به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

داریوش یوسفی کبریا

  • مهشید سهیلی فر، داریوش یوسفی کبریا*، عبادت قنبری پرمهر
    رودخانه های ورودی به دریاها به دلیل عبور از مناطق مختلف شهری و صنعتی حاوی حجم زیادی از آلودگی های مختلف هستند و منجربه تغییرات در کیفیت آب مصب و دریا می شوند. با توجه به این که محیط های آبی مورد توجه ارگان ها و نهادهای متعدد زیست محیطی است، پایش کیفی آن بسیار با اهمیت است. سنجش از دور به دلیل صرفه جویی در زمان و هزینه تمام شده و وسعت منطقه تحت پوشش م ی تواند روشی مناسب برای این گونه پایش ها باشد. در این پژوهش رودخانه چالوس، یکی از رودهای مهم سواحل جنوبی خزر انتخاب شده و پارامترهای کیفی دما، شوری و pH در مصب این رودخانه با استفاده از تصاویر چند طیفی ماهواره Landsat8 و Sentinel2 همراه با برداشت های میدانی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از محل در فصل سرد انجام شد و پس از اخذ تصاویر ماهواره ای، رابطه میان داده های میدانی و داده های سنجش از دور با استفاده از روابط رگرسیونی بررسی شد. نتایج نشان داد که همبستگی مناسبی میان پارامترهای کیفی آب اندازه گیری شده و پارامترهای کیفی به دست آمده از تصاویر ماهواره ای وجود دارد. مقایسه دو ماهواره Landsat8 و Sentinel2 نشان می دهد، پارامترهای کیفی دما، شوری و pH به ترتیب با ضریب تعیین 697/0، 689/0 و 855/0 ارتباط بهتری با ماهواره Sentinel2 داشته اند.
    کلید واژگان: مصب رودخانه چالوس, سنجش از دور, ماهواره Landsat8, ماهواره Sentinel2
    Mahshid Soheilifar, Daryoush Yousefi Kebria *, Ebadat Ghanbari Parmehr
    Water quality monitoring through remote sensing involves establishing a reliable relationship between light reflectance (at specific wavelengths of bands) and water parameters collected in situ (Barrett et al, 2016). Estuaries can play an important role in changing the water quality of lakes, and according to studies, satellite images with high spatial resolution (better than 30m) have been used to study water quality. So, in Chalous River estuary has been selected due to its environmental importance in this research, and its qualitative parameters of salinity, temperature and pH have been studied. Also, to achieve these goals Sentinel2 and Landsat8 satellite images are used and the efficiency of these two satellites to determine the relationship between different physical and chemical parameters of water quality evaluated by comparing with the field measurements. Since Sentinel2 multispectral images comprise more bands compared to older multispectral images such as Landsat8, it is worthwhile to evaluate the possibility of evaluating water quality parameters using Sentinel2 multispectral data. In addition, the main mission of Sentinel2 satellite is continuous environmental monitoring, which if the significant relationship between satellite data and seawater quality parameters is proven, many concerns about environmental monitoring will be resolved and the lack of updated imagery data for monitoring changes in seawater quality will be addressed.
    Keywords: Chalous River Estuary, remote sensing, Landsat8 Satellite, Sentinel2 Satellite
  • داریوش یوسفی کبریا*، محسن ستاری
    حضور جلبک ها در فرآیند تصفیه آب، مشکل آفرین است. بهترین روش برای کنترل جلبک ها، حذف سلول جلبک به صورت دست نخورده و بدون پارگی سلول است زیرا بیشتر روش های معمول، موجب تشکیل فرآورده های جانبی گندزدایی که غالبا بسیار خطرناک هستند، می شوند. هدف از این مطالعه بررسی کارایی سیستم های میکرواسترینر و ازن زنی به صورت تلفیقی در حذف جلبک از آب خام است. برای این منظور، از طراحی باکس-بنکن در روش سطح پاسخ به وسیله نرم افزارDesign Expert  استفاده شد. متغیرهای آزمایش، شامل کدورت ورودی (NTU 50-150)، بار سطحی میکرواسترینر (8/10-18 متر بر ساعت) و دز ازن تزریقی (1-3 میلی گرم بر لیتر) بودند. براساس شرایط آزمایش، راندمان حذف جلبکی در سیستم تلفیقی میکرواسترینر و ازن زنی از 64/39 تا 76/88 درصد، حاصل شد. پارامترهای کدورت آب ورودی، دز ازن تزریقی و بار سطحی میکرواسترینر به ترتیب با ضرایب اثر 37/15، 98/8 و 01/4 بیشترین تاثیر را بر کارایی سیستم در حذف جلبک داشتند. افزایش کدورت و بار سطحی میکرواسترینر سبب کاهش راندمان حذف جلبک و افزایش دز ازن تزریقی سبب افزایش راندمان شد. مدل نهایی براساس پارامترهای مورد نظر، به صورت یک معادله درجه دو با ضریب همبستگی، ضریب همبستگی اصلاح شده و ضریب همبستگی پیش بینی شده به ترتیب برابر با 948/0، 928/0 و 868/0 به دست آمد.
    کلید واژگان: میکرواسترینر, ازن زنی, جلبک, آب خام, روش سطح پاسخ, طراحی باکس-بنکن
    Daryoush Yousefi Kebria *, Mohsen Sattari
    The presence of algae in the water treatment process is problematic. The best way to control algae is to remove the algae cell intact without rupturing the cell, as most common methods cause disinfection by-products, which are often very dangerous. The aim of this study was to evaluate the efficiency of microstrainer and ozonation systems in combined removal of algae from raw water. For this purpose, Box-Behnken Design was used in the Response Surface Methodology by Design Expert software. Experimental variables included input turbidity (50-150 NTU), microstrainer surface load (10.8-18 m/h) and injectable ozone dose (1-3 mg/L). Based on the experimental conditions, the algae removal efficiency in the integrated microstrainer and ozonation system was 39.64-88.76%. The parameters of inlet water turbidity, injected ozone dose and micro-strainer surface load with effect coefficients of 15.37, 8.98 and 4.01, respectively, had the greatest effect on system efficiency in algae removal. Increasing the turbidity and surface load of the microstrainer decreased the algal removal efficiency and increased the injection ozone dose increased the efficiency. The final model based on the desired parameters was obtained as a quadratic equation with correlation coefficient, modified correlation coefficient and predicted correlation coefficient equal to 0.948, 0.928 and 0.868, respectively.
    Keywords: Algae, Box-Behnken design, Microstrainer, Ozonation, raw water, Response Surface Methodology
  • مرضیه رضوی، داریوش یوسفی کبریا*، آتیه ابراهیمی
    یکی از روش های پاکسازی خاک و رسوبات آلوده دریا به فلزات سنگین استفاده از روش الکتروکینتیک می باشد که در آن با اعمال میدان الکتریکی ضعیف به کمک منبع تغذیه خارجی آلاینده ها با مکانیزم های مختلف به ویژه مهاجرت الکتریکی از محیط خاکی جداسازی می شوند اما به دلیل هزینه های تامین جریان الکتریسیته چندان مقرون به صرفه نیست. از طرفی یکی از راه های تولید جریان الکتریکی استفاده از پیل های سوختی میکروبی است که در آن باکتری ها با حذف مواد آلی، الکترون آزاد می کنند. بنابراین در این تحقیق جهت تولید میدان الکتریکی سبز، از فرآیند پیل سوختی میکروبی با سه الکترود مختلف در آند و ترکیب با گرانول کربن فعال استفاده شد تا میزان حذف فلز سنگین کروم 6 ظرفیتی از رسوبات دریایی براساس مکانیزم مهاجرت الکتریکی مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد میزان توان الکتریکی تولیدی به صورت قابل توجهی وابسته به نوع الکترود آند بوده و بیش ترین میزان چگالی توان در حالت استفاده از الکترود ترکیبی گرافیت با گرانول کربن فعال به دلیل ایجاد شرایط بستر مناسب تر برای چسبیدن باکتری ها و همچنین نرخ بالاتر انتقال الکترون به الکترود و تغذیه محفظه آند با فاضلاب واقعی 02/0±10 وات بر مترمکعب مشاهده گردید. در این شرایط بیش ترین میزان حذف کروم حدود 64 تا 73 درصد به ترتیب در ناحیه کاتد و آند حاصل گردید. به طور کلی می توان نتیجه گرفت استفاده از کربن فعال زیستی می تواند ضمن ارتقای توان تولیدی پیل سوختی میکروبی عملکرد مناسبی در پاکسازی رسوبات آلوده دریایی به فلزات سنگین داشته باشد.
    کلید واژگان: پیل سوختی میکروبی, رسوبات دریایی, الکتروکینتیک, حذف فلز سنگین کروم
    Marzie Razavi, Daryoush Yousefi Kebria *, Atiyeh Ebrahimi
    Electrokinetic remediation is one of the methods for cleaning of soil and sediments (Rozas and Castellote, 2012). In this case, by applying a weak electric field using the external power supply, the pollutants are separated from the soil or sediment by various mechanisms, especially electrical migration. But due to the cost of supplying electricity, it is not affordable(Acar et al., 1995). On the other hand, in the microbial fuel cells, bacteria release electrons by consuming organic matter and producing electric current. Therefore, in this study, microbial fuel cells process with three different electrodes at the anode and combination with granular activated carbon was used to produce green weak electric field. Based on the electrical migration mechanism, the removal rate of hexavalent chromium from marine sediments was evaluated by combining three physical, chemical and biological processes.
    Keywords: Microbial fuel cell, Marine sediments, Electrokinetic, Heavy metals removal (chromium)
  • سیده معصومه بنی هاشمی، کریم سلیمانی*، داریوش یوسفی کبریا
    تامین آب یکی از نیازهای بنیادی و اجتناب ناپذیر در چرخه طبیعی و فعالیت های انسانی می باشد. توسعه روزافزون در سواحل جنوبی خزر ازیک طرف و تولید برخی از محصولات استراتژیک با نیاز آبی بالا مانند برنج، سبب توجه به موضوع تامین منابع آب به ویژه در کشاورزی، شرب و صنعت گردیده است. با توجه به محدودیت منابع آب شیرین موجود، نمک زدایی از آب دریای خزر، به عنوان راه حلی بالقوه برای جایگزینی آب در این منطقه مدنظر می باشد. این پژوهش با هدف بررسی امکان بهره برداری از فناوری نمک زدایی و شناسایی مکان های مناسب برای احداث آب شیرین کن در خزر با روش تحلیل چند معیاره AHP و در نظر گرفتن ظرفیت و توان زیست محیطی سواحل جنوبی این دریا در محدوده استان مازندران انجام گردیده است. نتایج این مطالعه که با رویکرد ارزیابی اثرات زیست محیطی نمک زدایی در دریای خزر انجام گرفته نشان داده است، 30 درصد از نوار ساحلی مازندران مناسب، 34 درصد نامناسب و 20 درصد نسبتا مناسب برای احداث واحد های آب شیرین کن می باشد. این مطالعه موضوع مدیریت پساب نمک زدایی را در معیارهای جانمایی و طراحی واحد ها در سواحل جنوبی خزر مورد تاکید قرار داده و استفاده از روش های نوین مدیریت پساب شور را در افزایش ظرفیت و توان محیطی برای نمک زدایی آب دریای خزر موثر می داند.
    کلید واژگان: پساب شور, دریای خزر, نمک زدایی, محیط زیست
    Seyede Masoume Banihashemi, Karim Solaimani *, Daryoush Yousefi Kebria
    Water supply is one of the basic and unavoidable needs in the natural cycle and human activities. The increasing development of the southern shores of the Caspian Sea on the one hand and the production of some strategic products with high water requirements such as rice, has led to attention to the issue of water supply, especially in agriculture, drinking and industry. Due to the limited fresh water resources available, desalination of Caspian Sea water is considered as a potential solution to replace water in this region. This study was conducted to investigate the possibility of utilizing desalination technology and identifying suitable locations for the construction of desalination plants in the Caspian Sea by multi-criteria AHP analysis method and considering the capacity and environmental potential of the southern coast of this sea in Mazandaran province. The results of this study, which was carried out with the approach of assessing the environmental effects of desalination in the Caspian Sea, have shown that 30% of the coast of Mazandaran is suitable, 34% unsuitable and 20% relatively suitable for the construction of desalination units. This study emphasizes the issue of desalination sewage management in the location and design criteria of units on the southern shores of the Caspian Sea and considers the use of modern saline sewage management methods to increase the capacity and environmental capacity for desalination of Caspian Sea water
    Keywords: Saline sewage, Caspian Sea, Desalination, Environment
  • محسن شعبان، داریوش یوسفی کبریا، مرضیه رضوی*
    زمینه و هدف

    مصرف کودهای شیمیایی در صنعت کشاورزی بعنوان یکی از روش های افزایش محصول شناخته شده است که همین مساله می تواند منجر به افزایش ریسک ورود آلاینده های شیمیایی به چرخه غذایی انسان شود. هدف این پژوهش، امکان سنجی و ارزیابی حذف فلز سنگین نیکل از خاک شالیزارهای استان لرستان است.

    روش بررسی

    نمونه برداری از 15 ایستگاه و بصورت تصادفی از مناطق کشت برنج در دشت سیلاخور استان لرستان انجام شد و میزان غلظت اولیه و غلظت نهایی نیکل در مقاطع مختلف نمونه ها، و همچنین میزان حذف آلاینده از نمونه ها پس از استفاده از روش اصلاح الکتروکینتیک و آماده سازی نمونه ها با استفاده از دستگاه طیف سنج نشری پلاسمای جفت شده القایی ICP-OES)) در سه راکتور با طول هایcm  5، 10 و 15 اندازه گیری و محاسبه شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که استفاده از روش اصلاح الکتروکینتیک در کاهش غلظت فلز سنگین در نمونه خاک کشاورزی موثر بوده است و میزان نیکل موجود در خاک را تا حدود مجاز استاندارد خاک سازمان محیط زیست ایران (mg/kg 50)، کاهش داده است. مقادیر اولیه فلز سنگین نیکل در خاک شالیزار در نمونه مرکب برابرmg/kg  108 بوده است که بهترین راندمان حذف آن پس از انجام آزمایشات در ناحیه کاتد و آند به ترتیب برابر با 90/84 و 93/75 درصد گردید.

    نتیجه گیری

    سلامت و کیفیت محصولات کشاورزی به استفاده از خاک سالم در محدوده استانداردهای زیست محیطی بستگی دارد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که فرایند EKR قادر به خروج نیکل از محیط خاک بوده و در نتیجه انجام فرایند، غلظت آلاینده به مقدار مجاز و حتی پایین تر از استاندارد کیفی خاک سازمان حفاظت محیط زیست ایران رسیده است.

    کلید واژگان: اصلاح الکتروکینتیک, الکترودهای آند و کاتد, خاک کشاورزی, نیکل
    Mohsen Shaban, Daryoush Yousefi Kebria, Marzie Razavi*
    Background and Objective

    Application of chemical fertilizers in agricultural industry is known as one of the methods of crop enhancement. However, chemical fertilizers application can lead to an increased risk of chemical pollutants entering the human food cycle.  The aim of current research was feasibility study and evaluation of nickel from paddy soils in Lorestan province.

    Materials and Methods

    Sampling was done from 15 stations and randomly from rice cultivation areas in Silakhor plain of Lorestan province. Then, electrokinetic modification method was carried out in three reactors with lengths of 5, 10 and 15cm. After sample preparation, the initial and final concentration of nickel were measured and calculated using inductively coupled plasma - optical emission spectrometry (ICP-OES).

    Results

    The results showed that electrokinetic modification method was effective in reducing the concentration of heavy metals in agricultural soil samples and reduced the amount of nickel in soil to the permissible limits of the Iranian soil national standards (50 mg/kg). The initial values of nickel in paddy soil of composite samples were 108 mg/kg. Nickel maximum removal efficiency of 90.84% and 93.75% were observed in cathode and anode regions, respectively.

    Conclusion

    The health and quality of agricultural products depend on the use of safe soil within the limits of environmental standards. The results of this study showed that the EKR process is able to remove nickel from soil. As a result of the present process, nickel concentration has reached the permissible amount and even lower than the soil quality standard set by the Iranian Environmental Protection Agency.

    Keywords: Electrokinetic remediation, Anode, cathode electrodes, Agricultural soil, Nickel
  • غلامرضا درویشی، داریوش یوسفی کبریا، مجید احتشامی، مهدی اسدی قالهری، فرشاد گلبابائی کوتنائی*
    مقدمه و هدف

    امروزه، فاکتورهای آلودگی هوای ناشی از ترافیک به عنوان مخرب محیط زیست طبقه بندی می شوند. با توجه به افزایش شهرنشینی و رشد روز افزون خودروها و تردد و جابه جایی مسافران و شهروندان بین شهرها، بایستی بررسی علمی و عملی بر روی سیستم های حمل و نقل با دخالت علم ریاضی و سیستم های هوشمند، به سمت توسعه پایدار و داشتن هوا و حمل و نقلی سالم حرکت نماید. هدف این مقاله، بررسی اثر پارامترهای ترافیکی حمل و نقل بر آلودگی هوا راه های برون شهری در محور ساری - قایمشهر در استان مازندران با توجه به پارامترهای جوی و آلاینده ازن می باشد.

    روش کار

    در این تحقیق به تحلیل و مدلسازی غلظت آلاینده ازن در محور برون شهری ساری- قایمشهر پرداخته شد. عوامل تاثیرگذار بر غلظت آلاینده ها، بر پایه آمار ترافیکی و جوی مشخص شده و رابطه بین متغیرهای تردد، سرعت متوسط، میزان بارش، دما، رطوبت، سرعت باد و در نهایت رابطه آنها با میزان آلودگی هوا مورد بررسی قرار گرفت و سپس با استفاده از نرم افزار Spss 16 و روش رگرسیون، مدلی ارایه شد که قادر خواهد بود در خیابان های برون شهری غلظت آلاینده ازن را با دقت مناسبی برای سال های آتی تخمین بزند.

    یافته ها

    با توجه به مدل ارایه شده برای آلاینده ازن، از میان متغیرهای موجود، میزان دما، میزان تردد و سرعت باد، بیشترین اثرگذاری را بر آلاینده ازن دارند. همچنین، نتایج بدست آمده از اعتبارسنجی، میزان موفقیت مدل در تخمین آلودگی را نشان داده است. در این تحقیق، سطح معنی دار بودن رگرسیون، بالای 95 درصد بوده است. همچنین میزان مشارکت 90 درصدی داده ها برای آلاینده ازن در ارایه مدل، حد بسیار مطلوبی بوده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج، مدلسازی به روش رگرسیون و استفاده از نرم افزار Spss، برای تخمین آلاینده ازن روش مناسبی می باشد. مدل ارایه شده می تواند در طراحی و احداث راه، باعث کنترل و مدیریت انتشار آلودگی شود.

    کلید واژگان: آلودگی هوا, رگرسیون, ازن, ترافیک, سرعت
    Gholamreza Darvishi, Daryush Yousefi Kebria, Majid Ehteshami, Mahdi Asadi-Ghalhari, Farshad Golbabaei Kootenaei*
    Introduction & Purpose

    Nowadays, traffic-induced air pollution factors are classified as destructive to the environment. Due to the increase in urbanization and the increasing growth of cars and transportation and movement of passengers and citizens between cities, scientific and practical studies on transportation systems with the intervention of mathematical science and intelligent systems, should move towards sustainable development and having a healthy air and transportation. The purpose of this article is to investigate the effect of traffic parameters on air pollution of suburban roads in the Sari-Qaemshahr road in Mazandaran province with respect to atmospheric variables and ozone pollution.

    Methods

    In this study, ozone pollutant concentrations were analyzed and modeled the Sari-Qaemshahr road. The study was conducted to determine the factors affecting the concentration of pollutants based on traffic and climate statistics and the relationship between traffic variables, average speed, rainfall, temperature, humidity, wind speed and finally their relationship with air pollution. Then, by using SPSS 16 software and based on the regression method, a model was presented that will be able to estimate the concentration of ozone pollutant on suburban roads with appropriate accuracy for the coming years.

    Results

    According to the proposed model for ozone pollutants, among the available variables, temperature, traffic volume and wind speed have the greatest impact on ozone pollutants. Also, the results obtained from the validation show the success rate of the model in estimating pollution. In this study, the level of regression significance was above 95%. Also, the 90% data contribution rate for ozone pollutants in the model has been very favorable.

    Conclusion

    According to the results, modeling by regression method and using Spss software is a suitable method for estimating ozone pollutants. The proposed model can control and manage pollution emissions in road design and construction.

    Keywords: Air pollution, Regression, Ozone, Traffic, Speed
  • داریوش یوسفی کبریا، غزل عباسخانیان، عبادت قنبری پرمهر
    سابقه و هدف

    وجود منبع های نفتی در دریاها عملیات اکتشاف، استخراج و حمل و نقل مواد نفتی در آن ها سبب به وجود آمدن لکه های هیدروکربنی بر سطح دریاها می شود و در نتیجه کاهش سطح کیفیت این آب ها را در پی دارد. نشت مواد نفتی به دریاها عوارض محیط زیستی جبران ناپذیری دارد و اکوسیستم های ساحلی و دریایی را مختل می کند در نتیجه شناسایی مکان و زمان وقوع حوادث نفتی و تشخیص ابعاد و بزرگی آلودگی ناشی از آن ها برای نظارت و حفظ سلامت محیط زیست از اهمیت زیادی برخوردار است و امروزه به کمک داده های سنجش از دور، استفاده از ماهواره های اپتیکی و راداری آسان و ممکن می شود. در این مطالعه، به منظور ارتقاء قابلیت تشخیص نواحی آلودگی نفتی، با استفاده همزمان ماهواره های اپتیکی Landsat-8، Sentinel-2 و راداری Sentinel-1 به دلیل قدرت تفکیک مکانی بالا و دوره بازبینی نزدیک به هم، آلودگی نفتی دریای خزر در منطقه ی تاسیسات نفتی آذربایجان مورد مطالعه قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه، بررسی آلودگی نفتی ناشی از تاسیسات نفتی Oil Rocks در دو ماه آوریل و ژوین سال 2017 به وسیله تصاویر ماهواره ای انجام شد. پس از شناسایی لکه های آلودگی بر سطح آب در اطراف این تاسیسات در تصاویر راداری برای اطمینان از لکه های شناسایی شده ناشی از نشت نفت و بارزسازی آلودگی نفتی از تصاویر اپتیکی از روابط نسبت باندی استفاده شد. سپس، عملیات استخراج عوارض تصویرها با استفاده از روش نسبت باندی انجام گرفت.

    نتایج و بحث

    مساحت به دست آمده از سطوح آلودگی نفتی در ماه آوریل سال 2017 افزایش سطح لکه ی نفتی را طی 12 روز نشان داد که با توجه به درصد پوشش کلاس نفت و کلاس مخلوط آب و نفت در نتایج به دست آمده از سطوح، گویای افزایش پخش و گسترش لکه ی نفتی با جریانات دریایی و ادامه ی نشت نفت از منبع تولید آن است. همچنین بررسی تصاویر اپتیکی Landsat-8 و Sentinel-2 در تاریخ 5 ژوین 2017 در میزان سطح آلودگی نفتی، نتایج نزدیک به هم را نشان داد.

    نتیجه گیری

     نتایج به دست آمده از این تحقیق، نشان داد که روش نسبت های باندی برای تشخیص سریع نشت نفت مناسب است. به همین جهت، برای بارزسازی جزییات ناحیه آلودگی، از روش طبقه بندی نسبت باندی تصویر برای استخراج عوارض با کلاس های مشخص استفاده شد. همچنین از نظر محیط زیستی تاسیسات نفتی Oil Rocks آب های خزری، کشور جمهوری آذربایجان را در شرایط نامطلوبی قرار داده و به دلیل جهت غالب جریانات دریایی در آن ناحیه به سمت سواحل شمال غربی ایران، درصورت عدم پیشگیری از وقوع نشت نفت، آب های سواحل کشور ما را آلوده ساخته و اکوسیستم دریایی منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین باید برای جمع آوری و پاکسازی لکه های نفتی در اطراف این تاسیسات با استفاده از روش های فیزیکی، شیمیایی و زیستی نسبت به پاکسازی آلودگی های نفتی روی سطح آب اقدام شود.

    کلید واژگان: تصویرهای اپتیکی, تصویرهای راداری, لکه های نفتی, روابط نسبت باندی, استخراج عوارض
    Dariush Yousefi Kebria, Ghazal Abaskhanian, Ebadat Ghanbari parmehr
    Introduction

     Due to the presence of oil resources in the seas, the exploration, extraction, and transportation of petroleum products lead to the formation of hydrocarbon spills on the surface waters, resulting in a decrease in the quality of these waters. Oil leakage into the sea has irreparable environmental consequences and disrupts coastal and offshore ecosystems. As a result, identifying the location and time of oil accidents and recognizing the extent and magnitude of contamination is of great importance for monitoring and protecting the health of the environment and is now facilitated and possible by remote sensing data using optical and radar satellites. In this study, to enhance the detection of oil-contaminated areas in Azerbaijan oil facilities in the Caspian Sea, we simultaneously used the optical satellites LANDSAT8, SENTINEL2, and radar satellite SENTINEL1 because of the high spatial resolution and close period.

    Material and methods

     In this study, oil contamination caused by Oil Rocks facilities was investigated by satellite images between April and June 2017. After detecting contamination spots on the surface of the water around the facility in radar images, to ensure that the identified spots were caused by oil spills and detecting oil contamination from optical images using band ratio method were utilised. Then, the feature extraction method was applied to band ratio images to distinguish their complications.

    Results and discussion

     The area of oil spills in April 2017 increased within 12 days and considering the covering percentage of classes of oil and oily water in the results, the increase in the spread of oil spills through currents, and the continuation of leakage from its source was evident. Also, looking at the optical images of Landsat 8 and Sentinel 2 on June 5, 2017, showed the same results in oil contamination areas.

    Conclusion

     The results of this study showed that the band rationing method is suitable for quick detection of oil leakage. To identify the details of the area of contamination, the feature extraction method was used to classify the band ratio images to the identified classes. Also, from the environmental point of view, the Oil Rocks settlement put the Caspian seawater in the Republic of Azerbaijan in unfavorable conditions. The northwestern coast of Iran is also exposed to contamination because of current directions in that region. Therefore, actions must be taken to collect and clean up oil spills around this oil facility. In order to do so, oil contamination on the water surface must be removed using existing physical and biological methods.

    Keywords: Optical, Radar images, Caspian Sea, Oil spill, Band ratio image, Feature extraction
  • عارف ابراهیمی بشلی، غلام علی بهزاذی، داریوش یوسفی کبریا*، مریم تقی زاده
    امروزه صنایع مرتبط با ساخت، نگهداری و بهسازی زیرساخت های حمل و نقل (راه ها، معابر، فرودگاه ها) با انتشار گازهای گلخانه ای که از مهم ترین عوامل تخریب اکوسیستم ها و منابع طبیعی به شمار می رود، یکی از منابع اصلی آلودگی محیط زیست است. تولید مخلوطهای آسفالتی پاک، نیازمند پایین آوردن دمای این مخلوط ها، بدون کاهش در سطوح عملکرد مکانیکی آن ها است. استفادهمجددازمصالحخردهمخلوط آسفالت تخریب شده به عنوان پسماند صنعت راهسازی درتولید مخلوطآسفالتجدیدموجبحفظمنابعطبیعیوکاهشآلودگی زیست محیطیمی شود. در این تحقیق استفاده از مصالح بازیابی شده روسازی های مخلوط آسفالتی در تولید مخلوطهای آسفالتی داغ و گرم و اثر افزودنی ها (ساسوبیت و زایکوترم) بر عملکرد مخلوط آسفالتی گرم مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان مخلوط آسفالتی بازیافتی (RAP) مورد استفاده در مخلوط گرم 50 و 75  درصد و میزان افزودنی ساسوبیت و زایکوترم به ترتیب 2 و 0.1 درصد در نظر گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده افزودن ساسوبیت در بهبود تراکم پذیری و افزایش استحکام مخلوط های آسفالتی موثر بوده، بطوری که نمونه های حاوی 75 درصد RAP  از تراکم پذیری بهتر و استحکام بیشتری در مقایسه با سایر نمونه ها برخوردار بوده اند. زایکوترم نیز موجب بهبود تراکم پذیری و کاهش قابل توجه در محدوده فضای خالی و افزایش استحکام در مخلوط حاوی 75 درصدRAP  گردید و بطور کلی نمونه های مخلوط آسفالتی گرم با 75  درصدRAP  از نظر استحکام تفاوت چندانی با مخلوط های آسفالت داغ نداشته است. همچنین افزودن ساسوبیت باعث افزایش کرنشهای ماندگار در پالسهای اولیه شده است اما روند تغییرات به گونه ای است که نمونه های حاوی ساسوبیت در پالسهای بالاتر از 1500 کرنشهای ماندگار کمتری را نشان داده است. افزودن زایکوترم نیز باعث افزایش کرنشهای ماندگار شده است. در تمامی حالات نتایج آزمایش TSR، با افزایش نسبت درصد مصالح خرده مخلوط آسفالتی افزایش یافته است که بیانگر پایین بودن حساسیت رطوبتی در مخلوط های بازیافتی است.
    کلید واژگان: آلودگی زیست محیطی, مخلوط آسفالتی گرم, مخلوط آسفالتی بازیافتی, آزمایش عملکردی ساده, مدول برجهندگی
    Aref Ebrahimi Besheli, Gholamali Behzadi, Daryoush Yousefi Kebria *, Maryam Taghizadeh
    Today, the greenhouse gas emission from industry and transport is the most important factors in the destruction of ecosystems and natural resources. One of the main sources of pollution is industries related to construction, maintenance and improvement of transport infrastructure. The production of cleaner asphalt needs to reduction of temperature in the asphalt mixture, without a reduction in mechanical performance levels. The reuse of Reclaimed Asphalt Pavement (RAP) in the production of new asphalt preserves natural resources and reduces environmental pollution. In this study, the use of RAP in producing hot and warm mix asphalt mixtures and effects of two additives (Sasobit and Zycotherm) was evaluated. The amount of RAP in the mixture was 50, and 75% and percentage of Sasobit and Zycotherm were 2 and 0.1% respectively. The addition of Sasobit improves the compressibility and strength of asphalt mixture effectively, so the sample containing 75% of RAP had better compressibility and strength, but Zycotherm caused improvement of compressibility and considerable decrease in air void range and increase stability of mixtures containing 75% RAP. Generally, partial strength values of WMA with 75% RAP is not very different from HMA. Finally, TSR test results have increased along with the increase in the percentage of sub-asphalt materials ratio which shows low sensitivity to moisture in the recycled mix.
    Keywords: Environmental pollution, Warm Mix Asphalt, recycled asphalt pavement, simple functional test, resilient module
  • الهه فقیه نصیری، داریوش یوسفی کبریا *، فرهاد قادری
    استفاده از آب های نامتعارف به منظور حل مشکلات کم آبی بسیار کارآمد است. مطالعات بر روی این منابع نشان داده که غلظت برخی آلاینده ها بیش از حد مجاز می باشد، ولی با استفاده از روش های گوناگون می توان حذف این آلاینده ها را موجب شد. استفاده از فتوکاتالیست، از روش های نوین حذف آلاینده ها از محلول های آبی است. در این پژوهش حذف فنل با غلظت اولیه 50 میلی گرم در لیتر، با استفاده از فتوکاتالیست دی اکسید تیتانیوم مورد بررسی قرار گرفت. نانوذره دی اکسید تیتانیوم با غلظت 50 گرم بر مترمربع بر روی سطح پلکسی گلس تثبیت شد و برای فعال سازی از لامپ های فرابنفش با توان های 25، 50، 75 و 100 استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که بیش ترین میزان حذف فنل با تابش 100 وات اشعه فرابنفش در 11=pH برابر با 5/91 درصد بوده است.
    کلید واژگان: فنل, دی اکسید تیتانیوم, نانوفتوکاتالیست, اشعه فرابنفش
    Elaheh Faghih Nasiri, Daryoush Yousefi Kebria *, Farhad Qaderi
    The use of unconventional water is very effective in solving dehydration problems. The studies on these sources have shown that concentrations of some pollutants are higher than standard, but by employing different methods the researchers would eliminate the pollutants. The use of photocatalyst is a novel method for removing pollutants from aqueous solutions(Ehrampoosh et al., 2011, Konstantinou and Albanis, 2004).In this research, the photocatalytic process of titanium dioxide stabilized on the surface of plexiglass in the removal of phenol in different pH levels (3, 7 and 11) and different powers of ultraviolet radiation (25, 50, 75 and 100 watts) was comprehensively investigated.
    Keywords: Phenol, Titanium Dioxide, Nanophotocatalyst, ultraviolet radiation
  • مریم تقی زاده، داریوش یوسفی کبریا*، فرهاد قادری
    آلودگی منابع آب شور توسط هیدروکربن‎های نفتی، از مشکلات مهم در تامین آب سالم از منابع آب نامتعارف برای مصارف آشامیدنی و بهداشتی است. در این تحقیق به منظور تصفیه هیدروکربن‎های آروماتیک بنزن و تولوئن از آب شور از روش ترکیبی غشایی و نانوفتوکاتالیست در فرآیند اسمز مستقیم استفاده شد. میزان شار عبوری از غشا و تصفیه آلاینده محلول خوراک با سه نوع غشا مختلف (PESا، CTA و CTA اصلاح شده با TiO2) مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی مشخصات غشا آزمایشات SEM و EDX انجام گرفت. براساس نتایج به‎دست آمده، میزان حذف هریک از آلاینده های تولوئن و بنزن در روش ترکیبی به ترتیب 74 و 41% مشاهده گردید و همچنین استفاده از غشا اصلاح شده با ذرات نانو فتوکاتالیست علاوه‎بر کاهش گرفتگی غشا و افزایش شار عبوری، موجب بهبود راندمان حذف آلاینده های بنزن و تلوئن در محلول خوراک شده است.
    کلید واژگان: هیدروکربن‎های آروماتیک, آب شور, غشایی, نانوفتوکاتالیست, اسمز مستقیم
    Maryam Taghizadeh, Daryoush Yousefi Kebria *, Farhad Qaderi
    Water resources pollution with petroleum hydrocarbons is one of the most important problems in clean water supply for drinking and sanitary purposes. In this study, the simultaneous reduction of salinity and PAH (benzene and toluene) from the contaminated water has been investigated with membrane process (Forward Osmosis) coupled with photocatalysis. The amount of membrane flux, and the treatment efficiency of toluene and benzene through three various membrane including PES, CTA and CTA/TiO2 have been investigated. Based on the results from three types of membrane, the amount of toluene and benzene removal in combined method has been seen 74% and 41% respectively. Also, membrane surface modification with nano-photo catalyst particles has reduced membrane fouling; moreover, the membrane surface has increased membrane flux, and removed benzene and toluene from feed water.
    Keywords: Polycyclic Aromatic Hydrocarbon, Salty Water, Membrane Process, Nanophotocatalyst, Forward Osmosis
  • داریوش یوسفی کبریا*، سیده فاطمه سید علیپور، مهدی دهستانی
    مقدمه و هدف
    بیشتر صنایع کاغذ و مقواسازی برای دفع پسماندهای تولیدی خود، صرف نظر از هزینه های گزاف، از دو روش متداول سوزاندن و دفن در خاکچال استفاده می کنند. ترکیبات خطرناک موجود در این نوع پسماندها، سبب آلودگی های محیط زیست و به خطر افتادن سلامت بشر می شود. بسیاری از مطالعات سال های اخیر نشان می دهد که بعضی از ضایعات حاصل از صنایع کاغذ و مقوا می تواند به عنوان مواد اولیه در صنعت ساختمان به کار رود. این تحقیق با هدف تعیین درصد بهینه اختلاط پسماند مقواسازی در تهیه بتن سبک غیر باربر انجام شد.
    روش بررسی
    در این تحقیق از دو نوع پسماند کارخانه مقواسازی (پسماند نوع1 حاوی مقوا و ماسه و پسماند نوع2 حاوی نایلون، یونولیت و مقوا) که بیشترین حجم پسماندها را تشکیل می دهند استفاده شد. مشخصات فیزیکی و میکروبی پسماندها مطابق ASTM اندازه گیری شد. همچنین ترکیب های مختلف شیمیایی پسماندها شامل عناصر مختلف با استفاده از میکروسکوپ الکترونی اندازه گیری شد. پس از آماده سازی نمونه ها، آزمایش های مورد نظر برای تعیین درصد بهینه اختلاط پسماند در بتن در سنین 7، 14 و 28 روز انجام شد.
    یافته ها
    از آنجاییکه pH نمونه بتن های تازه حاوی پسماند بزرگتر از 12 می باشد، می توان مطمئن شد که هیچ گونه مشکل میکروبی وجود نخواهد داشت. به طورکلی استفاده از پسماند در تولید بتن سبب کاهش مقاومت فشاری نمونه ها می شود. مقایسه مقاومت فشاری بتن های حاوی پسماند نوع1 و نمونه بتن های حاوی هر دو نوع پسماند، نشان می دهد با کاهش میزان پسماند نوع 2 نسبت به پسماند نوع1 مقاومت فشاری بتن بهبود می یابد. نتایج حاصل از آزمایش چگالی خشک، نشان دهنده کاهش چگالی نمونه های بتنی حاوی پسماند با افزایش درصد جایگزینی پسماند در بخش ماسه می باشد. همچنین استفاده از پسماند نوع2 باعث سبک تر شدن نمونه های بتنی نسبت به نوع1 می شود. مقادیر بهینه درصدهای جایگزینی پسماند بجای بخش ماسه بتن برای نمونه های حاوی پسماند نوع 1 و نوع 2، به ترتیب 70 و 75 و همچنین برای نمونه های حاوی هر دو نوع پسماند، 49 درصد پسماند نوع 1 و 21 درصد پسماند نوع 2 می باشد.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از پسماند نوع1 در تولید بتن به لحاظ اقتصادی و زیست محیطی به سبب استفاده از سیمان کمتر رضایت بخش تر می باشد. استفاده از پسماندهای کارخانه های مقواسازی در تولید بتن سبب صرفه های زیست محیطی و اقتصادی (سودآوری و تولید اشتغال، کاهش هزینه های انتقال پسماندها به محل دفن، کاهش وزن سازه، استفاده از پسماند به جای خرید ماسه و کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از سوزاندن و دفن پسماندها در خاکچال) می شود.
    کلید واژگان: پسماندهای صنعتی, کارخانه بازیافتی مقواسازی, بتن سبک غیر باربر, مقاومت فشاری
    Daryoush Yousefi Kebria*, Seyyedeh Fatemeh Seyyedalipour, Mehdi Dehestani
    Introductionand
    Aims
    Most of paper and cardboard industries regardless of the exorbitant costs use incineration and disposal methods for their waste production. Hazardous substances contained in these wastes can contaminate the environment and cause a risk for the human health. Many recent studies show that some of the paper and cardboard industry wastes can be used as raw material in the construction industry. The aim of this study was to determine the optimal percent mixing of cardboard waste in production of non-load bearing concrete.
    Materials And Method
    In this study, two kinds of recycled paperboard mill wastes (type 1: waste contains cardboard and sand and type 2: waste containing nylon, cardboard and Yonolit) that have the most volume of the wastes were used. Physical and microbial characteristic of wastes were measured according to ASTM. As well as the chemical composition of the waste consists of various elements were measured by using an electron microscope. After preparation of the samples, the required tests were carried out to determine the optimal mixture of waste in concrete at the ages of 7, 14 and 28 days respectively.
    Results
    Since the pH of fresh concrete containing waste is greater than 12, can be sure that there will not be any microbiological problem. In general, the use of waste in concrete production reduces the compressive strength of the samples. Comparing the compressive strength of concrete containing waste type 1 and concrete samples containing both waste types shows that reducing the amount of waste type 2 in compare with waste type 1 improves concrete strength. The results of dry density test show the density decrease of concrete samples containing waste by increasing the percentage of waste replacing in the sand. Also using of waste type 2 causes lighter concrete samples in compare with using waste type 1. Optimal amounts of waste replacement instead of sand for samples containing waste type 1 and type 2, 70% and 75%, respectively, as well as for samples containing both waste types, 49% of waste type 1 and 21% waste type 2.
    Conclusion
    According to the results, in terms of economic and environmental benefits, the use of waste type 1 in the production of concrete for the lower use of cement is more satisfactory. The use of paperboard mill wastes in the production of concrete due to environmental and economical efficiency (profitability and employment, reducing the cost of transferring waste to landfills, reducing structural weight, using waste instead of buying sand and reduce the environmental pollution caused by incineration and landfilling) is noticable.
    Keywords: Industrial Wastes, Recycled Paperboard Mill, Non, load Bearing Lightweight Concrete, Compressive Strength
  • مریم تقی زاده، داریوش یوسفی کبریا، ولی تقی پور
    فناوری الکتروکینیتیک یکی از روش های پیشرفته برای تجزیه و استخراج فلزات سنگین و آلاینده های آلی از خاک های اشباع، غیر اشباع و آب های زیرزمینی به شمار می آید. در این روش با اعمال میدان الکتریکی ضعیف، آلاینده ها با مکانیزم های مختلف الکترولیز، الکترواسمز، مهاجرت الکتریکی و الکتروفورز به حرکت در می آیند. در این تحقیق، روش الکتروکینیتیک به کمک شوینده غیر یونی برای حذف پرکلرواتیلن از خاک های رسی در مقیاس آزمایشگاهی به مدت 10 روز بررسی گردید. میزان تغییرات جریان الکتریکی، جریان الکترواسمز و همچنین pH در مخازن آند و کاتد به صورت روزانه و مقدار پرکلرواتیلن در انتهای دوره آزمایش مورد سنجش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد در فرآیند الکتروکینیتیک، پرکلرواتیلن به دلیل حلالیت کم، غیر قطبی بودن و جذب بالا در خاک، تحت تاثیر جریان الکترواسمز و مهاجرت یونی قرار نمی گیرد. ولی با استفاده از شوینده غیر یونی، بازده حذف آلاینده به میزان قابل توجهی افزایش یافته و سبب حذف 51% پرکلرواتیلن از خاک شده است.
    کلید واژگان: میدان الکتریکی, شوینده غیر یونی, پرکلرواتیلن, خاک, الکترواسمز
    Maryam Taghizadeh, Daryoush Yousefi Kebria, Vali Taghipor
    Electrokinetic (EK) technology is advanced methods for the degradation and extraction of heavy metals and organic contaminants from saturated and unsaturated soil and groundwater. In this method, with the application of an electric field, pollutants will be migrated towards anode or cathode by electrolysis, electro-osmosis, electromigration, and electrophoresis. In this study, the behavior of perchloroethylene contaminated soils in an electrokinetic (EK) system enhanced by Triton X-100 on laboratory scale for 10 days was investigated. Electrical current and cumulative electro-osmosis and pH in anode and cathode reservoirs were measured every 24 hours during the run and perchloroethylene content was measured at the end of the experiments. According to the results, perchloroethylene is not influenced by electro-osmosis and ion migration due to low solubility, non-polar, and high adsorption to soil. However, by using the TX-100 in EK process, pollutant removal efficiency is significantly increased and perchloroethylene content of the soil is decreased by 51%.
    Keywords: Electrokinetic, Nonionic Surfactant, Perchloroethylene, Soil, Electro, osmosis
  • داریوش یوسفی کبریا*، مریم تقی زاده، غلامرضا درویشی
    در این پژوهش میزان آلودگی BOD5، COD، غلظت عنصرهای گوناگون معدنی با اندازه گیری پارامترهای گوناگون شیمیایی از جمله کلرید، بی کربنات، pH، EC، TDS و میزان فلزهای سنگین (Cr، Cd، Pb، Zn، Fe، Mn) در نمونه های شیرابه و همچنین درصد رطوبت، بی کربنات، کلرید، پتاسیم و pH ناشی از تاثیر نفوذ شیرابه در عمق های گوناگون خاک های آلوده محل دفن زباله و خاک های تمیز مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتیجه های به دست آمده از نسبت BOD5 به COD برابر 0/35 نشان می دهد که شیرابه از نظر زیستی قابل تجزیه بوده و این محل در زمره ی محل های دفن قدیمی به شمار می آید. تغییر pH خاک در عمق های گوناگون نشان می دهد که به علت تجزیه مواد آلی شیرابه در خاک و تولید ترکیب های اسیدهای آلی ضعیف و کربن دی اکسید مقدار آن در عمق ابتدا کاهش یافته و درنتیجه حد روانی افزایش می یابد ولی در میزان حد خمیری خاک تغییر چندانی به وجود نمی آورد و در نتیجه دامنه خمیری خاک افزایش می یابد ولی در عمق بیشتر مقدار آن افزایش می یابد.
    کلید واژگان: شیرابه, حد خمیری, حد روانی, محل دفن, زباله, خاک, آلاینده های معدنی
    Daryoush Yousefi Kebria*, Maryam Taghizadeh, Golamreza Darvish
    In this research the contamination and concentration of various elements were studied by measuring chemical and biological parameters such as chloride and bicarbonate, BOD5, COD, pH, EC, TDS and metals (Cr, Cd, Pb, Zn, Fe, and Mn) in the leachate samples and also moisture, chloride, potassium, bicarbonate and pH in the various depth of landfill soil samples.The value of BOD5/COD was 0.35, this result shows that this site is old landfill and leachate is biodegradable. Due to composition of organic compounds of leachate in soil and production of organic acids and carbon dioxide, pH of soil initially reduces and liquid limit increases but plastic limit will not change much. As a result plastic range increases but in the depth of the soil more increase occurred.
    Keywords: Leachate, Plastic limit, Liquid limit, Landfill, Solid waste, Soil
  • داریوش یوسفی کبریا، احمد خدادادی، حسین گنجی دوست، احمد بادکوبی
    روزانه حدود 85 میلیون بشکه نفت در سراسر جهان مصرف می شود. طی سالیان متمادی و سه دهه اخیر نشت مواد نفتی از لوله های سوخت رسانی و مخازن پالایشگاه ها به محیط، سبب آلودگی شدید آب های زیرزمینی شده است. بر اساس پژوهش های، به عمل آمده، نزدیک به 5/1 میلیون مترمکعب مواد نفتی در محیطی به وسعت200 هکتار به منابع زیرزمینی رسوخ و سفره های آب را آلوده ساخته است. بهره گیری از مواد اصلاح کننده آلی متفاوت با استفاده از فرایند کمپوست، روش موثری است که برای پالایش خاک های آلوده به مواد نفتی، از آن استفاده می شود. در این پژوهش، تاثیر لجن فاضلاب شهری، کمپوست و فضولات طیور به عنوان مواد اصلاح کننده آلی بر روی خاک های اطراف پالایشگاه نفت تهران با غلظت آلودگی 000/140 میلی گرم در هر کیلوگرم، مورد بررسی قرارگرفت. موضوع اصلی در این پژوهش، یافتن بهترین ماده اصلاح کننده آلی و نسبت اختلاط بهینه آن با خاک آلوده نفتی است. اصلاح کننده ها ابتدا در فاز جامد (شرایط غیراشباع) به نسبت های متفاوت 1/0، 3/0، 5/0 و 1 با خاک آلوده مخلوط و به روش اختلاط دستی و سپس در نسبت 5/0 به روش هوادهی مورد بررسی قرار گرفتند. درصد حذف ترکیب های نفتی برای اصلاح کننده های لجن، کمپوست، فضله مرغی و خاک شاهد، در تجزیه پذیری ترکیب های نفتی با افزودن مواد اصلاح کننده آلی افزایش یافته و بیشترین تجزیه و حذف هیدروکربن ها در هر دو راکتوراختلاط دستی و توام با هوادهی در نمونه های حاوی لجن فاضلاب شهری در نسبت های 1 و 5/0 مشاهده شد.
    کلید واژگان: خاک آلوده, فرایند کمپوست, هیدروکربن های نفتی, لجن فاضلاب شهری, اصلاح کننده های آلی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال