment questions by Kongo (1982), which are reliable and valid. It has been approved in form, content and structure.
ResultsThe resulting data is analyzed using the structural equation model and Smart PLS version 3 software. The findings showed that the organizational policy and organizational culture had an impact on organizational attachment with the mediating role of organizational happiness of the employees of Amin University of Police Sciences.
ConclusionThe results of the research showed that the organizational policy had an impact on organizational happiness, organizational culture and organizational attachment of the employees of Amin University of Police Sciences. Also, organizational happiness has an effect on the organizational commitment of the employees of Amin University of Police Sciences. Finally, the authors of the survey concluded that the organizational culture has an effect on the organizational happiness and attachment of the employees of Amin University of Police Sciences. Based on this, in order to improve organizational culture, it is necessary to pay attention to organizational policies along with creating attachment among employees and providing the necessary platforms for employee happiness.
Keywords: Organizational Policy, Organizational Culture, Organizational Attachment, Organizational Happiness, Amin University Of Police Sciences -
زمینه و هدف
با توجه به اهمیت نقش آفرینی دانشگاه در رشد اقتصادی کشور پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع و محدودیت های نقش آفرینی دانشگاه در رشد اقتصادی کشور انجام شده است.
روشاین پژوهش از نوع کیفی بوده که از تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان علمی حوزه کارآفرینی و مدیران دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه پانزدهم اشباع نظری حاصل شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون تایید شد. روش تحلیل داده ها شامل تحلیل مضمون (تم) بود. جهت تجزیه و تحلیل از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.
یافته هابراساس یافته های تحقیق موانع و محدودیت های نقش آفرینی دانشگاه در رشد اقتصادی کشور شناسایی شد، که 4 مولفه و 24 شاخص را شامل می شود.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش در راستای شناسایی موانع و محدودیت های نقش آفرینی دانشگاه آزاد اسلامی در رشد اقتصادی کشور مفید بوده و می تواند زمینه مناسبی برای مانع زدایی فراهم نماید.
کلید واژگان: رشد اقتصادی کشور, نقش آفرینی دانشگاه در رشد اقتصادی کشور, دانشگاه آزاد اسلامیBackground and purposeConsidering the importance of the university's role in the country's economic growth, the present study was conducted with the aim of investigating the obstacles and limitations of the university's role in the country's economic growth.
MethodThis research is of a qualitative type that used content analysis. The statistical population of the research included scientific experts in the field of entrepreneurship and administrators of Islamic Azad University, who were selected by a non-probability judgmental and purposeful sampling method, and theoretical saturation was achieved in the fifteenth interview. Data collection tools included semi-structured interviews. The validity of the interviews was confirmed through retesting. The method of data analysis included theme analysis. Maxqda software was used for analysis.
FindingsBased on the findings of the research, the obstacles and limitations of the university's role in the country's economic growth were identified, which includes 4 components and 24 indicators.
ConclusionThe results of this research are useful in identifying the obstacles and limitations of Islamic Azad University's role in the country's economic growth and can provide a suitable basis for removing obstacles.
Keywords: The Economic Growth Of The Country, The Role Of The University In The Economic Growth Of The Country, Islamic Azad University -
در این مطالعه تحقیقاتی که در سال 1402 در معاونت فناوری اطلاعات بانک ملی تهران انجام گرفته است، تلاش بر آن بوده تا با استناد به نقش قاطع تعهد سازمانی، پدیده ای نوین در قالب مدل علی مسئولیت اجتماعی سازمانی را تبیین و تدوین نمود. محقق با بهره برداری از رویکرد حاضر، به جستجوی درک درست و عمیقی از مفاهیم مرتبط پرداخته است، در حالی که مطالعه موردی شامل تامین نمونه ای از 200 شاغل در واحد مربوطه می شود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده اند.طراحی دقیق ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های تخصصی، از جمله پرسشنامه اخلاق حرفه ای مدیریت ابداعی کرم دخت (1390)، شاخص های عملکرد سازمانی مستخرج از مدل اچیو، توسط رحمانی و رجب دری (1395)، مقیاس مسئولیت اجتماعی توسط گیو هیومین و کریس ریان (2011)، ابزار فرهنگ سازمانی از دنیسون (2000) و ساختار تعهد سازمانی، به تدوین میر و آلن (1997) بود.استفاده ماهرانه از نسخه 24 نرم افزار IBM AMOS در تحلیل داده ها می تواند نشان گر دقت عمل و پیچیدگی تحلیل های آماری این تحقیق باشد. یافته های حاصل از برازش مدل، این فرضیه را که تعهد سازمانی بر مسئولیت اجتماعی تاثیرگذار است تایید کرده و با ارزش P برابر با 0.003، این ارتباط را در سطح معناداری قرار داده است. علاوه بر این، مشخص گردید که متغیرهای فرهنگ سازمانی، عملکرد سازمانی و اخلاق مدیریت نیز دارای تاثیرات معتنابهی بر مسئولیت اجتماعی هستند که این نیز با مقدار P ارزشمند 0.001 مورد تایید قرار گرفته است. این داده ها، به صورت قاطع اهمیت تعهد سازمانی را در تقویت اصول و ارزش های مرتبط با مسئولیت اجتماعی در میان کارکنان بیان می کنند. افزون بر این، نتایج به دست آمده بیانگر آن هستند که فرهنگ موثر سازمانی به عنوان بستری حمایت کننده برای افزایش عملکرد سازمانی و زمینه سازی برای رفتار اخلاقی در میان مدیران عمل می نماید.فرضیه ها و مدل های تحقیق با استفاده از روش های پیشرفته ساختاری معادلات مدل سازی تهیه شدند، جایی که تحلیل مسیر و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها مورد اکتشاف قرار گرفت. این رویکرد، دیالکتیک بین تعهد سازمانی و مولفه های تاثیرگذار بر مسئولیت اجتماعی سازمانی را به صورت علمی و کاربردی شرح داده و پیوندهای معناداری میان آن ها آشکار ساخته است
کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی سازمان, تعهد سازمانی, شرکت های تولیدیIn this research study, which was conducted in 1402 in the information technology department of the National Bank of Tehran, an attempt was made to explain and formulate a new phenomenon in the form of a causal model of organizational social responsibility, based on the decisive role of organizational commitment. Using the present approach, the researcher has searched for a correct and deep understanding of the related concepts, while the case study includes providing a sample of 200 employees in the relevant unit, who were selected through available sampling method. The precise design of measurement tools includes questionnaires specialized, including the questionnaire of professional ethics of innovative management by Karam Dokht (2010), organizational performance indicators extracted from the Achio model, by Rahmani and Rajab Dari (2015), the social responsibility scale by Gio Hyomin and Chris Ryan (2011), the organizational culture tool from Denison (2000) and the structure of organizational commitment was compiled by Mir and Allen (1997). The skillful use of IBM AMOS software version 24 in data analysis can indicate the accuracy and complexity of the statistical analysis of this research. The findings of the model fit confirmed the hypothesis that organizational commitment affects social responsibility and placed this relationship at a significant level with a P value of 0.003. In addition, it was found that the variables of organizational culture, organizational performance and management ethics also have significant effects on social responsibility, which is also confirmed with a valuable P value of 0.001. These data decisively express the importance of organizational commitment in strengthening the principles and values related to social responsibility among employees. In addition, the obtained results indicate that an effective organizational culture acts as a supportive platform for increasing organizational performance and creating a context for ethical behavior among managers. Research hypotheses and models were prepared using advanced structural equation modeling methods, where Path analysis and direct and indirect effects between variables were explored. This approach has described the dialectic between organizational commitment and the components affecting organizational social responsibility in a scientific and practical way and revealed meaningful links between them.
Keywords: Organizational social responsibility, Organizational Commitment, manufacturing companies -
مقدمه و هدف
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تعدیلگر سیاستهای سازمانی ادارک شده در ارتباط بین رهبری زهرآگین و ایمنی رواشناختی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور انجام شد.
روش شناسی پژوهش:
این تحقیق از نظر نوع، به صورت کمی بوده و از نظر روش تحقیق نیز یک تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان و مدیران سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 460 نفر است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 210 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار اصلی جمع اوری اطلاعات پرسشنامه 28 سوالی رهبری زهراگین متائوس (2018)، پرسشنامه 15 سوالی شرایط سازمانی ادراک شده کاکمر و کاسون (2009) و پرسشنامه 9 سوالی ایمنی روانشناختی کورکوراتون و گیفیین (2018) بود که روایی آن به صورت صوری و محتوایی (CVR-CVI) و پایایی آن با روش الفای کرونباخ محاسبه و تایید شد.
یافته هااطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار آزمون مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Smart PLS نسخه 2 تجزیه و تحلیل شد.
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد رهبری زهرآگین و ابعاد مختلف آن (سرپرستی توهین آمیز، رهبری خودکامه، خودشیفته، جاه طلبی و غیرقابل پیش بینی بودن) بر ایمنی رواشناختی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور تاثیر منفی دارد.
کلید واژگان: سیاستهای سازمانی ادارک شده, رهبری زهرآگین, ایمنی رواشناختی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشورIntroductionThe aim of this study was to determine the moderating effect of perceived organizational policies on the Background and Objective The aim of this study was to determine the moderating effect of perceived organizational policies on the relationship between toxic leadership and psychological safety of employees of the Education Evaluation Organization. This research is quantitative in terms of type and in terms of research method is a descriptive-survey research.
research methodologyThe statistical population of the study is 460 employees and managers of the country's education evaluation organization, which according to Cochran's formula, 210 people were selected by stratified random sampling method.
FindingsThe main data collection tools were Zahragin Mathaos (2018) 28-Question Leadership Questionnaire, Kakmer and Cason (2009) 15-Question Perceived Organizational Conditions Questionnaire, and Corkuraton and Giffin (2018) 9-Question Psychological Safety Questionnaire, which were formally and substantively valid (CVR-CVI) and its reliability was calculated and confirmed by Cronbach's alpha method.
ConclusionThe obtained data were analyzed using structural equation model test software and SPSS software version 23 and Smart PLS version 2. The results showed that poisonous leadership and its various dimensions (offensive leadership, authoritarian leadership, narcissism, ambition and unpredictability) have a negative impact on the psychological safety of the staff of the National Education Evaluation Organization.
Keywords: Perceived Organizational Policies, Toxic Leadership, And Psychological Safety Of The Staff Of The Country's Education Evaluation Organization -
زمینه و هدفبا توجه به روند کاهش بهزیستی عمومی در کشور، ضرورت دارد دولت نسبت به اتخاذ راهبردها و برنامه هایی مناسب اقدام کند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهبردهای حکمرانی بهزیستی در کشور انجام شد.روشپژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهبردهای حکمرانی بهزیستی در کشور انجام شد. ابتدا بر اساس مرور مطالعات پیشین، راهبردهای مختلفی شناسایی شد. در مرحله دوم بر اساس عوامل شناسایی شده اولیه، پرسش نامه ای تنظیم شده با توزیع پرسش نامه دلفی فازی بین 19 نفر از مدیران و کارشناسان وزارت رفاه و تامین اجتماعی کشور، راهبردها و راهکارها شناسایی شد. سپس برای اولویت بندی از روش ویکور استفاده شد.یافته هایافته های پژوهش نشان داد شش راهبرد تحت عناوینی هم چون سلامت اجتماعی، شفافیت، سلامت سازمانی، کار محوری در جامعه، امنیت اجتماعی و مشارکت به ترتیب حائز رتبه اول تا ششم شده اند. ضمن این که، تعداد راهکارهای شناسایی شده 26 شاخص بود.نتایجبه منظور توسعه حکمرانی بهزیستی در کشور، وزارت رفاه و تامین اجتماعی کشور بایستی نسبت به اتخاذ راهبردهایی احصاءشده و تصویبت قوانین و مقررات لازم در هیات دولت و مجلس شورای اسلامی گام بردارد.کلید واژگان: حکمرانی بهزیستی, سلامت اجتماعی, شفافیت, سلامت سازمانیJournal of Development of Logistics and Human Resoure Management, Volume:19 Issue: 71, 2024, PP 1 -32Background and objectivesConsidering the trend of decreasing public welfare in the country, it is necessary for the government to adopt appropriate strategies and programs. Based on this, the current research was conducted with the aim of identifying and prioritizing welfare governance strategies in the country.MethodThe current research was conducted with the aim of identifying and prioritizing welfare governance strategies in the country. First, based on the review of previous studies, different strategies were identified. In the second stage, based on the initially identified factors, a questionnaire was prepared by distributing the fuzzy Delphi questionnaire among 19 managers and experts of the Ministry of Welfare and Social Security of the country, strategies and solutions were identified. Then Vicor method was used for prioritization.FindingsThe findings of the research showed that six strategies under the headings of social health, transparency, organizational health, community-oriented work, social security, and participation were ranked first to sixth, respectively. In addition, the number of solutions identified was 26 indicators.ResultsIn order to develop welfare governance in the country, the Ministry of Welfare and Social Security of the country should take steps towards adopting strategies and approving the necessary laws and regulations in the government and the Islamic Council.Keywords: welfare governance, social health, Transparency, Organizational Health
-
مدیریت منابع انسانی پایدار استراتژی مناسبی را برای مدیریت منابع انسانی و شیوه های دستیابی به اهداف اجتماعی و زیست محیطی برای سازمان فراهم می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر عملکرد منابع انسانی پایدار در صنعت بیمه انجام شد. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و با ترکیبی از روش کیفی- کمی (آمیخته) انجام شده است. جامعه ی آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان و صاحبنظران کلیه شرکت بیمه ایران بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه در بخش کیفی 15 نفر در نظر گرفته شده است. جامعه آماریدر بخش کمی، شامل کلیه کارکنان بیمه ایران (460 نفر؛ 45 مدیر و 415 کارشناس) در نظر گرفته شده است. که بر اساس فرمول کوکران تعداد 210 نفر (21 مدیر و 189 کارشناس) بر اساس تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش ادبیات تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات برای پاسخ به سوالات تحقیق، از مرور ادبیات و مصاحبه با خیرگان و تنظیم پرسشنامه برای اعتبارسنجی مدل بدست آمده انجام شد. روایی آن به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از الفای کرونباخ انجام شد. نتایج نشان داد که پنج عامل جبران خدمات، رضایت شغلی، انگیزش شغلی، سبک رهبری، جو سازمانی و مدیریت منابع انسانی پایدار می توان در عملکرد منابع انسانی پایدار تاثیرگذار باشند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که به منظور ارزیابی عملکرد منابع انسانی پایدار در صنعت بیمه، توجه به پنج عامل جبران خدمات، رضایت شغلی، انگیزش شغلی، سبک رهبری، جو سازمانی و مدیریت منابع انسانی پایدار، عملکرد منابع انسانی پایدار از اهمین بالایی برخوردار می باشد.کلید واژگان: جبران خدمات, رضایت شغلی, انگیزش شغلی, سبک رهبری و جو سازمانی, عملکرد منابع انسانی پایدارSustainable human resource management provides a suitable strategy for human resource management and ways to achieve social and environmental goals for the organization. Based on this, the current research was carried out with the aim of identifying factors affecting the performance of sustainable human resources in the insurance industry. In terms of purpose, this study is applied and conducted with a combination of qualitative-quantitative (mixed) method. The statistical population of this research in the qualitative part included experts and experts of all insurance companies in Iran who were selected in a targeted way. The sample size in the qualitative section is 15 people. In the quantitative section, the statistical population includes all Iranian insurance employees (460 people; 45 managers and 415 experts). Based on Cochran's formula, 210 people (21 managers and 189 experts) were selected based on stratified randomness. The tools for collecting information in the research literature section were library studies and to collect information to answer the research questions, literature review and interviews with the experts and setting up a questionnaire to validate the obtained model were done. Its face and content validity and its reliability were done using Cronbach's alpha. The results showed that the five factors of service compensation, job satisfaction, job motivation, leadership style, organizational atmosphere and sustainable human resource management can be effective in sustainable human resource performance. According to the findings of the research, it can be concluded that in order to evaluate the performance of sustainable human resources in the insurance industry, paying attention to the five factors of service compensation, job satisfaction, job motivation, leadership style, organizational climate and sustainable human resources management, sustainable human resources performance is most important. It has a highKeywords: Service Compensation, Job Satisfaction, Job Motivation, Leadership Style, Organizational Climate, Sustainable Human Resource Performance
-
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی جامع برای لنگرهای شغلی کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک کشور انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و روش پژوهش، ترکیبی از نوع داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش کارکنان در بخش کمی، کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک کشور که تعداد آن ها 488 نفر است که براساس آن تعداد 153 نفر براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری و به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در روش کیفی نمونه گیری تا زمان رسیدن به نقطه اشباع در بخش خبرگان، به روش غیرتصادفی هدفمند بود. در بخش کیفی برای استخراج عوامل موثر بر لنگرهای شغلی کارکنان، از روش میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. در بخش کمی، پس از استخراج مولفه های لنگرهای شغلی کارکنان از طریق مصاحبه؛ پرسشنامه ای تنظیم و در بین کارکنان توزیع شد. داده های حاصل از در بخش کیفی از تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمی از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده گردید. نتایج نشان داد که عوامل علی موثر بر نوآوری کارکنان شامل عوامل سازمانی، فراسازمانی، فردی و ملی باید جستجو کرد. همچنین، از نظر خبرگان این تحقیق مقوله محوری را می توان معادل با نوآوری در ساختار سازمانی، آموزش، پژوهش، سرمایه انسانی، فناورانه و در تجهیزات دانست.کلید واژگان: لنگرهای شغلی, عوامل سازمانی, عوامل شغلی, توسعه فردیQuarterly Journal of Management of Governmental Organizations, Volume:11 Issue: 4, 2023, PP 121 -138The aim of this study was to develop a comprehensive model for job Anchorages of employees of the General Office of Deeds and Real Estate. This research is a combination of data-based type in terms of purpose, applied-development and research method. The statistical population of the research is the employees in the quantitative department, the employees of the General Office of Deeds and Real Estate of the country, whose number is 488 people. According to which, 153 people were selected based on Cochran's formula as a statistical sample and by relative stratified random sampling method. In the qualitative method, sampling was targeted non-randomly until it reached the saturation point in the experts section. In the qualitative section, field method and interview tools were used to extract the factors affecting the job anchors of employees. In the quantitative part, after extracting the components of the employees' job anchors through interviews; Questionnaires were prepared and distributed among employees. The obtained data were used in the qualitative part of content analysis using software MAXQDA and in the quantitative part of structural equation model and SmartPLS software. The results showed that the causal factors affecting employee innovation including organizational, extra-organizational, individual and national factors should be sought. Also, according to the experts of this research, the central category can be considered equivalent to innovation in organizational structure, education, research, human capital, technology and equipment.Keywords: job Anchorages, Organizational factors, job factors, personal development
-
زمینه و هدف
بی شک مرحله ی نوجوانی را می توان به عنوان آستانه ی شکل گیری شخصیت فردی، از مهمترین مراحل رشد شخصیت دانست. مرحله ای که چه در حیطه ی تجربی و چه در حیطه ی نظری نقطه ی اوجی اساسی، برای فرد به حساب می آید؛ زیرا در همین دوره است که مانند مرحله ی آیین هایی دوران نوجوانی، فرد به آگاهی ضروری می رسد که به شناخت وی نسبت به موقعیت اش در جهان اطراف منتج می گردد. با این رویکرد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارتقای معنویت در نوجوانان انجام شد.
روشاین پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد تحقیق، ترکیبی (کیفی-کمی) و از نظر روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و به لحاظ معیار زمان، مقطعی است. به منظور گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و ابزار مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شده است. روش نمونه گیری در مرحله کیفی و کمی به شکل قضاوتی و شامل تعداد 20 نفر از خبرگان و مسئولان فرهنگی آموزش و پرورش شهر تهران بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها و رتبه بندی از مدل ویکور استفاده شد.
یافته هابا مرور مطالعات گذشته تعداد 44 زیرمقیاس شناسایی و در سه مرحله نظرسنجی با روش دلفی، تعداد 26 زیرمقیاس مشخص و در چهار مقیاس دسته بندی گردید. نتیجه نهایی با استفاده از روش ویکور دسته بندی گردید.
نتیجه گیریمستند به دیدگاه خبرگان و داده های حاصل از بخش کیفی و نتایج به دست آمده از توزیع و تحلیل پرسشنامه ها در بخش کمی، عملیاتی نمودن پیشنهادهای این تحقیق می تواند موجب ارتقای سطح معنویت دانش آموزان شود.
کلید واژگان: معنویت, ارتباط با قدرت برتر, ارتباط با خود, ارتباط با دیگران, ارتباط با محیطThe positive effect of spirituality and religiosity on people's performance obliges the political and cultural managers of the society to try to create and increase them in the society. Therefore, ignoring spirituality and religiosity in teenagers and young people, in addition to having a negative effect on the development and moral growth of the society, will also have a negative effect on the creation of a prosperous, free and developed society and country. It should also be noted that the foundation of education is laid at a young age. This issue increases the necessity of researching and developing a method or methods in order to increase the quantity and quality of spirituality and religiosity in teenagers and young people. According to the calculated components of spirituality and religiosity in teenagers and determining the priority of each, it is necessary to plan for their creation, stabilization and development. In conducting this research, a combination of qualitative and quantitative methods has been used. In the qualitative dimension, the library method and semi-structured interviews were used in order to calculate methods for creating, stabilizing and expanding the components of spirituality and religiosity in teenagers. After that, a persuasive agreement was reached by using semi-structured interviews with 15 experts familiar with education issues and by using the Delphi method. What can be named as the result of this research; The statistics of the methods of creation, consolidation and expansion of spirituality and religiosity in teenagers are the target group and determining their importance.
Keywords: Spirituality, Communication With A Higher Power, Communication With Oneself, Communication With Others, Communication With The Environment -
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین سواد فرهنگی و پیش گیری ناهنجاری های فرهنگی انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، ازلحاظ روش، توصیفی- پیمایشی و با توجه به روش تجزیه و تحلیل داده ها و رابطه بین متغیرها، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه کارکنان شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران، به تعداد 346 نفر می شود که از میان آن ها به صورت تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران و با سطح اطمینان 95 درصد، تعداد 183 نفر انتخاب شدند. ابزار اصلی مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بیست پرسشی ازپیش ساخته شده ای است که مشتمل بر پنج شاخص درک محتوایی پیام، اهداف پنهان پیام، گزینش آگاهانه پیام، نگاه انتقادی به پیام و تجزیه و تحلیل پیام است. ضمن این که به منظور سنجش ناهنجاری های فرهنگی، از پرسشنامه نه پرسشی مبتنی بر سه مولفه ارزش ها، آداب، رسوم و عرف بهره بردیم. داده های به دست آمده با استفاده از الگو سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درک محتوایی پیام، اهداف پنهان پیام، گزینش آگاهانه پیام، نگاه انتقادی به پیام و تجزیه و تحلیل پیام با پیش گیری ناهنجاری های فرهنگی رابطه دارد.کلید واژگان: سواد فرهنگی, ناهنجاری های فرهنگی, سواد رسانه ایThis paper investigates the relationship between cultural literacy and the prevention of cultural anomalies. The research is applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of method, and correlational in terms of data analysis method. The statistical population for this study was all employees of the four channel of the Islamic Republic of Iran TV, totaling 346 people. A sample of 183 employees was selected randomly using Cochran's formula and with a confidence level of 95%. The main tool used in this research was a twenty-question questionnaire that includes five indices of understanding the content of the message, hidden goals of the message, conscious selection of the message, critical look at the message, and analysis of the message. Additionally, a nine-question questionnaire based on the three components of values, manners, and customs was used to measure cultural anomalies. The obtained data were analyzed using structural equation modeling and Smart-PLS software. The results indicate that understanding the content of the message, the hidden goals of the message, the conscious selection of the message, a critical look at the message, and the analysis of the message are related to the prevention of cultural anomalies.Keywords: cultural literacy, cultural anomalies, message analysis, informed message selection
-
زمینه و هدف
با توجه به اهمیت ظرفیت جذب در سازمان ها و لزوم بررسی عوامل موثر بر این متغیر مهم؛ این پژوهش با هدف تعیین تاثیر ساختار سازمانی بر ظرفیت جذب با نقش میانجی انرژی سازمانی در پژوهشکده صنعت نفت انجام شد.
روشاین پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع اجرا به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان پژوهشکده صنعت نفت ایران به تعداد 754 نفر بود. روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران تعداد 254 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسش نامه های انرژی سازمانی مکوندی و مکوندی (1395)، ظرفیت جذب نوناکو و ناگیچی (2005) و ساختار سازمانی رابینز (2005) است. روایی به صورت صوری و سازه ای و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (941/0=α) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 23 و اسمارت پی ال اس نسخه 2، تجزیه و تحلیل شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی بر ظرفیت جذب پژوهشکده صنعت نفت ایران با نقش میانجی انرژی سازمانی تاثیری مثبت و معنادار دارد.
نتایجبا توجه به نتایج پژوهش با برنامه ریزی درست بر روی ساختار سازمانی می توان ظرفیت جذب و انرژی سازمانی را ارتقاء داد.
کلید واژگان: ساختار سازمانی, ظرفیت جذب, انرژی سازمانی, پژوهشکده صنعت نفتJournal of Development of Logistics and Human Resoure Management, Volume:18 Issue: 68, 2023, PP 105 -128Background and purposeconsidering the importance of recruitment in organizations and the need to investigate the factors affecting this importance. This research was conducted with the aim of determining the organizational structure for absorption with the mediating role of organizational energy in the Oil Industry Research Institute.
Research methodThis research was applied in terms of its purpose and in terms of the type of implementation, it was conducted as a survey. The statistical population of the research was 754 people of all Iranian oil industry research institutes. The sampling method in this research was a simple random, and 254 people were selected as a sample through Cochran's formula. The main tools for collecting the organizational energy questionnaire of Makundi and Makundi (2015), absorption by Nonaku and Nagichi (2005) and organizational structure of Robbins (2005) have been used. Its face and construct validity and its reliability were examined and confirmed using Cronbach's alpha (a = 0.941). The obtained data were analyzed using structural models and SPSS version 23 and Smart PLS version 2 software.
FindingsThe results of the research showed that the organizational structure has a positive and significant effect on the recruitment of Iran Oil Industry Research Institute with the mediating role of organizational energy. Also, other research hypotheses were discussed.
Conclusionaccording to the research studies, it is possible to improve organizational energy and recruitment by planning properly on the organizational structure.
Keywords: organizational structure, Absorption Capacity, organizational energy, oil industry research institute -
زمینه و هدف
با توجه به اهمیت اجرای سیاست های بالادستی علم و فناوری به منظور نیل به دانشگاه کارآفرین، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل اجرای سیاست های ابلاغی رهبرمعظم انقلاب اسلامی در خصوص دانشگاه کارآفرین انجام شده است.
روشروش پژوهش از هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت، از نوع پژوهش های کیفی محسوب می شود. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل خبرگان علمی حوزه کارآفرینی و مدیران دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند (از نوع فرد ماهر) انتخاب شدند و با توجه به اصل اشباع نظری داده ها، حجم نمونه، 15 نفر تعیین شد. ابزارگردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون و پایایی نیز از طریق محاسبه ضریب توافق بین کدگذاران حاصل شد. روش تحلیل داده ها شامل تحلیل مضمون (تم) و کدگذاری به کمک نرم افزار مکس کیودا بود.
یافته هابراساس یافته های تحقیق سه بعد حمایت ها، الزامات و تعاملات برای اجرای سیاست های علم و فناوری ابلاغی مقام معظم رهبری شناسایی شد، که 20 مولفه و 96 شاخص را شامل می شود.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش برای بهبود اجرای سیاست های علم و فناوری ابلاغی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی مفید بوده و می تواند زمینه مناسبی برای سایر فعالیت های پژوهشی فراهم نماید.
کلید واژگان: سیاست های علم و فناوری, اجرای خط مشی عمومی, دانشگاه کارآفرین, حمایت ها, الزامات و تعاملاتBackground and purposeConsidering the importance of implementing upstream policies of science and technology in order to achieve an entrepreneurial university, the present research was conducted with the aim of designing a model for the implementation of the policies announced by the Supreme Leader of the Islamic Revolution regarding the entrepreneurial university.
MethodThe research method is considered to be a developmental goal and qualitative research in terms of its nature. The community of research participants included scientific experts in the field of entrepreneurship and managers of Islamic Azad University, who were selected by non-probability judgmental and purposeful sampling method (expert sampling) and according to the principle of theoretical saturation of data, the sample size 15 people were appointed. The data collection tool included a semi-structured interview. The validity of the interviews was obtained through retesting and the reliability was obtained through the calculation of the agreement coefficient between the coders. The method of data analysis included theme analysis and coding using Max QDA software.
Findings:
Based on the findings of the research, three dimensions of support, requirements and interactions were identified for the implementation of science and technology policies announced by the Supreme Leader, which includes 20 components and 96 indicators.
ConclusionThe results of this research are useful for improving the implementation of the science and technology policies announced by the Supreme Leader in Islamic Azad University and can provide a suitable background for other research activities.
Keywords: science, technology policies, public policy implementation, entrepreneurial university, support, requirements, interactions -
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر خودرهبری بر آینده مدیریت منابع انسانی با نقش میانجی تعهد سازمانی کارکنان عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی استان سمنان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی، از نظر نوع، به صورت کمی و از نظر روش تحقیق نیز یک تحقیق توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی استان سمنان به تعداد 102 نفر بود. که بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 81 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. در تدوین بخش مبانی نظری از مطالعات کتابخانه ای و در خصوص جمع آوری داده ها برای پاسخ به سوالات پژوهش از روش میدانی و ابزار پرسشنامه با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شد. به نحوی که برای سنجش خودرهبری از پرسشنامه 8 سوالی هوآنگتون و همکاران (2012)، تعهد سازمانی از پرسشنامه 24 سوالی آلن و می یر (2002) و آینده مدیریت منابع انسانی از پرسشنامه 12 سوالی شوتز (2017) استفاده گردید. روایی آن به روش محتوایی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 898/0 محاسبه گردید. اطلاعات به دست امده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه 3 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد خودرهبری بر آینده مدیریت منابع انسانی با نقش میانجی تعهد سازمانی کارکنان عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی استان سمنان تاثیری معنادار دارد. ضمن این که خودرهبری بر آینده مدیریت منابع انسانی، خودرهبری بر تعهد سازمانی و تعهد سازمانی بر آینده مدیریت منابع انسانی عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی استان سمنان تاثیری معنادار دارد.کلید واژگان: خودرهبری, آینده مدیریت منابع انسانی, تعهد سازمانی, عقیدتی سیاسیThe current research was conducted with the aim of determining the impact of self-leadership on the future of human resources management with the mediating role of organizational commitment of political ideological employees of Semnan Police Command. This research was part of applied research in terms of purpose, quantitative in terms of type, and descriptive-survey research in terms of research method. The statistical population of the research was 102 political ideological employees of the police command of Semnan province. Based on stratified random sampling, 81 people were selected as a statistical sample. In compiling the theoretical foundations section of library studies, and regarding data collection to answer the research questions, the field method and the questionnaire tool with a 5-point Likert scale were used. In such a way, to measure self-leadership, the 8-question questionnaire of Hoangton et al. (2012), organizational commitment from the 24-question questionnaire of Allen and Meier (2002), and the future of human resources management from the 12-question questionnaire of Schutz (2017) were used. Its validity was calculated by content method and its reliability was calculated by Cronbach's alpha method of 0.898. The obtained information was analyzed by structural equation modeling method and Smart PLS version 3 software. The results showed that self-leadership has a significant effect on the future of human resources management with the mediating role of organizational commitment of political ideological employees of Semnan police command. In addition, self-leadership has a significant effect on the future of human resources management, self-leadership on organizational commitment, and organizational commitment on the future of political ideological human resource management of Semnan province police command.Keywords: Self-leadership, the future of human resources management, organizational commitment, political ideology
-
توسعه دانش و مهارت در زمینه مورد علاقه، یکی از اصلی ترین گام ها برای بهسازی نیروی انسانی است. برنامه ریزی توسعه فردی- تجاری به افراد کمک می کند تا بر اساس خروجی های حاصل از مدل تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شخصی بتوانند نیازهای خود را برای ارتقای دانش و مهارت های شغلی شناسایی کنند و روی آنها برنامه ریزی مناسب نمایند. توان بخشیدن به فرایندهای عملیاتی و نیروهای انسانی در سازمان برای بالابردن کیفیت عملکرد، لازمه توسعه و تحول سازمانی است. مهمترین عامل این تغییر و تحول، بلوغ رفتاری در سطوح فردی و گروهی است که هدایت عالمانه و علمی آن، افزایش بهره وری در عملکرد را به همراه خواهد داشت. هدف از انجام این تحقیق، تدوین مدل توسعه فردی- تجاری کارکنان سازمان منطقه آزاد اروند بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش پژوهش، کیفی می باشد..داده های بخش کیفی به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق، گردآوری اطلاعات نیز از طریق منابع کتابخانه ای، مقالات و نیز شبکه جهانی ارتباطات (اینترنت) انجام شد. در بخش کیفی، جامعه پژوهش شامل مدیران ارشد و نخبگان سازمانی بود. در پژوهش کیفی تعداد نمونه بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد؛ یعنی زمانی جمع آوری داده ها متوقف می شود که اطلاعات یا داده های جدیدی مرتبط با موضوع مورد مطالعه به دست نیاید. نتایج نشان داد نتایج مصاحبه با خبرگان منطقه آزاد اروند نشان داد که عوامل علی موثر بر توسعه فردی- تجاری کارکنان در سه مولفه انگیزش کارکنان، دانش محوری و عوامل فردی تقسییم بندی می شوند. همچنین، خودکارآمدی، مهارت فناوری، مهارت ارتباطی و مهارت کار تیمی از مولفه های مقوله محوری محسوب می شوند. شرایط زمینه ای در مویلفه هایی همچون روابط فردی، زیرساخت یادگیری، مدریت منابع انسانی و شایسته سالاری احصا گردید. عوامل مداخله گر در سه مولفه عدالت محوری، ارزیابی عملکرد و مشارکت کارکنان خلاصه شدند. نتایج نشان داد راهبردها و پیامدهای موثر بر توسعه فردی- تجاری کارکنان در مولفه هایی همانند راهبردهای فردی و سازمانی قابل توصیف می باشند.کلید واژگان: توسعه فردی- تجاری کارکنان, انگیزش کارکنان, عدالت محوری و شایسته سالاریDeveloping knowledge and skills in the field of interest is one of the main steps to improve human resources. Personal-commercial development planning helps people to identify their needs for improving knowledge and job skills based on the results of the analysis model of personal strengths, weaknesses, opportunities and threats, and plan on them. to suit Empowering operational processes and human forces in the organization to increase the quality of performance is a requirement for organizational development and transformation. The most important factor of this change and development is behavioral maturity at the individual and group levels, which scientific and scientific guidance will increase productivity in performance. The purpose of this research was to develop a personal-business development model for Arvand Free Zone Organization employees. The current research is qualitative in terms of purpose, application and research method. The data of the qualitative part was collected with the help of semi-structured interviews. In the field of theoretical foundations and research literature, information was collected through library resources, articles, and the global communication network (Internet). In the qualitative part, the research community included senior managers and organizational elites. In qualitative research, the number of samples was determined based on the principle of theoretical saturation; That is, data collection is stopped when new information or data related to the subject of study is not obtained. The results showed that the results of interviews with Arvand Free Zone experts showed that the causal factors affecting the personal-commercial development of employees are divided into three components: employee motivation, knowledge-based and individual factors. Also, self-efficacy, technology skill, communication skill and team work skill are considered as the components of the core category. Background conditions were counted in factors such as personal relationships, learning infrastructure, human resource management and meritocracy. The intervening factors were summarized in three components of fairness, performance evaluation and employee participation. The results showed that the effective strategies and consequences on the personal-commercial development of employees can be described in components such as individual and organizational strategies.Keywords: Personal-business development of employees, Employee motivation, justice-oriented, meritocracy
-
با توجه به اهمیت در رضایت شغلی در سیستم آموزش و پرورش به ویژه معلمان در تربیت و آموزش نسل آینده ساز جامعه این پژوهش با هدف تعیین میزان تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان در مدارس دخترانه اسلامشهر صورت پذیرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و نهایتا از نظر نحوه جمع-آوری داده ها جزء تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس دخترانه شهر اسلامشهر به تعداد870 بود که با استفاده از فرمول کوکران، 266 نفر به عنوان نمونه انتخاب که به 270 نفر افزایش یافت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود و روایی آن بر اساس روایی محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ به ترتیب رهبری توزیع شده (825/0)، رضایت شغلی (889/0) و خودکارآمدی (837/0) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از شاخص های آمار توصیفی و در بخش استنباطی از روش معادلات ساختاری و تحلیل دو سطحی با نرم افزار PLS و HLM استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری توزیع شده با آماره t مسیر برابر با 929/3 بر رضایت شغلی معلمان تاثیرگذار است همچنین آماره t مسیر متغیر رهبری توزیع شده به خودکارآمدی برابر با 182/5بود نشان از رابطه مثبت و معنادار میان این دو متغیر دارد. اما رابطه میان خودکارآمدی معلمان به رضایت شغلی با آماره t مسیر برابر با 279/1 و مورد تایید قرار نگرفت. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با استفاده از سبک رهبری توزیع شده می توان رضایت شغلی در سطح معلم و مدرسه را بهبود بخشید.
کلید واژگان: رهبری توزیع شده, رضایت شغلی, خودکارآمدیConsidering the importance of job satisfaction in the education system, especially teachers in educating the next generation of society, this study was conducted to determine the impact of distributed leadership on teachers' job satisfaction with the mediating role of teachers' self-efficacy in Islamshahr girls' schools. The research is applied in terms of purpose and in terms of descriptive-analytical nature and finally in terms of data collection is part of survey research. The statistical population of the study was 870 teachers and principals of girls' schools in Islamshahr, which using the Cochran's formula, 266 people were selected as a sample, which increased to 270 people. The data collection tool was a questionnaire and its validity was obtained based on content validity and its reliability with Cronbach's alpha, distributed leadership (0.825), job satisfaction (0.889) and self-efficacy (0.837), respectively. In order to analyze the collected data, descriptive statistics indicators and in the inferential section, the method of structural equations and two-level analysis with PLS and HLM software were used. Findings showed that distributed leadership with a path t-statistic equal to 3.929 has an effect on teachers' job satisfaction. It has variables. However, the relationship between teachers' self-efficacy and job satisfaction with the path t-test of 1.279 was not confirmed. Based on the research findings, it can be concluded that using distributed leadership style can improve job satisfaction at the teacher and school level.
Keywords: Distributed Leadership, job satisfaction, self-efficacy -
با توجه به موضوعیت تحقیق در فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر پیاده سازی تحول دیجیتالی در سازمان فناوری محور انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و توسعه ای و از نظر نوع انجام به صورت اکتشافی و به روش پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق افرادی با حداقل 15 سال سابقه کار در سازمان فناوری محور دارای حداقل مدرک کارشناسی ارشد در حوزه های مرتبط بوده است و نمونه گیری تا زمانی است که به نقطه اشباع برسد، در بخش خبرگان، به روش غیرتصادفی هدفمند بوده است. برای استخراج عوامل موثر بر پیاده سازی تحول دیجیتالی ، از روش میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. پس از استخراج شاخص های پیاده سازی تحول دیجیتالی از طریق مصاحبه و تلفیق آن با شاخص های به دست آمده از بخش مرور مطالعات پیشین، شاخص های نهایی احصا و به صورت مدل مفهومی ثانویه و مدل تحلیلی (عملیاتی) نشان داده شد. در انتها به منظور اولویت بندی متغیرها از پرسشنامه ای محقق ساخته و توزیع آنها بین خبرگان مورد مصاحبه استفاده شد. برای اولویت بندی عوامل موثر بر تحول دیجیتالی از روش تحلیل محتوا و برای رتبه بندی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل مضمون نشان داد که ساختار سازمانی، رهبری و مدیریت دیجیتالی، استراتژی دیجیتالی، فناوریهای دیجیتالی، استعدادهای دیجیتالی و فرهنگ سازمانی به ترتیب اولویت اول تا ششم را کسب نمودند.
کلید واژگان: پیاده سازی تحول دیجیتالی, ساختار سازمانی, رهبری و مدیریت دیجیتالیjournal of Information and communication Technology in policing, Volume:3 Issue: 12, 2023, PP 92 -104Considering the topic of research in information technology and digital transformation, the present research was conducted with the aim of identifying and prioritizing the factors affecting the implementation of digital transformation in a Technology-based organization. This research is applied and developmental in terms of purpose and exploratory and survey method in terms of type. The statistical population of the research is people with at least 15 years of work experience in a Technology-based organization with at least a master's degree in related fields, and the sampling was done in a non-random way until it reached the saturation point, in the experts' section. Field method and interview tools were used to extract effective factors on the implementation of digital transformation. After extracting the indicators of the implementation of digital transformation through interviews and combining it with the indicators obtained from the review section of previous studies, the final statistical indicators were shown in the form of a secondary conceptual model and an analytical (operational) model. In the end, in order to prioritize the variables, a researcher-made questionnaire was used and distributed among the interviewed experts. Content analysis method was used to prioritize factors affecting digital transformation and analysis hierarchy process (AHP) was used for ranking. The findings of the theme analysis showed that organizational structure, digital leadership and management, digital strategy, digital technologies, digital talents and organizational culture were ranked first to sixth respectively.
Keywords: implementation of digital transformation, organizational structure, leadership, digital management -
مقدمه و هدف:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی عملکرد کارکنان پلیس زن در دوران کرونا بوده است.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای - کاربردی و روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیان می باشد. جامعه آماری شامل 12 نفر از پلیس های خانمی که در قسمت های مختلف نیروی انتظامی مشغول به کار بوده اند. با حداقل 10 سال سابقه کار ، دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند و نمونه گیری به روش غیرتصادفی هدفمند تا زمانی ادامه داشت که نظرات این خبرگان به نقطه اشباع رسید. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه باز بوده است. نتایج مصاحبه با استفاده از روش داده بنیان و با استفاده از نرم افزار مکسکیودا تجزیه و تحلیل گردیده است.
یافته هاپس از پیاده سازی مصاحبه ها، 45 کد اولیه تعیین شد و با استفاده از فرآیند بازبینی مقوله ها، همچنین تغییرات مکرر در عنوان مقولات و ارتباط مقوله ها با زیر مجموعه مقوله ها، مضامین محتوایی شناسایی شدند. شرایط علی شامل عوامل سازمانی و پاداش، شرایط زمینه ای شامل عوامل مرتبط با شغل، عوامل راهبردی در دو بخش فردی و سازمانی و پیامدها در دو بخش فردی و سازمانی شناخته شدند.
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد به منظور ارتقای عملکرد کارکنان پلیس زن در فراجا، توجه به موضوعات زمینه ای در کنار برطرف نمودن متغیرهای مزاحم، می توان از طریق راهبردهای مناسب نسبت به آینده کارکنان پلیس زن امیدوار بود.
کلید واژگان: عملکرد, کارکنان, پلیس زن, کروناIntroduction & ObjectiveThe aim of this study was to design a performance model for female police officers during the corona.
Materials and MethodsThe present study is a qualitative data type in terms of purpose, development-application and research method. The statistical population includes 12 female police officers who have worked in different parts of the police force. With at least 10 years of experience, they had a master's degree, and sampling in a non-random, targeted manner continued until the opinions of these experts reached saturation point. The interview data collection tool was open. The results of the interview were analyzed using the data-based method and using Maxioda software.
ResultsAfter conducting the interviews, 45 initial codes were identified and content themes were identified using the category review process, as well as frequent changes in the category titles and the relationship of the categories with the subcategories. Causal conditions including organizational factors and rewards, background conditions including job-related factors, strategic factors in both individual and organizational sections and consequences in both individual and organizational sections were identified.
Discussion and ConclusionThe results showed that in order to improve the performance of female police officers in Faraja, paying attention to the underlying issues along with eliminating disturbing variables, one can hope for the future of female police officers through appropriate strategies.
Keywords: Function, staff, Policewomen, corona virus
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.