به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سعید سبحانیان

  • موسی زارع، سید احمد رضوی زادگان، سعید سبحانیان، سارا اقبال، نوید کلانی*
    مقدمه
    کاتاراکت به عنوان یک مشکل بهداشت عمومی در سراسر جهان و عامل اصلی نابینایی محسوب می شود که عوامل متعددی در تشکیل آن نقش دارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی فراوانی بیماری چشمی کاتاراکت در جمعیت شهرستان جهرم در سال 1398 انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی مقطعی تعداد 500 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری بر اساس نمونه گیری در سرشماری مراجعه کنندگان مبتلا به کاتاراکت بود. ابزارجمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک بیماران شامل سن، جنس، شغل، وضع سکونت و نوع کاتاراکت و... بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری توصیفی (فراوانی، تعداد، درصد) و با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 21 بررسی شد.
    یافته ها
    اکثریت بیماران مبتلا به بیماری های چشمی شرکت کننده در مطالعه، بالای 50 سال بودند. 8/50% مرد و مابقی زن بودند. فراوانی بیماری چشمی کاتاراکت در بیماران با سابقه خانوادگی کاتاراکت، 4/16 درصد بوده است. فراوانی بیماری چشمی کاتاراکت در بیماران روستایی 2/51% و در بیماران شهری 8/48% بود. بیشترین فراوانی بیماری چشمی کاتاراکت در بیمارانی بوده است که از عینک آفتابی (2/65%) استفاده نکرده بودند و 45 درصد از آن ها در معرض آفتاب مستقیم بوده اند. بیشترین فراوانی بیماری چشمی کاتاراکت در بیماران خانه دار یا بیکار (2/65%) بوده است.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین فراوانی بیماری چشمی کاتاراکت در بیمارانی بوده است که از عینک آفتابی (2/65%) استفاده نکرده بودند. لذا با شناسایی عوامل مستعدکننده کاتاراکت می توان گامی جهت پیشگیری یا به تاخیر انداختن سن ابتلا به این بیماری برداشت.
    کلید واژگان: کاتاراکت, بیماری چشمی, ثبت بیماری, جهرم}
    Mousa Zare, Seyed Ahmad Razavizadegan, Saeed Sobhanian, Sara Eghbal, NAVID KALANI *
    Introduction
    Cataract is considered as a public health problem all over the world and the main cause of blindness, which is caused by several factors. Therefore, this study was conducted with the aim of investigating the frequency of cataract eye disease in the population of Jahrom city in 2018.
    Methods
    In this cross-sectional descriptive study, 500 patient were studied. Sampling was based on sampling in the census of patients with cataracts. Data collection tool included a questionnaire of patients' demographic information, including age, gender, residence status, and type of cataract, etc. Data analysis was done using descriptive statistical tests (frequency, number, percentage) and using spss statistical software version 21.
    Result
    The majority of patients with eye diseases participating in the study were over 50 years old. 50.8% were men and the rest were women. The frequency of cataract eye disease in patients with a family history of cataract was 16.4%. The frequency of cataract eye disease was 51.2% in rural patients and 48.8% in urban patients. The highest frequency of cataract eye disease was in patients who did not use sunglasses (65.2%) and 45% of them were exposed to direct sunlight. The highest frequency of cataract eye disease was in housewives or unemployed patients.
    Conclusion
    The results of this study showed that the highest frequency of cataract eye disease was in patients who did not use sunglasses (65.2%). Therefore, by identifying the predisposing factors of cataract, a step can be taken to prevent or delay the onset of this disease.
    Keywords: Cataract, Eye disease, Disease registration, Jahrom}
  • سعید سبحانیان، الهه رضایی، لیلی مصلی نژاد
    مقدمه
    بررسی متغیرهایی که با پیشرفت تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارند، یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش و پرورش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی همراهی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم با گذراندن کلاسهای فوق العاده آموزشی قبل از ورود به دانشگاه صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه مقطعی- تحلیلی است که بر روی 116 نفر از دانشجویان ورودی سال 90 دانشگاه علوم پزشکی جهرم در سال 1391 صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه خود ساخته شامل: بخش1، خصوصیات دموگرافیک و بخش2، اطلاعات مربوط به نمره خام کنکور، رتبه کل کنکور و همچنین معدل ترم1و2 کلیه دانشجویان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss v.16 استفاده گردید.
    نتایج
    در مطالعه حاضر 116 نفر شرکت داشتند.(2/30٪)35 نفر از هیچ کلاسی استفاده ننموده و (8/69٪)81 نفر از انواع مختلف کلاسهای مذکور استفاده نموده بودند. بین نمره خام کنکور و رتبه کل کنکور با چگونگی شرکت در کلاس ها به ترتیب ارتباط معنی داری یافت شد.(r=0.215وp=0.21) و (r=0.251 و p=0.007).بین میانگین نمرات ترم 1 با رتبه کل کنکور ارتباط معنی دار اما معکوس دیده شد.(r=-0.27 و p=0.003).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست امده در خصوص ارتباط معنی دار معکوس بین شرکت در کلاس ها و نمره کل کنکور شاید نیاز به بازنگری برنامه های آموزشی کلیه ی رشته ها و مقاطع تحصیلی باشد.
    کلید واژگان: دانشجو, کلاسهای فوق العاده, پیشرفت تحصیلی}
    Saed Sobhanian, Elahe Elahe Rezaee, Leili Mosalanejad
    Introduction
    Academic achievement of students is one of the important indicators of education. Hence study variables that are related to academic achievement in different subjects, is one of the main topics of research in Education system. this study performed in order to asses the association of student‘s education progress with Additional classes before passing entrance exam.
    Material And Methods
    This study is a cross-sectional and analytical study that was conducted in 1391 on 116 students from Jahrom University of Medical Sciences. Data were obtained by a self-made questionnaire including: part1; demographic characteristics, part2; questions about student's view of Additional classes and part3; data about raw scores and total rank of entrance exam and also First and second semester GPA for all students. Findings were analyzed by using spss v. 16 software.
    Results
    116 students participated in this study. (2/30٪) 35 didn’t use any classes and (8/69٪) 81 had used different types of classes. There was a significant correlation between and total rank of entrance exam How to participate in classes. (p=0. 007, r=0. 251). There was a significant correlation between raw scores of entrance exam and How to participate in classes. (p=. 0. 21, r=0. 215). There was a significant correlation but inverse between total rank of entrance exam and First semester GPA. (p=0. 003, r=-0. 27).
    Conclusion
    Although the correlation coefficient does not show a strong correlation, But it could mean that participate in mentioned classes, not only dose not help students to improve the basic information But perhaps for reasons that should be investigated leads to Academic failure on arrival to the university. Therefore, Need to revise curricula in all disciplines and levels of education is inevitable.
    Keywords: academic achievement, students, Additional classe}
  • لیلا طاهری، سعید سبحانیان، زهرا مصلی نژاد، محسن حجت *
    زمینه و هدف
    حفظ ضربان قلب نوزادان در محدوده طبیعی در بخش های ویژه، یک هدف خطیر مراقبتی محسوب می گردد. انجام مداخلات غیر دارویی در این زمینه حایز اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر صوت قرآن و آوای لالایی بر تغییرات ضربان قلب نوزادان بستری در بخش ویژه نوزادان اجرا گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه کارآزمایی بالینی حاضر بر روی 78 نوزاد بستری در بخش ویژه نوزادان یکی از بیمارستان های شهر جهرم، سال 93-1392 انجام شد. نوزادان به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرآن، لالایی و کنترل قرار گرفتند. نوزادان دو گروه مداخله در طول 3 روز و روزانه به مدت 20 دقیقه قرآن یا لالایی می شنیدند و نوزادان گروه کنترل در طول این مدت هدفون بدون صوت دریافت می کردند. تعداد ضربان قلب نوزادان بلافاصله قبل از شروع مداخله، 10 دقیقه و 20 دقیقه بعد از شروع و نهایتا 20 دقیقه بعد از پایان مداخله ثبت گردید. داده ها با استفاده از آزمون های Greenhouse - Geisser، آنالیز واریانس یک طرفه و آنالیز واریانس اندازه های مکرر تحت نرم افزار 19 SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین ضربان قلب نوزادان قبل از مداخله در گروه لالایی 135/77±16/15، قرآن 140/56±14/97کنترل 132/21±25/21بود که تفاوت آماری معنی داری با هم نداشتند؛ اما میانگین تغییرات ضربان قلب آن ها در دقیقه 20 روز دوم، در گروه لالایی (11/22± 126/67) در مقایسه با گروه کنترل (18/31± 134/31) و صوت قرآن (19/12± 138/81) به طور معنی داری کمتر بود (0/016= p).
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر آوای لالایی در روز دوم مداخله بر کاهش ضربان قلب، می توان از این روش در بخش مراقبت های ویژه نوزادان بهره برد. همچنین با توجه به اثرات شفابخش قرآن، تحقیقات بیشتری در این زمینه پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: قرآن, لالایی, نوزاد, ضربان قلب}
    Leila Taheri, Saeid Sobhanian, Zahra Mosalanejad, Mohsen Hojat *
    Background And Objective
    Maintain a normal heart rate in newborns in intensive care unit is an important goal in neonatal care. Non-pharmaceutical interventions in this area are important. The current study was conducted aimed to determine the effect of Quran and lullaby on heart rate changes of hospitalized neonates in NICU.
    Materials And Method
    The current clinical trial study was done on 78 hospitalized newborns in neonatal intensive care unit in one of the hospitals in Jahrom in 2013-2014. Newborns were selected through convenience sampling and then were randomly allocated to three groups، Quran، Lullaby and control groups. The newborne in two intervention groups listened to lullaby or Quran via headphones during 3 days and daily for 20 minutes and in control group، headphone was laid without voice for newborns. The heart rate of newborns was recorded immediately before the interventuion، 10 and 20 minutes after the starting the intervention and finally 20 minutes after the completion of it. Data were analyzed through SPSS 19 using Greenhouse - Geisser test، ANOVA and repeated measures ANOVA.
    Results
    The mean of heart rate of neonates in lullaby group، Quran and control groups before the intervention was respectively 135. 7 ± 6. 15، 140. 56 ± 14. 97 and 132. 21 ± 25. 21 that the difference between them was not statistically significant، but the mean change of their heart rate was significantly lower in twentieth minute in the second day in lullaby group (126. 67 ± 11. 22) in compare with control group (134. 31±18. 31) and Quran group (138. 81 ± 19. 12) (P = 0. 016).
    Conclusion
    With attention to the effect of lullaby in the second day on decreas the heart rate changes، this method can be used in the neonatal intensive care unit. Also، according to the healing effects of Quran، more research in this area is recommended.
    Keywords: Quran, lullaby, newborn, heart rate}
  • صفیه جمالی*، اطهر راسخ جهرمی، فاطمه زارعی، سعید سبحانیان
    زمینه و هدف
    عملکرد جنسی بخش مهمی از زندگی زنان است که بر کیفیت زندگی و سلامت عمومی موثر می باشد. فاکتورهای زیادی از جمله فاکتورهای بیولوژیک، سایکولوژیک، فیزیولوژیک، ارتباط بین زوجین و نیز فاکتورهای فرهنگی و اجتماعی بر عملکرد جنسی زنان تاثیر می گذارند. حاملگی نقش مهمی در عملکرد و رفتار جنسی زنان دارد. هدف از این مطالعه بررسی عملکرد جنسی و شیوع اختلال عملکرد جنسی در زنان باردار می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی از اردیبهشت 1391 تا شهریور1392 بر روی 257 زن باردار مراجعه کننده به کلینیک زنان بیمارستان پیمانیه شهر جهرم انجام شد. جهت ارزیابی عملکرد جنسی از پرسشنامه FSFIاستفاده گردید پایایی این ابزار با آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون ANOVA testو Post Hoc (LSD) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان 4/49±26/45 بود. 143، 69 و 45 نفر به ترتیب در سه ماهه های اول، دوم و سوم بارداری بودند. بررسی نشان داد 1/79 درصد از زنان دارای اختلال عملکرد جنسی بودند (26/5>FSFI). فقط 52 نفر (20/9 درصد) عملکرد جنسی طبیعی داشتند (26/5≤FSFI).
    23/4 درصد از زنان در سه ماهه اول، 30/5 درصد در سه ماهه دوم و 46/2 درصد در سه ماهه سوم، اختلال عملکرد جنسی داشتند. اختلاف معنا داری بین عملکرد جنسی و حیطه های آن در سه ماهه های بارداری دیده شد (0/05>p).
    نتیجه گیری
    اختلال عملکرد جنسی در زنان باردار شایع است. شیوع این اختلال در سه ماهه سوم بیشتر است. زنان باردار و همسرانشان باید در مورد تغییرات فیزیکی و روانی در بارداری تحت مشاوره قرار گیرند.
    کلید واژگان: اختلال عملکرد جنسی, سه ماهه بارداری, زنان باردار}
    Jamali S.*, Rasekh Jahromi A., Zarei F., Sobhanian S
    Background and Aim
    Sexuality is an important part of women’s life that influences on quality of life and general well-being. There are many factors influencing the female sexual function including biological, psychological, physiological, couple relationship and sociocultural factors. Pregnancy plays an important role in the sexual function and behavior of women. This study aims to evaluate the sexual function and determine the prevalence of sexual dysfunction among pregnant women.
    Material and Methods
    A cross-sectional study was conducted between April 2012 and september 2013 using 257 healthy pregnant women who referred to antenatal clinic, paymaneh Hospital in Jahrom. The Female Sexual Function Index (FSFI) questionnaire was used for sexual function assessment. The reliability of the instrument was assessed by Cronbach's alpha (α=0.7). The data were analyzed by SPSS16 software, using ANOVA and Post Hoc (LSD) Tests.
    Results
    The mean age of respondents was 26.45±4.49 years. 143, 69 and 45 pregnant women were in their first, second and third trimester respectively. the results showed that (79.1%) were categorized as potentially sexual dysfunction (FSFI score<26.5) while only 52 (20.9%) had normal sexual function (FSFI score>26.5). The sexual dysfunction among pregnant women was rated 23.4% in the first, 30.5% in the second and 46.2% in the third trimester. There was a significant difference between scores of all FSFI domains with trimesters (p<0.05).
    Conclusions
    Prevalence of sexual dysfunction is high during pregnancy and reaches higher levels in the third trimester. Pregnant women and their partners need counseling about physical and psychological changes in pregnancy.
    Keywords: Sexual dysfunction, Trimester, Pregnancy women}
  • سعید سبحانیان، مرتضی پوراحمد*، عطیه جعفرزاده، سید محمد کاظم تدین، حسن ضابطیان
    مقدمه
    سرماخوردگی عفونت ویروسی مهمی است که بخش فوقانی مجاری تنفسی را درگیر می سازد. همچنین، این بیماری دلیل اصلی غیبت دانش آموزان از کلاس های درس است. بنابراین، همگان از ابتلا به این بیماری گریزان بوده، و در حال حاضر هیچگونه عامل شیمیایی و ایمونولوژیکی خاصی برای پیش گیری از ابتلا به آن در دسترس نیست. عسل، دارویی است که در قرآن کریم، بر اثر شفا بخشی آن تاکید شده است. در مطالعه ای که در کشور ایران به انجام رسید، تاثیر عسل بر نشانه ها و علایم سرماخوردگی مورد بررسی قرارگرفت.
    اهداف
    در مطالعه حاضر، تاثیر پیش گیرانه عسل بر سرماخوردگی مورد بررسی قرار گرفت..
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر، مطالعه ای به روش گروهی آینده نگر است که در آن 122 دانش آموز دبیرستانی (63 پسر و 59 دختر) مورد بررسی قرارگرفتند. دانش آموزان به دو گروه (عسل و شاهد) تقسیم شدند. به دانش آموزان گروه عسل، روزانه 10 گرم عسل به مدت هشت هفته خورانده شد؛ و در مقابل برای دانش آموزان گروه شاهد هیچ گونه برنامه ای درنظر گرفته نشد. فروانی سرماخوردگی در نمونه ها، بواسطه معاینه پزشکی که هیچگونه اطلاعی از گروه ها نداشت گزارش شد. در پایان مطالعه، فراوانی سرماخوردگی هر دو گروه مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین سنی دانش آموزان تحت مطالعه 5/ 0 ± 6/ 16 سال بود. فراوانی سرماخوردگی، به ویژه از هفته ششم به بعد، در دانش آموزان تحت درمان با عسل کمتر از دانش آموزان گروه شاهد بود.
    بحث و نتیجه گیری
    مصرف عسل می تواند در پیشگیری از ابتلا به سرماخوردگی مفید باشد.
    کلید واژگان: سرماخوردگی, عسل, پیشگیری و کنترل}
    Saeed Sobhanian, Morteza Pourahmad *, Atieh Jafarzadeh, Seyed Mohammad Kazem Tadayon, Hassan Zabetian
    Background
    Common cold is an important common upper respiratory tract viral infection which is a main cause for lost school days. Therefore everybody wants to prevent this disease, and there is not any chemoprophylaxis or immunoprophylaxis available at this time. Honey is a remedy which its healing effect on diseases is emphasized in holy Quran. The effect of honey on common cold signs and symptoms was considered in a study in Iran..
    Objectives
    In this study, honey preventive effect on common cold is evaluated..
    Materials And Methods
    In this prospective cohort study 122 high school students were studied (63 boys and 59 girls). The students were divided into two groups (honey and control). In honey group 10 g of honey was given to the students daily for eight weeks, and in control group nothing was given to the students. Frequency of the common cold was reported by a physician who was blinded to the groups (double blindness). At the end the frequencies of common cold in both groups were compared..
    Results
    The mean age of the studied students was 16.6 ± 0.5 years. The frequency of common cold in students treated with honey was lower than the frequency in control group, especially after six weeks..
    Conclusions
    Consumption of honey may help in prevention of common cold..
    Keywords: Common Cold, Honey, Prevention, Control}
  • محبوبه تقی زادگان زاده، مریم روانی پور*، فائزه جهان پور، سعید سبحانیان، نیلوفر معتمد
    مقدمه
    نیاز به آموزش از اساسی ترین نیازهای انسان است و این امر در بیماران سالمند محسوستر است. شواهد حاکیست، آموزشهای کافی به بیماران سالمند داده نمیشود، لذا این مطالعه به منظور بررسی موانع آموزش به بیمار سالمند از دیدگاه پرستاران و بیماران سالمند بستری در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در سال1392 انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر مطالعهای مقطعی است. تعداد50 نفر از پرستاران شاغل به صورت سرشماری در بخشهای داخلی و جراحی و50 نفر بیمار سالمند بستری در بخش، بر اساس فرمول حجم نمونه انتخاب شدند. داده ها پس از جمع آوری از طریق مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از آمار توصیفی تحلیلی و آزمونهای تی مستقل، پیرسون و اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران سالمند(53/6±12/67) و پرستاران(94/3±04/29) بود. در حیطه موانع آموزشی مربوط به بیمار، از دیدگاه پرستاران وضعیت نامساعد جسمی بیمار سالمند(64%)، از دیدگاه بیماران بیسوادی و کم سوادی بیمار سالمند(70%) و در حیطه موانع آموزشی مربوط به پرستار از دیدگاه هر دو گروه، کمبود نیروی انسانی پرستاری به عنوان مهم ترین موانع آموزش به بیمار سالمند بیان گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به همخوانی دو دیدگاه در موانع آموزش به بیمار سالمند، جهت ارتقا و بهبود کیفیت برنامه آموزش به بیماران سالمند نیاز است اقداماتی از طرف مدیران در جهت افزودن نیروی انسانی پرستاری در بخشها مطابق با استانداردها، ایجاد شرح وظایف مشخص در زمینهٔ آموزش به بیمار به ویژه بیماران سالمند و چگونگی برقراری ارتباط با آن ها صورت پذیرد.
    کلید واژگان: موانع آموزش, سالمند, دیدگاه پرستاران}
    Taghizadeganzadeh M., Ravanipour M., Jahanpour F., Sobhanian S., Motamed N
    Introduction
    The need for education is the most basic of human needs، and this is more pronounced in the elderly patients. Evidence suggests that older patients are usually not given adequate training. The aim of this study was to investigate the barriers to the education of the elderly patients، hospitalized in the teaching hospitals of Bushehr University of Medical Sciences from the view points of nurses.
    Material And Methods
    In this cross-sectional study. a total of 50 nurses working in the surgical wards and 50 elderly patients، were selected. Data was collected through interviews and questionnaires and using descriptive statistics and independent t-tests، Pearson and Spearman were analyzed.
    Results
    The mean age of the elderly patients was 67. 12 ± 6. 53 and for nurses it was 29. 04 ± 3. 94، respectively. In the area of ​​patient-related barriers to learning، from the perspective of nurses، physical disadvantage of the older patients (64%)، and low literacy and illiteracy among older patients (70%) and in the area of ​​educational barriers shortage of the nursing staff was seen as a major barrier to the elderly patients'' education.
    Conclusion
    Considering the association of the two perspectives on barriers to educating the elderly patients، improving the quality of training programs in the elderly patients require action by the board of directors. Also، adding to the nursing workforce، establishing specific duties for patient education and teaching communicative methods، especially with the older patients seem necessary.
    Keywords: Barriers to education, Elderly, Nursing perspective}
  • مریم سادات میری، اصغر نیک سرشت، حجت الله کریمی جشنی، حسین کارگر جهرمی، سعید سبحانیان
    زمینه و هدف
    افزایش وزن و تجمع توده چربی از عوامل ایجاد سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) است. پژوهشگران ورزش‎های سبک را به عنوان درمان کلینیکی برای بهبود بسیاری از بیماری ها معرفی می کنند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شدت تمرین بر تغییرات هورمون‎های موش های صحرایی مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک انجام شد.
    روش بررسی
    40 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار با وزن 20±180 گرم که دارای 2 الی 3 دوره متوالی سیکل استروس بودند، به دو گروه سالم (10n=) و پلی کیستیک (30n=) تقسیم شدند. سپس گروه پلی کیستیک به وسیله تزریق استرادیول والرات بعد از گذشت 60 روز بیمار شدند و به تعداد مساوی در سه گروه شاهد، گروه ورزش با شدت کم (25 متر در دقیقه) و گروه ورزش با شدت متوسط (28 متر در دقیقه) قرار داده شدند. تمرینات شش جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60 دقیقه برای مدت هشت هفته انجام گرفت. نمونه سرم تهیه و فاکتور‎های خونی LH، FSH، تستوسترون آزاد و استروژن به روش الیزا اندازه گیری شدند.
    یافته ها: غلظت هورمون FSH در گروه ورزش با شدت کم افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل سالم و شاهد نشان داد. غلظت هورمون تستوسترون آزاد در گروه ورزش با شدت متوسط افزایش معناداری نسبت به گروه شاهد از خود نشان داد (05/0>p). در غلظت استروژن تغییر معناداری نسبت به گروه کنترل سالم و شاهد مشاهده نشد (05/0)
    کلید واژگان: شدت تمرین, تخمدان پلی کیستیک, رت, هورمون های جنسی}
    Maryam Sadat Miri, Nikseresht Asghar, Hojat Karimi, Kargarjahromi Hossein, Said Sobhaniyan
    Introduction
    Weight gain andfataccumoulationare one of risk factors which led topolycystic ovarysyndrome. The aim of thisstudy was to examinethe effect ofexercise intensityonsexual hormonechanges inratswithpolycysticovary syndrome.
    Methods
    40 femaleWistarratswere selected (180±20mg) every2to 3consecutiveestrouscyclesduring12 to14 days. Thefirsttwogroupsweredivided into control (n = 30)andpolycystic(n = 30)that became patient byestradiolvalerateinjectionafter60 days. Thepolycysticgroupswere dividedinto threegroups of observer(n = 30), experiment group1 (low-intensity exercise (n = 30)) andexperiment group2 (moderate intensity exercise (n = 30)). Exercises were performed6 sessions of60 minutesper weekfor8 weeks.The mice were anesthetized by injection of 5 ml of blood directly from the heart and the blood factor measured by Elisa, ANOVAandLSDsamples were usedfor normal distributionsandKruskal-Wallis testfor analysis ofdata thatwere notnormally distributed.
    Results
    Concentrations of FS.Hin experiment group1increasedsignificantlycompared to thecontrol groupand the observer group. Also free testosterone was significantly higher compared to observer group. FSH concentration ingroup2 was higher ascompared to thecontrol and observer groups, and changestoLH,estrogenandandrostenedion were notsignificantcompared tothecontrol group despite theirincreased. Rightand leftovarianweightingroup1 had ahigherfinalweightandtotal weights of laboratory animals in research were notsignificant.
    Conclusion
    According to weight changes and sexual hormones (FSH and Androstenedion)exercise training especially with low intensity may improvesymptomsof polycystic ovary syndrome.
    Keywords: Exercise intensity, pcos, sexhormon, rats}
  • سعید سبحانیان، داوود رجبیان، فرهاد صادقی فرد
    مقدمه
    ورزش پرورش اندام یکی از ورزش های پر طرفدار در بین جوانان می باشد. برای افزایش توان و رشد عضلانی و بهبود وضعیت ظاهری از داروهای آنابولیک توسط بدن سازان استفاده می شود، در حالی که عوارض سوء مصرف این داروها بیش از فواید آن است. هدف از انجام این پژوهش تعیین فراوانی مصرف داروهای آنابولیک در ورزشکاران پرورش اندام شهرستان جهرم بود.
    روش کار
    مطالعه حاضر به صورت توصیفی - مقطعی روی 299 نفر از ورزشکاران رشته بدن سازی در شهرستان جهرم در سال 1391 به روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ایانجام شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه و با همکاری مسئولین باشگاه های ورزشی و مصاحبه حضوری انجام شد. میزان فراوانی مصرف داروهای آنابولیک و توزیع فراوانی آن ها با توجه به متغیرهایی از جمله نوع داروی مصرفی، گرایش ورزشی و فرد تجویز کننده دارو به نمونه های مورد پژوهش بررسی شد.
    یافته ها
    این مطالعه نشان داد که از بین 299 نفر نمونه مورد مطالعه 154 نفر (5/51%) از داروهای آنابولیک در انواع مختلف استفاده می کردند. تعداد 30 نفر (10%) داروی تستسترون، 23 نفر (7/7%) سوماتروپین، 21 نفر (7%) متادیانابول و 24 نفر (8%) بیش از سه دارو مصرف می کردند.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع 5/51 درصدی استفاده از داروهای آنابولیک در مطالعه حاضر و عوارض هولناک این داروها، ضرورت نظارت دقیق تر و همچنین آگاه سازی بیش تر ورزشکاران این رشته کاملا محسوس می باشد.
    کلید واژگان: ورزش, پرورش اندام, داروهای آنابولیک, جهرم}
    S. Sobhanian, D. Rajabian, F. Sadeghi
    Introduction
    Bodybuilding exercise is one of the most popular sports among the youth. Body builders use anabolic agents to increase their muscle growth and improve their appearance but the adverse effects of these drugs are greater than their advantages. Therefore، there was an attempt in this study to evaluate the prevalence of anabolic drugs in body builders in Jahrom city to find out appropriate strategies to control the indiscriminate use of these drugs
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was conducted on 299 cases of gym athletes in Jahrom city in 2012. Random cluster sampling - was done. Data were collected through questionnaires and interviews were performed using club officials. Prevalence and distribution of anabolic drugs as well as other variables such as the type of drug، prescription trends and individual sports in the samples under the study were examined.
    Results
    The results of the study showed that among 299 samples studied 154 (51. 5%) individuals used different types of anabolic drugs. 30 (10%) of them used testosterone، 23 (7. 7%) used Somatropin، 21 (7%) used Metadianabol، and 24 (8%) of the athletes were using more than three drugs.
    Conclusion
    Due to the outbreaks، 51. 5 percent seen in the present study، and the terrible effects of anabolic drugs، there is a need to monitor the athletes more; moreover، increasing their knowledge about the risks of using such drugs is recommended
  • سعید سبحانیان *، محسن حجت، لیلی مصلی نژاد
    مقدمه
    طبق گزارشات جوانان حدود 3/1 میلیارد نفر از کل جمعیت جهان را تشکیل می دهند. گاهی دارای رفتارهای غیرطبیعی می باشند. این امر می تواند روابط اجتماعی و اخلاقی جامعه را دچار اختلال کند.هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین گرایش به رفتار جنس مخا لف و سطح هورمون های جنسی در جوانان بود.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک پژوهش تحلیلی از نوع موردی- شاهد است که بر روی 60 نفر گردید. گروه مورد توسط روش نمونه گیری آسان از افراد تحت بازداشت و مرتکب گرایش جنسی به رفتار جنس مخالف در شهر شیراز انتخاب شدند. گروه شاهد نیز از بین افراد سالم در شهر شیراز به صورت تصادفی ساده (چهار چوب نمونه گیری شماره ملی در لیست مدون سازمان ثبت احوال شیراز) نمونه گیری گردید. در گروه مورد اطلاعات مورد نیاز و نمونه خون جهت سنجش هورمون های جنسی اخذ گردید. دو گروه مورد و شاهد از نظر سن، جنس، تاهل و مکان زندگی همسان سازی شدند و در نهایت اختلاف بین میانگین سطوح هورمونی با ازمون تی مستقل با استفاده از نرم ازار اماری SPSS مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سطح استروژن در خون مرد هادر گروه مورد40/ ± 67/24 و در گروه شاهد40/ ±97/37 (نرمال آن در مردان 10-15 pg/ml) و میانگین سطح تستوسترون خون در زن هادر گروه مورد 42/ ± 85/3و در گروه شاهد 42±78/1(نرمال آن در زنان1-5/3 mg/ml) بود، که اختلاف معنی داری نداشت (123/0p=).
    نتیجه گیری
    شاید تفاوت در میزان هورمون های جنسی هرچند بدون اختلاف معنا دار در بروز رفتار مغایر با جنسیت شخص را بتوان با یک بیماری مرتبط دانست.گرچه نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی را نیز به عنوان یک چالش اخلاقی میبایست همیشه مدنظر قرار داد.
    کلید واژگان: مرد زن نما, زن مرد نما, هورمون های جنسی, هویت جنسی}
    Sobhanian S., Hojat M., Mosalanejad L
    Introduction
    During recent years our country has witnessed youths who specifically tend to act like the opposite sex. It can challenge our social as well as ethical affairs. This study aimed at determining the relation between transvestitism and the level of sexual hormones in youths.
    Materials And Methods
    This was a case-control and analytical study performed on 60 people (30 cases and 30 controls). The case group was selected by convenient sampling. The inclusion criteria comprised of undertaking acts which were at odds with the persons’ sexualities. The data gathering tool consisted of a researcher-made questionnaire. The questionnaire content and face validities were confirmed by 10 university professors. The questionnaire reliability was then measured by Cronbach's alpha (r=0.81). Blood samples were taken from both groups. The difference between the mean hormonal levels and independent T was measured in SPSS 15.0.
    Results
    The mean estrogen level in males was 24.67 ± 0.40 pg/ml and the mean testosterone level means was 3.85 ± 0.42 mg/ml in females. No significant relationship was observed between hormonal levels and transvestitism (p=0.123).
    Conclusion
    Due to the lack of significant hormonal differences between the two groups, it can be concluded that this phenomenon is rooted in a host of sociocultural factors which raise it as an ethical controversy in society.
    Keywords: Transvestitism, Sexual Hormones, Sexual Identity}
  • لیلی مصلی نژاد، سعید سبحانیان، صدیقه نجفی پور
    مقدمه
    تاکید دانشگاه ها بر آموزش یادگیری، آموزش افراد حرفه ای برای به کارگیری برنامه های آموزشی در پاسخ به نیاز جامعه می باشد. موفقیت آموزش بالینی در گرو این است که مدرسین عوامل موثر بر آموزش بالینی دانشجویان را شناخته و به طور سازنده به کار گیرند.
    روش کار
    این تحقیق یک مطالعه مقطعی روی تمام دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی جهرم در مقاطع مختلف تحصیلی بود که به روش سرشماری انجام شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در پنج حیطه عوامل محیطی، عوامل مرتبط با دانشجو، عوامل مرتبط با مدرس، راهبردهای یاددهی- یادگیری و عوامل روانی اجتماعی بود که در یک طیف لیکرت پنج قسمتی طبقه بندی و سپس شاخص ها در هر حیطه به ترتیب نمره اهمیت محاسبه شدند.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد میانگین نمره دانشجویان در سه حیطه عوامل محیطی، عوامل روانی اجتماعی و عوامل مرتبط با مدرس بیش تر از دو حیطه دیگر یعنی راهبرد های یاددهی- یادگیری و عوامل مرتبط با دانشجو بود.
    بحث و نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود به منظور ارتقا و تسهیل مهارت آموزی دانشجویان در بخش های بالینی، عوامل موثر بر آموزش بالینی در برنامه ریزی های آموزشی مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: دانشجو, مهارت های بالینی, نگرش}
    L. Mosslanejad, S. Sobhanian, S. Najafipour
    Introduction
    There is a strong demand for high quality, cost effective clinical education experiences that facilitate the student's learning in the clinical setting. Clinical teaching is a challenging task and the instructors can use strategies to change the quality of clinical instruction. This study aimed to determine the factors affecting the student's clinical skills.
    Material And Methods
    This is a cross-sectional study on nursing students of Jahrom University of Medical Sciences who were selected through simple sampling. Data were collected through a valid and reliable questionnaire on effective strategies of clinical skills including five domains of environmental, psychosocial, students, teaching and-learning strategies, and psychosocial classified based on5 point Likret style. The highest percentage in different domains was calculated based on their importance.
    Results
    According to the results, the mean scores of environmental, psychosocial and teacher factors were higher than teaching-and learning strategies and student factors. There was a significant relationship between environmental factors and the student's clinical skills. (p=0.05)
    Conclusion
    We recommend that effective factors in clinical skills should be considered in curriculum planning to enhance and facilitate the student's learning skills in the clinical wards.
  • لیلا مصلی نژاد، سعید سبحانیان
    مقدمه
    یکی از مهمترین چالش های آموزش در قرن بیست و یکم چگونگی تربیت فراگیرانی است که از آمادگی لازم برای رویارویی با جامعه در حال تغییر و پیچیدگی های عصر انفجار اطلاعات برخودار باشند. پیشرفتهای گسترده علمی و فناوری همراه با منسوخ شدن سریع یافته ها و اطلاعات قبلی مستلزم نوعی تعلیم است که در آن دانش آموزان به طور مداوم درگیر یادگیری و حل مسئله باشند و از رویارویی با تغییرات لذت ببرند. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای میزان تفکر انتقادی در دو گروه از دانشجویان آموزش مجازی و سنتی انجام گردیده است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک مطالعه مقطعی است که بر روی دو گروه 40 نفری از دانشجویان سال آخر رشته کامپیوتر آموزش مجازی شیراز و سپس همان رشته در دانشگاه آزاد اسلامی جهرم انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش آزمون تفکر انتقادی واتسون و گلیزر بود که در دو فرم و از طریق 80 سوال عمومی و در پنج بخش مهارت استنباط تشخیص پیش فرض ها، مهارت نتیجه گیری، تعبیر و تفسیر و مهارت ارزشیابی را مورد بررسی قرار می دهد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی نظیر فروانی و درصد و آمار تحلیلی چون تی مستقل، آنالیز واریانس دو طرفه وکای دو در نرم افزار SPSS 12 استفاده گردید.
    نتایج
    نتایج تحقیق مبین آن است که اغلب دانشجویان در گروه سنی 22-21 سال بوده و بیشتر آنان را دختران و افراد مجرد به خود اختصاص داده اند و اکثر افراد از نمراتی در حدود 38-35 برخوردار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین داده ها از طریق آزمون تی موید بالاتر بودن نمرات آزمون در افراد دارای آموزش مجازی بوده و اختلاف میانگین داده ها نیز موید معنی دار بودن ارتباط بین گروه و نمره آزمون تفکر انتقادی بود. دانشجویان مجازی در بخش های تشخیص پیش فرض ها و ارزشیابی و دانشجویان آزاد در بخش تشخیص پیش فرض ها و نتیجه گیری قوی تر عمل کردند. اما نمره کلی آزمون در دانشجویان برخوردار از آموزش مجازی بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به تقویت تفکر انتقادی در آموزش های مجازی و نظر به مزایای مختلف این نوع آموزش مانند اعتماد به نفس، خود اتکایی و یادگیری مستقل، پیشنهاد می گردد که این نوع آموزش در کنار آموزش سنتی و یا جایگزین آموزش دروس تئوری در ارائه دروس در دانشگاه های علوم پزشکی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: آموزش مجازی, آموزش سنتی, تفکر انتقادی}
    Mosalanejad Leili, Sobhanian Saeed
    Introduction
    One of the most important teaching and learning challenges in the 21 st century is how to train individuals to confront the complex and consistently changing society in the age of information. Extensive developments in science and technology along with the rapid discredit of data and findings requires a kind of education in which students are constantly learning and solving problems, and enjoy confronting changes. This study aims to comparatively assess the level of critical thinking in two groups of students; students who use distant education and students who learn traditionally
    Materials and Methods
    This study is cross sectional study on two groups, each consisting of 40 final year computer course students, from the Azad Islamic University of Jahrom and the virtual teaching branch of Shiraz University. The collection tool in this study was Watson & Glaizer critical thinking test in two forms of 80 general questions which assesses the following 5 sections: hypothesis recognition, concluding skills, interpretation, explanation, and evaluation skills. Data analysis was done by descriptive statistics such as frequency and percentage, and analytic statistics such as t-test, two ways ANOVA & chi -square with the help of SPSS software.
    Results
    The results showed that most students in the traditional group were 21-22 years old and most of them were female and single. Most of the students had scores between 35-38 in the test. The mean difference assessment of data by t-test showed that score in virtual group is higher than the traditional group and the mean test score showed a significant relationship between scores in the critical thinking test and group teaching.Virtual students were stronger in recognition of pre-assumptions and evaluation and Azad University students were stronger in recognition of pre-assumptions and concluding. but the total score in virtual students was higher than traditional student (p<0.05).
    Conclusion
    considering the critical thinking improvement in virtual teaching and its many advantages such as self esteem, self efficacy and independent learning, we suggest the use of virtual teaching beside traditional teaching, or the replacement of this teaching instead of theoretical courses in future.
  • سکینه شهسواری اصفهانی، لیلی مصلی نژاد، سعید سبحانیان
    مقدمه
    همراه با رشد سریع تکنولوژی و آموزش مبتنی بر اینترنت، روش های یادگیری ترکیبی گسترش یافته و کلاسهای سنتی به سوی محیطهای یادگیری مجازی سوق داده شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دو روش آموزش مجازی و سنتی بر مهارتهای قابلیت مدار دانشجویان مورد مطالعه بود.
    روش کار
    مطالعه نیمه تجربی روی دو گروه 43 نفره در دو دوره متوالی از دانشجویان پرستاری سال اول دانشکده پرستاری و پیراپزشکی جهرم که واحد اصول و مهارتهای پرستاری را اخذ کرده بودند و بصورت در دسترس انتخاب گردیدند، انجام گردید. واحد اصول و فنون تلفیقی از واحد تئوری و عملی را شامل می شود. در یک گروه مطالب تئوری به روش سخنرانی و واحد عملی از طریق محیط آزمایشگاهی و با استفاده از مانکن و در گروه دوم مطالب تئوری و عملی از طریق سیستم های مجازی و انیمیشن های تعاملی آموزش داده شد. در پایان از دانشجویان امتحان پایان ترم گرفته شد و مهارتهای عملی در هر دو گروه به روش آزمون آسکی (ارزشیابی بالینی ساختارمند عینی) مورد ارزشیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل امتحان کتبی مبتنی بر اهداف آموزشی درس مذکور و چک لیست های مشاهده عملکرد بوده نتایج با استفاده ازSPSS و از طریق آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    اختلاف میانگین نمرات دو گروه در واحد تئوری معنی دار بود (001/0P=). به گونه ای که میانگین نمره تئوری در گروه تجربی بالاتر بود. بین میانگین نمرات عملی علیرغم بیشتر بودن این میانگین در گروه آموزش سنتی اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت و این امر موید این مطلب است که دو گروه از نظر توانایی انجام صحیح مهارت مشابه بودند.
    نتیجه گیری
    استفاده از سیستم های مجازی به دلیل فعال بودن فراگیر در امر یادگیری قابلیت مدار و با توجه به تعاملی بودن نوع آموزش در آموزش های علوم پزشکی توصیه می شود، اگر چه در بسیاری از مهارت های عملی، بهره گیری از روش سنتی در کنار آموزش های نوین، با توجه به نوپا بودن آموزش های مجازی، می تواند زمینه تعمیق مهارت های فرا گرفته شده را فراهم آورد.
    کلید واژگان: آموزش, اینترنت, شبیه سازی}
    Introduction
    Accompanied by the rapid development of computer multimedia and network technology, the internet based teaching and learning has developed and the traditional classrooms has changed to virtual network learning environments. The purpose of this study was to determine the effectiveness of two method of virtual and traditional methods on competency-based skills of first-year nursing students.
    Methods
    In this quasi-experimental study 86 first-year baccalaureate nursing students from Jahrom Medical University that have begun their fundamental skills training were selected. This course concludes theory and practical skills. The students were divided into two equal groups. For the first group, traditional method and for the second group virtual methods of teaching were performed. The student's performance skills were evaluated by means of theory exam as well as OSCE test. Data were analyzed using descriptive and analytical statistics by SPSS software.
    Results
    Results showed that there was significant difference between mean score of students in two method of teaching (P)
    Keywords: Education – Internet – Computer Simulation}
  • نحله پرنداور *، سعید سبحانیان

    کم خونی فقر آهن یکی از شایع ترین مشکلات تغذیه ای درکودکان بوده و در کاهش توانائی های عملی وعلمی نقش زیادی دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع کم خونی فقر آهن وعوامل مرتبط با آن در کودکان 1تا6 ساله تحت پوشش مراکزبهداشتی شهرستان جهرم انجام گرفت.

    روش کار

    پژوهش حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی و به شکل مقطعی با نمونه گیری به روش چند مرحله ای از380 کودک 1-6ساله شهرستان جهرم انجام شد. داده ها با کمک چک لیستی در خصوص اطلاعات دموگرافیک، وضعیت سوء تغذیه، ابتلاء به بیماری ها، میزان هموگلوبین،آهن آزاد وآهن باند شده سرم از مراکز مختلغ بیمارستانی جمع آوری شدند. سپس داده های بدست آمده با هدف تعیین فراوانی شیوع کم خونی فقر آهن مورد بررسی آماری قرار گرفتند.

    یافته ها

    از تعداد 380 کودک مورد بررسی با متوسط سن 7/33 ماه، تعداد 212 نفر (8/55 درصد) پسر و بقیه دختربودند. بیش از 94 درصد آن ها ترم با میانگین وزن تولد 3200 گرم به دنیا آمده بودند. 3/46 درصد ازکودکان دچار کم خونی و 7/18 درصد دچار کمبود آهن بودند و درکل 2/18 درصد کم خونی فقرآهن داشتند. 60 درصد از مبتلایان به کم خونی فقر آهن در سن یک سالگی و 7/21 درصد در سن دوسالگی بودند، اما هیچ مورد در 6 سالگی مشاهده نشد. باوجودی که کم خونی در دختران بیشتر از پسران بود، ولی اختلاف معنی داری از نظر کم خونی فقر آهن در دو جنس مشاهده نشد (4/18 درصد در برابر 9/17 درصد). 6/11 درصد از مبتلایان، زیرمنحنی صدک سوم در منحنی رشد بودند.

    بحث و نتیجه گیری

    به لحاظ این که 60 درصد از مبتلایان به کم خونی فقر آهن، در سن 1 تا 2 سالگی قرار داشتند، لذا توجه هرچه بیش تر به مصرف مکمل آهن در این سنین ضروری است.

    کلید واژگان: کم خونی, فقر آهن, کودکان, هموگلوبین}
    N. Prandavar, S. Sobhanian
    Introduction

    Children’s iron deficiency anemia is the most common nutritional problem; it plays an important role in reducing the child’s scientific and practical abilities. This study aims at reviewing the prevalence of iron deficiency anemia in 1 to 6 year old children referring to the city health care centers in Jahrom.

    Material And Methods

    This is a descriptive-analytical and cross-sectional study using the multistage sampling method, conducted on 380 children aged 1-6 years in Jahrom city. A checklist was used to collect demographic data, information on malnutrition, exposure to disease, hemoglobin, iron free and serum iron band in order to determine the frequency and prevalence of the problem.

    Results

    Of the 380 children studied, 212 (55.8%) were male and the rest were girls. The mean age of the children was 33.7 months. 94 % of them weighed 3200 g at birth. Moreover, 46.3% of the children suffered from anemia and 18.7% were iron deficient. The whole 18.2% had iron deficiency anemia. 60 % of the patients with iron deficiency anemia were aged one year and 21.7% were two years old and no iron deficiency anemia was seen in 6 years of age (p=0/00). Although anemia was more common in girls than boys, no significant difference of iron deficiency anemia was found in both sexes (18.4 versus 17.9). 11.6% of the patients were under the 3rd percentile growth curve (P=0.031).

    Conclusion

    Since 60% of the patients with iron deficiency anemia were aged one to two years, so there is a need to start and continue iron supplementation in this age group.

  • لیلی مصلی نژاد، سعید سبحانیان
    مقدمه
    یافته های به دست آمده از ارتباط بین مادر ونوزاد درسال های اخیر اهمیت افسردگی پس از زایمان را به عنوان یک مورد کلیدی در سلامت روانی مادر ونوزاد مطرح نموده است. لذا این مسئله در اتخاذ تدابیر درمانی مطلوب درزمینه سلامت روانی مادران ونوزادان حائز اهمیت است، که لزوم برخورداری از یک تیم غربالگری مناسب جهت بررسی افسردگی های پس از زایمان را مشخص می نماید.
    روش کار
    این تحقیق یک آزمون ارزشیابی تشخیصی است که بصورت تصادفی– خوشه ایبر روی 230 نفر از زنان که در 8 هفته اول دوران پس از زایمان قرار داشته و به درمانگاه های زنان و زایمان مراجعه کرده اند انجام گرفت. از آزمون ادینبرو جهت غربالگری بیماران و از تست افسردگی بک به عنوان آزمون استاندارد استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج تحقیق جهت بررسی حساسیت، ویژگی وقدرت پیش بینی آزمون نشان داد که حساسیت آزمون 8/65 درصد، ویژگی آن 5/76 درصد، ارزش اخباری مثبت آزمون 2/62 درصد، ارزش اخباری منفی آزمون 2/79 درصد، دقت تشخیص درست 6/ 72 درصد و حدود اطمینان 95 درصد برای آزمون (062/0± 39/0) محاسبه گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    باتوجه به نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر و سهولت استفاده افراد از آزمون ادینبرو می توان نتیجه گرفت که آزمون مذکور به عنوان ابزاری مفید در کنار سایر روش ها جهت غربالگری افسردگی های پس از زایمان در زنان ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: آزمون ادینبرو, ارزشیابی تشخیصی, افسردگی پس از زایمان}
    L. Mosallanejad, S. Sobhanian
    Postnatal depression is a key concept for mother-infant mental health. Evidence of its impact on the mother and infant relationship has been increasingly reported in recent years. Therefore an optimal intervention is important for women and their babie's mental health. Identifying risk factors of postnatal depression and development of screening systems are required.
    Method
    Validation of EDPS was conducted on a sample of 230 women who were within their 8th week of postpartum. The structured diagnostic test was Beck Depression Inventory that was used as the gold standard test.
    Result
    The study of sensitivity specificity and predictive values yielded the following
    Results
    best sensitivity in this test = 64.58 specificity =76.5 positive predictive value = 62 negative predictive value =79/2 false positive rate = 34.1 true positive rate = 23.4 accuracy of test = 72.6.
    Conclusions
    It was concluded that values for the validity were favorable but not excellent. The EPDS is useful as a screening tool among other clinical methods for assessing postnatal depression in Iranian women.
  • اصغر نیک سرشت، مریم کوشکی جهرمی، نرجس بصیرت، سعید سبحانیان
    مقدمه
    پاسخ های متابولیکی و فیزیولوژیکی بدن به فعالیت بدنی در شرایط تغذیه مطلوب به خوبی شناخته شده است. اما مطالعات بسیار اندکی در زمینه تاثیر فعالیت بدنی در شرایط روزه داری صورت گرفته است. درپژوهش حاضر، اثر تمرینات هوازی برتغییرات برخی هورمون های خون روزه داران بررسی شد.
    روش کار
    چهل نفر از مردان سالم و غیر ورزشکار به روش تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند.گروه تجربی علاوه بر روزه داری در یک برنامه تمرین هوازی در طول ماه رمضان با شدت 70 درصد ضربان قلب ذخیره و سه روز در هفته شرکت کردند. مقادیر هورمون های تیروئیدی (TSH،T4،T3) و هورمون انسولین همه آزمودنی ها در چهار نوبت قبل، پانزدهم، بیست ونهم و یک ماه بعد از رمضان اندازه گیری شد.نمونه های خون قبل و بعد از رمضان پس از 12 ساعت گرسنگی شبانه و نمونه های 15 و 29 رمضان یک ساعت قبل از اذان مغرب از ورید بازویی چپ اخذ شد.
    یافته ها
    مقایسه دو گروه تجربی و کنترل نشان داد که تغییرات انسولین و T3 در هیچ یک از دفعات اندازه گیری معنی دار نیست (05/0P>). در حالی که افزایش TSH در 29 رمضان و کاهش T4 در 29 رمضان در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنی دار بود (به ترتیب 036/0= p و 012/0= p).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج تحقیق، فعالیت ورزشی در هنگام روزه داری رمضان موجب افزایش TSH وT4 می شود. این تمرینات فعالیت غدد تیروئید و هیپوفیز را تحت تاثیر قرار می دهد که این اثرات احتمالا به دلیل افزایش متابولیسم بافت های فعال و نقش هورمون های تیروئیدی در تجهیزمکانیسم های سازگاری بدن در جهت برآوردن نیاز بافت های فعال است.
    کلید واژگان: روزه داری رمضان, تمرینات هوازی, انسولین, هورمون های تیروئیدی}
    A. Nikseresht, M. Koshkijahromi, M. Basirat, S. Sobhaniyan
    Introduction
    The metabolic and physiological responses of the body to physical activities under optimal nutrition have been recognized. However the effect of physical activities under fasting situations has rarely been studied. In the present study the effect of aerobic exercises on the fluctuation of some blood hormones of the fasting people was examined.
    Method
    Forty healthy non-athletic males were randomly selected and divided into two experimental and control groups. The experimental group underwent an aerobic program in Ramadan fasting with 70% heart rate reserve for three days in a week for the whole month. Thyroid hormones (TSHT4T3) and Insulin were measured in four stages: before after and in 15th and 29th days of Ramadan. The samples before and after Ramadan month were collected after 12 hours of fasting over night and the 15th and 29th Ramadan samples were collected before breaking the fast from the left brachial vein.
    Results
    The comparison between experimental and control groups showed that insulin and T3 level had not difference (p>0/05). Increase of TSH and decrease of T4 in the experimental group in the 29th of Ramadan month were significant compared to the control group. (p=0.036 & p=0.015 respectively).
    Conclusion
    Aerobic exercises during fasting cause increasing TSH & T4. It seems that the thyroid and hypophysis gland secretions are influenced by exercise that can be due to the increase in active tissue metabolism and thyroid hormone role in the body adaptation mechanism to provide active tissue demands
  • لیلا مصلی نژاد، سعید سبحانیان
    زمینه و هدف
    پیشرفت های گسترده علمی و فن آوری همراه با منسوخ شدن سریع یافته ها و اطلاعات قبلی ملزم نوعی تعلیم است که در آن دانش آموزان به طور مداوم درگیر یادگیری و حل مسئله باشند و از رویارویی با تغییرات لذت ببرند. این مطالعه با هدف مقایسه تفکر انتقادی در دو گروه از دانشجویان آموزش مجازی و سنتی صورت گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی دو گروه 40 نفری از دانشجویان سال آخر رشته کامپیوتر دانشگاه شیراز (آموزش مجازی) و دانشگاه آزاد اسلامی (آموزش سنتی) شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، آزمون تفکر انتقادی واتسون و گلیزر بود که شامل 80 سؤال، در پنج بخش مهارت استنباط، تشخیص پیش فرض ها، مهارت نتیجه گیری، تعبیر و تفسیر و مهارت ارزشیابی می باشد.
    یافته ها
    میانگین (انحراف معیار±) نمره کل تفکر انتقادی در گروه آموزش مجازی 77/36 (59/3±) بیش از گروه آموزش سنتی 15/35(94/6±) بود اما تفاوت معنی دار آماری نداشتند. در بخش های پنجگانه، تنها در بخش مهارت تعبیر و تفسیر، میانگین نمره گروه آموزش مجازی (9/7) از گروه سنتی (95/6) به طور معنی داری بیشتر بود (0001/0=P).
    نتیجه گیری
    با توجه به تقویت تفکر انتقادی در آموزش های مجازی و نظر به مزایای مختلف این نوع آموزش چون اعتماد به نفس، خود اتکایی و یادگیری مستقل، پیشنهاد می گردد که این نوع آموزش در کنار آموزش سنتی و یا جایگزین آموزش دروس تئوری در ارائه دروس دانشگاهی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: آموزش مجازی, آموزش سنتی, تفکر انتقادی}
    Leili Mosalanejad, Saeed Sobhanian
    Background and Objective
    Developments in science and technology together with rapid obsolescence in findings and previous information necessitates a type of education in which students are continuously engaged in learning and problem solving and enjoy interfacing changes. This study was aimed to assess critical thinking in students of virtual and traditional education.
    Methods
    In this cross-sectional study, two groups including 40 senior computer students from Shiraz University (virtual education) and 40 ones from Islamic Azad University (traditional education) participated. Data was collected using Watson Glaser Critical Thinking Test including 80 questions in five subscales including inference, recognition of assumptions, deduction, interpretation and evaluation of arguments.
    Results
    The mean score (± SD) of critical thinking which was 36.77(± 3.59) in virtual education happened to be higher than traditional education’s mean score which was 35.15(±6.94) while there was no significant difference. In all five subscales of critical thinking, the mean score of interpretation skill was significantly higher in virtual education (7.9) compared to 6.95 for traditional education (p=0.0001).
    Conclusion
    Considering improvements of critical thinking in virtual education and according to its multiple advantages like adding to one’s self confidence, self esteem and independent learning, it is suggested to use this type of education alongside the traditional method or as a replacement for teaching theoretical lessons in university courses.
  • محمود کهن، ابراهیم رحیمی، حمید ممتحن، ناهید محمد طاهری، سعید سبحانیان، معصومه رامبد
    مقدمه
    یکی از معمول ترین روش های پاکسازی راه هوایی بیماران تحت تهویه مکانیکی، انجام ساکشن می باشد. اما یافته های متناقضی در مورد تاثیر آن بر گازهای خون شریانی این گونه بیماران وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر ساکشن داخل تراشه بر گازهای خون شریانی بیماران تحت تهویه مکانیکی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی باز قبل و بعد می باشد. نمونه ها شامل 70 بیمار تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش های مراقبت های ویژه و اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) تهران بودند. بیماران به روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند و بر روی آنها ساکشن داخل تراشه انجام شد. گازهای خون شریانی 5 دقیقه قبل از ساکشن و 25 دقیقه بعد از آن اندازه گیری شد. ابزار گردآوری داده ها یک برگه ثبت اطلاعات بود و داده ها با استفاده از آزمون های ویلکاکسون و تی- زوج تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج تفاوت معنی داری بین متغیرهای نسبت فشار اکسیژن شریانی به درصد اکسیژن دمی (Pao2/Fio2)، فشار دی اکسید کربن (Paco2) و درصد اشباع اکسیژن شریانی(Sao2) قبل و بعد از ساکشن نشان داد(000/0P=).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که انجام ساکشن موجب بهبود گازهای خون شریانی بیماران تحت تهویه مکانیکی می شود، لذا توصیه می گردد در این بیماران از ساکشن داخل تراشه استفاده شود.
    کلید واژگان: تهویه مکانیکی, ساکشن داخل تراشه, گازهای خون شریانی}
  • سعید سبحانیان، الهام پابرجای، نرجس رازقی نیا، محمد مهدی حسینی، سکینه شهسواری
    مقدمه
    میزان شیوع بیماری بزرگی خوش خیم غده ی پروستات در مردان60-51 سال پنجاه درصد و در مردان بالای 80 سال به نود درصد میرسد.از جمله روش های درمان بیماری بزرگی خوش خیم غده ی پروستات، استفاده از ترکیبات مرکبات است که حاوی گروهی از ویتامین ها از جمله ویتامینC، دسته فلاونوییدها و گروهی از پلی ساکاریدها به نام پکتین با خاصیت ضدتوموری، ضدآلرژی و ضدفعالیت ویروسی می باشد.
    مواد و روش ها
    یک مطالعه تجربی در دو گروه30 نفری مصرف کننده نارنج)روزانه 60 سی سی) و درمان کلاسیک (روزانه یک عدد قرص پروزاسین) با روش نمونه گیری ساده بر روی افراد مبتلا به بیماری بزرگی خوش خیم غده ی پروستات انجام شد.از طریق چک لیست اطلاعات دموگرافیک در قسمت اول و مقیاس اندازه گیری شدت علایم پروستات AUAدر قسمت دوم جمع آوری و به کمک نرم افزار آماری SPSS با هم مقایسه گردیدند
    نتایج
    مقایسه میانگین های مقیاس AUA در گروه مورد قبل و بعد از استفاده از نارنج معنی دار بود(قبل 823 /. ±25.833 با بعد 248 /. ±2.833 و P=000). اما در گروه شاهد قبل و بعد از درمان اختلاف معنی داری مشاهده نشد(قبل 717 /.±26.666 و بعد 723 /.±26.666 با P=1.000). مقایسه اختلاف میانگین های مقیاس AUA بین گروه شاهد و مورد پس از استفاده از نارنج طی دوره درمان نیز معنی دار بود(گروه مورد 248 /. ±2.833 و گروه شاهد723 /.±26.666 با P=000)
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد نارنج قابلیت کاهش علایم مربوط به بزرگی خوش خیم پروستات را دارا باشد، لذا می توان در روند بهبود این بیماری از استفاده آسان نارنج بهره گرفت.
    کلید واژگان: نارنج, بزرگی خوش خیم غده پروستات, علایم بالینی}
    Sobhanian S., Pabarja E., Razeghinia N., Hoseini M., Shsavari S
    Introduction
    The prevalence of BPH among 5-10 year old men is about 50% and it reaches 90% in 80 year old ones. The use of the components of citrus fruits containing a group of ritamines (specially C), favonoid and atype of polysaccharides as pectin which are effective in treatment of hyperplasia, allergy and viral infection.
    Material and Methods
    This is a clinical-trial study conducted on two groups, each with 30 samples (patients drinking 60 ml sour orange Juice/daily and those administering 1 prozacin tablet daily as used in classical treatment). Convenient sampling was performed for selection of patients in both groups. From the patients referring to the specialty clinic in Jahrom. The data were collected through a checklist consisting of two part of demographic information and AUA which measles the severity of prostatic symptoms. SPSS software was used to analyzed data.
    Results
    Comparison of the AUA mean scores before and after having citrus fruit revealed that the difference was significant (before: 25.833±0.823, after: 2.833±0.248, p=0.000) However, the same comparison for the control group,s mean scores before and after taking the above mentioned tablet revealed a non-significant difference (before: 26.666±0.717, after: 26.666±0.723, p=1.000). comparison of AUA mean scores of the case and control groups revealed that the difference was statistically significant (case group: 2.833±0.248 and control group: 26.666±0.723, p=0.000)
    Conclusion
    Considering the finding of this study, citrus fruit can be effective in reducing the symptoms of prostate hypertorophy.
  • لیلی مصلی نژاد، سعید سبحانیان
    مقدمه
    دانشجویان باید بتوانند اطلاعات خود را به تفسیر نموده وبا ایجاد ارتباط بین اطلاعات جدید و اطلاعات موجود خود از آن در جهت حل مسائل جدید استفاده نمایند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی دو روش آموزشی نقد همردگان و سناریوهای بالینی درارتقاء دانش و عملکرد دانشجویان پرستاری در مراقبت از بیماران صورت گرفته است.
    مواد وروش ها
    مطالعه حاضریک مطالعه تجربی که بر روی 42نفر از دانشجویان بالینی پرستاری می باشد. دانشجویان به صورت تصادفی به دو بخش تقسیم شده وتحت دو روش آموزشی نقد همردگان و سناریوهای بالینی مورد آموزش قرار گرفتند. داده ها از طریق پیش آزمون با سوالات کوتاه پاسخ و پس آزمون با بررسی چک لیست عملکرد گردآوری شده اند.
    نتایج
    اختلاف معنی داری بین میانگین نمرات بدست آمده ازدانش و عملکرد دانشجواز طریق دو روش آموزش مشاهده شده به گونه ای که موید بالاتر بودن میانگین نمرات در روش یادگیری از طریق نقد همگردگان بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده و نظر به تاثیر مثبت روش نقد همردگان درارائه بازخورد ویادگیری مهارت های بالینی، توصیه می شود که استفاده از روش های متنوع آموزشی به خصوص استفاده از یاران همگروه در انتقال و بازتاب مهارت های بالینی به عنوان یک روش خلاق ومشارکتی به منظور حل مشکلات آموزشی بالینی استفاده شده و در آینده به عنوان یک روش آموزش در بخشهای بالینی مورد استفاده قرار گیرد
    کلید واژگان: مهارت های بالینی, سناریوهای بالینی, نقد همردگان, کیفیت آموزشی}
  • سکینه شهسواری اصفهانی، سعید سبحانیان، لیلا ترابی، زهرا بهروزی
    مقدمه
    شغل پرستاری فعالیتی مبتنی بر معنویات وتعهدات اخلاقی وقانونی می باشد یکی از مسئولیتهای مهم هر پرستار آشنا بودن به قوانین ومقرارت مرتبط با حرفه خود می باشد. هدف از انجام این مطالعه نیز تعیین دید گاه های پرستاران شاغل ومیزان شناخت واگاهی آنان از قوانین و مقرارت و مسئولیتهای حرفه ای بوده است.
    مواد و روش ها
    دراین مطالعه توصیفی، مقطعی دیدگاه های کادر پرستاری شاغل در بیمارستانهای استاد مطهری و پیمانیه جهرم در مورد قوانین، مقررات ومسئولیتهای حرفه ای مورد بررسی قرار گرفت. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه ای دو قسمتی بود که بخش اول در مورد اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم شامل 50سوال بود که40سوال آن مربوط به قوانین و مقررات حرفه ای (بخش یک)، 7سوال در مورد وظایف شغلی (بخش دو) و سه سوال در مورد ارتکاب جرایم حرفه ای (بخش سه) بود. نمونه های این پژوهش را کلیه کادر پرستاری شاغل در دو بیمارستان تشکیل می دادند (271 نفر). در مجموع داده های 167 پرسشنامه توسط برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. د راین پژوهش درصد پاسخگویی به تک تک سوالات پرسشنامه نیز تعیین گردید.
    یافته ها
    میانگین کل میزان آگاهی در دو بیمارستان (در مجموع سه بخش) 52/37، در بیمارستان استاد مطهری 88/36 ودر بیمارستان پیمانیه 48/38 بود. بین میانگین میزان آگاهی پرسنل در بیمارستان پیمانیه) 014/3 SD 44/29 (Mean= ودر بیمارستان استاد مطهری (29/2 SD03/28 M=) در بخش یک اختلاف آماری معنی داری وجودداشت (000/0=P). اما بین میزان آگاهی و سطح تحصیلات ‘ سن ‘ وضعیت تاهل ‘ سابقه خدمت و نوع مسئولیت ارتباط آماری معنی دار نبود.بررسی درصد پاسخگویی به سوالات نشان دادمیزان اگاهی (% 8/80) 135 نفر از نمونه هادر مورد اخذ رضایت شفاهی از بیمار و(% 9/56) 95 نفر از نمونه هادر مورد رضایت بیماری که تلفنی در خواست آمبولانس یا دریافت مراقبتهای پر ستاری نموده،(%5/60) 101 نفر از نمونه ها در موردعدم دسترسی به یکی از والدین در مورد درمان نسبتا اورژانس، پایین بود. همچنین(% 6/79) 133 نفر از پرسنل آسیب وارده به بیمار را ناشی از بی مبالاتی پرسنل بهداشتی نمی دانستند. (%1/43) 72 نفر بیان کرده بودند که چنانچه مشکل حرفه ای در محل خدمتشان پیش آید نمی دانند به کدام مرجع قانونی مراجعه کنند و (%6/79) 133 نفر از نمونه ها معتقد بودند که در صورت بروز مشکل مورد حمایت قرار نمی گیرند.
    بحث و نتیجه گیری
    بررسی درصد پاسخگویی به سوالات نشان داد که درچند مورد مهم میزان آگاهی پایین است و نیاز به آموزش پرستاران و دانشجویان پرستاری در زمینه حقوق و قوانین حرفه ای واضافه نمودن واحد درسی تحت عنوان حقوق پرستاری احساس می گردد همچنین تهیه جزوات آموزشی و برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت می تواند گامی موثر در جهت ارتقاء آگاهی پرستاران شاغل باشد.
    کلید واژگان: دیدگاه, میزان آگاهی, پرستاران, قوانین و مقررات و مسئولیت های حرفه ای}
    Shahsavariesfahanisakineh, Sobhaniansaeed, Leila Torabi, Zahra Behroozi
    Nursing is a job that is based on ethical and legal commitments. One of the most responsibilities of every nurse is to know the rules and regulations of his/her job.
    Methods
    This cross – sectional descriptive study conducted to determine. the nursing personnel opinion about their professional rules and responsibilities in Jahrom hospitals. Data collected by a two part questionnaire. The first part was demographic data and the second part contained 50 questions that 40 questions were about professional rules and regulations (part one), 7 questions about nursing duties (part two) and 3 questions about commission of professional crimes (part 3). The samples entailed all of the nursing personnel in 2 hospitals (271). Finally 167 questionnaires were analyzed by SPSS software. The percent of answering to each question is also determined. Result Findings showed that 60% of participants were from Ostad Motahari hospital (O.M.H.) and 40% were from Paymanieh hospital (P.H). Mean age of samples in (O.M.H) was 33.5 and in P.H was 29, also mean range of job time in O.M.H was 11.5 and in P.H was 7.5. 65.3% of personnel had B.S nursing degree and 23.4% were Aid nurses.The mean rank of questionnaire was 25. The mean rank of knowledge in 2 hospitals was 37.52, in O.M.H was 36.88 and in P.H was 38.48%. There was significant difference between the mean rank of knowledge in P.H (M=29.44 SD 3.14) and in O.M.H (M=28.03 SD 2.29) in part one (p=./000).Although there were not significant difference between the mean rank of knowledge and age, education, marriage, job time and type of responsibility. Assessing the answering to questions revealed that the knowledge of 135(80.8%) of personnel about taking oral consent and 95(56.9%) about the consent of a patient seeking help or nursing care over the phone,and 101(60.5%) about finding one of the parents and taking the consent before doing any relatively urgent treatment for their children was poor.Also 133(79.6%) didn’t know that damaging the patients is due to acting of commission of health care providers. 72(43.1%) said that if work problems occurred in their workplaces, they didn’t know to reffere to what Law-courts and 133(79.6%) said that if there had been some professional problems they didn’t support by their employers.
    Conclusion
    The results showed that the mean rank of knowledge in three parts was higher than the mean rank of test but in part one the mean rank of knowledge in P.H was higher than O.M.H. May be the one reason is due to there are more B.S nursing graduates that work in P.H and passed the nursing ethics course. The knowledge of personnel about some important rules was poor. So the nurses must be educated about some professional rules and the course of nursing law must be added to nursing curriculum. Also by preparing notebooks and in service education, the knowledge of personnel must be increased.
  • سعید سبحانیان، مرتضی پوراحمد، محمدحسین مدبر، سعید قناعت پیشه، بهنام آدینه
    حداقل 30 میلیون نفر در جهان مبتلا به دیابت هستند و شیوع آن در بزرگسالان در حدود 2 تا 5 درصد است. یکی از مشکلات شایع افراد دیابتی، زخم هایی است که در انتها به ویژه در پاها پدید می آیند و علت آن، اختلالات عروقی و عصبی و در نتیجه عدم خون رسانی مناسب و نکروز بافتی است. استعداد ابتلا به عفونت در این زخم ها به دلایلی همچون کاهش فعالیت کموتاکسیک نوتروفیل ها و کاهش ظرفیت فاگوسیتیک افزایش می یابد...
  • بررسی کارآیی سیستمهای گزینشی بالینی در شناسایی بیماران در معرض خطر استئوپروز
    محمدعلی نظرنیا، لیلا مصلی نژاد، سعید سبحانیان
    مقدمه
    استئوپروز یک بیماری متابولیک استخوان است که با توده استخوانی اندک بر هم ریختگی ریز ساختارهای بافت استخوانی همراه بوده و با افزایش شکنندگی استخوان و در نهایت به افزایش شکستگی آن منجر می شود. هدف از این پژوهش، بررسی کارآیی معیارهای گزینشی بالینی در شناسایی بیماران در معرض خطر استئوپروز بوده است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق که از طریق نمونه گیری آسان برروی 250 نفر از افراد مراجعه کننده به مرکز تست سنجش تراکم استخوانی شیراز انجام گردیده است. ابزار گردآوری داده ها فرم پرسشنامه دو قسمتی حاوی اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مورد نظر جهت جمع آوری و محاسبه سیستم های گزینشی بالینی بوده است و در نهایت پیش از جمع آوری نتایج تست سنجش تراکم استخوانی، ارتباط بین معیارهای گزینشی بالینی با تست سنجش تراکم استخوانی، کارآیی این سیستم ها در تشخیص بیماران در معرض خطر استئوپروز مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    براساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که تست سنجش تراکم استخوانی ناحیه هیپ 19.2 درصد و در ناحیه لومبوساکرال 12.6 درصد افراد دارای استئوپروز بوده و نیاز به بررسی داشته و یا دارای تست نرمال بوده اند. در بررسی سیستم های گزینشی 42.5درصد افراد معیار ORIO،78.6 از معیار NOF،? 70 از BWC، 38.4 از آزمون ABONE و 60.6 درصد از score نیاز به بررسی بیشتر جهت تشخیص استئوپروز داشتند. همچنین حساسیت ویژگی و ارزش اخباری مثبت بدست آمده از آزمونها نشان دهنده حساسیت بالای معیار BWC و ویژگی بالای معیار NOF در شناسایی افراد بیمار و سالم بوده است. ارزش اخباری مثبت و منفی آزمونها از 25.7 تا 80 متغیر بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: از مجموع اطلاعات به دست آمده می توان نتیجه گرفت که سیستمهای گزینشی بالینی می تواند در شناسایی بیماران در معرض خطر کمک کننده بوده و خصوصا استفاده از آن در تصمیم گیری بالینی امکان شناسایی موثر و غربالگری مناسب این بیماران را فراهم خواهد نمود اما با توجه به پایین تر بودن میزان امید به زندگی در کشورمان به نظر می رسد که معیارهای مذکور در بعضی از مجموعه های به دست آمده نیاز به بازبینی دارد، اما با وجود تمامی موارد می توان بیان نمود که استفاده از این سیستمها در شناسایی زودرس بیماران دارای کاهش توده استخوانی مد نظر بوده و می تواند در شناسایی زودرس بیماران با یک روش غیر تهاجمی با هزینه کم موثر قرار گیرد.
    کلید واژگان: کارآیی, معیارهای گزینشی, استئوپروز}
  • سکینه شهسواری اصفهانی*، لیلا مصلی نژاد، سعید سبحانیان، بنفشه تهرانی نشاط، محسن فاصله
    مقدمه

    پرستاری شغلی استرس زا می باشد. استرس روی سلامتی و رفاه پرستاران تاثیردارد استرسهای شغلی باعث کاهش کیفیت کاری پرستاران، افزایش بیماری های خفیف روانی و ابتلاء به بیماری جسمی و اجتماعی می شود. این مطالعه با هدف بررسی نشانه های جسمی، روحی و اجتماعی مربوط به استرس در کادر پرستاری ومامایی شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشکده علوم پزشکی جهرم انجام گردیده است.
    مواد وروش تحقیق: این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی است که بر روی 246 نفر از پرستاران، بهیاران، تکنسین ها و ماماهای شاغل در سال 1382 انجام گردید. جهت دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه ی محقق ساخته مشتمل بر دو بخش: اطلاعات دموگرافیک و 55 سوال مربوط به علائم واکنشهای جسمی، روحی و اجتماعی استفاده گردید که توسط واحدهای مورد پژوهش تکمیل گردید. اطلاعات اولیه در نرم افزار spss با استفاده از آزمونهای آماری مورد قرارگرفت.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد میزان کلی بروز علائم ناشی از استرس های جسمی 461/5 با انحراف معیار09/4±، استرسهای روحی 200/2با انحراف معیار2/±2 واسترس های اجتماعی373/2با انحراف معیار343/2± بوده است. بالاترین میزان استرس، در پرسنلی که 6-4 شیفت در هفته کار می کردند در پرسنل بخش اسکرین وسپس پرسنل بخشهای جراحی، داخلی، اتفاقات وزنان بوده است. همچنین در پرسنل مامایی بیشترین میزان استرس را نسبت به لیسانسیه های گروه پرستاری و بهیاران داشته اند و این میزان در افراد متاهل بیشتر از مجردین، در زنان بیشتر از مردان و در گروه سنی 30-21 سال بیشتر از سایر گروه های سنی بوده است. از بین علائم جسمی ناشی از استرس 1/74% اختلالات خواب - 8/67% بطور مرتب ورزش نکردن و از بین علائم روحی ناشی از استرس، 5/44 درصد ترس از مرگ و 4/30 درصد شک و تردید نسبت به توانایی خود در رسیدن به موفقیت و ازنظر نشانه های اجتماعی ناشی از استرس 43% نداشتن شناخت نسبت به همسایه ها (اطرافیانشان)بوده و 7/32 درصد بیان کرده بودند که به ندرت با خانواده بیرون می روند.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه حاکی از وجود انواع نشانه های ناشی از استرس در پرستاران می باشد لذا شایسته است این استرسها شناسایی شده و تدابیری برای کاهش آنها بکار گرفته شود. استفاده ازروش های مقابله با استرس باعث تغییر نگرش پرستاران نسبت به حرفه خود شده، همچنین باعث کاهش میزان بیماری ها، کاهش غیبت ازکار و افزایش کیفیت مراقبت از بیمار می گردد.

    کلید واژگان: استرس - نشانه های روحی, جسمی و اجتماعی ناشی از استرس, کادر پرستاری ومامایی}
    Sakineh Shahsavari*, Lilia Mosallanejad Mosallanejad, Saeed Sobhanian, Benafshih Tehranineshat, Mohsen Faseleh
    Introduction

    Nursing is a stressful occupation.Stress has many effects on health and well beingof nurses. The experience of work related stress generally detracts from the quality of nurse working lives, increases minor psychiatric morbidity and may contribute to some forms of physical and social illness.The aim of this study was to determine physical, spiritual and social stress – related symptoms in health care providers working at hospitals of Jahrom.

    Methods

    This cross – sectional descriptive study was conducted to determine the physical, spiritual and social stress – related symptoms in nurses and midwiferise. The sample consisted of 246 nurses, Midwifery, Technician and graduate diploma in nursing personnel. Data was collected by a two part questionnaire which assessed demographic data and had 55 questions about stress – related symptoms. Primary data analyzed by descriptive statistics and central parameters in the SPSS software.

    Results

    Physical stress – related symptoms were 5.461(SD=±4.09), spiritual stress – related symptoms were(M=2.200,SD=±2.2) and social stress– related symptoms were 2.373(SD=±2.343).There were highest level of these symptoms in faculty who worked 4-6 shift per week. Also the highest level was in In this Reserchfaculty that worked in screen ward and then in surgiced, Medical, OR and OB wards. Also stress – related symptoms was highest in midwiferies than B.A nursing groups and graduate diploma in nursing. In married was higher than singles, in women higher than men and in 21-30 years old groups more than other groups. The most common findings of physical stress test were: sleep disorders(74%) and Exercise infrequently(67.8%).The most common results of spiritual stress test were: Have a morbid fear of death (44.5%) and having doubt about ability to succed (30.4%). The most common results of social stress test were: Don’t know or care about their neighbours(43%) and seldom take their family out (32.7%).

    Conclusion

    The results of this sutyde indicate that there are many types of stress- related symptoms in nurses. So appropriate interventions for recognition and applying measures to prevent, control and decrease stress. Using the methods of reducing stress improve the attitude of nurses to their jobs and decline in ill- health and a consequent decrease in rates of absenteeism and increase in quality of patien care.

    Keywords: stress- physical_spiritual_social stress – related symptoms_Nurses_midwiferies}
  • سعید سبحانیان، لیلی مصلی نژاد
    سلامتی مردم هر جامعه به عنوان مهمترین شاخص و عامل پیشرفت و بقای جامعه است و زمانی این مهم بدست می آید که تک تک اعضاء اجتماع با رعایت اصول بهداشت آنرا تضمین نمایند از طرف دیگر رعایت اصول بهداشتی نیز مستلزم آگاهی و عمل به آن است و در اینجاست که اهمیت آموزش بهداشت در سطح جامعه مشخص می گردد.
    با توجه به اهمیت آموزش بهداشت و ارتباط آن با توزیع نیروی انسانی، این مطالعه باهدف بررسی تاثیر آموزش اصول بهداشت فردی به دانش آموزان برآگاهی و عملکرد خانواده یشان در منطقه شهرک سجادیه شیراز انجام شد.
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که در آن از 160 نفر از والدین دانش آموزان پسر مقطع اول و دوم راهنمایی شهرک سجادیه و از طریق نمونه گیری آسان انجام گرفته است 80 نفر در دو گروه شاهد و مورد در (هر گروه 40 نفر پدر و 40 نفر مادر) جهت انجام تحقیق مذکور انتخاب شدند.
    ابزار گرد آوری داده ها را فرم پرسشنامه دو مرحله ای (قبل و پس از آموزش) تشکیل داده است که حاوی اطلاعات مربوطه به میزان آگاهی و عملکرد خانواده می باشد. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی در تعیین توزیع داده ها و از آمار استنباطی جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش استفاده شده است، نتایج پژوهش نشان داد که آموزش به دانش آموزان باعت افزایش آگاهی و بهبود در نحوه عملکرد بهداشتی والدین آنها با اختلاف معنی دار (P<.05) نسبت به گروه های شاهد شده است.
    کلید واژگان: تاثیر آموزش, اصول بهداشت فردی, آگاهی, عملکرد}
    S. Sobhanian, L. Mosalanejad
    Introduction
    Public health is one of the most Important factors that Development of each community Depend to it. and health education is very important because community health is depent to community cooperation. This research with aim of determine the effect of individual health teaching on knowledge and practice of student’s families was done.
    Method
    Determine the effect of teaching individual health on knowledge and practice of student’s families This research is a quasi experimental study containing case and control groups: the case group was contained of 80 student s’ parents and the control group was selected the same as the case group. The sampling method was convenient methods and Data gathering performed by questionnaire in two steps before and after students education Results &
    Conclusion
    The data was analyzed by pair T-Test in both group that in case group was significant difference between before and after education (p
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال