حسن صفی خانی
-
نشریه علوم ورزش، پیاپی 52 (زمستان 1402)، صص 87 -111
هدف این پژوهش طراحی مدل ساختاری تفسیری چالش های شبکه های اجتماعی به منظور توسعه خرده فروشی آنلاین کالا و تجهیزات ورزشی بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های میدانی بود. با عنایت به هدف اصلی، روش انجام پژوهش روش کیفی (نظریه داده بنیاد) بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل خبرگان حوزه مدیریت ورزشی و بازاریابی هستند. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهنده گان کلیدی (شامل 13 نفر از خبرگان حوزه مدیریت ورزشی و بازاریابی) برای شناسایی چارچوب مدل چالش های شبکه های اجتماعی به منظور توسعه خرده فروشی آنلاین کالا و تجهیزات ورزشی انتخاب شده اند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختارمند) با گروه های کانونی(به عمل آمد و مولفه ها و چالش های شبکه های اجتماعی شناسایی شد. سپس الگوسازی ساختاری تفسیری نیز به عنوان یکی از روش های اجماعی مورداستفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اعتمادسازی، قیمت گذاری، سایت و فرهنگی دارای قدرت وابستگی بالا و قدرت نفوذ پایین می باشند. عوامل مدیریتی، اینترنت و قوانین حمایتی دارای قدرت نفوذ بالا و قدرت وابستگی پایین می باشند؛ بنابراین چارچوب پیشنهادی چالش های شبکه های اجتماعی به منظور توسعه خرده فروشی آنلاین کالا و تجهیزات ورزشی، درکی عمیق تر و دیدگاهی وسیع تر در اختیار محققان بازاریابی قرار می-دهد و زمینه ساز حضور پررنگ تر خرده فروشی های آنلاین کالا و تجهیزات ورزشی را مهیا می نماید.
کلید واژگان: اینترنت, کالاهای ورزشی, کسب وکار, شبکه های اجتماعی, مدل سازیThe purpose of this study was to design an interpretive structural model of social network challenges in order to develop online retail of sports goods and equipment. Current study In terms of purpose Applied And in terms of how data is collected it was a type of field research. Considering the main purpose, the research method was qualitative method (foundation data theory). The statistical population in this study includes experts in the field of sports management and marketing. Using targeted sampling method and theoretical saturation technique, key informants (including 13 experts in the field of sports management and marketing) to identify the model framework of social network challenges to develop online retail And sports equipment were selected and interviewed semi-structured (with focus groups) and the components and challenges of social networks were identified, then interpretive structural modeling was used as one of the consensus methods. The results showed that the factors of trust building, pricing, site and culture have high dependency and low influence. Management factors, Internet and sponsorship have high influence and low dependency. The Challenges of Social Networking for the Development of Online Retailing of Sporting Goods and Equipment Provide a deeper understanding and broader perspective for marketing researchers and pave the way for a greater presence of online retailers of sporting goods and equipment.
Keywords: Modeling, Internet, Business, Social Network, Sporting Goods -
اهداف
آسپروسین یک آدیپوکین با اثرات گلوکونئوژنیکی و متابوتروپیکی است که در ارتباط با دیابت نوع دو است. هدف تحقیق حاضر، تعیین اثر شش هفته تمرینات کراس فیت شدت بالا (HICFT) بر آسپروسین سرمی در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
مواد و روش هادر تحقیق نیمه تجربی حاضر که در تابستان 1401 روی بیماران عضو انجمن دیابت دزفول انجام شد، 30 مرد چاق و مبتلا به دیابت نوع دو ساکن شهرستان دزفول به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره HICFT و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه تمرین، شش هفته تمرین HICFT با شدت 85-80 درصد ضربان قلب ذخیره در سه جلسه تمرین در هفته انجام دادند. متغیرهای خونی و آنتروپومتریک، 48 ساعت قبل و پس از مداخله به صورت ناشتا بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی وابسته و تحلیل کواریانس در قالب نرم افزار SPSS 26 استفاده شد.
یافته هادر این پژوهش در نهایت 22 نفر (10 نفر گروه HICFT با میانگین سنی 3/08± 43/80 سال و 12 نفر با میانگین سنی 3/09 ± 44/58 سال در گروه کنترل) در پژوهش باقی ماندند. میانگین سابقه دیابت در گروه آزمایش 0/45±3/24 سال و در گروه کنترل 0/42±3/23 سال بود. نتایج نشان داد که کاهش معناداری در آسپروسین سرمی (1/65 نانوگرم بر میلی لیتر)، چربی بدن (2/45 درصد) و مقاومت به انسولین (0/94 واحد) در گروه HICFT نسبت به کنترل مشاهده شد (0/001>p).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج می توان گفت که HICFT با بهبود ترکیب بدن و کاهش ترشح آسپروسین نقش مثبتی در کاهش مقاومت به انسولین و کنترل قند خون در دیابت نوع دو دارد. به نظر می رسد که تعدیل آسپروسین ناشتا به درصد چربی بدن از مکانیسم های موثر بر کاهش مقاومت به انسولین در دیابت نوع دو در سازگاری به تمرینات شدت بالا باشد.
کلید واژگان: دیابت نوع 2, تمرین ورزشی, آسپروسین, ترکیب بدن, مقاومت به انسولینAimsAsprosin is an adipokine with gluconeogenic and metabotropic effects, which is related to type 2 diabetes. The present study aimed to determine the effect of six weeks of high-intensity CrossFit training (HICFT) on serum asprosin in men with type 2 diabetes.
Materials and MethodsIn the current semi-experimental research that was conducted in the summer of 2022 on patients who are members of the Dezful Diabetes Association, 30 obese men with type 2 diabetes living in Dezful city in Iran were selected and randomly divided into two groups of 15 HICFT and control. People in the training group did six weeks of HICFT training with an intensity of 80-85% of the reserve heart rate in three training sessions per week. Blood and anthropometric variables were examined 48 hours before and after the intervention in a fasting state. For statistical analysis, dependent t-tests and analysis of covariance were used in SPSS 26 software.
FindingsIn this study, 22 people (10 people in the HICFT group with an average age of 43.80±3.08 years and 12 people with an average age of 44.58±3.09 years in the control group) remained in the study. The average history of diabetes was 3.24±0.45 years in the experimental group and 3.23±0.42 years in the control group. The results showed that a significant decrease in serum asprosin (1.65 ng/ml), body fat (2.45%), and insulin resistance (0.94 units) was observed in the HICFT group compared to the control (p<0.001).).
ConclusionAccording to the results, it can be said that HICFT has a positive role in reducing insulin resistance and blood sugar control in type 2 diabetes by improving body composition and reducing asprosin secretion. It seems that adjustment of fasting asprosin to body fat percentage is one of the effective mechanisms to reduce insulin resistance in type 2 diabetes in adaptation to high-intensity exercises.
Keywords: Type 2 Diabetes Mellitus, Exercise Training, Asprosin, Body Composition, Insulin Resistance -
زمینه و هدف
آسپروسین یک آدیپوکین می باشد که ارتباط مثبت با چاقی و دیابت نوع 2دارد؛ همچنین این آدیپوکین با اثرات گلوکونیوژنیکی و متابوتروپیکی که دارد نقش مهمی در پاتوژنز مقاومت به انسولین دارد. هدف تحقیق حاضر تعیین اثر شش هفته تمرینات تناوبی شدت بالا (HIIT) بر مقاومت به انسولین، درصد چربی بدن و آسپروسین سرمیدر مردان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
روش بررسیدر تحقیق نیمه تجربی حاضر 24 مرد چاق و مبتلا به دیابت نوع 2 به صورت تصادفی به 2 گروه HIIT و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل شش هفته تمرین HIIT با شدت %85-80 ضربان قلب ذخیره در 3 جلسه تمرین در هفته بود. متغیرهای خونی و آنتروپومتریک 48 ساعت قبل و پس از مداخله به صورت ناشتا اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی وابسته و تحلیل کواریانس استفاده شد.
نتایجپس از مداخله تفاوت معنی داری (001/0 > P) در آسپروسین سرمی (%47/10- در مقابل %13/0+)، درصد چربی بدن (%17/5- در مقابل %13/0+) و مقاومت به انسولین (%94/23- در مقابل %02/10+) در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج می توان گفت که تعدیل آسپروسین ناشتا به درصد چربی بدن از مکانیسم های موثر بر کاهش مقاومت به انسولین در دیابت نوع 2 در سازگاری به HIIT باشد.
کلید واژگان: دیابت نوع 2, چاقی, تمرین تناوبی شدت بالا, آسپروسین, مقاومت به انسولینBackground and purposeAsprosin is an adipokine that has a positive relationship with obesity and type 2 diabetes; also, this adipokine plays an important role in the pathogenesis of insulin resistance with its gluconeogenic and metabotropic effects. The aim of this study was to determine the effect of six weeks of high intensity interval training (HIIT) on insulin resistance, body fat percentage and asprosin serum in obese men with type 2 diabetes.
Research methodIn this semi-experimental research, 24 obese men with type 2 diabetes were randomly divided into 2 HIIT and control groups. People in the training intervention group did six weeks of HIIT training with an intensity of 80-85% heart rate reserve in 3 training sessions per week. Blood and anthropometric variables were performed fasting 48 hours before and after the intervention. Paired sample t-tests and analysis of covariance were used for statistical analysis.
ResultsAfter the intervention, there was a significant difference (P<0.001) in serum asprosin (-10.47% vs. +0.13%), body fat percentage (-5.17% vs. +0.13%), and insulin resistance (-23.94% versus +10.02%).
ConclusionAccording to the results, it can be said that adjustment of fasting asprosin to body fat percentage is one of the effective mechanisms for reducing insulin resistance in type 2 diabetes in adaptation to HIIT.
Keywords: Type 2 diabetes, Obesity, high intensity interval training, Asprosin, insulin resistance -
نشریه علوم ورزش، پیاپی 49 (بهار 1402)، صص 241 -264هدف این پژوهش تدوین چارچوب ارایه مدل توسعه ورزش عاری از دوپینگ در ایران با رویکرد طرح های ترکیبی می باشد. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل17 نفر از متخصصان عضو هییت علمی بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود. در بخش کمی روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل رییس، نایب رییس و دبیر فدراسیون های ورزشی بودند که تعداد آنان با توجه به تعداد 51 فدراسیون فعال در کشور، 153 نفر بودند. با توجه به جدول مورگان، تعداد 113 نفر بر اساس روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. برای بررسی روایی صوری از نظر ده تن از اساتید مدیریت ورزشی بهره گرفته شد و برای روایی محتوایی سوال های پرسش نامه از مدل لاشه استفاده شد و روایی محتوایی تایید شد. همچنین روایی همگرا، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری برای بررسی برازش مدل پژوهش استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مقدار تی مربوطه هر عامل تاثیر معناداری را دارد و تمامی چارچوب مدل توسعه ورزش عاری از دوپینگ در ایران مورد تایید قرار گرفت. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ارایه مدل توسعه ورزش عاری از دوپینگ در ایران شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پیامدها، راهبردها می باشد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار می باشد.کلید واژگان: مدل سازی, ورزش عاری از دوپینگ, دوپینگ, داده بنیاد, طرح های ترکیبیThe purpose of this study was to develop a framework for presenting a model for the development of doping-free sports in Iran with a combined design approach. The research method was a two-stage exploratory combination of instrument making. Qualitative research method, qualitative case study and potential participants included 17 faculty members. The research tool was a semi-structured interview. In the quantitative part, the research method was descriptive survey. The statistical population of this study included the president, vice president and secretary of sports federations, whose number was 153 according to the 51 active federations in the country. According to Morgan's table, 113 people were identified as the research sample based on the available sampling method. Ten faculty members of sports management were used to evaluate the face validity and the carcass model was used for the content validity of the questionnaire questions and the content validity was confirmed. Convergent validity, hybrid reliability and Cronbach's alpha were also confirmed. Descriptive statistics and structural equation modeling were used to analyze the data to evaluate the fit of the research model. The results showed that the amount of t in each factor has a significant effect and the whole framework of the doping-free sport development model in Iran was approved. Also, the results of the present study showed that the presentation of a model for the development of doping-free sports in Iran includes causal conditions, contextual conditions, intervention conditions, consequences, and strategies. Also, the results of the present study showed that the research model has a good fit.Keywords: Modeling, doping-free sport, doping, data base, hybrid design
-
زمینه و هدف
فعالیت ورزشی و تغذیه مناسب دو عامل موثر بر بهبود سیستم ایمنی در افراد سالمند می باشد. هدف مطالعه حاضر اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تداومی کم شدت (LICT) همراه با بهار نارنج (CA) بر عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین-6 (IL-6) در بافت عضله نعلی موش های صحرایی ماده سالمند بود.
روش تحقیق:
42 سر موش صحرایی ماده سالمند به گروه های (1) کنترل، (2) تمرینات تداومی با شدت پایین، (3) تمرین تناوبی شدید، (4) تمرین تداومی کم شدت+بهار نارنج، (5) تمرین تناوبی شدید+بهار نارنج، (6) بهار نارنج و (7) گروه شم (نرمال سالین) (Sham) تقسیم شدند. در مدت هشت هفته تمرینات تناوبی شدید با شدت 85-90 درصد حداکثر سرعت دویدن و تمرینات تداومی کم شدت با شدت 65 درصد حداکثر سرعت دویدن به میزان پنج جلسه در هفته انجام شد و عصاره بهار نارنج به میزان روزانه mg/kg/day 300 به صورت داخل صفاقی تزریق شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05/≥P).
یافته ها:
مقادیر TNF-α در گروه های تداومی کم شدت (0/001=P)، تناوبی شدید+عصاره (0/004=P) و تداومی کم شدت+عصاره (0/007=P) به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود؛ در گروه تداومی کم شدت به طور معنی داری کمتر از گروه های عصاره (0/001=P)، تناوبی شدید (0/001=P)، تداومی کم شدت+عصاره (0/02=P)، تناوبی شدید+عصاره (0/014=P) بود؛ همچنین در گروه های تداومی کم شدت+عصاره (0/007=P) و تناوبی شدید + عصاره (0/011=P) کمتر از گروه تناوبی شدید بود. مقادیر IL-6 در گروه تناوبی شدید+عصاره به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (0/02=P).
نتیجه گیری:
به نظر می رسد تمرین (تناوبی و تداومی) همراه با مصرف عصاره بهار نارنج نسبت به تمرین تناوبی اثرات مطلوب تری بر TNF-α دارد؛ اما بررسی ساز و کار شدت و نوع تمرین و همچنین دوزهای مختلف بهار نارنج بر IL-6 نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
کلید واژگان: سالمند, بهار نارنج, تمرین, التهاب, عضله نعلیimmune system in elderly people. This study aimed to investigate the effect of eight weeks of high-intensity interval training (HIIT) and low-intensity continuous training (LICT) along with Citrus aurantium (CA) extract on tumor necrosis factor-alpha (TNF-α) and interleukin-6 (IL-6) in soleus muscle tissue of aged female rats.
Materials and MethodsA total of 42 aged female rats were divided into (1) control (C), (2) LICT, (3) HIIT, (4) LICT+CA, (5) HIIT+CA, (6) CA, and (7) sham (normal-saline) groups. During eight weeks, HIIT was performed with an intensity of 85-90% of maximum speed and LICT with an intensity of 65% of maximum speed for five sessions per week, and 300 mg/kg/day of Citrus aurantium extract was daily intraperitoneally injected. The collected data were analyzed using one-way analysis of variance with Tukey's post hoc statistical tests (P≤ 0.05).
ResultsTNF-α in LICT (P=0.001), HIIT+CA (P=0.004) and LICT+CA (P=0.007) groups were significantly lower than the C group. In the LICT group, TNF-α was significantly lower than the CA (P=0.001), HIIT (P=0.001), LICT+CA (P=0.02), and HIIT+CA (P=0.014) groups. It was also lower in the LICT+CA (P=0.007) and HIIT+CA (P=0.011) groups than the HIIT group. IL-6 levels in HIIT+CA group were significantly lower than the control group (P=0.02).
ConclusionIt seems that the training (continuous and interval) along with CA extract has favorable effect on TNF-α compared to HIIT; however, investigating the mechanism of intensity and type of training as well as different dosage of CA on IL-6 requires further studies.
Keywords: Aged, Citrus aurantium, Exercise, Inflammation, Soleus Muscle -
مقدمه
هدف این پژوهش شناسایی و مدلسازی مهم ترین عامل مدل توسعه ورزش پاک در ایران با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری بود.
روش پژوهشپژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های میدانی بود. با عنایت به هدف اصلی، روش انجام پژوهش روش کیفی (نظریه داده بنیاد) بود. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه مدیریت ورزشی است. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی)شامل 17 نفر از خبرگان حوزه مدیریت ورزشی) برای شناسایی چارچوب مدل توسعه ورزش پاک در ایران انتخاب شده اند و با آنها مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد و مولفه ها و عوامل مدل توسعه ورزش پاک در ایران شناسایی شد.
یافته هانتایج نشان داد که عوامل استفاده از عوامل فرهنگی، مهارت ها و انگیزش دارای قدرت نفوذ بالا، عوامل فردی و سازمانی، پیامد اخلاقی و پیامدهای اجتماعی دارای قدرت وابستگی بالا و عوامل مدیریتی و عوامل ساختاری دارای قدرت نفوذ و وابستگی بالایی هستند. بنابراین چارچوب مدل توسعه ورزش پاک در ایران، درکی عمیق تر و دیدگاهی وسیع تر در اختیار محققان قرار می دهد و چارچوب مدل توسعه ورزش پاک در ایران را به زمینه تخصصی وسعت می بخشد.
نتیجه گیریمطالعه پیش رو مطرح می کند که چارچوب ارایه شده براساس فلسفه و ارزش های جهانی بنا نهاده شده است و به نظر می رسد بهره گیری از توسعه ورزش پاک در ورزش سبب می شود تا برخی اصول و ارزش های اخلاقی طی اجرایی کردن فعالیت های ورزشی مورد تاکید قرار گیرد و اجرایی شود.
کلید واژگان: دوپینگ, ساختاری تفسیری, مدلسازی, ورزش پاکIntroductionThe purpose of this study was to identify and model the most important factor of pure sport development model in Iran with interpretive structural modeling approach.
MethodsThe purpose of this study was applied and in terms of data collection, it was a field research. With regard to the main purpose, the research method was qualitative (foundation data theory). The statistical population in this study includes experts in the field of sport management. Using purposive sampling and theoretical saturation technique, key informants (including 17 experts in the field of sport management with focus groups (to It was done and the components and factors of pure sport development model were identified in Iran and then interpretive structural modeling was used as one of the consensus methods.
ResultsThe results showed that the factors of cultural factors, skills and motivation with power High influence, individual and organizational factors, moral consequence, and societal consequences with subordinate power The above and the managerial and structural factors have high influence and dependency, so the framework of Clean Sport Development Model in Iran provides a deeper understanding and broader perspective to the researchers and extends the scope of Clean Sport Development Model in Iran to a specialized field.
ConclusionThe present study suggests that the framework presented is based on a global philosophy and values, and it seems that the use of pure sport development in sport seems to give rise to some ethical principles and values during implementation. Emphasize and implement sports activities
Keywords: modeling, clean sport, Doping, interpretive structure -
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر شش ماه برنامه ترکیبی مراقبتی با مکمل دهی سیر بر برخی عوامل انعقادی در مردان میانسال مبتلا به DVT بود. مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و با طرح کارآزمایی بالینی(کد: IRCT20210718051924N1) انجام گرفت. آزمودنی ها 40مرد(سن:01/4±50/51سال، درصدچربی:24/3±63/28%) با سابقه حداقل 3سال ابتلاء به DVT که از داروی وارفارین استفاده می کردند به صورت تصادفی در چهار گروه: 1.تمرین ترکیبی، 2.تمرین ترکیبی+مکمل سیر، 3.مکمل سیر 4. کنترل تقسیم شدند. تمرین ترکیبی به مدت 24هفته باتواتر 3جلسه درهفته که ابتدا تمرین مقاومتی(باشدت 50 الی 60درصد 1RM) و سپس تمرین هوازی(باشدت 55 تا 60درصد ضربان قلب ذخیره) انجام گرفت. مکمل سیر روزانه 1200میلی گرم به صورت کپسول هرروز ساعت 10صبح استفاده شد. فاکتورهای PT، PTT و INR قبل و پس از 24هفته اندازه گیری شد. از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه، آزمون tزوجی(جهت بررسی تفاوت درون گروهی) و آزمون تعقیبی توکی(جهت بررسی تفاوت بین گروهی) در سطح معناداری(05/0P<) استفاده شد. یافته ها نشان داد هم تمرین ترکیبی+سیر و هم مصرف سیر به تنهایی بر میزان PT(سیر 3/3%افزایش:004/0p=؛ تمرین+مکمل 3/13%افزایش:001/0p=) و INR(سیر 2%افزایش:013/0p=؛ تمرین+مکمل 46%افزایش:001/0p=) تاثیر معناداری داشتند، همچنین تمرین ترکیبی+سیر بر میزان PTT5/1%افزایش(014/0p=) تاثیر معناداری داشت. اما این میزان تاثیرات در گروه تمرینات ترکیبی(PT: 355/0p=، INR:259/0p=، PTT:448/0p=) و گروه سیر در میزان PTT (504/0p=) معنادار نبود. همچنین 24هفته تمرین ترکیبی توام بامصرف سیر بیشترین میزان افزایش PT و INR را نسبت به سایر گروه ها درپی داشت(PT: نسبت به مکمل سیر 004/0p=، نسبت به تمرین ترکیبی 004/0p=، INR: نسبت به مکمل-سیر 001/0p=، نسبت به تمرین ترکیبی 004/0p=). توصیه میشود از تمرینات ترکیبی توام با مصرف سیر به دلیل تاثیر بر فاکتورهای PT و INR و نقش مهم این فاکتورها در برقراری تعادل مجدد هموستاز استفاده شود.
کلید واژگان: تمرین ترکیبی, ترومبوز ورید عمقی (DVT), فاکتورهای انعقادی, مکمل سیرSport Biosciences, Volume:13 Issue: 51, 2022, PP 451 -471The purpose of this study was to compare the effect of six-months of combined care program with garlic supplementation on coagulation factors (INR, PPT, PT) in middle-aged men with DVT. The present study was a quasi-experimental with a clinical trial design (code: IRCT20210718051924N1). Subjects were 40 men (age: 51.50 ±4.01 years, fat percentage: 28.63 ±3.24) with a history of at-least 3 years of DVT who were taking warfarin randomly divided into four groups: Combined-exercise, Combined-exercise +garlic, Garlic and Control. Combined-exercise for 24 weeks, 3 sessions per-week, first resistance training (50 to 60% 1RM) and then aerobic training (55 to 60% of the reserve-heart-rate). 1200mg daily garlic supplement was used in the form of capsules at ten o'clock in the morning. PT, PTT and INR factors were measured before and after 24 weeks. Two-way analysis of variance, paired t-test and Tukey post-hoc test were used (P<0.05). The results showed that both combined-exercise +garlic and consumption of garlic increased the PT (garlic 3.3%, p=0.004; exercise +supplement 13.3%, P=0.001) and INR (garlic 2%, p=0.013; exercise +supplement 46%, p=0.001) had a significant effect, also combined-exercise +garlic on the PTT 1.5% (p=0.014) had a significantly effect. But this wasn’t of effects in the combined-exercises (PT: p=0.355, INR: p=0.259, PTT: p=0.448) and the group Garlic was-not significant in PTT (p=0.504). It is recommended to use combined exercises with garlic consumption because of its effect on PT and INR and the important role of these factors in rebalancing homeostasis.
Keywords: Combined exercise, Deep Vein Thrombosis (DVT), Coagulation Factors, Garlic Supplement -
زمینه و هدف
عدم تعادل سیستم هموستازی خون در پیشگیری از تشدید انعقاد و فیبرینولیز در بیماران مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی، اهمیت بسیاری دارد. اطلاعات متناقضی درباره تاثیر انواع فعالیت ورزشی بر عوامل فیزیولوژیکی موثر بر فرآیند هموستاز خون وجود دارد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر شش ماه برنامه ترکیبی مراقبتی با مکمل دهی سیر بر عوامل انعقادی (فیبرینوژن و پلاکت ها) در مردان میانسال مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی بود.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع تجربی و با طرح کارآزمایی بالینی انجام گرفت. جامعه آماری شامل مردان میانسال مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی بودند. ازبین افراد واجد شرایط تعداد 40مرد میانسال مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی شهر کرمانشاه که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. شیوه گمارش آزمودنی ها به گروه ها از نوع تصادفی سازی جایگزینی بود که در چهار گروه: 1. تمرین ترکیبی، 2. تمرین ترکیبی+مکمل سیر، 3. مکمل سیر 4. کنترل تقسیم شدند. زمان اجرای پژوهش زمستان سال 1399 بود. تمرین ترکیبی به مدت 24 هفته با تواتر 3جلسه در هفته انجام گرفت. مکمل سیر روزانه 1200 میلی گرم استفاده شد. فاکتورهای فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها قبل و پس از 24هفته اندازه گیری شد. از آزمون کوواریانس، آزمون t زوجی و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0=α) استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد هم تمرین ترکیبی و هم مصرف سیر بر کاهش میزان فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها تاثیر معناداری داشتند (001/0>α)، اما این تغییرات در گروه کنترل معنادار نبود (به ترتیب فیبرینوژن و پلاکت: 863/0=α، 434/0=α). همچنین 24هفته تمرین ترکیبی توام با مصرف سیر بیشترین میزان کاهش میزان فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها را نسبت به سایر گروه ها در افراد مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی در پی داشت (001/0>α).
نتیجه گیریمصرف سیر به همراه تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) به مدت شش ماه موجب تعدیل فاکتورهای انعقادی شامل فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها در بیماران ترومبوز وریدی عمقی که تحت درمان داروی وارفارین بودند، شد. بنابراین به این افراد توصیه میشود از تمرینات ترکیبی توام با مصرف سیر به دلیل تاثیر بر فاکتورهای فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها و نقش مفید و مهم این فاکتورها در برقراری تعادل مجدد هموستاز استفاده شود.
کلید واژگان: تمرین ترکیبی, ترومبوز ورید عمقی, فاکتورهای انعقادی, مکمل سیرIntroduction & ObjectiveLack of evidence is very important in preventing exacerbation in patients with deep vein thrombosis. Contradictory information about the effect of various sports activities on physiological factors affecting the body. Therefore, the aim of the present study was to compare the effect of a six-month combined care program with garlic supplementation on coagulation factors (fibrinogen and platelets) in middle-aged men with DVT.
Materials & MethodsThe present study was an experimental study with a clinical trial design (with clinical trial code: IRCT20210718051924N1 from Iran Clinical Trial Registration Center). The statistical population included middle-aged men with deep vein thrombosis. Samples: 40 middle-aged men with deep vein thrombosis in Kermanshah who participated in this study as a sample available and voluntarily. The method of assigning the subjects to the groups was an alternative randomization that was divided into four groups: 1. Combined exercise, 2. Combined exercise +garlic supplement, 3. Garlic supplement 4. Controls were divided. The time of conducting the research was winter of 2021. Combined exercise was performed for 24 weeks with 3 sessions per week. 1200 mg daily garlic supplement was used. Fibrinogen and platelets factors were measured before and after 24 weeks. Covariance, paired t-test and Tukey post hoc test were used at a significant level (α = 0.05).
ResultsThe results showed that both combined exercise and garlic consumption had a significant effect on reducing fibrinogen levels and platelet count (α < 0.001), but these changes were not significant in the control group (α = 0.863, α = 0.434 respectively). Also, 24 weeks of combined training with garlic consumption had the highest reduction in fibrinogen content and platelet count compared to other groups in people with deep vein thrombosis (α < 0.001).
ConclusionsGarlic combined with combined exercises (resistance-aerobic) intensified the fibrinogen levels and platelet count in DVT Iran who were undergoing drug treatment. Therefore, these individuals should be used in combination exercises with garlic due to the effect on fibrinogen levels and platelet count and the useful and important role of these factors in rebalancing homeostasis.
Keywords: Combined Exercise, Deep Vein Thrombosis (DVT), Coagulation Factors, Garlic Supplement -
سابقه و هدف
دیابت با هایپرگلایسمی و افزایش استرس اکسیداتیو باعث اختلالات قلبی و عروقی شده، بدین ترتیب سبب بروز بیماری های شریان کرونری یا پرفشارخونی سیستمیک می شود. از این رو هدف از مطالعه اخیر بررسی اثر تمرین هوازی بر بیان ژن فاکتور رشد اندوتلیال عروق-B (VEGF- B) و وضعیت آنتی اکسیدانی تام (TAS) بافت قلب در موش های صحرایی نر دیابتی بود.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع تجربی است و در آن 30 سر موش صحرایی نر بالغ به 3 گروه 10 تایی شامل گروه دیابت تمرین، دیابت کنترل و سالم کنترل تقسیم شدند. موش های گروه های دیابتی از طریق تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. برنامه تمرینی ورزشی شامل 6 هفته تمرین روی نوارگردان بود. 24 پس از ساعت از آخرین جلسه تمرین برای بررسی اثر تمرین، نمونه های بافت قلب به منظور اندازه گیری بیان ژن فاکتور رشد اندوتلیال عروق-B و TAS تام استخراج گردید. برای مقایسه بین گروهی و اختلاف معنادار بین گروه ها از تحلیل واریانس یک طرفه با سطح آماری (05/0˂P) استفاده گردید.
یافته هاپس از یک دوره تمرین استقامتی یافته ها نشان داد که میزان بیان ژن VEGF-B و TAS در گروه دیابت تمرین نسبت به دیابت کنترل افزایش معنادار داشته است (001/0P=)، اما برای میزان بیان ژن VEGF-B و TAS بین دو گروه دیابت تمرین و سالم کنترل به ترتیب عدم تفاوت معنادار (364/0P=) و تفاوت معناداری (033/0P=) مشاهده شد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرین استقامتی دارای اثر مثبت بر میزان بیان ژن VEGF-B و سطح TAS بافت قلب موش های دیابتی است و می تواند باعث بهبود قلب دیابتی شود.
کلید واژگان: تمرین هوازی, VEGF-B, TAS, قلب, دیابتBackground & PurposeDiabetes causes cardiovascular disorders and causes coronary artery disease or systemic hypertension. Therefore, the aim of the present study was to evaluate the effect of aerobic exercise on vascular endothelial growth factor-B (VEGF-B) gene expression and total antioxidant status (TAS) of cardiac tissue in diabetic male rats.
MethodologyThis experimental study was performed on 30 adult male Wistar rats and divided into 3 groups of Diabetic training, Diabetic control and healthy control (n = 10). Diabetic rats were diabetic by intraperitoneal injection of streptozotocin. The exercise program consisted of 6 weeks of treadmill training. After 24 hours of the last training session to examine the effect of exercise, cardiac tissue samples were extracted to measure VEGF-B gene expression and TAS. One-way ANOVA with statistical level (P˂0.05) was used to compare between groups and significant differences between groups.
ResultsResults showed after a period of endurance training there was a significant increase in VEGF-B gene expression and total antioxidant status in the exercise-treated diabetic group compared to control diabetes (P = 0.001). However, no significant difference (P = 0.364) and significant difference (P = 0.033) were observed for VEGF-B gene expression level and antioxidant status between diabetic training and healthy control diabetic groups, respectively.
ConclusionIt seems that endurance training has a positive effect on VEGF-B and TAS of diabetic heart rats and can improve diabetic heart.
Keywords: Aerobic Exercise, VEGF-B, TAS, heart, Diabetes -
مقدمه
بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس در معرض خطر افزایش آنتی اکسیدان و در دراز مدت ایجاد ضایعات عروقی می باشند. از این رو هدف از این مطالعه بررسی اثر یک دوره تمرین هوازی بر بیان ژن آنژیوپوییتین-1 (ANGPT-1) و وضعیت اکسیدانی (TOS) بافت قلب در موش های صحرایی دیابتی است.
مواد و روش ها30 سر موش صحرایی نر به 3 گروه 10 تایی گروه دیابت تمرین، کنترل دیابت و سالم تقسیم شدند. حیوانات گروه های دیابتی از طریق تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. برنامه تمرینی ورزشی شامل 6 هفته تمرین روی نوار گردان بود. پس از 24 ساعت از آخرین جلسه تمرین برای بررسی اثر تمرین، نمونه های بافت قلب به منظور اندازه گیری بیان ژن ANGPT-1 و TOS استخراج گردید. برای مقایسه اختلاف معنادار بین گروه ها از تحلیل واریانس یک طرفه با سطح آماری 05/0>P استفاده گردید.
یافته هانتایج نشان داد که میزان بیان ژن ANGPT-1 و وضعیت تام اکسیدان در گروه دیابت تمرین نسبت به گروه کنترل دیابت افزایش معنادار داشت (001/0=P) و بین میزان بیان ژن ANGPT-1 بین دو گروه کنترل دیابت و سالم کنترل تفاوت معنادار وجود نداشت (397/0=P).
بحث و نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرین استقامتی با اثر مثبت بر بیان ژن ANGPT-1 و بهبود وضعیت تام آنتی اکسیدانی بافت قلب موش های دیابتی باعث بهبود قلب دیابتی می شود.
کلید واژگان: تمرین استقامتی, ANGPT-1, TOS, قلب, دیابتYafteh, Volume:22 Issue: 4, 2021, PP 25 -36BackgroundPatients with diabetes mellitus are at high risk of antioxidants and in long-term vascular lesions. Therefore, the aim of the present study was to evaluate the effect of one course of aerobic exercise on the gene expression of angiopoietin-1 (ANGPT-1) and cardiac tissue oxidative status (TOS) in diabetic rats.
Materials and Methods30 male Wistar rats were divided into 3 groups (n= 10) diabetic training, diabetic control and healthy control groups. Animals in diabetic groups were diabetic by intraperitoneal injection of streptozotocin. The exercise program consisted of 6 weeks of treadmill training. 24 hours after the last training session to evaluate the effect of exercise, cardiac tissue samples were extracted to measure gene expression of ANGPT-1 and total oxidative status. One-way ANOVA with statistical level (P<0.05) was used to compare the differences between groups.
ResultsThe results showed that gene expression of ANGPT-1 and TOS were significantly increased in the diabetic training group compared to the diabetic control group (P= 0.001) but only in the ANGPT-1 there were no significant differences (P= 0.001) between two groups of diabetic control and healthy control (P>0.05).
ConclusionIt seems that endurance training has a positive effect on the expression of ANGPT-1 gene and improves the overall antioxidant status of the heart tissue of diabetic rats and improve the diabetic heart.
Keywords: Training, ANGPT-1, TOS, Heart, Diabetes -
زمینه و هدف
مصرف آنتی اکسیدان های غیرآنزیمی به صورت مکمل های غذایی، می تواند از طریق شکار رادیکال های آزاد تاثیر مثبتی درجهت کاهش استرس اکسیداتیو داشته باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر 6 هفته تمرین هوازی فزاینده و مکمل ال-کارنیتین بر گیرنده آپلین بافت قلبی و مقادیر گلوکز خون موش های دیابتی بود.
روش کاردر این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر ویستار به صورت تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابت + ال-کارنیتین، دیابت + تمرین هوازی و دیابت + تمرین+ ال-کارنیتین تقسیم شدند. بعد از دیابتی کردن رت ها، روزانه 100 میلی گرم ال-کارنیتین را به صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین هوازی نیز پنج روز در هفته، به مدت شش هفته، با شیب صفر درجه، سرعت 10 متر و زمان 10 دقیقه در هفته اول شروع شده و در هفته اخر شیب به 5 درجه، سرعت 20 متر و زمان 40 دقیقه رسید.
یافته هانتایج بیانگر افزایش معنی دارگیرنده آپلین در گروه های دیابت+تمرین هوازی و گروه دیابت+تمرین هوازی+ ال-کارنیتین نسبت به گروه کنترل و دارونما بود (001/0=p). بین دو گروه فعال پژوهش نیز اختلاف معنی دار وجود نداشت (274/0=p). نتایج آزمون تعقیبی بیانگر کاهش معنی دار گلوکز در گروه های فعال نسبت به گروه کنترل و دارونما بود (001/0=p).
نتیجه گیری:
تمرین هوازی و مصرف ال-کارنیتین می تواند سبب افزایش گیرنده آپلین بافت قلبی و کاهش گلوکز شود.
کلید واژگان: دیابت, گیرنده آپلین, تمرین هوازی, ال کارنیتین, گلوکزIntroductionConsumption of non-enzymatic antioxidants in the form of dietary supplements can have a positive effect on reducing oxidative stress by hunting free radicals. The aim of this study was to explain the effect of 6 weeks of increasing and complementary L-carnitine aerobic exercise on the apline of the cardiac tissue and the blood glucose levels of diabetic mice.
MethodsIn this experimental study, 40 males of Wistar male rats were randomly divided into five groups: healthy control, diabetic control, diabetes-L-carnitine, diabetes + aerobic exercise and diabetes + exercise + L-carnitine. After diabetic rats, they were given 100 mg of L-carnitine orally daily. The aerobic exercise program started 5 days a week, for six weeks, with a slope of zero degrees, a speed of 10 meters and a time of 10 minutes in the first week, and in the last week the slope reached 5 degrees, a speed of 20 meters and a time of 40 minutes.
ResultsThe results showed a significant increase in apline in diabetes groups + aerobic exercise and diabetes group + aerobic exercise + L-carnitine compared to the control group and placebo (p = 0.001). There was no significant difference between the two active research groups (p = 0.274). The results of the follow-up test showed a significant decrease in glucose in the active groups compared to the control and placebo groups (p = 0.001).
ConclusionAerobic exercise and L-carnitine consumption can increase the apline receptor of cardiac tissue and reduce glucose.
Keywords: Diabetes, Apline receptor, Aerobic exercise, LCarnitine, Glucose -
مجله دانشکده پزشکی اصفهان، پیاپی 549 (هفته اول دی 1398)، صص 1206 -1212مقدمه
آدیپوکائن آپلین، نقش مهمی در تنظیم هموستاز انرژی و بهبود مقاومت به انسولین دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تعاملی تمرین هوازی و مکمل یاری ال-کارنیتین بر آپلین بافت قلبی و مقاومت به انسولین Ratهای صحرایی مبتلا به دیابت بود.
روش هادر این مطالعه ی تجربی، 40 سر Rat نر به صورت تصادفی در پنج گروه شاهد سالم، شاهد مبتلا به دیابت (دارونما)، دیابت + ال-کارنیتین، دیابت + تمرین هوازی و نیز دیابت + تمرین + ال-کارنیتین تقسیم شدند. بعد از القای دیابت در Ratها، تمرین هوازی و مصرف مکمل ال-کارنیتین به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته اعمال شد. تمرین هوازی در گروه های فعال شامل اجرای 10 دقیقه تمرین بر روی نوار گردان با شدت 60 درصد بیشینه ی اکسیژن مصرفی بیشینه بودکه از هفته ی سوم، به مدت 20 دقیقه افزایش یافت و در این زمان، گروه شاهد برنامه ی تمرینی نداشت.
یافته هانتایج آزمون تعقیبی، بیانگر افزایش معنی دار آپلین در گروه های دیابت + تمرین هوازی و گروه دیابت + تمرین هوازی + ال-کارنیتین نسبت به گروه شاهد و دارونما بود (001/0 = P). بین دو گروه فعال تحقیق نیز اختلاف معنی داری وجود نداشت (227/0 = P). نتایج آزمون تعقیبی، بیانگر کاهش معنی دار انسولین و گلوکز در گروه های فعال نسبت به گروه شاهد و دارونما بود (001/0 = P).
نتیجه گیریتمرین هوازی و مصرف ال-کارنیتین، می تواند سبب افزایش آپلین بافت قلبی و کاهش مقاومت به انسولین شود.
کلید واژگان: دیابت, آپلین, تمرین هوازی, مقاومت به انسولینBackgroundAdipokine apelin plays an important role in regulating energy homeostasis and improving insulin resistance. The purpose of this study was to investigate the interactive effect of aerobic exercise and L-carnitine supplementation on serum levels of cardiac tissue apelin and insulin resistance in diabetic rats.
MethodsIn this experimental study, 40 male rats were randomly divided into five groups of healthy control, diabetic control (placebo), diabetes + L-carnitine, diabetes + aerobic exercise, and diabetes + L-carnitine + exercise. After induction of diabetes in rats, aerobic exercise and L-carnitine supplementation were performed for six weeks and five sessions per week. Aerobic training in the active groups consisted of 10 minutes of treadmill exercise with 60% of maximal oxygen uptake, which increased by 20 minutes from the third week, with no control group training.
FindingsThere was a significant increase in apelin in the diabetes + aerobic training group and the diabetes + aerobic training + L-carnitine group compared to the control and placebo groups (P = 0.001). There was no significant difference between the two active groups (P = 0.227). There was a significant decrease in insulin and glucose levels in the active groups compared to the control and placebo groups, too (P = 0.001).
ConclusionAerobic training and consumption of L-carnitine can increase cardiac tissue apelin and decrease insulin resistance.
Keywords: Diabetes mellitus, Apelin, Aerobic exercise, Insulin resistance -
زمینه و هدفهدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره آموزش نروفیدبک و پیلاتس بر تعادل کودکان مبتلا به سندروم داون می باشد.روش بررسینمونه آماری تحقیق حاضر را 20 نفر از کودکانی که مبتلا به سندروم داون (با میانگین سنی 12 سال) بودند تشکیل می دادند که در مدرسه استثنایی کرمانشاه مشغول به تحصیل بودند. آزمودنی ها بصورت تصادفی در دو گروه نروفیدبک و پیلاتس تقسیم شدند. گروه اول تحت آموزش نروفیدبک به مدت 8 هفته و گروه دوم نیز تحت تمرینات منتخب پیلاتس قرار گرفتند. از دستگاه نروفیدبک پروکامپ 8 کاناله جهت اجرای آموزش نروفیدبک استفاده شد. از آزمون تعادلی برگ در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه استفاده شد. جهت مقایسه دو گروه از آزمون آماری t وابسته در سطح معنی داری 05/0 استفاده گردید.یافته هانتایج بدست آمده نشان داد که هر دو نوع آموزش بطور معنی داری باعث بهبود تعادل کودکان بیمار شد، اما مقایسه بین دو گروه نشان داد که گروه تمرینات پیلاتس نسبت به آموزش نروفیدبک تاثیر بیشتری بر میزان تعادل کودکان داشت.نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده می توان پیشنهاد کرد که مراکز کودکان استثنایی و والدین می توانند از هر دو نوع آموزش جهت بهبود تعادل کودکان استفاده کنند.کلید واژگان: آموزش نروفیدبک, پیلاتس, تعادل, سندروم داونBackground And ObjectiveThe purpose of this study was to investigate the effect of 8 weeks of neurofeedback and pilates training on the balance of children with Downs syndrome.
Subjects andMethodsThe sample consisted of 20 children with Downs syndrome (average age 12 y) who were studying in the exceptional school in Kermanshah. Subjects were randomly divided into two groups: neurofeedback and pilates (n=10 each). The first group received refractory training for 8 weeks and the second group underwent pilates training. The 8-channel Procump device was used to carry out the neurofeedback training. Berg balance test was used in both group vs of pre- and post-test. To compare the two groups, independent t-test was used at the significance level of 0.05.ResultsThe results showed that both types of training significantly improved the balance of children, but the comparison between the two groups showed that the pilates training had a greater effect on the balance of children than the neurofeedback training.
Conclussion: According to these results, it can be suggested that exceptional childrens centers and parents can use both types of training to improve childrens balance.Keywords: Nero FeedBack training, Pilates, balance, down syndrome
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.