رضا فاضل
-
هدف اصلی این تحقیق، شناخت چگونگی نقش آفرینی بازاریان در انقلاب مشروطیت ایران جهت دستیابی به فراسرمایه، تا تشکیل مجلس دوم می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی است و جهت گردآوری اطلاعات از منبع دست اول مانند خاطرات و وقایع نگاری ها و منابع تاریخی دست دوم استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، بازاریان در انقلاب مشروطه با نقش آفرینی انقلابی و به کارگیری سرمایه های اقتصادی- اجتماعی خود، توانستند در پیروزی انقلاب مشروطیت، دستیابی به فراسرمایه و تشکیل مجلس اول شورای ملی، نقش عمده ای ایفا نمایند. اما بازاریان پس از دستیابی به فراسرمایه و حضور در میدان حکومت (با به دست آوردن حدود 40درصد از کرسی های مجلس اول) ، نوع نقش آفرینی خود را از انقلابی به محافظه کار و ارتجاعی تغییر دادند و نتیجه آن، به توپ بستن مجلس اول توسط محمدعلی شاه، نقش آفرینی انفعالی در مشروطه دوم، حضور 5درصدی بازاریان در مجلس دوم شورای ملی و از دست دادن فراسرمایه بازاریان بوده است.
کلید واژگان: فراسرمایه, انقلاب مشروطیت, نوع نقش آفرینی, بازاریان, میدان حکومتThe main purpose of this research is how the merchants played a role in Iran's constitutional revolution in order to achieve extra-capital, until the formation of the second parliament. The research method in this research is historical and used to collect information from first-hand sources such as memories and chronicles and second-hand historical sources. Based on the findings of the research, merchants in the constitutional revolution, played a revolutionary role, using their economic-social capitals, and were able to play a major role in the victory of the constitutional revolution, achieving extra capital and forming the first parliament of the National Council. But merchants, after gaining extra capital and participating in the government arena (by winning about 40% of the seats in the first parliament), changed their role from revolutionary to conservative and reactionary, and the result was the closure of the first parliament by Mohammad Ali Shah. A passive role in the second constitution was the presence of 5% of merchants in the second parliament of the National Council and the loss of extra capital.
Keywords: Constitutional revolution, Extra-capital, Government champ, Merchants -
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یکی از مهم ترین عهدنامه های سیاسی و حقوقی تاریخ جمهوری اسلامی ایران و یکی از تاثیرگذارترین آن ها بر روابط بین المللی ایران بوده است. بازتاب این توافق در داخل کشور ذیل دو گفتمان اصلی سیاسی رقیب، یعنی اصولگرایی و اصلاح طلبی بود و به دو شکل متفاوت بازنمایی شد. در این پژوهش با استفاده از نظریه ی گفتمان، که ریشه در نظریات فوکو و لاکلایو و موفه دارد، به تحلیل و بحث پیرامون دو گفتمان رسانه ای اصلاح طلبی و اصولگرایی پرداخته ایم. روش مورد استفاده در این تحقیق،تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است که شامل سه مرحله ی توصیف، تفسیر و تبیین است. داده های پژوهش نیز، تیترهای خبری روزنامه های دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب درباره برجام بوده است. به این منظور، تیترهایی که در رابطه با موضوع تحقیق، ارزش شناختی داشته اند، مورد تحلیل قرار گرفتند. بر مبنای نتایج تحلیل یافته ها؛ گفتمان های اصلاح طلبی و اصولگرایی به واسطه ی تکنیک هایی از جمله غیریت سازی و یکپارچه سازی، ارزیابی های متفاوت و متضادی از برجام داشته اند. گفتمان اصولگرایی برجام را خطری برای «امنیت ملی» می داند و نتایج منفی آن را متوجه گفتمان اصلاح طلبی می داند. در مقابل، گفتمان اصلاح طلبی برجام را گامی به سوی «صلح» و «گشایش اقتصادی» می داند و دستاوردهای مثبت آن را به خود نسبت می دهد.
کلید واژگان: اصولگرایی, اصلاح طلبی, گفتمان, تحلیل انتقادی, برجام, روابط بین المللی ایرانThe Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) has been one of the most important political and legal treaties in the history of the Islamic Republic of Iran and one of the most influential treaties on the international relations of Iran. Overall, reflections on this agreement in Iran fit into two main competing political discourses of Reformism and Principlism, and it was represented in two different forms. Throughout this research, we have analyzed and discussed two media discourses of Reformism and Principlism, using Discourse theory which has its roots in the theories of Foucault, Laclau and Mouffe. Moreover, the used method in this research is Norman Fairclough’s Critical Discourse Analysis which includes three stages of Description, Interpretation and Explanation. Also, the resource of research data has been JCPOA concerned news headings of the newspapers belonging to the Principlist and the Reformist factions. For this purpose, the news headings that have been of cognitive value, regarding the subject of the research, have been chosen purposefully and have been analyzed. According to the results of the analysis of findings, the Reformist and the Principlist discourses using techniques such as Antagonism and Integration have had different and opposing evaluations of JCPOA. The Principlist discourse considers JCPOA as a danger for “National Security” and holds the Reformist discourse responsible for JCPOA’s negative consequences. On the opposite side, the Reformist discourse considers JCPOA as a step forward towards “Peace” and “Opening up the economy” and attributes JCPOA’s positive achievements to itself.
Keywords: Principlism, Reformism, Discourse, Critical Analysis, Antagonism, JCPOA -
فراتحلیل مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در 4 دهه اخیر
هدف از این تحقیق، فراتحلیل مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در 4 دهه اخیر است. مطالعه حاضر با هدف ترکیب کمی و کیفی نتایج پژوهش های انجام شده در مشارکت سیاسی اجتماعی اجرا شده است تا از ترکیب این نتایج، عوامل موثر بر مشارکت سیاسی و اجتماعی مشخص گردد و شدت تاثیر هر یک از آنها بر این متغیرها، از طریق ضریب شدت تاثیر محاسبه گردد وموثرترین عوامل بر مشارکت مشخص گردد. بنابراین، این مطالعه، با استفاده از روش تحقیق اسنادی، با فیش برداری از، مطالعه چاپ شده در این زمینه، اجرا شده است. یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای اثربخشی سیاسی، احساس نابرابری حقوقی، آگاهی سیاسی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، اعتماد به نفس، سن، رسانه های جمعی، باورهای کلیشه ای، اشتغال زنان، وضعیت تاهل، احساس نابرای جنسیتی، جامعه پذیری، باورهای سنتی و سطح سواد به ترتیب به عنوان موانع اثربخش تر در مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان به شمار می روند. در نتیجه این موانع منجر به حضور کمرنگ زنان در موارد محدود شده است و باید با از میان برداشتن این موانع و تغییر در باورهای غلط جاافتاده و تربیت و جامعه پذیری صحیح زنان و دختران از سنین پایین، آنها را برای برعهده گرفتن مناصب بالای سیاسی و اجتماعی آماده کرد.
کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, مشارکت سیاسی, زنان, فراتحلیلA meta-analysis of women's political and social participation in the last 4 decadesThe purpose of this study is to meta-analyze the political and social participation of women in the last 4 decades. The aim of this study was to quantitatively and qualitatively combine the results of research conducted in socio-political participation to determine the factors affecting political and social participation and the intensity of the impact of each of them on these variables through the intensity coefficient. The impact should be calculated and the most effective factors on participation should be identified. Therefore, this study has been carried out using the documentary research method, by taking notes from the published study in this field. Findings indicated that the variables of political effectiveness, feeling of legal inequality, political awareness, social and economic status, self-confidence, age, mass media, stereotypes, women's employment, marital status, feeling of gender inequality, sociability, Traditional beliefs and literacy levels are considered as more effective barriers to women's social and political participation, respectively. As a result, these barriers have led to the low presence of women in limited cases, and by removing these barriers and changing misconceptions and the proper education and socialization of women and girls from an early age, they must be promoted to high political positions and Socially prepared.
Keywords: Social Participation, political participation, Women, meta-analysis -
قانون پذیری، اهمیتی است که افراد برای قانون قایل می شوند. عدم پذیرش آن بنا برپیشنه تحقیق به عنوان یک مسیله اجتماعی در ایران مطرح می باشد و با توجه به تنوع فرهنگی در کشور یکی از علل قانون پذیری می تواند به ساختاربندی فرهنگی مربوط باشد. روش تحقیق ازنظر هدف توصیفی و مشخصا پیمایش مقطعی بوده و برای رسیدن به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. درروش تحقیق کیفی با استفاده از روش دلفی به بررسی منابع، اسناد و مصاحبه از 17 نفر که به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند و در روش کمی با تدوین پرسشنامه و روش کمی معادلات ساختاری، فرضیه ها بررسی شده است. جامعه آماری کلیه اعضای هییت علمی دانشگاه پیام نور با حجم نمونه 351 نفربر اساس جدول مورگان و نحوه نمونه گیری خوشه ای با تحت پوشش قرار دادن تمام قومیت ها می باشد، داده ها با نرم افزار Spss و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است.بر اساس یافته های تحقیق در بررسی ساختاربندی فرهنگ اسلامی نشان می دهد که کنش اسلامی بر اعتقاد به قانون پذیری و رعایت آن تاثیر داشته است که با نظریه های پارسونز و پیاژه مرتبط می باشد در ساختاربندی غربی، اعتقاد متاثر از نظام و اعتقاد باعث اعتقاد و کنش شده و نیز عمل به کنش غربی متاثر از هنجارها باعث کنش شده است که با نظریه های آندرسون و مرتون مرتبط می باشد.در ساختاربندی ایرانی،کنش متاثر از منابع و اعتقاد به قانون پذیری با تاثیرپذیری از نظام تاثیر داشته که با نظریه های هیرشی و پارسونز مرتبط می باشد و بر مبنای ساختاربندی محلی، کنش متاثر از هنجارها و منابع است و اعتقاد به قانون پذیری متاثر از منابع و کنش بر اعتقاد به قانون پذیری تاثیرداشته است.تاثیرات نظام نیز باعث ایجاد شخصیت هایی قانون گریزشده است که با نظریه های بریتونت و کوهن مرتبط می باشد وبه تفکیک زبانی، در زبان فارسی ساختاربندی فرهنگی: ایرانی و محلی، درترکی:محلی، در لری و کردی: ایرانی، در بلوچی: اسلامی، در عربی و ترکمنی نیز بر مبنای ساختاربندی محلی، اسلامی و غربی، کنش قانون پذیری شکل یافته است.کلید واژگان: کنش فرهنگی, قانون پذیری, ساختاربندی فرهنگی, ساختاربندی فرهنگی اسلامی, ساختاربندی فرهنگی غربی, ساختاربندی فرهنگی ایرانی, ساختاربندی فرهنگی محلیLegitimacy is the importance that people attach to the law. According to research, its non-acceptance is a social issue in Iran, and considering the cultural diversity in the country, one of the causes of legality can be related to cultural structuring. The research method is descriptive in terms of its purpose, and it is a cross-sectional survey, and to achieve the research objectives, a mixed research method has been used. In the qualitative research method, using the Delphi method, 17 people have been selected as a statistical sample to review sources, documents and interviews. And in the quantitative method, the hypotheses have been examined by developing a questionnaire and the quantitative method of structural equations. The statistical population is all faculty members of Payam Noor University with a sample size of 351 people based on Morgan's table and cluster sampling by covering all ethnicities, the data has been analyzed with Spss and Amos software. The findings of the research show that the level of compliance with legality is the result of the interaction of belief in legality between activists, ethnic groups and the system under the influence of Iranian and local culture. And the non-compliance is the result of the influence of the social system and the strengthening of the law-abiding personality system. The structuring of Islamic culture, the findings show that Islamic action has had an impact on the belief in legality and respect for it, which is related to the theories of Parsons and Piaget. Western action influenced by norms has caused action that is related to the theories of Anderson and Merton. In Iranian structuring, action influenced by resources and belief in legality has an effect on the influence of the system, which is related to the theories of Hirschi and Parsons. and based on local structuring, action influenced by norms and sources and belief in legitimacy is influenced by sources and action is influenced by belief in legitimacy. The effects of the system also cause the creation of law-abiding characters that are related to Briton and Cohen's theories. Be and separate language, in Persian language cultural structure: Iranian and local, in Turkish: local, in Lori and Kurdish: Iranian, Balochi: Islamic, Arabic and Turkmen is also based on the local, Islamic and Western structure of legalization action.Keywords: Cultural action, legitimacy, cultural structuring, Islamic cultural structuring, Western cultural structuring, Iranian cultural structuring, local cultural structuring
-
مقدمه
گرایش مردم به رفتارهای پرخطر، از مساله های اجتماعی مهمی است که کیفیت زندگی مردم، پیوندهای اجتماعی، سرمایه های انسانی و سلامت اجتماعی جوامع را متاثر ساخته است. این پژوهش با هدف تبیین میزان تاثیر عوامل جامعه شناختی روستاییان در گرایش به رفتارهای پرخطر با استفاده از نظریه های آنومی دورکیم، پیوند افتراقی ساترلند، بوم شناسی پارک و برجس، کنترل اجتماعی هرشی، سازگاری الکساندر، بیگانگی اجتماعی سیمن، خرده فرهنگ کوهن انجام شد.
روشروش پژوهش از نوع پیمایش است که داده ها با ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد بالای هجده سال روستاهای شهرستان رودسر می باشد که براساس سرشماری سال 1395 شش هزار و دویست و پنج نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران چهارصد نفر تعیین شد. شیوه نمونه گیری از نوع خوشه ای می باشد.
نتایجیافته های پژهش نشان داد میانگین گرایش روستاییان به رفتار پرخطرسوءمصرف مواد، پایینتر از میانگین فرضی می باشد.
بحث و نتیجه گیریتحلیل استنباطی فرضیه ها، تاثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، بوم شناختی و فردی را در گرایش افراد به رفتارهای پرخطر را تایید کرد. با مقایسه ضرایب رگرسیون، متغیر عوامل فرهنگی تاثیر بیشتری نسبت به دیگر متغیرها در گرایش روستاییان به رفتارهای پرخطر دارد.
کلید واژگان: رفتار پرخطر, روستاییان, عوامل فرهنگی, عوامل بوم شناختی, عوامل اجتماعیIntroductionPeople's tendency to risky behaviors is an important social issue that has affected the quality of life of people, social ties, human capital, and social health of communities. This study was to explain the influence of rural sociological factors on the tendency to high-risk behaviors using Durkheim anomie theories, Sutherland differential linkage, Park and Bridges ecology, Hershey social control, Alexander adaptation, Seaman social alienation, and Cohen subculture.
MethodsThe research method is survey type; the data were collected using a researcher-made questionnaire. The statistical population is all people over eighteen years old in the villages of Rudsar county based on the 2016 census were six thousand two hundred-five. The sample size was determined using Cochran's formula of four hundred people. The sampling method is cluster sampling.
ResultsThe research findings showed that the average tendency of villagers to high-risk substance abuse behavior is lower than the hypothetical average.
ConclusionsInferential analysis of the hypotheses confirmed the influence of cultural, social, ecological, and individual factors on people's tendency to risky behaviors. By comparing regression coefficients, the variable of cultural factors has more effect than other variables on the villagers' tendency to high-risk behaviors.
Keywords: High Risk Behavior, Villagers, Cultural Factors, Ecological Factors, Social Factors -
فرهنگ شهرنشینی هویتهای شهروندی و بنیانهای عاملیت مند جاگیر شده هستند و با توجه به تنوع فرهنگی در کشور یکی ازعلل رعایت فرهنگ شهرنشینی می تواند به ساختاربندی فرهنگی مربوط باشد. روش تحقیق از نظر هدف بنیادی و کاربردی بوده و برای رسیدن به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است، در روش تحقیق کیفی با استفاده از روش دلفی به بررسی منابع، اسناد و مصاحبه از 17 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند و بر مبنای تحلیل عاملی و تایید متخصصان، مفاهیم شاخص بندی گردید در روش کمی با تدوین پرسشنامه و روش کمی معادلات ساختاری، فرضیه ها بررسی شده است. جامعه آماری کلیه اعضای هییت علمی دانشگاه پیام نور با حجم نمونه 351 نفر بر اساس جدول مورگان و نحوه نمونه گیری خوشه ای با تحت پوشش قرار دادن تمام قومیت ها می باشد، داده ها با نرم افزار Spss و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که در ساختار بندی اسلامی، نظام اعتقادی متاثر از نظام شخصیتی و هنجارهای اسلامی تاثیر داشته و کنش های اسلامی و نظامی تاثیر داشته است که مبین تایید نظریه های دورکیم و بوردیو در این خصوص است که در ساختاربندی غربی، اعتقاد و اعتقاد غربی و نظام شخصیتی متاثر ازهنجارهای غربی تاثیر داشته است که متناسب با نظریه های پارسونز و ارمه می باشد و در ساختار بندی ایرانی، اعتقاد متاثر از کنش های ایرانی و نظام شخصیتی تاثیر داشته است که متناسب با نظریه های ترنر و ارمه می باشد و برمبنای ساختار بندی محلی، اعتقاد متاثر از اعتقاد محلی و نظام شخصیتی در کنش رعایت فرهنگ شهرنشینی تاثیر داشته است که مبین تایید نظریه دالگران در این خصوص می باشد.
کلید واژگان: کنش فرهنگی, فرهنگ شهرنشینی, ساختاربندی فرهنگیUrban culture Citizenship identities and the foundations of agency are embedded. Considering the cultural diversity in the country, one of the reasons for observing urban culture can be related to cultural structuring. The research method is fundamental and applied in terms of purpose and to achieve the research goals, the combined research method has been used. In the qualitative research method, using the Delphi method to review sources, documents and interviews, 17 people have been selected as a statistical sample. The basis of factor analysis and approval of experts, the concepts were indexed. In the quantitative method, the hypotheses are examined by compiling a questionnaire and the quantitative method of structural equations. The statistical population is all faculty members of Payame Noor University with a sample size of 351 people based on Morgan table and cluster sampling method covering all ethnicities. The data were analyzed with Spss and Amos software.Findings show that in Islamic structuring, the belief system is influenced by the personality system and Islamic norms and Islamic and military actions are affected. Which confirms the theories of Durkheim and Bourdieu in this regard, has influenced Western structure, Western belief and personality system, influenced by Western norms. The personality system has an effect, which is in line with Turner and Arma's theories, and based on local structure, belief influenced by local beliefs and personality system have had an effect on the observance of urban culture. Which indicates the confirmation of Dalgaran's theory in this regard
Keywords: Cultural action, urban culture, cultural structuring -
هدف از این تحقیق شناخت تاثیر سرمایه اقتصادی و اجتماعی بازاریان در دوره قاجار بر نقش آفرینی آن ها در روند انقلاب مشروطیت ایران، تا صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه، است. روش تحقیق در این پژوهش تاریخی و جهت گردآوری اطلاعات از سفرنامه ها، خاطرات، اسناد و مدارک تاریخی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن بوده که سرمایه اجتماعی بازاریان در دوره قاجار در کنار سرمایه اقتصادی آن ها نقش عمده ای را در نقش آفرینی انقلابی بازاریان و پیروزی انقلاب مشروطیت داشته است. بازاریان دوره قاجار با به کارگیری سرمایه اجتماعی انباشته خود در جامعه شهری و استفاده از پول و نیروی کار تحت پوشش خود توانستند نقشی انقلابی در مشروطه اول ایفا کنند و در میدان سیاست به قدرت دست یابند.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سرمایه اقتصادی, بازاریان, انقلاب مشروطیت, نقش آفرینی انقلابیThe purpose of this study is identify the effect of economic and social capital of bazaars in the Qajar period on their role in the process of the Iranian Constitutional Revolution, until the issuance of the constitutional decree by Mozaffar al-Din Shah.This Research Method is historical and for collect information have been used Travelogues, memoirs, documents and historical documentd. The results showed that the social capital of the bazaars in the Qajar period along with their economic capital played a major role in the revolutionary role-playing of the bazaars and the victory of the constitutional revolution. The bazaars of the Qajar period, by using their accumulated social capital in the urban society and using money and labor under their cover, were able to play a revolutionary role in the first constitution and gain power in the field of politics.
Keywords: Social Capital, Economic Capital, Bazaars, Constitutional Revolution, Revolutionary role-playing -
اثرساختاربندی فرهنگی برکنش فرهنگی سرمایه اجتماعی در بین اعضای هیئت علمی پیام نور کشور
هدف اصلی تحقیق شناخت تاثیرساختاربندی های فرهنگی برکنش فرهنگی (سرمایه اجتماعی) اعضای هییت علمی هدف اصلی تحقیق شناخت تاثیرساختاربندی های فرهنگی برکنش فرهنگی (سرمایه اجتماعی) می باشد. روش تحقیق از نظر هدف بنیادی و کاربردی بوده و برای رسیدن به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است، درروش تحقیق کیفی با استفاده از بررسی منابع ، اسناد و مصاحبه به شاخص سازی مفاهیم پرداخته شده و با تدوین پرسشنامه با استفاده چارچوب نظری باروش کمی: معادلات ساختاری فرضیه ها بررسی شده است.جامعه آماری کلیه اعضای هییت علمی دانشگاه پیام نور با حجم نمونه 351 نفربراساس جدول مورگان و نحوه نمونه گیری خوشه ای با تحت پوشش قرار دادن تمام قومیت ها می باشد، داده هابا نرم افزار Spss و Amos وبا استفاده از آزمون مدل یابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.براساس یافته های تحقیق دربررسی ساختاربندی فرهنگ اسلامی سه عامل : اعتقادات، منابع اسلامی و نظام شخصیتی را می توان عامل تقویت سرمایه اجتماعی مطرح نمود و با نظریه های فوکایاما و زتومگا مرتبط دانست. دربررسی ساختاربندی فرهنگ غربی چهار عامل: اعتقادات، منابع غربی، نظام شخصیتی و نظام اجتماعی را می توان عامل تاثیر گذاربر سرمایه اجتماعی مطرح نمود و با نظریه_های کلمن وبیکر مرتبط دانست. دربررسی ساختاربندی فرهنگ ایرانی، سه عامل: نظام اجتماعی، هنجارهای ایرانی و نظام شخصیتی متاثر از منابع ایرانی را می توان عامل تقویت سرمایه اجتماعی مطرح نمود و آن را با نظریه های بوردیو و پانتم مرتبط دانست.دربررسی ساختاربندی فرهنگ محلی، سه عامل : نظام اجتماعی، هنجارهای محلی و نظام شخصیتی متاثر از منابع محلی را می توان عامل تقویت سرمایه اجتماعی مطرح نمود و آنرا با نظریه های لین و باس مرتبط دانست.
کلید واژگان: کنش فرهنگی, سرمایه اجتماعی, ساختار بندی فرهنگی -
صنعت توریسم جایگاه خاصی را در اقتصاد شهرها به خود اختصاص داده که نقش فعال و موثری را در ارتقای ساختار اقتصادی شهرها بازی می کند.گردشگری به واسطه تاثیرات مختلفی که بر جوامع اعم از نقاط شهری بر جای می گذارد، در صورت مدیریت بهینه و کارآمد می تواند زمینه های توسعه و پیشرفت جوامع میزبان را فراهم نماید و در صورت عدم مدیریت و بی توجهی نیز می تواند زمینه ساز بروز مسایل و چالش های متعدد در مناطق میزبان باشد که در این تحقیق مسایل اقتصادی مدنظر بوده است.امروزه با توجه به اهمیت همه جانبه ای که پایداری به عنوان پارادایم حاکم در موضوع توسعه بدست آورده است، پرداختن به توسعه پایدار امری ضروری میباشد.همچنین، از توریسم به عنوان یکی از راهکارهای مهم، عامل اصلی محرک برای بازسازی و توسعه اقتصادی یاد شده است.لذا، هدف این مقاله، بررسی نقش اقتصادی گردشگری در توسعه پایدار شهرها می باشد. این مقاله به صورت مروری صورت گرفته و روش آن توصیفی-تبیینی میباشد. همچنین، اطلاعات پژوهش به صورت اسنادی-کتابخانهای گردآوری شده است .نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که گردشگری بر توسعه پایدار شهرها میتواند شامل اثرات مثبت و منفی باشد که آن ها را در جهت بهبودی توسعه به کار برد، به طوری که می توان با برنامه ریزی و مدیریت صحیح بر روی موارد منفی، آن را به نقطه قوت تبدیل کرد. همچنین، این صنعت از نظر برقراری پیوند با سایر بخش های اقتصادی، از بخش های پیشرو در اقتصاد محسوب می شود.، لذا می تواند از طریق عرضه، تقاضا و تولید، سایر بخش های اقتصادی را رونق بخشد.
کلید واژگان: گردشگری, اقتصادی, توسعه پایدار, منطقهThe tourism industry has a special place in the economy of cities, which plays an active and effective role in promoting the economic structure of cities. Due to the various effects of tourism on communities-including urban areas, in the case of optimal and efficient management-it can provide the grounds for the development and progress of host communities. On the other hand, in case of lack of management and negligence, it can cause many problems and challenges in the host regions, which in this study, economic issues have been considered. Today, given the all-encompassing importance of sustainability as the governing paradigm in development, it is necessary to address sustainable development. Also, tourism has been mentioned as one of the important strategies which can be the most important factors for economic reconstruction and development. Therefore, the purpose of this article was investigated the economic role of tourism in sustainable development of cities. This article was a review and its method was descriptive-explanatory. Also, research information has been collected in the form of documentary-libraries. The results of this study showed that tourism on the sustainable development of cities included positive and negative effects that can be used to improve development, so that with proper planning and management on the negative, it can become a strength. Also, this industry is one of the leading sectors in the economy in terms of establishing links with other economic sectors. Therefore, it can boost other economic sectors through supply, demand and production.
Keywords: Tourism, Economic, Sustainable Development, Region -
سازمان های مردم نهاد نظام پنهان ارتقای سلامت جامعه به شمار می روند. این سازمان های داوطلب، مستقل از دولت و در عین غیرانتفاعی بودن در خدمت مردم هستند؛ به همین دلیل صدای مردم نامیده می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی با رفتار دموکراتیک اعضای سازمان های مردم نهاد در خانواده در استان ایلام انجام شد. روش تحقیق، پیمایشی بود و جامعه آماری آن را اعضای متاهل سازمان های مردم نهاد استان ایلام با جمعیت 5250 نفر تشکیل می دادند. بر اساس فرمول کوکران 381 نفر از اعضای سازمان ها به عنوان نمونه تعیین شد و با توجه به مشخصات جامعه، روش نمونه گیری در این پژوهش، خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. به منظور تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب حاصل برای تمامی بخش های پرسشنامه بالای 80% محاسبه گردید. یافته های تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین متغیرهای تحقیق؛ یعنی اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، جنسیت، وضعیت شغلی، مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد، سن، خاستگاه (محل سکونت) و رفتار دموکراتیک در خانواده است و تنها بین متغیر تحصیلات و رفتار دموکراتیک، به جهت داشتن بار معنایی منفی بعضی از گویه ها، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: سازمان های مردم نهاد, رفتار دموکراتیک, اعتماد, مشارکتIlam Culture, Volume:21 Issue: 66, 2020, PP 205 -232Non-governmental organizations are the hidden system of the advancement of the health of the society. These organizations are not dependent to the government and in spite of being nonprofit they are at the service of people. Because of this, they are known as the voice of people. The purpose of this study was to investigate the relationship between membership in NGOs and democratic family behavior in Ilam province. The theoretical framework for the research is based on Talcott Parsons' 'Agile Model' theory, which combines Parsons' functional assignments with Habermas' theory of action and social capital perspectives (empowerment and networks) as theoretical, combinatorial (complementary) support) were used to explain the underlying variables of gender, education, job status, membership duration, age and origin (residence). The main research method is survey (using Likert spectrum closed questionnaire). The statistical population of this study was married members of NGOs with a population of 5250. According to Cochran's formula, 381 members of the organization were selected as sample and answered the questions by random interview. Multi-stage cluster random sampling method was selected based on community characteristics. Confirmatory factor analysis was used to the test Cronbach’s alpha coefficient was used to determine the reliability. The coefficient was calculated above 80%. To test the hypotheses and to analyze the data in quantitative method using SPSS software, inferential statistics and Spearman, Kruskal Wallis, Chi-square and Friedman correlation coefficients were used. The findings indicate a positive and significant relationship between research variables namely, social trust, social participation, gender, occupational status, membership duration, age, origin (residence) and democratic behavior in the family, and only between education variables and democratic behavior to have a negative meaning of some items (Women cannot be judged, abusive, physically involved, etc.) There is a significant negative relationship. The results of this study confirm the relationship between the effects of the variables on democratic behavior with respect to the theoretical perspectives presented in this study.
Keywords: : NGOs, Democratic behavior, Social Capital, Trust, Participation -
مشارکت مشروط به برابری و منوط به آزادی انسان هاست. مشارکت زنان در فرایند توسعه، نیز حق آنهاست زیرا روند توسعه و تصمیم گیری ها باید با نقش ها و نیازهای زنان نیز هماهنگ باشد زیرا امروزه میزان و نحوه مشارکت اقشار مختلف به ویژه زنان، تعیین کننده جایگاه جوامع از نظر توسعه یافتگی است. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی پژوهشهای انجام شده در زمینه مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان پس از انقلاب اسلامی و شناسایی خلاءهای بنیادی و راهبردی است. بنابراین سوالاتی که مطرح می گردد این است که گستره، حوزه و خلاء های پژوهش های انجام شده در حیطه مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان چیست؟ روش پژوهش فراتحلیل است که با دسته بندی پژوهش ها به نام نویسنده، عنوان، روش پژوهش، فرضیه ها و نتایج به دست آمده مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای اثربخشی سیاسی، احساس نابرابری حقوقی، آگاهی سیاسی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، اعتماد به نفس، سن، رسانه های جمعی، باورهای کلیشه ای، اشتغال زنان، وضعیت تاهل، احساس نابرای جنسیتی، جامعه پذیری، باورهای سنتی و سطح سواد به ترتیب به عنوان موانع اثربخش تر در مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان به شمار می روند. در نتیجه این موانع منجر به حضور کمرنگ زنان در موارد محدود شده است و باید با از میان برداشتن این موانع و تغییر در باورهای غلط جاافتاده و تربیت و جامعه پذیری صحیح زنان و دختران از سنین پایین، آنها را برای برعهده گرفتن مناصب بالای سیاسی و اجتماعی آماده کرد.کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, مشارکت سیاسی, زنان, فراتحلیلParticipation is conditional on equality and subject to human freedom. Women's participation in the development process is also their right because the development process and decision-making must be in line with the roles and needs of women, because today the extent and manner of participation of different groups, especially women, determines the position of societies in terms of development. Therefore, the purpose of this study is to review the research conducted in the field of social and political participation of women after the Islamic Revolution and to identify fundamental and strategic gaps. So the question that arises is what is the scope, scope and gaps of research in the field of women's political and social participation? The research method is meta-analysis, which has been analyzed by categorizing the researches by author name, title, research method, hypotheses and results. Findings indicated that the variables of political effectiveness, feeling of legal inequality, political awareness, social and economic status, self-confidence, age, mass media, stereotypes, women's employment, marital status, feeling of gender inequality, sociability, Traditional beliefs and literacy levels are considered as more effective barriers to women's social and political participation, respectively. As a result, these barriers have led to the low presence of women in limited cases, and by removing these barriers and changing misconceptions and educating and socializing women and girls from an early age, they must be promoted to high political positions and Socially prepared.Keywords: Social participation, political participation, Women, Meta-analysis
-
هدف از انجام این پژوهش که به روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است، آگاهی از ماهیت گفتمان انتقادی رسانه ها با دولت درباره برجام (از شروع برجام آذر ماه 1392 تا انتخابات ریاست جمهوری سال1396) بود. به این منظور، از جامعه آماری خبرهای مربوط به روزنامه های جناح اصول گرا (کیهان، وطن امروز، جوان) و روزنامه های جناح اصلاح طلب(اعتماد، آفتاب یزد، شرق)و رسانه های خارجی طی دوره زمانی آذر ماه 1392 تا پایان خرداد 1396 تعداد 30 خبر برای هر روزنامه (ابتدا، میانه، انتهای مذاکرات)و در مجموع 210 خبربه روش غیر تصادفی از نوع هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل در پژوهش حاضر شامل تیتر و بدنه خبر روزنامه های مذکور بود. محتوای اخبار منتخب به روش تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا مورد بررسی قرارگرفت. به منظور عینیت بخشی در تحلیل به عمل آمده ابتدا خبرها انتخاب و سپس محتوای آن ها به دفعات توسط دو نفر پژوهشگر و همکار پژوهشگر مورد مطالعه عمیق قرار گرفت و بعد از آن، ابتدا از محتوای خبر مربوط مقوله های موضوعی استخراج و درباره هر خبر مواردی مانند ضرورت برجام، مضرات برجام، فواید برجام، آینده برجام، موانع تداوم برجام و موانع برای قطع برجام استخراج و در فرم های مربوطه ثبت شد.
کلید واژگان: برجام, دولت, رسانه, اصلاح طلب, اصول گرا -
هدف این پژوهش ارایه الگوی آسیب های اجتماعی زنان زلزله زده شهر بم است بکه به روش آمیخته یا ترکیبی انجام شده است. در بخش کیفی آن که با استراتژی گراندد تیوری انجام شده جامعه آماری پژوهش شامل زنان زلزله زده شهر بم هستند که تعداد 12 نفر از آنان به صورت هدفمند به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند. تحلیل مصاحبه ها با توجه به روش کدگذاری انجام شده و بر اساس تحلیل داده ها از متن مصاحبه ها 224 مفهوم و گزاره معنادار استخراج شد. در ادامه فرایند کدگذاری از تعداد 224 گزاره معنادار تعداد 218 مفاهیم متناظر بیرون کشیده شد. مفاهیم متناظر به دلیل همپوشانی و تکراری بودن تعداد زیادی از آنها به 45 خرده مقوله تبدیل شدند. همچنین بخاطر نزدیکی و همپوشانی معنایی بسیاری از خرده مقولات محوری در مرحله کدگذاری محوری 45 خرده مقوله موجود به 17 مقوله محوری تبدیل شده اند که این مقولات عبارت از: فضای بحران زده زندگی، تجربه فاجعه، نابسامانی های محیطی، تجربه خشونت، سوگواری و داغدیدگی، حاکمیت فرهنگ مردسالاری، نگاه سنتی به بلایا، از بین رفتن حریم خصوصی، سازگاری با بحران، رفتارهای خودشکنانه، انفصال و کناره گیری اجتماعی، تلاش های جعلی برای بهبود، آزار جنسی، سوگ باقیمانده، تجربه خشونت، زنانگی آسیب ها، تنزل منزلت مادری هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای به شرح «آسیب های اجتماعی زنان زلزله زده در فضای بحران زده و نابسامان زندگی فاجعه وار و در بستر تجربه خشونت، سوگواری و داغدیدگی، با راهبردهای سازگاری با بحران، رفتارهای خودشکنانه و انزوا، و تلاش های ناکام گونه به پیامدهای آزار جنسی، سوگ باقیمانده، تجربه خشونت و حتی تنزل منزلت مادری منجر شده است» ظاهر شد که می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد. در بخش کمی نیز نتایج حاصل از مدلسازی نشان داده که الگوی استخراجی با ضرایب بالایی تایید شده است.کلید واژگان: مدل کیفی آسیب های اجتماعی, زنان زلزله زده, گراندد تئوریThe aim of this study is to present the model of social harms of earthquake-stricken women in Bam, which has been done in a mixed or combined manner. In the qualitative part, which is done with the Grand Theory strategy, the statistical population of the study includes the earthquake-stricken women of Bam, 12 of whom have been purposefully selected as the statistical population. Interview analysis was performed according to coding method and based on data analysis, 224 meaningful concepts and propositions were extracted from the text of the interviews. Following the coding process, 218 corresponding concepts were extracted from 224 meaningful propositions. The corresponding concepts became 45 subcategories due to the large number of overlaps and duplicates. Also, due to the closeness and semantic overlap of many pivotal subcategories in the coding stage, 45 existing subcategories have become 17 pivotal categories, which include: crisis living environment, disaster experience, environmental disorders, experience of violence, mourning and bereavement, cultural dominance. Masculinity, the traditional view of disasters, the loss of privacy, adaptation to crisis, self-destructive behaviors, social isolation and withdrawal, fake attempts to improve, sexual harassment, remorse, experience of violence, femininity of injuries, degradation of maternal status with more abstraction These categories include selective coding, a nuclear category described as "the social harms of earthquake-stricken women in a crisis-ridden and disastrous life, and in the context of experiences of violence, mourning, and bereavement, with crisis adaptation strategies, self-defeating, isolated, and isolated behaviors." "Sexual harassment, remorse, the experience of violence, and even the degradation of maternal status have led to the appearance that it can cover all other categories." In the quantitative section, the results of modeling have shown that the extraction pattern has been confirmed with high coefficients.Keywords: Qualitative model of social harms, earthquake-stricken women, Grand Theory
-
از جمله پدیده های رایج در عرصه روابط اجتماعی اقتصادی ناسالم در بازار، «غش در معامله»، است. هدف پژوهش دستیابی به علل روی آوری فروشندگان و بازاریان و پیشه وران به پدیده غش در معامله در شهر قم می باشد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی بود که به روش اسنادی و پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، مصرف کنندگان کالاهای مورد نیاز در شهر قم بود. حجم نمونه انتخابی 353 نفر بود. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار ابزار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و مراجعه به داوران به دست آمد. میزان آلفای کل سوالات پرسشنامه 88. بود. . نتایج نشان داد 54.4 درصد از کسبه و پیشه وران به میزان کم و خیلی کم و 45.6 درصد به میزان زیاد و خیلی زیاد گرایش به غش در معامله دارند. متغیرهای اخلاق حرفه ای، و دینداری تاثیر مستقیم کاهنده، و متغیرهای نظارت و بازرسی، محیط نهادی، وفاداری، اعتماد، مهارت فنی، و پایگاه اجتماعی اقتصادی تاثیر غیر مستقیم کاهنده بر متغیر غش در معامله داشته اند. پژوهش در نهایت پیشنهاداتی برای بهبود دینداری، اخلاق حرفه ای، اعتماد، نظارت بر بازار، مهارت فنی و ارتباطی، و محیط نهادی ارائه داد. نتایج به دست آمده از این پژوهش برای محققان، اتحادیه اصناف، مراکز نظارتی و فروشندگان قابل استفاده می باشدکلید واژگان: غش در معامله, کسبه, پیشه وران, بازار, اعتمادOne of the common phenomena in erroneous Socio-economic relations in market is "deception (ghish) in transaction" .The aim of the present research is Access to the causes of the Tendency of Businesspeople to Deception (Ghish) in Transactions Phenomenon in the city of Qom. The present research is an applied one which is conducted using documentary and survey methods. Consumers of necessary goods in the city of Qom were the statistical population. The number of the selected sample was 353 people, that answered to the Research questions by Random method in the Market – Neighborhood. The research instrument was a researcher-made questionnaire. Validity of the questionnaire was obtained by visiting judges. The alpha of all questions was 88. The results showed that 45.6% of businesspeople had high and very high and 54.4% had low and very low tendency towards deception in transactions. The results of regression showed that Variables professional ethics, and religion the direct effect of reducing, And variables and surveillance, institutional environment, Loyalty, trust, technical skills, And socio-economic status indirect effect on variable dimming fainted in the transaction. Research the suggestions to improve religiosity, professional ethics, trust, Market monitoring, technical and communication skills, and institutional environment. The results are applicable for trade unions, monitoring centers, and sellers.Keywords: Deception (Ghish) in Transactions, Businesspeople, Tradesman, Market, trust
-
یکی از پدیده های رایج در جامعه بازار، پدیده «فریب پنهانی» است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به مدلی برای تبیین علل روی آوری کسبه، پیشه وران و بازاریان به پدیده فریب پنهانی در شهر قم است. روش پژوهش، کیفی، از نوع بنیادی و بر مبنای نظریه بازکاوی بود. اعتبار طیف مفهومی و مقولات از طریق مراجعه به داوران و کارشناسان مشخص گردید. شرکت کنندگان پژوهش، کسبه و پیشه وران شهر قم به تعداد 45 نفر بودند. برای تحلیل داده ها، از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج نشان داد عمده ترین شرایط علی موثر در وقوع پدیده «فریب پنهانی»، عبارت اند از: ضعف دینداری، رفتارهای توجیهی/جبرانی، سوء مدیریت در کسب و کار، طمع ورزی، ضعف اخلاق حرفه ای، عدم نظارت صحیح، ضعف آموزش، دستیابی سریع به اهداف. علاوه بر آن، زمینه ها، شرایط مداخله گر، پدیده، راهبردها و پیامدهای پدیده نیز در قالب مدل پارادایمی به تصویر کشیده شد. نتایج پژوهش حاضر موید نظریه مثلث تقلب دونالد کریسی(1953)، بود و ابعاد جدیدی به آن افزود.کلید واژگان: مدل, فریب پنهانی, غش در معامله, بازارOne of the common phenomena in the markets is the phenomenon of "secret trick". The aim of the present research is to achieve a model to explain the tendency of shopkeepers and merchants towards secret tricks. Methodologically and theoretically, this analysis employs qualitative method and the grounded theory. The validity of the concepts and categories was determined through referring to experts and specialists. The research sample includes 45 shopkeepers and artisans and merchants in the city of Qom.
According to the results of this study, a large variety of determinants are responsible for the secret trick. This covers such determinants as lack of religiosity, self-justification, mismanagement in business, greed, lack of professional ethics, lack of appropriate supervision, lack of education, and approaching the goals quickly. In conclusion, the research findings of this analysis tend to sit well with the the fraud triangle theory developed by Donald Cressey (1953).Keywords: model, secret trick, cheating (Ghash) in transactions, market -
پدیده لرزه یک نوع ارتعاش خودتحریک ناپایدار است که در اغلب فرآیندهای ماشینکاری از جمله عملیات سنگ زنی رخ میدهد. در این مقاله، یک مدل سه بعدی غیر خطی از ارتعاشات لرزه در فرآیند سنگ زنی ارائه شده است. قطعه کار به صورت یک محور پیوسته در حال دوران با ارتعاشات عرضی و سنگ ساینده به عنوان یک سیستم یک درجه آزادی جرم-فنر-دمپر مدل شده اند. معادلات حرکت با استفاده از روش پی باکینگهام، بی بعد سازی شده اند. در ادامه با استفاده از روش مودهای فرضی، معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی مربوط به قطعه کار به صورت معادلات دیفرانسیل معمولی درآمده و سپس مجموعه معادلات قطعهکار و سنگ ساینده با استفاده از روش مقیاس های چندگانه به صورت تحلیلی حل شده اند. نواحی پایداری برای قطعه کار و سنگ ساینده برای سرعتهای مختلف قطعه کار و مکانهای مختلف سنگ در طول قطعه کار رسم شده و تاثیر پارامترهای مختلف همچون سرعت دورانی سنگ و شعاع قطعه کار بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ارتعاشات در قطعه کار و سنگ کاملا متفاوت از یکدیگر هستند. زمانی که سنگ زنی در وسط قطعه کار رخ می دهد امکان بروز پدیده لرزه در قطعه کار بیشتر است در حالی که مکان سنگ ساینده تاثیری بر ارتعاشات سنگ ندارد.کلید واژگان: لرزه, سنگ زنی, پایداری, روش مقیاس های چندگانهThe chatter phenomenon is a kind of unstable self-excited vibration which occurs in most machining processes including grinding. A 3-D nonlinear model of chatter vibrations in grinding process has been presented in this paper. The workpiece has been modeled as a continuous rotating shaft with transverse vibrations and wheel is regarded as a one degree of freedom damped springmass system. The equations of motion have been dimensionless by π-Buckingham theory. Then using assumed modes method, partial differential equations of workpiece changed to ordinary differential equations and then the method of multiple scales is adopted for the approximate solution. Stability regions for workpiece and wheel in various workpiece rotary speeds and various wheel positions drawed and then the effect of various parameters such as rotational speed of the wheel,and the radius of the workpiece have been investigated. Results showed that vibrations in workpiece and in wheel are quite different from each other. When grinding occurs in the middle of the workpiece the possibility of chatter phenomenon is more, while the position of wheel has no effect on the vibration of the wheel.Keywords: Chatter, Grinding, Stability, Method of multiple scales
-
روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه در قالب طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل تمامی زنان متولد دهه 60 در همدان می باشد که در زمان انجام تحقیق ( شهریور، 1394) در این شهر سکونت داشته اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر برآورد گردیده، شیوه ی نمونه گیری هم خوشه ایچند مرحله ای بوده است. چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریه سرمایه جنسی کاترین حکیم می باشد. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان ضریب آن برای ابعاد مدیریت بدن (9/.) و برای ابعاد سرمایه جنسی (92/.) بوده است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسش نامه بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد میانگین میزان پرداختن به مدیریت بدن از سوی زنان جامعه مورد مطالعه برابر با ( 3/3 از 5) می باشد که رقم قابل توجهی بوده و آمار نسبتا بالایی را به ما نشان می دهد و در این میان بعد سر و صورت با میانگین (71/3 از 5) از وزن بالاتری نسبت به سایر ابعاد مدیریت بدن نزد جامعه موورد مطالعه برخوردار است. میانگین ارزش سرمایه جنسی در بین پاسخگویان برابر با ( 81/3 از 5 ) می باشد که از میانگین نسبتا بالایی برخوردار می باشد. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آنست که متغیر مستقل سرمایه جنسی در سطح معناداری (sig = 0/00) و با بتای (623/0) بر میزان انجام مدیریت بدن زنان متولد دهه 60 تاثیر داشته است.کلید واژگان: جامعه شناسی بدن, مدیریت بدن, سرمایه جنسی, زنان متولد دهه 60, شهر همدانThis research is sociological study about Body management relation and women Erotic Capital among women who were born in Hamedan City in 1980s. This study method is survey and in descriptive-analysis form and data collection was done through questionnaires in form of Likert scale. The research statistic community includes all women who were born in 1980s in Hamedan that lived there in time of research performance (August, 2015). The sample volume evaluated 400 people on the basis of Kukran formula and in multistage clustering sampling. Theoretical frame in this research is the theory of Katrin Hakims theory. Cronbach's alpha was used for research sustainability measurement which its coefficient for body management dimensions is (0.9) and (0.92) for Erotic Capital dimensions. The collected data from questionnaires analyzed after coding by SPSS software. The results shows that dealing body management average rate is (3.3 of 5) among the women in case study community which is a considerable point and shows us almost high value and head and face with total rate (3.71 of 5) are higher than the other dimensions in body management. The average of Erotic Capital value is (3.81 of 5) among respondent which is almost high. The results also show that sexual capital independent variable is in meaningful level (sig=0/00) and with beta= 0.623 effected on women body management rate who were born in 1980s.Keywords: body sociological, body management, Erotic Capital, women who were born in 1980s, Hamedan City
-
موضوع مقاله حاضر،مطالعه جامعه شناختی رابطه میان مدیریت بدن و سرمایه جنسی زنانمتولد دهه 40 شهر همداناست.روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت استفاده شده است.جامعه آماری تحقیق نیز شامل تمامی زنانمتولد دهه 60 درهمدان می باشد که در زمان انجام تحقیق (شهریور، 1394) در این شهر سکونت داشته اند. حجم نمونهبر اساس فرمول کوکران400 نفربرآورد گردیده،و شیوه ی نمونه گیری هم خوشه ایچند مرحله ای بوده است.چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریه سرمایه جنسی کاترین حکیم می باشد. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان ضریب آن برای ابعاد مدیریت بدن (9/.) و برای ابعاد سرمایه جنسی (92/.) بوده است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسش نامه بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد میانگین میزان پرداختن به مدیریت بدن از سوی زنان جامعه مورد مطالعه برابر با (9/1 از 5) می باشد که رقم قابل توجهی نبوده و آمار نسبتا پائین اما قابل توجهی را به ما نشان می دهد و در این میان بعد سر و صورت با میانگین (06/2 از 5) از وزن بالاتری نسبت به سایر ابعاد مدیریت بدن نزد جامعه موورد مطالعه برخوردار است.میانگین ارزش سرمایه جنسی در بین پاسخگویان برابر با (74/2 از 5) می باشد که از میانگین نسبتا بالایی برخوردار می باشد. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آنست که متغیر مستقل سرمایه جنسی در سطح معناداری sig = 0/00و با بتای (558/0) بر میزان انجام مدیریت بدن زنان متولد دهه 40 تاثیر داشته است.کلید واژگان: جامعه شناسی بدن, مدیریت بدن, سرمایه جنسی, زنان متولد دهه 40, شهر همدان
-
جامعه بررسی شده، شامل زنانی اند که از بالاترین شاخص های مدیریت بدن برخوردار بوده و در سال 1394 در شهر همدان سکونت داشته اند. روش پژوهش در این تحقیق، کیفی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از مصاحبه عمیق باز در شکل نیم ساخت یافته آن استفاده شده است. شیوه ی نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند و مشتمل بر زنان متعلق به نسل دهه ی 60 بوده است. در این پژوهش در انتخاب نمونه ها به متغیرهایی همچون تاهل، سطح تحصیلات، قومیت (فارس، لر، کرد و ترک) و طبقه اجتماعی (بالا، متوسط و پائین) توجه شده است. ﺗ ﻌ ﺪ اد ﻧ ﻤ ﻮ ﻧ ﮥ ﺑ ﺮ رﺳ ﯽ ﺷ ﺪ ه، 25 نفر از زنان 24-33 ساله اند که تمایل به انجام مصاحبه داشته اند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش عوامل موثر بر مدیریت بدن زنان متولد دهه ی 60 به شکل کلی به سه دسته عوامل سطح خرد (عدم اعتماد به نفس، ترس از تنها شدن، رضایت خاطر فردی و…) ، عوامل سطح میانی (پذیرش اجتماعی، راهکار رسیدن به بسیاری از اهداف دختران در آینده و…) و عوامل سطح کلان (بالارفتن ارزش سرمایه جنسی در بین زنان جامعه، ایجاد تفاوت نسلی و بازنگری انتقادی، تحولات ارزشی و…) طبقه بندی می شوند.کلید واژگان: جامعه شناسی بدن, مدیریت بدن, زنان متولد دهه ی 60, شهر همدان(Qualitative study of women in Hamedan). Subject of the study includes women who enjoyed the highest indices of body management who resided and settled in Hamedan Province in 2015. Methodology of the study is of qualitative type¡ so that open in-depth interview in semi- structured form is used in this study for collecting data. The sampling method in this study is purposeful and includes women belonging to 1980s. In this study¡ the following variables [including marital status¡ level of education¡ ethnicity (Fars¡ Lor¡ Kurdish and Azari dialects) and also social class (upper¡ middle and lower)] have been taken into consideration in selecting samples. For this purpose¡ a number of 25 women¡ aged 24- 33 years¡ took part in this study and showed their willingness to be interviewed. According to the results of this study¡ factors affecting body management of women¡ who were born in 1980s¡ were classified into three levels as follows: Micro- level factors (including lack of self confidence¡ fear of being alone and personal satisfaction¡.)¡ Mid- level factors (social acceptance¡ solution to achieve many goals of girls in the future)¡ Macro- level factors (rising Erotic Capital values among women¡ create differences between generations and critical review¡ value shift) .Keywords: Sociology of Body, Body Management, Women Born in 1980s, Hamedan City
-
پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر دینداری در سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن شهر قم است. تحقیق از نوع کاربردی است که به روش اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری، خانواده های ساکن قم به تعداد 160565 خانوار بوده است. حجم نمونه انتخابی بر اساس فرمول کوکران 376 خانوار به دست آمد. در نهایت، 400 خانوار با روش خوشه ایاز چهار منطقه شهر قم انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با به کارگیری پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. میزان آلفای کل سوال های پرسشنامه 72/0 به دست آمد که نشان دهنده ثبات و قابلیت اعتماد ابزار تحقیق است. نتایج تحقیق نشان داد سرمایه اجتماعی 5/65 درصد از خانواده ها بالا، 33 درصد متوسط و 5/0 درصد پایین بوده است. متغیرهای مستقل، دین داری، و پایگاه اجتماعی - اقتصادی در سرمایه اجتماعی خانواده تاثیر زیادی داشتند. فراز و فرود سرمایه اجتماعی در خانواده بیشتر متاثر از عوامل برون خانوادگی و اجتماعی است، زیرا تغییرات اجتماعی و محیطی بر ساخت های کوچکتر، از جمله خانواده موثر بوده اند. برای جلوگیری از کاهش سرمایه اجتماعی خانواده، نقش مراکز و نهادهای دینی و هیئت های مذهبی، دوستان و الگوهای انتخابی و مذهبی اهمیت دارد.کلید واژگان: اعتماد, دینداری, خانواده, سرمایه اجتماعی, مشارکتThe present research seeks to investigate the effects of religiousness on the social capital of families residing in Qom. It is an applied kind of research conducted through using documentary and survey methods. The statistical population has been 160565 households living in Qom. Based on Cochran's formula, the sample size was determined to be 376 households which finally it was decided to be 400 people, who were chosen from four districts of Qom using cluster sampling. Data were collected through questionnaires and interviews. The Alpha of all questions of the questionnaire was 0.72 (which shows its consistency and reliability). The results showed that the social capital of 65.50 percent of families was high, of 33 percent of them it was average, and it was low for 0.5 percent of them. Independent variables, i.e. religiousness and socioeconomic status, had increasing effect on the social capital of families. The rise and fall of social capital in families was influenced by external and social factors; since social and environmental changes influenced smaller structures like families. The role of religious institutions and organizations, friends, and selected and religious exemplars are highly important in preventing the reduction of the social capital of families.Keywords: Social Capital, family, Religiousness, trust, participation
-
هدف این مقاله، بررسی تاثیر توسعه اقتصادی ناشی از رشد صنعتی منطقه ویژه اقتصادی پارس بر سبک و کیفیت زندگی بومیان منطقه عسلویه است. نوع پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات با استفاده از توزیع پرسشنامه در بین 195 نفر از بومیان منطقه گردآوری شده است. یافته ها نشان داد: حضور صنعت و گسترش سریع توسعه صنعتی در منطقه پیامدهای دوگانه ای داشته است. زیرساخت ها و امکانات زیربنایی نسبت به قبل بهبود یافته، ولی سبب بروز تغییراتی در نگرش های فرهنگی و شیوه معیشتی نشده است. از بین رفتن کشاورزی بومیان و نیز محدود شدن صیادی و تمایل بومیان به کارهای خدماتی باعث شده شغل های سنتی در جامعه بومی به خطر بیفتد، در این تحقیق از 4 شاخصی که برای بررسی تاثیر توسعه اقتصادی بر بومیان منطقه در نظر گرفته شده، «ایجاد راه های ارتباطی» بیشترین تاثیرگذاری را در منطقه و سبک زندگی داشته است.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, منطقه ویژه اقتصادی, توسعه اقتصادی, توسعه اجتماعی و عسلویهImpacts of Economic Development of Assaluyeh on Quality of Life (by Industrial Development Approach)The present study deals with impact of economic development resulted from industrial growth in Pars Special Economic Zone on material and immaterial native’s lifestyle in Asaluyeh. The method is quantitative and information was collected by distributing questionnaires among natives (including 21 villages and 2 cities) in 195 samples. Research findings showed that the rapid expansion of industry and industrial development in the area have been characterized with double impact. Infrastructure and infrastructure facilities have been improved than before but not caused changes in cultural attitudes and livelihood methods. The disappearance of local agriculture and fishing and natives tendency to service compromised traditional jobs in local community, in this study, the 4 indicators for development of the local economy, 1 for (connection roads), accounted for the greatest impact on the region and lifestyle. At the same time, increased household income, education level is due to higher economic growth but not influenced life quality and traditional values still exist in society.
Keywords: quality of life, special economic zone, social development, economic development, Asaluyeh -
کتاب شکاف جهانی ترجمه دکتر رضا فاضل با حضور دکتر غلامرضا آذری در سلسله نشست های شهر کتاب به بحث و گفت وگو گذاشته شد. کتاب جنبه های تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دگرگونی های جهان به ویژه جهان سوم را از سده پانزدهم تاکنون، از هنگام دست اندازی اروپاییان به قاره های آفریقا، آسیا، حوزه اقیانوس اطلس و دنیای جدید تشریح کرده است. کتاب شکاف جهانی (سیر شکل گیری جهان سوم) نوشته لفتن استاوروس استاوریانوس، جامعه شناسی یونانی است و همان طور که از نام کتاب پیداست، به فرایند شکل گیری جهان سوم می پردازد. در این کتاب با توجه به سیر تاریخی استعمار، شکل گیری جهان سوم بررسی و شیوه های استعمار نو همراه با ارائه آماری دقیق بیان می شود. نویسنده به ما می گوید اروپا چگونه توانست با رهایی از استعماری که خود دچار آن بود جهان را فتح کند و آن را تحت سیطره خود درآورد؛ در زمان های دور تنها اموال ملت ها غارت می شد و حالا به شیوه ای دیگر و با عنوان استعمار نو، اندیشه ها غارت می شود.
-
موضوع مقاله ی حاضر بررسی رابطه میان استفاده از وسایل ارتباط جمعی داخلی و خارجی و مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی است. روش پژوهش در این تحقیق پیمایشی و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی افراد 18 سال به بالای شهر همدان است که در زمان تحقیق (خردادماه، 1390) در این شهر سکونت داشته اند. حجم نمونه 400 نفر و شیوه ی نمونه گیری هم خوشه ای چند مرحله ای است. نتایج این پژوهش در خصوص میانگین مشارکت سیاسی غیر انتخاباتی نشان می دهد که این نوع از مشارکت با میانگین (60/0 از 4) در سطح پایینی قرار دارد. هم چنین بررسی میانگین ها در خصوص مشارکت سیاسی غیر انتخاباتی نشان می دهد که بیش ترین میانگین با (9/1 از 4) به گویه ی هواداری از یک شخص ، و یا یک جریان سیاسی اختصاص دارد که اندکی پایین تر از سطح متوسط قرار داشته و از وضعیت نسبتا مطلوبی برخورداراست. رگرسیون خطی چند متغیره، متغیرهای مستقل با متغیر مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی در این پژوهش نشان می دهد که بیش ترین میزان تاثیر گذاری بر متغیر وابسته ی مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی از سوی متغیر (استفاده از تحلیل رسانه های داخلی) است و این متغیر توانسته 4/18 درصد از فضای مفهومی متغیر وابسته را تبیین کند.کلید واژگان: وسایل ارتباط جمعی, رسانه های برون مرزی, مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی, اعتماد نهادیThis paper examines the relationship between the use of internal and external communications and political participation is Ghyrantkhabaty. The survey method was used to collect the required data from the questionnaire used. The population of the study consisted of all participants with 18 years old from Hamadan in June, 1390. The sample size was 400 and the multi-stage cluster sampling method was used. The results show the average non-electoral political participation. This type of partnership with the mean (0/60 of 4) located on the lower level. The non-electoral political participation shows that the highest average (1/9 of 4) to support items of a person, or a political movement dedicated slightly below the average level and the situation is relatively good. Multivariate linear regression variables with independent variables in this study show that political participation in Ghyrantkhabaty has the highest influence on the dependent variable, which is non-electoral political participation (internal media analysis) and This variable could explain about % 18.4 of the dependent variable space concept.Keywords: Mass media, Overseas media, Non, electoral political participation, Institutional trust
-
پژوهش حاضر به بررسی تاثیرآموزش های ضمن خدمت در توانمند سازی حرفه ای کارکنان می پردازد.جامعه آماری پژوهش شامل 1840 نفر ازکارکنان صف و ستاد است که در سال 1392 تحت پوشش آموزش های ضمن خدمت قرار داشته اند. ازآنجاکه مطالعه تمام افراد جامعه ممکن نبود با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، نمونه ای به اندازه 113 نفر انتخاب و پرسشنامه تهیه شده در اختیار آنها قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها از مدل آماری اندازه گیری مکرر به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری [سه ماه بعد از پس آزمون] و از t دوگروه مستقل برای مقایسه متغیرهای تحقیق درکارکنان مرد و زن استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد که فرضیه های اول تا چهارم تحقیق که بر تاثیر آموزش های ضمن خدمت در بهبود توانمندی های حرفه ای کارکنان دلالت دارد مورد تایید قرار گرفته است. همچنین نتیجه ارزیابی توانمندی های ایجاد شده در کارکنان زن و مرد بعد از طی آموزش های ضمن خدمت نشان می دهد که اثربخشی آموزش ها در کارکنان مرد بیشتر از کارکنان زن بوده است و لذا فرضیه پنجم تحقیق نیز که وجود تفاوت معنی دار بین این دو را مطرح می کرد به تایید می رسد.
کلید واژگان: آموزش ضمن خدمت, توانمند سازی, مهارت شغلی, شایستگی حرفه ای -
پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای مهارتی مدیران با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق از 250 نفر از مدیران کارخانجات تولیدی تهران تشکیل شده است. از آنجا که بررسی تمام افراد جامعه ممکن نبود؛ لذا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونهای به اندازه 130 نفر انتخاب شد و داده های مورد نیاز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان اطلاع مدیران از مهارت های فنی در سطح متوسط و مهارت های انسانی و ادراکی نیز کمتر از سطح متوسط بوده است. تحلیل اطلاعات حاصل از مقایسه میانگین نیاز مدیران صف و ستاد به آموزش های مهارتی نیز موید این موضوع است که بین آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد و هر دو گروه از مدیران به یادگیری تمام مهارت ها نیاز دارند. بر مبنای نتایج به دست آمده بیشترین نیاز مدیران به آموزش مهارت های انسانی و کمترین نیاز آنها مربوط به آموزش مهارت های فنی است.
کلید واژگان: نیاز سنجی آموزشی, بهبود مستمر, مدل مهارتی کاتزStudying the Skill Needs of Managers through Kats Skill Model, Case Study: KarkhanejatTowlidi TehranThis project investigates the skill need of Managers of KarkhanejatTowlidi Tehran through survey-descriptive method. Statistical community consists of 250 Managers of the complex. As it was difficult to study the total members of this population, a sample of 130 people was taken randomly and the required data was collected through questionnaire. The findings indicate that the Managers awareness about technical skill is at a medium level and the human skills and perceptive skills are lower than medium level. I Data analysis obtained from comparison of Staff and line Managers average need to skill instructions indicates that there is not a significant difference between their instructional needs and both groups need to acquire the total skills. According to the results, the lowest and highest needs to be met include learning the technical and humane skills, respectively.Keywords: instructional need assessment, continuous improvement, Kats skill model
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.