به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

زرین دانشور

  • آرزو مهدی پور، صادق ملکی آوارسین*، جهانگیر یاری، زرین دانشور

    بهره وری نیروی انسانی یکی از دغدغه های اصلی مدیران سازمان ها است و همواره در صدد شناسایی عوامل موثر بر آن هستند که امور رفاهی کارکنان یکی از این عوامل است. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی  مولفه های امور رفاهی کارکنان ثبت اسناد و املاک استان آذربایجان شرقی به منظور ارایه الگوی مناسب  می باشد. رویکرد پژوهش از نوع کیفی است که با استفاده از راهبرد فراترکیبی وروش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، 110 عنوان از مقالات، پایان نامه ها و کتب داخلی و خارجی در فاصله زمانی 2015 تا 2022 (1394-1400) می باشد که از این تعداد 56 مورد که سنخیت بیشتری با هدف تحقیق حاضر داشتند- به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب، کدگذاری و طبقه بندی و سپس مضامین اصلی استخراج، تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی شده اند. یافته ها نشان می دهند که الگوی رفاهی در سه بعد ذهنی، عینی و اجتماعی قابل طبقه بندی است؛ به طوری که مضامین اصلی رفاه ذهنی شامل مقوله های دوازده گانه، رفاه عینی شامل مقوله های هشت گانه و رفاه اجتماعی شامل مقوله های دوازده گانه می باشد. توجه به ابعاد مختلف امور رفاهی کارکنان اداره ثبت بیش از پیش ضرورت داشته و می توان با استفاده از الگوی طراحی شده برای رفاه کارکنان، زمینه های مناسبی برای سلامتی و رضایت شغلی آنان فراهم کرد و از این طریق بهره وری آنان را افزایش داد.

    کلید واژگان: الگوی رفاهی, رفاه ذهنی, رفاه عینی, رفاه اجتماعی, کارکنان ثبت اسناد
    Arezo Mehdipour, Sadegh Maleki Avarsin *, Jahangir Yari Haj Atalo, Zarin Daneshwar

    Human resource productivity is one of the main concerns of managers of organizations, and they always try to identify factors affecting productivity, one of which is employee welfare. The purpose of the present research is to identify the components of the welfare affairs of the property and document registration staff in East Azerbaijan Province in order to provide a suitable model. In this qualitative research, metacombination strategy and content analysis are employed. The studied population included 110 articles, dissertations and Persian and English books written from 2015 to 2022, among which 56 items that were more relevant to the purpose of the present research were purposefully selected as the sample of the study, coded and classified. Then, the main themes were extracted, consolidated, rethought and rearranged. The findings show that the well-being model can be classified into three dimensions: mental, objective and social: the main themes of mental well-being include twelve categories, the objective well-being includes eight categories, and the social well-being includes twelve categories. Therefore, it seems crucial to pay attention to various dimensions of the welfare of the registry office employees. The present model, designed for the welfare of the employees, makes it possible to provide suitable grounds for their health and job satisfaction, and in this way, increase their productivity.

    Keywords: welfare model, Mental Welfare, Objective welfare, social welfare, document registration staff
  • نادره دواتگر بدیع، یوسف ادیب*، بهنام طالبی، زرین دانشور
    مقدمه

    برنامه درسی در آموزش عالی مدت طولانی است بر اساس سازمان دهی در سطح متمرکز اجرا می شود. این پژوهش باهدف آشکارسازی راهبردهای اساتید در فرآیند تغییر برنامه درسی در اجرا با رویکرد نظریه ی داده بنیاد انجام یافته است.

    روش ها

    با شیوه نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از اعضای هییت علمی ذی صلاح مصاحبه شد. سپس افرادی را انتخاب نمودند که طبقات موردنظر را توسعه دهند؛ بنابراین نمونه گیری نظری در پیش گرفته شد. برای کفایت حجم نمونه از منطق اشباع نظری داده ها استفاده گردید. ابزار مورداستفاده، مصاحبه فردی از نوع نیمه ساختاریافته و یادداشت های عرصه بود. برای تعیین اعتبار داده ها، از ثبت مصاحبه ها و تایید توصیف های نهایی توسط شرکت کنندگان و تکنیک زاویه بندی استفاده گردید. متن مصاحبه ها پس از تایپ به نرم افزار MAXQDA 2020 منتقل شد. کدگذاری بر اساس مدل پارادایم اشتراوس و کوربین (2008) شامل سه مرحله (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) بوده است.

    یافته ها

    راهبردها: شامل اجرای نیمه سازگارانه (ایجاد ارتباط، پویش نظام مند ، فعالیت های انعطاف پذیر، لحاظ کردن وضعیت شخصی دانشجو و استراتژی سازگاری با محیط)، اجرای آزاد (سهولت دسترسی به امکانات، نوآوری در نظام دانشگاهی، استفاده از نوآوری در آموزش و به روزرسانی برنامه درسی)، اجرای وفادارانه (ایجاد اعتماد اساتید و مقاومت اساتید در آموزش) و اجرای ناقص (نگرش برخی از اساتید در آموزش و ترمیم ساخت شناختی) بوده است.

    نتیجه گیری

    مفهوم ایجاد تغییر در برنامه درسی قصدشده به مجموعه ای از ویژگی ها، باورها و نیازهای روانی تربیتی، دشواری ها، عوامل و اصولی مربوط می شود که اگر به درستی مشخص شوند می توانند ما را دررسیدن به پاسخ های مناسبی رهنمون سازند.

    کلید واژگان: راهبردها, تغییر, برنامه درسی آموزش عالی, نظریه داده بنیاد
    Nadere Davatgar Badie, Yosef Adib*, Behnam Talebi, Zarin Daneshvar
    Introduction

    This research was done with the purpose of revealingfaculty the members Strategies the process changing the intended curriculum in practice by with the approach of foundational data theory approach.

    Methods

    Iin the first stage, based on the data theory of the foundation, 20 members in universities field were interviewed using a targeted sampling method. Then they chose people to develop the desired classes; Therefore, theoretical sampling was undertaken. The logic of data heoretical saturation was used for the adequacy of the sample size. The tools is used semi-structured individual interviews and field notes. So that the interviews who started with answering questions and it was targeted based on what the participants said. For determining the validity of the data in this research, it has been done by recording interviews and approval of the final descriptions by the participants and the researcher's angulation technique. After typing, the text of the interviews was transferred to MAXQDA 2020 software and coded. Coding based on the paradigm model of Corbin and Strauss (2008). It included three stages (open, axial and selective coding). In this research, 688 open codes were obtained.

    Results

    strategies include semi-adaptive implementation (five category), free implementation (four category), faithful implementation (two category) and impolite implementation (two category) has been existed.

    Conclusion

    The concept of making a change in the intended curriculum is related to a set of characteristics, beliefs and educational psychological needs, difficulties, factors and principles that, if identified correctly, can lead us to reach appropriate answers.

    Keywords: Strategies, Change, Higher education curriculum, Foundational data theory
  • الهه وکیل زاده دیزجی، یوسف ادیب*، زرین دانشور، بهنام طالبی

    پژوهش حاضر با هدف تعیین فرایند تکوین هوش معنوی دانش‏ آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه به روش نظریه داده بنیاد و بر اساس مدل پارادایمی کوربین و اشتراوس (2008) انجام شده است. مطالعه در شهر تبریز و در سال تحصیلی 99-1398 صورت گرفته است. مشارکت‏ کنندگان در پژوهش 21 دانش آموز دوره دوم متوسطه، معلمان و افرادی بودند که با دانش آموزان در ارتباط اند. برای نمونه گیری از رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری نظری و برای کفایت حجم نمونه از منطق اشباع داده ها استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و با نرم افزار MAXQDA10 کدگذاری شده اند. به منظور افزایش اعتبار یافته ها از روش زاویه بندی پژوهشگر و چک کردن داده ها از سوی شرکت‏ کنندگان استفاده شده است. نتایج نشان داد که شکل‏ گیری هوش معنوی، فرایندی پیچیده است که از عوامل درونی و بیرونی تاثیر می پذیرد. از آنجا که داده ‏ها حاکی از تغییر و تحول در کنش/واکنش و عواطف و روحیات افراد در یک روند تکاملی با گذشت زمان و تغییر در شرایط زمینه‏ ای است، لذا در این مطالعه فرایند به صورت مراحلی پیوسته و درهم تنیده و مرتبط به هم توصیف می ‏شود. همچنین با توجه به ماهیت کیفی بودن روش، توالی دقیق و مبتنی بر مراحل ثابت برای آن شناسایی نشده است، اما با استنباط از تجارب زیسته و تفاسیر به عمل آمده از سوی مشارکت‏ کنندگان می توان گفت که این فرایند با درک اهمیت هوش معنوی آغاز می شود و با الگوپذیری و کسب تجارب معنوی شکل می‏ گیرد و به پیامدهایی می انجامد. در این پژوهش دستیابی به آرامش درونی به مثابه پدیده مرکزی مفهوم ‏پردازی شده است.

    کلید واژگان: هوش معنوی, زمینه, فرایند, پیامد, پدیده مرکزی
    E. Vakilzadeh Dizaji, Y. Adib*, Z. Daaneshvar, B. Taalebi

    To understand the process by which Spiritual Intelligence (SI) is developed a group of 21 Tabrizi high school students, along with their teachers and people who interacted with them, were interviewed in a semi-structured way, to the point of data saturation. The collected data were content analyzed and their validity was increased through triangulation and participants’ feedback. Results show that the process of developing SI is rather complex as it is affected by both internal and external factors and consequently can only be described as a set of intertwined stages that their exact order is not fixed, yet with inferences made from the participants’ life experiences and their interpretation of findings, it can be said that the process starts with the realization of the SI’s importance and goes through stages of model selection and gaining of spiritual experiences that lead to consequences among which internal peace and quiet which is conceptualized as the central phenomenon in this research.

    Keywords: spiritual intelligence, context, process, consequence, central phenomenon
  • صدیقه یوسف زاده، حسین بقائی*، زرین دانشور
    زمینه و هدف

    یکی از مهم ترین دغدغه های نظام آموزشی، تربیت انسان مسیولیت پذیر است که این موضوع برای آینده و زندگی دانش آموزان بسیار مهم است. مسیولیت پذیری دانش آموزان از موضوعات قابل توجه و جدی است که در برنامه درسی همه نظام های آموزشی به اشکال مختلف وجود دارد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش بازنمایی تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسیولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه در شهرستان تبریز بود.

    روش پژوهش: 

    روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه آماری پژوهش معلمان شهرستان تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، تعداد 18 نفر؛ نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. اشباع ایده ی نظری ملاک تعداد نمونه بود. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد.پس از ضبط مصاحبه ها و پیاده سازی آن ها، داده ها و اطلاعات به روش دیکلمن، تانر و الن (1989) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. جهت صحت و استحکام داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر از 4 معیار مقبولیت، قابلیت اعتماد، تایید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد.

    یافته ها

    از تجربیات و ادراکات معلمان در باب مسیولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه 7 مضمون اصلی شامل معنا و مفهوم مسیولیت پذیری، ابعاد مسیولیت پذیری، ضرورت مسیولیت پذیری، الزامات آموزش مسیولیت پذیری، برنامه درسی مسیولیت پذیری و راهبردهای ارتقای آموزش مسیولیت پذیری و 19مضمون فرعی شناسایی شدند.

    نتیجه گیری

    تربیت انسان مسیول غایت اکثر جوامع و نظام های تربیتی است. آموزش مسیولیت پذیری چه در قالب آموزش رسمی و چه در قالب آموزش های غیررسمی باید بیش ازپیش مورد توجه مسیولین تربیتی و والدین قرار بگیرد.

    کلید واژگان: بازنمائی, معلمان, مسئولیت پذیری, دوره اول متوسطه, مطالعه پدیدار شناختی
    Seddighe Yousefzadeh, Hossein Baghaei*, Zarrin Daneshvar
    Background and Aim

    One of the most important concerns of the educational system is the training of responsible people, which is very important for the future and life of students. Students' responsibility is one of the significant and serious issues that exist in the curriculum of all educational systems in different forms. Based on this, the main goal of this research was to represent the experiences and perceptions of teachers regarding the responsibility of female students of the first year of secondary school in Tabriz city.

    Methods

    The approach of the present study is a qualitative interpretive phenomenology. The statistical population of the study was teachers in the city of Tabriz, using a purposive sampling method, 18 people; They formed the research sample. Saturation of the theoretical idea was the criterion for the number of samples. Semi-structured interview tools were used to collect data. After recording the interviews and implementing them, the data and information were analyzed by Dickelman, Tanner and Allen (1989) method. For the accuracy and robustness of data and information in the present study, 4 criteria of acceptability, reliability, verifiability and transferability were used.

    Results

    From teachers' experiences and perceptions about responsibility of female students in junior high school, 7 main topics including the meaning and concept of responsibility, dimensions of responsibility, necessity of responsibility, responsibility education requirements, responsibility curriculum and strategies for promoting responsibility education and 19 topics Subsidiaries were identified.

    Conclusion

    Educating responsible Human is the end of most societies and educational systems. Responsibility education, both in the form of formal and informal education, should be given more attention by educators and parents.

    Keywords: Representation, teachers, responsibility, high school students, phenomenological study
  • جهانگیر یاری حاج عطالو*، یوسف ادیب، زرین دانشور، وحیده اوهانی زنوز
    مقدمه

    وجود یک مدل مناسب و دارای اعتبار برای ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی به منظور بهبود و بهره وری در یادگیری الکترونیکی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش طراحی مدلی مناسب برای این مهم می باشد.

    روش ها

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های کیفی می باشد. جامعه پژوهش کلیه متخصصین و اساتید و کارشناسان فعال در حوزه یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی کشور میباشد که تعداد 20 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش قیاسی، به مطالعه اسناد و متون مربوط با موضوع پژوهش پرداخت شده سپس با توجه به عوامل بدست آمده اقدام به انجام مصاحبه شده است. استفاده شد. MAXQDA برای تحلیل داده ها و تعیین عوامل از روش کد گذاری با نرم افزار 2020

    یافته ها

    با استفاده از روش قیاسی، به مطالعه اسناد و متون مربوط با موضوع پژوهش پرداخت شد و 4 عامل اصلی برای مدل ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی عبارتند از عامل مدیریتی و سازمانی، عامل پداگوژیکی، عامل فناوری، عامل ارزشیابی بدست آمد. سپس با توجه به عوامل بدست استفاده شد و 8 عامل MAXQDA آمده اقدام به انجام مصاحبه شد. برای تحلیل داده ها و تعیین عوامل از روش کد گذاری با نرم افزار 2020 اصلی برای مدل ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی بدست آمد که عبارتند از ارزشیابی، پداگوژیکی ، سازمانی و مدیریتی، فردی، فناوری و الکترونیکی، محیطی)فراسازمانی،سیاسی،فرهنگی(، یادگیری ، اخلاقی.

    نتیجه گیری

    بررسی ها موید آن است که بکارگیری عوامل ارزشیابی، پداگوژیکی ، سازمانی و مدیریتی، فردی، فناوری و الکترونیکی، محیطی)فراسازمانی،سیاسی،فرهنگی(، یادگیری ، اخلاقی، بر اساس مصاحبه های انجام شده با اساتید و کارشناسان فعال در زمینه یادگیری الکترونیکی و نیز یادگیری برنامه درسی الکترونیکی ،در طراحی مدل مناسب ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی لازم میباشند

    کلید واژگان: ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی, اعتبار بخشی, الگوی ارزیابی, برنامه درسی
    Jahangir Yari Haj Ataloo*, Yusef Adib, Zarrin Daneshvar, Vahide Ohani Zunuz
    Introduction 

    For evaluating the quality of e-curriculum in order to improve and having efficiency in e-learning, a suitable and valid model is very important, which was the purpose of this study.

    Methods

    The present study is classified as qualitative research in terms of data collection method. The research population was all the specialists, professors and experts active in the field of e-learning in higher education in the country, 20 of them have been selected by targeted sampling to achieve data saturation. Semi-structured interview method has been used to collect data. First, the documents and texts related to the research topic are studied, then, according to the obtained factors, an interview was conducted. To analyze the data and determine the factors, the coding method with MAXQDA2020 software has been used.

    Results

    First, the documents and texts related to the research topic are studied using the deductive method and 4 main factors for the quality evaluation model of the electronic curriculum including managerial organizational, pedagogical, technology, evaluation factors were extracted. Then, according to the obtained factors, an interview was conducted. To analyze the data and determine the factors, the coding method with MAXQDA2020 software has been used and 8 main factors have been obtained, which are evaluation, pedagogical, organizational, individual, technological and electronic, environmental (extra-organizational, political, cultural), learning and moral factors. Conclusion Studies confirm that the use of evaluation, pedagogical, organizational and managerial, individual, technological and electronic, environmental (extraorganizational, political, cultural), learning moral factors, in designing an appropriate model for evaluating the quality of e-curriculum are necessary.

    Keywords: Curriculum, Ecurriculum quality evaluation, Pedagogical, Extra-organizational
  • عبدالله محرم زاده، بهنام طالبی*، زرین دانشور
    هدف و زمینه

    امروزه ارتقای سلامت نیروی انسانی چیزی فراتر از الزامات قانونی برای سلامتی و ایمنی است و شامل هر اقدامی در جهت افزایش سلامت آنان است. هدف پژوهش حاضر طراحی راهبردهای آموزش سلامت به نیروی انسانی در یکی از بانکهای کشور بوده است .

    روش پژوهش :

     این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام یافته است  تعداد مشارکت کنندگان این پژوهش 14 نفر از خبرگان بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . برای تحلیل متون مصاحبه از تحلیل محتوی بر اساس روش مقایسه مداوم استراوس و کوربین استفاده شده است در اعتبار سنجی داده ها به متخصصان و مشارکت کنندگان در پژوهش مراجعه شده است .

    یافته ها

    نتایج حاصل از کدگذاری باز،محوری و انتخابی نشان داد : راهبردهای آموزش سلامت نیروی انسانی در بانک مورد مطالعه عبارتند از : راهبردهای برنامه ریزی (پیش نگری، به کارگیری نیروهای تخصصی ، نیازسنجی آموزشی، تدوین استراتژیها و چشم اندازو...)، راهبردهای اجرایی (جایگزینی نیروی موقت، برون سپاری، فراگیر نمودن آموزش سلامت و...)، راهبردهای ارزیابی (پایش مستمر اثربخشی و بازنگری و...) و راهبردهای جهانی (توجه به روندها و تغییرات بین المللی و...).

    نتایج

    با توجه به راهبردهای مستخرج از پژوهش، توجه به چشم انداز حوزه بانکی و حوزه سلامت، منابع و محدودیتهای اجرایی، ارزیابی مناسب اثرات آموزش و روندهای بین المللی در حوزه آموزش سلامت به نیروی انسانی می تواند نتایج مثبتی را در این راستا به دنبال داشته باشد.

    کلید واژگان: راهبردها, بهداشت نیروی انسانی, سلامت کارکنان, سواد سلامت
    Abdollah Moharramzadeh, Behnam Talebi*, Zarrin Daneshvar
    Aims

    Today, the promotion of human health is far beyond the legal requirements for health and safety and includes any action to improve their health. The purpose of this study was to design health education strategies for human resources in one of the banks of the country.

    Methods

    This qualitative content analysis research is based on a semi-structured interviewing tool. The number of participants in this research was 14 experts who were selected through purposeful sampling. To analyze the interview texts, content analysis was used based on the constant comparison between Strauss and Corbin. Data validation has been referred to experts and participants in the research.

    Results

    The results of open, axial and selective coding showed: Human resources health education strategies in the studied bank include: planning strategies (forecasting, employing specialized staff, training needs assessment, determining strategies and vision and etc.), Executive strategies (replacement of temporary staff, outsourcing, comprehensive health education and etc.), assessment strategies (continuous monitoring of effectiveness and review) and global strategies (attention to international trends and changes and etc.).

    Conclusion

    Considering the strategies derived from the research, attention to the vision of the banking and health field, resources and executive constraints, the proper assessment of the effects of education and international trends in the field of health education to manpower can have positive results in this regard To follow.

    Keywords: Strategies, Human Resources Health care, Employee Health, Health Literacy
  • علیرضا راجبی، صادق ملکی آوارسین*، زرین دانشور
    هدف

    وجود شاخص‎های مناسب برای انتخاب و بکارگماری مدیران آموزشی دستگاه‎های اجرایی زمینه را برای اجرای آموزش‎هایی باکیفیت برای کارکنان این سازمان‎ها فراهم می‎سازد. بنابراین، شناسایی شایستگی‎های مدیران آموزشی و طراحی مدل مناسب در این زمینه بیش از پیش ضروری به نظر می‎رسد.

    طرح پژوهش/ روش‎ شناسی/ رویکرد

    این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات از نوع آمیخته کیفی-کمی است. برای جمع‎ آوری داده‎ ها در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه‎ ساختاریافته استفاده گردید و با استفاده از روش کدگذاری باز، تمامی عبارت‎های کلیدی مرتبط استخراج شدند و به شکل یک پرسشنامه درآمدند. در بخش کمی، از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. در این مرحله، پرسشنامه در نمونه آماری 203 نفر از کادر حوزه منابع انسانی دستگاه‎های اجرایی، که به روش نمونه‎ گیری تصادفی طبقه ‎ای انتخاب شده بودند، اجرا و داده‎ های کمی پژوهش گردآوری شد.

    یافته‎ ها

    شایستگی‎های استخراج‎شده برای مدیران آموزشی دستگاه‎های اجرایی استان آذربایجان شرقی در سه مولفه اصلی شایستگی‎های فنی-تخصصی (مهارت ارزیابی اثربخشی آموزشی، مهارت برنامه‎ریزی آموزشی، مهارت اجرای آموزش)، شایستگی‎های عمومی (شایستگی‎های شخصیتی-اخلاقی)، و شایستگی‎های مدیریتی (مهارت‎های ارتباطی، آینده‎ نگری، مسیولیت ‎پذیری، تفکر تحلیلی، انعطاف ‎پذیری، تفکر خلاق، هدف‎گرایی، تفکر راهبردی، تیم‎ سازی) دسته‎ بندی شدند.

    ارزش/ اصالت

    پژوهش حاضر می‎کوشد با ارایه مدل شایستگی‎های مدیران آموزشی دستگاه‎های اجرایی استان آذربایجان شرقی، مقداری از شکاف مبانی نظری را در این زمینه پر کند. یافته‎های این پژوهش با مدلسازی شایستگی‎های مدیران آموزشی دستگاه‎های اجرایی، حوزه دانشی جدیدی را در ادبیات موضوع مطرح می‎کند که می‎تواند در غنی‎تر شدن ادبیات تعیین‎کننده باشد.

    کلید واژگان: شایستگی های فنی-تخصصی, شایستگی های عمومی, شایستگی های مدیریتی, مدیران آموزشی دستگاه های آموزشی, آذربایجان شرقی‎
    Alireza Rajebi, Sadegh Maleki Avarsin*, Zarin Daneshvar Heris
    Purpose

    Appropriate criteria for the selection and hiring of training and development administrators for local government organizations provide the basis for the implementation of quality training of their employees. Therefore, identifying the competencies needed for these administrators and designing a relevant competency model seems to be increasingly necessary.

    Methodology

    In terms of research methodology, it was applied and regarding data collection method, it was a qualitative-quantitative study. Semi-structured interviews were used to collect data in the qualitative section. Using open coding method, all relevant key phrases were extracted and converted into a questionnaire. In the quantitative part, descriptive-survey method was applied. The questionnaires were administered to a statistical sample of 203 human resources staff of local government agencies, who were selected by stratified random sampling method using Morgan table.

    Findings

    The resulting competencies for administrators were classified into three main components: technical-specialized competencies including skills in assessing training and development effectiveness, skills in planning training and development courses, skills in implementing training and development programs; general competencies including personality-ethical traits; and finally, managerial competencies including communication skills, foresight, accountability, analytical thinking, flexibility, creative thinking, goal orientation, strategic thinking and team building.

    Originality

    The present study tries to partly fill the gap in theoretical foundations of this field by presenting a competency model for training and development administrators. By presenting a model for the competencies of these administrators, the findings of this study have introduced a new field of knowledge in the related literature.

    Keywords: Technical-Specialized Competencies, General Competencies, Managerial Competencies, Training, Development Administrators, East Azerbaijan
  • الهه وکیل زاده دیزجی، یوسف ادیب*، زرین دانش ور، بهنام طالبی
    پژوهش حاضر به منظور طراحی و اعتبارسنجی الگوی تکوین هوش معنوی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و الگویابی است که به روش میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398به تعداد 19142نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان تعیین و با روش تصادفی خوشه ای،206 نفر انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از تایید روایی صوری، محتوایی و سازه و تایید پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به کار گرفته شد. میزان آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر با 928/0 بود که نشان دهنده همسانی درونی بالا بین سوالات پرسشنامه می باشد. همچنین برای اندازه گیری پایایی بیرونی پرسشنامه، از روش آزمون مجدد استفاده گردید. میزان ضریب همبستگی پیرسون بین دو آزمون(001/0p=، 734/0=r) نشان دهنده ی پایایی بیرونی مناسب برای پرسشنامه می باشد. در این مطالعه 3 مولفه اصلی تحت عناوین: زمینه، فرایند و پیامدها به عنوان مولفه های اصلی در شکل‏گیری هوش معنوی دانش آموزان شناسایی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، استنباطی و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی ارایه شده از اعتبار مناسبی برخوردار است و تمامی مولفه‏های به دست آمده می توانند در طراحی الگوی نهایی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلید واژگان: اعتبارسنجی, الگو, هوش معنوی, دانش آموزان, دوره دوم متوسطه
    Elaheh Vakilzadeh Dizaji, Yousef Adib *, Zarrin Daneshvar, Behnam Talebi
    The present study was conducted to design and validate the pattern of formation of spiritual intelligence of female high school students. This research is of applied type and modeling which has been done by field method. The statistical population included 19142 female high school students in Tabriz in the academic year 1398-99. The sample size was determined using Krejcie and Morgan formula and 206 people were selected by cluster random sampling method. The instrument used was a researcher-made questionnaire which was used after confirming the face, content and structure validity and its reliability using Cronbach's alpha method. Cronbach's alpha for the whole questionnaire was equal to 0.928 which indicates a high internal consistency between the questions of the questionnaire. Also, the retest method was used to measure the external reliability of the questionnaire. Pearson correlation coefficient between the two tests (p = 0.001, r = 0.734) indicates the appropriate external reliability for the questionnaire.In this study,3 main components under the headings: context, process and consequences were identified as the main components in the formation of students' spiritual intelligence. In order to analyze the data, descriptive and inferential statistics and structural equation modeling were used using Spss and Amos software.The results showed that the proposed model has a good validity and all the obtained components can be used in designing the final model.
    Keywords: Validation, model, spiritual intelligence, Students, high school
  • کاملیا سیدجلالی، زرین دانشور*، اسدالله خدیوی، بهنام طالبی

    فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی، عاطفی و روحی است که به دنبال افزایش گرایش های منفی شغلی و از بین رفتن احساس و علاقه فرد به وجود می آید که در دهه اخیر موضوع فرسودگی شغلی و آثار آن در سازمان به یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی تبدیل شده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس توسعه حرفه ای و مدیریت مشارکتی در مدرسه در نواحی آموزش و پرورش تبریز انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی علی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. حجم جامعه آماری 126 نفر از معلمان با سابقه کمتر از 10 سال در سال تحصیلی 1398-1397بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 100 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش حاضر با استفاده از سه پرسشنامه شامل توسعه حرفه ای(ایالت کنتاکی آمریکا)، فرسودگی شغلی (مزلچ) و مدیریت مشارکتی (شاقلی) گردآوری شده اند. روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی و مورد تایید قرار گرفته اند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری - تحلیل مسیر با نرم افزار PLS نشان داد که: روابط ساختاری توسعه حرفه ای با فرسودگی شغلی و نیز توسعه حرفه ای با مدیریت مشارکتی در معلمان معنادار می باشد.

    کلید واژگان: توسعه حرفه ای, مدیریت مشارکتی, فرسودگی شغلی, خستگی عاطفی
    Kamelia Seyedjalali, Zarrin Daneshvar *, Asadollah Khadivi, Behnam Talebi

    The purpose of this study was to job burnout's structural analyse in teachers based on professional development and participatory Management of school in Tabriz education districts.This research is a descriptive-correlational based on structural equations model study considering the relationship between professional development variable with job burnout variable as well as mediated by participatory management. Also, this research is a cross-sectional study with a wide range of researches. The statistical population of the study consisted of all girls' secondary school teachers in Tabriz's educational districts, who spent between 1 and 10 years of their service. The number of teachers in the lower 10 years background is 126. The sampling method in this study was relative stratified random according to area. The sample size is 100 people per community of 130 according to Morgan's table. The sample size was divided into 5 unequal classes divided into five districts and teachers. The following questionnaires were used for data collection:Professional Development QuestionnaireIn this study, a questionnaire was developed to measure the professional development of teachers using the Kentucky Professional Development Standards Questionnaire. The Kentucky State Standards for Professional Standards for Teacher Preparation and Certification has designed nine standards and has reviewed and revised them from 1 to 5 years. Different standards are used to measure each standard in separate batches, ranging from very low to very high five options. The Teachers' Professional Standards Development Questionnaire has 70 questions. The reliability of the questionnaire was evaluated by applying it on 30 teachers of the statistical society and Cronbach's alpha coefficient was 0.82. The validity of the questionnaire was confirmed and confirmed by content validity using twelve professors or educational groups.Burnout Questionnaire:This test is made by Maxwell, which is based on a new estimate of the phenomenon of stress, namely burnout. The questionnaire consists of three items that measure emotional exhaustion, deterioration, and lack of personal success in the context of professional activity, and are especially used to measure and prevent burnout in professional groups such as nurses, teachers, and others (Azizi et al., 2008). The items were scored on a 5-point Likert scale. When studying this scale by the subject, one expresses his / her feeling with regard to the options available. The questions (1, 2, 3, 6, 8, 13, 14, 16, 20) are related to the emotional exhaustion subscale. The questions (5, 10, 11, 15, 22) are also related to the de-personalization subscale (as well as the questions (4, 7, 9, 12, 17, 18, 19, 21). Individual success (individual performance). Questions (6, 8, 10, 11, 13, 14, 15, 16, 20, 22, 1, 2, 3, 5) This questionnaire is inversely rated for ratings and questions (4, 7, 9, 12, 17 , 18, 19, 21) are calculated directly. In a study conducted by Khaledi in Iran in 1996, the validity of the questionnaire was reported to be 0.91, and Badri, in 2000, the validity of the Maslach burnout questionnaire with emotional exhaustion (0.90); depersonalization of personality (0.79); Confirmed individual performance (0.71) (Saatchi & Asgarian, 2014). The reliability of the questionnaire in this study was estimated by 30 teachers for emotional exhaustion (0.79); depersonalization of personality (0.8); personal performance (0.78) and for the whole questionnaire (0.82). Is.Participatory Management QuestionnaireThe questionnaire consists of 40 items on a 5-point scale that assess the extent to which principals use a school-based participatory management style from the teachers' perspective. This questionnaire was designed and used by Fakali in 2016 and has a reliability of 0.89. The reliability of the questionnaire in the present study was estimated to be 0.84 with 30 teachers. Structural equation modeling with PLS software was used to analyze the data and test the research hypotheses.Also analysis of statistical data and design of structural equation model with PLS software showed:Job burnout of teachers based on professional development in girls' secondary schools in Tabriz education districts can be predicted using structural equation modeling.Job burnout of teachers based on participatory management in girls' secondary schools in Tabriz education districts cannot be predicted using structural equation modeling.Participatory management is predictable based on the professional development of teachers recruited in girls' secondary schools in Tabriz by using structural equation modeling.The correlation matrix between variables indicates that there is a significant (0.73) positive relationship between professional development and participatory management. There is a significant inverse relationship between participatory management and professional development with job burnout and its components.The coefficient of explanation for burnout based on participatory management is not significant because the T value is less than 1.96 and the significance level is above 0.05. And other predictors of job burnout and its components based on professional development with T value higher than 1.96 and significance level less than 0.05 are significant. The coefficient of path of predicting burnout based on professional development in the studied teachers is 0.73 and this value is 0.737 in explaining teachers' participation in school management based on professional development.Findings showed that participatory management and job burnout of teachers based on professional development in girls' secondary schools in Tabriz education districts can be predicted using structural equation modeling.

    Keywords: professional development, participatory management, Job burnout, Emotional Exhaustion
  • الهه وکیل زاده دیزجی، یوسف ادیب*، زرین دانشور، بهنام طالبی

    پژوهش حاضر با هدف تعیین پیامدهای عوامل زمینه ای در فرایند تکوین هوش معنوی دانش‏آموزان دوره دوم متوسطه به روش نظریه ی داده بنیاد و بر اساس مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین(2008) انجام شد. مشارکت‏کنندگان به تعداد 21 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز ، معلمان و افرادی بودند که با دانش‏آموزان در ارتباط هستند.برای نمونه‏گیری از رویکرد هدفمند و تکنیک نمونه گیری نظری و برای کفایت حجم نمونه از منطق اشباع داده ها استفاده گردید. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری و کد گذاری شدند. به منظور افزایش اعتبار یافته ها از روش زاویه بندی محقق و چک کردن داده ها توسط شرکت‏کنندگان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که پیامدهای حاصل از فرایند شکل‏گیری هوش معنوی، شامل تحول در جهان‏بینی، دستیابی به آرامش درونی، موفقیت در زندگی و رشد ارزش های اخلاقی است که از عوامل درونی، محیطی، ارزشهای دینی و فرادینی به عنوان عوامل زمینه ای تاثیر می پذیرد. دستیابی به آرامش درونی به عنوان پدیده مرکزی مفهوم ‏پردازی شد.

    کلید واژگان: هوش معنوی, زمینه, فرایند, پبامد
    Elaheh Vakilzadeh Dizaji, Yousef Adib*, Zarrin Daneshvar, Behnam Talebi

    The present study was conducted to determine the consequences of underlying factors in the process of formation of spiritual intelligence of high school students using data theory and based on the paradigm model of Strauss and Corbin (2008). Participants included 21 Secondary school students in Tabriz, teachers, and people in contact with students. Purposeful approach and theoretical sampling technique were used for sampling and data saturation logic was used for sample adequacy. Data were collected through semi-structured in-depth interviews and coded. To increase the validity of the findings, the researcherchr('39')s angle method and data checking by participants were used. The results showed that the consequences of the process of formation of spiritual intelligence include a change in worldview, achieving inner peace, success in life, and the growth of moral values which are influenced by internal, environmental, religious, and transcendental values as underlying factors. Achieving inner peace was conceptualized as a central phenomenon. Achieving inner peace was conceptualized as a central phenomenon.

    Keywords: Spiritual intelligence, context, process, consequence
  • الهه وکیل زاده دیزجی، یوسف ادیب*، زرین دانشور، بهنام طالبی
    مقدمه

    پرداختن به مقوله هوش معنوی و توجه به چگونگی شکل گیری آن بویژه در دانش آموزان دوره دوم متوسطه که به لحاظ سنی در مقطع حساسی قرار دارند، نتایج ارزشمندی در زمینه معنویت و کاربرد آن در تامین سلامت روانی دانش آموزان در پی دارد. پژوهش حاضر  از توع مطالعات آمیخته اکتشافی است که به منظور طراحی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تکوین هوش معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.

    روش ها: 

    جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز به تعداد 35414 نفر بود. حجم نمونه بخش کمی با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان تعیین و با روش تصادفی خوشه ای ،380 نفر انتخاب گردید. پس ازمصاحبه با 21 نفر از شرکت کنندگان بخش کیفی اشباع داده ها حاصل شد و بر اساس آن پرسشنامه طراحی گردید. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه به صورت کیفی از نظر شش صاحبنظر و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی وتحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم با روش حداکثر درست نمایی استفاده شد.

    یافته ها: 

    نتایج تحلیل نشان داد که تکوین هوش معنوی دانش آموزان با مولفه پیامدها بیشترین ضریب تاثیر (78/0) و با مولفه زمینه کمترین ضریب تاثیر (64/0) را دارد. نتایج تحلیل، نشانگر برازش مطلوب مدل طرح شده با داده های تجربی بود و روایی تکوین هوش معنوی دانش آموزان در سطح سوالات و مولفه ‏ها تایید شد.

    نتیجه گیری: 

    در این مطالعه سه مولفه اصلی شکل‏گیری هوش معنوی دانش آموزان بدست آمد. طبق نتایج، پرسشنامه تکوین هوش معنوی دانش آموزان با روایی بالا، ابزاری است که برای کاربرد در پژوهشهای آموزشی و روانشناختی،دارای اعتبار است.

    کلید واژگان: پرسشنامه, هوش معنوی, دانش آموزان, پایایی, روائی
    Elaheh Vakilzadeh Dizaji, Yousef Adib*, Zarrin Daneshvar, Behnam Talebi
    Introduction

    Spiritual intelligence survey and paying attention to how it is formed, especially in high school students who are at a critical stage in terms of age, has valuable results in the field of spirituality and its application in ensuring studentschr('39') mental health. The present study is a mixed exploratory study that was conducted to design and evaluate the validity and reliability of the spiritual intelligence formation questionnaire for high school students.

    Methods

    The statistical society included 35414 high school students in Tabriz. The sample size of the quantitative part was determined using Krejcie and Morgan formula and 380 people were selected by cluster random sampling method. After interviewing 21 participants from the qualitative part, data saturation was obtained and a questionnaire was designed based on it. To determine the content validity of the questionnaire, qualitatively from the point of view of six experts and to analyze the data, exploratory factor analysis and second-order confirmatory factor analysis with maximum likelihood method were used.                                                                                                                                                                

    Results

    The results of the analysis showed that the general structure of studentschr('39') spiritual intelligence has the highest impact factor (0.78) with the consequences component and the lowest impact factor (0.64) with the context component. The results of the analysis showed a good fit to the designed model with experimental data and the validity of the formation of studentschr('39') spiritual intelligence at the level of questions and components was confirmed.

    Conclusion

    In this study, three main components of the formation of studentschr('39') spiritual intelligence were obtained. According to the results, the questionnaire on the formation of spiritual intelligence of students with high validity is a tool that is valid for use in educational and psychological research.

    Keywords: Questionnaire, Spiritual intelligence, Students, Reliability, Validity
  • سامره مقدم حسینی، اسداللهخدیوی*، زرین دانشور، بهنام طالبی

    هدف پژوهش حاضرتحلیل ساختاری عملکرد مدیران مدارس بر اساس وفاداری سازمانی، معنویت در محیط کار با میانجیگری عزت نفس سازمانی آنان در مدارس متوسطه دوم دخترانه نواحی آموزش و پرورش تبریز بوده است . روش پژوهش توصیفی همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدارس دولتی و غیر دولتی متوسطه دوم دخترانه نواحی آموزش و پرورش تبریز به تعداد 175 مدرسه بوده و نمونه تحقیق مدارس بر اساس جدول مورگان 123 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی بر حسب ناحیه و نوع دولتی و غیر دولتی بودن بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وفاداری سازمانی الکاظمی (2007)، عزت نفس پیرس و همکاران (1989) ، معنویت سازمانی میلیمین (2003) و عملکرد دلاور و همکاران (1396) نیز مولفه سلامت پرسشنامه طاهری و همکاران (1397) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد: عملکرد مدیران مدارس بر اساس وفاداری سازمانی، معنویت در محیط کار با میانجیگری عزت نفس سازمانی آنان در مدارس متوسطه دوم دخترانه نواحی آموزش و پرورش تبریز با ضریب تعیین 76/0 قابل پیش بینی است. روابط معنویت در محیط کار و وفاداری سازمانی با عزت نفس سازمانی مدیران و نیز معنویت در محیط کار با عملکرد، در سطح اطمینان 95 درصد معنادار و روابط وفاداری سازمانی و عزت نفس سازمانی مدیران با عملکرد آنان غیر معنا دار می باشد .

    کلید واژگان: عملکرد مدیریت, وفاداری سازمانی, معنویت در محیط کار, عزت نفس, مدیریت مدرسه
    Samereh Moghaddam Hosseini, Asadollah Khadivi *, Zarrin Daneshvar, Behnam Talebi

    The performance of school principals plays a decisive role in ensuring school effectiveness. School principals are leading schools to deliver better quality services and educational justice, and are committed to promoting school performance. It is important to improve school performance in many Western and European countries. Accordingly, school evaluation is increasingly being considered as a potential lever and is one of the ways to determine the extent to which school goals are being met. Because it is managers who guide and direct the activities of the organization and the individuals through the achievement of the desired goals through coordination and proper use of human and material resources. At present, the management of corporate culture, teamwork and managerial collaboration with others is of great importance. Performance is the result of activities in terms of performing assigned tasks. The most important activities of school principals are including those related to education, student affairs, staffing, finance, resources and equipment, school and community relations. Evaluating school principals' performance can provide a good basis for improving performance as well as controlling complex changing situations, and school principals as school service providers have a special place in promoting school performance, and no educational system can have without competent principals. The present study is an applied research and a descriptive-correlational research. The main reason for choosing the descriptive-correlational approach is to find out the variations of managers' performance variables based on the predictor variables. The statistical population of the study consisted of all the principals of public and non-governmental secondary schools for girls in Tabriz's educational districts with 180 school principals in the academic year 2018-2019. The sampling method used was stratified random sampling in terms of district and type of public and non-public schools. The sample size is 123 persons based on Krejci and Morgan table. Alkazimi (2007) questionnaire was used to measure organizational loyalty on a 5-degree Likert scale. The minimum possible score is 7 and the maximum is 35. Al-Kazimi (2007) assessed the content validity of the questionnaire with a reliability of 0.81. Nadi and Golparvar (1390) estimated its reliability in one study and its reliability by 0.87 and 0.63 in another, respectively. To measure managers' organizational self-esteem, the standard questionnaire of Pierce Gardner and et al (1989) was used in 10 questions that expresses the individual's overall feelings and values or personal acceptance on a scale of 1 to 5. The reliability of this questionnaire was 0.91 by Pierce et al. And 0.75 was reported in retest. The reliability of this questionnaire by Sadeghian, Abedi and Baghban (2009), 0.89 and by Assar et al. (2015), respectively. 0 and reported by Hosseini Kookamari, Mashalahi and Baqaei (2014) 0.8. Milman et al. (2003) questionnaire of organizational spirituality was designed to measure organizational spirituality with 18 questions and 3 components including: meaningful work (items 1 to 5), feeling of solidarity (items 6 to 11), values alignment. (Items 12 to 18). Abdollahi et al. Have estimated the reliability of this questionnaire in 2014 as 0.95, cultural, Fatahi and Waqiq (2006) 0.87, and Goodarzi and Karimi (2012) as 0.91. Complete Delaware et al (2017) questionnaire and Taheri et al (2018) health questionnaire were used to evaluate school principals' performance. In both studies, content validity and construct validity were evaluated and validated. The scale of the 5-degree performance questionnaire was from 1 to 5. In order to determine the validity of the questionnaires, face validity and Cronbach's alpha coefficient were used to assess the reliability of the questionnaires. Work environment is 0.92. In this study, structural equation modeling with PLS software was used for data analysis. Based on the results of descriptive statistics, the average performance of the study managers is above average. Managers' organizational self-esteem is above average. Organizational loyalty status of managers is above average. The average spirituality in the workplace is higher than the average of the managers studied. The results show that the performance of school principals based on organizational loyalty, spirituality in the workplace mediated by their organizational self-esteem in girls' secondary schools in Tabriz with predictive coefficient of 0.76. The relationship between spirituality in the workplace and organizational loyalty with managers 'organizational self-esteem as well as spirituality in the workplace with performance were significant at 95% confidence level, and the relationships of organizational loyalty and organizational self-esteem with managers' performance were insignificant. Also, the indirect relationship between spirituality in the workplace and organizational loyalty with managers' performance mediated by organizational self-esteem is not significant. The standardized coefficient of the path among the variables indicates that the variables of organizational loyalty and organizational self-esteem do not explain the variations of managers' performance variables. This coefficient is in relation to spirituality with performance of 0.8, in relation to organizational loyalty with performance of 0.13 and in relation to self-esteem with performance of 0.06. Also, adjusted coefficient of performance based on spirituality in the workplace, organizational loyalty mediated by organizational self-esteem was 0.76 and above average. The significance level of the coefficients for the relationship between spirituality in the workplace and organizational loyalty with managers' organizational self-esteem as well as spirituality in the workplace with performance were less than 0.05 which was significant at 95% confidence level and structural model fit. It also shows that the significance level of coefficients of relationship between organizational loyalty and organizational self-esteem of managers with their performance higher than 0.05 indicates that these paths are not significant. In explaining this finding, it can be stated that performance is a function of individual and social characteristics of school principals. Accordingly, variables such as principals being held accountable, conforming to values, and paying attention to the fundamental norms and values of their organization and profession. Be it. On the other hand, how subordinates are led and paid attention to the ethical aspects of subordinate affairs in their managed organization are key determinants of performance. Successful managers therefore bring a sense of solidarity, caring, value alignment, and overall spirituality to the workplace, sharing power, leadership in a collaborative and collaborative way, with an interactive attitude between managers and employees to enhance collaboration and use. The capabilities and talents in the organization are emphasized.

    Keywords: Management Performance, Organizational Loyalty, Workplace Spirituality, Self-esteem, school management
  • علیرضا راجبی، صادق ملکی آوارسین*، زرین دانشور

    هدف از مطالعه حاضر، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه مدل شایستگی های مدیران آموزشی دستگاه های اجرایی می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی بوده که در دو فاز طراحی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه در سال 1398 انجام شد. برای بررسی روایی محتوایی از ضرایب CVR و CVI استفاده شد. با توجه به CVRهای به دست آمده، از 115 شاخص مطرح شده، 21 مورد حذف و 94 مورد برای ادامه مطالعه انتخاب شد. همچنین با کمک روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و شاخص همبستگی درون خوشه ای، پایایی آن تعیین شد. در مطالعه حاضر، شاخص روایی محتوا برابر 736/0 به دست آمد که عددی قابل قبول برای این پرسشنامه می باشد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ نیز 979/0 شد. شاخص همبستگی درون خوشه ای هم برابر 997/0 به دست آمد که نشان دهنده ثبات پایایی و قابلیت تکرارپذیری بالای پرسشنامه است. بر اساس نتایج بدست آمده پرسشنامه 94 شاخص تایید شده در سه بعد اصلی مرتبط با شایستگی های فنی-تخصصی (شامل ابعاد فرعی مهارت های: نیازسنجی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی، اجرای آموزش، ارزیابی اثربخشی آموزش، رهبری آموزشی و توانایی مدیریت دانش)، شایستگی های عمومی (شامل ابعاد فرعی شایستگی های: فردی، شخصیتی و اخلاقی و هوش) و شایستگی های مدیریتی شامل(ابعاد فرعی: تعهدسازمانی، هدف گرایی، مسیولیت پذیری، تیم سازی، مهارت های ارتباطی، تفکر تحلیلی، تفکر استراتژیک، انعطاف پذیری، آینده نگری، تفکر خلاق و تفکر سیستمی) تقسیم بندی شد. که همه آنها از روایی و پایایی مناسبی برای بررسی شایستگی های مدیران آموزشی دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی برخوردار می باشد

    کلید واژگان: نیازسنجی آموزشی, شایستگی عمومی, شایستگی مدیریتی, مدیران آموزشی, روایی و پایایی32
    Alireza Rajebi, Sadegh Maleki Avarsin *, Zarrin Daneshvar

    The purpose of this study is to design and validate a questionnaire on the competency model of educational administrators of executive organizations. The research method was descriptive which was conducted in two phases of design and validity and reliability of the questionnaire in 2019. CVR and CVI coefficients were used to evaluate the content validity. According to the obtained CVRs, out of 115 indicators, 21 were removed and 94 were selected to continue the study. Also, its reliability was determined using the method of calculating Cronbach's alpha coefficient and intra-cluster correlation index. In the present study, the content validity index was 0.736 which is an acceptable number for this questionnaire. Cronbach's alpha coefficient was also 0.979 the intra-cluster correlation index was 0.997, which indicates the stability of reliability and high reproducibility of the questionnaire. Based on the results of the questionnaire 94 approved indicators in three main categories related to technical-professional competencies (including subcategories of skills: training needs assessment, educational planning, training implementation, training effectiveness evaluation, educational leadership and knowledge management ability), General competencies (including subcategories of competencies: individual, personality and morality and intelligence) and managerial competencies (including subcategories: organizational commitment, goal orientation, responsibility, team building, communication skills, analytical thinking, strategic thinking, flexibility Acceptability, foresight, creative thinking and systemic thinking) were divided. All of them have good validity and reliability for examining the competencies of the educational directors of the executive organizations of East Azerbaijan province.

    Keywords: educational Needs assessment, General Competency, Managerial competency, Educational Administrators, validity, reliability
  • عبدالله محرمزاده، بهنام طالبی*، زرین دانشور

    این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی عوامل مداخله گر در سیاستگذاری آموزش نیروی انسانی در یکی از بانکهای کشور انجام گرفته است. این پژوهش ترکیبی با ترکیبی از رویکرد کیفی داده بنیاد با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و رویکرد کمی پیمایشی با استفاده از پرسشنامه حاصل از مطالعه کیفی انجام یافته است تعداد مشارکت کنندگان این پژوهش در مرحله کیفی 14 نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری موارد بارز انتخاب و در مرحله کمی 300 نفر از کارکنان و مدیران شعبات یکی از بانکها در سطح کشور بوده اند با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و برحسب نواحی شمال، جنوب، مرکز، غرب و شرق کشور انتخاب شدند . برای تحلیل داده ها در پژوهش کیفی از تحلیل محتوی بر اساس روش مقایسه مداوم استراوس و کوربین، در اعتبار سنجی یافته های کیفی به متخصصان و مشارکت کنندگان در پژوهش مراجعه شده و برای اعتبارسنجی داده ها در پژوهش کمی از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم استفاده شده است . نتایج حاصل از کدگذاری باز،محوری و انتخابی نشان داد : عوامل مداخله گر در سه مضمون: ملاحظات غیرکاری، مشکلات اجرایی و مشکلات زیرساختی و 12 زیرمضمون قابل دسته بندی اند. در اعتبارسنجی یافته های کیفی 3 زیر مضمون حذف و در مجموع 9 زیرمضون در مرحله اعتبارسنجی کمی نیز تایید گردید. میانگین ضریب تعین تصحیح شده مدل 0/86 و برازش کلی مدل کمی 0/52 و در حد خیلی بالا می باشد.

    کلید واژگان: سیاستگذاری, آموزش نیروی انسانی, عوامل مداخله گر
    Abdollah Mooharramzadeh, Behnam Talebi *, Zarrin Daneshvar

    This research has been conducted with the aim of identifying and validating the intervening factors in human resource training policymaking in one of the country's banks. This research is a combination of qualitative grounded theory approach with semi-structured interview tools and quantitative survey approach using qualitative study questionnaire. The number of participants in this study in the qualitative stage of 14 experts with obvious cases sampling method was selected and in the quantitative stage, 300 employees and branch managers were one of the banks in the country by random cluster sampling method and were selected according to the northern, southern, central, western and eastern regions of the country. For data analysis in qualitative research, content analysis based on continuous comparison method of Strauss and Corbin, in qualifying qualitative findings, refer to experts and participants in the research and to validate the data in quantitative research, confirmatory factor analysis of the first and second order used . The results of open, axial and selective coding showed that the intervening factors can be classified into three themes: non-working considerations, executive problems and infrastructural problems, and 12 sub-themes. In the validation of qualitative findings, three sub-themes were eliminated and nine sub-themes were confirmed in the quantitative validation stage. The average adjusted coefficient of the model is 0.86 and the good of fitness the quantitative model is 0.52 and is very high.

    Keywords: Policymaking, Human Resource Training, Intervention Factors
  • دکتر اسدالله خدیوی، زرین دانشور، نوشین میرزایی
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت مدیران با میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری دبیرستان های شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 89-88 است. این تحقیق از نوع پیمایشی- همبستگی است. جامعه پژوهش در بر گیرنده کلیه مدیران به تعداد 93 نفر بود که 75 نفر و به ازای هر مدیر 5 دبیر بر اساس فرمول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. . جمع آوری اطلاعات با به کارگیری پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس 30 سوالی و پرسشنامه ی محقق ساخته 38 سوالی جهت سنجش مشارکت دبیران انجام گرفت آزمون های پارامتریک همبستگی پیرسون، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه بعد از مشخص کردن نرمال بودن توزیع پراکندگی متغیرها با استفاده از آزمون اسمیرنف کولموگروف، برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار برده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین انگیزه پیشرفت مدیران و مشارکت دبیران، ، بین سن مدیران و انگیزه پیشرفت انان همبستگی مستقیم معنی داری بدست آمد. اما بین سابقه خدمت مدیران و سابقه مدیریت مدیران با انگیزه پیشرفت انان همبستگی معنی دار نبود.
    کلید واژگان: انگیزه پیشرفت, مشارکت دبیران, امور آموزشی, پرورشی, مشارکت اولیا در امور مربوط به مدرسه
    The objective of the study was to investigate the relationship between the manager's achievement motivation with the teacher's participation in decision making, Urmia high schools in the academic year 2009-10. The research method is survey- correlation. The statistical population was 93 managers. Using Morgan table, 75 managers as sample size through random multi_ stage method was selected. To test the hypotheses, the inferential statistics of Pearson correlation, independent T_ test, one way ANOVA were used Gathering data was done through two questioners namely: Herman's achievement motivation questionnaire with 30 questions and a researcher made one concerning the teacher's participation in affairs related to school with 38 questions were used. Using kolmograph S, normal distribution was used to check on variables. The results showed: there was a significant correlation between manager's achievement motivation with the teacher's participation and manager's age but there was not any significant correlation between manager's achievement motivation with manager's work experience and managing experience.
    Keywords: motivation development, teacher's participation, educational affairs, Development, participation of parents in school affairs
سامانه نویسندگان
  • زرین دانشور هریس
    زرین دانشور هریس
    استادیار مدیریت آموزشی علوم انسانی وتربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز -ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال