حمیدرضا عظیمی
-
در این مطالعه، اسفنجی شدن پلی وینیل الکل همراه با افزودن برخی ترکیبات با استفاده از فرایند ناپیوسته بررسی شده است. علت وجود ساختار بلوری در پلی وینیل الکل وجود پیوندهای هیدروژنی قوی میان زنجیرهای آن است. با افزودن برخی نرم کننده ها و افزودنی ها می توان این پیوندهای قوی را شکست و پیوندهای جدیدی تشکیل داد. مطالعات نشان می دهد، قابلیت اسفنجی شدن زیست پلیمر نیمه بلوری پلی وینیل الکل پس از افزودن نرم کننده و نانوذرات به عنوان عامل هسته زا به طور درخور توجهی بهبود یافته است. تجزیه و تحلیل های مختلف نشان داد، برهم کنش های بین مولکولی مناسب به وجودآمده در آمیخته های پلی وینیل الکل و ترکیبات افزودنی به نوبه خود سبب گسترش پنجره فرایندپذیری پلی وینیل الکل می شود. پلی وینیل الکل به دلیل سمی نبودن و زیست سازگاری زیاد، گزینه بسیار مناسبی برای کاربردهای مهندسی بافت است. با درنظرگرفتن این موضوع، بررسی شکل شناسی اسفنج های تولیدشده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی پویشی و مطالعه ساختارهای سلولی اسفنج حاصل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مشخص شد، با تغییر متغیرهای عملیاتی و افزودن ترکیبات پلیمری مختلف نیز تغییر درخور توجهی در ساختار و چگالی سلولی اسفنج های پلیمری مشاهده می شود. همچنین، توزیع اندازه سلول، چگالی سلولی و تخلخل اسفنج های تولیدشده را می توان با استفاده از مقادیر معینی افزودنی و نیز تغییر فشار و دما کنترل کرد.کلید واژگان: پلی وینیل الکل, اسفنج, روش ناپیوسته, ساختار سلولی, نرم کننده هاIn this study, foaming process of polyvinyl alcohol with the addition of some compounds was investigated using the batch foaming technique. The reason for the crystalline structure in polyvinyl alcohol is presence of strong hydrogen bonds between its chains. By adding some plasticizers and additives, these strong bonds can be broken and new bonds can be formed. Studies show that the foamability of semi-crystalline polyvinyl alcohol biopolymer was improved significantly after adding softener and nanoparticles as nucleating agent. Various analyzes showed that suitable intermolecular interactions occur in polyvinyl alcohol and its blends in turn expand the processability window of polyvinyl alcohol. Polyvinyl alcohol is a very suitable option for tissue engineering applications due to its non-toxicity and high biocompatibility. Considering this case, it is very important to examine the morphology of the produced sponges using a scanning electron microscope and study the cell structures of the resulting foam. It was found that by changing the operational variables and adding different polymer compounds, a significant change in the structure and cell density of polymer foams was observed. Also, the cell size distribution, cell density and porosity of the produced foams can be controlled by adding certain amount of additives and changing pressure and temperature.Keywords: polyvinyl alcohol, foam, The batch method, cellular structure, plasticizers
-
در دورههای مختلف تاریخ ادب فارسی فن معارضه یا جواب در میان شاعران، به ویژه شاعران سرشناس هر دوره با دیگران رواج داشته است. تعدادی از این معارضات در دایره تقلید صرف محصور گشتند و تعدادی دیگر با نوآوری های سازندگان آنها توانستند به لحاظ ارزش فنی به درجه مطلوبی برسند. بررسی دیوان اشعار نشان می دهد که ارتباط شاعران با یکدیگر گاه بخش قابل توجهی از دیوان ایشان را به خود اختصاص می دهد. از مصادیق این ارتباط یکی فن معارضه یا جواب است. یکی از این معارضات که در این پژوهش به آن پرداخته شده، معارضه همام تبریزی با سعدی شیرازی است.بررسی منابعی چون تاریخ گزیده، مونسالاحرار، تذکرهالشعرا و... نشان می دهد که بحث همام و سعدی در میان قدما دارای سابقه است. برخی از مهم ترین و قدیمی ترین منابعی که به معارضات همام با سعدی اشاره کرده اند و نیز دربردارنده متن این معارضات هستند عبارتند از: جنگ کتابخانه لالااسماعیل ترکیه، سفینه شمس حاجی و دست نویس کهن دیوان همام تبریزی. در پژوهش حاضر بر اساس متن این معارضات در نسخ نامبرده و به کمک روش آماری، تلاش شده تا با مقایسه حوزه های واژگان و نحو، شباهت ها و تفاوت های همام و سعدی در سرودن غزل برشمرده شود. در بخش واژگان ساخت های واژگانی هر واژه بررسی و مشخص شده که سعدی بیش از همام به انواع واژه و تنوع و تازگی ساخت های واژگانی پرداخته است و در بخش نحو با بررسی ساختمان افعال، کاربرد حروف، رقص ضمیر، انواع حذف و جابه جایی های نحوی مشخص شده که ساختار های نحوی در غزل سعدی استحکام بیشتری دارند.کلید واژگان: سعدی, همام, معارضه, واژگان, نحو, جنگ لالااسماعیلIn different periods of the history of Persian literature, the art of conflict or answer has been prevalent among poets, especially famous poets of each period. Some of these controversies were confined to the realm of imitation, and others were able to achieve a desirable degree of technical value through the innovations of their creators. A study of books of poems which is called divan, shows that the relationship of poets sometimes occupies a significant part of their poems. One .e.g. of this relationship is the technique of conflict or response. One of these conflicts is the conflict between Homam tabrizi and Saadi shirazi. Examining sources such as Tarikh Gozideh, Muns al-Ahrar, Tazkira al-Shoara, etc. shows that the debate between Homam and Saadi has a history among the ancients. Some of the oldest sources that have mentioned Homam's conflicts with Saadi which is addressed in this research are:The jong that was kept in the library of Lala Ismail in Turkey and was written in 741-742 AH by several scribes, the safine of Shams Haji which was written in 741 AH by a man named Muhammad known as Shams Haji and is now kept in the NafezPasha Library of Turkey and an ancient manuscript from the Divan of Shams Tabrizi, which was written in 739 AH by Ali Shah ibn Ali Sa'iq Esfahani and is now kept in the library of Ayatollah Marashi in Qom. In these manuscripts, the contradictions of Homam and Saadi are explicitly mentioned. For example, the jong of Lala Isma'il has mentioned the sonnets of Sa'di and Homam as the "Contradictions" between Sa'di and Homam. Also in the old Divan of Homam, some of Homam's sonnets and Saadi's sonnets have came together. In the present study, based on these contradictions in the mentioned manuscript and with the help of statistical method, we tried to enumerate the similarities and differences between Homam and Saadi by comparing the domains of vocabulary and syntax. Indeed this thesis was investigated the words construction, non-persian words, verbs construction, particles, deletion, shifting pronouns, presentation and delay of sentence components. At last, we examined the lexical structures of each and found that Saadi paid more attention to the types of words and the variety and novelty of the lexical structures than to Homam. We found that the syntactic structures in Saadi's sonnets are more solid. For example Saadi has more deletations than Homam which made his poetry more concise. Also Homam moved the parts of the sentence more than saadi which caused it to deviate from the standard syntax. Also, statistical charts are drawn using Excel software to display the results of the research in one place.Keywords: Saadi, Homam, Conflict, Words, Syntax, Lala Ismail jong
-
در میان منظومه های پهلوانی شناخته شده، دو منظومه به نام فرامرزنامه وجود دارد، یکی فرامرزنامه بزرگ و دیگری فرامرزنامه کوچک. مصححان تاریخ سرایش این دو منظومه را به ترتیب سده پنجم و سده ششم دانسته اند. اما در هر دو منظومه نشانه هایی هست که با این تاریخ ادعایی سازگاری ندارد. این نشانه ها تا کنون به طور کامل بررسی نشده است اما توجه برخی از پژوهشگران را تا اندازه ای جلب کرده است. در این جستار پس از یادکرد نظرات پژوهشگران درباره قدمت فرامرزنامه بزرگ و فرامرزنامه کوچک و سنجش و ارزیابی استدلال ها و سندهای مربوط بدان، با تمرکز بر زبان این دو منظومه نشان داده شده است که هیچ یک از این دو اثر را نمی توان از جمله متن های پیش از حمله مغول به شمار آورد. کاربرد برخی از واژه ها و ساخت های دستوری و به ویژه صورت های آوایی در کنار برخی از دیگر نشانه های زبانی و ادبی موجود در هر دو متن پژوهشگر را بدین باور رهنمون می شود که باید در تاریخ سرایش آن دو بازنگری کرد و آن دو را از سروده های سده های هشتم هجری یا پس از آن دانست.
کلید واژگان: فرامرزنامه بزرگ, فرامرزنامه کوچک, انتساب, قدمت اثر, تلفظ های کهنAmong the well-known heroic long poems, there are two called Faramarznameh, the first one the big Faramarznameh and the second one the small Faramarznameh. The editors of both texts have dated them as belonging to the fifth and the sixth centuries A.H., respectively. But in both works there are signs that are not compatible with these claimed dates. These signs have not yet been fully studied, but have attracted the attention of some researchers to some extent. In this article, after mentioning the opinions of researchers about the antiquity of the two works and evaluating the related arguments and documents, focusing on the language of these two poems, it is shown that neither of these two works can be regarded from pre-Mongol texts. In both works, the use of some words and grammatical constructions, especially phonetic features, along with some other linguistic and literary characteristics, leads the researcher to believe that the dating of both should be reconsidered and as a result, both of them should attributed to the eighth century A.H. or even afterwards.
Keywords: Keywords The bigFaramarznameh, the Small Faramarznameh, Attribution, ancient pronunciations -
به منظور بررسی تاثیر تیامین بر رشد و نمو و میزان تجمع بتاکاروتن در جلبک دونالیلا سالینا در محیط شور، محیط کشت جلبک با مقدارهای بالای نمک دریاچه ارومیه (20 درصد وزنی حجمی) همراه با تیامین تهیه و اثرهای آن بر رشد جلبک مورد ارزیابی قرار گرفت. جلبک دونالیلا سالینا در دمای 28 درجه سلسیوس و شدت نور 100 لوکس در شیکرانکوباتور، رشد داده شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل محلول 2 درصد (وزنی حجمی) نمک دریاچه ارومیه (شاهد)، محلول 20 درصد (وزنی حجمی) نمک دریاچه ارومیه، محلول 20 درصد (وزنی حجمی) نمک دریاچه ارومیه به همراه 25 میکرومولار تیامین بود. در این پژوهش برای تعیین اثر بخشی یا نبود اثر بخشی تیمارهای مورد مطالعه، پارامترهای شمارش سلولی، وزن خشک، میزان جذب شدت نور، میزان کلروفیل کل، کاروتنویید کل، پروتئین و سرانجام کاروتن موجود در نمونه ارزیابی شد. به طور کلی می توان عنوان نمود که اگرچه جلبک دونالیلا سالینا مقاوم به شوری است ولی تنش شوری 20 درصد (وزنی حجمی) سبب کاهش تقسیم سلولی آن می شود که بیانگر اثرهای منفی آن بر متابولیسم سلول است. افزودن تیامین همراه با کاهش اثرهای منفی شوری بر متابولیسم، تجمع بتاکاروتن به عنوان پیش ساز بیوسنتز ویتامین آ را افزایش داده و می توان از این ویتامین برایافزایش تولید این ترکیب با استفاده از جلبک مورد مطالعه بهره برد.
کلید واژگان: بتاکاروتن, تنش شوری, تیامین, دونالیلا سالیناVitamin A deficiency is a major public health problem worldwide, especially in developing nations, where the availability of foods containing preformed vitamin A is limited. Beta-carotene can be used as a precursor to vitamin A and has an antioxidant effect. The green unicellular flagellate Dunaliella salina is the richest natural source of the carotenoid β-carotene. Carotenoids are a class of pigments that contain beta-carotene. Under stress conditions such as high light intensity, salinity stress, or nutrient starvation, cells of the unicellular alga Dunaliella salina overproduce β-carotene. The most suitable media for the isolated Dunaliella species at lab scale cultivation was found to be modified Johnson media, which gave the highest growth and β-carotene production so that Dunaliella cells were cultivated in an inorganic media (Johnson media). Operating conditions in the salinity stress tests and light stress in incubator shaker, temperature 28 ° C, with light intensity 100 LUX have been used. In this study, 2% (w/v) Salt of Urmia lake, 20% (w/v) Salt of Urmia lake, 20% (w/v) Salt of Urmia Lake with 25 (μM) Thiamine and 2% (w/v) Salt of Urmia Lake with high light intensity, 20% (w/v) Salt of Urmia lake with high light intensity, 20% (w/v) Salt of Urmia lake with high light intensity and 25 (μM) Thiamine on pure samples of microalgae Dunaliella Salina have been applied. Then, Cell Counting, Dry weight, Optical Density, chlorophyll production, Carotenoid, Protein, and accumulation of beta-carotene have been studied.
Keywords: β-Carotene, Salinity stress, Thiamine, Dunaliella salina -
شبکه های اجتماعی یکی از کانال های اصلی حفظ و توسعه روابط با مشتریان تجاری به شمار می رود..در این راستا،هدف تحقیق حاضر طراحی و تبیین الگوی مدل بازاریابی خدمات بانکی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بوده است.روش تحقیق از نوع کاربردی و اکتشافی است.جامعه آماری مورد نظر را در بخش کیفی خبرگان آشنا به موضوع پژوهش (مدیران عملیاتی در حوزه های بازاریابی و شبکه های اجتماعی بانک شهر) تشکیل دادند که با روش غیر تصادفی و هدفمند تا اشباع نظری پرسشنامه 25 مصاحبه صورت پذیرفت.جامعه اماری بخش کمی شامل کلیه مشتربان بانک شهر در استان تهران بود ند که با توجه به نامحدود بودن جامعه 384 نفر با جدول مورگان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ بررسی شد. در این پژوهش، روش تحلیل داده های کیفی تحلیل محتوا و تحلیل داده های کمی روش معادلات ساختاری است و از نرم افزار pls استفاده شد.نتایج نشان داد که ابعاد مدل شامل خلق ارزش برای مشتری ، محتوای بازایابی شبکه های اجتماعی،فعالیتهای بازاریابی اجتماعی،توجه به ذینفعان و نوع شبکه های اجتماعی است و از برازش مناسبی برخودار می باشد.
کلید واژگان: بازاریابی, خدمات بانکی, شبکه های اجتماعی, بانک شهرA review of the trends in the banking system in our country also confirms the fact that financial services providers, In this regard, the aim of the present study is to design and implement a value creation model for bank customers in the process of creating a common brand value. According to its objectives and in terms of the process of doing the work, the present research is a descriptive research and exploratory survey. The statistical population in the qualitative section is composed of bank managers of Bank shahr branches located in Tehran province, which was interviewed by targeted method until theoretical saturation, The statistical population of the quantitative section includes all the customers of Bank shahr located in Tehran provincem. Qualitative interview and in a small part of the questionnaire was used, the validity of which was confirmed by expert opinions and reliability with Cronbach's alpha. In order to analyze the data, qualitative content analysis and structural equations were used with PLS2 software. The results showed that The dimensions of the model include customer motivation, customer value, organizational factors, customer experience, customer loyalty and image They are the mind of the customer and the model has a goodfit
Keywords: Marketing, Banking Services, Social networks -
فوم های پلاستیکی خوب طراحی شده از نقطه نظر چگالی سلول ها و اندازه آنها ، باز یا بسته بودن و یکنواخت بودن سلول ها، در کنار داشتن امتیاز هایی از قبیل مصرف مواد کمتر، ثبات ابعادی بالاتر، فرایندپذیری بهتر و کیفیت سطح مطلوبتر نسبت به پلاستیک های فوم نشده متناظر خود، می توانند خواص مکانیکی و فیزیکی برتری، مانند استحکام به وزن، استحکام به ضربه، خواص حرارتی و دی الکتریکی داشته باشند. چگونگی توزیع دما در نواحی مختلف اکسترودر، کمیت و کیفیت نانوذرات افزودنی و چگونگی توزیع آنها در زمینه پلیمر می توانند تاثیر چشمگیری در خصوصیات مکانیکی فوم های اکسترودر داشته باشند. در این تحقیق با استفاده از دستگاه اکسترودر، فوم های میکروسلولی پلی پروپیلن گرافت شده با مالییک انیدرید با افزودن 3، 7 و 9% وزنی نانو رس اصلاح سطح شده، در سه شرایط دمایی اکسترودر تولید و اثر مواد و فرایندها در خواص مکانیکی مورد تحقیق قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که افزودن نانو رس موجب بهبود خواص مکانیکی فوم پلی پروپیلن گرافت شده با مالییک انیدرید می شود. به عنوان مثال، نتایج نشان می دهد نمونه های درست شده حاوی 7% رس اصلاح شده سطحی، حدود 10 درصد مقاومت به ضربه یی بیشتری نسبت به نمونه های بدون نانو رس دارا می باشند. همچنین برای همین نمونه ها افزایش حدود 5 درصدی در مدول یانگ نسبت به سایر نمونه ها ثبت شده است. همچنین بررسی های ریزساختاری نمونه ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی، نشان دهنده ی این است که افزودن نانو رس موجب یکنواخت شدن ساختار فوم و سلول های ریزتر می شود. در این تحقیق، کمترین اندازه متوسط سلولها (5/87 میکرومتر) و پایین ترین دانسیته فوم (3/0 گرم بر سانتی متر مکعب) برای نمونه حاوی 7% رس که در حالت کاری دو تولید شده بود ثبت گردید.
کلید واژگان: اکسترودر, پلی پروپیلن گرفت شده با مالئیک انیدرید, خواص مکانیکی, نانو رس, نانو کامپوزیتResearch subjectWell-designed plastic foams, with respect to their cell density and cell size, open-or-close cells, and the cell uniformity, compared to their counterpart unfoamed plastic parts, beside of having the advantages of less material consumption, dimensional stability, better processability, and a higher surface quality, they can have superior mechanical and physical properties, including strength to weight, impact strength, thermal and dielectric properties. The temperature distribution in the different zones of the extruder, the qualities and quantities of the nanoparticle additives and their dispersion in the polymer matrix can have significant effect on the mechanical properties of the produced foams by the extruder.
Research approachIn this study, using an extruder, MA-g-polypropylene microcellular foams, containing 3, 7 and 9 wt% of nano-clay particles, were produced under three temperature arrangements on the extruder and the material and the processing effects on the mechanical properties were investigated.
Main resultsThe result of this investigation shows that adding of nanoclay improves the mechanical properties of MA-g-PP.s foams. As an example, the results show that the sample with 7 wt% of surface modified nanoclay, owns about 10% higher impact toughness compared to the samples produced without nanoclay. Also for the same samples a rise of about 5% was recorded in Young modulus. The microstructural studies of the produced foams by scanning electron microscope (SEM) show that adding of nanoclay can result on more foam uniformity and smaller cell size. In this study, the smallest average cell size (87.5 μm) and the lowest density (0.3 g/cm3) were recorded for a sample with 7wt% nanoclay.
Keywords: Extruder, MA-g-polypropylene, Mechanical, Properties, Nanoclay, Nanocomposites -
شبکه های اجتماعی، یکی از کانالهای اصلی حفظ و توسعه روابط با مشتریان تجاری بهشمار میروند. امروزه، بانکها تلاش میکنند تا در پرتو مفاهیم جدید بازاریابی، فعالیتهای خود را سازماندهی کنند؛ زیرا فاصله گرفتن از رویکردهای سنتی نظیر تولید و فروش و حرکت به سمت بازارگرایی، از الزامات موفقیت در فضای رقابتی کنونی است. بخش بازاریابی در عمل گویای اهمیت شعبه در جذب و نگهداری مشتریان است. از این رو هدف تحقیق حاضر، طراحی و تبیین مدل بازاریابی خدمات بانکی مبتنی بر شبکههای اجتماعی است. روش تحقیق، از نوع کاربردی و اکتشافی است. جامعه آماری مورد نظر را در بخش کیفی خبرگان آشنا به موضوع پژوهش (مدیران عملیاتی در حوزههای بازاریابی و شبکههای اجتماعی بانک شهر) تشکیل دادند که با روش غیرتصادفی و هدفمند تا اشباع نظری پرسشنامه، 25 مصاحبه انجام شد. جامعه آماری بخش کمی، شامل کلیه مشتربان بانک شهر در استان تهران بودند که با توجه به نامحدود بودن جامعه، 384 نفر با توجه به جدول مورگان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها در بخش کیفی، از مصاحبه و در بخش کمی، از پرسشنامه چهار سوالی براساس طیف پنجگزینهای لیکرت استفاده شد. روایی پرسشنامه با نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ بررسی شد. مقدار آلفای کرونباخ 75/0 تعیین شد که مقدار آزمون آلفای کرونباخ، بیشتر از مقدار 7 درصد نشان میدهد آزمون از پایایی مناسبی برخوردار است. در این پژوهش، روش تحلیل دادههای کیفی، تحلیل محتوا و تحلیل دادههای کمی، روش معادلات ساختاری است و از نرمافزار PLS استفاده شد. نتایج نشان دادند که ابعاد مدل، شامل خلق ارزش برای مشتری، محتوای بازاریابی شبکههای اجتماعی، فعالیتهای بازاریابی اجتماعی، توجه به ذینفعان و نوع شبکههای اجتماعی است و مدل از برازش مناسبی برخودار میباشد.
کلید واژگان: بازاریابی, خدمات بانکی, شبکههای اجتماعی, بانک شهر -
روابط عمومی نوین / گذار از ابزاره ای سنتی به قابلی ته ای فضای مجازی
-
روابط عمومی ارتباطی دوسویه در فرآیند پیام رسانی
-
زمینه و هدفهسته های پرتوزا در محیط اطراف ما به صورت طبیعی و مصنوعی وجود داشته و همه انسان ها خواسته یا ناخواسته در معرض تابش های هسته ای قرار دارند. مقدار هسته های پرتوزا درمحیط بستگی به نوع خاک، سنگ و شرایط جغرافیایی دارد. یکی از راه های انتقال مواد پرتوزا به محیط های مسکونی استفاده از مواد معدنی برای تولید محصولات مورد نیاز بشر می باشد. بنابراین مطالعه پرتوزایی معادن از اهمیت خاصی برخوردار است.روش بررسیدر این پژوهش 12 نمونه سنگ آهن از معدن شمس آباد اراک مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه ها بعد از جمع آوری از محیط، به روش تصادفی و بر مبنای رنگ در آزمایشگاه کانی شناسی مورد شناسایی قرار گرفته و نوع کانی و ترکیب آن ها مشخص گردید. فعالیت ویژه هسته های پرتوزای طبیعی با استفاده از روش بیناب نمایی گاما و با استفاده از آشکارساز فوق خالص ژرمانیومی (HPGe) مدل GCD30195 با بازدهی نسبی 30% تعیین گردید. مقدار فعالیت معادل رادیوم، شاخص خطرپذیری داخلی و خارجی و آهنگ دوز جذبی برای کلیه نمونه ها محاسبه شد.یافته هافعالیت ویژه هسته های پرتوزای 226Ra، 232Th و 40K بر حسب Bqkg-1 در این نمونه ها به ترتیب از : 53/0±39/9 تا 84/1±7/271، 68/1> تا 22/1±98/60 و 14/2±34/25 تا 47/6±03/800 تغییر می کند. میزان آهنگ دوز جذبی در نمونه ها بر حسب nGyh-1 از 56/6 تا 81/136 متغیر می باشد. هم چنین میزان شاخص خطرپذیری داخلی و خارجی در نمونه های به ترتیب از : 06/0 تا 53/1 و 03/0 تا 80/0 به دست آمد.بحث و نتیجه گیریبیشینه فعالیت معادل رادیوم Raeq در نمونه لیمونیت به میزان Bqkg-180/296 به دست آمد که پایین تر از حداکثر میزان مجاز اعلام شده (Bqkg-1370) می باشد.شاخص خطرپذیری داخلی و خارجی برای کلیه نمونه ها به استثنای سنگ آهن لیمونیت با کد L2 کمتر از حداکثر میزان مجاز می باشد. استفاده از موادمعدنی این معدن خطری برای کارکنان و مصرف کنندگان بعدی ایجاد نمی کند.کلید واژگان: 226Ra, 232Th, 40K, سنگ آهن, آشکارساز HPGeBackground And ObjectiveThere are natural and artificial radionuclides in the environment, and the humans, wanted or unwanted, are exposed to nuclear radiation.Amount of radionuclides in the environment depends on soil type, rock and geographical situation. One of the ways for radionuclides transfer tohumans is application of inorganic material for production of necessary products. Thereforestudy of radioactivity of mines is very important.MethodIn this research, 12 samples of Iron Ore of Shams Abad Iron mine have been studied. The samples were collected randomly according to color and identified type of composition in a mineralogy laboratory. The specific activities of natural radionuclides were determined using gamma ray spectrometry method, employing a high purity germanium detector (HPGe) model GCD30195 with 30% relative efficiency. Radium equivalent (Raeq), internal and external hazard indices (Hin and Hex), internal and external annual absorbed dose and absorbed dose rate for all samples were calculated.ConclusionThe activity concentration of 226Ra, 232Th and 40K in these samples varied from 9.39±0.53 to 271.70±1.84,Keywords: 226Ra, 232Th, 40K, Iron Ore, HPGe detector
-
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تغییر سازمانی بر بهبود عملکرد مالی و اقتصادی بانک شهر می پردازد. برای این منظور تاثیر مولفه های تغییر سازمانی بر اساس مدل شش وجهی ویس بورد بر عملکرد مالی و اقتصادی بانک شهر بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، 150 نفر از مدیران و کارشناسان ستادی اداره مرکزی بانک شهر هستند که براساس فرمول حجم نمونه کوکران، 108 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای شامل 38 سوال در دو بخش تغییر سازمانی و عملکرد مالی و اقتصادی است که بعد از سنجش روایی و پایایی آن، با روش نمونه گیری تصادفی ساده بین مدیران و کارشناسان نمونه پژوهش توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحقیق بیانگر آن بودند که: 1- مدل از برازش مناسبی برخوردار است. 2- تغییر سازمانی بر عملکرد مالی و اقتصادی بانک شهر تاثیر معنی داری دارد. 3- مولفه های تغییر سازمانی یعنی: اهداف، ساختار، رهبری، ارتباطات، پاداش و روش های کمکی، تاثیر معنی داری بر عملکرد مالی و اقتصادی بانک شهر دارند. 4- اولویت بندی مولفه های تغییر سازمانی از نظر میزان تاثیر بر عملکرد مالی و اقتصادی بانک شهر، رهبری، روش های کمکی، اهداف، ارتباطات، ساختار و پاداش می باشند.کلید واژگان: تغییر سازمانی, مدل ویس بورد, عملکرد مالی و اقتصادی, بانک شهرThe present research investigates the impact of organizational change on improving Bank Shahr financial and economic performance. For this purpose, the impact of organizational change components on Bank Shahr financial and economic performance have been studied based on Weisbord Six-Box Model. Research method is descriptive-correlation. Population includes 150 staff managers and experts of Bank Shahr central office. 108 of them were selected as sample based on Cochran formula. Data collection tool is a questionnaire including 38 items in two organizational change and financial-economic performance sectors. After measuring its validity and reliability, the questionnaires were distributed among managers and experts with simple random sampling method. Collected data were analyzed based on structural equation analysis. The results indicated that 1. The model has a good fitness. 2. Organizational change has a significant impact on financial-economic performance of Bank Shahr. 3. The components of organizational change i.e. goals, structure, leadership, communication, reward, and ways to help have significant impact on financial-economic performance of Bank Shahr. 4. The prioritization of organizational change components are ranked in terms of degree of impact on financial-economic performance of Bank Shahr, leadership, ways to help, goals, communication, structure, and reward respectively.Keywords: Organizational change, Weisbord model, financial-economic performance, Bank Shahr
-
هدفعدم کسب اطلاعات کافی در مورد بیماری و نحوه مراقبت از خود پس از ترخیص منجر به خود مراقبتی ضعیف، بستری های مکرر و کیفیت پایین زندگی بیماران می شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش و پیگیری پس از ترخیص بر رفتار خود مراقبتی بیماران مبتلا به ایسکمی قلبی انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه ی کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور 90 بیمار مبتلا به بیماری ایسکمی قلب در بخش مراقبت ویژه قلبی با طرح بلوک تصادفی به دو گروه مداخله و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه کنترل فقط آموزش معمول حین ترخیص را دریافت کردند. گروه دوم آموزش معمول حین ترخیص همراه با پیگیری تلفنی و گروه سوم کتابچه آموزش خود مراقبتی و پیگیری جامع را دریافت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی میلر استفاده شد که در ابتدای مطالعه، 15 و 30 روز بعد از ترخیص تکمیل شد.یافته هامیانگین نمره خود مراقبتی گروه دریافت کننده کتابچه آموزشی همراه با پیگیری جامع، در روز ترخیص، 15 و 30 روز بعد به ترتیب 6/13±2/60، 5/6±6/87 و 9/8±9/86 بود. میانگین نمره خود مراقبتی گروه پیگیری تلفنی در روز ترخیص 19±7/64، 15 و 30 روز پس از ترخیص 6/8±9/82 و 5/9±9/80 بود؛ میانگین نمره خود مراقبتی گروه کنترل روز ترخیص 7/10±6/69 بود که در روز 15به 2/6±6/82 ارتقا یافت و روز 30 به 8/10±78 کاهش یافت.نتیجه گیرییافته ها نشان داد با گذشت 15 روز نمره خود مراقبتی در هر سه گروه افزایش و در روز 30 کاهش پیدا کرد، که این کاهش در گروه دریافت کننده کتابچه آموزشی با پیگیری جامع نامحسوس بود و نشان دهنده ی تاثیر اجرای این برنامه بر تداوم رفتار مراقبت از خود بیماران بود.کلید واژگان: بیماری ایسکمیک قلبی, ترخیص بیمار, پیگیری, مراقبت از خودKoomesh, Volume:19 Issue: 2, 2017, PP 448 -457IntroductionLack of adequate information related to disease and self- care after discharge leads to poor self-care, readmissions and low quality of life for patients. This study aimed to investigate the effect of training and post discharge follow-up on self- care behavior of patients with ischemic heart disease.Materials And MethodsIn this single blind randomized clinical control trial study (2015), 90 patients with ischemic heart disease hospitalized at Cardiac Care Units and were divided in 1 control group and 2 intervention groups by Block random allocation method. Control group received only usual training for discharge. One intervention group received usual post discharge training and call follow- up for 1 month. Another intervention group received complete training package and comprehensive follow-up for 1 month. Valid and reliable Miller self-care behavior tool for patients with cardiovascular diseases were used for data collection. They were completed at discharge day, 15 and 30 days after discharge for each patient.ResultsIn complete training package group with comprehensive follow-up, means of self-care score were 60.2 ± 13.6, 87.6± 6.5 and 86.9± 8.9 at discharge day, 15 and 30 day, respectively. Means of self-care score in usual post discharge training and call follow up were 64.7 ± 19, 82.9± 8.6 and 80.9± 9.5 at discharge day, 15 and 30 days, respectively. In control group, means of score were 69.6 ± 10.7, 82.6±6.2 and 78± 10.8 at discharge day, 15 and 30 days, respectively.ConclusionResults showed that self-care score was increased following 15 days and was decreased after 30 days. This reduction was subtle in the group receiving comprehensive training package with follow-up and reflects the impact of this program on the continuation of self-care.Keywords: Myocardial Ischemia, Patient Discharge, Continuity of Patient Care, Self Care
-
در این تحقیق کانی های مختلف سنگ آهن از معدن شمس آباد اراک مورد بررسی قرار گرفت. این نمونه ها دارای ترکیبات مختلفی از سنگ آهن بوده که مهمترین آنها هماتیت، لیمونیت، سیدریت و گوتیت می باشند. نمونه های تهیه شده از قسمتهای عمیق معدن استخراج و پس از آماده سازی و سپری شدن زمان تعادل، ویژه فعالیت هسته های پرتوزای طبیعی به روش اسپکترومتری گاما با استفاده از آشکارساز HPGe با بازدهی نسبی 30% تعیین گردیدند. فعالیت ویژه 226Ra، 232Th و 40K بر حسب Bqkg-1 در این نمونه ها به ترتیب از: 53/0±39/9 تا 84/1±70/271، 68/1> تا 22/1±98/60 و 14/2±34/25 تا 47/6±03/800 تغییر می کند. بر مبنای نتایج بدست آمده مقدار Raeq، Hin، Hex و آهنگ دز جذبی برای کلیه نمونه ها محاسبه گردید. بیشینه Raeq در نمونه لیمونیت به میزان Bqkg-119/296 به دست آمد که پائین تر از حداکثر میزان مجاز اعلام شده (Bqkg-1370) می باشد. میزان Hin و Hex در نمونه های جمع آوری شده به ترتیب از : 06/0 تا 53/1 و 04/0 تا 80/0 محاسبه گردیده است. همچنین میزان آهنگ دز جذبی در نمونه ها بر حسب nGyh-1 از 56/6 تا 81/136 متغیر می باشد. با توجه به نظریه زمین شناسی که بیانگر مراحل مختلف شکل گیری و تجمع کانی های آهن از هماتیت به لیمونیت در محیطهای مختلف شیمیایی می باشد، نتایج اندازه گیری فعالیت ویژه رادیوایزوتوپها نشان می-دهد که لیمونیت دارای بیشینه پرتوزایی می باشد. وجود ترکیب لیمونیت در سنگ آهن به علت پرتوزایی بیشتر در مناطق هوازده، باعث کاهش همبستگی بین سری اورانیوم و توریم در کانی های سنگ آهن می شود.کلید واژگان: Raeq, سنگ آهن, آشکارساز HPGe, هماتیت, لیمونیتIn this research different samples of Iron Ore in Shams Abad Iron mine have been investigated. The samples included different compositions of iron ore that the most of them are hematite¡limonite¡ siderite and goethite. The samples were taken from depth parts of the mine and after Preparation and expiration equilibrium time¡ the specific activity of natural radionuclides were determined using gamma ray spectrometry method with employing high purity germanium detector (HPGe) with 30% relative efficiency. The activity concentration of 226Ra¡ 232Th and 4 K in thesesamples varied from 9.39±0.53 to 271.70±1.84¡Keywords: Raeq, Iron Ore, HPGe detector, Hematite, Limonite
-
در این تحقیق، بعد از توضیح مراحل اسفنجی شدن بسپار و مباحث نظری آن، به بررسی مطالعات مختلف پیرامون فرایند اسفنجی شدن پلی استایرن و پلی متیل متاکریلات، با بهره گیری از عوامل پف زای متفاوت پرداخته شده است. یکی از روش های معمول بررسی ریخت شناسی نمونه های نهایی اسفنج، روش میکروسکوپی الکترونی دینامیکی است. اما این روش اطلاعات دقیقی مرتبط با مراحل اسفنجی شدن بسپار در اختیار قرار نمی دهد. بنابراین، ابزار جدیدی مورد نیاز است تا به کمک آن بتوان اطلاعاتی راجع به تشکیل یاخته، رشد و به هم چسبیدن سلول به دست آورد. برای این منظور در این تحقیق روش جدیدی به نام فناوری مشاهده ای برای مطالعه و بررسی دینامیک فرایند ناپیوسته اسفنجی شدن معرفی شده و مطالعات مرتبط با درنظر گرفتن پارامترهای مختلف عملیاتی، مورد مطالعه قرار گرفته است. در نهایت، مشخص شد که متغیرهایی مانند دما، فشار و زمان اسفنجی شدن تاثیر بسزایی در فرایند و نیز کیفیت محصول تولیدی دارد.
کلید واژگان: پلی استایرن, پلی متیل متاکریلات, فرایند اسفنجی شدن, روش مشاهده ایIn this study at the first, the foaming process states and related theoretical background were explained. Then the literature survey according to foaming of poly styrene and poly methyl methacrylate with different blowing agents was conducted. Using scanning electron microscopy is one of the common methods for investigating of foams morphology. But this method did not give any exact information about foaming process states. Therefore a new tool is necessary to gain information about nucleation, growth and coalescence of cells. In this work a new visual technology was introduced for investigating of batch foaming dynamics and also related studies considering various operation parameters were investigated. In the following it was concluded that some parameters like temperature, pressure and foaming time had important effects on the foaming process and the produced foam quality.Keywords: Poly Styrene, Poly Methyl Methacrylate, Foaming Process, Visual Technology -
Namaeh Farhangistan, Volume:14 Issue: 1, 2014, PP 273 -282Abūbakr Mohammad Ibn Mūsa al Vāsetī is one of the famous mystics of the second half of the 3rd and the first quarter of the 4th C. A. H. There exists little authentic information about this mystic. Dārāšokūh, the learned Prince with good mystic's taste of the subcontinent admired Vāsetī, and has given an account about him in this work, "Hasanāt-ol-cĀrefīn". This article reviews those accounts.Keywords: Vaseti, Darasokuh, Hasanat, ol, cArefīn
-
مقدمهبا توجه به عدم وجود گزارش دقیقی در مورد شیوع شکستگی های فک و صورت در مشهد، هدف این مطالعه تعیین الگوی شکستگی های فک و صورت با بررسی مراجعه کنندگان به مرکز آموزشی- درمانی شهید کامیاب مشهد طی 17 ماه (از دی ماه سال 1390 لغایت تیرماه 1392) بود.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 495 نفر از مراجعین مرکز شهید کامیاب مشهد و دارای صدمات فکی صورتی مورد بررسی قرار گرفتند و متغیرهایی از جمله سن، جنس، محل شکستگی، اتیولوژی و درمان های انجام شده توسط پرسشنامه و مشاهده ثبت شد.یافته هااز 495 بیمار بررسی شده 80 درصد مذکر و 20 درصد مونث بودند. شایع ترین طیف سنی 30-21 سال و فراوان ترین علل شکستگی فک و صورت، حوادث رانندگی (75.4درصد) و نزاع (15.2درصد) بود. متوسط شکستگی 8/1 در هر بیمار و فراوان ترین محل شکستگی در استخوان مندیبولار (27.3درصد) و زایگوما(20.9درصد) بود. 2/6 درصد موارد تحت درمان ریداکشن باز قرار گرفتند.نتیجه گیریعلت اکثر شکستگی های فک و صورت حوادث رانندگی بود که این موضوع افزایش قوانین و امنیت رانندگی را ضروری می کند.
کلید واژگان: اتیولوژی, تصادفات, شکستگیIntroductionSince there are no precise reports about maxillofacial fractures in Mashhad, we conducted a study to assess the pattern of maxillofacial fractures at Shahid Kamyab Centre during 17 months in Mashhad.Materials and MethodsIn this cross sectional study, 495 patients of Mashhad Shahid Kamyab trauma center with maxillofacial trauma during 17 months were evaluated. Age, sex, site of fracture, etiology and treatment were recorded by observation and questions. Data were by analyzed with software SPSS 11.5.ResultEighty point two percent of all 495 patients were male and 20% were female. The most frequent age was 21-30 years and the most frequent causes of maxillofacial fractures were motor vehicle accidents (75.4%) and assaults (15.2%). The average number of fractures was 1.8 and the most frequent site of fractures were mandible (27.3%) and zygoma (20.9%). Open reduction had been done for 2.6% of the cases.ConclusionThe main cause of maxillofacial fractures is motor vehicle accident, which necessitates better promotion of traffic rules and safety.Keywords: Maxillofacial injuries, etiology, accidents -
سابقه و هدف
یکی از مشکلات شایع پس از کشیدن دندان، تحلیل استخوان آلوئول و ناکافی بودن استخوان جهت جاگذاری ایمپلنت است. در زمینه حفظ استخوان آلوئول مواد پیوندی مانند الو گرفتها کاربرد دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ماده Ceno-bone (الوگرفت ساخت داخل) در جلوگیری ار تحلیل استخوان آلوئول به روش بررسی رادیوگرافیک بود.
مواد و روش هامطالعه به روش تجربی بر روی 42 ساکت دندانی بیمارانی که در طی سالهای 1389-1388 به بخش جراحی فک و صورت دانشکده دندانپزشکی شاهد مراجعه کرده بودند انجام شد.طراحی این مطالعه به صورت split mouth انجام شد.تمامی ساکتها به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند.ساکتهای گروه مورد با ماده ceno-bone پر شده و بخیه شدند و گروه شاهد بدون اضافه کردن هیچ ماده ای بخیه شدند. رادیوگرافی ها یک هفته،2 ماه، 6ماه بعد تهیه شدند. تغییرات استخوان سازی بر طبق کتب مرجع بر حسب میلی متر اندازه گیری و نتایج توسط paired-t test تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامیزان تحلیل عمودی استخوان شش ماه پس از جراحی در گروه شاهد 48/0 ± 33/1 میلی متر و در گروه مورد 36/0 ± 86/0 میلی متر بود و میزان تفاوت در گروه معنی دار بود. (002/0 > P) در سایر زمان های تعیین شده (یک هفته و دو ماه) بین دو گروه اختلاف معنی داری دیده نشد. (05/0 < P)
نتیجه گیریبه نظر می رسد که ceno-bone یک ماده مناسب جهت بازسازی دیفکتهای استخوانی می باشد و منجر به کاهش تحلیل ساکت پس از کشیدن دندان می شود
کلید واژگان: ساکت, دندانی, آلوگرفت, تحلیل استخوان آلوئولBackground And AimOne of the most common problems after tooth extraction is alveolar bone resorbtion and in sufficient remaining bone for future implant insertion or appropriate denture fabrication to obtain adequate function and aesthetics. The aim of this study is to assess the effect of Ceno-bone (allograft) on reduction of alveolar bone resorption after tooth extraction.
Materials And MethodsThis research was rolled on 42 dental sockets in patients who were referred to oral and maxillofacial department of Shahed University during two years (2009-2011).The study design was split-mouth in which all sockets were divided in to case and control groups. Each socket was filled with Ceno-bone (FDBA) and sutured in case group and no material was added to the fresh sockets in control group.Follow-up radiographs were taken 1week, 2 months, and 6 months after surgical procedures. The results were statistically analyzed by pairedT- test.
ResultsAlveolar bone loss in case and control groups were (0.86±0.36) and (1.33±0.48). respectively. Six months after surgery and there was significantly differences between two groups (p<0.002). There was not any significant differences between two groups one week and two months after surgical procedures. (P>0.05)
ConclusionCeno-bone allograft (FDBA) seems to be an appropriate material for filling bony defects and accelerates bone regeneration and decreases resorption in remaining alveolar bone after tooth extraction.
Keywords: Socket, Tooth, Allografts, Alveolar bone loss -
سابقه و هدفاستفاده از مواد پیوند استخوان و غشاهای مسدودکننده ممبران به منظور افزایش میزان استخوان سازی و تسریع آن، درمانی استاندارد محسوب می شود. با توجه به امکان استفاده از فاسیای فرآوری شده گاو به عنوان یک ممبران قابل جذب و مزایای آن، مطالعه حاضر با هدف مقایسه فاسیای فرآوری شده گاو با «اولوشن» با بیس کلاژن بر میزان استخوان سازی آهیانه خرگوش انجام گرفت.مواد و روش هادر مطالعه تجربی حاضر، از 5 خرگوش نیوزیلندی نر با وزن متوسط 5/2 کیلوگرم استفاده شد. پس از بی هوشی، در استخوان آهیانه هر خرگوش 3 دیفکت استخوانی به صورت بای کورتیکال به قطر 8 میلی متر و در امتداد هم ایجاد و هر یک به صورت تصادفی با استفاده از فاسیای فرآوری شده گاوی یا ممبران اولوشن پوشش یافته یا به عنوان گروه شاهد خالی باقی گذاشته شدند. حیوانات بعد از 12 هفته قربانی شده، نمونه برداری برای آزمایشات هیستوپاتولوژی انجام شد. میزان استخوان سازی با استفاده از صفحه مدرج بر روی مانیتور متصل به دوربین میکروسکوپ و با استفاده از معیار عدم مشاهده استخوان سازی، استخوان سازی کمتر از 33%، استخوان سازی در محدوده 66%-33% و بیشتر از 66% محاسبه گردید. همچنین نوع استخوان، میزان التهاب، نکروز و فیبروز در سه گروه بررسی گردید. داده ها با استفاده از آزمون Jonckheere-Terpstra در سه گروه تجزیه و تحلیل شدند.یافته هااز 4 نمونه مورد مطالعه در گروه فاسیای فرآوری شده، نصف آنها علائمی از استخوان سازی نشان نداد، 1 نمونه استخوان سازی به میزان 66%-33% و 1 نمونه نیز استخوان سازی بیشتر از 66% مقطع بافتی داشتند. در نمونه های ممبران اولوشن نیز نیمی از آنها، فاقد علائم استخوان سازی و نیم دیگر استخوان سازی کمتر از 33% نشان دادند. در گروه شاهد نیز نیمی از نمونه ها، فاقد علائم استخوان سازی و نیم دیگر آنها استخوان سازی بیش از 66% مقطع نشان دادند. تفاوت میزان استخوان سازی در سه گروه از نظر آماری معنی دار نبود. در گروه فاسیا، از 2 نمونه دارای استخوان سازی، 1 نمونه بالغ و 1 نمونه دیگر نابالغ بود. هر 2 نمونه دارای استخوان سازی در گروه ممبران اولوشن از نوع نابالغ و هر 2 نمونه دارای استخوان سازی در گروه شاهد از نوع بالغ بودند. نتایج آزمون آماری تفاوت معنی داری بین سه گروه از نظر نوع استخوان، میزان التهاب، نکروز و فیبروز نشان نداد.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر در مجموع نشان داد میزان استخوان سازی در دیفکت های پوشش یافته با فاسیای فرآوری شده گاوی، ممبران اولوشن و نمونه های شاهد یکسان بوده، تفاوت معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. بنابراین استفاده از فاسیای فرآوری شده می تواند به همان میزان ممبران اولوشن استخوان سازی ایجاد نماید. با این حال، فاسیای فرآوری شده و ممبران اولوشن هیچکدام نتوانستند در مقایسه با گروه شاهد استخوان سازی را تشدید نمایند.
کلید واژگان: فاسیای فرآوری شده گاوی, مواد پیوند استخوان, ممبرانObjectiveUse of bone substitutes and membranes is an increasingly popular technique to stimulate new bone formation for treatment of orthopedic disorders resulting from bone defects and deficits and has been accepted as a standard treatment modality. Considering the use of bovine fascia as an absorbable membrane, this study compared the rate of bone formation after using bovine fascia and a collagen membrane (Evolution) in a rabbit model.MethodsIn this experimental study 4 male New Zealand rabbits with a mean weight of 2.5 kg were used. After anesthetizing, three bone defects with 8 mm diameter were created bicortically in the parietal bone of the animals. Two defects were covered randomly with bovine fascia or ''Evolution" membrane and one remained uncovered as the control. After 12 weeks the rabbits were sacrificed and the bone formation was determined histologically. The bone type, inflammation, necrosis and fibrosis were also compared in the three groups and the data was analyzed using Jonckheere-Terpstra test.ResultsOut of 4 bovine fascia specimens, half of them showed no bone formation, one showed 33%-36% bone formation and the remaining one showed more than 66% bone formation. Half of the defects covered by "Evolution" membrane showed no bone formation, and the remaining two showed bone formation of less than 33%. In the control group, half showed no bone formation, and the remainder of the samples showed bone formation of more than 66%. No statistically significant difference in terms of bone formation was found between the three groups. From the aspect of type of bone, bovine fascia samples showed the formation of woven and lamellar bone each in one sample, two specimens in "Evolution" membrane group showed lamellar bone and two specimens in the control group showed woven bone formation. The three groups had no significant differences with regard to bone type, inflammation, necrosis or fibrosis.ConclusionThe present study showed that bone regeneration occurred in the defects covered with bovine fascia, "Evolution" membrane and control group was similar without any significant difference. Thus, the bovine fascia can be used as an alternative for "Evolution" membrane to induce bone formation. However, neither bovine fascia nor the "Evolution" membrane could facilitate bone formation as well as the control group.Keywords: Bovine fascia, Bone substitution materials, Membrane -
زمینه و هدفعوارض عروقی به عنوان شایع ترین عارضه آنژیوگرافی تشخیصی و آنژیوپلاستی عروق کرونر، به عنوان یک عامل مهم در موربیدیتی بیماران مطرح می باشد و لذا مطالعه روی شیوع این عارضه و عوامل مرتبط با آن در بیماران ضروری به نظر می رسد.روش بررسیاین مطالعه، یک مطالعه توصیفی بوده، 2097 مورد آنژیوپلاستی عروق کرونر در مدت یک سال از دی ماه 87 تا دی ماه 88 در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران انجام گرفت و این بیماران از نظر پیدایش عوارض عروقی در طول مدت بستری و نیز عوامل مرتبط به آن مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته هااز کل 2097 بیمار، 1544 بیمار مذکر (6/73%) و 553 بیمار مونث (4/26%) با میانگین سنی 10±57 بودند. میزان بروز عوارض عروقی از زمان آنژیوپلاستی تا زمان ترخیص بیمار از بیمارستان، در 19 مورد (9/0%) مشاهده شد که از این تعداد 10 مورد هماتوم (6/52% عوارض)، آنوریسم کاذب در پنج مورد (3/26% عوارض)، خون ریزی خلف صفاقی و فیستول شریانی وریدی هر کدام دو مورد (5/10% عوارض در هر مورد) را تشکیل دادند. عوارض در جنس مونث (003/0P=)، در بیماران با سابقه HTN (02/0P=)، در بیماران با قد کوتاه تر (004/0P=)، در بیمارانی که از مهارکننده gp IIIa/IIb استفاده کرده بودند (003/0P=)، به طور قابل توجهی شایع تر بود.نتیجه گیریمیزان بروز عوارض عروقی در بیماران بعد از آنژیوپلاستی کرونر پایین است و یک روش مناسب درمانی برای بیماران با تنگی کرونر محسوب می شود و در صورتی که بعد از برداشتن شیت شریانی، در مدت زمان مناسب، فشار روی محل دستیابی (Access) عروقی داده شود، به خصوص در مورد بیماران زن، سابقه HTN، سطح آنتی کوآگولانت بالاتر، احتمال پیدایش عوارض عروق پایین می باشد.
کلید واژگان: عوارض عروقی, هماتوم, فیستول شریانی وریدی, خون ریزی خلف صفاقیBackgroundVascular complications, as the most common complications of diagnostic catheterization and percutaneous coronary intervention (PCI), are important factors in the morbidity of patients undergoing such procedures; thus, this study was done to evaluate the prevalence of these complications and their related factors.MethodsThis is a descriptive study composed of 2097 consecutive patients who underwent percutaneous coronary intervention in Shahid Rajaei Cardiovascular Center in Tehran, Iran from January 2008 to January 2009. Occurrence of vascular complications in course of hospitalization and the related factors leading to the complications were investigated.ResultsOut of 2097 patients, 1544 (73.6%) were male and 553 (26.4%) were female, and the mean age of the participants was 57±10 years. Vascular complications from the time of PCI to the time discharge were observed in 19 (0.9%) patients. The other complications included: hematoma in 10 cases (52.6%), pseudoaneurysm in five cases (26.3%), retroperitoneal hemorrhage and arteriovenous fistula in 2 (10.5%) patients each. The complications were significantly more common in female patients (P=0.003), in patients with a history of hypertension (P=0.02), people of shorter stature (P=0.004), and being on gp IIIa/IIb inhibitors (P=0.003).ConclusionThe rate of vascular complications post-percutaneous coronary interventions is low and it is considered to be a good treatment option for patients with coronary stenosis; provided that sufficient compression is applied on the vascular access point in the right time after removal of the arterial sheath. PCI is of fewer vascular complications, especially in female patients, history of hypertension, and higher anticoagulant concentrations. -
سابقه و هدفروش جراحان جهت درمان بیمارانی که به دلایل متعدد دچار نقایص استخوانی هستند استفاده از پیوندهای استخوانی است. محدودیت کاربرد بالینی اتوگرافت و آلوگرافت توسعه روزافزون استفاده از مواد جایگزین پیوند استخوان مانند(bone matrix gelatin) BMG نوع انسانی و مرجان مادرپورا را سبب شده است. مطالعه حاضر با تکیه بر اهمیت روند ترمیم نقایص استخوانی و اهمیت پاسخ سلولی و فشار سلول های استخوان ساز و خونی با هدف بررسی مقایسه ای اثر سایتوتوکسیک دو بایومتریال BMG انسانی و مرجان مادرپورا بر روی سلول های منونوکلئر خون محیطی صورت گرفت.مواد و روش هادر مطالعه تجربی حاضر پس از تهیه خون محیطی به روش فایکول، تهیه BMG نوع انسانی و مرجان مادرپورا و استریلیزاسیون هر دو بایومتریال، BMG و مرجان مادرپورا در غلظت های 10، 20 و 50 میلی گرم بر میلی لیتر تقسیم شدند و بر 100000سلول منونوکلئر خون محیطی که در چاهک های 24 خانه کشت داده شده بودند. در زمان های 24، 48 و 72 ساعت اثر داده شده، در انکوباتور قرارداده شدند. برای اندازه گیری سمیت سلولی هر دو نمونه از ماده MTT استفاده شد. با استفاده از دستگاه Elisa Readir میزان جذب نوری در طول موج 540 نانومتر برای هرنمونه سه باراندازه گیری ومیانگین آن خوانده شد. داده های آماری با استفاده ازانحراف معیار وآزمون ناپارامتری ویلکوکسون رنک-سام وآزمون من ویتنی یو مورد برسی قرار گرفتند.یافته هافعالیت حیاتی سلول ها در زمان های 24، 48 و 72 ساعت در مجاورت BMG انسانی به طور معناداری در تمام غلظت های ایجاد شده از دارو افزایش یافته بود (005/0P<). درحالی که در مورد مرجان مادرپورا، سلول های خونی پس از 24 ساعت در دوز 50 میلی گرم و پس از 48 ساعت در دوز 10 میلی گرم و پس از 72 ساعت در دوزهای 20 و 50 میلی گرم منجر به کاهش فعالیت حیاتی سلو ل های مونونوکلئر خون محیطی شده بودند.نتیجه گیریبا افزایش غلظت بایومتریال BMG انسانی در محیط کشت، میزان سلول های منونوکلئر خونی بیشتر شده بود که این نشان دهنده سازگاری مطلوب BMG با سلول های منونوکلئر خونی بود در حالی که مرجان مادرپورا برای همین رده از سلول های خونی دارای سمیت بود. گرچه برای قضاوت به مطالعه بیشتر با سلول های متفاوت نیاز است.
کلید واژگان: سمیت, ماتریکس, BMG انسانی, مرجان مادرپورا, سلول های منونوکلئر خونBackground and AimThe elimination clinical avail of auto grafts make the instance development use of supersede material of bone graft as xenografts and allografts. cytotoxic effect of materials and biomaterials on Lively human cells is the Object that always should attendants to it. In present study had tried to comparison evaluation cytotoxic effete of two bio material -human BMG and coral madrepora -on human peripheral mono nuclear blood cells.Materials and MethodsIn present experimental study after to make preparation peripheral blood with fycole method and After preparation and sterilization of human BMG and coral madrepora, Then, human BMG and coral madrepora, aside to gether are divided into 10, 20, 50 mg portions and cultured on 24-well of 100000 mononuclear cells of peripheral blood and they are evaluated after 24, 48 and 72 hours. MTT method was used for evaluation of cytotoxic effect using ELISA reader in 540 nm wave lengths. Light absorption rate depends on MTT uptake by the cells, indicating vital activity of the cells. Result evaluated with variance and whilcoxon-rank sum and mann u whitnney test.ResultsAll of the human BMG doses that were used weren,t toxic and all of them increased number of the human peripheral blood mononuclear cells (P< 0.005). but coral madrepora, was decried number of the human peripheral blood mononuclear cells after 24 hour in 50 mg doses and after 48 hours in 10 mg doses and after 72 hours in 20 and 50 mg doses.ConclusionWith increasing of human BMG concentration and passing time, increasing of human peripheral blood mononuclear cells can be observed and it has a statistically significant difference with control group. Therefore, as a conclusion, human BMG is compatible with human blood mononuclear cells. But coral madrepora had toxicity for this blood cells. However for more judgment, need more study with different cells. -
زمینه و هدفکمبود استخوان یکی از مشکلات درمان ایمپلنت می باشد که جهت رفع آن از مواد پیوندی استفاده می شود. یکی از موادی که به طور شایع مورد استفاده قرار می گیرد بیواوس می باشد. ماده ای که اخیرا مورد توجه قرار گرفته عاج دمینرالیزه اتوژن می باشد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر عاج دمینرالیزه اتوژن با بیواوس بر میزان افزایش ارتفاع عمودی استخوان آهیانه خرگوش می باشد.روش بررسیدر این مطالعه که روی شش خرگوش سفید نژاد نیوزلندی انجام شد. در استخوان آهیانه هر خرگوش دو پیچ تیتانیوم با موقعیت قدامی و خلفی قرار گرفت. در اطراف پیچ قدامی پودر بیواوس و در اطراف پیچ خلفی ذرات عاج دمینرالیزه اتوژن قرار داده شد و سپس پیچها توسط غشای گوتا پرکا در محل پوشانده شدند. خرگوشها 12 هفته بعد از جراحی کشته شدند و نمونه برداری انجام شد. میزان استخوان سازی در نمونه ها با میکروسکوپ نوری بررسی شد. اطلاعات با استفاده از آزمون آماری غیرپارامتریک paired t و Mann Whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هادامنه تغییرات ارتفاع استخوان در گروه بیواوس 1/-1/2 میلی متر و در گروه عاج دمینرالیزه 4/-2/3 میلی متر بود. متوسط ارتفاع استخوان در گروه بیواوس 84/0 ± 43/1 و در گروه عاج دمینرالیزه 03/1 ± 4/1بود. آزمون Mann Withney نشان داد اختلاف دو گروه از نظر میزان استخوان سازی معنی دار نیست. میزان افزایش ارتفاع عمودی در گروه بیواوس و عاج دمینرالیزه اتوژن تقریبا یکسان بود.نتیجه گیریمیزان افزایش ارتفاع توسط بیواوس و عاج دمینرالیزه اتوژن در این مطالعه مشابه هم می باشد. بنابراین می توان عاج دمینرالیزه را به عنوان ماده ای مؤثر جهت افزایش ارتفاع استخوان در این بررسی دانست.
کلید واژگان: خرگوش, ارتفاع عمودی استخوان, عاج دمینرالیزه اتوژن, بیواوسBackground And AimLack of sufficient bone is a main problem in implant treatment. Bone graft materials are potential solutions to this problem. Bioose is a grafting material that is routinely used for this purpose. In some studies autogenous demineralized dentin matrix (ADDM) has been used as bone substitute. The aim of this investigation was to compare the two grafting materials (ADDM and Biooss) on vertical bone augmentation in parietal bone of rabbits.Materials And MethodsSix white Newsland rabbit were used in this study. Two screws were inserted on the parietal bone of each rabbit in anteroposterior direction. Biooss powder was put around the anterior screw and ADDM particles around the posterior screw and both were covered with gutta percha membrane. The rabbits were sacrificed after 12 weeks and the specimens were sent for histological examination. Mann Whitney and paired T-tests were used to analyze the data.ResultsRange of bone height in Biooss group were between 0.1-2.1 and in ADDM group were 0.4-3.2 mm. Mean Bone height in Biooss group was 1.43± 0.84 and in ADDM group was 1.4±1.03. Mann Whitney test showed no significant difference between the two groups in bone height.ConclusionIn this study the vertical bone augmentation in Biooss and ADDM groups were the same. Therefore, ADDM was an effective biomaterial for vertical bone augmentation in this study.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.