به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

زرین دانشور هریس

  • حسنیه کمالی کردآباد، زرین دانشور هریس *، صادق ملکی آوارسین، رحیم خدایاری زرنق
    زمینه

    دانشگاه ها برای مدیریت کیفیت آموزشی، ارتقای منابع فیزیکی و تجهیزات آموزشی و نیروی انسانی خود، نظام ارزیابی متناوبی ایجاد کرده و انجام اعتباربخشی را در فرآیند های جاری خود نهادینه نمودند. هدف این پژوهش تحلیل کیفی نسل دوم نظام اعتباربخشی موسسات آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی تبریز می باشد.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد استقرایی می باشد که در دانشگاه علوم پزشکی تبریز، بین سال های 1401-1398 انجام شده است. نمونه گیری به روش هدفمند و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 34 نفر از مدیران، مسئولین دفاتر توسعه و کارشناسان درگیر در برنامه اعتباربخشی موسسات آموزشی انجام شد. برای اعتبارسنجی مطالعه از چهار معیار گوبا و لینکلن (Guba & Lincoln) شامل؛ مقبولیت، اطمینان پذیری، باورپذیری و انتقال پذیری استفاده شدو متن مصاحبه ها به روش تحلیل محتوا بااستفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA20 آنالیز گردید.

    یافته ها

    نتایج تحلیل محتوا، استخراج 204 کد اولیه، 9 مقوله فرعی و 2 مقوله اصلی (نقاط قوت و نقاط ضعف محتوا) می باشد. مقوله های فرعی نقاط قوت عبارتند از استانداردسازی، ارتقای فرآیند های آموزشی، توسعه حیطه های ارزیابی، مهندسی مجدد ساختار آموزش، الگو گیری از تجربیات جهانی و شفافیت در سنجه ها و مقوله های فرعی نقاط ضعف شامل ضعف ساختاری، ضعف روایی و وجود ابهام در سنجه ها می باشد.

    نتیجه گیری

    فرایند تحلیل محتوای استاندارد های اعتباربخشی موسسات آموزشی به صورت دوره ای و اخذ بازخوردهای متناوب منجر به ارتقاء سطح استاندارد ها و عینی شدن ارزیابی فعالیت ها خواهد شد که آن هم نهایتا ارتقای کیفیت آموزشی و پویایی جامعه را در پی خواهد داشت.

    کلید واژگان: اعتباربخشی آموزشی, ارزشیابی آموزشی, موسسات آموزشی, استانداردسازی
    Hosneae Kamali Kordabad, Zarrin Daneshvar Heris *, Sadegh Maleki Avarsian, Rahim Khodayari Zarnaq
    Background

    Universities have established a system of periodic evaluation and accreditation in order to manage the quality of education, enhance their physical resources and educational equipment, and improve their human resources. This study aimed to conduct an analysis of second-generation institutional accreditation standards for medical sciences universities from the experts' perspective.

    Methods

    The present research was a qualitative study with an inductive approach conducted at Tabriz University of Medical Sciences between the years 2019- 2022. The sampling method was purposeful, and data were collected through semi-structured interviews with 34 managers, officials of development offices, and experts involved in the accreditation programs of educational institutions. As for study validation, the four criteria of Guba and Lincoln (i.e., credibility, dependability, confirmability, and transferability) were used. As for data analysis, MAXQDA 20, a software program designed for computer-assisted qualitative and mixed-methods data analysis, was used. The interview texts were analyzed using the content analysis method.

    Results

    The results of the content analysis identified 204 initial codes, 9 subcategories, and 2 main categories (the strengths and weaknesses of the content). The subcategories of strengths included standardization, improvement of educational processes, development of assessment areas, restructuring of educational structure, benchmarking global experiences, and transparency in criteria. The subcategories of weaknesses included structural weaknesses, lack of validity, and ambiguity in criteria.

    Conclusion

    The process of analyzing the content of accreditation standards for educational institutions periodically and obtaining regular feedback will lead to the enhancement of the standards and the realization of activities, ultimately resulting in the improvement of educational quality and the dynamism of the community.

    Keywords: Educational Accreditation, Educational Evaluation, Educational Institutions, Standardization
  • مریم خاک وطن، جهانگیر یاری حاج عطالو *، زرین دانشور هریس
    مقدمه

    هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل رهبری فراگیر در آموزش و پرورش ایران می باشد. 

    روش

      پژوهش حاضر، از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، کیفی است. در بخش اول پژوهش با رویکرد کیفی با شیوه فراترکیب تعداد 81 سند شامل مقاله، پایان نامه و رساله مورد بررسی و در نهایت با استفاده از پروتکل انتخاب پایش و در نهایت تعداد 10 سند با خلاصه سازی و روش تحلیل محتوای پنهان مورد تحلیل قرار گرفت و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 8 نفر از خبرگان که به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند شاخص ها، مولفه ها و ابعاد رهبری فراگیر آموزش و پرورش احصا گردید. برای روایی و پایایی این بخش، مقبولیت، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و اعتبارپذیری پژوهش مورد تائید قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته ها بیانگر آن است که مدل رهبری فراگیر آموزش و پرورش ایران در قالب 49 شاخص شامل 3 بعد رهبری آموزشی با مولفه های توجه به نیازها و توقعات جامعه، توسعه فردی و اجتماعی دانش آموزان و کارکنان مدرسه، فضای آموزشی پویا و انعطاف پذیر و بعد عدالت آموزشی با مولفه های ارزش های عدالت و انصاف در محیط آموزشی، رعایت حقوق و تقسیم عادلانه منابع و فرصت ها، پذیرش و ارزش گذاری تفاوت ها، ایجاد حس ارزشمندی و تعلق و بعد نتایج وپیامدهای آموزشی شامل مولفه های بهبود عملکرد تحصیلی و روانشناختی دانش آموزان، محیطی ایمن و پایدار برای یادگیری و توسعه می باشد.

    نتیجه گیری

    سیاست گذاران می توانند با اعمال این مدل، بهبود قابل ملاحظه ای در کیفیت و نتایج آموزشی کشور را تحقق بخشند و به جامعه آموزشی عدالت و پویایی بیشتری بخشند.

    کلید واژگان: آموزش و پرورش, رهبری آموزشی, رهبری فراگیر, عدالت آموزشی, مدیریت آموزشی
    Maryam Khakvatan, Jahangir Yari Haj Atalou*, Zarrin Daneshvar Heris
    purpose

    The purpose of this study is to propose a model of distributed leadership in Iranian education.

    Method

    The current research is applied from the objective point of view and qualitative from the method point of view. In the first part of the research, 81 documents, including articles, theses, and dissertations, were analyzed using a qualitative approach using a meta-composite method, and finally, using the monitoring selection protocol, and finally, 10 documents were analyzed using summarization and hidden content analysis methods. Then, through a semi-structured interview with 8 experts who were selected in a purposeful way, indicators, components and dimensions of comprehensive leadership of education were calculated. For the validity and reliability of this section, acceptability, transferability, reliability and validity of the research were confirmed.

    Findings

    The findings indicate that the distributed leadership model in Iranian education, comprising 49 indicators, encompasses three dimensions: educational leadership focusing on societal needs and expectations, personal and social development of students and school staff, dynamic and flexible learning environment, and educational justice incorporating values of fairness and equity in the educational environment, fair distribution of resources and opportunities, acceptance and appreciation of differences, fostering a sense of worthiness and belonging, and educational outcomes and consequences including components of improving academic and psychological performance of students,and providing a safe and stable environment for learning and development.

    Conclusion

    Policymakers can significantly enhance the quality and outcomes of education in the country and contribute to greater justice and dynamism in the educational community by implementing this model.

    Keywords: Education, Educational Leadership, Distributed Leadership, Educational Justice, Educational Management
  • نقش فعالیت های یادگیری و فرهنگی در برنامه درسی آموزش پیش دبستانی بازی محور براساس الگوی کلاین
    ودود شوشتری گوگ تپه، محمدعلی مجلل چوبقلو*، جهانگیر یاری حاج عطالو، زرین دانشور هریس

    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فعالیت های یادگیری و فرهنگی در برنامه درسی آموزش پیش دبستانی بازی محور در سال 1402-1401 انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ روش، از نوع تحقیقات کمی- کیفی و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده، که در رویکرد کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه صاحب نظران برنامه درسی، روانشناسان تربیتی ومربیان پیش دبستانی که به ترتیب در دانشگاه های استان آذربایجانغربی یا در مدارس و مراکز پیش دبستانی تدریس می کنند،می باشد. نمونه آماری شامل 20 نفر از صاحبنظران برنامه درسی و روانشناسان تربیتی که حداقل دارای دو تالیف کتاب وپنج مقاله علمی و پژوهشی و10نفر از مربیان پیش دبستانی که دارای 5 سال تجربه آموزشی داشته اند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع انتخاب شدند. ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه‏های جامعه آماری استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص شد و نتایج پژوهش نشان می دهد: که بر اساس این الگو، مهمترین مولفه های نقش فعالیت های یادگیری و فرهنگی عبارتنداز: ایجاد بازی های متنوع و ایجاد علایق و انگیزه در کودکان می باشد.

    کلید واژگان: فعالیت های یادگیری و فرهنگی, برنامه درسی آموزش پیش دبستانی بازی محور, الگوی فرانسیس کلاین
    The role of learning and cultural activities in the game-based preschool education curriculum based on Klein's model
    Vadood Shishtari Gog Tapeh, Mohammad Ali Mojallal Chobglo *, Jahangir Yari Haj Atalo, Zarin Daneshvar Heris

    The current research was conducted with the aim of investigating the role of learning and cultural activities in the curriculum of game-based preschool education in the year 1401-1402 In terms of method, this research is of quantitative-qualitative research type, and in terms of purpose, it is applied research, and in qualitative approach, thematic analysis method is used. The statistical population of this research includes all curriculum experts, educational psychologists and preschool teachers who teach in the universities of West Azarbaijan province or in schools and preschool centers, respectively. The statistical sample includes 20 curriculum experts and educational psychologists who have authored at least two books and five scientific and research articles, and 10 preschool teachers who have 5 years of teaching experience were selected using the purposeful sampling method until saturation. First, based on a semi-structured interview, the views of the statistical community were extracted, and then through the coding of the answers of the interviewees, coding and the final categories were determined, and the results of the research show that: based on this model, the most important components of the role of learning and cultural activities They are: creating diverse games and creating interests and motivation in children.

    Keywords: Learning, Cultural Activities, Game-Based Preschool Education Curriculum, Klein Model
  • زرین دانشورهریس*

    پژوهش حاضر با هدف بررسی جامع تاثیرات هوش مصنوعی بر آینده مدیریت آموزشی و ترسیم چشم اندازهای پیش رو در افق 1410 انجام شده است. این مطالعه با بهره گیری از روش آمیخته (کمی-کیفی) و با استفاده از تکنیک دلفی فازی، نظرات 50 نفر از متخصصان حوزه مدیریت آموزشی، هوش مصنوعی و آینده پژوهی را در سه مرحله جمع آوری و تحلیل کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی تاثیرات عمیق و گسترده ای بر ابعاد مختلف مدیریت آموزشی خواهد داشت. مهم ترین حوزه های تاثیرپذیر شامل شخصی سازی آموزش، ارزیابی و سنجش پیشرفت تحصیلی، مدیریت منابع انسانی در نظام آموزشی، و تصمیم گیری مبتنی بر داده در سطوح مختلف مدیریتی است. چالش های اصلی شناسایی شده عبارتند از: مسائل اخلاقی و حریم خصوصی، نیاز به بازآموزی گسترده نیروی انسانی، و تغییرات ساختاری در نظام آموزشی. فرصت های کلیدی نیز شامل افزایش کارایی و اثربخشی فرآیندهای آموزشی، دسترسی گسترده تر به آموزش با کیفیت، و امکان یادگیری مادام العمر است. این مطالعه با ارائه راهکارهای استراتژیک برای آماده سازی نظام مدیریت آموزشی در مواجهه با تحولات آینده، می تواند به سیاست گذاران و مدیران آموزشی در برنامه ریزی های بلندمدت کمک شایانی کند.

    کلید واژگان: مدیریت آموزشی, هوش مصنوعی, آینده پژوهی, یادگیری ماشین, شخصی سازی آموزش
    Zarrin Daneshvar Heris *

    The current research has been conducted with the aim of comprehensively investigating the effects of artificial intelligence on the future of educational management and drawing future prospects in the horizon of 1410. This study has collected and analyzed the opinions of 50 experts in the field of educational management, artificial intelligence and future research by using the mixed (quantitative-qualitative) method and using the fuzzy Delphi technique. The findings of the research show that artificial intelligence will have deep and extensive effects on various dimensions of educational management. The most important influential areas include personalization of education, assessment and measurement of educational progress, human resource management in the educational system, and data-based decision-making at different management levels. The main challenges identified are: ethical and privacy issues, the need for extensive retraining of manpower, and structural changes in the education system. Key opportunities also include increasing the efficiency and effectiveness of educational processes, wider access to quality education, and the possibility of lifelong learning. By providing strategic solutions to prepare the educational management system in the face of future developments, this study can help policy makers and educational managers in long-term planning.

    Keywords: Educational Management, Artificial Intelligence, Future Research, Machine Learning, Personalization Of Education
  • گیو جودی شاه آباد، صادق ملکی آوارسین*، زرین دانشور هریس
    مقدمه و هدف

    وفاداری سازمانی مدیران مدارس، مهم ترین عامل اثرگذار برعملکرد آنان است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه علی بین اخلاق کاری با وفاداری سازمانی و نقش میانجی گری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام می باشد.

    روش شناسی پژوهش:

     این پژوهش از نوع کاربردی، همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری کلیه مدیران مدارس دخترانه و پسرانه میاندوآب در همه دوره های تحصیلی در سالتحصیلی 1401-1400 است که با استفاده از روش طبقه ای نسبتی 262 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های وفاداری سازمانی کومار و شکهار (2012)، تعهد سازمانی بالفور و وکسلر (1996) و اخلاق کاری پتی (1995) بود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده این بود که هر سه پرسشنامه از برازش نسبی خوبی برخوردار می باشند. داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3.2.8 تحلیل شدند.

    یافته ها

    اخلاق کاری بر وفاداری سازمانی اثر مثبت و معناداری (01/0>p)، تعهد سازمانی بر وفادرای سازمانی اثر مثبت و معناداری (01/0>p)، اخلاق کاری بر تعهد سازمانی اثر مثبت و معناداری (01/0>p) دارد. همچنین اثر میانجی گری تعهد سازمانی در رابطه اخلاق کاری با وفاداری سازمانی (01/0>p) تائید شد.

    بحث و نتیجه گیری

    از آنجا که بهبود و پیشرفت عملکرد مدارس مستلزم اخلاق کاری مطلوب و تعهد و وفاداری مدیران مدارس نسبت به آموزش وپرورش است. لازم است مدیران و کارشناسان مناطق و نواحی آموزش وپرورش در توانمندسازی مدیران مدارس به این مهم توجه ویژه ای داشته باشند.

    کلید واژگان: اخلاق کاری, وفاداری سازمانی, تعهد سازمانی, مدیران مدارس
    Ghive Joudy Shahabad, Sadegh Maleki Avarsin*, Zarin Dneshvar Haris
    Introduction

    Organizational loyalty of school administrators is the most important factor affecting their performance. The aim of the current research is to determine the causal relationship between work ethics and organizational loyalty and the mediating role of organizational commitment of Miandoab school principals.

    research methodology

    This research is of applied type, correlation based on structural equations. The statistical population is all principals of girls' and boys' schools in Miandoab in all academic years in the academic year 1401-1400, and 262 people were selected as a sample using the proportional stratification method. The tools of data collection were organizational loyalty questionnaires of Kumar and Shekhar (2012), organizational commitment of Balfour and Wechsler (1996) and work ethics of Petty (1995). The results of confirmatory factor analysis showed that all three questionnaires have good relative fit. Data were analyzed using Smart PLS 3.2.8 software.

    Findings

    Work ethic has a positive and significant effect on organizational loyalty (p<0.01), organizational commitment has a positive and significant effect on organizational loyalty (p<0.01), work ethic has a positive and significant effect on organizational commitment (p<0.01). has it. Also, the mediating effect of organizational commitment on the relationship between work ethic and organizational loyalty was confirmed (p<0.01).

    Conclusion

    Because the improvement and development of school performance requires good work ethics and the commitment and loyalty of school administrators towards education. It is necessary for the managers and experts of education regions to pay special attention to this issue in empowering school managers.

    Keywords: Work Ethics, Organizational Loyalty, Organizational Commitment, School Managers
  • امیر نهاوندی تکاب*، اسکندر فتحی آذر، زرین دانشور هریس، حسین بقایی
    مقدمه

    بخشی از رسالت های مهم نظام آموزش عالی پزشکی در برنامه های درسی رسمی و بخش مهمی از آن، از طریق برنامه درسی پنهان شکل می گیرد. بنابراین نظام آموزشی عالی پزشکی در راستای تحقق ماموریت های خود نمی تواند به بخش برنامه درسی پنهان پزشکی بی توجه باشد. این مطالعه با هدف پیش بینی اخلاق پزشکی از طریق مولفه های برنامه درسی پنهان پزشکی در بین دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی تبریز انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی تبریز بود. نمونه آماری این مطالعه را 400 نفر از دانشجویان سال چهارم به بالای دانشکده های پزشکی دانشگاه های سراسری و آزاد تبریز براساس جدول مورگان تشکیل دادند. با توجه به مساوی بودن جامعه آماری از هر یک از دانشگاه های علوم پزشکی(فقط دانشکده پزشکی)، 200 نمونه به روش نمونه گیری چند مرحله ای (سهمیه ای) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه برنامه درسی پنهان پزشکی و اخلاق پزشکی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.

    نتایج

    رابطه همبستگی متغیر اخلاق پزشکی با مولفه های برنامه درسی پنهان پزشکی نشان می دهد که رابطه اخلاق پزشکی با هدف و برنامه درسی (0/104)، آموزش بالینی/تخصصی (0/144)، محتوای آموزشی (0/133)، فضای فیزیکی اجتماعی (0/195)، سیستم تشویق و تنبیه (0/146)، ساختار سازمانی (0/126)، رعایت حقوق (0/100)، رفتار اخلاقی (0/104) و احساس مسئولیت (0/122) مثبت و از نظر آماری معنی دار است. رابطه بین اخلاق پزشکی و ز مینه شخصی/محیطی (0/189-) و چشم انداز و الگوی شغلی/مالی (0/321-) منفی و از نظر اماری معنی دار است. بین اخلاق پزشکی و ارزشیابی و نگرش و مشارکت رابطه معنی دار یافت نشد.

    نتیجه گیری

    مولفه های برنامه درسی پنهان پزشکی با اخلاق پزشکی دانشجویان همبستگی مثبت دارد و برخی از مولفه های برنامه درسی پنهان در راستای توسعه اخلاق پزشکی باید مورد توجه جدی دانشگاه های علوم پزشکی تبریز قرار گیرد.

    کلید واژگان: برنامه درسی پنهان, دانشجوی پزشکی, اخلاق پزشکی
    Amir Nahavanditakab *, Eskandar Fathiazar, Zarrin Daneshvar Herisa, Hossein Baghaei
    Introduction

    A part of the important missions of the higher medical education system is formed in the official curricula and an important part of it is formed through the hidden curriculum. Therefore, in order to fulfill its missions, the higher medical education system cannot ignore the part of the hidden medical curriculum. This study was conducted with the aim of predicting medical ethics through hidden medical curriculum components among students of medical sciences universities in Tabriz.

    Materials & Methods

     In this cross-sectional study, the statistical population included all students of medical sciences universities in Tabriz. The statistical sample of this study was made up of 400 students from the fourth year and above of medical schools of the national and Azad universities of Tabriz based on Morgan's table. Due to the equality of the statistical population from each of the universities of medical sciences (only the faculty of medicine), 200 samples were selected by multi-stage (quota) sampling method. The tool of data collection was the hidden medical curriculum and medical ethics questionnaire. Pearson's correlation test and multiple regression were used to analyze the data.

    Results

    The correlation between the medical ethics variable and the hidden medical curriculum components shows that the relationship between medical ethics and the curriculum (0.104), clinical/specialist education (0.144), educational content (0.133), physical space Social (0.195), incentive and punishment system (0.146), organizational structure (0.126), respect for rights (0.100), ethical behavior (0.104) and sense of responsibility (0.122) are positive and statistically significant. The relationship between medical ethics and personal/environmental background (-0.189) and perspective and career/financial pattern (-0.321) is negative and statistically significant. No significant relationship was found between medical ethics and evaluation and attitude and participation.

    Conclusion

    The components of the hidden medical curriculum have a positive relationship with the medical ethics of students, and some of the components of the hidden curriculum in line with the development of medical ethics should be given serious attention in medical sciences universities of Tabriz.

    Keywords: Hidden Curriculum, Medical Student, Medical Ethics
  • زهرا سامانی، صادق ملکی آوارسین*، زرین دانشورهریس

    هدف این پژوهش ارایه مدل مدیریتی با نگاهی جامعه شناختی برای دانشگاه های سطح یک ایران در سال 1398 است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کمی (توصیفی- همبستگی) است. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه های سطح یک ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، 182 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه محقق ساخته در56 گویه بود. به منظور بررسی پایایی ابزار اندازه گیری از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، پایایی RHO_A و پایایی اشتراکی استفاده شده است. برای بررسی روایی محتوایی از نظر اساتید خبره در رشته آموزش عالی و برای ارزیابی روایی سازه از میانگین واریانس استخراج شده استفاده شده است. داده ها در نرم افزارهای SPSS و LISREL با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده در تحلیل عاملی مرتبه اول، 7 مولفه با 38 شاخص تایید شد و در تحلیل عاملی مرتبه دوم، مولفه های ارزیابی کیفیت، سیاست گذاری، الگوهای مدیریت و رهبری، سازو کارهای مالی، خودمختاری، برنامه ریزی و نظارت دولتی، از بار عاملی کافی برای پیش بینی برخوردار بودند. مقدار شاخص GOF (0.569)، نشان داد که الگوی طراحی شده برای مدیریت دانشگاه های دولتی از برازش مطلوبی برخوردار است.

    کلید واژگان: جامعه شناسی آموزش عالی, مدیریت دانشگاهی, سیاست گذاری, ارزیابی کیفیت
    Zahra Samani, Sadegh Maleki Avarsin *, Zarrin Daneshvar Heris

    The purpose of this study is to Present a management model with a sociological perspective for public universities of Iran (Top universities) in 2018. The presented research was a quantitative descriptive-correlational study. The research population was the faculty members of level-one universities in Iran. Using proportionate stratified random sampling, 182 people were selected as the sample. The measurement instrument was a researcher-made questionnaire with 56 items. Cronbach's alpha, combined reliability, RHO_A reliability, and shared reliability were used to evaluate the reliability of the measuring instrument. The mean-variance was used to evaluate the content validity from the point of view of professors in the field of higher education and to evaluate the construct validity. Data were analyzed in SPSS and LISREL software by structural equation modeling. Based on the results obtained in the first-order factor analysis, 7 components with 38 indicators were approved, and in the second-order factor analysis, the components of quality evaluation, policy-making, management and leadership patterns, financial mechanisms, autonomy, government planning, and oversight, Had a sufficient factor to predict. The value of the GOF index (0.569) showed that the model designed for public universities' management is a good fit.

    Keywords: sociology of higher education, academic management, policy making, quality assessment
  • جهانگیر یاری حاج عطالو*، یوسف ادیب، زرین دانشور هریس، وحیده اوهانی زنوز
    مقدمه

    وجود یک مدل مناسب و دارای اعتبار برای ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی به منظور بهبود و بهره وری در یادگیری الکترونیکی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش طراحی مدلی مناسب برای این مهم می باشد.

    روش کار

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های کیفی می باشد. جامعه پژوهش کلیه متخصصین و اساتید و کارشناسان فعال در حوزه یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی کشور میباشد که تعداد 20 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش قیاسی، به مطالعه اسناد و متون مربوط با موضوع پژوهش پرداخت شده سپس با توجه به عوامل بدست آمده اقدام به انجام مصاحبه شده است. برای تحلیل داده ها و تعیین عوامل از روش کد گذاری با نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شده است .

    نتایج

    با استفاده از روش قیاسی، به مطالعه اسناد و متون مربوط با موضوع پژوهش پرداخت شده و 4 عامل اصلی عبارتند از عامل مدیریتی و سازمانی، عامل پداگوژیکی، عامل فناوری، عامل ارزشیابی برای مدل ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی بدست آمده. سپس با توجه به عوامل بدست آمده اقدام به انجام مصاحبه شده است. برای تحلیل داده ها و تعیین عوامل از روش کد گذاری با نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شده است و 8 عامل اصلی بدست آمده است که عبارتند از ارزشیابی، پداگوژیکی ، سازمانی و مدیریتی، فردی، فناوری و الکترونیکی، محیطی(فراسازمانی،سیاسی،فرهنگی)، یادگیری ، اخلاقی.

    نتیجه گیری

    بررسی ها موید آن است که بکارگیری عوامل ارزشیابی، پداگوژیکی ، سازمانی و مدیریتی، فردی، فناوری و الکترونیکی، محیطی (فراسازمانی،سیاسی،فرهنگی)، یادگیری ، اخلاقی، در طراحی مدل مناسب ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی لازم میباشند.

    کلید واژگان: برنامه درسی الکترونیکی, کیفیت برنامه درسی الکترونیکی, ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی
    Jahangir Yari Haj Ataloo*, Yusef Adib, Zarrin Daneshvar, Vahide Ohani Zonuoz
    Introduction

    For evaluating the quality of e-curriculum in order to improve and   having efficiency in e-learning a suitable and valid model is very important, which is the purpose of this study.

    Methods

    The present study is classified as qualitative research in terms of data collection method. The research population is all of specialists, professors and experts active in the field of e-learning in higher education in the country, twenty of whom have been selected by targeted sampling to achieve data saturation. Semi-structured interview method has been used to collect data. First, the documents and texts related to the research topic are studied, Then, according to the obtained factors, an interview was conducted. To analyze the data and determine the factors, the coding method with MAXQDA2020 software has been used.

    Results

    First, the documents and texts related to the research topic are studied, by using the deductive method and 4 main factors are: managerial organizational, pedagogical, technology, evaluation factors for the quality evaluation model of the electronic curriculum. Then, according to the obtained factors, an interview was conducted. To analyze the data and determine the factors, the coding method with MAXQDA2020 software has been used and 8 main factors have been obtained, which are evaluation, pedagogical, organizational, individual, technological and electronic, environmental (extra-organizational, Political, cultural), learning and moral factors.

    Conclusions

    Studies confirm that the use of evaluation, pedagogical, organizational and managerial, individual, technological and electronic, environmental (extra-organizational, political, cultural), learning moral factors, in designing an appropriate model for evaluating the quality of e-curriculum are necessary.

    Keywords: Electronic curriculum, e-curriculum quality, e-curriculum quality evaluation
  • گیو جودی شاه آباد، صادق ملکی آوارسین*، زرین دانشور هریس

    پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین وفاداری سازمانی و سایش‏اجتماعی با میانجی گری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام شد. به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل‏یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران مدارس شهرستان میاندوآب در همه مقاطع تحصیلی (ابتدایی، متوسطه اول، متوسطه دوم، کاردانش و فنی حرفه ای) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد که از میان آن‏ها، تعداد 262 نفر با استفاده از روش نمونه‏ گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه های وفاداری سازمانی (Kumar & Shekhar, 2012)، تعهد سازمانی (Balfour & Wechsler, 1996)، سایش‏اجتماعی (Duffy et al, 2002) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ‏ها و بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدل‏یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که وفاداری سازمانی بر سایش ‏اجتماعی تاثیر منفی و معناداری (01/0 > p) و تعهد سازمانی بر سایش اجتماعی تاثیر منفی و معناداری (01/0 > p) دارد. همچنین تاثیر میانجی‏گری تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی با سایش‏اجتماعی (01/0 > p) تایید شد؛ بنابراین می‏توان بیان کرد که برای کنترل و کاهش سایش‏اجتماعی مدیران مدارس و جهت جلوگیری از بروز رفتارهای مخرب، توجه به تعهد سازمانی و وفاداری سازمانی لازم و ضروری به نظر می‏رسد.

    کلید واژگان: تعهد سازمانی, سایش اجتماعی, مدیران مدارس, وفاداری سازمانی
    Ghive Joudy Shahabad, Sadegh Maleki Avarsin *, Zarrin Daneshvar Heris

    The present research was carried out by the purpose of determining the relationship among organizational loyalty and social undermining by mediating of organizational commitment of school managers in Miandoab. It is applied research considering its purpose and regarding the method of data collection descriptive of correlational kind using modeling structural equations. The statistical population of the present study included all the managers of Miandoab schools in all grades of elementary, first period of high school, second period of high school, technical –professional instruction, vocational training in the educational year of 2021-2022 among them 262 people were selected by using relative class method. In order to collect the needed data, questionnaire of organizational loyalty of (Kumar & Shekhar, 2012) questionnaire of organizational commitment of (Belfor & Wechsler, 1996) questionnaire of social undermining of (Duffy et al, 2002) were used. In order to analyze data and examine causal relations among the variables, modeling structural equations were used. The results showed that organizational loyalty has significant negative relationship effect on social undermining (p<.01) and organizational commitment has significant negative relationship effect on social undermining (p<.01). Also, the mediating effect of organizational commitment in relationship between organizational loyalty and social undermining was confirmed (p<.01). Regarding the findings, it could be indicated that in order to control and decrease social undermining of school managers and avoid disruptive behaviors, considering the organizational commitment and organizational loyalty seems necessary.

    Keywords: organizational commitment, Social Undermining, School Managers, organizational loyalty
  • صادق ملکی آوارسین*، زرین دانشور هریس، گیو جودی شاه آباد

    پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه علی بین وفاداری سازمانی و اخلاق کاری با سایش اجتماعی با میانجی گری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام شد. به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران مدارس دخترانه و پسرانه شهرستان میاندوآب در همه مقاطع تحصیلی (ابتدایی، متوسطه اول، متوسطه دوم، کاردانش و فنی حرفه ای) است که در سال تحصیلی 1401-1400 تعدادشان 380 نفر بود که با استفاده از روش طبقه ای نسبتی حجم نمونه 262 نفر تعیین شد. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه وفاداری سازمانی، پرسشنامه اخلاق کاری، پرسشنامه تعهد سازمانی و پرسشنامه سایش اجتماعی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده این بود که هر چهار پرسشنامه از برازش نسبی خوبی برخوردار می باشند. سپس جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از طریق همبستگی گشتاوری پیرسون صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تعهدسازمانی با سایش اجتماعی رابطه منفی و معناداری دارد. بین اخلاق کاری با تعهدسازمانی رابطه مثبت ومعناداری، بین وفاداری سازمانی با تعهدسازمانی  رابطه مثبت و معناداری، بین وفاداری سازمانی با سایش اجتماعی رابطه منفی و معناداری و بین اخلاق کاری با سایش اجتماعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که برای کاهش سایش اجتماعی و کنترل پیامدهای آن در مدارس توجه به وفاداری سازمانی، اخلاق کاری و تعهد سازمانی از اهمیت چشمگیر و بالایی برخوردار است.

    کلید واژگان: سایش اجتماعی, وفاداری سازمانی, اخلاق کاری, تعهد سازمانی, مدیران مدارس
    Sadeg Maleki Avarsin*, Zarin Daneshvar Heris, Give Joudy Shahabad

    The present research was carried out by the purpose of determining the causal relationship among organizational loyalty and work morality with social undermining by mediating of organizational commitment of school managers in Miandoab. It is applied research considering its purpose and regarding the method of data collection, it is descriptive of correlational kind using modeling structural equations. The statistical population of the present study includes all the independent managers in male and female schools of Miandoab city in all the educational grades (elementary, first period of high school, second period of high school, technical –professional instruction, vocational training) in the educational year of 2021-2022 who were 380 people that by using relative class method, the sample volume was determined as 262 people. In order to collect the needed data, questionnaire of organizational loyalty, questionnaire of work morality, questionnaire of organizational commitment, questionnaire of social undermining was used. The results of confirmatory factor analysis showed that all four questionnaires have relatively good of fitness. Then, in order to analyze data, modeling structural equations was used. Examination of the relationships among the research variables was done through Pearson torque correlation. The obtained results show that organizational commitment has significant negative relationship with social undermining. There is significant positive relationship between work morality and organizational commitment and between organizational loyalty and organizational commitment, there is significant positive relationship, between organizational loyalty with social undermining, and also between work moral with social undermining relationship there are significant negative relationship. Regarding the findings, it could be concluded that in order to decrease social undermining and control its outcomes in the schools, considering the organizational loyalty, work morality and organizational commitment has utmost importance.

    Keywords: social undermining, organizational loyalty, work morality, organizational commitment, school managers
  • صدیقه یوسف زاده، حسین بقائی*، زرین دانشور هریس
    مقدمه

    احساس مسیولیت یک مهارت مفید برای دانش آموزان برای حفظ دستاوردهای مادام العمر است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل شناختی و رفتاری موثر بر برنامه درسی با تاکید بر مسیولیت پذیری در دانش آموزان انجام شد.

    روش

    طرح پژوهش از نوع کیفی-کمی آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان برنامه ریزی درسی و سرگروه‎ های آموزشی دوره اول متوسطه تبریز در سال 1401-1400 بود که تعداد 205 نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری تمام شماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 35 سوالی مبتنی بر شش بعد عوامل ارزشی، نهادی، شناختی، شخصیتی و فردی، عاطفی و عملکردی و توسعه راهبردهای مدیریت خود استفاده گردید که روی نمونه پژوهش اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و Amos نسخه 24 استفاده شد.

    یافته ها:

     یافته های پژوهش نشان داد تمامی شاخص ها از مقادیر قابل قبولی برای اندازه گیری عامل های ارزشی، نهادی، شناختی، شخصیتی و فردی، عاطفی و عملکردی و توسعه راهبردهای مدیریت خود برخوردار بودند. براساس نتایج مقادیر بارهای عاملی (ضرایب اثرگذاری) عوامل شناختی (0/942=β) و عوامل ارزشی (0/923=β) بیشترین اثرگذاری و عوامل نهادی (0/840=β) کمترین اثرگذاری را بر عوامل شناختی و رفتاری موثر بر برنامه درسی دارند.

    نتیجه گیری: 

    نتایج بدست آمده، نشان داد که عوامل ارزشی، نهادی، شناختی، شخصیتی و فردی، عاطفی و عملکردی و توسعه راهبردهای مدیریت خود به عنوان عوامل شناختی- رفتاری موثر بر برنامه درسی هستند که توجه به آن ها در تدوین برنامه های آموزشی و پرورشی مدارس زمینه رشد مسیولیت پذیری دانش آموزان را فراهم می نماید.

    کلید واژگان: برنامه درسی, عوامل شناختی و رفتاری, مسئولیت پذیری, دانش آموز
    Seddighe Yousefzadeh, Hossein Baghaei*, Zarrin Daneshvar Heris
    Introduction

     The sentiment of responsibility is a productive skill for students to attain lifetime achievements.

    Aim

     The current study was conducted to detect cognitive and behavioral factors efficacious on the curriculum by stressing students' responsibility.

    Method

     The research scheme was qualitative-quantitative mixed with an exploratory theme. The statistical population comprised all curriculum experts and educational group leaders of Tabriz secondary schools in 2021-2022. Moreover, 205 people from the statistical population were selected using total sampling. To collect the data, the researcher utilized the 35 questions of their inquiry contingent on six dimensions of value, institutional, cognitive, personal and individual, emotional, and functional factors while developing self-management strategies that were performed on the research's sample. Additionally, the analysis of structural equations was done using SPSS version 25 and Amos version 24 to examine the data.

    Results

     The study's findings illustrate that all the indicators had proper proportions of measurement for value, institutional, cognitive, personal and individual, emotional, and functional factors and developing self-management strategies. Based on the results of factor loadings (influence coefficients), cognitive factors (β=0.942) and value factors (β=0.923) have the most impression, whereas institutional factors (β=0.840) have the minimum impact on rational and behavioral factors affecting curriculum.

    Conclusion

     The obtained results demonstrated that value, institutional, cognitive, personal and individual, emotional, and functional factors, and developing self-management strategies are considered cognitive-behavioral features effectual on curriculum. Furthermore, noticing these items in schools' educational and training program compilation provides a platform for students' growth, appertaining their accountability.

    Keywords: Curriculum, Cognitive, behavioral factors, Accountability, Student
  • پریوش رستمی، حمدالله حبیبی*، زرین دانشورهریس، صادق ملکی آوارسین، جهانگیر حاج عطالو
    هدف

    این پژوهش با هدف ارایه ی مدل دانشگاه کارآفرین برای دانشگاه تبریز انجام شده است.

    روش شناسی: 

    جهت گیری پژوهش حاضر، کاربردی با رویکرد استقرایی، از نوع کیفی، با استراتژی تحلیل محتواست که گردآوری داده ها به شیوه مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش به صورت هدفمند شامل 14 نفر از نخبگان حوزه کارآفرینی در بازه زمانی 1401-1400 خورشیدی انتخاب شده است، ابزار گردآوری داده ها، سوالات محقق ساخته باز بود که روایی و پایایی ابزار توسط اساتید راهنما و مشاور تایید شد.

    یافته ها

    یافته های حاصل از تحلیل محتوای استقرایی در این پژوهش، نشان داد که مدل دانشگاه کارآفرین شامل چهارده عامل اصلی است که در چهار دسته کلی طبقه بندی شده اند که عبارت اند از: الف) عوامل کاربردی کردن دانش، شامل عوامل اصلی: 1- تشخیص نیاز جامعه و بازار، 2- تجاری سازی علم و دانش، 3- حفظ ارتباط دانشگاه با صنعت، 4- توسعه مراکز دانش بنیان، ب) عوامل انسانی، شامل عوامل اصلی: 5- آموزش کارآفرینی، 6- وجود اعضای هییت علمی تیم ساز و توانمند، 7- ارتقاء فرهنگ سازمانی کارآفرینی، ج) عوامل مدیریتی، شامل عوامل اصلی: 8 - مدیریت دانشگاه کارآفرین، 9- اصلاحات ساختاری، 10- شناسایی و رفع موانع درون سازمانی کارآفرینی، 11- عوامل مالی و اقتصادی، 12- توسعه سخت افزاری، د) عوامل محیطی، شامل عوامل اصلی: 13- عوامل قوه ی اجراییه (دولت)، 14- موانع بیرون سازمانی.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه عناصر و مولفه های چارچوب مفهومی و مدل استخراجی این پژوهش که با توجه به شرایط، زمینه فرهنگی، جو و فرهنگ سازمانی خاص دانشگاه تبریز به دست آمده است، برای ایجاد دانشگاه کارآفرین در دانشگاه تبریز ضروری است، لذا مدل استخراجی پژوهش حاضر می تواند جهت تبدیل دانشگاه تبریز به دانشگاه کارآفرین مورداستفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: دانشگاه کارآفرین, دانشگاه تبریز, تحلیل محتوای کیفی استقرایی, دانشگاه نسل سوم
    Parivash Rostami, Hamdollah Habibi*, Zarrein Daneshvarheris, Sadegh Maleki Avarsin, Jahangir Yari Haj Atalou
    Purpose

    This research was carried out with the aim of presenting an entrepreneurial university model for University of Tabriz.

    Methodology

    The direction of the current research is applied with an inductive approach, of a qualitative type, with a content analysis strategy. Data collection was done in the form of in-depth and semi-structured interviews. The participants in this research have been purposefully selected including 14 elites in the field of entrepreneurship in the period of 2021-2022, the data collection tool was open-ended researcher questions, the validity and reliability of the tool was confirmed by the supervisors and advisors.
     

    Findings

    The findings of the inductive content analysis in this research showed that the entrepreneurial university model includes fourteen main factors that are classified into four general categories, which are:  a) factors of applying knowledge, including the main factors: 1 - recognizing the needs of the society and the market, 2- commercialization of science and knowledge, 3- maintaining the relationship between the university and the industry, 4- development of knowledge-based centers, b) human factors, including the main factors: 5- entrepreneurship training, 6- the existence of cooperative and capable faculty members, 7- promotion of organizational culture of entrepreneurship, c) administration factors, including the main factors: 8- entrepreneurial university administration, 9- structural reforms, 10- identifying and removing intra-organizational barriers to entrepreneurship, 11- financial and economic factors, 12- hardware development, d) environmental factors, including the main factors: 13- governmental factors, 14- obstacles outside the organization.

    Conclusion

    The elements and components of the conceptual framework and extractive model of this research have been obtained according to the conditions, cultural background, atmosphere and organizational culture of University of Tabriz to create an entrepreneurial university in University of Tabriz. Therefore, the current research can be used to transform University of Tabriz into an entrepreneurial university.

    Keywords: : Entrepreneurial University, University of Tabriz, Inductive Qualitative Content Analysis, Third Generation University
  • سیامند مولودی، محمدعلی مجلل چوبقلو، صادق ملکی آوارسین، زرین دانشور هریس

    این پژوهش به منظور اعتبار سنجی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی(کمی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده، که در رویکرد کیفی از روش سنتز پژوهی استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی، با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند. در این تحقیق، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سوالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد.. سپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه دبیران پژوهشگر و نخبگان برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تایید نمودند.

    کلید واژگان: برنامه درسی, پژوهشگری, دبیران, الگوی اکر
    siamand movloudi, MohammadAli mojallal, sadegh maleki avarsin, zarin daneshvar

    This research has been done in order to validation the research curriculum of secondary school teachers based on the Akker pattern in 2019-2020 . The research is a combined and applied goal type. In the qualitative approach, the Synthesis research method was used and for its validation, the descriptive-survey method was used, using with the content validity ratio method of Lawshe,and U mann-Whitney. The statistical sample includes 20 top research teachers of the second year of high school in West Azerbaijan province and 10 elite and curriculum experts who have at least two books and 5 scientific research articles, using purposive sampling to select data saturation Were. In this research, first by considering the Akker pattern, the elements of the research curriculum are identified and then to answer the research questions, first based on semi-structured interviews, the views of sample research teachers and elites and curriculum experts are extracted and then by coding the answers. The interviewees were coded and the final categories were determined and the final pattern was developed based on it. . The pattern obtained was validated by two groups of research teachers, elites and curriculum experts, and the two groups confirmed the validity of the pattern.

    Keywords: curriculum, research, teachers, Akker pattern
  • منیژه سلیمانی*، تقی زوار، اسدالله خدیوی، زرین دانشور هریس، بهنام طالبی

    پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی متوالی کیفی و کمی در اخلاق حرفه ای نظام آموزش سلامت حوزه معاونت بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی شمالغرب کشور انجام گرفت. در بخش کیفی تعداد 43 نفر از خبرگان شامل اساتید آموزش بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی شمالغرب کشور با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری انتخاب شدند و داده های کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق در زمینه موضوع تا مرحله اشباع گردآوری شد پس از جمع آوری داده ها و تعیین مفاهیم و مقوله‏ ها، اطلاعات در اختیار شرکت کنندگان کلیدی قرار گرفت و نظرخواهی شد و برای تایید روایی بیرونی مقایسه هایی با ادبیات موضوع انجام گرفت. کد گذاری های باز، کدگذاری محوری و تحلیل کدگذاری گزینشی انجام شد . پس از استخراج مولفه های نهایی پرسشنامه 60 سوالی بر اساس مبانی نظری و اطلاعات مصاحبه ها، تنظیم گردید. پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 92/0 مورد تایید قرار گرفت. نمونه در بخش کمی بصورت تصادفی طبقه ای نسبتی از بین کلیه بهورزان خانه های بهداشت و کارشناسان آموزش سلامت حوزه معاونت بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی شمالغرب به تعداد 473 نفر انتخاب شد. پس از توزیع پرسشنامه، داده‎های استخراج شده با استفاده نرم افزارspss  و لیزرل تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی و معادلات اندازه گیری برای هر یک از سازه ها بر اساس مقدار بارهای عاملی به دست آمده معنادار بوده و مقدار بارعاملی همه شاخص ها بزرگ تر از 3/0 بدست آمد . مدل اندازه گیری برازش یافته از نیکویی برازش مناسبی برخوردار بود و مورد تایید قرار گرفت. اعتبار الگو با تحلیل عاملی تاییدی و ضریب بالای آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و در نهایت الگوی نهایی اخلاق حرفه ای در نظام آموزش سلامت حوزه معاونت بهداشت شمالغرب کشور با مولفه های وفاداری؛ مسیولیت پذیری؛ رقابت طلبی؛ صداقت؛ احترام به دیگران؛ احترام نسبت به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی ؛ عدالت و انصاف ؛ همدلی با دیگران ؛ نقدپذیری؛ قاطعیت؛ اعتماد؛ همکاری بین بخشی ؛ رعایت نظم؛ نگرش مثبت و تعهد ارایه گردید. همچنین درجه اهمیت هر یک از مولفه های اخلاق حرفه‎ای در نظام آموزش سلامت حوزه معاونت بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی شمالغرب کشور تعیین گردید.

    کلید واژگان: الگوی اخلاق حرفه ای, آموزش سلامت, معاونت بهداشت, دانشگاه های علوم پزشکی
    Manijeh Soleimani*, Taghi Zavvar, Asadollah Khadiv, Zarrin Daneshvar Heris, Behnam Talebi

    The present study was conducted with the aim of designing a model of professional ethics in the health education system of the Vice Chancellor for Health of the Northwestern University of Medical Sciences. This combined study was conducted as a combination of qualitative and quantitative sequential exploratory mix. In the qualitative section, 43 experts including health education professors of northwestern medical universities were selected by purposive sampling and theoretical sampling and qualitative data were collected using in-depth interviews on the subject up to saturation stage after data collection. And definition of concepts and categories, information was provided to key participants and opinion polls were conducted and comparisons with the literature were made to confirm the external validity. Open coding, axial coding and selective coding analysis were performed. After extracting the final components of the questionnaire, 60 questions were prepared based on the theoretical foundations and information of the interviews. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha coefficient of 0.92. In the quantitative section, 473 people were randomly selected from all health care providers and health education experts in the field of health of Northwestern University of Medical Sciences. After distributing the questionnaire, the extracted data were analyzed using SPSS and LISREL software. The results of confirmatory factor analysis and measurement equations for each of the structures were significant based on the amount of factor loads obtained and the amount of factor load of all indicators was greater than 0.3. The fitted measurement model had a good fit and was approved. The validity of the model was confirmed by confirmatory factor analysis and Cronbach's high alpha coefficient, and finally the final model of professional ethics in the health education system of the Northwest Health Department with loyalty components; responsibility; Competitiveness; Honesty; Respect for others; Respect for social values ​​and norms; Justice and fairness; Empathy with others; Liquidity; decisiveness; the trust ; Cross-sectoral cooperation; Observance of order; positive attitude; A commitment was made. Also, the degree of importance of each component of professional ethics in the health education system of the health department of the northwestern universities of medical sciences was determined.

    Keywords: Professional ethics model, health education, health deputy, medical universities
  • منیژه سلیمانی، تقی زوار*، زرین دانشور هریس، اسدالله خدیوی، بهنام طالبی
    زمینه

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های اخلاق حرفه ای در آموزش سلامت حوزه معاونت بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی شمالغرب کشور انجام شد.

    روش کار

      این پژوهش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته حضوری با 43 نفر از اساتید با تجربه در دانشگاه های علوم پزشکی شمالغرب کشور انجام شد. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد.

    یافته ها

      با توجه به اشتراکات معنایی، 48 مفهوم شکل گرفت که این مفاهیم در شش مقوله مولفه های اخلاقی مجریان در نظام آموزش سلامت با عناوین مسیولیت در قبال عموم مردم، مسیولیت در قبال حرفه، مسیولیت در قبال کارفرمایان، مسیولیت در ارایه آموزش سلامت، مسیولیت در تحقیق و ارزشیابی و مسیولیت در آمادگی حرفه ای دسته بندی شدند.

    نتیجه گیری

      دانشگاه های علوم پزشکی متولی تامین، حفظ و ارتقای سطح سلامت جامعه ی تحت پوشش خود می باشد. الگوی اخلاقی بدست آمده در نظام آموزش سلامت حوزه معاونت بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی شمالغرب کشور مولفه هایی همانند وفاداری؛ مسیولیت پذیری؛ رقابت طلبی؛ صداقت؛ احترام به دیگران؛ احترام نسبت به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی؛ عدالت و انصاف؛ همدلی با دیگران؛ نقدپذیری؛ قاطعیت؛ اعتماد؛ همکاری بین بخشی؛ رعایت نظم؛ نگرش مثبت و تعهد را نشان داد.

    کلید واژگان: ویژگی های اخلاق حرفه ای, آموزش سلامت, معاونت بهداشت, دانشگاه علوم پزشکی شمال غرب کشور
    Manizheh Soleimani, Tagi Zavvar*, Zarrin Daneshvae Heris, Assadollah khadivi, Behnam Talebi
    Background

    The aim of this study was to identify the components of professional ethics in health education in the field of health of the northwestern universities of medical sciences in Iran.

    Methods

    This qualitative research was conducted through semi-structured face-to-face interviews with 43 experts in northwestern medical universities. Purposeful and theoretical sampling method was used to select the samples. Data were analyzed using qualitative content analysis.

    Results

    On the basis of semantic commonalities, 48 concepts were formed, and placed in six categories of ethical components of implementers in the health education system by the titles of responsibility to the general public, responsibility to the profession, responsibility to employers, responsibility in providing education Health, responsibility in research and evaluation, and responsibility in professional preparation.

    Conclusion

     The Vice Chancellor for Health of Medical Universities is in charge of providing, maintaining and promoting the health of the community, moving in this direction by planning, organizing, evaluating and providing health services as wll as using innovative and creative methods. Improving the health of the covered community is one of the major goals of this important unit in the community. The ethical model obtained in the health education system of the health department of the northwestern medical universities of the country has components such as loyalty; responsibility; competitiveness; honesty; respect for others; respect for social values and norms; justice and fairness; empathy with others; liquidity; decisiveness; the trust; Cross-sectoral cooperation; observance of order; positive attitude and commitment.

    Keywords: Characteristics of Professional Ethics, Health Education, Health Deputy, Northwestern University of Medical Sciences
  • زهرا سامانی، صادق ملکی آوارسین*، زرین دانشور هریس
    هدف

    هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریتی برای دانشگاه های دولتی ایران (دانشگاه های سطح یک) در سال 1398 است.

    روش پژوهش

    روش تحقیق، ترکیبی (کیفی- کمی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، مدیران دانشگاهی و خبرگان آموزش عالی و در بخش کمی، معاونان و روسای دانشگاه های سطح یک آموزش عالی ایران می باشند. در بخش کیفی، 39 نفر با روش گلوله برفی و در بخش کمی 222 نفر با روش طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، بررسی مبانی نظری و مصاحبه با مدیران و خبرگان با استفاده از روش دلفی و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته با ضریب پایایی، 89/0 است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS استفاده شده است.

    یافته‌ها و نتیجه‌گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده، الگوی مدیریتی با 38  شاخص در 7 دسته، دسته بندی شد که شامل ارزیابی کیفیت، سیاست گذاری، الگوهای مدیریت و رهبری، سازو کارهای مالی، خودمختاری، برنامه ریزی و نظارت دولتی بودند.

    کلید واژگان: مدیریت, آموزش عالی, سیاست گذاری, برنامه ریزی
    Zahra Samani, Sadegh Maleki Avarsin *, Zarrin Daneshvar Hariss
    Objective

    The purpose of this study is to identify the components and indicators of the management model in the public universities of Iran (top universities) in 2018.

    Methods

    The research method is a combinational (qualitative-quantitative) framework. In the qualitative section, the statistical population, was the managers and higher education experts, and in the quantitative section were deans and assistants of universities of the top universities in Iran. In the qualitative section, 39 people were selected by snowball method and in the quantitative section, 222 people were selected through the stratified random sampling. In the qualitative part, the data was collected through analysis of theoretical foundations and interviews with managers and experts using the Delphi method, and in the quantitative part the researcher-made questionnaire was used with a reliability coefficient of 0.89. The data was analyzed in SPSS software.

    Results & Conclusion

    By reviewing the results, the management model was classified into 7 categories with 38 indicators, which included quality assessment, policy-making, management and leadership models, financial mechanisms.Keywords:

    Keywords: Management, Higher Education, policy-making, planning
  • سیامند مولودی، محمدعلی مجلل چوبقلو*، صادق ملکی آوارسین، زرین دانشور هریس
    مقدمه و هدف

    این پژوهش به منظور طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است.

    روش شناسی پژوهش: 

    این تحقیق از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی(کمی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده که در رویکرد کیفی از روش سنتز پژوهی استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند.

    یافته ها

    در این تحقیق، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سوالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران  پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی  مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. سپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه دبیران پژوهشگر و نخبگان برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تایید نمودند.

    کلید واژگان: برنامه درسی, پژوهشگری, دبیران, الگوی اکر
    Siamand Movloudi, Mohammad Ali Mojalal *, Sadegh Maleki Avarsin, Zarin Dneshvar Haris
    Introduction

    This research has been done in order to design and validate the research curriculum of secondary high school teachers based on the Akker pattern in 2019-2020.

    Research Methodology

    In terms of method, this research is a mixed type of research (quantitative-qualitative), and in terms of purpose, it is an applied one. In the qualitative approach, the research synthesis method was used and for its validation, the descriptive-survey method was used, implementing the content validity ratio method of Lawshe, and Mann–Whitney U. The statistical sample includes 20 top research teachers of the secondary high school in West Azerbaijan province and 10 curriculum elites and experts who have authored at least two books and 5 scientific research papers, who were selected through purposive sampling method up to the extent of data saturation.

    Findings

    In this research by considering the Akker pattern, first the elements of the research curriculum are identified and then in order to answer the research questions, and based on semi-structured interviews, first the views of sample research teachers and elites and curriculum experts are extracted and then by coding the interviewees answers, the coding and the final categories were determined and the final pattern was developed based on it. The pattern obtained was validated by two groups of research teachers, elites and curriculum experts, and the two groups confirmed the validity of the pattern.

    Keywords: Curriculum, Research, teachers, Akker pattern
  • اسمعیل امینی، جهانگیر یاری حاج عطالو*، زرین دانشور هریس

    هدف پژوهش حاضر، شناسایی دستاوردهای رهبری آموزشی تحول آفرین مبتنی بر سند تحول بنیادین بود. رویکرد پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی، مدیران مدارس و مدیران و کارشناسان ستاد آموزش و پرورش بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری بود. جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 26 هزار نفر بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد اعضای نمونه 378 تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ تایید شد. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد داده بنیاد و برای تحلیل داده های کمی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد دستاوردهای رهبری آموزشی تحول آفرین شامل: پیامدهای آموزشی، پرورشی، مثبت اقتصادی، منفی اقتصادی، مثبت اجتماعی، منفی اجتماعی، رشد و توسعه حرفه ای همکاران و تعالی و کارآمدی مدرسه بودند؛ مولفه های بهبود کیفیت آموزش دارای اولویت اول و دسترسی به اهداف سازمانی، افزایش انگیزه خدمت در بین معلمان و منزلت اجتماعی بیشتر داری اولویت های دوم تا چهارم بودند.

    کلید واژگان: رهبری آموزشی, رهبری تحول آفرین, سند تحول بنیادین, رویکرد داده بنیاد
    Ismail Amini, Jahangir Yari Haj Ataloo *, Zarrin Daneshvar Harris

    The aim of this study was to determine the achievements of transformational educational leadership based on the document of fundamental change in education. This research was a mixed method approach. The statistical population in the qualitative section included faculty members, school principals and principals and experts of the education staff. The sampling method was purposeful and theoretical. In a small part, all school principals and teachers of West Azerbaijan province in the academic year 1398-99 were 26 thousand people, which according to Cochran's formula, the number of sample members was determined to be 378. The data collection tool was semi-structured in the qualitative part of the interview and a researcher-made questionnaire in the quantitative part. The reliability of the instrument was confirmed using Cronbach's alpha. The data approach was used to analyze the data in the qualitative part and a one-sample t-test was used to analyze the quantitative data. The findings showed; The achievements of transformational educational leadership included: educational, upbringing, positive economical, negative economic, social positive, social negative, professional growth and development of colleagues and school excellence and efficiency. Quality of education improvement had the first priority and achieving organizational goals, increasing service motivation among teachers and having more social status were the second to fourth priorities.

    Keywords: transformational educational leadership, Grounded Theory Approach, fundamental change document, Education Organization
  • سیامند مولودی، محمدعلی مجلل*، صادق ملکی آوارسین، زرین دانشور هریس
    مقدمه و هدف

    این پژوهش به منظور طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است.

    روش شناسی پژوهش

    تحقیق از نوع هدف کاربردی بوده و بارویکرد کیفی به روش سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی که تعداد آنها 20 نفر و نخبگان و صاحب نظران برنامه درسی است. نمونه آماری شامل 20 نفر از  دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند ، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند.در این تحقیق،ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سوالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران  پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی  مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس الگوی اکر ، مهم ترین مولفه ها یا مقولات الگوی نهایی برنامه درسی پژوهشگری دبیران عبارتند از: 1- عنصر منطق و دلیل برنامه درسی پژوهشگری دبیران: آموزش مهارت پژوهشگری - شکل گیری روحیه پژوهشگری و مشارکتی، 2- عنصر

    اهداف

    آموزش مهارت تحقیق- ایجاد روحیه پژوهش-تدریس مبتنی بر پژوهش- ایجاد مهارت حل مساله در دانش آموزان ، 3-  عنصر محتوا: آشنایی و به کارگیری همه فرایند تحقیق،4- عنصر فعالیت های یادگیری: توانایی تدوین طرح تحقیق- انجام تحقیق آزمایشی، 5- عنصر نقش دبیران:  بستر سازی و راهنمایی دانش آموزان در انجام تحقیق، 6- عنصر مواد و منابع: کتب تحقیق - بررسی تحقیقات انجام شده،7- عنصر گروه بندی: طراحی تمرین های انفرادی و گروهی، 8- عنصر مکان: کلاس درس برای بحث گروهی - ایجاد فرصت برای یادگیری الکترونیکی، 9- عنصر زمان: انعطاف در زمان، 10- عنصر ارزشیابی: خود ارزیابی - انجام کارهای عملی تحقیق.

    کلید واژگان: برنامه درسی, پژوهشگری, دبیران, الگوی اکر
    Siamand Movloudi, Mohammad Ali Mojallal *, Sadeq Malekiavarsin, Zarrin Daneshvar Haris
    Introduction

    This research has been done in order to design the research curriculum of secondary school teachers based on the Akker pattern in 2019-2020.research

    methodology

    The research is an applied goal and has been done with a qualitative synthesis method. The statistical population of this research includes all the top research teachers of the second year of high school in West Azerbaijan province whose number is 20 people and the elites and experts of the curriculum. The statistical sample includes 20 top research teachers of the second year of high school in West Azerbaijan province and 10 elite and curriculum experts who have at least two books and 5 scientific research articles, using purposive sampling to select data saturation Were. In this research, first by considering the Akker pattern, the elements of the research curriculum are identified and then to answer the research questions, first based on semi-structured interviews, the views of sample research teachers and elites and curriculum experts are extracted and then by coding the answers. The interviewees were coded and the final categories were determined and the final model was developed based on it.

    Findings

    The results show that according to Akker pattern, the most important components or categories of the final model of teachers' research curriculum are: 1- The element of logic and reason of teachers' research curriculum: research skills training - formation of research and participatory spirit, 2-

    Objectives

    research skills training - creating research spirit - research-based teaching - creating problem-solving skills in students, 3- Content element: Familiarity and application of all research process, 4- Element of learning activities: ability to formulate research plan - conduct experimental research, 5- Element of role of teachers: creating a platform and guiding students in conducting research, 6- Element of materials and resources: research books - Review of research, 7- Element of grouping: designing individual and group exercises, 8- Element of place: classroom for group discussion - Creating opportunities for e-learning, 9- Element of time: flexibility in time, 10- Evaluation element: self-assessment - Doing practical research work.

    Keywords: curriculum, Research, teachers, Akker pattern
  • لیلا صلب صیادی، محمدعلی مجلل چوبقلو*، زرین دانشور هریس، صادق ملکی آوارسین

    زمینه  و هدف:

     پژوهش طراحی اجرا و ارزشیابی از مولفه های بهبود کیفیت در فعالیت ها و محتوای برنامه های درسی است که راز اثر بخشی برنامه درسی اهمیت دادن به آن هاست؛ هدف پژوهش حاضر ارزشیابی و اعتبارسنجی برنامه درسی ریاضی آمیخته با هنر در دوره ابتدایی بوده است.

     روش پژوهش:

     پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی بوده است که مضامین با کدگذاری متون مصاحبه با خبرگان به دست آمده است جامعه آماری، خبرگان برنامه درسی و معلمان مجرب دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی بودند. نمونه آماری به تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج حاصل نشان داد که عنصر ارزشیابی در برنامه درسی آمیخه با هنر، از ویژگی هایی همچون میزان رضایت دانش آموز از محیط آموزش و روش آموزش برخوردار است و برای بهبود یادگیری بازخورد فوری ارایه شود. در ضمن، کارپوشه، آزمون عملکردی، مشاهده، گفتمان، باز پاسخ، پروژه ای، ابزارهای ارزشیابی می باشند. ارزشیابی آغازین، تکوینی و پایانی، هدف آزاد، خودارزیابی و ارزشیابی گروهی انواع مناسب ارزشیابی در برنامه درسی تلفیقی ریاضی با هنر هستند. در نهایت، برای اعتبارسنجی مضامین حاصل از روش برآورد روایی محتوایی بر اساس جدول لاوشه و نیز والتز و باسل استفاده شد و همه کدهای تشکیل دهنده مضامین تایید گردید.

    نتیجه گیری

    می توان با مد نظر قرار دادن ویژگی های هنر در ارزشیابی درس ریاضی، اضطراب امتحان را در دانش آموزان به حداقل رساند.

    کلید واژگان: برنامه درسی آمیخته, ارزشیابی, ابتدایی
    Leila Solab Sayadi, MohammadAli Majallal Choobqlu*, Zarrin Daneshvar Haris, Sadegh Maleki Avarsin
    Background and Aim

    research, design, implementation and evaluation are among the components of quality improvement in curriculum activities and content, which is the secret of curriculum effectiveness. The purpose of the present study was to evaluate and validate the mathematics curriculum mixed with art in the elementary school.

    Methods

    In terms of purpose, the current research is applied and in terms of research method, it is qualitative content analysis, and the themes are obtained by coding the texts of interviews with experts. The statistical population was curriculum experts and experienced primary school teachers of East Azerbaijan province. A statistical sample of 30 people was selected by purposive sampling. A semi-structured interview was used to collect the data, and data analysis was done by thematic analysis method.

    Results

    The results showed that the evaluation element in the art curriculum has characteristics such as: the level of student satisfaction with the teaching environment and teaching method, and immediate feedback should be provided to improve learning. In addition, workbook, functional test, observation, discourse, open answer, project, are evaluation tools. Initial, formative, and final evaluation, free goal, self-evaluation, and group evaluation are the appropriate types of evaluation in the integrated math and art curriculum. Finally, to validate the resulting themes, the content validity estimation method was used based on the Lausche table, as well as Waltz and Basel, and all the codes constituting the themes were confirmed.

    Conclusion

    Exam anxiety can be minimized in students by considering the features of art in the evaluation of math lessons.

    Keywords: mixed curriculum, mathematics, art, evaluation, elementary
  • زرین دانشور هریس، فاطمه بخشایشی*
    مقاله حاضر با هدف امکان سنجی استقرار مدیریت جانشین پروری در سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی در سال 1396 انجام شد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان بهزیستی شهرهای مختلف استان آذربایجان شرقی در سال 1396 به تعداد 884 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران 268 نفر به صورت تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از مراحل شش گانه فالمر و کانگر (2004) و مدل جانشین پروری کیم (2006) به شرح زیر طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی شاخص های شناسایی شده در شش عامل: 1- تعیین خط مشی در تعهد مدیران ارشد به سیستم مدیریت جانشین پروری 2- تعیین خط مشی در شناسایی پست های کلیدی 3- ارزیابی کاندیداها در تعیین شایستگی های مورد نیاز پست های کلیدی 4- ارزیابی کاندیداها در شناسایی استعدادهای کاندیداها 5- توسعه کاندیداها در روش های خارج از محیط کار/ ضمن خدمت و 6- ارزیابی سیستم مدیریت جانشین پروری در فرایند/ نتیجه، طبقه بندی و مراحل شش گانه استقرار مدیریت جانشین پروری در بهزیستی شناسایی شدند. جهت سنجش روایی پرسشنامه از اعتبار محتوایی و سازه ای و جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که مورد تائید قرار گرفتند. نتایج آزمون t تک نمونه ای نتایج نشان داد در مجموع امکان استقرار مدیریت جانشین پروری وجود ندارد و از بین شاخص های شش گانه آن نیز؛ فقط شاخص های تعیین خط مشی در تعهد مدیران در سیستم مدیریت جانشین پروری و ارزیابی سیستم مدیریت جانشین پروری در فرایند و نتیجه در سطح ضعیف استقرار یافته اند. ولی امکان استقرار سایر شاخص ها در سازمان مربوطه وجود ندارد.
    کلید واژگان: مدیریت جانشین پروری, تعیین خط مشی, ارزیابی کاندیداها, توسعه کاندیداها, ارزیابی سیستم, مدیریت جانشین پروری
سامانه نویسندگان
  • زرین دانشور هریس
    زرین دانشور هریس
    استادیار مدیریت آموزشی علوم انسانی وتربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز -ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال