رضا زارع محمودآبادی
-
مقدمه
مطالعه حاضر، با هدف بررسی دانسیته عروقی در ضایعات ژانت سلی با رفتار بیولوژیک متفاوت انجام شد. لذا بیان CD34 در ژانت سل گرانولومای محیطی (PGCG) و مرکزی (CGCG) فکین و آنوریسمال بون کیسیت (ABC) استخوان به روش ایمنوهیستوشیمی ارزیابی شد.
مواد و روش ها15 نمونه PGCG، 15 نمونهCGCG و 8 نمونهABC از آرشیو دانشکده دندانپزشکی مشهد و بیمارستان قایم مشهد، انتخاب شدند. نمونه ها جهت تعیین (MVD) دانسیته عروقی، توسط CD34 به روش ایمنوهیستوشیمی براساس دستورالعمل کارخانه سازنده بررسی شد. دانسیته عروقی برای هر نمونه، توسط شمارش 5 فیلد میکروسکوپی محاسبه شد. یافته ها توسط آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یک عاملی و ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد.
یافته هادانسیته عروقی در CGCG 53/31، در ABC 00/31 و در PGCG 40/26 بود. با وجود بیشترین دانسیته عروقی در CGCG، اختلاف معنی داری بین گروه های مورد مطالعه مشاهده نشد (27/0=P).
نتیجه گیریطبق یافته های مطالعه حاضر، بررسی دانسیته عروقی از طریق بیان CD34نمی تواند نشان دهنده پاتوژنز و تفاوت در رفتار بیولوژیک ضایعات ژانت سلی مورد مطالعه باشد که لزوم تحقیقات گسترده تر در این زمینه را ضروری می سازد.
کلید واژگان: ژانت سل گرانولوما, آنوریسمال بون کیست, CD34IntroductionThe present study aimed to evaluate vascular density in giant cell lesions with different biologic behavior. Therefore, CD34 expression in central and peripheral giant cell granulomas and the aneurysmal bone cyst was evaluated by immunohistochemistry.
Materials and MethodsA total of 15, 15, and 8 samples of PGCG, CGCG, and ABC were selected from the archives of the Dentistry School of Mashhad University and Ghaem Hospital, Mashhad, Iran, respectively. Immunohistochemical evaluation of CD34 expression was performed according to the manufacturer's instructions to assess microvessel density (MVD). MVD was calculated in five microscopic fields and the mean MVD of samples was evaluated. Findings were analyzed using t-test, ANOVA, and Pearson’s correlation coefficient.
ResultsCD34 expression was 31.53, 31, and 26.40 in CGCG, ABC, and PGCG samples, respectively. Although the highest MVD was in CGCGs, no statistical difference was observed between the studied groups (0.270).
ConclusionsAccording to the findings of the present study, evaluation of microvessel density with CD34 expression indicates no pathogenesis and different biological behavior of the studied groups. Therefore, further research seems necessary.
Keywords: Aneurysmal bone cyst, CD34, Giant cell granuloma -
مقدمه
مقاومت باکتری های بیماریزای دهان نسبت به دهانشویه کلرهگزیدین در حال افزایش است و محققین به دنبال دهانشویه گیاهی جایگزین مناسب برای کلرهگزیدین می باشند. هدف این مطالعه بررسی اثر ضدمیکروبی عصاره آبی الکلی برگ بارهنگ (Plantago major، سویه بومی خراسان(حاوی نانو ذرات اکسیدروی و بدون آن بر استرپتوکوک موتانس بود.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت آزمایشگاهی انجام شده است. نمونه ها در دوگروه عصاره آبی الکلی برگ بارهنگ حاوی نانو ذرات اکسیدروی و بدون آن مورد آزمایش قرار گرفتند. برای تعیین MBC از روش Agar diffusion و برای تعیین MIC از روش Broth Dilution استفاده شد. از غلظت ppm 500 نانو ذرات اکسید روی با قطر 4/0 نانومتر به صورت ثابت در تمامی مراحل آزمایش استفاده گردید. در این بررسی از باکتری استرپتوکوکوس موتانس سویه استاندارد ATCC 25175، کنترل مثبت از کلرهگزیدین (2/0 درصد) و کنترل منفی آب مقطر استفاده شد.
یافته هاعصاره آبی الکلی برگ بارهنگ حاوی ذرات نانو اکسیدروی در غلظت mg/ml 56/1، میانگین قطر هاله عدم رشد (1±15)میلی متر را نشان داد. در حالیکه با عصاره آبی الکلی برگ بارهنگ به تنهایی در همان غلظت، میانگین قطر هاله عدم رشد (57/0±67/7) میلی متر مشاهده گردید. آزمون آماری تی تفاوت معنی داری را بین دو گروه مورد مطالعه نشان داد (001/0 <p).
نتیجه گیریدر این مطالعه اثر ضدمیکروبی عصاره برگ بارهنگ با و بدون ترکیب با نانو اکسیدروی، بخوبی مشخص شده است. نکته مهم این بررسی، موثر بودن غلظت پایین این گیاه در از بین بردن باکتری استرپتوکوکوس موتانس بود.
کلید واژگان: پوسیدگی دندان, استرپتوکوک موتانس, برگ بارهنگ خراسان, عصاره آبی الکلی, نانو ذرات اکسید روی, کلرهگزیدینIntroductionResistance of oral pathogenic bacteria to chlorhexidine mouthwash is increasing; therefore, researchers are looking for a replacement of chlorhexidine with suitable herbal mouthwash. This study aimed to investigate the antimicrobial effect of hydroalcoholic extract of Plantago major (a native strain of Khorasan, Iran) with and without zinc oxide nanoparticles on Streptococcus mutans.
Materials and MethodsIn this in vitro study, the samples were tested in two groups of hydroalcoholic extract of Plantago major leaves with and without zinc oxide nanoparticles. To determine the minimum bactericidal concentration and minimal inhibitory concentration, agar diffusion and broth dilution methods were applied, respectively. A concentration of 500 ppm zinc oxide nanoparticles with a 0.4 nm diameter was used continuously in all stages of the experiment. The materials used in this study consisted of a standard strain of Streptococcus mutans (ATCC 25175), chlorhexidine 0.2% as a positive control, and distilled water as a negative control.
ResultsThe mean diameter of the growth inhibition zone was obtained as 15±1 mm for the hydroalcoholic extract of Plantago major leaves with zinc oxide nanoparticles at a concentration of 1.56 mg/ml. The same extract at the same concentration, however without zinc oxide nanoparticles, showed the mean diameter of growth inhibition zone of 7.67±0.57 mm. The results of the t-test were indicative of a significant difference between the two groups (P-value<0.001).
ConclusionIn this study, the antimicrobial effect of Plantago major leaves extract with or without zinc oxide nanoparticles was well established. This research is peculiar since it revealed the effectiveness of low concentrations of this plant in killing Streptococcus mutans.
Keywords: Tooth decay, Streptococcus mutans, Khorasan Plantago major leaf, alcoholic aqueous extract, Zinc oxide nanoparticles, Chlorhexidine -
مقدمه
آملوبلاستوما از شایع ترین تومورهای ادونتوژنیک می باشد. از فاکتورهای موثر در بروز این بیماری، ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) است. مطالعه حاضر، با هدف بررسی حضور HPV در نمونه های تومور آملوبلاستومای فکین با استفاده از روش PCR انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه، 77 بلوک پارافینی مربوط به آملوبلاستوما از آرشیو بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد و بیمارستان قائم مشهد جمع آوری و پس از دپارافینیزه کردن نمونه ها، DNA آنها با استفاده از Genomic DNA extraction mini YTA kitبراساس دستور کارخانه سازنده استخراج گردید. پس از انجام فرآیند PCR، حضور HPV در آنها مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 16، آزمون کای دو و رگرسیون لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هااز مجموع 77 ضایعه مورد بررسی، 20 مورد فولیکولار، 4 مورد اکانتوماتوز، 3 مورد بازال سل، 8 مورد دسموبلاستیک، 17 مورد یونی سیستیک و 25 مورد پلکسی فرم بود. در مجموع 5 مورد (5/6 درصد) از آنها از نظر HPV مثبت بود. بدین صورت که در نوع فولیکولار یک مورد، در نوع یونی سیستیک دو مورد و در نوع پلکسی فرم نیز دو مورد از نظر HPV مثبت شده بود.
نتیجه گیریبا توجه به فراوانی کم ویروس پاپیلومای انسانی در ضایعات مورد بررسی، نمی توان این گونه نتیجه گرفت که این ویروس در اتیولوژی و پاتوژنز این دسته از ضایعات نقش داشته باشد و جهت اظهار نظر دقیق تر به مطالعاتبا حجم نمونه بزرگ تر نیاز است.
کلید واژگان: ویروس پاپیلومای انسانی, آملوبلاستوما, واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR)IntroductionAmeloblastoma is a prevalent odontogenic maxillofacial tumor. Human papillomavirus (HPV) is considered to be one of the main risk factors for ameloblastoma. The current research aimed to investigate the presence of HPV in the ameloblastoma of jaw samples using the polymerase chain reaction (PCR).
Materials and MethodsThis study was conducted on 77 formalin-fixed and paraffin-embedded tissue blocks, which were obtained from the archives of the Department of Pathology at Mashhad Dentistry School and Ghaem Hospital in Mashhad, Iran. Deparaffinization and DNA extraction in the samples were performed in accordance with the instructions of the YTA genomic DNA extraction mini kit. After PCR, the presence of HPV was evaluated in the samples. Data analysis was performed in SPSS version 16 using descriptive statistic (frequency distribution tables and charts), Chi-square, and logistic regression.
ResultsAmong 77 lesions, 20 cases were follicular, four cases were acanthomatous, three cases were basal cells, eight cases were desmoblastic, 17 cases were unicystic, and 25 cases were plexiform. Moreover, five samples (6.5%) were positive for HPV. HPV was detected in one follicular case, two unicystic cases, and two plexiform cases.
ConclusionConsidering the low prevalence of HPV in the examined lesions, it could not be concluded that the virus was involved in the etiology and pathogenesis of the lesions. Therefore, further investigations must be conducted on larger sample sizes for more accurate results
Keywords: Human Papillomavirus (HPV), Ameloblastoma, Polymerase Chain Reaction (PCR) -
مقدمهکیست های تکاملی ادنتوژنیک، ضایعات شایع تخریب کننده استخوان در ناحیه سر و گردن بوده که پاتوژنز آنها دقیقا مشخص نیست. به نظر می رسد از میان سلول های التهابی، ماست سل ها نقش مهمی در پاتوژنز آنها ایفا می کنند. آنژیوژنزیس برای رشد، تکامل و گسترش ضایعات امری حیاتی به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط ماست سل ها و آنژیوژنزیس در ادنتوژنیک کراتوسیست و کیست دنتی ژروس بود.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی–تحلیلی به روش مقطعی، 30 بلوک پارافینه از ضایعات ادنتوژنیک مذکور انتخاب شده و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی جهت بررسی بروز پروتئین های تریپتاز و CD34 انجام شد. آزمون های آماری t-test for independent samplesو Fischer exact test جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته هامیانگین تراکم عروق خونی با استفاده از نشانگر CD34 در کیست دنتی ژروس 53/0±07/2 و در ادنتوژنیک کراتوسیست 23/1±96/7 بود. میانگین تراکم ماست سل های تریپتازمثبت در کیست دنتی ژروس 35/2±93/3 و در ادنتوژنیک کراتوسیست 37/4±12/12 بود. میانگین تراکم عروق خونی با استفاده از نشانگر CD34 (004/0(P= و ماست سل ها (001/0>P) به طور معنی داری در ادنتوژنیک کراتوسیست بیشتر از کیست دنتی ژروس بود.نتیجه گیریدر این مطالعه، میانگین تراکم عروق خونی و میزان ماست سل ها در ادنتوژنیک کراتوسیست بیشتر از کیست دنتی ژروس بود، که می تواند نشان دهنده این باشد که آنژیوژنزیس و ماست سل ها ممکن است یکی از مکانیسم های احتمالی موثر در رفتار بیولوژیکی تهاجمی تر ادنتوژنیک کراتوسیست نسبت به کیست دنتی ژروس باشد. همچنین همسو نبودن ارتباط بین میزان تراکم عروق خونی و ماست سل ها شاید به دلیل ماهیت رشدی تکاملی این کیست ها باشد.
کلید واژگان: ادنتوژنیک کراتوسیست, کیست دنتی ژروس, تریپتاز, CD34IntroductionDevelopmental cysts of the jaws are relatively common bone destructive lesions in the human maxillofacial skeleton but their pathogenesis is still poorly understood. Among inflammatory cells, mast cells (MC) might be associated with their pathogenesis. On the other hand angiogenesis is important for the growth, expansion and distribution of lesions. The aim of the present study was to correlate angiogenesis with MCs density in odontogenic keratocysts and dentigerous cysts.Materials And MethodsIn a descriptive-analytic cross-sectional study, 30 paraffin blocks of odontogenic keratocysts and dentigerous cysts were selected and stained immunohistochemically with CD34 and tryptase. T-test for independent samples and Fisher’s exact test were used for the statistical analysis of data.ResultsMVD was 2.07±0.53 and 7.96±1.23 in dentigerous cysts and odontogenic keratocysts respectively. Mean mast cells density was 3.93±2.35 and 12.12±4.37 in dentigerous cysts and odontogenic keratocysts. A Statistically significant difference was observed in MVD (P=0.05) and tryptase positive mast cells (P<0.001) between the odontogenic keratocysts and dentigerous cysts; a higher number of blood vessels and mast cells was detected in odontogenic keratocysts.ConclusionThe results suggest that CD34 and tryptase positive mast cells are strongly expressed in odontogenic keratocysts indicating that angiogenesis and mast cells may have a role in the aggressive behavior of odontogenic keratocysts. Lack of the correlation between mast cells number and angiogenesis in this study could be because of the developmental nature of these cysts.Keywords: Odontogenic keratocyst, dentigerous cyst, CD34, tryptase -
مقدمهتعداد زیادی از ضایعات پوستی مخاطی در حفره دهان نمای بالینی مشابهی دارند و لذا بررسی هیستوپاتولوژی در تشخیص صحیح این ضایعات و افتراق آنها از یکدیگر تاثیر بسیار دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان انطباق تشخیص های بالینی با هیستوپاتولوژی ضایعات پوستی-مخاطی در حفره دهان طی 30 سال در دانشکده دندانپزشکی مشهد بود.مواد و روش هادر این مطالعه گذشته نگر، تعداد 334 پرونده بیماران مبتلا به ضایعات پوستی مخاطی که طی 30 سال (1358 تا 1388) به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه مشهد مراجعه نموده بودند مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات پرونده بیماران، شامل سن، جنس، جایگاه، تشخیص بالینی اولیه و گزارش آسیب شناسی نهایی ثبت گردید.یافته هااین مطالعه نشان داد که در 295 مورد (5/77%) از ضایعات پوستی مخاطی مورد بررسی، تطابق بین تشخیص بالینی و هیستوپاتولوژی وجود داشت. در پمفیگوئید و خال سفید اسفنجی در تمام موارد تطابق کامل بین تشخیص های کلینیکی و هیستوپاتولوژی وجود داشت. در مورد انواع لیکن پلان هم، در لیکن پلان نوع آتروفیک و پیگمانته بیشترین میزان تطابق دیده شد.نتیجه گیریجهت رسیدن به یک تشخیص قطعی در ضایعات پوستی-مخاطی نیاز به بررسی نمای بالینی، رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی ضایعه می باشد.
کلید واژگان: ضایعات پوستی, مخاطی, تشخیص بالینی, یافته های هیستوپاتولوژیکIntroductionMany mucocutaneous lesions of the oral cavity have similar clinical features and therefore the histpathologic findings are very important in correct diagnosis and differential diagnosis of each lesion. The aim of this study was to assess the agreement between clinical and histopathologic diagnoses in mucocutaneous lesions of the oral cavity during 30 years (1979-2009) in Mashhad dental School.Materials and MethodsIn this retrospective study, a total of 334 patients with mucocutaneus lesions were analyzed in Mashhad dental school from1979 to 2009. Patient's data including age, gender, location, clinical diagnosis and histopathologic diagnosis were recorded. Data were analyzed through SPSS 11.5 Software.ResultsIn this study, there was an agreement between clinical and histopathologic diagnoses in 295 subjects (77.5%) with oral mucocutaneus lesions. All subjects with pemphigoid and white spongy nevus showed total agreement between clinical and histopathologic diagnoses. Atrophic and pigmenteted lichen planus also showed the highest percentage of agreement in lichen planus groups.ConclusionIn mucocutaneous lesions, clinical, radiographic, and histopathologic findings are necessary for definitive diagnosis of mucocutaneous lesions.Keywords: Mucocutaneus lesions, clinical diagnosis, histopathologic findings -
مقدمه
عوارض ناشی از پروتزهای دندانی متحرک طیف وسیعی از ضایعات مخاط دهان را تشکیل می دهند که بخشی از مسئولیت پیشگیری و کاهش این عوارض بر عهده دندانپزشک و بخش دیگر متوجه خود بیمار است. هدف از این مطالعه، تعیین میزان شیوع ضایعه دنچر هیپرپلازی در دانشکده دندانپزشکی مشهد بود.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی-مقطعی، با مراجعه به بایگانی بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد، روی نمونه های ارسالی از سال 1357 تا 1387 انجام شد. سپس با استفاده از آمار توصیفی، میزان فراوانی و درصد فراوانی محاسبه، جداول و نمودارها با استفاده از نرم افزار SPSS ترسیم گردید و نتایج توسط آزمون دقیق فیشر مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافته هاضایعات ناشی از دنچر، 6/5% از کل نمونه های ارسالی را تشکیل می دادند. از 462 نمونه تحت مطالعه، 368 مورد زن و 94 مورد مرد بودند. در 8/97% افراد دارای اپولیس فیشوراتوم و بقیه مبتلا به هایپرپلازی پاپیلری التهابی بودند. در این مطالعه اپولیس فیشوراتوم بیشتر در زنان (7/79%) و در دهه پنجم و ششم (2/68%) مشاهده گردید. جایگاه این ضایعه بیشتر در فک پایین (9/69%) بود و در نواحی قدام (7/85%) بیشتر از سایر نواحی مشاهده می شد. بزرگ شدن ضایعه (6/4%) و درد وسوزش (9%)، دو علت اصلی مراجعه بیماران مبتلا به این ضایعات به دندانپزشک، در این مطالعه شناخته شد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه، ضایعه اپولیس فیشوراتوم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده بود در حالی که ضایعه هایپرپلازی پاپیلری تنها درصد بسیار ناچیزی در این مطالعه داشت. در مجموع ضایعه دنچر هیپرپلازی در میان زنان و در دهه سنی 4 و 5، دارای بیشترین شیوع بود. بیشترین میزان مراجعه به این مرکز (9/54%) در سال های بین 1367 تا 1376 بود.
کلید واژگان: دنچر هیپرپلازی, اپولیس فیشوراتوم, هیپرپلازی پاپیلری کامIntroductionComplications resulting from removable denture consist of a wide range of oral mucosal lesions, the prevention of which and dealing with their complications are both the dentist’s and the patient’s responsibilities. The aim of this study was to evaluate the frequency of denture hyperplasia in Mashhad Dental School.
Materials and MethodsIn this descriptive-cross sectional study, we aimed to assess the incidence of denture hyperplasia lesions on biopsies received in the Department of Pathology of Mashhad Dental School since 1357 till 1387 Collected data were statistically analyzed using the SPSS software and tables and diagrams were generated.
ResultsThe lesions results from denture were 5.6% of all lesions. From 462 cases, 368 cases occurred in women and 94 in men. In 97.8% of patients IFH and in 2.2% of patients IPH were found. In this study, IFH with 452 cases were observed more frequently in the female (79.7%) than the male subjects and in the 5th and 6th decades (68.2%). The common location of this lesion was mandible (69.9%) and anterior region (85.7%). Lesion enlargement (4.6%), Pain and burning (9%) sensation were recognized as the two most common referring factors to the dentist associated with these lesions.
ConclusionIn this study the IFH had the highest frequency and the IPH occurred only in a small percentage of lesions. Overall, the denture hyperplasia was more common in females in the 4th and 5th decades. The highest frequency of referring to the Dental School was between years 1367-1376 (54.9%).
-
مقدمهمیکروارگانسیم ها از جمله عوامل اصلی بیماری های پریودنتال و پوسیدگی دندانی می باشند. در سال های اخیر، استفاده از گیاهان داروئی به عنوان درمان کمکی در کنار حذف عوامل باکتریال به روش مکانیکی در نظر گرفته شده است. از این رو، هدف از انجام این مطالعه بررسی ضد باکتریال عصاره گیاه مورد بر روی باکتری های شایع موجود در دهان بود.مواد و روش هااین مطالعه آزمایشگاهی بر روی 9 سوش باکتری انجام شد. هر سوش در محیط های آگار خوندار و Mular Hintone کشت داده شد. دیسک های کاغذی به قطر mm6 آغشته به عصاره گیاه مورد با 4 غلظت مختلف بر روی محیط کشت هر یک از باکتری ها قرار داده شدند و بعد از 24 ساعت قطر هاله عدم رشد اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری ANOVA و Tukey HSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که قطر هاله عدم رشد برای باکتری های استرپتوکوکوس سالیواریس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس در غلظت های مختلف عصاره گیاه مورد از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت. بزرگترین قطر هاله عدم رشد برای استرپتوکوکوس سانگوئیس، استرپتوکوکوس موتانس و دیفتروئید، در غلظت 5/2% و برای لاکتوباسیل در غلظت 1% و برای استافیلوکوکوس آرئوس در غلظت های 1% و 5/2% و برای سودوموناس آئروژنوزا در غلظت 5/2% مشاهده گردید و کمترین قطر هاله عدم رشد مربوط به لاکتوباسیل در غلظت 5% بود. بیشترین حساسیت به عصاره گیاه مورد در غلظت 5/2% و کمترین حساسیت در غلظت های 5/0% و 5% مشاهده شد.نتیجه گیریعصاره مورد با غلظت های مختلف دارای اثرات متفاوت برروی باکتری های تحت مطالعه بود. بیشترین اثربخشی عصاره گیاه مورد بر باکتری های سودوموناس آئروژینوزا در غلظت 5/2% با قطر هاله عدم رشد حدود 16 میلی متر و همچنین کمترین اثربخشی عصاره گیاه مورد در غلظت 5% بر لاکتوباسیل با قطر هاله عدم رشد حدود 6 میلی متر بوده است.
کلید واژگان: گیاه مورد, باکتری های هوازی بی هوازی, عصاره گیاهیIntroductionMicroorganisms are the main etiologic factors of periodontal diseases and dental caries. Recently, the use of herbal medications has been considered as an alternative method in elimination of oral microbial agents. Therefore, the aim of this study was to determine the antibacterial effects of Myrtus extract on some common oral bacteria.Materials and MethodsThis experimental trial study was performed on nine strains of some oral bacteria. Each strain was cultured in blood agar and Muler-Hintone media. Paper disks 6mm in diameter containing different concentrations of Myrtus extract were placed on the selected media and then inhibition zone (IZ) was measured after 24 hours. Data analysis was carried out using ANOVA and Tukey HSD test.ResultsThe results of this study showed that, there were no statistically significant differences in IZ between S.Salivarius and S. epidermis in different Myrtus concentrations. The widest IZ was presented in concentration of 2.5% for S.Sanguis, S.Mutans and diphteroid and in concentration of 1% for lactobacillus and in concentration of 1% and 2.5% for S.aureus and finally, in concentration of 2.5% for P.aeruginosa. The narrowest IZ was presented in concentration of 5% for Lactobacillus. The highest sensitivity to Myrtus extract was observed in concentration of 2.5% and the lowest sensitivity in concentrations of 0.5% and 5%.ConclusionMyrtus extract had different effects in different concentrations and on different bacteria in this study. The widest IZ (16 milimeter) was presented in concentration of 2.5% for P. aeruginosa and the narrowest IZ (6mm) was presented in concentration of 5% for Lactobacillus.Keywords: Myrtus, aerobic, anaerobic bacteria, plant extract -
بیان مساله : کارسینوم زگیلی (VC)، گونه ی به نسبت نادر از کارسینوم سلول سنگفرشی (SCC) است، که تفاوت های بالینی و زیست شناختی فراوانی میان این دو نئوپلاسم وجود دارد. بنابراین، تشخیص درست این تومور اثری چشمگیر در درمان مناسب بیماران دارد.هدفهدف از این بررسی، مقایسه ی بروز نشانگرهای p53 و Bcl-2 در آسیب های VC وSCC و هیپرپلازی سودو اپی تلیاماتوز (PEH) بود.
مواد وروشدر این پژوهش، بروز نشانگرهای p53 و Bcl-2 در 20 نمونه از بلوک های پارافینی مربوط به VCو 23 نمونه ی SCC و 22 نمونه ی PEH به روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت. ایمونو اکتیویتی به صورت رنگ آمیزی هسته ی سلول های تومورال در مورد p53 و رنگ آمیزی سیتوپلاسمی در مورد Bcl-2 آشکار گردید و میانگین درصد رنگ پذیری این سه آسیب با یکدیگر مقایسه شد. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11 با استفاده از نمایه های پراکندگی و مرکزی و توزیع فراوانی گزارش شدند و واکاوی با آزمون های آنوا و توکی برای Bcl-2 و کروسکال والیس برای p53 و Bcl-2 انجام گرفت.یافته هادر این بررسی، میانگین درصد رنگ پذیری توسط نشانگر Bcl-2 در VC، 37/12±20/12، در SCC 71/24±04/33 و در PEH 98/23±09/35 بود. تفاوت معناداری در میانگین درصد رنگ پذیری سلول ها توسط نشانگر Bcl-2 میان VC و دو آسیب دیگر یافت شد، که به گونه ی آشکاری کمتر از دو آسیب دیگر بود. همچنین میانگین درصد رنگ پذیری توسط نشانگر p53 در VC، 06/30±32، در SCC 37/12±22/56 و در PEH 20/34±18/76 گزارش شد و تفاوت معناداری در میانگین درصد رنگ پذیری سلول ها توسط نشانگر p53 در میان آسیب ها به گونه ی دو به دو با یکدیگر وجود داشت.نتیجه گیریp53 و Bcl-2 دو نشانگر ایمونوهیستوشیمیایی هستند، که می توانند به عنوان یک روش کمک تشخیص مفید برای افتراق آسیب های VC و SCC از یکدیگر در نظر گرفته شوند.
کلید واژگان: کارسینوم زگیلی, کارسینوم سلول سنگفرشی, هیپرپلازی سودواپی تلیاماتوز, ایمونوهیستوشیمی, Bcl, 2, p53Statement of Problem: Verrucous carcinoma (VC) is a rare type of squamous cell carcinoma (SCC). These two lesions have many biological and clinical differences and proper diagnosis of these tumors have has a great influence on the patient's treatment.PurposeThe purpose of this study was to compare the expression of p53 and Bcl-2 in VC, SCC and pseudoepitheliamatos hyperplasia (PEH).Methods and MaterialMaterials And MethodIn this study, expressions of p53 and Bcl-2 markers in 20 samples of paraffin blocks of VC, 23 samples of SCC, and 22 samples of PEH were examined by immunohistochemistry method. Immunoreactiv-ity was diagnosed for p53 in the nucleus and for Bcl-2 in the cytoplasm of cells and. Then, the mean of percentage of the expression of p53 and Bcl-2 was compared. The collected data were analyzed, using SPSS Ver. 7.5. For statistical analysis, ANOVA and Tukey tests were used for Bcl-2, and Kruskal-Wallis was used for comparison between of the markers.ResultsThere was a significant difference in the Average mean of Bcl-2 expression between the lesions which the VC was significantly lower than the others.There was also a significant difference in the average mean of p53 expression between the lesions.ConclusionT p53 and Bcl-2 are two immunohistochemical markers which can be helpful markers in differential diagnosis of VC and SCC. -
مقدمهژنژویت یک بیماری چندعاملی است که سیستم ایمنی میزبان و فاکتورهای ژنتیکی، نقش مهمی را در پاتوژنز آن ایفا می کنند. در تحقیقات اخیر ارتباط بین استعداد و شدت ابتلا به بیماری های پریودنتال و مارکرهای ژنتیکی بیان شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی پلی مورفیسم IL-10 در کودکان مبتلا به ژنژویت بود.مواد و روش هادر این مطالعه مورد-شاهدی، که مسایل اخلاقی آن مورد تصویب کمیته اخلاق دانشگاه همدان قرار گرفته است، 100 کودک 12-8 ساله که براساس شاخص های پریودنتال در دو گروه 50 نفری سالم و مبتلا به ژنژیویت مورد آزمایش قرار گرفتند. پس از تهیه نمونهاپی تلیوم مخاط گونه به روش اسکراب از هر فرد و استخراج DNA به روش Millers salting out method، پلی مورفیسم ژن IL-10 در نواحی 1082- و 819-، توسط روش RFLP PCR- تعیین و ارتباط آن با بیماری پریودنتال مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده ها توسط آزمون Chi-square مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته هایافته ها نشان داد که در جایگاه 1082-، فراوانی الل H در گروه بیمار 34% و درگروه سالم برابر با 24% بود (27/0P=) و فراوانی الل L در هر دو گروه 98% مشاهده شد (1P=). در جایگاه 819-، فراوانی الل C در گروه بیمار 36% و در گروه سالم 42% بود (54/0P=) و فراوانی الل T درگروه بیمار 94% و در گروه سالم 90% بود (71/0P=). همچنین فراوانی ژنوتیپ ها نیز در گروه های مورد مطالعه تفاوت آماری نداشت.نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد که بین پلی مورفیسم ژن IL-10 و ژنژویت در کودکان 12-8 سال ارتباطی وجود ندارد.
کلید واژگان: پلی مورفیسم, اینترلوکین10, ژنژویتIntroductionGingivitis is a multifactorial disease in which host immune system and genetic factors have an important role in its pathogenesis. Genetic polymorphisms in cytokines and their receptors have been proposed as potential markers for periodontal disease. Recent studies have suggested IL-10 gene polymorphism to be involved with gingivitis in children. The aim of this study was to evaluate IL-10 gene polymorphism association with gingivitis in 8-12 year old children.Materials and MethodsIn this case-control study, approved by Hamadan University of Medical Sciences, 100 children were divided into two groups of 50 controls and cases, according to the periodontal indices. An epithelial sample from buccal mucosa of each individual was prepared and DNA was extracted by Miller's salting out method. Then mutation at position -1082 (H/L), -819 (C/T) in the IL-10 gene was detected by PCR-RFLP method and the data were analyzed by chi-square test.ResultsResults showed that at position-1082, distribution of H allele in case group was 34% and for control group it was 24% (P=0.27). Distribution of L allele in two groups was 98% (P=1). Callele distribution in-819 position in case group was 36% and for the control group was 42% (P=0.54) and T allele distribution for case group was 94% and for control group was 90% (P=0.71). There was no significant difference in genotype distribution between the groups.ConclusionThis study suggests that there is no correlation between IL-10 polymorphism with gingivitis in 8-12 year old children. -
مقدمهنوریلموما یک تومور خوش خیم منشاء گرفته از غلاف عصبی محیطی است که در داخل دهان، به خصوص در فک ها بسیار نادر است. درمان نوریلموما، جراحی و خارج کردن کامل ضایعه است و میزان عود آن نیز بسیار کم می باشد. ضایعاتی که مزمن هستند ممکن است دستخوش تغییرات میکروسکوپی دژنراتیو گردند که به آنها نوریلمومای دژنره یا شوانومای باستانی (Ancient schwannoma) گویند و نوع نادری از نوریلموما است. ما در اینجا یک مورد نوریلمومای دژنره داخل استخوان فک پایین را گزارش می کنیم.یافته هابیمار خانم 23 ساله بود که از درد و تورم فک پایین شکایت داشت. طبق آنچه بیمار می گفت 6 سال قبل درمان جراحی در این ناحیه از فک انجام شده بود و او از تشخیص پاتولوژی قبلی اطلاعاتی نداشت. یک بیوپسی انجام پذیرفت و نوریلمومای دژنره توسط بررسی های میکروسکوپی با پرولیفراسیون خوش خیم سلول های شوان و آتیپی هسته ای، هیالینیزاسیون و تغییرات میگزوماتوز و کلسیفیکاسیون و ایمونوهیستوشیمی S-100 تشخیص داده شد. درمان جراحی رزکسیون نسبی با حاشیه های سالم انجام شد و کورتاژ ترانس-مندببولار ضایعه داخل استخوانی انجام شد، قطعه استخوانی خارج شده منجمد گردید و جایگزین شد.بحث و نتیجه گیرینوریلموما یک تومور خوش خیم غلاف عصبی است، حضور طولانی مدت نوریلموما ممکن است باعث تغییراتی گردد که این ضایعه را از نظر بالینی، نمای رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی در تشخیص افتراقی ضایعاتی قرار دهد که سر انجام درمان های دیگری می طلبند. توجه به نماهای خاص هیستوپاتولوژی در افتراق آنها تعیین کننده است و مجموعه یافته ها برای هر ضایعه، می تواند درمان انتخابی را تحت تاثیر قرار دهد.
کلید واژگان: نوریلمومای دژنره, شوانومای باستانی, تومور داخل استخوانی, فک پائینIntroductionNeurilemoma is a benign tumor derived from peripheral nerve sheath and is uncommon in the oral cavity and especially in the jaw bones. The treatment of neurilemmoma is total surgical resection and the chance of recurrence is very low. Chronic lesions may undergo microscopic degenerative changes. In this case, the lesion is called degenerated neurilemmoma or ancient schwannoma which is a rare entity. Here, we report a degenerated neurilemmoma in the lower jaw bone and compare its histopathologic characteristics with neurilemmoma of the oral cavity and jaw bones reported elsewhere.ResultsThe patient was a 23 year-old woman who chiefly complained about pain and swelling in her lower jaw. According to her, she had undergone a surgery 6 years ago on the same site of her jaw but had no idea of the diagnosis of the lesion. Based on microscopic evaluation and S-100 immunohistochemistry of a new biopsy in which benign proliferation of schwan cells with nuclear atypia, hyalinization, calcification and myxomatous changes were detected, the diagnosis of a degenerated neurilemmoma was verified. Partial resection with healthy margins in addition to transmandibular curettage of the intraosseous lesion was performed. The resected bony segment was freezed and replaced. Discussion &ConclusionNeurilemmoma is a benign tumor of peripheral nerve sheath origin. If it is left untreated for a long period of time, clinical, radiographic and histopathologic changes are likely. Considering special histopathologic views helps differentiate it from other similar lesions. The proper diagnosis will affect the course of treatment. -
مقدمهدر درمان ریشه، احتمال ایجاد پرفوراسیون کف پالپ چمبر هنگام تهیه حفره دسترسی که می تواند بر پیش آگهی دندان تاثیر گذارد وجود دارد. نوع ماده به کار رفته در ترمیم انساج پریودنتال تخریب شده ناشی از پرفوراسیون دارای اهمیت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر دو ماده ProRoot و ام. تی. ای ایرانی در ترمیم انساج پریودنتال پس از بستن پرفوراسیون فورکای دندان های سگ به روش هیستولوژیک بود.مواد و روش هادر این تحقیق تجربی از 36 دندان سگ استفاده شد. حفره دسترسی ایجاد و کانال های دندان درمان ریشه شدند. سپس کف دندان ها پرفوره و به صورت تصادفی توسط ProRoot و ام. تی. ای ایرانی سیل شد. 2 قلاده سگ پس از یک ماه و 2 قلاده پس از دوماه به روش وایتال پرفیوژن کشته شدند. پس انجام مراحل لابراتوری، دکلسیفیکاسیون و رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین، نمونه ها توسط پاتولوژیست مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون Mann-Whitney مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته هاطی مطالعه یک و دو ماهه اختلاف چشمگیری بین دو ماده مشاهده نشد ولی در شرایط یکسان ProRoot میزان ترمیم بیشتری را نشان داد.نتیجه گیریاز آنجایی که بین ProRoot و ام.تی.ای ایرانی در مطالعه یک و دو ماهه اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت و با توجه به ارزان و در دسترس بودن، ام.تی.ای ایرانی این ماده می تواند به عنوان جایگزین ProRoot جهت سیل پرفوراسیون فورکا مورد استفاده قرار بگیرد.
کلید واژگان: ProRoot, ام, تی, ای ایرانی, پرفوراسیون فورکا, پالپ چمبرIntroductionIn root canal therapy, perforation of furca, when preparing access cavity, may happen, which can affect tooth prognosis. The kind of material is important in control of repair of periodontal tissues. The aim of this study was evaluation of the effect of pro-root and Iranian MTA in repair of periodontal tissue after scaling furcal perforation of dog's teeth by histology.Materials and MethodsIn this experimental study, 36 teeth of dogs were used, access cavity was prepared and root canal therapy was performed. Then the furca was perforated and randomly sealed by pro-root and Iranian MTA. 2 dogs after one month and 2 dogs after two months were sacrificed by vital perfusion. After laboratory procedures, decalcification and H&E staining, the samples were observed by pathologist. Mann-Whitney test was used for statistical analysis.ResultsThere was no significant difference between the two materials after one and two months but in the same condition, pro-root may reveal more repair.ConclusionBecause there was no significant difference between pro-root and Iranian MTA after one and two months, and the Root MTA is cheep and accessible, Iranian MTA can be used for sealing furcal perforation as an alternative material. -
مقدمهدر سرتاسر جهان سرطان دهان یکی از شایعترین سرطان ها و یکی از ده عامل مرگ و میر در میان سرطان ها می باشد. اغلب سرطان های دهانی، دیرهنگام تشخیص داده می شوند. از آنجا که دندانپزشکان نقش مهمی در شناسایی زودهنگام سرطان های دهان ایفا می کنند، لذا باید آگاهی کافی در زمینه تشخیص زودهنگام بیماران داشته باشند. هدفازاینمطالعه، ارزیابی میزانآگاهی دندانپزشکانشهرمشهدازسرطاندهانبود.موادوروش هااینمطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعیبرروی100 نفر ازدندانپزشکانعمومی دارای مطب در سطحشهر مشهد، درسال 1387 انجام شد. پرسش نامه ای طراحی گردید که بخشی از سوالات آن در رابطه با اطلاعات دموگرافیک افراد مورد مطالعه و بخشی دیگر شامل 13 سوال پیرامون سرطان دهان بود. با مراجعه حضوری به مطب دندانپزشکان پرسش نامه ها در اختیار آنان قرار داده شد و از آنان خواسته شد طی زمان معین به پرسش ها پاسخ دهند و سپس پرسش نامه ها جمع آوری و تصحیح گردید. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS و آزمون هایt-test و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن آنالیز شدند.یافته هااز 100 نفر دندانپزشک مورد مطالعه 65 نفر مرد و 35 نفر زن و میانگین سنی آنها، 49/7±84/41 بود (66/0=P). میانگیننمره آگاهی در جمعیت مورد مطالعه 74/1±42/6 از 13 بود. میانگینآگاهی در مردان 75/1±26/6 و در زنان 7/1±72/6 بود که از لحاظ آماری این اختلاف معنادار نبود (2/0=P). 91% افراد مورد مطالعه شایع ترین سرطان دهان را می شناختند اما فقط 35% آنها شایع ترین مکان های ایجاد سرطان در دهان را می شناختند.
کلید واژگان: آگاهی, سرطان دهان, دندانپزشک عمومیIntroductionOral cancer is one of the most prevalent cancers and one of the 10 most Familiar causes of death in the whole world. Most oral cancers are diagnosed at late stages. Since dentists play a critical role in early detection of oral cancers they should be knowledgeable and skillful in oral cancer diagnosis. The aim of this study was to evaluate the knowledge of general dentists about oral cancer in Mashhad.Materials and MethodsThis deh1ive cross-sectional study was done on 100 general dentists who had private offices in Mashhad in 2008. A questionnaire including demographic information and 13 questions regarding oral cancer was prepared. The questionnaires were delivered to dentists at their offices and then gathered. The data were analyzed via SPSS software by student’s t-test Pearson and Spearman correlation coefficients.ResultsThere were 65 male and 35 female dentists with the mean age of 41.84±7.49 years (P=0.66). The mean score of total dentists’ knowledge was 6.42±1.74 out of 13. The mean score of knowledge was 6.26±1.75 and 6.72±1.7 for males and females respectively. There was no significant difference between them (P=0.2). Ninety-One percent of dentists knew the most common type of oral cancer but only 35% of them knew the most common sites of oral cancer.ConclusionThe results of this study indicated that knowledge of dentists in Mashhad about oral cancer was not sufficient. Because of the importance of the issue application of strategies to increase the knowledge of dentists regarding oral cancer is necessary. -
مقدمهشوانومای قدیمی نوع نادری از شوانوما است که در حفره ی دهان به ندرت ایجاد می شود. از لحاظ بافت شناسی این تومور می تواند با یک تومور مزانشیمال بدخیم اشتباه شود. لذا تشخیص و افتراق آن ها از یکدیگر ضروری است.
معرفی بیمار:بیمار آقای40 ساله ای بود که با شکایت تورم تدریجی بدون درد در ناحیه ی لثه ی زبانی سمت چپ فک پایین با شروع از5 سال پیش مراجعه کرده بود. در رادیوگرافی پری آپیکال، علایمی از تحلیل استخوانی مشاهده نگردید. پس از برداشتن ضایعه در بررسی میکروسکوپی، پرولیفراسیون سلول های شوان با آتی پی و مناطق هیالینیزه، میگزوئید وکلسیفیکاسیون مشاهده شد. رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی شدید S-100 تشخیص فوق را تایید نمود.
کلید واژگان: شوانوما, حفره ی دهانی, نوریلوماntroduction: Ancient schwannoma is a rare variant of schwannoma that rarely occurs in the oral cavity. Histologically it can be confused with a malignant mesenchymal tumor. Therefore it is important to differentiate them from each other. Case report: The patient was a 40 – year – old male with the complaint of a painless gradual swelling in the left side of the mandibular lingual gingiva for about 5 years. No sign of bone resorption was found in periapical radiographs. After the excision of lesion, histopathologic examination showed proliferation of Schwann cells, degenerative changes including nuclear atypia, hyalinization and myxoid areas and calcification. Immunohistochemical analysis revealed strong positive staining for S-100 protein. All these features were consistent with diagnosis of ancient schwannoma. -
مقدمهلیپوما شایعترین تومور خوش خیم می باشد و 25 تا 50 درصد تومورهای بافت نرم را تشکیل می دهد. این تومور می تواند دچار تغییرات مختلفی شود که یکی از این تغییرات ایجاد استخوان در آن است. استئولیپوما تومور خوش خیم و نادری است که خصوصا در حفره دهان بسیار غیر شایع می باشد.
معرفی بیمار: در ذیل گزارش موردی از یک استئولیپومای داخل دهانی در یک آقای 68 ساله آمده است که با شکایت از یک توده بدون درد در مخاط آلوئولار فک پایین مراجعه کرده و از 4 سال قبل ضایعه وجود داشته است. در بررسی میکروسکوپی ضایعه متشکل از بافت چربی بالغ و ترابکول های استخوانی می باشد که تشخیص استئولیپوما داده شد و بیمار پس از جراحی بهبود یافت.
بحث: استئولیپوما می تواند به دنبال فشار مکانیکی دایمی یا ترومای مکرر و ایسکمی طولانی مدت، در اثر متاپلازی در یک لیپوما که برای مدت زمان زیادی باقی مانده است ایجاد گردد. پیش آگهی استئولیپوما مشابه لیپوما بوده و درمان ضایعه شامل جراحی و حذف کامل می باشد و عود در رابطه با این ضایعه گزارش نشده است.
کلید واژگان: لیپوما, استئولیپوما, حفره دهان, آلوئول -
مقدمهبا توجه به این که باقی ماندن دندان های نهفته در فکین خصوصا مولر سوم که شایع ترین نهفتگی را به خود اختصاص می دهد ممکن است منجر به ایجاد ضایعات پاتولوژیک شود، در آوردن آنها به منظور پیشگیری از ایجاد یک ضایعه پاتولوژیک جزء رایج ترین اعمال جراحی محسوب می گردد. این مطالعه با هدف ارزیابی تغییرات هیستوپاتولوژیک در فولیکول دندانهای عقل نهفته انجام گردید.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی فولیکول 54 دندان عقل نهفته که از 50 بیمار بین سنین 38-15 سال که از تیرماه تا آذرماه 1384 به بخش جراحی دانشکده دندانپزشکی مشهد مراجعه نموده بودند توسط جراح خارج شده بود مورد بررسی پاتولوژیک قرار گرفت.یافته هادر تحقیق حاضر بیشترین دندان عقل جراحی شده مربوط به فک پایین بود (79% موارد) و 74% بیماران زیر 25 سال سن داشتند. شایعترین نحوه قرار گیری این دندانها مزیوانگولار (46% موارد) بود و در بررسی میکروسکوپیک 61% نمونه ها به عنوان فولیکول دندانی تغییر نیافته، 9/12% کیست ادونتوژنیک و 24% موارد دارای التهاب بودند.نتیجه گیریبا توجه به میزان کم تغییرات پاتولوژیک در فولیکول دندانهای عقل نهفته بهتر است دندانها، تا زمان عدم ایجاد یک یا چند اندیکاسیون واضح، در آورده نشوند و فقط توسط معاینات کلینیکی و رادیوگرافی 6 تا 12 ماهه تحت کنترل باشند.
کلید واژگان: فولیکول, دندان عقل, نهفته -
امروزه درصد زیادی از بیماران به دلایل مختلفی نیازمند مصرف داروهای ضد انعقادی خوراکی می باشند که قطع این داروها، خطرات بیشماری را برای آنها به دنبال خواهد داشت. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت خونریزی بیماران تحت درمان با داروهای ضد انعقادی خوراکی بدون قطع این داروها پس از مصرف دهان شویه تران اگزامیک اسید 5% به دنبال خارج نمودن ساده دندانها بود.مواد و روش هادر این تحقیق توصیفی آزمایشگاهی - کلینیکی با روش جمع آوری اطلاعات مشاهده ای (بصورت معاینه مستقیم) تعداد 55 بیمار تحت درمان با داروهای ضد انعقادی خوراکی، بدون قطع داروهای ضد انعقادی، تحت عمل ساده خارج نمودن 167 دندان قرار گرفته و به دنبال آن توصیه به مصرف 10 میلی لیتر دهانشویه تران اگزامیک اسید 5% بصورت 4 بار در روز برای یک هفته بعد از عمل گردید. تمام اعمال جراحی ساده خارج نمودن دندانها، توسط 2 جراح کارآزموده انجام پذیرفت. بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار آماریSPSS و آنالیز توصیفی انجام شد.یافته هااز مجموع 55 بیمار تحت درمان، در 1 بیمار با خونریزی پس از جراحی در روز سوم روبرو شدیم (1.8%). در این بیمار خونریزی بدلیل بالا رفتن INR (6.1) در روز بروز خونریزی بود.نتیجه گیریاین مطالعه نشانگر این مطلب می باشد که خارج نمودن ساده دندانها در بیماران تحت درمان با داروهای ضد انعقادی خوراکی بهمراه مصرف دهانشویه تران اگزامیک اسید 5%، نیازی به قطع یا کاهش دوز داروهای ضد انعقادی نداشته و در این گروه بیماران، هموستاز بخوبی صورت می پذیرد.
کلید واژگان: خارج نمودن دندان, ضد انعقاد خوراکی, تران اگزامیک اسید, دهانشویه -
مقدمههدف از این مطالعه، ارزیابی درصد شیوع خونریزی بعد از خارج نمودن ساده دندان در بیماران تحت درمان با داروهای ضد انعقادی خوراکی بدون قطع این داروها در حین درمان دندانپزشکی و آنالیز درصد شیوع خونریزی بر اساس استفاده از اندازه INRمی باشد.مواد و روش هادر این تحقیق مقطعی (cross section) و روش جمع آوری اطلاعات مشاهده ای (بصورت معاینه مستقیم) تعداد 362 بیمار تحت درمان با داروهای ضد انعقادی خوراکی و بدون قطع داروهای ضد انعقادی تحت خارج نمودن ساده دندانها قرار گرفته و در مجموع 703 دندان آنها خارج گردید. برای تمام بیماران در روز عمل، INR(International Normalization Ratio)اندازه گیری شده و بر اساس آن بیماران را در 3 گروه دسته بندی نمودیم. در گروه اول بیماران دارای INRبین 49/2 – 5/1،در گروه دوم بیماران دارای INRبین 49/3 – 5/2 و درگروه سوم بیماران دارای INRبیشتر از 5/3 قرار داده شده اند. برای تمام بیماران عمل کشیدن ساده دندانها توسط دو جراحانجام و بعد از عمل در صورت نیاز با استفاده از مواد هموستاتیک موضعی (ژلفوم) و بخیه، خونریزی کنترل گردید.
بررسی، تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS5/11 ودر بررسی آماری آزمون WilcoxonوMann-Whitney-Uاستفاده گردیده است.یافته هادر مجموع 362بیمار تحت درمان با داروهای ضد انعقادی خوراکی، در 30 مورد با خونریزی پس از عمل مواجه بوده: درگروه اول 11 مورد (43/7 %)، در گروه دوم 10 مورد (62/8%) و در گروه سوم 9 مورد (18/9%) خونریزی پس از عمل داشتند.نتیجه گیریدرصد شیوع خونریزی در گروه های مورد مطالعه تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد و بدین ترتیب خارج نمودن ساده دندان در بیماران تحت درمان با داروهای ضد انعقادی خوراکی نیازی به انجام تغییراتی در زمینه کاهش دوز یا قطع داروهای ضد انعقادی نداشته، و خارج نمودن ساده دندانها در این بیماران میسر و خونریزی های موضعی تنها با کاربرد مواد هموستاتیک موضعی و بخیه نمودن لبه های حفره بخوبی قابل کنترل می باشد.
کلید واژگان: خارج نمودن دندان, ضد انعقاد خوراکی, مواد هموستاتیک موضعی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.