زهرا خرازی محمدوندی آذر
-
امروزه در محیط بین المللی «برند ملی» اهرم مورد نیاز دولت هاست تا جایگاه خود را در عرصه جهانی بهبود بخشیده و مستحکم نمایند. رهبرانی که ارزش برند ملی را درک کنند، می توانند از تفاوت ها و تنوع فرهنگی در جهت ایجاد مزیت رقابتی و برتری استفاده کنند. آگاهی از نگرش ها و شناسایی ابعاد مختلفی که بر برند ملی یک کشور تاثیر دارند امری ضروری است؛ از همین رو، پژوهش حاضر جنبه اکتشافی داشته و از روش کیفی بهره برده است. جامعه آماری پژوهش را متخصصین حوزه برندسازی ملی تشکیل داده اند که تعداد این افراد 57 نفر می باشد و الگوی ذهنی این افراد براساس روش پژوهش «کیو» مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که هشت مولفه برای متغیر گروه های قومی و شش مولفه برای متغیر برند ملی کشف شده اند که از این میان، بین مولفه «فرهنگ قومی» با «تصویر بین المللی» رابطه مثبت و معنادار و «منافع قومی» با «سرمایه های اقتصادی» رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: برند, برند ملی, تصویرسازی, مولفه های قومی, هویت ملیToday, in the international environment, “national brand” is a lever needed by governments to improve and strengthen their position in the world arena. Leaders who understand the value of the national brand can use cultural differences and diversity to create competitive advantage and superiority. It is essential to be aware of the attitudes and identify the different dimensions that affect the national brand of a country. Therefore, the current research has an exploratory aspect and has used a qualitative method. The statistical community of the research was formed by experts in the field of national branding, and the number of these people is 57, and the mental pattern of these people was identified and analyzed based on the “Q” research method. The results show that eight components for the variable of ethnic groups and six components for the variable of national brand have been discovered, among which, there is a positive and significant relationship between the component of “ethnic culture” and “international image” and “ethnic interests” and “economic capitals”. There is a negative and meaningful.
Keywords: Brand, national brand, imagery, ethnic components, national identity -
فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی، پیاپی 49 (زمستان 1402)، صص 1283 -1310شناسایی مولفه های قومی یکی از موضوعات تاثیرگذاری است که در فرآیند برندسازی ملی اهمیت می یابد. از وظایف دولت ها در دنیای مدرن آن است که در راستای نیل به اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از ظرفیت برندسازی ملی در جهت تمایز، ایجاد قدرت و جذابیت بهره گیرند. به همین منظور هدف مقاله حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل قومی موثر بر برند ملی است که منجر به کشف الگوی ذهنی متخصصین برندسازی ملی می گردد. مقاله پیش رو با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و بررسی منابع مکتوب تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که تاثیر اقوام ایرانی بر برند ملی چگونه است؟ روش پژوهش این مقاله نیز آزمون «کیو» است که به شناسایی رابطه میان اقوام ایرانی و برند ملی می پردازد و با به کارگیری تحلیل عاملی اکتشافی، الگوی ذهنی متخصصان حوزه برند ملی را شناسایی می کند. یافته های مقاله نشان می دهد که هشت مولفه برای متغیر اقوام ایرانی و شش مولفه برای متغیر برند ملی کشف شده است که از این میان، بین مولفه «فرهنگ قومی» با «تصویر بین المللی» رابطه مثبت و معنادار و «منافع قومی» با «سرمایه های اقتصادی» رابطه منفی و معناداری وجود دارد.کلید واژگان: نمانام, نمانام سازی ملی, عناصر قومی, مدیریت تصویر ملی, تحلیل عاملیIdentification of ethnic components is one of the influential issues that become important in the process of national branding. One of the duties of the governments in the modern world is to use the capacity of national branding in order to achieve political, social and economic goals in order to differentiate, create power and attractiveness. For this reason, the aim of this article is to identify and rank the ethnic factors affecting the national brand, which leads to the discovery of the mental model of national branding experts. Using library studies and reviewing written sources, the following article tries to answer the question, what is the impact of Iranian ethnic groups on the national brand? The research method of this article is the "Q" test, which identifies the relationship between Iranian ethnic groups and the national brand, and by using exploratory factor analysis, it identifies the mental model of experts in the field of national brand. The findings of the article show that eight components have been discovered for the variable of Iranian ethnic groups and six components for the variable of the national brand. There is a negative and significant relationship.Keywords: Brand, National Branding, Ethnic Elements, National Image Management, Factor Analysis
-
زمینه و هدفحکمرانی خوب الگوی مناسب و توصیه شده توسط نهادهای بین الملل برای حاکمیت در هزاره سوم است. در همین راستا این مطالعه با هدف ارایه مدل اجرایی حکمرانی خوب با رویکرد ارتباطات راهبردی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انجام شد. روش شناسی/رهیافت: مطالعه حاضر با رویکرد کیفی انجام شد. در بخش کیفی 11 تن از صاحب نظران موضوعی تا نیل به اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی نیز از دیدگاه 70 نفر از مدیران و کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیان و در بخش کمی با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی انجام شد. یافته ها ونتیجه گیرییافته های پژوهشی نشان داد، پاسخگویی سازمانی و مبارزه با رانت و فساد بر اجرای حکمرانی خوب تاثیر می گذارند. فرهنگ حکمرانی بستر لازم را فراهم می آورد و سیاست گذاری حکمرانی نیز در رابطه اجرای حکمرانی خوب با ارتباطات راهبردی نقش مداخله گر را ایفا می کند. در نهایت، ارتباطات راهبردی به رضایت ارباب رجوع و توسعه اجتماعی اقتصادی منجر می شود.اصالت/نوآوری: در این مطالعه جهت هم افزایی نظری کوشش شد، مدل یکپارچی و اجرایی برای حکمرانی خوب در سایه ارتباطات راهبردی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ارایه شود. این در حالی است که مطالعات پیشین به صورت جداگانه به این مفاهیم پرداخته بودند.واژگان کلیدی: اجرای حکمرانی خوب، ارتباطات راهبردی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعیکلید واژگان: اجرای حکمرانی خوب, ارتباطات راهبردی, وزارت تعاون, کار و رفاه اجتماعیBackground and objective. There is currently a strong desire to understand the nature of governance to improve public sector performance, as governance is a critical necessity to help governments realize their development agendas. For example, in recent years in Iran, the approach of good governance has been mentioned as a necessity for economic development in the country.Methodology/approach. The current research is an mixed method study. In the qualitative part, 11 experts familiar with the subject were interviewed to reach theoretical saturation. In the quantitative section, the views of 70 managers and experts of the Ministry of Cooperation, Labor and Social Welfare were used. Data analysis was done in the qualitative part using grounded theory and in the quantitative part using the partial least squares method.Findings and Conclusion. The research findings showed that organizational accountability and the fight against rent and corruption affect the implementation of good governance. The research findings showed that organizational responsibility and combating rent and corruption affect the implementation of good governance. The organization should be responsible to civil society from different aspects. In fact, the organization must be responsive in in terms of the rule of law, transparency, client demands, and its economic and functional areasOriginality/innovation. In this study, for theoretical synergy, an integrated and executive model was presented for good governance in the context of strategic communication in the Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare. This is despite the fact that previous studies dealt with these concepts separately.Keywords: : implementation of good governance, Strategic Communication, ministry of cooperation, Labor, Social Welfare
-
این مقاله با درک بدکارکردی رسانه های جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاست گذاری و برنامه ریزی رسانه ای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاست گذاری رسانه ای پدید آمده است که همه رسانه ها را تحت تاثیر قرار داده است، اما ابزارگرایی حجابی است برای دیدن آن. در این پژوهش، از سه روش کتابخانه ای، پدیدارشناسی و تحلیل مضمون استفاده شده و با 25 کارشناس فعال رسانه در دو حوزه وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند، مصاحبه عمقی صورت گرفته است. در یافته های تحقیق، با استخراج 64 درون مایه پارادایم حاکم بر فضای مجازی نشان داده شده که چگونه فضای ارتباطی با گرامر جدید رسانه ای شامل «غلبه حق مداری بر تکلیف مداری، عبور از رسانه های ماکسیمالیست و مطلق گرا، زیست چندمنبعی و روابط عمومی زدایی از خبر، حداقلی شدن ساختار رسانه با هدف چالاکی و افزایش برد و پایان استیلای ساختارهای هرمی شکل، تغییر رویکردهای مدیریت پیام، اینجایی و اکنونی شدن محتوا و تغییرخواهی و پاسخ طلبی» مواجه شده است. نتایج پژوهش، ما را به این شناخت می رساند که فضای مجازی حاصل انباشت و تداوم تاریخی پارادایم زیستی رفرماسیون و انشعابات فکری ناشی از آن بویژه انسان محوری است. فضای مجازی روی ساختار رسانه ها و شاخص های رقابت رسانه ای تاثیرات محسوسی داشته و این تاثیرات پارادایمیک، بازنگری در فهم ما از نظریات ارتباطی را ضروری کرده است.
کلید واژگان: برنامه ریزی رسانه ای, پارادایم, تکنولوژی های نوین ارتباطی, داده های پارادایمیک, سیاستگذاری رسانه ای, فضای مجازیDue to the dysfunction of mainstream media in Iran after the advent of cyberspace, this article raises the question of whether a new paradigm has emerged in the field of media that has changed the requirements of media policy and planning? The premise of this study is that with the advent of cyberspace, a new paradigm has emerged in media policy-making that has affected all media, but instrumentalism is a veil to see. In this research, three methods of library, phenomenology and Thematic analysis have been used and in-depth interviews have been conducted with 25 active media experts in the two fields of mass media and cyberspace who have been selected by snowball sampling method. In the research findings, by extracting 64 themes of the paradigm governing cyberspace, it is shown how the communication space is confronted with the new grammar of media, including "dominance of authoritarianism over task-orientation, transition to maximalist and absolutist media, multimedia biology and de-publicization of news." "Minimizing the structure of the media and end of the domination of pyramid-shaped structures, changing the approaches of message management, here and now the content and change-seeking and responsiveness." The results show that cyberspace is the result of the accumulation and historical continuity of the biological paradigm of Reformation and the resulting intellectual divergences and has significant effects on the structure of media and media competition indicators, and these paradigmatic effects are a review of our understanding. Has necessitated communication theories.
Keywords: Media planning, Paradigm, new communication technologies, paradigmatic data, Media Policy, cyberspace -
برندسازی ملی در هر کشوری به عنوان یک دارایی، شناسه و هویت از جایگاه قابل توجهی برخوردار است و بسیاری از کشورها، برای تحکیم موقعیت خود در صحنه جهانی بدان اهمیت می دهند. گروه های قومی نیز که بخشی از تاریخ، فرهنگ، هویت، رفتار و جمعیت کشور را شکل می دهند، در فرایند برندسازی ملی نقش آفرینی می کنند. از همین رو مقاله حاضر در چارچوب نظریه بازنمایی «ریچارد دایر» به بررسی تاثیر اقوام ایرانی بر برند ملی پرداخته است. با استفاده از روش کیو، الگوی ذهنی 57 نفر از متخصصان «امور فرهنگی و میراث کشور»، «توریسم»، «مناسبات اجتماعی»، «دولت»، «سرمایه گذاری و مهاجرت» و «صادرات» شناسایی و بر اساس جداول کیو مرتب سازی گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی الگوی ذهنی مشارکت کنندگان بر مبنای دو متغیر اقوام ایرانی و برند ملی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که حاصل آن شناسایی 8 عامل برای اقوام ایرانی و 6 عامل برای برند ملی بوده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان می دهد که هرکدام از ذهنیت های شناسایی شده، مفاهیم و ویژگی های متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میان برخی دیدگاه های شناسایی شده از متغیرهای اقوام ایرانی و برند ملی رابطه ای معنادار وجود دارد.کلید واژگان: برندسازی, برند ملی, اقوام ایرانی, تصویر ملی, هویت ملیAs an asset and identifier, national branding has a significant place to strengthen the countries position on the world stage. Ethnic groups, which form a part of the country's history, culture, identity, behavior and population, play a role in the process of national branding. Therefore, within the framework of "Richard Dyer's" Representation Theory, I have investigated the impact of Iranian ethnic groups on the national branding process through this article. Using the Q method and tables, the thoughts and attitudes of 57 specialists in "Cultural Affairs and Heritage", "Tourism", "Social Relations", "Government", "Investment and Migration" and "Exports" were identified and sorted. Based of the Iranian ethnic groups and national brand, the thoughts and attitudes of the participants were analyzed through exploratory factor analysis method; This resulted in the discovery of 8 factors for Iranian ethnic groups and 6 factors for the national brand. The results indicate that each of the identified patterns has different concepts in comparison to one another; The findings also proves a significant relationship between some of the ethnic variables of Iranians their national brand.Keywords: Branding, National Brand, Iranian ethnic groups, National Image, National Identity
-
ارایه پارادایم برند شخصی سیاسی درون حاکمیتی، مهم ترین هدف این مقاله است و اینکه چه عواملی در خلق برند شخصی سیاسی موثرند و چگونه می توان آن ها را، زیر چتر یک پارادایم قرار داد. برای دستیابی به هدف تحقیق و پاسخ به سوال های اساسی؛ با اتکا به روش کیفی، از راهبردهای تحلیل تماتیک و تحلیل داده بنیاد، جهت استحصال داده ها و بررسی یافته ها استفاده شده است. برای شناخت مولفه های موثر در شکل گیری برندهای سیاسی؛ زندگینامه، تصاویر و کلیپ های انتخاباتی چهار رییس جمهور اخیر ایران، در قالب تحلیل تماتیک سه مرحله ای مورد بررسی قرار گرفته که تمام مضامین معنادار به صورت جدول های انتظام مفهومی و منظومه جامع، شناسایی و طبقه بندی شده اند. در ادامه، برای شناخت سایر مولفه های اثرگذار در برندسازی از آرای متخصصان بهره گرفته شد که در این مرحله، با 10 نفر از کارشناسان ارشد حوزه برندسازی، مصاحبه عمیق صورت گرفت. درنهایت، تمام مولفه های به دست آمده از دو روش تحلیل تماتیک و داده بنیاد، در منظومه ای جامع ارایه و سپس، زیر هشت طبقه از عوامل که سازه های اصلی پارادایم را تشکیل می دهند، طبقه بندی شده که به صورت مدل پارادایمی بازنمایی شده است. در تحقیق حاضر، علاوه برای شناسایی 347 عامل موثر؛ مدل تعالی برند شخصی سیاسی در نظام جمهوری اسلامی نیز ارایه شده است.
کلید واژگان: برند, برند شخصی سیاسی, کارزار (کمپین) انتخاباتی, پارادایم برند سازی, الگوی برند شخصی سیاسیRasaneh, Volume:33 Issue: 1, 2022, PP 99 -126Introducing the personal-political brand paradigm within establishment(government) governance is the main goal behind this research work and what factors are effective in creating a personal-political brand and how they can be placed under the umbrella of a single. To achieve the goal of the research work and answer basic questions; Relying on qualitative method, thematic analysis and data analysis, strategies have been used to extract data and review the findings. To identify the effective components in the formation of political brands; The biographies, pictures and election video clips of the four recent presidents of Iran have been examined in the form of a three-stage thematic analysis in which all meaningful themes have been identified and classified in the form of conceptual and comprehensive system tables. Then, in order to identify other influential components in branding, the opinions of experts were used, at which stage, in-depth interviews were conducted with 10 senior experts in the field of branding. Finally, all the components obtained from the thematic and data analysis methods are presented in a comprehensive system and then, under eight categories of factors that constitute the main structures of the paradigm, are classified and represented as a paradigm model. In addition to identifying 347 effective factors; The promotion model of personal-political brand in the Islamic Republic is also presented.
Keywords: Brand, Personal-Political Brand, election campaign, Branding Paradigm, Personal-Political Brand Model -
هدف اصلی این مقاله بررسی نقش توانمندسازی اجتماعی و فرهنگی در نهادینه کردن برنامه های هوشمندسازی صنعت گردشگری ایران و شناسایی مولفه های هوشمندسازی گردشگری در مقاصد شهری ایران است. این پژوهش از نوع آمیخته و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی در بخش کیفی و پیمایش در بخش کمی انجام شده است. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 13 نفر از مدیران گردشگری کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. 390 نفر از کارشناسان آژانس های مسافرتی نیز به عنوان نمونهی بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. پس از تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی، مشخص شد که تمامی متغیرهای مشاهدهپذیر و پنهان در سطح 05/0 معنیدار بوده و مورد تایید قرارگرفتند. چهار مولفهی توانمندسازی اجتماعی- فرهنگی، حکمرانی هوشمند، توسعهی کاربرد تکنولوژی های نوین هوشمند و هوشمندسازی جامع خدمات گردشگری، به عنوان مولفههای هوشمندسازی صنعت گردشگری در ایران شناسایی شدند. بر اساس شاخص استون-گایسر شاخص افزونگی مولفهی توانمندسازی اجتماعی و فرهنگی، 523/0 محاسبه شد که بر اساس مقدار آن در مدل نهایی (528/0)، قدرت پیش بینی قوی مدل تایید شد.
کلید واژگان: ارتباطات, توان سنجی, حکمرانی نوین, فناوری های نوین, گردشگری هوشمندThe main purpose of this article was to investigate the role of social and cultural empowerment in institutionalizing smart programs of Iran's tourism industry and identify the components of smart tourism in Iran's urban destinations. As a mixed-method research, this study used contractual qualitative content analysis within its qualitative phase and a survey in its quantitative phase. As for the qualitative phase, 13 Iranian tourism managers were selected and interviewed through targeted and snowball sampling. Moreover, to conduct the quantitative phase, 390 travel agency experts were selected via convenience sampling, using Cochran's formula. The results of analyzing the data via structural equation modeling with the partial least squares approach showed that all observable and hidden variables were significant at the level of 0/05, all of which were confirmed. Furthermore, socio-cultural empowerment, smart governance, development of new smart technologies applications, and comprehensive smart tourism services were identified as components of the smart tourism industry in Iran. In addition, based on the Stone-Geisser index, the redundancy index of the social and cultural empowerment component was calculated to be 0/523 and based on its value in the final model (0/528), the strong predictive power of the model was confirmed.
Keywords: Communications, Empowerment, New Governance, New Technologies, Smart Tourism -
وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی به منظور جلب اعتماد عمومی و دستیابی به رسالت خود از جمله ساماندهی بخش تعاون و ارتقای کارآمدی در بنگاه های تعاونی ، می تواند با بهره مندی از ارتباطات استراتژیک ، مولفه های حکمرانی خوب را مستقر نماید. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر ارتباطات استراتژیک بر استقرار نظریه حکمرانی خوب در وزارتخانه مذکور و ارایه یک الگوی مطلوب انجام پذیرفته و بر حسب هدف کاربردی و شیوه گردآوری داده ها توصیفی بوده و روش آن پیمایش است. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از پرسشنامه استفاده گردید و برای بررسی پایایی پرسشنامه از شاخص آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهد میان ارتباطات استراتژیک و مولفه های حکمرانی خوب شامل شفافیت ، مسیولیت پذیری ، مشارکت ، پاسخگویی ، حاکمیت قانون و انعطاف پذیری ارتباط خطی وجود دارد و اولویت های مولفه های حکمرانی خوب در وزارتخانه مزبور، استقرار شفافیت و پاسخگویی می باشد . همچنین ارتباطات استراتژیک می بایستی با ویژگی هایی استقرار یابد که عبارتند از : مبتنی بر هدایت رهبری واحد بودن ، اعتبار آور بودن ، گفتگو محور بودن ، مبتنی بر تلاش همسو و هم افزا بودن ، فراگیر بودن ، نتیجه گرا بودن ، فراهم آورنده درکی عمیق از کشور بودن ، آینده نگر بودن و حاصل یک چرخه ارزیابی ، بازبینی و بازطراحی بودن .
کلید واژگان: ارتباطات استراتژیک, حکمرانی خوب, شفافیت, پاسخگوییThe Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare, in order to gain public trust and achieve its mission, including organizing the cooperative sector and promoting efficiency in cooperatives, can establish good governance components through the use of strategic communications. The aim of this study was to investigate the effect of strategic relationships on the establishment of good governance theory in the ministry and provide a favorable model And in terms of practical purpose and method of data collection is descriptive and its method is survey. A questionnaire was used to test the research hypotheses and Cronbach's alpha index was used to assess the reliability of the questionnaire. The results of this study show that there is a linear relationship between strategic communication and good governance components including transparency, accountability, participation, accountability, rule of law and flexibility, and the priorities of good governance components in this ministry are establishing transparency and accountability . Also, strategic relations in the Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare in order to implement the theory of good governance need to be established with characteristics such as: leadership-based unity, credibility, dialogue-oriented, based on concerted effort and synergy Being inclusive, result-oriented, providing a deep understanding of the country, being forward-looking and the result of a cycle of evaluation, review and redesign.
Keywords: Strategic Communication, Good Governance, Transparency, Accountability -
این پژوهش، مطالعه ای میان رشته ای درمورد تاثیرات «انسان شناسی فلسفی» بر «نظریه پردازی ارتباطات و سیاست گذاری رسانه ای» است و درصدد بررسی این مسئله است که پارادایم- شیفت در اندیشه انسان شناسی، چگونه دانش ارتباطات را دستخوش دگرگونی کرده است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و فوکوس گروپ، نمودهای گفتمان دو رویکرد کلان انسان شناسی فلسفی (ذات گرایی و نامینالیسم)، در نظریات ارتباطی و سیاست گذاری رسانه ای را استخراج کردیم. یافته های این تحقیق، ما را به شناختی جدید از دانش رسانه ای می رساند که می توان آن را تحت تاثیر نوع انسان شناسی، به دو بخش «نظریه های ارتباطی ذات گرا» و «نظریه های ارتباطی نامینالیستی» تقسیم کرد. همچنین، نشانگر این واقعیت است که تکنولوژی و دانش رسانه ای در درون بافتار فکری انسان شناسی قرار دارد و از سوی آن احاطه شده است. به علاوه، نتایج به دست آمده، ما را به این شناخت می رساند که چگونه گفتمان های مسلط انسان شناسی، پیش فرض هایی تولید کرده اند که در نظریه پردازی و سیاست گذاری رسانه ای، تاثیراتی عمیق گذاشته است، حال آن که منشا این پیش فرض ها تاکنون برای ما نامریی بوده است.کلید واژگان: انسان شناسی ارتباطات, سیاست گذاری رسانه ای, نظریه پردازی رسانه ای, انسان شناسی و رسانه, ذات گرایی و نامینالیسمThis research is an interdisciplinary study of the impact of “Philosophical Anthropology” on “Communication Theorizing” & Media Policy Making. The research is opting to survey on the fact that how paradigm shift in anthropological thought has transformed communication knowledge. To achieve this, by acquiring the methodology of library study & focus group, the manifestations of the discourse between the two mass approaches of philosophical anthropology (Nominalism & essentialism) in communication theories and media policy making were extracted. The findings of the research direct us to a new cognition of media knowledge which can be divided into two communication theories of essentialism & nominalism under the influence of anthropology. This also indicates the fact that technology and media literacy are inside the context of anthropology. In addition to that the outcomes lead us to the understanding of how dominant anthropology discourses have produced pre assumptions which have been effective in theorizing of media policy making. And, the origin of these pre assumptions have not been visible to us so far.Keywords: Communication Anthropology, Media policy making, Media Theorizing, Anthropology, Media, Essentialism & Nominalism
-
تلویزیون به عنوان برودکست خدمات عمومی شناخته شده و اگر چه با ظهور فناوری های نوین در حوزه رسانه و پدیدارشدن رسانه ها و شبکه های اجتماعی، برخی معتقدند عصر اوفول آن طی دو دهه ی اخیر، آغاز شده است، اما کماکان شاهد جایگاه ویژه تلویزیون نزد عامه مردم و نقش موثر آن در تسهیل فرایند توسعه هستیم. هدف این مطالعه، بررسی کارکردها و مالکیت تلویزیون در کشورهای توسعه یافته با تمرکز بر کشورهای کانادا و نروژ است که در زمره 10 کشور برتر جهان طی دهه های اخیر پیوسته موفق به احراز رتبه شاخص کامیابی گردیده اند. هدف غایی که این پژوهش بررسی رویکردهای این رسانه در جوامع توسعه یافته و ایجاد بینشی در راستای بهبود کارکردهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مسیر توسعه است تا بتواند الگویی برای رشد و پیشرفت قلمداد گردد. برای انجام این پژوهش محقق اقدام به مصاحبه با 14 تن از اساتید کانادایی و نروژی با تخصص های مرتبط با رسانه نموده و از روش تحلیل محتوای کیفی برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها بهره جسته است؛ در راستای دسته بندی مقولات از تکنیک کدگذاری استفاده گردیده و کدهای برخوردار از قرابت معنایی، شناسایی و در قالب 66 کد محوری در دو بخش کانادا و نروژ دسته-بندی شده اند. در راستای طراحی چارچوب توسعه رسانه از مقولات مشترکی شامل حاکمیت رسانه ای دولتی خصوصی، محیط رقابتی رسانه ای، دموکراسی رسانه ای ، مخاطب محوری در تولید، ایجاد توسعه اجتماعی ، کارکرد خبری، کارکرد راهنمایی، کارکرد آموزشی، و کارکرد سرگرمی بهر برداری شده است.
کلید واژگان: تلویزیون, کارکرد, مالکیت, توسعه, نروژ, کاناداTelevision is known as a public broadcaster, and although with the advent of new technologies in the field of media and the emergence of media and social networks, some believe Television popularity has begun to decline, there is still a special place for television and its effective role in facilitating the process of development. The purpose of this study is to examine the functions and ownership of television in developed countries with a focus on Canada and Norway, which have been consistently ranked among the world 10 top prospered countries by Legatum Institute during last decade. The ultimate goal of this study is to examine the approaches of developed communities in the management of the organization and the content of this media and to create an insight in order to improve the functions of national Televison in the development path so that it can be considered as a model for growth and development.
Keywords: Television, function, ownership, Development, Norway, Canada -
کارکردها و مالکیت تلویزیون در کشورهای توسعه یافته؛ با تمرکز بر کشورهای کانادا و نروژتلویزیون به عنوان برودکست خدمات عمومی شناخته شده و اگر چه با ظهور فناوری های نوین در حوزه رسانه و پدیدارشدن رسانه ها و شبکه های اجتماعی، برخی معتقدند عصر اوفول آن طی دو دهه ی اخیر، آغاز شده است، اما کماکان شاهد جایگاه ویژه تلویزیون نزد عامه مردم و نقش موثر آن در تسهیل فرایند توسعه هستیم. هدف این مطالعه، بررسی کارکردها و مالکیت تلویزیون در کشورهای توسعه یافته با تمرکز بر کشورهای کانادا و نروژ است که در زمره 10 کشور برتر جهان طی دهه های اخیر پیوسته موفق به احراز رتبه شاخص کامیابی گردیده اند. هدف غایی که این پژوهش بررسی رویکردهای این رسانه در جوامع توسعه یافته و ایجاد بینشی در راستای بهبود کارکردهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مسیر توسعه است تا بتواند الگویی برای رشد و پیشرفت قلمداد گردد. برای انجام این پژوهش محقق اقدام به مصاحبه با 14 تن از اساتید کانادایی و نروژی با تخصص های مرتبط با رسانه نموده و از روش تحلیل محتوای کیفی برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها بهره جسته است؛ در راستای دسته بندی مقولات از تکنیک کدگذاری استفاده گردیده و کدهای برخوردار از قرابت معنایی، شناسایی و در قالب 66 کد محوری در دو بخش کانادا و نروژ دسته-بندی شده اند. در راستای طراحی چارچوب توسعه رسانه از مقولات مشترکی شامل حاکمیت رسانه ای دولتی خصوصی، محیط رقابتی رسانه ای، دموکراسی رسانه ای ، مخاطب محوری در تولید، ایجاد توسعه اجتماعی ، کارکرد خبری، کارکرد راهنمایی، کارکرد آموزشی، و کارکرد سرگرمی بهر برداری شده است.The Ownership And Functions Of Television In Developed Countries; Focusing On Countries Canada and NorwayTelevision is known as a public broadcaster, and although with the advent of new technologies in the field of media and the emergence of media and social networks, some believe Television popularity has begun to decline, there is still a special place for television and its effective role in facilitating the process of development. The purpose of this study is to examine the functions and ownership of television in developed countries with a focus on Canada and Norway, which have been consistently ranked among the world 10 top prospered countries by Legatum Institute during last decade. The ultimate goal of this study is to examine the approaches of developed communities in the management of the organization and the content of this media and to create an insight in order to improve the functions of national Televison in the development path so that it can be considered as a model for growth and development.Keywords: Television, Function, Ownership, Development, Norway, Canada
-
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مولفه های هوشمندسازی صنعت گردشگری در ایران بوده است. پژوهش از نوع آمیخته و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی در بخش کیفی و پیمایش در بخش کمی انجام گرفته است. در بخش کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی تعداد سیزده نفر از مدیران گردشگری کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. نمونه بخش کمی نیز با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 390 نفر از کارشناسان آژانس های مسافرتی و گردشگران این سه شهر تعیین گردید. پس از تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی، مشخص شد که تمامی متغیرهای مشاهده پذیر و پنهان در سطح 05/0 معنی دار بوده و مورد تایید قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش، چهار مولفه؛ حکمرانی هوشمند، توانمندسازی اجتماعی- فرهنگی، توسعه کاربرد فناوری های نوین هوشمند و هوشمندسازی جامع خدمات گردشگری، به عنوان مولفه های هوشمندسازی صنعت گردشگری در ایران شناسایی شدند. کلیدواژگان: ارتباطات، گردشگری هوشمند، فناوری های نوین، تحلیل محتوا.
کلید واژگان: ارتباطات, گردشگری هوشمند, فناوریهای نوین, تحلیل محتواThe purpose of this study is to identify the components of smart tourism industry in Iran through mixed method. In the qualitative section, in the qualitative section, the statistical population consisted of tourism industry managers. 13 depth interview was conducted. Data analysis was performed in the qualitative part by conventional qualitative content analysis method using MaxqDa software. In the quantitative section, the statistical population consisted of experts from travel agencies as well as tourists from these three cities. 390 respondents were selected by using Cochran formula and random sampling method Structural equation modeling with partial least squares (PLS) approach was used for data analysis.The results of confirmatory factor analysis showed that all observable variables were significant and confirmed at the 0.05 level. The results identified four components: smart governance, socio-cultural empowerment, development of using new smart technologies and comprehensive smart tourism services.
Keywords: Communication, Smart tourism, new technologies, content analysis -
هدف این پژوهش تصویرسازی خبری «برجام» از منظر سه رسانه جریانساز (روزنامه کیهان، اعتماد و همشهری) طی سالهای 1394-1395 بود. روش پژوهش تحلیل محتوای کمی و کیفی بوده و با نمونهگیری هدفمند، 300 خبر مرتبط با موضوع «برجام» مورد بررسی قرار گرفته و دادهها با نرم افزار spss پردازش شد. نتایج نشان داد علیرغم اهمیت «برجام»، برجستگی این کلمه در تیتر خبر با فراوانی زیادی در سه روزنامه مورد بررسی همراه نبوده، همچنین با توجه به ابعاد گوناگون «برجام» این مفهوم فقط در چارچوبهای اقتصادی و سیاسی خبری مورد توجه قرار گرفته است. به رغم تاکید بر بیطرفی در عرصه خبررسانی، هر سه روزنامه رویکرد سوگیرانه نسبت به اخبار «برجام» اتخاذ کردهاند. از سوی دیگر، نحوه پوشش، نوع رویکرد به اخبار «برجام» در حوزه سه روزنامه، کمتر تحلیلی بوده و بیشتر جنبه سخت خبر و اطلاعرسانی داشته است تا رویکرد آموزشی و هدایت کنندگی.کلید واژگان: برجام, رسانههای جریانساز, مذاکرات هستهای, روزنامه کیهان, روزنامه همشهری, روزنامه اعتمادThe purpose of the present study is to analyze the news representation of JCPOA from the perspective of three mainstream media (Kayhan, E’temad, and Hamshahri) during 2015 to 2016. The method of the study was qualitative and quantitative analysis of the data by targeted sampling of 300 pieces of news related to “JCPOA” using SPSS. The results showed that despite the importance of “JCPOA”, this term has not frequently and conspicuously been used in the headlines of the above newspapers; and has only been mentioned in economic and political contexts, regardless of its various aspects. Although the impartiality of the media has been emphasized, the above newspapers have adopted a biased approach towards “JCPOA”. On the other hand, news coverage by the above newspapers and their approach to “JCPOA” has not usually been analytical but more inclined to hard news and informational rather than educational and guiding approach.Keywords: Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), Mainstream Media, Nuclear Talks, Kayhan, Hamshahri, E’temad
-
هدف کلی این مطالعه، شناسایی مالکیت، ساختار و کارکردهای تلویزیون در کشورهای کانادا و نروژ به عنوان دو کشور برخوردار از بالاترین رتبه های کامیابی (در بین 10 کشور برتر جهان) در سال 2017 بوده و از منظر هدف کاربرد، با عنایت به چند فرهنگی بودن این جوامع، ایجاد بینشی در راستای بهبود کارکردهای تلویزیون ملی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در مسیر توسعه است. به منظور انجام این پژوهش، محقق اقدام به مصاحبه با 14 تن از اساتید کانادایی و نروژی با تخصص های حوزه رسانه نموده است. روش تحقیق این مطالعه، روش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها بوده و در راستای دسته بندی مقولات از تکنیک کدگذاری (باز، محوری) بهره گرفته شده است. در مجموع 217 کد باز (کانادا= 95، نروژ= 122)، که با یکدیگر قرابت معنایی داشتند شناسایی و در قالب 44 کد محوری (کانادا= 20، نروژ= 24)، دسته بندی شدنده اند. یافته ها حاکی از عملکرد مطلوب هر دو رسانه در بهره برداری از 4 کارکرد اصلی خبری، راهنمایی، آموزشی و سرگرمی بوده و بخش خبری جزء اصلی ترین کارکردهای این دو شبکه است؛ لذا رویکرد برنامه ریزی و سیاست گذاری محتوایی هر دو شبکه CBC و NRK در نهایت می تواند الگوی مناسبی برای توسعه کارکردهای رسانه ملی کشور محسوب گردد.کلید واژگان: تلویزیون, کارکرد, نروژ, کانادا, توسعه, رسانه ملیThe overall purpose of this study is to identify the ownership, structure and functions of television in Canada and Norway as the two countries with the highest success ratings (among the top 10 countries in the world) in 2017 and in terms of the purpose of application, considering several The cultural nature of these societies is to create a vision for the development of the national television, radio and television of the Islamic Republic of Iran, in the direction of development. In order to conduct this research, the researcher has interviewed 14 Canadian and Norwegian professors with specializations in the field of media. The research method of this study is qualitative method using directional qualitative content analysis method to analyze the data obtained from interviews and in order to categorize the categories, coding technique (open, axial) has been used. A total of 217 open codes (Canada = 95, Norway = 122), which were semantically related to each other, were identified and categorized into 44 core codes (Canada = 20, Norway = 24). Findings indicate the optimal performance of both media in exploiting the four main functions of news, guidance, education and entertainment, and the news section is one of the main functions of these two networks; Therefore, the content planning and policy-making approach of both CBC and NRK networks can finally be considered as a suitable model for the development of national media functions.Keywords: TV, function, Norway, Canada, Development, national media
-
هدف پژوهش حاضر بررسی موضع گیری رسانه های جریان اصلی (روزنامه های کی هان، اعتماد و همشهری) در جامعه پذیری برجام است و سوال اصلی این پژوهش به این مسئله می پردازد که آیا این رسانه ها در بازتاب های خبری خود در جهت جامعه پذیری برجام گام برداشته اند یا خیر؟ روش تحقیق به کار گرفته شده، ترکیبی (تحلیل محتوای کمی و کیفی) و گردآوری داده ها با رویکرد هدف مند انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از فرآیند ناقص جامعه پذیری برجام در حوزه خبررسانی بوده است. بدین ترتیب که روزنامه کی هان کاملا در جهت منفی، تیترها و اخبار برجام را پوشش داده و همشهری نیز رویکردی کاملا خنثی را در پیش گرفته و در این میان، تنها روزنامه اعتمادعملکردی نسبتا مثبت در جهت جامعه پذیری برجام داشته است. از سوی دیگر، نحوه پوشش نوع رویکرد به اخبار برجام در حوزه سه رسانه، کمتر تحلیلی بوده و بیشتر جنبه سخت خبر و اطلاع رسانی داشته است تا رویکرد آموزشی و هدایت کنندگی.
کلید واژگان: جامعه پذیری برجام, کارکردگرایی پارسونز, چارچوب سازی, برجسته سازی, رسانه عام تبادل, رسانه های جریان اصلی, رسانه های جایگزین (آلترناتیو)The purpose of this study is to investigate the position and performance of the mainstream media (Kayhan, Etemad, and Hamshahri newspapers) in sociability of Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA). The main question of this study is whether these media have taken steps in the reflections of their news to promote sociability of Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA). The research method is combinatory (quantitative and qualitative content analysis) and data collection is conducted with a targeted approach. The results of the research indicate the imperfect process of sociability of Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) in the field of notifying and reporting the news, given that the Kayhan newspaper completely covered the headlines and the news in the negative direction, and the Hamshahri has also taken a completely neutral approach. In the meantime, the only daily newspaper that has been relatively positive towards sociability of Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) is Etemad. On the other hand, the manner of coverage, the type of approach to the news in these three media, was less analytical and had the most serious aspect of news and information, rather than the educational approach and leading role.
Keywords: Sociability of Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), Parsons Functionalis, Public Domain of JCPO, Power (authority), Framework Making, Agenda Setting, General Media Exchange, Mainstream Media, Alternative Media -
نشریه علوم اجتماعی، پیاپی 40 (بهار 1397)، صص 323 -346شک نگری و کم بودن میزان اعتماد به رسانه ملی سبب می شود که افراد جهت آگاهی بیشتر به سمت منابع غیر رسانه ای از جمله شبکه های اجتماعی و رسانه های بیگانه روند و در نتیجه همین امر سبب ایجاد شک و تردید و در نهایت ایجاد شایعه در میان افراد می شود.
با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزار SPSS به دنبال بررسی ارتباط بین استفاده از رسانه ملی و باور پذیری شایعه در شبکه های موبایلی در بین مردم شهر اهواز به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی ساکنان 15 سال به بالای شهرستان اهواز می باشد که با استفاده از فورمول کوکران تعداد 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است.
بر اساس یافته ها بین سرعت در انتقال خبر رسانه ملی (290/0- =P)، بی طرفی رسانه ملی در انتقال اخبار (280/0- P=)، استفاده از منابع موثق در بیان مطالب (345/0- = P)، اعتماد به رسانه ملی (446/0- =P) و سانسور در رسانه ملی (318/0= P) با باور پذیری شایعه در شبکه های موبایلی معنادار وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تایید می شوند. بر اساس نتایج رگرسیون پنج متغیر فوق به طور کلی توانسته اند به میزان 36/0 تغییرات متغیر باور پذیری شایعه در شبکه های موبایلی را تبیین معنادار کنند (36/0 R2=).کلید واژگان: رسانه, رسانه ملی, شایعه, شبکه های موبایلیThe suspicion and low level of trust in the national media cause people to become more aware of non-media sources, including social networks and foreign media, and as a result of this, they create doubts and Ultimately, it's a rumor among people.
Regarding the importance of the subject, the present study was conducted using fieldwork, scrolling technique, questionnaire research tool and SPSS software to investigate the relationship between the use of national media and rumored belief in mobile networks among Ahwaz people as The main goal is. The statistical population of this research is all residents aged 15 years and above of Ahwaz city. Using Formal Cochran, 384 of them have been studied as sample size.
According to the findings, there was a rapid shift in the transmission of national media news (P = -0.290), national media neutrality in the transmission of news (P = -0.250), use of reliable sources of material (P = -0.345) ), Trust in the national media (P = 0.466) and censorship in the national media (P = 0.398) with rumored belief in mobile networks are significant; therefore, all the research hypotheses are confirmed. Based on the regression results, the above five variables have been able to explain significant changes in rumored belief variable in mobile networks by 0.36 (R2 = 0.36).Keywords: Media, national media, rumors, mobile networks
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.