به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حمیدرضا شعیری

  • سهیلا غنیان، جواد نیستانی*، حمیدرضا شعیری، عیسی متقی زاده

    یتمیز شکل وبنیه شواهد القبور فی العصر الإسلامی بتنوع کبیر متاثرا بالعوامل المناخیه والتاریخیه والثقافیه. تنقسم شواهد القبور إلی ثلاث مجموعات رئیسیه: وهی مرتفعه وافقیه ومختلطه. تعتبر شواهد القبور الصندوقیه ایضا من انواع شواهد القبور الافقیه، والتی تکون لها انواع مختلفه. وعدم وجود تصنیف دقیق لهذا النوع من شواهد القبور ادی إلی حدوث تشتت فی تسمیه الاعمال بین الباحثین. حاولنا فی هذا المقال ان نجری مقارنه، بین شکل ومحتوی شواهد القبور الصندوقیه وبین شواهد القبور الخشبیه، ذلک من خلال استخدام المنهج النظری لدراسات التاریخ الثقافی ومنهج البحث المقارن الذی یعد احد الاسالیب الشائعه فی دراسه الاعمال الثقافیه. ووضعنا هذا الافتراض نصب اعیننا ان شواهد القبور الصدریه متاثره جدا بالصنادیق الخشبیه من حیث الشکل والمضمون. وبالإضافه إلی ذلک، توصلنا من خلال دراسه الرسوم، إلی العناصر المشترکه والمختلفه فی شکل وبنیه محتوی صنادیق القبور الخشبیه، ما مکننا من تقدیم تصنیف تفصیلی لشواهد القبور فتهدف هذه الدراسه  إلی تحدید الجوانب المشترکه والمختلفه لبنیه الشکل والمحتوی فی الاعمال المذکوره وتفسیرها ایضا، مما یمکن ان یفتح الابواب امام العدید من الابحاث فی هذا المجال.

    کلید واژگان: شواهد القبور الصندوقیه, شواهد القبور الخشبیه, شواهد القبور الافقیه, دراسه مقارنه
    Soheila Ghanian, Javad Neystani*, Hamidreza Shairi, Issa Mottaghizadeh

    The structure of the form and content of the gravestones of the Islamic era are significantly influenced by climatic, historical and cultural factors. The gravestones are divided into three main groups, raised, horizontal and combined. Box-shaped tombstones are also one of the species of horizontal gravestones that have different types. The lack of typology and accurate classification of this type of tombstone has caused turbulence in naming works among researchers. In addition, by studying the style of the common and different elements in the structure of the shape and content of the wooden cenotaphs, a precise typology of the tombstones can be presented. Identifying and explaining the common and different aspects of the structure of the form and content in the works mentioned and describing them can be a source for many studies in this field and reduce conflicting ideas among researchers.

    Keywords: Box-Shaped Tombstone, Wooden Cenotaphs, Horizontal Tombstone, Comparative Studies
  • حمیدرضا شعیری*

    تن ما پراکنده و متعدد است. ما درون زمان و مکان حرکت می کنیم و تن ما این حرکت را کنترل می کند، همچنین تن ما مرز بین ما و دیگری است و ما را از دیگری متمایز می کند. ازسویی تن مانند پرده ای است که مانع ارتباط ما با جهان های کیفی می شود؛ ازسوی دیگر همین تن به دلیل عادت، تکرار و روزمرگی ما را در تقابل با جهان جوهری قرار می دهد. حالا اگر تن بخواهد از محدودیت های کمی و مادی خارج شود باید استعلا پیدا کند. تن استعلایافته تنی است که با جوهری از هستی پیوند می یابد که نتیجه آن خلق وجودی است که براساس اندیشه های مولانا «جان» نامیده می شود. همین جان می تواند در مرتبه ای بالاتر و پس از یکی شدن با ذات هستی در امتزاج  با کل جهان هستی قرار گیرد و با «جانان» یکی شود. چگونه تن می تواند از خود عبور کند و در پیوند با جان قرار گیرد؟  هدف از این جستار تبیین نظریه نشانه معناشناختی تن و جان براساس اندیشه های مولاناست. دستاورد اصلی این پژوهش این است که تن با عبور از کمیت های محدودکننده مادی، زمان و مکان فیزیکی را پشت سر می گذارد. درواقع، تن به درجه ناب حضور در هستی دست می یابد و علت اصلی این امر تبدیل تن کنشی به تن رخدادی است. تن رخدادی تنی حادث است که سبب استعلای سوژه ازطریق پیوند او با جان می شود. جان از هر نوع محدودیت زمانی و مکانی فارغ است و وجه جوهری حضور را نمایان می کند.

    کلید واژگان: نشانه معناشناسی, تن, جان, تن کنشی, تن رخدادی, جانان
    Hamidreza Shairi *

    Our body is diverse and scattered. Controlled by our body, we move within time and space. As the border between us and the other, our body differentiates us from the other. It also functions as a veil that hinders our connection with the qualitative and pure worlds. Now, suppose the body wishes to move beyond quantitative and material limitations. In that case, the body must transcend beyond itself and achieve a form of existence that has no spatio-temporal constraints. The transcended body connects with the essence of existence, which, in turn, results in the creation of a presence that Rumi calls “Jān” or metabody. The metabody, according to Rumi, can reach a higher order and become one and the same with “Jānān.” How can the body move beyond itself and fuse with the metabody? Informed by Rumi’s thoughts and worldview, this study aims to investigate the semiotics of the body and metabody. The findings of this study suggest that by moving beyond the material, temporal, and spatial constraints, the action-body turns into an event-body and achieves a higher order in existence. The event-body is a Hādith-body that elevates the subject by fusing it with the metabody. The metabody moves beyond spatio-temporal constraints and reflects the essence of the presence.

    Keywords: Action-Body, Body, Essence Of Presence, Event-Body, Metabody, Semiotics
  • سیاوش گلشیری، حمیدرضا شعیری*، بهمن نامور مطلق

    نشانه شناسی فرهنگی یکی از حوزه های نشانه شناسی است که با نام یوری لوتمان پیوند خورده است. لوتمان فرهنگ را به مثابه ی یک نظام نشانه ای و در  تعامل با سایرنظام های نشانه ای در نظر می گیرد. از دیدگاه لوتمان، هر فرهنگی خود را نظام مند و آنچه را که در بیرون از سپهرنشانه ای فرهنگ خودی قرار دارد، به مثابه ی نه -فرهنگ می شناسد. بر اساس نظریه ی روایت مندی، رخداد نوعی تغییر وضعیت از هنجارهای موجود در سپهر نشانه ای تلقی می شود که با تعریف رخداد از منظر گریماس مطابقت دارد. مقاله ی حاضر با تکیه بر دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی لوتمان و فرایند روایی گریماس، به تحلیل رمان «جنایت و مکافات» اثر فئودور داستایفسکی می پردازد. در این مطالعه، بررسی قابلیت های کاربردی نظریه ی نشانه شناسی فرهنگی لوتمان در مقایسه با روایت شناسی گریماسی انجام گرفت تا نشان دهیم، چگونه نویسنده ی روس ارزش های اصلی اعم از ایدئولوژی، دین و سیاست را در تقابل با دو قطب خود (روسیه) و دیگری (غرب) مورد قیاس قرار می دهد. دگردیسی راسکولنیکف (قهرمان رمان) و گذار از مرز «دیگری» به «خود» در آخرین بخش رمان از طریق کابوسی شکل می گیرد که با عبور از وضعیت نامطلوب، ناگهانی و بدون مداخله ی سوژه، مطابقت دارد. نتایج نشان می دهد، سپهر نشانه ای لوتمان صرفا محدود به دوگانه های طبیعت و فرهنگ و یا خود و دیگری نیست؛ بلکه فضایی پویا و در حال تکامل است که در آن رخداد، چالش، تعامل میان عناصر گستره ای و فشاره ای و همچنین فضای چرخشی و رفت و برگشتی امری مهم تلقی می شوند.

    کلید واژگان: فرهنگ, نه- فرهنگ, خود, دیگری, لوتمان, گریماس, داستایفسکی
    Siavash Golshiri, Hamid Reza Shairi *, Bahman Namvarmotlagh

    Cultural semiotics is one of the fields of semiotics that is associated with the name of Yuri Lutman. Lotman considers culture as a symbolic system in confrontation and interaction with other symbolic systems. From Lutman's point of view, every culture is self-systematic and what is outside the scope of its own culture is known as non-culture. The theory of narrativeness and occurrence based on the theory of Lotman's symbolic sphere considers the event as a kind of change of the norms in the symbolic sphere, which corresponds to the definition of the event from the perspective of Grimas. The present article analyzes the novel "Crime and Punishment" by Fyodor Dostoyevsky, relying on Lutman's cultural semiotics and Grimas's narrative process. The purpose of this study is to investigate the practical capabilities of Lutman's theory of cultural semiotics in comparison with Grimassi's narratology, in order to show how the Russian writer presents the main values, including ideology, religion and politics, in opposition to two poles. It compares itself (Russia) and the other (the West). Raskolnikov's metamorphosis and the transition from the border of "other" to "self" in the last part of the novel is formed through a nightmare, which corresponds to passing through an unfavorable situation, sudden and without intervention of the subject. Therefore, the new situation refers to the "self and not the other" approach; The approach that is related to the function of identification and ideology of culture considers Russian culture superior to the West.

    Keywords: Culture, Non-Culture, Self, Lutman, Grimas, Dostoyevsky
  • مریم گوهرپاد، حمیدرضا شعیری*، بهروز محمودی بختیاری

    پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای ساختار زمان در نمایشنامه های افرا یا روز می گذرد و خانمچه و مهتابی می پردازد. ژار ژنت به منظور شناخت ساختار زمان در روایت، عناصر نظم، تداوم و بسامد را مورد تحلیل قرار می دهد تا انواع گذشته/آینده نگری، زمان پریشی و شتاب های زمانی با ضرباهنگ های متفاوت در روایت مشخص شود. همچنین نظریه پردازانی چون فلودرنیک، ریمون-کنان و چتمن به بسط آرای وی در روایت های داستانی و نمایشی پرداخته اند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این است که بیضایی و رادی در قیاس با یکدیگر ساختار زمانی روایت را در متن نمایشی چطور به رشته تحریر درآورده اند؟ هدف نیز مطالعه قیاس مند زمان روایت در متون این دو نویسنده از منظر ساختاری با تکیه بر آرای ژرار ژنت و دیگر نظریه پردازان این حوزه است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده ها از طریق اسنادی با مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها موکد این نکته اند که گذشته نگری و تخطی زمانی به گونه ای مبرز جریان روایی نمایشنامه و ساختار زمانی آن را دستخوش تغییر ساخته اند و در کنار آن تداوم و بسامد زمانی نیز دخیل بوده اند. درنتیجه نمایشنامه ها از لحاظ ارتباط حوادث با دیگر عناصر روایی مانند شخصیت ها، مضمون، پیرنگ و غیره قالبی نزدیک به سنت نمایشی ایرانی پیدا می کنند که در افرا به لحاظ شیوه روایت داستانی چشمگیرتر است. حال آنکه در خانمچه و مهتابی شکستگی های زمانی در ساختار روایت ارتباط بیشتری با جنبه های نمایشی پیدا می کند.

    کلید واژگان: ادبیات نمایشی, اکبر رادی, بهرام بیضایی, زمان روایت
    Maryam Goharpad, Hamidreza Shairi *, Behrooz Mahmoodi-Bakhtiari

    Narratology is a field of study that focuses on the examination and analysis of the structure and components of narrative. Gérard Genette is widely recognized as one of the most influential theorists in this subject due to his structural investigation of the element of time. He assigns three levels to narrative discourse: voice, tense, and mode. Genette studied the differences between story time and narrative time. Hence, in order to gain an understanding of the structure of time in the narrative, Genette analyzes the three elements of order, duration, and frequency. This allows for the specification of different types of flashback and flashforward narratives, anachrony, and types of time accelerations that result in different rhythms in the dramatic narrative. Dramatists have been studying the narrative structure since Aristotle's Poetics, and they can use the examination of its elements as a practical benchmark. Theorists who specialize in narrative and dramatic works, like Fludernik, Rimmon-Kenan, and Chatman have developed Genette’s ideas on fictional and dramatic narration. The comparative of one of the narrative elements, such as time, in the texts of two Persian-language playwrights makes the classical pattern of drama and its use in Iranian plays, as well as its comparison with the traditional and narrating pattern of this play, to be researched. The present research uses analytical-descriptive method of written sources and books to compare the structure of time in the dramatic narratives of two prominent Iranian dramatists, Bahram Beizai and Akbar Radi, with a look at the plays Afra and Khanomche va Mahtabi. This research attempts to explain how, in contrast to one another, Beizai and Radi brought the temporal structure of the narrative into the field of writing, and how they used it dramatically. The purpose of this research is to study the narrative time in the dramatic texts of two Iranian dramatists from structural aspects, relying on Gérard Genette's opinions. The findings of this article emphasize how flashbacks and anachrony have had a substantial impact on the play’s narrative flow and temporal structure. Additionally, temporal duration and frequency have also been involved. This anachronism has caused both texts to find a format close to the Iranian dramatic tradition in terms of the connection between the events and other narrative elements such as characters, theme, plot, etc., which is more significant in Afra in terms of the narrative style. However, the dramatic and conversational elements of Khanomche va Mahtabi are more closely associated with the temporal fractures in the narrative structure. Through the use of dramatic devices like sound or the removal of dialogue, as well as story techniques like the use of a narrator and narrating the past story in the present tense, both authors have attempted to employ other modes of narrative time. The timeline diagram of events in both plays includes discrete forward lines with flashbacks occurring during time breaks, as well as the direct course of those dialogues that review the present time.

    Keywords: Akbar Radi, Bahram Beizai, Dramatic Literature, Gérard Genette, Narrative Time
  • محمدرضا عزیزی، پویا سرایی*، حمیده جعفری، حمیدرضا شعیری، پرستو محبی

    هستی شناسی اثر موسیقایی همواره مورد سوال بسیاری از متفکران قرار گرفته است. بروس الیس بنسن در نظریه خود با عنوان «بداهه گفت و شنود موسیقایی» به این مهم اشاره می کند که در خلق و اجرای اثر موسیقی، همواره بستری برای بداهه پردازی وجود دارد که آهنگ‏ساز، اجراگر و شنونده را وارد نوعی گفت و شنود می کند که بر هر گونه تبدیل و تعدیل بعدی گشوده است. او به روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی، نظریه خود را در بستر موسیقی کلاسیک با تکیه بر سنت ها و کاربست های موسیقایی طرح می‏کند. هدف از انجام این پژوهش، تبیین مفاهیم هستی شناختی پیشنهادشده توسط بنسن در نظریه بداهه گفت و شنود موسیقایی است؛ نظریه ای پساساختارگرا که اساس موسیقی را «بداهه» می‏داند و خود نیز همواره سرشتی تفسیری دارد. سنت و کاربست موسیقایی به مثابه یک جهان برای یک گفت و شنود در موسیقی دارای اهمیت است. بنسن به جای مفهوم «اثر» و «نقش آهنگ‏ساز» به عنوان تنها آفریننده آن، «قطعه موسیقی» را معرفی می کند که دارای هویتی سیال است و همواره با اجراها و تفسیرهای اجراگر کارآزموده و آشنا به سنت و کاربست به حیات خود ادامه می دهد. در این پژوهش که در رده پژوهش های کیفی قرار می گیرد، روش پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر شیوه انجام، توصیفی - تحلیلی است و کلیه مطالب به روش کتابخانه ای به دست آمده اند.

    کلید واژگان: هستی شناسی, اثر موسیقایی, بداهه گفت و شنود موسیقایی, پدیدارشناسی, بروس الیس بنسن
    Mohammadreza Azizi, Pouya Saraei *, Hamideh Jafari, Hamidreza Shairi, Parastoo Mohebi

    Bruce Ellis Benson, in his phenomenological theory, "The Improvisation of Musical Dialogue", points out that in the creation and performance of a musical work, there is always a platform for improvisation that brings the composer, performer, and listener into a kind of discourse which is always open to any subsequent conversions or adjustments. Through hermeneutic phenomenology, he presents his theory in the context of Western classical music and jazz with an overview of musical traditions and applications. The purpose of this study was to explain the concepts proposed by Benson's concept of improvisation, including the ontology of the musical work, the originality, and the identity of the musical work. The improvisational theory of musical discourse is a poststructuralist theory and introduces the basis of music as improvisation, which always has an interpretive nature. Musical tradition and practice as a world are important for a dialogue in music. Instead of playing the composer as the sole creator of music, Benson considers the piece to have a fluid identity that always continues to exist with the performances and interpretations of an experienced performer familiar with the tradition and practice of that music. In this research, which is in the category of qualitative research, the research method has been applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. All material is obtained through the library method.

    Keywords: Ontology, Musical Work, The Improvisation Of Musical Dialogue, Phenomenology, Bruce Ellis Benson
  • عفت سرلک، فاطمه سیدابراهیمی نژاد*، حمیدرضا شعیری، علی کریمی فیروزجائی

    قصه ها و داستان های عامیانه از مواریث مهم و ارزشمند فرهنگ هر ملت به شمار می آیند که علاوه بر بیان رخدادهای گذشته، بیانگر رفتار، اندیشه و فرهنگ جاگرفته در لایه های بازمانده در تاریخ هر جامعه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد نشانه معناشناسی به بررسی نظام ارزشی اخلاقی در داستان «سمک عیار» پرداخته است. مسئله اصلی پژوهش این است که بر اساس چه سازوکاری، ارزش های اخلاقی درون گفتمان عیاری تولید می شوند. به عبارتی نظام ارزشی اخلاقی درون گفتمان عیاری، چه ارزش ها و الگوهایی را تولید می کند که مرزهای بین واقعیت و ایده آل گرایی را بر هم ریخته و نظام ارزش های عادی و رایج را به فراارزش های آرمانی و حتی اسطوره ای تغییر داده است؟ در واقع هدف اصلی این مقاله، بررسی کنش هایی است که اخلاقی آنها را به کار می گیرد تا از طریق آن الگوی ارزشی خود را تحقق بخشد. داده ها از کتاب سمک عیار به صورت هدفمند و بر اساس گفتمان های کنشی انتخاب شده اند. پس از تحلیل داده ها نتایج به دست آمده نشان می دهد که چالش های ارزشی در بافت گفتمانی، زمینه را برای تبدیل یک ارزش به ارزش های دیگر فراهم می آورد و سبب گسترش دایره ارزش ها و استعلای آنها می شود. به عبارتی عیاری، کارکردهای اجتماعی- فرهنگی رایج و نظام ارزش های معمول را به گونه های ارزشی و فراارزشی همچون جمع محوری، اسطوره محوری، تعالی محوری، ریسک پذیری، تجدیدپذیری، دگرمحوری، پیشگامی، جهتمندی در سبک زندگی کنشگران تبدیل می کند.

    کلید واژگان: نشانه معناشناسی, نظام ارزشی, اخلاقی, گفتمان کنشی و عیاری.
    Effat Sarlak, Fatemeh Seyed Ebrahimi Nejad*, Hamidreza Shairi, Ali Karimi Firoozjaee

    The present research has investigated the value system of Ethics in Samak-e-Ayyar using the analytical descriptive method and relying on the semiotics approach.The main problem of the research is: what mechanisms are used for the production of EthicValues in Ayyari discourse? How Ayyari has changed the boundaries between reality and idealism that leading to changing the normal and common values to idealistic and even mythical ones? The data have been selected purposefully and based on action discourses from Samak-e-Ayyar.The results indicated that Ayyari divides the social and cultural functions and even the usual value system into extra-value types such as collectivism, myth-centric, risk acceptability, adaptability, renewability, and other pioneering values in the lifestyle of actors.

    Keywords: Semantic Sign, Value System, Ethics, Action Discourse, Ayari
  • مبینا قنبری نیا *، حمیدرضا شعیری

    در طول دهه گذشته، دوره های آنلاین به طور تصاعدی رشد کرده اند. مزایای دوره های آنلاین بسیار زیاد است؛ از جمله انعطاف پذیری، دسترسی و راحتی. با این حال، توجه به این نکته مهم است که پویایی یک عنصر کلیدی برای تضمین اثربخشی یادگیری آنلاین است. هدف این تحقیق بررسی این است که چگونه فعالیت های SMART می توانند باعث پویایی دوره های آنلاین آموزش زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی شوند. این پژوهش کاربردی بوده و به روش نیمه آزمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل زبان آموزان (زبان فرانسه) سطح B1 در موسسه کانون زبان شهر تهران شامل 40 نفر است. در این پژوهش از بسته ی آموزشی مبتنی بر متد اسمارت در کلاس های هوشمند آنلاین و پرسشنامه تمایل به برقراری ارتباط داراساوانگ و ریندرز (2021) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری v.23 SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. طبق نتایج دوره اسمارت تاثیر معناداری بر تمایل به برقراری ارتباط زبان آموزان فرانسه در سه مولفه درک تمایل به برقراری ارتباط، اعتماد به نفس ارتباطی و فراوانی استفاده از زبان فرانسه دارد (p<0.05).

    کلید واژگان: دوره های آنلاین, زبان فرانسه, فعالیت های SMART, تمایل به برقراری ارتباط, پویایی
    Mobina Ghanbarinia*, Hamidreza Shairi

    Au cours de la dernière décennie, les cours en ligne ont connu une croissance exponentielle. Les avantages des cours en ligne sont nombreux, notamment la flexibilité, l'accessibilité et la commodité. Cependant, il est important de noter que le dynamisme est un élément clé pour garantir l'efficacité de l'apprentissage en ligne. Cette recherche vise à explorer comment les activités SMART peuvent dynamiser les cours en ligne du FLE. Cette recherche est pratique et est menée de manière semi-expérimentale. La population statistique de la recherche comprend 40 apprenants de langue française du niveau B1 à l'Institut des langues d’Iran (ILI) à Téhéran. Dans cette recherche, le package pédagogique basé sur la méthode SMART est utilisé dans les cours en ligne et le questionnaire de volonté de communiquer de Darasawang et Reinders (2021). Nous utilisons le logiciel statistique SPSS v.23 et le test d'analyse de covariance pour l'analyse des données. Selon les résultats, le cours SMART a un effet significatif sur la volonté des apprenants de langue française à communiquer dans les trois composantes de la compréhension de la volonté de communiquer, de la confiance en soi communicative et de la fréquence d'utilisation de la langue française (p<0,05).

    Keywords: Cours En Ligne, Langue Franç, Aise, Activité, S SMART, Volonté, De Communiquer, Dynamisme
  • امیررضا یزدیان *، کیمیا مرادی، حمیدرضا شعیری

    پژوهشگران سراسر دنیا اکنون در جستجوی ادغام آخرین فناوری‌های الکترونیکی در فرایند آموزش هستند. علی‌رغم دردسترس‌بودن این ابزارک‌ها، ارزش آموزشی تلفن‌های همراه در آموزش و یادگیری زبان خارجی توجه آن‌ها را جلب کرده است. پتانسیل استفاده از تکنولوژی در بهبود یادداشت‌برداری اخیرا دست‌مایه پژوهش‌های بسیاری بوده است. نوشتار برای زبان‌آموزان فرانسوی تقریبا به‌عنوان دشوارترین توانایی شمرده می‌شود؛ زیرا به شناخت قواعد دستوری و ساختارهای زبان فرانسه متکی است. به لطف پیشرفت در تکنولوژی، بسیاری از ابزارها به کار برده شده است تا زبان‌آموز به یک تولید نوشتاری مرغوب دست یابد. شرکت‌کنندگان این پژوهش را بیست و دو زبان‌آموز سطح آ 1 موسسه زبان نگار تشکیل می‌دادند. ما از یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل استفاده کردیم و پس از سه ماه کاربست و از طریق املایی که در انتها گرفته شد نتایج دو گروه را مورد بررسی قرار دادیم. پژوهش ما بیانگر نتایجی مثبت در عملکرد نوشتاری زبان‌آموزان بود و استفاده از گوگل کیپ، یک دید خوش‌بینانه برای ما به همراه داشت.

    کلید واژگان: گوگل کیپ, یادگیری زبان فرانسه با اپلیکیشن, یادداشت برداری با گوگل کیپ, یادگیری زبان فرانسه با تلفن همراه
    Amirreza Yazdian*, Kimiya Moradi, Hamidreza Shairi

    Des chercheurs du monde entier examinent la valeur éducative et l'efficacité de l'intégration des derniers gadgets électroniques dans les activités d'enseignement et d'apprentissage en classe. Malgré la disponibilité des derniers gadgets électroniques tels que les iPods, les tablettes et les montres intelligentes, les chercheurs s'intéressent davantage à la valeur éducative des téléphones portables pour l'enseignement et l'apprentissage de la langue étrangère. La prise de notes est l'une des activités d'apprentissage les plus courantes et les plus présentes, qui constituent une part importante de la vie quotidienne de tous les étudiants. Le potentiel d'utiliser la technologie pour améliorer les activités de prise de notes a récemment fait l'objet de sous les feux de la rampe. L'écriture est considérée comme la compétence la plus difficile pour presque tous les apprenants de français car elle exige leur connaissance des règles grammaticales et des structures françaises. Grâce au développement de la technologie, de nombreux outils a été utilisés pour aider les apprenants à produire des écrits de qualité. Les participants à cette étude de cas étaient 22 apprenants du niveau A1 à l’institut Zaban Negar. Ils ont suivi leurs cours en utilisant Google Keep pour la prise de notes. Nous avons utilisé un groupe de contrôle et après trois mois de l’essai et par le biais d’une dictée à la fin, nous avons comparé les résultats. Notre recherche a révélé des résultats positifs dans les performances d'écriture des apprenants ainsi qu'une vision optimiste de l'utilisation de Google Keep.
    .

    Keywords: Google Keep, Apprendre Le Français Par Application, Prendre Des Notes Par Google Keep, Apprentissage Du Français Par Téléphone Portable
  • وحید سجادی فر، موسی پرنیان*، حمیدرضا شعیری
    در قصه های عامیانه کوتاه ایرانی، ممکن است بیش از یک سوژه وجود داشته باشد که بی شک این سوژه ها با توجه به افق معنایی و مسیر فرایند کنشی خود با یکدیگر ارتباطاتی برقرار می کنند؛ به همین سبب در این جا این مساله مطرح می شود که سوژه ها در این قصه ها دارای چه روابطی هستند؟ و افق معنایی که سوژه دنبال می کند، چه تاثیری بر روابط ایجادشده میان آن ها دارد؟ بنابراین در این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی و متاثر از رویکرد نشانه- معناشناسی گفتمانی در روایت های کلاسیک انجام شده، تلاش شده است تا با بررسی 661 سوژه حاضر در مجموعه قصه های عامیانه ایرانی که شامل 201 قصه گردآوری شده به کوشش سیدابوالقاسم انجوی شیرازی در مجموعه چهار جلدی می شود؛ چگونگی روابط میان سوژه ها در قصه های عامیانه کوتاه ایرانی بررسی و تحلیل شود؛ یافته های این پژوهش بیان کننده این است که در این قصه ها 13 گونه رابطه شامل روابطی چون: هم زیستی، تلاقی، واگرایی، تقابل، تعامل، هم سویی، برتری/ شکست، ابژه/ سوژه، تفاهم، دیالوگ، تقلید، خودبسندگی و رقابت میان سوژه ها شکل گرفته است که با توجه به مولفه افق معنایی که تعیین کننده چگونگی رابطه سوژه ها با یکدیگر است؛ روابط یادشده میان سوژه ها در بیشتر موارد دچار دگرگونی می شوند که از دگرگونی آن ها 34 زنجیره های ارتباطی یک تا هشت حلقه ای میان سوژها شکل گرفته است.
    کلید واژگان: قصه های عامیانه کوتاه ایرانی, سوژه, افق معنایی, رابطه, زنجیره های ارتباطی
    Vahid Sajjadifar, Mosa Parnian *, Hamidreza Shairi
    In Iranian folk short stories, there is a possibility for the existence of more than one subject. Without a shadow of doubt, these subjects, with regards to the Semantic horizon and their action process path, are in interation with each other. According to this matter, the question addressing the kinds of relations between subjects has been proposed. Furthermore, how the semantic horizon followed by subjects affect the relations among them. With that in mind, this research, imposing an analytic- descriptive method and affected by Semi-Semantic discourse approach in classical narratives, tries to consider and analyze the quality of relations among subjects in Iranian folk short stories by considering 661 present subjects in the collection of Iranian folk stories that include 201 collected stories by Seyyed Abolghasem Enjavi Shirazi in a collection of four volumes. The results of this research indicate that these stories have formulated 13 types of relations among subjects comprising; coexistence, confluence, divergence, confrontation, interaction, alignment, excellence/failure, object/subject, understanding, dialogue, imitation, self- sufficiency, and competition. According to the Semantic horizon component that determines the quality of the relations among subjects, these relations, in most cases, have changed and, as a result, 34 communication chains from one to eight rings have been formed among subjects.
    Introduction
    In Iranian folk short stories, there may be more than one subject. Undoutedly, these subject are in interaction with each other interms of the semantic horizon and their path of action process. According to this matter, it is proposed that the type of interactiosn between subjects and the way the semantic horizon followed by subjects impacts this interaction are the two subjects which turn out to be worth-mentioning.
    Methodology
    This research, having an analytic-discriptive procedure, is effected by the semi- semantic discourse approach in classical narartives in which the relations among 661 subjects (characters who want to possess an object, repossess, or protect it) in 201 stories from a four volume collection of Iranian folk short stories are considered. These stories had been collected by Seyyed Abolghasem Enjavi Shirazi. In this research, prior to anything, the kinds of relations among subjects and  their frequency are determined and, followed by that, the relation chains among subjects and their frequency are explained which are formed in these storeis.
    Results and Discussion
    The results revea that in these stories 13 types of relations have been formed among subjects: coexistence, confluence, divergence, confrontation, interaction, alignment, excellence/failure, object/subject, understanding, dialogue, imitation, self- sufficiency and competition. According to the Semantic horizon component that determines the quality of the relations among subjects, these relations, in most cases, have changed and, as a result, 34 communication chains of one to eight rings have been formed among subjects.
    Conclusion
    The result of this research reveals that object and possessing, repossessing, or protecting that, which causes to creation and forming the relations among subjects. This process causes to forming different relation chains among subjects.
    Keywords: Iranian Folk Short Stories, Subject, Semantic Horizon, Relation, Communication Chains
  • محمدرضا عزیزی، پویا سرایی*، حمیده جعفری، حمیدرضا شعیری، پرستو محبی

    بروس الیس بنسن در نظریه ی پدیدارشناختی خود با عنوان بداهه ی گفت وشنود موسیقایی به این مهم اشاره می کند که در خلق و اجرای اثر موسیقی، همواره بستری برای بداهه پردازی وجود دارد که آهنگ ساز، اجراگر و شنونده را وارد نوعی گفتمان می کند. او به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک نظریه خود را در بستر موسیقی کلاسیک غرب و موسیقی جاز با نگاهی کلی به سنت ها و کاربست های موسیقایی طرح می کند. در موسیقی دستگاهی ایران نیز، همواره بداهه پردازی جایگاه ویژه ای داشته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مفاهیم مورد طرح بنسن در باب بداهه پردازی ازجمله هستی شناسی اثر موسیقی، اصالت و هویت اثر موسیقی، محدودیت های موجود در اجرای خلاقانه و چگونگی انتقال قصد آهنگ ساز به مخاطب برپایه ی ردیف موسیقی دستگاهی ایران بوده است. در این پژوهش که در رده ی پژوهش های کیفی قرار می گیرد، روش تحقیق از منظر هدف، بنیادی و از منظر شیوه ی انجام، توصیفی- تحلیلی با رویکرد پدیدارشناختی بوده است. مطالب به روش کتابخانه ای به دست آمده اند. نتایج نشان می دهند که در موسیقی دستگاهی ایران «ردیف» نقش مهمی را به عنوان کاربست و به مثابه یک جهان موسیقایی برای یک گفت وشنود ایفا می کند. بداهه در موسیقی ایرانی سرشتی تفسیری داشته و آهنگ سازان موسیقی دستگاهی ایرانی هم راستا با هستی شناسی در نظریه ی بنسن، همواره در خلق قطعه ی موسیقایی وارد یک گفت وشنود گشوده بر بستر کاربست موسیقی ایرانی می شوند. این قطعه ی موسیقی، که در جهان پدیداری موسیقی دستگاهی ایران سکنا می گزیند، دارای هویتی سیال بوده که همواره با اجرا و تفسیر اجراگر کارآزموده و آشنا به سنت و کاربست موسیقی ایرانی به حیات خود ادامه می دهد. همچنین لزوم مسئولیت پذیری اخلاقی هنرمندان موسیقی ایرانی در مواجهه و گفت وشنود با «دیگری» مبحثی مهم در نظریه ی بنسن است که لزوم گسترش آن در موسیقی ایرانی دارای اهمیت بوده و لازم است گفتمانی بین تمام کارگان ها در موسیقی ایرانی براساس نظریات گفتمان محوری مثل نظریه ی گفت وشنود بنسن شکل بگیرد تا بتوان به سوی پویایی بیشتر در این موسیقی گام برداشت.

    کلید واژگان: بروس الیس بنسن, بداهه ی گفت وشنود موسیقایی, موسیقی کلاسیک ایرانی, بداهه پردازی, پدیدارشناسی هرمنوتیک
    Mohammadreza Azizi, Pouya Sarai *, Hamideh Jafari, Hamid Reza Shairi, Parastoo Mohebbi

    Bruce Ellis Benson, in his phenomenological theory The Improvisation of Musical Dialogue, points out that in the creation and performance of a musical work, there is always a platform for improvisation that brings the composer, performer, and listener into a kind of discourse. Through hermeneutic phenomenology, he presents his theory in the context of Western classical music and jazz with an overview of musical traditions and applications. Improvisation has always had a special place in Iranian classical music. The purpose of this study was to investigate the concepts of Benson's design on improvisation, including the ontology of the musical work, the originality and identity of the musical work, the limitations of creative performance and how to convey the composer's intention to the audience based on Iranian classical music. In this research, which is in the category of qualitative research, the research method has been applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of methodology with a phenomenological approach. All material is obtained through the library method. The results show that in Iranian instrumental music, "Radif" plays an important role as a musical world for a dialogue. Improvisation has an interpretive nature in Iranian music and Iranian classical music composers, along with ontology in Benson's theory, always enter into an open dialogue on the application of Iranian music in creating a piece of music. In composing their musical works, Iranian instrumental music composers always enter into an open dialogue based on the tradition and application of Iranian music, and contrary to the common notion that improvisation and composition are created out of nothing; Composing in Iranian music is always based on the tradition and works of the past (Radif, ancient works and even the composer himself) and in Iranian music, it is better to use the word "piece" instead of the work, which is part of a coherent whole. This piece of music, which lives in the world of the emergence of Iranian classical music, has a fluid identity that always continues to live with the performance and interpretation of an experienced performer who is familiar with the tradition and application of Iranian music. Also, the need for moral responsibility of Iranian music artists in the face of and in dialogue with the "other" is an important issue in Benson's theory and it is important to expand it in Iranian classical music.

    Keywords: Bruce Ellis Benson, The Improvisation of Musical Dialogue, Iranian Classical Music, Improvisation, Phenomenology
  • مرضیه شاددل، علی نظری*، حسین چراغی وش، حمیدرضا شعیری
    مکان یکی از مولفه های مهم در اثر ادبی به شمار می آید. اهمیت آن در آثار روایی دو چندان است و بیشترین نقش را در افشای حقایق بازی می کند. داستانهای قرآنی نیزاز این قاعده مستثنی نیستند با اندکی تامل در این داستانها می توان دریافت که خداوند در راستای نیل به اهداف تربیتی قرآن، مکان های داستانها را با ظرافتی خاص، برمی گزیند تا خواننده خود را در آن محیط حاضر بییند و شرایط موجود را درک نماید. ضرورت کنکاش در متون قرآن برای درک بهتر مفاهیم و سهولت بخشی به استنباط بیشتر این کتاب آسمانی در راستای تشویق همگانی برای مطالعه بیشتر آن، ما را بر آن داشت تا در صدد برآییم داستان حضرت موسی را که یکی از مهمترین داستانهای موجود در قرآن است را مورد پژوهش قرار دهیم.ما در این جستار با روش تحلیلی-توصیفی والگو قرار دادن داستان موسی (ع) برای سایر داستانهای قرآن، بر آن شده ایم تا نقش انواع مکان را با توجه به رویکرد نشانه-معناشناسانه مورد واکاوی قرار داده ایم و به کارکردهای مکان و نقش آن در این داستان پرداخته ایم.بررسی مکان های موجود در داستان موسی (ع) بر اساس نشانه-معناشناسی نشان می دهد که بیان زیبا و عبرت انگیز داستان از زبان راوی در قالب اتفاقات متعدد و بهره گیری او از عنصر مکان با ایجاد فضاهای متعدد القایی، استعلایی، گردبادی و... در مسیر حرکت قهرمان برای دعوت به سوی یکتا پرستی، چگونه مکانها را از معنای اصلی خود خارج می کند و آنها را در خدمت هدف قرار می دهد تا به قهرمان در رسیدن به مقصد خویش کمک نمایند.
    کلید واژگان: قرآن, داستان, حضرت موسی (ع), نشانه-معناشناسی, مکان
    Marziyeh Shaddel, Ali Nazari *, Hossein Cheraghivash, Hamidreza Shairi
    Place is one of the important components of a literary work. Its importance is twofold in narrative works and it plays the biggest role in revealing facts. Qur'anic stories are not exempt from this rule; reflection on these stories shows that God chooses the places of the stories with a special elegance to achieve the educational goals of the Qur'an so that the reader can see himself in that environment and understand the existing conditions. The necessity of delving into the text of the Qur'an for a better understanding of the concepts and facilitating the further inference of this divine book to encourage everyone to study it further, prompted us to focus on the story of Prophet Moses (as), which is one of the most important stories in the Qur'an. Using the descriptive-analytical method and setting the story of Moses (as) as a model for other stories in the Qur'an, this research discovers the role of different types of places according to the semiotic-semantic approach and due to the functions of the place and its role in this story. A semiotic-semantic glance at the places in the story of Moses (as) shows how the beautiful and instructive expression of the story from the narrator's tongue in the form of many events and the use of the element of place by creating many spaces of induction, transcendence, whirlwind, etc. on the way of the hero to invite people to Monotheism pulls out the places from their original meaning and makes them serve the purpose to help the hero reach his destination.
    Keywords: Qur'an, Story, Prophet Moses (As), Sign-Semantics, Place
  • مائده حسینی کومله*، حمیدرضا شعیری

    قرار دادن مخاطب در موقعیت مواجهه با تجربه های جدید بصری و به تبع آن متعجب ساختن وی در رویارویی با انواع تبلیغات یکی از دغدغه های مهم طراحان تیم های تبلیغاتی است. از این رو، یافتن راهکارهای تبلیغاتی و هم چنین، با توجه به ماهیت میان رشته ای تبلیغات، شناسایی جنبه های پنهان مانده برخی از رویکردها و استفاده از آن ها برای مطالعه در این حوزه، ضروری و نتایج حاصل از آن برای طراحان کاربردی است. بنابراین، پژوهش حاضر با رویکرد روایت شناسی، با هدف شناسایی دریچه های جدید این رویکرد به تبلیغات و استخراج راهکارهای تبلیغاتی از طریق مطالعه یکی از انواع روایت انجام شده و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش اصلی است: ریزوارگی در روایت، در گفتمان های تبلیغاتی به چه صورت قابل مشاهده است؟ در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیل محتوا انجام شده است، نوعی از روایت های مدرن که به ریزواره ها در روایت می پردازد، شناسایی شده و با توجه به ویژگی های انواع آن، دسته بندی و سپس، در نمونه های تبلیغاتی مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که، پنج نوع ریزوارگی در روایت وجود دارد؛ که به ریزوارگی در فرآیند، بزرگ شدن عناصر کوچک، تکه تکه شدن عناصر، ریزوارگی استعاره ای و لپسوس یا خطای فرمی قابل تقسیم بندی است. تقسیم بندی این ریزوارگی ها و مشاهده انواع آن در نمونه های تبلیغات نشان می دهد که ریزوارگی های روایی می تواند به عنوان نوعی استراتژی و ترفند تبلیغاتی مورد استفاده قرار بگیرد.

    کلید واژگان: روایت شناسی, ریزوارگی, تبلیغات, روایت مدرن, روایت تبلیغاتی
    Maedeh Hosseini Komeleh *, Hamidreza Shairi

    Due to the importance of advertising in the contemporary world and the fiercely competitive market that has made brands struggle to outdo each other in attracting the attention of the audience to their products and services, also putting the audience in a position to face new visual experiences and, as a result, making them surprised when facing all kinds of advertisements is one of the important concerns of advertising team designers, it has always been necessary for designers to choose appropriate solutions in creative ways. Research in the field of advertising and finding advertising solutions also considering the interdisciplinary nature of advertising, identifying the hidden aspects of some approaches, and using them for studying in this field is necessary and the results are useful for designers. One of the approaches that can be used to investigate advertisements is narratology. The current research was conducted to identify the hidden aspects of this approach for advertising analysis and, as a result, extract advertising solutions through the study of one of the types of narrative. Narratology originally started with Propp's research. According to him, the basis of every narrative is the change from one state to another, which is called an event (Abbasi, 2013: 57). Greimas also considers actors and action to play a fundamental role in the process of generating meaning. According to him, the actor is "someone or something that performs an action or the action happens to him", thus the act of narration is revealed in the action pattern of the actors (ibid.: 69).What has been conveyed is the basis of the definition of narrative in the Paris school of narratology from the point of view of Propp and Greimas, who consider the change in the process from the beginning to the end of the narrative and the action of the actors to be the principle. However, the narrative does not always have a linear process and is not accompanied by action. accordingly, in this research, we intend to deal with a type of narrative in advertising that does not follow the linear structure of classical narrative and change is not the basis of meaning production. Rather, the passion system replaces the action system, and meaning emerges after sense and perception (Greimas, 2018: 30). As a result of these two types of narratives, there are two types of classical and modern aesthetics in the narratives. In classical aesthetics, beauty is definite and time is eternal, perfection-oriented, and complete. In this type of aesthetics, beautiful is absolute and its audience is passive. But modern aesthetics are mixed with presence. Attending means facing a passion instead of being an actant. Presence is not something that can be acquired. Rather, it is formed in time (Greimas, 2018: 36). "Each presence is the creation of a moment that ceases to exist as soon as it is formed because every present immediately joins the past and leaves the aspect of being a flash to the time before it." In fact, these now shape the presence of a modern subject and create a new beauty system that can be called a poetics of infra-thinness. Therefore, in the current research, we will study the types of infra-thinness in narrative according to its characteristics, and to achieve the goals of the research, we will seek to answer the main question - How can the infra-thinness in narrative be observed in advertising discourses? - to the sub-questions. We answer below: 1. How is infra-thinness defined in the narrative? And how many types can it be divided into? 2. Are all types of infra-thinness observable in advertisements? 3. Is it possible to introduce various types of infra-thinness as advertising solutions and tricks?This research is fundamental in terms of its purpose and has been carried out in the descriptive method of content analysis. It is also qualitative in terms of data analysis. The method of data collection was purposeful and according to the types of infra-thinness in narrative and its characteristics, they have been selected from foreign advertisements. The reason for using external samples is easier access to categorized examples on websites such as Ads of The Word and similar sites. In fact, by searching and viewing the archives of the sites, examples of all kinds of infra-thinness in the narrative have been found in the examples of foreign brand advertisements. In this research, explanations were given first about narratology and its types, and then concerning infra-thinness. and then, according to the types of infra-thinness, its examples in advertisements were examined to evaluate the types of infra-thinness for introduction as an advertising strategy.The result of this research shows that there are five types of infra-thinness in a narrative, which are infra-thinness in process, enlargement of small elements, fragmentation of elements, metaphoric infra-thinness and Lepsos or Formal error can be divided. By explaining the types of infra-thinness in narration, we found that infra-thinness can be used in visual texts in addition to verbal texts. If we consider advertising design as a kind of visual narrative, then the modern narrative and, as a result, the infra-thinness in the modern aesthetic system can also happen in it and become a kind of advertising strategy to persuade the audience; As in the examined samples, these strategies were used well. When we pay attention to the infra-thinness features of the narrative process, we find that these features share common features with creative and effective advertising.In a good advertising plan, the speed of the event and the surprise of the subject are important, which is symmetrical with the features of the first type of infra-thinness (process). Also, the loss of cognitive and reasoning function in relation to a narrative that is explained by uncountable time and zero place is a feature that can be observed in the infra-thinness of advertising narratives; Because the audience does not find an answer with logical reasoning in front of this time that has become zero, which is significant in natural conditions and is accompanied by displacement during the process. As a result, the audience is disarmed and loses its power and management in front of the events that happen in the advertisements and surrenders. According to this, the goals of advertising designers to control the mind of the audience are achieved by using this type of visual narration.In relation to the second type of infra-thinness (enlargement of small elements), this type of narrative in advertising is one of the tricks of creative advertising; Because sometimes to advertise a product or service, it is necessary to magnify the elements that are not visible to the audience under normal conditions to activate the sensible–perceptive presence of the audience in the advertisement. According to the examination of samples of advertisements in which the second type of infra-thinness be seen, it can be concluded that the use of this solution is very helpful, especially when it is necessary to warn the audience of threats with multiple powers. Also, the third type of infra-thinness (fragmentation of elements) in advertising, can have an effective presence in cooperative advertising. In some examples, the fragmentation of advertising narratives sometimes leads to the fragmentation of the advertising media, and to realize the message of the advertisement, the audience is used to participate and remove the fragments. In addition, it can be understood that this solution has good capabilities for showing different parts of different narratives in one medium; Because some media, especially print media, are facing limitations for narration.In the fourth type of infra-thinness that uses metaphorical forms, with the help of extratextual references, the audience's understanding of the advertising message takes a shorter time, and metaphor also helps to make messages that carry abstract concepts more concrete. This solution is very suitable for displaying numerical information in advertisements. Finally, the use of lapsus or rhetorical errors in advertising first confronts the audience with a cognitive error and then gives the audience a deeper understanding of the message of the advertisement. Also, Lapsus can be used as a solution for advertisements in which replacing, substituting, and removing image forms as an advertisement message is intended by designers. In general, we can conclude that all kinds of infra-thinness in advertising narratives can be a kind of advertising strategy and trick. In addition, infra-thinness is a way to achieve new meanings by paying attention to details rather than portraying generalities.

    Keywords: Narratology, Infra-Thinness, Advertising, Modern Narrative, Advertising Narrative
  • سید محمد حسینی معصوم*، حمیدرضا شعیری، مرجان اکبری

    گذر از نشانه‏ شناسی روایی کلاسیک ساختارگرا با دیدگاهی متن‏محور و معناهای تعینی به سمت نشانه‏ معناشناسی، درواقع گذر از کنش و برنامه ‏مداری به سمت تعامل است. در نشانه ‏شناسی کلاسیک ساختارگرا، معنا در جریان روایت صرفا از طریق کنش و برنامه ازپیش‏ تعیین ‏شده در جهت کسب ابژه ارزشی توسط کنشگر شکل می‏گیرد. اما در نشانه‏ معناشناسی، ‏معنا از طریق ایجاد رابطه حسی ادراکی با پدیده ‏ها شکل می‏گیرد و از طریق تعامل با دیگری یا هم‏سوژه ادراک می‏شود. چنین معنایی صرفا با نظام‏های معنایی نشانه ‏شناسی روایی کلاسیک یعنی نظام معنایی کنشی و مجاب‏سازی قابل بررسی نیست. لذا اریک لاندوفسکی نظام‏های معنایی تطبیق و تصادف، را به عنوان مکمل دو نظام قبل مطرح کرد. پژوهش حاضر به شرح وتحلیل تعاملات بین شخصیت‏های داستان زال و رودابه در قالب این چهار نظام معنایی می‏پردازد. مسئله پژوهش این است که چه عکس ‏العمل‏ها و کنش‏هایی نشان از پای بندی کنشگران به نظام‏های معنایی لاندوفسکی دارد. مشخص شد که در مواجهه کنشگران با چالش‏های ایجادشده در متن روایت، برخی از شخصیت های در ابتدا از یک نظام معنایی خاص تبعیت می کنند، اما در میانه روایت به‏ سمت استفاده از دیگر نظام‏ها متمایل می‏شوند. اما برخی دیگر، همچنان پای بند به یک نظام معنایی باقی می مانند. دیگر یافته جدید در بررسی کنش‏ها و تعاملات شخصیت‏های این روایت، ترسیم گذر از نظام روایی کلاسیک مبتنی بر کنش و برنامه به سمت نشانه‏ معناشناسی مبتنی بر تعامل است. به عبارتی دیگر، گذر از روایت کلاسیک به سمت روایت مدرن است که درنهایت هم‏آیی بین شخصیت‏های این روایت در جهت تحقق عشق پرچالش زال و رودابه را رقم می‏زند.

    کلید واژگان: نشانه شناسی, روایت, نظام های معنایی, اریک لاندوفسکی, زال و رودابه
    Seyed Mohammad Hosseini-Maasoum*, Hamid Reza Shairi, Marjan Akbari

    Passing from classical structuralist narrative semiology with a text-centered view and deterministic meanings towards semiotics is a transition from action and programming towards interaction. In classical semiology, the current of meaning is exclusively shaped through action and predetermined program and toward gaining the value object. But in semiotics, meaning is formed by creating a sensory-perceptual relationship with the phenomena, and is perceived through interaction with another person or co-subject. Such a meaning cannot be investigated only with semantic regimes of classical semiology, i.e. action and manipulation. Therefore, Landowsky proposed two complementary regimes, i.e. adjustment and accident. The present research probes to find what actions by the characters in Zal-and-Rodabe show the adherence of actors to Landowsky's regimes of interaction. It was found that when faced with challenges, some characters first follow a specific regime of interaction, but later, become inclined to other regimes. Others continue to adhere to a single regime. Examining the interactions shows the transition from the classical narrative regime based on action and program to the modern narrative based on interaction, which ultimately results in the unification of the characters towards the realization of a forbidden love.

    Keywords: semiotics, narrative, regimes of interaction & meaning, Eric Landowsky, Zal, Rudabe
  • وحید سجادی فر*، موسی پرنیان، حمیدرضا شعیری
    در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و آماری انجام شده است و رویکرد آن از دیدگاه نشانه- معناشناسی گفتمانی در روایت های کلاسیک است؛ کوشش شده است که مساله پیروی یا عدم پیروی الگوی فرایند کنشی سوژه ها برای تصاحب، بازتصاحب یا حفظ ابژه از یک الگوی خاص، در روایت 201 قصه عامیانه کوتاه ایرانی- گردآوری شده به کوشش انجوی شیرازی در مجموعه چهار جلدی عروسک و سنگ صبور، دختر نارنج و ترنج، گل با صنوبر چه کرد و گل بومادران- واکاوی شود. یافته ها نشان داد که زندگی روایی 661 سوژه حاضر در این قصه ها همانند یک ضرباهنگ تکرار شوند که دچار گسست و نوسان ضرباهنگ می شود و در آخر دوباره یک ضرباهنگ تکرارشونده پیدا می کنند، از یک الگوی مادر با متغیرهای گوناگون پیروی می کنند که دگرگونی متغیرهای آن، 19 گونه خرده ضرباهنگ را در این قصه ها ایجاد کرده است که در این پژوهش بر پایه اعداد یک تا نوزده نام گذاری شده اند.
    کلید واژگان: قصه های عامیانه کوتاه ایرانی, انجوی شیرازی, نشانه- معناشناسی, ضرباهنگ مادر, خرده ضرباهنگ
    Vahid Sajjadifar *, Musa Parnian, Hamid-Reza Shairi
    This research with descriptive-analytic and statistical methods and its approach is from the view point of Semi- Semantic in classical narratives, tries to analyze the problem of following  or non-following of subjects acting  pattern for possessing or repossessing or protecting the object, of a special pattern in201 Iranian folk short stories collected by Enjavi Shirazi in a four-volume collection: Arousak and Sang-e Sabour, Dokhtar-e Narenj and Toranj, Gol ba Senowbar Che Kard and Gol-e Boumadaran. The results of this research show that the narrative procedure of 661 existing subjects in these stories, just like a repetitive rhythm, involves partition and rhythm vacillation and at last, finds a repetitive rhythm again. This type of narrative procedure follows a proto pattern with different variables that the changing of its variables, creates 19 types of sub-rhythm in these stories, and are listed based on the numbers from one to 19 in this research.
    Keywords: Iranian Folk Short Stories, Enjavi Shirazi, Semi-Semantic, Proto Rhythm, Sub-Rhythm
  • ندا کاظمی یزدی، مسعود دلخواه*، حمیدرضا شعیری
    پژوهش حاضر با هدف تاثیر تئاتر پداگوژی بر رشد خلاقیت دانش آموزان در مقطع دبستان و متوسطه اول انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل: دانش آموزان دبستان و متوسطه اول (7- 14 ساله) منطقه 6 تهران بوده است که از بین آن ها 20 نفر گزینش و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شده اند. در هر دو گروه، پیش آزمون انجام شده و سپس گروه آزمایش، عمل آزمایشی (تئاتر پداگوژی با تکیه بر تربیت زیبایی شناسی)، را به مدت 10 جلسه ی90  دقیقه ای دریافت کرده است. پس ازآن مکررا آزمون برای هر دو گروه اجرا شده است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه خلاقیت عابدی بر اساس پرسشنامه خلاقیت تورنس صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که تئاتر پداگوژی به طور معناداری به بهبود توانایی حل مسئله و خلاقیت دانش آموزان دبستان و متوسطه اول در گروه آزمایش منجر شده است. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون تحلیل کواریانس، آزمون T و استفاده از نرم افزار SPSS است. نتایج تحلیل آماری حاکی از تاثیر مثبت و معنادار تئاتر پداگوژی بر رشد خلاقیت گروه آزمایش است (05.0> P)
    کلید واژگان: تئاتر پداگوژی, رشد خلاقیت, تربیت زیبایی شناسی, مقاطع دبستان و متوسطه اول
    Neda Kazemi Yazdi, Masoud Delkhah *, Hamidreza Shairi
    The current research was conducted to analyze the effect of pedagogical theater on the growth of students' creativity in primary and primary secondary schools. The statistical population of the research includes Primary and Middle school students (7-14 years old) from 6 regions of Tehran. These students were selected and randomly replaced in two experimental groups (10 people) and a control group (10 people). In both groups, a pre-test was performed and the experimental group performed pedagogic theater based on aesthetic training for 10 sessions of 90 minutes. After that, the test was performed again for both groups. Data collection was done through Abedi's creativity questionnaire based on Torrance's creativity questionnaire. The results of the research showed that pedagogical theater has led to the improvement of problem-solving ability and creativity of primary and middle school students in the experimental group. The statistical methods used in this research include analysis of covariance, T-test, and the use of SPSS software. The results of the statistical analysis show the positive and significant effect of pedagogical theater on the creativity of the experimental group(P05/0> ).
    Keywords: Pedagogical Theater, Creativity Development, Elementary, Middle School Levels
  • نسرین سهرابی، حمیدرضا شعیری*

    مقاله حاضر بر پایه مطالعات نقدبنیاد ادبیات تطبیقی و با رویکرد نشانه - معناشناختی گفتمانی به بررسی تطبیقی روایت ادبی و موسیقی در داستان کوتاه »مارش ال غروب« اثر یوسف ادریس می پردازد. در این داستان عالوه بر عنوان پردازی موسیقایی؛ نوعی موسیقی فولک مربوطه به حرفه، در ساختار کلی پیرنگ آن جریان روایت را پیش می برد. در این گفتمان سه نوع حضور کنشی، تنشی و زیبایی شناختی شکل می گیرد و هسته اصلی جریان معناسازی حضور زیبایی شناختی است . سوژه در این مرحله از تمام اهداف و برنامه های خود عبور می کند و بی اختیار آهنگ سنج ها را تغییر می دهد و موسیقی به جوهر موسیقی تبدیل می شود. بنابراین مساله ای که مطرح می شود این است که حضور زیبایی شناختی مبتنی بر چیست. چگونه گفتگوی بین ادبیات و موسیقی دگردیسی جهان را تضمین می کند و سبب غییر در رابطه بین سوژه و هستی می شود . این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی سه نوع حضور را در این داستان بررسی می کند و در ضمن آن ها به نقش عنوان ، مکان و زمان اشاره می شود . نتیجه بررسی نشان می دهد که سوژه با عبور از دو رابطه کنشی و تنشی بر اثر نگاه پدیدارشناختی به یک آن حضور و لحظه زیبایی شناختی می رسد و تجلی آن در بداهه پردازی و رابطه خلسه ای و استعالیی او با هستی نمایان می شود . در این مرحله در پی اختالل در رابط ه کنشی و تنشی ، روایت ادبی دچار گسست در مسیر پیشرفت خود می شود، از اینجاست که ادبیات و موسیقی وارد گفتگو می شوند و برای رفع گسست ، روایت ادبی جهان موسیقی را گسترش می دهد و بازتاب صدای روایت به موسیقی سپرده می شود .

    کلید واژگان: روایت شناسی تطبیقی, نشانه- معناشناسی گفتمانی, پدیدارشناسی ادراک, «مارش الغروب», یوسف ادریس
    Nasrin Sohrabi, Hamid Reza Shairi*

    The present article deals with the comparative study of literary Fiction and music in the short story "Marsh al-Ghroub" by Youssef Idris, based on comparative literature criticism studies and with a Semiotics of discourse approach. In this story, in addition to the musical title; A kind of folk music related to the profession. A kind of folk music related to the profession, in the overall structure of its plot, advances the narrative sequence. In this discourse three types of active, tensif and aesthetic presence are formed and the main core of the process of meaning is aesthetic presence. At this stage, the music becomes the essence of music. Therefore, the issue that arises is what the aesthetic presence is based on. How the dialogue between literature and music guarantees the transformation of the world. This research examines three types of presence in this story with a descriptive-analytical method, and at the same time, they refer to the role of title, place and time. This study shows that the subject, passing through two relations of action and tension due to the phenomenological view, reaches one of presence and aesthetic moment, and its manifestation is shown in his improvisation and his ecstatic and transcendental relationship with existence. At this stage, due to the disturbance in the action and tension relationship, the literary narrative suffers a deficiency in its progress, from here, literature and music enter a dialogue, and the reflection of the voice of the narrative is entrusted to music.

    Keywords: comparative narratology, discourse semiotics, phenomenology of perception, Marsh al-Ghroub, Yusuf Idris
  • سولماز ملت دوست، محمدرضا احمدخانی*، حمیدرضا شعیری، علی کریمی فیروزجایی
    در پژوهش حاضر، نگرش و امنیت زبانی سخنگویان زبان بر کاربرد تنوعات گونه ای در چارچوب نظریه لکتال با در نظر گرفتن هویت های ایلی و قومی اقوام ایرانی بررسی می شود. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش، پرسشنامه پیمایشی محقق ساخته و مصاحبه می باشد. داده های زبانی از 314 شرکت کننده به صورت نیمه تصادفی از جامعه زبانی دارای اصالت های قومی- زبانی 10 قوم ایرانی گرداوری شده است. برای سنجش گویه های پرسشنامه از مقیاس لیکرت، برای پایایی، از آلفای کرونباخ، برای دریافت نتایج آماری از آزمون کای دو، برای همبستگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. به لحاظ نگرش های زبانی، سخنگویان زبان ها نسبت به گونه زبانی غیر معیار خود احساس غرور و مباهات، صمیمیت، تعلق، دلنشین تر و زیباتربودن و احساس هویت واقعی دارند؛ در حالی که گویشوران نسبت به گونه زبانی معیار، غرور و مباهات احساس می کنند. به لحاظ امنیت زبانی، لک ها بیش ترین و مازندرانی ها کم ترین میزان در محیط داخل و خارج از خانواده را نشان داده اند. به لحاظ هویت زبانی، در زبان ها، لک ها و در گویش ها، همدانی ها بیش ترین احساس هویت زبانی نسبت به گونه زبانی غیر معیار خود را نشان داده اند.
    کلید واژگان: امنیت زبانی, زبان شناسی اجتماعی- شناختی, لکتال, نگرش سخنگویان زبان, هویت قومی
    Solmaz Mellatdoost, Mohamadreza Ahmadkhani *, Hamid Reza Shairi, Solmaz Karimi Firouz Jaie
    This study investigates the speakers’attitudes and their language security considering ethnic identities towards the framework of the lectal variation theory. A researcher-constructed survey questionnaire and interview were used in this study. Linguistic data were collected from 314 participants selected semi-randomly from among the language community of immigrants living in Tehran with ten different varieties of Iranian languages. The Likert scale was used to measure the questionnaire items. Cronbach’s alpha was used to measure the reliability. Besides, the Chi-square test was used to receive statistical results. In terms of language attitudes, speakers of languages have the sense of proud, sincerity, belonging, sense of being more melodious and real identity, however the speakers of dialects have the sense of proud toward standard variety of Iranian language. In terms of language security, Laki’s speakers shows the most and Mazandarani’s speakers shows the least measure in the home environment and out of home environment. In terms of language identity, in languages, Laki’s speakers and in dialects, Hamedani’s speakers demonstrated the most sense of language identity toward their non-standard varieties of Iranian languages.
    Keywords: Language Security, Cognitive-Sociolinguistics, Lectals, Language Speakers', Attitude, Ethnic Identity
  • سولماز ملت دوست، محمدرضا احمدخانی*، حمیدرضا شعیری، علی کریمی فیروز جایی

    در پژوهش حاضر، شان و منزلت اجتماعی زبان ها و گویش های ایرانی، با توجه به میزان کاربرد آن ها در جامعه زبانی شهر تهران، نسبت به مقولات اجتماعی از منظر واقعیت های شناختی پشت پرده کاربرد واقعی زبان، در چارچوب نظریه لکتال مورد بررسی قرار گرفته است. محققان با استفاده از این نظریه کاربرد-محور، میل و گرایش فردی گویندگان زبان نسبت به گونه های زبانی متفاوت را با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل اجتماعی سطح مالی و شغل به تصویر کشیده اند.بزار به کارگرفته شده در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته به شیوه پیمایشی و مصاحبه هستند. در این پژوهش میدانی، داده های زبانی از 314 شرکت کننده به صورت نیمه تصادفی از جامعه زبانی مهاجرین در شهر تهران، دارای اصالت های زبانی ترکی، لکی، کردی، بلوچی و مازندرانی و نیز گویش های مشهدی، لری، همدانی، اصفهانی و یزدی گردآوری شده اند. برای دریافت نتایج آماری از مقیاس لیکرت، آلفای کرونباخ، ارزش p-value ، آزمون تک بعدی تی استیودنت استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کاربرد گونه غیرمعیار در بازنشستگان بیش از دیگر مشاغل است و به لحاظ سطح مالی، طبقه ضعیف بیشترین کاربرد گونه غیرمعیار را دارند. در نهایت 54/83 درصد از گویندگان گونه های زبانی در تهران، در گفتار روزانه ی خود در جامعه، از گونه معیار زبان استفاده کرده اند. به لحاظ مولفه مهاجرت، مهاجرین نسل اول، کاربرد گونه زبانی غیر معیار بیشتری نشان داده اند.

    کلید واژگان: تنوعات گویشی, تنوعات زبانی, مهاجرت, زبانشناسی اجتماعی-شناختی, لکتال, متغیرهای اجتماعی, زبانشناسی اجتماعی
    Solmaz Mellatdoost, MohamadReza Ahmadkhani *, Hamidreza Shairi, Ali Karimi Firooz Jaee

    This study investigates the social status of the varieties of Iranian languages and dialects towards the perspective of the hidden cognitive realities of real language use within the framework of the lectal variation theory. Using this usage-based theory, researchers have explored the language speakers’ desire and tendency towards different language varieties considering the independent social variables of financial level of living and occupation. A researcher-constructed survey questionnaire and interview were used in this study. Linguistic data were collected from a total of 314 participants selected semi-randomly among the language community of immigrants living in Tehran, with Turkish, Laki, Kurdish, Baluchi and Mazandarani languages as well as Mashhadi, Lori, Hamedani, Isfahani and Yazdi dialects. The Likert scale, Cronbach’s alpha, the Chi-square test, the P-value and one-dimensional student’s t-test were used in this study. According to the results, the use of non-standard varieties is more common among retired employees. Economically the lower strata have the highest use of non-standard varieties. 83.54 percent of the speakers of language varieties in Tehran prefer to use the standard language variety in daily conversation in the society. Considering the migration variable, using non-standard language varieties of first-generation immigrants is more common than the second-generation immigrants.

    Keywords: Dialectal varieties, linguistic varieties, Migration, cognitive-socio linguistics, lectal, Social variables, sociolinguistics
  • الهه تمیمی، علی دودمان کوشکی*، علی سلیمی، حمیدرضا شعیری

    محمود درویش یکی از شاعران معاصر ادب عربی است که سروده هایش، بازتاب آمال و آلام سرزمین فلسطین است. «زن» و «میهن» از پر بسامدترین مفاهیمی هستند که در سروده های وی نقش آفرینی کرده اند. این دو مفهوم در بسیاری از اشعار درویش، به هم پیوند خورده و ترکیبی دوگانه تشکیل داده اند. این جستار می کوشد تا دوگانه «زن/میهن» را بر اساس نظام عاطفی گفتمان به شیوه ای توصیفی - تحلیلی، در برخی اشعار وی بررسی کند و به این پرسش پاسخ دهد که: در سروده هایی از محمود درویش که «زن/میهن» محور اصلی مضمون است، چگونه خلق و طغیان معنا را می توان بر اساس نظام عاطفی گفتمان تبیین نمود؟ نظام عاطفی گفتمان، یکی از گونه های گفتمانی در نشانه معناشناسی است که به رابطه میان مجموعه نشانه های صورت (دال ها) و محتوا (مدلول ها) توجه می کند. زیرا در بستر همین روابط دالی و مدلولی است که حضور ادراکی شوش گران اتفاق افتاده و آفرینش معنا ممکن می گردد. نتایج نهایی این گفتار بیانگر آن است که نظام عاطفی گفتمان در این اشعار، مبتنی بر ساز و کاری ادراکی، جسمانه ای و تنشی است که عمدتا شاعر، دو مفهوم «زن» و «میهن» را به عنوان دست افزاری هنری برای انتقال معانی رنج و اندوه مردم فلسطین  به کار گرفته است تا به واسطه آنها، بتواند احساس مخاطب را نیز برای درک این معانی با خود همراه نماید و به عبارت بهتر، از طریق استعلای مفهوم زن به مفهوم وطن، به دنبال نفی این دوگانگی است.

    کلید واژگان: نشانه معناشناسی, نظام عاطفی گفتمان, محمود درویش, زن, میهن
    Elaheh Tamimi, Ali Doudman Koushli, Ali Salimi, HamidReza shairi

    Mahmoud Darwish is one of the contemporary poets of Arabic literature whose poems reflect the hopes and pains of the land of Palestine. "Woman" and "homeland" are among the most frequent concepts that have played a role in his poems. This essay has tried to investigate the duality "woman/homeland" based on the emotional system of discourse in a descriptive-analytical approach in some of his poems. Emotional system of discourse is one of the types of discourse in signsemantics that focuses on the relationship between the set of surficial signs (signifiers) and content (signifieds) because it is in the context of the very sign and signified relations that the perceptive presence of the statives takes place and the creation of themes becomes possible. The present research aims to answer this question: How can the creation and overflow of themes be interpreted and explained based on the emotional system of discourse in the poems by Mahmoud Darwish where "woman/homeland" is the main focus of the theme? In other words, how can the creation of themes in the poet's works of this sort be explained and described based on the emotional system of discourse? The ultimate results of the discussion indicate that the emotional system of the discourse in these poems is based on perceptual, corporal, and intensive mechanism which mainly the poet uses the two concepts of "woman" and "homeland" as an artistic tool to convey the suffering and sorrow among Palestinian people through which he would Stimulate the sympathy of the audience about these tragic images i.e. through transcending the concept of woman to the concept of homeland, he seeks to negate this duality in better words.

    Keywords: sign-semantics, emotional system of discourse, MahmoudDarwish, woman, homeland
  • سپیده کریمی حیدری، لیلا شوبیری*، حمیدرضا شعیری، کریم حیاتی آشتیانی

    یادگیری و به خاطرسپاری واژگان از موضوعات مهم در حوزه ی آموزش زبان است. پس از فراز و فرودهایی که شیوه های آموزشی پشت سر گذاشته اند، امروزه ساده و سودمند تر کردن یادگیری با استفاده از نقشه ذهنی به عنوان ابزاری موثر قلمداد می شود. در پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازیم که چگونه نقشه ی ذهنی با هدف پرورش استدلال و تقویت مهارت های زبانی کودکان و نوجوانان فرانسه آموز بر یادگیری واژگان متن داستانی تاثیر می گذارد. هدف بررسی تاثیر اجرای روش نقشه ی ذهنی برای یادگیری واژگان متون داستانی نزد کودکان و نوجوانان است. جهت بررسی رویکرد فوق 50 کودک و نوجوان زبان آموز فرانسه از میان دختران و پسران ایرانی به شیوه ی خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بوده و جامعه ی آماری به 2 گروه 25 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شد و پیش از آموزش از هر دو گروه آزمون پیش آزمون به عمل آمد. برای بررسی تاثیر الگوی نقشه ذهنی به مدت 5 هفته و طی 5 جلسه با گروه آزمایش به خوانش داستانهای ویلیام پوآر نوشته ی ژان کلود لومه پرداختیم و واژگان جدید را با اجرای روش نقشه ی ذهنی در گروه آزمایش تدریس کردیم. در گروه کنترل نیز طی همان تعداد جلسات آموزش کلمات کتاب فوق را به سبک سنتی اجرا کردیم و کلمات تازه را به شیوه ی خطی و نوشتن مترادف ها در پایان متن آوردیم و در پایان آزمون پس آزمون را از دو گروه فوق به عمل آوردیم. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد و یافته ها تاثیر نقشه ذهنی بر یادگیری واژگان متون داستانی را جهت پرورش توانش استدلالی و تقویت مهارت های زبانی تایید کرد.

    کلید واژگان: نقشه ی ذهنی, متون داستانی, توانش استدلالی, یادگیری واژگان, تقویت مهارت های زبانی, کودک و نوجوان, زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی
    SEPIDEH KARIMI HEIDARI, Leila Shobeiry *, Hamidreza SHAIRI, Karim Hayati Ashtiani
    Introduction

    Learning vocabulary and its memorization represent crucial challenges in language education. With the evolution of educational methodologies, contemporary techniques aim to streamline this process. Mind maps have emerged as a recent educational aid, offering effective learning strategies.Background of the Study: This study examines how the application of mind mapping, directed at fostering reasoning and enhancing language skills (reading and writing) among French-learning children and teenagers, influences the acquisition of fictional texts vocabulary. The investigation seeks to gauge the impact of employing the mental mapping model to develop reasoning prowess and fortify language aptitude in children and teenagers. By emulating the brain's structure, the utilization of mind maps facilitates connecting the brain's left hemisphere (associated with reasoning and logic) to the right hemisphere (linked to literature and language).

    Methodology

    To test the hypothesis regarding the impact of mind mapping on fictional texts vocabulary acquisition and the enhancement of reasoning and language skills (reading and writing), 50 Iranian children and teenagers learning French in the sixth grade were selectively chosen through a clustered and randomized approach. These students were then divided into two groups of 25 individuals each, identified as the control group and the experimental group. Both cohorts underwent preliminary testing through a semi-experimental method before the training phase, with their scores meticulously recorded in group-specific tables.Subsequently, the control group received conventional education, involving storytelling sessions where new words were presented on the blackboard, accompanied by synonyms, with students tasked to write and remember them. Post-sessions, a vocabulary post-test was conducted for the control group, and their scores were documented. In parallel, the experimental group, comprising 25 language learners, engaged in sessions where a page from the William Poire stories by Jean-Claude Lumet was read. These learners were taught words extracted from the text utilizing the mind map technique. Each session involved selecting a key word, establishing it as the central idea within the mind map, and subsequently connecting related words as sub-branches to the central concept, thereby introducing new vocabulary. A research questionnaire was designed for the experimental group's post-test to assess their acquired knowledge.

    Conclusion

    The analysis of the test results substantiates the hypothesis, demonstrating that the experimental group outperformed the control group in the post-vocabulary test. This confirms the significant impact of mind mapping on the acquisition of fictional texts vocabulary, fostering reasoning ability, and fortifying language skills (reading and writing) in French language learners. The experimental group showcased remarkable progress in the vocabulary post-test.

    Keywords: mental map, fictional texts, reasoning ability, learning vocabulary, strengthening language skills, children, teenagers, French language
  • ایمان رئیسی*، حمیدرضا شعیری، محمدکاظم حسنوند

    هدف این مقاله، بررسی و تحلیل نحوه ی انتقال روایت از متن کلامی به متن تصویری است. متن کلامی، روایتی است از کلیله و دمنه که در دوره ی جلایری توسط نگارگران که به آنها گفته پردازان تصویری می گوییم، تبدیل به متن تصویری شده است. این روایت، روایت «مرد ساربان و شتر مست» نام دارد. مبنای تحلیل این روایت، تحلیلی تراروایی است که با رویکرد نشانه-معناشناختی صورت می گیرد. بررسی ها نشان می دهد گفته پرداز تصویری در فرایند ترجمه و برگردان سازی از متن کلامی و نوشتاری به متن دیداری، توجه کامل به نشانه ها داشته و خود در جایگاه مولفی مستقل از مولف کلامی اثر، با استفاده از تکنیک های خلاقانه مربوط به حوزه هنرهای تجسمی، به خصوص، جهان خیالی نگارگری ایرانی، فضایی حائلی میان عالم خیال و عالم واقعیت خلق نماید. در فرایندی درزمانی، گفته پردازان تصویر یا نگارگران نشان داده اند که در بیش متن یا بیش روایت تصویری از پیش متن ها یا پیش روایت های کلامی تاثیرات کاملی پذیرفته اند. فرایند مربع معنایی نشان می دهد که کنشگر در فضایی تنشی و حسی-ادراکی از سویه زندگی به سویه ی نه-زندگی کشش می یابد و سپس به مرگ دچار می شود. جهت رسیدن به هدف مقاله از منابع کتابخانه ای استفاده شده و نگاره ها از کتابخانه های بریتانیا، پاریس، و استانبول دریافت گردیده اند. روش پژوهش نیز توصیفی و تحلیلی می باشد.

    کلید واژگان: پیش روایت, بیش روایت, تراروایت, مکتب جلایری, نگارگری ایرانی, کلیله و دمنه
    Iman Raeisi *, Hamidreza Shairi, Mohammadkazem Hassanvand

    This article examines and analyzes how to transfer the narrative from verbal text to visual text. The verbal text is a narration of Kalila and Dimna, which was transformed into a visual text by the painters of the Jalayirid’s school, whom we call visual storytellers. This narrative is called "The Cameleer Man (Sarban) and the Drunken Camel". The analysis of this narrative is a Trans-narrative analysis that takes place with a semiotic approach. Researches show that in the process of translation from verbal text to visual text, the visual Enunciator pays attention to the signs and in the position of an author independent from the verbal author of the work, using creative techniques related to visual arts. Especially, the imaginary world of Persian Painting creates a buffer space between the world of fantasy and the world of reality. In the diachronic process, the visual Enunciator or painters have shown that they have accepted full effects of hyper-texts or verbal hyper-narratives in visual hypo-text or visual hypo-narrative. The semantic square process shows that the actor is drawn from the direction of life to the direction of non-life in a tense and sensory-perceptual atmosphere and then dies. The paintings have been received from British, Paris, and Istanbul libraries and the research method is descriptive and analytical.

    Keywords: : Hyponarrative, Hypernarrative, Transnarrtive, Jalayirid’S School, Persian Painting, Kalila, Dimna
  • مسعود محمدزاده*، مرتضی بابک معین، حمیدرضا شعیری
    تن نگاشته در شرق، کارکرد نمادین نگاره های منقوش بر تن سوژه می باشد. حضور آیینی سه نقطه منقوش شده با کارکردی عرفانی بر دست سوژه به مثابه پیمان غیر مدالیته نمایانگر مهری است که هستی بر تن سوژه می زند. در فرایند تنشی-عاطفی، تن سوژه در وضعیت تکانه ای به جسمانه ای تبدیل شده که مرکز تولید انرژی است. سوژه در عبور از خود برای رسیدن به هاله معنایی عشق در وضعیت استعلایی قرار می گیرد. در این فضای خلسه گفتمان؛ تن ارجاعی و عینی نامریی گردیده و نقطه های عرفانی در زمان شوشی نظام نامتعینی را بر تن سوژه هویدا می سازند. سوژه شوشگر در انفصال و گریز از وضعیت شناختی براثر جهش دازاینی با روح جهان هستی گره خورده و بوش را از درون تجربه می نماید. بر اثر استحاله گفتمانی؛ تن نگاشته پدیداری با تن هستی تطبیق یافته و سوژه در لحظه بارقه با هبوط و اتصال به فضای چند وجهی از عشق، هستی حضور خویش را بازتعریف می سازد. سوژه برای خروج از نقصان معنایی خویش در یک سیر سلوکی، بدون مقاومت در برابر هستی، وجه تعینی خود را واگذار می کند. همه چیز در یک همگونی و همایی مانند یک سمفونی پیش میرود. هدف پژوهش ادراک نظام معنایی سلوکی در تن نگاشته آیینی سه نقطه می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سوژه شوشی در سطح ژرف ساخت گفتمان بر اثر رخدادگی معنا در یک ارتباط عرفانی و مسلکی؛ بوش را از درون تجربه نموده و به تطبیق با هستی حضور عشق متصل می گردند.
    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, پدیدارشناسی, نشانه معناشناسی, تن نگاشته, عشق
    Masoud Mohammadzadeh *, Morteza Babak Moein, Hamidreza Shairi
    Written body in the East is the symbolic function of engraved images on the body of the subject. The ritual presence of three points engraved with a mystical function on the subject's hand as a non-modality contract represents the seal that existence puts on the subject's body. In the tension-emotional process, the subject's body in a state of impulse has become physical, which is the center of energy production. The subject is in a state of transcendence in crossing himself to reach the meaning aura of love. In this atmosphere of discourse ecstasy; The referential and objective body has become invisible, and the mystical points in Shushi's time make an indeterminate system visible on the body of the subject. Shushgar's subject is tied to the soul of the universe in the separation and escape from the cognitive state due to the mutation of design and experiences Bush from the inside. due to discourse transformation; The written body of the phenomenon is adapted to the body of existence, and the subject redefines the existence of his presence by descending and connecting to the multifaceted space of love in the moment of sparkle. In order to get out of its lack of meaning, the subject surrenders its determination without resisting existence. Everything moves in harmony like a symphony. The results of the research show that the subject of Shushi is connected with the existence of the presence of love at the deep level of discourse construction.
    Keywords: Discourse Analysis, Phenomenology, Semantic sign, body writing, love
  • مهناز امیری، مهدی مطیع*، محمدرضا حاجی اسماعیلی، حمید رضا شعیری، روح الله نصیری
    این مقاله به بررسی نظام گفتمانی تنش در نامه های امام علی (ع) به معاویه می پردازد. موضع گیری گفتمانی به دلیل پویایی، نوعی جهت گیری گفتمانی بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا ناهمسو را آشکار می نمایاند. گفته پردازی، جریانی سیال است که تعامل دو گونه شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا در گفتمان می شودکه سیالیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه معناشناختی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نامه های امام علی (ع) به معاویه با تکیه بر ساختار تنشی و عبور از شرایط گسست و پیوست گفتمانی است. برای پاسخ گویی به اتهامات و افشاگری های معاویه و تاثیرگذاری آن بر درک و فهم مخاطب است. در نظام تنشی لایه های فشاره ای و گستره ای در ارتباط و تعامل با هم نقش آفرینی می کنند و هم پیوندی سطحی از فشاره و گستره شاکله گفتمان را شکل می دهد. امیرالمومنین به منزله گفته پرداز در جریان معناسازی پویا و سیال به کنشگری فعال تبدیل می شود و حقیقت «بیعت» و «مشروعیت» خود را در نظام گفتمانی تنشی معناسازی و ارزش سازی می کند. بنابراین، امام از ساختار تنشی و زبانی خاصی جهت انتقال معنا برای شکستن نظام معنایی سلطه ی معاویه بهره برده است و معاویه را از طریق افشای اعمال، رفتارها و گفتارهای نادرست بدون صلاحیت نشان می دهد. بهره گیری از این نشانه ها سبب افزایش عاطفه در کلام و دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و در نتیجه اثر گذاری بیشتر بر خواننده می شود. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و تحلیلی کاربردی انجام گرفته است و بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت نظام گفتمانی نامه های «6»، «9» و «10» امام علی به معاویه از ساختار تنشی افزایشی، نزولی و صعودی پیروی می کند.
    کلید واژگان: نشانه-معناشناسی, گفتمان, نامه های امام علی (ع), معاویه, الگوی تنشی
    Mahnaz Amiri, Mahdi Motia *, Mohammad Reza Haji Esmaeili, Hamidreza Shairi, Rooh Allah Nasiri
    Semiotic-semantic discourse analysis, as a suitable model for religious text analysis, particularly Nahj al-Balagha, utilizes the tensive semiotics model introduced by Jacques Fontanille and Claude Zilberberg. This model delves into the intricate interplay between intensive (emotional, internal) and expansive (cognitive, external) valencies, offering valuable insights into the dynamic structure of the text, emphasizing the tensive-active and sensory-perceptive relationships. This article explores how meaning is intricately woven in the enunciation, bridging the gap between quantitative and qualitative dimensions, thus shedding light on the production of meaning in the discourse processes within the Imam's letters to Mu’awiyah. The study transcends a mere analysis of the fixed letter structure, focusing on the fluid and adaptable nature of the letters' production process and the interactive dimension between the agent and the actor in the enunciation space.
    Keywords: Discourse, Imam Ali (AS)’ letters, Mu’awiyah, semiotic-semantics, tensive model
  • صدیقه جوانمرد*، نیر طهوری، حمیدرضا شعیری، حبیب الله جوانمرد

    مد یک صنعت جهانی است که با بهره گیری از منابع طبیعی، باعث آلودگی محیط زیست می شود. مد پایدار راهکار مقابله با خطرات زیست محیطی صنعت مد، با هدف جلوگیری از اتلاف منابع در بخش تولید و مصرف است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی و روش توصیفی-تحلیلی، به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری شده و با رویکرد نشانه معناشناسی گفتمان، اقدامات فعالان حوزه ی مد را در چارچوب نظر یه ی شفافیت سازی و پروتزسازی ژاک فونتنی و نظام تطبیق لاندوفسکی مورد مطالعه قرار داده است. مساله ی اصلی این است که ببینیم چگونه مد می تواند شرایط گفتمانی را ایجاد کند که امکان عبور از نظام تخریب به نظام ایده آل زیست محیطی فراهم گردد. براین اساس، هفت نمونه از فعالیت های برندها به صورت هدفمند انتخاب و از نظر رعایت اصول پایداری در محیط زیست و شفافیت سازی بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که محرک هایی همچون سلبریتی ها و حامیان محیط زیست قادر هستند با اقدامات خویش نظام گفتمانی مطلوب ایجاد نمایند. پیشنهاد می شود دولت ها و بخش خصوصی با بهره جویی از نظریه ی شفافیت سازی، و تطبیق و تبیین پروتزسازی مد و پیوند آنها در صنعت مد پایدار علاوه بر فرهنگ سازی، به تاسیس شرکت های جمع آوری منسوجات قدیمی پرداخته و با بازیافت، علاوه بر حمایت از محیط زیست، در امر اشتغال زایی نیز سهیم باشند.

    کلید واژگان: صنعت مد, محیط زیست, نشانه معناشناسی گفتمانی, مد پایدار, شفافیت سازی, پروتز, زبانشناسی اجتماعی
    Sedighe Javanmard *, Nayer Tahoori, Hamidreza Shairi, Habibollah Javanmard

    Fashion is a global industry that pollutes the environment by using natural resources. Sustainable fashion is a solution to deal with the environmental risks of the fashion industry, with the aim of preventing the waste of resources in the production and consumption sectors. The data of applied and descriptive-analytical study are collected through library research, are analyzed based on semantic semiotic approach of discourse in light of Jacques Fontaine's theory of transparency and prosthesis and Landowski’s adaptation system. The main issue is to see how fashion can create the conditions for a discourse that allows the transition from a system of destruction to an ideal system of the environment. Based on this, seven examples of brand activities have been purposefully selected and examined in terms of environmental sustainability and transparency. The results show that stimuli such as celebrities and environmentalists with their actions are able to create a desirable discourse system. It is suggested that governments and the private sectors establish companies to collect old textiles using the theory of transparency and adaptation and explanation of fashion prostheses and their relationship in the sustainable fashion industry, and  protect the environment as well as contribute to job creation.

    Keywords: Fashion industry, Environment, semantic discourse sign, sustainable fashion, Transparency, prosthesis, sociolinguistics
  • نسرین تنهایی اهری، حیات عامری*، علیرضا عامری، حمیدرضا شعیری
    مقاله حاضر چگونگی تقویت و تضعیف معنا در تصاویر کتاب های زبان انگلیسی 1 و 2 ویژن (متوسطه دوم) را بررسی کرده است. مبنای پژوهش حاضر نشانه معناشناسی گفتمانی و نشانه شناسی اجتماعی کرس و ونلیوون بوده که خود متاثر از آثار و افکار هلیدی است. چگونگی استفاده از متن های تصویری درکتاب های زبان انگلیسی همواره از مسایل موردتوجه بوده است، چراکه این امر موجب تسریع انتقال مفاهیم و بهبود روند یادگیری می گردد. پژوهش حاضر با بررسی رابطه متن های کلامی و تصویر، در پی آن بوده تا در راستای ارایه محتوای معنادار و قابل فهم، چگونگی انتخاب تصویر همخوان با کلام را درکتاب های زبان انگلیسی 1 و 2 (متوسطه دوم) بررسی کند. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی  و میدانی است. در کتاب درسی زبان انگلیسی، همپوشانی ایجاد شده بین متن کلامی و تصویر می تواند در روند انتقال معنی، یادگیری لغات و دریافت مفهوم موثر باشد. این در حالی است که نبود همپوشانی لازم میان آن دو آموزش و دریافت معنا را دچار اشکال می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوهای فرانقش های طراحی بصری در متن های تصویری کتاب های موردنظر به طورکامل بازنمود نشده و نبود همپوشانی لازم بین تصویر وکلام، انتقال معنا را با اشکال روبرو کرده است. در نتیجه، هدف موردنظر آموزش به دست نیامده است.
    کلید واژگان: نشانه معناشناسی گفتمانی, نشانه شناسی اجتماعی, ویژن
    Nasrin Tanhayee Ahari, Hayat Ameri *, Alireza Ameri, Hamidreza Shaeeri
    This research tried to analyze the Reinforcement and Debilitation of the Meaning in English Books 1 & 2 Vision (secondary school) based on Discoursal Semantic-semiotic Approach using the description framework of Kress and Van Leeuwen (1996[2006]), to develop Halliday’s functional-systematic linguistics. There is always one problem and argument on how we can use multimodal texts in school books especially English books to facilitate transfer concepts so in this way English learning and training procedures will be improved. The purpose of this research was to investigate the relationship between context and pictorial texts in English books 1 & 2 (Vision) to express how to select texts accompaniment to written forms in educational English books to present comprehensible and meaningful concepts. The research method is analytical-descriptive and fieldwork. We found that Common patterns in meta-functions were not considered in the pictorial texts. There is no accompaniment and overlap between written and pictorial texts. So, the meaning transfer is conveyed defectively.English books to express how to select pictorial texts accompaniment to written forms in educational English books to present comprehensible and meaningful concepts.we came to the conclusion that the Common patterns in meta-functions were not considered in the pictorial texts. The results also showed that there is no accompaniment and overlap between written and pictorial texts. So the meaning transfer in these texts is conveyed defectively.
    Keywords: Discoursal Semantic-semiotic, social-semiotics, Vision
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر حمیدرضا شعیری
    دکتر حمیدرضا شعیری
    استاد نشانه-معناشناسی، زبان فرانسه، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال