به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سارا حجتی

  • سمیه رشیدفرد، مهرزاد مقدسی*، محمدامین عدالت منش، سارا حجتی
    هدف
    بیماری پارکینسون با کاهش نرون های دوپامینرژیک و التهاب عصبی همراه است. اثر تمرینات ورزشی تناوبی شدید بر بقاء نرون های دوپامینرژیک بیماران پارکینسونی به درستی مشخص نیست. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرینات تناوبی شدید شنا بر بیان ژن DJ-1 و mir-874 هیپوکامپ موش های صحرایی مبتلا به پارکینسون انجام شد. روش شناسی: 21 سرموش نر صحرایی نژاد ویستار با دامنه سنی 8 -10 هفته و میانگین وزن 2/10 ± 200 گرم به طور تصادفی و مساوی در سه گروه سالم، بیمار و تمرین شنا قرار گرفتند. به منظور القاء بیماری پارکینسون، طی 5 روز، روزانه 1 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن ماده رزرپین تزریق شد. موش های گروه تمرین، تمرینات شنا را به مدت شش هفته و در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت اجرا کردند. برای مقایسه نتایج بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی LSD توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 و در سطح معنی داری 05/0>P بهره گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد بیان ژن DJ-1 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری پایین تر (به ترتیب 02/0=p و 04/0=p) بود، در حالی که بیان ژن mir-874 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری بالا تر بود (به ترتیب 001/0=p و 02/0=p). اختلافی در بیان ژن این دو پروتئین بین گروه سالم و تمرین مشاهده نشد (به ترتیب 6/0=p و 08/0=p).
    نتیجه گیری
    به طور کلی به نظر می رسد تمرینات تناوبی شنا با شدت زیاد در بهبود مکانیسم های مربوط به بقاء نرون های دوپامینرژیک بیماران پارکینسونی موثر بوده و ممکن است به این واسطه به بهبود روند بیماری کمک نماید.
    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, تمرین شنا, نرون های دوپامینرژیک, DJ-1, mir-874
    Somayeh Rashidfard, Mehrzad Moghadasi *, Mohammad Amin Edalatmanesh, Sara Hojati
    Aim
    Parkinson’s disease characterized by loss of the dopaminergic neurons, accompanied by neuroinflammation. The effect of high intensity interval training on dopaminergic neurons survival is not well known. The aim of present study was to examine the effect of high intensity interval swimming on DJ-1 and mir-874 gene expression of hippocampal cells in rats with Parkinson’s disease.
    Methods
    In this experimental study, twenty-one 8 to 10-week-old male Wistar rats (weight 200 ± 10.2 grams) were divided into three groups (7 rats in each group), including: healthy control, PD and training. PD induced by injection of 1 mg/kg reserpine during 5 days. The rats in the training group performed high intensity interval swimming, including 20 times of 30 seconds of swimming with 30 seconds of rest between each time for 6 weeks. Data were analyzed using one-way ANOVA and LSD post hoc test were run using SPSS-22 at the P <0.05.
    Results
    The study results indicated that DJ-1 gene expression were lower in the PD group compare to the healthy group and training group (p=0.02 and p=0.04 respectively); while, mir-874 gene expression was higher in the PD group compare to the healthy group and training group (p=0.001 and p=0.02 respectively). No significant difference was observed between training group and healthy group for these proteins' gene expression (p=0.6 and p=0.08 respectively).
    Conclusions
    In general, it seems that high intensity swimming interval training is effective for improving PD by enhancing the mechanisms of dopaminergic neurons survival.
    Keywords: Parkinson’s disease, Swimming, Dopaminergic neurons, DJ-1, mir-874
  • سمیه رشیدفرد، مهرزاد مقدسی*، محمدامین عدالت منش، سارا حجتی
    مقدمه و هدف

    اختلال در miRNAها می تواند موجب بروز و پیشرفت بیماری هایی از جمله پارکینسون شود. اثر فعالیت های ورزشی بر عوامل موثر در پیشرفت بیماری پارکینسون و miRNA های مرتبط با آن به درستی مشخص نیست. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات شنای تناوبی شدید بر بیان ژن LRRK2 و mir-205 موش های مبتلا به پارکینسون بود.

    مواد و روش ها

    تعداد 14 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار 8 تا 10 هفته ای با تزریق روزانه 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ماده رزرپین و به مدت 5 روز به پارکینسون مبتلا شدند. سپس موش ها به طور تصادفی در دو گروه تمرین شنا و کنترل بیمار قرار گرفتند. 7 سرموش نیز بدون تزریق رزرپین به عنوان گروه سالم کنترل در نظر گرفته شد. موش های گروه تمرین، به مدت شش هفته و در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت تمرینات شنا را اجرا کردند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی، حیوانات کشتار و بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و در سطح معنی داری 0.05>P بهره گرفته شد.

    یافته ها

    بیان ژن LRRK2 در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل سالم و گروه تمرین به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.001=P) اما تفاوت معنی داری بین گروه تمرین و کنترل سالم مشاهده نشد (0.1=P). بیان ژن mir-205 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری پایین تر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.01=P). ارتباط معکوس و معنی داری بین بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 مشاهده شد (0.01=P و 0.71-=r).

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرین شنای تناوبی شدید می تواند با کاهش بیان ژن LRRK2 و افزایش بیان ژن mir-205 در بهبود بیماری پارکینسون موثر باشد.

    کلید واژگان: تمرین شنای تناوبی شدید, پارکینسون, LRKK2, Mir-205
    Somayeh Rashidfard, Mehrzad Moghadasi *, Mohammdamin Edalatmanesh, Sara Hojati
    Introduction and Purpose

    Dysregulation of miRNAs will result in development and progression of numerous diseases, such as in Parkinson’s disease (PD). The effect of exercise training on mechanisms of development and progression of PD are not well known. The aim of present study was to examine the effect of high intensity interval swimming on LRRK2 and mir-205 gene expression in rats with PD.

    Materials and Methods

    PD induced in fourteen 8 to 10-week-old male Wistar rats by injection of 1 mg/kg reserpine during 5 days. Then, these rats were divided into PD group or training group. Seven rats were considered as the healthy control group without any reserpine injection. The rats in the training group performed high intensity interval swimming, including 20 times of 30 seconds of swimming with 30 seconds of rest between each time for 6 weeks. 48h after last session of training, sacrificed animals and hypocampic LRKK2 and mir-205 gene expression was measured. To analyze data, the statistical method of one-way analysis of variance was used with significance P<0.05.

    Results

    The results indicated that LRRK2 gene expression were higher in the PD group compare to the healthy group and training group (P=0.001 and P=0.001 respectively) and no significant difference was observed between training group and healthy group (P=0.1). mir-205 gene expression was lower in the PD group compare to the healthy group and training group (P=0.001 and P=0.01 respectively). There was negative correlation between hypocampic LRKK2 and mir-205 gene expression (r=-0.71 and P=0.01).

    Discussion and Conclusion

    It seems that high intensity interval swimming improves PD by reducing LRRK2 and increasing mir-205 gene expression.

    Keywords: High Intensity Interval Swimming, Parkinson’S Disease, LRRK2, Mir-205
  • سحر عبداللهی، مهرزاد مقدسی*، محمدامین عدالت منش، سارا حجتی
    زمینه و هدف

    بیماری پارکینسون، یک اختلال عصبی پیشرونده است که در آن از دست دادن نورون های دوپامین در جسم سیاه و کاهش دوپامین در جسم مخطط باعث طیف وسیعی از علایم حرکتی و غیرحرکتی می شود. فاکتور نروتروفیک مشتق از سلول های گلیال (GDNF) یکی از مهم ترین نروتروفین ها است که از طریق گیرنده تیروزین کیناز Ret اثر ترمیمی خود را بر نورون های دوپامینرژیک در بیماری هایی همچون پارکینسون می گذارد. اثر فعالیت های ورزشی بر بیان ژن این دو پروتیین به درستی مشخص نیست. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین شنای تناوبی شدید بر بیان ژن GDNF و Ret در بافت هیپوکامپ موش های صحرایی مبتلا به پارکینسون بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی و بنیادی، تعداد 21 سرموش نر نژاد ویستار 8 تا 10 هفته ای با میانگین وزنی 200 تا 250 گرم از مرکز پرورش حیوانات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز تهیه و به آزمایشگاه حیوانی این دانشگاه منتقل شدند. 14 سرموش با تزریق 1 میلی گرم رزرپین به ازای هر کیلو وزن بدن و طی 5 روز به بیماری پارکینسون مبتلا گشتند. سپس به طور تصادفی در دو گروه تمرین و بیمار قرار گرفتند. موش های گروه تمرین به مدت 6 هفته در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت شنا کردند. 7 سرموش نیز بدون هر گونه مداخله به عنوان گروه کنترل سالم در نظر گرفته شدند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بیان ژن GDNF و Ret در بافت هیپوکامپ به روش Real Time-PCR اندازه گیری شد. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. اطلاعات توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 و در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد با القاء بیماری پارکینسون، بیان ژن هیپوکامپی GDNF و Ret در گروه بیمار نسبت به گروه سالم به طور معنی داری کاهش پیدا کرد (به ترتیب 001/0=p و 03/0=p). با اجرای 6 هفته تمرین شنای تناوبی شدید، بیان ژن GDNF و Ret در گروه تمرین نسبت به گروه بیمار افزایش معنی داری یافت (به ترتیب 009/0=p و 007/0=p)؛ اما تفاوتی در بیان ژن GDNF و Ret بین گروه تمرین و گروه سالم مشاهده نشد (به ترتیب 6/0=p و 9/0=p).

    نتیجه گیری

    به طور کلی به نظر می رسد تمرینات شنای تناوبی شدید با مشخصات به کار رفته در مطالعه حاضر می تواند با افزایش فاکتور نروتروفین GDNF و سیگنال های پایین دست یعنی Ret در بقاء نورون های دوپامینرژیک در بیماری پارکینسون موثر باشد. البته به دلیل محدودیت اطلاعات، انجام مطالعات بیشتر به خصوص روی نمونه های انسانی نیاز است.

    کلید واژگان: تمرین شنای تناوبی شدید, بیماری پارکینسون, GDNF, Ret
    Sahar Abdolahi, Mehrzad Moghadasi *, Mohammdamin Edalatmanesh, Sara Hojati
    Background and Purpose

    Parkinson’s disease is a progressive neurological disorder where loss of dopamine neurons in the substantia nigra and dopamine depletion in the striatum cause characteristic motor and nonmotor symptoms. Glial cell line-derived neurotrophic factor (GDNF) is one of the most important neurotrophins that regenerates dopaminergic neurons by receptor tyrosine kinase Ret in Parkinson's disease. The effect of exercise on these proteins are not well known. The present study was conducted to examine the effect of high intensity swimming training on GDNF and Ret gene expression in hippocampal tissue in rats with Parkinson's disease.

    Material and Methods

    In this experimental study, twenty-one male Wistar rats (age 8 to 10 weeks and weight 200-250 gr) were obtained from the Animal Breeding Center of Islamic Azad University, Shiraz branch and transferred to the animal laboratory of this university. Parkinson's disease induced in fourteen rats by injection of 1 mg/kg reserpine during 5 days and then these rats were divided into Parkinson's disease group or training group randomly. The rats in the training group swam 20 times of 30 seconds with 30 seconds of rest between each time for 6 weeks. Additionally, seven remaining rats were included in the healthy control group without any intervention. GDNF and Ret gene expressions were measured in hippocampus 48h after the last session of training using Real Time-PCR. Data were analyzed using one-way ANOVA test and Bonferoni post hoc using SPSS-22 at the P < 0.05.

    Results

    Data indicated that GDNF gene expression was reduced after induction of Parkinson's disease and this gene was lower in Parkinson's disease group compare to the healthy control group (p=0.001). For Ret gene expression also our results indicated that this gene was reduced after induction of Parkinson's disease and this gene was lower in Parkinson's disease group compare to the healthy control group (p=0.03). After 6-week of training, GDNF gene expression increases compare to the Parkinson's disease group (p=0.009). For Ret gene expression also our results indicated that this gene expression increases compare to the Parkinson's disease group (p=0.007 respectively); while on significant differences were observed between training group and healthy group (p=0.6 and p=0.9 respectively).

    Conclusion

    In summary it seems that high-intensity interval swimming training that used in this study improves dopaminergic neuron survival in Parkinson's disease by increasing GDNF as a neurotrophine factor and subsequent signaling, receptor tyrosine kinase Ret. According to limit of information, future studies are needed specially in human cases.

    Keywords: High-intensity interval swimming training, Parkinson's disease, GDNF, Ret
  • اسکندر رحیمی، سعید عابدی، سارا حجتی*
    مقدمه

    ورزشکاران برای افزایش حداکثر عملکرد خود از مکمل ها استفاده می کنند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مکمل زینک منیزیم آسپارتات (ZMA) بر ترکیب بدن و قدرت ورزشکاران دونده سرعتی انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، 16 ورزشکار دونده سرعتی (21-28 سال) به طور تصادفی به دو گروه کنترل و مکمل تقسیم شدند. گروه کنترل به مدت 8 هفته دکستروز و گروه مکمل ، مکمل ZMA را مصرف کردند. آزمودنی ها از نظر شاخص های ترکیب بدن و یک تکرار بیشینه اندام فوقانی (حرکات پرس سینه خوابیده و جلوبازو ایستاده با هالتر) و تحتانی (حرکات پشت ران، باز کردن پا، پرس پا) قبل و انتهای پروتکل پژوهش (پایان هفته هشتم) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    تفاوت معنی داری بین قبل و بعد از پروتکل پژوهش در گروه کنترل و مکمل از نظر وزن بدن (Kg)، شاخص توده بدن (2m / K)، درصد چربی بدن، چربی بدن (kg)، توده بدون چربی (Kg) وجود نداشت (05/0˃P). یک تکرار بیشینه در اندام فوقانی و تحتانی پس از 8 هفته مصرف مکمل نسبت به قبل از مداخله به طور قابل توجهی افزایش یافت (05/0˃P). همچنین یک تکرار بیشینه اندام فوقانی و تحتانی بعد از هشت هفته در گروه مکمل نسبت به کنترل افزایش معنی داری داشت (05/0˃P).

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به یافته های پژوهش، مصرف مکمل ZMA تغییر قابل توجهی در ترکیب بدن ورزشکاران سرعتی ایجاد نمی کند، اما احتمالا می تواند منجر به افزایش یک تکرار بیشینه در اندام فوقانی و تحتانی دوندگان سرعت شود.

    کلید واژگان: مکمل ZMA, یک تکرار بیشینه, عملکرد ورزشی, ترکیب بدن, دوندگان سرعت
    Eskandar Rahimi, Saeed Abedi, Sarah Hojjati *
    Introduction

    Athletes use supplements to enhance their maximal performance. This study aimed to investigate the effect of zinc magnesium aspartate (ZMA) supplements on the body composition and strength of male sprinters.

    Materials & Methods

    In this experimental study, sixteen sprinters (21-28 years old) were randomly divided into control and supplement (ZMA) groups. Control and supplement groups received dextrose and ZMA, respectively, for 8 weeks. Body composition and 1-RM of the upper body (dumbbell flat bench press and standing barbell biceps curl) and lower body (leg press machine, the lying hamstring curl with a weight machine, and leg extensions) were examined before and after 8 weeks. Data were analyzed using dependent and independent T-tests.

    Results

    There was no significant difference between pre and post-intervention in control and supplement groups in body weight (Kg), body mass index (Kg/m2), body fat %, body fat (kg), fat-free mass (Kg) (p˃0.05). 1RM increased significantly post-intervention compared to pre-intervention in the supplement group (p=0. 005) but not in the control group (p= 0.02). 1RM in the upper and lower body increased significantly in the supplement group compared to the control in post-intervention (p=0.04, p= 0.03, respectively).

    Conclusion

    According to the research findings, ZMA supplement did not improve the body composition of sprinter athletes. It can probably lead to an increase in 1RM in sprinters' lower and upper limbs.

    Keywords: ZMA Supplement, 1 RM, Exercise Performance, body composition, sprinters
  • سارا حجتی *، فرهاد دریانوش، سلمان وجدانی، فرزاد ناظم
    زمینه و هدف
    استئوپروز یک بیماری متابولیک استخوان است. برخی سودمندی میدان الکترومغناطیسی را بر استخوان گزارش کرده اند. هدف این مطالعه، ارزیابی اثر پالس الکترومغناطیس بر استحکام ران و ریز ساختارهای استخوان در مدل تجربی پوکی استخوان بود.
    روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 30 سر موش آزمایشگاهی در 3 گروه کنترل، OVX و OVX+PEM تقسیم شدند. گروه OVX+PEM از هفته 12 پس از عمل، به مدت 10 هفته (3روز در هفته) تحت درمان با پالس الکترومغناطیس (با شدتmT4/2و فرکانس Hz5/7) به مدت 30دقیقه قرار گرفت. سپس استخوان های ران آنها برای تعیین استحکام و ریزساختارهای بافت استخوان (ضخامت استخوان های ترابکولار و کورتیکال و فواصل استخوان های ترابکولار) برداشته شد. برای بررسی ریز ساختارها، نمونه ها با H&E رنگ آمیزی و توسط روش هاورد اندازه گیری شدند. داده ها به وسیله آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و تست تعقیبی شفه توسط نرم افزار SPSS (ویرایش 16)، تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    با وجود وزن اولیه یکسان موش های هر سه گروه (15/0P=)، وزن آزمودنی ها پس از 12 و 22 هفته از اواریکتومی افزایش معنی داری یافت (05/0>P). ضخامت استخوان های کورتیکال، ترابکولار و استحکام استخوان ران در گروه OVX (به ترتیب: 90/5±80/220X=، 001/0>P؛ 73/5±34/90X=، 001/0=P؛ 07/1±15/5X=، 002/0=P) و OVX+PEM (به ترتیب: 02/6±40/255X=، 001/0>P؛ 43/3±50/113X=، 008/0=P؛ 11/1±00/8X=، 015/0=P) نسبت به گروه کنترل (13/5±36/232X=،06/5±50/100 X=،16/1±95/6X=) به طور معنی داری کاهش یافت. ضخامت کورتیکال، ترابکولار و استحکام استخوان در گروه OVX+PEM نسبت به اوراکتومی به طور معنی داری افزایش یافت (001/0>P) و کاهش معنی داری در فاصله بین ترابکولارها در گروه OVX+PEM (87/2±60/111X=) نسبت به OVX(74/4±40/127X=) وجود داشت (001/0>P).
    نتیجه گیری
    پالس الکترومغناطیس به عنوان یک درمان غیر تهاجمی، می تواند اثرات سودمندی در بهبودی پوکی استخوان داشته باشد.
    کلید واژگان: استئوپروز, تراکم استخوان, اواریکتومی, پالس الکترومغناطیس
    Sarah Hojjati *, Farhad Daryanoosh, Salman Vojdani, Farzad Nazem
    Background And Aim
    Osteoporosis is a metabolic bone disease that can result from cytokines activity such as TNFɑ. The aim of this study was to evaluate the effect of pulsed electromagnet therapy on femoral strength and bone microstructure in ovariectomized rats.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 30 rats were randomly divided into control, experimental1 (ovariectomized) and two experimental groups; namely ovariectomized and undergoing pulsed electromagnet groups. The control and experimental1 groups were kept under controlled conditions, while the two experimental groups were treated with pulsed electromagnet (2.4 mT) from 12 postoperative weeks for 30min, 3days a week, for 10 weeks. Then, the subjects were sacrificed and their femoral bones were removed to determine the strength and the bone microstructure parameters (the trabecular and cortical thicknesses and trabecular distances). In order to determine bone microstructures, the sections were prepared and stained with H&E. Then, Haworth method was used to measure. One-way ANOVA, repeated measurements, and Scheffe post- hoc tests were applied to analyze the obtained data. Statistical analyses were performed using SPSS software (version 16; Chicago,IL).
    Results
    Despite equal initial weight of the subjects (P=0.15), they significantly gained weight after12 and also 22 postoperative weeks (P
    Conclusion
    Pulsed electromagnet, can be effective on the osteoporosis improvement.
    Keywords: Osteoporosis, Bone density, Ovariectomy, Pulsed electromagnet
  • Hojjati S., Nazem F.*, Daryanoosh F
    Background And Aim
    Exercise activities increase bone mass، however، the effect of detraining and inactivity on osteoporosis in active people who take part in regular physical activity، are still not well understood. The purpose of this study was to investigate the effect of treadmill running exercise together with detraining on osteoporosis in Oophorectomized rats.
    Methods
    Fifty female rats divided randomly into control; experimental 1 (oophorectomized rats for 12 weeks); experimental 2 (oophorectomized rats for 22 weeks); experimental 3 (oophorectomized rats undergoing treadmill running exercise); and experimental 4 (oophorectomized rats undergoing treadmill running exercise together with a period of detraining) groups. Control group sacrificed in the beginning of the study. The experimental groups of 3 and 4 exercised for 10 weeks. After the training period، The experimental groups of 1 and 3 were sacrificed، while، experimental groups 4 and 2 remained detraining. The exercise program consisted of running on a treadmill (3 days/week for 10 weeks). The speed of treadmill was adjusted constant at 12 m/min and the duration of exercise began from 10 min in the first week and reached up to 64 min in the10th week of exercise. At the end of study، all rats were sacrificed and their femurs were removed for bone micro structures (cortical and trabecular thickness، and trabecular separation) and bone strength analysis. We used One-Way ANOVA and post hoc Scheffe test to compare the groups after evaluation of Homology of variances by Shapiro wilk test. P≤ 0. 05 considered significant.
    Results
    Trabecular thickness decreased significantly in experimental groups of 1 and 2 compared with control group (P<0. 05). Bone strength and cortical thicknesses decreased significantly in experimental groups of 2 compared with control group (P<0. 01). Bone strength and femoral micro structures improved in experimental group of 3 compared with experimental group of 1 and in experimental group of 4 compared with experimental group of 2 (P<0. 001). cortical thickness decreased significantly in experimental group of 4 compared with experimental group of 3 (P<0. 025).
    Conclusion
    Moderate intensity treadmill running exercise has a prophylactic effects on osteoporosis which remain after detraining. Prevention of osteoporosis leads to reduce of pathological fractures.
    Keywords: Osteoporosis, Oophorectomy, Aerobic Exercise, Detraining, Microstructures
  • سارا حجتی، فرزاد ناظم *، فرهاد دریانوش، سلمان وجدانی
    زمینه و هدف
    روش های مختلفی جهت پیشگیری از پوکی استخوان استفاده می شود. در این میان روش های غیر دارویی به دلیل عوارض جانبی کمتر در اولویت قرار دارند. این مطالعه اثر تمرین دویدن روی نوارگردان را بر استئوپروز در موش های صحرایی اورکتومی شده بررسی کرده است.
    مواد و روش ها
    30 سر موش صحرایی به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، تجربی1 و تجربی2 تقسیم شدند. گروه های کنترل و تجربی1 (اورکتومی شده) در طول مطالعه در شرایط کنترل شده قرار گرفتند. گروه تجربی2، 12 هفته پس از انجام عمل به مدت 10 هفته تحت تمرین دویدن روی نوارگردان قرار گرفتند. موش ها در تمامی مراحل وزن کشی شدند. در پایان موش ها قربانی و استخوان های فمور آن ها از نظر ریزساختارها و استحکام استخوان با استفاده از آنالیز آماری تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه با اندازه گیری تکراری تغییرات وزن آن ها بررسی شد.
    نتایج
    وزن آزمودنی ها پس از 12 و 22 هفته از انجام عمل به صورت قابل توجهی افزایش یافت (001/0 >P). اورکتومی ضخامت استخوان های کورتیکال و ترابکولار را به طور معناداری کاهش داد (001/0>P) و منجر به کاهش استحکام استخوان فمور گردید (003/0=P). ضخامت استخوان های ترابکولار، کورتیکال و استحکام استخوان فمور در گروه تجربی2 نسبت به 1 افزایش و فاصله ترابکولارها کاهش یافت (001/0>P).
    نتیجه گیری
    فعالیت های ورزشی با تحمل وزن که با شدت متوسط اجرا می شوند، اثر محافظتی در برابر پوکی استخوان دارند.
    کلید واژگان: استئوپروز, تمرین ورزشی با تحمل وزن, اورکتومی, پوکی استخوان, تمرین دویدن با شدت متوسط
    Sarah Hojjati, Farzad Nazem *, Farhad Daryanoosh, Salman Vojdani
    Background and Objective
    One of the most serious health problems is osteoporosis and it is mandatory to find preventive methods to confront this difficulty. Non-pharmacological methods are in priority due to less side effects. This study investigated the effect of treadmill running exercise on bone microarchitectures in female osteoporotic rats induced by ovariectomy.
    Materials and Methods
    30 rats were randomly divided into three groups of control، experimental one، and experimental two. Control and Experimental one (Ovariectomized) groups were kept in control conditions. The Experimental group two was subjected to 10 weeks treadmill running exercise from the 12th- post operative week. The animals were weighted in all the stages of the protocol. Finally، all rats were sacrificed and their femoral bones were removed for bone strength and bone microarchitectures analysis by using One-Way ANOVA test. The Repeated Measure was used to analyze the weight changes during the study.
    Results
    The results showed that despite the same initial weight among groups (P=0. 31)، weight increased significantly in 12th and 22th postoperative weeks (P<0. 001). Ovariectomy induced a significant decrease in Trabecular Thickness (TT) and Cortical Thickness (CT) (P<0. 001). It also induced a weakened femoral bone strength (P=0. 003). The levels of TT، CT، and bone strength increased in experimental group two compared to experimental group one and Trabecular Separation (TS) decreased، either (P<0. 001).
    Conclusion
    The results indicated that a moderate intensity treadmill running exercise has a protective effect on osteoporotic bones.
    Keywords: Osteoporosis, Weight, Bearing Exercise, Ovariectomy, Bone Loss, Moderate Intensity Running Exercise
  • رضا آخوندزاده، سیدمحمدمهدی اصلانی*، سلمان وجدانی، سارا حجتی
    هدف
    انجام آزمایش های روتین سود چندانی در روند درمان و میزان عوارض بعد از عمل بیماران به ویژه در جراحی های کم خطر مانند کاتاراکت نداشته است. مدیریت متخصص بیهوشی برای کاهش آزمایش های روتین و غیر ضروری قبل از عمل های جراحی کم خطر مثل کاتاراکت نه تنها می تواند در کاهش هزینه ها و اضطراب بیمار موثر باشد بلکه احتمال به تعویق افتادن عمل را نیز کاهش می دهد.
    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر انجام آزمایش های روتین قبل از عمل کاتاراکت بر روند درمان و هزینه های بیمار بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی تعداد 150 بیمار 85-50 سال با کلاس 3-1 ASA که کاندید عمل کاتاراکت الکتیو بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. در بدو ورود به اتاق عمل از آنها شرح حال و معاینه فیزیکی به عمل آمد و آزمایش های انجام شده در فرم های مخصوص ثبت شد. نوع بیهوشی، هر گونه تغییر در روند درمان و عارضه در اتاق عمل و ریکاوری ثبت گردید.
    یافته ها
    در کل 2/70% آزمایش های انجام شده غیر ضروری و حدود 6% به هزینه های بیمارستانی بیمار اضافه کرده بودند. 6/14% بیماران آزمایش های غیر طبیعی داشتند که فقط در 7/0% آنها تغییر در روند درمان ایجاد کرده بود. هیچ یک از بیماران طی عمل جراحی و دوره ریکاوری دچار عارضه خاصی نشدند.
    نتیجه گیری
    انجام اقدامات غیر ضروری و آزمایش های روتین قبل از عمل جراحی کاتاراکت شایع بوده ولی بر روند درمانی بیماران نیز تاثیرگذار نبوده است. این مساله تاییدگر اهمیت ویزیت قبل از عمل متخصصان بیهوشی است.
    کلید واژگان: کاتاراکت, آزمایش های روتین, صرفه جویی در هزینه
    Reza Akhondzadeh, Seyed Mohammad Mehdi Aslani*, Salman Vojdani, Sara Hojjati
    Introduction
    Routine medical tests does not have any benefits on postoperative complications and treatment of patients with low risk surgery like cataract. Anesthesiologist management of preoprative unnecessary routine tests , can be effective in reducing patient anxiety and costs and also reducing the possibility of postponement of operation. The purpose of this study was to evaluate the effect of routine preoperative tests in the treatment process and hospital costs of cataract surgery as a low-risk surgery.
    Materials And Methods
    One hundred and fifty patients, aged 50-85 years with ASA class I-III that scheduled for elective cataract surgery were enrolled to this descriptive study. Results of history and physical examination as well as tests were recorded on special forms in operating room. Any changes in the treatment process and also the operating and recovery room complications were recorded.
    Results
    In total,70.2% of tests were unnecessary and 6% added to the patient’s hospital costs. 14.6% of patients had abnormal tests with 0.7% changes in the treatment process. None of the patients had any complications during the surgery and recovery course.
    Conclution: Unnecessary investigations and tests are common before cataract surgery but had no significant effect on treatment process. This confirms the importance of the anesthesiologist's preoperative visit.
    Keywords: Cataract, Routine tests, Cost Saving
  • فرهاد دریانوش*، داوود مهربانی، نادر آرین مهر، سارا حجتی، سمیه کاشرفی فرد
    هدف

    هدف از این تحقیق تاثیر شانزده هفته تمرین با شدت پایین و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رات های اورکتومی شده است.

    روش

    در این پژوهش 130 سر موش ماده دو ماهه از نژاد اسپراگوداولی با وزن10±250 گرم انتخاب شدند. 10 سر موش در همان ابتدا به منظور تعیین کلسیم و استحکام استخوان ران ها کشته شدند و120 سر موش باقیمانده در چهار گروه 30 تایی (گروه کنترل، گروه تمرینی، گروه مصرف مکمل استروژن و گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل استروژن) تقسیم شدند. زمان کل تمرین 16 هفته و هر هفته سه جلسه بود. در هشت هفته اول، برنامه تمرینی با سرعت 12 متر بر دقیقه به مدت 15 دقیقه آغاز می گردید و سپس هر دو هفته یکبار 10 دقیقه به سرعت اضافه می شد. در پایان هشت هفته اول، برداشت تخمدان در تمامی موش ها صورت گرفت و یک ماه بعد از عمل جراحی برنامه تمرینی در هشت هفته دوم تکرار شد. حیوانات با استفاده از کتامین (90 میلی گرم در هر کیلو گرم از وزن بدن) و زایلازین (8 میلی گرم در هر کیلو گرم از وزن بدن) بیهوش و سپس کشته می شدند. در پایان هشت هفته اول، یک ماه بعد از عمل جراحی و در پایان هشت هفته دوم استخوان ران سمت راست و چپ موش ها به ترتیب برای اندازه گیری میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان بیرون کشیده شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیقات نشان داد در میزان رسوب کلسیم (0/04 = p) و استحکام استخوان (0/024 = p) تفاوت معناداری بین گروه ها وجود دارد. در مرحله اول (هشت هفته اول تمرین) مشخص گردید تغییرات رسوب کلسیم و استحکام استخوان در گروه های تمرینی و تمرین همراه با مکمل معنادار بود (0/01 = p) در هشت هفته دوم تمرینات نیز نتایج نشان داد میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان در هر چهار گروه کاهش یافته و تنها در گروه کنترل معنادار بود (0/03 = p).

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان داد در دوران قبل از یائسگی، عامل مهم و تاثیرگذار بر جلوگیری از پوکی استخوان انجام برنامه تمرینی با شدت مناسب و در دوران یائسگی انجام تمرین مناسب همراه با مصرف مکمل است.

    کلید واژگان: تمرینات با شدت پایین, پوکی استخوان, استحکام استخوان, رسوب کلسیم, یائسگی, استروژن, رات های تخمدان برداری شده
  • Sholeh Nesioonpour, Salman Vojdani, Sarah Hojjati, Reza Akhondzadeh, Zeinab Alizadeh
    Introduction

    One of the most common complications of surgery is postoperative pain. Effective control of postoperative pain is important for anesthesiologists and surgeons. Because there is no general agreement on gender differences in pain perception، the purpose of this study is to compare the effect of gender on acute pain after tibial fracture surgery.

    Materials And Methods

    Spinal anesthesia was performed in the same manner in 102 patients candidated for tibial fracture surgery (51 males and 51 females). 2، 4، 8، 12 and 24 hours after surgery، pain scores were recorded according to the VAS criteria. First requested analgesic and the total amount of analgesic were recorded.

    Results

    Results showed that in the first 8 hours after surgery، women reported significantly more pain (p<0. 05). During the next hours، pain was greater in women but not statistically significant (p>0. 05). Time of the first analgesic requested earlier in women than men (p<0. 05). The total amount of analgesic intake was significantly greater in women (p<0. 05).

    Conclusion

    Women experience more intense pain after tibial fracture surgery and need more analgesic in the postoperative period.

    Keywords: Acute postoperative pain, gender, pain, tibial fracture surgery
  • محمدعلی سمواتی شریف، سارا حجتی، سلمان وجدانی، سمیه کاشرفی فرد
    مقدمه و هدف
    زنان در طول دوران زندگی خود تغییرات فیزیولوژیکی مختلفی را تجربه می کنند که می تواند حداکثر ظرفیت فیزیولوژیک آنها را جهت اجرای فعالیت های ورزشی تحت تاثیر قرار دهد و نتیجه ی آن کاهش استفاده از حداکثر منافع تمرین است. بنابراین، توجه به این امر و یافتن بهترین دوره ی زمانی برای اجرای فعالیت های ورزشی امر مهمی است و در این میان مصرف نوشیدنی ورزشی می تواند به افزایش عملکرد ورزشی آنان کمک کند. هدف از مطالعه حاضر دست یابی به بهترین زمان جهت به نمایش گذاشتن حداکثر عملکرد جسمانی در زنان جوان فعال و بررسی اثر نوشیدنی ورزشی در جهت بهبود کارایی آنان می باشد.
    روش کار
    در این کار آزمایی بالینی 22زن ورزشکار با حداقل دو سال سابقه فعالیت ورزشی منظم در تمرینات هوازی، به صورت داوطلبانه شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (عدم مصرف نوشیدنی ورزشی) و مداخله (مصرف نوشیدنی ورزشی) تقسیم شدند. سپس ارزیابی عملکرد ورزشی در دو دوره ی اوایل فاز فولیکولی و اواخر فاز فولیکولی صورت گرفت و نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون های آماری وتوسط نرم افزار spss16 تجزیه وتحلیل شدند.
    نتایج
    در گروه کنترل حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2 max) در اوایل فاز فولیکولی (نسبت به اواخر فاز فولیکولی) به طور قابل توجهی کاهش یافت (02/0P=) و اختلاف معناداری در VO2 max بین دو گروه در اوایل فاز فولیکولی مشاهده گردید (031/0P=). در حالت استراحت، ضربان قلب و فشارخون سیستولی و دیاستولی در گروه ها در فاز های مختلف، اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند (05/0)
    کلید واژگان: دوره قاعدگی, فعالیت بدنی, کربوهیدرات ها
    M.A. Samavati Sharif, S. Hojjati, S. Vojdani, S. Kasharafi Fard
    Introduction &
    Objective
    Women during their lifetime experience a variety of physiological changes that can affect their physiological capacity to perform exercise and induce reduction in achieving the benefits of training. So، finding the best time to perform maximum physical performance is essential. Sports drink consumption can also help to enhance athletic performance. The purpose of this study is to determine the best time to perform the maximum physical performance and the effect of sports drink on exercise capacity in active young women.
    Materials and Methods
    22 female students with at least 2 years experience in regular aerobic exercise، voluntarily participated in this clinical trial study and were randomly divided into control group (no supplement) and intervention group (drinking sports drink). The physical performance was evaluated in two periods of early and late follicular phases. The data was analyzed by statistical tests and spss16 software.
    Results
    In the early follicular phase compared with the late follicular phase، Vo2max significantly decreased in the control group (P=0. 02)، There was a significant difference between the two groups in the Vo2max during the early follicular phase (P=0. 03). Resting systolic and diastolic blood pressure and heart rate were not significantly different between the groups and different phases (P>0. 05). Contrary to the intervention group، the first and third minute recovery heart rates in the control group significantly increased in the early follicular phase compared with the late follicular phase (Respectively، P= 0. 016،P=0. 043)، and compared with the intervention group، the first and third minute recovery heart rates significantly increased during the early follicular phase (Respectively، P= 0. 021، P=0. 025). Recovery systolic and diastolic blood pressure were not statistically significant between the two groups، and each group in different phases (P>0. 05).
    Conclusion
    Late follicular phase compared to the early follicular phase is the most appropriate time to perform exercise. Sports drink consumption containing 6% carbohydrate during early follicular phase can also improve the physical performance. (Sci J Hamadan Univ Med Sci 2014; 20 (4): 280-287)
    Keywords: Carbohydrates, Menstrual Cycle, Physical Activity
  • فرهاد دریانوش، داوود مهربانی، وحید ستوده، سمیه کاشرفی فرد، سارا حجتی
    مقدمه
    پوکی استخوان یکی از ویرانگرترین بیماری های دستگاه اسکلتی است. عارضه پوکی استخوان در صورت نداشتن فعالیت بدنی و تغذیه ناکافی از دوران کودکی آغازمی شود که معمولا این عارضه ناشی از کاهش میزان آهکی شدن (کلسیفه شدن) بافت استخوانی است.
    هدف
    هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تاثیر شانزده هفته تمرین شدید و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رت اورکتومی شده بود.
    روش شناسی: در این پژوهش 130 سر موش دو ماهه با وزن15±180 گرم انتخاب شدند.10 سر موش در همان ابتدا به منظور تعیین کلسیم و استحکام استخوان ران ها کشته شدند و 120سر موش باقیمانده در چهار گروه30 تایی (گروه کنترل، گروه تمرینی، گروه مصرف مکمل استروژن و گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل استروژن) تقسیم شدند. مدت زمان کل تمرینات شدید با 16 هفته و هر هفته سه جلسه بود. در هشت هفته اول، برنامه تمرینی با سرعت 36 متر بر دقیقه به مدت 15 دقیقه آغاز و سپس هر دو هفته یکبار 12 متر بر دقیقه به سرعت اضافه شد.در پایان هشت هفته اول، عمل جراحی و برداشت تخمدان در تمامی موشها صورت گرفت و یک ماه بعد برنامه تمرینی در هشت هفته دوم تکرار شد. حیوانات با استفاده از کتامین و زایلازین بیهوش و سپس کشته می شدند. در پایان هشت هفته اول، یکماه بعد از عمل جراحی و در پایان هشت هفته دوم استخوان ران سمت راست و چپ موش ها به ترتیب برای اندازه گیری میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان بیرون کشیده شد.
    نتایج
    نتایج تحقیقات نشان داد در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان تفاوت معناداری بین گروه ها وجود دارد. در مرحله اول (هشت هفته اول تمرین) مشخص گردید تغییرات رسوب کلسیم و استحکام استخوان در گروه های مکمل، تمرینی و تمرین همراه با مکمل معنا دار بود. در هشت هفته دوم تمرینات نیز نتایج نشان داد میزان رسوب کلسیم در هر چهار گروه کاهش یافته بود و تنها در گروه کنترل معنادار بود.
    نتیجه گیری
    بعد از عمل جراحی نتایج تحقیق نشان داد علاوه بر اینکه انجام فعالیت های ورزشی شدید نتوانست از پوکی استخوان جلوگیری کند بلکه حتی نسبت به گروه کنترل، باعث کاهش بیشتری در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان شد.
    کلید واژگان: پوکی استخوان, استحکام استخوان, رسوب کلسیم, یائسگی, استروژن
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال