به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حمیدرضا صفری جعفرلو

  • سید نصرالله سجادی، حمیدرضا صفری جعفرلو*

    هدف از تحقیق حاضر، شناسایی چالش ها و کارکردهای برنامه آموزشی مبتنی بر ارزش های المپیک (OVEP) بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با استفاده از تکنیک نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش را کلیه متخصصانی که به نحوی در آموزش المپیک و جنبش المپیک، دارای دانش، تجربه و سابقه روشنی بودند، تشکیل می دادند که 18 نفر در قالب 19 مصاحبه با استفاده از روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در بخش تحلیل داده ها، بر اساس نظریه داده- بنیاد و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مصاحبه ها تحلیل شد. یافته های این تحقیق بصورت کلی در دو بخش چالش ها و کارکردها ارایه شد. مقوله علمی و مدیریتی (شامل دو مفهوم نحوه سیاست گذاری و مدیریت و همچنین عدم وجود رویکرد علمی و تخصصی) و مقوله فرهنگی و نگرشی (شامل مفهوم بی توجهی به آموزش و فرهنگ سازی و همچنین مفهوم آگاهی کم و نگرش غلط) به عنوان دو چالش برای برنامه آموزش ارزش های المپیک شناسایی شد. همچنین در یافته های مربوط به کارکردهای آموزش ارزش های المپیک، سه مفهوم اصلی از کدگذاری داده ها بدست آمد که شامل ترویج ورزش پاک، رشد و توسعه از طریق ورزش و همچنین نگرش مثبت نسبت به ورزش می شود و از ترکیب این سه مفهوم در نهایت مقوله اصلی در کارکردهای ورزش که تعالی فلسفه زندگی از طریق ورزش است، معرفی شد. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای اقدامات و برنامه های توسعه برنامه آموزشی ارزش های المپیک مورد استفاده سیاستگذاران، برنامه ریزان، کارشناسان و مدیران ورزشی این حیطه قرار گیرد.

    کلید واژگان: المپیزم, آموزش, ارزش های المپیک, جنبش المپیک
    Nasrollah Sajjadi, Hamidrezs Safari Jafarloo *

    The aim of the present study was to identify the challenges and functions of the Olympic Value Education Program (OVEP). This research is a qualitative study conducted using Grand Theory. Participants in the study consisted of all experts who had some knowledge, experience and clear background in Olympic education and movement, with 18 people selected in 19 interviews using the theoretical sampling method and the snow globe. Data collection data were included in semi-constructed interviews that continued until theoretical saturation. In the data analysis section, the interviews were analyzed based on the data-foundation theory and in the form of three stages of open, central and selective coding. The findings of this study were generally presented in two sections: Challenges and Functions. Scientific and managerial categories (including the two concepts of make policy and management, as well as the lack of scientific and specialized approach) and cultural and attitudes (including the concept of neglecting education and culture, as well as the concept of low awareness and wrong attitude) as two challenges The Olympic values were identified for the training program. Also, in the findings related to the functions of teaching Olympic values, three main concepts of data coding were obtained, which include promoting the clean sport, growth and development through sports, as well as a positive attitude towards sports, and finally combining these three concepts. The main category in the functions of sports, which is the excellence of the philosophy of life through sports, was introduced. The results of this research can be used by policymakers, planners, experts and sports managers in this area as a model for the actions and development of the OVEP.

    Keywords: Olympism, Education, Olympic Values, Olympic, Movement
  • محمدحسین قربانی*، فرشاد امامی، حمیدرضا صفری جعفرلو

    هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی راهبردی مشارکت دانشجویان در فعالیت های ورزش همگانی بود. پژوهش حاضر به صورت کیفی اجرا شد و داده های مورد نظر با بهره گیری از رویکرد نظریه زمینه ای و الگوی استراس و کوربین (1990) گردآوری و تحلیل شد. در این پژوهش، جامعه آماری شامل 19 نفر از متخصصین و خبرگان ورزش همگانی بود که با روش نمونه گیری نظری و الگوی گلوله برفی انتخاب شدند. گردآوری و تحلیل داده ها از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا دستیابی به اشباع نظری انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق اجرای سه فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. الگوی نهایی تحقیق از چهار عامل علی؛ پنج عامل زمینه ای، پنج عامل مداخله گر؛ نه عامل راهبردی و سه پیامد تشکیل شد. نهادهای متولی ورزش دانشجویی می توانند از این مدل به عنوان الگویی راهبردی و کلان برای سیاست گذاری و توسعه ورزش همگانی در بین دانشجویان بهره گیرند. پیشنهاد می شود اداره کل تربیت بدنی وزارت علوم و ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها با گسترش آموزش و پژوهش در این زمینه راهکارهای تشویقی برای افزایش مشارکت و جذب منابع مالی برای توسعه زیرساخت ها را ایجاد نمایند. پیشنهاد می شود اداره کل تربیت بدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با هماهنگی ادارات تربیت بدنی دانشگاه ها با تکیه بر راهبردهای توسعه آموزش، توسعه پژوهش، ایجاد انگیزه، تبلیغ و ترویج، جذب حامی، مدیریت فرایندها، توسعه زیرساخت ها، مدیت مالی و مشاوره ورزشی برای مشارکت دانشجویان در ورزش همگانی اقدام نمایند.

    کلید واژگان: مشارکت, ورزش همگانی, ورزش دانشگاهی, دانشجویان, الگوی راهبردی
    Mohammad Hossein Ghorbani *, Farshad Emami, Hamid Reza Safari Jafarloo

    The purpose of this study was to present a strategic model for developing student participation in sport for all activities. This research has been performed qualitatively and the data were collected and analyzed using the Grounded Theory approach and Strauss and Corbin (1990) pattern. In this study, the population included 19 specialists and experts in sports for all in universities. Data were collected and analyzed through semi-structured interviews and snowball pattern. The data collection was continued until achieve theoretical saturation. Data analysis was conducted by performing three processes of open, axial and selective coding. The final research model consists of five factors, which are four causal conditions ; Five context conditions;, five intervening conditions; Nine strategic factors and three consequences. Therefore, it can be said that the model presented in this study included all of the factors involved in the development of student participation in sport for all. As a result, organizations in charge of student sports can use this model as a strategic and macro model for policy and development of sport for all among students. It is suggested that the General Department of Physical Education of the Ministry of Science and the Departments of Physical Education of universities, by expanding education and research in this field, create incentive strategies to increase participation and attract financial resources for infrastructure development.

    Keywords: Participation, Sport for all, University Sports, Students, Strategic Model
  • فاطمه ربیعی، محمدصادق افروزه*، حمیدرضا صفری جعفرلو
    هدف

    امروزه حضور داوطلبان در ورزش توانسته فواید بی شمار فرهنگی و اقتصادی را نصیب این بخش نماید؛ هدف این تحقیق بررسی رابطه نوستالژی با حضور بیشتر داوطلبان در رویدادهای ورزشی می باشد.

    روش شناسی: 

    این تحقیق از نظر هدف کاربردی است که به روش میدانی انجام گرفته است. جامعه متشکل از تمامی داوطلبان در رویدادهای ورزشی است که با استفاده از جدول مورگان 312 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار PLS3 مورد بررسی قرار گرفت. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های نوستالژی هیتای چو (2014)، تعلق اجتماعی بیدل و محمود زاده (2011) و رفاه ذهنی برهانی و هادی زاده مقدم (2015) بود که روایی همگرا و واگرای آن توسط نرم افزار تایید شد؛ همچنین پایایی ترکیبی آن مورد تایید قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین نوستالژی با تعلق اجتماعی با توجه به آماره معناداری t-value برابر 543/9؛ ضریب مسیر 572/0 وجود دارد. رابطه معنی داری نیز بین نوستالژی با رفاه ذهنی با توجه به آماره معناداری t-value برابر 558/5، ضریب مسیر 386/0 بدست آمد. رابطه تعلق اجتماعی با رفاه ذهنی با توجه به آماره معناداری t-value برابر 843/5، ضریب مسیر برابر 386/0 تایید شد. همچنین تعلق اجتماعی میانجی مناسبی در رابطه نوستالژی با رفاه ذهنی می باشد.

    نتیجه گیری

    رضایت کلی داوطلبان تاثیر مثبتی بر قصد داوطلبانه آینده، انتشار کلمات مثبت در مورد داوطلبی رویدادهای ورزشی به دیگران دارد. در نتیجه، پیشنهاد می گردد مدیران رویدادهای ورزشی یک محیط کاری بهینه طراحی کنند که بتواند نیازهای روانی داوطلبان را برآورده کند و شیوه های مدیریت داوطلبانه را برای افزایش پایداری رویدادهای بزرگ بهبود بخشد.

    کلید واژگان: نوستالژی, هویت گروهی, تعلق اجتماعی, بهزیستی, داوطلبان ورزشی
    Fatemeh Rabiei, Mohammad Sadegh Afroozeh *, Hamid Reza Safari Jafarloo
    Objective

    Today, the presence of volunteers in sports has brought countless cultural and economic benefits to this sector; therefore, the purpose of this research work was to investigate the relationship between nostalgia and mental well-being with social belonging in the presence of most volunteers in sports events.

    Methodology

    This research work was of a descriptive-correlation type. The statistical population of the present study included all volunteers in sports events; 312 people were randomly selected as a sample. Research tools included nostalgia questionnaires, social belonging questionnaires, and mental well-being questionnaires. The face validity of the questionnaires and the convergent and divergent validity of the questionnaires were also checked and confirmed by the professors. Also the reliability of the questionnaires was calculated and confirmed using Cronbach's alpha test and composite reliability. Structural equation modeling was used to analyze the data.

    Results

    The results showed that there is a positive and significant relationship between nostalgia and social belonging, nostalgia, and mental well-being, and social belonging and mental well-being. Also the results showed that social belonging is significant as a mediator in the relationship between nostalgia and mental well-being.

    Conclusion

    According to the results of the research work that showed a significant relationship between nostalgia and mental well-being, it is suggested that managers of sporting events design the working environment of volunteers optimally, to be able to form a sense of nostalgia in the volunteers and make voluntary management methods fruitful based on their psychological needs.

    Keywords: Nostalgia, group identity, social belonging, well-being, sports volunteers
  • سودابه رحمتی، حمیدرضا صفری جعفرلو*، محمدصادق افروزه
    هدف

    رنگ معمولا به عنوان یک نماد اصلی است که باعث جذب، علاقه یا بیزاری مشتریان می شود. در این تحقیق ارتباط رنگ با دو ویژگی برند یعنی تعهد به برند و ارزش ویژه برند مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش

    روش تحقیق مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی بود که به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری را کلیه مشتریان فروشگاه های ورزشی شهرستان جهرم تشکیل می داد. با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه آماری، تعداد 384 پرسشنامه به روش در دسترس توزیع شد که 300 پرسشنامه قابل تحلیل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رنگ (بر اساس مطالعه حاج حسنی و همکاران، 1397)، پرسشنامه ارزش ویژه برند (آکر و کلر، 1990) و پرسشنامه تعهد به برند (مومن، 1393) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید مدیریت ورزشی و پایایی پرسشنامه ها هم از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رنگ 0/89، برای ارزش ویژه برند 0/92 و برای تعهد به برند 0/87 به دست آمد. برای برازش و آزمودن فرضیه ها با استفاده از الگوهای ساختاری، از روش حداقل مربعات جزیی با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس استفاده شد.

    یافته ها

      نتایج نشان داد که رنگ تاثیر مستقیم و معناداری بر ارزش ویژه برند و تعهد به برند دارد (0/50= ضریب مسیر، 7/96=t-value). همچنین نقش میانجی ارزش ویژه ی برند در نقش رنگ روی تعهد به برند در خریداران کالاهای ورزشی مورد تایید است  (0/84= ضریب مسیر، 6/50=t-value). بررسی برازش مدل نیز نشان داد مدل ارایه شده پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار می باشد (0/57=GOF). با توجه به یافته های تحقیق، تولیدکنندگان و مدیران ورزشی در انتخاب استراتژی موثر و جامع برای برند، باید اهمیت رنگ، که به مراتب چیزی بیش از جنبه زیباشناختی آن است، را همواره در نظر داشته باشند.

    اصالت و ابتکار مقاله

    رنگ در ورزش به عنوان یک نماد منحصر به فرد ارایه می شود که اغلب بر تعصبات طرفداران ورزش تاثیر گذاشته و آنها را به هیجان می آورد. با توجه به این موضوع، در این تحقیق تاثیر رنگ در برند کالاهای ورزشی مورد بررسی قرار گرفت که در ادبیات بررسی شده کمتر به آن توجه شده است.

    کلید واژگان: استراتژی برند, برندسازی ورزشی, تعهد به برند, سمبل, نگرش به برند
    Soodabeh Rahmati, HamidReza Safari Jafarloo *, MohammadSadegh Afroozeh
    Purpose

    Color is commonly regarded as the primary symbol that elicits customers' attraction, interest, or aversion. This research examines brand characteristics concerning color: Brand Commitment and Brand Equity.

    Methodology

    The statistical population consisted of all customers of sports shopping stores in Jahrom City. Due to the uncertainty of the number of the statistical population, 384 questionnaires were distributed by convenience sampling, 300 of which were analyzable. The Color questionnaires based on Haji Hassani et al. (2018), the Brand Equity questionnaire (Aaker & Keller, 1990), and the Brand Commitment questionnaire (Momen, 2014) were used for data collection. The face and content validity of the questionnaires was confirmed by sports management professors who were experts in sports marketing, and Cronbach's alpha coefficient confirmed the reliability of the questionnaires. Cronbach's alphas of questionnaires achieved 0.89 for color, 0.92 for brand equity, and 0.87 for brand commitment. PLS software was used for fitting and testing the hypotheses using structural patterns.

    Findings

    The results showed that color directly and significantly affects brand equity and commitment (Path coefficient = 0.50, t-value = 7.96). The mediating role of brand equity value on the role of color in brand commitment in sporting goods buyers is also confirmed (Path coefficient = 0.84, t-value = 6.50). The model fit analysis also showed that the proposed model has a goodness of fit (GOF = 0.57). According to the research findings, manufacturers and sports executives must always consider the importance of color, which is far more than its aesthetic aspect, in choosing a practical and comprehensive brand strategy.

    Originality

    Color in sports is presented as a unique symbol that often affects the biases of sports fans and excites them. According to this issue, the effect of color on the brand of sports goods was investigated in this research, which has been given less attention in the reviewed literature.

    Keywords: Brand attitude, Brand commitment, brand strategy, Sports Branding, Symbol
  • امیرحسین سخندانی، حمیدرضا صفری جعفرلو*، اصغر نیک سرشت، عبادالله احمدی، محمد صادق افروزه

    هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس با استفاده از الگوریتم ترکیبی بود. این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی، اکتشافی و با رویکردی توسعه ای، کاربردی انجام شده است، که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های باز و پیرانسه و در بخش کمی از تحلیل عاملی استفاده شد، به این طریق که با مطالعه ی پیشینه موضوع و مصاحبه های عمیق با خبرگان، ابعاد و مولفه های مورد نیاز برای طراحی نظام استعدادیابی مشخص شد. نمونه بخش کیفی این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب و به منظور اعتباریابی نظام داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی، مولفه ها تایید شد. براساس یافته های پژوهش ابعاد نظام استعدادیابی در سه بعد(ساختاری، محتوایی، زمینه ای،) تدوین شد. در نتیجه گیری کلی می توان گفت که ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس یک امر پیچیده، زمان بر و طولانی بوده و به دلیل عوامل متفاوت در آن بر پویایی آن نیز افزوده و موجب استفاده از رویکرد متدلوژی سیستمی باز شده است تاکنون کلیه طراحی و تدوین ها در این زمینه معطوف به فاکتورهای جسمانی بوده و به امر مدیریتی آن توجهی نشده است که شایسته است در پروسه ی بلند مدت استعدادیابی در صدر سایر موارد قرار گیرند.

    کلید واژگان: عوامل, نظام استعدادیابی, ورزش, آموزش و پرورش
    Amir Hosein Sokhandani, Hamidreza Safari Jafarloo*, Asghar Nikseresht, Ebadollah Ahmadi, Mohammad Sadegh Afroozeh

    The purpose of this study was to investigate the factors affecting the creation of sports talent identification system in Fars province using a hybrid algorithm. This research is based on a descriptive, exploratory study and with a developmental approach, which is used to analyze the data from a qualitative approach based on a combined algorithm of open and methodological systems methodology and in a small part of factor analysis. In this way, by studying the background of the subject and in-depth interviews with experts, the dimensions and components needed to design a talent identification system were determined. The sample of the qualitative part of this research was selected using purposive judgmental sampling method and in order to validate the required data system was collected through a researcher-made questionnaire. Then the components were confirmed using factor analysis method. Based on the research findings, the dimensions of the talent identification system were developed in three dimensions (structural, content, contextual). In general, it can be said that the establishment of sports talent identification system in Fars province is a complex, time consuming and long matter and due to different factors in it has increased its dynamics and has led to the use of open system methodology approach. The formulations in this field are focused on physical factors and its management has not been considered, which should be at the forefront of other cases in the long-term talent identification process.

    Keywords: Factors, Talent Identification, Sports, In Education
  • آمنه مهری، محمد صادق افروزه*، حمید رضا صفری جعفرلو
    هدف این تحقیق تعیین ارتباط بین مدل های ذهنی و نیازهای روانی با مسیولیت پذیری فردی و اجتماعی در فوتسال زنان بود. تحقیق حاضر میدانی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی ورزشکاران فوتسالیست زن بود که تعداد 333 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه تعیین شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه مدل های ذهنی(RSMMM)، نیازهای روانی (UPEQ)، مسیولیت پذیری فردی و اجتماعی (PSRQ) بود که روایی صوری پرسشنامه ها توسط اساتید و روایی همگرا و واگرای پرسشنامه ها نیز بررسی و تایید شد همچنین پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شد و مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS نسخه سوم استفاده شد. نتایج نشان داد بین مدل های ذهنی با مسیولیت پذیری فردی، مدل های ذهنی با مسیولیت پذیری اجتماعی، نیازهای روانی با مسیولیت پذیری فردی، نیازهای روانی با مسیولیت پذیری اجتماعی و مدل های ذهنی با نیازهای روانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد نیازهای روانی به عنوان یک میانجی در رابطه بین مدل های ذهنی و مسیولیت پذیری فردی و اجتماعی معنی دار است. همچنین مدل تاثیر مدل های ذهنی و مسیولیت پذیری فردی و اجتماعی با میانجی نیازهای روانی از برازش مناسبی برخوردار بود. در نهایت با توجه به اهمیت ورزش زنان به ویژه زنان فوتسالیست پیشنهاد می گردد در کنار توسعه حرفه ای بازیکنان با توسعه مسیولیت پذیری فردی و اجتماعی از طریق مدل های ذهنی و نیازهای روانی به ارتقای فرهنگ ملی و اسلامی نیز پرداخته شود.
    کلید واژگان: زنان, فوتسال, مدل های ذهنی, مسئولیت پذیری و اجتماعی, نیازهای روانی
    Amene Mehri, Mohammad Sadegh Afroozeh *, Hamid Reza Safari
    The purpose of this study was to determine the relationship between mental models and psychological needs with individual and social responsibility in women's futsal.The present study was a field and correlational study. The statistical population of the study includes all female futsal athletes that 333 people were selected by stratified random sampling. The research instruments included three questionnaires: Mental Models (RSMMM), Psychological Needs (UPEQ), Personal and Social Responsibility (PSRQ). The reliability of the questionnaires was also calculated and confirmed using Cronbach's alpha test and combined reliability. Structural equation modeling in Smart PLS software version 3 was used to analyze the data. The results showed that there is a positive and significant relationship between mental models with Personal responsibility, mental models with social responsibility, psychological needs with Personal responsibility, psychological needs with social responsibility and mental models with psychological needs. The results also showed that psychological needs as a mediator in the relationship between mental models and Personal and social responsibility are significant. Also, the impact model of mental models and Personal and social responsibility mediated by psychological needs had a good fit. Finally, considering the importance of women's sports, especially women futsal players, it is suggested that in addition to the development of players' professions, the promotion of national and Islamic culture should be done by developing Personal and social responsibility through mental models and psychological needs.
    Keywords: futsal, Mental models, psychological needs, Personal, Social responsibility, Women
  • امیر حسین سخندانی، حمیدرضا صفری جعفرلو*، عباداله احمدی، محمد صادق افروزه
    زمینه و هدف

    امروزه ورزش پدیده ای اجتماعی و ابزاری برای تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. هدف از انجام تحقیق حاضر اولویت بندی عوامل موثر بر استعدادیابی و سلامت در ورزش بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع آمیخته و ترکیبی از دو روش کیفی و کمی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی تحقیق کلیه خبرگان دارای تجربه ی مدیریت ورزشی و اشراف کامل فنی به واترپلو استان فارس بودند، تعداد 20 نفر صورت هدفمند به عنوان نمونه تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای استعدادیابی در ورزش واترپلو و همچنین تدوین راهبردها، ماموریت ها و استراتژی ها  انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز کلیه ذی نفعان و مخاطبان اصلی ورزش واترپلو در استان فارس بودند که 160 نفر به عنوان نموته تحقیق انتخاب شدند و به سوالات پرسشنامه استخراج شده از فرایند مصاحبه های کیفی، پاسخ دادند.

    یافته ها

    نمره نهایی ماتریس ارزیابی داخلی کمتر از 5/2 است که این به معنای برتری ضعف ها برقوت ها است و همچنین نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی  کمتر5/2 است که این به معنی برتری تهدید ها برفرصت ها می باشد و سپس با نشان دادن این نمرات در ماتریس swot مشخص شد که وضعیت راهبردی استعدادیابی هیات واتر پلو استان فارس در موقعیت WT قراردارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج توصیه می شود جهت پیشبرد استعدادیابی و سلامتی در واترپلو از راهبردهای تدافعی استفاده شود.

    کلید واژگان: سلامت, استعدادیابی, ورزش
    Amir Hossein Sokhandani, Hamid Reza Safari Jafarloo*, Ebadullah Ahmadi, Mohammad Sadegh Afrozeh
    Background & Purpose

      Today, sport is a social phenomenon and a tool for social, political and economic changes. It is clear that the achievement of these functions will be in the shadow of the development of sports in the international and national arenas (1). The development of sports in each country is divided into four main areas: championship sports, public sports, educational sports and professional sports. The development of championship sports in the country is the background for achieving success in global and international competitions (2). Talent search is a scientific and purposeful process in which children and teenagers are evaluated through some standard tests and criteria in order to encourage and guide them to participate in suitable sports fields, which are expected to be more successful (6). Interest in identifying talent is one of the most important concepts in sports science and physical education, which has increased significantly in recent years (7) and has become one of the main challenges of sports. Undoubtedly, talent identification and familiarization with different sports fields is a complex and multi-dimensional process that cannot be looked at with a single glance and simple process (8). Water sports, especially water polo, have always been the focus of sports managers and planners due to their appeal among people, but there has never been a long-term plan for them in any part of them. Therefore, the current research aims to conduct a research on this and design and compile a strategic plan for water polo talent in Fars province.

    Methods

    The current descriptive-analytical research is of a mixed type and a combination of two qualitative and quantitative methods and is practical in terms of purpose. The statistical population in the qualitative part of the research were all experts with sports management experience and full technical expertise in water polo in Fars province, the number of 20 people was targeted as a research sample to identify the strengths, weaknesses, opportunities and threats of finding talent in water polo and also to compile Strategies, missions and strategies were chosen. The statistical population in the quantitative part was all the beneficiaries and the main audience of water polo in Fars province, 160 people were selected as the research sample and answered the questions of the questionnaire extracted from the process of qualitative interviews. In order to collect the information and data needed in the research process, library studies and field studies were used. In the qualitative part, participatory evaluation method (three-step Delphi method) was used to identify internal and external factors and choose the strategy that best matches them. After designing and compiling the questionnaire, they were distributed among the statistical population of the quantitative part of the research and the desired data were collected.

    Results

     The results showed that the item "growing trend of winning medals" with an average of 4.51 is the most important item and the item "pursuit of perfection and motivation for national and international honors in the province" with an average of 3.26 is the least important item in the strengths component. be On the other hand, the item "limited opportunities to gain experience for water polo managers, coaches and athletes in competitions" with an average of 43.4 is the most important, and the item "inability to give rewards and financial prizes to motivate and encourage people to water polo amateur, recreational in Helping to discover talent" with an average of 22.3 is the least important item in the component of weaknesses. Also, the item "the existence of a suitable perspective in the program of Iran 1404" with an average of 4.29 is the most important item and the item "increasing the tendency of girls and boys to water polo and the motivation to participate in domestic and foreign fields" with an average of 4.05 is the least important item in the component. are opportunities. In relation to the threat component, it was determined that the item "superiority of the culture of leapfrog and unstable growth instead of step-by-step and stable growth among new managers in the board" was the most important with an average of 4.27 and the item "unfavorability of the level of interest and preparation of practical solutions for "Growth and development and help in finding talent" with an average of 3.66 is the least important item in the threats component. Finally, it was found that the final score of the internal evaluation matrix is ​​less than 2.5, which means the superiority of weaknesses and strengths, and also the final score of the evaluation matrix of external factors is less than 2.5, which means the superiority of threats over opportunities, and then By showing these scores in the swot matrix, it was found that the strategic situation of Fars water polo team's talent search is in WT position and it should use defensive strategies for development.

    Conclusion

     The findings of this research showed that the water polo team of Fars province has 18 strengths in the field of talent search. Teil and Bakr (2020) introduced one of the stages of talent development, the development of talents, providing a suitable learning environment to accelerate or realize the potential of athletes. In the explanation of this finding, it can be said that when there are high-level institutions such as the country's senior vice presidents of sports or transparency in the goals, we can expect the development of sports disciplines (13). The findings of this research showed that the water polo board of Fars province has 25 weaknesses in the field of talent search. Asadi et al. (2017) reported that there are many obstacles in the way of the development of wrestling, which needs the attention of managers and policy makers in the field of sports. 16). Mokhtari (2013) identified the lack of financial resources as one of the weaknesses of the development of sports fields (12). The findings of this research showed that the water polo team of Fars province has 12 threats in the field of talent search. Hosseini et al. In the explanation of this finding, it can be said: until the threats facing the organizations and especially the sports organizations in the environment are not removed, there is no hope for the water polo organization or the water polo team of the province to achieve success (4). The results of the research showed that the water polo team of Fars province is in the position (WT) in the talent search field. In general, it can be said that one of the most important reasons for this unfavorable situation is the lack of a development strategy in various sports fields. The water polo board of Fars province is no exception to this rule. Organizations that implement the WT strategy take a defensive posture and aim to reduce internal weaknesses and avoid threats from the external environment. An organization that has internal weaknesses and faces many threats in the external environment will be in a risky position.

    Keywords: Health, Talent Search, Sports
  • عبدالصالح زر *، حمیدرضا صفری جعفرلو، مژگان ملک نصب، حمیدرضا صادقی پور
    زمینه و هدف

    ورزش، به عنوان یکی از مفاهیم اجتماعی شناخته می‫شود. شواهد و یافته های زیادی دال بر افزایش سطح سلامت از طریق مشارکت مداوم و پیوسته در فعالیت های ورزشی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط رفاه و سلامت اجتماعی، با قصد مشارکت ورزشی در بانوان شهر جهرم، انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع همبستگی، و جامعه آماری آن کلیه بانوان در شهرستان جهرم بودند، که بر اساس جدول مورگان، 384 نفر به صورت خوشه‫ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ‫های رفاه اجتماعی، سلامت اجتماعی کییز و پرسشنامه قصد مشارکت ورزشی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن، spss-18 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معنی‫داری بین قصد مشارکت ورزشی با رفاه اجتماعی (001/0=p، 214/0=R)، درمانی (001/0=p، 231/0=R)، عاطفی (001/0=p، 133/0=R)، سلامتی (001/0=p، 204/0=R) و امنیتی (001/0=p، 108/0=R) وجود دارد. رابطه مثبت و معنی داری بین قصد مشارکت با شکوفایی (008/0=p، 135/0=R)، همبستگی (034/0=p، 109/0=R)، انسجام (034/0=p، 109/0=R)، و پذیرش (003/0=p، 154/0=R) وجود دارد.

    نتیجه گیری

    یافته های این پژوهش نشان داد که رفاه اجتماعی نقش بسزایی در قصد مشارکت ورزشی بانوان، ایفا می کند. پیشنهاد می شود به منظور جلوگیری از کم تحرکی در بانوان، زمینه توسعه رفاه اجتماعی و در نتیجه شرکت در فعالیت‫های ورزشی برای بانوان فراهم شود.

    کلید واژگان: رفاه اجتماعی, سلامت اجتماعی, قصد مشارکت ورزشی
    A* Zar*, H.R Safari Jafarloo, M Maleknasab, H Sadeghipur
    Background & objectives

    Sport is known as one of the social concepts. There is a lot of evidence and findings indicating an increase in the level of health through continuous participation in sports activities. This study aimed to investigate the relationship between welfare and social health with the intention of sports participation in women in Jahrom.

    Methods

    The present study was correlational, and its statistical population was all women in Jahrom city. According to Morgan's table, 384 people were selected by cluster sampling. The social welfare, Keys social health, and sports participation intention questionnaires were used to collect data. Kolmogorov-Smirnov test, Spearman correlation coefficient, and SPSS-18 were used to analyze the data.

    Results

     The results showed that there is a positive and significant relationship between the intention to participate in sports and social wellfare (p=0.001, R=0.214), treatment (p=0.001, R=0.231), emotional (p=0.001, R=0.133), health (p=0.001, R=0.204) and security (p=0.001, R=0.108). There is also a positive and significant relationship between participation intention and prosperity (p=0.008, R=0.135), solidarity (p=0.034, R=0.109), cohesion (p=0.034, R=0.109), and acceptance (p=0.003, R=0.154).

    Conclusion

     The findings of this study show that social welfare plays a significant role in women's sports participation. However, it is suggested that to prevent sedentary women, the context of the development of social welfare and consequently, women should participate in sports activities.

    Keywords: Social Welfare, Social Health, Intention to Participate in Sports
  • محمد فیروزیان، محمدصادق افروزه*، حمیدرضا صفری جعفرلو
    مقدمه

    هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه مدیریت دانش و کارآفرینی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی در مدیران باشگاه های ورزشی خصوصی شهر شیراز بود.

    روش پژوهش

    جامعه آماری تحقیق شامل 400 نفر از مدیران باشگاه های خصوصی شهر شیراز و نمونه آماری شامل 196 آزمودنی بود که به صورت خوشه ای و براساس پراکندگی باشگاه ها در مناطق یازده گانه شهری شیراز انتخاب شدند. به منظور سنجش مدیریت دانش از پرسشنامه شرون لاوسون (2003)، سنجش سرمایه اجتماعی از پرسشنامه گایینی (1391) و سنجش کارآفرینی از پرسشنامه چوپانی (1389) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط 5 نفر از استادان بررسی و تایید شد و پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تایید شد. به منظور بررسی روابط بین داده ها از روش تحلیل مسیر با حداقل مربعات جزیی و با بهره گیری از نرم افزار PLS2، استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که بین مولفه های مدیریت دانش و کارآفرینی در باشگاه های ورزشی رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین بین مولفه های سرمایه اجتماعی و کارآفرینی رابطه معناداری مشاهده شد. افزون بر این نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی می تواند میانجی مناسبی برای توسعه کارآفرینی از طریق مدیریت دانش در باشگاه ورزشی باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهاد می شود باشگاه ها علاوه بر توسعه زیرساخت به منظور ایجاد باشگاه ورزشی دانش محور در راستای توسعه کارآفرینی مانند ایجاد آکادمی، به ایجاد شبکه های درون و بیرون باشگاهی با توجه به خلاقیت و کارایی سرمایه های اجتماعی خود اقدام کنند تا به این ترتیب مسیر توسعه کارآفرینی کوتاه تر و موثرتر شود.

    کلید واژگان: باشگاه های ورزشی, سرمایه اجتماعی, کارآفرینی, مدیران, مدیریت دانش
    Mohammad Firoozian, Mohammad Sadegh Afroozeh *, Hamidreza Safari Jafarloo
    Introduction

    The purpose of this study was to investigate the relationship between knowledge management and entrepreneurship with the mediating role of social capital in managers of private sports clubs in Shiraz.

    Methods

    The statistical population included 400 managers of private clubs in Shiraz. The statistical sample consisted of 196 respondents who were chosen through cluster sampling based on the distribution of clubs in the eleven urban areas of Shiraz. In order to measure knowledge management, Sharon Lawson Questionnaire (2003), Social Capital Assessment, Gaini Questionnaire (2012) and Entrepreneurship Assessment, Chupani Questionnaire (2010) were administered among the respondents. Five qualified managers assessed and confirmed the validity of the questionnaires and the reliability of the questionnaires was assessed and confirmed through Cronbach's alpha coefficient and the combined reliability. In order to investigate the relationships between the data, the redearchers applied the path analysis method with partial minimum squares using PLS2 software.

    Results

    The findings showed that there was a significant relationship between the components of knowledge management and entrepreneurship in sports clubs. There was also a significant relationship between the components of social capital and entrepreneurship. In addition, the research findings showed that social capital could be a good medium for the development of entrepreneurship through knowledge management in the sports club.

    Conclusion

    According to the research findings, it is recommended that sport clubs create inter and intra-club networks taking the creativity and efficiency of their social capital for granted to make the path of entrepreneurial development shorter and more effective along with developing infrastructure to create a knowledge-based sports club in order to develop entrepreneurship.

    Keywords: Entrepreneurship, Knowledge Management, Managers, Social capital, Sports clubs
  • رحیم شیرازی نژاد*، احمد ترک فر، محمدصادق افروزه، حمیدرضا صفری جعفرلو، مریم قدسی

    پژوهش حاضر با نیازسنجی توسعه برونسپاری فعالیتهای بازاریابی ورزشی در ورزش دانشگاهی طراحی گردید. پژوهش از جمله تحقیقات آمیخته می-باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل تمامی خبرگان آگاه بود. بر اساس برآوردهای به عمل آمده تعداد آنان حدود 190 نفر بود. در بخش کیفی، روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. بدین منظور تعداد 12 نخبه و صاحب نظر به عنوان نمونه پژوهش در بخش کیفی انتخاب شدند. با توجه به جدول حجم نمونه مورگان تعداد 123 نفر نیز به عنوان نمونه در بخش کمی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. در بخش کمی به منظور تعیین نمونه های پژوهش از روش نمونه گیری دردسترس استفاده گردید. بدین صورت پس از پخش و جمع آوری پرسسشنامه ها تعداد 108 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت.ابزار گردآوری پژوهش حاضر شامل پرسشنامه و مصاحبه می باشد. در قسمت تجزیه و تحلیل کمی، از روش معادلات ساختاری با رویکرد پیالاس استفاده شده است. نتایج کیفی پژوهش نشان داد که 41 ویژگی از طریق مصاحبه های انجام شده استخراج گردید که این ویژگی ها در 6 دسته نیاز شامل ملاحظات استراتژیکی، زیرساخت های فنی، فرآیندهای مدیریتی، کیفیت فنی ورزش دانشگاهی، تسهیل قانون و ویژگی های انگیزشی دسته بندی گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد که در میان نیازهای مربوط توسعه برونسپاری فعالیت های بازاریابی ورزشی در ورزش دانشگاهی، فرآیندهای مدیریتی با میزان تاثیر 952/0 مهمترین نیاز مشخص گردیده است. همچنین نتایج پژوهش حاضر مشخص نمودند که نیاز زیرساخت های فنی با میزان تاثیر 938/0 و همچنین نیاز ملاحظات استراتژیکی با میزان تاثیر 931/0 از نیازهای مهم توسعه برون سپاری فعالیت های بازاریابی ورزشی در ورزش دانشگاهی می باشد.

    کلید واژگان: ورزش دانشگاهی, بازاریابی, برون سپاری, قرارداد


    The present study was designed and implemented to assess the development of outsourcing of sports marketing activities in university sports. The present research is a mixed research carried out in qualitative and quantitative methods. The statistical population of the present study in the qualitative section included all experts familiar with the field of university sports and marketing across the country in public, free, Payam-e-Noor and applied science universities. These included some academic experts, instructors from academic teams, faculty members familiar with the field of research, as well as physical education directors from the country's universities. It is estimated that there were about 190 of them. In the qualitative part, the sampling method was targeted. For this purpose, 12 elites and experts were selected as the research sample in the qualitative section. According to Morgan's sample size chart, 123 people were used as a sample in the quantitative research section. In a small section, in order to determine the research samples, the available sampling method was used. Thus, after broadcasting and collecting questionnaires, 108 questionnaires were analyzed.The data gathering tool was a questionnaire and interview. In the quantitative analysis section, Structural Equation Method with Python approach is used. The qualitative research results showed that 41 characteristics were extracted through interviews, and these characteristics were classified into 6 categories including strategic considerations, technical infrastructure, management processes, academic quality of academic sport, facilitation of law and motivational characteristics. The results of the research showed that among the needs related to the development of outsourcing of sports marketing activities in academic sport, management processes with the impact of 95.2% of the most important needs have been identified. Also, the results of this study showed that the need for technical infrastructure with the impact of 0.938 and also the need for strategic considerations with the impact of 0.931 of the important needs of outsourcing the development of sports marketing activities in academic sport.

    Keywords: Sport of Academic, Marketing, outsourcing, Con
  • حلیمه میرشکاران، محمد صادق افروزه*، حمیدرضا صفری جعفرلو

    امروزه فرهنگ بدن در بسیاری از جوامع بر بخش های دیگر از جمله امنیت فضای روانی جامعه تاثیر گذار است. علاوه بر این رسانه ها به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی کردن و درونی کردن فرهنگ های تبلغی غیر قابل انکار است. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی رابطه مدیریت بدن و امنیت اجتماعی در بین زنان شهر شیراز بود. تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود که روش جمع آوری آن به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری شامل زنان شهر شیراز می بود که بر اساس جدول مورگان 384 نفر انتخاب شدند که از این بین 340 پرسشنامه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مصرف رسانه ای محمودیان و همکاران (2015) و پرسشنامه مدیریت بدن سرمد و همکاران (2013) و پرسشنامه تعدیل شده امنیت اجتماعی صحابی (2010) استفاده شد. نتایج نشان داد بین مدیریت بدن با نوع مصرف رسانه و نیز امنیت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مصرف رسانه در درک زنان از امنیت اجتماعی موثر است. در نهایت بنظر میرسد انتخاب سبک مدیریت بدن زنان بر احساس امنیت آن در جامعه موثر بوده است بنابراین پیشنهاد میگردد مدیریت بدن را نه در زیبایی غربی که در تناسب اندام منتج به سلامت در نظر بگیرند تا امنیت فرد و جامعه تامین گردد.

    کلید واژگان: مدیریت بدن, امنیت اجتماعی, مصرف رسانه ای, تناسب اندام آرایش
    halime mirshekaran, mohammad sadegh afroozeh *, hamid reza safari

    Today, body culture in many societies affects other sectors, including the security of the psychological space of society. In addition, the media as an important factor in the socialization and internalization of advertising cultures is undeniable. Therefore, the purpose of this study was to investigate the relationship between body management and social security among women in Shiraz. The present study was a descriptive survey that was collected in the field. The statistical population included women in Shiraz, 384 people were selected based on Morgan table, of which 340 questionnaires were analyzed. The media consumption questionnaire of Mahmoudian et al. (2015) and the body management questionnaire of Sarmad et al (2013) and the modified social security questionnaire of Sahabi (2010) were used to collect information. The results showed that there is a significant relationship between body management and the type of media consumption and social security. Media consumption is also effective in women's understanding of social security. Finally, it seems that the choice of women's body management style has been effective on its sense of security in society, so it is suggested that body management be considered not in Western beauty but in fitness resulting in health to ensure the security of the individual and society

    Keywords: Body Management, Social Security, Media Consumption, Fitness, Makeup
  • سیده فائزه موسوی، حمیدرضا صفری جعفرلو*، محمدصادق افروزه

    زمینه و هدف :

    امروزه در جوامع مختلف، ایجاد زمینه های مناسب برای ورزش بانوان، موضوع مهم و ملی تلقی می شود و میزان حضور یا عدم حضور زنان در فعالیت های ورزشی به عنوان شاخص جهانی از وضعیت اجتماعی زنان در جامعه به شمار می آید. هدف از پژوهش حاضر تاثیر حمایت اجتماعی بر مشارکت ورزشی بانوان شهر یاسوج با نقش میانجی احساس امنیت بود.

    روش

    روش تحقیق مطالعه حاضر، از نوع توصیفی-همبستگی بود که به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه ی بانوان بالای 15 سال در شهر یاسوج است؛ که با توجه به مشخص نبودن تعداد جامعه و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه ی حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1988)، پرسشنامه تعدیل شده احساس امنیت (صحابی، 1389) و پرسشنامه مشارکت ورزشی (شارکلی، 1999)، استفاده شد. در ادامه روایی و پایایی پرسشنامه ها نیز موردبررسی و تایید قرار گرفت. برازش و آزمون فرضیه ها با استفاده از الگوهای ساختاری، از روش حداقل مربعات جزیی و با بهره گیری از نرم افزار PLS3 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی و احساس امنیت ارتباط مستقیم و معناداری بر مشارکت ورزشی بانوان دارد. بررسی برازش مدل نیز نشان داد که مدل ارایه شده پژوهش از برازش قوی برخوردار می باشد.

    نتیجه گیری

    می توان با برنامه ریزی بر روی دو عامل حمایت اجتماعی و احساس امنیت، در جهت توسعه هر چه بیشتر مشارکت ورزشی بانوان شهر یاسوج گام برداشت.

    کلید واژگان: امنیت, حمایت اجتماعی, زنان, مشارکت ورزشی
    Seyedeh Faezeh Mousavi, HamidReza Safari Jafarloo *, MohammadSadegh Afroozeh
    Background and Purpose

    Nowadays, in different societies, creating suitable fields for women's sports is considered an important and national issue and the presence or absence of women in sports activities is considered as a global indicator of the social status of women in society. The purpose of this study was to investigate the influence of social support on Yasuj women's Sports Participation with the mediating role of feeling safe.

    Method

    This study used survey & cross sectional method which was conducted in the field. The statistical population of this study consists of all women over 15 years old in Yasuj city. Due to the lack of confidence in number of population, eventully 384 persons were selected as statistical sample based on Cochran's formula. Questionnaires were distributed among women by using the available sampling method, out of them 354 questionnaires were find studyable and analyzable. In order gathering relevance data, three questionnaires: social support (Zimmett et al., 1988), justified Questionnaire of Social Feeling Safe (Sahabi, 2010) and sport participation questionnaires (Sharkley, 1999) were used. Also validity and reliability of the questionnaires were consider and confirmed. Fitting and testing of the hypotheses was performed by using structural models, Partial Least Squares method and PLS3 software.

    Results

    The results showed that social support and feeling safe had a direct and significant impact on women's sport participation. Analyzing Model fitting also proved that the proposed model has enough and powerful fitting.

    Keywords: feeling safe, social support, Woman, sport Participation
  • حمیدرضا صفری جعفرلو، محمدصادق افروزه*

    هدف تحقیق حاضر ارایه الگوی کیفی برای توسعه عدالت آموزشی در رشته علوم ورزشی بود که بصورت موردی در مورد رشته علوم ورزشی دانشگاه جهرم ارایه گردید. پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی است که از نظر روش اجرای تحقیق، از رهیافت سیستماتیک گرندد تیوری در تحلیل داده ها بهره گرفته شد. با مرور پیشینه و مبانی نظری، فهرست مقدماتی به عنوان سوالات مصاحبه و ابزار اولیه جمع آوری داده ها مدنظر و راهنمای مصاحبه تدوین گردید. سپس سه جلسه با 21 نفر از دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی رشته علوم ورزشی به عنوان گروه های کانونی دانشگاه برگزار گردید. سعی شد که در انتخاب نمونه رعایت سهم مساوی (حدود7 نفر) دانشجویان خوب، متوسط و ضعیف مد نظر قرار گیرد. همچنین 12 مصاحبه با اساتید گروه و نخبگان عدالت آموزشی در دانشگاه جهرم صورت گرفت تا اینکه داده ها به اشباع نظری رسید و به عبارتی داده ها، تکرار داده های قبلی بودند. در تحلیل داده ها پس از فرآیند کدگذاری باز و محوری و با استناد به تحلیل عوامل به دست آمده، فرآیند کدگذاری انتخابی انجام شد. نتایج در دو بعد کلی بسترهای بی عدالتی آموزشی و راهبردهای عدالت آموزشی، الگوی نهایی تحقیق را شکل داد. مفاهیم کلی بدست آمده در بستر های بی عدالتی شامل امکانات، منابع آموزشی، تبعیض تحصیلی، قوانین، ویژگیهای فردی، اساتید، محتوای درسی و مکان جفرافیایی است و راهبردهای عدالت آموزشی شامل شفافیت، توسعه ارزیابی ها، آموزش، توسعه محلی و تعامل است.

    کلید واژگان: عدالت آموزشی, مدیریت آموزشی, علوم ورزشی
    Hamidreza Safari Jafarloo, Mohammad Sadegh Afroozeh *

    The purpose of this study was to present a qualitative model for the development of educational justice in the field of sport science, which was presented in the case of Jahrom University. This study is a qualitative research method that systematic approach of Grounded theory was used to analyze the data. By reviewing the background and theoretical foundations, the introductory list was formulated as interview questions and the primary tool for collecting data and interviewing guide. Then, three sessions with 20 undergraduate and postgraduate students in the field of sport sciences were held as the focal points of the university. We tried to consider good, moderate, and poor students in equal choices (about 7 students). Also, 12 interviews were held with the faculty members and educational justice elite at Jahrom University until the data reached a theoretical saturation, meaning data was the same as previous data. In the analysis of the data, after the open and axial coding process, and based on the analysis of the obtained factors, the coding process was performed. Results in two general dimensions of educational injustice platforms and educational justice strategies formed the final pattern of research. General concepts derived from inequities include facilities, educational resources, academic discrimination, laws, personal characteristics, professors, content and geographic location, and educational justice strategies include transparency, development of evaluations, training, local development and interaction.

    Keywords: Educational justice, Educational management, Sport Sciences
  • محمدحسین قربانی*، حمیدرضا صفری جعفرلو
    هدف

    هدف از تحقیق حاضر، تدوین الگوی جامع کارکردهای ورزش و تربیت بدنی در راستای توسعه پایدار ایران بود.

    روش شناسی: 

    این پژوهش یک تحقیق کیفی بود که بر اساس نظریه داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 21 نفر از خبرگان و صاحب نظران در حوزه توسعه پایدار ورزش بود که با استفاده از دو روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه استفاده شد. در فرایند تجریه و تحلیل، داده های حاصل از مصاحبه در سه مرحله مورد کدگذاری باز، محوری و انتخابی قرار گرفت.

    یافته ها:

     با توجه به یافته های پژوهش، تعداد 729 برچسب مفهومی نگارش شد و از بین این موارد 81 کارکرد ورزش و تربیت بدنی در راستای توسعه پایدار شناسایی گردید که این تعداد در 17 مفهوم خلاصه شدند و این مفاهیم در نهایت چهار مقوله کارکردهای توسعه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را شکل دادند.

    نتیجه گیری:

     در راستای توسعه پایدار ایران می توان به ورزش و فعالیت بدنی به عنوان یک اهرم قدرتمند و اثربخش نگریست و الگوی مستخرج از این پژوهش، می تواند به عنوان یک چارچوب هدایت گر جهت برنامه ریزی و سیاست گذاری های کلان در حوزه توسعه پایدار، خصوصا در تدوین برنامه های توسعه هم در سطح کلان و هم در سطح برنامه توسعه ورزش کشور به کار گرفته شود.

    کلید واژگان: ورزش, تربیت بدنی, توسعه پایدار, توسعه اجتماعی, فرهنگی, سیاسی و اقتصادی
    MohammadHosein Ghorbani *, HamidReza Safari Jafarloo
    Objective

    The purpose of the present study was to develop a comprehensive model of sport and physical education functions for sustainable development in Iran.

    Methodology

    This research was a qualitative study. In the qualitative part, the sample was consisted of 21 expert persons in the field of sustainable development in sports who were selected using both theoretical and snowball sampling methods. Exploratory interview were used for data collection. In the process of analysis, the interviews data were analyzed in three stages of open, axial selective coding.

    Results

    According to the research findings, 729 conceptual labels were written out of which 81 were identified as functions of sport and physical education for sustainable development. In the next step, this cods also summarized in 17 categories. These categories ultimately formed the four concepts of social, cultural, political and economic development functions

    Conclusion

    Sport and physical activity can be viewed as a powerful and effective lever in Iran's sustainable development and the model derived from this research can serve as a guiding framework for macro planning and policy making which would be used in the field of sustainable development, especially in the formulation of development programs at both the macro and national level.

    Keywords: Sport, physical education, Sustainable development, Social, cultural, political, economic development
  • مریم هادی پورفرد، محمدصادق افروزه*، حمیدرضا صفری جعفرلو

    مسایل روانی جزء جدایی ناپذیر در همه زمینه های رفتاری از جمله در ورزش است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ناامیدی با خود ناتوان سازی و گرایش به دوپینگ در ورزشکاران مرد استان فارس بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ورزشکاران مرد استان فارس در رشته های دومیدانی، وزنه برداری و بوکس بود که تعداد 384 نفر با صورت تصادفی به عنوان نمونه تعیین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های ناامیدی بک (1979)، پرسش نامه گرایش به دوپینگ پتروزی (2007) و پرسش نامه خودناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) بود. روایی صوری پرسش نامه ها توسط اساتید و روایی همگرا و واگرای پرسش نامه ها نیز بررسی و تایید شد. همچنین پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شد و مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی.ال.اس نسخه سوم استفاده شد. نتایج نشان داد بین ناامیدی با خودناتوان سازی، ناامیدی با گرایش به دوپینگ و خودناتوان سازی با گرایش به دوپینگ رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد خود ناتوان سازی به عنوان یک میانجی در رابطه بین ناامیدی با گرایش به دوپینگ معنا دار است. همچنین مدل تاثیر ناامیدی بر گرایش به دوپینگ با میانجی خودناتوان سازی از برازش مناسبی برخوردار بود. در نهایت پیشنهاد می گردد، علاوه بر موارد نظارتی در کاهش دوپینگ به مسایل روانی ورزشکاران نیز در سطوح مختلف رقابتی توجه گردد.

    کلید واژگان: دوپینگ, خودناتوان سازی, ناامیدی, ورزشکاران حرفه ای
    Maryam Hadipourfard, Mohammad Sadegh Afroozeh *, Hamidreza Safari Jafarloo

    Psychological issues are integral components of all areas of behavior, including sports. The current study attempts to find the relationship of disappointment with self –handicapping and doping tendency in sportsmen in Fars province. This was a field study using a descriptive correlational design. The population of the current study included all sportsmen competing in boxing, weightlifting, and track and field, out of whom 384 sportsmen were selected as the sample of this study. The participants were selected by convenient sampling and data were gathered using three questionnaires. The disappointment questionnaire (Beck, 1979), doping tendency questionnaire (Petróczi, 2007), and self-handicapping questionnaire (Jones & Rhodewalt, 1982) were used as the instruments of the study. The reliability coefficients of the instruments were calculated and confirmed using Cronbach's alpha test, and combined reliability was measured by PLS software. PLS3 software was also used to analyze structural equation modeling data. The results showed that there was a significant relationship between disappointment and self-handicapping. The results also confirmed the relationship between doping tendency and disappointment on one hand and self-handicapping and the tendency to doping on the other. Moreover, the results confirmed the significant role of self-handicapping as a mediating variable in the relationship between disappointment and doping tendency. Also, the model of the effect of disappointment on the tendency to doping showed an appropriate fitness. Finally, it is suggested that, in addition to an acceptable level of supervision, the psychological issues of the athletes should also be taken into consideration in different levels of competition.

    Keywords: Athletes, disappointment, Doping, self-handicapping
  • محمدحسین قربانی*، حمیدرضا صفری جعفرلو

    هدف از تحقیق حاضر، تدوین الگوی توسعه مشاغل ورزشی در ایران بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با استفاده از تکنیک نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. جامعه پژوهش را تمامی نخبگانی که به نحوی در کارآفرینی و مشاغل ورزشی، دارای دانش، تجربه و سابقه روشنی بودند، تشکیل می دادند که 22 نفر از آنها به روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در تحلیل یافته های تحقیق از شش مفهوم شرایط علی، پدیده محوری، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها، در قالب الگوی کدگذاری استراس و کوربن (1990) استفاده شد. در الگوی نهایی تحقیق که براساس کدگذاری و تحلیل داده ها شکل گرفت، عوامل علی (رشد صنعت ورزش، فرصت های ایجاد مشاغل و ضعف های عملکردی) موجب توجه به پدیده محوری که توسعه کمی و کیفی مشاغل ورزشی است، می شود و راهبردهای توسعه کمی و کیفی مشاغل ورزشی (حمایت برنامه ای و قانونی، توسعه ساختاری، توسعه دانش، توسعه مالی، توسعه تعاملات و توسعه انگیزش کارآفرینی) با لحاظ عوامل مداخله گر (سیاسی، اقتصادی و مدیریتی) و زمینه های موجود (بسترها و زیرساخت های پشتیبان، ضعف در تفکر کارآفرینی و حمایت مدیریتی، نفوذ ناکافی ورزش در جامعه، حمایت اجتماعی، نیروی انسانی متخصص، قصد کارآفرینی و حمایت مالی) پیامدهای مثبتی (رشد اقتصادی، پایداری ورزش، ارتقای عملکرد ورزش، نهادینه سازی سبک زندگی فعال و توسعه اجتماعی-فرهنگی) را برای صنعت ورزش کشور در پی خواهد داشت. الگوی ارایه شده در این تحقیق به عنوان مبنایی برای اقدامات و برنامه های توسعه مشاغل ورزشی و اشتغال زایی می تواند مورد استفاده سیاست گذاران، برنامه ریزان، کارشناسان و مدیران ورزشی قرار گیرد.

    کلید واژگان: اشتغال زایی, صنعت ورزش, کسب وکار ورزشی, مشاغل ورزشی
    MohammadHosein Ghorbani*, HamidReza Safari Jafarloo

    The aim of the present study was to develop a model for the development of sport careers in Iran. This study was qualitative that was conducted using the grounded theory. The population consisted of all the elites who had some knowledge, experience and clear background in entrepreneurship and sport careers and 22 subjects were selected using theoretical and snowball sampling methods. Data were collected by semi-constructed interviews that continued until theoretical saturation. For data analysis, six concepts of causal conditions, phenomenon, intervening conditions, context conditions, strategies and consequences were used in the framework of Strauss and Corbin (1990) coding model. In the final model which was formed based on data coding and analysis, causal factors (growth of sport industry, opportunities to create careers, and performance weaknesses) attract attention to the central phenomenon that is the quantitative and qualitative development of sport careers. Given the intervention factors (political, economic, managerial) and existing contexts (supportive contexts and infrastructures, weakness in entrepreneurial thinking and managerial support, insufficient influence of sports in society, social support, skilled manpower, entrepreneurial intent and financial support), the strategies of quantitative and qualitative development of sport careers (program and legal support, structural development, knowledge development, financial development, interaction development, entrepreneurial motivation development) will have positive consequences (economic growth, sport sustainability, promotion of sport performance, institutionalization of active lifestyle, sociocultural development) for Iran sport industry. The model developed in this study can be used by policymakers, planners, experts and sport managers as a base for plans to develop sport careers and employment.

    Keywords: employment, sport business, sport careers, sport industry
  • حمیدرضا صفری جعفرلو، مهدی بشیری*، محمدعلی رحمانیان کوشککی

    هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر سلامت معنوی بر منش ورزشی با توجه به نقش میانجی پرخاشگری در دانشجویان ورزشکار بود. تحقیق حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان ورزشکار دانشگاه های شهرستان جهرم بود. 148 نفر طبق جدول مورگان و با استفاده از نمونه گیری تصادفی-طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های سلامت معنوی الیسون و پالوتزیان (1982)، منش ورزشی والراند و همکاران (1997) و پرخاشگری باس و هری (1992) استفاده شد. برازش و آزمون فرضیه ها با استفاده از الگوهای ساختاری، از روش حداقل مربعات جزیی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.نتایج حاصل نشان دهنده همبستگی مثبت و معنادار بین سلامت معنوی با منش ورزشی ورزشکاران و در مقابل همبستگی منفی و معناداری بین سلامت معنوی و پرخاشگری ورزشکاران بود. اگر چه نقش میانجی پرخاشگری در مدل پژوهش مورد تایید قرار نگرفت. بنابراین پیشنهاد می شود جهت ارتقا منش ورزشی و دوری از پرخاشگری، به ابعاد سلامت معنوی دانشجویان توجه بیشتری شود.

    کلید واژگان: منش ورزشی, پرخاشگری, سلامت معنوی, دانشجویان ورزشکار
    Hamidreza Safari Jafarloo, Mahdi Bashiri *, MohammadAli Rahmanian Koshkaki

    The present study was aimed at investigating the effect of spiritual health on university athlete students’ sportsmanship with the mediation of aggressiveness. The study employed a descriptive-correlational research method. The population consisted of athletic students of Jahrom universities. 148 people were selected according to Morgan’s table and via a stratified random sampling technique. The Spiritual Health Questionnaire (Palutzian & Ellison, 1982), the Multidimensional Sportsmanship Orientations Scale (Vallerand, et al., 1997), and Aggression Questionnaire (Buss & Perry, 1992) were employed to collect data. To test the hypotheses, SEM was used by Smart PLS software. The results showed that the spiritual health of athlete students can enhance their sportsmanship, while reducing their aggression although the mediating role of aggression in research model was not confirmed. Therefore, it is suggested that religious and spiritual programs should be considered as variables of exercise coaching to promote moral health in sport and avoid aggression.

    Keywords: Aggression, Sportsmanship, Spiritual Health, University Students
  • محمدحسین قربانی*، فاطمه معظمی گودرزی، حمیدرضا صفری جعفرلو
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برند کار فرما بر عملکرد فردی و سازمانی نیروی انسانی در فدراسیون های ورزشی ایران انجام شده است.

    روش شناسی

    این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی/ همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 300 نفر از رویسا، نایب رییسان، اعضای مجمع، کارشناسان، دبیران، مدیران کمیته ها، مربیان و داوران مطلع در 15 فدراسیون ورزشی منتخب می باشد. با استفاده از روش سرشماری، نمونه آماری برابر با جامعه در نظر گرفته شد و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های برندسازی کارفرمایی برتون، اوینگ و هاه (2005)، عملکرد سازمانی یانگ و همکاران (2004) و عملکرد فردی پترسون (1992) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در راستای آزمون فرضیه ها و مدل سازی از مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد و داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار pls و spss مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت، برند-سازی کار فرمایی، سهم قابل توجهی در تبیین عملکرد سازمانی (70/0=β، 03/8=t) و عملکرد فردی (92/0=β، 47/10=t) و همچنین عملکرد فردی اثر معنی داری بر عملکرد سازمانی (94/0=β، 22/10=t) دارا است. همچنین مدل اثر برندسازی کارفرمایی بر عملکرد فردی و سازمانی نیروی انسانی در فدراسیون های ورزشی ایران دارای برازش می باشد.

    نتیجه گیری

    طبق یافته های پژوهش، پیاده سازی برند کارفرما در فدراسیون های ورزشی موجب افزایش عملکرد و کارایی آنها می شود و مدیران و سیاست گذاران فدراسیون های ورزشی می توانند از برندسازی به عنوان اهرمی جهت توسعه عملکرد بهره گیرند.کلید واژه ها: برندسازی کارفرمایی، عملکرد سازمانی، عملکرد فردی، فدراسیون های ورزشی ایران.

    کلید واژگان: برند کارفرما, عملکرد سازمانی, عملکرد فردی, فدراسیون های ورزشی ایران
    Mohammad Hossein Ghorbani*, Fatemeh Moazami Goodarzi, Hamid Reza Safari Jafarloo
    Summary

    Due to the lack of research works on the employer brand in sports federations and the need to understand the importance of this factor on their performance, the purpose of this work is to investigate the effect of the employer branding on the individual and organizational performance of human resources in the Iranian sports federations.

    Introduction

    In the recent years, the staff loyalty to organizations has sharply declined, and this crisis, especially in the case of the elite human resources, can be irreparable. Under these circumstances, the employer branding is so important to implement the right planning for the successful management of valuable human resources and the potential talents of the organization. The findings of the research work on the employer branding in sports can provide a great knowledge for the managers of sports organizations in the current competitive conditions.

    Methodology and Approach

    This research work was applied in terms of purpose, and it was descriptive/correlation in terms of method. The statistical population of this work consisted of 15 sport federations in Iran, which included 300 presidents, vice presidents, general secretaries, committee’s managers, coaches, referees, and experts. The statistical sample was considered equal to the total population, and after the distribution of the questionnaire, 248 were completed and entered into the research process. For data collection, three questionnaires were used including the organizational performance questionnaire of Yang et al. (2004), the individual performance questionnaire of Paterson and Breton (1992), and the employer branding questionnaire of Ewing and Hah (2005). The descriptive and inferential statistics were used in order to analyze the data obtained. In order to test the hypotheses and modeling, the structural equation modeling and confirmatory factor analysis were used.

    Result and Conclusion

    The findings of this work showed that the employer branding had a significant positive effect on the individual and organizational performance, and the individual performance had a positive and significant effect on the organizational performance. Also, the model of employer branding had an impact on the individual and organizational performance of human resources in the Iranian sports federations. According to the research findings, the employer branding plays a significant role in explaining the organizational performance (β = 0.70, t = 8.03) and the individual performance (β = 0.92, 47). Also, the personal performance had a significant effect on the organizational performance (β = 0.94, t = 10.22). Also, the model of the effect of the employer branding on the individual and organizational performance of human resources in the Iranian sport federations was suitable. According to the research findings, the implementation of the employer branding in sports federations will increase their performance and efficiency, and the sports federation managers and policymakers can use branding as a leverage to develop the performance.

    Keywords: Employer branding, Organizational performance, Individual performance, Sportorganizations
  • همبستگی هوش هیجانی با فرسودگی ناشی از داوری در داوران زن فوتبال ایران
    حمیدرضا صفری جعفرلو*، جمیله کشاورز، مهدی بشیری
    مقدمه

    داوری در فوتبال، از شغل هایی است که در معرض هیجان های بالا، می تواند پیامدهای منفی برای سلامتی داوران در پی داشته باشد. بنابراین ، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان همبستگی هوش هیجانی و فرسودگی ناشی از داوری در داوران زن فوتبال ایران بود. 

    روش کار

    پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی- همبستگی بود . تعداد جامعه 51 داور زن شاغل در لیگ فوتبال سال 1395 بانوان بود که با توجه به تعداد کم جامعه، نمونه آماری برابر با کل جامعه لحاظ گردید. جهت جمع آوری داده ها از "آزمون خود گزارشی هوش هیجانی شاته " (The Schutte Self Report Emotional Intelligence Test) (SSEIT) و "سیاهه فرسودگی ناشی از داوری" (Burnout Inventory for Referees) استفاده شد. روایی صوری با نظر متخصصان و پایایی ابزارها به روش ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار اس پی اس اس نسخه 21 انجام شد.  

    یافته ها

    بین فرسودگی ناشی از داوری با مولفه های خوش بینی و تنظیم هیجان (59/0- r=) و همچنین ارزیابی و ابراز هیجان (31/0- r=) همبستگی معناداری وجود دارد (05/0>P). اما بین مولفه کاربرد هیجان (10/0- r=) و فرسودگی شغلی داوران همبستگی معناداری وجود ندارد (05/0P>). همچنین، بین هوش هیجانی (43/0- r=) و فرسودگی ناشی از داوری در داوران همبستگی معناداری در جهت منفی وجود دارد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    افزایش هوش هیجانی با کاهش فرسودگی ناشی از داوری در داوران زن همبستگی دارد. پیشنهاد می گردد از  آموزش های مناسب  جهت افزایش هوش هیجانی و کاهش فرسودگی ناشی از داوری در داوران زن شاغل در لیگ فوتبال استفاده شود.

    کلید واژگان: فرسودگی, هوش هیجانی, داور, فوتبال, زن
    The correlation of emotional intelligence with burnout caused by refereeing in female referees of Iranian football
    Hamid Reza Safari Jafarlou*, Jamileh Keshavarz, Mahdi Bashiri
    Introduction

    Refereeing in football is one of the jobs that can lead to negative consequences for the health of the referees. Therefore, the aim of the present study was to determine the correlation between emotional intelligence and burnout caused by refereeing in female referees of Iranian football.

    Methods

    The present study was a descriptive-correlational study. The number of the community was 51 female referees working in the Women's Football League in 2016. Due to the small number of the community, a statistical sample equal to the total population was considered. The "Schutte Self Report Emotional Intelligence Test" (SSEIT) and the "Burnout Inventory for Referees" were used to collect data. Face validity was confirmed by experts and reliability of instruments using Cronbach's alpha coefficient method. Data was analysied by SPSS . 21.

    Results

    There is a significant correlation between refereeing burnout and optimism and emotion regulation (r = -0.59) as well as appraisal and expression of emotion (r = -31.31) (P <0.05). However, there is no significant correlation between the utilization of emotions (r = -0.10) and job refereeing burnout (P <0.05). Also, there is a significant correlation between emotional intelligence (r = -0.43) and refereeing burnout in negative direction (P <0.05).

    Conclusions

    Increased emotional intelligence is correlated with decreased burnout due to female referee. It is suggested that appropriate training be used to increase emotional intelligence and reduce burnout caused by refereeing in female referees working in the Football League.
    Keywords: Burnout, Emotional Intelligence, Referee, Football, Women.

    Keywords: Burnout, Emotional Intelligence, Referee, Soccer, Women
  • محمد حسین قربانی، حمید رضا صفری جعفرلو*، حسین زارعیان
    هدف
    هدف پژوهش حاضر، بررسی برازش و تبیین مدل رهبری 360 درجه دنیسون در فدراسیون های ورزشی بود. روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارشناسان فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی به تعداد320 نفر بود و بر اساس جدول مورگان تعداد 171 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه 96 سوالی رهبری 360 درجه ای دنیسون (2007) بهره گرفته شد. پایایی (آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی)، روایی همگرا و روایی واگرای پرسش نامه ها پس از تایید روایی محتوا توسط 11 نفر از استادان و خبرگان مورد بررسی و تایید قرار گرفت. علاوه بر این، برازش مدل کلی با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تاییدی و از طریق نرم افزار Smart PLS 2 مورد تایید قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تمامی گویه ها دارای سطح مطلوبی (بالاتر از 4/0) هستند. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که مولفه های درگیرشدن در کار (77/0)، یکپارچگی (85/0)، سازگاری (81/0) و ماموریت (74/0) از بار عاملی مناسبی برخوردار بودند. مقدار برازش کلی مدل نیز برابر با (726/0=GOF) به دست آمد که بیانگر برازش قوی آن بود. نتیجه گیری: درنهایت الگوی توسعه رهبری دنیسون که شامل 4 بعد و 12 مولفه بود در فدراسیون های ورزشی ایران مورد تایید قرار گرفت. این ابزار ارزشمند می تواند برای برقراری یک رهبری اثربخش، در اختیار مدیران این فدراسیون ها قرار گیرد.
    کلید واژگان: رهبری در ورزش, فدراسیون های ورزشی, مدل رهبری 360 دنیسون
    Mohammad Hossein Ghorbani, Hamid Reza Safari Jafarloo *, Hossein Zareian
    Objective
    The purpose of this study was to investigate the goodness-of-fit and explanation of the 360-degree leadership model of Denison in sports federations.
    Methodology
    This research was applied in terms of purpose and in terms of data collection method, it was descriptive-survey. The statistical population of this research included all experts of the Iran’s sports federations that number was 320 people. Based on Morgan table, 171 people were selected by simple random sampling method as a research sample. The Denison's 360-degree leadership questionnaire (2007) was used for data collection. Reliability (Cronbach's alpha and combined reliability), convergent validity, and divergent validity of the questionnaires were verified and confirmed after content reliability, which was verified by 11 professors and experts. Additionally, the fitting of the general model was confirmed by the Confirmatory Factor Analysis and via Smart PLS 2 software.
    Results
    The results of Factor Analysis show that all of 12 dimensions have a desirable level (above 0.4). Also content validity, convergent validity (AVE) and divergent validity was at acceptable levels. Also, the general fitting value of the model was GOF = 0.726 indicating its strong goodness-of-fit.
    Conclusion
    Overall, the results of the study indicated that the Denison leadership model, which included four dimensions and 12 components, was approved its applicability in the Iranian sports federations and could provide a valuable tool for the managers of these federations to establish an effective leadership.
    Keywords: Leadership in sport, Sports Federations, Denison 360 Degree Leadership Model
  • محمدحسین قربانی*، حمیدرضا صفری جعفرلو، محمدرضا اسماعیلی

    پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفی توسعه پایدار از طریق ورزش و شناسایی موانع و راهبردهای آن انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع راهبرد، کیفی بود که از رویکرد گراندد تیوری (نظریه برخاسته از داده ها) برای ارایه نتایج بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 21 نفر از نخبگان (شامل اعضای هییت علمی، مدیران ارشد در وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون های ورزشی، کارشناسان خبره، مربیان ورزشی و بازیکنان گذشته تیم ملی) بودند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه اکتشافی گردآوری شدند. ملاک اتمام گردآوری داده ها رسیدن به اشباع نظری بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رهیافت ظاهرشونده مربوط به اثر گلیزر (1992) بهره گرفته شد که از طریق اجرای سه فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در بررسی موانع توسعه پایدار از طریق ورزش، 47 کد مستقل و 11 مفهوم که شکل دهنده سه مقوله کلی (موانع شناختی-دانشی، ساختاری و قانونی-مدیریتی) بودند، شناسایی و طبقه-بندی شدند. همچنین، در بخش راهبردها 35 کد و 10 مفهوم استخراج شدند و در سه مقوله کلی (راهبردهای ادراکی-ارتباطی، اقتصادی-ساختاری و عملکردی) دسته بندی شدند. نتایج این پژوهش می-تواند در برنامه ریزی های کلان توسعه کشور و همچنین برنامه های توسعه بخش ورزش موردتوجه قرار گیرد و با تاکید بر رفع موانع و اتخاذ راهبردهای مستخرج از این پژوهش، می توان مسیر دستیابی به اهداف توسعه پایدار کشور را هموار کرد.

    کلید واژگان: موانع توسعه, راهبردهای توسعه, توسعه پایدار, ورزش
    Mohammad Hossein Ghorbani *, Hamid Reza Safari Jafarloo, Mohammad Reza Esmaeili

    The purpose of this study was to qualitatively analyze sustainable development through sport and identify its barriers and strategies. The method of the present study was qualitative research in terms of purpose and type of strategy which used the grounded theory approach to present the results. The research participants included 21 elites (including faculty members, senior managers in the Ministry of Sport and Youth and Sports Federations, experts, sports coaches and former national team players). The data were collected through exploratory interviews. The criterion for completing the data collection was theoretical saturation. In order to data analysis, Glaser's (1992) Emergent approach was used and this process was performed through three open, axial and selective coding processes. In examining the barriers to sustainable development through sport, 47 independent codes and 11 concepts that formed three general categories (cognitive-knowledge, structural and legal-managerial barriers) were identified and classified. Also, in the Strategies 35 codes and 10 concepts were extracted and categorized into three general categories (Perceptual-Communication, Economic-Structural, and Functional Strategies). The results of this study can be taken into consideration in the macro planning of the country as well as the development plans of the sports sector. Also, by focusing on removing the barriers and adopting strategies derived from this research, we can pave the way for achieving the country's sustainable development goals.

    Keywords: Development Barriers, Development Strategies, Sustainable Development, Sport
  • حمیدرضا صفری جعفرلو*، محمدحسن عبداللهی، امیر قنبرپور

    هدف از تحقیق حاضر مطالعه اثر پنج عامل بزرگ شخصیت بر انگیزه مشارکت ورزشی، در دانشجویان دانشگاه شیرازبود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شیراز بودکه 377 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بمنظور گرد آوری داده های تحقیق از پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت نیو (1994) در قالب 46 گویه؛ وانگیزه مشارکت در ورزش لانسدال و همکاران (2008) در قالب 36 گویه؛ استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری، ابزارهای تحقیق از پایایی و روایی تشخیصی قابل قبولی برخوردار بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثرات متغیرهای تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری ونرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون مدل تحقیق نشان داد که اثر پنج عامل بزرگ شخصیت شامل برونگرایی (29/0=β، 50/7=t)؛ گشودگی در تجربه (16/0=β، 04/5=t)؛ روانژندی (33/0=β، 76/2=t)؛ توافق پذیری (42/0=β، 56/8=t)؛ و وظیفه مداری (26/0=β، 70/3=t) بر انگیزه مشارکت در ورزش دانشجویان، اثری معنی دار و مثبت است. همچنین نتایج نشان داد که پنج عامل بزرگ شخصیت در مجموع 87 درصد از تغییرات متغیر انگیزه مشارکت در ورزش را تبیین می کنند. با توجه به اثر ویژگی های شخصیتی بر انگیزه مشارکت ورزشی می توان گفت که توجه به ویژگیهای شخصیتی دانشجویان در فرآیند برنامه ریزی ورزشی می تواند مشارکت در ورزش دانشجویان را افزایش دهد.

    کلید واژگان: شخصیت, انگیزه, مشارکت ورزشی, دانشجویان, دانشگاه شیراز
    HamidReza Safari Jafarloo*, MohammadHassan Abdollahi, Amir Ghanborpour Nosrati

    The purpose of this research was to study the effects of big five personality traits on Motivation to participate in sport among students of Shiraz University. Statistical Society of the study was students of Shiraz University and sample population is 377 students. For this purpose, Five Factor Inventory Questionnaire (Neo, 1994) and Behavioral Regulation in Sport Questionnaire (BRSQ; Lonsdale, Hodge, & Rose, 2008) was used. Based on the result of structural equation modeling, research instruments had the acceptable reliability and Diagnostic Validity. For data analysis and identification the effect of research variables, Structural equation modeling used to Smart PLS Software was used. Findings showed, the effect of big five personality traits includes extraversion (t=7/50, β=0/29),openness to experience (t=5/04, β=0/16), neuroticism (t=2/76, β=0/33), agreeableness (t=8/56, β=0/42), and conscientiousness (t=3/70, β=0/26) was significant and positive effect on Motivation to participate in sport among students of Shiraz University. also result showed that big five model of personality in sum explain %87 of variation of Motivation to participate in sport. According to the effect of personality traits on Motivation to participate in sport, It can be said that attention to personality traits in process of sport programming can increase participation in sport of students.

    Keywords: personality, motivation, participate in sport, Student, Shiraz University
  • حمیدرضا صفری جعفرلو *، نصرالله سجادی، فریده هادوی، امیر قنبرپور نصرتی
    هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی آموزش المپیک در ایران بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که به روش نظریه بنیادی صورت گرفت. جامعه هدف پژوهش را کلیه نخبگان که به نحوی در آموزش و پژوهش در حیطه جنبش المپیک، نقش و سابقه روشنی داشتند، تشکیل می دادند. در این پژوهش، از دو روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های نیمه سازمان یافته بود که محقق در قالب 19 مصاحبه به اشباع نظری رسید. در تحلیل یافته های پژوهش از پنج مفهوم شرایط علی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها، در قالب الگوی کدگذاری استراس و کوربن (1990) استفاده شد. به طور کلی نتایج این پژوهش، با مشخص کردن وضعیت آموزش المپیک در ایران و تدوین الگوی آموزش المپیک در ایران نشان داد، می توان آموزش المپیک را با توجه به شرایط مداخله گر و زمینه ای حاصل از این پژوهش، از طریق راهبردهای آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و بومی، ورزش قهرمانی، تبلیغات و اطلاع رسانی در ایران توسعه داد.
    کلید واژگان: آموزش المپیک, المپیزم, جنبش المپیک, الگو, نظریه بنیادی
    Hamidreza Safarijafarloo*, nasroolah sajadi, Farideh Hadavi, Amir Ghanbarpour
    The main objective of this research was making a comprehensive model of Olympic education for Iran. This study used qualitative method and was performed by grounded theory. Purpose population of this study includes all elites who are elite in education and research about Olympic movement. These elites included executives and executives, champions and coaches participating in the Olympics, and scholars and faculty members. In this research, both theoretical and snowball sampling was used. Data were collected by 19 Semi-structured interviews. The findings of study included five categories of causal conditions, intervening conditions, contextual conditions, strategies and consequences were presented in the form of Strauss and Corbin’s coded pattern. Overall, this research by hhighlighting the status of the Olympic education in Iran and the development of the Olympic education model in Iran, show that Olympic education in Iran can be performed by some strategy include educational, cultural, championship and advertising.
    Keywords: Olympic education, Olympism, Olympic movement, Model, Grounded theory
  • حمیدرضا صفری جعفرلو *
    هدف این پژوهش، تدوین راهبردهای ترویج آموزش المپیک دربین دانش آموزان مدارس ایران همراه با محتوای مطلوب آن بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه آمیخته است که به دو روش کیفی و کمی انجام شده است. در روش کیفی که ازطریق گراندد تئوری اجرا شد، از دو روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی استفاده شد. داده ها ازطریق 19 مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. همچنین، در روش کمی که با استفاده از مطالعه دلفی انجام شد، 14 نفر از صاحب نظران، طی دو مرحله در پژوهش شرکت کردند. داده های این مرحله ازطریق پرسش نامه الکترونیکی جمع آوری شدند. یافته های این بخش از پژوهش شامل 23 گویه بود که ازطریق آزمون تی تک نمونه ای تایید شدند و هفت گویه اول آن ازطریق آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان داد که ازطریق راهبردهای آموزشی، تربیتی، ورزشی و مدیریتی می توان محتوای مطلوب و بومی آموزش المپیک را دربین دانش آموزان توسعه داد.
    کلید واژگان: آموزش المپیک, المپیزم, جنبش المپیک, دانش آموزان, مدارس
    Hamid Reza Safari Jafarloo*
    The aim of this study was to develop the promotion strategies of Olympic education and its proper content, among students of Iran's school. This research is a mix method study, which performed in both qualitative and quantitative approach. In qualitative approach, which is performed by grounded theory, both theoretical and snowball sampling are used. Data are collected by 19 Semi-structured interviews. Also in quantitative approach, which is performed by Delphi study, 14 experts participated in the research in two stages. Data are collected by e-questionnaire. The findings of this part showed 23 items that are approved by the one-sample t-test and the first seven items, are rated by the Friedman test. Overall, finding of this study showed that proper content of Olympic education program can be promoted among students of Iran's schools by included educational, cultural, championship and managerial strategies.
    Keywords: Olympic Education, Olympism, Olympic Movement, Schools, Students
  • حمیدرضا صفری جعفرلو*، محمدحسین قربانی
    هدف از تحقیق حاضر، تحلیل کیفی اشاعه ارزش های اخلاقی ورزش در بین دانشجویان بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با استفاده از تکنیک نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. جامعه هدف پژوهش کلیه نخبگانی که به نحوی در ورزش دانشجویی و اخلاق ورزشی، دانش، تجربه و سابقه روشنی داشتند، تشکیل می دادند که 23 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که محقق در قالب 26 مصاحبه به اشباع نظری رسید. در تحلیل یافته های تحقیق از پنج مفهوم شرایط علی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و نتایج، در قالب الگوی کدگذاری استراس و کوربن (1990) استفاده شد. به طور کلی، نتایج، در قالب یک مدل کیفی، نشان داد که با توجه به شرایط علی و ضرورت اشاعه ارزش های اخلاقی ورزش در بین دانشجویان، و نیز با در نظر گرفتن شرایط مداخله گر و زمینه ای حاصل از پژوهش، می توان این ارزش ها را از طریق راهبردهای آموزشی، پژوهشی، ورزشی، اطلاع رسانی، و همچنین مدیریتی توسعه داد. درس تربیت بدنی دانشگاه ها، فوق برنامه ورزشی در دانشگاه ها، انجام طرح ها و پایان نامه ها، برگزاری اردوهای ورزشی، ایجاد کتابخانه ها و شبکه های مجازی، برخی از یافته های مربوط در بخش راهبردها بود که با اجرای آنها می توان به نتایجی مانند تغییر نگرش دانشجویان نسبت به ورزش و توسعه ارزش های اخلاقی در بین آنها رسید.
    کلید واژگان: ارزش های اخلاقی, تحلیل کیفی, دانشجو, مطالعه برخاسته از داده ها, ورزش دانشگاهی
    Hamid Reza Safari Jafarloo*, Mohammad Hosseini Ghorban
    The aim of this study was qualitative analysis of promotion of sport ethical values among university students. This study used a qualitative method and was conducted by a grounded theory. The population included all elites who were somehow experienced experts in sport in universities and sport ethics. The sample consisted of 23 elites who were selected through theoretical and snowball sampling methods. Data were collected by semi-structured interviews and the researchers reached theoretical saturation in 26 interviews. The findings were analyzed using 5 concepts (causal conditions, intervening conditions, contextual conditions, strategies and consequences) in the form of Strauss and Corbin’s (1990) coded pattern. Generally, results in a practical model showed that sport ethical values can be accrued through educational, research, sport, notification and management strategies according to the causal conditions and a need to promote these values in students, and also the intervening and contextual conditions. Physical education courses at universities, extracurricular sports in universities, projects and theses, sport camps, creating libraries and virtual networks were some of the findings in the strategies section which lead to consequences such as a change in students’ attitudes towards sports and the development of ethical values among them.
    Keywords: Ethical values, Grounded Theory, qualitative analysis, sport in universities, university student
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال