به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

زهرا علوی

  • علی عشقی سردهی، زهرا علوی *، ابوالقاسم امیراحمدی
    زمینه و هدف

    بشر از دیرباز کوشیده است جامعه خویش را بر پایه فرهنگ و ادبیات و آرمانهای خویش بنا نهد. در این تلاش، ادبیات پیوسته بر دیگر موضوعات پیشی گرفته و جایگاه ویژه ای در اجتماع و سیاست پیدا کرده است. غزل معاصر فارسی در نتیجه جنبش مشروطه، پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جنگ تحمیلی ایران و عراق، و رویدادها و مسائلی از این دست، بسمت غزل اجتماعی و سیاسی حرکت کرد. تا جایی که شاخه ای با عنوان «غزل اجتماعی» در ادبیات فارسی معاصر شکل گرفت. در این غزلیات بیشتر به مضامین اجتماعی و حوادث عصر شاعران اشاره شده است. این غزلیات در لایه ایدئولوژیک، که مربوط به درونه زبان است، برجستگی دارند و عنصر ایدئولوژی بطور پایداری در آنها تکرار شده است.هدف این مقاله بررسی سبک فکری غزل اجتماعی پس از انقلاب در اشعار قیصر امین پور، عبدالجبار کاکایی، و ساعد باقری است.

    روش مطالعه

    این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است.

    یافته ها

     پس از انقلاب اسلامی، مضامین این غزل بیشتر صبغه ملی- مذهبی گرفت و مسائلی چون شهادت و پایداری بیشتر مطرح گردید. بیشترین مضامین مورد توجه در غزل اجتماعی پس از انقلاب، آزادی، وطن پرستی، پایداری، شهادت، صلح و دوستی، اعتراض به دگرگونی ارزشها، و فرهنگ انتظار و مهدویت است.

    نتیجه گیری

     در مجموع قیصر امین پور را باید شاعری جدیتر و پرکارتری نسبت به ساعد باقری و عبدالجبار کاکایی در زمینه شعر انقلاب دانست. امین پور با اینکه اشعار نو بسیاری نیز در این زمینه دارد، همچنان غزلهای اجتماعی درخور توجهی از او در باب جنگ، وطن و ارزش شهادت باقی مانده است. ساعد باقری بیش از هر موضوعی به شهادت پرداخته است و بارها حسرت و دلتنگی خود را نسبت به شهادت و یاران شهیدش ابراز کرده است. عبدالجبار کاکایی اما بیش از دو شاعر دیگر به موضوع مهدویت و انتظار برای موعود پرداخته است. او طولانی شدن زمان انتظار خود را با از دست رفتن آروزهایش برای رسیدن به جامعه آرمانی برابر میداند.

    کلید واژگان: غزل, شعر معاصر, سیاسی, اجتماعی, انقلاب اسلامی ایران
    A. Eshghi Sardehi, Z. Alavi*, A. Amir Ahmadi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Mankind has long tried to build his society on the basis of his culture, literature and ideals. In this effort, literature has continuously surpassed other subjects and has found a special place in society and politics. As a result of the constitutional movement, the victory of the Iranian Islamic Revolution, the imposed war between Iran and Iraq, and similar events and issues, contemporary Persian poetry moved towards social and political poetry. To the extent that a branch called "social ghazal" was formed in contemporary Persian literature. In these sonnets, social themes and events of the era of poets are mostly mentioned. These sonnets are prominent in the ideological layer, which is related to the inner language, and the element of ideology is constantly repeated in them. The purpose of this article is to investigate the intellectual style of social sonnets after the revolution in the poems of Qaisar Aminpour, Abdul Jabbar Kakaei, and Saed Bagheri.

    METHODOLOGY

    This research was conducted with a descriptive-analytical method.

    FINDINGS

    After the Islamic revolution, the themes of this sonnet became more national-religious and issues such as martyrdom and stability were raised more. The most important themes in social sonnets after the revolution are freedom, patriotism, stability, martyrdom, peace and friendship, protest against the transformation of values, and the culture of expectation and Mahdism.

    CONCLUSION

    In general, Qaisar Aminpour should be considered a more serious and prolific poet than Saed Bagheri and Abdul Jabbar Kakaei in the field of revolutionary poetry. Even though Aminpour has many new poems in this field, his social sonnets about war, homeland and the value of martyrdom remain worthy of attention. Saed Bagheri has been martyred more than any other issue and has repeatedly expressed his regret and longing for his martyrdom and comrades. Abdul Jabbar Kakaei, but more than two other poets, has dealt with the subject of Mahdism and waiting for the promised. He equates his long waiting time with the loss of his dreams to reach the ideal society.

    Keywords: Ghazal, Contemporary Poetry, Political, Social, Iranian Islamicrevolution
  • زهرا علوی، علی عشقی سردهی *، ابوالقاسم امیر احمدی

    ادبیات پایداری مضامین گسترده و متنوعی دارد که یکی از شاخص ترین آنان شهید و شهادت است. شهید و شهادت مقوله ایست که در اغلب نبردهای مقدس از آن یاد می شود و روی سخن بسیاری از شاعران عرصه مقاومت با آنان است. در دین اسلام نیز به این مساله اهمیت والایی داده شده و اسلام کسانی را که در راه خدا جانفشانی می کنند و جان خود را از دست می دهند زنده نمی پندارد. بلکه زندگانی هستند که در نزد خدای خود آرمیده اند. بزرگداشت و تکریم شهیدان میهن که جان خویش را در راه پاسداری از وطن و دین ایفا کردند نیز از مضامین دیگر شعر پایداری است.این پژوهش در صدد بررسی تطبیقی مفهوم شهید و شهادت در اشعار شاعران ایران و عرب است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعران معاصر انقلابی ایران و عرب، در اشعار خویش از این مفهوم، بسیار بهره برده اند و در اشعار ایشان مضامینی مربوط به شهید و شهادت شامل : ستایش مقام شهید، انتقام خون شهید، مرثیه سرایی برای او و به کارگیری نماد، است.

    کلید واژگان: شهادت, شهید, ادبیات مقاومت, شاعران ایران و عرب
    zahra alavi, ali eshghi sardehi *, abolghasem amirahmadi

    Sustainability literature has wide and varied themes, one of the most significant of which is martyrdom. Martyr and martyrdom is a category that is mentioned in most of the holy battles, and many poets speak of the arena of resistance against them. In the religion of Islam, this issue is also given great importance, and Islam does not consider those who sacrifice and lose their lives alive in the way of God. Rather, they are the living who rest in the presence of their God. Commemorating and honoring the martyrs of the country who sacrificed their lives to protect the country and religion is also one of the themes of the poetry of Bisandari.This research aims at a comparative study of the concept of martyr and martyrdom in the poems of Iranian and Arab poets. The results of the research show that Iranian and Arab contemporary revolutionary poets have greatly benefited from this concept in their poems, and their poems contain themes related to the martyr and martyrdom, including: praising the status of a martyr, avenging the blood of a martyr, writing a eulogy for him. and the use of symbols.

    Keywords: martyrdom, Iranian, Arab poets, martyr, literature of resistance
  • مرضیه ذوالفقاری کاهکش، مسعود شهبازی*، امین کرایی، زهرا علوی
    پژوهشگران، تعارضات زناشویی شدید را با سلامت پایین تر و گونه های بیماری ها مانند سرطان، قلبی و دردهای مزمن مرتبط دانسته اند و نتیجه گرفته اند که ناسازگاری زناشویی می تواند بنیادی برای آسیب پذیری های روان شناختی و بدنی زوجین ایجاد کند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون بر رفتارهای دل بستگی و ناخشنودی جنسی زوجین ناسازگار بود. طرح پژوهش، کارآزمایی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش، همه زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان اهواز بود که از این میان 30 زوج با روش نمونه گیری در دسترس، گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون در 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش دربرگیرنده مقیاس سنجش رفتارهای دل بستگی در زوجین (Sandberg et al, 2012) و مقیاس خوشنودی جنسی زنان (Meston, Trapnell, 2005) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شد. برآیندها نشان داد که میان گروه آزمایش و گواه ازنظر رفتارهای دل بستگی (در دسترس بودن، پاسخگو بودن و درگیر بودن) و ناخشنودی جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد. این اثربخشی تا مرحله پیگیری 3 ماهه نیز ماندگاری داشته است. برنامه آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون مایه بهبود دسترسی و پردازش دوباره واکنش های هیجانی اساسی در تعاملات زوج ها می شود. این فرایند به گسترش شیوه های دل بستگی امن تر، الگوی متفاوت همکنش زوج ها، همدلی زوج ها نسبت به تجارب یکدیگر و فراهم کردن الگوهای همکنشی تازه منتهی می شود.
    کلید واژگان: برنامه آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون, رفتارهای دل بستگی, ناخشنودی جنسی, زوجین ناسازگار
    Marzieh Zolfaghari Kahkesh, Masoud Shahbazi *, Amin Koraei, Zahra Alavi
    Background
    Researchers have found severe marital conflicts to be related to lower health and various diseases such as cancer, cardio, and chronic pains and concluded that marital maladjustment can bring about psychological and physical vulnerabilities among couples. The main focus of Johnson’s Model of Couple’s Enrichment Training Program is on understanding love, needs, and emotions, examining and controlling couples’ negative patterns, and developing positive, loving bonds.
    Objective
    The current research aimed to examine the effectiveness of the Johnson model couple’s enrichment training program on attachment behaviors and sexual dissatisfaction in maladapted couples referred to counseling centers in Ahvaz.
    Method
    The research design was experimental with pre-test-post-test-follow-up and control group. The research population was all maladjusted couples who were referred to counseling centers in Ahvaz among whom 30 couples were recruited using the available sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (15 couples in each group). The experimental group received 8 120-minute long sessions of enriching the relationships of Johnson couples. The instruments for collecting the data were the Scale of Couples 'Attachment Behaviours (Sandberg et al, 2012) and the Women's Sexual Satisfaction Scale (Meston, Trapnell, 2005). Data were analyzed by multivariate and univariate analysis of covariance.
    Findings
    The results showed that there were significant differences between the experimental and control groups in terms of attachment behaviors (accessibility, responsiveness, and engagement) and sexual dissatisfaction. This effectiveness was continuing in the 3-month follow-up.
    Conclusion
    The Johnson Model Couple Enrichment (HMT) training program improves access to and reprocessing of core emotional responses in couples' interactions.
    Keywords: Johnson model couple enrichment, attachment behavior, sexual dissatisfaction, maladapted couples
  • عبدالله احمدپور*، زینب حیدریان، یوبرت قوستا، زهرا علوی، فاطمه علوی

    در راستای بررسی تاکسونومیک گونه های جنس Pyrenophora در ایران، نمونه های برگی آلوده از گیاهان گندمیان (Poaceae) طی سال های 1400-1397 از استان آذربایجان غربی جمع آوری گردید. تعداد 20 جدایه از جنس Pyrenophora از گونه های مختلف گیاهان تیره مذکور جداسازی شدند. براساس داده های ریخت شناختی و مولکولی [توالی یابی ناحیه ITS-rDNA و بخشی از ژن گلیسرآلدهید-3 فسفات دهیدروژناز (GAPDH)]، سه گونه از جنس Pyrenophora شامل هشت جدایه P. chaetomioides از روی یولاف، چهار جدایه P. catenaria از روی Poa sp. و هشت جدایه P. seminiperda از روی جو شناسایی شدند. در مقاله حاضر، P. chaetomioides و P. catenaria به عنوان گونه های جدید برای قارچ گان ایران گزارش می شوند. شرح کامل گونه های جدید همراه با تصاویر، اهمیت اقتصادی و دامنه میزبانی آن ها ارایه شده است.

    کلید واژگان: تاکسونومی, تبارزایی, توالی یابی, ریخت شناسی, گندمیان
    Abdollah Ahmadpour *, Zeinab Heidarian, Youbert Ghosta, Zahra Alavi, Fatemeh Alavi

    In order to study the taxonomy of Pyrenophora species in Iran, infected Poaceae specimens were obtained from West Azerbaijan province during the years 2018–21. Twenty specimens of Pyrenophora were isolated from Poaceae. Based on the morphological characteristics and molecular data [the internal transcribed spacer (ITS-rDNA) region and GAPDH (Glyceraldehyde-3-phosphate dehydrogenase) gene], three species of Pyrenophora viz. eight isolates of P. chaetomioides on Avena sativa, four isolates of P. catenaria on Poa sp., and eight isolates of P. semeniperda on Hordeum vulgare were identified. In the present paper, Pyrenophora chaetomioides and P. catenaria are introduced as new records for the funga of Iran. Full descriptions and illustrations as well as the economic significance and host range of new species are provided.

    Keywords: Taxonomy, phylogeny, Sequencing, Morphology, Poaceae
  • هادی صمدی*، زهرا علوی، محمد کلانتریان
    زمینه و هدف

    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر زاویه لوردوز کمری، درد، ناتوانی عملکردی و کیفیت زندگی زنان نولی پار می باشد.

    روش بررسی

    تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد. نمونه تحقیق را 32 نفر از زنان نولی پار که بصورت تصادفی به 2 گروه 16 نفری تمرینات ثبات مرکزی و کنترل تقسیم بندی شدند، تشکیل داده است. در مرحله پیش آزمون شاخص های درد، زاویه لوردوز کمری، ناتوانی عملکردی و کیفیت زندگی آزمودنی ها به ترتیب بوسیله پرسشنامه کمردرد کیوبک، خط کش منعطف، پرسشنامه ناتوانی عملکردی اوسوستری و پرسشنامه سلامتی 36 سوالی مورد اندازه گیری قرار گرفت. پس از اتمام مرحله پیش آزمون، آزمودنی های گروه تمرینی به انجام تمرینات ثبات مرکزی پرداختند. تمرینات طی 8 هفته و سه جلسه در هفته و هر جلسه تمرینی بین 45 تا 60 دقیقه انجام شد. پس از اتمام تمرینات، کلیه اندازه گیری های مرحله پیش آزمون مجددا در مرحله پس آزمون به انجام رسید. از آزمون تحلیل واریانس دوراهه برای مقایسه اختلافات بین گروهی و درون گروهی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای درد، کیفیت زندگی و ناتوانی عملکردی آزمودنی ها پس از اجرای 8 هفته تمرینات ثبات مرکزی بهبود معنی داری پیدا کرده است(05/0P≤)؛ درحالیکه زاویه لوردوزکمری هیچ یک از دو گروه کنترل و تمرینی پس از گذشت 8 هفته، تغییر معنی داری نداشته است(05/0P≥).

    نتیجه گیری

    تمرینات ثبات مرکزی با ایجاد ثبات کمری-لگنی-رانی موجب بهبود درد کمر، افزایش ظرفیت های عملکردی بدن و ارتقاءکیفیت زندگی فرد می شود. با این حال بهتر است جهت اصلاح عارضه لوردوز کمری مادران باردار، این شیوه تمرینی را در کنار سایر تمرینات اصلاحی مورد استفاده قرار داد.

    کلید واژگان: ثبات مرکزی, لوردوز, درد, نولی پار, کیفیت زندگی
    Hadi Samadi*, Zahra Alavi, Mohammad Kalantariyan
    Background

    The purpose of this research is to investigate the effect of core stability exercises on lumbar lordosis angle, pain, functional disability and quality of life of nulliparous women.

    Methods

    The current research is semi-experimental. The research sample consisted of 32 nulliparous women who were randomly divided into 2 groups of 16 people for core stability exercises and control. In the pre-test phase, pain, lumbar lordosis angle, functional disability and quality of life of the subjects were measured respectively by Quebec back pain questionnaire, flexible ruler, Oswestry functional disability questionnaire and SF36 health questionnaire. After completing the pre-test phase, the subjects of the training group started doing core stability exercises. The exercises were done in 8 weeks, three sessions a week and 45 and 60 minutes per session. After the completion of exercises, all the measurements of the pre-test stage were done again in the post-test stage. Two-way analysis of variance was used to compare inter-group and intra-group differences.

    Results

    The results of the research showed that the variables of pain, quality of life and functional disability of subjects improved significantly after 8 weeks of core stability exercises (P≤0.05); While there was no significant change in the lumbar lordosis angle of any of the control and training groups after 8 weeks (P≥0.05).

    Conclusion

    Core stability exercises by creating lumbo-pelvic-hip stability improves back pain, increases the functional capacities of the body and improves the quality of a person's life. However, it is better to use this training method along with other corrective exercises in order to correct the complication of lumbar lordosis in pregnant mothers.

    Keywords: Core Stability, Lordosis, Pain, Nulliparous, Quality of life
  • زهرا علوی، سوگند قاسم زاده*، علی اکبر ارجمندنیا، مسعود لواسانی، سمیرا وکیلی

    هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان مضطرب و خودکارآمدی مادران آن ها بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری یک ماهه و سه ماهه و از لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 8 تا 11 ساله در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تهران و مادران آن ها بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از دانش آموزان دختر مضطرب شناسایی شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه گواه و 15 نفر گروه آزمایش) قرار گرفتند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS)، پرسشنامه اضطراب کودکان اسپنس (SCAS)، فرم گزارش معلم (TRF) و پرسشنامه خودکارآمدی والدین دومکا (PSAM) بود که دانش آموزان و مادرانشان قبل و بعد از مداخله و بعد از جلسه های پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش در 15 جلسه 60 دقیقه ای مداخله شرکت کردند. درنهایت نیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 24) و روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی بر افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان و همچنین بر افزایش خودکارآمدی مادران اثر معنادار دارد (05/0P<). به نظر می رسد می توان پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی را روشی برای بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان مضطرب و خودکارآمدی مادران آن ها دانست.

    کلید واژگان: پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی, مهارت های اجتماعی, خودکارآمدی, اختلالات اضطرابی
    Zahra Alavi, Sogand Ghasemzadeh *, AliAkbar Arjmandnia, Masoud Lavasani, Samira Vakili

    The purpose of this study was to evaluate the effectiveness of the unified protocol for transdiagnostic treatment on the social skills of students with anxiety disorders and the self-efficacy of their mothers. This study was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design and a control group with one-month and three-month follow-up, which was practical in purpose. The statistical population included all female students aged 8 to 10 years in the academic year 2020-2021 in Tehran and their mothers. Using the available sampling method, 30 anxious schoolgirls were identified and randomly divided into two groups (15 in the control group and 15 in the experimental group). The instrument used in this study was Gresham and Elliott’s Social Skills Questionnaire (SSRS), Spence Children’s Anxiety Questionnaire (SCAS), Teacher Report Form (TRF), and Dumka Patents Self-Efficacy Questionnaire (PSAM), which were completed by the students and mothers before and after the intervention, and after the follow-ups. Then, the experimental group participated in the intervention for 15 sessions of 60 minutes each. Finally, data were analyzed using SPSS software (version 24) and ANOVA with repeated measures. The results showed that the unified protocol for transdiagnostic treatment had a significant effect on improving social skills, reducing children's behavior problems, and increasing mothers’ self-efficacy. It appears that the unified protocol for transdiagnostic treatment can be used as a means to improve students’ social skills and their mothers’ self-efficacy.

    Keywords: Unified Protocol for Transdiagnostic Treatment, Social Skills, Self-Efficacy, Anxiety Disorders
  • زهرا علوی، سوگند قاسم زاده*، علی اکبر ارجمندنیا، مسعود غلامعلی لواسانی، سمیرا وکیلی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح  پیش آزمون - پس آزمون، گروه کنترل و دو مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 8 تا 10 ساله، در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تهران و مادران آن ها بود. با روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز مضطرب شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (کنترل و آزمایش) قرارگرفتند. ابزارها شامل پرسش نامه های تنظیم هیجان کودک و نوجوان و شیوه های فرزندپروری ارجمندنیا (شفا) بود. گروه آزمایش 15جلسه،60 دقیقه ای مداخله گروهی دریافت کرد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر انجام شد.  نتایج نشان داد که برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر کاهش استفاده از راهبرد سرکوب و افزایش به کارگیری راهبرد ارزیابی مجدد در مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان و بهبود شیوه های فرزندپروری مادران آن ها اثر معناداری دارد. به نظر می رسد برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان روشی کوتاه مدت جهت ارتقاء مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: اضطراب کودک, تنظیم هیجان, درمان فراتشخیصی, شیوه های فرزندپروری
    Zahra Alavi, Sogand Ghasemzadeh *, AliAkbar Arjmandnia, Masoud Gholamali Lavasani, Samira Vakili

    The current study aimed to investigate the effect of the unified protocol for transdiagnostic treatment on emotion regulation in anxious pupils and parenting methods of their mothers. This study was a quasi-experimental with pretest-posttest design, control group and two follow-up stages.The statistical population included all girl pupils aged 8 to10 years in the academic year 1399-1400 in Tehran and their mothers.Using purposeful sampling method,30anxious pupils were identified and randomly divided into two groups of 15(control and experimental).The instruments included Emotion Regulation Questionnaire for Children and Adolescents and Arjmandnia Parenting Methods Questionnaire. The experimental group received 15 sessions, 60minutes of group intervention, But the control group did not receive any intervention. Data analysis was performed by ANOVA with repeated-measures. The results showed that the unified protocol for transdiagnostic treatment had a significant effect on reducing the use of suppression strategy and increasing the use of reappraisal strategy in pupils’ emotion regulation skill and improve parenting method of their mothers. It seems that the unified protocol for transdiagnostic treatment can be used as a short-term method to improve the emotion regulation skill of anxious pupils and parenting methods of their mothers.

    Keywords: Child anxiety, emotion regulation, parenting methods, transdiagnostic treatment
  • زهرا علوی، سیده فاطمه موسوی*
    نوشتار حاضر با هدف بررسی نقش حیا و عفت زن در منتظر پروری انجام شد و  کوششی است برای تبیین جایگاه مهم زنان در ترسیم آینده جامعه اسلامی. این مقاله جلوه های گوناگون حیا و عفت در سه حوزه خودسازی، دگرسازی و زمینه سازی برای ظهور را مورد بحث قرار داده تا جایگاه زنان را در این سه حوزه تحلیل کرده و یکی از راه های حرکت به سوی جامعه مهدوی را تبیین کند.  نیروی درونی عفت و حیا که با تقوای الهی قرین شده و نیز حجاب از نشانه های مهم حکومت آخرین ذخیره الهی است. لذا زنان در جامعه اسلامی با مزین شدن به این ملکات اخلاقی و تربیت نسل محجوب و تاثیرگذار در جامعه رسالت خطیر منتظرپروری را به خوبی ایفا می کنند.
    کلید واژگان: حیا, عفت, زنان منتظر, منتظرپروری
  • سوگند قاسم زاده*، میترا حسن زاده، ساجده ودودی، زهرا علوی، مینو مطبوع ریاحی
    زمینه و هدف

    پژوهش حاضر با هدف بهبود نشانگان کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری، روابط بین والدین و کودک، و رضایتمندی زوجیت والدین با کمک مداخله شناختی رفتاری خانواده محور انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر، مطالعهای نیمهتجربی همراه با انتخاب تصادفی آزمودنی ها در دو گروه آزمایش و کنترل، به همراه پیشآزمون پسآزمون است. جامعه پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان 9 تا 12 ساله شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1394-1395 شهر تهران بودند که به دلیل مشکلات وسواسی جبری به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره مراجعه کرده بودند و از میان آنان 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مادران پرسش نامه های "مقیاس اضطراب اسپنس" (فرم والد)، "پرسش نامه ارتباط والد- فرزند" و "پرسش نامه رضایتمندی همسران افروز "(فرم کوتاه) و کودکان مقیاس اضطراب اسپنس(فرم کودک) را در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند.برنامه مداخله به طور کلی در 22 جلسه؛ 8 جلسه گروهی برای مادران، 8 جلسه بازی درمانی انفرادی برای کودک و 2 جلسه اختصاصی برای هر خانواده به شیوه شناختی رفتاری برگزار شد.

    نتایج

    تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور در بهبود رضایتمندی زوجیت و تعامل والد کودک و همچنین کاهش اضطراب کودک موثر بوده است (01/0<p).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور منجر به بهبود روابط والدین و کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری و رضایتمندی زوجیت و کاهش اضطراب این کودکان و والدین می گردد.

    کلید واژگان: اختلال وسواسی جبری, مداخله خانواده محور, رضایتمندی زوجیت, شناختی رفتاری, بازی درمانی
    Sogand Ghasemzadeh*, Mitra Hassanzadeh, Sajedeh Vadoudi, Zahra Alavi, Minoo Matboo Riahi
    Background and Aim

    This study aimed to improve the symptoms of children with obsessive-compulsive disorder (OCD), relationships between parents and children, and marital satisfaction using the family-based cognitive-behavioral therapy (CBT).

    Materials and Methods

    This was a quasi-experimental pretest-posttest research. The statistical population was all of the 9- to 12-year-old school students suffering from OCD who had consulted the Psychological and Consultation Services Center during academic year 2015-2016 in the city of Tehran. A sample of 28 students selected randomly were assigned to an experimental and a control group. The following questionnaires were completed initially (pre-test) and finally (post-test): 1. Questionnaires completed by the mothers of the children: the Spence Anxiety Scale-Parent Form, the Parent-Child Relationship Questionnaire and the Afrooz Marital Satisfaction Questionnaire (short form); 2. The questionnaires completed by the children: the Spence Childrenchr('39')s Anxiety Scale. The intervention program was designed based on CBT and included 22 sessions, eight group sessions for mothers, eight individual play therapy sessions for children, and two specific sessions for each family.

    Results

    Data analysis using multivariate analysis of covariance showed that family-based cognitive-behavioral therapy was effective in improving marital satisfaction and parent-child interaction as well as reducing child anxiety (p <0.01).

    Conclusion

    Based on the findings, it can be concluded that family-based cognitive-behavioral therapy intervention may lead to improved relationship between parents and children with obsessive-compulsive disorder and marital satisfaction, as well as reduced anxiety of these children and their parents.

    Keywords: Obsessive Compulsive Disorder, Family-Based Intervention, Marital Satisfaction, Cognitive Behavior, Play Therapy
  • مریم صفایی، زهرا علوی
    زمینه و هدف

    یکی از مسایل اساسی در حوزه علوم اجتماعی و به طور خاص در جامعه شناسی بحث میزان بروز جرایم شهری به ویژه در حاشیه شهرهاست. عواملی ازجمله عوامل روان شناختی، اجتماعی بیولوژیکی و محیطی در ایجاد این گونه جرایم نقش دارند. از میان فاکتورهای اجتماعی و روان شناختی محرومیت نسبی ازجمله متغیرهایی است که اهمیت فراوانی دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش محرومیت نسبی در بروز جرایم در مناطق حاشیه نشین شهر بوشهر انجام شد.

    روش تحقیق

     این تحقیق از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. همچنین از نظر ماهیت و روش در دسته تحقیقات همبستگی قرار می گیرد و به دلیل این که در فاصله زمانی معین انجام شده است، از نظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 50.000 نفر از افرادی که در مناطق حاشیه نشین شهر بوشهر سکونت دارند.

    نتایج و یافته های تحقیق

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد رابطه ی مثبت و معناداری بین محرومیت نسبی با بروز جرایم در مناطق حاشیه نشین شهر بوشهر وجود دارد. همچنین بین ابعاد محرومیت نسبی با جرایم در مناطق حاشیه نشین شهر بوشهر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که همه ابعاد محرومیت نسبی بر بروز جرایم اثر معنادار دارند. بر اساس میزان بتای محاسبه شده، بعد محل سکونت با میزان بتای (385/0) بیشترین سهم را در جرایم داشته و بعد عدم امنیت کمترین اثر را در جرایم شهری داشته اند..

    کلید واژگان: محرومیت نسبی, جرائم شهری, حاشیه نشینی, بوشهر
    Maryam Safaei, Zahra Alavi
    Background and Aim

    One of the main issues in the field of social sciences and especially in sociology is the discussion of the incidence of urban crime, especially in the suburbs. Factors such as psychological, social, biological and environmental factors play a role in causing such crimes. Among social and psychological factors, relative deprivation is one of the variables that is very important. The aim of this study was to investigate the role of relative deprivation in crime in the suburbs of Bushehr.

    Research Method

    This research is an applied research in terms of purpose. It is also in the category of correlational research in terms of nature and method, and because it is done in a certain time interval, it is cross-sectional in terms of time. The statistical population of the present study includes 50,000 people who live in the suburbs of Bushehr.

    Results and Findings

    The results of the present study showed a positive and significant relationship between relative deprivation and crime in the suburbs of Bushehr. Also, there is a positive and significant relationship between the dimensions of relative deprivation and crime in the suburbs of Bushehr. The results of regression analysis showed that all dimensions of relative deprivation have a significant effect on the incidence of crime. Based on the calculated beta level, the residence dimension with the beta rate (0.385) had the highest share in crimes and the insecurity dimension had the lowest effect in urban crimes

    Keywords: Relative Deprivation, Urban Crimes, Marginalization, Bushehr
  • سوگند قاسم زاده *، مینو مطبوع ریاحی، زهرا علوی، میترا حسن زاده
    اضطراب جدایی اختلالی است که ارتباط مستقیمی با سبک فرزندپروری و تنیدگی فرزندپروری دارد؛ و مداخله خانواده محور و بازی درمانی، برنامه جامعی است که شامل جلسات آموزشی برای والدین مبتنی بر بهبودبخشی روابط درون خانوادگی، برقراری تعامل سالم و مثبت درخانواده، کنترل پرخاشگری در خانواده، بررسی موانع ارتباطی در روابط همسران، تربیت سالم فرزندان؛ و جلسات بازی درمانی برای کودک می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله خانواده محور و بازی درمانی، بر سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی می باشد. پژوهش حاضر، مطالعهای نیمهتجربی همراه با گمارش تصادفی آزمودنی ها در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل، به همراه پیشآزمون پسآزمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره تهران می باشد که تشخیص قطعی اختلال اضطراب جدایی گرفته اند. لذا، برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس با گمارش تصادفی در گروه ها استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، نشان داد که تفاوت معناداری بین سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی، در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. این مداخله، تاثیر معناداری بر سبک فرزندپروری و کاهش تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی دارد.
    کلید واژگان: مداخله خانواده محور, سبک فرزندپروری, تنیدگی فرزندپروری, اضطراب جدایی
    Sogand Ghasemzadeh*, Minoo Matbou Riahi, Zahra Alavi, Mitra Hasanzadeh
    Separation anxiety is a kind of disorder that has a direct relationship with parenting style. Family based intervention and play therapy is a comprehensive program including training sessions for parents which focus on improving interpersonal relationships, establishing a healthy and positive interaction in the family, controlling family anger, investigating communication barriers in marital relationships, educating children and providing play therapy for children. Objective of the present study was to investigate the effectiveness of family based intervention and play therapy in parenting style and stress of mothers and clinical symptoms of children with separation anxiety disorder. Present research is a semi-experimental study in which there were two groups of 14 subjects along with pre-test and post-test. Statistical population of the present study included all clients of a counseling centers in Tehran city who has been diagnosed with separation anxiety disorder. Therefore, to select some samples, availability sampling method was used. Analysis of the research data with multivariate covariance analysis method showed that there was a significant difference between the parenting style and stress of mothers and clinical symptoms of children with separation anxiety disorder in both experimental and control group. This intervention had a significant effect on the parenting style of mothers and the reduction of parenting stress and it also reduced clinical symptoms in children with separation anxiety disorder.
    Keywords: Family based intervention, parenting style, parenting stress, separation anxiety disorder
  • زهرا علوی*

    نوشتار حاضر با موضوع «حیا و عفت زنان و نقش آن در منتظر پروری» به تبیین جایگاه عفاف و حیا در قرآن پرداخته و جلوه های گوناگون حیا و عفت در سه حوزه خودسازی، دگرسازی و زمینه سازی را مورد بحث قرار داده تا جایگاه منتظر را در این سه حوزه تحلیل کرده و به این وسیله یکی از راه های حرکت به سوی جامعه مهدویت تبیین شود. به طور یقین نیروی درونی عفت و حیا که قرین با تقوای الهی است، عامل بسیار مهم و بزرگی است که در پرتو آن افراد منتظر تربیت یافته و جامعه را برای پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهی آماده می کند.

    کلید واژگان: حیا, عفت, حجاب, انتظار, منتظر
  • ناصر جعفری*، زهرا علوی، محمد علی ابراهیم زاده
    جلبکها از جنبه های بسیار زیادی حائز اهمیت می باشند که می توانند کاربردهای متعددی در صنایع دارویی، غذایی، کشاورزی، مصارف پزشکی و همچنین کاربرد در تصفیه فاضلاب داشته باشند. این تحقیق به منظور بررسی محتوای تام فنولی و فلاونوئیدی دو نوع جلبک سبز به روش اسپکتروفتومتری و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا انجام شد. در این تحقیق جلبک Cladophora glomerata از سواحل دریای خزر و مصب رودخانه بابل رود و جلبکSpirogyra rivularis از برکه مجاور شالیزار و دامداری جمع آوری شدند. سپس عصاره استخراج شده با استفاده از متانول اسیدی تهیه و ترکیبات فنولی تام آن به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری و برای آنالیز فلاونوئیدهای موجود در گیاه از روش HPLC استفاده شد. جلبک کلادوفورا در مصب رودخانه میزان فنول و فلاونوئید و ترکیبات فنولی گالیک اسید، کوماریک اسید و کوئرستین بیشتری نسبت به دریا برخوردار بوده. جلبک اسپیروژیر موجود در منطقه برکه شالیزار هم از میزان فنول و ترکیبات فنولی گالیک اسید، کوماریک اسید و کوئرستین بیشتری نسبت به پساب دامداری برخوردار بوده است. با توجه به کروماتوگرام استاندارد زمان بازداری اسید گالیک (383/2)، اسید کوماریک (817/3) و کوئرستین (217/7) می باشد. بنابراین بیشترین زمان بازداری مربوط به کوئرستین و کمترین زمان بازداری مربوط به گالیک اسید می باشد. این دو نوع جلبک سبز سرشار از ترکیبات فنولی بوده و نیز خاصیت آنتی اکسیدانی بالایی داشته بنابراین از آن می توان به عنوان یک منبع گیاهی که دارای ترکیبات آنتی اکسیدانی است در صنایع غذا و دارو استفاده کرد.
    کلید واژگان: کلادوفورا, اسپیروژیرا, ترکیبات فنولی, فلاونوئید, HPLC
    Naser Jafari *, Zahra Alavi, Mohammadali Ebrahimzadeh
    Algae are important aspects that can be extremely numerous applications in pharmaceutical, food, agricultural, medical uses and also used in wastewater treatment. In this study total phenolic and flavonoid contents of two types of green algae was performed by spectrophotometic and high performance liquid chromatography methods. In this study, Cladophora glomerata was collected from Caspian coast and estuaries of the Babolrood river and Spirogyra rivularis were collected from a pond adjacent rice paddies and livestock. Then extracted with acidified methanol produced a total phenolic compounds spectrophotometric method and HPLC method was used for the analysis of flavonoids in plants. Study of methanol extracts of four different regions of Cladophora and Spirogyra showed the greatest amount of phenolic compounds gallic acid according to Spirogyra algae in ponds and rice fields most of the flavonoid quercetin in terms of Cladophora algae in the estuary. According to the standard chromatogram retention time gallic acid (2.383), coumaric acid (3.817) and quercetin (7.217) was observed. So most of the time to prevent the inhibition of quercetin and gallic acid is less time. The two types of green algae rich in phenolic compounds and also have high antioxidant property so it can be used as a plant source of antioxidant compounds that can be used in food and pharmaceutical industries.
    Keywords: Cladophora, Spirogyra, phenolic content, Flavonoid, HPLC
  • زهرا علوی، غلامعلی افروز، سوگند قاسم زاده
    هدف
    پرخاشگری رفتار ناشی از احساس ناکامی، ارائهٔ محرک های آزاردهنده به دیگری و ناتوانی در کنترل خشم است. پرخاشگری با هدف دفاع و جنگ و تخریب صورت می گیرد و موجب صدمه به شخص، شیء یا سیستم می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطهٔ رضایت زناشویی با سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران دارای کودکان پرخاشگر است.
    روش بررسی
    جامعهٔ آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران دارای دانش آموز پرخاشگر در پایه های اول تا ششم ابتدایی مدارس شهر تهران است. یکصد و ده نفر از مادرانی که نمرهٔ پرخاشگری فرزندشان در ارزیابی سیاهه از رفتار کودک، زیاد (سطح مرزی و بالینی) بود، پرسشنامه های رضایت زناشویی، سبک فرزندپروری و تنیدگی فرزند پروری را تکمیل کردند. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS و روش تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات نشان دادند که متغیر فرزندپروری مستبدانه، رابطهٔ منفی با رضایت زناشویی دارد (0٫26=r، 0٫01>p). یافتهٔ بعدی حاکی از آن بود که سبک فرزندپروری مقتدرانه، رابطهٔ مثبت با متغیر رضایت زناشویی دارد (0٫27=r، 0٫01>p). همچنین نتایج نشان دادند که بین متغیرهای سبک فرزندپروری سهل گیرانه و رضایت زناشویی، رابطه معناداری وجود ندارد (0٫02-=r، 0٫05
    نتیجه گیری
    هنگام بروز مشکلات در نظام خانواده باید نقش ها، مسئولیت ها و شیوهٔ فرزندپروری قبلی بازنگری شده و یک سازمان دهی مجدد انجام شود.
    کلید واژگان: سبک فرزندپروری, تنیدگی فرزندپروری, رضایت زناشویی, کودکان پرخاشگر
    Zahra Alavi, Gholam Ali Afrooz, Sogand Ghasemzade
    Background and
    Purpose
    Aggressive behavior stems from feelings of frustration, annoying provide stimulus to another, and the inability to control anger is to defend, wars and destruction carried and cause injury to a person, object or system. The aim of this study was to investigate the relationship between stress and parenting satisfaction parity with mothers of children with aggressive style.
    Methods
    The study sample consisted of all mothers of aggressive students in grades one through six elementary schools in Tehran. 110 mothers of children in the evaluation of Child Behavior Checklist aggression scores were high (clinical and borderline levels), satisfaction surveys parity, style Parenting and parenting stress were completed. Data using SPSS software and analyzed using multiple regression analysis.
    Results
    Results of statistical analysis showed that variables related to authoritarian parenting satisfaction parity is negative (P0.05 r = -0.02), and The only authoritative style of parenting styles and the satisfaction of parity prediction is that this reflects the importance of parity in the way of parenting is satisfying (P=0.03).
    Results
    When you have problems in the family system roles, responsibilities and parenting practices are reviewed prior to performing a reorganization.
    Keywords: parenting styles, parenting stress, satisfaction parity, aggressive children
  • سیمین حسینیان، سوگند قاسم زاده، زهرا علوی، مریم هاشمی بخشی
    سازگاری اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقشهای خود و نحوه عملکرد در نقشهاست که تحت تاثیر عوامل متعدد ازجمله خانواده قرار دارد. مادر، نخستین فردی است که روابط اجتماعی را با فرزند خود برقرار می کند. وجود مشکلات رفتاری چون پرخاشگری در مادر می تواند زمینه ساز ناسازگاری در فرزند شود. لذا هدف از انجام دادن این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناختی رفتاری به مادران پرخاشگر و سازگاری اجتماعی فرزندانشان است. به همین منظور از میان دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان منطقه 12 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1392، 50 نفر با روش نمونه گیری گزینش هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. دانش آموزان و مادرانشان به ترتیب پرسشنامه های سازگاری اجتماعی و پرخاشگری را در دو مرحله پیش و پس آزمون تکمیل کردند. مادران طی ده جلسه (دو روز در هفته و هر جلسه به مدت 3 ساعت) تحت برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری قرار گرفتند. داده های حاصل با روش تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج معناداری در هر دو مقیاس را نشان داد. در مجموع می توان گفت که آموزش شناختی رفتاری مادران پرخاشگر منجر به کاهش پرخاشگری مادران و افزایش سازگاری اجتماعی فرزندان می شود.
    کلید واژگان: آموزش شناختی رفتاری, پرخاشگری, سازگاری اجتماعی
    S. Hosseinian, S. Ghasemzadeh, Z. Alavi M. Hashemi Bakhshi
    Social adjustment which is a reflection of interaction with others as well as how satisfied someone is with their roles is affected by many factors including the family. Mother is the first individual who establishes social relationship with the child. Behavioral problems such as mothers’ aggression can result in children’s psychological maladjustment. Therefore, the aim of this study was to examine the impact of cognitive-behavioral training on aggressive mothers and their children’s social adjustment. To this end, 50 high school female students from Tehran’s district 12 were chosen in 2013 through purposeful sampling and were randomly assigned to experimental and control groups. In the next step, mothers and their daughters completed aggression and the social adjustment questionnaires in pretest and posttest stages. The mothers were trained in ten sessions (two three-hour sessions per week). The intervention was based on cognitive-behavioral approach. The data were analyzed using repeated measures test and analysis of covariance. Results showed significant results for both scales. In general, it can be stated that cognitive behavioral training leads to decreased maternal aggression and could increase social adjustment of children.
    Keywords: cognitive, behavioral training, aggression, social adjustment
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال