به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سعید رحمنی

  • سعید رحمنی*، محمدعلی جوادی، کیانا حسن پور، فرید کریمیان

    مقدمه و اهداف:

     نابینایی یکی از مشکلات مهم سلامت محسوب می شود و بیماری هایی مانند کدورت قرنیه، کاتاراکت، گلوکوم و دژنراسیون وابسته به سن ماکولا رتینوپاتی ناشی از دیابت به عنوان مهم ترین عوامل نابینایی دوطرفه در سراسر جهان شناخته شده اند. در میان این عوامل، بیماری های قرنیه به عنوان عامل مهم ایجاد کننده نابینایی در نظر گرفته می شود. هدف از مطالعه حاضر، مروری بر شیوع، عوامل ایجاد کننده، روش های درمانی و نیز استفاده از کراتوپروتز یا قرنیه مصنوعی به عنوان آخرین گزینه جهت بازگرداندن بینایی به بیماران نابینا با آسیب شدید قرنیه ای است.

    مواد و روش ها

    با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی معتبر مانند پاب مد و گوگل اسکالر مطالعات مرتبط با موضوع جمع آوری و بررسی شد.

    یافته ها

    از میان بیش از 1000 مقاله در زمینه قرنیه مصنوعی، حدود 70 مقاله مرتبط انتخاب و بررسی شد. 

    نتیجه گیری

    به طور کلی کراتوپروتز برای بیمارانی کاربرد دارد که پیوند قرنیه برای آن ها امکان پذیر نیست یا خطر رد پیوند قرنیه در آن ها بالا است. شرایط فعلی بیمار و نتیجه معاینات سگمان قدامی و خلفی چشم بیمار، درمان ها و جراحی های قبلی و داروهای استفاده شده باید ملاحظه شود. اگر فردی دچار بیماری های شبکیه یا گلوکوم پیشرفته است، کاندیدای مناسبی جهت استفاده از کراتوپروتز نیست. در صورتی که دید بیمار در هر یک از 2 چشم در حد درک نور یا تشخیص حرکت دست باشد، به شرط سلامت عصب بینایی و ماکولا جهت استفاده از کراتوپروتز مناسب است. می توان گفت هنوز هیچ نوعی از کراتوپروتز وجود ندارد که بتواند بدون عوارض جانبی و برای همه بیماران نیازمند قابل استفاده باشد، اما محققان هنوز در حال تلاش برای بهبود کیفیت انواع کراتوپروتزها هستند که بتوانند با حداقل عوارض، دید از دست رفته بیماران را به آن ها بازگردانند.

    کلید واژگان: قرنیه مصنوعی, نابینایی قرنیه ای, توان بخشی نابینایی
    Saeed Rahmani *, MohammadAli Javadi, Kiana Hassanpour, Farid Karimian

    Background and Aims :

    Blindness is one of the major health problems and diseases, such as corneal opacity, cataracts, glaucoma, and age-related macular degeneration due to diabetes are recognized as the most important causes of bilateral blindness worldwide. Among these factors, corneal diseases are considered as an important cause of blindness. The aim of this study was to review the prevalence, causative agents, treatment methods, and also the use of keratoprosthesis or artificial cornea as the last option to restore vision to blind patients with severe corneal injuries.

    Methods :

    Studies related to the subject were collected and reviewed using valid databases, such as PubMed and Google Scholar.

     Results :

    Out of more than 1000 articles in the field of the artificial cornea, about 70 related articles were selected and reviewed.

    Conclusion :

    Generally, keratoprosthesis is used for patients for whom corneal transplantation is not possible or the risk of corneal transplantation rejection is high. The patient’s current condition and the outcome of the patient’s anterior and posterior segment examinations, previous treatments and surgeries, and the medications used should be considered. If a person has advanced retinal disease or glaucoma, he/she is not a good candidate for keratoprosthesis. If the patient’s vision in either eye is within the range of light perception or hand movement detection, while the optic nerve and macula are healthy, it is appropriate to use keratoprosthesis. It can be said that there is still no type of keratoprosthesis that can be used without side effects and for all patients in need, but researchers are still trying to improve the quality of keratoprostheses, which can restore patients’ lost vision with minimal complications.

    Keywords: Keratoprosthesis, Corneal Blindness, Visual Rehabilitation
  • سعید رحمنی*، علیرضا اکبرزاده باغبان، محمدرضا نظری، محمد قاسمی برومند
    زمینه و هدف

    نور خورشید شامل طیف وسیعی از طول موج های مختلف است و بخش هایی از آن می تواند منجر به آسیب به قسمت های مختلف چشم شود. هدف از این مطالعه بررسی کارایی عینک های آفتابی جهت حذف نورهای مضر با طول موج کوتاه می باشد.

    روش بررسی

    در این مطالعه مقطعی 56 عینک (112 عدسی) آفتابی که بطور تصادفی از شرکت های واردکننده عینک جمع آوری شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. یک اسپکتروفوتومتر اختصاصی جهت بررسی عبور پرتوهای فرابنفش و نور آبی مورد استفاده قرار گرفت. جهت آنالیز آماری از آزمون های ناپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. سطح معنی داری آزمون P ≤ 0.05 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    میانگین عبور پرتوهای فرابنفش A وB  به ترتیب 21/1± 16/0و 06/0± 01/0درصد بود. میانگین عبور پرتوهای نور آبی 91/3± 03/10 درصد بود. اثر رنگ های مختلف عدسی ها در عبور نور آبی معنی دار بود (P≤0.001)، داشتن ویژگی پولاروید و میزان عبور نور مریی تاثیر معنی داری بر عبور نور آبی از عدسی عینک ها نداشت.(P=0.3)        

    نتیجه گیری

    کارایی عینک های آفتابی مورد مطالعه در جلوگیری از عبور پرتوهای مضر قابل قبول بوده و عینک های به رنگ قهوه ای بهترین فیلترکننده نور آبی بود.

    کلید واژگان: عینک آفتابی, پرتو فرابنفش, نور آبی
    Saeed Rahmani*, Alireza Akbarzadeh Baghban, Mohammadreza Nazari, Mohammad Ghassemi-Broumand
    Background and Aims

    Solar spectrum is composed of different wavelengths that some of them may lead to various ocular diseases. The aim of this study was to investigate the effectiveness of sunglasses in filtering harmful light.

    Methods

    In this cross-sectional study, 56 pairs (112 lenses) of branded sunglasses randomly collected from different importing companies. A spectrophotometer was used to measure blue light transmission. For statistical analysis, non-parametric Mann-Whitney and Kruskal-Wallis tests were used. A P ≤ 0.05 was considered statistically significant.

    Results

    The mean UVA and UVB transmission of the sunglasses were 0.16±1.21% and 0.01±0.06 %, respectively. The mean blue light transmission of the sunglasses was 10.03 ± 3.91 %. The effect of different colors on the blue light transmission was significant (P≤0.001). Polarization and visible light transmission of the sunglasses had no significant effect on blue light transmission (P=0.3).

    Conclusion

    The effectiveness of available sunglasses to filter hazardous light was acceptable, and brown colored sunglasses was the best option to filter of the blue light.

    Keywords: Sunglasses, Ultraviolet light, blue light
  • سعید رحمنی، هاجر عزیزی*، علیرضا اکبرزاده باغبان، هاله کنگری، محمد قاسمی برومند
    سابقه و هدف

    بیماری چشمی تیروییدی یک عارضه شایع مرتبط با بیماری گریوز و پرکاری تیرویید می باشد که در موارد شدید خطر از بین رفتن دید به صورت برگشت ناپذیر نیز وجود دارد. هدف از این مطالعه مقایسه وضعیت حدت بینایی، عیوب انکساری، پروپتوزیس و انحراف چشمی این بیماران با افراد سالم می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه هم گروهی تاریخی بر روی 65 بیمار چشمی تیروییدی و 65 فرد سالم انجام شد. بیماران در دامنه سنی 24 تا 60 سال با سابقه بیماری تیرویید و افراد سالم از مراجعه کنندگان به درمانگاه چشم که فاقد بیماری تیرویید بودند انتخاب شدند. پروپتوزیس چشم بیماران با اگزوفتالمومتر نوع هلتر و حدت بینایی بیماران با روش اسنلن اندازه گیری شد. جهت تعیین عیوب انکساری بیماران از اتورفرکتومتر استفاده شد.

    یافته ها

    از 65 بیمار مورد مطالعه 53 نفر (81/5%) مرد و 12 نفر (18/5%) زن بودند. عیب انکساری اسفر در افراد بیمار و سالم به ترتیب 2/44±0/85- دیوپتر و 1/26±0/46- دیوپتر بود. میانگین حدت بینایی در گروه بیمار و سالم به ترتیب 0/13±0/91 و 0/08±0/96 در واحد اسنلن بود (0/0001≥p). میانگین پروپتوزیس چشم در افراد بیمار و سالم به ترتیب 2/55±17/7 میلی متر و 1/86±16/05 میلی متر بود (0/0001≥p). میانگین آستیگماتیسم کل چشم در افراد بیمار و سالم به ترتیب 1/19±1/11- دیوپتر و 0/66±0/6- دیوپتر بود (0/0001≥p).

    نتیجه گیری

    بالاتر بودن آستیگماتیسم و پروپتوزیس و کاهش حدت بینایی در بیماران تیروییدی نسبت به افراد سالم نشان دهنده تاثیر بیماری تیرویید بر روی چشم بیماران می باشد.

    کلید واژگان: بیماری تیروئید, عیوب انکساری, حدت بینایی
    S. Rahmani, H. Azizi*, A .Akbarzadeh Baghban, H .Kangari, M.Ghassemi Broumand
    BACKGROUND AND OBJECTIVE

    Ocular thyroid disease is a common complication associated with Graveschr('39') disease and hyperthyroidism, which in severe cases there is a risk of irreversible loss of vision. The aim of this study was to compare the visual acuity, refractive errors, proptosis and ocular deviation of these patients with healthy individuals.

    METHODS

    In this historical cohort study, 65 patients with history of thyroid disease were compared with 65 healthy subjects. Patients in the age range of 24 to 60 years with a history of thyroid disease and healthy individuals were selected from those who referred to the eye clinic who did not have thyroid disease. The proptosis of the eyes was measured with Hertel exophthalmometer. Visual acuity of the patients was measured with Snellen chart and refractive error measurement was done with an auto-refractometer.

    FINDINGS

    Of the patients, 53 (81.5%) were males and 12 (18.5%) were females. Sphere refractive error in patients and healthy individuals was -0.85±2.44 diopters and -0.46±1.26 diopters, respectively. The mean visual acuity in the patient and healthy groups was 0.91±0.13 and 0.96±0.08 in Snellen unit (p≤0.0001), respectively. The mean proptosis in patient and healthy individuals was 17.7±2.55 mm and 16.05±1.86 mm (p≤0.0001), respectively. The mean of total eye astigmatism in patient and healthy individuals was -1.11±1.19 diopters and -0.6±0.66 diopters, respectively (p≤0.0001).

    CONCLUSION

    Higher astigmatism and proptosis and decreased visual acuity in the patients, indicating thyroid disease has affected on the involved eye.

    Keywords: Thyroid Disease, Refractive Errors, Visual Acuity
  • سعید رحمنی، عاطفه فراشی بیراموند*، هادی علی، علیرضا اکبرزاده باغبان، هاله کنگری
    زمینه و هدف

    بهبود دید و کاهش عیوب انکساری از اهداف مهم عمل جراحی آب مروارید محسوب می شود. هدف از این مطالعه بررسی حدت بینایی و عیوب انکساری باقیمانده پس از عمل جراحی در بیماران با آب مروارید وابسته به سن مراجعه کننده به بیمارستان شهید رحیمی خرم آباد در سال 97-1396 است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی علاوه بر عیوب انکساری، حدت بینایی و بیومتری 192 چشم (از 176 بیمار) مبتلا به آب مروارید وابسته به سن قبل و یک ماه بعد ازعمل جراحی بررسی شد. اندازه گیری عیب انکساری با اتورفرکتومتر، بیومتری توسط دستگاه IOL Master و محاسبه قدرت لنز داخل چشمی با فرمول   SRK/T انجام گرفت. جهت انجام تحلیل آماری در صورت توزیع نرمال داده ها از آزمون تی تست زوجی و در غیر این صورت از تست ناپارامتری ویلکاکسون استفاده شد و سطح معنی داری آزمون کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    از 192 چشم مورد مطالعه، میانگین اکی والان اسفر بیماران قبل از عمل 0/22± 0/7- دیوپتر بود که بعد از عمل به 0/06±0/04- دیوپتر رسید (0/001<p). میانگین حدت بینایی با بهترین اصلاح اپتیکی قبل از عمل 0/01±0/42 بود که به 0/01±0/91 بعد از عمل تغییر یافت (0/0001<p). میانگین طول محوری چشم ها قبل از عمل0/05 ±23/13 میلی متر بود که به 0/05 ± 23/07 میلی متر بعد از عمل رسید (0/001<p) و میانگین عمق اتاق قدامی قبل از عمل از 0/02±3/07 به 0/03±3/73 میلی متر بعد از عمل افزایش یافت (0/0001<p).

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان می دهد که عیوب انکساری در بیش از 86 درصد از بیماران مورد مطالعه بعد از عمل در محدوده قابل قبول (معادل اسفر 1/00± دیوپتر) است و حدت بینایی بعد از عمل در تمام بیماران با بهترین اصلاح اپتیکی 0/5 یا بهتر بود.

    کلید واژگان: حدت بینایی, جراحی کاتاراکت, عیب انکساری, بیومتری, فیکوامولسیفیکشن
    Saeed Rahmani, Atefeh Farashi Beyramvand*, Seyyed Hadi Ali, Alireza Akbarzadeh Baghban, Haleh Kangari
    Background and Aim

    Vision improvement and reduction of refractive errors are considered as important goals of cataract surgery. The purpose of this study was to evaluate residual refractive errors after cataract surgery in the patients with senile cataract in Shahid Rahimi Hospital in Khorramabad City between 2017 and 2018.

    Material and Methods

    This cross-sectional study included 178 patients. Visual acuity, refractive errors and biometry of 192 eyes with senile cataract were evaluated before and one month after surgery. Refractive error and biometry measurements were performed with an autorefractometer and IOL master, respectively. SRK/T formula was used for IOL power calculation. We used paired T-test for analysis of data with normal distribution and non-parametric Wilcoxon test for the rest of data. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    The mean equivalent spherical refraction decreased from -0.7 ±0.22 before surgery to -0.04 ±0.06 after surgery (P≤0.001). Before and after surgery ,the mean values for corrected visual acuity were 0.42±0.01 D and 0.91±0.01 D (P≤0.0001) and the mean values for axial length of the eyes were 23.13±0.05 and 23.07±0.05, respectively (P≤0.001). The mean values for anterior chamber depth of the eyes was 3.07±0.02 mm before the surgery which changed to 3.73 ±0.03 mm after the surgery (P≤0.0001).  

    Conclusion

    The results showed that refractive errors (%86) after cataract surgery were within acceptable range (±1.00 D) and the best corrected visual acuity was better than 0.5

    Keywords: Visual acuity, Cataract surgery, Refractive error
  • نسرین موسوی*، سعید رحمنی، علیرضا اکبرزاده باغبان، مسعود خرمی نژاد، هاله کنگری، بهرام خسروی
    زمینه و هدف

    سندروم کار با رایانه مجموعه ای از مشکلات چشمی و غیر چشمی است که در اثر استفاده طولانی مدت از پایانه های تصویری ایجاد می شود و باعث بروز شکایاتی چون؛ تاری دید، مشکل در تغییر دید دور و نزدیک، سوزش چشم، سر درد، کمر درد و گردن درد می شود. با توجه به افزایش روز افزون استفاده از رایانه در محیط های اداری و مشاغل مختلف و در پی آن افزایش مراجعات کلینیکی کاربران رایانه به دلیل شکایات چشمی ناشی از کار با آن، سندروم کار با رایانه به یکی از مسایل مهم در حوزه سلامت افراد جامعه تبدیل شده است. این تحقیق با هدف بررسی مشکلات و عملکرد های بینایی در کاربران حرفه ای رایانه انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه مقطعی در سال 1397 روی 40 کاربر حرفه ای رایانه با محدوده سنی 20 تا 30 سال انجام شد که روزانه حداقل 4 ساعت از رایانه استفاده می کردند. از پرسشنامه جهت بررسی عوارض چشمی استفاده شد و مشکلات بینایی کاربران در 4 حیطه اصلی درد چشمی، اختلال دید، اختلالات سطح چشم و مشکلات خارج چشمی مورد بررسی قرار گرفت. سپس معاینات چشمی شامل؛ حدت بینایی در دور و نزدیک، میزان انحراف مخفی، دید عمق، دامنه تطابقی، سهولت تطابقی دو چشمی، پاسخ تطابقی، نقطه نزدیک تقارب، ورژنس فیوژنی، حساسیت کنتراست در چهار فرکانس فضایی 3، 6، 12 و 18 سیکل بر درجه و  زمان شکست فیلم اشکی انجام گرفت. جهت آنالیز آماری از شاخص های آماری توصیفی شامل معیار های تمرکز و پراکندگی نرم افزار  SPSS 20 استفاده شد.

    یافته ها

    براساس نتایج به دست آمده، میانگین حدت بینایی تمام افراد با بهترین اصلاح اپتیکی 0/0 لگاریتم بود. در فاصله 40 سانتی متری 70 درصد افراد بدون انحراف مخفی و 30 درصد افراد دارای اگزوفوریا با مقدار کمتر از 10 پریزم دیوپتر بودند. میانگین و انحراف معیار دید بعد، دامنه تطابقی، سهولت و پاسخ تطابقی، نقطه نزدیک تقارب و زمان شکست فیلم اشکی به ترتیب 36/11±00/52 ثانیه کمان، 48/2±65/9 دیوپتر، 0/3±50/10 سیکل بر دقیقه، 23/0±35/0 دیوپتر،  37/3±85/2 سانتی متر و 17/3±45/7 ثانیه به دست آمد. میانگین و انحراف معیار حساسیت کنتراست در فرکانس های فضایی 3، 6، 12 و 18 سیکل بر درجه به ترتیب 11/0±75/1، 14/0±11/2، 13/0±86/1 و 13/0±44/1 واحد لگاریتم بود. بیشترین شکایات بر اساس پرسشنامه در بخش مشکلات سطح چشم (32٪) و درد چشمی (27٪) بود.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه تغییراتی در عملکرد های بینایی از جمله کاهش نسبی در حساسیت کنتراست و دامنه تطابقی در افراد مورد مطالعه دیده شد و در درصد کمی از افراد نیز سهولت تطابقی کاهش یافت. استفاده از رایانه بر الگوی پلک زدن، هموستاز سطح چشم و عملکرد فیلم اشکی موثر است و کاهش میزان پلک زدن باعث بهم خوردن تعادل میان تبخیر فیلم اشکی و جانشینی آن می گردد در نتیجه زمان شکست فیلم اشکی در کاربران رایانه به طور قابل توجهی کاهش یافت. خستگی چشم، سوزش چشم و سردرد از جمله شایع ترین علایم گزارش شده توسط افراد بود. می توان به کاربران توصیه نمود که جهت کاهش مشکلات و علایم چشمی به رعایت بهداشت بینایی از جمله استراحت دادن چشم ها در فواصل زمانی توجه نمایند.

    کلید واژگان: سندروم کار با رایانه, تطابق, حساسیت کنتراست, خشکی چشم
    Nasrin Mousavi*, Saeed Rahmani, Alireaza Akbarzade Baghban, Masoud Khorrami Nejhad, Haleh Kangari, Bahram Khosravi
    Background and aims

    computer vision syndrome refers to a set of visual and non- visual symptoms due to long- term use of video terminals and causes complaints such as; blur vision, difficulty in vision of near and far, burning, headache, back and neck discomfort. Considering the increasing use of computers in the official environments and various jobs and the consequent increasing in clinical referrals of computer users due to eye complaints caused by working with computer, computer vision syndrome has become one of the most important health issues in society. In Iran, the most common eye problems were related to extra ocular problems with a prevalence of 46.2% and eye strain with a prevalence of 45.4% and the prevalence of eye fatigue due to working with video terminals was reported to be 91.4%. In Saudi Arabia, headaches and vision problems were reported with 68% and 65% prevalence, respectively. In Ghana, the prevalence of computer vision syndrome was 51.5%. This study was aimed to evaluate visual problems and functions in professional computer users.

    Methods

    This cross- sectional study was carried out on 40 professional computer users, aged between 20 and 30 years old, who used the computer at least 4 hours per day in 1397. The inclusion criteria were as follows: Age range 20 to 30 years, no amblyopia, no strabismus, no history of refractive surgery, no pathological eye diseases and systemic diseases such as diabetes, high blood pressure and MS and do not take any ophthalmic and systemic drugs that affect the eyes such as the antidepressants and antibiotics. A questionnaire was used to assess visual complications in four sections: eye strain, visual difficulty, ocular disorders and extra ocular disorders. Then visual examinations including: visual acuity in far and near distances, heterophoria measurement in far and near distances, stereoacuity, accommodation amplitude, accommodation facility and response, near point of convergence, fusional vergence, contrast sensitivity in the four spatial frequencies of  3, 6, 12 and 18 cycle per degree and tear break up time were performed. Refractive errors were measured using a Japanese-made Topcon Autokerato Refractometer (ARK-KR.8800, Topcon, Tokyo, Japan). The monocular and binocular vision was recorded with the best optical correction at a distance of 6 meters and 40 centimeters by logarithmic chart based on the Log MAR system. The deviation of cases was measured by the cover test method at a distance of 6 m and at 40 cm. To examine the accommodation amplitude, the near point of accommodation was measured using the push-up method. The accommodation response of cases was measured by Monocular Estimation Method (MEM). The near point of convergence was also measured by push-up method. The TNO random dot test was used to assess stereopsis. Fusional vergences were measured by prism bar both at a distance of 6 m and at 40 cm. To measure contrast sensitivity, the CSV-1000 Chart (VectorVision, Inc., OH, USA) was used. By measuring the tear break up time, the stability of the tear film were examined and the cases of dry eye were identified by using the slide lamp and fluorescent. For statistical analysis, descriptive statistics including concentration and dispersion criteria of SPSS 20 were used.

    Results

    In this study, the mean and standard deviation of age was 26.48±2.72 and the mean and standard deviation of using computer was 5.82±0.84 hours per day (range 4 to 8 hours). According to the results, the mean visual acuity of all cases with the best optical correction was 0.0 logarithm. At a distance of 40 cm, 70% of the cases had no heterophoria and 30% of the cases had exophoria with less than 10 prism diopters. The means and standard deviations of blur, break and recovery by base out prism at 6 meter were: 11.40±3.30, 17.85±4.11 and 12.78±3.83 prism diopter respectively and at 40 centimeter were 17.59±2.76, 25.40±5.16 and 17.25±3.49 prism diopter respectively and by base in prism at 6 meters were: 0.55±1.28, 8.80±1.80 and 6.30±1.78 prism diopter respectively and at 40 centimeter were: 12.90±2.67, 19.05±3.02 and 14.05±2.77 prism diopter respectively. The means and standard deviations of stereoacuity, accommodation amplitude, accommodation facility and response, near point of convergence and tear break up time were respectively; 52.0±11.36 seconds of arc, 9.65±2.48 diopter, 10.5±3.0 cycle per minutes, 0.35±0.23 diopter, 2.85±3.37 centimeters and 7.45±3.17 seconds and the means and standard deviations of contrast sensitivity in the spatial frequencies of 3, 6, 12 and 18 cycle per degree were respectively: 1.75±0.11, 2.11±0.14, 1.86±0.13 and 1.44±0.13 log units. According to the questionnaire the most common complaints were in the ocular surface problems section with 32% and eye strain with 27%.

    Conclusion

    In this study, two important issues were discussed, one of which includes questions related to computer vision problems from the point of view of professional users and the other is the results of eye examinations of them. In the first part, based on the questionnaire the most complaints were in the section of ocular surface disorders with 32% and eye strain with 27%. In fact, long-term computer usage causes symptoms such as; Feeling dryness, burning, tearing when working with a computer and eye strain.In the second part, it was found that the contrast sensitivity at all frequencies and the accommodation amplitude were nearly decreased, and in a low percentage of people, a decrease in the accommodation facility were observed. The tear break up time was significantly decreased. Stereopsis of the cases was in the normal range and according to this study was not affected by computer work. In this study, at a distance of 6 m, heterophoria in the cases were in the normal range of exophoria, and at a distance of 40 cm, 30% of cases had small degrees of exophoria. One of the reasons for the increase in near exophoria in these people can be a decrease in the accommodation amplitude and also recede of the near point of convergence, which can cause symptoms such as fatigue, headache, blurred vision and diplopia. According to Morganchr('39')s table of normal values of fusional vergences, the fusional versions of the studied cases were in the normal range at 6 meters and 40 centimeters. In the present study, the near point of convergence of more than 5 cm was considered as a problem and statistical studies showed that 75% of users had a near point of convergence of less than 5 cm, so this study showed that the near point of convergence was not affected by working with a computer.An examination of the accommodation facility of the cases showed that the binocular accommodation facility in 35% of people was less than 10 cycles per minute. Accommodation facility helps to maintain a clear and single image while working in near distance. If accommodation facility is reduced, the flexibility to focus at a variety of viewing distances immediately after long-term use of the computer will be difficult, which can cause blurred vision and eye strain in some users.The accommodation response of cases were within the normal range of 0.5±0.25 diopter. If the accommodation response is greater than the accommodation diopter stimulation, symptoms such as blurred vision and eye fatigue were reported. This study found that, this eye function was not affected by computer use. Considering the average age of the cases, the accommodation amplitude of less than 8 diopters was considered as a decrease in the accommodation amplitude, which about 35% of people had 8 diopters or less than 8 diopters, but the mean accommodation amplitude was within normal range. Prolonged use of the computer can reduce the accommodation amplitude and cause symptoms such as fatigue and blurred vision. The exact cause of this decrease is not clear, but it seems to be more due to accommodation fatigue.In the present study, the mean contrast sensitivity decreased in all spatial frequencies. However, according to the normal values provided by Vectorvision for ages 20 to 55 years, the contrast sensitivity in the spatial frequencies of 3, 6, 12 and 18 cycles per degree were: 1.84±0.14, 2.09±0.16, 1.76±0.17 and 1.33±0.19 in the logarithmic unit respectively, the contrast sensitivity of users was within the normal range. In this study, tear break up time of more than 10 seconds was considered to be normal and less than this amount was considered as a problem in the stability of the tear film. Using a computer affects the pattern of blinking, eye level hemostasis and tear film function. In fact, reducing the rate of blinking disturbs the balance of replenishment and evaporation of the tear film. On the other hand, if the screen angle is higher than the primary gaze of viewing, this evaporation will occur more frequently, which will cause symptoms such as burning, redness and tearing in computer users. To reduce eye problems and symptoms, users can be advised to rest their eyes at regular intervals. It is also recommended that future studies use qualitative tests in addition to quantitative tests to assess the tear layer. The impact of computers and other devices such as mobile phones and tablets on the visual functions of different age groups can also be examined.

    Keywords: Computer vision syndrome, Accommodation, Contrast sensitivity, Dry eye
  • محمد قاسمی برومند، سعید رحمنی، محمدرضا نظری، سیده فاطمه نوری رحیم آبادی، مهدی معصومی*
    زمینه و هدف
    یکی از آسیب های جسمی دائمی که در بازماندگان جنگی به فراوانی یافت می شود نابینایی است. در جانبازان یک چشم نابینا، نگهداری و مراقبت از سلامت چشم باقی مانده برای جلوگیری از نابینایی کامل فرد بسیار حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف بررسی بیماری ها و اختلالات هر دو چشم بینا و نابینا، در جانبازان یک چشم نابینا صورت گرفت.
    روش ها
    تعداد 1820 نفر از جانبازان یک چشم نابینا طی سال های 1389 تا 1395 از 19 استان کشور مورد معاینه قرار گرفتند. اطلاعات جمعیت شناختی آنان شامل سن، جنسیت، وضعیت تاهل، درصد جانبازی، مصدومیت همراه، سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال آنان جمع آوری شد. پس از معاینه چشم جانبازان، بیماری های چشم بینا، چشم نابینا و اختلالات پلکی توسط پزشک متخصص چشم به ثبت رسید. همچنین، برنامه درمانی هر بیمار به وی ارائه شد.
    یافته ها
    میانگین سن 1820 نفر از جانبازان یک چشم نابینا در مطالعه 8/7±8/45 سال بود. حدود دوسوم (6/73 %) آنان بجز نابینایی از یک چشم، مصدومیت های دیگری داشتند. بیش از نیمی (2/54 %) از چشم های نابینا دچار بیماری بودند. فراوان ترین (11 %) بیماری چشم نابینا فتیزیس بولبی (Phthisis bulbi) بود. در معاینه چشم بینا، 405 (2/22 %) مورد بدون مشکل تشخیص داده شدند و فراوانی بیماری ها بدین شرح بود: عیوب انکساری 620 (1/34 %)، پیرچشمی 533 (3/29 %)، کاتاراکت 62 (4/3 %)، گلوکوم 32 (7/1 %) و سایر 168 (3/9 %). بجز گلوکوم، تمامی بیماری های چشم بینا با سن شرکت کنندگان در ارتباط بودند (05/0>P). انتروپیون (1/13 %) و بسته نشدن کامل پلک (8/9 %) شایع ترین اختلالات پلک بودند. اکثریت چشمان نابینا (7/93 %) و بینا (3/94 %) نیاز به پیگیری در یک سال آینده بعد از مطالعه داشتند.
    نتیجه گیری
    فراوان ترین بیماری درچشم نابینا فتیزیس بولبی، فراوان ترین اختلالات در چشم بینا عیوب انکساری و فراوان ترین اختلال پلکی در جانبازان تک چشم انتروپیون بود. با توجه به اهمیت حفظ بینایی چشم باقیمانده و فراوانی بیماری ها در هر دو چشم جانبازان مورد مطالعه، معاینه دوره ای این افراد ضروری است.
    کلید واژگان: یک چشم نابینا, کاتاراکت, پیرچشمی, عیوب انکساری, جانباز
    Mohammad Ghassemi, Broumand, Saeed Rahmani, Mohammadreza Nazari, Seyedeh Fatemeh Nouri RahimAbadi, Mehdi Masoumi *
    Background and Aim
    Blindness is one of the permanent physical damage that is found frequently in war survivors. In monocular blind veterans, preservation and care of the remaining eye is very important. This study aimed to investigate diseases and disorders of both eyes of monocular blind veterans.
    Methods
    A total of 1820 monocular blind veterans from 19 provinces of Iran were surveyed between 2010 and 2016. Demographic data including age, gender, marital status, injury rate, associated injuries, educational level and employment status were collected. After examination of the veterans’ eyes, diseases of the both eyes and eyelid disorders were recorded by an ophthalmologist. Furthermore, treatment plans were provided to each patients.
    Results
    The mean age of 1820 participants was 45.8 ± 7.8 years. About two-thirds (73.6%) of participants had injuries other than blindness. More than half (54.2%) of the blind eyes had diseases, the most frequent of which was phthisis bulbi (11.0%). A total of 405 (22.2%) of the non-blind eyes were healthy. The frequencies of diseases in non-blind eyes were as follows: refractive error, 620 (34.1%); presbyopia, 533 (29.3%); cataract, 62 (3.4%); glaucoma, 32 (1.7%); and others, 168 (9.3%). Except for the glaucoma, these diseases were associated with age (P<0.05). Entropion (13.1%) and incomplete eyelid closure (9.8%) were the most common eyelid disorders. The majority of the blind (93.7%) and non-blind (94.3%) eyes needed follow-up in the next year of the study.
    Conclusion
    In monocular blind veterans, the most frequent diseases and disorders of the blind eyes, non-blind eyes and eyelids were phthisis bulbi, refractive errors and entropion, respectively. Regarding the importance of preserving the vision of non-blind eyes and the frequency of diseases in both eyes of these veterans, periodic examination is necessary.
    Keywords: Monocular blindness, Cataract, Presbyopia, Refractive errors, Veteran
  • محمدحسن سیفی، سپهر فیضی، سعید رحمنی، محمدعلی جوادی
    هدف
    بررسی تثبیت طولانی مدت عیب انکساری سابژکتیو بعد از پیوند لایه ای عمیق قدامی قرنیه (DALK) در بیماران مبتلا به قوزقرنیه.
    روش پژوهش: در این مطالعه گذشته نگر، 73 چشم از 69 بیمار مبتلا به قوزقرنیه که بعد از عمل DALK و پیوند شفاف (Clear graft) حداقل 12 ماه از کشیدن تمام بخیه ها گذشته بود، مورد بررسی قرار گرفتند. حدت بینایی دور اصلاح شده (CDVA) ، رفراکشن معادل کروی، آستیگماتیسم و اجزای برداری آستیگماتیسم (45J و 0J) در زمان های مختلف بعد از برداشتن تمام بخیه ها اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران در شروع پیوند قرنیه، 8/3±28/3 سال بود. طی دوره پی گیری، تغییر واضحی در حدت بینایی دور اصلاح شده (CDVA) مشاهده نشد. رفراکشن معادل کروی یک و سه ماه بعد از برداشتن کامل بخیه ها به ترتیب معادل 3/41±3/18- دیوپتر و 26/4±29/4- دیوپتر بود که به طور قابل توجهی با اندازه گیری در آخرین معاینه (3/75±4/70- دیوپتر) متفاوت بود. این مقادیر اندازه گیری شده 6 ماه پس از برداشتن تمام بخیه ها به تثبیت رسید. میزان آستیگمات رفراکتیو و اجزای برداری آن (45J و 0J) با گذشت زمان بعد از برداشتن تمام بخیه ها تغییر نکرد.
    نتیجه گیری
    میزان عیب انکساری 6 ماه بعد از برداشتن تمام بخیه ها در پیوند لایه عمیق قدامی (DALK) به تثبیت می رسد. توصیه می گردد هرگونه اقدام جراحی انکساری بعد از گذشت این زمان و تثبیت عیب انکساری بعد از پیوند DALK انجام شود.
    MH Seifi, S Feizi, S Rahmani, MA Javadi
    Purpose
    To evaluate the long-term stability of subjective refraction after deep anterior lamellar keratoplasty (DALK) performed in keratoconus-affected eyes.
    Methods
    This retrospective case series analyzed the data of 73 eyes in 69 patients with keratoconus, who underwent DALK. Only patients with clear grafts, who had all sutures removed for at least 12 months, were enrolled. The corrected distance visual acuity (CDVA), spherical equivalent refraction, refractive astigmatism, and vector components of refractive astigmatism (J0 and J45) were recorded and compared at different time points after all sutures were removed.
    Results
    The mean age of the patients was 28.3±8.3 years at the time of keratoplasty. No significant changes in the CDVA were observed during the follow-up. Spherical equivalent refraction was measured at 1 month (23.18±3.41) and 3 months (4.29±4.26) after complete suture removal differed significantly from that measured at the last examination (4.70±3.75, respectively). These measured values were stabilized from 6 months after complete suture removal onward. Refractive astigmatism and its vector components (J0 and J45) did not change over time after complete suture removal.
    Conclusion
    Refraction is stabilized 6 months after complete DALK suture removal. Therefore, postponing refractive surgery until this time is advisable to manage post-DALK refractive errors.
    Keywords: Deep Anterior Lamellar Keratoplasty, Keratoconus, Stability, Subjective Refraction
  • هاله کنگری، علی سیفی *، علیرضا اکبرزاده باغبان، محمدرضا نظری، سعید رحمنی
    مقدمه و اهداف
    آزمون دید رنگ چیدمانی بینا یک آزمون دید رنگ تولید ایران است که در مورد بررسی کیفیت این محصول و دقت تشخیص آن مطالعه ای صورت نگرفته است و نمی توان با اطمینان از آن در مراکز بالینی استفاده نمود. تحقیق حاضر به منظور بررسی دقت تشخیص این آزمونو مقایسه نتایج آن با دو آزمون ایشی هارا و H16 انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    شرکت کنندگان در تحقیق حاضر به صورت غیرتصادفی و مبتنی بر هدف از بین دانش آموزان و دانشجویانی که در غربالگری (مدارس و دانشگاه های قم و تهران) شرکت کرده بودند، مورد فراخوان قرار گرفتند. در این غربالگری ها از آزمون ایشی هارا برای تشخیص اختلال دید رنگ استفاده شده بود. در دفتر کار اپتومتریست، پس از معاینه چشم توسط یک اپتومتریست، شرکت کنندگان در یک شرایط نوری مناسب، توسط سه آزمون دید رنگ بینا (ساخت ایران)، آزمون ایشی هارا (ساخت کشور ژاپن)، و آزمون H16 (ساخت کشور انگلستان)، تحت معاینه قرار گرفتند. روش انجام آزمون بینا مانند آزمون H16 طبق دفترچه راهنما صورت گرفت. آزمون بینا پس از 30 دقیقه گذشت زمان از آخرین آزمون، مجددا انجام گرفت.
    یافته ها
    برای شرکت در تحقیق حاضر، 94 نفر بدون اختلال دید رنگ، و 76 نفر با اختلال دید رنگ که با آزمون ایشی هارا تشخیص داده شده بودند، انتخاب شدند. با آزمون H16، 94 نفر بدون اختلال دید رنگ، 57 نفر با اختلال دید رنگ تشخیص داده شدند و 19 نفر غیرقابل تشخیص بودند. با آزمون بینا نیز 94 نفر بدون اختلال دید رنگ، 61 نفر با اختلال دید رنگ، و 15 نفر غیرقابل تشخیص بودند. در تشخیص نوع اختلال دید رنگ در گروه دارای اختلال دید رنگ، مقایسه آزمون بینا و آزمون H16 ضریب توافق 9/87% (879/0Kappa=) نشان دادند.آزمون بینا در تشخیص نوع اختلال دید دارای تکرارپذیری %72 (Kappa=0.72) بود.
    نتیجه گیری
    آزمون دید رنگ چیدمانی بینا از دقت تشخیصی مناسبی برخوردار است.
    کلید واژگان: آزمون چیدمانی دید رنگ, اختلالات دید رنگ, پروتان, دوتان, H16, بینا
    Haleh Kangari, Ali Seifi *, Alireza Akbarzadeh Baghban, Mohammadreza Nazari, Saeed Rahmani
    Background And Aims
    Bina color vision test was devleoped by a local company in Iran. There was no information available about the quality and the accuracy of this test and no decision could be made about its clinical application. In order To determine its accuracy, this test was compared with Ishihara’s Pseudo Isochromatic Plates and H16 Panel test.
    Materials And Methods
    The participants were selected from the previous screenings in Tehran and Ghom provinces and were referred to an optometry practice. After performing a routine eye exam, the participants were tested under the same luminance condition using Bina panel test (developed in Iran), Ishihara’s PIPs (developed in Japan), and H16 panel test (developed in UK), in random order.Similar to H16 test, the procedure for Bina test was based on the manual. Bina test was repeated 30 minutes after completion of the final test.
    Results
    A total of 94 participants with no color vision defects, and 76 with color vision defect (detected by Ishihara’s PIP), with no other pathology, participated in the study. With H16, 94 individuals showed no defects, 57 were diagnosed with color vision defect, and in 19 participants the type of defect could not be diagnosed. With Bina test, 94 individuals showed no defects, 61 were diagnosed with color vision defect, and in 15 individuals the type of defect could not be diagnosed. In diagnosing the type of defect, Bina test and H 16 showed 87.9% agreement (Kappa= 0.897). In diagnosing the type of defect, Bina test showed repeatability of 72% (Kappa=0.72).
    Conclusion
    The accuracy of diagnosis of color vision defect with Bina color vision panel test is adequate.
    Keywords: Color Vision Panel Test, Color Vision Defects, Protan, Deutan Defect, H16, Bina
  • فرید کریمیان، عباس باقری، سعید رحمنی، سیامک دلفزای باهر، محمدعلی جوادی
    هدف
    گزارش یک مورد اندوفتالمیت پس از عمل ایمپلنت کراتوپروستزیس در بیماری با سندرم استیونس- جانسون.
    گزارش مورد: آقای 61 ساله ای با بیماری استیونس- جانسون پیش رفته که دچار کراتینیزاسیون قرنیه به همراه خشکی چشم بود معرفی گردید. دید چشم راست در حد درک حرکت دست و دید چشم چپ در حد شمارش انگشتان دست بود. به دلیل عدم امکان موفقیت برای پیوند قرنیه، استفاده ازکراتوپروستزیس طرح Pintucci جهت بازگرداندن بینایی چشم راست وی تایید شد. بیمار تحت دو مرحله جراحی شامل بازسازی سطح چشم با استفاده از پیوند بافت مخاطی دهانی و ایمپلنت کراتوپروستزیس قرار گرفت. روز پس از عمل، دید بیمار در حد شناسایی حرکت دست بود و بافت مخاطی، اطراف لنتیکول را گرفته بود. در معاینه پی گیری دو روز بعد از عمل، چشم به تدریج دچار ترشح، درد، ورم و التهاب شدید بود و قسمتی از مخاط اطراف لنتیکول دچار نکروز شده بود که با تشخیص اندوفتالمیت، آنتی بیوتیک سیستمیک برای درمان اندوفتالمیت آغاز شد، به طوری که 10 روز پس از عمل دید بیمار به عدم درک نور کاهش یافت. به علت درگیری شدید ویتره در B Scan چشم راست، عمل Evisceration برای بیمار اجتناب ناپذیر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نکروز بافت مخاطی دهانی پیوندی و اندوفتالمیت در این بیمار، باید به خطر بروز عوارض فوق پس از ایمپلنت کراتوپروستزیس در بیماران با سندرم استیونس- جانسون توجه داشت.
    F. Karimian, A. Bagheri, S. Rahmani, S. Delfazaye Baher, Ma Javadi
    Purpose
    To report an acute endophthalmitis that developed after keratoprosthesis implantation in a patient with Stevens-Johnson syndrome.
    Case Report: A 61 year-old man had corneal keratinization and dry eye due to Stevens-Johnson disease. Visual acuity was light perception in both eyes. Since keratoplasty was not applicable, Pintucci type keratoprosthesis was considered for his right eye. The patient underwent a two-stage operation including surface reconstruction with mucous membrane graft and keratoprosthesis implantation. One day postoperatively, visual acuity was hand motion and the mucous membrane graft was inflammatous and sings of necrotic tissue were seen around the optical cylinder of the keratoprosthesis. Ten days postoperatively, the visual acuity was reduced to no light perception and the eye had discharge, pain and acute inflammation and the necrotic tissue was developed around the optical cylinder of keratoprosthesis. Based on the clinical findings and vitreous involvements documented by B-scan, the diagnosis of acute endophthalmitis was made and the right eye was eviscerated.
    Conclusion
    Regarding to mucous membrane graft necrosis and endophthalmitis after the keratoprosthesis implantation in this case, the risk of the complications should always be considered in patients with Stevens-Johnson syndrome.
    Keywords: Endophthalmitis, Keratoprosthesis, Stevens-Johnson Syndrome
  • علی اسکندری زاده، شهرام فرزین ابراهیمی، نیلوفر شادمان *، سعید رحمنی
    زمینه و هدف
    تاخیر در نور دهی می تواند سبب بهبود ساختار پلیمری، خواص مکانیکی و توزیع یکنواخت تر استرس ها در سمان رزینی گردد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر روش های تابش نور فوری، تاخیری 5 و 10 دقیقه در دو نوع سمان رزینی بر استحکام باند push-out یک نوع فایبر پست در مناطق مختلف کانال ریشه انجام گردید.
    روش بررسی
    در 60 ریشه دندان کشیده و اندو شده تک کانال، فایبر پست FRC Postec Plus توسط دو سمان رزینی Panavia F2.0 و Nexus3 و به سه روش نور دهی فوری و تاخیری 5 و 10 دقیقه چسبانده و بعد از 24 ساعت قرارگیری در تاریکی، تست push-out توسط دستگاه Universal testing در قطعات کرونال، میانی و آپیکال انجام شد. طرح شکست زیر استریومیکروسکوپ مشاهده و داده ها با تست های ANOVA و Tukey post hoc بررسی گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در Nexus3 استحکام باند فوری (32/4±18/11) به طور معنی داری بالاتر از روش های تاخیری بود (001/0P=). در Panavia F2.0 روش تاخیری 5 دقیقه به طور معنی داری نسبت به سایر روش ها بالاترین استحکام باند (62/4±34/13) را داشت (05/0P<). استحکام باند روش های مختلف نور دهی با ناحیه ریشه ارتباط معنی دار آماری نداشت. در Nexus3 استحکام باند ناحیه کرونال (7/3±83/11) از میانی (1/3±12/9) (015/0P=) و اپیکال (77/2±65/5) به طور معنی داری بالاتر بود (000/0P=) و نیز استحکام باند در ناحیه میانی از اپیکال (002/0P=). در Panavia F2.0 استحکام باند در مقایسه دو به دو نواحی، تفاوت معنی داری نداشت (05/0P>).
    نتیجه گیری
    تاخیر در تابش نور، اثرات متفاوتی در استحکام باندpush-out انواع سمان های رزینی دوال کیور دارد.
    کلید واژگان: تاخیر, سمان رزینی, دوال کیور, استحکام باند Curing, push out
    Ali Eskandarizadeh, Shahram Farzin Ebrahimi, Niloofar Shadman *, Saeed Rahmani
    Background And Aims
    Delay in light irradiance can improve the polymeric structure and mechanical properties of resin cement and uniform stress distribution. The aim of this study was to evaluate the effect of light activation modes (immediate, 5 and 10-minute delay) on the push-out bond strength of cemented fiber posts with two types of resin cements in different of root canal regions.
    Materials And Methods
    In sixty extractedsingle canal and endodontic therapied roots, FRC Postec Plus were cemented with two resin cements, Nexus3 and Panavia F2.0, in three curing methods, immediate, 5, and 10 minute delay. After 24 hours storing in a dark place, they were cut into three sections: coronal, middle and apical. The push-out bond strength test was performed using the universal testing machine. Failure modes were evaluated using stereomicroscope. Data were analyzed by ANOVA and Tukey post hoc test with P
    Results
    In Nexus3, the immediate light curing had significantly higher bond strength (11.18±4.32) than delay methods (P=0.001). In Panavia F2.0, the 5-minute delay had significantly the highest bond strength (13.34±4.62) (P0.05).
    Conclusion
    Delay in light curing of dual-cure resin cement's had different effects on the push-out bond strength.
    Keywords: Delay, Resin cement, Dual cure, Push-out bond strength, Curing
  • سعید رحمنی، عباس باقری، فرید کریمیان، محمدعلی جوادی، سیامک دلفزای باهر
    هدف
    گزارش یک مورد توانبخشی بینایی با کراتوپروستزیس بومی بازسازی شده Pitucci (با سوختگی شیمیایی شدید سطح چشم).
    گزارش مورد: مرد 41 ساله ای به دنبال تماس ماده شیمیایی (اسید)، دچار سوختگی شدید سطح در هر دو چشم شده بود. پیوند نافذ قرنیه و کراتولیمبال الوگرافت در هر دو چشم ناموفق بود. حدت بینایی قبل از عمل در هر دو چشم، در حد درک نور و قرنیه هر دو چشم، کدر و با بافت ملتحمه پوشیده شده بود. با توجه به خشکی شدید هر دو چشم و نقص سلول های بنیادی لیمبوس، چشم چپ بیمار کاندید ایمپلنت نوع Pintucci، ساخته شده در مرکز تحقیقات چشم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گردید. در مرحله اول، بازسازی سطح چشم با بافت مخاط دهانی صورت گرفت و کراتوپروستزیس زیر پوست و عضله اوربیکولاریس اکولیس پلک پایین قرار داده شد. پس از سه ماه مرحله دوم عمل، یعنی خروج کراتوپروتزیس و ایمپلنت آن در چشم انجام گرفت. در معاینه سه ماه بعد از عمل، وضعیت آناتومیک چشم مناسب و دید وی حدود 10/2 بود.
    نتیجه گیری
    مورد بومی بازسازی شده کراتوپروتزیس نوع Pintucci می تواند در صدمات شدید سطح چشم مورد استفاده قرار گیرد.
    S. Rahmani A. Bagheri F. Karimian Ma Javadi S. Delfazayebaher
    Purpose
    To report clinical outcomes after the implantation of an indigenous version of Pintucci keratoprosthesis in a patient suffering from severe ocular surface chemical burn.
    Case Report: A 41 year-old man had bilateral severe acid burn 5 years before his recent presentation. He underwent penetrating keratoplasty and keratolimbal allografts OU which failed. Upon the presentation, visual acuity was light perception in both eyes. Slitlamp examination revealed severe dry eye, corneal opacities and conjunctivalization indicating total limbal stem cell deficiency OU. The left eye was considered for keratoprosthesis. The keratoprosthesis which was an indigenous version of Pintucci keratoprosthesis was manufactured in the Ophthalmic Research Center, affiliated with Shahid Beheshti University of Medical sciences, Tehran, Iran. In the first stage, ocular surface was reconstructed with oral mucus membrane graft, and keratoprosthsis was placed under the skin and orbicularis oculi muscle. Three months later, keratoprosthsis was removed and implanted in the left eye. Three months postoperatively, best corrected visual acuity was 2/10 and anatomical position was acceptable. No complications were encountered during the follow up.
    Conclusion
    The results of the first case implanted with the locally manufactured keratoprosthesis are acceptable and encourage us to implant this type of keratoprosthesis in patients with severe dry eye and total limbal stem cell deficiency.
    Keywords: Chemical burn, Keratoprosthesis, Pintucci Keratoprosthesis
  • مریم رحمتی، سعید رحمنی، علیرضا اکبرزاده باغبان، فرناز فتح الله زاده، پریسا غریب نواز
    مقدمه و اهداف
    کاهش کیفیت خواب و سلامت روانی بر زندگی فردی و تحصیلی دانشجویان از بسیاری از جهات حائز اهمیت است. نظر به اینکه دانشجویان از حساس ترین گروه های جامعه و سازندگان فردای هر کشوری هستند و با توجه به اهمیت سلامت روانی و مشکلات خواب در یادگیری و افزایش توان علمی، مقاله حاضر جهت بررسی رابطه سلامت روانی و کیفیت خواب در دانشجویان دانشکده توانبخشی طراحی شده است..
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 239نفر از دانشجویان رشته های توانبخشی سال اول تا چهارم، از هر مقطعی 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه ها در کلاسها در چهار رشته تحصیلی مختلف به صورت خوشه ایطبقه بندی شده پاسخ داده شد. این مطالعه با استفاده ازپرسشنامه های دموگرافیک، سلامت روانی GHQ-28و شاخص کیفیت خواب پیتز برگ PSQI انجام شد.
    یافته ها
    با توجه به نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر6/63 درصد از دانشجویان مورد بررسی، کیفیت خواب پایین تر از وضعیت مطلوب داشتند و براساس خرده مقیاس های سلامت روانی،2/46 درصد از نظر وضعیت شکایت جسمانی،2/50 درصداز نظر وضعیت اضطراب و 7/65 درصد از نظر اختلال در کارکرد اجتماعی و 1/33 درصد از نظر افسردگی، وضعیت نامطلوبی داشتند. ارتباط معنی داری بین سلامت روان و کیفیت خواب دانشجویان مورد مطالعه وجود دارد. (001/0P<).
    نتیجه گیری
    کمبود خواب مفید باعث افت عملکرد تحصیلی، اختلال در عملکرد روزانه و به خطر افتادن سلامت جسمی و بهداشت روانی دانشجویان می شود.
    کلید واژگان: سلامت روانی, کیفیت خواب, دانشجویان
    Maryam Rahmati, Saeed Rahmani, Alireza Akbarzadeh Baghban, Farnaz Fathollahzadeh, Parisa Gharibnavaz
    Background And Aim
    Since sleep has an important impact on life of students and their mental health, this study designed to investigation of the relationship between quality of sleep and mental health of students in school of rehabilitation sciences, of shahid beheshti university of medical sciences.
    Material and Methods
    In this cross-sectional study 239 students from four field of study in rehabilitation were randomly selected. The used questionnaires were as following; demographic, mental health (GHQ-28) and pittsburgh sleep quality index(PSQI). ANOVA test was performed for data analysis. (α=0.05)
    Result
    36.6% of all students had satisfactory sleep quality and the rest 63.6% had poor sleep quality. 46.2% had physical symptoms, 50.2% showed stress, 65.7% had social function disorder and 33.1% showed depression, according to mental health minor scales. There was significant relationship between sleep quality and mental health (P<0.001).
    Conclusion
    There is a significant relationship between sleep quality and mental health. So, lackof sleepcan affect on students’ academic performance, daily function, physical and mental health.
    Keywords: Quality of Sleep, Mental Health, students
  • محدثه محمدی نیا، سعید رحمنی*، محمدرضا نظری، سید مهدی طباطبایی
    زمینه و هدف
    مجاورت طولانی با پرتوهای ماوراءبنفش می تواند باعث بیماری های مختلف چشمی و پوستی شود. عدسی های تماسی با توجه به خواص آنها در مقابله با پرتوهای ماوراءبنفش می توانند از چشم ها محافظت کنند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه عبور پرتوهای ماوراءبنفش و نور مرئی از عدسی های تماسی نرم موجود در ایران انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی 6 نوع از عدسی های تماسی (اویرا، بایوفینیتی، اکیوویو تو، اکیوویو اواسیس، اولترا ویو و اسپشالتی اس 55) از شرکت های معتبر کشور تهیه و از نظر میزان عبور پرتوهای ماوراءبنفش و نیز عبور پرتوهای مرئی براساس معیار پیشنهادی سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت آزمایش نمونه ها از یک دستگاه عبورسنج طیفی کالیبره که توانایی سنجش نمونه ها را در طول موج های ماوراءبنفش نوع B، نوع A و نور مرئی داشت، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تست تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری، 05/0≥p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این بررسی هیچ کدام از نمونه های مورد آزمایش حایز شرایط لازم جهت جلوگیری از پرتوهای ماوراءبنفش نبودند. در میان عدسی های دارای خاصیت جلوگیری از پرتوهای ماوراءبنفش، اکیوویو اسیس دارای بهترین عملکرد، با عبور کمتر از 4% پرتوهای ماوراءبنفش نوع B و عبور کمتر از 45% پرتوهای ماوراءبنفش بود. تمام نمونه های مورد بررسی حدودا 4% از عبور طیف نور مرئی جلوگیری کردند.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه تمام عدسی های مورد مطالعه از چشم ها در مقابل پرتوهای ماوراءبنفش نسبت به سایر نمونه ها محافظت می کنند، ولی جهت محافظت کامل چشم ها از نور مضر آفتاب؛ حتی همراه با بهترین عدسی های تماسی جلوگیری کننده از عبور پرتوهای ماوراءبنفش بایستی از یک عینک آفتابی استاندارد و نیز کلاه مناسب استفاده نمود.
    Mohadeseh Mohammadinia., Saeed Rahmani.*, Mohammad Reza Nazari., Seyed Mahdi Tabatabaei
    Background And Objectives
    Long-time erexposure to ultraviolet radiations can lead to various skin and ocular diseases. UV-blocking contact lenses due to their properties against ultraviolet radiations can protect eyes. The present study aimed to compare between ultraviolet and visible light rays transmission through soft contact lenses available in Iran.
    Methods
    In this cross-sectional study, 6 types of contact lenses (Avaira, Biofinity, Acuvue 2, Acuvue Oasys, Ultra Wave, and Specialy S55) were purchased from reputable companies of the country, and were evaluated in terms of transmission of ultraviolet and visible light according to U.S. Food and Drug Administration of (FDA) criteria. To test the samples, a calibrated spectral transmittance-meter was used, which had the ability of evaluation of samples at wavelengths of ultraviolet type B, type A, and visible light. The data were analyzed by ANOVA and post hoc Tukey tests. The significance level was considered to be p≥0.05.
    Results
    In this study, none of the lenses were eligible for blocking UV radiation. Among the UV-blocking soft lenses, the Acuvue Oasys had the best performance, with a transmittance of less than 4% of UV-B and less than 45% of UV-A. All of the lenses decreased the transmittance of visible light about 4%.
    Conclusion
    Considering that all of the studied contact lenses can protect eyes against UV radiation compared to other lenses, but for protection against harmful sunlight, standard sunglasses and an appropriate hat should be used together with even the best UV-blocking contact lenses.
    Keywords: Ultraviolet Rays, Contact Lenses, Ultraviolet Protection
  • محمد قاسمی برومند، حسن قاسمی، سعید رحمنی، سید مهدی طباطبایی، محمدرضا نظری، محسن اخگری، پوریا قاسمی
    مقدمه و اهداف
    استفاده از عینک رایج ترین روش اصلاح عیوب انکساری است و با توجه به این که این وسیله ارتباط نزدیکی با چشم دارد، باید استانداردها در فریم و عدسی آن رعایت شده باشد تا نقش خود را ایفاء و عوارض بینایی ایجاد ننماید. هدف از این تحقیق ارزیابی مقایسه ای فاکتور قدرت اسفریک، سیلندریک و اثر منشوری عدسی های افتالمیک پلاستیک با استاندارد ملی ایران (ISIRI) می باشد.
    مواد و روش ها
    روش مطالعه به صورت مشاهده ای توصیفی است، 48 عدسی تک دید پلاستیک سفید بدون خاصیت فوتوکرومیکی، مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در ارتباط با معیار قدرت اسفریک نتایج زیر بدست آمد:در مورد هر سه گروه عدسی مورد آزمایش با قدرت های D00/1- و D00/3- و D00/6-، در %99 موارد قدرت قرائت شده با دستگاه، در محدوده تلورانس تعیین شده استاندارد یعنی (D 12/0 ±) قرار داشت که در مورد اثر سیلندریک، در قدرت D00/6-، %100 نمونه های مورد آزمایش فاقد اثر سیلندری، در قدرت D00/3-، 99% در محدوده تلورانس تعیین شده استاندارد یعنی (D 09/0±) و در قدرت D00/1-، 99% در محدوده تلورانس تعیین شده استاندارد یعنی (D 09/0±) قرار داشتند.
    در خصوص اثر منشوری افقی و عمودی: در قدرت D00/6- در ضمن اینکه تمام نمونه ها دارای اثر منشوری بودند، %99 از موارد در محدوده تلورانس تعیین شده استاندارد یعنی(35/0±) قرار داشتند. در قدرت D 00/3-، 99% در محدوده تلورانس تعیین شده استاندارد یعنی (55/0±) و در قدرت D00/1-، 99% در محدوده تلورانس تعیین شده استاندارد یعنی (85/0±) قرار داشتند، که تمامی نتایج فوق با دقت یا استپ 01/0 دستگاه به دست آمد.
    نتیجه گیری
    قدرت اسفریک، سیلندریک و اثر منشوری عدسی های مورد آزمایش تهیه شده از شرکت های معتبر حائز شرایط استاندارد ملی هستند.
    کلید واژگان: عدسی طبی, استاندارد ملی ایران, لنزومتری
    Mohammad Ghassemi Broumand, Hassan Ghasemi, Saeed Rahmani, Seyed Mehdi Tabatabaeei, Mohammad Reza Nazari, Mohsen Akhgary, Pourya Ghasemi Bruomand
    Background And Aim
    Wearing spectacles is the most common procedure for correction of refractive error and because of its close relationship with eye; the standards of frame & lens of glasses play a very important role in preventing vision problems. The purpose of this study was to compare spherical & cylindrical power and prismatic effect of plastic ophthalmic lenses with Iranian national standards.
    Material and Method
    In this Cross sectional-Comparative study 48 plastic ophthalmic single vision lenses were inspected & compared with relative national standards i.e.: ISIRI 8715-1:1385.
    Results
    The spherical power factor with instruments set as step 0.01, all the cases(-1.00,-3.00,-6.00) were in tolerance with limits of the standards (±0.12 D). The instrument was set for 0.01 step for cylindrical power, at -6.00 D 100% of lenses had no cylindrical power. At -3.00 & -1.00 D about 99% were in tolerance with the standards (±0.09 D).The effect of horizontal & vertical prism, at the power of -6.00 all lenses show prismatic effect but 99% were in tolerance with the standards (±0.85D). At the power of -3.00 & -1.00 D, prismatic effect of lenses were in tolerance with relative standards (±0.55, ±0.35), respectively.
    Conclusion
    All single vision were collected from famous companies showed the quality of passing all factors of tests & gained Iranian national standards i.e.: ISIRI 8715-1:1385
    Keywords: Ophthalmic lenses, Lensometry, Iranian national standards.
  • محمد قاسمی برومند، محمدرضا نظری، سعید رحمنی، سید مهدی طباطبایی
    سابقه و هدف
    نور آفتاب با داشتن پرتوهای ماوراء بنفش می تواند باعث ایجاد و یا پیشرفت بیماری هایی در چشم شود. درکشور ایران، کاتاراکت اصلی ترین بیماری ناشی از پرتوهای ماوراء بنفش نور خورشید است. عدم استفاده یا استفاده از عینک آفتابی غیراستاندارد می تواند باعث افزایش اثر پرتوهای مضر چشم شود. مطالعه حاضر جهت تعیین فراوانی عینک های آفتابی غیراستاندارد براساس معیار ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی در سال 89، در شهر تهران انجام پذیرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 150 عینک آفتابی (300 عدسی) به طور تصادفی از دستفروشان شهر تهران جمع آوری و از نظر میزان جذب پرتوهای ماوراء بنفش و نیز عبور پرتوهای مرئی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت آزمایش نمونه ها از یک دستگاه عبورسنج طیفی کالیبره استفاده شدکه توانایی سنجش نمونه ها را در طول موج های ماوراء بنفش نوعB، نوعA و نور مرئی را دارد. فراوانی عینک های آفتابی غیراستاندارد در نمونه ها تعیین و میزان واقعی آن با احتمال 95 درصد در جامعه برآورد گردید.
    یافته ها
    در حذف پرتوهای ماوراء بنفش نوع A در عینک های با عدسی های قهوه ای رنگ، 7/41 درصد و در گروه عینک های با عدسی های دودی رنگ هم 4/42 درصد عینک ها غیراستاندارد بودند. در حذف پرتوهای ماوراء بنفش نوع B، در گروه عینک های با عدسی های قهوه ای رنگ 8/3 و در عینک های با عدسی های دودی رنگ، 11 درصد غیراستاندارد بودند.
    نتیجه گیری
    فراوانی عینک های آفتابی عرضه شده جای نگرانی زیادی داشته و با توجه به عوارض شناخته شده آن اهمیت نظارت مضاعف سازمان های ذیربط بر این مسئله را خاطر نشان می سازد.
    کلید واژگان: عینک آفتابی, استاندارد, پرتو ماوراءبنفش
    Mohammad Ghasemi Boroumand, Mohammad Reza Nazari, Saied Rahmani, Seyed Mahdi Tabatabae
    Background
    Solar light has various electromagnetic radiations include Ultraviolet, Visible & infrared rays. Overexposure to solar ultraviolet radiations can lead to some dangerous disorders and usage of non standard sunglasses can increase foregoing harmful effects. In Iran cataract is the most common disorder produced by UV rays. This study aims to measure the transmission of ultraviolet (A and B) and visible rays according to standards through sunglasses provided from miscellaneous vendors.
    Materials And Methods
    In this study, 150 sunglasses were assessed by spectral transmittance meter for evaluation of the transmission of visible and ultraviolet rays.
    Results
    In transmission of UV-A, 41.7% of brown & 42.4% of gray sunglasses could not pass defined standard criteria; in transmission of UV-B, 3.8 % of brown and 11% of gray sunglasses could not pass standard criteria.
    Conclusion
    It should be noted that, buying sunglasses from miscellaneous vendors can be dangerous and is not recommended; standard sunglasses should be bought only from licensed shops.
  • سعید رحمنی، گیتا اسلامی، گیتا محمد قاسمی برومند، سودابه طاهری، سید مهدی طباطبایی، غلامحسین آقایی
    سابقه و هدف
    با توجه به روند رو به افزایش استفاده از عدسی های تماسی و نگرانی از آلودگی آنها به باکتری ها و نیز مقاومت احتمالی آنها در مقابل محلول های ضدعفونی کننده و عدم اطلاع از وضعیت آن در کشور و به منظور تعیین شیوع آلودگی باکتریایی عدسی های تماسی بدون نمره و میزان مقاومت آنها به محلول های ضدعفونی کننده آنها، این تحقیق در سال 89 انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 82 عدسی بدون نمره بعد از استفاده توسط 41 دانشجوی داوطلب دریافت و در آزمایشگاه از نظر آلودگی باکتریایی مورد بررسی قرار گرفتند. عدسی ها پس از مجاورت با 5 محلول ضدعفونی لنز، مجددا مورد آزمایش کشت باکتریایی قرار گرفتند و وضعیت ضدعفونی کنندگی محلول ها مشخص گردید.
    یافته ها
    41 نفر با میانگین سنی 3/22سال که 1/34درصدآنها مرد و 9/65 درصد زن بودند، بررسی شدند. 4/52 درصد عدسی ها آلوده شده بودند. شایع ترین باکتری، استافیلوکوک ارئوس بود که 7/83 درصد موارد آلوده را شامل می شد. پس از ضدعفونی با محلول های لنز، 2/51 درصد از لنزهای آلوده، هنوز آلودگی خود را حفظ کرده بودند. خاصیت ضدعفونی کنندگی محلول ها از صفر تا صد درصد وجود داشت.
    نتیجه گیری
    میزان آلودگی زیاد عدسی های تماسی جای نگرانی دارد، به خصوص اینکه خواص محلول های ضدعفونی بسیار متفاوت است. لذا استفاده از محلول لنز کارآمد توصیه می شود.
    کلید واژگان: عدسی تماسی, آلودگی باکتریال, سودوموناس, استافیلوکوک
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال