به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب رضا قربانی واقعی

  • ذبیح الله پژند*، رضا طاعتی، محمود محسنی، حسینعلی عبدالحی، رضا قربانی واقعی، ژیلا خودخواه

    هدف این مطالعه، بررسی اثرات عادت دهی کوتاه مدت با استفاده از غذاهای زنده مختلف و خشک بر عملکرد رشد، ترکیب لاشه و پروفایل اسیدهای چرب لارو فیل ماهی (Huso huso) است. تعداد 1200 لارو فیل ماهی با میانگین وزن اولیه 01/0±43/0 گرم به صورت تصادفی در 12 مخزن گرد پلاستیکی 80 لیتری (100 لارو به ازای هر مخزن) در سه تکرار توزیع شدند. سپس لارو ماهیان به مدت 21 روز با لارو منجمد شیرونومید (T1)، زی توده منجمد آرتمیا (T2) و ترکیبی از آنها (T3) تغذیه شدند. گروه شاهد (C) در طول دوره تنها جیره خشک تجاری (5/0 میلی متر، پروتئین 59/55 درصد، چربی 12/21 درصد، خاکستر 76/11 درصد و رطوبت 96/7 درصد) را دریافت کرد. جهت عادت دهی، هر دو روز یکبار، 15 درصد از میزان غذای زنده کاسته و بر میزان غذای خشک افزوده شد. طبق نتایج، وزن نهایی (16/0±99/4 گرم)، وزن کسب شده (17/0±57/4 گرم)، افزایش وزن بدن (75/72±53/1081 درصد) و نرخ رشد ویژه (29/0±75/11 درصد/روز) در T1 به طور معنی داری بالاتر از سایر گروه های آزمایشی بود (05/0>p). نرخ زنده مانی در گروه (C) (32/1±50/56 درصد) نسبت به سایر تیمارها به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p) و در گروه تغذیه شده با لارو منجمد شیرونومید (T1) مرگ ومیری مشاهده نشد (05/0>p). میزان چربی خام (08/0±32/1 درصد) و رطوبت (17/0±98/80 درصد) در T1 به طور معنی داری کمتر از سایر تیمارها و محتوای پروتئین خام در T3 (39/0±26/11 درصد) و C (44/0±44/11 درصد) به طور معنی داری بالاتر از گروه های T1 (39/0±23/9 درصد) و T2 (28/0±67/9 درصد) بود (05/0>p). گروه T3، کاهش معنی داری در ارتباط با مجموع اسیدهای چرب n-3 LC-PUFA (04/0±53/9 درصد) نسبت به T1 (71/0±02/11 درصد) نشان داد (05/0>p). نسبت EPA/DHA نیز در گروه T1 به طور معنی داری بالاتر (03/0±45/0 درصد) از سایر تیمارها بود (05/0>p). براساس نتایج به دست آمده، استفاده از لارو منجمد شیرونومید به دلیل بهبود شاخص های رشد، زنده مانی و ترکیبات اسید چرب جهت سازگاری لارو فیل ماهی با غذای خشک طی 21 روز توصیه می شود.

    کلید واژگان: تغذیه مختلط, راهبرد غذایی, زی توده آرتمیا, شیرونومید, فیل ماهی}
    Zabihollah Pajand*, Reza Taati, Mahmoud Mohseni, Hosseinali Abdolhay, Reza Ghorbani Vaghei, Zhila Khodkhah

    This study aimed to evaluate the effects of feeding with different types of live feeds on growth performance, survival rate, body composition, and fatty acids profile of great sturgeon (Huso huso) larvae during short-time weaning to dry feed. A total of 1200 great sturgeon larvae with a mean initial weight of 0.43±0.01g were distributed randomly into twelve 80-L circular fiberglass tanks (100 larvae per tank) with three replicates. Afterward, the fish were fed with frozen chironomid larvae (T1), frozen Artemia biomass (T2), and a combination of them (T3). The control group © received only a commercial dry feed (0.5 mm: protein 55.59%, lipid 21.12%, ash 11.76%, and moisture 7.96%) throughout the feeding trial. For weaning, the live feed was reduced by 15% every two days, and the dry feed ratio was also gradually increased. According to the results, the final weight (4.99±0.16g), weight gain (4.57±0.17g), body weight increase (1081.53±72.75%), and specific growth rate (11.75±0.29%/day) were significantly higher in T1 than in other groups (p<0.05). The survival rate (56.50±1.32%) significantly decreased in the control group © (p<0.05); however, no mortality was observed in the group fed chironomid larvae (p<0.05). The crude lipid (1.32±0.08%) and moisture (80.98±0.17%) levels of T1 were higher than other groups, and the crude protein content was significantly higher in T3 (11.26±0.39%) and C (11.44±0.44%) than T1 (9.23±0.39%) and T2 (9.67±0.28%) groups (p<0.05). There was a significant decrease in total n-3 LC-PUFA fatty acids (9.53±0.04%) in T3 than in T1 (11.02±071%) (p<0.05). The EPA/DHA ratio in T1 was significantly higher (0.45±0.03%) than other treatments (p<0.05). Consequently, the administration of frozen chironomid larvae is recommended during a 21-day adaptation period of great sturgeon larvae to the dry feed, due to the optimizing effects on growth indices, survival, and fatty acid contents.

    Keywords: Co-feeding, Feeding strategy, Artemia biomass, Chironomid, Beluga}
  • محمود محسنی*، ذبیح الله پژند، ساره قیاسی، میرحامد سید حسنی، محمد پوردهقانی، رضا قربانی واقعی، هوشنگ یگانه، سجاد قاسمیان

    تیامین یا ویتامین B1 به عنوان یک کوآنزیم مهم در متابولیسم چربی، کربوهیدرات و پروتیین نقش حیاتی در مراحل جنینی تخم و توسعه لارو ایفا می کند. به منظور بررسی اثر تیامین بر شاخص های انکوباسیون فیل ماهی (Huso huso) تخم های حاصل از تکثیر مولدین نر و ماده پرورشی پس از لقاح و در زمان جذب آب به ترتیب با چهار تیمار و سه تکرار شامل غلظت های شاهد (صفر میلی گرم تیامین در لیتر آب)، T500 (500 میلی گرم تیامین در لیتر آب)، T1000 (1000 میلی گرم تیامین در لیتر آب) و T1500 (1500 میلی گرم تیامین در لیتر آب) به مدت 30 دقیقه تحت درمان با تیامین محلول در آب به روش غوطه وری قرار گرفتند. سپس پنج مرتبه با آب تازه شستشو داده و تا زمان تفریخ در انکوباتورهای مخصوص نگهداری شدند. شاخص های انکوباسیون و رشد لارو از 24 ساعت پس از لقاح تخم تا 44 روز پس از شروع تغذیه فعال لارو بررسی شدند. نتایج نشان داد بیشترین و کمترین بازماندگی تخم از 24 ساعت پس از لقاح تا زمان تفریخ به ترتیب در تیمار T500و تیمار شاهد مشاهده شد (P<0.05). طول و وزن لارو در شروع تغذیه فعال تفاوت معنی داری بین تیمارها نداشت (P>0.05). اما تیامین در سطوح T1000 و T1500 توانست منجر به افزایش معنی دار طول، وزن و وزن کسب شده در انتهای دوره شود (P<0.05). غوطه وری تخم در تیامین محلول توانست منجر به افزایش نرخ رشد ویژه و درصد افزایش وزن بدن در دو تیمار T1000و T1500 در روز 36 پس از شروع تغذیه فعال شود (P<0.05). ضریب تبدیل غذایی، کارایی پروتیین و کارایی چربی در تیمارهای  T500 و شاهد کاهش معنی داری نسبت به دو غلظت بالاتر داشت (P<0.05). کمترین درصد بازماندگی از لارو زمان شروع تغذیه فعال تا 44 روز بعد در تیمار شاهد مشاهده شد (P<0.05). نتایج این تحقیق بیان می کند که غوطه وری تخم در محلول تیامین می تواند منجر به افزایش رشد و بازماندگی لارو شود، به همین منظور پیشنهاد می شود که تخم فیل ماهی پس از لقاح در محلول تیامین حداقل به میزان 1000 میلی گرم در لیتر قرار داده شود.

    کلید واژگان: ویتامین B1, درصد تخم گشایی, بازماندگی لارو, غوطه وری تخم, انکوباسیون, فیل ماهی}
    Mahmoud Mohseni*

    Thiamine, or vitamin B1, is an important coenzyme in lipid, carbohydrate, and protein metabolism that plays a vital role in the embryonic stages and larval development. To evaluate the effects of thiamine on incubation indices of beluga Huso huso, eggs obtained from farmed males and females after fertilization were immersion in water-soluble thiamine with four treatments and two replicates including control (0 mg thiamine per liter of water), T500 (500 mg thiamine per liter of water), T1000 (1000 mg thiamine per liter of water) and T1500 (1500 mg thiamine per liter of water) during water hardening for 30 minutes. Then, eggs were washed five times with fresh water and kept in special incubators until hatching. Incubation indices and larval growth were investigated 24 hours after fertilization to 44 days after starting feeding. Results showed the highest and lowest egg survival at 24 hours after fertilization until hatching were observed in T1500 and control, respectively (P<0.05). At the start of the feeding the results showed no significant difference in larval weight and length (P>0.05). However, thiamine increased the weight, length, and weight gain in T1000 and T1500 at the end of the experiment (P<0.05). Egg immersion in soluble Thiamine led to an increase in the specific growth rate and body weight in T1000 and T1500 at day 36 after the start of feeding (P<0.05). The food conversion ratio, protein efficiency ratio, and lipid efficiency ratio significantly decreased in control and T500 compared to other treatments (P<0.05). The lowest larval survival was observed in control at the beginning of feeding until day 44 (P<0.05). The results of this study indicate that immersion of eggs in thiamine solution can increase larval growth and survival. Therefore, it is recommended that beluga eggs immersion in thiamine solution at least 1000 mg L-1 thiamine after fertilization

    Keywords: Vitamin B1, hatching rate, larval survival, incubation, Huso huso}
  • محمود محسنی*، ذبیح الله پژند، میرحامد سید حسنی، ایوب یوسفی، علی حلاجیان، رضا قربانی واقعی، تورج سهرابی، هوشنگ یگانه، سجاد قاسمیان

    بررسی حاضر به منظور ارزیابی اثرات جایگزینی نسبی سطوح مختلف کنجاله سویای روغن کشی شده به جای آرد ماهی بر عملکرد رشد تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) پرورشی طراحی و اجرا شد. در این راستا تعداد 80 عدد تاسماهی ایرانی پرورشی 4 ساله با میانگین وزنی 3850 گرم با 8 جیره ایزونیتروژنتیک و ایزولیپیدیک به مدت 52 هفته تغذیه شدند. جیره های آزمایشی حاوی درصدهای مختلف کنجاله سویای روغن کشی  شده شامل صفر، 10، 15، 20% بدون آمینو اسید، 15 و 20% جایگزینی با اسید آمینه های لایزین و متیونین و  15 و 20% جایگزینی با اسید آمینه های لایزین و متیونین و مکمل ال-کارنیتین بودند. بعد از 52 هفته هیچ اختلاف معنی داری بین WG، SGR، LX و PV ماهیان تیمارهای مختلف مشاهده نشد. نسبت بازده پروتیین و FE ماهیان تغذیه شده با جیرهDHSM0  به طور معنی دار بالاتر از ماهیان تغذیه شده با جیره DHSM20+AA و DHSM15+AA بود. شاخص هپاتوسوماتیک ماهیان تغذیه شده DHSM0، DHSM10، DHSM15 وDHSM20 + AA+L.car. DHSM30 + AA+L.car. به طور معنی دار نسبت به ماهیان تغذیه شده با تیمار DHSM30 + AA بزرگ تر بود. شاخص رشد غدد جنسی تحت تاثیر جیره غذایی دارای تغییراتی بودند. در این مطالعه، مشخص شد که اثر جیره های غذایی حاوی کنجاله سویای روغن کشی شده دارای مکمل ال-کارنیتین بر دستگاه تولید مثل ماهیان ماده معنی دار و مثبت بود. نتایج مبین این مهم است که رشد سوماتیک در تاسماهیان ماده از جنس نر بیش تر، ولی رشد غدد جنسی و مراحل رسیدگی جنسی آن نسبت به جنس نر به میزان قابل توجهی کمتر بوده است. بیش ترین شاخص رسیدگی جنسی ماهیان نر در ماهیان تغذیه شده با جیره DHSM15 + AA+L.car.  ملاحظه شد، به طوری که در پایان دوره پرورش نشان داد که 75% آن ها در مرحله چهار و 25% بقیه در مرحله III-IV رسیدگی جنسی قرار داشتند. افزودن مکمل ال کارنیتین و مکمل اسیدهای آمینه ضروری مانند لایزین و میتونین به جیره غذایی حاوی کنجاله سویا تاثیر مثبت بر شاخص های رشد و تولید مثلی در جیره کاربردی تاسماهی ایرانی داشت و احتمالا ممکن است به نحو قابل ملاحظه ای تولید بچه ماهیان را نیز بهبود بخشد.

    کلید واژگان: تاسماهی ایرانی, (Acipenser persicus), کنجاله سویای بدون روغن, رشد, ترکیب شیمیایی لاشه}
    Mahmoud Mohseni *, Zabihallah Pazhand, Mirhamed Seyed Hosni, Ayoub Yousefi, Ali Halajian, Reza Ghorbani Vaghei, Toraj Sohrabi, Houshang Yeganeh, Sajjad Ghasemian

    The present study was designed and implemented to evaluate the effects of relative replacement of different levels of dehulled soybean meal (DHSM) instead of fish meal on growth performance of adult Persian sturgeon (Acipenser persicus). In this study, a total of eighty 4-year-old Persian sturgeons (Acipenser persicus), with an average weight of 3850 g were fed with 8 isonitrogenetic and isolipidic diets for 52 weeks. Experimental diets include different percentages of dehulled soybean meal include 0, 10, 15, 20% without amino acid, 15 and 20% replacement with lysine and methionine, and 15 and 20% replacement with lysine and methionine and L-carnitine supplement (DHSM0, DHSM10, DHSM15, DHSM20, DHSM20+AA, DHSM15+AA, DHSM20+AA+L.car. DHSM15+ AA+L.car.). After 52 weeks, no significant difference was observed between weight gain (WG), specific growth rate (SGR), LX and PV in different treatments. The protein efficiency ratio and feed efficiency (FE) in DHSM0 was significantly higher than that of DHSM20+AA and DHSM15+AA. Hepatosotic index of fish in DHSM0, DHSM10, DHSM15, DHSM20 + AA+L.car. DHSM30 + AA+L.car. was significantly higher than that in DHSM30 + AA. Gonadosomatic index exhibited alterations under the influence of the diet.  Effect of diets containing dehulled soybean meal with L-carnitine supplement on the reproductive system of female fish was significant and positive. The somatic growth in female Persian sturgeon was higher than that of males. However, their gonadic growth and stages of sexual maturity were significantly lower than that in males. The highest sexual maturity index of male fish was observed in DHSM15 + AA+L.car diet, so that at the end of the rearing period, 75% of fish were in stage IV of sexual maturity and 25% in stage III-IV. Addition of L-carnitine and essential amino acid supplement such as lysine and methionine to the diet containing soybean meal displayed a positive effect on the growth and reproductive indicators in the functional diet of Persian sturgeon and probably can improve significantly the production of Persian sturgeon fry.

    Keywords: Persian sturgeon (Acipenser persicus), Dehulled soybean meal, Growth, Body chemical composition}
  • سید محمدصادق هاشمی*، فلورا محمدی زاده، امیرهوشنگ بحری، محمود حافظیه، رضا قربانی واقعی

    با توجه به اثرات فراوان نوکلیوتید خوراکی نظیر افزایش سیستم ایمنی، کاهش استرس، مقاومت در برابر بیماری ها، رشد بهتر و بازماندگی بیشتر، مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر مکمل نوکلیوتید (آسکوژن) جیره غذایی بر شاخص های خونی و ترکیبات لاشه تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) انگشت قد انجام شد. آسکوژن دارای سطوح بهینه RNA و نوکلیوتید می باشد. بدین منظور، 450 قطعه تاسماهی سیبری (24/10 ± 77/39 گرمی) در 15 مخزن 300 لیتری توزیع شدند. ماهیان با 5 تیمار غذایی در سطوح مختلف نوکلیوتید: شامل تیمار شاهد (g/kg 0)، تیمار 1 (g/kg 2/0)، تیمار 2 (g/kg 4/0)، تیمار 3 (g/kg 6/0) و تیمار 4 (g/kg 8/0) در 3 تکرار به مدت 63 روز تغذیه شدند. غذادهی ماهیان در حدود 3 درصد وزن بدن در 4 وعده انجام شد. در انتهای دوره، مشخص گردید ماهیان تغذیه شده با تیمارهای محتوی 6/0 و 8/0 گرم مکمل نوکلیوتید بر کیلوگرم جیره از نظر شاخص های خونی و تیمار 8/0 گرم مکمل نوکلیوتید بر کیلوگرم جیره از نظر ترکیب لاشه از عملکرد مناسب تری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بودند. به طور کلی، تیمارهای 3 (g/kg 6/0) و 4 (g/kg 8/0) به ویژه تیمار 4 (g/kg 8/0) دارای بیشترین تاثیر مثبت بودند و نوکلیوتید توانست تاثیر مثبت خود را در ماهیان القاء نماید و باعث بهبود شرایط و افزایش کارایی شود.

    کلید واژگان: مکمل نوکلئوتید (آسکوژن), تاسماهی سیبری, شاخص های خونی, ترکیبات لاشه}
    Seyed MohammadSadegh Hashemi*, Flora Mohammadizadeh, AmirHoushang Bahri, Mahmoud Hafezieh, Reza Ghorbani Vagheei

    Due to the many effects of dietary nucleotide such as increasing the immune system, reducing stress, disease resistance, better growth and longer survival, the present study was designed and performed to investigate the effect of dietary nucleotide supplementation (ascogen) on hematological parameters and carcass composition of Siberian sturgeon (Acipenser baerii). Ascogen has optimal levels of RNA and nucleotides. In this regard, 450 fish (39.77 ± 10.24 g) were distributed in 15 tanks (300 liters). Fish were fed with 5 nucleotide treatments including control treatment (0 g/kg), treatment 1 (0.2 g/kg), treatment 2 (0.4 g/kg), treatment 3 (0.6 g/kg) and treatment 4 (0.8 g/kg) was selected in 3 replications for 63 days. Fish were fed about 3% of body weight in 4 meals. At the end of the period, it was determined that the fish were fed with treatments 3 (0.6 g/kg) and 4 (0.8 g/kg) in terms of hematological indices and treatment 4 (0.8 g/kg) in terms of carcass composition had better performance than other treatments. Therefore, treatments 3 (0.6 g/kg) and 4 (0.8 g/kg), especially treatment 4 (0.8 g/kg) had the most positive effect and nucleotides were able to induce their positive effects in fish and improved conditions and increased efficiency.

    Keywords: Nucleotide supplement (Ascogen), Siberian sturgeon, Hematological indices, Body composition}
  • رضا قربانی واقعی*

    همبندها موادی با منشا طبیعی یا مصنوعی بوده و در تولید غذای آبزیان حائز اهمیت می باشند. همبندها پایداری و قابلیت تولید غذا را افزایش داده و از هم پاشیدگی پلت ها در آب و در زمان حمل و نقل و انبار نمودن جلوگیری می نمایند. بسته به مواد اولیه مورد استفاده، روش ساخت غذا و میزان آسیاب مواد اولیه، نوع گونه آبزی، نوع و میزان همبند مورد نیاز می تواند متفاوت باشد. برخی ماهیان مثل قزل آلا، آزاد، گربه ماهی روگاهی(Channel Catfish)  و تیلاپیا غذا را سریعا مورد استفاده قرار داده و غذاهای با اندازه مناسب را می بلعند. برای این گونه ماهیان، پایداری چند دقیقه ای غذای پلت در آب کافی است. همچنین برای ماهیان خاویاری مدت زمان مصرف غذا از 5 دقیقه کمتر و حداکثر 15 دقیقه می باشد. بطور کلی  برای میگو پایداری 6-4 ساعت غذای پلت در آب، مناسب می باشد. جهت پایداری غذای پلت از  نشاسته ذرت به میزان 5-2 درصد، سدیم اسکتیت 2 درصد و اوره فرمالدهید به میزان 1-5/0 درصد استفاده می گردد. همبند اوره فرمالدهید مورد تایید اروپا و سازمان غذا و داروی آمریکا ((FDA نمی باشد.

    کلید واژگان: همبند, نشاسته ذرت, سدیم اسمکتیت, اوره فرمالدهید, غذای آبزیان}
    reza ghorbani vaghei*

    Binders are substances of natural or artificial origin and important in the production of aquatic diets. The binders increase the stability and ability to produce diets and prevent pellets from breaking down in water and during transport. Depending on the raw materials used, the method of making the diet and amount of milling used, the type of aquatic species, and the amount of milling, the type and amount of binder required may vary. Some fish such as trout, salmon, catfish (Channel Catfish) and tilapia eat food quickly and devour good size foods. For these fish, a few minutes of sustained pellet feed in water is sufficient. Also, for sturgeon, the food intake is less than 5 minutes and maximum 15 minutes. Generally, suitable for shrimp is 4-6 hours’ stability of pelleted feed in water. Corn starch, sodium smectite and urea formaldehyde used in the amounts of 2-5, 2 and 0.5-1 percent respectively. Urea formaldehyde is not approved by Europe and Food and Drug Administration (FDA) of America.

    Keywords: Binder, Corn starch, Sodium smectite, Urea formaldehyde, Aquatic organisms food}
  • رضا قربانی واقعی، علی حسین پور، علیرضا علیپور، هوشنگ یگانه
    با توجه به قدمت ماهیان خاویاری، زیبایی و جذابیت ظاهری آنها تمایل برای نگهداری این ماهیان در آکواریوم در حال افزایش است. 27 گونه از خانواده ماهیان خاویاری در جهان وجود دارند که در دریاچه ها و رودخانه های نیم کره شمالی کره زمین سکنی گزیده اند. در دریای خزر 6 گونه از ماهیان خاویاری وجود دارد. در بین ماهیان خاویاری دریای خزر و حوضه آن، ماهیان استرلیاد (Acipenser ruthenus) و اوزون برون (Acipenser stellatus) ، برای نگهداری در آکواریوم مناسب تر از سایر گونه های ماهیان خاویاری میباشند. ولی ماهی استرلیاد جهت نگهداری در آکواریوم از اهمیت بیشتری برخوردار است. البته امکان نگهداری سایر گونه های ماهیان خاویاری نیز در آکواریوم وجود دارد، ولی با توجه به سرعت رشد بیشترآنها، در طولانی مدت نگهداری آنها دشوار تر بوده و به آکواریوم هابی با ابعاد و حجم آبگیری بیشتری نیاز خواهند داشت. برای نگهداری ماهی خاویاری در یک آکواریوم، طول و عرض آکواریوم باید به اندازه کافی بزرگ باشد به گونه ای که ماهی بتواند آزادانه شنا نموده و به آسانی بچرخد. این بدین معنا است که، طول آکواریوم باید حداقل 6 برابر طول ماهی و عرض آن حداقل 2 برابر طول ماهی باشد. عمق آب از اهمیت کمتری برخوردار بوده، ولی بیشتر بودن حجم آب، شرایط زیست محیطی پایدار تری را فرآهم مینماید. ماهیان خاویاری در کل سال تغذیه مینمایند ولی مقدار غذای مصرفی آنها در زمستان کمتر می باشد. غذای مورد نیاز آنها با ماهیان گوشتخوار قابل مقایسه است. بطور کلی ماهیان خاویاری از نظر اختصاصات زیستی حد واسط آزادماهیان و کپور ماهیان میباشند.
    کلید واژگان: ماهیان خاویاری, آکواریوم, نگهداری, تغذیه}
    Reza Ghorbani Vaghei, Ali Hosseinpour, Ali Reza Alipour, Hooshang Yeganeh
    Due to the stature and the beauty of sturgeons, tendency to keep them in the aquarium has increased. There are 27 species of sturgeon in the world that have inhabited the lakes and rivers of the northern hemisphere. There are 6 sturgeon species in the Caspian Sea. Amongest the sturgeons of the Caspian Sea and its catchment area, Sterlet (Acipenser ruthenus) and Stellate sturgeon (Acipenser stellatus) are more suitable for keeping in the aquarium than other species of sturgeon. But Sterlet is more important for keeping in the aquarium. Ofcource, it is possible to keep other sturgeon species in the aquarium. However, due to their higher growth rate, they were more difficult to maintain in the long time and needed aquariums with more water volume and dimensions. To maintain sturgeon in an aquarium, the length and width of the aquarium should be large enough so that the fish can swim freely and swing easily. This means that, the length of the aquarium should be, at least 6 times the length of the fish and its width at least 2 times the length of the fish. Water depths are less important, but more water volume, provide more sustainable encvironmental condition. Sturgeons feeds throughout the year, but the amount of food consumed is lower in the winter. Their food is comparable to other carnivorous fish. In general, from the aspect of existence specific, sturgeon fish are intermediate salmonids and cyprinids.
    Keywords: Sturgeons, Aquarium, Maintenance, Feeding}
  • عالی حسینی، محمود نفیسی بهابادی، ابراهیم ستوده، یاسر همت، رضا قربانی واقعی
    در این مطالعه تاثیر استفاده از سه ماده همبند شامل نشاسته ذرت، کربوکسی متیل سلولز (CMC)و اوره فرمالدهید (UFA) (حاوی 42 درصد کنجاله سویا) در مقایسه با یک جیره غذایی تجاری بر عملکرد رشد، پایداری پلت و ترکیب شیمیایی بدن میگوی سفید غربی بررسی شد. میگوهای وانامی با میانگین وزن اولیه 73/0 گرم در 12 عدد مخزن مدور 300 لیتری ذخیره و به مدت 52 روز با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. این آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار در هر تیمار انجام شد. زیست سنجی میگوها در دو دوره 15 و یک دوره 21 روزه انجام شد. در پایان آزمایش نتایج نشان داد میانگین وزن نهایی میگوهای تغذیه شده با همبند اوره فرمالدهید (UFA) به طور معناداری کمتر از سایر تیمارها است (01/0(p<. ضریب رشد ویژه SGR)) در هر سه دوره (05/0(p< و در کل دوره (01/0(p< به طور معناداری تحت تاثیر نوع بایندرها قرار گرفت و در کل دوره آزمایش، کمترین ضریب رشد ویژه (SGR) در تیمار UFA و بیشترین آن در میگوهای تغذیه شده با تیمار شاهد مشاهده شد. مقایسه آماری نتایج سنجش ترکیبات شیمیایی بدن میگوهای آزمایش شده نشان داد تیمارهای آزمایشی تاثیر معناداری بر درصد پروتئین و چربی خام لاشه های میگوها ندارد. در مجموع با توجه به نتایج پایداری جیره ها، عملکرد رشد و تغذیه ای و همچنین ترکیبات شیمیایی میگوهای تغذیه شده با همبندهای مختلف می توان گفت نشاسته ذرت همبند مناسبی برای ساخت جیره این میگو می باشد.
    کلید واژگان: میگوی سفید غربی, همبند, رشد, ترکیب شیمیایی, تغذیه}
    Aali Hosseini, Mahmoud Nafisi Bahabadi, Ebrahim Sotoudeh, Yaser Hemmat, Reza Ghorbani Vaghei
    This experiment was conducted to determine the effects of three binding agents, including corn starch, carboxymethyl cellulose (CMC) and urea formaldehyde (UFA) (in diets containing 42% soybean meal) on growth performance, pellet water stability and chemical composition of Litopenaeus vannamei. Shrimps with an average initial weight of 0.73 g stored in polyethylene tanks and fed experimental diets for 52 days (four treatments and three replicates). Biometric measurements of shrimp were carried out in two periods of 15 and 21 days. At the end of experiment results showed that the average final weight of shrimp fed the UFA binder is significantly lower than other treatments (p
    Keywords: Whiteleg shrimp, Binder, Growth, Chemical composition, Nutrition}
  • مصطفی قلی پور *، رضا قربانی واقعی، مهران جواهری بابلی
    زمینه
    غذاهای دریایی دارای مقادیر بالای اسیدهای چرب غیراشباع هستند. هدف از این مطالعه مقایسه سطوح اسیدهای چرب 3ω و 6ω در میگوهای پرورشی و وحشی ببری سبز (P.semisulcatus) بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تعداد 120 میگو (60 عدد وحشی و 60 عدد پرورشی) انتخاب گردید. آنالیز اسیدهای چرب با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی انجام پذیرفت. آنالیز اختلاف واریانس دو عاملی برای نشان دادن تاثیرات فاکتورهای اصلی (جنسیت و محیط) و روابط متقابل آن ها استفاده شد.
    یافته ها
    سه اسید چرب لینولئیک، دکوزاهگزانوئیک (DHA) و ایکوزاپنتانوئیک (EPA) غالب ترین اسیدهای چرب در گونه های وحشی و پرورشی بود. در بین اسیدهای چرب خانواده 6ω، میگوهای پرورشی سطح بالاتری از نظرلینولئیک داشتند (05/0>P). در حالی که در اسیدهای چرب 3ω، ایکوزاپنتاتونئیک اسید (EPA) و ایکوزاترانوئیک اسید به طور معنی داری در میگوهای وحشی بالاتر بودند. نسبتn-3/n-6 در دو گروه مشابه بود. مقایسه نسبت DHA/EPA اختلافی را بین میگوهای وحشی و پرورشی نشان نداده و این نسبت تحت تاثیر جنسیت بود.
    نتیجه گیری
    مقایسه بین دو گروه نشان داد که میزان غلظت اسیدهای چرب در میگوهای وحشی و پرورشی نسبتا مشابه همدیگر است.
    کلید واژگان: میگوی ببری سبز, اسیدهای چرب امگا 3, اسیدهای چرب امگا 6, خلیج فارس}
    Mostafa Gholipour *, Reza Ghorbani Vaghei, Mehran Javaheri Baboli
    Background
    Sea foods contain high level of unsaturated fatty acids. The aim of this study is comparison of ώ3 and ώ6 levels in wild and farmed green tiger shrimp (P.semisulcatus).
    Materials And Methods
    in this study 120 shrimps (wild=60 and farmed=60) selected. Analysis of Fatty acids was performed by Gas Chromatography. Two-factor variance difference analysis used for demonstration the effects of main factor (sex and environment) and their interactions.
    Results
    Three fatty acids included linoleic, Decosahexaenoic (DHA) and eicosapentaenoic (EPA) were the most dominant fatty acids in the wild and farmed species. Among ώ6 fatty acids, the farmed shrimp contained a higher level of linoleic acids (P>0.05) whereas in ώ3 fatty acids, eicosapentaenoic acid (EPA) and eicosathereanoic acid were significantly higher in wild shrimps. The n-3/n-6 fatty acids ratio was similar in two groups. The comparison of DHA/EPA ratio did not show difference between wild and farmed shrimps and this ratio was affected by sex.
    Conclusion
    Comparison between two groups showed that the concentration of fatty acids is relatively to each other in wild and farmed shrimp.
    Keywords: green tiger shrimp_omega 3 fatty acids_omega 6 fatty acids_Persian Gulf}
  • رضا قربانی واقعی*، غلامحسین فقیه، عباسعلی زنده بودی، قاسم غریبی

    پرورش 2 بار در سال میگوی سفید غربی، با 2 تیمار و 2 تکرار در هر تیمار در استخرهای خاکی هریک با مساحت 4/ 0 هکتار،در مرحله اول با تراکم 20 پست لارو 18 با میانگین وزن 001 / 0 008 / 0گرم در هر متر مربع و در مرحله دوم با تراکم 20 میگویجوان با میانگین وزن 20 / 0± 96 / 1 گرم در استخرهای خاکی ایستگاه تحقیقاتی حله وابسته به پژوهشکده میگوی کشور انجام گرفت.از یک استخر به مساحت 25 / 0 هکتار، جهت پرورش پست لاروهای 16 با تراکم 96 عدد در هر متر مربع، قبل از رهای سازی میگودر استخرهای پرورش مرحله دوم، استفاده گردید. در هر استخر، دو دستگاه هواده چرخ پارویی نصب گردید. برداشت استخرهایمرحله اول پس از 96 روز انجام شد. دومین مرحله پرورش و انتقال بچه میگوها در دومین هفته از شهریور ماه انجام و پس از 65روز، صید میگوها صورت گرفت. در مرحله اول پرورش در مدت 96 روز میانگین وزن نهایی، طول نهایی، میانگین رشد در روز،ضریب تبدیل غذایی، درصد بازماندگی و تولید نهایی میگو)به ازای 1 هکتار(به ترتیب 83 / 0± 51 / 14 گرم، 00 / 0± 08 / 12 سانتی متر،0/151±0/161 گرم، 099 / 0± 03 / 1،60 / 9± 73 درصد و در مجموع در این مرحله، 97 / 179 ± 2132 کیلوگرم و در مرحله دوم پرورشو در مدت 65 روز، شاخص های ذکر شده به ترتیب 43 / 0± 56 / 14 گرم، 02 / 0± 48 / 12 سانتی متر، 102 / 0± 224 / 0 گرم، 48 / 0± 1/ 1،92±3/4 درصد و 78 ± 2675 کیلوگرم اندازه گیری شدند. در مجموع به دلیل ذخیره سازی میگوهای با وزن بالا، در مرحله دومپرورش، شاخ صهای رشد از وضعیت مطلو بتری نسبت به مرحله اول برخوردار م یباشند. در تعیین ضریب تعیین کنندگی)مربعضریب همبستگی r2 (وزن و طول با افزایش روزهای پرورش در مراحل اول و دوم پرورش در تمام موارد اعداد بزرگتر از 97 / 0 بود.لذا نقش افزایش تعداد روزهای پرورش بر وزن، بیش از 97 % بود. همچنین در تعیین ضریب همبستگی بین روزهای پرورش و میزانوزن، مشخص گردید که همبستگی خیلی قوی بین آنها)حداقل 97 / 0 و حداکثر 99 / 0(وجود داشت.

    کلید واژگان: میگوی سفید غربی, پروش دو بار در سال, استخر خاکی, بوشهر}
  • عصمت ابراهیمی*، رضا قربانی واقعی، فلورا محمدی زاده

    به منظور بررسی تراکم سلولی و تعیین محتوی کلروفیلa دو ریز جلبکSkeletonema </em>sp.  و Tetraselmis </em>sp.</em> با استفاده از محیط کشت 2F/ تحت شوری های مختلف 15،20،25،30،35قسمت در هزار در 15 جعبه 5/1 لیتری پلاستیکی با تراکم 104</sup>×18 سلول در میلی لیتر تحت شرایط دمای 2 20 درجه سانتی گراد و شدت روشنایی 5000 لوکس و دوره روشنایی 24 ساعته کشت داده شدند.کشت تتراسلمیس به مدت 14 روز و اسکلتونما به مدت 7روز به طول انجامید. نتایج حاصله نشان داد که، ریز جلبک های تتراسلمیس و اسکلتونما مقاومت مناسبی در برابر نوسانات شوری داشته و بخوبی می توانند در شوری های مختلف رشد نمایند. بیشترین تراکم سلولی ریز جلبک تتراسلمیس در شوری 35 قسمت در هزار و ریز جلبک اسکلتونما نیز در شوری 25 قسمت در هزار بدست آمده است. زمان رسیدن به اوج تراکم رشد این دو ریز جلبک در محیط کشت 2F/ دارای اختلاف معنی داری بود (p<0.05). نتایج نشان داد که میزان کلروفیل a در ریز جلبک تتراسلمیس در شوری های مختلف دارای اختلاف معنی داری در بین تیمارها بود (p<0.05). بیشترین میزان کلروفیل a مربوط به تیمار با شوری 20 قسمت در هزار با مقدار 33/3 میکروگرم برگرم و کمترین آن نیز در تیمار شوری 35 قسمت در هزار و به میزان 21/1 میکرو گرم بر گرم بدست آمد. در ریز جلبک اسکلتونما بیشترین میزان کلروفیل a در شوری های20 و 25 قسمت در هزار بدست آمد و بین مقادیر کلروفیل a در شوری های مختلف اختلاف معنی دار آماری مشاهده گردید (p<0.05).

    کلید واژگان: Skeletonema sp, Tetraselmis sp, تراکم سلول جلبکی, شوری, کلروفیل}
    Ebrahimi E*, Ghorbani Vagheie R, Mohammadizade F

    In order to examine the cell density and determine the chlorophyll content algas skeletonema sp and Tetraselmis sp in culture F/2 under different salinity 15, 20, 25, 30, 35 parts per thousand were cultured for 15 days. The results of growing in Tetraselmis sp showed that the algas had suitable resistance against vacillations of salinity and they can grow in different salininty. Tetraselimis alga can grow in salinity 30 and 35 parts per thousand and while in Tetraselmis sp alga the best amount of growing were observed in salininty 25 parts per thousand. Time of reaching to the highest density of growing in culture F/2 were significantly different (p 0.05). alga can grow in salinity 30 and 35 parts per thousand and while in Tetraselmis sp alga the best amount of growing were observed in salininty 25 parts per thousand. Time of reaching to the highest density of growing in culture F/2 were significantly different (p 0.05). According to the amount of growing in Tetraselimis with slower growing and go progressive stage with lower speed which show the different behavior of growing amount. In examining the effect of different salininty on amount of chlorophyll alga Tetraselimis there weren’t any differences between cases (p 0.05). the highest amount of chlorophyll were related to cases with salininty 20 parts per thousand salininty with amount 3/33 Micro gremin liter and the lowest amount were related to cases with salinity 35 parts per thousand with amount 1/21 Micro grem in liter. By increasing salinity we can observe the decrease of chlorophyll a in each Mili liter. According to the amount of growing in Skeletonmema is rapid growing and the time of reaching to the highest growing then the death phase. Calculation of effect of salininty on amount of chrollphyll a in Skeletonmema alga showed in density 20 parts per thousand and 25 parts per thousand had more chrollphyll regard to other cases and among the amaunt of least salinity that is 15 Mili gram in liter and amount of most 30 and 35 parts per thousand the statistecs significant differences were not oloserved.

    Keywords: Tetraselmis sp, Skeletonema sp, culture F, 2, different salininty, chrollophyll}
  • نقش آرد کنجاله سویا در کاهش هزینه های تولید غذای میگوی وانامی
    رضا قربانی واقعی
  • Ershadi Motlagh S. *, Alaf Navirian H., Ghorbani Vaghei R., Falahatkar B
    The effect of different levels of canola meal on growth indices¡ body composition and survival rate of white leg shrimp (average weight 1.63 ± 0.09 gr) was studied. The experiment was according to completely random design with five dietary treatments (0¡ 5¡ 15¡ 25 and 35 percent of canola meal) in triplicate groups. Four hundred and fifty shrimp were randomly distributed between 15 tanks of 300 L capacity (30 shrimp per tank). Shrimps were fed three times a day according to their body weight at a temperature of 31 ± 0.09 °C for 8 weeks. After 8 weeks of feeding¡ growth and nutritional indices such as weight gain (WG)¡ specific growth rate (SGR)¡ protein efficiency ratio (PER)¡ feed efficiency (FE)¡ average daily weight gain (ADG)¡ percent of body weight increase (BWI)¡ percent of protein production (PPV) survival rate¡ price index were measured. Results showed that replacing canola meal by fishmeal in the diet of white leg shrimp have not any negative impact on shrimp growth performances up to 25 percent. There is no significant differences were observed in body composition and survival rate between treatments. Results of this study showed that fish meal can be replaced by canola meal up to 25 % and reliable price index in the diet of juveniles shrimp.
    Keywords: white leg shrimp, Canola meal, Growth, Fish meal, Replacing}
  • حسین آذری، رضا قربانی واقعی، مهران جواهری بابلی
    این تحقیق به منظور تعیین اثرات افزایش سطوح مختلف آرد کنجاله کانولا بر شاخص های رشد و ترکیب بدن میگوی سفید غربی با میانگین (انحراف معیار) وزن اولیه 5/0±5/2 گرم انجام گرفت. برای انجام تحقیق 4 تیمار و 3 تکرار در هر تیمار شامل: تیمار شاهد (فاقد کنجاله کانولا و 30 درصد آرد ماهی) و 3 تیمار با سطوح 15، 30 و 45 درصد پروتئین گیاهی کانولا مورد استفاده قرار گرفت. میگوها بطور تصادفی به 12 تانک پلاستیکی 50 لیتری (25 میگو در هر تانک) معرفی شدند. میگوها 3 وعده در شبانه روز در ساعات 8، 14 و 20 به مدت 8 هفته، در آب با میانگین (انحراف معیار) درجه حرارت 60/0±60/31 درجه سانتیگراد و شوری 8/0±41 گرم در لیتر تغذیه گردیدند. در ابتدای دوره پرورش بطور تصادفی تعداد 40 عدد از بچه میگو ها را انتخاب و همچنین در انتهای دوره پرورش از هر تکرار تعداد 10 عدد میگو صید و به منظور آنالیز لاشه به آزمایشگاه منتقل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که جایگزینی تا 30 درصد کنجاله کانولا به جای آرد ماهی در جیره غذایی میگوی سفید غربی تاثیر منفی بر عملکرد رشد میگوهای تغذیه شده نداشت. تیمارهای 15 و 30 درصد کنجاله کانولا در شاخص های بهره برداری از پروتئین راندمان کمتری نسبت به تیمار شاهد داشته و بازماندگی در تیمار 1 کمتر از تیمار شاهد و تیمار 2 بیشتر از تیمار شاهد بوده که دارای اختلاف معنی دار آماری بودند. تیمار 15 و 45 درصد کنجاله کانولا در شاخص های ضریب تبدیل غذایی (FCR)، FE) و نرخ رشد ویژه (SGR) عملکرد ضعیف تری نسبت به تیمار شاهد داشته و دارای اختلاف معنی دار آماری بودند. از نظرترکیب بدن میگوها، شامل چربی، فیبر و خاکستر تیمار شاهد با سایر تیمارها دارای اختلاف معنی دار آماری بودند. ولی در شاخص پروتئین و رطوبت اختلاف معنی دار آماری بین تیمار شاهد و سایر تیمارها مشاهده نگردید. بهترین راندمان ضریب تبدیل غذایی (FCR)FE) و بازماندگی در تیمار 30 درصد کنجاله کانولا مشاهده گردید. بالاترین ضریب بهره برداری از پروتئین در تیمار شاهد مشاهده و اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از جیره حاوی 30 درصد کنجاله کانولا بدلیل صرفه اقتصادی، کاهش هزینه غذا و بازماندگی بهتر می تواند جایگزین آرد ماهی در ساخت جیره های غذایی میگوی سفید غربی باشد.، نرخ کارائی غذا (نرخ بازده پروتئین، نرخ کارآیی غذا (
    کلید واژگان: میگوی سفید غربی, شاخص های رشد, ترکیب بدن, کنجاله کانولا}
  • عباسعلی زنده بودی، رضا قربانی واقعی
    تحقیق حاضر به منظور تعیین امکان پرورش میگوی سفید غربی با استفاده از آب زیرزمینی لب شور در استان بوشهر، ایران انجام شد. در تیر ماه سال 1387 نسبت به ذخیره سازی پست لاروهای میگوی سفید غربی در 4 تانک فایبرگلاس (هریک به مساحت 8/3 مترمربع) اقدام گردید. دو عدد از تانک ها با آب دارای شوری 35 قسمت در هزار و دو تانک دیگر با آب چاه با شوری 4 قسمت در هزار، آبگیری و تا پایان دوره این شوری ها حفظ گردید. تانک ها در فضای باز (بیرون از سالن تکثیر ایستگاه) مستقر و با یکدستگاه هواده مرکزی در طول شبانه روز هوادهی شدند. تراکم ذخیره سازی 58 عدد در هر مترمربع و طول دوره پرورش 90 روز بود. غذای مصرف شده در طول دوره برای تغذیه میگوها، غذای تجاری تولید داخل کشور بوده است. در هر تانک، غذای مورد نیاز هر وعده، در 2 سینی غذادهی هر یک با قطر 75 سانتیمتر ریخته می شد. معمولا هفته ای 2 بار آب تانک ها به میزان 20 تا 30 درصد تعویض می گردید. در طول دوره به فاصله هر 15 روز یکبار، با استفاده از یکدستگاه ترازوی دیجیتالی، 40 عدد میگو بصورت انفرادی وزن می گردیدند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در شوری های 35 و 4 قسمت در هزار، میانگین وزن در پایان دوره بترتیب 34/21 و 22/18 گرم، بازماندگی بترتیب 25/92 و 75/97 درصد، میانگین تولید در واحد سطح بترتیب 11/1 و 03/1 کیلوگرم بر مترمربع و ضریب تبدیل غذایی بترتیب 20/1 و 28/1 بوده است. با استفاده از آنالیز واریانس مشخص گردید که از نظر شاخص های ذکر شده، بین تیمارها اختلاف معنی دار آماری وجود ندارد.
    کلید واژگان: آب لب شور زیرزمینی, پرورش در تانک, میگوی سفید غربی, Litopenaeus vannamei}
    A. Zendehboudi, R. Ghorbani Vagheie
    We assessed the possibility of western white shrimp culture using underground brackish water in Bushehr province, Iran. In July 2008, white shrimp post larvae were stocked in 4 fiberglass tanks, each with a capacity of 3.8m2. Two tanks were filled with brackish water 35ppt in salinity and two others with underground brackish water 4ppt in salinity. Tanks were situated outdoor and aerated nonstop using a central aerator. The stocking density was 58ind/m2 and the culture period was 90 days. Shrimps were fed with commercial diet by two trays, 80 cm in diameter in each tank. Water exchange was carried out two times a week. During the culture period, the weights of 40 ind. of shrimps were measured every 15 days. At the end of culture period, mean weight of 21.34g and 18.22g, survival of 92.25% and 97.75%, mean production of 1.11 and 1.03kg/m2 and food conversion ratio of 1.20 and 1.28 were recorded for 34ppt and 5ppt salinities, respectively. Statistical analyses showed no significant difference between treatments.
    Keywords: Underground Brackish Water, Tank culture, Litopenaeus vannamei}
  • رضا قربانی واقعی، عباس متین فر، خسرو آئین جمشید، محمود حافظیه، رسول قربانی
    غذاهای زنده از ضروریات تغذیه مراحل لاروی اکثر آبزیان دریایی و بخصوص میگو است که در سالهای اخیر و بدلیل هزینه های بالای تولید آنها، تلاش در جهت جایگزینی با غذاهای مصنوعی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه نیز با توجه به فراگیر شدن پرورش میگو وانامی در کل کشور در همین راستا است. در این تحقیق میگوی پاسفید غربی از مرحله زوآی 1 تا مایسیس و سپس تا پست لارو 15 در ظروف پلاستیکی 20 لیتری، با 10 لیتر آبگیری در شروع دوره و با تراکم 100 لارو در لیتر پرورش داده شدند. تحقیق با 9 تیمار غذایی هر کدام در 3 تکرار در تانک های پرورشی مجهز به سنگ هوا در هر ظرف و در آب باشوری 2±30 قسمت در هزار و با 4 بار غذادهی در شبانه روز انجام شد. تیمارهای غذایی شامل طیف کامل غذای زنده (ریز جلبک کیتوسروس و ناپلیوس آرتمیا)، ترکیب غذای زنده با غذای مصنوعی و طیف کامل غذای مصنوعی طی مراحل لاروی مورد استفاده قرار گرفت. منظور از غذای مصنوعی، غذای دست ساز در این پروژه و مقایسه آن با غذای وارداتی است که در تیمارهای مختلف مورد توجه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که میانگین افزایش وزن و درصد بازماندگی در زمان تغذیه توام از وضعیت مطلوبتری نسبت به گروه های دیگر تیماری برخوردار بودند و تغذیه از غذای مصنوعی، دست ساز یا وارداتی در کل دوره پرورش، موجب تلفات شدید لاروها گردید. همچنین مشخص شد که در صورت تامین غذای زنده در مرحله زوآ، امکان جایگزینی 100 درصد غذای مصنوعی آزمایشی در مرحله مایسیس تا پست لارو در مورد این میگو وجود ندارد بطوریکه در این تیمارها در شاخص های رشد تنزل معنی دار نسبت به سایر تیمارها مشاهده گردید(P<0/05). در مجموع می توان اظهار داشت که جایگزینی بخشی از غذای زنده با غذای مصنوعی طی مراحل لاروی بدون تاثیر منفی بر شاخص های رشد و بازماندگی امکان پذیر است و همچنین غذای مصنوعی دست ساز نسبت به غذای مصنوعی وارداتی از عملکرد مطلوبی برخوردار بوده و می توان از آن به جای غذای مصنوعی وارداتی بصورت توام با غذاهای زنده، برای تغذیه مراحل لاروی میگو استفاده نمود.
    کلید واژگان: میگوی پاسفید غربی, تغذیه دوران لاروی, غذای زنده, غذای دستی}
    R. Ghorbani Vagheie, A. Matinfar, Kh. Aeinjamshid, M. Hafezieh, R. Ghorbani
    Replacing live food with artificial diets in aquatic larviculture, especially in shrimp larvae not only is caused convenience feeding, but also in economical view is very important. With this object, in this survey, a density of 100.L-1 white leg shrimp larvae in 9 nutritional treatments each with three replicates were cultured in 20L tanks each one was held with 10L of 30% salty water using one air stone. The larvae were fed 4 times.day-1 with different diets, including live foods (Cheatoceros gracilis and Artemia nauplii), artificial diets (handmade and imported) and different combinations. The results showed that the growth rate and survival percentage in larvae fed with combination feed treatments, were more desirable than those fed with food and feed treatments and feeding with homemade and imported feeds alone, raised high mortality in shrimp larvae during the experiment. Also, it was denoted that even if the zoea larvae has been fed with live food, feeding with 100% artificial diets for the resting larviculture period wont be possible because of decreasing significantly in growth rate, total length and survival percent of shrimp larvae, compare to the other treatments. In addition, replacing partly of live food with artificial diet without adverse affects on growth and survival rates of white leg shrimp larvae will be possible and the observation supported that the handmade feed with given formulation, had more suitable results comparing to the imported one for mixing with live food economically. Therefore, we recommend that a mixture the formulated diet and algae plus Artemia nauplii is used for culturing white shrimp larvae.
    Keywords: White leg shrimp, Larval feeding, Live food, Artificial diet}
  • عباس متین فر، حسین عمادی، رضا قربانی واقعی، سید مهدی میرحیدری، هومن عبدالله بیگی
    این تحقیق در یک دوره دو ماهه (از 15 فروردین تا 15 خرداد 1387) به منظور تعیین مقدار مناسب اسیدهای چرب غیر اشباع بلند زنجیره ((HUFA Highly Unsaturated Fatty Acid برای هم آوری و قطر تخمک مولدین ماده میگوی پاسفید vannamei) (Litopenaeus انجام گردید. در مطالعه حاضر غذاهای خشک حاوی مواد تشکیل دهنده یکسان و ایزوپروتئین (5/31 درصد پروتئین) و ایزوکالریک (9/6 درصد چربی) بودند ولی مقادیر متفاوت 1، 2 و 3 درصد HUFA داشتند. همچنین HUFA جیره غذاهای طبیعی (کرم پری نرئیس، صدف ملالیس و ماهی مرکب) نیز آنالیز شده و میانگین آنها محاسبه گردید. در نهایت تاثیر 4 مقدار HUFA (شامل مقادیر 1، 2 و 3 درصد HUFAجیره های کنسانتره و میانگین HUFA غذاهای طبیعی) بر هم آوری و قطر تخمک مولدین ماده تیمارهای مربوطه مورد مقایسه قرار گرفت. هم آوری و قطر تخمک در جیره های طبیعی و 3 درصد HUFA تفاوت معنی داری با هم نداشتند P> 0. 05)) ولی بصورت معنی داری از دو جیره 1 و 2 درصد HUFA بالاتر بودند P< 0. 05)). هم آوری در دو جیره 1 و 2 درصد HUFAهم تفاوت معنی داری با هم نداشتند P> 0. 05)) ولی قطر تخمک در جیره 2 درصد HUFA به طرز معنی داری از جیره 1 درصد HUFA بالاتر بود P< 0. 05)). نتایج این تحقیق نشان داد که دو جیره طبیعی و 3 درصد HUFA با توجه به نتایج هم آوری و قطر تخمک می توانند جیره های مناسبی در زمان تکثیر میگوی سفید غربی باشند.
    کلید واژگان: Litopenaeus vannamei, HUFA, هم آوری, تخمک}
    A. Matinfar, H. Emadi, R. Ghorbani, M. Mirheidari, H. Abdollah beygi
    During 2 months (from April to June, 2008) we studied the suitable quantity of Highly Unsaturated Fatty Acids (HUFA) for desirable fecundity and egg diameter of female broodstock of white leg shrimp (Litopenaeus vannamei). Similar dry food containing Isonitrogeneous material (31. 5% protein) and Isolipid (6. 9% lipid) was used but with different levels of HUFA (1, 2 and 3%). Also, the HUFA of natural foods (Perinereis worm, melalis bivalvia and cuttlefish) was analyzed. We compared the effects of four levels of dietary HUFA (1, 2 & 3 % HUFA of dry diets and the average HUFA of natural diets) on fecundity and egg diameter of female broodstock of white leg shrimp. The fecundity and egg diameter of natural diet and HUFA 3% were not significantly different (P>0. 05). The fecundity of natural diet and HUFA 3% was significantly higher than the other two treatments (P<0. 05) and also the egg diameter of HUFA 3% and natural diet was significantly higher than the other two treatments (P<0. 05). According to the results of fecundity and egg diameter measurements, both natural and HUFA 3% diets are suggested as suitable for white leg shrimp breeding.
    Keywords: Litopenaeus vannamei, HUF A, Fecundity, EGG}
  • رضا قربانی واقعی*، عباس متین فر، نادر سامانی، غلامحسین فقیه، رسول قربانی
    تاثیر سطوح مختلف پروتئین گیاهی (30، 50 و 70 درصد) در جیره های غذایی حاوی 38 درصد پروتئین میگوی پاسفید (Litopenaeus vannamei) در تانکهای 300 لیتری پلی اتیلن در مقایسه با یک جیره تجاری تولید داخل کشور مورد بررسی قرار گرفت. میانگین افزایش وزن بدن میگوها در پایان دوره در تیمار 1 (حاوی 30 درصد پروتئین گیاهی و 70 درصد پروتئین حیوانی) 06/0± 89/5 گرم، در تیمار 2 (حاوی 50 درصد پروتئین گیاهی و 50 درصد پروتئین حیوانی) 25/0± 22/6 گرم، در تیمار 3 (حاوی 70 درصد پروتئین گیاهی و 30 درصد پروتئین حیوانی) 24/0± 19/6 گرم و در تیمار شاهد (حاوی20 درصد پروتئین گیاهی و80 درصد پروتئین حیوانی) 40/0± 42/6 گرم بود. شاخصهای رشد شامل ضریب تبدیل غذایی، نسبت بازده پروتئینی، ضریب رشد ویژه، افزایش وزن روزانه و درصد بقا ناشی از تغذیه با جیره شاهد نسبت به سایر تیمارها مطلوبتر، ولی اختلاف معنی داری بین تیمار شاهد و سایر تیمارها (و حتی بین تیمارهای آزمایشی) مشاهده نگردید ((P> 0. 05. همچنین درصد بهره وری از پروتئین خالص، در تیمار 1 بیش از سایر تیمارها بوده و دارای اختلاف معنی دار آماری می باشد (P< 0. 05). تولید در واحد سطح (برحسب گرم بر مترمربع) و درصد بازماندگی، در تیمار 1 کمتر از سایر تیمارها بوده و اختلاف معنی دار آماری با سایر تیمارها داشت (P< 0. 05). همچنین نتایج تحقیق نشان داد که، قابلیت میگوی پا سفید در استفاده از منابع پروتئین گیاهی (بویژه آرد سویا) مطلوب می باشد. در صورت استفاده از جیره های حاوی 50 درصد پروتئین گیاهی (با 22 درصد آرد سویا) و 70 درصد پروتئین گیاهی (با 72/41 درصد آرد سویا) ، نتایج کسب شده از نظر تاثیر بر شاخصهای رشد مطلوب و جهت کاهش هزینه های تولید میگو مناسب است. هزینه تولید 1 کیلوگرم غذا در تیمارهای 1، 2 و 3 بترتیب به میزان 3/83 درصد، 3/68 درصد و 3/53 درصد هزینه تولید یک کیلوگرم غذای شاهد می باشد. کمتر بودن قابل توجه هزینه تولید غذا، در تیمارهای 2 و 3 نسبت به تیمار شاهد از جنبه کاهش هزینه های تولید میگو بسیار حائز اهمیت است.
    کلید واژگان: میگوی پا سفید, Litopenaeus vannamei, جیره غذایی, شاخص های رشد, بوشهر, ایران}
    R. Ghorbani, A. Matinfar, N. Samani, Gh. Faghih, R. Ghorbani
    The influence of different dietary levels of plant protein (30, 50 and 70%) on growth indices of White Leg Shrimp (Litopenaeus vannamei) fed with an original 38 percent protein was assessed and compared with that of the commercial shrimp diet. The average weight gain at the end of the culture period in treatment 1 (30% plant protein and 70% animal protein), was 5. 89 plus or minus 0. 06 grams, for treatment 2 (50% plant protein and 50% animal protein), was 6. 22 plus or minus 0. 25 grams, for treatment 3 (70% plant protein and 30% animal protein), was 6. 19 plus or minus 0. 24 grams and for the control treatment (20% plant protein and 80% animal protein), was 6. 42 plus or minus 0. 40 grams. Our study of the influence of experimental and control diets on growth indices including growth rate (GR), food conversion ratio (FCR), protein efficiency ratio (PER), specific growth rate (SGR), and average daily gain (ADG), demonstrated that the indices were better in the control compared to the treatmen…
  • محمد خلیل پذیر، عباس متین فر، خسرو آئین جمشید، رضا قربانی واقعی، غلامعباس زرشناس، قاسم غریبی
    برای پی بردن به اثر پودر پروبیوتیک باسیلوس (Bacillus sp.) حل شده در آب، بر رشد و درصد بازماندگی میگوی سفید غربی در شوری 30 و 40 قسمت در هزار تحقیقی در ایستگاه تحقیقاتی بندرگاه واقع در استان بوشهر به مدت 45 روز انجام شد. این تحقیق از چهار تیمار همراه با سه تکرار، شامل 2 تیمار آزمایشی (پودر پروبیوتیک باسیلوس Bacillus sp. حل شده در آب همراه با غذای پلت مرحله رشد در شوری 30 و 40 قسمت در هزار) و 2 تیمار شاهد (غذای پلت مرحله رشد در شوری 30 و 40 قسمت در هزار) تشکیل شده بود. نتایج نشان دادند که میزان رشد و درصد بازماندگی میگوهای تیمار شوری 30 قسمت در هزار که از پودر پروبیوتیک حل شده در آب (Bacillus sp.) همراه با غذای پلت مرحله رشد استفاده کرده بودند بطور معنی داری بیشتر از میگوهای تیمار شاهد (بدون افزودن پروبیوتیک به آب در شوری 30 قسمت در هزار) بود (05/0> P). از طرف دیگر با وجود اینکه میزان رشد میگوهای تیمار شوری 40 قسمت در هزار نسبت به میگوهای شاهد (بدون افزودن پروبیوتیک به آب در شوری 40 قسمت در هزار) بیشتر بود ولی از لحاظ آماری هیچگونه تفاوت معنی دار بین آنها مشاهده نگردید (05/0P>) ، این در حالی است که درصد بازماندگی میگوهای تیمار شوری 40 قسمت در هزار نسبت به میگوهای شاهد بطور معنی داری بیشتر بود (05/0> P). همچنین نتایج حاکی از آن است که میزان رشد و درصد بازماندگی میگوهای تیمار شوری 30 قسمت در هزار در مقایسه با میگوهای تیمار شوری 40 قسمت در هزار بطور معنی داری بیشتر می باشد (05/0> P). در نتیجه از این تحقیق چنین استنباط می شود که دادن پودر پروبیوتیک باسیلوس حل شده در آب در شوری 30 قسمت در هزار همراه با غذای پلت مرحله رشد می تواند بسیار مفید باشد. در حالیکه در شوری 40 قسمت در هزار چندان ثمربخش و مفید نیست.
    کلید واژگان: پروبیوتیک, شوری, میگوی سفید غربی, تغذیه}
    M. Khalil pazir, A. Matinfar, Kh. Aeinjamshid, R. Ghorbani vaghei, Gh. Zarshenas, Gh. Gharibi
    The probiotic effects of Bacillus spp. bacteria on the growth and survival rate of Litopenaeus vannamei in 30 and 40 gii, salinities was investigated. We conducted the experiment in Bandargah Research Station, Bushehr province during 45 days. Four treatments with three replicates, and two controls were used and probiotic powder, dissolved in water along with the growth stage pellet was applied in 3Oppt and 4Oppt salinities. The control treatments were only fed by the growth stage pellet in 3Oppt and 4Oppt salinities. The results revealed that growth and survival rate of treatment groups in 3Oppt salinity exposed to the probiotic powder were higher than those of the controls without increasing probiotic powder (P0.05). Survival rate of the treatment groups in 4Oppt sal.....
  • رضا قربانی واقعی، محمدرضا احمدی
    برای تعیین فراوانی ماکروزئوبنتوزهای 3 مزرعه 1 هکتاری پرورش کپور ماهیان چینی در استان گیلان، از رسوبات 3 قسمت ورود ی، میانی و خروجی، هر 15 روز یکبار و به مد ت 8 ماه، با استفاده از یک گراب با مساحت 272 سانتی متر مربع نمونه گیری بعمل آمد. در این بررسی 3 گروه Tubificidae، Chironomidae و Gastropoda (شکم پایان) شناسایی گردید ند. میانگین فراوانی گروه های فوق در 3 مزرعه و در کل دوره، به ترتیب 18 / 77، 26 / 20 و 57 / 2 درصد تعیین گردید. میانگین فراوانی Tubificidae در فصول بهار، تابستان و پاییز در سهاستخر به ترتیب 279، 864 و 278 عد د در متر مربع بود ه و بین فراوانی این گروه در فصل تابستان با فصول بهار و پاییز اختلاف معنی دار وجود د ارد (05/0> p). فراوانی فصلی Chironomidae در بهار، تابستان و پاییز در سه مزرعه به ترتیب 221، 87 و 64 عد د در متر مربع تعیین گردید، . که بین فراوانی این گروه، در فصل بهار با سایر فصول اختلاف معنی دار وجود د ارد (05/0> p). در تعیین میانگین زی توده Chironomidae در سه مزرعه و در فصول بهار، تابستان و پاییز به ترتیب اعد اد 3 / 2، 67 / 0 و 4 / 0 گرم در متر مربع بد ست آمد، که بین زی توده Chironomidae در فصل بهار با دو فصل تابستان و پاییز اختلاف معنی دار وجود د ارد (05/0>p). در تعیین میانگین فراوانی شکم پایان در سه مزرعه، در فصول بهار، تابستان و پاییز به ترتیب اعد اد 4، 14 و 27 عد د در متر مربع بد ست آمد. که بین فراوانی Gastropoda در فصل پاییز با دو فصل بهار و تابستان اختلاف معنی دار وجود د ارد (05/0> p). فراوانی Gastropoda در ماه ها و فصول مختلف کم بود ه و حتی در برخی ماه ها در بستر مزارع یافت نگردید. در صد فراوانی Gastropoda در فصل پاییز و بویژه در قسمت های ورود ی و خروجی مزرعه 1 (به ترتیب 37 / 9 و 63 / 24 درصد) و قسمت ورود ی مزرعه 2 (28 / 21 درصد) بیش از سایر فصول و قسمت ها بود. در بررسی محتویات رود ه ماهی کپور معمولی، Chironomidae و Gastropoda یافت گردید. در بررسی درصد مواد آلی رسوبات بستر مشخص گردید که از ورود ی به طرف خروجی بستر مزارع، درصد مواد آلی افزایش می یابد. میانگین درصد مواد آلی در قسمت های ورود ی، میانی و خروجیاستخرها در کل دوره بتر تیب 67 / 8، 97 / 10 و 21 / 13 درصد محاسبه گردید. همچنین درد انه بندی رسوبات، به طور میانگین در 3 مزرعه، میزان ماسه 31 / 61 درصد و میزان سیلت و رس 34 / 36 درصد تعیین گردید. میانگین پارامترهای فیزیکو-شیمیایی مثل درجه حرارت آب، میزان اکسیژن محلول در آب، عمق قابل رویت و pH در 3 مزرعه و در کل دوره پرورش به ترتیب 25 / 26 درجه سانتی گراد، 64 / 7 میلی گرم در لیتر، 22 / 34 سانتی متر و 90 / 7 اندازه گیری گردید. کلید واژگان: ماکروزئوبنتوز، فراوانی، تنوع، کل مواد آلی، کپور ماهیان چینی،استخر خاکی، استان گیلان
    کلید واژگان: ماکروزئوبنتوز, فراوانی, تنوع, کل مواد آلی, کپور ماهیان چینی, استخر خاکی, استان گیلان}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال